جستجو در مقالات منتشر شده


144 نتیجه برای رت

نسیم عباسی، زیور صالحی، یوسف علیزاده،
دوره 17، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: رتینوپاتی دیابتی یکی از عوارض شدید دیابت بوده و موجب نابینایی در بزرگسالان در سراسر جهان می‌شود. افزایش قند خارج سلولی در دیابت، محرک تولید گونه‌های واکنش پذیر اکسیژن و افزایش استرس اکسیداتیو می‌باشد. گلوتاتیون S– ترانسفرازها، آنزیمی است که موجب محافظت انسان در برابر آسیب‌های حاصل از ترکیبات اکسیژنی واکنش پذیر می‌شود. در مطالعه حاضر به بررسی ارتباط پلی مورفیسم ژن GSTP1 با بیماری رتینوپاتی دیابتی پرداخته شده است.

مواد و روش ها: در این مطالعه مورد- شاهدی 70 بیمار مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و 70 فرد سالم مورد بررسی قرار گرفتند. DNA از لوکوسیت‌های خون محیطی استخراج گردید. تعیین ژنوتیب با استفاده از تکنیک PCR-RFLP صورت گرفت. آنالیز آماری به وسیله برنامه MedCalc نسخه 12 انجام شد.

یافته‌ها: فراوانی ژنوتیپ‌های Ile/Ile و Ile/Val ژن GSTP1 در بیماران به ترتیب برابر با 42/71 و 57/28 درصد بود در حالی که در گروه بیمار 58/78 و 42/21 درصد به دست آمد. آنالیز آماری تفاوت معنی‌داری بین گروه بیمار و کنترل نشان نداد(05/0p<).

نتیجه‌گیری: ارتباط معنی‌دار بین پلی مورفیسم ژن GSTP1 و بیماری رتینوپاتی دیابتی در جمعیت مورد مطالعه مشاهده نشد. با این وجود جهت تعیین نقشGSTP1 در بیماری رتینوپاتی دیابتی به مطالعات وسیع‌تری نیاز است.


سجاد کرمی، مجید کاشف، یعقوب مهری الوار،
دوره 17، شماره 10 - ( 10-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: پروتئین شوک گرمایی (HSP) می‌تواند از طریق تسهیل در بازسازی پروتئین‌های دناتوره شده به عنوان محافظ سلولی عمل کند. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر محافطتی گلوتامین در برابر استرس ناشی از فعالیت ورزشی و ارتباط آن با پاسخ HSP70 و کورتیزول می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی 28 فوتبالیست در چهار گروه برابر کنترل، مکمل، مکمل– فعالیت ورزشی و فعالیت ورزشی، تقسیم شدند. مکمل و دارونما را به مقدار 5/0 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و حجم 5 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن یک ساعت قبل از اجرای فعالیت ورزشی مصرف کردند. فعالیت ورزشی شامل 3 مرحله دویدن 20 دقیقه‌ای با شدت 80 درصد ضربان قلب بیشینه و استراحت فعال 5 دقیقه‌ای بود. نمونه خونی پایه، پس آزمون و 90 دقیقه پس از آزمون گرفته و HSP70 سرم و کورتیزول به ترتیب با استفاده از روش الایزا و RIA سنجیده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس در اندازه‌گیری مکرر چند متغیره در سطح 05/0 p&le تحلیل شد.

یافته‌ها: در مقادیر HSP70 بین گروه مکمل و مکمل فعالیت ورزشی نسبت به گروه کنترل (019/0 p&le و 09/0p&le) و گروه مکمل با مکمل فعالیت ورزشی (032/0p&le) و هم‌چنین بین مراحل پس آزمون و 90 دقیقه پس از آزمون نسبت به مرحله پایه (06/0p&le و 08/0p&le) و بین مرحله پس آزمون و 90 دقیقه پس از آزمون (030/0p&le) تفاوت معنی دار وجود داشت. مقادیر کورتیزول بین مراحل پایه و 90 دقیقه پس از آزمون (026/0p&le) تفاوت معنی‌دار نشان داد.

نتیجه‌گیری: مکمل گلوتامین محرک بیان HSP70 بوده و ترکیب مکمل– فعالیت ورزشی پاسخ بزرگ‌تری از HSP70 را شامل می‌شود لذا به ورزشکارانی که قصد شرکت در تمرینات شدید را دارند مصرف گلوتامین توصیه می‌شود.


فاطمه عسلی سالک معلمی، لیلا عسلی سالک معلمی، زیور صالحی،، سید حبیب زینی،
دوره 17، شماره 10 - ( 10-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: آرتریت روماتوئید، یک اختلال التهابی مزمن است که اساسا روی مفاصل محیطی و بافت‌های اطراف آن اثر می‌گذارد. فاکتورهای ژنتیکی و محیطی در پاتوژنز این بیماری موثر می‌باشند. در سال‌های اخیر، نقش استرس اکسیداتیو و آنزیم‌های دخیل در این فرآیند، در آرتریت روماتوئید مورد توجه قرار گرفته است. در مقابله با گونه‌های واکنش‌پذیر اکسیژن، آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی درونی و گلوتاتیون پراکسیدازها نقش برجسته‌ای بازی می‌کنند. از پلی مورفیسم‌های مهم این ژن، تغییر کدون CTC به جای کدون CCC بوده که موجب جانشینی اسیدآمینه لوسین در موقعیت 198به جای اسیدآمینه پرولین می‌شود. هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط پلی‌مورفیسم ژن GPx1 در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مورد- شاهدی 130 بیمار و 126 فرد سالم مورد بررسی قرار گرفت.DNA ژنومی از سلول‌های خون استخراج شد. ژنوتیپ‌ها با استفاده از تکنیک PCR-RFLP تعیین شد. آنالیز داده‌ها با نرم افزار MedCalc (ویرایش 1/12) صورت گرفت.

یافته‌ها: فراوانی ژنوتیپ‌های CC، CT و TT به ترتیب در بیماران 31/32، 08/43 و 61/24 درصد و در افراد سالم 62/42، 10/54 و 28/3 درصد محاسبه شد. نتایج آماری نشان دهنده ارتباط معنی‌داری بین ژنوتیپ TT ژن GPx1 و بیماری آرتریت روماتوئید بود(002/0p=).

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان‌دهنده نقش ژنوتیپ TT در ارتباط با بیماری آرتریت روماتوئید در افراد مورد بررسی می‌باشد. هرچند جهت تایید نتایج، پیشنهاد می‌گردد که مطالعه در جمعیت بزرگ‌تری صورت گیرد.


باقر سیدعلیپور، نجمه بریمانی، عباسعلی دهپور جویباری، سید محمد حسینی،
دوره 17، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: نانو مواد به دلیل ویژگی‌های جدیدشان از جمله مساحت سطحی ویژه و واکنش‌پذیری بالا توجه فزاینده‌ای را به خود جلب کرده‌اند. هدف از این مطالعه بررسی اثر سمیت نانو ذره اکسید مس بر مغز، طحال و جنین موش نژاد NMRI می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، 42 موش سوری ماده بالغ (3±30 گرم) به طور تصادفی به شش گروه (چهار گروه تجربی، یک گروه شم و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. موش‌های گروه تجربی در روز 3 و 12 بارداری نانوذرات اکسید روی با غلظت‌های 300، 400، 500 و 600 میلی‌گرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. در روز 17 بارداری وزن مغز، طحال و جنین اندازه‌گیری شد. بافت‌ها جهت بررسی هیستولوژی با روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند.

یافته‌ها: بر اساس مشاهدات ماکروسکوپی وزن جنین با افزایش غلظت‌های مختلف نانوذره در مقایسه با کنترل کاهش و اثر سمی آن افزایش یافت(05/0p&le). طحال فقط در غلظت 600 میلی‌گرم بر کیلوگرم تغییرات معنی‌داری را در مقایسه با کنترل نشان داد. بررسی هیستوپاتولوژیک مغز و طحال پس از تزریق درون صفاقی نانوذره اکسید مس علائم سمیت سلولی (پرخونی، نکروز، ارتشاح سلول‌های التهابی، دژنرسانس واکوئولی) و پرخونی، نکروز و افزایش هموسیدرین را نسبت به گروه کنترل به ترتیب نشان داد.

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر به وضوح نشان داد نانوذره اکسید مس می‌تواند ناهنجاری‌های هیستوپاتولوژیک را در بافت مغز و طحال موش NMRI به طور وابسته به دوزایجاد کند.


بهرام پور قاسم گرگری، فرشته علی اصغری، سوسن کلاهی، محمد اصغری جعفرآبادی، الهام میرطاهری،
دوره 17، شماره 12 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: آرتریت روماتوئید یک بیماری التهابی است. پرفشاری خون می‌تواند در نتیجه التهاب مزمن در بیماران آرتریت روماتوئید اتفاق بیفتد. برخی شواهد حاکی از اثرات ضد التهابی آلفا-لیپوئیک اسید در بیماری‌های التهابی است. با این وجود، تعداد مطالعات محدودی اثرات آلفا-لیپوئیک اسید را در آرتریت روماتوئید ارزیابی نموده‌اند. بنابراین مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات مکمل یاری آلفا-لیپوئیک اسید بر فشار خون و برخی از فاکتورهای التهابی طراحی گردید.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو کور کنترل شده با دارونما بود که در آن 70 بیمار زن سنین 50-20 سال به طور تصادفی به دو گروه برای دریافت آلفا-لیپوئیک اسید (1200 میلی‌گرم در روز) یا دارونما تقسیم شدند. مدت مداخله 8 هفته بود. فشارخون سیستولی و دیاستولی قبل و بعد از دوره مداخله اندازه‌گیری گردید. هم‌چنین اینترلوکین 6 و پروتئین واکنشگر C مورد سنجش قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 13 انجام شد.

یافته‌ها: 65 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید مطالعه را به پایان رساندند. فشار خون سیستولی و دیاستولی در گروه آلفا-لیپوئیک اسید در مقایسه با گروه دارونما به طور معنی‌داری کاهش یافت. اما سطوح سرمی اینترلوکین 6 و پروتئین واکنشگر C تغییرات درون گروهی و بین گروهی معنی‌داری را نشان ندادند.

نتیجه‌گیری: در مطالعه حاضر مکمل یاری آلفا-لیپوئیک اسید منجر به کاهش معنی‌دار فشار خون در بیماران آرتریت روماتوئید گردید.


بهناز سادات عابدی، زهره کیانی، شهربانو پرچمی، مرتضی هاشم زاده چالشتری، عباس دوستی،
دوره 18، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: کاردیومایوپاتی هایپرتروفیک (HCM) مجموعه‌ای متنوع از بیماری‌های قلبی با توارث آتوزومی غالب است که 2/0 درصد از جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار داده و شایع‌ترین علت مرگ قلبی ناگهانی در جوانان زیر 35 سال می‌باشد. حدود 40 درصد از موارد بیماری مربوط به جهش در ژن MYBPC3 است. هدف از این مطالعه بررسی جهش‌های ژن MYBPC3 در اگزون‌های 15 و 18 بیماران HCM در استان چهارمحال و بختیاری می‌باشد.

مواد و روشها: در این مطالعه تجربی 30 بیمار مبتلا به HCM انتخاب شدند. DNA به روش استاندارد فنل-کلروفرم استخراج شد، سپس اگزون‌های مورد نظر با استفاده از روش PCR تکثیر گردیدند. سپس مراحل SSCP و HA انجام گرفت.

یافتهها: تفاوت آشکاری بین نمونه‌های کنترل مثبت و سایر نمونه‌ها مشاهده گردید. اما هیچ تفاوتی در اگزون‌های مورد بررسی و یا شیفت باندها وجود نداشت.

نتیجهگیری: جهش در اگزون‌های ژن MYBPC3 می‌تواند باعث بروز HCM شود و احتمالاً تغییر در سایر اگزون‌ها عامل بیماری در این منطقه جغرافیایی است و تغییر در اگزون‌های مورد بررسی سهم به سزایی در بیماران مبتلا به HCM ندارد. در هرصورت، لازم است برای رسیدن به نتیجه‌ی بهتر بیماران بیشتری مورد مطالعه قرار گیرند.


مریم کاظمی پور، افروز حاجی قاسمی، صنم میربیگی،
دوره 18، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: پرمولرهای مندیبل به جهت تنوع آناتومیکی زیادی که دارند، احتمالاً یکی از مشکل ‏ ترین دندان ‏ ها در درمان ریشه به حساب می ‏ آیند. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی و مقایسه ساختار کانال ریشه در دندان ‏ های پرمولر اول مندیبل در دو جنس مذکر و مونث به کمک روش تصویربرداری توموگرافی کامپیوتری اشعه مخروطی (CBCT) در یک جمعیت ایرانی است.

  مواد و روش ها: در این مطالعه تحلیلی – مقطعی، از 230 تصویربرداری CBCT (115تصویر مربوط به جنس مونث و 115 تصویر مربوط به جنس مذکر) استفاده گردید. تصاویر در هر سه صفحه فضایی مورد ارزیابی قرار گرفته و تفاوت تعداد کانال و ریشه از نظر آماری مقایسه و گزارش شد. تحلیل داده ‏ ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 و آزمون کای مربع انجام شد و سطح معنی‏داری برابر با 05/0 p< در نظر گرفته شد.

  یافته‏ها: به طور کلی، از 460 دندان پرمولر اول مندیبل، 7/85 درصد تک ریشه، 3/14 درصد دو ریشه، 9/63 درصد تک کاناله و 1/36 درصد دو کاناله بودند. در مقایسه بین دو جنس مذکر و مونث، در جنس مذکر میزان شیوع تک ریشه در پرمولر اول مندیبل 7/78 درصد، دو ریشه 3/21 درصد، تک کانال 60 درصد و دو کانال 40 درصد و در جنس مونث شیوع تک ریشه 6/92 درصد، دو ریشه 4/7 درصد، تک کانال 8/67 درصد و دو کانال 2/32 درصد گزارش شد.

نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، شیوع دو ریشه در پرمولرهای اول مندیبل در جنس مذکر نسبت به جنس مونث به طور معنی‏داری بالاتر بود.


مریم نافذی، مریم تاج آبادی ابراهیمی، مریم عیدی،
دوره 18، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: آفلاتوکسین‌ها به عنوان مهم‌ترین سمومی شناخته شده‌اند که مصرف آن‌ها می‌تواند باعث مسمومیت حاد و ایجاد اثرات سرطان‌زایی شود. علاوه بر این، مطالعات قبلی نشان داده که باکتری‌های اسیدلاکتیک توانایی اتصال به آفلاتوکسین‌ در ماده غذایی را دارند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر لاکتوباسیلوس پاراکازئی سویه‌ TD3 بومی ایران درمقابل سمیت ناشی از آفلاتوکسین B1 در شرایط درون تنی می‌باشد.

مواد و روش‌ها: ٢٤ رت نر نژاد ویستار با وزن ١٠±٢٥٠ گرم به سه گروه تقسیم شدند: گروه کنترل منفی و دو گروه تیمار شده با آفلاتوکسین با دوز ١٧٠ ماکروگرم بر کیلو گرم و لاکتوباسیلوس پاراکازئی سویه TD3 جدا شده از ترخینه با دوز ١٠٩ واحد تشکیل دهنده کلونی در روز همراه با آفلاتوکسین به مدت ٤ هفته. در انتهای آزمایش نمونه‌های خون و بافت برای مطالعات بیوشیمیایی و آسیب شناسی جمع‌آوری شدند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که تیمار با آفلاتوکسین باعث افزایش قابل توجهی در میزان آنزیم‌های کبدی از قبیلAST (آسپارتات آمینو ترانسفراز)، ALP (آلکالین فسفاتاز) و هم چنین آسیب‌های کبدی می‌شود. علاوه بر این، در گروهی که لاکتوباسیلوس پاراکازئی سویهTD3 را دریافت کردند، سطح آنزیم‌های مذکور کاهش یافته و آسیب‌های کبدی ناشی از آفلاتوکسین بهبود پیدا کردند.

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان ‌داد که آفلاتوکسین می‌تواند منجر به آسیب کبدی شود و لاکتوباسیلوس پاراکازئی سویه‌ TD3 بومی ایران جدا شده از ترخینه احتمالا از طریق اتصال به آفلاتوکسین منجر به اعمال اثرات حفاظتی خود می‌گردد، از این رو، به ‌عنوان یک عامل بیولوژیک در حذف آفلاتوکسین در شرایط درون تنی مطرح می‌شود.


سید کاظم شکوری، بینا افتخارسادات، فرزانه جوهری، مرتضی قوجازاده، سالار همتی، قادر غفاری،
دوره 18، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: اپی کندیلیت خارجی باعث ایجاد درد و اختلال عملکرد در بسیاری از فعالیت‌های روزانه می‌شود. تزریق استروئید یا فنوفورزیس از درمان‌های پیشنهادی در این رابطه هستند. در این مطالعه قصد داریم به مقایسه تأثیر تزریق موضعی دگزامتازون تحت گاید سونوگرافی با فنوفورزیس دگزامتازون در درمان اپی کندلیت خارجی بپردازیم.

مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، بیماران مبتلا به اپی‌کندیلیت خارجی به طور تصادفی در دو گروه درمانی تزریق (18=n) و فنوفورزیس (18=n) قرار گرفتند. 3 بیمار در گروه فنوفورزیس از ادامه مطالعه منصرف شدند. در گروه تزریق، یک نوبت دگزامتازون با لیدوکایین به کمک سونوگرافی در محل اتصال تاندون اکستانسور مشترک تزریق شد. گروه فنوفورزیس درمان سونوگرافی فراصوتی با ژل دگزامتازون را به مدت 5 دقیقه برای 10 جلسه دریافت کردند. میزان درد بیماران به طور کلی و در انجام فعالیت‌های خاص و معمولی بر اساس پرسش‌نامه PRTEE قبل، یک ماه و سه ماه بعد از درمان مشخص شد.

یافتهها: روند بهبود درد در گروه تزریق در مقایسه با گروه فنوفورزیس به طور آشکار بهتر بود(04/0=p)، ولی تفاوت بارزی از نظر سیر تغییرات زیر گروه عملکردی و امتیاز کلی PRTEE بین دو گروه وجود نداشت. گروه تزریق نسبت به فنوفورزیس به طور بارزی سطح درد و امتیاز کلی بهتری یک ماه بعد از درمان داشتند(به ترتیب، 003/0=p و 01/0=p).

نتیجه‌گیری: تزریق دگزامتازون نسبت به فنوفورزیس بهبود قابل ملاحظه‌ای در کاهش درد این بیماران داشت که یک ماه بعد از درمان چشم‌گیرتر بود، ولی نتایج سه ماه بعد از درمان بین دو گروه مشابه بود.


سونیا زمانی، فرهاد مشایخی، زیور صالحی، نسیم عباسی،
دوره 18، شماره 11 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: رتینوپاتی دیابتی عارضه‌ای ناشی از دیابت است که باعث کوری در بزرگ‌سالان می‌شود. با افزایش قند خارج سلولی، ‌استرس‌های اکسیداتیو افزایش می‌یابد که در نتیجه گونه‌های واکنش‌پذیر اکسیژن تولید می‌شود. گلوتاتیون پراکسیداز1 که از طریق ژن GPX-1 کد می‌شود، آنزیم کلیدی حفاظت رگ‌ها در برابر ‌استرس‌های اکسیداتیو می‌باشد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلی مورفیسم Pro 198 leu ژن GPX-1 در بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی است.

مواد و روشها: در این تحقیق مورد- شاهدی، 160 نمونه خون از 80 بیمار مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و 80 فرد سالم مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تعیین ژنوتیپ ژن GPX-1 از تکنیک PCR- RFLP به کمک آنزیم ApaI استفاده گردید. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار مدکالک نسخه‌ی 12.1 انجام شد.

یافتهها: فراوانی ژنوتیپ‌های Leu/Leu، Leu/Pro، Pro/Pro ژن GPX-1 در بیماران به ترتیب 10، 5/62 و 5/27 درصد بود، در حالی که در گروه کنترل به ترتیب 10، 70 و 20 درصد محاسبه شد. به عبارت دیگر، فراوان ترین ژنوتیپ در گروه بیمار و کنترل هتروزیگوت Ile/Pro بود. بر پایه نتایج به دست آمده از این مطالعه، تفاوت معنی‌داری در توزیع ژنوتیپی GPX-1 بین افراد مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و کنترل دیده نشد(52/0p=).

نتیجهگیری: بر اساس این مطالعه، پلی مورفیسم Pro 198 leu ژن Gpx-1 با بیماری رتینوپاتی مرتبط نیست. با این وجود، جهت تعیین نقش دقیق ژن Gpx-1 در بیماری رتینوپاتی دیابتی به مطالعات وسیع‌تری با تعداد نمونه‌های بیشتر در جمعیت رشت نیاز است.


مهدیس نافع، نورالسادات کریمان، زهره کشاورز، فراز مجاب، سمیرا چای بخش،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: خون‌ریزی سنگین قاعدگی روی کیفیت زندگی تأثیر منفی دارد. مطالعه حاضر جهت بررسی تأثیر عصاره هیدروالکلی کیسه کشیش بر منوراژی انجام گرفته است.

مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی، روی90 نفر از زنان با شکایت خون‌ریزی شدید قاعدگی انجام شد. نمونه‌ها پس از یک سیکل کنترل میزان خون‌ریزی، به طور تصادفی در دو گروه کیسه کشیش و کنترل قرار گرفتند. برای هر دو گروه، 500 میلی‌گرم کپسول مفنامیک اسید هر 8 ساعت از روز اول قاعدگی تا اتمام آن و حداکثر به مدت 7 روز برای دو سیکل متوالی تجویز شد. در گروه کیسه کشیش علاوه بر مفنامیک اسید، 500 میلی‌گرم کپسول کیسه کشیش هر 12ساعت از روز اول تا اتمام آن حداکثر به مدت 7 روز تجویز شد. در گروه کنترل به جای کپسول کیسه کشیش پلاسبوی آن با همان دستور تجویز شد. داده‌ها قبل و بعد از درمان با استفاده از نرم افزار SPSS مقایسه شدند.

یافتهها: میانگین میزان خون‌ریزی در گروه کیسه کشیش از 27/135 در سیکل کنترل به 13/69 در سومین سیکل و در گروه شاهد از 91/133 در سیکل کنترل به 44/75 در سومین سیکل کاهش یافت(001/p<0). میانگین طول مدت خون‌ریزی در گروه کیسه کشیش از 38/7 در سیکل کنترل به 40/5 در سومین سیکل و در گروه شاهد از 91/6 در سیکل کنترل به 31/5 در سومین سیکل کاهش یافت(001/p<0).

نتیجهگیری: به نظر می‌رسد عصاره کیسه کشیش در کاهش میزان و مدت خون‌ریزی قاعدگی در زنان سنین باروری مبتلا به خون‌ریزی شدید قاعدگی موثر است.


رضا پورایمانی، فریبا اسدپور،
دوره 19، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: عناصر پرتوزا با گسیل تابش‌های هسته‌ای باعث بروز بیماری‌هایی نظیر سرطان یا ناهنجاری‌های ژنتیکی می‌گردند. بنابراین مطالعه پرتوزایی خاک و مواد غذایی و هم‌چنین محاسبه ریسک بروز سرطان برای مواد غذایی ضروری به نظر می‌رسد.

مواد و روشها: در این پژوهش، 9 رقم مختلف لوبیا شامل دانه‌های لوبیا، قسمت‌های هوایی آن و خاک زراعی آن‌ها جمع‌آوری شدند. با استفاده از روش طیف سنجی گاما و آشکارساز فوق خالص ژرمانیومی با بازدهی نسبی 30 درصد، ویژه فعالیت هسته‌های پرتوزا 40K 232Th,226Ra , و137Cs در خاک و دانه‌ی لوبیا و قسمت‌های هوایی آن تعیین گردید.

یافتهها: مقدار آهنگ دوز جذبی در هوا در ارتفاع یک متری از سطح خاک در محدوده 23/77 تا 78/112 بر حسب نانوگری بر ساعت محاسبه گردید. مقدار دوز موثر جذبی سالیانه ناشی از مصرف لوبیا در کشور برای هر فرد بالغ در محدوده 14/122 تا 86/905 برحسب میکروسیورت در سال به دست آمد. ضریب ریسک ابتلا به سرطان برای ارقام مختلف لوبیا در محدوده 5-10×87/1 تا 4-10×59/1 تغییر نشان داد که کمتر از حد اکثر مقدار مجاز یعنی 3-10 است.

نتیجهگیری: ویژه فعالیت هستههای پرتوزا در نمونههای خاک بیشتر از میانگین جهانی میباشد. مقدار دوز جذبی ناشی از مصرف لوبیا برای بیشتر ارقام آن از مقدار متوسط جهانی بیشتر است. ضریب ریسک ابتلا به سرطان ناشی از مصرف لوبیا کمتر از حداکثر مقدار مجاز میباشد و مصرف لوبیا خطری برای سلامتی افرد ندارد.


ناصر سعیدی، محمدرضا رضوانفر، مهدی حدیدی، فروه عسگری زاده ماهانی، مجتبی احمدلو،
دوره 19، شماره 6 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سیستم رنین- آنژیوتانسین نقش مهمی در ایجاد بیماری‌های کلیوی و پیشرفت آن دارد و مهار سیستم رنین- آنژیوتانسین به وسیله داروهای مهار کننده و بلوک گیرنده‌های آنژیوتانسین، درمان استاندارد جهت جلوگیری از پیشرفت بیماری کلیوی و پروتئینوری می‌باشد.گزارشات حاکی است که آنالوگ‌های ویتامین D با سرکوب کردن ترشح رنین باعث بهبود پروتئینوری می‌گردند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر آنالوگ ویتامین D (کلسیتریول) بر کاهش پروتئینوری در بیماران مبتلا به بیماری نفروپاتی دیابتی می‌باشد.

مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، تعداد 132 بیمار مبتلا به نفروپاتی – دیابتی که کمبود ویتامین D نداشتند انتخاب و به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با ترکیب 25 میلی‌گرم لوزارتان دوبار در روز و روزانه یک کپسول 25/0 میلی‌گرمی کلسیتریول و گروه دوم تحت درمان با 25 میلی‌گرم لوزارتان دوبار در روز به تنهایی به مدت 3 ماه قرار گرفتند. آزمایشات FBS,CRP,ESR,BUN,Cr lipid profile, Ca, P, و HbA1c از تمام بیماران در ابتداد و انتهای مطالعه گرفته شد و هم‌چنین میزان پروتئین 24 ساعته ادرار اندازه‌گیری شد و نتایج با هم مقایسه و به صورت آماری بیان گردید.

یافتهها: میزان پروتئین 24 ساعته ادرار در گروه لوزارتان و کلسیتریول نسبت به گروه لوزارتان بهبود پیدا کرده بود که این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار بود(0/0003=p) هم‌چنین میزان عملکرد کلیه (BUN,Cr) در گروه لوزارتان و کلسیتریول نسبت به گروه لوزارتان به تنهایی بهبود معنی‌داری داشت(0/05>p).

نتیجه‌گیری: درمان با کلسیتریول همراه با مهار کننده گیرنده آنژیوتانسین در بهبود عملکرد کار کلیه و بهبود پروتئینوری نسبت به گیرندههای مهار کننده آنژیوتانسین به تنهایی موثرتر بود.


عباس صارمی، شهناز شهرجردی، عاطفه کاویانی،
دوره 19، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سیرتوئین 1 فرایندهای مهم سلولی چون آپوپتوز، پیری سلول و متابولیسم را تنظیم می‌کند. بنابراین سیرتوئین 1 ممکن است یک هدف درمانی جدید برای بیماری دیابت نوع 2 باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات 8 هفته تمرین ورزشی هوازی بر سطح پروتئین سیرتوئین 1 و شاخص‌های قلبی-متابولیکی در زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه نیمه ­تجربی با طرح پیش­آزمون-پس­آزمون، 20 زن مبتلا به دیابت نوع دو (2/5±92/43 سال) به طور تصادفی به گروه‌های تمرین هوازی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی برای 2 ماه و بصورت 3 جلسه در هفته و هر جلسه 50 تا 60 دقیقه اجرا شد. سطوح سرمی سیرتوئین 1، ترکیب بدنی و شاخص‌های متابولیکی قبل و بعد از تمرین ارزیابی شد.

یافته­ها: شاخص‌های چاقی، کلسترول تام، تری گلیسرید، LDL-کلسترول، گلوکز خون و شاخص مقاومت به انسولین به طور معنی‌دار در گروه‌ه مداخله در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت (05/0>P). همچنین سطح سیرتوئین 1 به طور معنی‌دار در گروه‌های مداخله در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت (05/0>P).

نتیجه­گیری: این نتایج نشان می‌دهد که تمرین هوازی با بهبود سطوح سیرتوئین 1 و شاخص‌های متابولیکی در زنان دیابتی نوع دو همراه است.


مینا میرنظامی،
دوره 19، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده

زمینه و هدف :

اکنه ولگاریس بیماری التهابی مزمن واحد پیلوسباسه می باشد. بیماران اختلالاتی روانی از جمله افسردگی اضطراب و کاهش اعتماد به نفس  را تجربه می کنند. ایزوترتینوئین در درمان اکنه های مقاوم و شدید استفاده می شود ولی این درمان همراه با عوارض جانبی نسبتا شایعی همراه است که  گاهی موجب قطع درمان  می شود.هدف از این مطالعه بررسی اثر امگا 3 خوراکی بر عوارض جانبی ایزوترتینوئین است.

موادو روش ها :

118 بیمار بالغ مبتلا به اکنه شدید به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه شاهد ایزوترتینوئین با دوز  mg∕kg5/0 به تنهایی و گروه مورد  ایزوترتینوئین با همین دوز همراه  دو عدد کپسول امگا3 به صورت روزانه دریافت کردند.درمان تا 16 هفته ادامه پیدا کرد و بیماران از نظر شیوع عوارض جلدی و مخاطی در هفته 4, 8 , 12 و 16 پس از درمان مورد معاینه بالینی قرار گرفتند.

یافته ها :

  خشکی لب (در هفته های 4˓8 ˓12) و خشکی بینی و پوست  و چشم در هفته 4 در بیماران مبتلا به اکنه ولگاریس تحت درمان با ایزوترتینویین و امگا3 خوراکی  نسبت به گروه  تحت درمان با  ایزوترتینویین به تنهایی ˛کمتر دیده شد که این اختلاف از نظر اماری معناداری بود

 (001/0 P value <).

نتیجه گیری :

بر اساس نتایج حاصل از مطالعه،تجویز امگا3 در بیماران مبتلا به اکنه ولگاریس تحت درمان با ایزوترتینویین سبب کاهش عوارض جلدی مخاطی ناشی از ایزوترتینویین می شود.


مجتبی خان سوز، بهرام عابدی، مهدی مرادی، عباس مهران پور،
دوره 19، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر حاد مصرف مکمل جدوار بر آنزیم‌های آسپارتات آمینوترانسفراز(AST) و آلانین آمینوترانسفراز(ALT) پس از فعالیت فزاینده وامانده‌ساز در مردان هندبالیست بود.

مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی که به صورت دو سو کور انجام گرفت، 12 هندبالیست که حداقل 2 سال در لیگ بازی کرده بودند (با میانگین سن 42/21 سال، قد 186 سانتی‌متر، وزن 25/83 کیلوگرم و نمایه توده بدن 09/24 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت تصادفی به 2 گروه برابر (6=n) تقسیم شدند. هر دو گروه پروتکل بیشینه بروس را تا حد واماندگی انجام دادند. قبل(صبح ناشتا) و بلافاصله بعد از انجام پروتکل، نمونه‌های خونی از ورید ساعد میانی(باسلیک) آزمودنی‌ها جمع‌آوری و به آزمایشگاه انتقال داده شد. سپس، گروه مکمل روزانه 3 کپسول 500 میلی‌گرمی جدوار و گروه کنترل روزانه 3 کپسول 500 میلی‌گرمی مالتودکسترین به مدت هفت روز مصرف کردند. 24 ساعت پس از مصرف آخرین کپسول، آزمودنی‌ها پروتکل بیشینه بروس را تا حد واماندگی انجام دادند و همانند پروتکل اول نمونه‌های خونی قبل (صبح ناشتا) و بلافاصله بعد از انجام پروتکل جمع‌آوری شد و به آزمایشگاه انتقال داده شد.

یافتهها: نتایج آزمون تی مستقل و وابسته نشان داد که مصرف هفت روز مکمل جدوار بر مقادیر آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) تفاوت معنا‌داری ایجاد نکرد(05/0≤p)، اما مقدار آلانین آمینوترانسفراز در گروه مکمل(mg.dl-183/16) نسبت به گروه دارونما( mg.dl-15/20) کاهش یافت. هم‌چنین، مقدار آسپارتات آمینوترانسفراز از( mg.dl-128) به ( mg.dl-117/35) افزایش داشت، اما این افزایش و کاهش در مقادیر فوق معنادار نبود(05/0≤p).

نتیجهگیری: به نظر می‌رسد مصرف حاد مکمل جدوار و یک جلسه فعالیت فزاینده تأثیر معناداری بر مقادیر آسپارتات آمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز در مردان هندبالیست ندارد.


مژگان احمری نژاد، مژده احمری نژاد، حمید رزقیان، محمد قناعتی،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: بازاریابی داخلی یکی از ابزارهای کاربردی مدیران در برنامهریزی نیروی انسانی است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر تعهد سازمانی در یک مرکز درمانی است.

مواد و روشها: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و ماهیتی پیمایشی علی دارد. جامعه آماری این پژوهش 450 نفر از کارکنان شاغل در بیمارستان قدس اراک میباشد که از این تعداد 207 نمونه به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای در دسترس انتخاب شدند. دادهها به کمک پرسشنامه های استاندارد که پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته، گردآوری گردید و تجزیه و تحلیل آن ها به روش رگرسیون خطی و با استفاده از نرم افزارSPSS  نسخه 19 صورت پذیرفت.

یافتهها: یافتهها نشان داد که بازاریابی داخلی بر تعهد سازمانی تاثیر دارد که مقدار این تاثیر 2/0 بود. پاداش نیز بر تعهد سازمانی تاثیر داشت و مقدار این تاثیر 13/0 بود. ارتباطات بر تعهد سازمانی تاثیر داشت و مقدار این تاثیر 16/0بود، توسعه بر تعهد سازمانی تاثیر داشت که مقدار این تاثیر 16/0 برآورد گشت. به علاوه، محیط کار ایمن بر تعهد سازمانی تاثیر داشت و مقدار آن 12/0 به دست آمد. همچنین، انتخاب و انتصاب بر تعهد سازمانی تاثیرداشت و مقدار این تاثیر 11/0 بود.

نتیجهگیری: با توجه به نتایج، توجه به پیش نیازها و شرایط لازم جهت فراهم آوردن بستری مناسب برای  گسترش بازاریابی داخلی و جلب مشارکت کارکنان جهت ایجاد تعهد سازمانی در کارکنان امری ضروری است.


محبت جمهیری، زینب حفیظی بارجین، مجتبی قبادی، علی مرادی، فاطمه صفری،
دوره 20، شماره 4 - ( 4-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: استرس اکسیداتیو نقش مهمی در پاتوژنز هیپرتروفی قلبی ناشی از هیپرتانسیون دارد. گیاهان منبع غنی از ترکیبات آنتی اکسیدانی هستند. تیمول یک فنل مونوترپن طبیعی است که در برخی گیاهان به وفور یافت میشود و اثرات بیولوژیک متعددی را نشان میدهد. هدف از مطالعهی حاضر بررسی اثر تیمول بر فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان کاتالاز، سطح مالون دی آلدئید (MDA) و میزان فعالیت خنثی سازی رادیکالDPPH  )2 2-دی فنیل 1-پیکریل-هیدرازیل) به دنبال هیپرتروفی بطن چپ در موشهای صحرایی بود.

مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، حیوانات به موشهای هیپرتروف شده بدون درمان(گروه H) و موشهای هیپرتروف پیش درمان شده با تیمول با دوزهای روزانه 25 و 50 میلیگرم بر کیلوگرم تقسیم شدند(به ترتیب گروههای Thy25+H و Thy50+H). حیوانات دست نخورده به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند(Ctl). به منظور القای هیپرتروفی بطن چپ، حیوانات تحت تنگی آئورت شکمی قرار گرفتند. فعالیت سرمی کاتالاز، سطح MDA و میزان فعالیت خنثی سازی رادیکال DPPH طبق روشهای بیوشیمایی تعیین گردید.

یافتهها: فعالیت کاتالاز در گروههای Thy25+H و Thy50+H، به طور قابل توجهی در سرم افزایش یافت vs. H)01/0(p<. علاوه بر این، سطح MDA سرمی در گروههای Thy25+H و Thy50+H در مقایسه با گروه H به طور معنیداری کاهش یافت(به ترتیب05/0 p<و 001/0p<). میزان خنثیسازی رادیکال آزادDPPH  نیز در گروههای Thy25+H و Thy50+H نسبت به گروه H افزایش معنیداری را نشان داد(به ترتیب05/0 p<و 001/0p<).

نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که تیمول به عنوان یک آنتیاکسیدان سبب به وجود آمدن اثرات کاردیوپروتکتیو میشود و همچنین با افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی از هیپرتروفی بطن چپ جلوگیری مینماید.


نازلی خواجه نصیری، همایون خزعلی، فرزام شیخ زاده،
دوره 20، شماره 5 - ( 5-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: اثرات مفید فعالیت بدنی(ورزش) متوسط و منظم بر بهبود عملکرد تولید مثل مشخص شده است، اما تاکنون تغییرات بیان ژنهای تاثیرگذار بر محور تولید مثلی موجود در هسته قوسی هیپوتالاموس در پاسخ به این نوع ورزش بررسی نشده است. از این رو، در مطالعه حاضر، تاثیرات فعالیت بدنی متوسط و منظم یک ماهه بر بیان ژن نوروکینین B و تغییرات هورمونی محور تولیدمثلی بررسی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، چهارده سر موش صحرائی نر بالغ نژاد ویستار50±250 به طور تصادفی به دو گروه کنترل و ورزش متوسط و منظم یک ماهه تقسیم شدند. هسته قوسی حیوانات پس از یک ماه فعالیت بدنی با شدت 20 متر در دقیقه از کل مغز جدا شده و برای سنجش بیان ژن  نوروکینین B  به کمک روش Real time -PCR در فریزر 80- نگهداری شدند. هم چنین، نمونه سرم نیز از طریق روش الایزا برای ارزیابی سطوح هورمونهای لوتئینه کننده، کورتیکواسترون و تستوسترون تهیه شد. دادهها به روش تی تست در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: بیان ژن نوروکینین B در گروه تیمار با ورزش نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری یافت(05/0>p). سطح سرمی هورمون کورتیکواسترون در گروه تیمار با ورزش نیز کاهش داشت(05/0>p). در حالیکه سطوح سرمی هورمون لوتئینه کننده و تستوسترون در گروه ورزش نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری نشان داد(05/0>p).
نتیجهگیری: فعالیت بدنی متوسط و منظم با کاهش سطح هورمون کورتیکواسترون و کاهش بیان نوروکینین B احتمالا"موجب بهبود عملکرد محور تولید مثلی جنس مذکر میگردد.
 
الهه کهن، لیلا کهن، مریم مقبول،
دوره 20، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: ناباروری مردان یک بیماری مولتی­فاکتوریال است که در نتیجه بر هم کنش بین فاکتورهای ژنتیکی و محیطی بروز می­کند. بیش از نیمی از موارد ناباروری در مردان به علت اختلال در اسپرماتوژنز و در نتیجه اختلالات اسپرم می­باشد. پروتئین­ های شوک حرارتی (HSP)، چاپرون ­های مولکولی هستند که در مراحل مختلف اسپرماتوژنز دخالت دارند. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش واریانت¬های ژنتیکی HSPA1B rs6457452 در ناباروی مردان صورت گرفته است.
مواد و روش­ ها: این مطالعه­ ی مورد-شاهدی بر روی 516 نفر متشکل از 308 مرد مبتلا به ناباروری ایدوپاتیک و 208 مرد سالم به عنوان کنترل انجام شد. بعد از استخراج DNA از خون محیطی، تعیین ژنوتیپ با روش Tetra-ARMS PCR انجام شد. جهت بررسی ارتباط بین پلی­ مورفیسم و ناباروری مردان از آنالیز رگرسیون لوجستیک استفاده شد.
یافته ­ها: تفاوت معنی­ داری در توزیع ژنوتیپ­ ها بین افراد کنترل و نابارور مشاهده شد. نتایج نشان داد که افراد حامل ژنوتیپ TC (OR=1.552, 95%CI: 1.032-2.334, p=0.035) و TT (OR=2.746, 95%CI: 1.153-6.545, p=0.023) از لحاظ ناباروری مردان، بیشتر تحت خطر هستند. هم­چنین، ارتباط معنی ­داری بین آلل T (OR=1.695, 95%CI: 1.220-2.355, p<0.001) و ناباروری در مردان مشاهده شد.
نتیجه­ گیری: این مطالعه برای اولین بار نشان داد که پلی­ مورفیسم HSPA1B rs6457452 با خطر ابتلا به ناباروری در مردان ایرانی همراه است و آلل T می­ تواند به عنوان یک آلل غالب، خطر ابتلا به ناباروری را افزایش دهد.
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb