جستجو در مقالات منتشر شده


30 نتیجه برای مراقب

رحمت اله جدیدی، افسانه نوروزی، اسماعیل مشیری،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده

مقدمه: شناخت عوامل مرتبط با مرگ بیماران در بخش‌های مراقبت ویژه می‌تواند منجربه افزایش کارایی و اثر بخشی آنها شود. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط منابع انسانی و ساختار فیزیکی این بخش‌ها با میزان مرگ و میر انجام شد. روش کار: در این مطالعه مقطعی جامعه پژوهش، کلیه بخش های مراقبت ویژه بیمارستان‌های استان مرکزی و ابزار جمع‌آوری داده‌ها، پرسش‌نامه‌ها و چک لیست‌های ارزشیابی منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی بودکه اعتبار و پایایی آن مورد تأیید وزارت بهداشت می‌باشد. میزان مرگ و میر بعد از 24ساعت مرتبط با منابع و فعالیت‌های بیمارستانی بررسی گردید. برای آنالیز داده‌ها از آزمون‌های آماری استفاده شد. نتایج: مجموع امتیاز منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی در بخش‌های مراقبت ویژه بیمارستان‌های استان مرکزی 55 درصد میزان نرمال استاندارد کشوری بود. نسبت مرگ و میر بعد از 24 ساعت به کل بستری شدگان در بخش مراقبت ویژه بیمارستان ولیعصر اراک بیشترین میزان (25 درصد) و در بیمارستان شهید چمران ساوه کمترین میزان (5 درصد) بود. اختلاف معنی‌داری از نظر میزان مرگ و میر بعد از 24 ساعت بین بیمارستان‌ها وجود نداشت. بین میزان امتیاز هر یک از منابع انسانی، فیزیکی و آموزشی در بیمارستان‌های تابعه دانشگاه، بیمارستان‌های وابسته به تامین اجتماعی و بیمارستان قدس با میزان مرگ و میر بعد از 24 ساعت ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: هر چند منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی در کاهش مرگ و میر بعد از 24 ساعت بخش‌های مراقبت ویژه به طور مستقیم تاثیر ندارد ولی بستر لازم برای ارائه خدمات با کیفیت‌تر را فراهم می‌کند، لذا ارتقای کمی و کیفی این منابع ضروری است.
علی اکبر عبداللهی، خدیجه یزدی، ناصر بهنام پور، مانی نیازی،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: انسداد روده بعد از عمل جراحی موجب جمع شدن ترشح و تهوع، استفراغ، نفخ شکم و حتی درد می‎گردد، جویدن آدامس یکی از روش‎هایی است که می‎تواند طول مدت انسداد گذرا را کم کند این تحقیق با هدف تاثیرجویدن آدامس بر روی حرکات دودی دستگاه گوارش بعد از عمل آپاندکتومی اجرا شده است. مواد و روش‎ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور، با تعداد 46 بیمار واجد شرایط انجام گرفت. بیماران به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه مورد، عمل جویدن آدامس را سه بار و هر بار به مدت 20 دقیقه در زمان‎های 4 ، 10 و 18 ساعت بعد از به هوش آمدن انجام دادند ولی در گروه شاهد هیچ مداخله‎ای انجام نشد سپس در هر دو گروه هر دو ساعت با استفاده از گوشی پزشکی صداهای روده‎ای توسط پزشک چک شد. همچنین با سوال کردن از بیمار هر دو ساعت در مورد دفع گاز و مدفوع اطلاعات جمع‎آوری و ثبت شد سپس با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‎ها: به طور میانگین اولین صدای روده‎ای در گروه مورد در ساعت 41/0±08/2ساعت و در گروه شاهد در ساعت 45/1±13/3 مشاهد شد. دفع مدفوع در گروه مورد در ساعت 59/14±8/26 و در گروه شاهد ساعت 92/13±08/50 مشاهده شد. همچنین زمان اولین دفع گاز در گروه مورد در ساعت 77/10±91/11 ولی در گروه شاهد در ساعت 11/12±21/29 بود. با توجه به مشاهدات صورت گرفته، اختلاف معنی داری بین دو گروه از نظر آزمون های مورد بررسی، مشاهد شد(002/0=p). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد جویدن آدامس می‎تواند به حرکات دودی دستگاه گوارش بعد از عمل برداشتن آپاندیس کمک کند.
لطیف معینی، علی فانی، بابک پیروشعبانی، محمودرضا باغی نیا،
دوره 14، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: معیار امتیاز دهی آپاچی 4 از معتبرترین معیارهای بررسی کیفیت خدمات ارائه شده در بخش مراقبت های ویژه می‌باشد. هدف این مطالعه بررسی کیفیت ارائه خدمات درمانی در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان امیر المؤمنین (ع) و ولیعصر (عج) اراک می باشد. مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی بر روی100 بیمار بستری شده در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان های ولیعصر (ع) و امیرالمؤمنین (ع) انجام شد. در ابتدا احتمال مرگ و میر و مدت اقامت بیماران در مراقبت های ویژه توسط معیار آپاچی 4 محاسبه شد سپس مرگ و میر و مدت اقامت واقعی آنها در مراقبت های ویژه ثبت شد و یافته‌ها بوسیله نرم افزار آماری SPSS و آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مرگ و میر واقعی در مردان 2/67% و در زنان 9/61% بود. مدت اقامت واقعی بیماران در مراقبت های ویژه در مردان 58/11 روز و در زنان 62/11 روز بود. مرگ و میر پیش بینی شده توسط معیارآپاچی 4 در مردان 72/23% و در زنان 1/24% و مدت اقامت پیش گویی شده توسط معیارآپاچی 4 در مردان 02/15 روز و در زنان 64/16 روز بود، که تفاوت آماری معنی دار بین مرگ و میر واقعی با مرگ و میر پیش بینی شده مشاهده شد (001/0 = p). نتیجه گیری: یافته‌ها حاکی از فاصله کیفیت خدمات درمانی ارائه شده در مراقبت های ویژه بیمارستانهای امیرالمؤمنین (ع) و ولیعصر (عج) اراک با استانداردهای جهانی می‌باشد.
فروغ مرتضوی، خدیجه میرزایی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مشارکت مردان در بارداری پیش فرض سیاست‎های نهادهای بین‎المللی بهداشت باروری قرار گرفته است. این مطالعه برای درک بهتر زمینه‎ای که ارتقای مشارکت مردان در آن مطرح می‎شود و با دو هدف بررسی تجارب ارائه‎دهندگان مراقبت مامایی نسبت به ارتقای مشارکت مردان و موانع مشارکت مردان در امور مربوط به سلامت زنان باردار انجام شد. مواد و روش‎ها: این مطالعه، یک پژوهش کیفی است. نمونه‎گیری به صورت مبتنی بر هدف و به روش مصاحبه متمرکز گروهی و مصاحبه فردی با پرسش‎های نیمه ساختارمند صورت گرفت. تجارب تمام ماماهای شاغل در مراکز بهداشتی طی 2 مصاحبه گروهی و نظرات 8 مامای شاغل در زایشگاه شهر سبزوار بررسی شد. از تحلیل محتوا، جهت تجزیه و تحلیل داده‎ها استفاده شد. یافته‎ها: نتایج در سه طبقه دلایل، موانع و پیامدهای مشارکت مردان ارائه شده است. بر اساس تجارب ماماها ارائه خدمات دوستار زوجین موجب بهبود کیفیت مراقبت‎ها و درک اطلاعات بهداشتی داده شده به زنان، تسهیل پذیرش انجام مراقبت‎هایی چون مراجعه به پزشک و سونوگرافی می‎شود. کمبود نیروی انسانی، کمبود فضا و موانع فرهنگی چون معذب بودن مردان در ارتباط با ماما و معذب بودن ماما در گفتن برخی مسائل رو به رو از موانع پیش‎بینی شده توسط ماماها بود. بروز اختلاف بین زوجین و افزایش دخالت‎های نا به جای مردان از پیامدهای این طرح برشمرده شد. نتیجه‎گیری: نگرش ماماها نسبت به مشارکت مردان در مراقبت‎های بارداری و زایمان مثبت است و نشان از آمادگی آنان برای پذیرش آن است. اما با توجه به نگرانی‎های ماماها و وجود موانع فرهنگی در این زمینه، آموزش ماماها ضروری است.
بابک عشرتی، سید شهریار حسینی، محسن فراهانی، مهین سادات عظیمی، مریم زمانیان،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: نمودار قیفی ابزاری ترسیمی برای بررسی سوگیری انتشار در مطالعات متا آنالیز است. هدف مقاله حاضر معرفی کاربردی دیگر از این نمودار به عنوان وسیله‎ای برای پایش یکی از شاخص‎های اجرایی برنامه پزشک خانواده و مشخص کردن وضعیت هر یک از مراکز بهداشت شهرستان‎های تابعه استان مرکزی از نظر وضعیت ارجاع بیماران از سطح اول به سطح تخصصی و مقایسه‎ی آن با دو نمودار دیگر میله‎ای و کاترپیلار از این نظر می‎باشد.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه مقطعی برای رسم نمودار قیفی، درصد ارجاعات هر شهرستان با توجه به متوسط ماهانه ویزیت و ارجاع انجام شده، محاسبه گردید. بر اساس دستور‎العمل کشوری برنامه پزشک خانواده، مقدار استاندارد ارجاع، حد 10 درصد در نظر گرفته شد. برای هر شهرستان یک حدود اطمینان 99 درصد با در نظر گرفتن سه انحراف معیار نسبت به عدد 10 درصد بر مبنای متوسط کل ویزیت ماهیانه هر شهرستان محاسبه شد.

یافته‎ها: بر اساس نمودار قیفی شهرستان‎های آشتیان، ساوه، تفرش، کمیجان و خمین، در حد انتظار ارجاع قرار داشتند. این در حالی است که شهرستان‎های اراک، شازند، زرندیه، دلیجان و محلات دارای ارجاع بیش از حد انتظار بودند که در این میان ارجاع به سطح تخصصی در محلات بیش از سایر شهرستان‎ها بود.

نتیجه‎گیری: نمودار قیفی توانست بهتر از دو نمودار دیگر وضعیت ارجاع به سطح تخصصی را برای مراکز بهداشت شهرستان‎ها نشان دهد، از این رو می‎تواند در پایش برنامه‎های سلامت کشورابزاری مفید واقع شود .


سمیه قادری، فاطمه علائی کرهرودی، پارسا یوسفی چایجان، نویده نصیری اسکوی،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بستری شدن کودک در بخش مراقبت ویژه کودکان(PICU) تجربه ای تنش زا برای والدین است. تنش زیاد در پدر می تواند کاهش سازگاری روانی و مشکلات متعاقب را به دنبال داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مشارکت پدر در مراقبت از کودک بستری در PICU بر تنش و راهبردهای تطابقی وی انجام شد.

مواد و روش ها: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است که بر روی 60 پدر دارای کودک بستری در PICU در دو گروه مداخله و کنترل انجام شد. در گروه مداخله مشارکت پدر در مراقبت از کودک طی 5 نوبت در طول 5 روز انجام گردید. میزان تنش و راهبردهای تطابقی پدران گروه مداخله قبل و بعد از دوره مشارکت و گروه کنترل قبل و بعد از یک دوره زمانی 5 روزه، سنجیده شد.

یافته ها: میزان تنش پدران در گروه مداخله بعد از مشارکت به طور معنی داری کاهش یافت(001/0 p˂) اما در گروه کنترل بعد از طی دوره زمانی تفاوت معنی داری دیده نشد. همچنین پدران هر دو گروه از راهبردهای تطابقی مشابهی که اغلب هیجان محور بودند، استفاده نمودند.

نتیجه گیری: پدران کودکان بستری در PICU تنش زیادی را تجربه می کنند. مشارکت آن ها در مراقبت از کودکانشان در کاهش تنش و رسیدن آن ها به حداکثر سازگاری با بیماری، درمان و مراقبت های کودک بسیار موثر است.


لطیف معینی، ابوالفضل مظفری، بابک پیر شعبانی،
دوره 17، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه اندازه گیری سطح لیپیدها در بیماران بستری در بخش مراقبت‎های ویژه، پیامد‎های بالینی آن به ویژه میزان مرگ و میر بیماران و ارتباط میزان لیپیدها با معیار آپاچی 4 می‎باشد.

مواد و روش‎ها: این مطالعه مقطعی، توصیفی و تحلیلی بر روی 100 بیمار بستری در بخش مراقبت‎های ویژه انجام شد. از بیماران، در روز اول و دوم سطح کلسترول تام، لیپوپروتئین با دانسیته پایین و دانسیته بالا و تری گلیسیرید اندازه گیری شد. سپس پیامد بالینی به صورت مرگ و میر، مدت اقامت واقعی و پیش بینی شده آنها بر اساس معیار آپاچی 4 ثبت و یافته‎ها به کمک نرم افزارSPSS و آزمون پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‎ها: میانگین کلسترول تام، لیپوپروتئین با دانسیته پایین و دانسیته بالا کمتر از میزان طبیعی و به ترتیب در روز اول 38/131، 97/67، 16/33و در روز دوم 88/119، 99/54، 63/23 بود. میانگین امتیاز آپاچی4، 72/67 بود. براساس آزمون هم‎بستگی پیرسون بین سطح کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته پایین روز اول و دوم و لیپوپروتئین با دانسیته بالا در روز دوم (p<0/05) با معیار آپاچی4 ارتباط معناداری وجود داشت. هم‎چنین بین سطح کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته پایین روز اول و دوم و لیپوپروتئین با دانسیته بالا روزدوم (p<0/05) با میزان مرگ و میر واقعی ارتباط معنا داری وجود داشت. بین سطح کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته پایین روز اول و روز دوم و لیپوپروتئین با دانسیته بالا روز اول (p<0/05) با مدت بستری در بخش مراقبت‎های ویژه پیش بینی شده توسط آپاچی4 ارتباط معناداری وجود داشت.

نتیجه‎گیری: با توجه به ارتباط معنادار بین سطح لیپوپروتئین‎های سرم و امتیاز آپاچی4 پیشنهاد می‎شود از سطح لیپیدهای سرم در کنار سایر پارامترهای فیزیولوژیک برای پیش بینی پیامد بالینی از جمله میزان مرگ و میر بیماران بستری در بخش مراقبت‎های ویژه استفاده شود.


هادی درویشی خضری، حمیرا طهماسبی،
دوره 17، شماره 10 - ( 10-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: پنومونی ناشی از تهویه مکانیکی، شایع‌ترین عفونت ایجاد شده در بیماران مکانیکی تهویه در واحد مراقبت‌های ویژه است. پنومونی ناشی از تهویه مکانیکی به عنوان یک موضوع جدی و یک مشکل بالینی قابل توجهی برای بیماران بدحال باقی مانده است. هدف از این مطالعه، بررسی مطالعات برای نتیجه‌گیری بهترین شواهد موجود برای تامین بهداشت دهان و دندان به بیماران واحد مراقبت ویژه تحت تهویه مکانیکی، تعیین شواهد بالینی درباره کلرهگزیدین و ثبت پژوهش جهت بهبود مداخلات مراقبتی مورد استفاده برای مراقبت دهان در بیماران بدحال می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مروری جستجو در پایگاه‌های اطلاعاتی CINAHL, SID, Sciencedirect، Google Scholar، Cochrane Library ،Springer و PubMed جهت دسترسی به مطالعات انجام شده در رابطه با دهان شویه کلرهگزیدین و پنومونی ناشی از تهویه مکانیکی بین سال‌های 1991 تا 2014 با استفاده از کلمات کلیدی کلرهگزیدین، دهان شویه و پنومونی ناشی از تهویه مکانیکی انجام شد.

یافته‌ها: اگرچه مراقبت از دهان با دهان شویه کلرهگزیدین سبب کاهش بروز پنومونی ناشی از ونتیلاتور می‌شود، اما شواهدی بر کاهش میزان مرگ و میر در بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش مراقبت‌های ویژه به دنبال استفاده از آن وجود ندارد.

نتیجه‌گیری: براساس مقاله مروری حاضر می‌توان گفت که اثر حفاظتی دهان شویه کلرهگزیدین در بهداشت دهان و پیش‌گیری از پنومونی ناشی از ونتیلاتور در بیماران بدحال ثابت شده است، اما متاسفانه شواهدی بر وجود پروتکل مناسب برای استفاده از دهان شویه کلرهگزیدین در این بیماران موجود نیست.


لیلا اختر دانش، زینتب سعیدی نژاد، حسین سرمدیان، علیرضا آموزنده نوباوه، علی اصغر فرازی، احسان اله غزنوی راد،
دوره 18، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: استافیلوکوکوس طلایی (S.aureus) یکی از پاتوژن‌های مهم عفونت‌های بیمارستانی به خصوص بخش‌های مراقبت‌های ویژه می‌باشد. ناقلی، ریسک فاکتور دیسک مهمی در کسب عفونت در بخش مراقبت‌های ویژه می‌باشد. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی ناقلی بینی و ویرولانس آن‌ در بیماران بخش‌های مراقبت ویژه بیمارستان ولی عصر دانشگاه علوم پزشکی اراک می‌باشد.

مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، نمونه سوآب بینی تمامی بیماران بستری در بخش‌های مراقبت‌های ویژه بیمارستان ولی عصر اراک به هنگام پذیرش، برای مدت زمان 5 ماه ( از مرداد ماه تا دی ماه 1393) جمع‌آوری شد. بعد از تعیین هویت، مقاومت به متی‌سیلین و فراوانی ژن‌های pvl و acme با روش واکنش زنجیره‌ای پلی مراز تعیین گردید. اطلاعات دموگرافیک از طریق پرسش‌نامه تهیه شد و با نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل گردید.

یافتهها: از 390 بیمار ، 81 نفر (8/20 درصد) با سویه حساس به متی‌سیلین و 31 نفر (9/12 درصد) با سویه مقاوم به متی‌سیلین کلونیزه شدند و کشت 278 نفر(3/71 درصد) منفی بود. 4/77 درصد از سویه‌های مقاوم به متی‌سیلین و 3/54 درصد از سویه‌های حساس به متی‌سیلین از نظر ژن acme مثبت بودند. هم‌چنین 11/11 درصد از سویه‌های حساس به متی‌سیلین و 45/6 درصد از سویه‌های مقاوم به متی‌سیلین از نظر ژن PVL مثبت بودند.

نتیجه‌گیری: بین استفاده از وسایل حمایتی از جمله ورید مرکزی، ونتیلاتور، سابقه جراحی، مصرف آنتی‌بیوتیک و حامل بودن رابطه معنی‌داری وجود داشت. فراوانی بالای استافیلوکوکوس طلایی نشان دهنده تثبیت این سویه‌ها در بیمارستان بود. از این رو، لازم است که دستورالعمل‌های کنترل عفونت در این بیمارستان انجام پذیرد تا فراوانی عفونت بیمارستانی کاهش یابد.


محمدرضا قدرتی، علیرضا پورنجفیان، محمد نیاکان، محمد ضیاء توتونچی قربانی، فاطمه سادات مظهری،
دوره 18، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: کاهش مدت اثر داروهای آرام‌بخش و افزایش کیفیت اثر آن‌ها یکی از وظایف تیم درمانی بخش مراقبت‌های ویژه است. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه اثرات آرام‌بخشی این داروها در بیماران جراحی اعصاب تحت ونتیلاسیون مکانیکی می‌باشد.

مواد و روشها: در این مطالعه کار آزمایی بالینی دو سو کور، تعداد 70 بیمار بستری در بخش مراقبت‌های ویژه جراحی اعصاب که تحت تهویه‌ی مکانیکی قرار داشتند، وارد مطالعه شدند. بیماران به صورت تصادفی در یکی از گروه‌های رمی فنتانیل یا فنتانیل قرار گرفتند. گروه اول انفوزیون رمی فنتانیل به میزان 05/0 میکروگرم بر کیلوگرم در دقیقه و گروه دوم انفوزیون فنتانیل به میزان 1 میکروگرم بر کیلوگرم در ساعت در 24 ساعت اول جهت آرام‌بخشی و بی‌دردی دریافت نمودند. در طول مطالعه و در فواصل معین، اسکور آرام‌بخشی، معیار Minogue و پارامترهای همودینامیکی برای آن‌ها ارزیابی گردید.

یافتهها: دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک مانند سن، جنس و وزن بدن اختلاف آماری معنی‌داری نداشتند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان دهنده اختلاف معنی‌دار دو گروه در اسکور آرام‌بخشی (0001/0p=) و معیار Minogue (0001/0p=) بوده و هر دو متغیر به طور معنی‌داری در گروه رمی فنتانیل پایین‌تر بودند. تعداد ضربان قلب (011/0p=) و میانگین فشار خون شریانی (007/0p=) نیز در گروه فنتانیل به طور معنی‌داری بالاتر بود.

نتیجهگیری: در مجموع، آرام‌بخشی ناشی از رمی فنتانیل دارای مزایای نسبی متعددی نسبت به داروی قدیمی تر فنتانیل می‌باشد و سبب آرام‌بخشی موثرتر و کنترل بهتر متغیرهای همودینامیک بیماران تحت ونتیلاسیون مکانیکی می‌گردد.


حمید دالوند، مهدی رصافیانی، سید علی حسینی، سید علی صمدی، حمیدرضا خانکه،
دوره 18، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هندلینگ مادری، نقش مهمی را در زندگی روزمره کودکان فلج مغزی و مادرانشان ایفا می‌کند، به نحوی که بیشترین میزان هندلینگ کودک فلج مغزی توسط مادر و در منزل انجام می‌شود. بنابر این، هدف از این مطالعه، تبیین فرآیند هندلینگ مادری کودکان فلج مغزی در منزل بود.

مواد و روش‌ها: این تحقیق کیفی به شیوه نظریه بسترزاد در شهر تهران انجام گرفت. روش نمونه‌گیری در ابتدا هدف‌مند بود و در ادامه از نمونه‌گیری نظری استفاده شد. انتخاب مشارکت کنندگان تا اشباع نظری ادامه یافت. مشارکت کنندگان 26 نفر و شامل 15 مراقب، 3 کودک مبتلا به فلج مغزی، 5 کاردرمان‌گر، یک فیزیوتراپیست و 3 مدیر توان‌بخشی بودند. منبع اصلی جمع‌آوری داده‌ها، مصاحبه‌های عمیق و نیمه ساختاری بودند. داده‌ها بر اساس رویکرد کوربین و اشتروس (2008) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافتهها: شش طبقه/درون‌مایه اصلی شامل مراقبت مادرانه، مواجهه با هَماکارهای نامعمول، سردرگمی در ایفای نقش، تکاپو برای ویژه‌یاری، راهبری پویای هندلینگ و استمرار مراقبت از داده‌ها استخراج شد. طبقه‌ی مواجهه با هماکارهای نامعمول درون‌مایه اصلی پژوهش بود که همه‌ی طبقات دیگر به آن مربوط بودند.

نتیجهگیری: نتایج این پژوهش میتواند ارائه‌گر دید وسیعی به درمانگران، مدیران و سیاستگذاران توانبخشی در زمینه‌ی درک نیازها، رفع چالشها و دغدغههای مادران و کودکان فلج مغزی جهت برنامهریزی جامع در خصوص فرایند هندلینگ کودک فلج مغزی در منزل باشد و به توانمندی آنها در جهت رسیدن به مدیریت صحیح و اثر بخش هندلینگ کمک کند.


احمد راهبر، لیلا ریاحی، علی ابرازه، سیامک محبی، عاطفه کشوری، فرشته همتیان، ذبیح اله قارلی پور، زهرا فقرا اردستانی،
دوره 19، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف : رضایت مشتری طی چند دهه اخیر بعنوان یک شاخص مهم جهت ارزیابی کیفیت خدمات ارائه شده جایگاه ویژه ایی پیدا کرده است. هدف اصلی این مقاله مقایسه رضایت مندی مراجعین به پایگاهای بهداشتی  دولتی و پایگاه های بهداشتی برون سپاری شده تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی قم در سال 1393 می باشد.

مواد و روش :

   این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و بصورت مقطعی می باشد که بر روی 216 مراجعه کننده به ده پایگاه بهداشتی دولتی و  برون سپاری شده در استان قم  انجام گرفته است. پایگاه های بهداشتی به روش نمونه گیری  خوشه ایی و از مناطق مختلف شهری انتخاب و مراجعه کنندگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده  انتخاب گردیده اند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه  محقق ساخته با طیف پنج درجه ایی لیکرت می باشد،که روایی آن از طریق پانل خبرگان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. داده ها پس از جمع آوری با نرم افزار SPSS 20و به کمک روش های آمار توصیفی، آزمون من ویتنی وکای اسکویر،و در سطح معنی داری 05.  مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته ها :

   از مجموع 60 پایگاه موجود 20 پایگاه(33.33 درصد) برون سپاری شده و 40 پایگاه (66.66 درصد)دولتی بودند، نتایج نشان داد که در بخش مراقبت از کودک و بخش واکسیناسیون و بخش مادران باردار، در پایگاه های بهداشتی واگذارشده رضایتمندی کل به ترتیب 64.5 و55.42و67.43 درصد و در پایگاه های دولتی به ترتیب 35.5و44.58 و37.66 درصد بدست آمد ه و این اختلاف معنی دار است. در پایگاه های دولتی رضایتمندی مراجعین از خدمات واکسیناسیون (57.1 درصد) بیشتر از پایگاه های واگذار شده(47.2 درصد) می باشد، همچنین در پایگاه های بهداشت دولتی میزان رضایت از مهارت علمی کارکنان(55.1 درصد) بیشتر از پایگاه های واگذار شده (44.9 درصد) می باشد و این  اختلاف معنی دار است.

نتیجه گیری :

   یافته های پژوهش فعلی نشان داد که تفاوت معنی داری در رضایتمندی مراجعین به پایگاه های دولتی و واگذار شده وجود دارد ، توجه ویژه به برنامه های آموزشی پرسنل از طرف مدیران و همچنین لحاظ نمودن نتایج رضایتمندی مراجعین در ارزشیابی عملکرد پرسنل در مراکز بهداشتی و درمانی ضروری به نظر می رسد.


نادر زرین فر، مریم ولیخانی، بهمن صادقی، معصومه صوفیان، مجید اکبری،
دوره 19، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: پروبیوتیک‌ها به عنوان عامل پیش‌گیری در بیماری‌های عفونی نظیر عفونت ادراری استفاده می‌شوند. هدف از این تحقیق، بررسی اثرات مفید پروبیوتیک لاکتوکر بر عفونت ادراری در بیماران با کاتتر ادراری در بخش مراقبت‌های ویژه بود.

مواد و روشها: در این مطالعه کار آزمایی بالینی سه سو کور، 125 بیمار با کاتتر ادراری در بخش‌های مراقبت ویژه به شکل تصادفی انتخاب شده و به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه درمانی(63 نفر) از نظر سن، جنس و مدت پذیرش به شکل مناسب با گروه پلاسبو (62 نفر) همسان بود. گروه مورد به مدت 10 روز روزانه یک عدد کپسول لاکتوکر و گروه کنترل نیز به مدت 10 روز روزانه یک عدد کپسول پلاسبو دریافت نمودند. هر دو گروه در شروع مطالعه و در روز بیستم تست آنالیز کامل ادرار و کشت ادرار به روش مشابه سنجیده شدند و در نهایت داده‌ها با آزمون تی تحلیل شدند.

یافتهها: بروز عفونت ادراری بین دو گروه مورد و شاهد( به ترتیب 4/17 درصد و 5/22 درصد) تفاوت آماری معنی دار نداشت(672/0=p). اما به تفکیک جنس، تفاوت معنی‌داری در شرایط بروز عفونت ادراری زنان نسبت به مردان مشاهده شد(002/0=p). در گروه مورد با کاتتریزاسیون طولانی مدت، بروز عفونت ادراری از تفاوت معنی‌داری برخوردار بود(041/0=p).

نتیجهگیری: تجویز کپسول لاکتوکر در پیش‌گیری از عفونت ادراری در بیماران مورد و شاهد بخش‌های مراقبت ویژه اثری نداشت. ولی در مقایسه زنان با مردان با کاتتر ادراری و دریافت کننده پروبیوتیک، عفونت ادراری در زنان بیشتر کاهش داشت. پروبیوتیک تاثیر پیش‌گیرانه‌ای بر روی کاتتریزاسیون طولانی مدت داشت.


حمیرا اکبرزاده، عباس علیپور، ابوالفضل فیروزیان، هادی درویشی خضری، قهرمان محمودی،
دوره 19، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: پنومونی ناشی از تهویه مکانیکی(VAP) یکی از مهم‌ترین علل مرگ و میر در بیماران ترومایی دارای لوله تراشه بستری در ICU است. هدف از مطالعه حاضر، تعیین ارتباط بین تزریق فرآورده‌های خونی با بروز VAP در بیماران ترومایی تحت تهویه مکانیکی در ICU بود.

مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی آینده نگر بود. مطالعه حاضر برروی بیماران ترومایی تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش‌های ICU بیمارستان امام خمینی(ره) شهرستان ساری، از مهر 94 تا مهر 95 انجام شد. علاوه بر اطلاعات جمعیت شناختی، اطلاعات بالینی بیماران نیز به صورت روزانه ثبت شد.

یافتهها: از مجموع 2304 بیمار بستری شده در ICU، 186 بیمار ترومایی تحت تهویه مکانیکی طولانی‌تر از 48 ساعت تحت بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در میان بیماران مبتلا به VAP، 36 نفر تزریق فرآورده‌های خونی قبل از بروز VAP را داشتند(8/87 درصد). تزریق فرآورده‌های خونی(قبل یا بعد از 48 ساعت) بالاترین نسبت خطر تعدیل شده را در بروز VAP داشت (نسبت شانس= 58/3). هم‌چنین، میزان گلبول قرمز فشرده و پلاکت تزریق شده به طور معنی‌داری در بیماران مبتلا به VAP بالاتر بود(005/0>p).

نتیجهگیری: با توجه به افزایش قابل توجه میزان بروز VAP به دنبال تزریق فرآورده‌های خونی و ارتباط آن با میزان PRBC و پلاکت تزریق شده، در نظر گرفتن این عوامل خطر قابل تعدیل جهت کنترل و پیش‌گیری از بروز VAP در بیماران ترومایی تحت تهویه مکانیکی در ICU ضروری و منطقی است.


زهرا زری مقدم، حسین داوودی، خلیل غفاری، حمیدرضا جمیلیان،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: رشد و بالندگی هر جامعه‌ای مرهون نظام آموزشی آن جامعه است. نظام آموزشی زمانی می‌تواند کارآمد و موفق باشد که به عملکرد تحصیلی یادگیرندگان را در دوره‌های مختلف توجه کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودمراقبتی روانی بر سلامت روان و اشتیاق تحصیلی دانش‌آموزان انجام شد. 
مواد و روش ها: طرح این پژوهش از نوع نیمه‌آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش نابرابر بود. جامعه‌ آماری این پژوهش، دانش‌آموزان مراجعه‌‌‌کننده به مشاوره مدرسه بودند که چهل نفر از آنها (بیست نفر گروه کنترل و بیست نفر گروه آزمایش) به صورت نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع‌آوری اطلاعات از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس dass-21 و اشتیاق تحصیلی استفاده شد. آموزش خودمراقبتی روانی طی ده جلسه دو ساعته به گروه آزمایش ارائه شد. سپس از هر دو گروه پس‌آزمون گرفته شد. روش تحلیل داده‌ها در سطح استنباطی با استفاده از تحلیل کوواریانس چند‌متغیره انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله دارای کد اخلاق IR.IAU.ARAK.REC.1399.001 است.
یافته ها: یافته‌ها حاکی از آن است آموزش خودمراقبتی روانی بر سلامت روان دانش‌آموزان اثربخش بوده (0/05>‌P) و همچنین یافته‌ها نشان داد آموزش خودمراقبتی روانی بر اشتیاق تحصیلی دانش‌آموزان مؤثر نبوده است. 
نتیجه گیری: می‌توان نتیجه گرفت آموزش خودمراقبتی روانی برای بهبود سلامت روان استفاده شود و همچنین آموزش خودمراقبتی روانی بر اشتیاق تحصیلی اثری نداشته است.
خانم راضیه پیغمبردوست، خانم ثریا سهیلی،
دوره 25، شماره 4 - ( 6-1401 )
چکیده

مقدمه: نوزادان کم وزن، گروه در معرض خطرات زیادی نسبت به نوزادان طبیعی هستند و برای کسب روند رشد طبیعی نیازمند مراقبت هستند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر مراقبت پیگیرپس از زایمان، در منزل بر رشد و تکامل نوزادان کم وزن انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر نوع کارآزمایی بالینی یک سویه کور بود که برای 90 نوزاد کم وزن انجام گرفت. ابزار گردآوری داده‌ها شامل برگه ثبت اطلاعات دموگرافیک و فرم ثبت شاخص‌های رشد و پرسشنامه تکامل نوزاد کم وزن بود. تجزیه ‌ وتحلیل داده‌ها به‌وسیله نرم‌افزار SPSS نسخه 20 و با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی و استنباطی انجام شد. سطح معناداری 05/0>P می‌باشد. ملاحظات اخلاقی: این مطالعه دارای کد اخلاق به شماره 4217/4/5 از دانشگاه علوم پزشکی تبریز است.
یافته‌ها: میانگین وزن نوزادان گروه مداخله 12/223±08/2313 و گروه کنترل 61/247 ± 84/2308 گرم بود. بعد از مداخله میانگین وزن و دور سر نوزادان در دو گروه اختلاف معنی‌داری نداشتند؛ اما میانگین قد و دور سینه در دو گروه مداخله و کنترل در ماه دوم و سوم اختلاف معنادار آماری داشت (05/0>P). همچنین میانگین امتیاز کل تکامل (0001/0P<) نوزادان کم وزن در ماه سوم بر اساس فرم (ASQ Ages Stages Questionnaires) در دو گروه تفاوت معنا دار داشت، به طوری که میانگین امتیاز حیطه حل مسئله، حیطه شخصی و اجتماعی و میانگین امتیاز تکامل نوزادان در ماه سوم در گروه مداخله بیشتر از کنترل بود.
نتیجه گیری: مراقبت پیگیر بس از زایمان باعث رشد شاخص‌های تکامل نوزادان کم وزن می‌شود.

خانم نفیسه محمدی فارسانی، دکتر ابراهیم نصیری فرمی، خانم زهره خدادادی جهرمی،
دوره 25، شماره 4 - ( 6-1401 )
چکیده

مقدمه: دوره اپیدمی کووید 19 وضعیت بحرانی می‌باشد که پرسنل اتاق عمل در خط مقدم قرار دارند و در مواجهه‌ی بیشتری با بیمارمبتلا و مجاری تنفسی وی دارند. هدف از انجام این مطالعه تعیین رفتارهای پیشگیری‌کننده پرسنل اتاق‌عمل بیمارستان‌های آموزشی اصفهان در دوره اپیدمی کووید 19 می‌باشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی از 100 نفر پرسنل اتاق‌عمل بیمارستان‌های آموزشی اصفهان در سال 1400-1399 مورد بررسی قرارگرفتند. اطلاعات مورد نیاز به کمک پرسشنامه‌های اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه‌ی استاندارد سؤالات اختصاصی مرتبط با رفتارهای پیشگیری‌کننده جمع‌آوری شد. جمع آوری اطلاعات از اسفند 99 تا خرداد 1400 انجام شد سپس توسط نرم‌افزار آمـاری SPSS مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ساری این مطالعه را با کد IR.MAZUMS.REC.1400.115 به ثبت رسانده است.
یافته‌ها: به صورت میانگین میزان رعایت رفتارهای پیشگیری‌کننده در پرسنل اتاق‌عمل، 53/64 درصد بوده است که بالاتر از سطح متوسط بود. بالاترین میزان رعایت، رفتارهای پیشگیری‌کننده در بعد از خروج بیمار مبتلا به کرونا از اتاق‌عمل (50/84 درصد) بوده‌است. در این پژوهش، 100 نفر از پرسنل بهداشتی درمانی اتاق‌های عمل در مطالعه شرکت کردند. جنسیت اکثریت آن‌ها (74 درصد) زن بود و 63 درصد از آن‌ها در محدوده سنی زیر 30 سال بودند شرکت‌کنندگان، بیان کردند که بعد از خروج بیمار مبتلا به کرونا از اتاق‌عمل، غالباً یا همیشه دفع وسایل مصرفی بیمار به نحو صحیح (85 درصد)، ضدعفونی کامل با مواد دترجنت (87 درصد)، استفاده از اشعه‌ی UV (86 درصد)، نگه‌داری و انتقال نمونه‌ها در ظروف مخصوص دولایه و با رعایت کامل اصول بهداشتی (83 درصد)، انجام می‌شد.
نتیجه گیری: نتایج به‌دست‌آمده نشان داد که در زمان پذیرش بیمار غیرمبتلا به کووید 19، پروتکل‌های پیشگیرانه به میزان کمتری، نسبت به زمانی که بیمار مبتلا به کووید پذیرش می‌شد، رعایت می‌گردید. رفتارهای پیشگیری‌کننده و دانش و آگاهی پرسنل در مورد استفاده‌ی صحیح از وسایل حفاظت شخصی می‌تواند نقش موثری در کاهش ابتلای آنان ایفا کند.

دکتر مینو متقی، دکتر بهزاد همدانی، دکتر پروانه خراسانی، آقای احمد بهرامی،
دوره 26، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده

مقدمه: امروزه افزایش شیوع دیابت و عوارض آن در سالمندان به‌عنوان یکی از مشکلات چالش برانگیز بخش سلامت است. از مهم‌ترین استراتژی‌ها مدیریت دیابت در سالمندان آموزش رفتارهای خود مراقبتی می‌باشد که نیازمند پرستاران توانمند در زمینه آموزش دیابت است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر توانمندسازی پرستاران بر خود مراقبتی و کنترل HbA1c سالمندان مبتلابه دیابت نوع دو مقیم در مراکز سالمندی انجام شد.
روش کار: پژوهش نیمه تجربی حاضر به صورت تک گروهی بر روی 32 نفر از پرستاران و 30 نفر از سالمندان مبتلابه دیابت نوع دو مقیم در سرای سالمندان به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انجام شد. پرستاران در کارگاه یک روزه توانمندسازی در زمینه دیابت نوع دو شرکت کردند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه محقق ساخته از محتوای کارگاه جهت سنجش توانمندی پرستاران، پرسشنامه خود مراقبتی توبرت و گلاسکو و شاخص آزمایشگاهی HbA1c برای سالمندان بود. داده‌ها با استفاده از Spss نسخه 20 در سطح معناداری 05/0 تجزیه‌وتحلیل شدند. پژوهش حاضر با کد اخلاق IR.IAU.KHUISF.REC.1398.190 در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی - واحد اصفهان (خوراسگان) به ثبت رسیده است.
یافته‌ها: بر اساس یافته‌ها میزان توانمندی پرستاران بعد از کارگاه نسبت به قبل از آن دارای تفاوت آماری معنی‌دار بود (001/0P=). میانگین نمرات سالمندان قبل و سه ماه بعد از توانمندسازی پرستاران از نظر رفتارهای خود مراقبتی (000/0P=) و شاخص HbA1c (000/0P=) معنی‌داری بود.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد کـه توانمندســازی پرستاران دارای پتانسیل‌های مطلــوبی جهت تغییر برآیندهای خود مراقبتی در سالمندان مبتلا به دیابت نوع دو مقیم در سرای سالمندان است و بـا تمرکـز بـر رویکرد توانمندسازی پرستاران می‌توان گام‌های مثبتـی در مدیریت دیابت و HbA1c این گروه برداشت.
 
خانم الهام محمدی، دکتر اکرم بیاتی، دکتر شراره خسروی، دکتر فخرالدین شریعتمداری،
دوره 26، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

مقدمه: تشنج ناشی از تب شایعترین اختلال نورولوژیک در کودکان 6 تا 60 ماه است که اضطراب زیادی را در والدین خصوصاً مادر ایجاد می‌کند. کنترل اضطراب از عوامل مهم در مدیریت تشنج کودک است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر الگوی خود مراقبتی اورم بر اضطراب مادران دارای فرزند مبتلا به تشنج ناشی از تب انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی 70 مادر دارای کودک مبتلا به تشنج ناشی از تب در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. مادران گروه آزمون، مداخله‌ای بر مبنای الگوی اورم و مادران گروه کنترل، مراقبت‌های معمول را دریافت کردند. اضطراب مادران در فاصله یک روز پس از بستری کودک و سه هفته بعد با پرسشنامه اشپیل برگر تعیین و مقایسه شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و استناطی (کای اسکوئر و آزمون فیشر و آنالیز کواریانس) در نرم افزار SPSS نسخه 25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که یک روز پس از بستری نمره کلی اضطراب مادران در گروه آزمون 68/101 و در گروه کنترل 25/106 بود سه هفته بعد نمره کل اضطراب گروه آزمون 97/68 و گروه کنترل 34/96 بود و این کاهش در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل معنی‌دار بوده است (000/0=P).
نتیجه گیری: انجام خودمراقبتی منجر به کاهش اضطراب مادران می‌شود؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود از این روش در مراقبت کودکان بستری استفاده گردد.

دکتر سینا بنی جمالی، دکتر آلدوز آلوش، دکتر واهان مرادیانس، دکتر طیب رمیم، دکتر هاله افشار،
دوره 26، شماره 3 - ( 6-1402 )
چکیده

مقدمه: بیماران مبتلا به COVID-19 می‌توانند اختلالات انغقادی مختلف و پیچیده‌ای داشته باشند که بررسی نقش آنتی کواگولان ها با دوز های مختلف در outcome بیماران مبتلا به کووید 19 ضروری به نظر می‌رسد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت فاکتورهای پیشگویی کننده شدت بیماری از جمله تعداد لنفوسیت‌ها،LDH و وضعیت بهبودی بیماران انجام شد.
روش کار: مطالعه در بیماران مبتلا به COVID-19 بستری دربخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) انجام شد. زمان شروع آنتی کواگولان، نوع و دوز آنتی کواگولان دریافتی و مدت زمان مصرف ثبت شد. بیماران بر اساس دوز آنتی کواگولان در یافتی به دو گروه دوز پروفیلاکسی، دوز بالاتر از پروفیلاکسی (دوز متوسط و دوز درمانی) تقسیم شدند.
یافته‌ها: از مجموع بیماران مراجعه کننده به بیمارستان رسول اکرم 90 نفر (شامل 43 نفر زن (47.8%) و 47 نفر مرد (52.22%) وارد مطالعه شدند. میانگین روزهای بستری در بخش ICU 12.39 ± 13.50 روز و در بیمارستان 13.36 ± 17.18 روز بود. همچنین مدت زمان استفاده از آنتی کوآگولان برای بیماران 13.38 ± 17.13 روز بود. 53 بیمار (58.9%) دوز پروفیلاکسی، 28 بیمار (31.1%) دوز درمانی و 9 بیمار (10%) دوز متوسط آنتی کوآگولان دریافت کردند. نوع آنتی کوآگولان دریافتی در 74 بیمار (82.2%) از نوع هپارین تجزیه نشده (unfractionated heparin) و در 16 مورد (17.8%) از نوع هپارین با وزن مولکولی پائین (low molecular weight) بود. تغییرات LDH، تعداد لنفوسیت، دی دایمر، فیبرینوژن، فریتین و FDP برحسب دوز آنتی کوآگولان دریافتی در سه گروه پروفیلاکسی، درمانی و متوسط اختلاف آماری معنی داری نداشت.
نتیجه گیری: در نهایت یافته‌های بدست آمده از مطالعه نشان داد که استفاده از دوزهای متفاوت آنتی کواگولان تفاوتی در سطح LDH، تعداد لنفوسیت، فریتین و FDP در زمان‌های مختلف و همچنین زمان اقامت در بیمارستان و زمان بستری در بخش مراقبت‌های ویژه اندازه گیری ایجاد نمی‌کند.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb