جستجو در مقالات منتشر شده


28 نتیجه برای رضی

مرضیه اکبرزاده، محبوبه خورسندی،
دوره 2، شماره 6 - ( بهار 1378 )
چکیده

به منظور بررسی عوامل موثر در بروز حاملگی ناخواسته، پژوهشی توصیفی در سطح شهر اراک و روستاهای تابعه انجام شد و از کل 761 حاملگی، 235 مورد در سطح روستا بود که 132 مورد از این حاملگی ها (56/2%) ناخواسته بود. نتایج تحقیق نشان داد که بین وضعیت اقتصادی - اجتماعی، تحصیلات و تعداد فرزندان با حاملگی ناخواسته ارتباط معنی دار می باشد. (P<0.001) رایج ترین روش در جامعه ی روستایی قرص (53/7%) بوده است. بین نوع روش با حاملگی ناخواسته ارتباط معنی دار نشان داده شد. (p<0.001) مهم ترین منبع کسب اطلاعات در جامعه ی روستایی خانه بهداشت بوده است. بین مدت زمان استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری و حاملگی ناخواسته ارتباط معنی دار وجود دارد. (p<0.001) بیشترین علت عدم استفاده از وسایل پیشگیری ترس از عوارض 34/5% و نامرتب بودن خوردن قرص و فراموشی 25/8% ، مخافت همسر 24/4% می باشد.

سوسن معرفتی، مرضیه قاضی سعیدی،
دوره 3، شماره 3 - ( پائیز 1379 )
چکیده

عفونت ادراری شایع ترین بیماری دستگاه ادراری تناسلی در کودکان می باشد. اصطلاح UTI  شامل طیف وسیعی از علایم بالینی می باشد که کشت ادرار مثبت یافته مشترک آنها است. در این مطالعه نتایج کشت ادرار آنتی بیوگرام 101 مورد کودک 0 تا 12 ساله مورد بررسی قرار گرفت. در کلیه موارد شمارش میکروارگانیسم بالای 100.000 کشت مثبت تلقی گردید. در کودکان دچار UTI ، 76 مورد دختر (25%) و 25 مورد پسر (24/7%) بودند. شایع ترین میکروارگانیسم به دست آمده بر اساس نتایج کشت Ecoli 87 مورد (86/1%) بوده است. کلبسیلا 4 مورد (3/9%)، استافیلوکوک 4 مورد (3/9%)، انتروباکتر 4 مورد (2/9%)، پروتئوس و استرپتوکوک هرکدام یک مورد و در یک نمونه نیز رشد همزمان چند میکروب با آنالیز فعال ادراری گزارش شد. بر اساس جنس نیز شایع ترین میکروارگانیسم در دخترها Ecoli 90%  سپس استافیلوکوک 4 مورد بوده است، در پسرها نیز Ecoli با 17 مورد 68% شایع ترین جرم مسئول گزارش شده است. حساسیت آنتی بیوتیکی بدست آمده در مورد Ecoli 72% به کوتریموکسازول 76% به آمپی سیلین مقاومت وجود داشت و حساسیت به جنتامایسین نالیدیکسیک اسید و نیترو فورانتوئین به ترتیب عبارتند از: 90% ، 95%، 96%، با توجه به نتایج به دست امده بنظر میرسد در شروع درمان UTI  در بیماران سرپایی که هنوز جواب کشت آنها در دسترس نمی باشد استفاده از نالیدیکسیک اسید و نیتروفورانتوئین به داروهای کوتریموکسازول و آمپی سیلین ارجح می باشند.
 

دكتر نیره قمیان، دكتر مرضیه لطف‌علیزاده،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: تشخیص خانم‌هایی که در ریسک بیشتری از نظر سزارین هستند در ساعت‌های اولیه شروع مرحله فعال زایمان از اهمیت به سزایی برخوردار است زیرا با انجام اقدامات لازم جهت تسریع زایمان از افزایش مرگ و میر و عوارض مادر به علت سزارین‌های تأخیری پیش‌گیری خواهد شد. این مطالعه به هدف تعیین ارتباط اتساع دهانه رحم و نزول جنین طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان با روش زایمان در زنان اول‌زا دارای نوزاد ترم صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه در مدت 8 ماه از مرداد 83 لغایت اسفند 83 بر روی 216 خانم حامله اول‌زا با حاملگی ترم و نمایش سری و جنین تک قلو که در مرحله فعال زایمان خود به خودی بوده و به بیمارستان امام‌رضا(ع) مشهد مراجعه نموده بودند، صورت گرفت. میزان تغییر در اتساع دهانه رحم و نزول جنین در طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان مورد بررسی قرار گرفت و برحسب روش زایمان بیماران به دو گروه زایمان واژینال و سزارین تقسیم شدند. فقط سزارین هایی که به دلیل اختلالات تعویقی یا توقفی زایمان صورت گرفته بودند مورد بررسی قرار گرفتند. یافته‌ها توسط آزمون‌های تی، آنالیز واریانس یک طرفه و مربع کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: در زنانی که میزان تغییر در اتساع دهانه رحم آنها طی 2 ساعت اول پس از شروع مرحله فعال زایمان بیشتر بود، احتمال سزارین کمتر بود (001/0p<). هم‌چنین در مواردی که میزان نزول جنین در طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان بیشتر بود میزان سزارین کمتر بود (001/0p<). بین وضعیت پرده‌ها در شروع مرحله فعال زایمان و روش زایمان ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت، اما بین نیاز به تقویت زایمان با اکسی توسین و روش زایمان ارتباط آماری معنی داری وجود داشت (001/0p<). نتیجه‌گیری: با بررسی میزان تغییر اتساع دهانه رحم و نزول جنین در طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان می‌توان تا حدود زیادی پیش‌بینی نمود که کدام‌یک از زنان اول‌زا با حاملگی ترم، زایمان واژینال خواهند نمود.
مریم حضرتی، مرضیه حسینی، طاهره دژبخش، سیدعلیرضا تقوی، عبدالرضا رجایی فرد،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: سندرم روده تحریک پذیر شایع‌ترین اختلال عملکرد روده است. شواهد موجود نشان می‌دهند که اضطراب موجب وخیم‌تر شدن وضعیت بیمار می‌گردد. لذا هدف از انجام این پژوهش تعیین تأثیر آرام‌سازی بنسون بر میزان اضطراب و شدت کل علائم گوارشی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود. روش کار: در یک کارآزمایی بالینی، 30 بیمار مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه کنترل تحت دارو درمانی و گروه آزمایش تحت درمان ترکیبی دارو درمانی و آرام‌سازی به مدت سه ماه قرار گرفتند. میزان اضطراب و شدت کل علائم گوارشی دو هفته قبل از مداخله، یک هفته و سه ماه پس از آن در دو گروه اندازه‌گیری و مقایسه گردید. هم‌چنین از بیماران خواسته شد تا شش علامت شایع گوارشی را روزانه به مدت 13 هفته یادداشت نمایند. سپس در پایان هر هفته شدت هر یک از علایم گوارشی در دو گروه اندازه‌گیری و مقایسه گردید. اطلاعات توسط آزمون های آماری مربع کای، من ویتنی یو و ویلکاکسون تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میانگین اضطراب موقعیتی و شخصیتی در دو گروه، دو هفته قبل و یک هفته پس از مداخله اختلاف آماری معنی‌داری را نشان نداد، در حالی که سه ماه پس از مداخله به طور معنی‌داری متفاوت بود. شدت کل علائم گوارشی دو هفته قبل از مداخله در گروه آزمایش نسبت به کنترل به طور معنی‌داری بیشتر بود، اما یک هفته پس از درمان اختلاف آماری معنی‌داری بین دو گروه مشاهده نگردید، در حالی که سه ماه بعد اختلاف به طور معنی‌داری متفاوت بود (گروه کنترل علائم شدیدتری نسبت به گروه آزمایش داشت). مقایسه 6 علامت شایع گوارشی بر اساس خود گزارش دهی روزانه به طور هفتگی به مدت 13 هفته نشان می‌دهد درد شکم، نفخ شکم، آروغ زدن و نفخ معده در گروه آزمایش به طور معنی‌داری نسبت به گروه کنترل کمتر بوده، در حالی که از نظر اسهال و یبوست در دو گروه تفاوت معنی‌داری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: انجام آرام‌سازی بنسون در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر حداقل برای مدت سه ماه اضطراب موقعیتی و شخصیتی فرد را به طور قابل ملاحظه‌ای کاهش داده و هم‌چنین از شدت علائم گوارشی به طور معنی‌داری می‌کاهد.
جمال فلاحتی، مرضیه نور بخش، رحمت اله جدیدی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه: نزدیک بینی (میوپی) شایع‌ترین عیب انکساری است و نزدیک بینی دژنراتیو یکی از 5 علل کوری در جهان است. هدف این مطالعه بررسی نزدیک بینی دژنراتیو و عوامل خطر همراه با آن می‌باشد. روش کار: در این مطالعه تحلیلی- مقطعی ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسش‌نامه بود و از دستگاه اتورفرکشن برای تعیین درجه میوپی استفاده شد. شرط ورود به مطالعه سن بالای 10 سال، بیماری میوپ یا میوپیک آستیگمات، مدیای شفاف (در حد معاینه فوندوس) و عدم وجود بیماری چشمی شبکیه‌ای دژنراتیو وابسته به سن بود. نتایج: 100 نفر در مطالعه شرکت کردند. 51 درصد از کل افراد دچار نزدیک بینی دژنراتیو بودند. نئوواسکولاریزاسیون کوروئید در 65/17 درصد بیماران دیده شد. بین فشار خون، دیابت و گلوکوم با نزدیک بینی دژنراتیو و ساده اختلاف معنی‌داری وجود داشت(001/0p<) ولی بین کاتاراکت و میوپی این اختلاف مشاهده نشد. ضریب همبستگی بین فشار خون و دیابت با نزدیک بینی دژنراتیو به ترتیب 28/0 و 22/0 بود. این همبستگی در مورد گلوکوم بسیار کوچک بود. بیشترین ضریب همبستگی بین کرسنت میوپیک و فشار خون بود(295/0=r). در تمامی موارد بین دیابت و عوارض نزدیک بینی ضریب همبستگی مثبت بود ولی تمام این همبستگی‌ها زیر 4/0 بود. نتیجه گیری: اکثریت بیماران نزدیک بین از نوع دژنراتیو بودند. فشار خون و دیابت شایع‌ترین بیماری همراه بود. با توجه به ضریب همبستگی بین فشار خون با نزدیک بینی، لزوم کنترل فشار خون و دیابت جهت جلوگیری از عوارض شبکیه‌ای تاکید می‌شود و جهت جلوگیری از عوارض شبکیه‌ای نزدیک بینی دژنراتیو باید گلوکوم را نیز کنترل کرد.
مرضیه اکبرزاده، بتول بنیاد پور، دکتر کیوان پاک شیر، دکتر عبدالعلی محقق زاده،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: واژینیت کاندیدایی دومین علت شایع عفونت مجاری تناسلی در زنان است که اغلب به وسیله قارچ کاندیدا آلبیکانس ایجاد می‎شود. این مطالعه با هدف تعیین علایم بالینی و ارتباط آن با انواع گونه‎های کاندیدا در مبتلایان به واژینیت کاندیدایی در زنان مراجعه کننده به درمانگاه‎های دانشگاه علوم پزشکی شیراز طرح‎ریزی شده است. مواد و روش‎ها: در یک مطالعه تحلیلی و در طول مدت 7 ماه نمونه‎گیری، با ارزیابی شرح حال 1100 مراجعه کننده، 450 بیمار با شکایت مرتبط با عفونت‎های تناسلی شناسایی و از 280 نفر از این افراد بر اساس شرح حال و ویژگی‎های ترشحات، نمونه‎گیری انجام گردید و 105 بیمار مبتلا به عفونت کاندیدایی تشخیص داده شد. تفکیک گونه‎ها بر اساس آزمایش لوله زایا و تست کلامیدوسپور صورت گرفت. یافته‎ها: میزان خارش دستگاه تناسلی در 8/ 43 درصد موارد شدید بود. ترشحات سفید دستگاه تناسلی بیش از سایر علایم ( 6/88 درصد) رویت شد. در نمونه‎های کشت منفی کاندیدا نیز 23 درصد خارش شدید و 8/80 درصد ترشح سفید و 5/43 درصد سوزش گزارش گردید. کاندیدا آلبیکانس 70 درصد نمونه‎ها را به خود اختصاص داد. در 3/54 درصد از محیط های کورن میل آگار، کلامیدوسپور مشاهده گردید. تعداد کلنی در 5/49 درصد از کل نمونه‎ها بین 51 تا 500 عدد بود. بین روش‎های پیش‎گیری از حاملگی و شدت خارش و سایر علایم با تعداد کلنی نمونه‎های مورد آزمایش، ارتباط معنی‎داری وجود نداشت. نتیجه گیری: به دلیل عدم تشخیص قطعی بیماری بر اساس علایم بالینی همچنین تداوم و مقاومت گونه‎های قارچی، استفاده از کشت قارچ به عنوان یک روش تشخیصی استاندارد توصیه می‎شود.
اسماعیل مشیری، مرضیه نوربخش، مهدیه السادات غفاری، محمدرضا شفیعی،
دوره 14، شماره 5 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: از دیدگاه مدیریتی، رضایتمندی بیمار از مراقبت‌های تشخیصی، درمانی و بازتوانی به دلایل متعددی مهم می باشد. این مطالعه با هدف بررسی میزان رضایتمندی مراجعین به اورژانس های بیمارستان‌های اراک طراحی شده است. مواد و روش ها: این مطالعه یک مطالعه مقطعی (توصیفی- تحلیلی) است. ابزار مطالعه، پرسشنامه است. نمونه گیری به روش تصادفی به تفکیک بیمارستان‌ها صورت گرفت. جهت آنالیز اطلاعات از نرم افزار آماری SPSS و آزمون‌های مرتبط استفاده گردید. یافته ها: در نگرش کلی در مرحله اول 9/72 درصد از بیماران رضایت داشتند که این رضایت در مرحله دوم به 3/73 درصد رسید. رضایت از محیط فیزیکی از 2/86 در مرحله اول به 4/87 درصد در مرحله دوم، وضعیت بهداشت اورژانس از 9/85 به 1/84 درصد، سرعت و دقت کادر درمانی در اورژانس از 6/69 به 7/69 درصد، نحوه برخورد نگهبان و کادر درمانی از 2/60 به 7/61 درصد، نحوه اطلاع رسانی در اورژانس از 1/23 به 6/25 درصد، امکانات رفاهی از 1/60 به 9/70 درصد، وضعیت دسترسی به دارو از 4/66 به 9/67 درصد، وضعیت ترخیص و هزینه‎های اورژانس از 6/51 به 9/50 درصد و رعایت مسائل شرعی در اورژانس از 6/86 به 1/88 درصد رسیده است. نتیجه گیری: رضایت بیماران از نحوه خدمت رسانی در اورژانس در مجموع در سطح نسبتأ مطلوبی قرار داشته و اکثر نارضایتی ها به موارد زیر مربوط می شود: هزینه های پرداخت شده، وضعیت دارو، مشکلات فرآیندی، نحوه برخورد با بیمار و همراه، امکانات رفاهی، زمان‌های انتظار و عدم اطلاع رسانی.
محمود کریمی، علی منتطری، مرضیه عربان،
دوره 14، شماره 7 - ( ویژه نامه بروسلوز 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بروسلوز یکی از شایع‎ترین بیماری‎های مشترک بین انسان و دام با انتشار جهانی است. این بیماری در بسیاری از کشورهای توسعه یافته کاهش چشم‎گیری داشته اما در کشورهای در حال توسعه هنوز شایع می باشد. هدف اصلی این مطالعه تعیین تاثیر مداخله آموزشی با استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی بر توانمندسازی مادران روستایی زرندیه در پیش‎گیری از بروسلوز است. مواد و روش‎ها: این مطالعه نیمه تجربی از نوع قبل و بعد می‎باشد. 141 نفر از زنان متأهل روستایی به روش تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمون و کنترل تخصیص یافته و گروه آزمون در برنامه آموزشی طراحی شده بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی شرکت کردند. داده‎ها با استفاده از پرسش‎نامه محقق ساخته، جمع‎آوری گردید و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 تجزیه و تحلیل شد. یافته‎ها: قبل از مداخله آموزشی تفاوت معنی‎دار در متغیرهای دموگرافیک، میانگین نمره آگاهی، عملکرد و اجزاء مدل اعتقاد بهداشتی در دو گروه وجود نداشت، اما بعد از مداخله آموزشی، میانگین نمرات متغیرهای مورد بررسی در گروه آزمون افزایش معنی‎داری یافت و بین دو گروه آزمون و کنترل اختلاف معنی‎داری پیدا شد(001/0>p). نتیجه گیری: برنامه آموزشی طراحی شده بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی در توانمند سازی، بهبود باورها و عملکرد مادران در خصوص پیش‎گیری از بروسلوز موثر می‎باشد. بنابراین نتایج این مطالعه می‎تواند به عنوان چارچوبی در طراحی برنامه‎های پیش‎گیری از بیماری‎های مشترک انسان و دام مورد استفاده قرار گیرد.
هادی پیری دوگاهه، زهرا ولی نژاد، فرهاد پورفرضی،
دوره 14، شماره 7 - ( ویژه نامه بروسلوز 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بروسلوز انسانی در بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران، یک مشکل اساسی بهداشت جامعه می‎باشد. ابداع روش‎های جدید تشخیصی که دارای حساسیت بالایی بوده و خطر عفونت در پرسنل آزمایشگاه را به حداقل برساند، از اهمیت زیادی برخوردارمی‎باشد. از جمله روش‎هایی که این مزایا را دارد، واکنش زنجیره‎ای پلیمراز (PCR) است. با وجود این کارایی PCR تا حد زیادی به روش‎های استخراج DNA وابسته می‎باشد. ما در این مطالعه، کارایی سه روش مختلف استخراج DNA باکتری بروسلا در سرم را مورد بررسی قرار داده ایم. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، ابتدا از باکتری بروسلا، سوسپانسیون میکروبی در سرم فیزیولوژی تهیه گردید که معادل کدورت نیم مک فارلند بود. نمونه‎های سرم انسان به طور مصنوعی با غلظت‎های مشخصی از باکتری بروسلا تلقیح شدند. با سه روش متفاوت،DNA استخراج شد و با PCRاختصاصی جنس بروسلا مورد آزمایش قرار گرفت. یافته‎ها: یافته‎های ما نشان داد که پروتکل کیت سیناژن در مقایسه با دو روش دیگر در رقت‎های پایین‎تری از DNA بروسلا قادر به ردیابی DNA این باکتری در سرم می‎باشد. کیت سیناژن توانست DNA باکتری را در رقت ده برابر کمتر در مقایسه با دو روش دیگر ردیابی نماید. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه کیت سیناژن روش ارجح در استخراج بوده و دارای حساسیت بهتر برای جداسازی DNA بروسلا از نمونه‎های سرم می‎باشد.
میترا صالحی، نادر مصوری، فرزانه حسینی، مرضیه مبارکی،
دوره 15، شماره 3 - ( ماهنامه مرداد 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: عوامل مختلف از جمله مقاومت آنتی بیوتیکی انتروکوک‌ها و بیان ژن‌های دخیل در بیماری‌زایی، در پایداری این باکتری در شرایط مختلف و گسترش عفونت دخالت دارند. هدف از این مطالعه بررسی میزان حضور ژن‌های esp و eep در سویه‌های انتروکوک فکالبس و فاسیوم جدا شده از بیماران مبتلا به عفونت‌های دستگاه ادراری بوده است. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، تعداد 214 نمونه کلینیکی، شامل 80 نمونه کاتتر ادراری و 134 نمونه ادرار از بیماران جمع‌آوری شد. تعیین هویت سویه‌های جدا شده بر اساس رشد در محیط بایل اسکولین آگار، تحمل نمک 5/6 درصد، رنگ آمیزی گرم، آزمون‌های کاتالاز، هیدرولیز هیپورات، احیای تلوریت، هیدرولیز اسید آمینه آرژینین و تخمیر قندها مورد بررسی قرار گرفت. ارزیابی ژن‌ها با روش PCR انجام شد. یافته‌ها: ژن esp در 83 درصد از نمونه‌های ادرار و 97 درصد کاتترهای ادراری و ژن eep در 100 درصد نمونه‌های ادرار و 90 درصد از کاتترهای ادراری حضور داشتند. میزان مقاومت چند دارویی سویه‌های انتروکوکی نسبت به جنتامایسین و تتراسایکلین 1/78 درصد، سفالسپورین و تتراسایکلین 75 درصد، جنتامایسین و سفالسپورین 3/59 درصد و جنتامایسین و استرپتومایسین 53 درصد بر آورد شد. نتیجه‌گیری: نتایج می‌توانند نشان‌گر اهمیت نقش ژن esp در تشکیل بیوفیلم در بیماران باشند. با توجه به حضور ژن eep در اغلب نمونه‌ها می‌توان از آن به عنوان ابزار تشخیصی سریع به منظور ارزیابی تولید فرومون و فراهم نمودن شرایط لازم جهت انتقال پلاسمیدها بین سویه‌های کلینیکی و گسترش مقاومت آنتی‌بیوتیکی باشد.
سیده مرضیه کتابی پور، مریم کوشکی جهرمی،
دوره 17، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت پیش‌گیری از بیماری‌های قلبی عروقی در سنین یائسگی، هدف این پژوهش بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی پیشرونده در آب بر آپوپروتئین‌های نوع A و B و لیپوپروتئین‌های سرم زنان یائسه دارای اضافه وزن و با وزن طبیعی بود.

مواد و روش‌ها: این تحقیق از نوع نیمه تجربی بود که 29 زن یائسه غیر ورزشکار شهر اصفهان (سن: 68/4±04/57 سال) داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. آزمودنی‌های این پژوهش بر اساس شاخص توده بدنی به دو گروه چاق (تعداد: 15 نفر، 90/3±21/30 =BMI) و وزن طبیعی(تعداد: 14 نفر 25/2± 44/22 =BMI) تقسیم شدند. آزمودنی‌های هر دو گروه به مدت هشت هفته، هفته‌ای سه جلسه و هر جلسه با شدت فزاینده 50 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه و به مدت 45 دقیقه در تمرینات هوازی در آب شرکت کردند. نمونه‌های خونی در وضعیت ناشتا از محل ورید بازویی دست چپ، در حالت نشسته در دو مرحله قبل و 24 ساعت بعد از برنامه تمرینی گرفته شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که در گروه چاق فعالیت ورزشی موجب تغییر معنی‌داری در شاخص‌های VLDL، و آپوپروتئین‌های نوع A و B شد. در گروه وزن طبیعی تمرین ورزشی موجب تغییر معنی‌داری در شاخص‌های LDL،VLDL، و آپوپروتئین‌های نوع A و B و ApoA/ApoB شد ولی در بین گروه‌ها تفاوت معنی‌داری در هیچ یک از متغیرهای مورد مطالعه وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج پژوهش، تمرین فزاینده هوازی در آب موجب کاهش مشابهی در برخی عوامل خطرزای قلبی عروقی به ویژه کاهش آپوپروتئین B و ApoB/ApoA و افزایش ApoA در زنان یائسه چاق و با وزن طبیعی می‌شود.


طاهره رضی، محسن شمسی، محبوبه خورسندی، نسرین روزبهانی، مهدی رنجبران،
دوره 18، شماره 7 - ( مهر 1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: مادران باید آگاهی و عملکرد کافی در زمینه نشانه ‌ های خطر کودکان برای تغییر رفتار به دست آورند. شناخت عوامل مؤثر در تغییر رفتار، دستیابی به تغییر را آسان خواهد کرد، بنابراین ارائه آموزش در خصوص نشانه ‌ های خطر در کودکان با استفاده از مدل ‌ هایی که عوامل مؤثر بر رفتار را شناسایی می ‌ کنند ضروری است. یکی از این مدل ‌ های مؤثر در امر آموزش مدل اعتقاد بهداشتی است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش بر رفتار مادران در خصوص نشانه ‌ های خطر در کودکان کمتر از پنج سال صورت پذیرفت.

  مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی آموزشی در سال 1393 بین 116 مادر دارای کودک کمتر از پنج سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک صورت گرفت. آن‌ها به طور تصادفی به دو گروه آزمون (56 نفر) و کنترل (60 نفر) تقسیم شدند. داده‌ها از طریق تکمیل پرسش‌نامه پایا و روای محقق به همراه مصاحبه گردآوری شد . مداخله آموزشی در گروه آزمون طی چهار جلسه آموزشی اجرا گردید . مرحله‌ی پس - آزمون سه ماه بعد از مداخله آموزشی از طریق تکمیل مجدد پرسش نامه صورت گرفت. در نهایت تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح معنی ‌ داری 05/0 انجام شد .

  یافته ها: هیچ ‌گونه تفاوت معنی‌داری بین میانگین نمره سازه ‌ های مدل اعتقاد بهداشتی و عملکرد مادران در گروه آزمون و کنترل قبل از مداخله مشاهده نشد(05/0 p > )، اما بعد از مداخله تفاوت معنی ‌ داری وجود داشت(001/0 p < ). در این مطالعه، میانگین نمره عملکرد مادران در گروه آزمون قبل و بعد از مداخله به ترتیب برابر با 15/42 ± 58/39 و 05/23 ± 52/84 بود که با یکدیگر اختلاف معنی‌داری داشتند(001/0> p ).

  نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه، مداخله آموزشی مبتنی بر نیازسنجی اولیه بر مبنای مدل اعتقاد بهداشتی در بهبود عملکرد مادران در خصوص نشانه ‌ های خطر در کودکان مؤثر است و می ‌ تواند برای طراحی برنامه ‌ های آموزشی مفید باشد.


مرضیه السادات سجادی نژاد، کریم عسگری، حسین مولوی، پیمان ادیبی،
دوره 18، شماره 10 - ( دی 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: اخیراً نقش علایم روان‌شناختی در سیر بیماری‌های مزمن و به کارگیری درمان‌های روان‌شناختی به عنوان درمان‌های مکمل مورد توجه قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مدیریت استرس شناختی-رفتاری، آموزش خوش بینی و درمان طبی مرسوم بر علائم جسمی، استرس ادراک شده، ادراک بیماری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو بوده است.

مواد و روشها: در این مطالعه، 30 نفر از بیماران زن مبتلا به کولیت اولسراتیو به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه مدیریت استرس شناختی-رفتاری(10 نفر)، آموزش خوش بینی(10 نفر) و درمان طبی مرسوم(10 نفر) قرار گرفتند. هر سه گروه به پرسش‌نامه استرس ادراک شده، پرسش‌نامه ادراک بیماری، پرسش‌نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و شاخص فعالیت بیماری کولیت پاسخ دادند. سپس سه گروه آزمایشی در 9 جلسه مداخله گروهی مدیریت استرس شناختی-رفتاری و آموزش خوش بینی شرکت کردند و پس از آن هر سه گروه مجدداً به مقیاس‌ها پاسخ دادند و این کار در یک پی‌گیری 6 ماهه تکرار گردید. برای تحلیل داده‌ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد.

یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی هر دو شیوه مداخله بر ادراک بیماری، استرس ادراک شده و کیفیت زندگی و عدم اثربخشی مداخلات بر علائم جسمانی بود.

نتیجهگیری: در مجموع می‌توان اظهار داشت که مداخلات روان‌شناختی از جمله مدیریت استرس و آموزش خوش بینی می‌تواند در بهبود علائم روان‌شناختی بیماران مبتلا به بیماری کولیت اولسراتیو و درمان جامع آن‌ها سودمند باشد.


علی یعقوبی، مرضیه ثاقب جو، ضیاء فلاح محمدی، مهدی هدایتی، اکبر حاجی زاده مقدم،
دوره 18، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سطح آمیلوئید بتا (Aβ) در مغز بیماران آلزایمری افزایش می‌یابد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر 8 هفته تمرین تداومی با دو شدت پایین و بالا بر سطح 1-42 هیپوکامپ موش های صحرایی آلزایمری شده بود.

مواد و روشها: 50 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (با سن 12 هفته و میانگین وزنی 10/13 ±82/219 گرم)، در 5 گروه سالم کنترل، آلزایمر کنترل، آلزایمر تمرین با شدت پایین، آلزایمر تمرین با شدت بالا و شم قرار گرفتند. برای القای آلزایمر، از تزریق هوموسیستئین (دوز 6/0 مولار) به درون بطن مغز موش‌ها استفاده شد. گروه‌های تمرین با شدت پایین با سرعت 20 متر در دقیقه (50 تا 55 درصد VO2max) و گروه‌های تمرین با شدت بالا با سرعت 27 متر در دقیقه (75 تا 80 درصد VO2max)، به مدت 60 دقیقه در هر جلسه و 5 روز در هفته روی نوار گردان تمرین کردند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد (05/0p<).

یافتهها: سطح 1-42 در هیپوکامپ موش‌های آلزایمر کنترل نسبت به گروه سالم کنترل به طور معنی‌داری بالاتر (001/0=p) و در موش‌های گروه‌های تمرین آلزایمری با دو شدت پایین و بالا نسبت به گروه کنترل آلزایمر به طور معنی‌داری پایین‌تر بود (02/0=p). اما تفاوت معنی‌داری بین دو شدت تمرین مشاهده نشد (99/0=p).

نتیجهگیری: به نظر می‌رسد تمرین ورزشی تداومی می‌تواند از طریق کاهش سطح 1-42 در هیپوکامپ موش‌های آلزایمری شده مفید باشد و به عنوان یک روش درمانی مکمل در بیماران آلزایمر مورد مطالعه قرار گیرد.


محمدرضا توکل، رضا تاجیک، مرضیه توکل،
دوره 20، شماره 5 - ( مردادماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: بهداشت‌ حرفه‌ای علم‌ و هنر کنترل مخاطرات شغلی است و ارزیابی ریسک یکی از وظایف ایشان است. انجمن بهداشت ‌صنعتی ‌آمریکا روشی را برای بررسی ریسک بهداشت‌ حرفه‌ای که دارای حساسیت، دقت و صحت لازم متناسب با اصول بهداشت ‌حرفه‌ای است ارائه کرده است .هدف از این مطالعه، بررسی نقاط قوت، نقاط ضعف، مشکلات اجرایی و ابزارهای بهبود دهنده از نظر کارشناسان بهداشت حرفه‌ای اراک است.

مواد و روشها: این مطالعه به صورت توصیفی -تحلیلی و به صورت سرشماری از کل کارشناسان بهداشت حرفه‌ای اراک (۵۳ نفر) انجام شد. به منظور بهبود درک و اجرای روش، فرمهای ثبت اطلاعات جهت اجرای روش طراحی شدند. به منظور تسهیل در محاسبات و نگهداری سوابق یک فایل صفحه‌گسترده اکسل تهیه شد. پس از حدود ۵ سال از اجرا، نظر کارشناسان در این خصوص توسط یک پرسشنامه جمع‌آوری شده و اطلاعات به صورت توصیفی از طریق نرم‌افزار SPSS و ارتباط بین متغیرها از طریق ضریب پیرسون سنجیده شد.

یافتهها: فقط ۴ درصد از شرکت کنندگان در دوره دانشگاه با این روش ارزیابی ریسک آشنا شده بودند. در مطالعه حاضر، ۸۸ درصد اظهار داشتند که فرمهای شناسایی اولیه تهیه شده در ساده‌سازی موثر بوده و ۸۴ درصد اظهار داشتند که فرمهای شناسایی اولیه در فراگیری روش تأثیر گذار بوده است. رابطه میزان ساده‌ سازی فایل اکسل و سادگی مفاهیم در این روش ۷۴۳/۰ به دست آمد.

نتیجه‌گیری: استفاده از ابزارهایی مانند فرمهای یکسان و صفحه‌ گسترده می‌تواند در درک و ساده‌سازی این روش کمک نماید و برخی از مشکلات اجرایی را کاهش دهد.


مرضیه خوشبین نزدیک، زینب خزائی کوهپر، آرزو صیاد،
دوره 20، شماره 6 - ( شهریورماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: ماتریکس متالوپروتئینازها (MMPs) شامل یک خانواده از آنزیم های پروتئولیتیک هستند. آن ها قادر به تخریب سد خونی-مغزی (BBB) بوده و تخریب اجزاء میلین و ماتریکس خارج سلولی را وساطت می کنند. مهارکننده های بافتی متالوپروتئینازها (TIMPs) پروتئین هایی هستند که فعالیت MMPs را مهار می کنند. ماتریکس متالوپروتئیناز9 (MMP-9) مهاجرت سلول Tرا به سیستم عصبی مرکزی (CNS) تسهیل می کند، در حالی که مهارکننده های بافتی متالوپروتئیناز1(TIMP-1) عملکرد MMP-9 را مهار می کنند. هدف از این مطالعه، بررسی بیان ژن TIMP-1 (در سطح RNA) در سلول های خونی مبتلایان به مالتیپل اسکلروزیس عودکننده (RRMS) تحت درمان با IFNb   بود.
مواد و روش­ها: در این مطالعه، سطح بیان ژن TIMP-1 درسلول های خونی مبتلایان به MS در مقایسه با افراد سالم به روش Real-Time PCR بررسی شد.
یافته ها: در بیماران RRMSسطح بیان RNA ژن TIMP-1 نسبت به افراد نرمال کمتر بوده، گرچه این کاهش معنی دار نبود(1/0p=).
نتیجه گیری: نتایج حاصله از این مطالعه نشان داد که ارتباط خطی بین سطح بیان TIMP-1 و خطر  EDSS، هم چنین ارتباط معنی داری بین وضعیت بیان  TIMP-1و مدت بیماری وجود ندارد. مطالعات بیشتری جهت مقایسه RNA  ژن  TIMP-1 در بیماران، قبل و بعد از مصرف اینترفرون بتا توصیه می گردد.
 

مرضیه توسلی، اعظم علی نقی پور، ابوالفضل ارجمند،
دوره 20، شماره 6 - ( شهریورماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: حافظه و یادگیری از فرآیندهای برتر مغزی محسوب می شوند. حافظه وابسته به وضعیت (STM)، پدیده ای است که در آن یادآوری اطلاعات تازه کسب شده تنها در شرایطی صورت می گیرد که موجود  از لحاظ فیزیولوژیک در همان شرایطی قرار گیرد که اطلاعات در همان شرایط رمزگذاری شده است.  پدیده STM را می توان با داروهایی مثل مورفین ایجاد کرد. پنتیلن تترازول  (PTZ)دارویی است که برای القای تشنج در مدل های آزمایشگاهی استفاده می شود. مطالعات چندی بیان گر آثار مختلف این دارو بر روی فرآیندهای برتر مغزی (حافظه و یادگیری و...) است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر پنتیلن تترازول (PTZ) بر روی STM ناشی از مورفین بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه از موش های بزرگ آزمایشگاهی نر بالغ (220- 190گرم) نژاد ویستار، استفاده شد. حیوانات در 3 گروه 8 تایی، طی 3 مرحله آزمایش (شامل حافظه/یادگیری ، بررسی وابسته به وضعیت و اثر تداخل) مورد مطالعه قرار گرفتند. یادگیری و حافظه حیوانات در دستگاه یادگیری اجتنابی و طی 2 روز ( آموزش و آزمون) بررسی شد. مدت زمان تأخیر ورود حیوان به محفظه تاریک دستگاه به عنوان ملاکی برای سنجش حافظه استفاده شد. در روزهای پس از آموزش، سالین یا دوزهای مختلف مورفین (5، 5/2، 5/7 میلی گرم  بر کیلوگرم- درون صفاقی) در گروه های مختلف تجویز شد. علاوه براین، تزریق قبل از آزمون دوزهای مشابه مورفین برای یادگیری  وابسته به وضعیت مورفین بررسی شد. هم چنین اثر تزریق قبل از آزمون تک دوز PTZ(60 میلی گرم بر کیلوگرم- درون صفاقی) به همراه مورفین وابسته به وضعیت مورد بررسی قرار گرفت. فعالیت حرکتی حیوانات توسط دستگاهopen-feild  اندازه گیری شد.
یافته ها: تزریق داخل صفاقی پس از آموزش مورفین (5، 5/2، 5/7 میلی گرم  بر کیلوگرم) در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش حافظه اجتنابی موش بزرگ آزمایشگاهی شد(001/0p<). تزریق بعد از آموزش و قبل از آزمون دوزهای مشابه مورفین (5/7 میلی گرم  بر کیلوگرم) در مقایسه با دوز 5/2 میلی گرم  بر کیلوگرم و 5 میلی گرم  بر کیلوگرم مورفین، سبب فراخوانی حافظه شد(001/0p<). علاوه براین، تزریق پیش از آزمون60 میلی گرم  بر کیلوگرم PTZ باعث حفظ STM ناشی از دوز 5/7 میلی گرم  بر کیلوگرم مورفین شد(001/0p<).
 نتیجه­ گیری: مطالعه حاضر نشان داد که تزریق داخل صفاقی مورفین پس از آموزش در دوزهای مختلف باعث اختلال حافظه اجتنابی موش بزرگ آزمایشگاهی می شود. به علاوه، تزریق قبل از آزمون دوزهای مشابه مورفین اختلال حافظه ناشی از مورفین را بازگرداند. این پدیده حافظه وابسته به وضعیت محسوب می شود. هم چنین، این مطالعه نشان داد که تزریق پیش از آزمون PTZ باعث حفظ STM ناشی از مورفین در حیوان می گردد.
 

اعظم علی نقی پور، مرضیه توسلی، الهه سید حسینی، ابوالفضل ارجمند،
دوره 20، شماره 7 - ( مهرماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: آسیب های نورونی به دنبال تشنج و صرع یکی از علل اصلی مرگ و میر و ناتوانی در سراسر جهان است. در سال های اخیر، پیش شرطی سازی به عنوان یک راهکار درمانی برای پیش­گیری از این آسیب ها مطرح شده است. پیش شرطی سازی پدیده ای است که در آن یک محرک آسیب رسان ضعیف، سبب محافظت در برابر محرک آسیب رسان قوی تر بعدی می شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر پیش شرطی سازی اتانول بر اختلال حافظه اجتنابی ناشی از پنتیلن تترازول بود.
مواد و روش ها: در این پژوهش 45 موش بزرگ آزمایشگاهی نر بالغ در محدوده وزنی 180 تا 200 گرم در 5 گروه 9 تایی شامل کنترل، 25/0Eth ، 5/0Eth ،PTZ  و گروه Eth (0.5)+PTZ قرارگرفتند. پیش شرطی سازی اتانول به مدت 6 روز قبل از تخریب حافظه با PTZ ایجاد شد. سپس حیوانات در دستگاه یادگیری اجتنابی طی 2 روز آموزش و آزمون بررسی شدند. فعالیت حرکتی حیوانات در دستگاه open field ثبت شد و بیان نسبی mRNA زیر واحد NR1 در هیپوکامپ با تکنیک Real-time PCR اندازه گیری شد.
یافته ها: آزمون آماری آنووای یک طرفه نشان داد پیش شرطی سازی اتانول حافظه اجتنابی حیوان را تخریب نکرد.
 هم­چنین آزمون تعقیبی نشان داد که پیش شرطی سازی اتانول به طور معناداری از تخریب حافظه توسط
PTZ جلوگیری کرد و سبب افزایش بیان  mRNAزیر واحد NR1 در حیوانات دریافت کننده PTZ شد. فعالیت حرکتی حیوانات گروه های مختلف تفاوت معناداری نداشت.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که پیش شرطی سازی اتانول با دوز روزانه 5/0 گرم بر کیلوگرم شش روز قبل از اختلال حافظه اجتنابی ناشی از PTZ سبب نوعی محافظت نورونی در حیوان می شود.

مرضیه تولائی، نسیم اسکندری، محمد حسین نصر اصفهانی،
دوره 22، شماره 1 - ( دو ماهنامه فروردین و اردیبهشت 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: گلوبوزواسپرمی یک ناهنجاری مورفولوژیکی شدید اسپرم در مردان است که در آن اسپرم‌‌‌ها دارای سر کروی شکل هستند و با کاهش یا عدم وجود آکروزوم در نمونه اسپرم آنها تشخیص داده می‌شود. در این مردان، سطح بالایی از آسیب DNA و بستهبندی کروماتین غیرطبیعی گزارش شده است. این کمبودها میتواند به عنوان علل اصلی نابارور در این افراد در نظر گرفته شود. هدف از این مقاله، بررسی ساختار کروماتین اسپرم در مردان نابارور با گلوبوزواسپرمی است.
مواد و روشها: در این مقاله مروری نظاممند، 77 مقاله مرتبط با کمبود پروتامین، آسیب DNA و آنوپلوئیدی در افراد گلوبوزواسپرمی در فاصله سال‌‌های 1971 تا 2017 از طریق پایگاههای اینترنتی PubMed،Scholar  Google و Scopus جمعآوری شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد IR.ACECR.ROYAN.REC.1396.204 در کمیته اخلاق پژوهشگاه رویان مورد تایید قرار گرفته است.
یافته‌‌‌ها: میانگین درصد آسیب DNA اسپرم و نقص پروتامین به طور معناداری در مردان نابارور گلوبوزواسپرمی در مقایسه با مردان بارور بالاتر بود. با این وجود نتایج متناقضی در رابطه با آنوپلوئیدی کروموزومی اسپرم در مردان نابارور گلوبوزواسپرمی در بین مطالعات وجود داشت.
نتیجه‌گیری: در مردان نابارور گلوبوزواسپرمی، علاوه بر تشکیل غیرطبیعی آکروزوم، به عنوان مهمترین اتیولوژی شکست در لقاح، میزان بالای بستهبندی غیرطبیعی کروماتین و آسیب DNA اسپرم نیز می‌تواند در این پدیده درگیر باشد. بنابراین درمان آنتی اکسیدان قبل از تکنیک تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم برای کاهش آسیب کروماتین اسپرم در این افراد پیشنهاد شده است.

مرضیه کامکار، صمد زارع، فرین بابائی،
دوره 22، شماره 3 - ( دو ماهنامه مرداد و شهریور 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: محدودیت غذایی در افسردگی و اضطراب دخیل است. مطالعات پیشین به نقش سولپیراید در درمان افسردگی و اضطراب اشاره کرده­اند. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش سیستم دوپامینرژیک و محدودیت غذایی در تغییرات اضطراب و افسردگی بود.
مواد و روشها: 42 سر رت نر بالغ نژاد ویستار (180 تا 220 گرم) به 7 گروه کنترل، شم، محدودیت غذایی 25، 50، 75 درصد، محدودیت غذایی 75 درصد با تزریق درون بطن مغزی (icv) سولپراید و گروه سولپراید (icv)(50 میکروگرم در هر موش) تقسیم شدند. دوره تیمار 21 روز بود. روز 19 جراحی و کانولگذاری انجام شد. روز 21، سولپیراید با حجم 3 میکرولیتر تزریق شد. روز 21 تست­های افسردگی و اضطراب (تست آویزان­کردن از دم و ماز بعلاوه­ای شکل مرتفع) از رت­ها گرفته شد. نتایج براساس آزمون آماری آنوا مقایسه شدند.
ملاحظات اخلاقی: اصول کار با حیوانات آزمایشگاهی مطابق با بیانیه هلسینکی و مصوبات کمیته اخلاق زیستی دانشگاه ارومیه رعایت گردید (Ref No: AECVU-180-2018).
یافتهها: زمان تحرک در گروه­های محدودیت غذایی و سولپیراید نسبت به کنترل و گروه 75 درصد با سولپراید نسبت به گروه 75 درصد افزایش معنادار داشت. زمان بی­حرکتی در گروه‌­های محدودیت غذایی و گروه سولپیراید نسبت به کنترل کاهش معنادار داشت. درصد ورود به بازوی باز در گروه 75 درصد نسبت به کنترل کاهش معنادار و در گروه 75 درصد با سولپیراید نسبت به گروه 75 درصد افزایش معنادار داشت. درصد زمان ماندن در بازوی باز در گروه 75 درصد با سولپیراید نسبت به گروه 75 درصد افزایش معنادار داشت. فعالیت حرکتی در گروه­های تحت محدودیت غذایی و تزریق سولپیراید کاهش داشت.
نتیجه‏گیری: به نظر میرسد محدودیت غذایی و سولپیراید در بهبود شرایط شبه افسردگی نقش دارند. سولپیراید در مهار رفتار اضطرابی القا شده توسط محدودیت غذایی نیز نقش دارد.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb