جستجو در مقالات منتشر شده


50 نتیجه برای حرا

لیلا کرمی، احمد مجد، صدیقه مهرابیان، محمد نبیونی، سعید آیریان، ماندانا صالحی،
دوره 15، شماره 8 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: گیاه حرا مشهور به مانگروی خاکستری، متعلق به خانواده اوسنیاسه می‌باشد که در گذشته برای درمان بیماری‌های مختلف نظیر زخم معده و پوست به کار می‌رفته است. در مطالعه حاضر فعالیت‌های ضد جهشی عصاره‌های برگ جوان و بالغ گیاه حرا بر روی باکتری جهش یافته سالمونلا تیفی موریم TA100 مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، سوش باکتری برای ژنوتیپ‌های مورد نظر بررسی شد. برگ‌ها پس از جمع‌آوری، خشک و پودر شده و عصاره‌گیری با اتانول 80 درصد و یا آب با دستگاه سوکسله انجام شد. فعال کننده متابولیکی از کبد هموژنیزه موش نر تهیه گردید و اثرضد جهشی عصاره در حضور ماده جهش زا با استفاده از تست ایمز سنجش شد. یافته‌ها: تعداد کلونی‌های جهش یافته در حضور هر دو عصاره آبی و اتانولی با فعال کننده متابولیکی و بدون آن کاهش یافتند. عصاره اتانولی نسبت به عصاره آبی فعالیت ضد جهشی بالاتری را نشان داد. هیچ تفاوتی در حضور مخلوط S9 در بین سنجش‌ها دیده نشد. بالاترین (71 درصد) و پایین‌ترین (24درصد) میزان بازدارندگی بر روی باکتری جهش یافته سالمونلا تیفی موریوم به ترتیب در عصاره اتانولی برگ بالغ منطقه بردخون و عصاره آبی برگ جوان عسلویه دیده شد. نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه اخیر پیشنهاد می‌کند که عصاره برگ گیاه حرا ممکن است حاوی ترکیبات فعال زیستی بوده که موجب ممانعت از جهش در باکتری جهش یافته می‌شود و احتمالاً استرس‌های زیستی و غیر زیستی می‌توانند پتانسیل ضد جهشی عصاره‌های برگ را در بین دو ناحیه تحت تاثیر قرار دهند.
علی خواجه لندی، حسین جعفری، امین محمدی دمیه، پروین برزیده،
دوره 16، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف : پروتئین­های شوک گرمائی ( HSP ) خانواده­ای از پروتیئن­ها هستند که نقش حیاتی در نگهداری هموستاز سلولی و محافظت سلول در شرایط استرس ­زای مزمن و حاد بازی می­کنند. هدف تحقیق حاضر بررسی تغییرات پروتئین شوک گرمایی ( HSP70) پس از دو آزمون وینگیت و آستراند در دانشجویان دختر می­باشد.

  مواد وروش ها: در این مطالعه نیمه تجربی،تعداد 40 دختر (20 نفر ورزشکار و 20 نفر غیر ورزشکار) بصورت داوطلبانه، به ترتیب با میانگین و انحراف معیار، سن (3 ± 3/22) و (2 ± 2/23) سال، قد (5 ± 2/159) و (4 ± 2/161) سانتی­متر و وزن (3 ± 3/59) و (2 ± 4/65) کیلوگرم، انتخاب شدند. آزمودنی­ها دو آزمون وینگیت و آستراند را با فاصله زمانی 3 روز انجام دادند. نمونه خونی قبل و بلافاصله پس از اجرای آزمون­ها و به مقدار 5 سی سی از سیاهرگ بازویی گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از روش اندازه­گیری مکرر بهره گرفته شد.

  یافته ها: نتایج نشان داد در میزان HSP70 پس از آزمون هوازی آستراند، افزایش معناداری در بین ورزشکاران و غیرورزشکاران وجود دارد (01/0> P ). اما پس از آزمون بی­هوازی وینگیت، افزایش معنادار تنها در ورزشکاران (05/0 p< ) مشخص گردید و در غیر ورزشکاران تغییر معناداری مشاهده نشد.

  نتیجه گیری: مدت فعالیت ورزشی نسبت به شدت آن، بر میزان تولید پروتئین شوک حرارتی، از اهمیت بیشتری برخوردار می­باشد.


عاطفه بابایی، جواد آرشامی، علی رضا حق پرست، محسن دانش مسگران،
دوره 16، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: گلبرگ زعفران حاوی مقادیر زیادی از ترکیبات گلیکوزیدی، فلاونوئیدی و آنتوسیانین ها می باشد. با توجه به افزایش مصرف گیاهان دارویی در درمان بیماری ها و شناسایی اثرات جانبی آنها بر اندام های مختلف، تحقیق حاضر جهت بررسی اثرات عصاره گلبرگ زعفران بر برخی متابولیت های خون در موش صحرایی نر انجام گرفته است.

مواد و روش ها: بدین منظور پنج گروه شش تایی از موش های نر جنس ویستار مورد استفاده قرار گرفت. گروه کنترل نرمال سالین و چهار گروه دیگر دوزهای (mg/kg body weight) 75، 150، 225 و450 از عصاره الکلی گلبرگ زعفران را به مدت 14 روز به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. وزن بدن در روز 0، 7 و 14 اندازه گیری شد. پس از پایان دوره میزان کلسترول، تری گلیسرید، کراتینین، پروتئین تام، آلبومین و آنزیم های ALT و AST سرم خون با استفاده از کیت های بیوشیمیایی اندازه گیری شدند.

یافته ها: نتایج نشان داد که، میزان آلبومین به طور معنی داری افزایش و کلسترول و AST به صورت وابسته به دوز نسبت به گروه کنترل کاهش یافتند (p<0.05). مقادیر تری گلیسرید، کراتینین و پروتئین تام و همچنین میانگین افزایش وزن روزانه تغییرات معنی داری را نشان ندادندp>0.05)).

نتیجه گیری: میزان افزایش درمقدار آلبومین و کاهش آنزیم های کبدی می تواند نشان دهنده ی عدم آسیب در بافت کبد می باشد. کاهش در کلسترول که احتمالا ناشی از ترکیبات فلاونوئیدی عصاره گلبرگ زعفران می باشد و عدم تاثیر بر وزن بدن، می توانند مزیتی در استفاده از گلبرگ زعفران باشند.


محمد جواد قربانی، زیور صالحی، الهام قربانی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: گزارشاتی نشان دهنده نقش حفاظتی القا پروتئین شوک حرارتی ( HSP70 ) در سلول­های اپی تلیال معده وجود دارد. ژن HSP70-2 در منطقه ژنی MHC کلاس III ، در بازوی کوتاه کروموزوم شماره 6 قرار دارند. ژن HSP70-2 یک pst1 site دارد که با توجه به ترانزیشن A به G که در ناحیه 1267 این ژن رخ می­دهد، ژنوتیپ­های متفاوتی حاصل می­کند که مشخص گردیده با سطوح مختلف بیان mRNA ژن HSP70 در ارتباط است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر پلی­مورفیسم G/A 1267 ژن HSP70-2 در خطر ابتلا به بیماری زخم پپتیک می­باشد.

  مواد و روش­ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی، 100 بیمار مراجعه کننده به بخش اندوسکوپی بیمارستان حافظ شهر شیراز صورت گرفت. همه نمونه ­ ها تحت گاستروسکوپی فوقانی قرار گرفتند. DNA ژنومی از بیوپسی بافت معده استخراج شد. ژنوتیپ در گروه بیمار و کنترل به وسیله PCR-RFLP تشخیص داده شد.

  یافته­ها: توزیع ژنوتیپی ژن HSP70-2 در گروه شاهد برابر بود با 20 ( AA ) 40 درصد ، 26 ( AG ) 52 درصد و 4( GG ) 8 درصد و برای گروه بیمار برابر بود با 5 ( AA ) 10 درصد ، 44 ( AG ) 88 درصد و 1 ( GG ) 2 درصد . نتایج نشان داد که پلی­مورفیسم 1267G/A ژن HSP70-2 با زخم معده در ارتباط است.

  نتیجه­گیری: آنالیز داده­ها مشخص نمود که ژنوتیپ AG سبب افزایش 76/6 برابری در بروز بیماری می­گردد (0006/0 = p ، 2/20-26/2 = CI 95%، 76/6 = OR ).


سیده سارا هاشمی، غلامعلی جلودار، علیرضا رفعتی،
دوره 17، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: داروی پروزاک یا فلوکستین مهارکننده جذب مجدد سروتونین می‎باشد. با توجه به اهمیت این دارو در درمان بیماری‎های عصبی مثل اختلالات وسواس ناخواسته، پر اشتهایی عصبی و افسردگی اثرات جانبی آن بر محورهای اندوکرینی بدن بسیار مهم است. این مطالعه به منظور تاثیر داروی فلوکستین بر میزان هورمون‎های تیروئیدی، کورتیزل و تغییرات وزن در موش صحرایی نر انجام شده است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، ۳۰ سر موش صحرایی نر بالغ با وزن تقریبی ۲۰±۲۳۰ گرم انتخاب و به ۳ گروه ۱۰ تایی(کنترل، شاهد و درمان) تقسیم شدند. گروه کنترل، در شرایط طبیعی در خانه حیوانات نگهداری شدند. گروه شاهد و درمان، روزانه به مدت 35 روز به ترتیب، 9/0 میلی‎لیتر سرم فیزیولوژی و 32 میلی‎گرم فلوکستین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، به صورت تزریق درون صفاقی دریافت کردند. در طول این مدت وزن موش‎ها به طور مرتب اندازه گیری شده و بعد از پایان 35 روز خون‎گیری از قلب به عمل آمده و پس از جداسازی سرم، میزان هورمون‎های تری یدوتیرونین آزاد، تیروکسین، تیروکسین آزاد و کورتیزل به روش رادیو ایمنو اسی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج آزمایشات از نظر آماری توسط آزمون آنالیز واریانس یک طرفه آنووا مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‎ها: مصرف فلوکستین در مدت 35 روز باعث کاهش معنی داری در سطح (p<0/05)در غلظت سرمی هورمون‎های تری یدوتیرونین آزاد، تیروکسین، تیروکسین آزاد و کورتیزل نسبت به گروه کنترل و شاهد شد، اما اختلاف معنی داری در غلظت سرمی هورمون تری یدوتیروئین آزاد درگروه درمان نسبت به گروه کنترل مشاهده نگردید. هم‎چنین مصرف دارو سبب کاهش معنی داری در میانگین وزن موش‎های گروه درمان نسبت به گروه کنترل گردید (p<0/05).

نتیجه‎گیری: فلوکستین با تاثیر بر فعالیت سطوح مختلف محور هیپوتالاموس- هیپوفیز-آدرنال، میزان ترشح هورمون کورتیزول را کاهش می‎دهد. هم‎چنین باعث کاهش فعالیت غده تیروئید شده که احتمالا ناشی از افزایش ترشح پرولاکتین توسط این دارو و از این طریق مهار ترشح هورمون آزاد کننده تیروتروپین و کاهش تولید تیروتروپین و هورمون‎های تیروئیدی شده است.


پریا کرم پور، مهناز آذرنیا، غدیره میرابوالقاسمی، فرزانه علیزاده،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: گیاه رازیانه دارای اثرات استروژنیک، ضد التهاب و آنتی‌اکسیدان بوده و به طور سنتی برای درمان زنان نابارور به کار می‌رود. سندرم تخمدان پلی‌کیستیک شایع‌ترین اختلال اندوکرین در زنان می‌باشد که 5 تا 10 درصد آنها را در سنین باروری مبتلا می‌کند. مطالعه حاضر به بررسی اثرات عصاره هیدروالکلی رازیانه بر سندرم تخمدان پلی‌کیستیک القا شده در موش‌های صحرایی(رت) ماده نژاد ویستار پرداخته است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، به تعداد 30 سر رت ماده با میانگین وزنی 20±200 گرم، مقدار 2 میلی‌لیتر استرادیول والرات(EV) به صورت زیر جلدی تزریق شد و 6 سر نیز به عنوان کنترل سالم در نظر گرفته شدند. پس از 60 روز رت‌ها به گروه‌های کنترل، شاهد و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی تزریق درون صفاقی عصاره رازیانه را در دوزهای 1000 ،500،250 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن به مدت 10 روز دریافت کردند. غلظت سرمی هورمون‌های تستوسترون، هورمون محرک فولیکولی و هورمون زرده‌ای با روش الایزا مورد سنجش قرار گرفت و مقادیر سرمی این هورمون‌ها بین گروه‌های درمانی با تست آنووا یک طرفه و در سطح معنی‌داری 05/0 مقایسه شدند.

یافته‌ها: داده‌ها نشان دادند که عصاره رازیانه باعث افزایش غلظت سرمی هورمون محرک فولیکولی و کاهش هورمون زرده‌ای و تسترسترون در گروه‌های درمانی می‌شود به نحوی که هورمون محرک فولیکولی در دوزهای 1000 و 500 میلی‌گرم بر کیلوگرم و هورمون زرده‌ای و تسترسترون در دوز 1000 میلی‌گرم بر کیلوگرم اختلاف معنی‌داری را با گروه‌های کنترل نشان دادند.

نتیجه‌گیری: با توجه به تأثیر مثبت افزایشی عصاره رازیانه بر غلظت سرمی هورمون محرک فولیکولی و کاهش دادن هورمون زرده‌ای و تسترسترون در رت‌های مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک، این ترکیب احتمالاً می‌تواند جهت درمان بیماران مبتلا در نظر گرفته شود.


سعید بابائی، محمد رضا دارابی، محمد بیات، محمود رضا نخعی، پرویندخت بیات، مریم با عزم، مینا قدمیان، سهیلا بناصادق،
دوره 17، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: مبتلایان به دیابت تا سال 2030 به 439 میلیون نفر افزایش می‌یابند که 15 درصد این بیماران از بیماری زخم مزمن پا رنج می‌برند. تحقیقات روز افزون بیان‌گر اثرات مثبت پنتوکسیفیلین بر روند بهبود زخم‌های پوستی است. پنتوکسی فیلین یک مشتق گزانتینی است که سبب تعدیل و یا مهار عملکرد فاکتورهای التهابی، کاهش ویسکوزیته خون، بهبود جریان خون محیطی و افزایش اکسیژن رسانی به بافت‌ها می‌گردد. در این مطالعه اثر پنتوکسیفیلین بر شاخص‌های بیو مکانیک پوست در فاز حاد زخم پوستی موش صحرایی دیابتی مورد توجه قرار گرفته است.

مواد و روش‌ها: مطالعه اخیر از نوع تجربی- مداخله‌ای بوده و طی آن چهارده سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به گروه تجربی (7 سر) دریافت کننده پنتوکسیفیلین داخل صفاقی و کنترل (7 سر) دریافت کننده آب مقطر تقسیم شد. بیماری دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین در موش‌های هر دو گروه ایجاد شد، سپس برش پوستی به طول 20 میلی‌متر با الگوی یکسان در ناحیه پشت موش‌ها ایجاد شد. پس از 15 روز نوارهای پوستی حاوی زخم جدا شده و برای سنجش شاخص‌های بیومکانیک (نیروی کار انجام شده و استرس حد اکثر) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصله به کمک نرم افزارSPSS نسخه 19 مورد آنالیز قرار گرفت.

یافته‌ها: تجویز پنتوکسیفیلین سبب بهبود شاخص‌های بیومکانیک پوست پس از گذشت 15 روز از زمان ایجاد زخم پوستی شد و اختلاف بین شاخص‌ها در گروه‌های تجربی و کنترل معنی دار بود(05/0p<).

نتیجه گیری: پنتوکسیفیلین سبب تسریع التیام زخم پوستی و بهبود استحکام کششی پوست در موش‌های دیابتی گروه تجربی شده است.


محمدرضا دایر، نوشین آذری، نعمت اله رزمی، محمدسعید دایر،
دوره 17، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری‌های پریونی گروهی از اختلالات تحلیل برنده دستگاه عصبی‌ بوده که منجر به مرگ بیمار می‌شوند. این بیماری‌ها تبدیل پروتئین پریون سلولی طبیعی (PrPC) به ایزوفرم غیرطبیعی آن با صفحات بتای فراوان (PrPSc)، تشکیل و تجمع رشته‌های آمیلوییدی با مکانیسمی ناشناخته در سلول‌های عصبی را به دنبال دارند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر افزایش یا کاهش موضعی درجه حرارت بر این فرآیند تبدیل می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه علمی-پژوهشی، ساختار بلوری پروتئین پریون انسانی از بانک اطلاعات پروتئین (با کد 2LEJ) به‌ عنوان ساختار اولیه استفاده و به ‌طور جداگانه در دماهای27، 37 و 47 درجه سانتی‌گراد در بازه زمانی 10 نانو ثانیه و با کمک نرم‌افزار گرومکس شبیه‌سازی گردید. نتایج حاصل از شبیه‌سازی با استفاده از دستورات گرومکس از فایل مسیر استخراج و با کمک نرم‌افزارهای SPSS، SPDBV و WebLab تحلیل گردید.

یافته‌ها: تغییر درجه‌ حرارت از 37 به 27 یا 47 درجه سانتی‌گراد باعث ایجاد تغییرات قابل توجهی در ساختار PrPC می‌گردد و PrPC ساختار سوم بسیار تاخورده‌تری در مقایسه با ساختار طبیعی آن در 37 درجه سانتی‌گراد، پیدا می‌کند. علاوه براین، کاهش در تعداد پیوندهای هیدروژنی بین پروتئین و حلال در این دو دما میزان سطح قابل دسترس حلال هیدروفوبیک PrPC را افزایش می‌دهد که این می‌تواند دلیلی برای افزایش مقاومت پروتئین به هیدرولیز پروتئولیتیک و کاهش قابلیت انحلال آن در آب باشد.

نتیجه‌گیری: نتایج نشان‌ داد که تغییرات درجه حرارت باعث تسریع تغییرات ساختاری PrPC و کاهش حلالیت آن می‌شود و آن را مستعد تبدیل شدن به PrPSc می سازد.


سید علیرضا طلائی، محمود سلامی، سید مجتبی بنی طباء،
دوره 17، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: سیگنال‌های حسی محیطی نقش مهمی در تکامل ساختار و عملکرد مغز در دوران بحرانی تکامل مغز دارند. در این مطالعه اثر تکاملی محرومیت از بینایی بر روی پدیده شکل پذیری سیناپسی در نورن‌های ناحیه شکنج دندانه‌ای هیپوکامپ مورد بررسی قرار گرفته است.

مواد و روش‌ها: در مطالعه تجربی حاضر 48 سر موش صحرائی نر در دو گروه روشنائی و تاریکی قرار گرفتند. حیوانات گروه روشنائی از بدو تولد تا لحظه آزمایش در شرایط معمول حیوانخانه و حیوانات گروه تاریکی در شرایط تاریکی کامل قرار گرفتند. سپس، حیوانات هر گروه به 3 زیر گروه 2، 6 و 10 هفته (هر گروه 8 سر) تقسیم شدند. با تحریک مسیر پریفورنت، پاسخ‌های میدانی نورون‌ها در ناحیه شکنج دندانه‌ای برای مدت 30 دقیقه ثبت شدند. سپس تحریک تتانیک بر کولترال‌های شافر اعمال شد و آزمایش به مدت 120 دقیقه دیگر ادامه یافت.

یافته‌ها: هم‌زمان با افزایش سن از اندازه پاسخ‌های پایه حیوانات گروه روشنائی کاسته شد و بر اندازه پاسخ‌های حیوانات گروه تاریکی افزوده گردید. پس از القای LTP نیز اندازه دامنه پاسخ در همه گروه‌ها افزایش یافت ولی میزان افزایش و ماندگاری آن در حیوانات گروه تاریکی کمتر از حیوانات گروه روشنائی بود.

نتیجه‌گیری: تغییر در سیگنال‌های محیطی بینائی باعث ایجاد اختلال در فعالیت پایه و نیز القای LTP در نورون‌های ناحیه شکنج دندانه‌ای هیپوکامپ می‌شود.


سعید حاجی هاشمی، طاهره جعفریان، محبوبه احمدی، علی رهبری، ناصر حسینی،
دوره 18، شماره 4 - ( 4-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: جنتامایسین یک آنتی‏بیوتیک آمینو گلیکوزیدی است که با وجود عوارض جانبی مانند سمیت کلیوی هم‏چنان به طور گسترده در درمان عفونت باکتری‏های گرم منفی استفاده می‏شود. با توجه به ویژگی‏های آنتی‏اکسیدانی، ضدالتهابی و اتساع دهندگی عروق گیاه آویشن شیرازی، اثر درمان هم‏زمان با عصاره بر روی سمیت کلیوی ایجاد شده ناشی از جنتامایسین بررسی گردید.

 مواد و روش‏ها: در این مطالعه، رت‏های نر نژاد ویستار به 4 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، گروه درمان هم‏زمان با جنتامایسین و حامل دارو، گروه درمان هم‏زمان با جنتامایسین و عصاره‏ی آویشن شیرازی و  گروه درمان هم‏زمان با عصاره آویشن و محلول نرمال سالین. عصاره به میزان 800 قسمت در میلیون به آب آشامیدنی اضافه شد. سپس فشار خون سیستولی، جریان خون کلیوی و مقدار اوره، کراتینین، سدیم، پتاسیم و اسمولاریته در نمونه‏های ادرار و پلاسما اندازه‏گیری شد.

 یافته‏ها: درمان هم‏زمان با آویشن شیرازی افزایش سطوح اوره، کراتینین، دفع مطلق سدیم، دفع نسبی سدیم و پتاسیم و مالون دی آلدئید را که در اثر درمان با جنتامایسین ایجاد شده بود به طور معنی‏داری کاهش داد و نیز کلیرنس کراتینین، اسمولاریته ادرار، جریان خون کلیه و FRAP که در اثر درمان با جنتامایسین در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته بود را به طور معنی‏داری افزایش داد.

نتیجه‏گیری: درمان هم‏زمان با جلوگیری از ایجاد سمیت کلیوی، کاهش استرس اکسداتیو همراه با آسیب کلیوی و کاهش رادیکال آزاد اکسیژن و پر اکسیداسیون لیپیدی می‏تواند در درمان موش‏های صحرایی دریافت کننده جنتامایسین موثر باشد.


حکیمه کوه پیما، ایران گودرزی، محمود اله دادی سلمانی، کتانه ابراری، تقی لشکربلوکی،
دوره 18، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: کورتیکواستروئیدها مثل دگزامتازون در درمان بیماریهای التهابی غیر اختصاصی کاربرد بسیار دارند. با این وجود، این داروها به علت اثرات کاتابولیکی در پوست منجر به تاخیر در ترمیم زخم میشوند. از این رو، هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر کوئرستین بر تأخیر ترمیم زخم در موشهای تیمار شده با دگزامتازون میباشد.

مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار استفاده شدند. پس از ایجاد زخمهای برشی به فاصله 5/1 سانتی‌متر از ستون مهره و به طول 30 میلی‌‌متر، حیوانات به مدت 21 روز تحت تیمار با دگزامتازون (17/0میلی‌گرم بر کیلوگرم)، کوئرستین (50 میلی‌گرم بر کیلوگرم) و یا هر دو قرار گرفتند. مراحل بهبودی زخم با اندازهگیری درصد بهبودی، طول زخم، مدت بهبودی و مقاومت زخم در برابر کشش ارزیابی گردید.

یافتهها: نتایج نشان داد که مدت ترمیم زخم در موشهای تیمار شده با دگزامتازون در مقایسه با گروه کنترل به طور معنیداری افزایش یافته است. در مقابل، سرعت بهبودی و قدرت کشش پوست در موشهای تیمارشده با دگزامتازون که کوئرستین دریافت کردند بیشتر بود. به علاوه، مدت ترمیم زخم در گروه تیمار شده با دگزامتازون که کوئرستین دریافت کردند کمتر از گروه دگزامتازون بود.

نتیجهگیری: این مطالعه شواهدی را دال بر تأیید کاربرد کوئرستین در تسریع ترمیم زخم در حیوانات تیمار شده با دگزامتازون ارائه میکند. با این وجود، تحقیقات بیشتری جهت تعیین مکانیسم اثر کوئرستین در تسریع ترمیم زخم مورد نیاز میباشد.


الهام سلیمانی، ایران گودرزی، کتانه ابراری، تقی لشکر بلوکی،
دوره 19، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات کمی به بررسی راه‌های ممکن برای جلوگیری از نقص‌های ناشی از قرارگیری در معرض سرب طی دوره بارداری و شیردهی پرداخته‌اند. در این مطالعه اثرات ملاتونین به عنوان هورمونی با ویژگی آنتی‌اکسیدانتی بر روی استرس اکسیداتیو در هیپوکمپ و اختلال یادگیری و حافظه ناشی ازتجویز سرب مورد بررسی قرار گرفت.

مواد و روشها: موش‌های باردار از روز 6 بارداری تا پایان شیردهی در معرض تیمارهای کنترل، استات سرب (2/0 درصد محلول در آب آشامیدنی)، استات سرب + ملاتونین و ملاتونین (10 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت گاواژ) قرار گرفتند. در روز 21 پس از تولد، فعالیت آنزیم‌های سوپراکسیددیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، کاتالاز و هم‌چنین میزان مالون‌دی‌آلدئید در هیپوکمپ 23 موش نر سنجیده شد. جهت مطالعه رفتاری، 30 روز پس از تولد، 57 موش نر به مدت 6 روز در ماز آبی موریس آموزش دیدند و 24 ساعت بعد تست پروب جهت ارزیابی حافظه انجام گردید.

یافتهها: نتایج نشان داد که تجویز سرب در دوران بارداری و شیردهی می‌تواند سبب افزایش میزان مالون‌دی‌آلدئید و کاهش فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانت گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسیددیسموتاز و کاتالاز در فرزندان نر شود. هم‌چنین این تیمار باعث اختلال در اجرای تست ماز آبی موریس گردیده و یادگیری و حافظه فضایی را در فرزندان نر در مقایسه با گروه کنترل کاهش داد. تجویز ملاتونین میزان لیپید پراکسیداسیون را کاهش داد و اختلال یادگیری و حافظه فضایی و فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدانت را درگروه دریافت کننده سرب بهبود بخشید.

نتیجهگیری: ملاتونین میتواند به عنوان یک داروی نوروپروتکتیو از هیپوکمپ در مقابل عوارض ناشی از سرب در دوره تکوین محافظت کند.


ناصر میرازی، مریم غلامی،
دوره 19، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تتراکلرید کربن یکی از سموم شیمیایی مختل کننده بافت مغز استخوان و تغییر دهنده پروتئین‌های سرم خونی است. در این بررسی اثر محافظتی عصاره برگ گیاه حرا بر روی بافت خون‌ساز موش‌های القاء شده با تتراکلریدکربن مطالعه شده است.

مواد و روشها: 42 سر موش صحرایی نر به 6 گروه تقسیم شدند. گروه شاهد تزریق درون صفاقی تک دوز 2 میلی‌لیتر بر کیلوگرم تتراکلریدکربن با نسبت 1:1 با روغن زیتون را تجربه کرد. شم و کنترل، به ترتیب دریافت کننده درون صفاقی روغن زیتون و سالین نرمال (تک دوز) به میزان 2 میلی‌لیتر بر کیلوگرم بودند. گروه‌های تیمار توسط 2 میلی‌لیتر بر کیلوگرم تتراکلرید کربن با نسبت 1:1 با روغن زیتون القاء شده و بعد از دو ساعت به ترتیب با دوزهای 200، 400 و 800 میلی‌لیتر بر کیلوگرم (96 ساعت) عصاره حرا درمان شدند. خون‌گیری مستقیم از قلب، جداکردن سرم برای سنجش گلبول‌های سفید، پروتئین‌های آلبومین، پروتئین کل سرم خونی و برش بافتی مغز استخوان جناغ رت‌های مدل صورت پذیرفت. داده‌ها را با روش آماری آنووا ارزیابی شدند و سطح معنی‌داری برابر با 05/0p< در نظر گرفته شد.

یافتهها: بافت مغز استخوان نکروز شده، گلبول‌های سفید، آلبومین سرم و پروتئین کلی گروه‌های تیمار نسبت به شاهد افزایش معنی‌دار(001/0p<) را نشان داد.

نتیجهگیری: برگ گیاه حرا حاوی ترکیبات فعال آنتی اکسیدانی و فلاونوئیدی است که احتمالا اثرات حفاظتی بافت مغز استخوان از اثرات توکسیکی تتراکلریدکربن را هدایت می‌کند.


سحر چرغان، هومن اسحق هارونی، احمد علی معاضدی، لطف اله خواجه پور،
دوره 19، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف:آروماتاز آنزیمی است که تبدیل آندروستندیون و تستوسترون به استرون و استرادیول را کاتالیز می­کند. با توجه به نقش تستوسترون و روی در کاهش اضطراب و ارتباط بین عملکرد سیستم آندروژنی و روی، در این تحقیق اثر تزریق کلراید­روی در موش­هایی بررسی شد که آنزیم آروماتاز توسط مهارکننده‌ی­آروماتاز (لتروزول) مهار شده است.

مواد و روش­ ها: از موش­های صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با میانگین وزنی 25±225 گرم استفاده گردید. حیوانات به 12 گروه تقسیم شدند و بر اساس وزن خود به­صورت تزریق زیر­جلدی مهار­کننده آروماتاز (لتروزول) دریافت کردند. 30دقیقه بعد از تزریق لتروزول، کلراید­روی یا حلال آن سالین را دریافت کردند و 30 دقیقه بعد در دستگاه ماز­بعلاوه­مرتفع تست شدند. فعالیت­حرکتی حیوانات توسط دستگاه میدان­باز اندازه­گیری شد.

یافته ­ها: نتایج حاصل از تست اضطراب، کاهش معنی­داری در درصد زمان حضور در بازوی باز بین لتروزول mg/kg 25/1 و گروه حلال نشان داد. از نظر فعالیت حرکتی کاهش معنی­داری بین لتروزول mg/kg 25/1 با گروه حلال مشاهده شد. گروه­های دریافت‌کننده توأم لتروزول mg/kg 5/2 و مقادیر مختلف کلراید­روی، کاهش معنی­داری (05/0>P) در درصد زمان حضور در بازوی باز نسبت به گروه حلال نشان دادند. در گروه­های دریافت‌کننده توأم کلراید­روی mg/kg 5/2 و مقادیر مختلف لتروزول، اختلاف معنی­داری (05/0>P) از نظر درصد ورود و زمان سپری­شده در بازوی باز با گروه حلال مشاهده نشد.

نتیجه ­گیری: لتروزول به­تنهایی باعث افزایش اضطراب و کاهش فعالیت حرکتی می­شود و با اثر ضد­اضطرابی کلراید­روی تداخل ایجاد می­کند.


ساناز مهدی پور، سمانه تیموری، امیدرضا تمتاجی، مژگان محمدی فر، محسن تقی زاده، سید علیرضا طلائی،
دوره 20، شماره 2 - ( 2-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: درد نوروپاتیک یکی از دردهای مزمن است که بر کیفیت زندگی بیماران اثر می‌گذارد. اخیرا کاربرد گیاهان دارویی به جای داروهای سنتتیک با توجه به عوارض جانبی نامطلوب این داروها و تنوع در مواد موثره گیاهی افزایش یافته است. فلاونوئیدها از ترکیب‌های گیاهی هستند که اثر ضد دردی و ضد التهابی آن‌ها ثابت شده است.  با توجه به مقادیر بالای ترکیب‌های فلاونوئیدی در پیاز قرمز، این پژوهش با هدف بررسی اثر عصاره پیاز قرمز بر رفتارهای درد نوروپاتی در مدل آسیب فشاری مزمن بر عصب سیاتیک(CCI) در موش‌های صحرایی انجام گرفت.

مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر، جهت ایجاد درد نوروپاتی طبق مدل CCI، از ایجاد فشار بر عصب سیاتیک موش صحرایی استفاده شد. حیوانات به 4 گروه شاهد (انجام جراحی کاذب)، جراحی CCI، دریافت کننده عصاره هیدروالکلی پیاز قرمز با دوز 100 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن و دریافت کننده گاباپنتین با دوز 100 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن تقسیم شدند (n=10 سر برای هر گروه). عصاره پیاز قرمز و گاباپنتین به مدت 21 روز به صورت گاوا‍‍ژ تجویز شد. اثر ضد دردی عصاره پیاز با استفاده از تست‌های رفتاری هایپرآلژزیای حرارتی، آلودینیای مکانیکی و حرارتی سنجیده شد.

یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که انجام عمل CCI روی موش‌های صحرایی موجب ایجاد هایپرآلژزیا،آلودینیای مکانیکی و حرارتی می‌گردد. دریافت روزانه عصاره الکلی پیاز قرمز و گاباپنتین به طور معنی‌داری موجب افزایش زمان تاخیر در عقب کشیدن پا در هایپرآلژزیای حرارتی، افزایش آستانه پاسخ به آلودینیای مکانیکی و کاهش درصد پاسخ دهی به پاشیدن استون گردید.

نتیجهگیری: مصرف خوراکی عصاره پیاز قرمز علایم ناشی از درد نوروپاتیک را در موشهای صحرایی مدل آسیب فشاری مزمن بر عصب سیاتیک کاهش میدهد.


اسلام ذبیحی، سید اقبال متولی باشی، خیام بامداد، فایقه پیله ور عبادی، حمید شیخکانلوی میلان،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن دستگاه عصبی مرکزی است. از آنجایی که سطح هورمونهای جنسی و بیماری مولتیپل اسکلروزیس(MS) تحت تأثیر هم قرار میگیرند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر عصاره هیدروالکلی قارچ دنبلان بر سطح هورمون استروژن و پروژسترون در موش صحرایی ماده مدل ام اس تجربی است.

مواد و روشها: دراین پژوهش تجربی، 42 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی 10±180 گرم در 6 گروه 7 تایی مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه کنترل نرمال بدون تیمار دارویی بود و گروههای تجربی 1 تا 5 به مدت 40 روز کوپریزون دریافت کردند. گروه تجربی 2 تا 5 علاوه بر کوپریزون به ترتیب نرمال سالین و 110، 220 و 330 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن عصارهی هیدروالکلی قارج دنبلان را به صورت تزریق داخل صفاقی به مدت 12 روز با حجم 2/0 میلیلیتر بعد از ایجاد ام اس دریافت کردند. در پایان روز دوازدهم از همهی گروهها خونگیری به عمل آمده و میزان هورمونهای جنسی اندازهگیری گردید.

یافتهها: نتایج به دست آمده نشان داد که کوپریزون باعث کاهش سطح استروژن، پروژسترون و وزن میشود؛ همچنین تزریق عصاره هیدروالکلی دنبلان باعث شد میزان غلظت سرمی هورمون استروژن در گروه تجربی 4 و پروژسترون در گروه تجربی 4 و 5 نسبت به گروه ام اس افزایش معناداری داشته است.

نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که عصارهی هیدروالکلی دنبلان در دوز 220 و 330 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن موش صحرایی، میزان استروژن و پروژسترون را در موشهای مدل تجربی مولتیپل اسکلروزیس افزایش میدهد.


مجید امیری مطلق، محمد علی اطلسی، زینب وحیدی نیا، سید علیرضا طلائی، زینب رضا زاده لواف، ابوالفضل اعظمی طامه،
دوره 20، شماره 5 - ( 5-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: گلوتامات فراوانترین نوروترانسمیتر تحریکی در مغز پستانداران است و نقش عمدهای در پاتوژنز آسیب مغزی ایسکمیک بازی میکند. انتقال دهندههای گلوتامات نقش اصلی در خارجسازی گلوتامات دارند و غلظت آن را در مقادیری کمتر از مقادیر ایجاد کننده سمیت تحریکی حفظ میکنند. نقش حفاظت عصبی استروژن و پروژسترون در برابر آسیب ایسکمیک مشخص شده است؛ با این وجود، مکانیسم مولکولی آن به طور کامل مشخص نیست. این مطالعه به تأثیر هورمون استروژن و پروژسترون بر بیان انتقال دهندههای گلوتامات در ناحیه حاشیه ایسکمی در موش صحرائی میپردازد. 

مواد و روشها: موشهای صحرائی نر بالغ نژاد ویستار در معرض انسداد موقتی شریان مغزی میانی (MCAO) برای یک ساعت قرار گرفتند و بلافاصله بعد از آن دوز ترکیبی استروژن و پروژسترون به حیوانها تزریق شد. تست عملکرد حسی حرکتی برای ارزیابی نقایص رفتاری و رنگ‌آمیزی TTC جهت بررسی تغییرات حجم ناحیه اینفارکت 24 ساعت بعد از MCAO انجام شد. از تکنیکreal-time PCR برای مطالعه میزان بیان ژن انتقال‌دهندههای گلوتامات EAAT3 و  EAAT2استفاده شد.

یافتهها: دوز ترکیبی استروژن و پروژسترون به طور معنیداری توانست حجم ضایعه را کاهش دهد. همچنین، هورمون درمانی توانست اختلالات عصبی حرکتی را در موشهای ایسکمیک بهبود دهد. بررسیهای میزان بیان ژن انتقال‌دهندههای گلوتامات  EAAT3 و  EAAT2تغییر معنیداری را بعد از هورمون درمانی نشان ندادند.

نتیجهگیری: دوز ترکیبی استروژن و پروژسترون میتواند حجم ضایعه را کاهش داده و اختلالات عصبی حرکتی را در موشهای ایسکمیک بهبود دهد، اگرچه این بهبودی مستقل از مسیر سیگنالی انتقال دهندههای گلوتامات است.


الهه کهن، لیلا کهن، مریم مقبول،
دوره 20، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: ناباروری مردان یک بیماری مولتی­فاکتوریال است که در نتیجه بر هم کنش بین فاکتورهای ژنتیکی و محیطی بروز می­کند. بیش از نیمی از موارد ناباروری در مردان به علت اختلال در اسپرماتوژنز و در نتیجه اختلالات اسپرم می­باشد. پروتئین­ های شوک حرارتی (HSP)، چاپرون ­های مولکولی هستند که در مراحل مختلف اسپرماتوژنز دخالت دارند. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش واریانت¬های ژنتیکی HSPA1B rs6457452 در ناباروی مردان صورت گرفته است.
مواد و روش­ ها: این مطالعه­ ی مورد-شاهدی بر روی 516 نفر متشکل از 308 مرد مبتلا به ناباروری ایدوپاتیک و 208 مرد سالم به عنوان کنترل انجام شد. بعد از استخراج DNA از خون محیطی، تعیین ژنوتیپ با روش Tetra-ARMS PCR انجام شد. جهت بررسی ارتباط بین پلی­ مورفیسم و ناباروری مردان از آنالیز رگرسیون لوجستیک استفاده شد.
یافته ­ها: تفاوت معنی­ داری در توزیع ژنوتیپ­ ها بین افراد کنترل و نابارور مشاهده شد. نتایج نشان داد که افراد حامل ژنوتیپ TC (OR=1.552, 95%CI: 1.032-2.334, p=0.035) و TT (OR=2.746, 95%CI: 1.153-6.545, p=0.023) از لحاظ ناباروری مردان، بیشتر تحت خطر هستند. هم­چنین، ارتباط معنی ­داری بین آلل T (OR=1.695, 95%CI: 1.220-2.355, p<0.001) و ناباروری در مردان مشاهده شد.
نتیجه­ گیری: این مطالعه برای اولین بار نشان داد که پلی­ مورفیسم HSPA1B rs6457452 با خطر ابتلا به ناباروری در مردان ایرانی همراه است و آلل T می­ تواند به عنوان یک آلل غالب، خطر ابتلا به ناباروری را افزایش دهد.
 

جواد سهرابی اسد آباد، زهره قطب الدین، محمدرضا تابنده،
دوره 20، شماره 9 - ( 9-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: مطالعات بسیاری نشان داده­اند که داروهای شیمی­درمانی مانند دوکسوروبیسین باعث اختلال حافظه
 می­شوند. از سوی دیگر، کروسین به عنوان یک ماده شیمیایی جدا شده از زعفران در تقویت حافظه و بهبود حرکت موثر است. بدین جهت در این مطالعه اثر تزریق همزمان کروسین و دوکسوروبیسین بر حافظه احترازی و فعالیت حرکتی در موش صحرایی نر بالغ بررسی شد.
مواد و روش ­ها: در این مطالعه، تعداد 50 سر موش صحرایی به 5 گروه تقسیم شدند: کنترل، شاهد، دوکسوروبیسین، کروسین و موش­های تیمار شده با تجویز همزمان دوکسوروبیسین و کروسین. در گروه کروسین، کروسین با دوز
30 میلی­گرم بر کیلوگرم به صورت روزانه و به مدت 21 روز تزریق شد و در گروه شیمی
­درمانی هر موش به مدت 3 هفته (هر هفته یک دوز) دوکسوروبیسین را با دوز 5 میلی­گرم بر کیلوگرم دریافت می­کردند. گروه درمان، کروسین و دوکسوروبیسین را همزمان دریافت کردند. به گروه شاهد سالین تجویز شد. تمام داروها به روش درون صفاقی تزریق شدند. در پایان، حافظه احترازی، تعادل و رفتار جستجو­گرانه به ترتیب با شاتل باکس، روتارود و جعبه باز سنجیده شدند.
یافته­ ها: حافظه موش­هایی که دوکسوروبیسین مصرف کردند در مقایسه با سایر گروه ها کاهش معنی داری یافت (001/0>p) و تیمار با کروسین باعث بهبود حافظه شد (001/0p<). فعالیت حرکتی با استفاده از آزمون­ های جعبه باز و روتارود، افزایش معنی­ داری را در گروه درمان نسبت به گروه دوکسوروبیسین نشان داد (001/0>p).
نتیجه­ گیری: مصرف کروسین به همراه داروهای ضد سرطان نظیر دوکسوروبیسین می­ تواند یک اثر حفاظتی در مقابل اثرات مضر داروهای شیمی­درمانی بر حافظه و حرکت داشته باشد.
 

مژده فتاح زاده، محمد امین عدالت منش،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: مونوسدیم گلوتامات (MSG) به عنوان تثبیت کننده و چاشنی غذایی با کاربرد گسترده در غذاهای آماده می باشد. مصرف بیش از حد MSG استرس اکسیداتیو را در نواحی مختلف مغز ا افزایش می دهد. مطالعه حاضر اثر محافظت کننده عصبی ال-کارنیتین را بر مسمومیت MSG در سلول­های گرانولار مخچه موش های صحرایی بررسی می­نماید.
مواد و روش ها: تعداد 48 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به صورت تصادفی در 6 گروه کنترل، شاهد (دریافت کننده نرمال سالین)، گروه دریافت کننده سدیم منو گلوتامات (MSG، 3 درصد)، گروه دریافت کننده ال کارنیتین
(
L-Carnitine، 200میلی­گرم برکیلوگرم) و گروه های دریافت کننده سدیم منو گلوتامات و ال- کارنیتین با دوزهای 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن (MSG+L-Carnitine100, MSG+L-Carnitine200) قرار گرفتند. پس از پایان دوره یک ماهه تیمار، حیوانات با روش پرفیوژن ترانس کاردیالی قربانی شدند و مطالعات هیستوپاتولوژیک بر روی مخچه صورت گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که تراکم سلول های گرانولار در فولیای IV ، V و VI مخچه در گروه MSG نسبت به گروه های کنترل و شاهد کاهش معنی داری دارد. هم­چنین، گروه MSG+L-Carnirine200 در هر سه فولیای مورد بررسی تراکم بالاتری از سلول­های گرانولار را نسبت به گروه MSG نشان داد.
نتیجه گیری: تیمار با ال-کارنیتین توانسته است سبب حفاظت سلول­های گرانولار مخچه موش­های صحرایی در برابر مسمومیت با MSG شود.

 


صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb