جستجو در مقالات منتشر شده


96 نتیجه برای درمان

ایرج کریمی، آزیتا سالاریان، زهره عنبری،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه: تمام افراد جامعه بایستی دسترسی برابر و یکسان به خدمات بهداشتی و درمانی لازم داشته باشند. هدف کلی این پژوهش تعیین چگونگی برخورداری عادلانه از خدمات بهداشتی و درمانی در 8 کشور منتخب و ارایه الگویی برای کشور ایران بود. روش کار: این پژوهش به صورت تطبیقی در 8 کشور انجام شد. جهت تعیین چارچوب تقسیم‌بندی جامعه پژوهش از روش تقسیم‌بندی جردن استفاده شد که در آن کشورها را در چهار گروه بر اساس نوع بیمه درمانی قرار می‌دهد و از هر گروه دو کشور انتخاب شدند. یافته‌های به دست آمده از هر کشور در جداول تطبیقی قرار گرفتند. برای ارایه الگوی نهایی از تکنیک دلفی طی دو مرحله استفاده شد. نتایج: تمامی کشورهای مورد مطالعه به منظور برخورداری عادلانه از خدمات بهداشتی و درمانی از استراتژی‌هایی چون پوشش همگانی بیمه، وجود بسته‌های تعریف شده خدمات بهداشتی درمانی، تعداد مناسب پرسنل پزشکی و پیراپزشکی، وجود پزشک خانواده و سیستم ارجاع به همراه سهم بالای بهداشت و درمان از تولید ناخالص ملی و‌ سرانه بالا برای بهداشت و درمان بهره برده‌اند؛ هم‌چنین پایین بودن سهم پرداخت‌های مستقیم توسط بیماران، گسترش تعهدات بیمه‌ای و بالاخره وجود سقف پرداخت در خدمات دارویی و درمانی بسیار کمک کننده بوده است. این سیاست‌ها به شکلی تدوین شده است که وضعیت درآمد افراد، در برخورداری از این خدمات تاثیر گذار نمی‌باشد. نتیجه گیری: برخورداری عادلانه از خدمات بهداشتی و درمانی در ایران مستلزم ایجاد نظام ملی بیمه درمان با هدف حذف بیمه‌گری موازی، پوشش بیمه‌ای کلیه خدمات ضروری پزشکی به خصوص مراقبت از سالمندان و بیماران مزمن روانی می‌باشد.
معصومه افشاری، حمید طاهر نشاط دوست، فاطمه بهرامی، حمید افشار،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی درمان رفتاری - فراشناختی برمیزان باورهای هراس بیماران زن مبتلا به هراس (پانیک) طراحی گردیده است. مواد و روش ها: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است. نمونه شامل24 بیمار زن با تشخیص اختلال هراس بودکه از میان 76 بیمار مبتلا به هراس مراجعه کننده به مراکز روان پزشکی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار داده شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه باورهای هراس گرینبرگ استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پی‌گیری توسط افراد تکمیل گردید. درمان رفتاری - فراشناختی طی هشت جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و گروه شاهد ضمن دریافت درمان‌های متداول پزشکی جهت درمان‌ روان‌شناختی در لیست انتظار قرار گرفت. یافته‌ها: بر اساس نتایج تحلیل کواریانس، میانگین نمرات باورهای هراس درگروه آزمایش به‌طور معنی‌داری نسبت به گروه شاهد کاهش پیداکرده است(05/0p<). نتیجه‌گیری: بیماران زنی که تحت درمان رفتاری- فراشناختی قرار گرفتند نمره باورهای هراس پایین‌تری نسبت به گروه شاهد داشتند. بنابراین، نتایج حاکی از این است که این درمان باعث کاهش باورهای هراس بیماران زن مبتلا می‌شود.
راضیه جواهری، حمید طاهر نشاط دوست، حسین مولوی، محمد زارع،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: ملاحظات روان شناختی می‌تواند به واسطه بهبود وضعیت جسمی، روانی و اجتماعی سهم به سزایی در ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع داشته باشد. هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی، رفتاری برکیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بود. مواد و روش‌ها: این پژوهش یک مطالعه مورد شاهدی با پیش آزمون، پس آزمون و پی‌گیری با گروه شاهد است. نمونه شامل 26 بیمار زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی با تشخیص متخصص مغز و اعصاب و الکتروانسفالوگرافی بود که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور مساوی در 2 گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع (QOLEE -89) استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پی‌گیری توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی، رفتاری مدیریت استرس طی 10 جلسه و به مدت 2 ماه در گروه آزمایش انجام گرفت. یافته‌ها: میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش به طور معنی‌داری نسبت به گروه شاهد افزایش پیدا کرد(05/0p<). نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی، رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بود.
مژگان حفیظی، ماهرخ دولتیان، عبدالحمید نقاش، فریبرز معطر، حمید علوی مجد،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و اهداف: واژینوز باکتریایی یکی از شایع‌ترین عفونت‌های زنان در سنین باروری است. اگر چه مترونیدازول به عنوان موثرترین دارو جهت درمان پیشنهاد می‌شود، اما با عوارض متعددی همراه است که ادامه درمان توسط بیماران را با مشکل مواجه می‌سازد؛ لذا نیاز به یافتن دارویی با عوراض جانبی کمتر احساس می‌شود. هدف از این مطالعه مقایسه اثر کرم واژینال میکوسین (ساخته شده از سیر) و ژل واژینال مترونیدازول در درمان بیماران مبتلا به واژینوز باکتریایی می‌باشد. مواد و روش‌ها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی است که برروی 100 نفر از زنان متاهل 44-18 ساله که عفونت واژینوز باکتریایی در آنها از طریق معیار بالینی آمسل تشخیص داده شده بود انجام شد. این افراد به صورت تصادفی به دو گروه 50 نفری تحت درمان با کرم واژینال میکوسین و ژل واژینال مترونیدازول تقسیم شدند. بیمارانی که دارای عفونت تریکومونایی یا کاندیدایی بودند از مطالعه خارج شدند، دوره درمان در هر گروه 7 روز بود. پس از گذشت 7-2 روز از تکمیل دوره درمان مجدداً معیارهای آمسل و شکایت بیماران کنترل شد و عوارض دارویی ثبت گردید. یافته‌ها: شکایات بیماران و معیار بالینی آمسل به طرز معنی‌داری پس از درمان با میکوسین و مترونیدازول کاهش نشان داد(05/0>p) به طوری که میزان بهبود بالینی در گروه میکوسین 80 درصد و در گروه مترونیدازول 70 درصد بود. نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد کرم واژینال میکوسین می‌تواند جایگزین مناسب برای ژل واژینال مترونیدازول در درمان واژینوز باکتریایی زنان به شمار آید.
سعید موسوی پور، محمود گلزاری ،
دوره 13، شماره 5 - ( 12-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: از نگاه قرآن خواب از آیات الهی است که دارای معنا و تعبیر است. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی تحلیل محتوای رؤیا از دیدگاه قرآن و روان شناسی مرور به عنوان روشی مناسب برای شناخت ویژگی های انسان و راهکاری برای درمان است. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی و تحلیل محتوا است. در ابتدا مجموعه کتب تفسیری و روان شناسی مرتبط با موضوع بررسی شدند. سپس 75 دانشجو دانشگاه علوم پزشکی اراک در مدت 5/6 ماه به طور روزانه یا هفتگی تعداد 5688 رؤیا را گزارش نمودند. رؤیاها با استفاده از روش تحلیل محتوا و آمار توصیفی شامل ارایه تعداد رؤیاها، سن، میانگین و فراوانی مؤلفه های گزارش شده تحلیل شدند. یافته ها: توجه به محتوای رؤیا و تعبیر مفاهیم آن هم برای شناخت ویژگی های انسانی حایز اهمیت بود و هم می تواند جنبه درمانی داشته باشند، همچنین محتوای رؤیاها در گزارش ارایه شده به ترتیب بیانگر وجود درصد بالایی از مؤلفه های اقوام (33/93 درصد)، دانشگاه و اساتید (33/89 درصد)، خانواده (88 درصد)، باورهای مذهبی (66/86 درصد)، دوستان (68 درصد)، کابوس (66/66 درصد)، بازگشت به گذشته (33/61 درصد)، رؤیای روشن (7/42 درصد) و روان رنجوری (33/41 درصد) بوده است. نتیجه گیری: از دیدگاه مفسران آیات الهی و نیز روان شناسان از مؤلفه های موجود در محتوای رؤیاها خواب های پریشان و یا تعبیر آنها می توان برای دست یافتن به ضمیر ناخودآگاه، شناخت بیشتر انسان و درمان بیماریهای روانی استفاده نمود؛ اما تفاوت این دو منظر در رؤیاهایی است که تحت عنوان "رؤیای صادقه" در قرآن و منابع اسلامی بر آن ها تأکید شده است و علم روان شناسی با آن آشنا نیست.
صدیقه مقسمی، سعیده ضیائی، زینب حیدری،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: فعالیت جنسی یکی از جنبه های بسیار مهم کیفیت زندگی است که عوامل متعددی بر آن موثر بوده و باعث اختلال آن می‌شوند. هدف این مطالعه مقایسه تاثیر دو رژیم متفاوت هورمون درمانی بر عملکرد جنسی زنان یائسه است. مواد و روش‎ها: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی است. 111 زن یائسه سالم که کنترااندیکاسیون قطعی هورمون درمانی نداشتند به دو گروه تقسیم شدند گروه یک روزانه 5/2 میلی‎گرم تیبولون (57 نفر) و گروه دو روزانه 625/0 میلی‎گرم استروژن کونژوگه همراه با 5/2 میلی‎گرم مدروکسی پروژسترون استات (54 نفر) به مدت شش ماه دریافت کردند. در شروع و شش ماه پس از درمان، نمونه خون به منظور تعیین سطح هورمون‎های جنسی گرفته شد و عملکرد جنسی با استفاده از شاخص عملکرد جنسی زنان (FSFI) بررسی شد. داده‎ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 تجزیه و تحلیل شدند. یافته‎ها: 45 زن در گروه تیبولون و 32 زن در گروه هورمون درمانی تا انتهای مطالعه مورد پیگیری قرار گرفتند. در مقایسه با شروع درمان، گروه تیبولون در همه شش حیطه FSFI بهبود یافت در حالی که در گروه هورمون درمانی از شش حیطه تنها دو حیطه لغزندگی و درد بهتر شد (05/0>p). افزایش میانگین نمره کل و نمره هر یک از حیطه‎های FSFI به جز حیطه رضایتمندی در گروه تیبولون نسبت به گروه هورمون درمانی به طور معنی‎دار بیشتر بود (05/0>p). در گروه تیبولون، سطح سرمی تستوسترون (003/0=p)، ایندکس تستوسترون آزاد (002/0=p) و ایندکس استرادیول آزاد (021/0=p) نسبت به قبل از درمان افزایش و سطح سرمی SHBG کاهش یافت(001/0>p). در گروه دو، نسبت به قبل از درمان SHBG به طور معنی‎دار افزایش یافت (001/0=p) و رژیم درمانی تیبولون بهتر از هورمون درمانی تحمل شد. نتیجه‎گیری: تیبولون در بهبود نمرات عملکرد جنسی زنان یائسه به خصوص میل، تهییج و ارگاسم، موثرتر از هورمون درمانی مرسوم است ضمن آن که عوارض جانبی آن قابل قبول‎تر است.
محمود کریمی، علیرضا حیدرنیا، فضل اله غفرانی پور،
دوره 14، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: خود درمانی از جمله مشکلات موجود در چرخه درمان بیماران می‌باشد و با ورود به مرحله سالمندی، مصرف دارو و میزان بروز عوارض جانبی آنها افزایش می‌یابد، پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل موثر بر مصرف خود سرانه داروها در سالمندان تحت پوشش مراکز شهری زرندیه با استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی انجام شده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی توصیفی می‌باشد که بر روی 180 نفر (95 نفر زن و 85 نفر مرد) از افراد بالای 60 سال زرندیه انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش‌نامه طراحی شده بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی شامل سازه‌های حساسیت، شدت، منافع، موانع درک شده و چک لیست عملکرد در خصوص مصرف خود سرانه دارو بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون‌های کای دو، تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: میزان شیوع خود درمانی در سالمندان 31درصد بود( زنان 33 درصد و مردان 29 درصد بود و از مهم‎ترین دلایل آن تجربه قبلی از بیماری و شناخت آن (61 درصد)، در دسترس بودن داروها (5/60 درصد)، نتیجه خوب خود درمانی‌های قبلی (7/56 درصد)بود. هم‎چنین اختلاف معنی‎داری در میزان آگاهی، حساسیت ، شدت، منافع و موانع درک شده افراد با سابقه یا بدون سابقه خود درمانی وجود داشت (001 /0>p). نتیجه گیری: با توجه به عوارض نامطلوب مصرف خودسرانه داروها و شیوع بالای خوددرمانی در میان سالمندان، طراحی یک برنامه آموزشی برای تغییر آگاهی و اعتقادات سالمندان در رابطه با خود درمانی توصیه می‎شود.
لیلا امیری فراهانی، طوبی حیدری، نسرین روزبهانی، مهتاب عطارها، نعیمه اکبری ترکستانی، رضا بخردی، ویدا سیانکی،
دوره 15، شماره 4 - ( 6-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: دیسمنوره یکی از مشکلات شایع زنان سنین باروری می باشد و علیرغم درمان‌های موجود، هنوز به عنوان یکی از مشکلات شایع در طب زنان است. از این رو این مطالعه با هدف تعیین تاثیر رایحه درمانی بر شدت درد دیسمنوره اولیه طراحی گردید. مواد و روش‌ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 108 دانشجوی مبتلا به دیسمنوره اولیه با شدت درد 2و3 براساس معیار چند بعدی گفتاری انجام شد. پس از تخصیص تصادفی، افراد ماساژ با روغن بادام، ماساژ تنها و ماساژ با مخلوط اسانس‌های روغنی اسطوخودوس و نعناع را روزانه از یک هفته قبل از شروع قاعدگی تا زمان وجود درد به مدت 2 سیکل دریافت کردند. افراد در طی سیکل صفر، یک و دو بیشترین شدت درد در طی روز اول، دوم و سوم را با توجه به مقیاس دیداری درد ثبت کردند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: تفاوت آماری معنی داری از نظر مجموع شدت دیسمنوره در روزهای 1، 2 و 3 قاعدگی بین سه گروه دیده شد (038/0p=) که این اختلاف مربوط به گروه ماساژ تنها و رایحه درمانی بود(014/0p=). همچنین تفاوت آماری معنی داری از نظر شدت درد در بین زمان‌های تحت بررسی در مطالعه (سیکل صفر، اول و دوم) دیده شد(002/0p=) که این اختلاف مربوط به مقایسه سیکل صفر و اول (016/0p=) و سیکل صفر و دوم (002/0p=) بود. نتیجه گیری: رایحه درمانی باعث کاهش شدت درد دیسمنوره اولیه می شود، با توجه به شیوع آن و ارزان و بی ضرر بودن اسانس‌های مورد بررسی، توصیه می شود جهت تخفیف کرامپ و دردهای قاعدگی بکار برده شود.
فریده دهقانی ، مجتبی میرزاده، علی بابایی،
دوره 16، شماره 7 - ( 7-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: اگزمای دست یک بیماری شایع است که اغلب نیاز به درمان طولانی مدت دارد . تاکنون چندین مطالعه در مورد اثربخشی دوکسپین موضعی در درمان درماتوزهای خارش دار صورت گرفته است.هدف از این مطالعه بررسی میزان اثربخشی پماد کلوبتازول 05/0 درصد و دوکسپین 5 درصد با کلوبتازول به تنهایی در درمان اگزمای دست می باشد.

  مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی 70 بیمار مبتلا به اگزمای متوسط تا شدید دست در طی سالهای 1390-91 انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تحت درمان با کلوبتازول و کرم دوکسپین 5 درصد و گروه کلوبتازول و دارونما تقسیم شدند. کیفیت درمان با استفاده از شاخص شدت اگزمای دست و شدت آنالوگ در ابتدای درمان و 8 روز بعد مورد ارزیابی قرار گرفت. آنالیز آماری به کمک نرم افزار SPSS 18.0 و آزمونهای تی مستقل و تی جفتی انجام شد.

  یافته ها: درنهایت 56 بیمار مطالعه را کامل کردند که 32 نفر مرد و 24 نفر زن بودند. کاهش شاخص شدت اگزمای دست و شدت آنالوگ در دو گروه درمان و دارونما پس از 8 روز از لحاظ آماری معنادار بود  ولی کاهش شاخصهای فوق بین دو گروه درمانی تفاوت معنی داری نداشت.

  نتیجه گیری: هرچند شواهدی وجود دارد کرم دوکسپین 5 درصد در کاهش علایم و نشانه های درماتیت ها موثر است، مطالعات محدودی صورت گرفته است. ما توصیه می کنیم در یک کارآزمایی بالینی وسیع تر اثربخشی این دارو در درمان اگزمای دست مورد ارزیابی قرار گیرد.


فاطمه دره، پارسا یوسفی، جواد جواهری، بابک عشرتی، زهرا امیری،
دوره 16، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده

 زمینه وهدف: تشخیص و درمان زودرس در پیشگیری از عقب ماندگی ذهنی در کم کاری تیروئید ضروری است. هدف از این مطالعه ارزیابی برنامه غربالگری کم کاری تیروئید نوزادی در استان مرکزی است.

مواد وروش ها: در این مطالعه توصیفی مقطعی از اطلاعات ثبت شده در مرکز بهداشت استان استفاده شده است. از سال 85 تا سال 91 ، 127112 نوزاد با اندازه‌گیری TSH سرم از پاشنه پا غربالگری شدند. نوزادان با TSHمساوی یابیشتر از 5میلی واحد درلیتر برای ارزیابی بیشتر فراخوان شدند و نوزادانی که کم کاری تیروئید در آنها ثابت شد تحت درمان قرار گرفتند.

یافته ها: از 127112 نوزاد که تحت غربالگری قرار گرفتند، 414 نوزاد مبتلا به کم کاری تیروئید (هم گذرا و هم دائمی) بودند. بروز بیماری 1 در307 در استان بود. میزان فراخوان 8/4درصد بود. در 4/94 درصد بیماران درمان قبل از 40 روزگی شروع شده بود. از سال دوم برنامه درصد پوشش 100 درصد بوده است.

نتیجه گیری: میزان بروز بیماری و فراخوان در استان بالاتر از سایر مطالعات در کشور و سایر کشورهاست. میانگین سن شروع درمان و درصد پوشش در استان مطلوب می‌باشد.


مریم باعزم، محمد رضا دارابی، سعید بابایی، رضا طالبی،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوارض شیمی درمانی مختل کردن عملکرد گنادها و متعاقبا ناباروری می باشد. مطالعه حاضر تاثیراستفاده از یک هورمون آزاد کننده گنادوتروپین را در جلوگیری از عواض ایجاد شده توسط بوسولفان در موش های نابالغ را مورد بررسی قرار داد.

مواد و روش ها: در این مطالعه مورد و شاهد لپرولید (8/3میلی گرم به ازای هر یک کیلوگرم وزن ) قبل یا بعد از دریافت بوسولفان(40 میلی گرم به ازای هر یک کیلوگرم وزن) به موش های نر نابالغ تزریق شد. حیوانات یک یا دو دوز لپرولید را بعد از دریافت بوسولفان دریافت کردند، بین هر تزریق 4 هفته فاصله وجود داشت. 6 هفته بعد از آخرین تزریق پارامترهای اسپرم شامل: تعداد اسپرم ها و تحرک آنها بر اساس شاخص های سازمان بهداشت جهانی مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته ها: در زمان بررسی، وزن بیضه ها در حیوانات دریافت کننده لپرولید افزایش یافت. در موش هایی که قبل از دریافت بوسولفان لپرولید دریافت کرده بودند درصد اسپرم ها با حرکت پیشرونده رو به جلو و اسپرم های ثابت به ترتیب افزایش و کاهش بافت(05/0&gep) اما بر حرکت غیر پیشرونده آنها تاثیری نداشت. در تحرک اسپرم در حیواناتی که بعد از دریافت بوسولفان لپرولید دریافت کرده بودند تغییری مشاهده نشد. تعداد اسپرم ها در موش هایی که قبل از دریافت بوسولفان لپرولید دریافت کرده بودند هم افزایش یافت ولی این افزایش تعداد به صورت معنی دار نبود(05/0&lep).

نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد استفاده از لپرولید قبل از شروع درمان باعث بهبود حرکت اسپرم ها در موش های نابالغ می گردد.


جمال فلاحتی، رحمت اله جدیدی، عبداله رشیدی،
دوره 16، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: باتوجه به اینکه کوریورتینیت توکسوپلاسموزمنجربه ازبین رفتن دید مرکزی،کدورت ویتره،دردچشم،ترس ازنورواشک ریزش میگردد، لذادرمان سریع آن بسیاراهمیت دارد.این مطالعه باهدف بررسی اثردرمانی تزریق داخل ویتره کلینداماسین درکوریورتینیت توکسوپلاسمایی ومقایسه آن بادرمان خوراکی رایج انجام شد.

 مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی جامعه هدف،کلیه بیماران مبتلابه کوریورتینیت توکسوپلاسمایی مراجعه کننده به کلینک چشم پزشکی بودندکه به طورتصادفی به دوگروه مداخله( (Aدرمان باتزریق داخل ویتره کلینداماسین وشاهد(B) درمان رایج (داروی خوراکی پریمیتامین/سولفادیازین/کلنیداماسین)تقسیم شدند.ابزارجمع آوری داده هاپرسشنامه وپرونده بیمار بود.حدت بینایی باچارت اسنلن وضخامت شبکیه بادستگاه توموگرافی لایه های شبکیه((OCT اندازه گیری ونتایج قبل وبعد ازدرمان بمدت یکسال ثبت شد.داده هاپس ازهمسان سازی سن وجنس بااستفاده ازنرم افزار16SPSS وآزمونهای توصیفی واستنباطی t-test تحلیل شد.

یافته ها: از 26 بیمارمبتلابه کوریورتینیت توکسوپلاسمایی،تعداد 16 نفر(5/61%)شهری و تعداد 10 نفر(5/38%)روستایی بودند.میانگین زمان بهبودی ضایعات بین گروه (A) و(B) متفاوت بود(=0/001 P). علاوه براینکه اختلاف آماری میزان بهبود حدت بینایی بین قبل وبعد ازدرمان درهردوگروه معناداربود،بین گروهها هم این میزان بهبود تفاوت داشت (<0/05 P).همچنین میانگین تغییرات اندازه ضخامت مرکزی ماکولاهرچندبین قبل و بعد از درمان درهردوگروه تفاوت داشت(=0/001 P)،ولی بین دوروش درمانی اختلاف آماری معناداری مشاهده نشد (=0/452 P).

نتیجه گیری: هرچند هردوروش درمانی(تزریق داخل ویتره کلنیداماسین ودارویی رایج خوراکی«پریمیتامین/سولفادیازین/ کلنیداماسین)دردرمان کوریورتینیت موثرهستند ولی روش تزریقی به لحاظ کوتاه تربودن زمان بهبودی ضایعات،افزایش بیشترحدت بینایی نسبت به روش مشابه جایگزین مناسبتری است.


پارسا یوسفی چایجان، مهدیه السادات غفاری، حسن طاهر احمدی، لیلا فرج زاده، اعظم زمانیان،
دوره 17، شماره 4 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: متخصصین اطفال با تب و افزایش دمای بدن و اضطراب ناشی از آن در والدین مواجه هستند و راهکارهای متعددی را در مواجهه با تب به کار می‌گیرند. موضوعی که در سال‌های اخیر در درمان تب مورد توجه قرار گرفته است استفاده از دوزهای آلترناتیو استامینوفن - ایبوپروفن می‌باشد. علیرغم این که این روش به طور شایع استفاده می‌شود ولی مطالعات کافی در زمینه کارایی آن وجود ندارد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور تصادفی بود. تعداد 240 کودک در رده سنی 6 ماه تا 12 سال مبتلا به گاستروانتریت در این پژوهش شرکت کردند. کودکان در سه گروه تقسیم شدند. گروه اول استامینوفن دریافت نموده، گروه دوم ایبوپروفن و گروه سوم استامینوفن و ایبوپروفن را به صورت یکی در میان (آلترناتیو) دریافت نمود.

یافته‌ها: 112 از تعداد 240 کودک، نفر(66/46 درصد) دختر و 128 نفر (33/53 درصد) پسر بودند. میانگین زمان کاهش تب در گروه اول 07/2، گروه دوم 82/1 و در گروه سوم 87/1 روز بود. میانگین دوز مورد استفاده داروها در گروه اول 9 دوز، گروه دوم 17/8 دوز و در گروه سوم 13/7 دوز بود. گروه اول کمترین تأثیر را نسبت به دو گروه دیگر داشت.

نتیجه‌گیری: رژیم‌ درمانی آلترناتیو استامینوفن - ایبوپروفن در کاهش تب در کودکان رده سنی 6 ماه تا 12 سال مؤثرتر از تک درمانی هر دو آنها می‌باشد.


بابک عشرتی، مریم شکیبا، علی خورشیدی، علی اکبر معبودی، حبیب اله رحیمی،
دوره 17، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، مقایسه روش انسولین درمانی با درمان دارویی خوراکی در زنان باردار مبتلا به دیابت حاملگی با استفاده از پزشکی مبتنی بر شواهد انجام شد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع ثانویه با انتخاب یک مطالعه مروری جامع در پایگاه کوکران، محاسبه شاخص‌های Number needed to treat (NNT) بر اساس پیامدهای؛ سزارین، ماکروزومی، وزن بیش از صدک 90، Operative vaginal delivery، زایمان القا شده، خونریزی پس از زایمان و دیستوشی شانه و number needed to harm(NNH)، با رخداد پیامدهای هایپوگلایسمی نوزاد، بستری در NICU و دیسترس تنفسی انجام شد. شاخص Likelihood of helps vs harm(LLH) نیز با پیامدهای ماکروزومی و هایپوگلایسمی نوزاد تعیین و با روش Wilson score آزمون گردید.

یافته‌ها: شاخص NNT برای پیامدهای ذکر شده در بالا به ترتیب 3، 14-، 5-، 16، 3-، 31 و 32 به دست آمد که تنها در مورد سزارین معنی‌دار بود. هم‌چنین NNH محاسبه شده برای عوارض مورد نظر به ترتیب عبارت است از؛ 6، 15 و17- ، که تنها هایپوگلایسمی نوزاد معنی‌دار بود(05/0>p). مقدار LHH به دست آمده 43/0- بود.

نتیجه‌گیری: با در نظر گرفتن LHH به دست آمده، فواید درمان دیابت حاملگی با انسولین نسبت به متفورمین بیشتر می‌باشد. ولی به دلایل پایین بودن حجم نمونه، عدم سنجش موارد هیپوگلایسمی مادر به عنوان عوارض تزریق انسولین و نوع پیامدهای انتخابی، این یافته را نمی‌توان با قطعیت بیان کرد.


عباس صارمی، علیرضا بهرامی، مهری جمیلیان، پرستو معظمی گودرزی،
دوره 17، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: سندروم تخمدان پلی‌کیستیک یک اختلال هورمونی پیچیده است که سیستم‌های متابولیکی و تولید مثلی را متاثر می‌سازد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین پیلاتس بر سطح هورمون آنتی مولرین و عوامل خطرساز قلبی و متابولیکی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی‌کیستیک می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، 20 زن مبتلا به سندروم تخمدان پلی‌کیستیک (29/4±16/28 سال) به طور تصادفی به گروه‌های تمرین پیلاتس (10 نفر) و کنترل (10 نفر) اختصاص داده شدند. گروه تمرین در یک برنامه فزاینده حرکات پیلاتس شرکت نمودند، (سه روز در هفته) در حالی که به گروه کنترل آموزش داده شد در طول دوره 8 هفته‌ای تحقیق سطح فعالیت‌های معمول خود را حفظ نمایند. سطوح سرمی هورمون آنتی مولرین، ترکیب بدنی و شاخص‌های متابولیکی قبل و بعد از دوره تمرین ارزیابی شد.

یافته‌ها: بعد از 8 هفته تمرین پیلاتس شاخص مقاومت به انسولین، کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی پایین، تری گلیسرید و چربی شکمی به طور معنی‌دار کاهش یافت(05/0p<). به علاوه، مقادیر هورمون آنتی مولرین در پاسخ به تمرین هوازی به طور معنی‌دار کاهش یافت(05/0p<).

نتیجه‌گیری: این نتایج پیشنهاد می‌کند که تمرین پیلاتس می‌تواند اثرات مطلوبی بر شاخص‌های متابولیکی و ذخیره تخمدانی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی‌کیستیک داشته باشد


نرگس زمانی، مهران فرهادی، حمیدرضا جمیلیان، مجتبی حبیبی،
دوره 17، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: تکانش‌گری هسته اصلی بسیاری از آسیب‌های اجتماعی می‌باشد، لذا هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی با تکیه بر مولفه‌‌‌‌‌های تحمل پریشانی و نظم بخشی هیجانی بر رفتارهای تکانشی و خشم‌های انفجاری بود.

مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر پژوهشی نیمه تجربی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می‌باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران زن مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی امیرکبیر شهر اراک بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 32 بیمار بود که تشخیص رفتارهای تکانشی و خشم‌های انفجاری را به تشخیص روان‌پزشک مرکز دریافت نمودند که این افراد به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. این بیماران با استفاده از مصاحبه تشخیصی ساختار یافته براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی، مقیاس تکانش‌گری بارات، مقیاس تحمل پریشانی و مقیاس دشواری تنظیم هیجانی در مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد بررسی قرارگرفتند. سپس گروه آزمایش در 8 جلسه (2-30/2ساعته) تحت رفتاردرمانی دیالکتیک قرار گرفتند و به گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل بعد از اجرای رفتاردرمانی دیالکتیکی با تکیه بر مولفه‌‌‌‌‌های تحمل پریشانی و نظم بخشی هیجانی در متغیرهای رفتارهای تکانشی و خشم‌های انفجاری تفاوت معنی‌داری وجود دارد(01/0p<).

نتیجه‌گیری: مولفه‌های تحمل ‌پریشانی و نظم‌بخشی ‌هیجانی در رفتاردرمانی ‌دیالکتیکی در کاهش خشم‌های انفجاری و رفتارهای‌ تکانشی موثر است.


فرزاد زمانی، حبیب سهیلی، حمیدرضا جمیلیان، ندا صالح جعفری، محمد رفیعی، امین تمیزی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: رینیت آلرژیک از جمله شایع‌ترین بیماری‌ها است که تقریبا در 20 درصد مردم بروز می‌کند. علائم اصلی بیماری شامل عطسه، آبریزش بینی، انسداد بینی و خارش بینی یا حلق می‌باشند. به نظر می‌رسد ضد افسردگی‌های سه حلقه‌ای که دارای خاصیت بلوک گیرنده‌های هیستامینی می‌باشند، می‌توانند به عنوان درمانی موثر در درمان این بیماری مطرح شوند.

مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی 84 بیمار مبتلا به رینیت آلرژیک فصلی وراد مطالعه شده و به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. در گروه اول بیماران 2 هفته سیترزین و در گروه دوم 2 هفته دوکسپین دریافت کردند. بعد از اتمام درمان بیماران از نظر میزان آبریزش بینی، خارش بینی، عطسه واحتقان بینی مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافتهها: در این مطالعه مشخص شد که امتیاز بالینی بیماران دو گروه بعد از دریافت 2 هفته درمان تفاوت معنی‌داری با یکدیگر ندارد(P=0.261). تنها علامتی متاثر از نوع درمان در بین دو گروه اختلاف معنی‌داری داشت میزان عطسه بعد از دو هفته بود(P=0.005).

نتیجهگیری: به نظر می‌رسد تفاوت زیادی بین استفاده از سیتیریزین و دوکسپین در درمان علائم ناشی از رینیت آلرژیک فصلی وجود ندارد. توصیه می‌شود در مطالعات آینده از داروهای ضد افسردگی با خاصیت قوی‌تر بلوک کنندگی گیرنده‌های هیستامینی و بر روی جمعیت با حجم نمونه بیشتر انجام شوند.

واژگان کلیدی: درمان، رینیت آلرژیک، دوکسپین، سیتیریزین


نرگس زمانی، مجتبی حبیبی، محمد درویشی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی در رأس فهرست بیماری‌های روانی قرار دارد که حدود 25 درصد مراجعین به مراکز بهداشتی در جهان را به خود اختصاص می‌دهند و تاکنون شیوه‌های مختلفی برای درمان آن ارایه شده است. لذا، هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی در مقایسه با گروه‌ درمانی شناختی رفتاری در کاهش افسردگی مادران کودکان معلول بود.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر، پژوهشی نیمه تجربی با گروه آزمایش و کنترل می‌باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران بیماران مراجعه کننده به مراکز جسمی حرکتی، کار درمانی، فیزیوتراپی بود که علائم افسردگی را داشتند. با روش نمونه‌گیری در دسترس در هر گروه تعداد 8 بیمار انتخاب شدند. ابزار اندازه‌گیری شامل مصاحبه بالینی ساخت دار برای اختلال‌های محور یک بر اساس DSM-IV و فرم بازبینی شده پرسش‌نامه افسردگی بک بود. گروه آزمایش رفتار درمانی دیالکتیک و رفتاردرمانی-شناختی طی 2ماه (8 جلسه 2 تا 5/2 ساعته) تحت آموزش قرار گرفتند، در حالی که در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله‌ای را دریافت نکردند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین میانگین‌های نمرات افسردگی گروه آزمایشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و گروه درمانی شناختی با گروه کنترل تفاوت معنی‌داری وجود دارد(001/0>p). هم‌چنین بین میانگین‌های نمرات افسردگی گروه آزمایشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و گروه درمانی شناختی تفاوت معنی‌داری وجود دارد(001/0>p).

نتیجه‌گیری: در حوزه درمان و زمینه کار با افراد افسرده و افرادی که در حالت بحران به سر می‌برند، رفتاردرمانی دیالکتیکی و رفتاردرمانی شناختی با توجه به ماهیت آن، بسیار کارا و نوید بخش به نظر می‌رسد.


جمال عاشوری،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: «فراشناخت درمانی» و «طرحواره درمانی» دو روش مهم درمان اختلال‌های روانی به ویژه درمان اضطراب و افسردگی هستند. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و طرحواره درمانی در کاهش علائم اضطراب و افسردگی دانشجویان پرستاری و مامایی انجام شد.

مواد و روش‌ها: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی‌گیری 2 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دختر دانشکده پرستاری و مامایی مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی مشهد بود. در مجموع 60 دانشجوی مبتلا به اضطراب و افسردگی با روش نمونه‌گیری در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گروه‌های آزمایش در 10 جلسه 70 دقیقه‌ای روش‌های فراشناخت درمانی و طرحواره درمانی را آموزش دیدند. همه گروه‌ها پرسش‌نامه‌های اضطراب کتل و افسردگی بک را تکمیل کردند. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 و با روش کوواریانس چند متغیره (مانکووا) تحلیل شدند.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد در مرحله پس آزمون، طرحواره درمانی برخلاف فراشناخت درمانی باعث کاهش معنی‌دار علائم اضطراب و افسردگی شده است. اما در مرحله پی‌گیری هر دو روش طرحواره درمانی و فراشناخت درمانی به طور معنی‌داری باعث کاهش اضطراب و افسردگی شده‌اند و در مرحله پی‌گیری تفاوت معنی‌داری بین دو روش وجود نداشت(05/0>p).

نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد گرچه تاثیر طرحواره درمانی زودتر از فراشناخت درمانی نمود می‌یابد، اما در بلندمدت تفاوت معنی‌داری میان این دو روش درمانی وجود ندارد. بنابراین مشاوران و درمان‌گران برای کاهش علائم اضطراب و افسردگی می‌توانند از فراشناخت درمانی و طرحواره درمانی استفاده کنند.


زهرا کریمی، احمد علیپور، طیبه محتشمی،
دوره 18، شماره 3 - ( 3-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم قبل از قاعدگی (PMS)، مجموعه‏ای از نشانه‏های تکرارشونده فیزیکی و روان‏شناختی است که در فاز لوتئال چرخه قاعدگی رخ می‏دهد و با شروع قاعدگی برطرف می‏شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر کلسیم درمانی با ویتامینD و رفتار درمانی شناختی بر مولفه‏های علایم سندرم قبل از قاعدگی در زنان مبتلا به این اختلال است.

مواد و روش‏ها: این مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل 250 زن کارمند دانشگاه‏های شهر تهران در سال تحصیلی93-92 بود. پرسش‏نامه سنجش علایم سندرم قبل از قاعدگی (PSST) به عنوان ابزار ارزش‏یابی به کار برده شد. داده‏ها پس از جمع‏آوری از طریق شاخص‏های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت(p<0.05).

یافته‏ها: کمترین سن اعضای نمونه 24 سال بود، 5/52 درصد از اعضای نمونه دارای تحصیلات کارشناسی ارشد بودند و60 درصد مجرد بودند. روش درمانی شناختی-رفتاری و کلسیم درمانی و ویتامین D در بهبود مولفه‏های علایم سندرم قبل از قاعدگی در سطح p<0.05 معنی‏دار بود.

نتیجه‏گیری: تلفیق رفتار درمانی- شناختی و مکمل کلسیم و ویتامین D در بهبود مولفه‏های علایم سندرم قبل از قاعدگی به طور معنی‏داری موثر است و کاربرد این روش‏ها توسط مشاورین و متخصصین زنان توصیه می‏شود.



صفحه 2 از 5     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb