115 نتیجه برای مانی
محمد نریمانی، سوران رجبی، سیما دلاور،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به ارتباط ریتم بتا (30-13 هرتز) با حالت هوشیاری و توجه و ارتباط تتا (8-4 هرتز) با حالت خواب واره و بی توجهی، در این مطالعه امکان آموزش افراد دارای علایم بیش فعالی و نقص توجه برای بهبود ویژگیهای آنها بررسی شد. بنابراین هدف این تحقیق بررسی تأثیر نوروفیدبک در کاهش علایم بیش فعالی و نقص توجه دانشجویان میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مداخلهای که با استفاده از یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد، 34 نفر از دانشجویان دختر که دارای نمره بالا در پرسشنامه بیش فعالی کانرز و نسبت تتا-بتا بودند، به صورت تصادفی انتخاب و سپس در دو گروه آموزش نوروفیدبک و گروه کنترل جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش نوروفیدبک در 20 جلسه اعمال شد و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکرد. دادههای پژوهش با کمک دستگاه نوروفیدبک (NFT)، پرسشنامه تشخیصی کوتاه اختلال بیش فعالی – کم توجهی بزرگسالان کانرز، و آزمون عملکرد پیوسته (CPT) جمعآوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.
یافتهها: نتایج بیانگر بهبودی معنیدار در همه ابعاد آزمون عملکرد پیوسته یعنی (پاسخهای صحیح، خطای حذف و خطای ارائه) و ابعاد آزمون بیش فعالی یعنی (مشکل بیتوجهی/حافظه، بیشفعالی/ بیقراری، تکانهای /هیجانی بودن، تصور کلی از خود و شاخص ADHD) در گروه نوروفیدبک بود(001/0p<).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از کارآیی نوروفیدبک به عنوان یک شیوه درمانی در درمان مشکلات توجه و کاهش علایم بیش فعالی در دانشجویان دختر مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه در مقایسه با گروه کنترل است.
داود حکمت پو، محسن شمسی، مجید زمانی ،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه جمعیت سالمندان در سراسر دنیا رو به افزایش است و بیماریها و مشکلات حاصل از این مرحله تکاملی میتواند به شدت بر کیفیت زندگی سالمندان تاثیرگذار باشد. لذا هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر برنامه آموزش شیوه زندگی سالم بر کیفیت زندگی سالمندان شهر اراک میباشد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی است که بر روی 60 نفر از سالمندان شهر اراک انجام پذیرفته است. نمونهها در کلاسهای آموزشی تغذیه، تحرک، مهارتهای زندگی و بهداشت خواب به مدت یک ماه شرکت نموده و به مدت سه ماه بعد از مداخله پیگیری شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه استاندارد (فرم کوتاه) کیفیت زندگی (36-SF) در افراد سالمند بوده است.
یافتهها: میانگین کل نمره کیفیت زندگی 42/7±06/61 بود. بیشترین میانگین کیفیت زندگی در بعد سلامت اجتماعی 15±5/74 و کمترین در بعد سلامت جسمی 17±46 بود. از لحاظ شاخص کیفیت زندگی در قبل از مداخله آموزشی 3/13 درصد در سطح ضعیف،30 درصد متوسط، 7/41 درصد در سطح خوب و 15 درصد در سطح عالی قرار داشتند که بعد از مداخله آموزشی اکثریت نمونهها در سطح خوب (3/38 درصد) و عالی(45 درصد) قرار داشتند که اختلاف معنیداری در قبل و بعد از مداخله آموزشی وجود داشت(001/0>p).
نتیجهگیری: با آموزش سالمندان در مورد شیوه زندگی سالم، میتوان از بسیاری از مشکلات آنان پیشگیری و در جهت ارتقای کیفیت زندگی آنان گام برداشت. لذا لزوم برگزاری کلاسهای مختلف آموزشی جهت این گروه جمعیتی که مورد غفلت قرار میگیرند بسیار ضروری به نظر میرسد.
بابک عشرتی، سید شهریار حسینی، محسن فراهانی، مهین سادات عظیمی، مریم زمانیان،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: نمودار قیفی ابزاری ترسیمی برای بررسی سوگیری انتشار در مطالعات متا آنالیز است. هدف مقاله حاضر معرفی کاربردی دیگر از این نمودار به عنوان وسیلهای برای پایش یکی از شاخصهای اجرایی برنامه پزشک خانواده و مشخص کردن وضعیت هر یک از مراکز بهداشت شهرستانهای تابعه استان مرکزی از نظر وضعیت ارجاع بیماران از سطح اول به سطح تخصصی و مقایسهی آن با دو نمودار دیگر میلهای و کاترپیلار از این نظر میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی برای رسم نمودار قیفی، درصد ارجاعات هر شهرستان با توجه به متوسط ماهانه ویزیت و ارجاع انجام شده، محاسبه گردید. بر اساس دستورالعمل کشوری برنامه پزشک خانواده، مقدار استاندارد ارجاع، حد 10 درصد در نظر گرفته شد. برای هر شهرستان یک حدود اطمینان 99 درصد با در نظر گرفتن سه انحراف معیار نسبت به عدد 10 درصد بر مبنای متوسط کل ویزیت ماهیانه هر شهرستان محاسبه شد.
یافتهها: بر اساس نمودار قیفی شهرستانهای آشتیان، ساوه، تفرش، کمیجان و خمین، در حد انتظار ارجاع قرار داشتند. این در حالی است که شهرستانهای اراک، شازند، زرندیه، دلیجان و محلات دارای ارجاع بیش از حد انتظار بودند که در این میان ارجاع به سطح تخصصی در محلات بیش از سایر شهرستانها بود.
نتیجهگیری: نمودار قیفی توانست بهتر از دو نمودار دیگر وضعیت ارجاع به سطح تخصصی را برای مراکز بهداشت شهرستانها نشان دهد، از این رو میتواند در پایش برنامههای سلامت کشورابزاری مفید واقع شود .
کیهان قطره سامانی، عفت فرخی، مرتضی هاشم زاده، اسفندیار حیدریان،
دوره 16، شماره 5 - ( ماهنامه مرداد 1392 )
چکیده
مقدمه: مطالعات نشان داده که فعالیت پارا کسوناز1 در بیماران مبتلا به تنگی عروق کرونر کاهش دارد . تغییر C به T در ناحیه -107 پروموتر مهمترین شاخص تعیین کننده ژنتیکی سطح پارا کسوناز 1در سرم است. از آنجایی که ترکیب اسیدهای چرب فسفولیپیدهای HDL بر فعالیت آن موثر است می توان با بررسی این تغییر تاثیر بهتر داروهای رایج را پی گیری نمود ودر درمان دارویی در نظر گرفت .
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی 131 نفر با LDL بالای 130 میلی گرم در دسی لیتر بعنوان گروه مورد و 134 نفر با LDL کمتر از 130 میلی گرم در دسی لیتر به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه و نتایج حاصل از آزمایشات بیوشیمی و مولکولی بدست آمد. در صد اسید های چرب موجود در فسفو لیپید ها با تکنیک گاز کروماتوگرافی تعیین گردید.
یافته ها : فعالیت آریل استرازی تحت درمان با لواستاتین تغییرات قابل توجهی نداشت ولی فعالیت پاراکسونازی به دنبال درمان با لواستاتین در ژنوتیپ CC پلی مورفیسم C/T107- افزایش قابل توجه تری داشته است. درصد اسیداولئیک ، لینولئیک و اسید ایکوزو پنتانوئیک به دنبال دریافت لواستاتین در فسفولیپیدهای HDL افزایش نشان داده است.
نتیجه گیری: احتمالا درمان با لواستاتین اثر محافظتی بیشتری در ژنوتیپ CCدر مقابل بیماری قلبی عروقی خواهد داشت.در ژنوتیپCC که به دنبال درمان فعالیت بالاتر پاراکسونازی دیده شده اسیداولئیک و لینولئیک موجود در HDL نیز افزایش داشته اند.
فرزاد زمانی، پارسا یوسفی، محمد رفیعی، ندا صالح جعفری،
دوره 16، شماره 7 - ( مهر ماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: هیپرتروفی آدنوئید از مشکلات شایع دوران کودکی میباشد که علایم انسدادی ایجاد میشود آدنوئیدکتومی اندیکاسیون دارد در مواردی که بیمار کاندید عمل جراحی نمیباشد درمانهای غیرجراحی اندیکاسیون دارد. کورتیکواستروئیدهای داخل بینی ممکن است باعث کاهش علایم انسدادی در این بیماران شود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر قطره بتامتازون داخل بینی برروی علایم انسدادی بیماران مبتلا به هیپرتروفی آدنوئید میباشد.
مواد و روش ها: 77 کودک بین سنین 12-1 ساله که دارای علایم کلینیکی هیپرتروفی آدنوتید و با گرافی لترال گردن اثبات شده بوده و کاندید عمل جراحی نبودند انتخاب و به دو گروه مساوی تقسیم شدند در گروه اول تحت درمان با قطره بتامتازون داخل بینی 3 بار در روز به مدت 3 هفته و در گره دوم تحت درمان با کلرو سدیم با مدت مشابه قرار گرفتند علایم انسدادی شامل خرخر شبانه، تنفس دهانی رینوه چرکی و آبکی و علایم سینوزیت همچنین معاینه گوش قبل از درمان، در پایان ماه اول و 3 ماه پس از درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند و اطلاعات متوسط نرم افزار SPSS ver 19 تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: قطره بتامتازون داخل بینی باعث بهبود علایم انسدادی مخصوصاً خرخر شبانه شد که این بهبودی از نظر آماری معنی دار بوده اما برروی علایم دیگر و همچنین عوارض عفونی شامل رینوره چرکی تاثیر معنی داری نداشت.
نتیجه گیری: قطره بتامتازون بینی میتواند به عنوان یک درمان جایگزین در بیماران مبتلا به هیپرتروفی آدنوتید بکار رود.
حمید نعمانی، علی ایدی، لیدا حق نظری، داریوش رئیسی،
دوره 16، شماره 9 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: مرحله نهایی بیماری کلیه(ESRD)، از بین رفتن پیش رونده و غیرقابل برگشت عملکرد کلیه است که در آن بدن توانایی حفظ تعادل متابولیک، مایعات و الکترولیتها را از دست میدهد. گلوتاتیون s-ترانسفرازP1 عضو یک خانواده چند ژنی است که به عنوان یک آنتی اکسیدانت مهم در سلول ایفای نقش میکند. در این مطالعه به بررسی ارتباط ژنوتیپهای GSTP1 و استرس اکسیداتیو (میزان MDA) در بیماران ESRD و مقایسه آن با گروه کنترل پرداخته تا ارتباط احتمالی بین پلی مورفیسم ژن این آنزیم و بروز ESRD را بررسی نماییم.
مواد و روشها: تعداد 136 بیمار مبتلا به ESRD و 137 نفر به عنوان گروه کنترل که به بیماری کلیوی مبتلا نبودند، انتخاب و ژنوتیپهای پلی مورفیسم GSTP1 با روش PCR-RFLP تعیین شد. میزان مالوندیآلدئید با استفاده از دستگاه HPLC اندازه-گیری شد.
یافتهها: توزیع ژنوتیپی پلیمورفیسم A/G ژن GSTP1 برای ژنوتیپهای AA، AG و GG در گروه کنترل به ترتیب 70(1/51%)، 56(9/40%) و 11(8%) و در بیماران دیابتی 74(6/55%)، 50(6/37%) و 9(8/6%) بود (744/0=p). میزان MDA در بیماران ESRD بالاتر از گروه کنترل بود (001/0>p).
نتیجهگیری: در مورد GSTP1 در بین دو گروه مورد مطالعه و هر کدام از گروهها اختلاف معنی داری با بروز ESRD دیده نشد، احتمالا این آنزیم نقش حفاظتی در ابتلاء به ESRD دارد.
اسدالله عباسی، مجتبی امانی، نوروز نجف زاده، محمد ماذنی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: رتینوئیک اسید تمام ترانس به عنوان یکی از متابولیت های ویتامین A، در القای تمایز، رشد و تکثیر سلول های اپیتلیالی نقش دارد. این ماده باعث توقف چرخه سلولی در مرحله ی G0/G1 و القای آپوپتوز می شود. داروی ضد سرطان سیسپلاتین با اتصال متقاطع به DNA موجب القای آپوپتوز می شود که در درمان سرطان های تخمدان، سر و گردن ، مری ، معده و ملانوما استفاده می شود. مطالعات قبلی بر روی برخی ردههای سلولی سرطان تخمدان و ملانوما بیانگر اثرات افزایشی رتینوئیک اسید با سیسپلاتین می باشد، مطالعه حاضر اولین مطالعه در مورد اثرات همزمان رتینوئیک اسید تمام ترانس و سیسپلاتین بر روی رده سلولی سرطان مری KYSE-30 میباشد.
مواد و روش ها: رده سلولی KYSE30 در حضور و عدم حضورغلظت های مختلف رتینوئیک اسید و ترکیب آن با سیس پلاتین کشت داده شد، سپس مرگ سلولی با روش های کلونوژ&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwjنیک و رنگ آمیزی آکریدین اورنج/اتیدیوم بروماید بررسی گردید.
یافتهها: نتایج حاکی ازالقاء تمایز سلولی در رقت های 15&le میکرومولار رتینوئیک اسید است. رقت های پائین تر تینوئیک اسید، باعث مرگ سلولی و کاهش تعداد کلونی در حضور و نیز عدم حضور سیس پلاتین گردید(p&le0.05). ترکیب 10 میکرومولار رتینوئیک اسید باµg/ml 5 و10 سیس پلاتین بهترین اثر را در کاهش تعداد کلونی و افزایش مرگ سلولی را نشان داد.
نتیجه گیری: استفاده همزمان از رقت های پایین رتینوئیک اسید و سیسپلاتین باعث افزایش آپوپتوز و نکروز و در نتیجه کاهش تعداد کلونی رده سلولی KYSE30 در مقایسه با سیس پلاتین به تنهایی می شود.
کاوس شهسواری نیا، فرزاد رحمانی، هانیه ابراهیمی بختور، علی اکبر طاهر اقدم، الیار صادقی حکم آبادی، آرمیتا مسعود،
دوره 17، شماره 1 - ( فروردین 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: کوری ناگهانی یکی از مشکلات اورژانسی می باشد که ممکن است علامتی از بیماری تهدید کننده حیات باشد و بایستی سریعا ارزیابی شده و علل قابل درمان مشخص گردند.
معرفی بیمار: بیمار مورد معرفی آقای جوانی بودند که بدون سابقه بیماری خاصی با شکایت کوری ناگهانی به اورژانس مراجعه نموده بود . بیمار با شکایت تب و علایم کوریزا و به دنبال آن تاری دید پیشرونده شده که نهایتاً منجر به نابینایی وی شده بود، مراجعه کرده و در نهایت بعد از انجام اقدامات لازم برای وی تشخیص احتمالی اسکلروز مولتیپل حاد فولینانت گذاشته شد.
بحث: بیماری اسکلروز مولتیپل یک بیماری مزمن التهابی می باشد که با حملات حاد اختلال عصبی همراه است. برخی از این حملات حاد اورژانسی بوده و نیاز به تشخیص و درمان سریع دارند. نوعی از بیماری اسکلروز مولتیپل به نام اسکلروز مولتیپل فولمینانت وجود دارد که می تواند بصورت حاد باعث کوری ناگهانی گردد.
محمدرضا ایمانی، عدنان تیزمغز، میراحمد سلماسی،
دوره 17، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده
مقدمه و هدف: کیست هیداتید یک بیماری انگلی به وسیله کرم نواری پهن بنام اکینوکوکوس گرانولوزوس میباشد. انسان میزبان واسطه یا تصادفی این انگل میباشد و به وسیله مصرف سبزیجات و گیاهان آلوده به مدفوع سگ و سگ سانان آلوده میشود. 65 الی 70 درصد موارد کیستها در کبد تشکیل میشوند و در بقیه موارد درگیری ریهها را شاهد هستیم و به ندرت نیز از سایر نقاط نظیر طحال، عضلات، استخوانها و مغز نیز گزارش شده است. در ادامه این مقاله به صورت گزارش مورد، به یک تظاهر نادر بیماری کیست هیداتید میپردازیم.
گزارش مورد: خانم 41 ساله بارداری با تورم، قرمزی، درد ناگهانی توده قبلی از یک سال پیش در ران و زیر منطقه کشاله مراجعه کرده بود. در معاینه بالینی توده نرم به ابعاد 20 در 40 میلیمتر با گرمی و قرمزی و در 4 سانتیمتری زیر رباط اینگوینال در اندام تحتانی راست دیده شد. در یافتههای حین عمل، هنگام آسپیراسیون توده مایع سفید شیری رنگ خارج شد. سپس با برش جراحی، کیست هیداتید از زیر جلد به طور کامل خارج شد و به آزمایشگاه آسیب شناسی ارسال گردید. در سونوگرافی کبدی و گرافی قفسه سینه که متعاقب آن به عمل آمد، اثری از کیست هیداتید کبد و ریه یافت نشد.
نتیجهگیری: کیست هیداتید میتواند هر جایی از بدن انسان را درگیر کند اما اغلب موارد در کبد و ریه مشاهده میشود. اطلاعاتی از نحوه درگیر شدن اندام تحتانی بدون درگیری کبد و ریه در دست نیست. اما ممکن است این آلودگی از طریق لنفاتیک گوارش به لنفاتیک ناحیه اینگوینال سرایت کند و لذا در این موارد، درگیری کبد و ریه وجود نداشته باشد.
احد شفیعی، محمدرضا کردی، عباسعلی گائینی، مسعود سلیمانی، امین نکویی، وحید حدیدی،
دوره 17، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: Mir-210، میکروRNA پروآنژیوژنزی سلولهای اندوتلیال میباشد. این میکرو RNA، از طریق سرکوب برخی هدفهای ژنی و پروتئینی باعث فرآیند آنژیوژنز میشود. هدف از این مطالعه، تعیین چگونگی اثرگذاری تمرین تناوبی خیلی شدید بربیان ژنهای Mir-210 و گیرنده EphrinA3 عضله نعلی رتهای نر سالم بود.
مواد و روشها: در این پژوهش تجربی- آزمایشگاهی12 سر رت نر نژاد ویستار در سن هشت هفتگی با میانگین وزن77/9±5/210 گرم انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. تمرین تناوبی خیلی شدید در پنج روز در هفته و در مجموع به مدت هشت هفته شامل سه تناوب (چهار دقیقه با شدت 90 تا 100 درصد VO2max و دو دقیقه با شدت 50 تا 60 درصد VO2max) بود. 24 ساعت پس از اتمام پروتکل تمرینی، رتها تشریح و عضله نعلی آنها جدا شد. میزان بیان ژنهای Mir-210 و گیرنده EphrinA3 با تکنیک Real time-PCR انجام گرفت. میزان بیان ژنهای Mir-210 و گیرنده EphrinA3 با استفاده از روش∆∆CT-2 محاسبه شد. برای تعیین معنیدار بودن متغییرها بین گروههای تحقیق از آزمون آماری تی مستقل استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، اجرای تمرینات تناوبی خیلی شدید موجب تغییر معنیداری بر بیان ژن Mir-210 نشد(16/0p=) ولی بیان ژن EphrinA3در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل معنیدار شد(000/0p=).
نتیجهگیری: به نظر میرسد افزایش هرچند غیر معنیدار Mir-210 و کاهش بیان ژن EphrinA3 باعث عملکرد پروآنژیوژنزی سلولهای اندوتلیالی میشود و افزایش VO2max رتها در پی هشت هفته اجرای تمرینات تناوبی خیلی شدید میتواند ناشی از افزایش فرآیند آنژیوژنز باشد.
حمید رضا مومنی، ملک سلیمانی مهرنجانی، نجمه اسکندری، وحید حمایت خواه جهرمی،
دوره 17، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: ارسنیک به عنوان یک آلاینده زیست محیطی منجر به ناباروری در جنس نر میگردد. کورکومین با خاصیت آنتی اکسیدانتی قوی قادر به مهار استرس اکسیداتیو میباشد. این تحقیق با هدف بررسی اثر کورکومین بر روی بافت بیضه و تعداد اسپرم موشهای بالغ تیمار شده با سدیم ارسنیت انجام گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی موشهای بالغ در چهار گروه کنترل، سدیم ارسنیت (5 میلی گرم بر کیلوگرم)، کورکومین (100 میلی گرم بر کیلوگرم) و کورکومین+ سدیم ارسنیت تقسیمبندی شدند و تیمارها به صورت تزریق داخل صفاقی به مدت پنج هفته صورت گرفت. پس از تیمار، وزن بدن و بیضه چپ ثبت و بیضه چپ جهت مطالعه هیستوپاتولوژی لولههای سمی نیفر استفاده شد. همچنین اسپرمهای اپیدیدیمی جهت شمارش تعداد اسپرم مورد استفاده قرار گرفتند.
یافتهها: در موشهای تیمار شده با سدیم ارسنیت نسبت به گروه کنترل تعداد اسپرم و قطر لولههای سمی نیفر به طور معنیداری کاهش و میانگین قطر لومن لولههای سمی نیفر به طور معنیداری افزایش یافت. در گروه کورکومین+سدیم ارسنیت، کورکومین توانست اثرات نامطلوب ایجاد شده توسط سدیم ارسنیت را به طور معنیداری در خصوص بافت بیضه و تعداد اسپرم نسبت به گروه سدیم ارسنیت جبران نماید. با این وجود، تفاوت معنیداری در وزن بدن، وزن بیضه، مورفولوژی و قطر هسته اسپرماتوگونیها بین هیچ یک از گروهها مشاهده نشد.
نتیجه گیری: کورکومین قادر است اختلالات القا شده توسط سدیم ارسنیت را در تعداد اسپرم و بافت بیضه موش بالغ جبران نماید.
پارسا یوسفی چایجان، مهدیه السادات غفاری، حسن طاهر احمدی، لیلا فرج زاده، اعظم زمانیان،
دوره 17، شماره 4 - ( تیر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: متخصصین اطفال با تب و افزایش دمای بدن و اضطراب ناشی از آن در والدین مواجه هستند و راهکارهای متعددی را در مواجهه با تب به کار میگیرند. موضوعی که در سالهای اخیر در درمان تب مورد توجه قرار گرفته است استفاده از دوزهای آلترناتیو استامینوفن - ایبوپروفن میباشد. علیرغم این که این روش به طور شایع استفاده میشود ولی مطالعات کافی در زمینه کارایی آن وجود ندارد.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور تصادفی بود. تعداد 240 کودک در رده سنی 6 ماه تا 12 سال مبتلا به گاستروانتریت در این پژوهش شرکت کردند. کودکان در سه گروه تقسیم شدند. گروه اول استامینوفن دریافت نموده، گروه دوم ایبوپروفن و گروه سوم استامینوفن و ایبوپروفن را به صورت یکی در میان (آلترناتیو) دریافت نمود.
یافتهها: 112 از تعداد 240 کودک، نفر(66/46 درصد) دختر و 128 نفر (33/53 درصد) پسر بودند. میانگین زمان کاهش تب در گروه اول 07/2، گروه دوم 82/1 و در گروه سوم 87/1 روز بود. میانگین دوز مورد استفاده داروها در گروه اول 9 دوز، گروه دوم 17/8 دوز و در گروه سوم 13/7 دوز بود. گروه اول کمترین تأثیر را نسبت به دو گروه دیگر داشت.
نتیجهگیری: رژیم درمانی آلترناتیو استامینوفن - ایبوپروفن در کاهش تب در کودکان رده سنی 6 ماه تا 12 سال مؤثرتر از تک درمانی هر دو آنها میباشد.
مارال رستمی چایجان، مرجان صباغیان، مهدی علیخانی، فاضل صحرانشین سامانی، رضا سلمان یزدی، سید نوید المدنی، آناهیتا محسنی میبدی،
دوره 17، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بتا دفنسین126 انسانی یک گلیکوپروتئین کوچک کاتیونی (12کیلو دالتون) بسیار غنی از سیستئین است. ژن این پروتئین در انسان بر روی انتهای تلومری بازوی کوتاه کروموزوم 20 قرار دارد. بیان بالایی از این پروتئین در اپیدیدیم گزارش شده است. این پلیپپتید سطح سلولهای اسپرم را در حین عبور از اپیدیدیم پوشش میدهد. از آنجا که بتا دفنسین 126 در بلوغ و ظرفیتپذیری اسپرم موثر است، میتواند نقش مهمی در ناباروری ناشناخته درمردان ایفا نماید. پژوهش حاضر برای بررسی رابطه بین جهش در ژن بتا دفنسین 126 و ناباروری ناشناخته در مردان طراحی شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد- شاهد جهش دو نوکلئوتیدی سیتوزین3121 و 3122 در اگزون 2 ژن DEFB126 در 35 مرد ایرانی با ناباروری ناشناخته و 40 مرد بارور با اسپرموگرام طبیعی به عنوان گروه کنترل مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان بررسی شد. در این مطالعه روشهای SSCP و تعیین توالی برای یافتن تغییر در ژن مورد استفاده قرار گرفت. روش الایزا برای ارزیابی بیان این پروتئین در سطح سلولهای اسپرم انجام شد.
یافتهها: بررسی دادههای ژنتیکی نشان داد که 6/28 درصد از مردان با ناباروری ناشناخته و 5/7 درصد از گروه کنترل دارای ژنوتیپ هموزیگوت جهش دارdel/del میباشند. فراوانی جهش به طور معنیداری در گروه بیمار بیشتر از گروه کنترل بود (05/0< p). بیان این پروتئین در مردان با ژنوتیپ هموزیگوت del/del نسبت به سایر ژنوتیپها کمتر است(005/0< p).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان میدهد که این تغییر رایج در توالی ژن DEFB126 عامل موثری بر عملکرد سیستم تولید مثلی میباشد. در نتیجه مردان با ژنوتیپ هموزیگوت جهش دار نسبت به مردانی که آلل هموزیگوت طبیعی را دارا میباشند قدرت باروری کمتری دارند
بختیار ترتیبیان، بهمن ابراهیمی ترکمانی،
دوره 17، شماره 7 - ( مهر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین شاخصهای التهابی فیبرینوژن، کراتین کیناز و پروتئین واکنشگر C با شاخصهای تنفسی FEF25_75% و FEV1 در پسران 16- 14 سال شهر ارومیه در پاسخ به فعالیت شدید فزاینده بود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع تحقیقات نیمه تجربی با طرح اندازههای تکراری بود. 24 پسرسالم 16-14 سال شهر ارومیه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنیها به صورت تصادفی به دو گروه تمرین (12 نفر) و گروه کنترل (12نفر) تقسیم شدند. از گروه تمرین در حالت پایه و 2 دقیقه بلافاصله بعد از انجام فعالیت ورزشی اصلاح شده بالک و از گروه کنترل در حالت پایه و 48 ساعت بعد از آن خونگیری به عمل آمد. پاسخهای تهویهای گروه تمرین بلافاصله بعد از انجام فعالیت ورزشی اندازهگیری شد.
یافتهها: سطح پروتئین واکنشگر C و فیبرینوژن در گروه تمرین افزایش معنیداری یافت(01/0p<). این گروه دارای سطح بالایی از این نشانگرها در مقایسه با گروه کنترل بودند. FEV1 و FEF25_75% تغییر معنیداری نیافتند. ارتباط بین پروتئین واکنشگر C با FEF25_75%، فیبرینوژن باFEF25_75% ، کراتین کیناز با FEF25_75% در گروه تمرین معنیدار شد(05/0p<).
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان داد که فعالیت بدنی فزاینده، افزایش عوامل التهابی را در کودکان فعال به همراه دارد. همچنین فعالیت بدنی فزاینده وجود رابطه قوی بین بعضی از شاخصهای التهابی و شاخصهای تنفسی در نوجوانان 16-14 سال را نشان میدهد.
سیدابوالحسن سیدزاده، مهرداد بختیاری، اکرم سلیمانی،
دوره 17، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بازگشت ادرار از مثانه به حالب، شایعترین نقص دستگاه ادراری در کودکان است. علیرغم تجویز آنتیبیوتیک پروفیلاکسی در کودکان مبتلا به ریفلاکس ادراری، در برخی موارد عفونت ادراری حین دریافت آنتیبیوتیک پروفیلاکسی(BTI) اتفاق میافتد که میتواند منجر به پیلونفریت و ایجاد اسکار کلیوی متعاقب آن گردد.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 288 کودک مبتلا به ریفلاکس اولیه مثانه به حالب که با کوتریموکسازول تحت درمان پروفیلاکسی بودند، به مدت حداقل یک سال تحت نظر گرفته شدند .بر اساس اطلاعات جمعآوری شده، اثر پیشبینی کننده برخی عوامل مانند جنسیت، میانگین سن تشخیص ریفلاکس، درجه ریفلاکس، یک طرفه یا دوطرفه بودن ریفلاکس و وجود اسکار کلیه بر وقوع عفونت ادراری حین دریافت آنتیبیوتیک پروفیلاکسی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: عفونت ادراری حین دریافت آنتیبیوتیک پروفیلاکسی در 111 نفر (5/38 درصد) از بیماران اتفاق افتاد که 88 نفر آنها دختر (28/79 درصد) و 23 نفر پسر (72/20 درصد) بودند. درجات متوسط و شدید ریفلاکس مثانه به حالب (درجه 3 تا 5)، وجود اسکار کلیوی و جنس مونث عوامل خطر مهم در بروز عفونتهای ادراری بودند. هرچند ارتباط آماری معنیداری بین میانگین سن تشخیص ریفلاکس ادراری و یک طرفه یا دوطرفه بودن ریفلاکس با بروز عفونتهای ادراری دیده نشد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه به بالا بردن آگاهی پزشکان و والدین درمورد عوامل مساعد کننده بروز عفونتهای ادراری، که به طور بالقوه میتواند منجر به آسیب کلیوی گردد، کمک خواهد نمود.
الهام گودرزی، محمود اله دادی سلمانی، تقی لشکربلوکی، ایران گودرزی،
دوره 17، شماره 9 - ( آذر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تشنج یک فعالیت الکتریکی نابجا و ناهماهنگ بین تحریک و مهار در مغز است. پنتیلن تترازول رایج ترین ماده تشنج زا است که به شکل وسیعی برای ایجاد فعالیت صرعی در حیوانات آزمایشگاهی مورد استفاده قرار میگیرد. اثر این ماده تغییر تعادل گلوتامات و گابا در مغز است. این تحقیق برای تعیین مدت ماندگاری این تغییر در هیپوکامپ موش صحرایی صورت پذیرفته است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی تعداد 18 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در سه گروه آزمایشی قرار گرفتند. غلظت 20، 25 و 30 میلیگرم در میلیلیتر پنتیلن تترازول به صورت وریدی جهت تغیین غلظت موثر تزریق شد. رفتار تشنجی به صورت تشنج تونیک کلونیک ثبت گردید. سپس میزان گلوتامات و گابا در هیپوکامپ به روش بیوشیمیایی در دو زمان صفر و 20 دقیقه بعد از قربانی کردن حیوان بررسی گردید.
یافتهها: زمان نهفته در گروه غلظت 20 میلی گرم افزایش و مدت تشنج تونیک- کلونیک کاهش و حجم دریافتی محلول پنتیلن تترازول افزایش یافت. از طرفی، زمان نهفته برای غلظتهای 25 و 30 میلیگرم بالاتر از غلظت 20 میلی گرم گردید و مدت تشنج تونیک کلونیک افزایش داشت، در حالی که حجم محلول دریافتی کاهش یافت. میزان مرگ و میر در گروه 30 میلیگرم در میلیلیتر تا حد 100 درصد افزایش داشت. میزان گلوتامات هیپوکامپی در هر دو زمان صفر و 20 دقیقه کاهش یافت در حالی که میزان گابا فقط 20 دقیقه بعد کاهش یافت.
نتیجهگیری: در غلظت مناسب 25 میلیگرم بر میلیلیتر، نسبت گلوتامات به گابا با گذشت زمان افزایش بیشتری داشته است. بنابراین نتایج این تحقیق پیشنهاد میکند که تغییرات گلوتامات و گابا احتمالا پایه تغییرات بعدی در بافت تشنجی میباشد.
نرگس زمانی، مهران فرهادی، حمیدرضا جمیلیان، مجتبی حبیبی،
دوره 17، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تکانشگری هسته اصلی بسیاری از آسیبهای اجتماعی میباشد، لذا هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی با تکیه بر مولفههای تحمل پریشانی و نظم بخشی هیجانی بر رفتارهای تکانشی و خشمهای انفجاری بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر پژوهشی نیمه تجربی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران زن مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی امیرکبیر شهر اراک بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 32 بیمار بود که تشخیص رفتارهای تکانشی و خشمهای انفجاری را به تشخیص روانپزشک مرکز دریافت نمودند که این افراد به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. این بیماران با استفاده از مصاحبه تشخیصی ساختار یافته براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، مقیاس تکانشگری بارات، مقیاس تحمل پریشانی و مقیاس دشواری تنظیم هیجانی در مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد بررسی قرارگرفتند. سپس گروه آزمایش در 8 جلسه (2-30/2ساعته) تحت رفتاردرمانی دیالکتیک قرار گرفتند و به گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل بعد از اجرای رفتاردرمانی دیالکتیکی با تکیه بر مولفههای تحمل پریشانی و نظم بخشی هیجانی در متغیرهای رفتارهای تکانشی و خشمهای انفجاری تفاوت معنیداری وجود دارد(01/0p<).
نتیجهگیری: مولفههای تحمل پریشانی و نظمبخشی هیجانی در رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش خشمهای انفجاری و رفتارهای تکانشی موثر است.
باقر سیدعلیپور، نجمه بریمانی، عباسعلی دهپور جویباری، سید محمد حسینی،
دوره 17، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: نانو مواد به دلیل ویژگیهای جدیدشان از جمله مساحت سطحی ویژه و واکنشپذیری بالا توجه فزایندهای را به خود جلب کردهاند. هدف از این مطالعه بررسی اثر سمیت نانو ذره اکسید مس بر مغز، طحال و جنین موش نژاد NMRI میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 42 موش سوری ماده بالغ (3±30 گرم) به طور تصادفی به شش گروه (چهار گروه تجربی، یک گروه شم و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. موشهای گروه تجربی در روز 3 و 12 بارداری نانوذرات اکسید روی با غلظتهای 300، 400، 500 و 600 میلیگرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. در روز 17 بارداری وزن مغز، طحال و جنین اندازهگیری شد. بافتها جهت بررسی هیستولوژی با روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند.
یافتهها: بر اساس مشاهدات ماکروسکوپی وزن جنین با افزایش غلظتهای مختلف نانوذره در مقایسه با کنترل کاهش و اثر سمی آن افزایش یافت(05/0p&le). طحال فقط در غلظت 600 میلیگرم بر کیلوگرم تغییرات معنیداری را در مقایسه با کنترل نشان داد. بررسی هیستوپاتولوژیک مغز و طحال پس از تزریق درون صفاقی نانوذره اکسید مس علائم سمیت سلولی (پرخونی، نکروز، ارتشاح سلولهای التهابی، دژنرسانس واکوئولی) و پرخونی، نکروز و افزایش هموسیدرین را نسبت به گروه کنترل به ترتیب نشان داد.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر به وضوح نشان داد نانوذره اکسید مس میتواند ناهنجاریهای هیستوپاتولوژیک را در بافت مغز و طحال موش NMRI به طور وابسته به دوزایجاد کند.
حسن پازکی، حسین ایمانی، عبدالحسین شاهوردی، فرح فرخی، لیلاسادات طاهایی،
دوره 17، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بلوغ تخمک و لقاح در شرایط آزمایشگاهی از مهمترین قدمها در درمان ناباروری میباشد. در این مطالعه محیطهای بلوغ با عصاره پلاکت خون که دارای غلظت بالایی از فاکتورهای رشد میباشد غنی گردید و میزان از سرگیری میوز و بلوغ تخمکها بررسی گردید.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی تخمکها در حالت ژرمینال ویزیکول از موش سوری ماده بالغ نژاد NMRI جمعآوری گردیدند. محیط بلوغ &alphaMEM بوده و محیطهای کنترلی دارای 5 و10 درصد سرم گاوی بودند و محیط مورد آزمایش با 5 و 10 درصد عصاره پلاکت خون و ترکیب 5 درصد عصاره پلاکت خون به همراه 5 درصد سرم گاوی غنی گردیدند. میزان از سرگیری میوز و بلوغ بعد از 18 ساعت در محیطهای متفاوت بررسی گردید.
یافتهها: میزان تخمکهای بالغ شده در محیط آزمایشی حاوی 5 درصد عصاره پلاکت خون هم با سلول گرانولوزا و هم بدون سلول گرانولوزا نسبت به محیطهای کنترل به شکل معنیدار بالاتر بودند(05/0p<). میزان بلوغ تخمکها در محیط حاوی 5 درصد عصاره پلاکت خون برای گروه حاوی سلول گرانولوزا، 61 درصد و 72 درصد برای گروه بدون سلول گرانولوزا بوده است در حالی که این میزان برای گروه کنترلی 5 درصد سرم گاوی به ترتیب 53 و 50 درصد بود.
نتیجهگیری: عصاره پلاکت خون تاثیر معنیداری بر از سرگیری میوز و بلوغ تخمک در حالت ژرمینال ویزیکول داشته است. بر اساس این نتایج، عصاره پلاکت خون میتواند به عنوان یک محرک بلوغ استفاده گردد.
فرزاد زمانی، حبیب سهیلی، حمیدرضا جمیلیان، ندا صالح جعفری، محمد رفیعی، امین تمیزی،
دوره 18، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: رینیت آلرژیک از جمله شایعترین بیماریها است که تقریبا در 20 درصد مردم بروز میکند. علائم اصلی بیماری شامل عطسه، آبریزش بینی، انسداد بینی و خارش بینی یا حلق میباشند. به نظر میرسد ضد افسردگیهای سه حلقهای که دارای خاصیت بلوک گیرندههای هیستامینی میباشند، میتوانند به عنوان درمانی موثر در درمان این بیماری مطرح شوند.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی 84 بیمار مبتلا به رینیت آلرژیک فصلی وراد مطالعه شده و به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. در گروه اول بیماران 2 هفته سیترزین و در گروه دوم 2 هفته دوکسپین دریافت کردند. بعد از اتمام درمان بیماران از نظر میزان آبریزش بینی، خارش بینی، عطسه واحتقان بینی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: در این مطالعه مشخص شد که امتیاز بالینی بیماران دو گروه بعد از دریافت 2 هفته درمان تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارد(P=0.261). تنها علامتی متاثر از نوع درمان در بین دو گروه اختلاف معنیداری داشت میزان عطسه بعد از دو هفته بود(P=0.005).
نتیجهگیری: به نظر میرسد تفاوت زیادی بین استفاده از سیتیریزین و دوکسپین در درمان علائم ناشی از رینیت آلرژیک فصلی وجود ندارد. توصیه میشود در مطالعات آینده از داروهای ضد افسردگی با خاصیت قویتر بلوک کنندگی گیرندههای هیستامینی و بر روی جمعیت با حجم نمونه بیشتر انجام شوند.
واژگان کلیدی: درمان، رینیت آلرژیک، دوکسپین، سیتیریزین