جستجو در مقالات منتشر شده


31 نتیجه برای زارع

کاظم بیابانی، احمد زارع، حمید کهرام، مهدی خدایی مطلق،
دوره 15، شماره 10 - ( ماهنامه اسفند 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: تنش گرمایی سبب کاهش عملکرد تولید مثلی در حیوانات مزرعه‎ای می‎شود. هدف از این مطالعه تعیین اثر تنش گرمایی و غلظت‎های مختلف ملاتونین بر بلوغ هسته‎ای اووسیت‎های نابالغ گوسفند می باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، جمع‎آوری تخمدان و استحصال اووسیت به روش استاندارد بود، کشت اووسیت‎ها به چهار روش که در روش اول TCM199 به علاوه 10 درصد FBS، FSH5 پیکوگرم بر میلی‎لیتر، LH 01/0 واحد بین المللی بر میلی‎لیتر، 100 واحد بین المللی بر میلی‎لیتر پنی سیلین و 100واحد بین المللی بر میلی‎لیتر استرپتومایسین استفاده شد. روش دوم مشابه روش اول به اضافه تنش گرمایی با دمای40 درجه سانتیگراد و روش های سوم و چهارم نیز مشابه روش دوم به اضافه 1 و 10 میکرومولار ملاتونین انجام شد. یافته‎ها: تنش گرمایی، بلوغ هسته‎ای را به طور معنی‎داری(025/0p<) نسبت به گروه کنترل کاهش می‎دهد (60/60 در مقابل 89/84). 1 و 10 میکرومولار ملاتونین توانست هنگام تنش گرمایی میزان اووسیت‎هایی که به متافاز-2 می‎رسند را افزایش دهد( به ترتیب 60/60 در مقابل 92/76 و 82/78)، اما با افزایش غلظت ملاتونین از 1 به 10 میکرومولار، میزان بلوغ اووسیت‎ها تغییر نیافت. نتیجه‎گیری: به طور کلی این مطالعه نشان داد که ملاتونین هنگام تنش گرمایی بلوغ آزمایشگاهی اووسیت‎های نابالغ گوسفند را بهبود می‎بخشد.
مجید معتمد زاده، علی درمحمدی، حسین امجد سردرودی، اسماعیل زارعی، رضا درمحمدی، مسعود شفیعی مطلق،
دوره 16، شماره 6 - ( ماهنامه شهریور 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بلندکردن بار پراسترس‌ترین فعالیت حمل دستی بار محسوب می‌شود و می‌تواند سبب ایجاد اختلالات اسکلتی عضلانی مرتبط با کار در کارگران گردد. اهداف این مطالعه تعیین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی، ارزیابی وظایف بلندکردن بار با روش معادله بلند کردن بار NIOSH، طراحی ارگونومیکی و ارزیابی اثربخشی آن می باشد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه تحلیلی مداخله‌ای بر روی 30 کارگر یکی از صنایع چینی آلات بهداشتی همدان انجام گرفت. ارزیابی وظایف بلندکردن بار به روش معادله بلند کردن بار NIOSH و تعیین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی به وسیله پرسشنامه نوردیک انجام گرفت. سپس مراحل ساخت و تعیین اثربخشی طراحی ارگونومیکی به اجرا در آمد.

یافته ها: نتایج نشان داد که بیشترین فراوانی ناراحتی‌های اسکلتی عضلانی مربوط به اندام کمر می باشد. نتایج شاخص بلند کردن بار (LI)، ریسک بلندکردن بار را در قبل از مداخله بالا (بیشتر از 3) نشان داد و این مقدار پس از اجرای مداخله ارگونومیکی(طراحی چرخ حمل بار) به میزان ریسک متوسط (بین 1 تا 3) کاهش یافت. ارتباط معناداری بین میانگین مقدار ریسک در قبل و بعد از مداخله مشاهده شد ( 001/0p< ).

نتیجه گیری: چرخ حمل بار طراحی شده با قابلیت جابجایی دینامیکی عمودی در طبقات، در ایمن سازی وظایف بلند کردن بار نقش قابل توجهی داشت و در آینده نزدیک احتمال کاهش شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی و آسیب های کمری را به همراه خواهد داشت.


عباس زارع میرک آبادی، عبدالحمید انگجی، عادله هوشمندی،
دوره 17، شماره 2 - ( اردیبهشت 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از اثرات حاد مارگزیدگی آسیب به اندام‎های حیاتی از جمله کلیه است. این تحقیق اثرات زهرمار کبرا گونه ناجا ناجا اکسیانا را روی عملکرد کلیه مورد مطالعه قرار داده است.

مواد و روش‎ها: در این تحقیق که به صورت تجربی انجام شده است، شش سر خرگوش نر نژاد Dutch، با وزن 3/0±5/1 کیلوگرم انتخاب شدند. قبل از تزریق زهر خون‎گیری از نمونه‎ها انجام شد. زهر مورد نظر به میزان 140 میکروگرم در هر کیلوگرم به صورت درون ماهیچه‎ای تزریق شد. با گذشت 1، 3 و 24 ساعت بعد از تزریق زهر، دوباره خون‎گیری انجام شد. سرم تمام نمونه‎ها طی دو ساعت جدا شد و مقدار عوامل اوره، کراتینین، آلبومین و گلوکز توسط کیت‎های تشخیص کمی اندازه گیری شد. تحلیل آماری داده‎ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام شد. اطلاعات توسط روش آماری آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون‎هایF و توکی مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته‎ها: با گذشت 1، 3 و 24 ساعت از تزریق زهر هیچ گونه افزایش معنی داری در پارامترهای کراتینین، اوره و آلبومین مشاهده نشد. مقدار عامل گلوکز با گذشت یک ساعت از تزریق زهر 71 درصد افزایش یافت. این افزایش از لحاظ آماری معنی دار(05/0>p) بود. با این حال بعد از 24 ساعت به حالت طبیعی برگشت.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می‎دهدکه به نظر زهر مار کبرای ایرانی بر خلاف زهر افعی بر پارامترهای کلیوی اندازه گیری شده تاثیر معنی داری ندارد.


ابوالفضل مظفری، لطیف معینی، شهرام ارسنگ، مهدی غلامزاده باییس، عباس جاوید، سام حاتمی، زهرا فرجی، بهاره زارع،
دوره 17، شماره 9 - ( آذر 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: اقدامات فراوانی در جهت پیش‌گیری، کنترل و درمان سل صورت گرفته است با این وجود جزء بیماری‌های عفونی مهم در کشور می‌باشد. بیش از 80 درصد موارد سل مربوط به سل ریوی است. هدف از این مطالعه بررسی تظاهرات رادیولوژیک بیماران مبتلا به سل ریوی است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع تحلیلی مقطعی بوده و بعد از بررسی معیارهای ورود و خروج، پژوهش بر روی 448 کلیشه رادیوگرافیک بیماران که در بازده زمانی ده ساله به مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی استان قم مراجعه و تشخیص سل ریوی داده شده بود صورت گرفت. لب‌های درگیر در سمت راست و چپ به ثبت رسیدند. ضایعات درگیر به کدورت آلوولار، پنمونیک، انتشار برونکوژنیک، تخریب و بولا، ضایعات گون، کاویته و برونشکتازی تقسیم‌بندی گردید. داده‌ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 توسط شاخص‌های آمار مرکزی و توزیع فروانی و نیز رگرسیون لجستیک برای بررسی ارتباط کاویتی و اسکور با متغییرهای مستقل در سطح معنی‌داری 05/0 تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: از 448 بیمار ثبت شده، سن متوسط بیماران گزارش شده 22±24/48 سال، 3/33 درصد مرد، 44 درصد ایرانی و 3/91 درصد شهری بودند. بیشترین یافته‌های رادیولوژیک به ترتیب در لب فوقانی ریه راست و سپس در لب فوقانی ریه چپ بود و شیوع نوع ضایعات به ترتیب آلوولار پراکنده، انتشار برونکوژنیک و کدورت پنمونیک مشاهده گردید. بین وجود کاویته با ملیت ارتباط معنی‌داری مشاهده گردید.

نتیجه‌گیری: بر اساس محل و شیوع یافته‌های رادیوگرافیک، این مطالعه می‌تواند به تشخیص زودرس و درمان مناسب بیماران مشکوک کمک نماید.


فاطمه اسکندری، شهره زارع کاریزی، محمد تقی اکبری،
دوره 18، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: در پاتوژنز سقط‏های مکرر جنین عوامل متعدد ژنتیکی و محیطی دخیل می‏باشند. تغییر فاکتورهای انعقادی خون طی دوران بارداری نقش مهمی در رخداد سقط مکرر جنین دارد. اخیرا ترومبوفیلی ارثی به عنوان عاملی برای سقط مکرر جنین شناخته شده ‏است. بنابر این در این مطالعه ارتباط میان چندشکلی فاکتور V (G1691A) و فاکتور II (G20210A) با سقط مکرر جنین در بیماران ایرانی بررسی شد.

مواد و روش ‏ها: در مجموع 203 زن در این مطالعه شرکت داشتند؛ 105 نفر با حداقل 2 سقط با علت ناشناخته به عنوان مورد و 98 نفر با حداقل 2 تولد موفق به عنوان شاهد مطالعه شدند. DNA ژنومی هر فرد از لوکوسیت‏های موجود در خون محیطی استخراج شد. وجود یا عدم جهش در ژن‏های فاکتور V (G1691A) و فاکتور II (G20210A) با روش PCR-RFLP و با استفاده از آنزیم‏های محدودالاثر Mnl1 و HindIII بررسی شد. در نهایت، اطلاعات با استفاده از آزمون آماری مربع کای ارزیابی شد.

یافته‏ ها: نتایج به دست آمده نشان داد شیوع چند شکلی‏‏های فاکتور V (G1691A) و فاکتور II (G20210A) در دو گروه شاهد و مورد از لحاظ آماری تفاوت معنی‏داری ندارد.

نتیجه‏ گیری: با توجه به نتایج این بررسی، چندشکلی‏‏های مذکور نقشی در اتیولوژی سقط مکرر جنین در جمعیت مورد مطالعه ندارند.


محمدرضا هاشم زاده، مجتبی سعادتی، محمدرضا باغبان اسلامی نژاد، رضا افلاطونیان، مختار زارع،
دوره 18، شماره 3 - ( خرداد 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: شیگلا عامل شیگلوز انسان است و لیپوپلی ساکارید آن به کمک TLR4 شناسایی می‏شود. TLR4 از خانواده گیرنده‏های شبه TOLL بوده و بسیاری از مسیرهای ایمنی با تحریک این گیرنده‏ها راه اندازی می‏شوند. تحقیقات بسیاری افزایش بیان TLR4 در سلول‏های بنیادی مزانشیمی تحت تاثیر لیپوپلی ساکارید را نشان می‏دهد. هدف مهم این مطالعه شناسایی لیپوپلی ساکارید مناسب سویه‏های شیگلا از طریق تحریک سیستم ایمنی برای مطالعات واکسن می‏باشد.

مواد و روش‏ها: در این مطالعه تجربی، سلول بنیادی مزانشیمی انسانی مشتق از مغز استخوان از طریق سه رقت 1/0، 01/0 و 001/0 عصاره سویه‏های شیگلا (فلکسنری، دیسانتری و سونئی) که حاوی لیپوپلی ساکارید می‏باشد تیمار شد. سپس بیان TLR4 در سطح RNA با تکنیک‏های RT-PCR و Q-PCR ارزیابی گردید. سلول‏های تیمار شده با فسفات بافر سالین به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند.

یافته‏ها: بیان TLR4 در همه گروه‏های تیمار به جز گروه‏های تیمار با غلظت نسبی 001/0 سونئی و دیسانتری و هم چنین گروه کنترل مشاهده شد. تغییرات بیان TLR4 در همه گروه‏های تیمار وابسته به دوز بود. بیشترین بیان مربوط به تیمار با عصاره شیگلا فلکسنری و کم ترین آن مربوط به شیگلا سونئی بود. استفاده از لیپوپلی ساکارید خالص باکتری اشرشیاکلی به عنوان کنترل مثبت نشان داد که لیپوپلی ساکارید موجود در عصاره شیگلا مسئول افزایش بیان TLR4 می‏باشد.

نتیجه‏گیری: با توجه به افزایش بیان TLR4 از طریق عصاره شیگلا، این عصاره برای افزایش بازدهی واکسن توصیه می‏شود.


زهرا هادی چگینی، شهربانو عریان، عباس زارع میرک آبادی، اعظم بختیاریان، سمیه اکبری، گیتی غمامی، خدیجه نظری،
دوره 18، شماره 3 - ( خرداد 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: گزارش‏های بی‏شماری در مورد استفاده از سموم مارها جهت تخفیف درد همراه با سرطان، اختلال در سیستم ایمنی و عفونت‏های ویروسی وجود دارد. در این تحقیق اثر ضددردی سم مار کبرای ایرانی (ناجا ناجا اکسیانا) در مقایسه با مورفین و لیدوکائین در موش سوری آزمایشگاهی ماده مورد بررسی قرار گرفت.

مواد و روش‏ها: در این پژوهش تجربی از 48 سر موش سوری ماده نژاد NMRI با وزن 18 تا 20 گرم استفاده شد. فعالیت ضد دردی سم مار به وسیله آزمون فرمالین مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تست حیوانات به 6 گروه (هر گروه شامل 8 موش) شاهد، کنترل مثبت (دریافت کننده مورفین با دوز 5 میلی‏گرم بر کیلوگرم و لیدوکائین با دوز 20 میلی‏گرم بر کیلوگرم) و گروه‏های تجربی دریافت کننده سم با دوزهای 1، 3 و 5/4 میکروگرم به ازای هر موش تقسیم شدند. در همه گروه‏ها، تست فرمالین برای 60 دقیقه بعد از تزریق سم و داروها در موش ثبت شد. داده‏ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکی مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‏ها: نتایج نشان داد که سم مار ناجاناجا اکسیانا، موجب کاهش معنی‏دار درد هم در فاز حاد و هم در فاز مزمن می‏شود. هم‏چنین مشخص شد که این سم، اثر ضد دردی بهتری نسبت به مورفین و لیدوکائین دارد.

نتیجه‏گیری: این مطالعه نشان داد که سم مار ناجاناجا اکسیانا اثر ضد دردی خود را از طریق سیستم عصبی مرکزی و مکانیسم‏های محیطی اعمال می‏کند، هرچند جزئیات مکانیسم عمل آن ناشناخته است و مطالعات بیشتری برای تعیین اثرات درمانی آن مورد نیاز می‏باشد.


مونا امین بیدختی، رضا میرفخرایی، شهره زارع کاریزی، فاطمه کرم الدین، میرداود عمرانی، ناصر سلسبیلی،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سقط مکرر (RPL)، به وقوع دو یا تعداد بیشتر سقط پشت سر هم قبل از هفته‏ی بیستم بارداری اطلاق می‌شود. برخی از دلایل عمده‏ی RPL نقایص آناتومیک رحمی، عفونت‏ها، فاکتورهای ژنتیکی، ایمنی و محیطی می‌باشند. با این وجود، در بسیاری از موارد، علت RPL نامشخص است که به آن ایدیوپاتیک گفته می‌شود. اخیرا، مطالعات نشان دهنده‏ی نقش میکرو RNA‏ها در اندومتریوز، پره‏اکلامپسی، ناباروری و سقط مکرر می‌باشند. به همین جهت، هدف از این مطالعه بررسی همراهی چندشکلی miR-196a2C>T (rs11614913) با خطر بروز سقط مکرر در خانم‏های ایرانی می‌باشد.

مواد و روش‏ها: در این مطالعه‏ مورد- شاهدی، 183 خانم ایرانی شامل 83 بیمار با سابقه حداقل دو سقط پشت سر هم با علت نامشخص و 100 فرد کنترل سالم با حداقل سابقه یک تولد زنده و بدون هیچ گونه سابقه سقط مورد بررسی قرار گرفتند. بیمارانی که دلیل سقط مکرر آن‌ها عوامل آناتومیک، هورمونی، کروموزومی، عفونت، بیماری‌های خودایمنی یا اختلالات انعقادی بود، از گروه مورد مطالعه کنار گذاشته شدند. تعیین ژنوتیپ با روش Tetra ARMS PCRانجام گرفت.

یافته‏ها: تفاوت معنی‏داری در توزیع ژنوتیپی miR-196a2 rs11614913 در خانم‏های دارای سقط مکرر در مقایسه با افراد سالم، با مقدار p برابر با 04/0 و نسبت شانس 96/2 مشاهده شد(03/7-03/1 CI: 95 درصد).

نتیجه‏گیری: نتایج تحقیق حاضر بیان‌گر شواهدی مبنی بر همراهی واریانت ژنتیکی miR-196a2 و سقط مکرر می‌باشد. مطالعات بیشتر برای ارزیابی اهمیت واریانت ژنتیکی مطالعه شده در جمعیت‏‏های متفاوت و بررسی اثر تنظیمی این واریانت بر ژن‏های هدف مورد نیاز می‌باشد.


فهیمه زارع ابراهیم آباد، عبدالحسین شاهوردی، میترا حیدری نصر آبادی، علیرضا علیزاده،
دوره 20، شماره 1 - ( فروردین 1396 1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی اثر روغن ماهی و بدون ویتامین E در موش‌های مادر برکیفیت سلول‌های بیضه نتاج پیش از بلوغ بود.

مواد و روشها: 60 سر موش ماده بالغ نژادNMRI  به گروه‌های:کنترل(رژیم غذایی استاندارد حاوی 50 میلی‌گرم واحد بین‌المللی ویتامین E بر کیلوگرم خوراک قبل و بعد از زایمان)، 1)تغذیه با جیره کنترل+گاواژ روغن ماهی(01/0 میلی‌لیتر در روز برای هر موش) قبل از زایمان، 2)تغذیه با جیره کنترل+گاواژ روغن ماهی بعد از زایمان، 3)مصرف جیره حاوی 5/2 برابر استاندارد ویتامین E(125 میلی‌‌گرم واحد بین‌المللی بر کیلوگرم جیره)قبل از زایمان، 4)مصرف جیره حاوی ویتامین E قبل و بعد از زایمان، 5)مصرف جیره حاوی ویتامین E بعد از زایمان، 6)گاواژ روغن ماهی و مصرف ویتامین E قبل از زایمان، 7)گاواژ روغن ماهی و مصرف ویتامین E بعد از زایمان، 8)گاواژ روغن ماهی و مصرف ویتامین E قبل و بعد از زایمان تقسیم شدند. پس از شیرگیری، نمونه‌های بیضه جمع‌آوری وآنالیزهای بافت شناسی انجام شدند. نتایج با استفاده از نرم افزار آماریSAS  و آزمون دانکن بررسی گردید.

یافتهها: سلول‌های جنسی، طول، عرض و وزن بیضه در فرزندانی که مادران آن‌ها در دوران بارداری روغن ماهی به تنهایی مصرف کرده بودند، کمتر بود(05/0p<). این شاخص‌ها در گروه مصرف کننده ویتامین E به تنهایی بعد از زایمان بهبود یافته بود(05/0p<). مصرف توام روغن ماهی و ویتامین E پس از زایمان، اثرات چشم‌گیری بر تعداد سلول‌های اسپرماتوگونی(47 در مقابل 43)، اسپرماتوسیت(43 در مقابل 34)، اسپرماتید(63 در مقابل 44)، سرتولی(2 در مقابل 9/0)و لیدیگ(3 در مقابل 7/1)در مقایسه با گروه کنترل داشت(05/0p<).

نتیجهگیری: نتایج حاکی از اثرات مثبت روغن ماهی با ویتامین E و ویتامین E به تنهایی بود. بنابراین، آنتی اکسیدان باید به همراه اسیدهای چرب امگا-3 در تغذیه مادری مصرف شود.


طاهره یحیی، شهره زارع کاریزی، علی جهانیان،
دوره 20، شماره 9 - ( آذرماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: محاسبات مبتنی بر DNA زمینه تحقیقاتی نوینی است که امکان محاسبه و تصمیم‏گیری درون بافت زنده را با دقت بسیار بالا فراهم می‏کند. پژوهش‏های نوین گویای آن است که میزان بیان بیومارکرهایی نظیر miRNA با وقوع شرایط رخداد بیماری‌هایی مانند انواع سرطان‌‏ها رابطه معناداری دارد. محاسبات DNA به عنوان روشی کم‏هزینه‏، سریع و دقیق برای تشخیص این بیومارکرها معرفی شده است. در این پژوهش روند آزمایشگاهی ساخت گیت‏های منطقی مبتنی بر DNA با هدف تشخیص میزان بیان miR-21 به عنوان بیومارکر سرطان ریه بررسی ‌شده است.
مواد و روش­ ها: ابتدا رشته­ مورد نیاز برای طراحی گیت DNA سنتز گردید. سپس دو رشته‏ای گیت منطقی با انجام یک گرادیان دمایی ایجاد شده و در یک پروسه دقیق با استفاده از الکتروفورز تخلیص شده است. این دو رشته به عنوان ماشین محاسبه منطقی برای تشخیص سطح بیان miR-21 استفاده می­شود. ورودی گیت طراحی‌شده، رشته miR-21 است و پس از انجام محاسبه، میزان بیان miR-21 با اندازه‏گیری مقدار فلورسنت آزاد شده، مشخص می‏شود.
یافته ­ها: گیت منطقی طراحی‌شده در ابتدا روی رشته‏های ورودی سنتز شده سپس روی بافت توموری واقعی تست شده است. نتایج آزمایش‏های انجام‌شده نشان‏دهنده آن است که میزان قدرت تفکیک به دست آمده، حدود 5/2 برابر بهتر از روش‌های مشابه می‏باشد.
نتیجه­ گیری: نتایج آزمایش گیت منطقی روی بافت توموری نیز موفقیت‌آمیز بوده و قابلیت‏های روش ارائه‌شده را تأیید می‏نماید. نتایج گویای آن است که این روش از نظر زمان انجام و هزینه در حد قابل‌توجهی از روش‏ Real time PCR مناسب‏تر می‏باشد.
 

زهرا زارع بیدکی، محمد مهدی جهانگیری،
دوره 21، شماره 7 - ( دو ماهنامه بهمن و اسفند 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطافپذیری روان شناختی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمونپس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، مادران مراجعهکننده به انجمن اوتیسم شهر قم در سال 1396 بود. با توجه به نیمه آزمایشی بودن طرح، نمونه‌ای به حجم 30 بیمار (هر گروه 15 نفر) با توجه به معیارهای شمول از بین افراد جامعه آماری به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. اعضای نمونه به صورت جایگزینی تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، 8 جلسه «درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد» اجرا شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس پذیرش و عمل نسخه دوم (AAQ-II) بود. دادهها توسط نرم افزار  SPSSبا روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.IAU.ARAK.REC.1396.39 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی محلات به تصویب رسیده است.
یافتهها: نتایج نشان داد «درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد» بر انعطافپذیری روانشناختی مادران دارای کودکان مبتلا به اوتیسم تأثیر معناداری دارد (001/0 > p).
نتیجهگیری: به نظر میرسد این مداخله درمانی برای سلامت روانی مادران دارای کودک اوتیسم موثر باشد.

پونه روغنیان، جعفر امانی، شهره زارع، زهرا نورمحمدی،
دوره 22، شماره 1 - ( دو ماهنامه فروردین و اردیبهشت 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اشرشیاکلی انتروتوکسیژنیک (ETEC) یکی از رایج‌ترین علل باکتریایی مرگ و میر ناشی از اسهال در کودکان و مسافران کشورهای در ‌حال توسعه می‌باشد. فاکتورهای کلونیزاسیون  ETEC مانند CFA / I و CS2 نقش مهمی در ایجاد بیماری دارند. در این مطالعه برای ساخت پروتئین نوترکیب از همجوش زیرواحد راسی CFA / I (CfaE) و زیر واحد ساختاری CS2 (CotD) از ETEC استفاده شده است. از آنجایی که پاسخ‌های ایمنی مخاطی روده علیه CF‌‌‌ها می‌تواند مانع از ایجاد بیماری شود، مطالعه حاضر با هدف تولید آنتی‌ژن کایمریک به جهت ساخت واکسن موثر علیه باکتری ETEC انجام شد.
مواد و روشها: به منظور تکثیر ژن cfae-cotd، از ساختار ژنی دوگانه متشکل از cfae و cotd، واکنش PCR توسط پرایمرهای طراحیشده انجام شد. ژن تکثیر شده در وکتور بیانی pET28a همسانهسازی شد. در پی القای سازه ژنی نوترکیب با ماده‌ی IPTG، پروتئین نوترکیب بیان و با ستون کروماتوگرافی میل ترکیبی، خالصسازی و به وسیله وسترن بلاتینگ توسط Anti-Histag تایید شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد IR.IAU.SRB.REC.1397.066 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران به تصویب رسیده است.
یافته‌ها: صحت همسانه سازی با استفاده از کلونی PCR و واکنش هضم آنزیمی تایید شد. حضور باند در ژل SDS-PAGE  10% در محدوده‌ی 68 کیلو دالتونی، بیان پروتئین نوترکیب و هم‌چنین حضور باند بر کاغذ نیتروسلولز در محدوده مذکور در آزمون وسترن بلاتینگ، تاییدی بر تولید پروتئین نوترکیب بود.
نتیجهگیری: بهینه سازی کدون و بیان در میزبان‌‌‌های هترولوگ یک روش مفید در تولید پروتئینهای نوترکیب است. هم‌چنین تولید آنتی ژن‌‌های ETEC به عنوان کاندید واکسیناسیون بر علیه این باکتری مطرح می‌باشد.

مرضیه کامکار، صمد زارع، فرین بابائی،
دوره 22، شماره 3 - ( دو ماهنامه مرداد و شهریور 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: محدودیت غذایی در افسردگی و اضطراب دخیل است. مطالعات پیشین به نقش سولپیراید در درمان افسردگی و اضطراب اشاره کرده­اند. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش سیستم دوپامینرژیک و محدودیت غذایی در تغییرات اضطراب و افسردگی بود.
مواد و روشها: 42 سر رت نر بالغ نژاد ویستار (180 تا 220 گرم) به 7 گروه کنترل، شم، محدودیت غذایی 25، 50، 75 درصد، محدودیت غذایی 75 درصد با تزریق درون بطن مغزی (icv) سولپراید و گروه سولپراید (icv)(50 میکروگرم در هر موش) تقسیم شدند. دوره تیمار 21 روز بود. روز 19 جراحی و کانولگذاری انجام شد. روز 21، سولپیراید با حجم 3 میکرولیتر تزریق شد. روز 21 تست­های افسردگی و اضطراب (تست آویزان­کردن از دم و ماز بعلاوه­ای شکل مرتفع) از رت­ها گرفته شد. نتایج براساس آزمون آماری آنوا مقایسه شدند.
ملاحظات اخلاقی: اصول کار با حیوانات آزمایشگاهی مطابق با بیانیه هلسینکی و مصوبات کمیته اخلاق زیستی دانشگاه ارومیه رعایت گردید (Ref No: AECVU-180-2018).
یافتهها: زمان تحرک در گروه­های محدودیت غذایی و سولپیراید نسبت به کنترل و گروه 75 درصد با سولپراید نسبت به گروه 75 درصد افزایش معنادار داشت. زمان بی­حرکتی در گروه‌­های محدودیت غذایی و گروه سولپیراید نسبت به کنترل کاهش معنادار داشت. درصد ورود به بازوی باز در گروه 75 درصد نسبت به کنترل کاهش معنادار و در گروه 75 درصد با سولپیراید نسبت به گروه 75 درصد افزایش معنادار داشت. درصد زمان ماندن در بازوی باز در گروه 75 درصد با سولپیراید نسبت به گروه 75 درصد افزایش معنادار داشت. فعالیت حرکتی در گروه­های تحت محدودیت غذایی و تزریق سولپیراید کاهش داشت.
نتیجه‏گیری: به نظر میرسد محدودیت غذایی و سولپیراید در بهبود شرایط شبه افسردگی نقش دارند. سولپیراید در مهار رفتار اضطرابی القا شده توسط محدودیت غذایی نیز نقش دارد.

سعید چنگیزی آشتیانی، مجید رمضانی، حسین پورچراغی، سید محمد افضلی، پرند پیروزی، سینا آتشی، علی زارعی،
دوره 22، شماره 5 - ( آذر و دی 1398 )
چکیده

زمینه و هدف از جمله گیاهان با خواص درمانی متعدد، سابقه مصرف طولانی و متداول در طب ایرانی، نسترن کوهی یا گل سرخ وحشی با نام علمی Rosa canina از خانواده Rosace است. در این تحقیق به بررسی اثربخشی گیاه نسترن کوهی در بافت‌ها و اندام‌های مختلف بدن با تأکید بر مکانیسم درمانی آن، پرداخته شده است.
مواد و روش ها مقاله حاضر یک مقاله مروری است. ۱۷۶ مقاله در محدوده سال‌های۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸ میلادی از بانک‌ها و موتورهای جست‌وجوگر اطلاعاتی چون سید، مگ‌ایران، آوید، گوگل اسکالر، اسکوپوس، ساینس دایرکت و پابمد، با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط استخراج و پس از مطالعه و فیش‌برداری مورد استفاده قرار گرفتند. 
ملاحظات اخلاقی در کلیه مراحل پژوهش، کدهای اخلاق تحقیق و نشر رعایت شد.
یافته ها در این مطالعات، به اهمیت نسترن کوهی به عنوان یک گیاه دارویی محافظت‌کننده کبدی، کاهنده قند و چربی خون، با خواص آنتی‌اکسیدانتی و ضد‌التهابی اشاره شده است. درواقع بیشترین میزان فعالیت فلاونوئیدی در خانواده رزاسه مربوط به نسترن کوهی است. مصرف عصاره گیاه در درمان بیماری‌های شایعی نظیر دیابت، کبد چرب، سنگ‌های ادراری و آلزایمر توصیه شده است.
نتیجه گیری وجود تنوع کمّی و کیفی بالایی از مواد مؤثر، سهولت دسترسی، نبود عوارض سوء ناشی از مصرف و بومی‌بودن این گیاه،  ضرورت بهره‌مندی از آن جهت کنترل و درمان بیماری‌های شایع انسانی را دو چندان می‌کند.

زهره دهقانی، رضا تاجیک، رامین زارع،
دوره 23، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: استرس شغلی زیاد تمرکز و قدرت تصمیم‌گیری کارگران را کاهش می‌دهد و در صنایعی که انجام کار مستلزم پذیرش ریسک بالا از نظر مواجهه با خطرات است، ممکن است پیامدهای منفی به همراه داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین نتایج ارزیابی استرس شغلی و ریسک‌های ناشی از کار در صنعت فولاد لرستان انجام شده است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر به صورت توصیفی مقطعی است و در یکی از صنایع فولاد لرستان در سال ۱۳۹۶ انجام شده است. در این مطالعه برای ارزیابی ریسک و استرس شغلی به‌ترتیب از روش ۳D- ملبورن و پرسشنامه استرس شغلی اداره ایمنی و بهداشت انگلستان استفاده شد. تجزیه‌وتحلیل به وسیله آزمون‌های همبستگی و آزمون کروسکال والیس با استفاده از از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ صورت گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.NREC.۰۰۷.۱۳۹۴.۰۵ به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است.
یافته ها: درمجموع ۱۸۲ ریسک ناشی از کار در ۱۴ عنوان شغلی شناسایی شدند. نمره استرس شغلی ۳/۱۹ درصد از افراد مورد مطالعه در سطح ریسک بالا قرار داشت. به‌علاوه همبستگی آماری معناداری میان رتبه ریسک و نمره کلی استرس شغلی (۰/۰۳=P)، همچنین ابعاد کنترل(۰/۰۲=P) و تقاضا مشاهده شد (۰/۰۲=P). بین میزان استرس شغلی در بین گروه‌های سنی، سابقه کاری و سطح تحصیلات افراد مورد مطالعه، اختلاف آماری معناداری دیده نشد.
نتیجه‌گیری: وجود ارتباط بین میزان ریسک به‌دست‌آمده و نمره استرس شغلی کارگران مورد مطالعه در صنعت فولاد نشان می‌دهد که برنامه‌ریزی برای کنترل عوامل استرس‌زای محیط کار و مدیریت ریسک‌های شغلی از طریق کاهش احتمال و پیامد خطرات ناشی از شغل ضروری به نظر می‌رسد.

محمدرضا زارعلی، ظاهر اعتماد، کمال عزیزبیگی، پوران کریمی،
دوره 23، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: آپوپتوز یا مرگ برنامه‌ریزی‌شده یک فرایند زیستی فعال و برگشت‌پذیر است که در تنظیم تعادل بین رشد و مرگ سلولی در بافت­‌های مختلف به‌ویژه بافت میوکارد نقش اساسی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) با و بدون محدودیت کالری بر بیان ژن پروتیئن­‌های کاسپاز سه و نه موش­‌های نر صحرایی بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر در قالب یک طرح تجربی چند‌گروهی با گروه کنترل روی 30 سر موش صحرایی نر دو‌ماهه انجام شد. آزمودنی­‌ها در پنج گروه کنترل پایه، کنترل، محدودیت غذایی، تمرین و تمرین + محدودیت غذایی جایگزین شدند. گروه‌­های تمرینی برای پنج روز در هفته به مدت هشت هفته در برنامه­ تمرین تناوبی با شدت بالا شرکت کردند. میزان بیان پروتئین­‌های کاسپاز سه و نه با استفاده از روش RT-PCR بررسی شد. داده­‌ها توسط آزمون آنالیز واریانس یک‌طرفه در سطح معنی­‌داری (05/0>P) تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: پروتکل این مطالعه در کمیته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سنندج به شماره مرجع IR.MYK.REC.1397.5022 به تایید رسیده است.
یافته ها یافته­‌ها نشان داد گروه تمرین کاهش معنی‌­داری در بیان پروتئین کاسپاز سه نسبت به گروه محدودیت غذایی+ تمرین (0/05>P) داشت. همچنین گروه تمرین و تمرین+ محدودیت غذایی کاهش معنی‌­داری در میزان بیان پروتئین کاسپاز نُه نسبت به گروه محدودیت غذایی، کنترل پایه و کنترل (0/05>P) و کاهش معنی­‌داری در میزان بیان پروتئین کاسپاز سه نسبت به گروه کنترل پایه و کنترل داشت (0/05>P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می‌رسد که تمرین تناوبی با شدت بالا با و بدون محدودیت کالری سازگاری‌های لازم برای مهار یا توقف آپوپتوز ناشی از تمرینات هوازی را فراهم می‌کند.

آذر حمیدی، امیر رشیدلمیر، رامبد خواجه ای، مهدی زارعی، احمد زنده دل،
دوره 23، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری عروق کرونر قلب از مهم‌ترین علل مرگ‌ومیر است. فعالیت‌های ورزشی بعد از عمل بای‌پس عروق کرونر، باعث افزایش چگالی مویرگی عضله قلبی با عنوان آنژیوژنز و بهبود عملکرد قلبی‌عروقی می‌شود. عامل رشد فیبروبلاست پایه، از خانواده عوامل رشدی است و در آنژیوژنز، درمان زخم‌ها، توسعه جنینی و فرایندهای گسترش و تمایز نقش کلیدی دارد. هدف مطالعه حاضر، تأثیر تمرینات هوازی قاومتی بر سطوح پلاسمایی فاکتور رشدی فیبروبلاست پایه در بیماران پیوند بای‌پس عروق کرونری است.
مواد و روش ها: نمونه‌های این پژوهش را سی نفر از مردان با محدوده سنی 60-45 سال که تحت عمل جراحی بای‌پس قرار گرفتند، تشکیل می‌دادند که به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (پانزده نفر) و گروه کنترل (پانزده نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت هشت هفته تمرین مقاومتی هوازی را انجام دادند (سه جلسه در هفته ) و گروه کنترل در این مدت بدون تمرین بودند. به منظور بررسی اندازه‌گیری در لنفوسیت، نمونه‌گیری خونی 24 ساعت قبل از شروع اولین جلسه تمرینی و همچنین 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی در حالی که همه آزمودنی‌ها ناشتا بودند به عمل آمد. به منظور اندازه‌گیری BFGF از روش آزمایشگاهی الایزا استفاده شد. برای تحلیل داده‌ها از آزمون آماری تی استودنت مستقل و هم‌بسته و از آزمون شاپیرو ویلک جهت نرمال کردن داده‌ها در سطح معنی‌داری 0/05 در نرم‌افزار SPSS نسخه 21 استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور تأیید و در سامانه کارآزمایی بالینی ایران با شماره
IRCT20191228045919N1 ثبت شده است.
یافته ها: هشت هفته تمرین مقاومتی هوازی سبب افزایش معنی‌داری در سطوح BFGF در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد (0/002=P). همچنین تغییرات قبل و بعد آزمودنی‌ها در گروه آزمایش نیز افزایش معناداری را در سطوح پلاسمایی BFGF نشان داد (0/002=P) که در گروه کنترل معنادار نبو د (0/758=P).
نتیجه گیری: براساس یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که تمرین ترکیبی (مقاومتی هوازی) ممکن است با افزایش سطوح پلاسمایی BFGF سبب افزایش رگ‌زایی و تراکم مویرگی در بیماران پس از CABG شود.

محمد زنجبریان، کوروش اعتماد، فاطمه زارعی، رزیتا فرهادی، جلال الدین سعدی،
دوره 24، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: تصور زندگی بدون امواج الکترومغناطیسی تقریباً غیرممکن است. این امواج در عملکرد ملاتونین و ایجاد بسیاری از بیماری‌‌‌ها مؤثر است. مطالعه حاضر با توجه به اثرات مضر مواجهه با امواج الکترومغناطیس با هدف تعیین رابطه امواج الکترومغناطیس با سطح هورمون ملاتونین سرم خون در شاغلین پست‌‌‌های برق230 کیلوولت استان گلستان شکل‌‌‌ گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش به ‌‌‌روش توصیفی ـ تحلیلی در شاغلین پست‌‌‌های برق 230 کیلوولت استان‌‌‌گلستان در سال 1395 انجام گرفت. 44 نفر از شاغلین پست‌‌‌های برق (گروه آزمایش) و 23 نفر از کارکنان مراکز بهداشتی‌‌‌ درمانی (گروه کنترل) که دارای شیفت‌‌‌های 24‌ساعته بودند، به صورت تمام‌‌‌شماری وارد مطالعه شدند. شدت میدان‌‌‌های الکتریکی و مغناطیسی توسط دستگاه سنجش ‌‌‌امواج الکترومغناطیس مدل 190-TM با استفاده از روش‌شماره NIOSH 203 اندازه‌گیری شد. سطح هورمون ملاتونین نمونه‌‌‌های سرم خون شاغلین گروه آزمایش و کنترل با استفاده از روش کمّی لومینانس و الیزا در آزمایشگاه انجام گرفت. نتایج به‌دست‌آمده پس از ورود به نرم‌‌‌افزارSpss   نسخه22   توسط آزمون‌‌‌های آماری تی‌‌‌تست، من‌‌‌ویتنی، آنالیز واریانس یک‌طرفه، ضریب همبستگی کندال و پیرسون تجزیه وتحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله مورد تایید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی قرار گرفته است (کد: IR.SBMU.THNS.REC.1395.9).
یافته ها 100 درصد شدت میدان الکتریکی و چگالی شار مغناطیسی اندازه‌‌‌گیری‌شده در پست‌‌‌های برق در محدوده مجاز مواجهه شغلی قرار دارد. میانگین سطح هورمون ملاتونین در گروه‌‌‌ آزمایش نسبت به گروه کنترل کمتر بوده، اما اختلاف معنا‌‌‌داری مشاهده نشد (0/761=P). همچنین اختلاف معناداری ‌‌‌بین میانگین سطح هورمون ملاتونین با گروه سنی (0/381=‌P)، سابقه کار (0/213=‌P)، گروه‌‌‌های شغلی (0/515=‌P)، محل فعالیت شاغلین (0/482=‌P) مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه در این مطالعه ارتباط معنا‌‌‌داری بین امواج الکترومغناطیس و سطح هورمون ملاتونین مشاهده نشده است و امواج الکترومغناطیس در حدود مواجهه مجاز قرار داشتند، می‌‌‌توان چنین نتیجه‌‌‌گیری کرد که امواج الکترومغناطیس بر سطح هورمون ملاتونین شاغلین مرد پست‌‌‌های برق 230 کیلوولت استان گلستان تأثیر نداشته، اما با توجه به کاهش مشاهده شده نسبت به گروه کنترل اظهار نظر قطعی نیاز به بررسی‌‌‌های بیشتری دارد.

منیژه زارعی محمودآبادی، طلیعه ظریفیان، رباب تیموری،
دوره 24، شماره 4 - ( مهر و آبان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از معیار‌های رشد گفتار، کسب مهارت در تولید جمله است. با افزایش سن و تکامل کودکان شاهد ظهور جملات مرکب در گفتار هستیم. درمان بالینی اختلالات زبانی در ایران، بیشتر بر اساس تجارب درمانگران یا مطابق با هنجارهای زبان انگلیسی است و نیازمند بررسی چگونگی رشد طول گفته و جملات مرکب در زبان فارسی هستیم. این مطالعه با هدف گزارش رشد جملات مرکب و طول گفته کودک فارسی زبان از 15 تا 34 ماهگی انجام شد. 
مواد و روش ها: در این مطالعه طولی گزارش موردی، بر اساس مدل توصیفی تکاملی میانگین طول گفته و ظهور جملات ساده و مرکب یک دختر فارسی زبان از 15 تا 34 ماهگی در بافت مکالمات روزمره نمونه‌گیری و توصیف شد. جهت تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار R نسخه 4.0.2 استفاده شد. همبستگی سن با متغیرهای زبانی از طریق ضریب همبستگی پیرسون ارزیابی شد.
ملاحظات اخلاقی: در این مطالعه ملاحظات اخلاقی لحاظ شده است.
یافته ها: کودک در سن 21 ماه و 13 روز، اولین جمله‌ ساده دو کلمه‌ای خود را بیان کرد و در سن 26 ماه و 29 روز، از‌جمله مرکب چهار کلمه‌ای استفاده کرد. با ظهور جملات مرکب، افزایش میانگین طول گفته سرعت قابل‌توجهی به خود گرفته و در فاصله ‌زمانی چند روز شاهد اضافه شدن یک واحد به طول جمله (کلمه) هستیم. ارتباط معناداری بین میانگین طول گفته و سن (P=0/001, r=0/925)، میانگین طول جمله و تعداد کلمات کودک فارسی (P=0/002, r=0/910) و تعداد کلمات خزانه واژگان و سن (P<0/001, r=0/928) مشاهده شد.
نتیجه گیری: اگرچه چندین مطالعه طولی در مورد پیشرفت تعداد کلمات خزانه واژگان کودک و طول جمله و طول گفته در زبان‌های دیگر انجام شده است، اما این نوع مطالعات در زبان فارسی کم هستند. انجام این نوع مطالعات برای مقایسه‌های بین زبانی و مطالعه همگانی‌های زبانی و ویژگی‌های زبان ‌ویژه مهم است. با افزایش سن، شاهد افزایش تعداد کلمات خزانه واژگان کودک ظهور جملات مرکب و افزایش میاانگین طول گفته هستیم. در سن 27 ماهگی تا 28 ماهگی با ظهور جملات مرکب تحول شگرفی در تکامل زبان بیانی مشاهده می‌شود. به نظر می‌رسد با در گذر زمان، شاهد ظهور جملات مرکب در برون‌داد زبانی هستیم که این موضوع در افزایش طول گفته نیز نقش بسزایی دارد و می‌توان در ارزیابی‌های بالینی زبان به آن توجه داشت.

فاطمه کرمانشاهی، مهدی زارع بهرام‌آبادی، حسن حیدری، حسین داودی،
دوره 25، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف سالمندی یکی از مراحل مهم زندگی است که با پیشرفت علم و بهبود شرایط بهداشتی، آمار سالمندان در جوامع گوناگون روبه‌افزایش است. از این‌رو برای ارتقای سازگاری سالمندان، توجه به رضایت از زندگی آنان و نگرش به سالمندی لازم است. بنابراین پژوهش حاضر به‌منظور اثربخشی توانمندسازی روان‌شناختی بر رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی زنان سالمند شهر تهران انجام شده است. 
مواد و روش ها جامعه آماری شامل کلیه زنان 60 تا 70 ساله شهر تهران در سال 1400-1399 بود. تعداد 24 نفر (12 نفر گروه کنترل و 12 نفر گروه آزمایش) به شیوه نمونه‌گیری دردسترس به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. با بهره‌گیری از یک طرح آزمایشی پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل، سالمندان ابتدا پرسش‌نامه‌های رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی را تکمیل کردند؛ سپس کاربندی آزمایشی توانمندسازی روان‌شناختی در 8 جلسه بر روی گروه آزمایش، اجرا و بعد از اتمام جلسات پس‌آزمون برای هر دو گروه ارائه شد. برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری به کمک نسخه 19 نرم‌افزارSPSS استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی کسب رضایت آگاهانه از اصول اخلاقی در این پژوهش بود. این مطالعه با کد IR.IAU.ARAK.REC.1400.027 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک رسیده است.
یافته ها نتایج نشان داد که برنامه آموزشی توانمندسازی روان‌شناختی بر رضایت از زندگی (9/673=F و 0/006=p) و نگرش به سالمندی (8/385=F و 0/009=p) بین دو گروه در دو مرحله ارزیابی تفاوت معنا‌داری ایجاد کرده است؛ به این معنی که برنامه توانمندسازی روان‌شناختی باعث ارتقای رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی افراد نمونه شد.
نتیجه گیری براساس نتایج این پژوهش می‌توان گفت، برنامه توانمندسازی روان‌شناختی بر رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی زنان سالمند اثربخش بوده و آگاهی متخصصان حوزه‌های مشاوره، سالمندی، روان‌شناسی و سلامت از این آموزش‌ها می‌تواند کمک‌کننده باشد. 


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb