جستجو در مقالات منتشر شده


35 نتیجه برای فلاح

شهاب فلاحی، مهرداد روانشاد، عذرا کنارکوهی،
دوره 14، شماره 4 - ( دو ماهنامه مهر و ابان 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: واکنش زنجیره پلیمراز(PCR) رایج ترین تکنیک در عرصه زیست شناسی مولکولی است که برای تکثیر یک توالی اختصاصی اسید نوکلئیک به کار می‌رود. پرایمرهای دژنره دارای توانایی تکثیر توالی‌های وابسته اما متفاوت هستند. هدف مطالعه حاضر استفاده از دو جفت پرایمر دژنره در ترکیب با Hemi Nested PCR برای تشخیص ناحیه V3-Loop ژن پوشش طیف وسیعی از ساب تایپ‌های ویروس HIV-1 است. مواد و روش ها: در مطالعه تجربی حاضر یک جفت پرایمر دژنره طراحی و بهینه سازی گردید و در ترکیب با Hemi Nested PCR برای تشخیص ناحیه V3-Loop ژن env طیف وسیعی از ژنوتیپ‌های ویروس HIV-1 که دارای تغییرات نوکلئوتیدی بسیار شدید است استفاده گردید. روش طراحی شده، برروی 40 نمونه سرم مثبت HIV، 10 کنترل منفی و ژنوم انسانی و 5 نمونه از هر کدام از ویروس‌های HBV,HCV,HGV,TTV انجام شد. یافته‌ها: پس از بهینه سازی، در 35 مورد از 40 نمونه مثبت باند مورد نظر مشاهده شد. در هیچ یک از نمونه‌های کنترل منفی انسانی و ویروسی هیچ باندی مشاهده نشد. علاوه بر آن در نمونه‌های مثبت باند غیر اختصاصی تشکیل نشده بود. نتیجه گیری: در این مطالعه علاوه بر PCR متداول، از دو پرایمر دژنره با قابلیت اتصال به نواحی اختصاصی از ژنوم استفاده گردید. در حقیقت محصولات PCR واکنش اول به عنوان DNA الگو برای یک جفت پرایمر داخلی مورد هدف قرار می‌گیرد و منجر به تولید محصولاتی با اندازه‌های کوچک‌تر و با حساسیت بالاتر به دلیل دژنره بودن، خواهد بود. بر اساس یافته‌های مطالعه، روش طراحی شده دارای مزیت‌هایی شامل تأیید محصولات اولیه و افزایش حساسیت روش تشخیص می‌باشد.
سارا نجفی، فریدا بهزادیان، فاطمه فتوحی، جلیل فلاح مهرآبادی،
دوره 15، شماره 5 - ( ماهنامه مهر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‎های اخیر ویروس آنفلوانزا باعث عفونت‎های متوسط تا شدید با میزان پراکندگی وسیع در سرتاسر دنیا شده است. بر این اساس، واکسن آنفلوانزایی که تنها یک دوز آن محافظت ایجاد نماید هنوز در دسترس نیست. بنابراین، تهیه یک واکسن عمومی و فراگیر بر اساس ذرات شبه ویروسی غیرتکثیری ایده‎ال می‎باشد. در تحقیق حاضر یکی از سازه‎های مولکولی برای ساخت این ذرات مد نظر قرار گرفته است. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، رده سلولی MDCK برای تکثیر ویروس آنفلوانزای انسانی تیپ A/New Caledonia H1N1 استفاده شد. سپس کل RNA سلول، استخراج شده و با استفاده از پرایمر random hexamer به عنوان پرایمر عمومی cDNA ساخته شد. قطعه (1413 bp)NA با روش PCR تکثیر داده شد و در وکتور pBluescript SK کلون شد. سپس قطعه نورآمینیداز در پلاسمید pFastBac11 از طریق محل‎های برش آنزیمی SalI و XhoI ساب‎کلون گردیده و صحت آن با توالی‎یابی دو طرفه مورد تایید قرار گرفت. وکتور pFastBac1NA به میزبان E.coli DH10Bac که حاوی بکمید و پلاسمید کمکی بود منتقل شد تا بکمید نوترکیب نورآمینیداز ساخته شود. یافته‎ها: بکمید نوترکیب نورآمینیداز با روش نوترکیبی هومولوگ بین pFastBac1NA و بکمید به وجود آمد. این محصول با استفاده از PCR و پرایمرهای اختصاصی نورآمینیداز و عمومی M13 تایید گردید. نتیجه‎گیری: از بکمید نوترکیب ساخته شده در این مطالعه به همراه بکمیدهای نوترکیب، حاوی سایر ژن‎های ساختمانی ویروس، می‎توان برای ساخت ذرات شبه ویروسی آنفلوانزا استفاده نمود و یا پروتئین حاصل از بیان این سازه را در سلول‎های حشرات خالص نموده و در تحقیقات واکسن شناسی استفاده نمود.
داود حکمت پو، محمد سورانی، علی اصغر فرازی، زهرا فلاحی، بهنام لشگرآرا،
دوره 15، شماره 7 - ( ماهنامه آذر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سنجش کیفیت خدمات پیش شرط اساسی برای بهبود کیفیت است. مطالعات نشان می‎دهد مشتریان به لحاظ تماس نزدیک با ارائه دهندگان خدمت و مشارکت در فرایند خدمت، در موقعیت مناسبی برای سنجش کیفیت خدمات هستند. لذا این مطالعه با هدف سنجش کیفیت خدمات بر اساس ادراک و انتظار بیماران در بیمارستان‎های دانشگاه علوم پزشکی اراک در سطح شهر اراک صورت گرفت. مواد و روش‎ها: این تحقیق به صورت مقطعی بر روی 260 نفر از بیماران بستری در بیمارستان‎های دانشگاه علوم پزشکی اراک در سطح این شهر انجام پذیرفت و از ابزار سروکوال برای سنجش کیفیت خدمات استفاده شد. روائی و پایائی ابزار مذکور در مطالعات داخل و خارج از کشور تأئید شده بود. یافته‎ها: نتایج نشان می‎دهد در همه ابعاد کیفیت، ادراک کیفیت (کیفیت موجود) بر انتظارات از کیفیت (وضع مطلوب بیماران) پیشی نگرفته‎اند یا با آن منطبق نیست. بیشترین ضعف در ابعاد مختلف کیفیت، مربوط به بعد دسترسی به خدمات بود. نتیجه‎گیری: نمرات منفی کیفیت خدمات نشان‎گر آن است که نیاز به بهبود کلیه ابعاد کیفیت خدمات در بیمارستان‎ها وجود داشته است. به همین دلیل پیشنهاد می‎شود مدیران برای کاستن شکاف کیفی موجود، به نیازهای بیماران و ارائه مطلوب خدمات توجه بیشتری نمایند.
محمد فلاح، ایر حسین مقصود، امیر افراه،
دوره 15، شماره 10 - ( ماهنامه اسفند 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: در مورد امکان آلودگی انسان از طریق ورود اتفاقی پروتواسکولکس موجود در مایع هیداتیک از طریقی به جز پارگی کیست در احشاء و بروز آلودگی، مطالعات اندکی موجود است. هدف مطالعه حاضر بررسی امکان آلودگی موش با تلقیح پروتواسکولکس از طریق خراش، صفاقی و گوارشی به کیست هیداتیک می باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی، کبد حاوی کیست‎های هیداتیک از کشتارگاه جمع‎آوری گردید. پروتواسکولکس‎ها از نظر زنده و پاک بودن از آلودگی میکروبی تایید و 3 بار با سرم فیزیولوژی شسته شدند. سپس به سه روش خراش پوستی، گوارشی و داخل صفاقی به سه گروه از موش‎ها تلقیح، خورانده و تزریق شد. همه موش‎ها به مدت چهار ماه نگهداری و در پایان، تمامی آنها تشریح و اندام‎های مختلف از نظر وجود کیست هیداتیک بررسی ماکروسکوپی شدند. پس از تشریح و خون‎گیری، آزمایش الیزا از نظر شواهد آلودگی بر روی سرم موش‎ها انجام شد. یافته‎ها: تمامی موش‎ها در تست الایزا سرم منفی بودند به استثناء موش‎هایی که از طریق داخل صفاقی آلوده گردیده بودند که همگی با میانگین تیتر 80/0±92/11 دارای سرم مثبت بودند. در دو تا از موش‎ها که از طریق داخل صفاقی آلوده شده بودند کیست‎هایی به اندازه حدود 3 میلی‎متر مشاهده گردید و در بقیه موش‎ها کیستی مشاهده نشد. نتیجه‎گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که امکان آلودگی به کیست هیداتیک از طریق خراش پوستی و خوراکی وجود ندارد گرچه با تلقیح به داخل صفاق آلودگی موش امکان پذیر است.
جمال فلاحتی، رحمت اله جدیدی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به این که اندوفتالمیت مهم‌ترین عارضه پس از عمل جراحی کاتاراکت است و وقوع آن می‌تواند منجر به کاهش شدید بینایی ویا حتی از دست رفتن بینایی گردد، لذا استفاده از روش‌های پیش‌گیری بسیار اهمیت دارد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مصرف داروی وانکوماسین حین عمل جراحی کاتاراکت در پیش‌گیری ازاندوفتالمیت انجام شد.

مواد و روش‌ها: دراین مطالعه تجربی، جامعه هدف بیماران کاتاراکت مراجعه کننده به بیمارستان امیرکبیر بودند. بیماران به صورت تصادفی به دوگروه، با و بدون دریافت وانکومایسن در سرم شستشو تقسیم شدند. مشخصات دموگرافیک و دیگر اطلاعات لازم بیماران قبل از عمل از طریق پرسش‌نامه جمع‌آوری وهم‎چنین میزان بروز اندوفتالمیت درآنان تا دو هفته پس از عمل با انجام معاینه،ثبت گردید.جهت مقایسه فراوانی نسبی (بروز) عفونت اندوفتالمیت دردوگروه ازآزمون کای دو وآزمون دقیق فیشر استفاده شد.

یافته‌ها: از تعداد 1281 بیمار بررسی شده، به 539 نفر در سرم شستشو آنها وانکومایسین (به میزان 1 میلی‌گرم در 500 میلی‌لیتر سرم رینگر) اضافه گردید و برای 742 بیمار نیز وانکومایسین اضافه نشد. با انجام معاینه تا دو هفته بعد از عمل از تعداد کل بیماران، 3 نفر (23/0 درصد) دچار آندوفتالمیت شدند که 2نفر (16/0 درصد) مربوط به گروه بدون دریافت وانکو مایسین و 1 نفر (07/0 درصد) مربوط به گروه دریافت کننده وانکومایسین بودند.آزمون دقیق فیشر نشان دادکه میزان فراوانی آندوفتالمیت بین گروه دریافت کننده وانکومایسین با گروه کنترل تفاوت آماری معنی‌داری وجود نداشته است(05/0p>).

نتیجه‌گیری: هر چند فراوانی نسبی آندوفتالمیت، در بیماران بدون دریافت وانکومایسن بیشتر از گروه دریافت کننده وانکومایسن بود، ولی با توجه به معنی‌دار نبودن آزمون آماری، اضافه کردن وانکومایسین در پیش‌گیری ازاندوفتالمیت موثر نیست و علت را باید در موارد دیگر جستجو کرد.


جمال فلاحتی، رحمت اله جدیدی، عبداله رشیدی،
دوره 16، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: باتوجه به اینکه کوریورتینیت توکسوپلاسموزمنجربه ازبین رفتن دید مرکزی،کدورت ویتره،دردچشم،ترس ازنورواشک ریزش میگردد، لذادرمان سریع آن بسیاراهمیت دارد.این مطالعه باهدف بررسی اثردرمانی تزریق داخل ویتره کلینداماسین درکوریورتینیت توکسوپلاسمایی ومقایسه آن بادرمان خوراکی رایج انجام شد.

 مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی جامعه هدف،کلیه بیماران مبتلابه کوریورتینیت توکسوپلاسمایی مراجعه کننده به کلینک چشم پزشکی بودندکه به طورتصادفی به دوگروه مداخله( (Aدرمان باتزریق داخل ویتره کلینداماسین وشاهد(B) درمان رایج (داروی خوراکی پریمیتامین/سولفادیازین/کلنیداماسین)تقسیم شدند.ابزارجمع آوری داده هاپرسشنامه وپرونده بیمار بود.حدت بینایی باچارت اسنلن وضخامت شبکیه بادستگاه توموگرافی لایه های شبکیه((OCT اندازه گیری ونتایج قبل وبعد ازدرمان بمدت یکسال ثبت شد.داده هاپس ازهمسان سازی سن وجنس بااستفاده ازنرم افزار16SPSS وآزمونهای توصیفی واستنباطی t-test تحلیل شد.

یافته ها: از 26 بیمارمبتلابه کوریورتینیت توکسوپلاسمایی،تعداد 16 نفر(5/61%)شهری و تعداد 10 نفر(5/38%)روستایی بودند.میانگین زمان بهبودی ضایعات بین گروه (A) و(B) متفاوت بود(=0/001 P). علاوه براینکه اختلاف آماری میزان بهبود حدت بینایی بین قبل وبعد ازدرمان درهردوگروه معناداربود،بین گروهها هم این میزان بهبود تفاوت داشت (<0/05 P).همچنین میانگین تغییرات اندازه ضخامت مرکزی ماکولاهرچندبین قبل و بعد از درمان درهردوگروه تفاوت داشت(=0/001 P)،ولی بین دوروش درمانی اختلاف آماری معناداری مشاهده نشد (=0/452 P).

نتیجه گیری: هرچند هردوروش درمانی(تزریق داخل ویتره کلنیداماسین ودارویی رایج خوراکی«پریمیتامین/سولفادیازین/ کلنیداماسین)دردرمان کوریورتینیت موثرهستند ولی روش تزریقی به لحاظ کوتاه تربودن زمان بهبودی ضایعات،افزایش بیشترحدت بینایی نسبت به روش مشابه جایگزین مناسبتری است.


رضا رضایی، امیر الماسی حشیانی، جمال فلاحتی، آمنه خلیلی،
دوره 17، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: گلوکوم دومین علت شایع نابینایی می‌باشد و یکی از مهم‌ترین علل قابل پیش‌گیری نابینایی است. در کنترل فشار داخل چشمی بیماران مبتلا به گلوکوم، معمولا رژیم‌های چند دارویی توصیه می‌شود. هدف این مطالعه مقایسه اثر دو درمان ترکیبی تیمولول-لاتانوپروست و تیمولول-دورزولامید در کاهش فشار داخل چشم در بیماران مبتلا به گلوکوم زاویه باز می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 60 بیمار مبتلا به گلوکوم به صورت تصادفی در دو گروه درمانی تیمولول-لاتانوپروست یا تیمولول-دورزولامید قرار گرفتند. متغیرهای مورد نظر قبل و 6 هفته بعد از مداخله مورد سنجش قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده‌ها توسط نرم افزار آماری Stata نسخه 12 و در سطح معنی‌داری 05/0 انجام شد.

یافته‌ها: مطالعه میانگین سنی گروه تیمولول-دورزولامید 6/67 سال و گروه تیمولول-لاتانوپروست 6/72 سال بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد که اختلاف معنی‌داری بین دو گروه از نظر متغیرهای فشار داخل چشمی، حدت بینایی و نسبت کاپ به دیسک اپتیک وجود ندارد.

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های مطالعه اختلاف معنی‌داری بین میزان کاهش فشار داخل چشمی در دو گروه درمانی از بیماران مبتلا به گلوکوم زاویه باز مشاهده نشد.


جمال فلاحتی، فرزاد زمانی برسری، محمد تایید، رحمت اله جدیدی،
دوره 18، شماره 3 - ( خرداد 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: انسداد مجرای اشکی به عنوان یک مشکل شایع باعث علائم زجرآور فیزیکی و اجتماعی شامل اشک ریزش فراوان، حملات داکریوسیستیت حاد و مزمن، درد وخارش چشم و قرمزی چشم می‏شود. با این حال، روش‏های درمانی موجود اتفاق نظر نیست. این مطالعه به بررسی و مقایسه اثر و عوارض داکریوسیستورینوستومی و ترجیحات بیماران در دو روش جراحی مرسوم برای رفع انسداد مجرای اشکی می‏پردازد.

مواد و روش‏ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 220 بیمار مبتلا به انسداد مجرای اشکی به صورت تصادفی به 2 گروه مساوی تقسیم شده و تحت جراحی داکریوسیستورینوستومی اکسترنال و اندوسکوپیک قرارگرفتند. در نهایت بیماران از نظر میزان اکیموز واشک ریزش بعد از عمل و زمان جراحی و میزان خونریزی حین عمل مقایسه شدند. داده‏های بیماران با استفاده از آزمون مجذور کای و با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 16 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

یافته‏ها: مقایسه نتایج دو گروه از نظر اکیموز بعد از عمل، مدت زمان عمل جراحی و خونریزی بعد از جراحی نشان دهنده اختلاف معنی‏داری بود(p=0.000). ولی میزان اشک ریزش بعد از عمل جراحی بین دو گروه اختلاف معنی‏داری را نشان نداد(p=0.418).

نتیجه‏گیری: با توجه به یافته‏های این مطالعه، استفاده از روش داکریوسیستورینوستومی اندوسکوپیک نسبت به روش سنتی اکسترنال برتری محسوسی دارد. لذا با توجه به میل بیشتر بیماران به انجام این روش، جراحان باید تجربه بیشتری در انجام این عمل جراحی کسب نمایند.


امیر حسین حسینی، لیلا کهن، سارا فلاحی،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی یک بیماری پیچیده و چند عاملی است که حاصل مجموعه‌ای از زمینه‌های ژنتیکی و محیطی و نحوه زندگی بوده و با افزایش خطر بیماری‌هایی چون فشارخون بالا، دیس لیپیدمی و دیابت نوع دو همراه می‌باشد. مطالعات نشان داده‌اند که میکرو RNAها در ایجاد بیماری‌های مزمن از قبیل چاقی نقش دارند. پژوهش حاضر، اولین پژوهشی است که به بررسی ارتباط احتمالی پلی‌مورفیسم rs2910164 ژن  mir-146a با اضافه وزن و چاقی در زنان ایرانی پرداخته است.

مواد و روشها: مطالعه مورد - شاهدی حاضر بر روی 133 زن دارای اضافه وزن، 75 زن چاق و 173 زن با وزن طبیعی به عنوان گروه کنترل انجام شد. ژنوتیپ‌های پلی‌مورفیسم rs2910164 در ژن mir-146a با استفاده از روش Tetra-ARMS PCR تعیین گردیدند. هم‌چنین جهت بررسی ارتباط بین ژنوتیپ‌ها با خطر ابتلا به چاقی، از تحلیل رگرسیون لجستیک استفاده شد.

یافتهها: ارتباط معنی‌داری بین ژنوتیپ‌های GC (04/0=p، 3/3-1: CI95 درصد، 8/1:OR) و CC (004/0=p، 6/12-6/1: CI95 درصد، 5/4:OR) با استعداد ابتلا به چاقی وجود داشت. براساس مدل ژنتیک غالب برای آلل C (مقایسه بین ژنوتیپ‌های GC+CC در مقابل GG)، ژنوتیپ‌های GC+CC با خطر ابتلا به چاقی همراه بودند (01/0=p، 7/3-2/1: CI95 درصد، 1/2:OR).

نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که پلی‌مورفیسم rs2910164 ژن mir-146a با خطر ابتلا به چاقی همراه است و  آلل C می‌تواند به عنوان یک آلل غالب، خطر ابتلا به چاقی را در زنان ایرانی افزایش دهد.


فریبا فیضی، شیرین مرادخانی، محمد متینی، فاطمه پرندین، ارسطو روشن، محمد فلاح،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هیداتیدوز از بیماری‌های زئونوزخطرناک است که علاوه بر صدمات جدی بر سلامت انسان، باعث خسارات اقتصادی زیادی در صنعت دام‌پروی می‌شود. به دلیل ماهیت چرخه انگلی و ساختمان کیست در انسان، کنترل آن در جامعه دشوار بوده و درمان آن با چالش‌های عمده مواجه است. یکی از این مشکلات از بین بردن پروتواسکولکس‌ها برای درمان یا جلوگیری از ایجاد کیست‌های ثانویه است. مواد شیمیایی مختلفی در این زمینه استفاده شده که اکثر آن‌ها عوارض جانبی برای بیمار دارند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات اسکولکس کشی برخی عصاره‌های گیاهی در شرایط آزمایشگاهی بوده است.

مواد و روشها: کیست‌های هیداتیک کبدی از کشتارگاه جمع‌آوری گردیدند، مایع کیست حاوی پروتواسکولکس زنده تحت شرایط استریل آسپیره گشت و تا زمان استفاده در دمای 4 درجه سانتی‌گراد نگهداری شد. سه غلظت 25، 50 و 100 میلی‌گرم در میلی‌لیتر از هر یک از عصاره‌ها تهیه شد و پروتواسکولکس‌ها در آن در داخل انکوباتور 37 درجه قرار گرفتند و درصد پروتواسکولکس‌های زنده  با رنگ آمیزی حیاتی ائوزین در زمان‌های 5، 10، 25، 40 و 60 دقیقه تعیین گردید.

یافتهها: عصاره متانولی زنجبیل با غلظت 100 میلی‌گرم بر میلی‌لیتر موجب از بین رفتن تمامی پروتواسکولکس‌ها در دقیقه 40 ‌شد، درحالی که عصاره درمنه در هیچ کدام از غلظت‌های مورد بررسی، تاثیر چندانی بر پروتواسکولکس‌ها نداشت.

نتیجهگیری: بررسی مدل‌های حیوانی و آزمایشات تکمیلی نشان داد که عصاره متانولی زنجبیل به دلیل فعالیت زیاد اسکولکسیدال خود می‌تواند به عنوان پروتواسکولکس  کش موثر مورد استفاده قرار گیرد.


علی یعقوبی، مرضیه ثاقب جو، ضیاء فلاح محمدی، مهدی هدایتی، اکبر حاجی زاده مقدم،
دوره 18، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سطح آمیلوئید بتا (Aβ) در مغز بیماران آلزایمری افزایش می‌یابد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر 8 هفته تمرین تداومی با دو شدت پایین و بالا بر سطح 1-42 هیپوکامپ موش های صحرایی آلزایمری شده بود.

مواد و روشها: 50 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (با سن 12 هفته و میانگین وزنی 10/13 ±82/219 گرم)، در 5 گروه سالم کنترل، آلزایمر کنترل، آلزایمر تمرین با شدت پایین، آلزایمر تمرین با شدت بالا و شم قرار گرفتند. برای القای آلزایمر، از تزریق هوموسیستئین (دوز 6/0 مولار) به درون بطن مغز موش‌ها استفاده شد. گروه‌های تمرین با شدت پایین با سرعت 20 متر در دقیقه (50 تا 55 درصد VO2max) و گروه‌های تمرین با شدت بالا با سرعت 27 متر در دقیقه (75 تا 80 درصد VO2max)، به مدت 60 دقیقه در هر جلسه و 5 روز در هفته روی نوار گردان تمرین کردند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد (05/0p<).

یافتهها: سطح 1-42 در هیپوکامپ موش‌های آلزایمر کنترل نسبت به گروه سالم کنترل به طور معنی‌داری بالاتر (001/0=p) و در موش‌های گروه‌های تمرین آلزایمری با دو شدت پایین و بالا نسبت به گروه کنترل آلزایمر به طور معنی‌داری پایین‌تر بود (02/0=p). اما تفاوت معنی‌داری بین دو شدت تمرین مشاهده نشد (99/0=p).

نتیجهگیری: به نظر می‌رسد تمرین ورزشی تداومی می‌تواند از طریق کاهش سطح 1-42 در هیپوکامپ موش‌های آلزایمری شده مفید باشد و به عنوان یک روش درمانی مکمل در بیماران آلزایمر مورد مطالعه قرار گیرد.


فیروزه رئیسی، حبیب الله قاسم زاده، نرگس کرمقدیری، ریحانه فیروزی خجسته فر، علی پاشا میثمی، عباسعلی ناصحی، مریم سرایانی، جلیل فلاح، نرگس ابراهیم خانی،
دوره 19، شماره 4 - ( تیر 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اختلال عملکرد جنسی در زنان مبتلا به اختلال وسواس جبری و تأثیر آن بر رضایت‌مندی زناشویی، هدف پژوهش حاضر بررسی عملکرد جنسی و رضایت‌مندی زناشویی در زنان مبتلا به اختلال وسواس جبری است.

مواد و روشها: در این پژوهش مقطعی، 36 زن مبتلا به اختلال وسواس جبری مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان روان پزشکی روزبه (وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران) و چند مطب خصوصی، به صورت نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسش‌نامه‌های جمعیت شناختی، OCI-R ،MOCI ،BDI-II FSFI و پرسش‌نامه محقق ساخته رضایت‌مندی زناشویی را تکمیل نمودند.

یافتهها: 6/80 درصد زنان، اختلال عملکرد جنسی را گزارش کردند. بررسی خرده مقیاس‌های پرسش‌نامه عملکرد جنسی زنان مشخص کردکه 50 درصد زنان در میل جنسی، 3/58 درصد در برانگیختگی، 1/36 درصد در لوبریکاسیون، 4/44 درصد در ارگاسم، 7/41 درصد در رضایت جنسی و 8/52 درصد در خرده مقیاس درد با مشکل مواجه هستند. هم‌چنین، خرده مقیاس‌های برانگیختگی، لوبریکیشن، رضایت جنسی، درد و نمره کلی عملکرد جنسی با رضایت‌مندی زناشویی هم‌بستگی معنی‌داری نشان دادند. در بررسی ارتباط میان وسواس (پرسش‌نامه MOCI) و رضایت‌مندی زناشویی مشخص شد که خرده مقیاس شست و شو با رضایت‌مندی زناشویی هم‌بستگی معنی‌داری دارد. در حالی که رابطه میان وسواس (OCI-R , MOCI ) و عملکرد جنسی زنان (FSFI) معنی‌دار نشد.

نتیجهگیری: شیوع بالای اختلال عملکرد جنسی در زنان مبتلا به و سواس و هم‌بستگی معنی‌دار بین وسواس و رضایت‌مندی زناشویی و نیز عملکرد جنسی و رضایت‌مندی زناشویی،  نشان دهنده ارتباط احتمالی وسواس، رضایت زناشویی و عملکرد جنسی می‌باشد.


مجید کرمانی، محسن دولتی، سودا فلاح جوکندان، مینا آقایی، فرشاد بهرامی اصل، سیما کریم زاده،
دوره 19، شماره 12 - ( اسفند ماه 1395 1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: کیفیت پایین هوا خسارت‌های فراوانی بر محیط زیست و انسان وارد می‌کند. آگاهی از وضعیت کیفیت هوا اثرات بهداشتی آلودگی هوا را کاهش می‌دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه‌ای شاخص بهداشت کیفیت هوا(AQHI) و کاربردهای آن در هفت کلان‌شهر اصلی ایران در سال 90 انجام شد.

مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می‌باشد. ابتدا اطلاعات ساعتی مربوط به چهار آلاینده معیار از سازمان حفاظت محیط زیست هفت کلان شهر ایران جمع آوری گردید .سپس به وسیله معیار‌های سازمان جهانی بهداشت اعتبار سنجی گردیده و با توجه به دستورالعمل‌ها، شاخص بهداشت کیفیت هوا محاسبه شد و بر مبنای جداول استاندارد کیفیت بهداشتی هوا در گروه‌های خطر کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد طبقه بندی گردید.

یافتهها: نتایج نشان داد که بر اساس شاخص بهداشت کیفیت هوا میزان آلودگی هوا در هفت کلان‌شهر کشور در وضعیت نا مناسبی قرار دارد و بر این اساس کیفیت هوا در شهرهای اهواز، اراک، تهران، اصفهان، شیراز، تبریز و مشهد به ترتیب در 85، 73، 70، 60، 47، 43 و 29 درصد از روز‌ها از حد استاندارد تجاوز کرده است.

نتیجه‌گیری: با توجه به کیفیت نامطلوب هوا و پیامدهای بهداشتی ناشی از آن، اهمیت شاخص بهداشت کیفیت هوا در جهت برنامه‌ریزی کنترل آلودگی هوا و آگاهی شهروندان از وضعیت روزانه کیفیت هوا و اثرات بهداشتی آن آشکار می‌گردد.


محمد متینی، سمیرا بختیارنژاد، دارا دستان، امیرحسین مقصود، محمد فلاح،
دوره 20، شماره 6 - ( شهریورماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: تریکومونیازیس از عفونت‌های جنسی شایع‌ و غیرویروسی در جهان است. هدف از این تحقیق، بررسی میزان تأثیر عصاره‌های بارهنگ سرنیزه‌ای بر تریکوموناس واژینالیس بود.     
مواد و روش‌‌ها: در این مطالعه آزمایشگاهی پس از طی فرآیند جمع‌‌آوری، خشک کردن و تهیه عصاره‌های هگزانی، اتیل‌استاتی، متانولی و هیدروالکلی بارهنگ سرنیزه‌ای، غلظت‌هایی از عصاره‌ها تهیه و برروی پنج ایزوله تریکوموناس واژینالیس در برابر مترونیدازول آزمایش گردید. آزمون‌های حداقل غلظت مهار‌کنندگی و کشندگی برای هر غلظت و هر ایزوله انگل به صورت دوتایی و دو‌مرتبه انجام شد.       
یافته‌ها: نتایج نشان داد که عصاره‌های بارهنگ سرنیزه‌ای دارای اثر ضدتریکومونیایی بوده، به‌طوری‌که بعد از 48 ساعت مجاورت انگل با عصاره‌ها، بیش ترین اثر مهار‌کنندگی به عصاره اتیل‌استاتی با حداقل غلظت 500 میکروگرم بر میلی لیتر و میانگین 1525 میکروگرم بر میلی لیتر مربوط بود. هم چنین کم ترین فعالیت ضدتریکومونیایی به عصارهای هیدروالکی و متانولی با حداقل غلظت و میانگین 2000 میکروگرم بر میلی لیتر مربوط بود. نتایج آزمون حداقل غلظت کشندگی  برای عصاره‌ها هم مشابه  نتایج آزمون حداقل غلظت مهار‌کنندگی بود که تایید‌کننده اثر کشندگی عصاره‌های مورد آزمایش بر انگل است. نتایج آزمایش حساسیت دارویی مترونیدازول نیز حاکی از حساس بودن ایزوله‌های تریکوموناس واژینالیس به مترونیدازول بود و غلظت آن از طیف 1/3 تا 2/6 با میانگین و انحراف معیار 5/1 ± 2/4 میکروگرم بر میلی لیتر تعیین گردید.  
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که ترکیبات موجود در عصاره بارهنگ سرنیزه‌ای دارای توان ضد‌تریکومونیایی قابل ملاحظه‌ای می‌باشند که نیازمند انجام مطالعات بیشتر و کامل‌تر بر روی اجزای تشکیل دهنده این ترکیبات و مشخص نمودن خصوصیات ضد‌میکروبی آن‌ها است.
 

مینا قاسمی، زینب خزائی کوهپر، مجتبی فلاحتی،
دوره 21، شماره 3 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: ایسکمی طولانی در اندام­های با نرخ متابولیک بالا هم­چون مغز و قلب اثرات زیان باری را به همراه دارد. بنابراین، نشر مواد غذایی به واسطه رگ­زایی بعد از ایسکمی برای ترمیم ناحیه آسیب دیده بافت ضروری است. در این مطالعه، اثرات نانوذرات اکسید آهن و میدان مغناطیسی در رگ­زایی بعد از ایسکمی ریپرفیوژن(IR) در مدل رت بررسی شده است.
مواد و روش­ ها: در این مطالعه تجربی، پنجاه رت نر با سن بین 6 تا 7 هفته در وزن 220 تا 250 گرم از دانشگاه تهران خریداری شدند. حیوانات در 5 گروه شم(مدل ایسکمی ریپرفیوژن)، کنترل، تحت تیمار با نانوذرات اکسید آهن، در معرض میدان مغناطیسی و درمان ترکیبی با نانوذرات اکسید آهن و در معرض میدان مغناطیسی تقسیم بندی شدند. رگ­زایی در هیپوکامپ پنج گروه بعد از 4 روز به روش رنگ آمیزیH&E ارزیابی شد. بیان ژنVegfa در پنج گروه به صورت کمی به روش Q-RT- PCR مطالعه شد.
یافته­ ها: نانوذرات اکسید آهن همین­طور میدان مغناطیسی رگ­زایی را در حیوانات بعد از ایسکمی ریپرفیوژن (IR) در طول 4 روز القا کردند (05/0 > p)، اما درمان ترکیبی آن­ها تفاوت معنیداری را در مقایسه با گروه شم در طول 4 روز نشان نداد. افزایش بیان ژنVegfa در گروه تحت تیمار با نانوذرات اکسید آهن و در گروه در معرض میدان مغناطیسی به طور معنی‌داری (05/0 > p) در مقایسه با مدل ایسکمی ریپرفیوژن (IR)مشاهده شد. اما افزایش بیان ژنVegfa در درمان ترکیبی نسبت به مدل ایسکمی ریپرفیوژن (IR) معنی­دار نبود.
نتیجه ­گیری: به نظر می­رسد نانوذرات اکسید آهن و میدان مغناطیسی به صورت جداگانه بتوانند دو روش مؤثر در رگ­زایی بعد از ایسکمی ریپرفیوژن (IR) باشند.

علیرضا مرادآبادی، محمد ارجمندزادگان، نوید امامی، منیژه کهبازی، اعظم احمدی، سعید فلاحت، سید حسین حسینی، مهدی کارگران، پریسا خسروی،
دوره 21، شماره 4 - ( دوماهنامه مرداد و شهریور 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: رنگ‌آمیزی­های زیل نلسون، فلوئورسنت و نیز کشت، روش­های استاندارد تشخیص بیماری سل هستند. در این تحقیق، کارائی روش Flash PCR با روش مرسوم کشت مقایسه شد.
مواد و روشها: تعداد 56 نمونه خلط از بیماران مشکوک به سل پس از ارزیابی با روش زیل نلسون و کشت در لوون اشتاین جانسن، به روش چلکس تحت استخراج DNA قرار گرفتند. جهت بررسی مولکولی از کیت مخصوص Flash PCR که محتوی پروب‌ها و پرایمرها برای تکثیر ژن IS6110 بود، استفاده شد. کنترل مثبت و کنترل منفی موجود در کیت بهکار گرفته شد و دستگاه MTC410، جهت تکثیر و دستگاه FD-12 جهت بررسی نتایج مورد استفاده قرار گرفتند. علاوه بر این، نمونه‌ها با کمک ژل آگارز نیز الکتروفورز شدند.
یافتهها: از 56 نمونه خلط بیماران مشکوک به سل، تعداد 20 نمونه در ارزیابی میکروسکوپی و کشت، مثبت و 36 نمونه منفی بودند. همچنین، بررسی مولکولی با استفاده از روش FLASH-PCR مشخص کرد که تمامی 20 نمونه مثبت، در این روش مولکولی نیز مثبت شدند. بهعلاوه، 3 نمونه خلط که با روش کشت و رنگ آمیزی منفی شده بودند در روش FLASH-PCR مثبت شدند. یکی از 3 بیمار مورد بحث با نظر پزشک تحت درمان حمله‌ای برای درمان سل با دریافت آنتی بیوتیک­های ایزونیازید، پیرازینامید و اتامبوتول قرار گرفت. تمامی نتایج با کمک الکتروفورز معمول نیز تایید گردیدند.
نتیجهگیری: مواردی که احتمالا به دلیل تعداد باکتری اندک در نمونه یا نقص در نمونهبرداری، منفی می‌شوند، با روش FLASH-PCR امکان مثبت شدن آن‌ها وجود دارد. بنابراین، با توجه به هزینه اندک، برای استفاده روتین پیشنهاد میشود.

مهسا کاوسی، احسان رحیمی، جلیل فلاح مهرآبادی،
دوره 22، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان ریه یکی از همهگیرترین سرطانها در سراسر جهان است. اخیراً چند انکوژن بالقوه شناخته شدهاند که شامل EGFR، BRAF، KRAS و ژن ALK هستند. با توجه به شیوع بالای سرطان ریه، میزان مرگ ناشی از آن، عوارض شیمیدرمانی و تلاش برای یافتن داروهای مؤثر و با عوارض کمتر، تحقیق حاضر با این هدف انجام شد که تأثیر یک عصاره گیاهی را بررسی کرده تا نتایج آن در اختیار مراکز تولیدی قرار گیرد.
مواد و روشها: در این تحقیق، تأثیر عصاره اوکالیپتوس و داروی سیسپلاتین بر روی میزان بیان ژن KRAS در رده سلولی A549 سرطان ریه بررسی شد. به منظور تعیین زندهمانی سلولها از روش MTT استفاده و IC50 تعیین شد. پس از تعیین  IC50سلولها به مدت 48 ساعت در معرض تأثیر غلظتی کمتر از IC50 عصاره و دارو قرار گرفتند. سپس میزان بیان ژن KRAS نسبت به ژن کنترل β-ACTIN در گروههای کنترل و تیمار با عصاره و دارو تعیین شد. بدین منظور، پرایمر اختصاصی برای ژنβ-ACTIN  و KRAS طراحی و Real-Time PCR انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد IR.IAU.East Tehran.REC.1396.3 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق به تصویب رسیده است.
یافتهها: نتایج نشان داد میزان IC50 عصاره و دارو به ترتیب 7/85 و 77/1 میلیگرم بر میلیلیتر بوده است. همچنین، میزان بیان ژنها در سلولهای تیمار شده و کنترل با عصاره و دارو مقایسه گردید. بیان نسبی ژنKRAS  به ژن مرجع در رده سلولی سرطانی تیمارشده با عصاره و دارو به ترتیب به میزان 89/2 و 25/9 برابر طی 48 ساعت ‌به‌طور معنیدار (0=p) کاهش یافت.
نتیجهگیری: با توجه به کاهش بیان نسبی ژن در رده A549 تیمار شده میتوان به مطالعات آینده در خصوص درمان هدفمند سرطان ریه امیدوار بود و از اینرو پتانسیل استفاده از ترکیبات گیاهی آشکارتر شود.

رامین فلاح زاده، کسری اصفهانی، عباس اخوان سپهی، نسرین کمالی، بیژن بمبئی،
دوره 22، شماره 5 - ( آذر و دی 1398 )
چکیده

زمینه و هدف آنزیم فلاوین ردوکتاز DszD به عنوان آنزیم کلیدی جهت تأمین نیروی احیایی لازم در فرایند گوگردزدایی باکتریایی محسوب می‌شود. با توجه به اینکه سرعت فرایند گوگردزدایی به دلیل پایین‌بودن قدرت کاتالیتیکی این آنزیم پایین است، بنابراین به منظور بهره‌گیری از آن به عنوان کاتالیزور زیستی تجاری، افزایش قدرت کاتالیتیکی آنزیمی ضروری است.
مواد و روش ها ساختار سه‌بعدی آنزیم فلاوین ردوکتاز DszD توسط سرور CPH-Model، پیش‌گویی و توالی آمینو اسید آن در پایگاه اطلاعات پروتئینی به منظور شناسایی مولکول‌های همولوگ جست‌وجو شد. بر اساس هم‌ترازی توالی آمینو اسیدهای آن با مولکول‌های همولوگ، باقی‌مانده‌های کلیدی در اتصال با سوبسترای فلاوین مونونوکلئوتید (FMN) شناسایی شد. باقی‌مانده کلیدی آسپارژین در موقعیت ۷۷ با استفاده از روش جهش‌زایی هدفمند با فنیل ­آلانین جایگزین شد. 
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد IR.NIGEB.EC.۱۳۹۸.۶.۲۴ A به تأیید کمیته اخلاق پژوهشی پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست‌فناوری رسیده است.
یافته‌ها همسانه‌سازی و بیان هریک از ژن‌های وحشی و جهش‌یافته به طور جداگانه انجام و قدرت کاتالیتیکی آنزیم‌های وحشی و جهش‌یافته تولیدی با یکدیگر مقایسه شد. نتایج سنجش فعالیت آنزیمی نشان داد قدرت کاتالیتیکی آنزیم جهش‌یافته نسبت به آنزیم وحشی به میزان ۲/۵ برابر افزایش یافته است.
نتیجه گیری جایگزین‌کردن آمینو اسید فنیل آلانین به جای آمینو اسید آسپارژین در موقعیت ۷۷ منجر به افزایش قدرت کاتالیتیکی آنزیمی در راستای افزایش سرعت فرایند گوگردزدایی می‌شود.

خانم فاطمه جهانشاهی، دکتر مرتضی قاسمی، آقای پویان فلاحی، خانم ندا قاسمی،
دوره 26، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1402 )
چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف «بررسی نقش کادر درمان در سیاست گذاری‌های حوزه سلامت در دوره پاندمی بیماری کرونا»، انجام شد.
روش کار: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، از نوع پژوهش‌های اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کادر درمان شهر اراک می‌باشد.
یافته‌ها: از آنجایی که دسترسی به تمامی این افراد امکانپذیر نیست؛ لذا از روش نمونه گیری استفاده می‌شود. ابزار گردآوری داده‌ها در این پژوهش پرسشنامه بود. این پژوهش با استفاده از مدل تحلیل عاملی انجام شد.
نتیجه‌گیری: داده‌ها و اطلاعات استخراج شده از آزمون تحلیل عاملی نشان داد که: برقراری ارتباط مناسب با بیماران، تعامل با شهروندان و دولت، توجه به قوانین و ترغیب دیگران به رعایت آن، فراگیری آموزش‌های تخصصی برای مهار کرونا، توضیح وضعیت به مردم نگران، رعایت پروتکل‌های بهداشتی و آگاهی بخشی به دیگران، ادراک عدل سازمانی، همسویی بین اهداف فرد و سازمان، انتقال احساس مسئولیت به محیط کار، وجود نظام کارآمد ارزشیابی و تشویق به تزریق واکسن به ترتیب مهم‌ترین نقش کادر درمان در سیاست گذاری‌های حوزه سلامت در دوره پاندمی بیماری کرونا بودند.
 
دکتر مهدی اصغری، دکتر عباس فلاح قالهری، دکتر مرضیه عباسی نیا، دکتر فربد عبادی فرد آذر، دکتر فهیمه شاکری، دکتر محمدجواد قنادزاده، آقای غلام حیدر تیموری، دکتر ساناز کارپسند، دکتر حسین صفری،
دوره 26، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1402 )
چکیده

مقدمه: از بزرگترین چالش‌های زیست‌محیطی قرن 21 پدیده تغییراقلیم است که می‌تواند سبب بروز مشکلات‌بهداشتی زیادی گشته که از مهم‌ترین آن‌ها افزایش شیوع استرس‌های گرمایی و اختلالات مربوطه در محیط‌های گرم روباز است. لذا این مطالعه با هدف پیش‌بینی و مدلسازی شاخص دما و رطوبت در دهه‌های آتی در یک اقلیم خشک انجام شده است.
روش کار: پارامترهای جوی شامل دمای‌حداقل، دمای‌حداکثر و رطوبت‌نسبی ایستگاه کرمان بعنوان نماینده اقلیم خشک طی 30 سال (1965 الی 2005) بطور روزانه از سازمان هواشناسی اخذ گردید. مدلسازی پارامترهای مذکور و محاسبه شاخص دما و رطوبت (THI) با استفاده از مدل گردش عمومی جو HadGM2-ES و مدل ریزمقیاس‌کننده دینامیکی CORDEX و با درنظر گرفتن سه سناریوی مختلف واداشت تابشی شامل خوش‌بینانه، بینابینی و بدبینانه برای دهه‌های آتی (سه دوره 30 ساله از 2011 تا 2099) انجام‌گردید. این مطالعه با کداخلاقی IR.IUMS.REC.1400.020 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی ایران به‌ثبت رسیده است.
یافته‌ها: نتایج مطالعه روند افزایشی برای پارامترهای دمای‌حداقل و حداکثر در سه دوره زمانی با استفاده از سه سناریوی استفاده شده نشان داد که این افزایش میزان دما در دهه‌های 2071-2099 نسبت به دهه‌های گذشته محسوس‌تر است. همچنین نتایج بیانگر روند افزایشی شاخص THI نسبت به دوره پایه براساس هر سه سناریو است بطوریکه میانگین نتایج بدست‌آمده با استفاده از این سناریوها به‌ترتیب، افزایش 11/2،53/2 و 3/3 درجه سانتی‌گرادی را در میزان این شاخص تا پایان قرن اخیر نسبت به دهه‌های پایه نشان داد.
نتیجه گیری: بطورکلی افزایش دما و شاخص موردبررسی در ایستگاه مورد مطالعه براساس هر سه سناریو باعث تغییراتی در آسایش حرارتی خواهدشد، بطوریکه ناراحتی حرارتی نه تنها در ماه‌ها و فصول گرم، بلکه در سایر فصول نیز افزایش خواهد یافت. لذا با توجه به اثرات نامطلوب پدیده تغییر اقلیم بر سلامتی افراد، باید در این زمینه برنامه‌ریزی‌های مناسبی درنظر گرفته‌شود.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb