جستجو در مقالات منتشر شده


98 نتیجه برای دیابت

بهمن صالحی، محمد رضا رضوانفر، فائره شیریان،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1386 )
چکیده

مقدمه: افسردگی یکی از اختلالات شایع خلقی است که علاوه بر نوروترانسمیترها و رویدادهای مختلف زندگی، استرسورهای مختلف درونی چون کلسترول، تری گلیسرید، قند و سایر فاکتورهای خونی نیز در ایجاد آن نقش دارند. با توجه به مطرح بودن هایپرگلیسمی به عنوان یکی از عوامل محتمل در ایجاد این ارتباط و با توجه به تناقض در مطالعات انجام گرفته در این زمینه، ما در این مطالعه بر آن شدیم تا به تعیین ارتباط بین سطوح متفاوت بیوشیمیایی HbA1C (هموگلوبین A1C) و افسردگی اساسی بپردازیم. روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی - تحلیلی است که در آن 134 نفر به صورت تصادفی ساده از میان افراد مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به بیمارستان ولیعصر(عج) اراک انتخاب شدند. این بیماران براساس نتیجه HbA1C بدو ورود به مطالعه به دو گروه تقسیم شدند: گروهی که HbA1C کمتر از 7 درصد داشتند (نفر 55 = A) و گروهی که HbA1C بیشتر و مساوی 7 درصد داشتند (نفر 79 = B). سپس میزان افسردگی این افراد ارزیابی شده و این نتایج با استفاده آزمون‌های کای دو و من- ویتنی‌ یو مورد مطالعه آماری قرار ‌گرفتند. نتایج: نتایج نشان دادند که 40 درصد از افراد افسرده، HbA1C زیر7 درصد و 60 درصد آنها HbA1C بیشتر و مساوی 7 درصد داشتند و بین HbA1C و افسردگی ارتباط معنی‌دار به دست نیامد. این در حالی است که بین طول مدت ابتلاء به دیابت، مصرف انسولین و ابتلاء هم‌زمان به هایپرتانسیون با افسردگی اساسی ارتباط معنی‌داری وجود داشت. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه به نظر می‌رسد که عدم کنترل دیابت و در نتیجه افزایش قند خون، به عنوان عامل زمینه‌ای در ایجاد افسردگی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 شرکت کننده در مطالعه حاضر مطرح نمی‌باشد.
مهرعلی رحیمی، عفت مشهدی، ابراهیم کریمی،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1386 )
چکیده

مقدمه: دیابت قندی بیماری مزمنی است که اثر آن بر روی اکثر ارگان‌های بدن شناخته شده است ولی در رابطه با اثر دیابت بر‌شنوایی به دلیل مطالعات و تحقیقات اندکی که صورت گرفته ابهامات زیادی به چشم می‌خورد. لذا این مطالعه به منظور بررسی ارتباط دیابت با شنوایی در سال 83-82 در مرکز تحقیقات دیابت کرمانشاه انجام گرفت. روش کار: این مطالعه به روش موردی – شاهدی صورت گرفت. در این بررسی 82 بیمار دیابتی (26 بیمار دیابت نوع یک و 56 بیمار دیابت نوع 2) به طور تصادفی از مراجعه کنندگان به مرکز تحقیقات دیابت (که همگی دارای پرونده پزشکی بودند) با محدوده سنی بین 55-15 سال و مدت ابتلا بالاتر از سه سال به عنوان گروه مورد و 82 نفر که از نظر سنی و جنسی با گروه بیمار مطابقت داشتند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. پس از تکمیل پرسش‌نامه عمومی و تخصصی تمامی بیماران و گروه شاهد تحت معاینه اتوسکوپی قرار گرفته و افرادی که دارای سایر بیماری های زمینه ای گوش با مشکل شنوایی بودند، از مطالعه حذف شدند. سپس ادیومتری با صدای خالص، گفتاری و امپدانس با دستگاه well tone AD19 بر روی 164 فرد (دیابتیک و شاهد) انجام گرفت. اطلاعات گرد آوری شده به وسیله آزمون آماری تی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: یافته‌های ادیومتریک در فرکانس‌های مختلف در گروه بیمار و شاهد نشان داد که ارتباط معنی‌داری بین دیابت و کاهش شنوایی وجود دارد(001/0p<). ارتباط فوق با افزایش فرکانس شنوایی و سن بیماران و دیابت نوع 2 بارزتر بود.کنترل قند خون (سطح HbA1c)، طول دوره بیماری، جنس، عوارض میکرواسکولار (نفروپاتی، نوروپاتی، رتینوپاتی) و عوارض ماکرواسکولار (فشار خون، بیماری عروقی مغزی) ارتباطی با میزان کاهش شنوایی در بیماران دیابتی نداشتند. نتیجه گیری: مطالعه فوق نشان داد بین دیابت و کاهش شنوایی ارتباط وجود دارد که این ارتباط در فرکانس‌های بالای شنوایی بارزتر است و کاهش شنوایی به صورت خفیف یا متوسط می‌باشد. البته مکانیسم این اثر نامشخص است. مطالعات با تعداد بیمار بیشتر و دستگاه‌های شنوایی سنج دقیق‌تر از جمله اتواکوستیک امیشن (OAE)، الکتروکو کلئوگرافی و رفلکس ساقه مغز (ABR) توصیه می‌گردد
افسانه طلایی، صابر جباری، محمد حسن بیگدلی، حیدر فراهانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1386 )
چکیده

مقدمه: دیابت از شایع‌ترین بیماری‌های متابولیک در انسان است. شیوع هر دو نوع دیابت یک و دو در جهان در حال افزایش است. دیابت موجب عوارض متعدد از جمله نارسایی کلیوی پیشرفته (ESRD) می‌گردد. در حال حاضر شایع‌ترین علت ESRD دیابت است و دیابت علت30درصد ESRD می‌باشد. در ایران نیز شیوع نفروپاتی دیابتی بالا گزارش شده است. تعداد زیادی از این بیماران به دیالیز وابسته می‌شوند. تحقیقات مختلف بیان‌گر تغییر سطح عناصر کمیاب همچون روی، مس، کروم و منگنز در دیابت است. لذا در این مطالعه ارتباط مس ادرار با نفروپاتی دیابتی بررسی می‌گردد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه مورد – شاهدی می‌باشد که در آن نمونه‌ها از میان بیماران دیابتی نوع2 از مراجعه کنندگان به کلینیک دیابت بیمارستان حضرت ولی عصر (عج) اراک انتخاب و براساس وجود یا عدم وجود میکروآلبومینوری به دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند که درگروه مورد 42 نفر و در گروه شاهد40 نفر قرار داشتند. سپس بیماران بر اساس مدت ابتلا به دیابت بر حسب سال به 4 گروه و براساس سطح HBA1c به دو گروه تقسیم شده و سطح مس ادراری آنها به روش اتم ابزوربشن اسپکتوفتومتری اندازه‌گیری و با هم مقایسه شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج: در گروه مورد 1/28 درصد مرد و 9/69 درصد زن و در گروه کنترل 5/37 درصد مرد و 5/62 درصد زن حضور داشتند. میانگین سطح مس براساس میکروگرم بر لیتر در گروه مورد 14/36 ( با فاصله اطمینان 95 درصد، 74/57- 54/14) و در گروه شاهد77/14 (با فاصله اطمینان 95 درصد، 37/19- 17/10) بود. از نظر آماری اختلاف معنی‌داری بین میانگین سطح مس ادراری در دوگروه مورد و کنترل وجود داشت(003/0p=). نتیجه گیری: یافته‌های این تحقیق نشان دهنده ارتباط مثبت میکروآلبومینوری در دیابت و میزان مس ادرار می‌باشد و نتایج سایر مطالعات مبنی بر افزایش سطح مس ادراری در بیماران دچار میکروآلبومینوری را تایید می‌نماید. همین طور این مطالعه نشان داد که مدت ابتلا به دیابت، سن، جنس و سطح HBA1c تأثیری بر افزایش سطح مس ادراری ندارد
علی رضا شهاب جهانلو، فضل الله غفرانی پور، علی رضا سبحانی، مسعود کیمیاگر، مریم وفایی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده

مقدمه: کیفیت زندگی اکنون به عنوان یک مفهوم با اهمیت در تحقیقات پزشکی مطرح می‌باشد. برخی تحقیقات یک ارتباط منحنی بین کیفیت زندگی و کنترل قند مطرح نموده‌اند. در حالی که سایر تحقیقات چنین ارتباطی را نشان نمی‌دهند. هدف این مطالعه ارزیابی ارتباط بین ابعاد مختلف کیفیت زندگی و بررسی این فرضیه در بیماران دیابتیک می باشد. روش کار: 110 بیمار مبتلا به دیابت نوع II به روش نمونه‌گیری آسان انتخاب شدند. پرسش نامه 26 WHOQOL-BREF جهت اندازه‌گیری کیفیت زندگی و آزمون HbA1c به عنوان معیار کنترل قند خون مشخص گردیدند. بیماران در سه گروه کنترل مطلوب، بینابینی و ضعیف دسته‌بندی شدند. برای آنالیز داده‌ها از آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون Post Hoc، کای دو من ویتنی و همبستگی استفاده شد. نتایج: همبستگی معنی‌داری بین شاخص توده بدنی و کنترل قند، بعد جسمانی و اجتماعی، بعد جسمانی و محیطی، بعد روانی و محیطی، بعد اجتماعی و روانی دیده شد. هیچ گونه تفاوت معنی‌داری بین میانگین‌های ابعاد مختلف پرسش‌نامه کیفیت زندگی نسبت به تغییرات سطح HbA1c دیده نشد ولی ارتباط بر اساس میانگین هر بعد نسبت به کنترل قند نشان داد که بعد روانی، محیطی و اجتماعی بهتر، در افرادی دیده می‌شود که در کنترل بینابینی قند قرار دارند ولی در کل کیفیت زندگی، این مسئله کاملا معکوس می‌باشد. میانگین بعد جسمانی با افزایش میزان HbA1c کاهش یافته و دارای سیر نزولی می‌باشد. هیچ گونه همبستگی بین سایر ابعاد کیفیت زندگی و وضعیت کنترل قند خون در بیماران دیده نشد. نتیجه گیری: در این مطالعه، کیفیت زندگی بالاتر در رابطه با سطح بینابینی کنترل قند خون بین ابعاد اجتماعی، روانی، و محیط مشاهده شد ولی بعد جسمانی با بدتر شدن وضعیت کنترل قند بیماران کاهش می‌یابد. با نگاهی به امتیاز کل کیفیت زندگی بیماران مشاهده می شود که کمترین میزان کیفیت زندگی در بیمارانی وجود دارد که در کنترل بینابینی قند قرار گرفته‌اند که این مسئله با فرضیه منحنی شکل کاملا در تضاد می‌باشد .
رضا باقریان سرارودی، مهرآفرین محمودی، غلامحسین احمدزاده،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه: بیماری دیابت و ضروت انجام مراقبت‌های خاص از خویش در بیماران مبتلا، چالش‌های فراوانی را موجب می‌شود که استفاده از رفتارهای مقابله‌ای را به منظور سازگاری لازم می‌سازد. هدف این مطالعه تعیین سبک‌های مقابله‌ای در بیماران ایرانی مبتلا به دیابت بود. روش کار: در یک مطالعه مورد- شاهد یکصد نفر بیمار مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مراکز پزشکی امین و صدیقه طاهره اصفهان انتخاب گردیدند و با یکصد نفر فرد سالم از جمعیت عیادت کنندگان بیماران بستری که به صورت تصادفی انتخاب شدند، از لحاظ سبک‌های مقابله‌ای با یکدیگر مقایسه شدند. داده‌های پژوهش از طریق پرسش‌نامه جمعیت شناختی و مقیاس سبک‌های مقابله‌ای جلیوس جمع‌آوری گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج: آزمون های آماری تفاوت معنی‌داری بین دو گروه بیمار و سالم نشان داد(005/0= p). تفاوت معنی‌داری بین دو گروه مبتلایان به دیابت و افراد سالم در سبک مقابله‌ای حمایت جوینده (001/0p=) مشاهده نشد. در حالی که این نتایج تفاوت معنی‌داری بین دو گروه بیمار و سالم در سایر سبک‌های مقابله‌ای نشان ندادند. نتیجه‌گیری: احتمالاً بیماران ایرانی مبتلا به دیابت در رویارویی با استرس‌های زندگی و چالش‌های حاصل از بیماری فقط در میزان استفاده از سبک مقابله‌ای حمایت جوینده با افراد سالم متفاوت می‌باشند و در سایر سبک‌های مقابله‌ای شبیه افراد سالم هستند. به علاوه هر دو گروه بیمار و سالم در مواجه با استرس‌ها و چالش‌های زندگی بیشتر از سبک‌های مسئله-مدار مدد می‌جویند. تامل در یافته‌ها نقش بازنمائیهای شناختی در تعیین پاسخ‌های مقابله‌ای را محتمل می‌سازد.
ایرج صالحی، مصطفی محمدی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: استرس اکسیداتیو به شدت با دیابت و عوارض آن در ارتباط می‌باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات دیابت تجربی بر شاخص‌های استرس اکسیداتیو در بافت قلب و تاثیر شنای منظم بر آن می‌باشد. روش کار: طی یک مطالعه تجربی- کاربردی40 عدد موش صحرایی نر ویستار به چهار گروه 10 تایی کنترل، کنترل همراه ورزش، دیابتی بدون ورزش و دیابتی با انجام ورزش تقسیم شدند. دیابت به وسیله تزریق تک دوز استرپتوزوتوسین (50 میلی‌گرم به ازای هرکیلوگرم، داخل صفاقی) ایجاد گردید. مدت مطالعه 8 هفته بود. پس از پایان دوره، ابتدا حیوانات با تیوپنتال سدیم (50 میلی‌گرم به ازای هرکیلوگرم، داخل صفاقی) بی هوش و بطن چپ جدا و در 80- درجه سانتی‌گراد نگهداری شد. در قسمت رویی به دست آمده از هموژنیزاسیون بافت، فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، گلوتاتیون ردکتاز و کاتالاز به عنوان وضعیت آنتی‌اکسیدان‌های آنزیمی و میزان مالونیل دی‌آلدئید به عنوان شاخص پراکسیداسیون لیپیدی اندازه‌گیری شدند. نتایج: القای دیابت باعث کاهش معنی‌دار در میزان فعالیت آنزیم‌های گلوتاتیون ردوکتاز و کاتالاز در بافت قلب رت‌های دیابتیک نسبت به گروه کنترل گردید. هم‌چنین میزان مالونیل دی آلدئید به طور معنی‌داری در گروه دیابتی ورزش نکرده نسبت به گروه کنترل افزایش داشت. میزان گلوتاتیون توتال بافت قلب در تمامی گروه‌ها یکسان بود. نتیجه گیری: شنا با جلوگیری از کاهش فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی گلوتاتیون ردوکتاز و کاتالاز و کاهش سطح مالونیل دی آلدئید بافت قلب برای جلوگیری از عوارض قلبی- عروقی در دیابت ملیتوس ناشی از استرس اکسیداتیو مفید می‌باشد.
مریم طهرانی پور، جینا خیاط زاده، زهرا قربانی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه: دیابت مادری در ارتباط با افزایش خطر چندین عارضه در نوزادان مثل افزایش اختلالات و ناهنجاری‌های مادرزادی می باشد. در مطالعه اخیر اثرات هیپرگلیسمی مادر را بر حجم مغز و بطن‌های جانبی نوزادان موش ویستار آزمایش کردیم. روش کار: در این پژوهش تجربی- آزمایشگاهی در روز هفتم بارداری هیپرگلیسمی به وسیله تزریق استرپتوزوتوسین القا و به حیوانات گروه کنترل حجم برابری از بافر سیترات داده شد. بعد از زایمان در روز اول تولد از هر مادر یک نوزاد به طور تصادفی انتخاب گردیدند ( 6 نوزاد در هر گروه کنترل و دیابتی). سپس مغزهایشان تشریح، در فرمالین 10 درصد ثابت و در ضخامت 7 میکرون قطعه بندی شد. رنگ آمیزی به روش هماتوکسیلین-‌ائوزین انجام گردید و با آزمایش تکنیک‌های استریولوژی و طرح نمونه‌برداری تصادفی اصولی، حجم مغز و بطن های جانبی تخمین زده شد. نتایج: در مقایسه با گروه کنترل آنالیز آماری اختلاف معنی‌داری را در حجم مغز و بطن‌های جانبی نشان داد(05/0>p). نتیجه‌گیری: دیابت مادری با اثر روی نفوذپذیری سد خونی‌مغزی در نوزادان رت باعث تولید مقدار زیادی مایع مغزی نخاعی می‌شود. این اثرات می‌تواند بی نظمی های مغزی مثل هیدروسفالی را ایجاد کند.
فرامرز فلاحی، مهرداد روغنی، مجید خلیلی زاده،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه: با توجه به وجود شواهدی مبنی بر اثر ضد دیابتی سیر وحشی، اثر مصرف خوراکی این گیاه بر پاسخ انقباضی آئورت سینه‌ای در موش دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی 40 موش‌ صحرایی نر به 5 گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با سیر وحشی، دیابتی، دیابتی تحت درمان با گیاه و تحت تیمار با گلیبن کلامید تقسیم‌بندی شدند. برای دیابتی کردن موش‌ها از استرپتوزوتوسین به میزان 60 میلی‌گرم بر کیلوگرم استفاده شد. دو گروه تحت تیمار با گیاه نیز پودر این گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش را با نسبت وزنی 1 درصد دریافت نمودند. میزان گلوکز سرم قبل از انجام کار و در هفته‌های 4 و 8 اندازه‌گیری شد. در پایان، پاسخ انقباضی حلقه‌های آئورت سینه‌ای به کلرور پتاسیم و نور آدرنالین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی تحت تیمار با گیاه در هفته‌های 4 و 8 به طور معنی‌دار کمتر از گروه دیابتی بود (به ترتیب 01/0p< و 005/0p<). به علاوه حداکثر پاسخ انقباضی آئورت سینه‌ای به نورآدرنالین در گروه دیابتی تحت درمان با سیر وحشی به طور معنی‌دار کمتر از گروه دیابتی درمان نشده بود(05/0p<) و چنین کاهش معنی‌داری در مورد پاسخ انقباضی به کلرور پتاسیم مشاهده نشد. نتیجه گیری: مصرف خوراکی سیر وحشی به مدت 2 ماه دارای اثر هیپوگلیسمیک در حد متوسط بوده و در کاهش دادن پاسخ انقباضی سیستم عروقی در موش‌های دیابتی موثر است.
شهناز شهرجردی، نادر شوندی، رحمان شیخ حسینی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه: دیابت شیرین گروهی هتروژن از بیماری‌های متابولیک است که مشخصه آنها افزایش مزمن قند خون و اختلال متابولیسم کربوهیدرات، چربی و پروتئین می‌باشد. هدف از این پژوهش تعیین تاثیر 8 هفته تمرینات هوازی بر فاکتورهای متابولیک، کیفیت زندگی و سلامت روان زنان دیابتی نوع 2 می باشد. روش کار: در این تحقیق نیمه تجربی از بین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به کلینیک شرکت نفت اراک، تعداد 18 نفر انتخاب و در دو گروه هوازی (10 نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرینات هوازی به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته و هر جلسه 50-30 دقیقه) تمرینات را اجرا نمودند. در این پژوهش از فاکتور‌های متابولیک (کلسترول کل، تری گلیسیرید، کلسترول باچگالی بالا، لیپوپروتئین با چگالی خیلی پایین، لیپوپروتئین با چگالی پایین، قند خون ناشتا، هموگلوبین A1c و انسولین سرم)، پرسش‌نامه‌های کیفیت زندگی SF-36 و سلامت روان GHQ استفاده گردید. 05/0>p معنی دار در نظر گرفته شد. نتایج: بین میانگین داده‌های پیش آزمون و پس آزمون قند خون ناشتا، هموگلوبین A1c، انسولین سرم، کیفیت زندگی و سلامت روان گروه هوازی اختلاف معنی‌داری وجود دارد. بین میانگین داده‌های پیش آزمون و پس آزمون کلسترول کل، لیپوپروتئین باچگالی بالا، لیپوپروتئین با چگالی پایین، لیپوپروتئین با چگالی خیلی پایین و تری گلیسرید در گروه هوازی و همه فاکتورها در گروه کنترل اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: تمرینات هوازی بر فاکتورهای متابولیک، کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران دیابتی نوع 2 تأثیر دارد و باعث بهبود آنها می‌شود.
جمال فلاحتی، رضا رضایی، صالح آستانه، فاطمه مرجان موسوی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت ششمین علت مرگ و میر در دنیاست که هر دو نوع تیپ 1 و 2 آن همراه با بروز عوارض چشمی بوده به گونه‎ای که خطر کوری در بیماران دیابتی 25 برابر افراد عادی می‎باشد لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین آگاهی بیماران دیابتی از عوارض چشمی دیابت صورت پذیرفته است. مواد و روش‌ها: در طی یک مطالعه مقطعی تحلیلی 200 نفر از بیماران دیابتی مراجعه کننده به درمانگاه چشم بیمارستان امیرکبیر اراک در سال 1387 مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از پرسش‎نامه و مصاحبه سازمان یافته جمع‎آوری و سپس برخی از عوامل موثر بر آگاهی بیارا از عوارض چشمی دیابت مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته است. یافته‎ها: میزان آگاهی 40 درصد از بیماران دیابتی در خصوص عوارض چشمی دیابت در حد متوسط بوده و همچنین بین آگاهی با متغیرهای سن، شغل، تحصیلات، نوع رتینوپاتی، نوع درمان و مدت مراجعه به چشم پزشک ارتباط معنی دار مشاهده شد (001/0>p) در حالی که بین آگاهی با متغیرهای جنس، سابقه فامیلی ابتلاء به دیابت و کنترل رژیم غذایی ارتباط معنی‎داری دیده نشد(05/0


علیرضا شهاب جهانلو، علیرضا سبحانی، نادر عالیشان،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: در دهه‎های اخیر، کیفیت زندگی به عنوان یک مفهوم مهم در پژوهش‎های پزشکی مطرح گردیده است. دو پرسش‎نامه استاندارد کیفیت زندگی برای ارزیابی وجوه شخصیتی بیماران انتخاب شدند. نخستین پرسش‎نامه مربوط به سازمان بهداشت جهانی و دیگری پرسش‎نامه ایرانی سنجش کیفیت زندگی بیماران دیابتیک می‎باشد. هدف اصلی این مطالعه، مقایسه دو پرسش‎نامه از نظر ارزیابی ارتباط وجوه شخصیتی و نحوه کنترل قند در بیماران مبتلا به دیابت می‎باشد. مواد و روش‎ها: این بررسی تحلیلی مقطعی بر روی 256 بیمار دیابت نوع دو با سابقه بیش از یک سال بیماری انجام گرفت. روایی و پایایی هر دو پرسش‎نامه مشخص گردید. هموگلوبین A1c به روش کالری متری سنجیده شد. یافته‎ها: میانگین امتیاز بعد جسمانی در پرسش‎نامه ایرانی کیفیت زندگی به طور معنی‎دار کمتر از پرسش‎نامه دیگر است. تفاوت معنی‎داری ما بین سایر ابعاد دو پرسش‎نامه دیده نشد. همبستگی مثبت بین بعدهای مختلف هر پرسش‎نامه با سایر ابعاد همان پرسش‎نامه دیده شد. همبستگی بالایی بین ابعاد هر پرسش‎نامه و کیفیت زندگی مربوط به همان پرسش‎نامه وجود دارد. همبستگی بین کنترل قند و ابعاد مختلف کیفیت زندگی در هر دو پرسش‎نامه دیده نشد. نتیجه گیری: پایایی در هر دو پرسش‎نامه برای کل کیفیت زندگی وجود دارد ولی نحوه توزیع سوالات در پرسش‎نامه ایرانی کیفیت زندگی همگن نیست. کیفیت ارزیابی وجوه شخصیتی بیماران، توسط این پرسش‎نامه کمتر از پرسش‎نامه سازمان بهداشت جهانی می‎باشد. هیچ کدام از دو پرسش‎نامه ارتباطی را ما بین وجوه شخصیتی بیماران و کنترل قند نشان ندادند.
مهرداد روغنی، محسن خلیلی، توراندخت بلوچ نژاد مجرد، امین حیدری،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت قندی در دراز مدت با اختلالاتی در یادگیری، حافظه و شناخت همراه می‌باشد. با توجه به وجود شواهدی مبنی بر اثر ضد دیابتی هسپرتین، اثر تجویز درازمدت هسپرتین بر یادگیری و حافظه در موش‌های صحرایی دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، تعداد 40 موش صحرایی نر به پنج گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با هسپرتین، دیابتی، و دیابتی تحت درمان با هسپرتین یا گلیبن کلامید تقسیم شدند. برای بررسی حافظه و یادگیری حیوانات، میزان عملکرد رفتاری از نظر تاخیر اولیه و تاخیر در حین عبور در آزمون اجتنابی غیر فعال و در صد رفتار تناوب با استفاده از ماز Y تعیین گردید. یافته‌ها: کاهش تأخیر در حین عبور در موش‌های دیابتی (01/0p<) و دیابتی تحت تیمار (05/0p<) در مقایسه با گروه کنترل مشاهده گردید و تفاوت موجود بین این دو گروه از نظر آماری معنی‌دار نبود. درصد تناوب نیز در حیوانات دیابتی به طور معنی‌داری کمتر از گروه کنترل بود (05/0p<) و درصد تناوب در گروه دیابتی تحت تیمار با هسپرتین تفاوت معنی‌داری را با گروه دیابتی نشان داد(05/0p<). نتیجه گیری: تجویز دراز مدت هسپرتین هر چند بر توانایی نگهداری اطلاعات در انبار حافظه و به یادآوری آنها در حیوانات دیابتی در آزمون اجتنابی غیر فعال تاثیر ندارد ولی موجب بهبود حافظه فضایی کوتاه مدت در حیوانات دیابتی می‌شود.
مجید طوافی، احمد تمجیدی پور، علیرضا خلعتبری،
دوره 14، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: نفروپاتی دیابتی یکی از شایع‎ترین علل رسیدن به مرحله نهایی بیماری کلیوی است. هدف این پژوهش بررسی نقش آنتی اکسیدانی، آنتی دیابتی و ضد التهابی رزمارینیک اسید در مهار نفروپاتی دیابتی می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی ،40 راس رت نر مورد جراحی نفرکتومی چپ قرار گرفتند.رت‎ها به طور تصادفی به چهار گروه (هر گروه 10 رت) تقسیم شدند. گروه یک کنترل، گروه دوم دیابتی بدون درمان، گروه‌های سوم و چهارم گروه‎های درمانی با رزمارینیک اسید به ترتیب با دوز درمانی 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم انتخاب شدند. در گروه‎های دوم، سوم و چهارم با تزریق زیر جلدی آلوکسان دیابت القاء گردید. بعد از 8 هفته درمان، مالون دی آلدهید سرمی اندازه‎گیری شد. برش‎های پارافینی از کلیه تهیه و به روش پاس رنگ آمیزی گردید. حجم گلومرول، حجم مزانژال داخل گلومرولی و حجم مویرگ گلومرولی با روش‎های استریولوژیک برآورد گردید. اطلاعات به کمک نرم افزار SPSS نسخه 13 و تست ناپارمتری من ویتنی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: سطح سرمی مالون دی آلدهید در گروه‌های تحت درمان با رزمارینیک اسید به طور معنی‎داری در سطح گروه کنترل حفظ شده بود. هیپرتروفی گلومرولی، گسترش مزانژال و کاهش مویرگ‌های گلومرولی در گروه‌های درمانی با رزمارینیک اسید به طور معنی‎داری در مقایسه با گروه دیابتی بدون درمان بهبود یافته بود، ولی با سطح این متغیرها در گروه کنترل تفاوت معنی‎داری داشت. نتیجه گیری: رزمارینیک اسید می‌تواند هیپرتروفی گلومرولی، گسترش مزانژال و کاهش حجم مویرگ گلومرولی را در رت های دیابتی بهبود بخشد.
افسانه طلایی، مهناز محمدی کلیشادی، زهرا ادگی،
دوره 14، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات متعددی نشان داده‌اند که ویتامین D ممکن است بر ترشح و حساسیت انسولین نقش داشته باشد. این مطالعه اثر ویتامین D بر روی مقاومت به انسولین را بررسی می‌کند. مواد و روش‌ها: در این مطالعه، 100 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو در سنین 30 تا 70 سال به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شده و تحت انجام آزمایش‌های مختلف قرار گرفتند. سپس به مدت چهار هفته با 50000 واحد ویتامین D خوراکی روزانه درمان شدند و مقاومت به انسولین در ابتدا و انتهای درمان مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل یافته‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 و آزمون‌های تی زوجی و ویل کاکسون صورت پذیرفت. یافته‌ها: بیماران شامل 70 زن و 30 مرد بودند. میانگین ویتامینD ، 28 /19±03/43 نانوگرم بر میلی‌لیتر بود. 24 درصد بیماران (بر اساس 25 هیدروکسی ویتامینD کمتر از 20 نانوگرم بر میلی لیتر) کمبود ویتامین D داشتند. مقادیر میانگین متغیرها در ابتدا و انتهای مطالعه به ترتیب برای قند ناشتا 74/36±48/138و 39±02/131 میلی‎گرم بر دسی لیتر (05/0=p)، برای انسولین 46/9 ±76/10و 25/8±6/8 میکرو واحد بر میلی لیتر (028/0=p) و هم‎چنین برای HOMA-IR نیز به ترتیب 18/3±57/3 و 28/3±89/2 (008/0=p ) بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که ویتامین D موجب بهبودی مشخص در میزان قند خون ناشتا، انسولین و مقاومت به انسولین که با استفاده از HOMA-IR ارزیابی می‌شود، می‌گردد و افزودن مکمل ویتامین D اثر مثبت بر تحمل قند در دیابت نوع دو دارد.
مرتضی بهنام رسولی، نرگس غیور، محمدباقر غیور، محمد مهدی اجتهادی،
دوره 14، شماره 6 - ( 11-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: گیاه چرخه (Launaea acanthodes) از گیاهان داروئی مرسوم مناطق مرکزی ایران است. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات هیپوگلیسمیک احتمالی تجویز عصارۀ آبی- الکلی گیاه چرخه و هم‎چنین ﺗٲثیر آن بر سطوح سرمی انسولین و فاکتورهای بیوشیمیایی خون در موش‎های صحرایی سالم و دیابتی انجام گرفته است. مواد و روش‎ها: در این تحقیق تجربی- آزمایشگاهی ٢۴ سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی ٢٥٠ تا ٣٠٠ گرم به طور تصادفی در چهار گروه شش تایی، شامل: گروه کنترل سالم، گروه دیابتی، گروه دیابتی+انسولین و گروه دیابتی+عصاره آبی- الکلی چرخه تقسیم شدند. تیمار حیوانات هر گروه به صورت روزانه و به مدت ٢١ روز انجام شد. نمونه‎گیری خون در روز اول آزمایش از طریق دم (سنجش قند خون به روش گلوکومتری) و در روزهای 15 و 30 آزمایش از طریق سینوس وریدی گوشه چشم به منظور اندازه‎گیری سطوح سرمی گلوکز، انسولین و فاکتورهای بیوشیمیایی (کلسترول، تری گلیسرید، LDL و HDL) انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان دهنده کاهش معنی‎دار (001/0p<) میزان قند خون و افزایش معنی‎دار (05/0p<) سطح انسولین خون در گروه دیابتی+عصاره آبی- الکلی، در مقایسه با سایر گروه‎های دیابتی، در پایان دوره آزمایش است. نتیجه گیری: عصاره آبی- الکلی گیاه چرخه قادر به پائین آوردن قند خون و برگشت حیوانات به شرایط یوگلیسمیک است. اثرات هیپوگلیسمیک عصاره گیاه احتمالا ناشی از تحریک سنتز و ترشح انسولین و یا هیپرپلازی سلول‎های بتای باقیمانده در پانکراس است. اثرات مشاهده شده ممکن است به خواص آنتی اکسیدانی ترکیبات فلاونوییدی عصاره گیاه نیز مربوط باشد.
یحیی بیگدلی، علی حیدریان پور،
دوره 15، شماره 4 - ( 6-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: نوروپاتی محیطی یکی از عوارض شایع دیابت ملیتوس می‎باشد. از طرفی نشان داده شده است که استرس اکسیداتیو، یکی از عوامل مهم در ایجاد و پیشرفت نوروپاتی در دیابت می‎باشد با این حال پاتوفیزیولوژی دقیق آن مشخص نشده است. در این مطالعه اثرات تمرینات ورزشی منظم و مصرف ویتامین C روی آستانه درد موش‎های دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی موش‎های صحرایی نر نژاد ویستار به تعداد 36 سر در محدوده وزنی 10±220 گرم به گروه‎های کنترل و دیابتی (کنترل، با مصرف ویتامینC، ورزیده و با مصرف ویتامینC توام با انجام ورزش) تقسیم شدند. گروه دیابتی با تزریق زیر جلدی داروی استرپتوزوتوسین (60 میلی‎گرم/ کیلوگرم) دیابتی شدند. یک هفته بعد از القای دیابت، حیوانات تحت تمرینات منظم ورزشی شنا و مصرف ویتامین C به مدت 8 هفته قرار گرفتند. در پایان هفته سوم، پنجم و هشتم از حیوانات تست تیلک فلیک جهت اندازه‎گیری آستانه درد به عمل آمد. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته‎ها: دیابت به طور معنی‎داری آستانه درد موش‎ها را کاهش داد. تمرینات منظم ورزشی و مصرف ویتامین C، هیپرآلژزی ناشی از دیابت را به طور معنی‎داری کاهش دادند و اثرات توام تمرینات منظم ورزشی و مصرف ویتامین C در کاهش آستانه درد بیشتر از اثر هر یک از آنها به تنهایی می‎باشد. نتیجه گیری: تجویز تمرینات منظم ورزشی و ویتامین C در دیابت می‎تواند روش مناسبی برای پیش‎گیری هیپرآلژزی ناشی از آن باشد در نتیجه برای درمان و کنترل درد مفید می‎باشند.
رضا رضایی، مهنوش نجفی، امیر الماسی حشیانی،
دوره 15، شماره 6 - ( 8-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: دژنراسیون مربوط به سن ماکولا شایع‎ترین علت کاهش بینایی مرکزی غیر قابل برگشت در افراد بالای 50 سال می‎باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی کاهش دید ناشی از دژنراسیون مربوط به سن ماکولا و بعضی از عوامل خطر همراه با آن می‎باشد. مواد و روش‌ها: این مطالعه مورد شاهدی، بر روی 150 بیمار مبتلا به دژنراسیون مربوط به سن ماکولا و150 فرد کنترل که همگی سن 50 سال و بالاتر داشتند انجام شد. اطلاعات دموگرافیک و پزشکی به همراه نتایج معاینه کامل چشم پزشکی برای هر شرکت کننده جمع‎آوری شد. داده‎ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 تجزیه و تحلیل شد. یافته‎ها: متوسط سن افراد در گروه مورد و شاهد، به ترتیب 38/78 و 28/79 سال بود. در یک مدل چند متغیره، فشار خون بالا (003/0=p)، دیابت (006/0=p)، رنگ روشن عنبیه (05/0=p)، هیپرکلسترولمی (036/0=p)، کدورت لنز (029/0=p) و جراحی قبلی کاتاراکت (029/0=p) ارتباط معنی‎داری با ابتلا به دژنراسیون مربوط به سن ماکولا نشان دادند در حالی که این ارتباط بین شاخص توده بدنی (11/0=p) و عیوب انکساری(94/0=p) با دژنراسیون مربوط به سن ماکولا معنی‎دار نبود. نتیجه‌گیری: دژنراسیون مربوط به سن ماکولا با فشار خون بالا، دیابت، هیپرکلسترولمی، رنگ روشن عنبیه، کدورت لنز و جراحی قبلی کاتاراکت، مرتبط بود.
مجید رمضانی، سید محمدعلی شریعت زاده، علی اکبر ملکی راد، احمد اکبری، مهدی شریعت زاده،
دوره 15، شماره 8 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از مهم‎ترین مشکلات بهداشتی جهان محسوب می‌شود سلول‎های بتا مستعد تخریب توسط رادیکال‎های آزاد هستند. با توجه به مکانیسم‎های حجامت، تاثیر آن بر فاکتورهای بیوشیمیایی و استرس اکسیداتیو هم‎زمان با دارو درمانی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش: در این مطالعه کارآزمایی بالینی از 30 نفر از افراد دیابتی در دو طیف ابتدایی و انتهایی بیماری مراجعه کننده به مرکز دیابت، 5 میلی لیتر نمونه خون وریدی گرفته شد. این افراد علاوه بر دریافت درمان دارویی متفورمین و گلی بن کلامید پس از یک ماه مورد حجامت قرار گرفته و بعد از یک ماه مورد بررسی قرار گرفتند و نمونه‎های خون وریدی قبل و بعد از درمان از نظر شاخص‎های دیابت و استرس اکسیداتیو مقایسه شدند. جهت ارزیابی پراکسیداسیون لیپیدی از تیوباربیتوریک اسید، برای اندازه‌گیری آنتی‌اکسیدان‌های تام سرم از روش FRAP و فاکتورهای بیوشیمیایی خونی با کیت‎های پارس آزمون اندازه‎گیری شدند. یافته‎ها: میزان هموگلوبینA1C ، قند خون ناشتا، قند خون 2 ساعت پس از ناشتا، تری گلیسیرید، کلسترول، لیپوپروتئین با دانسیته پایین و هم‎چنین لیپوپروتئین با دانسیته بالا نیز افزایش معنی‎داری را نشان داد و اسپارتات ترانسفراز در افراد دیابتیک پس از حجامت کاهش معنی دار را نشان داد(05/0p<). نتیجه گیری: حجامت باعث بهبود فاکتورهای خونی در افراد دیابتیکی می‎شود و پیشنهاد می‎گردد که به عنوان درمان مکمل در افراد دیابتی نوع 2 مورد استفاده قرار گیرد.
نرجس نجیبی، احمدرضا درستی مطلق، هاله صدرزاده یگانه، محمدرضا اشراقیان، میلاد دانشی، سمانه عزیزی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: ناامنی غذایی به عنوان فراهمی محدود یا نامطمئن غذای کافی در همه اوقات برای یک زندگی سالم و فعال تعریف می‎شود. دیابت ملیتوس، از شایع‎ترین بیماری‎های متابولیک است که با عوارض و مرگ و میر قابل توجه همراه بوده و اخیرا به عنوان یک اولویت بهداشتی در ایران مطرح شده است. مطالعات اخیر بیانگر شیوع گسترده ناامنی غذایی و دیابت در جامعه ایرانی می‎باشند، هدف مطالعه حاضر بررسی وضعیت ناامنی غذایی و برخی عوامل اجتماعی اقتصادی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 بود.

مواد و روش‎ها: این مطالعه به صورت مقطعی روی 135 بیمار جدید 30 تا 60 ساله مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد. مشخصات عمومی و اجتماعی اقتصادی و وضعیت ناامنی غذایی به ترتیب با استفاده از پرسش‎نامه‎های عمومی و امنیت غذایی خانوار 18 گویه‎‎ای سازمان کشاورزی ایالت متحده آمریکا (USDA) و فعالیت بدنی توسط پرسش‎نامه فعالیت بدنی مت بررسی گردید. داده‎ها با آزمون‎های آماری مجذور کای، تی مستقل و رگرسیون لوجستیک تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‎ها: میزان شیوع ناامنی غذایی در جمعیت مورد مطالعه 7/66 درصد بود. ناامنی غذایی با سطح اقتصادی، تحصیلات، میزان درآمد، داشتن فرزند زیر 18 سال، بعد خانوار و تعداد فرزندان ارتباط آماری معنی‎داری داشت(05/0>p). اما با متغیرهای دیگر شامل وضعیت شغلی، وضعیت تأهل، سابقه فامیلی بیماری، سن، جنس و فعالیت بدنی ارتباط آماری معنی‎داری نداشت.

نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالاتر ناامنی غذایی در بیماران دیابتی می‎توان گفت که احتمالا بروز دیابت در افراد ناامن غذایی بالاتر است.


نوید مزروعی آرانی، هما بقایی، اشرف خرمی راد، ذات اله عاصمی، صبیحه السادات علیزاده، احمد اسماعیل زاده،
دوره 16، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش مقاومت به انسولین، فاکتورهای التهابی و پارامترهای استرس اکسیداتیو با پیشرفت دیابت مرتبط است. این مطالعه با هدف اثرات مفید گز سین بیوتیک بر روی مقاومت انسولین، فاکتورهای التهابی و استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به دیابت تیپ 2 طراحی شده است.

مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور متقاطع بر روی 62 بیمار دیابتیک در محدوده سنی 70-35 سال انجام شده است. بیماران بطور تصادفی برای مصرف یا گز سین بیوتیک (62 نفر) یا گز معمولی (62 نفر) برای 6 هفته تقسیم شدند. سه هفته دوره استراحت (Wash-out) درنظر گرفته شد. گز سین بیوتیک حاوی 107 باکتری لاکتوباسیلوس اسپوروژنز، 04/0 گرم گالاکتواولیگوساکارید اینولین و 005/0 گرم شیرین کننده استویا به ازای هر گرم بود. ترکیبات گز معمولی مشابه گز سین بیوتیک بجز لاکتوباسیوس اسپوروژنز و اینولین بود. بیماران روزانه 3 عدد گز سین بیوتیک یا گز معمولی 7 گرمی مصرف می کردند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 6 هفته بعد از مداخله برای اندازه گیری مقاومت به انسولین، پروتئین واکنشگر C (hs-CRP) سرمی و بیومارکرهای استرس اکسیداتیو از بیماران گرفته شد.

یافته ها: مصرف گز سین بیوتیک، در مقایسه با کنترل، باعث کاهش معنی دار انسولین سرمی (02/0p=)، سطوح hs-CRP (008/0p=) شده است. مکمل یاری با گز سین بیوتیک همچنین منجر به افزایش معنی دار گلوتاتیون توتال پلاسما (0001/0>p) در مقایسه با کنترل شده است.

نتیجه گیری: در مجموع، مصرف گز سین بیوتیک برای 6 هفته منجر به کاهش انسولین، فاکتور التهابی hs-CRP سرمی و افزایش توتال گلوتاتیون پلاسمایی شده است.



صفحه 2 از 5     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb