جستجو در مقالات منتشر شده


47 نتیجه برای Pcr

پگاه پروایی، مهدیه موندنی زاده، بهزاد خوانساری نژاد، امیر نادر امامی رضوی،
دوره 19، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: میکرو  RNAهای موجود در گردش خون بیومارکرهایی امیدبخش برای تشخیص و ارزیابی بیماران مبتلا به سرطان می‌باشد. آزمون واکنش زنجیره ای پلی مراز کمی زمان واقعی(RT-qPCR) روشی حساس برای برآورد میزان بیان میکرو RNA ها است. با این وجود، در حال حاضر هیچ توافقی برای انتخاب ژن‌های رفرنس مناسب برای آنالیزهای qPCR بر روی میکرو RNA در گردش خون وجود ندارد. از این رو، هدف از این مطالعه انتخاب ژن رفرنس مناسب جهت نرمالیزه کردن نتایج RT-qPCR در نمونه‌های پلاسمای بیماران مبتلا به سرطان معده بوده است.

مواد و روشها: بر اساس مطالعات پیشین سه مولکول SNORD47، U6 و miR-103 به عنوان ژن رفرنس منتخب مورد بررسی قرار گرفتند. بدین ترتیب بعد از استخراج از نمونه‌های پلاسمای 40 بیمار مبتلا به سرطان معده و 40 نفر سالم، سطوح بیان این مولکول‌ها به روش Real-time PCR ارزیابی شد.

یافتهها: نتایج نشان داد که تست‌های طراحی شده قادر به تشخیص حساس اهداف تعیین شده در یک دامنه خطی مناسب می‌باشند. بر اساس مقایسه دو گروه افراد بیمار و سالم، اگرچه میزان بیان مولکول miR-103 بین دو گروه یکسان نبود (017/0p=RNAهای SNORD47 و U6 دارای تغیرات سطوح بیانی مشابه بودند. با این وجود تغییرات در بیان مولکول SNORD47 کمتر از مولکول U6 بود.

نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که مولکول SNORD47 دارای سطوح بیانی پایداری در نمونه پلاسمای افراد مبتلا به سرطان معده و افراد سالم است و می‌تواند به عنوان یک ژن رفرانس مناسب جهت نرمالیزه کردن داده‌های کمّی تست qPCR مورد استفاده قرار گیرد.


نسیم ابراهیمی، صادق ولیان بروجنی،
دوره 19، شماره 6 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری نیمن پیک (NPD)، به گروهی از بیماری‌های ذخیره لیزوزومی اطلاق می‌شود که سبب متابولیسم غیرطبیعی لیپیدها می‌گردد. یکی از ژن‌هایی که در بروز این بیماری نقش دارد SMPD1 است که تا کنون بیش از صد جهش بیماری‌زا در این ژن شناسایی شده است. به علت تنوع زیاد وقوع جهش‌ها در این ژن و وقت‌گیر بودن و پرهزینه بودن بررسی مستقیم آن‌ها، بررسی غیر مستقیم با آنالیز پیوستگی نشان‌گرهای چند شکلی به عنوان روشی جایگزین جهت تشخیص مولکولی جهش‌ها پیشنهاد می‌شود. در مطالعه‌ی حاضر فراوانی آللی نشان‌گر rs1542705 در جمعیت ایران مورد بررسی قرار گرفت. هدف از تعیین فراوانی آللی این نشان‌گر، تعیین محتوای اطلاعاتی چند شکل (PIC) و امکان استفاده از آن در تشخیص غیرمستقیم بیماری نیمن پیک بود.

مواد و روش‌ها: پس از انجام مطالعات بیوانفورماتیک بر روی ژن SMPD1 ، نشان‌گر rs1542705 جهت تعیین ژنوتیپ در جمعیت اصفهان انتخاب گردید. به منظور تعیین فراوانی آللی و ژنوتیپی این نشان‌گر، آزمایشات مولکولی با استفاده از تکنیک ARMS PCR بر روی 113 نمونه DNA فرد سالم غیر خویشاوند انجام گرفت. در نهایت اطلاعات مربوط به ژنوتیپ افراد وارد نرم‌افزارهای Genepop و Powermarker شد و تحلیل‌های آماری لازم بر روی آن‌ها انجام گرفت.

یافتهها: تحلیل‌های انجام گرفته نشان داد که جمعیت مورد مطالعه برای این نشان‌گر در تعادل هاردی- واینبرگ قرار دارد. فراوانی آللی نشان‌گر rs1542705 برای آلل‌های T و C به ترتیب 24/71 و 76/28درصد و فراوانی هتروزیگوسیتی آن 36/43 درصد محاسبه گردید. هم‌چنین مقدار محتوای اطلاعاتی چندشکلی (PIC) برابر با 325/0 به دست آمد.

نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که می‌توان از نشان‌گر rs1542705 به عنوان یک نشان‌گر آگاهی دهنده در تشخیص مولکولی بیماری نیمن پیک با استفاده از روش تحلیل پیوستگی در جمعیت مورد مطالعه استفاده نمود.


معصومه براری، سویار ساری، احمد ابراهیمی،
دوره 19، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: مول‌هیداتیفورم یک تومور خوش‌خیم تروفوبلاستیک حاصل شده از حاملگی نا به جا می‌باشد. ناهنجاری در تعداد یا ساختار کروموزوم‌ها از علل ایجاد مول‌هیداتیفورم به شمار می‌رود. بررسی اختلالات عددی شایع توسط تکثیر مارکرهای توالی‌های تکراری به نام STR، در ناحیه کروموزومی X، Y، 13، 18 و 21 انجام می‌گیرد. این مطالعه با هدف بررسی اختلال‌های کروموزومی شایع در زنان ایرانی مبتلا به مول‌هیداتیدیفرم با استفاده از تکنیک  QF-PCRانجام شد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه ، 50 زن مبتلا به بیماری مول‌هیداتیفورم و 80 زن سالم به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. برای بررسی اختلالات کروموزومی ناشی از تکثیر مارکرهای STR از کیت Chromo Quant QF-PCR استفاده گردید. واکنش زنجیره‌ای پلی مراز در دستگاه PCR انجام گرفته، سپس الکتروفورز در دستگاه Genetic Analyzer انجام شد. در نهایت قطعات تکثیر شده، با نرم‌افزار Gene Marker آنالیز شدند. بررسی‌های آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 19 و آزمون تی تست انجام شد. داده‌ها به صورت میانگین ± انحراف معیار بیان شدند. در این آزمون 05/0p< نشان دهنده معنی‌دار بودن بین دو گروه بود.

یافته‌ها: در این مطالعه، از 50 نمونه بیمار، 8 نمونه XXY47 (16 درصد)، 40 نمونه تریزومی 21 (80 درصد)، 2 نمونه تریزومی 18 (4 درصد) بودند.

نتیجه‌گیری: ناهنجاری‌های تریزومی 21 (58/1±/41) و XXY 47(36/1±62/9) ارتباط معنی‌داری با بیماری مول‌هیداتیفورم دارند (001/0p<).  بیشترین درصد نمونه‌های مبتلا به بیماری مول‌هیداتیفورم شامل تریزومی 21 و XXY 47 می‌باشند که این امر نشان‌دهنده این است که این دو ناهنجاری بیشترین احتمال را در ایجاد بیماری مول‌هیداتیفورم دارند.


حمیرا بابایی، جواهر چعباوی زاده، پروین دهقان، رسول محمدی،
دوره 19، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: کاندیدا آلبیکنس عامل اصلی کاندیدیازیس می‌باشد. با این حال عفونت‌های ایجاد شده توسط گونه‌های غیر آلبیکنس نیز به طورچشم‌گیری افزایش یافته است. کاندیدا دابلینینسیس گونه‌ای است که از لحاظ فنوتیپی بسیار شبیه کاندیدا آلبیکنس است که به منظور درمان مناسب باید از هم متمایز گردند. هدف از این مطالعه، تفکیک و شناسایی دقیق گونه‌های کاندیدا با روش Duplex PCR به منظور دسترسی به اطلاعات اپیدمیولوژیک این گونه‌ها در نمونه‌های بالینی می‌باشد.

مواد و روشها: از کشت تازه مخمری، DNA قارچ به کمک روش فنل کلروفرم استخراج گردید. ناحیه فواصل رونویسی شده‌ی داخلی به روش واکنش زنجیره‌ای پلی مراز و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی تکثیرشد. محصولات حاصله در ژل آگارز الکتروفورز بررسی شده و براساس تفاوت در سایز باندهای ایجادشده،گونه‌ها شناسایی شدند.

یافتهها: از تعدادکل 100 نمونه بالینی در مطالعه حاضر، 49 نفر مرد و 51 نفر زن بودندکه 94 نفر بیماری زمینه‌ای داشتند. دیابت (4/73 درصد)، مصرف آنتی بیوتیک (3/6 درصد) و کمبود ویتامین (3/4 درصد) فاکتورهای زمینه‌ای اصلی بودند. بیشتر نمونه‌ها مربوط به دهان (75 درصد)، واژن (5 درصد) و خون (4 درصد) بودند. تمامی ایزوله‌ها به عنوان کاندیداآلبیکنس شناسایی شدند.

نتیجهگیری: روشDuplex PCR روشی سریع برای تشخیص وتمایز دقیق گونه‌های کاندیدا می‌باشد که در این روش احتیاجی به تست‌های اولیه فنوتیپیک مانند تولید لوله زایا، کلامیدوکونیدیا و سایرتست‌های بیوشیمیایی نبوده و برای آزمایشگاه‌های بالینی که منابع و زمان محدودی برای پاسخ‌گویی به بیمار دارند، می‌تواند جایگزین روش‌‌های سنتی گردد.


مینا ذوالفقاری، بهزاد خوانساری نژاد، علی گنجی، زینب حمزه لو، حمید ابطحی،
دوره 19، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: گونه‌های اوره آ پلاسما و مایکوپلاسما ژنیتالیوم از باکتری‌هایی هستند که از راه جنسی منتقل می‌گردند. این باکتری‌ها عامل ایجاد کننده بیماری التهاب لگن، اورتریت غیرگنوکوکی و غیره می‌باشند. هدف از این تحقیق، تعیین فراوانی گونه‌های اوره آپلاسما و مایکوپلاسما ژنیتالیوم در خانم‌های دارای عفونت واژینال و شریک‌های جنسی متعدد مراجعه کننده به مرکز ارتقای بهداشت و درمان زنان در اراک می‌باشد.

مواد و روشها: نمونه سوآب اندوسرویکال از110 خانم دارای عفونت‌های واژینال(واژینیت و سرویسیت) مراجعه کننده به مرکز و ارتقای بهداشت و درمان زنان در شهر اراک تهیه گردید. نمونه‌ها در محیط ترانسپورت به آزمایشگاه منتقل شده و پس از استخراج DNA، طبق دستورالعمل روش سنجش Real Time PCR بررسی شدند.

یافتهها: باکتری‌های اوره آپلاسما و مایکوپلاسما ژنیتالیوم به ترتیب در 96(27/87 درصد) و 4(63/3 درصد) نفر از بیماران وجود داشت که از این میان، 4 مورد آلودگی مشترک با هر دو باکتری را داشتند. میزان جداسازی این باکتری در زنان جوان 30 تا 39 سال بیش از سایرین بود.

نتیجهگیری: نتایج نشان می‌دهد که میزان کلونیزاسیون گونه‌های اوره آپلاسما در زنان بالغ 40 تا 80 درصد می‌باشد و میزان کلونیزه شدن این باکتری در گروه مورد مطالعه 27/87 درصد است. این نتایج می‌تواند نشان دهنده‌ی این مسئله باشد که با افزایش تعداد شریک‌های جنسی و افزایش فعالیت جنسی میزان کلونیزاسیون گونه‌های اوره آپلاسما در خانم‌ها افزایش می‌یابد. با توجه به تاثیر بالقوه مایکوپلاسماها در عوارض ناشی از عفونت بارداری مادران و مرگ و میر، ضرورت تشخیص و درمان به موقع بیش از پیش مورد نیاز است.


علیرضا مرادآبادی، علیرضا فارسی نژاد، مریم فکری صوفی آبادی،
دوره 19، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده

چکیده

زمینه وهدف: لیشمانیوز یک بیماری انگلی تک یاخته‌ای است که به عنوان یک معضل بهداشتی در بسیاری از کشورها مطرح است.هدف از این مطالعه، تشخیص عفونت انگل در انسان به منظور شناسایی اپیدمیولوژیک و ارائه برنامه کنترل با استفاده از پرایمر اختصاصی مشترک طراحی شده در سه گونه لیشمانیا است.

مواد و روش‌ها:30 نمونه ایزوله شایع انگل لیشمانیا از مراکز مختلف در ایران جمع آوری شد. DNA این ایزوله‌ها پس از کشت در محیط Rpmi1640 استخراج و ژن ITS2-rRNA با استفاده از PCR تکثیر یافت. امپلیکون‌ها توسط الکتروفورز در ژل آگارز 2 درصد مورد بررسی قرار گرفتند. از روش FLASH PCR نیز، یک پروب اختصاصی و رنگ فلورسانس به منظور بررسی وجود یا عدم وجود امپلیکون به کار گرفته شد.

یافته‌ها: نتایج حاصل از روش‌هایPCR  و  FLASH PCRنشان می‌دهند این دو روش دارای دقت و حساسیت قابل قبولی برای شناسایی لیشمانیا هستند.

نتیجه‌گیری: تعیین آلودگی انگل لیشمانیا با استفاده از جفت پرایمر اختصاصی موفقیت‌آمیز بود و روش TaqMan می‌تواند یکی از حساس‌ترین روش‌های تشخیصی برای شناسایی کیفی انگل در ناحیه‌ی ITS2 لیشمانیا باشد.


فریبا بنی طالبی دهکردی، سمیه رئیسی، اصغر بیاتی، ،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: مالتیپل اسکلروزیس(MS) یک اختلال التهابی مزمن است که به وسیله دمیلیناسیون سیستم عصبی مرکزی(CNS) و آسیب آکسونی توصیف میشود. در حالی که دلیل MS هنوز ناشناخته است، این موضوع به صورت گسترده پذیرفته شده است که توجه به هدفهای دارویی جدید مورد نیاز است. رترومرها کمپلکس پروتئینی هستند که نقش مهمی در نقل و انتقالات اندوزومی دارند و اختلال در عملکرد رترومری با تعداد زیادی از اختلالات نورولوژیکی همراه میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه، مقایسه بیان ژن SNX2 به عنوان بخشی از کمپلکس رترومری در بیماران MS با افراد سالم بود.

مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، 50 نمونه مالتیپل اسکلروزیس(MS) و 50 کنترل سالم وارد شدند. بعد از تایید بیماری، 3 سیسی خون محیطی از تمام افراد مورد مطالعه گرفته شد. RNA تام استخراج شد و DNA مکمل (cDNA) سنتز شد. بیان نسبی ژن با استفاده از روش کمی real-time RT PCR (qRT-PCR) به دست آمد و به وسیله روشAWT IMAGE  ارزیابی شد. 

یافتهها: بیان ژن SNX2 در بیماران MS در مقایسه با افراد کنترل سالم پایینتر بود و از نظر آماری تفاوت معنیداری را نشان داد(05/0p<).

نتیجه گیری: مطالعه ما نشان داد که بیان SNX2 در بیماری مالتیپل اسکلروزیس پایینتر است. با توجه به نقش عملکردی که SNX2 به عنوان یک پروتئین درگیر در فرآیند ترافیک سلولی دارد، ممکن است بر روی عملکرد رسپتورهای سطح سلولی یا هدفگیری داروها تأثیر داشته باشد. بنابراین مطالعات تکمیلی برای مشخص شدن مکانیسم دقیق عملکرد ژن در نقل و انتقالات سلولی باید انجام شود.


عارف محمدی پور، نجمه رنجی، لیلا اسدپور،
دوره 20، شماره 5 - ( 5-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا یک پاتوژن فرصت طلب بیمارستانی است که با استفاده از چندین گروه از آنتی بیوتیکها در درمان باعث ظهور مقاومت چند دارویی شده است. یکی از مکانیسمهای مقاومت دارویی در سودوموناس آئروژینوزا ،افزایش بیان سیستم افلاکس پمپ MexXY-oprM میباشد. سیلیبین به عنوان فلاونولیگنان اصلی سیلیمارین مستخرج از خارمریم، یک محافظتکننده کبدی است که اخیرًا اثرات ضد باکتریایی آن مطالعه شده است. در این مطالعه، اثر ترکیب سیلیبین و سیپروفلوکساسین بر بیان ژن oprM در جدایههای بالینی سودوموناس آئروژینوزا مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه، هفت جدایه سودوموناس آئروژینوزای مقاوم به سیپروفلوکساسین تحت تیمار با سیپروفلوکساسین(1/2MIC) به تنهایی(نمونه کنترل) و در ترکیب با سیلیبین انکپسوله در میسل(نانوذرات) (نمونه تست) قرار گرفت. بعد از 24 ساعت، استخراج RNA و سنتز cDNA از سلولهای تیمار شده و تیمار نشده با سیلیبین صورت گرفت و بیان ژن oprM به روشReal-time PCR به صورت کمی بررسی شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که سیلیبین انکپسوله در نانوذرات (400 میکروگرم بر میلی لیتر) در طول 24 ساعت، مرگ را تا 50 درصد در جدایههای مقاوم تحت تیمار با سیپروفلوکساسین القاء میکند. همچنین آنالیزReal-time PCR کمی آشکار کرد که سیلیبین انکپسوله در نانوذرات، بیان ژن oprM را در مقایسه با سلولهای بدون تیمار با سیلیبین کاهش میدهد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد کاهش بیان oprM در جدایههای مقاوم منجر به کاهش mexAB-oprM و mexXY-oprMدر سطح سلول، متعاقباً کاهش خروج دارو به محیط خارج سلولی و افزایش حساسیت به آنتی بیوتیکها میشود.
 
حسین مرسلی، گلناز اسعدی تهرانی، حانیه اسعدی، سجاد یزدان ستاد، رضا نجف پور،
دوره 20، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: سالمونلا و اشرشیا کلی از مهم ترین پاتوژن­های آلوده­کننده مواد غذایی به­ ویژه فرآورده­های گوشتی هستند. تشخیص سریع، اختصاصی و همزمان این پاتوژن­ها با انتخاب و بهینه­سازی ژن­های اختصاصی از اهمیت بالایی برخوردار است. این مطالعه با هدف تشخیص توأم سالمونلا و اشریشیا کلی O157:H7 در فرآورده­های گوشتی و بررسی میزان آلودگی بر مبنای تکثیر دو ژن rfbE و invA با روش Multiplex PCR در استان زنجان واقع در شمال غربی ایران انجام گرفت.
مواد و روش­ها: تعداد 74 نمونه گوشت به صورت تصادفی از نواحی مختلف استان زنجان جمع­آوری شد. 25 گرم از هر نمونه گوشت در 225 میلی­لیتر محیط مولر هینتون براث به طور کامل یکنواخت­سازی و گرماگذاری گردید. جدایه­های باکتری خالص­سازی شد و استخراج DNA انجام گردید. تکثیر همزمان قطعات ژنی rfbE و invA با استفاده از پرایمرهای اختصاصی و با بهینه­سازی واکنش PCR چندگانه انجام گرفت. در نهایت، حساسیت این روش با تلقیح رقت­­های مختلف از باکتری­ها به نمونه­های گوشتی بررسی گردید.
یافته‌ها: از بین 74 نمونه گوشتی، تعداد 6 نمونه (1/8 درصد) به اشریشیا کلی O157:H7، تعداد 4 نمونه (4/5 درصد) به سالمونلا و تعداد 2 نمونه (7/2 درصد) به هر دو باکتری آلوده بودند. واکنش PCR چندگانه در تشخیص توام هر دو پاتوژن در کمترین رقت تلقیح شده به نمونه­های گوشتی نیز از حساسیت بالایی برخوردار بود.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه، واکنش PCR چندگانه بر اساس ژن­های بیماری­زایی سالمونلا و اشریشیا کلی O157:H7 جهت تشخیص سریع و همزمان این پاتوژن­ها با حساسیت و اختصاصیت بالا بهینه شد. واکنش PCR چندگانه به منظور شناسایی همزمان پاتوژن­های منتقله از راه غذا در کنترل آلودگی­های مواد غذایی روش قابل اعتمادی است.
 

مرضیه خوشبین نزدیک، زینب خزائی کوهپر، آرزو صیاد،
دوره 20، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: ماتریکس متالوپروتئینازها (MMPs) شامل یک خانواده از آنزیم های پروتئولیتیک هستند. آن ها قادر به تخریب سد خونی-مغزی (BBB) بوده و تخریب اجزاء میلین و ماتریکس خارج سلولی را وساطت می کنند. مهارکننده های بافتی متالوپروتئینازها (TIMPs) پروتئین هایی هستند که فعالیت MMPs را مهار می کنند. ماتریکس متالوپروتئیناز9 (MMP-9) مهاجرت سلول Tرا به سیستم عصبی مرکزی (CNS) تسهیل می کند، در حالی که مهارکننده های بافتی متالوپروتئیناز1(TIMP-1) عملکرد MMP-9 را مهار می کنند. هدف از این مطالعه، بررسی بیان ژن TIMP-1 (در سطح RNA) در سلول های خونی مبتلایان به مالتیپل اسکلروزیس عودکننده (RRMS) تحت درمان با IFNb   بود.
مواد و روش­ها: در این مطالعه، سطح بیان ژن TIMP-1 درسلول های خونی مبتلایان به MS در مقایسه با افراد سالم به روش Real-Time PCR بررسی شد.
یافته ها: در بیماران RRMSسطح بیان RNA ژن TIMP-1 نسبت به افراد نرمال کمتر بوده، گرچه این کاهش معنی دار نبود(1/0p=).
نتیجه گیری: نتایج حاصله از این مطالعه نشان داد که ارتباط خطی بین سطح بیان TIMP-1 و خطر  EDSS، هم چنین ارتباط معنی داری بین وضعیت بیان  TIMP-1و مدت بیماری وجود ندارد. مطالعات بیشتری جهت مقایسه RNA  ژن  TIMP-1 در بیماران، قبل و بعد از مصرف اینترفرون بتا توصیه می گردد.
 

مریم دوستی مهاجر، حمید پژاوند، رامین عبیری، امیرهوشنگ الوندی،
دوره 20، شماره 9 - ( 9-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: میزان مقاومت به آنتی ­بیوتیک­ های مختلف در اشرشیاکلی به ویژه  نسبت به فلوروکینولون ­ها به سرعت در حال افزایش است. یکی از مکانیسم­هایی که در مقاومت باکتری­ها به آنتی ­بیوتیک ­ها نقش دارد، سیستم­های افلاکس است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین فنوتیپی و ژنوتیپی نقش پمپ­های افلاکس در ایجاد مقاومت به فلوروکینولون ها در ایزوله-­های اشرشیاکلی جدا شده از بیماران بستری در بیمارستان­های کرمانشاه در سال 1392 بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، 100 ایزوله اشرشیاکلی از بیماران بستری در بیمارستان­های کرمانشاه جمع آوری شدند و توسط تست­های بیوشیمیایی استاندارد تعیین هویت گردیدند. الگوی حساسیت آنتی­بیوتیکی با استفاده از روش دیسک دیفیوژن مطابق با دستورالعمل CLSI تعیین گردید. حضور پمپ­های افلاکس به وسیله روش واکنش زنجیره­ای پلیمراز بررسی گردید.
یافته‌ها: مقاومت ایزوله­ها نسبت به سفتازیدیم، نالیدیکسیک اسید، سیپروفلوکساسین، نورفلوکساسین، افلوکساسین، جنتامایسین و تتراسیکلین به ترتیب برابر با 73، 67، 55، 54، 45، 38 و 24 درصد بود. براساس نتایج به دست آمده از آزمایش PCR، از بین 100 ایزوله اشرشیا کلی، 99 ایزوله (99 درصد) واجد ژن acrA بودند. هم­چنین، برای ژن acrB 98 درصد، برای ژن acrE 95 درصد، برای ژن  acrF98 درصد، برای ژن tolC 96 درصد، برای ژن mdfA 94 درصد و برای ژن norE 96 درصد مثبت گردید.
نتیجه گیری: در سویه­هایی که دارای ژن acrA،acrB ، acrE،  acrF، tolC، mdfA،norE مثبت بودند، میزان مقاومت به آنتی­بیوتیک در حضور مهار­کننده پمپ افلاکس کاهش پیدا کرد. بنابراین پمپ افلاکس در مقاومت
آنتی­بیوتیکی دارای اهمیت می­باشد.

سارا کریمی مقدم، روح ا... درستکار، سعید حسامی تکلو،
دوره 20، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از شایع­ ترین سرطان­ های شناخته شده و پنجمین عامل مرگ و میر زنان ایرانی می­ باشد. در صورت تشخیص سرطان پستان در مراحل اولیه بیماری (DCIS) و انجام درمان مناسب، می­توان شاهد افزایش طول عمر بیش از 90 درصد از بیماران بود. رتروویروس­ های درون­زاد انسانی به عنوان قطعات هتروکروماتینی ژنوم به طور معمول فاقد هرگونه بیان می­باشند، اما در چندین رده از سرطان­ های انسانی از جمله سرطان پستان افزایش قابل ملاحظه ­ای از میزان mRNA HERV-Kenv به چشم می­ خورد. در این پژوهش با بررسی بیانmRNA HERV-K از طریق RT-PCR سعی در معرفی یک ابزار غربال­گری در تشخیص زودهنگام سرطان پستان شده است.
مواد و روش­ ها: در این پژوهش موردی-شاهدی، نمونه ­ی خون ۴۰ فرد مبتلا به سرطان پستان بستری شده در بیمارستان بقیه ا... اعظم و 20 فرد سالم جهت بررسی افزایش بیان mRNA HERV-Kenv با استفاده از پرایمرهای اختصاصی طراحی شده و با روش RT-PCR مورد بررسی قرار گرفت.
یافته­ ها: بررسی­ ها بر دو گروه بیمار و کنترل نشان داد که افزایش بیان mRNA در 60 درصد بیماران مبتلا به سرطان پستان مثبت و در کلیه افراد سالم منفی است.
نتیجه­ گیری: نتایج به دست آمده حاکی از افزایش بیان رترویروس های درونزاد انسانی(HERVs) در سرطان پستان است. از آن­ جا که میزان mRNA HERV-Kenv موجود در خون بیماران مبتلا به سرطان پستان به طور چشمگیری افزایش می­ یابد، از این رو، پیش بینی می­ شود که بتوان از این عناصر متحرک ژنی به عنوان یک بیومارکر تشخیصی استفاده نمود.
 

احمد همتا، میلاد پزشکی، جمشید انصاری،
دوره 20، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: داده­های بیولوژیکی و اپیدمیولوژیکی نشان می­دهند که آسیب‌های القاء شده توسط فاکتورهایی با منشاء درونی و بیرونی بر روی پایداری و بی‌نقص ماندن DNA تأثیر گذاشته و با استعداد ابتلا به سرطان پستان در ارتباط می‌باشند. پروتئین XRCC3 در شکست‌های دو رشته ای DNA و ترمیم به روش نوترکیبی شرکت می‌کند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین چندشکلیThr241Met  ژن XRCC3 با خطر ابتلا به سرطان پستان بود.
مواد و روش ­ها: در مطالعه حاضر، اثرات چندشکلی‌ T241M ژن XRCC3 و خطر ابتلا به سرطان پستان در یک جمعیت مبتنی بر مطالعه مورد- شاهدی شامل 80 بیمار و 80 فرد سالم از زنان ساکن استان مرکزی مورد ارزیابی قرار گرفت. استخراج DNA از نمونه­های خونی با استفاده از کیت انجام شد. ژنوتایپ نمونه‌ها با تکنیک PCR-RFLP تعیین شد. در نهایت از نرم افزار SPSS (محاسبه 2χ و p ) جهت بررسی آماری استفاده و نتایج نهایی مشخص شد.
یافته­ ها: از نظر آماری، اختلاف معنی­داری بین دو گروه بیمار و کنترل برای سه ژنوتیپ جایگاه (000/0p=) rs861539 مشاهده شد. ژنوتیپ‌های CT (p = 0.000, OR=2.352, CI= 95%; 2.431 - 39.948) و TT (p = 0.003, OR= 2.352, CI=95%; 0.611 - 9.049) ارتباط معنی­داری با خطر ابتلا به سرطان پستان از خود نشان دادند. در عوض، ژنوتیپ CC (000/0p=) یک نقش حفاظتی از خود در مقابل ابتلا به سرطان پستان نشان داد.
نتیجه­گیری: این تحقیق ارتباط معنی­داری را میان چند شکلی Thr241Met در ژن XRCC3 و خطر ابتلا به سرطان پستان شناسایی نمود که این امر با برخی از مطالعات محققین مطابقت دارد.

پروین جاودان، سمیه رئیسی، پریسا محمدی نژاد،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: سرطان تخمدان یکی از بدخیمی­های شایع درمیان سرطان‌های زنان به شمار می رود. یکی از دلایل کشنده بودن این عارضه می­تواند به دلیل عدم تشخیص در مراحل اولیه بیماری و فقدان درمان موثر برای بیماران با حالت پیشرفته سرطان یا عود مجدد آن باشد. بنابراین یک نیاز فوق العاده برای شناسایی بیومارکرهای تشخیصی یا شناسایی مکانیسم بیماری برای درمان موثر وجود دارد. یکی از ژن­هایی که در سرطان­های مختلف دارای تغییرات قابل توجهی بوده است، ژن TRAF4 می باشد. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی ژنTRAF4  در سرطان تخمدان بوده است.
مواد و روش ­ها: در این مطالعه، 40 بافت پارافینه توموری تخمدان و 40 بافت غیرتوموری وارد شدند. پس از استخراج RNA تام و سنتز cDNA، بیان نسبی ژن با استفاده از روش کمی Real-time PCR (qRT-PCR) سنجیده و سپس از طریق روش 2-∆∆ct آنالیز شد. در نهایت، تغییرات بیانی توسط روش­های آماری مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از بررسی اخیر نشان داد که بیان TRAF4 در نمونه‌های توموری به صورت معناداری دارای افزایش می یابد (0001/0p=). در بررسی ارتباط بیان ژن با اطلاعات دموگرافیک و کلینوپاتولوژی، ارتباط معناداری میان نمونه های متاستاز مثبت و افزایش بیان ژن مشاهده شد. هم­چنین مشخص شد که میزان بیان TRAF4 در افراد 48 ساله یا پایین تر از آن، افزایش یافته است.
نتیجه گیری: با توجه به مطالعات مختلف، به نظر می رسد افزایش بیان TRAF4 احتمالا به علت تکثیر تعداد کپی­های ژنی در ناحیه کروموزومی در سرطان­ها است. با توجه به نتایج این مطالعه و افزایش بیان TRAF4 در نمونه­های واجد سرطان تخمدان، به ویژه افزایش بیان در افراد 48 ساله یا پایین تر از آن، TRAF4 احتمالاً می­تواند به عنوان یک مارکر تشخیصی مورد توجه قرار گیرد.
 

سهیل بیگلری، عباسعلی گائینی، محمدرضا کردی، علیرضا قارداشی افوسی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 8 هفته تمرین تناوبی خیلی شدید (HIIT) بر بیان دو ژن تنظیم کننده رشد عضلانی ( میوستاتین و فولیستاتین ) در عضله دوقلوی موش­های نر سالم است.
مواد و روش‌ها: 16 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به صورت تصادفی و مساوی به دو گروه کنترل و HIIT تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه HIIT به مدت هشت هفته، سه روز در هفته و هر جلسه به مدت 40 دقیقه بود. هرجلسه تمرینی شامل 5 دقیقه گرم کردن و سرد کردن با شدت 40 تا 50 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، 30 دقیقه دویدن تناوبی شامل 4 دقیقه دویدن خیلی شدید (85 تا 90 درصد VO2max) و 2 دقیقه بازیافت فعال (با شدت 50 تا 60 درصد VO2max) بود. گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکردند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، عضله دوقلوی موش­های صحرایی جدا و پس از استخراج RNA  میزان بیان ژن میوستاتین و فولیستاتین
نمونه­ها به روش
Real time-PCR سنجیده شد. تجزیه و تحلیل داده­های آماری از طریق آزمون تی مستقل انجام شد.
یافته­ ها: بیان میوستاتین گروه HIIT در مقایسه با گروه کنترل، کاهش 68 درصدی و معناداری داشت  (05/0p<). با وجود این، اختلاف معناداری در بیان فولیستاتین گروه HIIT در مقایسه با گروه کنترل مشاهده نشد (05/0p>). وزن عضله دوقلو در گروه HIIT در مقایسه با گروه کنترل، افزایش 23 درصدی و معناداری داشت (05/0p<).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که HIIT باعث کاهش بیان ژن میوستاتین و افزایش وزن عضله دوقلوی موش­ها شد.
 

مینا قاسمی، زینب خزائی کوهپر، مجتبی فلاحتی،
دوره 21، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: ایسکمی طولانی در اندام­های با نرخ متابولیک بالا هم­چون مغز و قلب اثرات زیان باری را به همراه دارد. بنابراین، نشر مواد غذایی به واسطه رگ­زایی بعد از ایسکمی برای ترمیم ناحیه آسیب دیده بافت ضروری است. در این مطالعه، اثرات نانوذرات اکسید آهن و میدان مغناطیسی در رگ­زایی بعد از ایسکمی ریپرفیوژن(IR) در مدل رت بررسی شده است.
مواد و روش­ ها: در این مطالعه تجربی، پنجاه رت نر با سن بین 6 تا 7 هفته در وزن 220 تا 250 گرم از دانشگاه تهران خریداری شدند. حیوانات در 5 گروه شم(مدل ایسکمی ریپرفیوژن)، کنترل، تحت تیمار با نانوذرات اکسید آهن، در معرض میدان مغناطیسی و درمان ترکیبی با نانوذرات اکسید آهن و در معرض میدان مغناطیسی تقسیم بندی شدند. رگ­زایی در هیپوکامپ پنج گروه بعد از 4 روز به روش رنگ آمیزیH&E ارزیابی شد. بیان ژنVegfa در پنج گروه به صورت کمی به روش Q-RT- PCR مطالعه شد.
یافته­ ها: نانوذرات اکسید آهن همین­طور میدان مغناطیسی رگ­زایی را در حیوانات بعد از ایسکمی ریپرفیوژن (IR) در طول 4 روز القا کردند (05/0 > p)، اما درمان ترکیبی آن­ها تفاوت معنیداری را در مقایسه با گروه شم در طول 4 روز نشان نداد. افزایش بیان ژنVegfa در گروه تحت تیمار با نانوذرات اکسید آهن و در گروه در معرض میدان مغناطیسی به طور معنی‌داری (05/0 > p) در مقایسه با مدل ایسکمی ریپرفیوژن (IR)مشاهده شد. اما افزایش بیان ژنVegfa در درمان ترکیبی نسبت به مدل ایسکمی ریپرفیوژن (IR) معنی­دار نبود.
نتیجه ­گیری: به نظر می­رسد نانوذرات اکسید آهن و میدان مغناطیسی به صورت جداگانه بتوانند دو روش مؤثر در رگ­زایی بعد از ایسکمی ریپرفیوژن (IR) باشند.

علیرضا مرادآبادی، محمد ارجمندزادگان، نوید امامی، منیژه کهبازی، اعظم احمدی، سعید فلاحت، سید حسین حسینی، مهدی کارگران، پریسا خسروی،
دوره 21، شماره 4 - ( 5-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: رنگ‌آمیزی­های زیل نلسون، فلوئورسنت و نیز کشت، روش­های استاندارد تشخیص بیماری سل هستند. در این تحقیق، کارائی روش Flash PCR با روش مرسوم کشت مقایسه شد.
مواد و روشها: تعداد 56 نمونه خلط از بیماران مشکوک به سل پس از ارزیابی با روش زیل نلسون و کشت در لوون اشتاین جانسن، به روش چلکس تحت استخراج DNA قرار گرفتند. جهت بررسی مولکولی از کیت مخصوص Flash PCR که محتوی پروب‌ها و پرایمرها برای تکثیر ژن IS6110 بود، استفاده شد. کنترل مثبت و کنترل منفی موجود در کیت بهکار گرفته شد و دستگاه MTC410، جهت تکثیر و دستگاه FD-12 جهت بررسی نتایج مورد استفاده قرار گرفتند. علاوه بر این، نمونه‌ها با کمک ژل آگارز نیز الکتروفورز شدند.
یافتهها: از 56 نمونه خلط بیماران مشکوک به سل، تعداد 20 نمونه در ارزیابی میکروسکوپی و کشت، مثبت و 36 نمونه منفی بودند. همچنین، بررسی مولکولی با استفاده از روش FLASH-PCR مشخص کرد که تمامی 20 نمونه مثبت، در این روش مولکولی نیز مثبت شدند. بهعلاوه، 3 نمونه خلط که با روش کشت و رنگ آمیزی منفی شده بودند در روش FLASH-PCR مثبت شدند. یکی از 3 بیمار مورد بحث با نظر پزشک تحت درمان حمله‌ای برای درمان سل با دریافت آنتی بیوتیک­های ایزونیازید، پیرازینامید و اتامبوتول قرار گرفت. تمامی نتایج با کمک الکتروفورز معمول نیز تایید گردیدند.
نتیجهگیری: مواردی که احتمالا به دلیل تعداد باکتری اندک در نمونه یا نقص در نمونهبرداری، منفی می‌شوند، با روش FLASH-PCR امکان مثبت شدن آن‌ها وجود دارد. بنابراین، با توجه به هزینه اندک، برای استفاده روتین پیشنهاد میشود.

مهرداد نصرالله زاده ثابت، محمدفؤاد حیدری، محمد خانعلی پور، سعادت الله غفاری، میلاد جعفری آشیانی، سجاد بیگلری، عمران اسماعیل زاده،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: از اواخر سال 2019 میلادی، با ظهور نوع جدیدی از ویروس کرونا به عنوان عامل ایجادکننده یک بیماری تنفسی جدید تحت عنوان کووید 19، نگرانی‌های زیادی در مورد گسترش این بیماری و راه‌های مقابله با آن ایجاد شد. با توجه به قدرت انتقال سریع این ویروس، شناسایی افراد آلوده در مراحل ابتدایی به منظور قرنطینه‌سازی بسیار حیاتی است. هدف از این مطالعه، بررسی قابلیت اطمینان سی‌تی اسکن در تشخیص کووید 19 است. 
مواد و روش ها: در این مطالعه تعداد 212 بیمار بستری شده در بیمارستان با تشخیص نهایی کووید 19 بررسی شدند. اطلاعات جمعیت‌شناختی، سابقه پزشکی، علائم و نشانه‌ها و سی‌تی اسکن قفسه سینه جمع‌آوری و تحلیل و درنهایت قدرت سی‌تی اسکن در تشخیص این بیماری در مقایسه با تست مولکولی RT-PCR بررسی شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی آجا تأیید شده است (کد: IR.AJAUMS.REC.1399.091).
یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده، حساسیت سی‌تی اسکن در تشخیص بیماری کووید 19 نسبتاً بالا است، اگر چه میزان بالای نتایج مثبت کاذب حاصل از این تکنیک و تصمیم‌گیری بر اساس آن می‌تواند منجر به افزایش بار مالی بر سیستم بهداشت و درمان شود.
نتیجه گیری: سی‌تی اسکن یک تکنیک نسبتاً حساس برای تشخیص کووید 19 است، اگر چه با توجه به میزان بالای نتایج مثبت کاذب، باید در تصمیم‌گیری بر اساس آن احتیاط شود.

احمد همتا، سحر عدل،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان، شایع‌‌‌ترین نوع سرطان و علت اصلی مرگ‌و‌میرهای ناشی از سرطان در زنان در سراسر جهان است. گیرنده فاکتور رشد فیبروبلاست 2 (FGFR2) یک گیرنده تیروزین کینازی است که نقش مهمی در رشد، تهاجم، حرکت و آنژیوژنز سلول‌‌‌های توموری دارد.  چندین پلی‌‌‌مورفیسم تک نوکلئوتیدی در ناحیه اینترون ۲ ژن FGFR2 یافت شده است که همراهی معناداری با خطر ابتلا به سرطان پستان نشان می‌‌‌دهند. تنوع ژنتیکی در این گیرنده یک عامل خطر جدید برای سرطان پستان است. هدف از این مطالعه، بررسی همراهی پلی‌‌‌مورفیسم تک نوکلئوتیدی rs2981582C/T در جمعیت زنان استان مرکزی با سرطان پستان بود.
مواد و روش ها: هشتاد زن مبتلا به سرطان پستان و هشتاد زن سالم (کنترل) از جمعیت زنان استان مرکزی انتخاب شدند. پلی‌‌‌مورفیسم rs2981582 جهت بررسی همراهی با سرطان پستان تجزیه ‌و تحلیل شد. استخراج DNA از نمونه‌‌‌های خونی افراد از طریق کیت انجام شد. حضور این چندشکلی‌های تک نوکلئوتیدی از طریق تکنیک RFLP-PCR مشخص شد. آنالیزهای آماری توسط نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۹ (آزمون آماری کای‌اسکوئر) انجام شد و مقادیر 0/05≤P معنادار در نظر گرفته شدند. 
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق 1395.288.IR.ARAKMU.REC در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک به تصویب رسیده است.
یافته ها: تفاوت آماری معناداری در فراوانی پلی‌‌‌مورفیسم rs2981582 در ژن FGFR2 بین گروه کنترل و بیمار مشاهده شد (0/000=P). در گروه بیمار ژنوتیپ TT به میزان قابل توجهی با خطر ابتلا به سرطان پستان مرتبط بود (or‌=‌566/3 ;P=0/000). از طرفی آلل C یک نقش حفاظتی در برابر ابتلا به بیماری از خود نشان داد (0/000=P)
نتیجه گیری: مطالعه ما ارتباط معناداری میان پلی‌‌‌مورفیسم rs2981582C/T و خطر ابتلا به سرطان پستان نشان داد و پیشنهاد می‌‌‌کند که این پلی‌‌‌مورفیسم تک نوکلئوتیدی می‌‌‌تواند به عنوان یک بیومارکر جهت پیشگویی سرطان پستان مورد استفاده قرار گیرد.
سیده زهرا شیفته، دکتر احمد همتا،
دوره 26، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده

مقدمه: سرطان پستان یک بیماری به شدت هتروژن بوده. مولکول آنتی ژن 4 لنفوسیت T سایتوتوکسیک در مهار پاسخ سلول T و تنظیم پاسخ ایمنی نقش دارد. پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی در ژن CTLA4 می‌تواند بر بیان مولکول مذکور تأثیر بگذارد. هدف از این مطالعه بررسی پلی مورفیسم های rs4553808 و rs733618 ژن CTLA4 با خطر ابتلا به سرطان پستان است.
روش کار: در این مطالعه جهت بررسی پلی مورفیسم ها از خون محیطی 80 بیمار مبتلا به سرطان پستان و 80 فرد سالم ساکن استان مرکزی استخراج DNA انجام شد. سپس از تکنیک PCR-RFLP استفاده گردید. نتایج حاصل با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SNP Analyzer آنالیز گردید.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق (1396.25Ir.arakmu.rec.) در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک به تصویب رسیده است.
یافته‌ها: آنالیز آماری پلی مورفیسم rs4553808 هیچ افزایش خطر چشمگیری در بیماران با ژنوتیپ GG در مقایسه با گروه کنترل نشان نمی‌دهد (OR=2/013،CI=95% 1/721-2/353). همچنین آنالیز ژنوتیپ هتروزیگوت AG هیچ ارتباطی بین تنوع ژنتیکی و سرطان پستان نشان نداد (OR=1/204، CI=95% 0/604-2/402). ترکیب ژنوتیپ های AG+GG نیز هیچ ارتباط معنی داری نشان ندادند (OR=1/130،CI=95% 0/569-2/242). آنالیز آماری برای پلی مورفیسم rs733618 نشان دهنده‌ی خطر افزایش یافته برای سرطان پستان است. نتایج حاصل بیانگر این است که ژنوتیپ TC (OR=2/992، CI= 95% 1/280-1/998) ارتباط معناداری بین تنوع ژنتیکی و سرطان پستان را نشان می‌دهد. آنالیز ژنوتیپ‌های ترکیب‌شده CC و TC با خطر افزایش یافته برای سرطان پستان در مقایسه با ژنوتیپ TT مرتبط بود (OR=0/334, CI=95%; 0/143- 0/782, P=0.009). با توجه به اینکه توزیع ژنوتیپ‌های CC و TC بین دو گروه کنترل و بیمار معنی‌دار بود؛ بنابراین فراوانی ژنوتیپ TT نیز با همین میزان P=0.001 بین دو گروه کنترل و بیمار معنی‌دار است.
نتیجه‌گیری: ارتباط معنی‌داری میان ژنوتیپ‌های پلی‌مورفیسم rs733618 و سرطان پستان مشاهده شد. این در حالی بود که هیچ‌گونه ارتباط معنی‌داری میان ژنوتیپ‌های پلی‌مورفیسم rs4553808 و خطر ابتلا به سرطان پستان مشاهده نشد.

صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb