50 نتیجه برای حرا
مجتبی حبیبی، نیکزاد قنبری، مولود سیوندیان، هانیه مهدی زاده هنجنی،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی پیشبینی رفتار انحرافی نوجوانان بر مبنای آسیبپذیری فردی و مجال خطر در خانواده، همسالان، مدرسه و همسایگی در دبیرستانهای شهر تهران انجام گرفت.
مواد و روشها: روش بررسی حاضر مقطعی و از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشآموزان دختر و پسر مناطق 20 گانه شهر تهران بود که در سال تحصیلی 94-1393 در مقطع دبیرستان (متوسطه) مشغول به تحصیل بودند. تعداد نمونه در این پژوهش، 1847 نفر شامل 946 نفر دختر (2/51 درصد) و 901 نفر پسر (8/48 درصد) بود. نمونهگیری به صورت خوشهای چند مرحلهای اجرا شد و شرکتکنندگان در این پژوهش مقیاس عوامل و رفتارهای محافظتکننده و خطرساز روانی اجتماعی را پر کردند. دادهها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه روش گام به گام و نرمافزار آماری SPSS نسخه 24 تحلیل شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که از بین متغیرهای پیشبین، مجال خطر/دسترسیپذیری (001/0 > p، 28/13= t، 67/0= B)، آسیبپذیری/خانواده (001/0 > p، 57/8= t، 37/0= B)، و آسیبپذیری/مدرسه (001/0 > p، 7/6= t، 14/1= B)، اثر پیشبینیکنندگی معنیداری بر شاخص تعدیل شده رفتار انحرافی در نوجوانان دارند، همچنین، نوجوانان دختر بیشتر از نوجوانان پسر (01/0 >p، 82/4=(1823) t) رفتار انحرافی انجام میدهند.
نتیجهگیری: آسیبپذیری فردی و مجال خطر در سطح خانواده و مدرسه، رفتار انحرافی در نوجوانان را پیشبینی میکنند. از اینرو، لازم است در اقدامات پیشگیرانه و مداخلاتی برای این گروه سنی، مولفههای خطرساز در سطوح فردی، مدرسه و خانواده مدنظر قرار گیرد.
محمد امین عدالت منش، حبیب الله خدابنده، نوشین یزدانی، سمانه رفیعی،
دوره 21، شماره 6 - ( 9-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: نوروپاتی، شایعترین عارضه عصبی دیابت شیرین است که با آسیبهای مغزی به ویژه در هیپوکامپ مشخص میگردد. مطالعه حاضر اثر عصاره دارچین (CZE) بر حافظه، آسیب نورونی و سطح آنزیمهای آنتیاکسیدانی در مدل حیوانی دیابت را ارزیابی میکند.
مواد و روشها:50 سر موش صحرایی بالغ نژاد اسپراگ داولی به صورت تصادفی به 5 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، گروهSTZ (50 میلیگرم بر کیلوگرم استرپتوزتوسین، درون صفاقی) و گروههای STZ+CZE100،STZ+CZE200 و STZ+CZE400 که با عصاره دارچین به ترتیب با دوزهای 100، 200 و 400 میلیگرم تیمار شدند. عصاره طی 14 روز و به صورت خوراکی تجویز شد. متعاقب سنجش حافظه کاری و فضایی، فعالیت آنزیمهای کاتالاز (CAT) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) هیپوکامپ به روش الایزا ارزیابی شد. سپس، ارزیابی هیستوپاتولوژیک هیپوکامپ صورت گرفت.
یافتهها: در مقایسه با گروه کنترل، گروه STZ افزایش مدت زمان و مسافت پیمایش تا رسیدن به سکوی مخفی طی ماز آبی موریس، کاهش رفتارهای تناوبی، کاهش دانسیته نورونی و فعالیت CAT و GPx هیپوکامپ را نشان داد (05/0> p). از طرفی، تیمار با عصاره دارچین سبب کاهش مدت زمان و مسافت پیمایش مسیر در ماز آبی و افزایش رفتارهای تناوبی، دانسیته نورونی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی هیپوکامپ در مقایسه با گروه STZ گردید (05/0> p).
نتیجهگیری: دیابت با کاهش دانسیته نورونی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی هیپوکامپ، باعث نقص در حافظه فضایی و کاری موشهای صحرایی میشود، درحالیکه تیمار با عصاره دارچین سبب بهبود این اختلالات نوروپاتولوژیکی میگردد.
سعید حاجی هاشمی، راضیه رجبی، عاطفه غیاث آبادی فراهانی،
دوره 22، شماره 5 - ( 9-1398 )
چکیده
زمینه و هدف آنتیبیوتیک جنتامایسین دارای عوارض جانبی سمّیت کلیوی است. هدف این مطالعه بررسی اثرات پسدرمانی خوراکی عصاره اتانولی مرزنجوش بر روی سمیت کلیوی جنتامایسین بود.
مواد و روش ها در این مطالعه ۳۲ سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار به صورت تصادفی، به چهار گروه تقسیم شدند؛ گروه کنترل، گروه جنتامایسین (۱۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم) به صورت داخل صفاقی برای هشت روز و گاواژ آبمقطر برای دو روز؛ گروه عصاره اتانولی مرزنجوش، نرمال سالین به صورت داخل صفاقی برای هشت روز و گاواژ عصاره اتانولی مرزنجوش (۴۰ میلیگرم بر کیلوگرم) برای دو روز؛ گروه جنتامایسین و پسدرمان با عصاره اتانولی مرزنجوش، جنتامایسین (۱۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم، داخل صفاقی) برای هشت روز وگاواژ عصاره اتانولی مرزنجوش (۴۰ میلیگرم بر کیلوگرم) برای دو روز. مقادیر اوره، کراتینین، سدیم، پتاسیم و اسمولالیته در نمونههای پلاسما و ادرار اندازهگیری شد. کلیه راست برای اندازهگیری MDA و FRAP استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق ۸-۱۰۶-۹۰ توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک با کد IR.ARAKMU.REC. ۱۳۹۴.۲۸۴ به ثبت رسید.
یافته ها تجویز پسدرمان عصاره اتانولی مرزنجوش به صورت معنیداری سبب کاهش سطوح اوره، کراتینین، دفع مطلق سدیم، دفع نسبی سدیم و پتاسیم و MDA شد ولی کلیرنس کراتینین، اسمولالیته ادرار و FRAP را به صورت معنیداری افزایش داد.
نتیجه گیری تجویز خوراکی عصاره اتانولی مرزنجوش به صورت پسدرمان با کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از رادیکالهای آزاد در کلیههای آسیبدیده و کاهش پراکسیداسیون لیپیدی جنتامایسین سبب بهبود سمّیت کلیوی ناشی از جنتامایسین شد.
اسلام ذبیحی، سید اقبال متولی باشی، حمدالله پناهپور، حمید شیخکانلوی میلان،
دوره 22، شماره 6 - ( 11-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: غده تیروئید هورمونهای تیروکسین T۴)) و تری یدوتیرونین (T۳) را ترشح میکند. این دو هورمون بر تنظیم سوخت و ساز و کنترل متابولیسم پایه بسیار مؤثر است. بنابراین این مطالعه با هدف ارزیابی اثر عصاره هیدروالکلی قارچ دنبلان بر سطح سرمی هورمونهای تیروئیدی موشهای صحرایی انجام شد.
مواد و روش ها: در تحقیق تجربی حاضر ۳۰ سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار، با وزن ۱۰±۲۰۰ گرم به پنج گروه ششتایی کنترل، شم (دریافتکننده سرم فیزیولوژیک) و گروههای دریافتکننده عصاره دنبلان با دزهای ۷۵، ۱۵۰ و ۳۰۰ (میلی گرم به ازای کیلوگرم وزن)
تقسیم شدند. عصاره به مدت ۱۴ روز به شکل داخل صفاقی تجویز شد. بعد از پایان این دوره ۱۴روزه، جهت بررسی هورمونهای تیروئیدی خونگیری به صورت مستقیم از قلب انجام شد و اطلاعات بهدستآمده با استفاده از نسخه ۲۱ نرمافزار SPSS و آزمونهای واریانس یکطرفه و تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (۰۵/۰P<).
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش در کمیته اخلاقی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل با کد IR-ARUMS-REC-۱۳۹۶-۴۸ تصویب شده است.
یافته ها: تجویز عصاره قارچ دنبلان موجب تغییر معنیدار هورمونهای تیروئید و TSH شد. T۳ و T۴ در گروههای آزمایش ۲ ( ۱۵۰میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن) و ۳ (۳۰۰میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن) نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری نشان دادند (۰۰۱/۰P<)، (۰۱/۰P<). همچنین TSH در گروههای آزمایش ۱ (۷۵میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن)، ۲ (۱۵۰میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن) و ۳ (۳۰۰ میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن) کاهش معنیداری نسبت به گروه کنترل داشت (۰۵/۰P<)، (۰۰۱/۰P<) و (۰۰۱/۰P<).
نتیجه گیری: عصاره قارچ دنبلان باعث افزایش سطح هورمونهای تیروئیدی و کاهش میزان سرمی TSH میشود.
دکتر یوسف پناهی، دکتر داود کیانی فرد، خانم فاطمه فیضی،
دوره 22، شماره 6 - ( 11-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر تحریکی و حفاظتی متیل فنیدات بر فعالیتهای شبهصرع تجربی القاشده توسط تزریق داخل صفاقی پنتیلن تترازول در موش صحرایی نر بالغ بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه از ۱۵ سر موش صحرایی نر بالغ ۲۰۰ تا ۲۵۰ گرمی، در قالب یک گروه کنترل (پنج سر) که نرمالین سالین دریافت کردند و دو گروه درمان که گروه اول (پنج سر) متیل فنیدات را با دز ۲/۵ میلیگرم بر کیلوگرم و گروه دوم (پنج سر) با دز پنج میلیگرم بر کیلوگرم به صورت گاواژ دریافت کردند استفاده شد. به این صورت که بعد از بیهوشی با ترکیب کتامین زایلازین و جراحی ناحیه جمجمه حیوان، الکترود ثبت در داخل جمجمه در لایه استریاتوم ناحیه CA۱ هیپوکامپ قرار داده شد و فعالیتهای صرعی با استفاده از تزریق داخل صفاقی پنتیلن تترازول ایجاد شد و فعالیتهای صرعی ایجادشده از لحاظ تعداد اسپایکها در واحد زمان و دامنه آنها توسط نرمافزار eTrace ارزیابی شدند.
ملاحظات اخلاقی: این تحقیق در کمیته اخلاق پژوهش دانشکده دامپزشکی دانشگاه تبریز با کد FVMT.REC.۱۳۹۷.۶۷ تصویب شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان میدهد که متیل فنیدات خوراکی با دُز ۵/۲ و ۵ میلیگرم بر کیلوگرم تعداد پتانسیل عمل نیزهای را در مقایسه با گروه کنترل (۳۳۰ اسپایک) به ترتیب به ۵۷۶ و ۶۱۳ افزایش میدهد که از نظر آماری معنیدار نیست و دامنه فعالیتهای صرعی ناشی از پنتیلن تترازول به دنبال استفاده از متیل فنیدات ۵/۲ و پنج میلیگرم بر کیلوگرم در مقایسه با گروه کنترل (۱۰۵۱) به ۱۲۵۴ و ۱۰۸۵ میرسند که از لحاظ آماری این تغییرات هم معنیدار نیستند.
نتیجه گیری: دزهای مورد استفاده از متیل فنیدات در این مطالعه باعث تشدید فعالیتهای تشنجی میشوند؛ بنابراین استفاده از این دارو در افرادی که پیشزمینه ابتلا به تشنج دارند و یا به نوعی از این بیماری رنج میبرند باید با احتیاط باشد و ارزیابی اثرات استفاده آن در این بیماران نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
سعید طهماسبی، شهربانو عریان، حمیدرضا مهاجرانی، ندا اکبری، محمدرضا پالیزوان،
دوره 23، شماره 3 - ( 5-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: صرع یک اختلال شایع مغزی است. عملکرد مغز میتواند تحت تأثیر میکروفلور طبیعی روده باشد. میکروفلورطبیعی روده نقش اساسی در تعدیل پاسخهای ایمنی، تولید متابولیتهای ضروری و میانجیهای عصبی ایفا میکند. این تواناییها میتواند با حذف میکروفلور، به واسطه مصرف آنتیبیوتیکها مختلشود. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر حذف میکروفلور طبیعی روده بر استعداد ابتلا به تشنج و تعدیل رفتار تشنجی با مصرف پروبیوتیکهای جایگزین در موشهای صحرایی نر نژاد ویستار است.
مواد و روش ها: این مطالعه روی 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با محدوده وزنی 200 تا 250 گرم انجام شد. حیوانات به چهار گروه تقسیمبندی شدند: گروه کنترل، گروه آنتیبیوتیک، گروهپروبیوتیک و گروه آنتیبیوتیک + پروبیوتیک. جهت حذف میکروفلور، آنتیبیوتیکها به مدت سه هفته و جهت جایگزینی میکروفلور، پروبیوتیکها به مدت چهارهفته تجویز شد. ایجاد تشنج با تزریق درونصفاقی پنتیلنتترازول انجام شد. بررسی میکروفلوردر محیط MRS Agar و با روش پورپلیت صورت گرفت. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از نرمافزارگراف پد نسخه 8 و آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و پسآزمون توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (0/05>P).
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش در کمیته اخلاقی دانشگاه علومپزشکی اراک با کد IR.ARAKMU.REC.1395.176 تصویب شده است.
یافته ها: مصرف آنتیبیوتیکها موجب کاهش در تعداد باکتریهای روده شد (0/0001>P). همچنین باعث افزایش شدت و پایداری مراحل تشنج (0/05>P) وکاهش تأخیر زمان شروع تشنج (0/05>P) در مقایسه با گروه کنترل شد. مصرف پروبیوتیک با تعدیل میکروفلور روده (0/0001>P) شدت تشنج را کاهش و تأخیر زمانی شروع تشنج را افزایش داد (0/05>P).
نتیجه گیری: حذف میکروفلور باعث استعداد ابتلا به تشنج شده واین عارضه با مصرف پروبیوتیک قابل جبران است.
سجاد طزرجی، فاطمه نظری رباطی،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: امنیت غذایی در سطوح فردی، خانوادگی، ملی، منطقهای و جهانی زمانی قابل حصول است که مردم در تمامی زمانها دسترسی فیزیکی و اقتصادی به مواد غذایی کافی، سالم و مغذی برای رفع نیازها و اولویتهای غذایی برای یک زندگی سالم و فعال را داشته باشند. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت امنیت غذایی و عوامل اجتماعی- اقتصادی مرتبط با آن در خانوارهای شهرستان کرمان در دوران همهگیری کووید-19 است.
مواد و روش ها: مطالعه مقطعی حاضر روی 500 خانوار دارای پرونده سلامت در پنج پایگاه جامعه سلامت که در پنج ناحیه شهرستان کرمان قرار داشتند، انجام شد. افراد با استفاده از لیست خانوارهای تحت پوشش هر مرکز، به صورت تصادفی انتخاب و پرسشنامههای خودساخته فردی ـ اقتصادی و اجتماعی و نیز پرسشنامه 18سؤالی امنیت غذایی معتبر که قبلاً روایی آن بررسی شده، تکمیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: اصول اخلاقی تماماً در این مقاله رعایت شده است. شرکت کنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همه شرکت کنندگان در جریان روند پژوهش بودند. اطلاعات آن ها محرمانه نگه داشته شد.
یافته ها: در این مطالعه ارتباط معناداری بین عوامل اجتماعی-اقتصادی مورد مطالعه (بُعد خانوار، متراژ منزل و تعداد امکانات رفاهی) و سطح امنیت غذایی در افراد نشان داده شد. به طوری که میان بُعد خانوار و سطح امنیت غذایی ارتباط مثبت (0/142=R و 0/001>P) و بین سطح امنیت غذایی با متراژ منزل و تعداد امکانات رفاهی ارتباط معکوس یافت شد (0/093-=R و 0/005>P=-0/73 ، R و 0/001>P).
نتیجه گیری: به طور کلی با افزایش سطح آگاهی افراد و بهبود وضعیت اقتصادی آنها میتوان در جهت بهبود وضعیت امنیت غذایی خانوارهای شهرستان کرمان قبل از وقوع هر بحرانی آمادگی پیدا کرد.
نهال محرک پور، وهب حبیب پور، داود شمسی،
دوره 25، شماره 2 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف مدیریت بحران یکی از مقولههای مهم در زمینه مدیریت میباشد و این موضوع در حوزه سلامت و بهداشت اهمیتی دو چندان پیدا میکند . به دلیل جایگاه این موضوع در این تحقیق به بررسی عوامل تأثیرگذار بر توسعه مکانیسمهای مدیریت بحران در بیمارستانهای شهر اراک پرداخته شده است. همچنین تلاش شده است به بررسی تأثیرگذاری سه عامل فرهنگ سازمانی، عدمقطعیت محیط کسب و کار و ریسکپذیری را بر توسعه مکانیزمهای مدیریت بحران پرداخته شود.
مواد و روش ها در همین راستا با طراحی پرسشنامه و توزیع آن در میان کارکنان بیمارستانهای شهر اراک به تعداد 240 فرم به جمعآوری اطلاعات پرداخته شده است.
ملاحظات اخلاقی این مقاله با کد اخلاق 1274.1401.REC.ARAKMU.IR در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک به تصویب رسیده است. همه اصول بیانیه هلسینکی ازجمله دریافت رضایت آگاهانه از شرکت کنندگان و محرمانه بودن اطلاعات آنها رعایت شده است.
یافته ها با محاسبه آلفای کرونباخ به میزان 0/897، پایایی پرسشنامه مورد ارزیابی واقع شده است که مقداری مطلوب برای آلفای کرونباخ میباشد.سپس بوسیله مدل تحلیل مسیر و تعیین ضرایب مسیر بهوسیله نرمافزار لیزرل به بررسی مدل طراحیشده پرداخته شده است. سپس با انجام آزمونهای آماری به بررسی فرضیات توجه شده است.
نتیجه گیری نتایج حاکی از آن میباشد که هر سه عامل ارتباط معناداری با توسعه مکانیزمهای مدیریت بحران داشتهاند و بر آن تأثیرگذار بودهاند.
محمود حقیری، وهب حبیب پور، نهال محرک پور، مرتضی قاسمی،
دوره 25، شماره 2 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان استقلال شغلی پرستاران و تأثیر آن بر کیفیت مراقبت انجام شد.
مواد و روش ها این تحقیق از نظر هدف، کاربردی است و در دسته تحقیقات علّی قرار دارد. جامعه آماری، کادر پرستاری بیمارستان امام خمینی (ره) اراک بودند. پرستاران بخشهای مراقبتهای ویژه، داخلی، جراحی، اطفال و نوزادان، زنان، ارتوپدی و اورژانس بستری به عنوان جامعه آماری انتخاب و سایر بخشها به دلیل تفاوت در اجرای کار از مطالعه خارج و تعداد 101 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه مقیمی و کرامر و چمالنبرگ است. تجزیهوتحلیل دادهها با نرمافزار آماری SPSS انجام شد.
ملاحظات اخلاقی این مقاله با کد اخلاق به شماره IR.IAU.ARAK.REC 1397,66 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علومپزشکی اراک به تصویب رسیده است. همه اصول بیانیه هلسینکی، ازجمله دریافت رضایت آگاهانه از شرکتکنندگان و محرمانه بودن اطلاعات آنها رعایت شده است.
یافته ها نتایج نشان داد میانگین میزان خودمختاری پرستاران 3/16 با انحرافمعیار 0/35 بود که به طور معناداری مطلوب بودن سطح خودمختاری پرستاران را نشان داد. خودمختاری محدودشده برای تمام بخشها استفاده میشود. در بخش داخلی نوع مختاری به صورت خودمختاری غیرقانونی بود و در بخش جراحی، خودمختاری از نوع مراقبت پرستاری است. الگوی رگرسیون برای تمام بخشها به غیر از بخش داخلی معنادار بود، به نحوی که با افزایش یک واحد در «خودمختاری شغلی محدودشده در بخش مراقبتهای ویژه»، «خودمختاری شغلی در مراقبت پرستاری در بخش جراحی» و «خودمختاری شغلی محدودشده در بخشهای اطفال و نوزادان، زنان، ارتوپدی و اورژانس بستری» بین پرستاران بیمارستان امام خمینی (ره) اراک به ترتیب به اندازه 0/253، 0/187، 0/522، 0/205، 0/466 و 0/129 واحد به «کیفیت مراقبت» افزوده شده است.
نتیجه گیری خودمختاری پرستار به عنوان یک ویژگی سازمانی همراه با چند عامل دیگر موجب افزایش کیفیت مراقبت از بیمار میشود و برای دستیابی به این نتایج سودمند، مدیران پرستاری باید پرستاران را توانمند ساخته و محیطی فراهم کنند تا دانش خود را در تمرین خودمختاری به کار گیرند.
دکتر مهدی اصغری، دکتر عباس فلاح قالهری، دکتر مرضیه عباسی نیا، دکتر فربد عبادی فرد آذر، دکتر فهیمه شاکری، دکتر محمدجواد قنادزاده، آقای غلام حیدر تیموری، دکتر ساناز کارپسند، دکتر حسین صفری،
دوره 26، شماره 3 - ( 6-1402 )
چکیده
مقدمه: از بزرگترین چالشهای زیستمحیطی قرن 21 پدیده تغییراقلیم است که میتواند سبب بروز مشکلاتبهداشتی زیادی گشته که از مهمترین آنها افزایش شیوع استرسهای گرمایی و اختلالات مربوطه در محیطهای گرم روباز است. لذا این مطالعه با هدف پیشبینی و مدلسازی شاخص دما و رطوبت در دهههای آتی در یک اقلیم خشک انجام شده است.
روش کار: پارامترهای جوی شامل دمایحداقل، دمایحداکثر و رطوبتنسبی ایستگاه کرمان بعنوان نماینده اقلیم خشک طی 30 سال (1965 الی 2005) بطور روزانه از سازمان هواشناسی اخذ گردید. مدلسازی پارامترهای مذکور و محاسبه شاخص دما و رطوبت (THI) با استفاده از مدل گردش عمومی جو HadGM2-ES و مدل ریزمقیاسکننده دینامیکی CORDEX و با درنظر گرفتن سه سناریوی مختلف واداشت تابشی شامل خوشبینانه، بینابینی و بدبینانه برای دهههای آتی (سه دوره 30 ساله از 2011 تا 2099) انجامگردید. این مطالعه با کداخلاقی IR.IUMS.REC.1400.020 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علومپزشکی ایران بهثبت رسیده است.
یافتهها: نتایج مطالعه روند افزایشی برای پارامترهای دمایحداقل و حداکثر در سه دوره زمانی با استفاده از سه سناریوی استفاده شده نشان داد که این افزایش میزان دما در دهههای 2071-2099 نسبت به دهههای گذشته محسوستر است. همچنین نتایج بیانگر روند افزایشی شاخص THI نسبت به دوره پایه براساس هر سه سناریو است بطوریکه میانگین نتایج بدستآمده با استفاده از این سناریوها بهترتیب، افزایش 11/2،53/2 و 3/3 درجه سانتیگرادی را در میزان این شاخص تا پایان قرن اخیر نسبت به دهههای پایه نشان داد.
نتیجه گیری: بطورکلی افزایش دما و شاخص موردبررسی در ایستگاه مورد مطالعه براساس هر سه سناریو باعث تغییراتی در آسایش حرارتی خواهدشد، بطوریکه ناراحتی حرارتی نه تنها در ماهها و فصول گرم، بلکه در سایر فصول نیز افزایش خواهد یافت. لذا با توجه به اثرات نامطلوب پدیده تغییر اقلیم بر سلامتی افراد، باید در این زمینه برنامهریزیهای مناسبی درنظر گرفتهشود.