26 نتیجه برای اشرف
میترا هاتفی، صد یقه مهرا بیان، اشرف السادات نوحی، رباب رفیعی طباطبایی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
چکیده مقدمه: در این تحقیق، اثر ضدجهشزایی عصاره الکلی برهموم (پروپولیس) به وسیله آزمون ایمز در برابر دو ماده جهشزای آزید سدیم و پتاسیم پرمنگنات، در غیاب و حضور میکروزومهای کبدی موش (S9) مورد بررسی قرار گرفته است. روشکار: در این مطالعه تجربی ابتدا از غلظتهای متفاوتی از عصاره الکلی برهموم (5-1/0) درصد، جهت تعیین محدودهی اثر باکتریوسایدی (MIC) بر روی سویههای آزماینده استفاده شد. سپس با استفاده از روش آزمون ایمز، اثر ضدجهشزایی در محدودهی غیرسمی بررسی شد. در این آزمون از سویههای مختلف سالمونلا تیفی موریوم به نامهای TA100 و TA97 استفاده شد که هر یک حامل یک جهش انتخابی در اپرون هیستیدین خود میباشند. سویههای جهش یافته -His بر روی پلیت حاوی حداقل مواد معدنی و گلوکز در حضور مواد شیمیایی جهشزا مورد آزمایش کشت داده شدند و به این ترتیب فقط آن دسته از باکتریهایی که با جهش برگشتی، His+ شده بودند، قادر به رشد و تشکیل کلنی بودند. وجود مادهی ضدجهش (عصاره الکلی برهموم) در کنار مادهی جهشزا، میزان کلنیهای برگشتی را کاهش داده که با شمارش تعداد آنها میتوان با استفاده از فرمول، میزان ممانعت از جهش را محاسبه کرد. اختلاف بین متوسط تعداد کلنیهای برگشتی در هر پلیت در ارتباط با مادهی جهشزا، توسط نرمافزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: مقادیر MIC به دست آمده به روشنی نشان داد که عصارهی الکلی برهموم در غلظت 5 درصد دارای خاصیت ضدباکتریایی علیه سالمونلا تیفیموریوم میباشند. از سوی دیگر در مورد غلظتهای4-1/0 درصد این خاصیت مشاهده نشده و معلوم گشت که عصارهی الکلی می تواند در این غلظتها، اثرات جهشزایی مواد شیمیایی فوق را در یک وضعیت دوز- پاسخ خنثی نماید. نتیجهگیری: در پایان ما به این نتیجه رسیدیم که عصاره الکلی برهموم به واسطهی دارا بودن انواع ترکیبات مهم مانند فلاونوئیدها دارای خواص ضدجهشی بوده و بالاترین میزان ممانعت از جهش، در غلظت 4 درصد مشاهده شد که با نتایج حاصل از به کار بردن مخلوط میکروزومی نیز هماهنگی داشت. مکانیزم عمل ضدباکتریایی برهموم پیچیده بوده و هیچ شباهتی با سایر آنتیبیوتیکهای کلاسیک ندارد، اما باید به این نکته اشاره کرد که برهموم، مانع از تقسیم سلول باکتریایی میشود. بعضی از محققین معتقدند که برهموم میتواند مانع از فعالیت RNA پلیمراز وابسته به DNA شود.
سلیمان زند، اشرف زمانی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: کمردرد یک مشکل شایع بالینی دوران بارداری می باشد. محققان ورزش را بعنوان یک روش پروفیلاکسی در کاهش کمردرد مادران باردار مطرح می کنند . این مطالعه با هدف تعیین تاثیر انجام ورزش مناسب و وضعیت بدنی صحیح در هنگام فعالیت های روزانه دوران بارداری از طریق آموزش و انجام آن توسط خانم های باردار طراحی شده است . روش کار: این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی است که 138نفر از خانم های بارداری در آن شرکت کردند . پژوهش در چهار مرحله: 1- اخذ شرح حال 2- تعلیم 3- اجراء (افرادمورد پژوهش در طی 30 هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه 10 نوع حرکت ورزشی سبک وهوازی را زیر نظر یک فیزیوتراپ انجام می دادند) 4- ارزیابی نهایی، اجراء شد . نتایج با استفاده از آزمونهای آمارهای و از طریق نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: با توجه به نتایج حاصله ، 2/18 درصد از زنان گروه تجربی و 6/36 درصد از زنان باردار گروه کنترل مبتلا به کمردرد در دوران بارداری شدند . آزمون کای اسکویر ، تفاوت معنی دار آماری را بین دو گروه از نظر ابتلا به کمر درد در دوران بارداری نشان داد(05/0p< ، 5/36= χ²). هم چنین نسبت احتمال در گروه شاهد نسبت به مورد 2 به دست آمد(91/1- 04/4 CI%95 = و05/0p< ) . نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان می دهد که ورزش در دوران بارداری موجب حذف کمر درد نمی شود ولی می تواند بروز کمر درد را در این دوران کاهش داده یا به تاخیر اندازد .
حمید مؤمنی، اشرف صالحی، ابوالفضل سراجی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: یکی از پیامدها و نتایج استرس شغلی، فرسودگی شغلی است که تأثیرات مخربی بر مراقبت از بیمار، سلامت جسمی- روحی پرستار و هزینههای درمانی دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه فرسودگی شغلی در پرستاران استان مرکزی، میتواند راهکارهایی را در جهت کاهش فرسودگی شغلی و افزایش اعتماد به نفس در پرستاران ارایه دهد. روش کار: در این پژوهش تحلیلی- مقطعی در سال 1387 به روش نمونهگیری طبقهای 66 نفر از پرستاران شاغل در بخش درمان بیمارستانهای دولتی شهرهای اراک، خمین و ساوه و کلیه مربیان پرستاری دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد پرستاری و عضو هیأت علمی دانشکده پرستاری اراک و دانشکدههای خمین و ساوه، به تعداد 33 نفر و کلاً 99 نفر انتخاب شده و پرسشنامه استاندارد فرسودگی شغلی مازلاک برای آنها تکمیل شد. نتایج: میانگین فرسودگی شغلی در این پژوهش از سایر مطالعات مشابه بالاتر است(84/40). میانگین نمره خستگی هیجانی 38/28، مسخ شخصیت 41/9 و کفایت شخصی31/29 بود. تفاوت فرسودگی شغلی در گروه پرستاران بخش درمان و آموزش فقط در بعد مسخ شخصیت معنی دار بود و در سایر ابعاد تفاوت آماری معنیداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: فرسودگی شغلی در پرستاران استان مرکزی به طور کلی بالاست که با تمهیدات خاص از قبیل افزایش ثبات کاری و حیطه عملکردی، شفاف سازی نحوه پاسخگویی فرد در مقابل کارهای انجام شده و تقسیم کار بین افراد به منظور کاهش بار کاری باید این میزان را کاهش داد.
جواد بهارارا، کاظم پریور، علیرضا اشرف، رویا رستمی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: با توجه به گسترش روزافزون دستگاههای مولد میدانهای الکترومغناطیسی در زندگی انسان بررسی اثرات زیستی این امواج مورد توجه وسیع پژوهشگران قرار گرفته است. ویتامین A نیز در دوران بارداری برای رشد و نمو طبیعی جنین بسیار ضروری است و کمبود یا مصرف بیش از حد آن سبب ایجاد ناهنجاری میشود. در پژوهش حاضر اثرات توأم میدانهای الکترومغناطیسی با فرکانس کم و ویتامین A بر تکوین پوست جنین موش نژاد بالب سی بررسی شده است. روشکار: این مطالعه آزمایشگاهی تجربی است. 18 موش باردار به صورت تصادفی در 3 گروه کنترل، شاهد آزمایشگاهی و تجربی تقسیمبندی شدند. در موشهای تجربی در روز 5/10 حاملگی ویتامین A به میزان 15000 واحد بر کیلوگرم تزریق درون صفاقی شد. همچنین در روزهای 12-10 بارداری در معرض میدان الکترومغناطیسی با شدت 100 گاوس قرار گرفتند. کلیه نمونهها در روز 5/17 بارداری تشریح و بررسیهای ریخت شناسی و بافت شناسی انجام گردید. نتایج: متوسط اندازه وزن جنینهای تجربی نسبت به شاهد آزمایشگاهی افزایش یافت(05/0>p). طول فرق سری نشیمنگاهی جنینهای تجربی نیز نسبت به شاهد آزمایشگاهی افزایش نشان داد(001/0>p). همچنین ضخامت اپیدرم پوست نمونههای تجربی نسبت به شاهد آزمایشگاهی افزایش یافت(05/0>p)؛ در حالی که متوسط تعداد سلولهای بازال و خاردار و نیز متوسط تعداد فولیکولهای مو در اپیدرم پوست در جنینهای تجربی در مقایسه با شاهد آزمایشگاهی کاهش نشان داد(001/0>p). نتیجه گیری: در معرض قرار گیری توأم میدان الکترومغناطیسی با فرکانس کم و ویتامین A برتکوین جنین موش کوچک آزمایشگاهی و رشد و نمو اپیدرم پوست آن اثرات عمیق میگذارد.
امید تیمورنژاد، اشرف محبتی مبارز، رضا حسینی دوست،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: انتروکوکسیهای مقاوم به ونکومایسین سومین عامل مهم عفونتهای بیمارستانی بعد از استافیلوکوکسی و اشرشیا کولی میباشند. هدف از این مطالعه ارزیابی الگوی مقاومت انتروکوکسیهای مقاوم به ونکومایسین نسبت به آنتی بیوتیکهای پیشنهاد شده توسط انستیتو استاندارد آزمایشگاه های بالینی میباشد. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی 833 انتروکوکسی از بیمارستانهای منتخب تهران از نمونههای ادرار، خون، زخم و سایر نمونهها جمعآوری و بعد از تایید ایزولهها، با استفاده از دیسک 30 میکروگرمی ونکومایسین و رقت سازی در آگار با استفاده از پودر ونکومایسین، انتروکوکسیهای مقاوم به ونکومایسین جداسازی و حداقل غلظت بازدارنده آنها تعیین شد سپس حساسیت این انتروکوکسیها نسبت به آنتی بیوتیکهای پیشنهاد شده در استاندارد (100 M) انستیتو استاندارد برای درمان انتروکوکسی ارزیابی شد. یافته ها: از 833 انتروکوکسی جدا شده به ترتیب 4 و 5/38 درصد دارای مقاومت سطح بالا و مقاومت سطح پایین نسبت به ونکومایسین بودند. 85، 97، 42، 94، 30، 70، 24 و 6 درصد از آنهایی که دارای مقاومت سطح بالا بودند نسبت به آمپیسیلین، پنیسیلین، تتراسیکلین، ریفامپین، کلرامفنیکل، جنتامیسین، سینرسید و لینوزولید مقاوم بودند. تمامی این انتروکوکسیهای مقاوم به ونکومایسین به نیتروفورانتوئین حساس بودند. نتیجهگیری: در این مطالعه تمامی انتروکوکسیهای مقاوم به ونکومایسین نسبت به نیتروفورانتوئین حساس بودند و این آنتی بیوتیک به عنوان یک داروی انتخابی در عفونتهای ادراری میتواند برای درمان انتروکوکسیهای مقاوم نیز مناسب معرفی گردد.
ابوالفضل سراجی، حمید مؤمنی، اشرف صالحی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از راههای ترک اعتیاد تشکیل گروههای معتادین خودیار است. با توجه به میزان عود بالای مصرف مجدد مواد مخدر در این گروه پژوهشگران بر آن شدند تا با تحلیل عوامل مختلف بر عود مجدد مصرف مواد، یک الگوی مناسب در جهت افزایش زمان تداوم ترک اعتیاد به دست آورند. مواد و روشها: در طی یک مطالعه مقطعی تحلیلی تمامی مردان معتاد خودیار شهرستان خمین (350 نفر) در سال 1387 با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات در زمینه عوامل موثر بر ترک اعتیاد، ایجاد اعتیاد و عود اعتیاد در این گروه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: مهمترین عامل معتاد شدن افراد کسب لذت و کنجکاوی (1/75 درصد)؛ و مهمترین عامل مؤثر در ترک اعتیاد فرد، خسته شدن و فشار خانواده (4/45 درصد) بوده است. همچنین، 9/48 درصد افراد مجدداً مواد مخدر مصرف کرده بودند. مهمترین عامل عود اعتیاد در معتادین خودیار بیکاری و تغییر در درآمد (6/12 درصد) بوده است. در این پژوهش بین سطح تحصیلات و محل سکونت با اعتیاد به مواد مخدر رابطه معنیدار مشاهده شد(000/0=p) در حالی که بین نوع ماده مخدر مصرفی و ترک اعتیاد و همچنین بین میانگین سنی افراد در اقدام به ترک و عدم اقدام به ترک رابطه معنیداری مشاهده نشد(05/0
امین طالبی بزمین ابادی، اشرف محبتی مبارز، ترنگ تقوایی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: در جوامع غربی ژن iceA هلیکوباکتر پیلوری به عنوان یک مارکر ژنتیکی مرتبط با زخم معده گزارش شده است. هدف از این مطالعه، بررسی شیوع ژنوتیپهای iceA هلیکوباکتر پیلوری و ارتباط آن با زخم معده در ایران بوده است. مواد و روشها: پژوهش حاضر با روش مشاهدهای بر روی 75 نفر بیمار انجام شده است. نمونههای بیوپسی بیماران جهت حضور هلیکو باکتر پیلوری با تست اوره آز، ژن glmM و کشت تایید و تغییرات آللیک ژنوتیپهای 1iceA و 2iceA نیز با PCR تعیین شدند. یافتهها: در این مطالعه دو الل 1iceA و 2iceA در بیماران مبتلا به زخم معده شناسایی شدند. ژنوتیپ 1iceA (64 درصد) فراوانی بالاتری نسبت به از ژنوتیپ 2iceA (3/21 درصد) داشت. سویههای 1iceA بیشتر در بیماران دارای زخم معده مشاهده شدند. در این پژوهش هیچ گونه ارتباط معنیداری بین ژنوتیپهای iceA با عواقب کلینیکی بعد عفونت مشاهده نشد(71/0p=). نتیجه گیری: این مطالعه ارتباط معنیدار دو طرفهای را بین ژنوتیپهای iceA و وقوع بیماری زخم معده (PUD) را تایید میکند. نتایج حاکی از آنست که ژن 1iceA میتواند به عنوان یک مارکر قابل اطمینان در پیشگویی عواقب کلینیکی عفونت هلیکوباکتر پیلوری مورد استفاده قرار گیرد. لذا تحقیقات بیشتر invitro و invivo برای رسیدن به یک توافق عمومی در این مورد ضروری به نظر میرسد.
محمد شایسته پور، محمد کاظم شاه کرمی، عباس شفیعی، محمد تقویان، راضیه کمالی جمیل، فاطمه اثنی عشری، اشرف محمدی، رضا شهبازی،
دوره 15، شماره 4 - ( ماهنامه شهریور 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به حساسیت ویروس سرخک به دما و نور، حفظ پایداری ﺁن در واکسن زنده بسیار با اهمیت است. هدف این تحقیق، بررسی پایداری واکسن سرخک تولید شده با سویه AIK-Cمیباشد. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 3 ویال واکسن لیوفیلیز به مدت 1 هفته در دمای 37 درجه سانتیگراد نگهداری و میزان پایداری ﺁن به روش ﺁزمون تسریع شده بررسی گردید. همچنین واکسن محلول شده در دماهای 4، 25 و 37 درجه سانتیگراد نگهداری و در زمانهای 0 ،4، 8 ،12و 16 ساعت پس از محلول کردن، میزان باقیمانده ویروس عفونی به روش میکروتیتراسیون با محاسبه CCID50 ارزیابی شد. بر اساس ﺁنالیز رگرسیون خطی، نیمه عمر واکسن محلول شده سرخک، محاسبه گردید. یافتهها: وقتی واکسن محلول شده در دماهای 4، 25 و 37 درجه سانتیگراد نگهداری شد کاهش تیتر واکسن به ترتیب 05/0، 1/0 و 2/0 Log10 CCID50 در ساعت بود. همچنین نیمه عمر این واکسن در دماهای مذکور، به ترتیب 31/5، 61/2 و 36/1 ساعت بود. نتیجهگیری: میزان کاهش تیتر واکسن سرخک تهیه شده با سویه AIK-C پس از نگهداری در دمای 37 درجه سانتیگراد به مدت یک هفته log33/0 بود در حالی که برای واکسنهای تجاری Mevilin-L، Attenuvax، Edmonston- Zagreb وRimevax، به ترتیب 7/0، 7/0، 1 و 78/0 گزارش شده است. واکسن لیوفیلیز و محلول شده حاوی سویهAIK-C در مقایسه با سویههای ادمونستون ب، شوارتز، بکن کام و لنینگراد پایدارتر است در حالی که در حالت محلول شده و در دمای 37 درجه سانتیگراد میزان پایداری مشابه سویه موراتن دارد.
ذات اله عاصمی، اشرف خرمی راد، محسن تقیزاده، زهرا عابدینی، علی اکبر رشیدی،
دوره 15، شماره 6 - ( ماهنامه آبان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سوء تغذیه پروتئین- انرژی به عنوان یک مشکل بهداشتی در کشورهای در حال توسعه، در نتیجه کم غذایی ناشی از فقر محسوب میشود. این مطالعه با هدف مقایسه کیفیت پروتئینی دو نمونه غذای صنعتی کودک شامل سرلاک (بر پایه شیر خشک، گندم و موز حاوی باکتری پروبیوتیک بیفیدوباکتریوم لاکتیس) و غنچه (بر پایه شیر خشک، گندم و عسل) در موشهای صحرایی انجام گرفت. مواد و روشها: این مطالعه تجربی بر روی 64 موش صحرائی 23 روزه در گروههای 8 تایی تحت 8 رژیم غذایی شامل: 2 رژیم تست (سرلاک حاوی پروبیوتیک بیفیدوباکتریوم لاکتیس و غنچه)، یک رژیم استاندارد (کازئین) و یک رژیم پایه (بدون پروتئین) برای مطالعه قابلیت حقیقی هضم پروتئین و قابلیت هضم ظاهری و 2 رژیم تست، یک رژیم استاندارد و یک رژیم پایه برای مطالعه نسبت خالص پروتئین، نسبت کارآیی پروتئین و نسبت کارآیی غذا انجام شد. یافتهها: میزان قابلیت حقیقی هضم پروتئین برای پروتئینهای کازئین، سرلاک و غنچه به ترتیب 77/93، 23/84 و 82/89 بود و نتایج بین گروهها معنیدار بود(001/0p<). میزان نسبت خالص پروتئین برای پروتئینهای کازئین، سرلاک و غنچه به ترتیب 38/4، 1/4 و 17/3 بود و نتایج بین گروهها معنیدار بود(009/0=p). نسبت کارآیی پروتئین برای پروتئینهای کازئین، سرلاک و غنچه به ترتیب 05/3، 59/2 و 01/2 بود و نتایج بین گروهها معنیدار بود(001/0p<). نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که ارزش پروتئینی سرلاک حاوی بیفیدوباکتریوم لاکتیس در مقایسه با غنچه بالاتر می باشد.
ناز آفرین جو کار ، فرهاد دریانوش، حسین جعفری، سمیه کاشرفی فرد، علی عسکرزاده،
دوره 16، شماره 6 - ( ماهنامه شهریور 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این تحقیق، مطالعه تغییرات احتمالی پروتئین شوک گرمایی 70 ، آنزیم های کبدی و کراتین فسفو کیناز پس از فصل تمرینات و مسابقات آزاد جهانی در ورزشکاران حرفهای می باشد.
مواد و روشها: 10 دختر ورزشکار حرفهای اسکیت انتخاب شدند. آزمون ورزشی برونگرا در سه نوبت (24 ساعت قبل از شروع تمرینات، بعد از شش ماه برنامه تمرینی (قبل از مسابقات جهانی) و 24 ساعت بعد از مسابقات جهانی) توسط ورزشکاران انجام شد. برنامه تمرینی تخصصی اسکیت ، 26 هفته و هر هفته در 5 جلسه اجرا میشد ونمونه خونی به منظور اندازه گیری در قبل و بعد از هر آزمون ورزشی برونگرا گرفته شد.
یافتهها: در مرحله قبل از تمرین، غلظت پروتئین شوک گرمایی 70 در واکنش به آزمون ورزشی برونگرا تغییر معنیداری نشان نداد (898/0p=). اما در مرحله پس از تمرین، به طور معنیداری پس از آزمون برونگرا افزایش یافت (031/0p=). همچنین، در اندازه گیری-های پس از آزمون برونگرا، غلظت آنزیمهای کبدی و کراتین فسفو کیناز در مرحله دوم و سوم نسبت به مرحله اول به طور معنی داری بیشتر بود (05/0p<).
نتیجه گیری: یافتههای پژوهش نشان داد بالا رفتن سطح آمادگی بدنی ورزشکاران در طول فصل تمرینات و مسابقات باعث افزایش سطح محافظت از بدن (تولید HSP70) میگردد و این موضوع به سطح توانایی بدن فرد جهت تولید این پروتئین بستگی دارد. همچنین می-توان گفت احتمالا سطح آمادگی بدنی افراد، عاملی مهم در میزان سطوح ALT، AST وALP پس از اجرای آزمون ورزشی برونگرا است.
نوید مزروعی آرانی، هما بقایی، اشرف خرمی راد، ذات اله عاصمی، صبیحه السادات علیزاده، احمد اسماعیل زاده،
دوره 16، شماره 6 - ( ماهنامه شهریور 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش مقاومت به انسولین، فاکتورهای التهابی و پارامترهای استرس اکسیداتیو با پیشرفت دیابت مرتبط است. این مطالعه با هدف اثرات مفید گز سین بیوتیک بر روی مقاومت انسولین، فاکتورهای التهابی و استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به دیابت تیپ 2 طراحی شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور متقاطع بر روی 62 بیمار دیابتیک در محدوده سنی 70-35 سال انجام شده است. بیماران بطور تصادفی برای مصرف یا گز سین بیوتیک (62 نفر) یا گز معمولی (62 نفر) برای 6 هفته تقسیم شدند. سه هفته دوره استراحت (Wash-out) درنظر گرفته شد. گز سین بیوتیک حاوی 107 باکتری لاکتوباسیلوس اسپوروژنز، 04/0 گرم گالاکتواولیگوساکارید اینولین و 005/0 گرم شیرین کننده استویا به ازای هر گرم بود. ترکیبات گز معمولی مشابه گز سین بیوتیک بجز لاکتوباسیوس اسپوروژنز و اینولین بود. بیماران روزانه 3 عدد گز سین بیوتیک یا گز معمولی 7 گرمی مصرف می کردند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 6 هفته بعد از مداخله برای اندازه گیری مقاومت به انسولین، پروتئین واکنشگر C (hs-CRP) سرمی و بیومارکرهای استرس اکسیداتیو از بیماران گرفته شد.
یافته ها: مصرف گز سین بیوتیک، در مقایسه با کنترل، باعث کاهش معنی دار انسولین سرمی (02/0p=)، سطوح hs-CRP (008/0p=) شده است. مکمل یاری با گز سین بیوتیک همچنین منجر به افزایش معنی دار گلوتاتیون توتال پلاسما (0001/0>p) در مقایسه با کنترل شده است.
نتیجه گیری: در مجموع، مصرف گز سین بیوتیک برای 6 هفته منجر به کاهش انسولین، فاکتور التهابی hs-CRP سرمی و افزایش توتال گلوتاتیون پلاسمایی شده است.
محمد رضا مسعودی نژاد، اشرف مظاهری تهرانی، فرشید قنبری، سیمیندخت میرشفیعیان،
دوره 17، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: روشهای متداول گندزدایی آب شامل فرآیندهای شیمیایی، ازن زنی، تابش اشعه ماورای بنفش، فرآیندهای غشایی و غیره میباشد. در سالهای اخیر فرآیند الکترولیز به عنوان یک فرآیند سبز با کارایی بالا و عدم تولید محصولات جانبی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی کارایی فرآیند الکترولیز با جریان پیوسته در گندزدایی آب آلوده با کلی فرمهای مدفوعی میباشد.
مواد و روشها: روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی میباشد. نمونههای آب با اضافه کردن فاضلاب انسانی، کود حیوانی و کلنی اشرشیاکلی به آب مقطر تهیه و وارد راکتور الکتروشیمیایی با جریان پیوسته گردید. تاثیر پارامترهای عملیاتی مانند جنس الکترودها(مس و گرافیت فشرده)، زمان واکنش(40، 50، 60 و 70 دقیقه)، ولتاژ 48 ولت، فاصله الکترود 5 سانتیمتر و pH اولیه 7 بر کارایی حذف باکتریهای کلی فرم با استفاده از آنالیز واریانس فاکتوریال تعیین شد.
یافتهها: یافتهها نشان میدهد که کارایی حذف بستگی به منبع آلاینده، زمان مواجهه و جنس الکترودها دارد. با توجه به نتایج به دست آمده بهترین کارایی گندزدایی مربوط به آب آلوده به کلنی اشرشیاکلی در راکتوری با دو جفت الکترود مس با فاصله 5 سانتیمتر، ولتاژ 48 ولت و در مدت 70 دقیقه با راندمان 99 درصد به دست آمده است. تغییر معنیداری در pH، TDS و EC در زمانهای مختلف و با تغییر نوع منبع باکتریهای کلی فرمی ایجاد نشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از فرآیند الیکترولیز با جریان پیوسته، به عنوان یک روش مناسب باکارایی بالا و سازگار با محیط زیست در گندزدایی آب آلوده با کلی فرمهای مدفوعی پیشنهاد میگردد.
ندا سلیمانی، اشرف محبتی مبارز، فاطمه اطیابی،
دوره 18، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پروتئین فعال کننده نوتروفیلی (HP-NAP) یک آنتی ژن حفاظتی و یک فاکتور بیماریزایی اصلی هلیکوباکتر پیلوری است. تحریک سیستم ایمنی جهت درمان این باکتری نقش کارآمد دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر پروتئین نوترکیب فعال کننده نوتروفیلی از هلیکوباکتر پیلوری بر میزان تکثیر و بقای ماکروفاژهای صفاقی موشی مدل بالب سی میباشد.
مواد و روشها: طی یک مطالعه تجربی – آزمایشگاهی، پروتئین نوترکیب Hp-NapA از هلیکوباکتر پیلوری در محیط آزمایشگاه تولید شد. ماکروفاژهای صفاقی موش خارج و کشت داده شد. از غلظتهای مختلف پروتئین نوترکیب Hp-NapA برای تحریک ماکروفاژها استفاده شد. از روش MTT به منظور ارزیابی بقاء و میزان تکثیر ماکروفاژها استفاده شد.
یافتهها: نتایج روشن است که تأثیر افزایش دهنده تحریک از طریق پروتئین نوترکیب Hp-NapA در دوز 30 میکروگرم/ میلیلیتر (01/0=p)، معنیدار بود. میزان بقاء در دوزهای 30 و 60 میکروگرم در میلیلیتر به طور معنیداری از گروه کنترل بیشتر شده بود و در سری همزمانی پروتئین نوترکیب به همراه لیپوپلی ساکارید میزان تکثیر نیز در دوزهای مشابه افزایش معنیداری از نظر آماری نشان میدهد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای ما، پروتئین نوترکیب Hp-NapA دارای اثر مثبت بر میزان تکثیر، بقا و عملکرد ماکروفاژهای صفاقی دارد. بنابراین، مفروض است که پروتئین نوترکیب Hp-NapA میتواند به عنوان ایمنومدولاتور جهت ایمنی درمانی مطرح شود.
مسعود مطلبی، اشرف مظاهری، محدثه مسیبی، سید مهدی تخت فیروزه،
دوره 18، شماره 5 - ( مرداد 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: وجود آلایندههایی نظیر مونواکسیدکربن (CO)، دیاکسیدگوگرد (2SO)، دیاکسید نیتروژن (2NO)، ازن (3O) و ذرات معلق در هوا آسیبهای فراوانی بر سلامت جوامع بشری وارد میکنند. تعیین غلظت واقعی آلایندهها و توصیف وضعیت کمّی و کیفی هوا در مقایسه با شرایط استاندارد و اطلاعرسانی به موقع به مردم به منظور تدوین برنامههای کنترل آن ضروری میباشد. شهر کاشان بهدلیل همجواری با کویر تحت تأثیر وزش بادهای حاوی ذرات معلق قرار دارد. همچنین افزایش جمعیت و استقرار کارخانهها و صنایع گوناگون در این شهرستان از جمله منابع مصنوعی آلودگی هوا میباشند که سنجش و پایش و مقایسه آلودگی هوای کاشان را با شرایط استاندارد الزامی میسازد.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی –مقطعی، غلظت پنج آلاینده CO، 2SO، 2NO، 3O و ذرات معلق کمتر از 10 میکرون (10PM) براساس معیارهای سازمان بهداشت جهانی در سال 1390 در ایستگاه پانزده خرداد کاشان سنجیده شد. مقادیر میانگین و حداکثر سالیانه، میانگین و حداکثر مقدار فصول تابستان و زمستان و صدک 98 سالیانه مربوط به هر آلاینده تعیین گردید و به نرمافزار AirQ انتقال داده شد. بر این اساس، تعداد مرگ و نوع بیماری منتسب به هر آلاینده محاسبه گشت.
یافتهها: نتایج مدل گویای این واقعیت است که تعداد تجمعی موارد مرگ منتسب به آلایندههای 10PM، 2NO، 2SO و 3O به ترتیب برابر با 100، 22، 82 و 54 مورد در شهر کاشان میباشد.
نتیجهگیری: به طور کلی، ذرات معلق بیشترین تأثیر را در بروز مرگ و بیماری ناشی از آلودگی هوا دارند. با توجه به نتایج به دست آمده، مدیریت منابع آلاینده ذرات معلق و دیاکسید گوگرد سهم بسزایی در کاهش اثرات سوء بهداشتی آلودگی هوای کاشان دارد.
داورخواه ربانی، محمدرضا رضایی مفرد، اشرف مظاهری، محدثه مسیبی،
دوره 18، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش جمعیت، بهبود سطح کیفیت زندگی و توسعه صنایع باعث افزایش نرخ تولید زبالههای شهری و صنعتی گردیده است. شیرابه حاصل از زباله، به دلیل آلودگی زیاد، اثرات نامطلوب فراوانی بر سلامت انسان و محیط زیست دارد. تحقیقات نشان میدهند که فرآیندهای اکسیداسیون پیشرفته نظیر فنتون و فرایندهای وابسته به فنتون میتوانند به شکل موثر تقاضای اکسیژن شیمیایی (COD) شیرابه را کاهش دهند.
مواد و روشها: در این تحقیق، میزان کاهش کل جامدات معلق (TSS) موجود در شیرابه زباله کارخانه کمپوست اصفهان از طریق فرآیندهای الکتروشیمیایی، فنتون و الکتروفنتون مورد بررسی قرار گرفت. این فرآیندها در زمانهای صفر، 20، 40 و60 دقیقه با شدت جریانهای 5/0، 1 و 5/1 آمپر و غلظت پراکسیدهیدروژن برابر با 2000،1000و3000(میلی گرم بر لیتر) انجام گرفتند.
یافتهها: در هر سه فرآیند مورد بررسی، بیشترین مقدار حذف TSS، پس از 40 دقیقه از شروع آزمایش مشاهده شد. در بین فرآیندهای مورد بررسی، فرآیند الکتروفنتون با حذف 4/92 درصد بهعنوان موثرترین روش شناخته شد. به علاوه، روشهای فنتون و الکتروشیمیایی نیز به ترتیب 3/60 درصد و 7/41 درصد از TSS موجود در شیرابه را حذف نمودند.
نتیجهگیری: بنابراین، کاهش ذرات معلق موجود در شیرابه باعث تغییر ویژگیهای آن میشود و آلودگی و اثرات نامطلوب زیست محیطی آن را میکاهد.
سید نعمت ا... سیفی، احسان ا... غزنوی راد، اشرف زمانی، محمد یوسف علیخانی، محمد رفیعی، سلیمان زند، حمید ابطحی،
دوره 18، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده
زمینه وهدف: لیستریا مونوسیتوژنز یکی از عوامل مهم سقط جنین و عفونت پس از زایمان در نوزادان میباشد. به علت اهمیت این باکتری در سلامت زنان حامله و نیز نوزادان تازه متولد شده، هدف از انجام این تحقیق تعیین میزان فراوانی این باکتری در زنان باردار و مقایسه آن در زنان باردار با سابقه سقط و بدون سابقه سقط جنین است.
مواد و روشها: در این مطالعه، 540 نمونه از زنان باردار از بیمارستان طالقانی اراک تهیه گردید. پس از کشت نمونهها در محیط غنی کننده، لیستریا مونوسیتوژنز بر روی محیط اختصاصی جدا سازی گردید.
یافتهها: از نمونههای بالینی، تعداد 14 مورد دارای لیستریا مونوسیتوژنز بودند. از این تعداد 8 مورد دارای سابقه سقط و 6 مورد فاقد سابقه سقط جنین بودند. بیشترین موارد کشت مثبت مربوط به دوره سنی 25 تا 34 سال شامل 7 مورد و کمترین موارد مربوط به دوره سنی 35 تا 44 سال شامل 3 مورد بود و 4 مورد در دوره سنی 17 تا 24 سال قرار داشتند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که لیستریا مونوسیتوژنز میتواند سبب آلودگی در زنان باردار شود. با روشهای فنوتیپی و استفاده از محیطهای اختصاصی میتوان باکتری لیستریا مونوسایتوژنز را از افراد باردار به ظاهر سالم جدا کرد.
اشرف اللهیار، علی زینالی،
دوره 23، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت یکی از شایعترین بیماریهای مزمن در کودکان و نوجوانان است و به دلیل مشکلات خاص خود گاهی از طریق کاهش سلامت و افزایش استرس و افسردگی باعث افزایش سوءمصرف مواد در نوجوانان میشود. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی مدل کاهش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی: نقش افسردگی و استرس با میانجیگری مهارتهای حل مسئله و تعارض انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل نوجوانان دیابتی عضو انجمن دیابت شهر ارومیه و مراجعهکننده به بیمارستان امام خمینی (ره) و مراجعهکننده به پزشکان متخصص دیابت شهر ارومیه در فصل بهار سال 1398 بود. از میان اعضای جامعه، 206 نفر با روش نمونهگیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس غربالگری سوءمصرف مواد-نسخه نوجوانان (میلر و لازوسکی، 2001) و پرسشنامههای افسردگی (بک و همکاران، 1988)، استرس (کوهن و همکاران، 1983)، مهارتهای حل مسئله (هپنر و پترسن، 1982) و مهارتهای حل تعارض (ویکز، 1994) بود. دادهها با استفاده از روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی در این پژوهش، تمامی اصول اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
یافته ها: یافتهها نشان داد که افسردگی و استرس به طور مستقیم بر مهارتهای حل مسئله و تعارض اثر منفی و معنادار دارند، اما بر سوءمصرف مواد اثر مستقیم و معناداری نداشتند؛ همچنین مهارتهای حل مسئله و تعارض به طور مستقیم بر سوءمصرف مواد اثر منفی و معنادار داشتند. علاوهبراین، افسردگی و استرس به طور غیرمستقیم از طریق مهارتهای حل مسئله و تعارض بر سوءمصرف مواد اثر معنادار داشتند (0/05>P).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که افسردگی و استرس از طریق کاهش مهارتهای حل مسئله و تعارض میتوانند باعث افزایش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی شوند؛ بنابراین برای کاهش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی باید به دنبال راهکارهایی برای کاهش افسردگی و استرس و افزایش مهارتهای حل مسئله و تعارض بود که برگزاری کارگاههای آموزشی برای این منظور توصیه میشود.
طاهره عظیمی، ملیحه باقری، مهدی پریان، بهزاد خوانساری نژاد، اشرف زمانی، مهدیه موندنی زاده،
دوره 23، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان دهانه رحم (CC) سومین بدخیمی شایع در خانمهاست که عمدهترین علت ایجاد آن، ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) است. دو انکوژن E6 و E7 این ویروس در روند تومورزایی آن نقش مهمی ایفا میکنند. امروزه، روشهای موجود برای غربالگری CC توانایی تشخیص بیماری را در مراحل اولیه ندارند؛ بنابراین، شناسایی بیومارکرهای جدید جهت تشخیص بهموقع این سرطان حائز اهمیت است. بدین منظور، در مطالعه حاضر، miRNAهای هدفگیرنده دو انکوژن E6 و E7 ویروس پاپیلومای انسانی (تیپ 16 و 18) در CC با روشهای بیوانفورماتیکی مورد بررسی قرار گرفتند.
مواد و روش ها: ابتدا با استفاده از پایگاه NCBI توالی ژنهای E6 و E7 برای هر دو تیپ 16 و 18 ویروس پاپیلومای انسانی به دست آمد. سپس با استفاده از پایگاههای بیوانفورماتیکی miRBase و RNA22 مناسب ترین miRNAهای هدفگیرنده ژنهای مذکور انتخاب شدند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه در کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی اراک تصویب شد.
یافته ها: با توجه به میزان p-value بهدستآمده از پایگاههای بیوانفورماتیکی، miRNAهای (p-value=7/51e-2) miR-92a-5p miR-195-3p (p-value=2.24e-1) ،miR-34a-5p (p-value=2.73e-1) و miR-155-5p (p-value=4.95e-2) برای دو ژن E6 و E7 معرفی شدند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسیهای بیوانفورماتیکی نشان داد از بین چهار miRNA شناساییشده، احتمالاً miR-155-5p و miR-92a-5p به ترتیب به عنوان miRNAهای هدفگیرنده اختصاصی ژنهای E6 و E7 هستند؛ بنابراین، به نظر میرسد این miRNAها میتوانند کاندید مناسبی برای مطالعات آزمایشگاهی در بیماران مبتلا به CC باشند.
نوشین دلیلی، فاطمه پوررضاقلی، مریم السادات موسوی، مروارید علی نژاد، صدرا اشرفی،
دوره 25، شماره 5 - ( آذر و دی 1401 )
چکیده
مقدمه: با گذشت سالها از اولین مورد موفقیت آمیز پیوند کلیه هنوز در مورد بهترین رژیم سرکوب ایمنی در این بیماران سؤالات بسیاری وجود دارد. مطالعات مختلف نشان دادهاند که استفاده طولانی مدت از داروهای دسته مهارکننده کلسی نورین میتواند با نفروتوکسیسیته مزمن همراه باشد و منجر به آسیب غیر قابل برگشت به عضو پیوندی گردد. بنابراین هدف، استفاده از داروهای سرکوبگر ایمنی و کاهش دوز مهارکنندههای کلسی نورین تا حد ممکن است که از طرفی ریسک پس زدن پیوند را هم اضافه نکند. این مطالعه با هدف مقایسه فانکشن کلیوی و میزان عفونتهای ویروسی و وقوع رجکشن پس از پیوند کلیه در بیماران روی دو رژیم درمانی متفاوت شامل اورولیموس بعلاوه دوز پایین مهارکننده کلسی نورین در برابر پروتکل استاندارد مهار کننده کلسی نورین همراه با مایکوفنولیک اسید در ۶۰ بیمار پیوندی طراحی و اجرا گردید.
روش کار: این کارازمایی بالینی در بیمارستان لبافی نژاد تهران بین سالهای ۱۳۹۸-۱۳۹۹ روی ۶۰ نفر از بیماران پیوند کلیه با سن ۱۸ تا ۶۵ سال و به مدت ۱۲ ماه انجام گرفت. بیماران بصورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه اول سیکلوسپورین با دوز ۳.۵ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بعلاوه اورولیموس ۰.۷۵ میلی دو بار در روز همراه با کورتیکواستروئید دریافت کردند و گروه دوم سیکلوسپورین ۶ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بعلاوه مایکوفنولیک اسید یک گرم دو بار در روز همراه با کورتیکواستروئید دریافت نمودند. همه بیماران اینداکشن با تیموگلوبولین دریافت کرده بودند. جهت آنالیز آماری دادهها از نرم افزار SPSS 20.0 استفاده شد. نتایج دادههای کمی به صورت میانگین ± انحراف از معیار (SD ± mean) و با استفاده از آزمونهای T student نمایش داده شدند. دادههای کیفی با فراوانی و درصد و به وسیله تست کای دو exact بیان شد. P-value کمتر از 05/0 از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شده است. فانکشن کلیوی و میزان عفونتهای ویروسی و میزان رجکشن ۶ و ۱۲ ماه پس از پیوند در این دو گروه مقایسه شد.
یافتهها: مطالعه دارای کد اخلاق بوده و تمام اطلاعات بیماران بصورت محرمانه حفظ میشود بعلاوه تمام شرکت کنندگان فرم رضایت اگاهانه را امضا نمودهاند.
نتیجه گیری: از لحاظ وضعیت عملکرد کلیه بر اساس GFR به استثناِی ماه اول (0.02 P=) تفاوت معنی داری بین دو گروه در هیچیک از دورههای زمانی وجود نداشت (P>0.05). همچنین بین دو گروه مطالعه از نظر مدت زمان بستری پس از پیوند وبستری مجدد در طول مطالعه تفاوت معنی دار اماری وجود نداشت (P>0.05). در خصوص وقوع رجکشن بعد از پیوند نیز بین دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. در حالیکه میزان عفونت سیتومگالوویروس و BK در عرض یکسال اول بعد از پیوند در گروهی که اورولیموس دریافت کردند پایینتر بود. نتایج این مطالعه نشان داد که رژیم اورولیموس و دوز پایین مهارکننده کلسی نورین را میتوان بصورت de novo در بیماران پیوندی به کار برد بدون اینکه خطر رجکشن در انها افزایش یابد و در عین حال ممکن است بتواند از میزان بروز عفونتهای ویروسی پس از پیوند بکاهد.
داود شمسی، محسن محمدیان ساروی، خلیل علی محمدزاده، آزاده اشرفی،
دوره 28، شماره 2 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه: حکمرانی خوب بهعنوان یکی از مفاهیم اساسی در مدیریت نظامهای سلامت، نقشی کلیدی در ارتقای کارایی، اثربخشی و عدالت در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی ایفا میکند. این مفهوم با تأکید بر اصولی همچون شفافیت، پاسخگویی، مشارکت و قانونمندی، بهعنوان چارچوبی برای بهبود سیاستگذاری و مدیریت در نظام سلامت ایران مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف طراحی و ارائه مدل حکمرانی خوب در نظام سلامت با بهرهگیری از رهیافت ترکیبی تحلیل مضمون و روش حداقل مربعات جزئی در سال 1403 انجام شده است.
روش کار: روش تحقیق شامل دو بخش کیفی و کمی بود. در بخش کیفی، جامعه پژوهش مدیران، صاحبنظران حوزه بهداشت و درمان، خبرگان وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، و صاحبنظران دانشگاهی را شامل میشد. نمونهگیری به روش هدفمند و گلوله برفی انجام شد و ۱۷ نفر تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. در بخش کمی از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) برای برازش مدل استفاده شد. جامعه آماری این بخش شامل کلیه کارشناسان و مدیران حوزه بهداشت و درمان ایران بود که بر اساس فرمول کوکران حداقل حجم نمونه ۳۸۴ نفر تعیین گردید.
یافتهها: نتایج تحلیل مضمون دادههای کیفی و برازش مدل پژوهش نشان داد که مدل نهایی حکمرانی خوب در نظام سلامت از هفت بعد اصلی تشکیل شده است: اثربخشی، کارآیی، عدالت، شفافیت و پاسخگویی، مشارکت، قانونمندی و رهبری. هر یک از این ابعاد به مؤلفههای خاصی تفکیک شدند که اهمیت هر کدام در تقویت حکمرانی خوب مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجهگیری: این مقاله با ارائه مدلی جامع از حکمرانی خوب در نظام سلامت، چارچوبی برای بهبود سیاستگذاری، مدیریت و عملکرد در این حوزه پیشنهاد میکند. مدل ارائهشده میتواند بهعنوان ابزاری برای تصمیمگیریهای استراتژیک و بهبود ساختارهای مدیریتی مورد استفاده قرار گیرد.