32 نتیجه برای مس
سید محمد علی شریعت زاده، احمد همتا، ملک سلیمانی، زهرا رسولی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: سرطان پوست یکی از مهمترین و شایعترین سرطانهای رایج در جهان است. این بیماری رتبه اول در بین مردان و رتبه دوم در بین زنان را به خود اختصاص داده است. این مطالعه با هدف تعیین تغییرات کروموزومی ایجاد شده در بروز سرطان پوست القایی در موش های صحرایی صورت گرفت.
روش کار:در این پژوهش بنیادی، 20 موش صحرایی نژاد اسپراگودالی به طور تصادفی به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در گروه آزمایش با استفاده از تزریق زیر جلدی 5/2 میلی گرم ماده کاسینوژنیک 7و12 دی متیل بنزآلفاآنتراسن ایجاد سرطان پوست شد. تومورهای ایجاد شده در گروههای مورد آزمایش به محیط کشت منتقل و کروموزومهای متافازی تهیه گردید. سپس رنگ آمیزی باندینگ انجام گرفت و ژنهای مستقر در آنها شناسائی گردید. همچنین از روش مقایسه ژنومیک جهت تعمیم نقش احتمالی آنها به انسان استفاده شد. روشهای هسیتوپاتولوژی و ایمنوهیستوشیمی برای شناسائی و تعیین مراحل توموری به کار گرفته شد.
نتایج: بیشترین و مشترک ترین تغییرات کروموزومی در بین مجموعههای کروموزومی مطالعه شده به ثبت رسید چنانچه افزایش عددی در کروموزومهای شماره 1، 15و 17 و کاهش عددی در کروموزومهای شماره 1، 7، 10 و 15 مشاهده شد. علاوه بر این، تغییرات ساختاری از جمله حذف در کروموزومهای شماره 1، 4،8 ، 9 ، 10، 15 و 17 و اضافه شدگی در کروموزوم 15 مشاهده گردید.
نتیجه گیری: پیشبینی میگردد ژنهای CST6، PRKCDBP، PTCH1، DKK3،BRMS1، CDKN1C، CD81، DMP1، CDKN2B ، EEF1A1 ، HRAS، CASP2 و KLF4 در بروز سرطان پوست دخالت دارند.
ملیحه نوری سیستانی، عفت السادات مرقاتی خوئی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: نوجوانان به عنوان بخش عظیمی از جمعیت جهان، در دوران بلوغ با بسیاری از مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی مواجه هستند. آموزش بهداشت متناسب با نیازهای آنان و با شیوههای نوین آموزشی از اهمیت بسیاری برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر آموزش با رویکرد گروه همسالان بر عملکرد جسمی دختران پیرامون سلامت بلوغ است. روش کار: در این مطالعه تجربی 100 نفر از دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهر تهران در دو گروه 50 تایی آزمایش و شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. روش نمونهگیری به صورت خوشهای تصادفی بود. مداخله طراحی بسته آموزشی مبتنی بر رویکرد گروه همسالان بود و بعد از گذشت یک ماه و نیم میزان عملکرد از طریق پس آزمون سنجیده و با پیش آزمون در دو گروه مقایسه گردید. مبنای تقسیم بندی نمرات عملکرد 100 بود؛ نمرات زیر 50 درصد عملکرد ضعیف، بین 50 تا 75 درصد متوسط و بالای 75 درصد عملکرد خوب در نظر گرفته شد. نتایج: شیوههای آموزشی با رویکرد گروه همسالان باعث ارتقاء سلامت جسمی دختران نوجوان شد، آزمونهای آماری نیز اختلاف معنیداری را در میانگین نمرات آگاهی و عملکرد افراد نشان داد( 001/0p<). نتیجه گیری: رویکرد گروه همسالان باعث توانمند ساختن نوجوانان و ارایه فرصتهایی به آنان جهت مشارکت در فعالیتها و بهبود ارتباطات بین مادران و دختران میشود.
معصومه عبدالهی، لعیا سادات خرسندی، خدیجه احراری،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: چای سبز نوشیدنی مرسوم دنیا بوده و دارای خواص آنتی اکسیدان و سم زدایی می باشد. در تحقیق حاضر اثر محافظتی عصاره چای سبز در مسمومیت کلیوی ناشی از استامینوفن مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی آزمایشگاهی 32 موش نر بالغ به 4 گروه تقسیم شدند. به گروه شاهد به مدت 30 روز سرم فیزیولوژی داده شد. به گروه مسموم (استامینوفن) به مدت 30 روز سرم فیزیولوژی و در روز30 علاوه بر سرم فیزیولوژی 500 میلیگرم بر کیلوگرم استامینوفن به طور خوراکی داده شد. گروه عصاره چای سبز به میزان 7 گرم در لیتر به جای آب نوشیدنی روزانه به مدت 30 روز دریافت کردند. به گروه آزمون عصاره چای سبز به میزان 7 گرم در لیتر به جای آب نوشیدنی روزانه به مدت 30 روز داده شد و در روز سی ام علاوه بر عصاره چای سبز 500 میلیگرم بر کیلو گرم استامینوفن به طور خوراکی داده شد. روز سی و یکم از عروق ژوگولار گردن حیوان برای اندازهگیری BUN و Cr خونگیری انجام شد، کلیه موشها جدا گردید و جهت بررسیهای هیستوپاتولوژیک در فرمالین 10 درصد قرار داده شدند. یافتهها: BUN و Cr در گروه تجربی نسبت به گروه مسموم کاهش معنیداری پیدا کرده بود. در مطالعات هیستوپاتولوژیک نیز، نکروز کلیوی در گروه تجربی کاهش یافته بود. نتیجه گیری: به نظر میرسد چای سبز در مسمومیت کلیوی ناشی از استامینوفن نقش محافظتی دارد.
علی اکبر عبداللهی، خدیجه یزدی، ناصر بهنام پور، مانی نیازی،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: انسداد روده بعد از عمل جراحی موجب جمع شدن ترشح و تهوع، استفراغ، نفخ شکم و حتی درد میگردد، جویدن آدامس یکی از روشهایی است که میتواند طول مدت انسداد گذرا را کم کند این تحقیق با هدف تاثیرجویدن آدامس بر روی حرکات دودی دستگاه گوارش بعد از عمل آپاندکتومی اجرا شده است. مواد و روشها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور، با تعداد 46 بیمار واجد شرایط انجام گرفت. بیماران به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه مورد، عمل جویدن آدامس را سه بار و هر بار به مدت 20 دقیقه در زمانهای 4 ، 10 و 18 ساعت بعد از به هوش آمدن انجام دادند ولی در گروه شاهد هیچ مداخلهای انجام نشد سپس در هر دو گروه هر دو ساعت با استفاده از گوشی پزشکی صداهای رودهای توسط پزشک چک شد. همچنین با سوال کردن از بیمار هر دو ساعت در مورد دفع گاز و مدفوع اطلاعات جمعآوری و ثبت شد سپس با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: به طور میانگین اولین صدای رودهای در گروه مورد در ساعت 41/0±08/2ساعت و در گروه شاهد در ساعت 45/1±13/3 مشاهد شد. دفع مدفوع در گروه مورد در ساعت 59/14±8/26 و در گروه شاهد ساعت 92/13±08/50 مشاهده شد. همچنین زمان اولین دفع گاز در گروه مورد در ساعت 77/10±91/11 ولی در گروه شاهد در ساعت 11/12±21/29 بود. با توجه به مشاهدات صورت گرفته، اختلاف معنی داری بین دو گروه از نظر آزمون های مورد بررسی، مشاهد شد(002/0=p). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد جویدن آدامس میتواند به حرکات دودی دستگاه گوارش بعد از عمل برداشتن آپاندیس کمک کند.
فروغ مرتضوی، خدیجه میرزایی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: مشارکت مردان در بارداری پیش فرض سیاستهای نهادهای بینالمللی بهداشت باروری قرار گرفته است. این مطالعه برای درک بهتر زمینهای که ارتقای مشارکت مردان در آن مطرح میشود و با دو هدف بررسی تجارب ارائهدهندگان مراقبت مامایی نسبت به ارتقای مشارکت مردان و موانع مشارکت مردان در امور مربوط به سلامت زنان باردار انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه، یک پژوهش کیفی است. نمونهگیری به صورت مبتنی بر هدف و به روش مصاحبه متمرکز گروهی و مصاحبه فردی با پرسشهای نیمه ساختارمند صورت گرفت. تجارب تمام ماماهای شاغل در مراکز بهداشتی طی 2 مصاحبه گروهی و نظرات 8 مامای شاغل در زایشگاه شهر سبزوار بررسی شد. از تحلیل محتوا، جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: نتایج در سه طبقه دلایل، موانع و پیامدهای مشارکت مردان ارائه شده است. بر اساس تجارب ماماها ارائه خدمات دوستار زوجین موجب بهبود کیفیت مراقبتها و درک اطلاعات بهداشتی داده شده به زنان، تسهیل پذیرش انجام مراقبتهایی چون مراجعه به پزشک و سونوگرافی میشود. کمبود نیروی انسانی، کمبود فضا و موانع فرهنگی چون معذب بودن مردان در ارتباط با ماما و معذب بودن ماما در گفتن برخی مسائل رو به رو از موانع پیشبینی شده توسط ماماها بود. بروز اختلاف بین زوجین و افزایش دخالتهای نا به جای مردان از پیامدهای این طرح برشمرده شد.
نتیجهگیری: نگرش ماماها نسبت به مشارکت مردان در مراقبتهای بارداری و زایمان مثبت است و نشان از آمادگی آنان برای پذیرش آن است. اما با توجه به نگرانیهای ماماها و وجود موانع فرهنگی در این زمینه، آموزش ماماها ضروری است.
حسین هنری، مهدی غفرانی ایوری، مجتبی سعادتی، محمد ابراهیم مینایی،
دوره 16، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: شیگلا دیسانتری یکی از عوامل اصلی بیماری اسهال در انسان بوده که علیه آن واکسن وجود ندارد. یکی از مهمترین فاکتورهای بیماریزای موجود در شیگلا، پروتئین IpaD است. همسانه سازیN ترمینال ژن ipaD به همراه ژن ctBکه دارای نقش ادجوانتی و حاملی می باشد به شکل یک واکسن نوترکیب میتوان سبب تقویت پاسخ ایمنی مخاطی شود.
مواد و روش ها: طراحی پرایمر برای ژنهای ipaD و ctB بر مبنای طراحی انجام شده برای ساخت کاست ژنی، صورت گرفت. واکنش PCR برای تکثیر این قطعات انجام و هر یک از قطعات تکثیر شده درون pGEM-Teasy vector همسانه سازی شدند. هر دو وکتور توسط آنزیم های محدودالاثر Hind III و Xho I برش خورده و در نهایت ژن ipaD به ژن ctB ملحق گردید. در ادامه کاست ژنی ctB-ipaD و وکتور بیانی pET28a(+) توسط آنزیم های محدودالاثر SalI و HindIII برش خورده و کاست ctB-ipaD در وکتور بیانی زیر همسانه سازی و بررسی بیان کاست ژنی انجام گرفت.
یافته ها: در این تحقیق، N ترمینال ژن ipaD به عنوان یک آنتی ژن کاندید واکسن ژنی به ناحیه C ترمینال ژنctB که دارای نقش ادجوانتی و حاملی میباشد، متصل گردید. ژن های ممزوجی ctB-ipaD در وکتور بیانی pET28a(+) توسط PCR و هضم به وسیله آنزیمهای با اثر محدود تأیید شد. همچنین پروتئین نوترکیب تولید شده به وسیله SDS-PAGE و لکهگذاری وسترن تایید گردید.
نتیجه گیری: با توجه به مطالعات گذشته و مشابه، ایجاد کاست ژنی ctB-ipaD و بررسی بیان آن، هدف مورد انتظار این تحقیق بود. امید می رود با بیان پروتئین این کاست ژنی و در صورت تولید آنتی بادی مناسب بتوان به کاندید واکسن علیه شیگلا دست یافت.
باقر سیدعلیپور، نجمه بریمانی، عباسعلی دهپور جویباری، سید محمد حسینی،
دوره 17، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: نانو مواد به دلیل ویژگیهای جدیدشان از جمله مساحت سطحی ویژه و واکنشپذیری بالا توجه فزایندهای را به خود جلب کردهاند. هدف از این مطالعه بررسی اثر سمیت نانو ذره اکسید مس بر مغز، طحال و جنین موش نژاد NMRI میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 42 موش سوری ماده بالغ (3±30 گرم) به طور تصادفی به شش گروه (چهار گروه تجربی، یک گروه شم و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. موشهای گروه تجربی در روز 3 و 12 بارداری نانوذرات اکسید روی با غلظتهای 300، 400، 500 و 600 میلیگرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. در روز 17 بارداری وزن مغز، طحال و جنین اندازهگیری شد. بافتها جهت بررسی هیستولوژی با روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند.
یافتهها: بر اساس مشاهدات ماکروسکوپی وزن جنین با افزایش غلظتهای مختلف نانوذره در مقایسه با کنترل کاهش و اثر سمی آن افزایش یافت(05/0p&le). طحال فقط در غلظت 600 میلیگرم بر کیلوگرم تغییرات معنیداری را در مقایسه با کنترل نشان داد. بررسی هیستوپاتولوژیک مغز و طحال پس از تزریق درون صفاقی نانوذره اکسید مس علائم سمیت سلولی (پرخونی، نکروز، ارتشاح سلولهای التهابی، دژنرسانس واکوئولی) و پرخونی، نکروز و افزایش هموسیدرین را نسبت به گروه کنترل به ترتیب نشان داد.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر به وضوح نشان داد نانوذره اکسید مس میتواند ناهنجاریهای هیستوپاتولوژیک را در بافت مغز و طحال موش NMRI به طور وابسته به دوزایجاد کند.
زهرا جلوداری، ناهید مسعودپور، محمد اسدپور، میثم حاضری بغداد آباد، سید حسین شاهچراغی،
دوره 18، شماره 4 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: تولد با وزن کمتر از 2500 گرم، شاخص عمده ارزیابی سلامت نوزادی و شیرخواری میباشد. با توجه به بررسیهای صورت گرفته روی حیوانات، کمبود مس و روی در بارداری با توقف رشد جنینی و ناهنجاریهای مادرزادی ارتباط دارد. از این رو، این پژوهش به منظور ارزیابی نقش این دو عنصر بر روی جنین انسان صورت گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی در مدت یک سال خون بند ناف کلیه نوزادان متولد شده در زایشگاه نیک نفس رفسنجان گرفته شد، سپس سرم آن جدا و ذخیره شد. در مجموع 64 نمونه شامل 9 نوزاد با ناهنجاری مادرزادی،21 نوزاد با وزن مساوی یا کمتر از 2500 گرم و 34 نوزاد سالم به عنوان شاهد به روش تصادفی ساده انتخاب شد. پس از آن، میزان مس و روی خون بند ناف آنها به روش اسپکتروفوتومتری اندازهگیری شد و برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS نسخه 17 و روشهای آماری کای اسکوئر، تی- تست و آنالیز واریانس استفاده شد.
یافتهها: ارتباط معنیداری بین سطح مس و روی با وزن هنگام تولد و ناهنجاریهای مادرزادی به دست نیامد. همچنین ارتباط معنیداری بین مس و روی با برخی از عوامل خطرزای حاملگی نظیر نوع زایمان، پارگی زودرس کیسه آب، کنده شدن زودرس جفت، جفت سرراهی، مسمومیت حاملگی، رتبه تولد، قد، دور سر و آپگار وجود نداشت.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان میدهد که سطح سرمی مس و روی خون بند ناف ارتباطی با وزن تولد و بروز ناهنجاریهای مادرزادی و عوامل خطرزای حاملگی ندارد.
احسان ایمانی، علی پورمحمد،
دوره 18، شماره 7 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: در پژوهش های گوناگون از الگوریتم آنالیز اجزاء مستقل (ICA) جهت تشخیص و حذف آرتیفکت های چشمی استفاده شده است. اما در این پژوهش، به منظور نوآوری، از الگوریتم ICA هم زمان جهت آشکار سازی آرتیفکت چشم و نیز آشکارسازی سیگنال های مغزی دوگروه مفهومی کلمات خطر و اطلاع رسانی استفاده شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی، ثبت سیگنال ها به کمک دستگاه میکرومد و کلاه 19 کاناله به صورت تک قطبی با الکترود مرجع Cz انجام شد. جامعه آماری، شامل چهار نفر مرد و چهار نفر زن با دامنه سنی 25 تا 30 سال بود و تکلیف طراحی شده عبارت از سه گروه از تابلوهای راهنمایی و رانندگی بود، به طوری که دو گروه به مفهوم خطر و یک گروه به مفهوم اطلاع رسانی اشاره داشتند.
یافته ها: از بین داوطلب، در دو نفر امواج آلفا با توان بسیار بالا در زمانهای استراحت در پس سر مشاهده شد، اما در زمانهای تفکر این گونه نبود. با توجه به امواج آلفای پس سری، در زمان تغییر تکلیف از تفکر به استراحت، حداقل 3 و حداکثر 5 ثانیه طول کشید تا دو داوطلب وارد استراحت مطلق شدند. در 7 نفر از آن ها، سیگنال های خطر و اطلاع رسانی به خوبی تفکیک شدند که این تفاوت ها در 5 نفر از 8 داوطلب در نیمکره راست و در 3 داوطلب دیگر در نیمکره چپ مشاهده شدند.
نتیجه
گیری: الگوریتم ICA به عنوان یکی از الگوریتم های تشخیص کور منابع، برای تشخیص مفهوم کلمه و جایگاه آن در مغز مناسب می باشد. نتایج این آزمایش با نتایج به دست آمده از روش هایی هم چون تصویر برداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) و روش های مبتنی بر برق نگاری سیگنال های مغزی (EEG) در تصور واکه ای در گفتار خاموش یکسان می باشد.
مهسا باقری، علی پور محمد، احسان ایمانی،
دوره 18، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی رابط مغز-رایانه جهت تفکیک سیگنالهای مغزی در حین تصور چهار جهت اصلی میباشد. به منظور نوآوری، افراد جهتهای مورد نظر را با کمک قدرت تخیل در ذهن تصویرسازی کردند. الگوریتم آنالیز اجزاء مستقل برای نخستین بار هم در جهت استخراج آرتیفکتها و هم در جهت تعیین سیگنال هدف استفاده گردید.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، ثبت سیگنالها با دستگاه میکرومد و کلاه 19 کاناله به صورت تک قطبی انجام شده است. جامعه آماری شامل 3 فرد در بازه سنی 25 تا 30 سال و تکلیف طراحی شده شامل 24 نمایش از چهار جهت اصلی بوده است.
یافتهها: شبیهسازیها نشان دادهاند که بهترین صحتهای تفکیک به پنجره زمانی با طول 5/2 ثانیه مربوط بوده است و ویژگی ضرایب مدل خودبازگشتی مرتبه 15 بهترین انتخاب برای ویژگی استخراجی است. برای تمامی حالتهای شبکه عصبی با تعداد لایهها و نورونها و توابع جداساز مختلف، صحتهای تفکیک، تفاوت قابل مقایسهای نداشتند. در مقایسه با شبکه عصبی، آنالیز جداکننده خطی (LDA) صحتهای طبقهبندی بهتری را نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر با نتایج حاصل از روشهایی همچون تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) و روشهای مبتنی بر سیگنالهای مغزی در تصور واکهای هم پوشانی دارد. در این پژوهش با استخراج سیگنال هدف از خروجی الگوریتم آنالیز اجزای مستقل و استخراج ویژگی ضرایب خودبازگشتی و پنجره گذاری با طول 5/2 ثانیه بهترین صحت تفکیک از تفکیک کننده آنالیز جداساز خطی حاصل گشت.
ساناز علیزاده، ناصر اقدمی، باقر سید علیپور،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: نانوذره مس با القاء رگزایی مقبولیت بالایی در پاسخ به مهمترین چالش ترمیم زخم یافته است. اما با توجه به خاصیت سمی نانوذرات، ابتدا باید به غلظت غیر توکسیک از آنها دست یافت. این مطالعه با هدف تعیین غلظت و اندازه مناسب نانوذره مس جهت بررسی اثر سمیت آن بر سلولهای اندوتلیال انجام گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه، نانوذره مس40 نانومتری را با غلظتهای 1، 10 و 100 میکرومولار و 1 و 10 میلیمولار بر روی سلولهای اندوتلیال اثر داده و سپس زنده مانی سلولها در زمانهای 24، 48 و 72 ساعت را با روش متیل تیازول تترازولیوم (MTS) ارزیابی نمودیم و میزان جذب نوررا با استفاده از دستگاه الایزا ریدر سنجیده و مقدار آن را ثبت کردیم.
یافتهها: نتایج بررسی سمیت سلولی نانوذره مس دربازهی زمانی 24 ساعت در غلظت بالای 100 میکرومولار نشان داد که نانوذره مس در این غلظت توکسیک بوده است (05/0>p). در زمانهای 48 و 72 ساعت، میزان فعالیت زندهمانی سلولها در تمام غلظتها افزایش یافت، به طوری که در غلظت 100 میکرومولار بیشترین تفاوت با کنترل مشاهده شد(05/0>p). همچنین میزان IC50 در طی زمانهای انکوباسیون 24، 48 و 72 ساعت به ترتیب 44/31، 67/36 و 38/29 میکرومولار به دست آمد.
نتیجهگیری: یافتههای حاصل از این مطالعه نشان داد نانوذره مس در غلظتهای مختلف و در طی بازه زمانی 48 و 72 ساعت، نه تنها سبب سمیت سلولی نشده، بلکه باعث افزایش تکثیر سلولهای اندوتلیال نیز شده است. بنابراین، نانوذره مس با اثر وابسته به دوز و زمان باعث افزایش تکثیر سلولهای اندوتلیال میشود.
محبوبه عبادی، فاطمه حسینی، فاطمه پهلوان، محمد اسمعیل زاده آخوندی، وحید فرهادی، رقیه اصغری،
دوره 20، شماره 5 - ( 5-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم مغز(tDCS) بر حافظه فعال افراد مبتلا به افسردگی اساسی بود.
مواد و روشها: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش را مراجعان سرپایی زن مراکز خصوصی روانپزشکی و مراکز خدمات مشاوره و روانشناختی شهر تهران در نیمهی اول سال 1395 که حداقل یک بار تشخیص اختلال افسردگی را توسط روانپزشک دریافت کرده بودند، تشکیل دادند. از این افراد، 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس و بر اساس ملاکهای ورود و خروج به عنوان افراد گروه نمونه در نظر گرفته شدند و به صورت تصادفی منظم در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. تحریک الکتریکی مستقیم مغز(tDCS) در 10 جلسه برای گروه آزمایش انجام شد. در حالی که آزمودنیهای گروه کنترل چنین مداخلهای دریافت نکردند. جهت گردآوری اطلاعات حافظه فعال از آزمون بک استفاده شد. برای آزمون فرضیه پژوهش از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای مکرر استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی مستقیم مغز(tDCS) بر افزایش حافظه فعال تأثیر معناداری داشت و این تأثیر تا مرحله پیگیری نیز تداوم یافت.
نتیجهگیری: از این رویکرد درمانی میتوان در بهبود حافظه فعال در افراد مبتلا به افسردگی اساسی استفاده نمود.
مهدی جعفرزاده، مجتبی صلوتی، رسول شکری،
دوره 20، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: کاندیدا گلابراتا چهارمین عامل رایج عفونت خونی در آمریکا است و به دلیل مقاومت آن به آمفوتریسین B باید به دنبال روش های درمانی جدید باشیم. هدف از این مطالعه، بررسی خاصیت ضد قارچی نانو ذرات نقره، مس و ترکیب آنها باهم و با آمفوتریسین B به منظور تولید دارویی مؤثر میباشد.
مواد و روش ها: حداقل غلظت مهارکننده رشد (MIC) و حداقل غلظت کشنده قارچ (MFC) برای نانو ذرات نقره، مس و ترکیب آنها با هم و با آمفوتریسین B به روش ماکرودیلوشن انجام گرفت. با تزریق درون صفاقی، اثر ضد قارچی نانو ذرات نقره، مس و ترکیب آنها با هم و با آمفوتریسین B در مدل موشی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها : MIC و MFC نانو ذرات نقره 31 و50/62 ppm، نانو ذرات مس 31 و 50/62 ppm و ترکیب آن ها 50/15 و 31 ppm بودند. مقادیر MIC و MFC ترکیب نانو ذرات نقره با آمفوتریسین B، 8 و 50/15 ppm و ترکیب نانو ذرات مس و آمفوتریسین B، 50/15 و 31 ppm بودند. مطالعه مدل موشی نیز اثر نانو ذرات نقره، مس و ترکیب آنها با هم و با آمفوتریسین B برعلیه کاندیدا گلابراتا را تایید کرد. ترکیب نانوذرات نقره و مس دارای بیشترین اثر و ترکیب نانو ذرات نقره ومس با آمفوتریسین B دارای کمترین اثر در مدل حیوانی بودند .
نتیجه گیری: ترکیب نانوذرات نقره و مس دارای اثر بهتری نسبت به سایر گروه ها هستند.
الیاس نیکوی کوپس، زینب کریمی، زهرا آسوده نالکیاشری، سید جلال یونسی،
دوره 20، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مولفه های منابع شناخت خود و همنشینی با همسالان بزهکار در گرایش به اعتیاد در دانش آموزان دختر دبیرستانی انجام شد.
مواد و روش ها: روش این پژوهش از نوع همبستگی است. 132 دانش آموز دبیرستانی دختر، در سال تحصیلی 95-1394 به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه ی منابع شناخت خود، همنشینی با همسالان بزهکار و گرایش به اعتیاد پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین مولفه های منابع شناخت خود، بین خودمشاهده گری با گرایش به اعتیاد رابطه منفی و معنادار وجود دارد(01/0p<) و بین پسخوراند اجتماعی و مقایسه اجتماعی با گرایش به اعتیاد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد(01/0p<) هم چنین بین همنشینی با همسالان بزهکار و گرایش به اعتیاد رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد(01/0p<).
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده، با تعدیل منابع شناخت خود و هم چنین برگزاری کلاس های روان شناختی برای نوجوان برای انتخاب دوست و همسال مناسب، می توان گرایش نوجوانان را به سمت مواد کاهش داد.
مجتبی حبیبی، نیکزاد قنبری، مولود سیوندیان، هانیه مهدی زاده هنجنی،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی پیشبینی رفتار انحرافی نوجوانان بر مبنای آسیبپذیری فردی و مجال خطر در خانواده، همسالان، مدرسه و همسایگی در دبیرستانهای شهر تهران انجام گرفت.
مواد و روشها: روش بررسی حاضر مقطعی و از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشآموزان دختر و پسر مناطق 20 گانه شهر تهران بود که در سال تحصیلی 94-1393 در مقطع دبیرستان (متوسطه) مشغول به تحصیل بودند. تعداد نمونه در این پژوهش، 1847 نفر شامل 946 نفر دختر (2/51 درصد) و 901 نفر پسر (8/48 درصد) بود. نمونهگیری به صورت خوشهای چند مرحلهای اجرا شد و شرکتکنندگان در این پژوهش مقیاس عوامل و رفتارهای محافظتکننده و خطرساز روانی اجتماعی را پر کردند. دادهها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه روش گام به گام و نرمافزار آماری SPSS نسخه 24 تحلیل شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که از بین متغیرهای پیشبین، مجال خطر/دسترسیپذیری (001/0 > p، 28/13= t، 67/0= B)، آسیبپذیری/خانواده (001/0 > p، 57/8= t، 37/0= B)، و آسیبپذیری/مدرسه (001/0 > p، 7/6= t، 14/1= B)، اثر پیشبینیکنندگی معنیداری بر شاخص تعدیل شده رفتار انحرافی در نوجوانان دارند، همچنین، نوجوانان دختر بیشتر از نوجوانان پسر (01/0 >p، 82/4=(1823) t) رفتار انحرافی انجام میدهند.
نتیجهگیری: آسیبپذیری فردی و مجال خطر در سطح خانواده و مدرسه، رفتار انحرافی در نوجوانان را پیشبینی میکنند. از اینرو، لازم است در اقدامات پیشگیرانه و مداخلاتی برای این گروه سنی، مولفههای خطرساز در سطوح فردی، مدرسه و خانواده مدنظر قرار گیرد.
اشرف اللهیار، علی زینالی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت یکی از شایعترین بیماریهای مزمن در کودکان و نوجوانان است و به دلیل مشکلات خاص خود گاهی از طریق کاهش سلامت و افزایش استرس و افسردگی باعث افزایش سوءمصرف مواد در نوجوانان میشود. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی مدل کاهش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی: نقش افسردگی و استرس با میانجیگری مهارتهای حل مسئله و تعارض انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل نوجوانان دیابتی عضو انجمن دیابت شهر ارومیه و مراجعهکننده به بیمارستان امام خمینی (ره) و مراجعهکننده به پزشکان متخصص دیابت شهر ارومیه در فصل بهار سال 1398 بود. از میان اعضای جامعه، 206 نفر با روش نمونهگیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس غربالگری سوءمصرف مواد-نسخه نوجوانان (میلر و لازوسکی، 2001) و پرسشنامههای افسردگی (بک و همکاران، 1988)، استرس (کوهن و همکاران، 1983)، مهارتهای حل مسئله (هپنر و پترسن، 1982) و مهارتهای حل تعارض (ویکز، 1994) بود. دادهها با استفاده از روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی در این پژوهش، تمامی اصول اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
یافته ها: یافتهها نشان داد که افسردگی و استرس به طور مستقیم بر مهارتهای حل مسئله و تعارض اثر منفی و معنادار دارند، اما بر سوءمصرف مواد اثر مستقیم و معناداری نداشتند؛ همچنین مهارتهای حل مسئله و تعارض به طور مستقیم بر سوءمصرف مواد اثر منفی و معنادار داشتند. علاوهبراین، افسردگی و استرس به طور غیرمستقیم از طریق مهارتهای حل مسئله و تعارض بر سوءمصرف مواد اثر معنادار داشتند (0/05>P).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که افسردگی و استرس از طریق کاهش مهارتهای حل مسئله و تعارض میتوانند باعث افزایش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی شوند؛ بنابراین برای کاهش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی باید به دنبال راهکارهایی برای کاهش افسردگی و استرس و افزایش مهارتهای حل مسئله و تعارض بود که برگزاری کارگاههای آموزشی برای این منظور توصیه میشود.
زینب بیرانوند، محبوبه سجادی، مجید طاهری، سهیلا شمسی خانی،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف تنش اخلاقی زمانی اتفاق میافتد که فردی تصمیم اخلاقی گرفته باشد، اما نتواند به آن عمل کند و اغلب به محدودیتهای داخل یا خارج سازمانی مربوط میشود. آموزش مهارت حل مسئله بهعنوان یکی از اصول مدیریت تنش ممکن است در کنترل تنش اخلاقی پرستاران مؤثر باشد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت حل مسئله بر تنش اخلاقی پرستاران تازهکار انجام شد.
مواد و روش ها این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است که بر روی 70 پرستار تازهکار شاغل در بیمارستان شهدای خرمآباد انجام شد. نمونهها بهصورت دردسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها، فرم اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامه تنش اخلاقی کورلی بود. مداخله شامل برگزاری کارگاه آموزشی مهارت حل مسئله برای گروه آزمایش طی 6 جلسه 2 ساعته بود. تنش اخلاقی در 2 مرحله قبل و بعد از مداخله اندازهگیری شد. نهایتاً دادهها با نرمافزار SPSS نسخه 16 و با آزمونهای آماری کایاسکوئر و تی مستقل و تی زوجی تجزیهوتحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک این مطالعه را با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1395.449 به تصویب رسانده است. رضایت آگاهانهبودن آزمون از شرکتکنندگان دریافت و به آنها اطمینان داده شد که اطلاعات ایشان محرمانه خواهد بود.
یافتهها در این مطالعه، میانگین سن شرکتکنندگان 25 سال بود. همچنین 98/5 درصد نمونهها دارای مدرک تحصیلی لیسانس و 1/5 درصد نمونهها دارای مدرک کارشناسی ارشد بودند. مطالعه نشان داد میانگین تنش اخلاقی در نمونههای گروه آزمایش پس از مداخله در مقایسه با قبل تفاوت آماری معناداری داشت (05/P<0).
نتیجه گیری نتایج نشان داد بهکارگیری آموزش مهارت حل مسئله در روند کاهش تنش اخلاقی پرستاران تازهکار در محیط بالین تأثیر زیادی دارد.
دکتر مجتبی بیانی، دکتر شیرین شفیعی لیالستانی، دکتر امیر الماسی حشیانی، دکتر سید حامد میرحسینی،
دوره 25، شماره 5 - ( 9-1401 )
چکیده
مقدمه: مسیرهای آبی یونیتهای دندانپزشکی یک مکان بالقوه برای تجمع میکروارگانیسمها و تشکیل بیوفیلم میکروبی هستند که میتواند افراد را در معرض خطر عفونت قرار دهد. این پژوهش با هدف اثربخشی چهار دسته از موادی است که تا به امروز برای کاهش بار میکروبیال در DUWL ها، مورد مطالعه قرار گرفتهاند و مؤثرترین عملکرد را نسبت به سایر ضدعفونی کنندهها دارا بودند.
روش کار: این مطالعه مرور نظام مند بر اساس الگوهای پرایسما (PRISMA) انجام گرفته و پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Scopus و Web of Science با استراتژی جست وجو ی مشخص، بررسی شدند. در این مطالعه مرور نظام- مند، اثربخشی 4 ماده ضدعفونی کننده شامل: هیدروژن پروکساید، کلرهگزیدین، کلرین- دی اکساید، سدیم هیپوکلراید بر بیوفیلم های میکروبی موجود در لولههای آب یونیتهای دندانپزشکی مورد بررسی قرار گرفت. جست و جو مطالعات در تیر ماه 1400 انجام شد و در نهایت دادههای تمام مطالعات مرتبط با موضوع این مرور نظام مند، استخراج شدند.
یافتهها: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1399.347 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است. هر 4 نوع ماده ضدعفونی کننده اگر در غلظت و زمان کافی و روش درست استفاده شوند، میتوانند مفید و اثربخش باشند. اگر بیوفیلم موجود در مسیرهای آبی یونیتهای دندانپزشکی قدیمی و تثبیت شده باشد، بر روی اثربخشی این مواد تاثیرگذار خواهد بود و به زمان بیشتری برای از بین بردن آن نیاز است.
نتیجه گیری: استفاده از مواد به صورت ترکیبی میتواند تمامی طیف میکروبی موجود در بیوفیلم این ناحیه را پوشش دهد و حتی میتوان با استفاده طولانیتر و مداوم، بیوفیلم های تثبیت شده را نیز حذف کرد.
فاطمه خلیلی آلاشتی، شهربانو دهرویه، نغمه توکلی،
دوره 26، شماره 6 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله بر جهت گیری زندگی، عاطفه مثبت و منفی و درماندگی آموختهشده در زوجین ناسازگار شهرستان قائمشهر انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر آزمایشی و طرح تحقیق شبه آزمایشی با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهرستان قائمشهر در سال 1401 بود. 30 زوج بهعنوان نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارش شدند. سپس آزمودنیهای گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقهای آموزش حل مسئله را دریافت کردند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامههای جهتگیری زندگی (شییر و کارور، 1994)، عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) و درماندگی آموختهشده (کوینلس و نیلسون، 1988) در دو مرحله قبل و بعد از آموزش در هر دو گروه (آزمایش و کنترل) استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد آموزش حل مسئله موجب بهبود خوشبینی در جهتگیری زندگی، افزایش عاطفه مثبت و کاهش درماندگی آموختهشده در گروه آزمایششده است (05/0=p).
نتیجه گیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، در حوزه درمان و مشاوره زوجین ناسازگار، آموزش حل مسئله در جهت سازگاری زوجین و حل تعارضات آنها؛ بسیار کارآمد و نویدبخش به نظر میرسد.
معصومه فتحی، معصومه داودآبادی، فرشته فرزان آذر، عفت نوروزی، اعظم مسلمی،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده
مقدمه: تغییرات فیزیکی و روانشناختی عمیق بارداری، میتواند بر روابط جنسی زنان تأثیرگذار باشد. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر مشاوره روانشناختی مهارتهای حل مسأله بر اختلال عملکرد و رضایت جنسی زنان باردار بود.
روش کار: در یک مطالعه مداخلهای پیشآزمون- پسآزمون، 70 باردار داوطلب دارای معیارهای ورود به مطالعه، مراجعهکننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر اراک، که نمره پرسشنامه عملکرد جنسی و رضایت جنسی به ترتیب کمتر از 28 و 42 داشتند به روش تصادفی ساده در دو گروه 35 نفره مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. گروه مداخله 6 جلسه مشاوره گروهی مبتنی بر حل مسئله و هر دو گروه مراقبت های روتین را دریافت کردند. پرسشنامه عملکرد جنسی Rosen و رضایت جنسی Larson توسط هر دو گروه قبل، بلافاصه و یک ماه بعد از مداخله پاسخ داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده آزمونهای Chi-square، Fisher's exact test و طرح اندازه مکرر انجام شد.
یافتهها: آزمون طرح اندازه مکرر نشان داد که بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله میانگین عملکرد جنسی (1/61 ± 26/82 و 1/1 ± 28/88) و رضایت جنسی (2/27 ± 39/22 و 2/15 ± 43/19 ) گروه مدخله نسبت به گروه شاهد ( 1/97 ± 23/69، 2/08 ± 22/63) (2/44 ± 36/23، 2/46 ± 35/06) از افزایش معنیداری برخوردار است (0/05 > P).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد، مشاوره مبتنی بر حل مسأله در بهبود عملکرد و رضایت جنسی زنان باردار مؤثر است و میتوان برای بهبود کیفیت زندگی جنسی، در پروتکلهای آموزشی دوران بارداری گنجانده شود.