جستجو در مقالات منتشر شده


27 نتیجه برای فراهانی

حیدر فراهانی، مهدی رهجونیا،
دوره 12، شماره 4 - ( ويژه نامه پژوهش در آموزش 1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: آنچه یک پزشک را به طبیبی حاذق تبدیل می‌کند، همراهی علم و اخلاق خصوصاً رعایت شئونات مذهبی بیمار می‌باشد. لذا مطالعه حاضر جهت بررسی آگاهی دانشجویان مقاطع مختلف علوم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اراک از احکام دینی در خصوص پزشکی صورت پذیرفته است. روش کار: در یک مطالعه توصیفی مقطعی، پرسش‌نامه‌ای تهیه شد که حاوی 50 سؤال از احکام پزشکی بود. پس از تکمیل آن توسط 227 نفر از دانشجویان مقاطع مختلف پاسخ‌ها به طور محرمانه در صندوقی جمع‌آوری شد. در مرحله بعد،کتاب احکام پزشکی چهار تن از مراجع به شرکت کنندگان داده شد و پس از دو هفته مطالعه آن مجدداً 50 سؤال احکام پزشکی تهیه و در اختیار آنها قرار داده شد. نتایج: 9/81 درصد زن و 1/18 درصد مرد بودند. دانشجویان مقطع علوم پایه قبل از آموزش کتاب دارای ضعیف‌ترین آگاهی بودند و دانشجویان مقطع مامایی در این مرحله دارای آگاهی بالاتری بودند(43 درصد). درصد تغییرات آگاهی تمام گروه‌ها از احکام پزشکی در مرحله دوم نسبت به مرحله اول از نظر آماری معنی‌دار بوده است(001/0>p). نتیجه‌گیری: آگاهی دانشجویان مقاطع مختلف از احکام پزشکی معنی‌دار نبوده است. لیکن پس از آموزش آنان تغییرات قابل ملاحظه‌ای در آگاهی آنها از احکام پزشکی رخ داده است. لذا پیشنهاد می‌گردد در کنار آموزش علمی و عملی به دانشجویان مقاطع مختلف علوم پزشکی، آموزش احکام پزشکی نیز مورد توجه قرار گیرد.
شمسی فراهانی، صدیقه شامحمدی، ایمان نویدی، معصومه صوفیان،
دوره 14، شماره 7 - ( ویژه نامه بروسلوز 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری بروسلوز یکی از بیماری‎های مشترک انسان و دام است که همواره در کشور ما به عنوان یک معضل بهداشتی محسوب می‎شود. از آنجائی که این بیماری در استان مرکزی و شهرستان اراک نیز یک بیماری آندمیک به شمار می‎رود، هدف این مطالعه بررسی وضعیت اپیدمیولوژیک بیماری طی سال‎های 89-1380 می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه اپیدمیولوژیک، اطلاعات مورد نیاز بیماران بروسلایی در طی 10 سال اخیر (89-1380) از فرم‎های موجود در مرکز بهداشت شهرستان اراک استخراج شد و داده‎های جمع‎آوری شده با نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‎ها: طی سال‎های مذکور 3880 مورد جدید بیماری گزارش شده است. متوسط میزان بروز بیماری بروسلوز طی سال‎های 1389-1380 در این شهرستان حدود 60 مورد در 100000 نفر برآورد شد که بیشترین بروز مربوط به سال 83 (5/111 مورد در 100000 نفر) و کمترین بروز بیماری در سال 85 (5/40 مورد در 100000 نفر) مشاهده شده است. 72 درصد بیماران ساکن روستا و 60 درصد بیماران مرد بودند. بیشترین گروه سنی مبتلایان 19-10سال (دهه دوم عمر) بود. از نظر آزمایش رایت بیشتر بیماران تیتر 320/1 داشتند و از نظر 2ME تیتر 80/1 بیشترین فراوانی را در بین بیماران داشت. نتیجه گیری: شهرستان اراک جزء مناطق با آلودگی بالا در کشور محسوب می‎گردد و بیماران عمدتاً روستایی، مرد و از نظر سنی در دهه دوم عمر می‎باشند.
هادی انصاری هادی پور، مریم السادات الحسینی، سهیلا رستمی، نرگس فراهانی، محیا هاشمی،
دوره 15، شماره 2 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این مطالعه بررسی اثرات آنتی اکسیدان و پرواکسیدان آسکوربات بر آلبومین سرم در طی استرس اکسیداتیو توسط آهن می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، آلبومین در یک سیستم اکسیداتیو حاوی یون‌های آهن و غلظت‌های مختلف آسکوربات قرار داده شد. برای بررسی تجزیه آلبومین، الکتروفورز در ژل پلی آکریل آمید در حضور سدیم دودسیل سولفات و طبق روش لاملی انجام شد. تغییرات اکسیداتیو در آلبومین، با روش سنجش گروه‌های کربنیل و با استفاده از معرف 2 و 4 دی نیتروفنیل هیدرازین نشان داده شد. یافته‌ها: با استفاده از روش سنجش کربنیل، آسکوربات اثرات دوگانه‌ای نشان داد: ابتدا اثر پرواکسیدان بر آلبومین مشاهده شد، سپس به صورت وابسته به دوز به اثر آنتی اکسیدان تغییر یافت. آسکوربات در غلظت‌های کم (صفر تا 100 میکرومول) دارای اثرات پرواکسیدان ولی در غلظت‌های بالا (100 تا 300 میکرومول) دارای اثرات آنتی اکسیدان است. هم‌چنین طرح الکتروفورتیک پروتئین‌های سرم نشان‌دهنده به هم پیوستن قابل توجه پروتئین‌ها در محدوده وزن مولکولی 35 تا 45 کیلودالتون و تجزیه پروتئین‌ها در محدوده وزن مولکولی 115 تا 180 کیلو دالتون است. نتیجه گیری: آسکوربات می‌تواند در حضور یون‌های آهن، گونه‌های اکسیژن فعال را تولید کند و هم‌چنین قادر است از تولید این ترکیبات اکسید کننده جلوگیری نماید. این نتایج ممکن است در شرایط استرس اکسیداتیو در هنگام تجویز آسکوربات کاربرد داشته باشد و یا می‌تواند برای جلوگیری از تغییرات اکسیداتیو پروتئین‌ها در گردش خون و سایر مایعات بیولوژیک ارزشمند باشد.
لیلا امیری فراهانی، طوبی حیدری، نسرین روزبهانی، مهتاب عطارها، نعیمه اکبری ترکستانی، رضا بخردی، ویدا سیانکی،
دوره 15، شماره 4 - ( ماهنامه شهریور 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: دیسمنوره یکی از مشکلات شایع زنان سنین باروری می باشد و علیرغم درمان‌های موجود، هنوز به عنوان یکی از مشکلات شایع در طب زنان است. از این رو این مطالعه با هدف تعیین تاثیر رایحه درمانی بر شدت درد دیسمنوره اولیه طراحی گردید. مواد و روش‌ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 108 دانشجوی مبتلا به دیسمنوره اولیه با شدت درد 2و3 براساس معیار چند بعدی گفتاری انجام شد. پس از تخصیص تصادفی، افراد ماساژ با روغن بادام، ماساژ تنها و ماساژ با مخلوط اسانس‌های روغنی اسطوخودوس و نعناع را روزانه از یک هفته قبل از شروع قاعدگی تا زمان وجود درد به مدت 2 سیکل دریافت کردند. افراد در طی سیکل صفر، یک و دو بیشترین شدت درد در طی روز اول، دوم و سوم را با توجه به مقیاس دیداری درد ثبت کردند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: تفاوت آماری معنی داری از نظر مجموع شدت دیسمنوره در روزهای 1، 2 و 3 قاعدگی بین سه گروه دیده شد (038/0p=) که این اختلاف مربوط به گروه ماساژ تنها و رایحه درمانی بود(014/0p=). همچنین تفاوت آماری معنی داری از نظر شدت درد در بین زمان‌های تحت بررسی در مطالعه (سیکل صفر، اول و دوم) دیده شد(002/0p=) که این اختلاف مربوط به مقایسه سیکل صفر و اول (016/0p=) و سیکل صفر و دوم (002/0p=) بود. نتیجه گیری: رایحه درمانی باعث کاهش شدت درد دیسمنوره اولیه می شود، با توجه به شیوع آن و ارزان و بی ضرر بودن اسانس‌های مورد بررسی، توصیه می شود جهت تخفیف کرامپ و دردهای قاعدگی بکار برده شود.
معصومه داودآبادی فراهانی، کتایون وکیلیان، نفیسه سیدزاده اقدم،
دوره 15، شماره 5 - ( ماهنامه مهر 1391 )
چکیده

زمینه وهدف: اندازه‎گیری فشار متوسط شریانی نسبت‮ ‬به‮ فشار خون سیستولیک یا فشار خون سیستولیک و دیاستولیک،‮ ‬فاکتور پیش‌بینی کننده بهتری برای افزایش فشارخون بارداری ‬است. با توجه به فرضیه " اثر محافظتی مکمل روغن ماهی بر فشارخون بارداری " و اهمیت کنترل فشارخون در بارداری، مطالعه حاضر برای بررسی اثر مصرف مکمل روغن ماهی بر فشار متوسط شریانی در حاملگی انجام شده است. مواد‮ ‬و‮ ‬روش‌ها: در این مطالعه کارآزمای بالینی، 120 مادر باردار سالم به طور تصادفی به دو گروه 60 نفره تقسیم شدند. در حالی که مراقبت بارداری برای هر دو گروه یکسان انجام می‎شد، فقط به گروه ‮مداخله‬، از هفته 16 تا انتهای بارداری، روزانه یک کپسول 1000 میلی‎گرمی روغن ماهی سالمون داده شد. فشارخون سیستول و دیاستول در هر دو گروه، هر 4 هفته یک بار تا 28 هفتگی، هر 2 هفته یک بار از 28 تا 36 هفتگی و هفته‌ای 1 بار از 36 هفتگی تا پایان بارداری اندازه‌‬گیری و متوسط فشارخون شریانی نیز‮ محاسبه شد. با استفاده از نرم افزار SPSS‮ ، داده‬ها با ‬آزمون تحلیلی تی تست و من ویتنی آنالیز شد. یافته‌ها: میانگین فشار ‮متوسط ‬شریانی در گروه کنترل و مداخله به ترتیب 50/4± 46/78 و 50/5±76/80 میلی‌متر‮ ‬جیوه‮ ‬بود. آزمون تی‬، اختلاف‮ ‬معنی‌‬داری‮ ‬بین‮ ‬دو‮ ‬گروه‮ ‬را‮ ‬نشان‮ ‬نداد (05/0p>‮). نتیجه‬گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که افزودن مکمل روغن ماهی به رژیم غذایی مادران باردار تاثیری در کاهش فشار متوسط شریانی آنها ندارد.
بابک عشرتی، سید شهریار حسینی، محسن فراهانی، مهین سادات عظیمی، مریم زمانیان،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: نمودار قیفی ابزاری ترسیمی برای بررسی سوگیری انتشار در مطالعات متا آنالیز است. هدف مقاله حاضر معرفی کاربردی دیگر از این نمودار به عنوان وسیله‎ای برای پایش یکی از شاخص‎های اجرایی برنامه پزشک خانواده و مشخص کردن وضعیت هر یک از مراکز بهداشت شهرستان‎های تابعه استان مرکزی از نظر وضعیت ارجاع بیماران از سطح اول به سطح تخصصی و مقایسه‎ی آن با دو نمودار دیگر میله‎ای و کاترپیلار از این نظر می‎باشد.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه مقطعی برای رسم نمودار قیفی، درصد ارجاعات هر شهرستان با توجه به متوسط ماهانه ویزیت و ارجاع انجام شده، محاسبه گردید. بر اساس دستور‎العمل کشوری برنامه پزشک خانواده، مقدار استاندارد ارجاع، حد 10 درصد در نظر گرفته شد. برای هر شهرستان یک حدود اطمینان 99 درصد با در نظر گرفتن سه انحراف معیار نسبت به عدد 10 درصد بر مبنای متوسط کل ویزیت ماهیانه هر شهرستان محاسبه شد.

یافته‎ها: بر اساس نمودار قیفی شهرستان‎های آشتیان، ساوه، تفرش، کمیجان و خمین، در حد انتظار ارجاع قرار داشتند. این در حالی است که شهرستان‎های اراک، شازند، زرندیه، دلیجان و محلات دارای ارجاع بیش از حد انتظار بودند که در این میان ارجاع به سطح تخصصی در محلات بیش از سایر شهرستان‎ها بود.

نتیجه‎گیری: نمودار قیفی توانست بهتر از دو نمودار دیگر وضعیت ارجاع به سطح تخصصی را برای مراکز بهداشت شهرستان‎ها نشان دهد، از این رو می‎تواند در پایش برنامه‎های سلامت کشورابزاری مفید واقع شود .


نعیمه اکبری ترکستانی، مهتاب عطارها، طوبی حیدری، لیلا امیری فراهانی، نسرین روزبهانی،
دوره 16، شماره 5 - ( ماهنامه مرداد 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی یکی از شایعترین مشکلات زنان در دوران یائسگی است . مطالعه حاضر با هدف تاثیر بذر شنبلیله (حاوی دیوسژنین )بر افسردگی حاصل از یائسگی در زنان یائسه شهر اراک در سال 1390 انجام شد.

مواد و روش ها: طی یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده دوسوکور 60 خانم با شکایت افسردگی حاصل از یائسگی وارد مطالعه شدند تست افسردگی بک بر روی زنان یائسه انجام و نمونه هایی که شرایط ورود به مطالعه داشتند ، وارد مطالعه شدند. نمونه ها به طور مساوی و تصادفی در دو گروه بذر شنبلیله (6 گرم) روزانه که حاوی 25 میلی گرم دیوسژنین است و سوربیتول (25 گرم روزانه ) به مدت 8 هفته متوالی قرار گرفتند قبل و پس از 8 هفته از شروع مداخله پرسشنامه بک تکمیل گردید و نمرات مذکور با استفاده از نرم افزارSPSS وآزمون آماری پیرد قبل و بعد از مداخله مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته ها: در مطالعه حاضر میانگین نمره افسردگی خانم ها پس از 8 هفته استفاده بذر شنبلیله حاوی دیوسژنین و سوربیتول نسبت به نمره قبل از مداخله کاهش یافت و این اختلاف معنادار بود ودر مقایسه بین دو گروه نیز اختلاف معناداری مشاهده گردید

نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش حاضر دیوسژنین موجود در 6گرم بذر شنبلیله در روز ،برای 8 هفته استفاده موجب کاهش افسردگی حاصل از یائسگی می گردد.هرچند نیاز به مطالعات دیگری با طول مدت بیشتر و دوزهای بالاتر قبل از هر توصیه ای احساس می گردد.


محسن سوسن آبادی فراهانی، کوروش کمالی، مسعود کریملو، مهدی بنان، حمیدرضا خرم خورشید،
دوره 16، شماره 6 - ( ماهنامه شهریور 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش های گوناگونی عنوان کرده اند که مکانیسم های التهابی درون سیستم اعصاب مرکزی به دلیل کنش های بین نورون ها و سلول های گلیال که به واسطه سیتوکین ها کنترل می شود باعث نقایص شناختی می شوند.BAT1 عضوی از خانواده ی ATPase های وابسطه به RNA دارای دومن DEAD-BOX به نظر می رسد در تنظیم سیتوکین های التهابی وابسطه به بیماری آلزایمر نقش داشته باشد.هدف ما از این مطالعه بررسی ارتباط پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی BAT1 -22 در پروموتر ژن BAT1 با بیماری آلزایمر دیررس می باشد.

مواد و روش ها: در این مطالعه ی مورد-شاهدی DNAاز گلبول های سفید خون محیطی 153 فرد بیمار و 153 فرد شاهد به روش Salting out استخراج شد و به روش PCR-RFLP مورد بررسی قرار گرفت.مقدار P کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

یافته ها: بعد از تعیین ژنوتیپ و آنالیزهای آماری اختلاف معنی داری در بین افراد بیمار و شاهد از نظر پلی مورفیسم مذکور مشاهده نشد. نتیجه گیری: پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی BAT1 -22 در جمعیت ایرانی با بیماری آلزایمر دیررس ارتباط ندارد.


محمد مصلح آیادی فراهانی، ناصر امیری زاده، آرزو اودی، مونا خورشید فر، مهین نیکوگفتار ظریف،
دوره 17، شماره 7 - ( مهر 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه پیوند سلول‌های بنیادی خونساز به طور گسترده‌ای برای درمان بیماران مبتلا به سرطان و دیگر اختلالات خونی استفاده می‌گردد. استئوبلاست‌ها بخشی از سلول‌های استرومال مغز استخوان می‌باشند که خون سازی را با تشکیل نیچ حمایت می‌کنند. عقیده بر این است که سلول‌های خونساز و استئوبلاست‌ها، فعالیت‌های یکدیگر را تنظیم می‌کنند. ثابت شده است که از دست دادن حاد خون در مدل‌های حیوانی، تشکیل استخوان و توسعه نیچ را به دلیل تحریک اریتروپویتین فعال می‌کند. در این مطالعه تجربی تاثیر سلول‌های بنیادی خونساز جدا شده از خون بند ناف که با اریتروپویتین تیمار شده‌اند، روی تمایز استئوبلاستیک سلول‌های بنیادی مزانشیمال بررسی شد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی سلول‌های بنیادی مزانشیمال از مغز استخوان جدا و با سلول‌های بنیادی خونساز CD34+,CD38- خون بند ناف، تحت تاثیر دوزهای متفاوت اریتروپویتین به مدت 14 روز کشت هم‌زمان داده شد، RNA سلول‌های مزانشیمال استخراج و از روش RT-PCR برای ارزیابی بیان ژن‌های استئوپونتین و استئوکلسین استفاده گردید. رنگ آمیزی‌های آلکالین فسفاتاز و آلیزارین رد و فلوسایتومتری بر روی سلول‌های تمایز یافته صورت گرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان دادند ژن‌های استئوپونتین و استئوکلسین در سلول‌های مزانشیمال بیان شدند، رنگ آمیزی‌های آلکالین فسفاتاز و آلیزارین رد مثبت بود. سلول‌های تمایز یافته مارکرهای استئوبلاست‌ها را عرضه کردند.

نتیجه‌گیری: بر اساس این نتایج اریتروپویتین از طریق تاثیر بر سلول‌های بنیادی خونساز در کشت هم‌زمان، باعث تمایز استئوبلاستیک سلول‌های مزانشیمال مغز استخوان می‌گردد.


سلام وطن دوست، نورالدین محمدی، منصوره فراهانی، عباس مهران،
دوره 17، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران دارای تراکئوستومی به علت تغییرات و محدودیت‌های ایجاد شده کیفیت زندگی آنها پایین می‌آید که شاید با آموزش مناسب بتوان علاوه بر بهبود کیفیت زندگی این بیماران، رضایت‌مندی آنها از آموزش ارائه شده را نیز افزایش داد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر فیلم آموزشی بر کیفیت زندگی و رضایت‌مندی بیماران تراکئوستومی می‌باشد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه نیمه تجربی بر روی 80 بیمار دارای تراکئوستومی در بیمارستان‌های امیر علم و امام خمینی شهر تهران در سال 1392 انجام شده است. بیماران با روش نمونه‌گیری تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله تخصیص داده شدند. در حین ترخیص پرسش‌نامه مشخصات دموگرافیک، کیفیت زندگی (36-SF) و رضایت‌مندی (VAS) را تکمیل نمودند. سپس به گروه مداخله علاوه بر دریافت آموزش‌های معمول از پرسنل بیمارستان یک عدد سی دی آموزشی جهت استفاده در منزل داده شد. بعد از دو ماه مجددا کیفیت زندگی و رضایت‌مندی دو گروه مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: تحلیل‌های آماری نشان داد، میانگین کلی کیفیت زندگی بعد از مداخله تفاوت آماری معنی‌دار بود(003/0p=). هم‌چنین کیفیت زندگی در گروه مداخله دو ماه بعد از ترخیص در ابعاد محدودیت نقش به علت مشکلات عاطفی، وضعیت عاطفی، عملکرد اجتماعی، انرژی، سلامت عمومی و درد افزایش یافته بود. میانگین رضایت‌مندی از آموزش بعد از مداخله در دو گروه دارای تفاوت آماری معنی‌دار بود(001/0p<).

نتیجه‌گیری: استفاده از فیلم آموزشی علاوه بر آموزش‌های معمول می‌تواند باعث ارتقای کیفیت زندگی و افزایش رضایت‌مندی بیماران تراکئوستومی‌شود.


منیر شایسته فر، رضا ماستری فراهانی، فاطمه فدائی فتح آبادی، محسن نوروزیان، امیرحسین معماری،
دوره 18، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از ویژگی‌های مورفولوژیک که در افراد دارای اتیسم الگوی متفاوتی با هم سن و سالانشان دارد، اندازه دور سر و فاکتورهای مرتبط با آن (طول و عرض سر) است. هدف ما ارزیابی شاخص دور سر و تعیین ارتباط آن با فاکتورهای شناختی در جمعیت کودکان و نوجوانان دارای اختلالات طیف اُتیسم بوده است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، نمونه پژوهش شامل 129 دانش آموز 7 تا 18 سال مبتلا به اُتیسم و 103 دانش آموز کم توان ذهنی در گروه کنترل بود. اندازه دور سر توسط متر نواری، طول و عرض سر توسط کولیس اندازه‌گیری شد. هم‌چنین والدین به پرسش‌نامه ارزیابی فاکتورهای شناختی- اجتماعی پاسخ دادند.

یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که دور سر، طول و هم‌چنین عرض سر افراد مبتلا به اُتیسم از افراد مبتلا به کم توانی ذهنی بزرگ‌تر است(001/0=p). افراد مبتلا به اُتیسم در نمره کل و خرده مقیاس‌های پرسش‌نامه فاکتورهای شناختی-اجتماعی، نمره کمتری نسبت به گروه کم توان ذهنی به دست آوردند(001/0>p). هم‌چنین یافته‌ها نشان دادند که با افزایش اندازه دور سر در افراد دارای اُتیسم، توانایی آنان در مهارت‌های شناختی-اجتماعی کاهش می‌یابد(05/0>p).

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که الگوی رشدی و ارتباط شاخص‌های آنتروپومتریک مربوط به اندازه دور سر با فاکتورهای شناختی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اُتیسم با کودکان کم توان ذهنی تفاوت معنی‌داری دارد.


فهیمه فراهانی دستجانی1، محسن شمسی، محبوبه خورسندی، محمدرضا رضوانفر، مهدی رنجبران،
دوره 19، شماره 2 - ( اردیبهشت 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری دیابت به عنوان شایع‌ترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسم محسوب می‌شود که بررسی تبعیت دارویی در این ﺑﻴﻤﺎران جهت تبیین مداخلات آموزشی در راستای ارتقای سلامت این بیماران الزامی می‌باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر تبعیت از رژیم دارویی بیماران دیابتی در شهر اراک بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی سال 1393صورت گرفت.

مواد و روشها: در این پژوهش تحلیلی، 366 نفر از بیماران دیابتی شهر اراک در سال 1393 انتخاب شدند و اطلاعات از طریق پرسش‌نامه محقق ساخته عملکرد بیماران در زمینه تبعیت از رژیم دارویی و عوامل موثر بر آن بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی جمع‌آوری گردید و جهت تعیین قدرت پیش‌گویی کنندگی سازه‌های مدل از رگرسیون خطی استفاده شد.

یافتهها: میانگین نمره آگاهی و عملکرد تبعیت از رژیم دارویی به ترتیب برابر با 34/31 و 34/84 مشاهده شد. در این مطالعه سازه‌های حساسیت درک شده، موانع درک شده و راهنمای عمل داخلی به عنوان قوی‌ترین پیش گویی کننده‌های رفتار تبعیت از رژیم دارویی در بیماران بودند و 36/0 واریانس رفتار را پیش‌بینی نمودند. بین عملکرد و سازه‌های حساسیت و شدت و منافع درک شده و خودکارآمدی و راهنمای عمل داخلی و خارجی در زمینه تبعیت از رژیم دارویی دیابتی هم‌بستگی مستقیمی وجود داشت که بیشترین هم‌بستگی به سازه‌ی حساسیت درک شده مربوط بود(42/0=r، 001/0>p).

نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصله، طراحی مداخلات آموزشی با تأکید بر ایجاد حساسیت درک شده در بیماران دیابتی جهت تبعیت دارویی و تاکید بر مشوق‌های داخلی به عنوان عوامل انگیزاننده و مشوق بیماران جهت حصول به نتایج بهتر در زمینه تبعیت از رژیم دارویی باید در محوریت مداخلات آموزشی باشد.


عباس صارمی، علی اکبر فراهانی، نادر شوندی،
دوره 20، شماره 6 - ( شهریورماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: تمرینات ورزشی بخش مهم و موثری از مراقبت جامع از افراد سالمند است که پیشرفت فرآیند پیری را کند می کند. به دلیل اهمیت فعالیت بدنی در پیش گیری از بیماری های قلبی عروقی، هدف مطالعه حاضر، مقایسه ویژگی های ساختاری و کارکردی قلب مردان میانسال کوه پیما با همسالان غیرورزشکار بود.   
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی و مقطعی، 13 مرد میانسال کوه پیما (سن: 0/2±5/54 سال، نمایه توده بدنی: 4/2±59/25 کیلوگرم بر متر مربع) که در طول 24 ماه گذشته به طور پیوسته حداقل 2 جلسه در هفته و هر جلسه 120 دقیقه فعالیت کوهروی داشتند و هم چنین 14 مرد سالم همسن (سن: 2/2±1/54 سال، نمایه توده بدنی: 3/2±8/26 کیلوگرم بر متر مربع) که اخیراً سابقه هیچ گونه فعالیت بدنی نداشتند(حداقل 6 ماه)، انتخاب شدند. تمام آزمودنی ها در حالت استراحت تست اکوکاردیوگرافی دو بعدی و داپلر استاندارد انجام دادند. آمادگی قلبی تنفسی با استفاده از آزمون بروس ارزیابی شد. از آزمون تی مستقل در سطح 05/0=α برای مقایسه گروه ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که فعالیت های کوهروی به طور معنی دار توده بطن چپ(03/0=p) و قطر انتهای دیاستول بطن چپ(04/0=p) را افزایش می دهد. هم چنین مشاهده شد که فشار خون سیستولی(04/0=p)، کسر تزریقی(05/0=p)، حجم ضربه ای(03/0=p) و آمادگی قلبی تنفسی (03/0=p) به طور معنی دار از طریق کوه پیمایی بهبود می یابد. در برخی    شاخص ها، از جمله کسر کوتاه شدگی، قطر سپتوم بین بطنی و قطر دیواره خلفی بطن چپ اختلاف معنی داری بین گروه ها وجود نداشت(05/0<p).  
نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهند که فعالیت منظم کوهروی می تواند اثرات مفیدی بر ویژگی های ساختاری و کارکردی قلب مردان میانسال داشته باشد.
 

محسن دالوندی، حیدر فراهانی، رامین صفری راد،
دوره 21، شماره 5 - ( دوماهنامه مهر و آبان 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: کمردرد یکی از شایع‌ترین شکایتهای جوامع انسانی است. از علل نسبتاً شایع کمر درد هرنی دیسک کمر می‌باشد. هدف این مطالعه، بررسی کوفاکتور روی سرم در افراد دارای بیماری در مقایسه با افراد سالم میباشد.
مواد و روشها: 60 نفر از بیمارانی که به تشخیص پزشک متخصص و طبق آزمایشات، مورد شناختهشده هرنی دیسک بین مهره‌ای کمری بودند، به روش ساده انتخاب شدند (30 زن و 30 مرد). هم‌چنین 57 نفر نیز به عنوان گروه شاهد (28 زن و 29 مرد) در نظر گرفته شدند. اندازه‌گیری روی بر اساس روش یک معرفه و کالریمتری مستقیم با استفاده از کیت زیست شیمی ساخت ایران انجام گرفت.
یافتهها: میزان عنصر سرمی «روی» سرم 117 نفر (گروه شاهد و مورد) با استفاده از نرم‌افزار SPSS و دامنه اطمینان 95 درصد سنجیده شد. نتایج با استفاده از آزمونهای تی استیودنت و کای مربع تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان می‌دهد که 7/21 درصد بیماران دچار هرنی دیسک کمری دارای فعالیت زیاد و 7/36 درصد دارای فعالیت کم بوده‌اند.
نتیجه‌گیری: کاهش میانگین سطح سرمی «روی» گروه بیماران با هرنی دیسک کمری نسبت به گروه شاهد اختلاف معناداری را نشان میدهد. کاهش روی سرم میتواند سبب اختلال در فعالیت آنزیمهای دخیل در بیوسنتز پروتئین های سازنده دیسک گردد.

سعید حاجی هاشمی، راضیه رجبی، عاطفه غیاث آبادی فراهانی،
دوره 22، شماره 5 - ( آذر و دی 1398 )
چکیده

زمینه و هدف آنتی‌بیوتیک جنتامایسین دارای عوارض جانبی سمّیت کلیوی است. هدف این مطالعه بررسی اثرات پس‌درمانی خوراکی عصاره اتانولی مرزنجوش بر روی سمیت کلیوی جنتامایسین بود.
مواد و روش ها در این مطالعه ۳۲ سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار به صورت تصادفی، به چهار گروه تقسیم شدند؛ گروه کنترل، گروه جنتامایسین (۱۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم) به صورت داخل صفاقی برای هشت روز و گاواژ آب‌مقطر برای دو روز؛ گروه عصاره اتانولی مرزنجوش، نرمال سالین به صورت داخل صفاقی برای هشت روز و گاواژ عصاره اتانولی مرزنجوش (۴۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم) برای دو روز؛ گروه جنتامایسین و پس‌درمان با عصاره اتانولی مرزنجوش، جنتامایسین (۱۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم، داخل صفاقی) برای هشت روز وگاواژ عصاره اتانولی مرزنجوش (۴۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم) برای دو روز. مقادیر اوره، کراتینین، سدیم، پتاسیم و اسمولالیته در نمونه‌های پلاسما و ادرار اندازه‌گیری شد. کلیه راست برای اندازه‌گیری MDA و FRAP استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق ۸-۱۰۶-۹۰ توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک با کد IR.ARAKMU.REC. ۱۳۹۴.۲۸۴ به ثبت رسید.
یافته ها تجویز پس‌درمان عصاره اتانولی مرزنجوش به صورت معنی‌داری سبب کاهش سطوح اوره، کراتینین، دفع مطلق سدیم، دفع نسبی سدیم و پتاسیم و MDA شد ولی کلیرنس کراتینین، اسمولالیته ادرار و FRAP را به صورت معنی‌داری افزایش داد. 
نتیجه گیری تجویز خوراکی عصاره اتانولی مرزنجوش به صورت پس‌درمان با کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از رادیکال‌های آزاد در کلیه‌های آسیب‌دیده و کاهش پراکسیداسیون لیپیدی جنتامایسین سبب بهبود سمّیت کلیوی ناشی از جنتامایسین شد.

فاطمه شهرستان، پروانه جعفری، آرام قره باغی، ایمان خانی فراهانی، اسماعیل شهرستان،
دوره 23، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از مهم‌ترین عوامل مرگ‌و‌میر در انسان‌هاست که با تغییر شیوه زندگی، شیوع آن به سرعت رو به گسترش است. از علائم این بیماری متابولیک، افزایش قند خون و دیس‌لیپیدمی است. کنترل این بیماری با استفاده از محصولات طبیعی در دنیا بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر پروبیوتیک بیوفلورا و عصاره آبی دارچین در بهبود سطح گلوکز و دیس‌لیپیدمی حاصله از دیابت و کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی بود. 
مواد و روش ها: 35 رت نر نژاد ویستار به صورت تصادفی در 5 گروه کنترل منفی، کنترل مثبت دیابتی، پروبیوتیک، عصاره دارچین و پروبیوتیک توأم با عصاره دارچین، گروه‌بندی شدند. القای دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین انجام شد. گروه‌های تیمار به مدت 30 روز CFUs 108×2/3 پروبیوتیک و یا mg/kg 200 عصاره آبی دارچین دریافت کردند. در پایان دوره آزمون، تغییرات وزنی رت‌ها، قند خون، الگوی لیپیدی، hs-CRP و شاخص آتروژنی به منظور پیش‌بینی خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی تعیین شد. 
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد اخلاق IR.IAU.ARAK.REC.1397.005 در مرکز پژوهش‌های زیست‌پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی اراک به تصویب رسیده است.
یافته ها: یافته‌های پژوهش نشان داد ابتلا به دیابت سبب کاهش شدید وزن رت‌ها شد، اما در گروه‌های دریافت‌کننده پروبیوتیک کاهش وزن کمتری مشاهده شد. به کارگیری پروبیوتیک و دارچین به صورت مؤثری سبب کاهش قند خون شد. پروبیوتیک بیوفلورا سبب کاهش میزان تری‌گلیسرید، کلسترول و LDL-C  سرمی خون شد. در گروه تیمار‌شده با دارچین، تری‌گلیسرید خون نسبت به گروه کنترل مثبت، کاهش معنی‌دار داشت. شاخص آتروژنی و مارکر التهابی hs-CRP در گروه‌های تیمار شده با پروبیوتیک، کاهش معنی‌داری نسبت به گروه کنترل منفی و مثبت نشان داد. هیچ‌گونه سینرژی در استفاده توأم پروبیوتیک و عصاره آبی دارچین دیده نشد. 
نتیجه گیری: بیوفلورا با بهبود الگوی میکروبیوتای روده، کاهش قند خون و بهبود الگوی لیپیدی، به صورت مؤثری از دیس‌لیپیدی ناشی از دیابت ممانعت می‌کند و درنتیجه خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی را کاهش می‌دهد. 

یزدان قندی، نوشین سجادی، سید مجتبی هاشمی، جواد فراهانی،
دوره 24، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت چاقی کودکان و همچنین اصلاح آسان‌تر عوامل مرتبط با آن در این دوره سنی، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش برخی از عوامل مربوط به خانواده، تغذیه و سبک زندگی بر چاقی کودکان انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه مورد شاهدی همسان‌شده سنی است که بر 150 کودک چاق و 150 کودک با وزن طبیعی 2 تا 15 سال مراجعه‌کننده به بیمارستان امیرکبیر شهر اراک انجام شده است. چاقی بر اساس شاخص توده بدنی محاسبه شد. اطلاعات مورد نیاز شامل اطلاعات مربوط به عوامل خانواده، عوامل تغذیه‌ای و عوامل مربوط به سبک زندگی از طریق یک چک‌لیست جمع‌آوری شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه دارای کد اخلاق از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک به شماره IR.ARAKMU.REC.1396.119 است.
یافته ها: نتایج نسبت شانس برای سن 25 تا 35 و بیشتر از 35 سال پدر 0/24، اضافه وزن و چاقی پدر به ترتیب 3/87 و 3/57، اضافه وزن و چاقی مادر به ترتیب 3/81 و 5/57، تعداد بیشتر از سه فرزند خانوار 3/33، مصرف کم و زیاد میوه و سبزی به ترتیب 0/3 و 0/19، خوردن صبحانه 0/43، مصرف مکمل غذایی 2/68، خوردن فست فود 3/98، بازی رایانه‌ای بیش از دو ساعت 3/5، خوب جویدن غذا 0/38، استفاده از غذا به شکل جایزه 1/89 و مشارکت در تهیه و چیدن غذا 3/14 به دست آمد.
نتیجه گیری: چاقی با برخی از عوامل مربوط به خانواده، تغذیه، انجام بازی‌های رایانه‌ای و عوامل مربوط به سبک زندگی ارتباط دارد. با توجه به وجود داشتن عوامل مختلف خطر و محافظت‌کننده تعدیل‌شونده لازم است آموزش صحیح به خانواده‌ها و کودکان در راستای کاهش چاقی داده شود.

خانم کبری ماستری فراهانی، دکتر صغرا اکبری چرمهینی،
دوره 25، شماره 5 - ( آذر و دی 1401 )
چکیده

مقدمه: بررسی مشکلات روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت بخصوص در دوره نوجوانی و جوانی از اهمیت ویژه ایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اضطراب سلامتی و بازداری پاسخ افراد مبتلا به دیابت نوع یک با افراد سالم است.
روش کار: این پژوهش، توصیفی از نوع علی‌مقایسه‌ای است. جامعه آماری آن عبارت است از کلیه دختران و پسران سنین 14 تا 24 سال مبتلا به دیابت نوع یک شهر اراک که در سال 1400 به کلینک‌های درمانی این شهر مراجعه کردند. از این جامعه 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و 34 نفر نیز از نوجوانان سالم به عنوان گروه مقایسه در این پژوهش مشارکت داشتند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب سلامتی (سالکوسکیس و وارویک،2002) و تکلیف برو- نرو بود و به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: پژوهش حاضر با کد IR.ARAKU.REC.1401.015 در کمیته اخلاق دانشگاه اراک به ثبت رسیده است.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد بین اضطراب سلامتی و بازداری شناختی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک با نوجوانان سالم تفاوت معناداری وجود دارد )05/0>(P.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان دهنده بالاتر بودن میزان اضطراب سلامتی و عملکرد ضعیف نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک در انتخاب پاسخ مناسب و کنار گذاشتن پاسخ نامناسب است که حاکی از ضعف در سیستم بازداری پاسخ آنهاست. با توجه به قرارگیری این مشکلات به همراه ویژگی‌های روانشناختی دوره نوجوانی، پیشنهاد می‌شود با به کارگیری رویکردهای درمانی مناسب روانشناختی و مداخلات توانبخشی شناختی مناسب در جهت رفع و یا کاهش این مشکلات، و افزایش سلامت این بیماران کمک شود.
خانم هما رستگاری، دکتر داود حکمت پو، دکتر رامیز کامرانی، دکتر مولود فرمهینی فراهانی،
دوره 26، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1402 )
چکیده

مقدمه: یکی از مشکلات شایع بیماران مبتلا به کووید-19، بروز مشکلات تنفسی است که ممکن است تا مدت زیادی با فرد همراه باشد. همچنین بر پایه شواهد بالینی و پژوهشی درجات متفاوتی از اضطراب و استرس در بهبود یافتگان این بیماری مشاهده شده است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر تنفس دیافراگمی بر تنگی نفس و اضطراب موقعیتی بیماران مبتلا به کووید-19 انجام شد.
روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی بود که در سال 1401-1400 انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه 78 نفر از بیماران مبتلا به کووید-19 بستری در بیمارستان امیرالمؤمنین شهر اراک بودند که با نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تخصیص تصادفی به دو گروه 39 نفره تقسیم شدند. در این مطالعه از پرسشنامه اضطراب اسپیل برگر، مقیاس بورگ، مقیاس تنگی نفس MRC و سنجش میزان اشباع اکسیژن خون استفاده شد. گروه آزمون در روز ترخیص آموزش تنفس دیافراگمی را دریافت کردند و به مدت ده دقیقه تمرین را انجام دادند و همچنین بعد از ترخیص نیز به مدت یک هفته روزی دو مرتبه (هر بار ده دقیقه) در منزل تنفس دیافراگمی را انجام دادند. پرسشنامه‌ها قبل از مداخله، بلافاصله بعد و یک هفته بعد توسط بیماران تکمیل شد. داده‌ها با نرم افزار SPSS نسخه 23 در سطح (05/0P<) تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد میانگین نمره اضطراب بیماران بلافاصله و یک هفته بعد از مداخله در گروه آزمون به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بود (001/0P<). میانگین اشباع اکسیژن در گروه آزمون بعد از مداخله به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (001/0P<). همچنین بین میانگین نمرات تنگی نفس با استفاده از مقیاس MRC و بورگ پس از مداخله در دو گروه تفاوت معناداری مشاهده شد (001/0P<).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد انجام تنفس دیافراگمی سبب کاهش اضطراب و تنگی نفس در بیماران مبتلا به کووید-19 پس از ترخیص شده است. بنابراین آموزش این روش ساده و مؤثر برای این بیماران حین ترخیص از بیمارستان توصیه می‌شود.
 
ام کلثوم تبرته فراهانی، نعیمه اکبری ترکستانی، لیلا خزائی، مهدی رنجبران، معصومه داودآبادی فراهانی،
دوره 27، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده

مقدمه: خودکارآمدی جنسی، یک مفهوم کلیدی در رفتار، سلامت و عملکرد جنسی است که در طول زمان به دلیل رویدادهایی مانند بارداری و زایمان تغییر می‌کند. مطالعه حاضر بـا هدف بررسی عوامل مؤثر بر خودکارآمدی جنسی در زنان باردار شهر اراک انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی است که با مشارکت (234) زن باردار 18 تا 40 ساله علاقه‌مند به مشارکت در پژوهش با حداقل سواد خواندن و نوشتن که با همسران خود زندگی می‌کردند انجام شد. با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای، 10 مرکز جامع سلامت شهری انتخاب و با استفاده از چک‌لیست اطلاعات جمعیت‌شناختی و پرسشنامه خودکارآمدی جنسی، داده‌ها جمع‌آوری شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمونMann-Whitney U ، Kruskal-Wallis و آزمون (LSD) انجام گردید.
یافته‌ها: میانگین نمره خودکارآمدی جنسی زنان باردار 6/45 ± 28/51 و در سطح بالا قرار داشت. آزمون Kruskal-Wallis نشان داد که خودکارآمدی جنسی زنان باردار با تحصیلات خودشان بی‌ارتباط است (0/2 = P) در حالیکه با تحصیلات همسرانشان ارتباط معنادار دارد (0/04 = P). آزمون (LSD) بین سطوح مختلف تحصیلات همسران با خودکارآمدی جنسی زنان باردار تفاوت معنی‌دار نشان داد. همچنین بین میانگین نمره خودکارآمدی جنسی با سایر متغیرها، ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: خودکارآمدی جنسی زنان باردار با تحصیلات همسرانشان ارتباط داشت. بنابراین پیشنهاد می‌شود که بستر مناسب برای افزایش دانش و آگاهی مردان فراهم شود.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb