56 نتیجه برای سلول
محسن خاکی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده
ویروس های مختلف موجود در دستگاه گوارش، به طریق مدفوعی، دهانی بین افراد مبتلا به عفونت و افراد حساس منتقل شده و بر حسب نوع ویروس و شرایط میزبان، موجب عفونت های دستگاه گوارش مثل اسهال می شوند. در مواردی بعد از عفونت گوارشی، التهاب بافت ها و اعضاء دیگر ایجاد می شود. در این پژوهش، ضمن کشت نمونه مدفوع یا سوآب مقعد روی کشت سلولی هلا، ویروس های تکثیر یافته توسط روش خنثی سازی (Neutralization) در کنار آنتی سرم های اختصاصی ضد ویروس، شناسایی شد. نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که روش خنثی سازی برای جداسازی و تشخیص نوع ویروس، روش بسیار خوبی است و می توان از آن در جداسازی و تعیین هویت ویروس ها از نمونه های مختلف بالینی برای اهداف بیماری شناسی، اپیدمیولوژی و واکسیناسیون استفاده کرد.
فریده کریمی، محمد فرهادی لنگرودی، علی اکبر پور فتح اله، حسین جلالی خو،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده
یکی از زمینه های جالب و مورد بحث دهه اخیر، اندازه گیری محتویDNA به روش فلوسیتومتری می باشد. وضعیت DNA با محتوای کروموزوم سلول ارتباط دارد و با انجام آنالیز DNA تومورها می توان به چگونگی پلوئیدی، میزان سلول هایی که در فاز سنتز قرار دارند و نهایتا کینیتک سلولی در خلال بدخیمی پی برد. این اطلاعات می تواند در زمینه تشخیص، پیش آگهی و نحوه درمان بدخیمی ها مورد استفاده قرار گیرد. در این تحقیق آنالیز DNA بر روی 88 بیمار مبتلا به لنفوم بدخیم (HD30 ,NHI58) به روش Hedly و با استفاده از دستگاه فلوسیتومتر انجام گرفت. ایمنوفنوتایپ برای موارد انتخابی آئوپلوئید به روش ABC تعیین گردید. شیوع آئوپلوئیدی در بیماران NHL، 38% و در بیماران HD 47% دیده شد. این رخداد با عواملی مثل سن، جنس، نژاد و محل تومور و زیر گروه هیستولوژیک بی ارتباط بود. (P<0/05) در این مطالعه ارتباط معنی دار بین اندکس پرولیفراسیون و میزان سلول های فاز سنتز درجه بدخیمی لنفوم ها و زیر گروه هیستولوژیک آنها و همچنین افزایش آنها در موارد وخیم تر ملاحظه گردید که می توان از آن در تشخیص و پیش آگهی و انتخاب درمان این گونه بیماران استفاده کرد.
علی اصیلیان، مسعود فرینام، اسداله کیانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
مقدمه: کارسینوم سلول بازال شایع ترین بدخیمی انسان است. روش های مختلفی برای درمان این تومور وجود دارد. هدف از انجام این مطالعه تعیین نتایج دران کارسینوم سلول بازال با روش جراحی میکروگرافیک موهس است.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت توصیفی گذشته نگر بر روی 194 کارسینوم سلول بازال در 175 بیمار درمان شده با روش جراحی میکروگرافیک موهس در فاصله زمانی مهر 78 تا اسفند ماه 81 در کلینیک پوست بیمارستان الزهرا (س) اصفهان انجام گرفت. اطلاعات مورد نظر از پرونده بیماران استخراج سپس توسط نرم افزار SPSS مورد پردازش آماری قرار گرفت.
نتایج: از 175 بیمار (با 194 ضایعه کارسینوم سلول بازال)، 110 نفر (62/85%) مرد و 65 نفر (37/14%) زن بوده اند. متوسط سن بیماران 28/38 ± 58 سال بود. اکثریت تومورها در صورت واسکالپ قرار داشتند و بینی شایع ترین محل ابتلا بود. 180 مورد تومور اولیه و 14 مورد تومور از نوع راجعه بود. در 17% موارد اندازه تومور بزرگ تر از 2 سانتی متر بود. شایع ترین نوع کلینیکی و هیستولوژیک به ترتیب ندولواولسراتیو و ندولر بود. عود تومور در 3 بیمار مشاهده شد. میزان بروز سالیانه عود بیماری 0/98% بوده و از لحاظ نتایج زیبایی در 81% موارد عالی و خوب گزارش شد.
نتیجه گیری: میزان عود در کارسیتوم بازال که با روش جراحی میکروگرافیک موهس درمان شده، کم است. بنابراین، این روش درمانی (در مواردی که اندیکاسیون دارد) برای درمان کار سینوم سلول بازال در ایران نیز قویا توصیه می شود. |
قاسم مسیبی، محمد موذنی،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1383 )
چکیده
مقدمه: سلول های دنریتیک در القاء پاسخ ایمنی سلولی نقش اساسی را ایفا می کنند. مطالعات نشان می دهد که در بافت های مختلف نوع پاسخ ایمنی متفاوت می باشد. این احتمال وجود دارد که توانایی سلول های دنریتیک در القاء پاسخ تکثیری در بافت های مختلف یکسان نباشد و ممکن است خصوصیت تولروژنیک ذاتی کبد نیز بخاطر عدم توانایی سلول های دنریتیک کبدی در القاء پاسخ ایمنی باشد.
روش کار: در این مطالعه سلول های دنریتیک طحال (بافت لنفاوی) و کبد (بافت غیر لنفاوی) موش نرمال C57BL/6 با روش هضم آنزیمی و محیط گرادیان نایکودنز جدا و در محیط کشت با غلظت مناسبی از پپتنید میلین الیگودندروسیت گلیکوپروتئین 55-35 پالس گردید. حدود 6 ضربدر ده به توان 5 سلول دنریتیک کبدی و طحالی پالس شده به طور مجزا و به صورت زیر جلدی به کف پای هر موش تجویز گردید. به گروه های کنترل نیز سلول های دنریتیک پالس نشده تزریق شد. پس از گذشت 5 روز، سلول های تک هسته ای غدد لتفاوی ناحیه ای پشت زانویی موش های ایمونیزه جدا و میزان پاسخ تکثیری این سلول ها در حضور و عدم حضور پپتید 35-55MOG ارزیابی گردید.
نتایج: نتایج نشان داد که میزان پاسخ تکثیری در موش های ایمونیزه شده با سلول های دنریتیک کبدی یا طحالی پالس شده با پپتید MOG35-55 در مقایسه با گروه های کنترل مربوطه به طور قابل ملاحظه ای بیش تر بود (p<0/004). از طرفی تفاوت معنی داری در میزان تکثیر سلولی بیم موش های ایمونیزه شده با سلول های دنریتیک و طحال مشاهده نشد.
نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که سلول های دنریتیک کبد و طحال به خوبی قادرند در محیط کشت با آنتی ژن پالس شده و پاسخ تکثیری مناسبی را القاء کنند. عدم تفاوت در توانایی سلول های دندریتیک کبد و طحال در القاء پاسخ تکثیری ممکن است مبین این موضوع باشد که نوع پاسخ در شرایط داخل بدن و خارج بدن متفاوت است و فاکتورهای ریز محیطی بافتی می توانند بر سرنوشت پاسخ ایمنی تاثیرگذار باشند.
محسن خلیلی نجف آبادی، محمد رضا جلالی ندوشن، هدایت صحرایی، علی نوروز زاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
مقدمه: هسته پاراژیگانتوسلولاریس (PGi) در دو پدیده وابستگی و سندرم ترک مرفین به ترتیب یک کاهش و یک افزایش فعالیت نشان می دهد. با توجه به این که در دو سیستم اوپیوئیدی و آدنوزینی علائم سندرم ترک نه تنها به کمک آنتاگونیست های همان سیستم بلکه به وسیله آنتاگونیست های سیستم مخالف هم بروز می کند، در مطالعه حاضر با تخریب هسته PGi به مطالعه رفتارهای سندرم ترک ناشی از تزریق کافئین و نالوکسان جهت بررسی نقش این هسته در بروز این رفتارها پرداخته ایم.
روش کار: در این مطالعه تجربی تعدادی از موش های صحرایی طی 21 روز مصرف مرفین از طریق آب آشامیدنی با دوزهای افزایش یابنده معتاد شدند. سپس به گروه های کنترل (دست نخورده)، شم (فقط مراحل جراحی را طی می کردند). گروهی که یکی از هسته ها در آنها تخریب می شد و گروهی که هر دو هسته چپ و راست در آنها تخریب می شد، تقسیم شدند، برای بررسی علائم سندرم ترک، در روش اول با تزریق نالوکسان (2 میلی گرم بر کیلوگرم زیر جلدی) و در روش دوم با تزریق کافتین (50 میلی گرم بر کیلوگرم درون پرویتوئن) به حیوانات، علائم ایجاد شده ثبت می گردید. اطلاعات به دست آمده توسط آزمون آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون توکی و آزمون کای دو، تجزیه و تحلیل و 0/05>p معنی دار در نظر گرفته شده.
نتایج: پارامترهای رفتاری سندرم ترک مرفین پس از تزریق نالوکسان شامل: اسهال، روی هم افتادن پلک، دندان قروچه انزال، بی قراری، حرکت سگ خیس، راست شدن دم، پریدن و کاهش وزن بود که پس از تخریب دو طرفه هسته PGi در سه رفتار بی قراری، دندان قروچه و پریدن به شکل معنی داری کاهش پیدا کرد. در مورد ظهور علائم سندرم ترک با کافئین مشخص شد که تنوع بروز این علائم کم تر بوده (اسهال، انزال، دندان قروچه، جویدن، بی قراری و پریدن)، اما تخریب دو طرفه هسته PGi به مقدار بیش تری این رفتارها را تحت تأثیر قرار داد. چنانچه از علائم مذکور چهار علامت اسهال، انزال، دندان قروچه، و بی قراری به میزان مشخصی در پی تخریب دو طرفه هسته PGi کاهش یافته.
نتیجه گیری: به طور کلی از نتایج این مطالعه مشخص شد که تنوع بروز علائم سندرم ترک نالو کسان بیش تر از کافئین بوده و تخریب دو طرفه هسته PGi سبب تخفیف بروز علائم سندرم ترک به خصوص در سندرم ترک ناشی از تزریق کافئین می شود.
دكتر محمد علی زرگر شوشتری، دكتر ابوالفضل گل محمدی، دكتر میثم جمشیدی، دكتر هرمز سلیمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
مقدمه: کارسینوم سلول کلیوی میتواند همراه با گسترش ترومبوز به ورید کلیوی و ورید اجوف تحتانی باشد. درمان مناسب این بیماران شامل نفرکتومی رادیکال همراه با خارج کردن ترومبوز میباشد. در این مقاله، مروری بر نحوه برخورد با این بیماران صورت گرفته است. موارد: این مطالعه از نوع سری مواردی میباشد. طی سالهای 1379 تا 1384 ، 148 بیمار با تشخیص تومور کلیوی محدود به ژروتا ( مرحله T3یا پایینتر) در بیمارستان شهید هاشمی نژاد پذیرفته شدند. در میان این بیماران 14 مورد درگیری ورید اجوف تحتانی وجود داشت که در هشت مورد رادیکال نفرکتومی به همراه ترومبکتومی انجام پذیرفت. این بررسی بر روی 8 بیمار اخیر صورت گرفته است. نتایج: متوسط سنی بیماران 4/51 سال، 6 نفر مرد و 2 نفر زن بودند. شایعترین علامت هنگام مراجعه درد پهلو در75 درصد، هماچوری آشکار در 5/62 درصد و علائم ساختاری در 50 درصد موارد بوده است. تمامی بیماران تومور محدود به ژروتا داشته و متاستاز دوردست مشاهده نشد. درگیری ورید اجوف تحتانی در 6 مورد زیر وریدهای کبدی و در 2 مورد دیگر داخل کبدی بوده است. هیچ مورد مرگ و میر مربوط به جراحی دیده نشد. عوارض بعد از عمل شامل 2 مورد آتلکتازی و 1 مورد ترومبوز ورید عمقی بود که با درمان حمایتی بهبود یافت. نتیجه گیری: با رعایت اصول صحیح جراحی در بیماران با کارسینوم سلول کلیوی همراه با گسترش ترومبوز به ورید اجوف تحتانی، بدون افزایش شیوع عوارض جراحی، میتوان ترومبوز را به همراه کلیه به صورت رادیکال خارج کرد و میزان بقاء طولانی مدت در این بیماران انتظار میرود.
امیر قائمی، محمد فرشباف، حوریه سلیمانجاهی، رضا امیدبیگی، طراوت بامداد، داوود حکمت پو، کسری حمدی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده
مقدمه: عوارض ناشی از داروهای شیمیایی منجر به گرایش به سمت داروهای طبیعی شده است که عوارض جانبی کمتری دارند. در این مطالعه اثر ضد ویروسی عصاره به دست آمده از ریشه جعفری مکزیکی بر علیه ویروس هرپس سیمپلکس تیپ یک و دو انسانی بررسی شد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه تجربی است. برای انجام آن عصاره الکلی از ریشههای این گیاه به روش مسراسیون تهیه و در شرایط خلاء تغلیظ شد. سلول Vero در محیط کشت DMEM حاوی 5 درصد سرم جنین گوساله کشت داده شد. بعد از تهیه بذر ویروس و تعیین عیار آن، رقتهای مختلف عصاره(160/1، 80/1، 40/1، 20/1، 10/1) با ویروس با عیار مشخص مجاور و به محیط کشت سلول اضافه گردید و اثرات ضد ویروسی آن با مقایسه با کنترلهای مختلف ارزیابی شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون مقایسه چندگانه دانکن استفاده شد. نتایج: یافتهها نشان داد که عصاره به دست آمده از ریشه جعفری مکزیکی به طور معنیداری باعث جلوگیری از تکثیر ویروس هرپس سیمپلکس تیپ 1 و 2 انسانی شد. این عصاره، ویروس هرپس سیمپلکس تیپ 2 را نسبت به تیپ 1 بهتر کنترل می کند. بررسی بر روی رقتهای مختلف عصاره نشان داد که فعالیت ضد ویروسی در رقتهای مختلف متفاوت است و بیشترین فعالیت ضد ویروسی بر علیه هر دو ویروس در رقت10/1 حاصل گردید. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که عصاره به دست آمده از ریشه گیاه جعفری مکزیکی دارای پتانسیل ضد ویروسی خوبی بر علیه ویروس هرپس سیمپلکس تیپ یک و دو انسانی میباشد که میتوان از آن به عنوان یک منبع دارویی برای کنترل این بیماریهای ویروسی استفاده نمود.
محمود امینی،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1386 )
چکیده
مقدمه: پولیپوز ادنوماتو فامیلی (FAP) یک بیماری نادر با صدها تا هزاران پولیپ ادنوماتو در روده بزرگ است و به صورت اتوزومال غالب به ارث میرسد اما 25 درصد ازبیماران سابقه خانوادگی مثبت ندارند. شایعترین علامت آن در بیماران خونریزی و بیرون زدن توده از مقعد میباشد. تشخیص براساس یافتههای بالینی و نتایج بررسی کولون است و برداشتن به موقع کولون باعث جلوگیری از ابتلا به سرطان کولون در بیمار میگردد. در این گزارش یک مورد پولیپ آدنوماتوی فامیلی با تغییرات سلولی پیشرفته معرفی میشود. مورد: بیمار 17 ساله و مورد شناخته شده پولیپ آدنوماتوی فامیلی است که با علائم انسدادی دستگاه گوارش مراجعه کرده است. بیماری او در سن 5 سالگی تشخیص داده شده و در 6 سالگی با برداشتن نسبی کولون و در 11 سالگی با برداشتن کامل کولون و پیوند روده باریک به مجرای مقعد تحت درمان قرار گرفته است. بیمار با انجام آندوسکوپی و زمان عبور روده باریک بررسی شد و به دلیل وجود پولیپهای فراوان در معده، دئودنوم و ژژنوم، تحت عمل جراحی برداشتن پولیپها و معده و باز کردن مجرای دواز دهه قرار گرفت. در پاتولوژی نمونهها، کارسینوم درجای پیشرفته گزارش گردید. نتیجه گیری: پولیپهای کولون و رکتوم به ندرت در سن کمتر از 10 سالگی دیده میشوند اما خونریزی و بیرون زدن توده از مقعد احتمال ابتلا به FAP را در کودکان مطرح میکند و در صورت بروز درد شکم، کم خونی و کاهش وزن؛ تغییرات سلولی و سرطانی در بیمار ایجاد شدهاند. کودکان مشکوک به FAP باید از نظر تظاهرات خارج کولونی و تغییرات سلولی مورد غربالگری قرار بگیرند و جراحی انتخابی در آنها انجام شود.
رضا مهاجرانی، محمد رضا پالیزوان، شهربانو عریان، وهاب بابا پور،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
مقدمه: در این مطالعه اثر روی خارج سلولی و کانالهای کلسیمی وابسته به ولتاژ بر جنبههای مختلف یادگیری و حافظه شرطی احترازی غیر فعال مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: تحقیق حاضر به صورت تجربی انجام شد و اثر هریک از مسدود کنندههای کانالهای کلسیمی (وراپامیل) و جمعآوری کننده روی خارج سلولی (CaEDTA) به صورت جداگانه و همزمان و در دوزهای مختلف بر یادگیری احترازی غیرفعال با استفاده از دستگاه شاتل باکس و تزریق مرکزی (درون بطنی) این داروها مورد بررسی قرار گرفت. حیوانات قبل و بعد از آموزش و بعد از تست، تحت این تزریق قرار گرفتند. تعداد نمونهها در تمام گروههای آموزشی 8 سر مجموعاً 120 سر بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از ازمون آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شد. نتایج: تزریق ماده جمعآوری کننده روی (CaEDTA) با دوز متعارف ( 100 میلی مولار) نشانگر عدم تأثیر جمعآوری روی خارج سلولی ترانس بر اکتساب، تثبیت و به خاطر آوری یادگیری احترازی غیرفعال میباشد. نتایج تزریق وراپامیل به عنوان مسدد کانالهای کلسیمی وابسته به ولتاژ با دوزهای100و150 میکروگرم بیانگر تأثیر کاهشی آن بر اکتساب و تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال میباشد. اعمال دوزهای فوق هیچ تأثیری بر به خاطرآوری یادگیری احترازی غیرفعال نداشت. در ادامه اثر همزمان CaEDTA 100 میلی مولار از یک طرف و وراپامیل با دور 100 میکروگرم نیز از طرف دیگر بر اکتساب و تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال نشان داد که تنها تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال دچار افت گردیده است. نتیجه گیری: به نظر میرسد مکانیزمهای مشترکی برای برهم کنش یونهای کلسیم و روی و ارتباط آنها با اکتساب و تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال مورد انتظار میباشد و میتوان احتمال داد که مکانیزم به خاطرآوری حداقل از نظر تعامل یونهای کلسیم و روی ( به صورت وابسته به ولتاژ ) متفاوت از اکتساب و تثبیت باشد.
آتنا فرخنده کلات، جواد بهارآراء، علیرضا فاضل،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: گلیکوکانژوگیتها نقشهای مهمی را در فرآیندهای مختلف تکوینی از قبیل: تکثیر، مهاجرت، چسبندگی و تمایز سلولی بازی میکنند. در این مطالعه از تکنیک لکتین هیستوشیمی برای شناسایی و تعیین موقعیت برخی از گلیکوکانژوگیتها در طی تکوین تیموس استفاده شده است. روش کار: رویانهای 10 تا 15 روزه و جنین 18 روزه موش Balb/C تهیه و در فرمالین فیکس گردیدند و برشهایی به ضخامت 5 میکرون و به صورت سریال برای مطالعات هیستوشیمیایی آماده شدند. برشها در مجاورت سه نوع لکتین کنژوگه شده با آنزیم HRP شامل: SBA اختصاصی برای قندN - استیل گالاکتوزآمین (α,β-D-GalNAc)، PNA اختصاصی برای دی ساکارید گالاکتوز /N-استیل گالاکتوزآمین (β-D-Gal-(1→3)-D-GalNAc) و MPA اختصاصی برای قند گالاکتوز (D- Gal)، قرار گرفتند. نتایج: لکتین SBA در روزهای مورد مطالعه با شدتهای رو به کاهش در نواحی گلژی و سطوح سلولهای مزانشیمی، اپیتلیالی و محیط میکروسکوپیک سلولهای T واکنش داشته است. سلولهای T در روزهای 12 و 13 واکنش بالایی را با SBA در غشاها و نواحی گلژی نشان داد. لکتین PNA در روزهای مورد مطالعه با شدتهای مختلفی در غشاهای پایه، سطوح سلولهای مزانشیمی و اپیتلیالی و محیط میکروسکوپیک سلولهای T حضور داشته است. لکتین MPA به طور ضعیفی در تمامی روزها در سلولهای آندودرمی، مزودرمی و محیط میکروسکوپیک سلولهای T حضور پیداکردهاند. نتیجه گیری: گلیکوکانژوگیتهای دارای قند انتهایی GalNAc ممکن است در تکوین اولیه غده تیموس و بلوغ اولیه سلولهای T نقش داشته باشند. گلیکوکانژوگیتهای دارای دی ساکارید انتهایی Gal/GalNAc احتمال دارد در تمامی مراحل تکوین تیموس و بلوغ سلولهای T با اهمیت باشند. به علاوه گلیکوکانژوگیتهای دارای قند انتهایی گالاکتوز امکان دارد نقش در تکوین تیموس و سلولهای T نداشته و یا در مقدار کم موثر باشند.
محمدرضا بیاتیانی، فاطمه سیف، محمدجواد طهماسبی بیرگانی، منصور انصاری، امیر سهرابی، فخری السادات حسینی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
چکیده مقدمه: پرتودرمانی یکی از راههای درمان سرطان است. دوز تجویز شده برای هر جلسه رادیوتراپی بر اساس حساسیت رادیوبیولوژیکی بافت سرطانی و بافتهای سالم در نظر گرفته میشود. از جمله عوامل تاثیر گذار بر حساسیت بافتها، عوامل ویروسی هستند. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر تابش اشعه یونیزان کبالت 60 بر حساسیت پرتوی سلولهای سرطانی آغشته به مولد بیماری سرخک انجام گردید. روش کار: در این تحقیق به صورت کیفی و تجربی، حساسیت پرتوی سلولهای هلا مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام تحقیق سلولها را در دو گروه شاهد و آزمایش در چاهکهای شش تایی کشت داده و بازده کشت آنها محاسبه گردید. سپس مقدار 100 میکرولیتر ویروس سرخک را به روش ترقیق سازی موازی به نسبتهای مختلف در محیط کشت گروه آزمایش تلقیح نموده و پس از رشد و پاساژ سلولی، محیطهای کشت شاهد و آزمایش در معرض تابش 2 گری اشعه گامای کبالت 60 قرار داده شدند. نتایج: مرگ سلولی پس از دریافت اشعه در غلظتهای کم آغشتگی به ویروس سرخک، 5 تا 7 درصد، در غلظتهای متوسط 15 تا 20 درصد و در غلظتهای بالا 50 تا 65 درصد افزایش نشان داد. نتیجه گیری: وجود بیماری ویروسی در بافتهای درگیر با سرطان، حساسیت پرتوی سلولهای سرطانی را افزایش میدهد. این یافته نشان میدهد که در تجویز دوز اشعه در جلسات رادیوتراپی باید به محیط دریافت کننده اشعه از لحاظ درگیر بودن با بیماریهای غیر سرطانی نیز توجه شود.
یلدا ارست، رضا سلگی، حمید گله داری، هیبت اله کلانتری، محسن رضایی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان کولورکتال یکی از مهمترین و شایعترین سرطانهای منجر به مرگ در جهان میباشد. مسلماً تعیین عوامل جدیدی که بتوانند به تنهایی و یا به طور ترکیبی با یکدیگر باعث القای آپوپتوز در سلولهای تومور شوند در درمان سرطان کولون حایز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی کاربرد جداگانه و ترکیبی لوواستاتین و آلفا توکوفرول در القای آپوپتوز در سلولهای سرطانی کولورکتال انسانی میباشد. مواد و روش ها: در این مطالعه آزمایشگاهی سلولهای 29 HTتحت تیمار با غلظتهای مختلف آلفا توکوفرول (5، 10 و 20 میکرو مولار) و لوواستاتین (10، 20، 25 و 30 میکرو مولار) قرار گرفتند. پس از شمارش سلولی با استفاده از روش تریپان بلو و تکنیکDNA فراگمانتاسیون جهت ارزیابی مرگ سلولی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از بررسی با تکنیکDNA فراگمانتاسیون نشان داد که دو دارو به تنهایی در تمام غلظتها میتوانند مرگ سلولی ایجاد کنند. در ترکیب غلظت 10 میکرومولار لواستاتین همراه با غلظتهای 5 و 10 میکرو مولار آلفا توکوفرول القای مرگ سلولی مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به اثرات گستردۀ استاتینها، غلظت لواستاتین در مکانیسم مرگ زایی آن مؤثر بوده و ترکیب آن با توکوفرول در غلظتهای بالا با ایجاد مرگ سلولی میتواند فراهم کننده استراتژیهای نوین و مؤثر در مهار سرطان کولورکتال انسانی باشد.
مینا رمضانی، احمد حسینی، بهرام کاظمی، ارغوان جانان،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از روشهای نگهداری جنین، انجماد است ولی این فرایند خود میتواند سبب از دست رفتن جنین و ایجاد ناهنجاری کروموزومی شود؛ این امر باعث گرایش محققان به تکنیکهایی برای حفظ جنین در دمای صفر تا 10 درجه سانتیگراد به صورت کوتاه مدت شده است. هدف این پژوهش تعیین اثر کوتاه مدت دمای 4 درجه سانتیگراد بر پروفایل بیان ژنهای انتقال دهندههای مونوکربوکسیلیک 1 ،2، 3 و4 در جنین 4 سلولی موش است. مواد و روشها: در این پژوهش بنیادی تعداد 40 جنین 4 سلولی موش کوچک آزمایشگاهی از نژاد ان ماری به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول شامل جنینهای 4 سلولی موش به صورت تازه و گروه دوم شامل جنینهای 4 سلولی موش بودند که به مدت 24 ساعت در دمای 4 درجه سانتیگراد قرار گرفتند. پس از RT-PCR و سپس واکنش زنجیره پلی مراز، نمونهها برای بیان ژنهای فوق الکتروفورز شدند. یافته ها: بیان ژنهای انتقال دهنده مونوکربوکسیلیک 1، 2 و 3 در گروه اول مشاهده شد ولی در گروه دوم نتایج حاکی از عدم بیان این 4 ژن بود. نتیجهگیری: نگهداری جنینهای 4 سلولی به مدت 24 ساعت در دمای 4 درجه سانتیگراد، سبب عدم بیان ژنهای انتقال دهنده مونوکربوکسیلیک 1، 2 و 3 میشود. نگهداری جنین ها در این شرایط روش مفیدی برای نگهداری کوتاه مدت آن نمیباشد.
امیرحسین احمدی، سید محمد امین موسوی، محمد علی حسینپور فیضی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: به تازگی اثرات اسید بوریک در پیشگیری از سرطان و مهار رشد سلولهای سرطانی گزارش شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثرات این ترکیب بر روی سلولهای K562 به عنوان مدلی از لوسمی میلوئید مزمن طراحی گردید. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی رده سلولی K562 تحت تاثیر غلظتهای 75/0 تا 12 میلی مولار اسید بوریک برای فاصلههای زمانی 24، 48، 72 و 96 ساعت کشت گردید. اثرات مهار رشدی و کشندگی اسید بوریک با استفاده از آزمون دفع رنگ تریپان بلو و احیای نمک تترازولیوم ارزیابی شد. از فلوسایتومتری برای بررسی اثرات این ماده بر چرخه سلولی استفاده گردید. برای تعیین اثرات اسید بوریک از رنگ آمیزی رایت-گیمسا و آزمون بلع ذرات لاتکس برای تعیین توانایی بیگانه خواری سلولهای تمایز یافته استفاده شد. یافتهها: اسید بوریک سبب مهار رشد سلولهای K562 به صورت وابسته به غلظت و زمان میشود، بعد از 96 ساعت تیمار با اسید بوریک در غلظت 12 میلی مولار، رشد سلولهای K562 به میزان 83 درصد مهار شد (001/0p<)؛ همچنین اسید بوریک سبب توقف چرخه سلولی در مرحله G1 گردید به طوری که مثلا در غلطت 9 میلی مولار بعد از 6 روز، 98 درصد از جمعیت سلولی در مرحله G1 قرار داشتند. رنگ آمیزی رایت- گیمسا و دادههای حاصل از تست بلع ذرات لاتکس تأیید کننده تمایز سلولی به سمت رده مونویستی- ماکروفاژی میباشد. نتیجه گیری: با توجه به خاصیت مهارکنندگی و تمایز دهندگی اسید بوریک و فقدان اثرات جانبی میتوان این ترکیب را به صورت یک دارو به تنهایی یا در کنار داروهای دیگر در تمایز درمانی لوسمی پیشنهاد نمود.
پدرام آریا پناه، مرتضی ستاری، زهرا جعفری آذر، آدنیس پورمحمدی مجاوری،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: دانشمندان مدتهاست به واسطه مشکلات حاصله از پانسمانهای سنتی در صدد تولید ترکیبی به عنوان جایگزین برای آنها هستند. ویژگیهای منحصر به فرد سلولز باکتریایی تولید شده توسط استوباکتر گزیلینوم که ناشی از نانو ساختار ظریف بافت آن هست باعث شده تحقیقاتی جهت تولید یک پانسمان ایده آل از این ترکیب صورت گیرد. هدف اصلی از این مطالعه بررسی اثر سلولز باکتریایی حاوی آنتی بیوتیک بر روی کشت باکتری استافیلوکوکوس ارئوس میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی دیسکهای سلولزی که از سلولز باکتریایی تهیه شده بودند و دیسکهای کاغذی فاقد آنتی بیوتیک درون محلول اسیدی 3/3 درصد سیپروفلوکساسین هیدروکلراید قرار گرفتند. سپس این دیسک ها به همراه دیسکهای کاغذی استاندارد و دیسکهای شاهد سلولزی و کاغذی (بدون آنتی بیوتیک) بر روی محیط استافیلوکوکوس ارئوس قرار داده شدند و نتایج به صورت هاله عدم رشد پس از 24 ساعت اندازهگیری گردید. تعیین میزان سیپروفلوکساسین هیدروکلراید جذب شده در سلولز با مقایسه اثر دیسکهای سلولزی حاوی غلظتهای مختلف آنتی بیوتیک و دیسکهای استاندارد سیپروفلوکساسین مقدور میباشد. یافتهها: هر دو نوع دیسک سلولزی و کاغذی حاوی سیپروفلوکساسین هیدروکلراید هاله عدم رشد در محیط استافیلوکوکوس ارئوس ایجاد کردند. از سویی دیگر هاله عدم رشد حاصل از دیسکهای سلولزی و کاغذی (شاهد منفی) جزئی و قابل چشم پوشی بود. نتیجه گیری: با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد سلولز باکتریایی به عنوان پانسمان و اثبات توانایی آن در جذب و رهایش آنتیبیوتیک سیپروفلوکساسین هیدروکلراید آینده روشنی جهت تولید پانسمان حاوی آنتی بیوتیک از این فرآورده میکروبی پیشبینی میشود.
محمد حسین آبنوسی، ملک سلیمانی مهرنجانی، حمید رضا مومنی، مجید مهدیه نجف آبادی، مژگان براتی، الهام شجاع فر،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: در این تحقیق اثر پارانونیل فنل به عنوان یک آلاینده زیست محیطی بر توانایی حیات و مرفولوژی سلول بنیادی مزانشیم مغز استخوان بررسی شد. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی سلولهای بنیادی مزاشیم مغز استخوان رت تحت شرایط استریل استخراج و در محیط کشتDMEM حاوی 15 درصد FBS و پنی سیلین/استرپتومایسین تا سه پاساژ کشت و سپس با غلظتهای مختلف پارانونیل فنل (250 و 200، 150، 100، 50، 10، صفر میکرومولار) در زمانهای مختلف 48، 36، 24 و 12 ساعت تیمار شد. توانایی حیات این سلولها با روش تریپان بلو و متیل تیازول تترازولیوم MTT بررسی و در نهایت دوز 100 میکرومولار و زمان 24 ساعت برای ادامه مطالعه انتخاب شد. مورفولوژی سلولها با رنگ آمیزی هوخست، پروپیدیم آیوداید، اکریدین اورانژ و منو دنسیل کاداورین بررسی شد، و پروفیل پروتئین آنها توسط SDS-PAGE مورد مطالعه قرار گرفت. دادهها با روشهای آماری آنالیز واریانس دو طرفه و یک طرفه تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: بر اساس آنالیز واریانس دوطرفه، اثر متقابل و همزمان دوز مصرفی پارا نونیل فنل و زمان تیمار باعث کاهش معنیدار توانائی حیات سلولهای مزانشیم مغز استخوان رت شد(001/0p<). توانائی حیات سلولها با آنالیز واریانس یک طرفه در دوز 100 میکرومولار به بعد در همه زمانهای تیمار نسبت به گروه کنترل دارای تفاوت معنیدار بود(05/0p<). متراکم شدن و تغییر شکل هسته، تخریب غشاء، حضور واکوئلهای متعدد در سیتوپلاسم مشاهده شد. نتیجهگیری: مسمومیت با پارانونیل فنل موجب تغییر در مرفولوژی سلولهای مزانشیم مغز استخوان رت شد و کاهش معنیدار قدرت زیستی این سلولهای وابسته به دوز و زمان بود.
فاطمه پیریایی، مینا رمضانی، فهیمه پیریایی،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: به دلیل اهمیت کاربردی سلولهای بنیادی، هدف مطالعه حاضر کشت و جدا سازی سلولهای مزانشیمی جوجه از مغز استخوان دو نژاد متفاوت (گوشتی و تخمگذار) و مطالعه تاثیر نژاد و سن جوجه بر مورفولوژی و تمایز سلولهای حاصل است.
مواد و روشها: در این پژوهش بنیادی، سلولهای مغز استخوان جوجههای نژاد Raf (گوشتی) و نژاد Hiline(تخمگذار) در سنین متغییر 3 تا 25 روزه در محیط کشتDMEM با درصد گلوکز پایین و سرم جنین گاوی10 درصد کشت شدند. سپس، سلولهای پاساژ 3 حاصل از مغز استخوان دو نژاد جوجه، از لحاظ مورفولوژی، تمایز به استخوان، چربی و غضروف مقایسه شدند. تجزیه و تحلیل دادهها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت.
یافتهها: در کشت سلولهای مغز استخوان جوجه نژاد گوشتی، بر خلاف کشت سلولهای مغز استخوان جوجه نژاد تخمگذار، کلون زایی اتفاق افتاد و اغلب سلولها مورفولوژی فیبروبلاستی داشتند. نتایج تمایز نشان داد که درصد بیشتری از سلولهای حاصل از کشت سلولهای مغز استخوان جوجه نژاد گوشتی، در مقایسه با کشت سلولهای مغز استخوان جوجه نژاد تخمگذار، به استخوان، چربی و غضروف تمایز یافتند که این تفاوتها از لحاظ آماری معنیدار بود. همچنین مناسبترین سن برای جدا سازی سلولهای بنیادی مزانشیمی در جوجه 15 روزه بود.
نتیجهگیری: جدا سازی و تکثیر سلولهای بنیادی مزانشیمی از مغز استخوان جوجه نژاد گوشتی با سن 15 روز، منبع مناسبی برای تخلیص وتمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان جوجه محسوب میشود.
آدنیس پورمحمدی مجاوری، مرتضی ستاری، زهرا جعفری آذر، علیرضا غفاری، پدرام آریا پناه،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: سلولز میکروبی تولید شده از باکتری استوباکتر گزیلینوم یک محصول بی ضرر باکتریایی بوده که ویژگی های منحصر به فردی به عنوان یک پانسمان ایده آل داشته و لذا تحقیقات زیادی بر روی آن صورت پذیرفته است. هدف از این تحقیق بررسی توانایی این فرآورده زیستی در جذب و رهایش تتراسایکلین هیدروکلراید می باشد. اثبات این توانایی زمینه را جهت تولید یک پانسمان حاوی آنتی بیوتیک از سلولز باکتریایی میسر می سازد.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، ابتدا قطعات سلولز به منظور جذب تتراسایکلین هیدروکلراید در محلول مائی آن غوطه ور شده و سپس فرآیند رهایش در دو محیط آب مقطر و نرمال سالین مورد بررسی قرار گرفت. جهت ردیابی این آنتی بیوتیک در طول فرآیندهای جذب و رهایش، از روش اسپکتروفتومتری ماوراء بنفش استفاده شد.
یافته ها: پس از بررسی داده ها مشخص گردیدکه سلولز باکتریایی دارای توانایی بالایی در جذب تتراسایکلین هیدروکلراید بوده و می تواند آنرا در محیط مرطوب رها سازد.
نتیجه گیری: با توجه به برتری های سلولز باکتریایی نسبت به پانسمان های سنتی، نتایج این بررسی زمینه تحقیقات بیشتر جهت تولید یک پانسمان ایده آل حاوی آنتی بیوتیک از این فرآورده میکروبی را میسر می سازد.
محمود رضا باغی نیا، داوود گودرزی،
دوره 14، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده
مقدمه: سلول ترانزیشنال شایع ترین تومور مثانه میباشد که با درمانهای جراحی و ایمنوتراپی BCG و شیمی درمانی و رادیوتراپی قابل درمان است. در این مطالعه به بروز سرطان سلول سنگفرشی در پیشابراه یک بیمار با سابقه سرطان سلول ترانزیشنال درمان شده با TUR-T و BCG می پردازیم.
مورد: بیمار یک مرد 68 ساله با خون واضح در ادرار، وجود kissing در لوب های جانبی مجرای پروستاتیک و یک توده 3×2 میلی متر پدانکوله در اطراف مجرای ورودی حالب راست به مثانه در سیستوسکوپی بود که تحت درمان TUR-T و BCG قرار گرفته و با تشخیص پاتولوژیک سرطان سلول ترانزیشنال هر سه ماه یک بار بوسیله سیستوسکوپی پیگیری شد. در پیگیریها 9 ماه بعد توده های متعدد پدانکوله در قسمت penile urethra مشاهده شد که در بررسی پاتولوژیک SCC گزارش شد.
نتیجه گیری: با توجه به این که شایعترین محل گرفتاری مجرا ممبرانویورترا میباشد و سرطان سلول ترانزیشنال شایع ترین تومور این ناحیه است، بروز تومور سرطان سلول سنگفرشی در penile urethra غیر قابل انتظار بوده و میتواند ناشی از تحریک مزمن این ناحیه در طی درمان و پیگیری باشد.
پیمان عبداله زاده، رضا شاپوری، شهرزاد نصیری سمنانی، حامد علیزاده،
دوره 14، شماره 7 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوزیس توسط بروسلا که یک پاتوژن داخل سلولی اختیاری میباشد ایجاد شده که سلولهای فاگوسیت کننده حرفهای و غیر حرفهای را مورد تهاجم قرار میدهد. اوکالیپتوس یکی از پرکاربردترین گیاهان دارویی در پزشکی سنتی در دنیا میباشد. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات ضد باکتریایی عصارههای اوکالیپتوس بر روی بروسلا ملی تنسیس M16 درون ماکروفاژی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، پس از تهیه عصارههای آبی، اتانولی و استونی برگهای اوکالیپتوس، اثر عصارهها بر بقای داخل ماکروفاژی بروسلا ملی تنسیس M16با کشت سلولی از ماکروفاژهای صفاقی موش بالب سی مطالعه گردید. به این منظور پس از لیز ماکروفاژها، با تهیه رقتهای سری و انجام کشت بر روی محیط مولر هینتون آگار، تعداد کلنیهای رشد کرده مورد شمارش قرار گرفت.
یافتهها: حداکثر فعالیت ضد میکروبی عصارههای اوکالیپتوس بر روی بروسلا ملی تنسیس M16 درون ماکروفاژی بعد از مدت زمان 24 ساعت در رقتهای 1:40 (62/21 میلی گرم بر میلی لیتر) عصاره آبی و 1:640 (26/1 میلیگرم بر میلیلیتر) عصاره اتانولی و 1:320 (59/2 میلیگرم بر میلیلیتر) عصاره استونی بود.
نتیجه گیری: عصارههای آبی، اتانولی و استونی اوکالیپتوس دارای اثر ضد میکروبی علیه بروسلا ملی تنسیس M16 درون ماکروفاژی هستند و عصاره اتانولی بیشترین فعالیت ضد میکروبی بر روی بروسلای داخل ماکروفاژی دارد، لذا این عصارهها در درمان بروسلوزیس میتوانند مفید باشند