25 نتیجه برای جدی
رحمت اله جدیدی، افسانه نوروزی، اسماعیل مشیری،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: شناخت عوامل مرتبط با مرگ بیماران در بخشهای مراقبت ویژه میتواند منجربه افزایش کارایی و اثر بخشی آنها شود. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط منابع انسانی و ساختار فیزیکی این بخشها با میزان مرگ و میر انجام شد. روش کار: در این مطالعه مقطعی جامعه پژوهش، کلیه بخش های مراقبت ویژه بیمارستانهای استان مرکزی و ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامهها و چک لیستهای ارزشیابی منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی بودکه اعتبار و پایایی آن مورد تأیید وزارت بهداشت میباشد. میزان مرگ و میر بعد از 24ساعت مرتبط با منابع و فعالیتهای بیمارستانی بررسی گردید. برای آنالیز دادهها از آزمونهای آماری استفاده شد. نتایج: مجموع امتیاز منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی در بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای استان مرکزی 55 درصد میزان نرمال استاندارد کشوری بود. نسبت مرگ و میر بعد از 24 ساعت به کل بستری شدگان در بخش مراقبت ویژه بیمارستان ولیعصر اراک بیشترین میزان (25 درصد) و در بیمارستان شهید چمران ساوه کمترین میزان (5 درصد) بود. اختلاف معنیداری از نظر میزان مرگ و میر بعد از 24 ساعت بین بیمارستانها وجود نداشت. بین میزان امتیاز هر یک از منابع انسانی، فیزیکی و آموزشی در بیمارستانهای تابعه دانشگاه، بیمارستانهای وابسته به تامین اجتماعی و بیمارستان قدس با میزان مرگ و میر بعد از 24 ساعت ارتباط معنیداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: هر چند منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی در کاهش مرگ و میر بعد از 24 ساعت بخشهای مراقبت ویژه به طور مستقیم تاثیر ندارد ولی بستر لازم برای ارائه خدمات با کیفیتتر را فراهم میکند، لذا ارتقای کمی و کیفی این منابع ضروری است.
رحمت اله جدیدی، مسعود فاضلی، زهره عنبری،
دوره 12، شماره 4 - ( ويژه نامه پژوهش در آموزش 1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: ضرورت بازنگری مستمر در برنامههای آموزش مداوم و روزآمد کردن اطلاعات پزشکان متناسب با نیازهای جامعه ضروری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تطبیق محتوای برنامه آموزشی مدون گروه رادیولوژی با نیازهای آموزشی مشمولین آموزش مداوم انجام شد. روش کار: در این پژوهش مقطعی در سال 1387 دیدگاههای40 نفر از پزشکان مشمول قانون آموزش مداوم که برای شرکت در برنامه مدون ثبت نام کرده بودند از طریق پرسشنامهای بامقیاس لیکرت دربیش از30 عنوان آموزشی جمعآوری گردید. قبل از اجرا برنامه آموزشی اولویتهای آموزشی نیازسنجی و بعد ازاجرا میزان پوشش وتطابق نیازها با محتوای برنامه ارائه شده بررسی شد. نتایج: بیشترین نیاز آموزشی اندیکاسیون درخواست عکس قفسه سینه با میانگین 21/4 وکمترین نیاز ام.آر.آی مچ دست با میانگین 42/2 اعلام شد. پس از اجرای برنامه، بیشترین تطابق نیاز با محتوای آموزشی «اندیکاسیون درخواست ماموگرافی» (با میانگین17/4) و کمترین تطابق ام.آر.آی شانه و مچ دست با میانگین76/2 به دست آمد. هرچند همبستگی کلی بین نیاز و پوشش محتوای ارائه شده در هر دو قسمت اندیکاسیون درخواست و تفسیرگرافیها وجود داشت ولی براساس اولویت نیازها نبود. ارتباط معنیداری بین سن پزشکان بانیازهای آموزشی وجود داشت(001/0p<). ولی در مورد جنس و سابقه خدمت این ارتباط معنیدار نبود. نتیجه گیری: عدم پوشش کامل نیازها متناسب با اولویتهای آموزشی اعلام شده از سوی مشمولان، توجه و تاکید بیشتر دبیران علمی و سخنرانان را برتامین نیازها درقالب اهداف ویژه آموزشی طلب میکند تا اثر بخشی آموزشهای مداوم افزایش یابد.
جمال فلاحتی، مرضیه نور بخش، رحمت اله جدیدی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: نزدیک بینی (میوپی) شایعترین عیب انکساری است و نزدیک بینی دژنراتیو یکی از 5 علل کوری در جهان است. هدف این مطالعه بررسی نزدیک بینی دژنراتیو و عوامل خطر همراه با آن میباشد. روش کار: در این مطالعه تحلیلی- مقطعی ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه بود و از دستگاه اتورفرکشن برای تعیین درجه میوپی استفاده شد. شرط ورود به مطالعه سن بالای 10 سال، بیماری میوپ یا میوپیک آستیگمات، مدیای شفاف (در حد معاینه فوندوس) و عدم وجود بیماری چشمی شبکیهای دژنراتیو وابسته به سن بود. نتایج: 100 نفر در مطالعه شرکت کردند. 51 درصد از کل افراد دچار نزدیک بینی دژنراتیو بودند. نئوواسکولاریزاسیون کوروئید در 65/17 درصد بیماران دیده شد. بین فشار خون، دیابت و گلوکوم با نزدیک بینی دژنراتیو و ساده اختلاف معنیداری وجود داشت(001/0p<) ولی بین کاتاراکت و میوپی این اختلاف مشاهده نشد. ضریب همبستگی بین فشار خون و دیابت با نزدیک بینی دژنراتیو به ترتیب 28/0 و 22/0 بود. این همبستگی در مورد گلوکوم بسیار کوچک بود. بیشترین ضریب همبستگی بین کرسنت میوپیک و فشار خون بود(295/0=r). در تمامی موارد بین دیابت و عوارض نزدیک بینی ضریب همبستگی مثبت بود ولی تمام این همبستگیها زیر 4/0 بود. نتیجه گیری: اکثریت بیماران نزدیک بین از نوع دژنراتیو بودند. فشار خون و دیابت شایعترین بیماری همراه بود. با توجه به ضریب همبستگی بین فشار خون با نزدیک بینی، لزوم کنترل فشار خون و دیابت جهت جلوگیری از عوارض شبکیهای تاکید میشود و جهت جلوگیری از عوارض شبکیهای نزدیک بینی دژنراتیو باید گلوکوم را نیز کنترل کرد.
جمال فلاحتی، رحمت اله جدیدی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از شایعترین شکایات بیماران مراجعه کننده به کلینیک چشم، سردرد و درد چشم است و انحراف چشم به خارج در ایجاد یا تشدید آن نقش دارد. این مطالعه با هدف تعیین رابطه سردرد یا درد چشم با میزان اگزوتروپی انجام شد. مواد و روش ها: روش نمونهگیری در این مطالعه توصیفی- مقطعی که بر روی افراد مراجعه کننده با علایم سردرد و درد چشم به کلینیک بیمارستان امیرکبیر در سال 1385 انجام شد، غربالگری بود. معیارهای ورود شامل سن بالای 3 سال، رد سایر علل چشمی سردرد و درد چشم و رد علل انکساری بود. بیماران با علت ارگانیک سردرد از قبیل تومور نیز از مطالعه حذف شدند. برای بیماران پرسشنامه تهیه شد و تست Cover–Uncover جهت تعیین وجود اگزوتروپی انجام گرفت. یافته ها: از مجموع 206 نفر شرکت کننده در این مطالعه 77/90 درصد مبتلا به انحراف چشم به خارج بوده و اکثر آنها خانم بودند. شایعترین علامت این بیماران، سردرد بود. رابطه مستقیمی بین سر درد و درد چشم با انحراف چشم به خارج مشاهده شد که با جنسیت نیز رابطه مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به رابطه مستقیمی که بین اگزوتروپی و سر درد و درد چشمی وجود دارد برای بیماران مراجعه کننده با این شکایات حتماً باید معاینه انحراف چشم صورت پذیرد تا بتوان در صورت لزوم درمان جراحی یا غیر جراحی توصیه کرد.
فرزانه جهانی، علی اصغر فرازی، محمد رفیعی، رحمت اله جدیدی، زهره عنبری،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: رضایت شغلی به نوع نگرش فرد به شغل خویش اطلاق میگردد. با توجه به نقش کلیدی کارکنان بیمارستانها در ارائه خدمات بهداشتی به بیماران، این مطالعه با هدف تعیین میزان رضایت شغلی کارکنان مراکز درمانی شهر اراک طراحی گردید. مواد و روش ها: مطالعهای توصیفی بر روی 702 نفر از کارکنان بیمارستانهای شهر اراک که به صورت نمونهگیری آسان انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد رضایت شغلی هرزبرگ بود و رضایت شغلی در سه سطح طبقهبندی گردید. یافتهها: بررسی نتایج در هشت حیطه نشان دادکه رضایت شغلی اکثر کارکنان از شرایط محل کار(2/75 درصد)، ارتباط با همکاران(49 درصد)، حقوق و مزایا (1/75 درصد)، موقعیت شغلی (5/60 درصد)، امنیت شغلی (6/64 درصد)، نظارت و سرپرستی (0/64 درصد)، سیاستگذاری مدیریتی (2/59 درصد) و ارتباط زندگی شخصی (7/65 درصد) در سطح متوسط بوده است و در مجموع 2/82 درصد کارکنان رضایت کلی شغلی در حد متوسط داشتند. بیشترین رضایت شغلی مربوط به ارتباط با همکاران و کمترین رضایت از مزایای سختی کار، برقراری عدل و انصاف و عدم وجود تبعیض و امکانات رفاهی بود. آزمون آماری مجذور کای بین جنس، تحصیلات، نوع استخدام، شغل و شیفت کاری ارتباط معنیداری نشان داد. نتیجهگیری: در مجموع رضایت کلی افراد درحد متوسط بود. افزایش و پرداخت به موقع کارانهها و مزایای سختی کار و ایجاد امکانات رفاهی جهت بهبود رضایت شغلی این قشر ضروری میباشد.
سمانه قوشچیان چوبمسجدی، محسن دهقانی، محبوبه خورسندی، ولی الله فرزاد،
دوره 14، شماره 3 - ( دوماهنامه مرداد و شهریور 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش 41 درصدی زایمان سزارین در ایران طی سالهای اخیر همراه با خطرات بالا از طرف سازمان بهداشت جهانی و از طرفی رابطه سزارین با عوامل شناختی و روانی، ما را بر آن داشت تا با شناسایی این متغیرها سعی در کنترل سزارینهای غیرضروری کنیم. این پژوهش، با هدف بررسی متغیر ترس از درد و متغیرهای مرتبط (فاجعهسازی درد، شناخت فاجعهآمیز شده، نگرش به زایمان، افسردگی، اضطراب، استرس و تجربه دوران قاعدگی) به عنوان عوامل تاثیر گذار روانی و شناختی و پیشبینی کننده سزارین طراحی گردیده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، 300 نفر از زنان باردار از بیمارستان دولتی شهید اکبر آبادی و بیمارستان خصوصی آتیه انتخاب و بر اساس شرایط دموگرافیک سن، تحصیلات، ماه بارداری، تجربه زایمان، تجربه سزارین، نوع بیمارستان و تمایل به زایمان سزارین، همسان سازی شدند. پرسشنامههای مختلفی از قبیل ترس از درد، نگرش نسبت به زایمان، فاجعه سازی درد، شناخت فاجعهآمیز شده، افسردگی، اضطراب، استرس و سندرم پیش از قاعدگی استفاده شد و نتایج با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون لوجستیک تحلیل شد.
یافتهها: متغیرهای ماه بارداری، تحصیلات و تجربه زایمان از نظر آماری معنیدار نبودند ولی متغیرهای تجربه سزارین، سن و نوع بیمارستان در انتخاب زایمان سزارین معنیدار میباشند(05/0p<). متغیرهای ترس از زایمان، فاجعهسازی درد و شناخت فاجعهآمیز معنیدار بودند ولی در متغیرهای ترس از درد افسردگی،اضطراب، استرس و سندرم پیش از قاعدگی، رابطه معنیداری مشاهده نشد(05/0p>).
نتیجهگیری: متغیرهای تجربه سزارین، سن، نوع بیمارستان، ترس از زایمان، فاجعه سازی درد و شناخت فاجعهآمیز قادر به پیشبینی زایمان سزارین در زنان باردار میباشند.
رحمت اله جدیدی، داود حکمت پو، عزیز اقبالی، فرشته معماری،
دوره 15، شماره 9 - ( ماهنامه بهمن 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان خون به دلیل شیوع زیاد در کودکان، میزان کشندگی بالا، هزینههای گزاف درمانی، زمان طولانی بستری شدن در بیمارستان، والدین و خانواده را شدیداً تحت تأثیر قرار میدهد. این مطالعه با هدف تبیین تجارب والدین دارای کودک مبتلا به سرطان خون انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه به روش کیفی و رویکردآنالیز محتوی انجام و جهت جمعآوری اطلاعات، از مصاحبه استفاده شد. مطالعه با نمونهگیری هدفمند شروع و در طی تکامل طبقات، با نمونهگیری نظری تا اشباع دادهها ادامه یافت. تعداد 22 نفراز والدین به مدت 2 ماه مورد مصاحبه قرار گرفتند. بررسی دادهها به روش تجزیه و تحلیل مداوم مقایسهای انجام گردید. یافتهها: بریدن از زندگی، کوله بار مشکلات، کتمان سرطان از فرزند و دیگران، توکل به خدا، ازخودگذشتگی والدین، سازگاری، قصورات درمانی، تعاملات انسانی اثر بخش و تسهیلات بیمارستانی به عنوان کدهای سطح سوم ناشی از تبیین تجربیات والدین دارای فرزند سرطانی و"به بن بست رسیدن زندگی والدین" به عنوان تم یا درون مایه اصلی پدیدار شدند. نتیجهگیری: دراین پژوهش، تجارب والدین دارای کودک مبتلا به سرطان با ژرفای بیشتری مورد شناسایی قرارگرفت و در و نمایه اصلی این مطالعه یعنی" به بن بست رسیدن زندگی والدین" لزوم توجه همه جانبه به آنها را مورد تاکید قرار میدهد. از طرفی بهرهگیری بیشتر از تجارب والدین کمک میکند تا با افزایش امیدواری آنها، انجام مراقبتهای درمانی اثر بخشتر شود.
جمال فلاحتی، رحمت اله جدیدی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به این که اندوفتالمیت مهمترین عارضه پس از عمل جراحی کاتاراکت است و وقوع آن میتواند منجر به کاهش شدید بینایی ویا حتی از دست رفتن بینایی گردد، لذا استفاده از روشهای پیشگیری بسیار اهمیت دارد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مصرف داروی وانکوماسین حین عمل جراحی کاتاراکت در پیشگیری ازاندوفتالمیت انجام شد.
مواد و روشها: دراین مطالعه تجربی، جامعه هدف بیماران کاتاراکت مراجعه کننده به بیمارستان امیرکبیر بودند. بیماران به صورت تصادفی به دوگروه، با و بدون دریافت وانکومایسن در سرم شستشو تقسیم شدند. مشخصات دموگرافیک و دیگر اطلاعات لازم بیماران قبل از عمل از طریق پرسشنامه جمعآوری وهمچنین میزان بروز اندوفتالمیت درآنان تا دو هفته پس از عمل با انجام معاینه،ثبت گردید.جهت مقایسه فراوانی نسبی (بروز) عفونت اندوفتالمیت دردوگروه ازآزمون کای دو وآزمون دقیق فیشر استفاده شد.
یافتهها: از تعداد 1281 بیمار بررسی شده، به 539 نفر در سرم شستشو آنها وانکومایسین (به میزان 1 میلیگرم در 500 میلیلیتر سرم رینگر) اضافه گردید و برای 742 بیمار نیز وانکومایسین اضافه نشد. با انجام معاینه تا دو هفته بعد از عمل از تعداد کل بیماران، 3 نفر (23/0 درصد) دچار آندوفتالمیت شدند که 2نفر (16/0 درصد) مربوط به گروه بدون دریافت وانکو مایسین و 1 نفر (07/0 درصد) مربوط به گروه دریافت کننده وانکومایسین بودند.آزمون دقیق فیشر نشان دادکه میزان فراوانی آندوفتالمیت بین گروه دریافت کننده وانکومایسین با گروه کنترل تفاوت آماری معنیداری وجود نداشته است(05/0p>).
نتیجهگیری: هر چند فراوانی نسبی آندوفتالمیت، در بیماران بدون دریافت وانکومایسن بیشتر از گروه دریافت کننده وانکومایسن بود، ولی با توجه به معنیدار نبودن آزمون آماری، اضافه کردن وانکومایسین در پیشگیری ازاندوفتالمیت موثر نیست و علت را باید در موارد دیگر جستجو کرد.
رحمت اله جدیدی، فرشته معماری، زهره عنبری،
دوره 16، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به اینکه هوش سازمانی دستیابی به دانش رادرسازمان ها افزایش داده،باعث پیدایش مزیت رقابتی وگامی مهم درجهت بهبودکارایی واثر بخشی سازمان محسوب میشود ،ولی تحت تاثیر ابعاد ساختاری(تمرکز،رسمیت وپیچیدگی) قرارمی گیرد.این مطالعه باهدف بررسی رابطه بین ساختارسازمانی وهوش سازمانی دربیمارستان های آموزشی تابعه دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام گرفت.
مواد و روش ها: دراین مطالعه مقطعی-تحلیلی،جامعه پژوهش راکلیه پرسنل رسمی دارای مدرک تحصیلی دیپلم به بالا،شاغل در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اراک تشکیل می دادندکه به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند.ابزارجمع آوری داده ها،پرسشنامه استاندارد ساختارسازمانی رابینزبا ابعادساختاری(پیچیدگی،رسمیت وتمرکز)و نیزپرسشنامه استاندارد هوش سازمانی آلبرخت بودکه پس از تایید روایی وپایایی پرسشنامه ها،توسط مجریان وهمکاران طرح با حضور در بیمارستانهای آموزشی تابعه دانشگاه توزیع وجمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده بااستفاده از نرم افزار 16 SPSS وآزمون آماری ضریب همبستگی اسپیرمن تحلیل شد.
یافته ها: ازتعداد386 پاسخ دهنده،بیشترین آنهادارای مدرک تحصیلی لیسانس بودندکه 284نفر (74%)آنهاسابقه کاربیشتراز5سال داشتند.نتایج تحقیق ارتباط معنی داری رابین ساختارسازمانی باهوش سازمانی دربیمارستان های آموزشی نشان داد (612/0- r= و001/0 p= ) .این ارتباط دربعدپیچیدگی باهوش سازمانی معنی دارنبود (157/0 r = و53/0 p= ) ، ولی دردوبعد دیگرساختار سازمانی(یعنی درجه رسمیت وتمرکزگرایی)با هوش سازمانی ارتباط معنادارومعکوس ( به ترتیب 693/0- r= و001/0 p= ) و(711/0- r= و001/0 p= ) بدست آمد.
نتیجه گیری: براساس یافته های بدست آمده بیمارستان های آموزشی می توانند از طریق بازنگری دروضع موجودابعاد ساختاری خود(بویژه با کاهش رسمیت وتمرکز زدایی)بستر لازم برای ارتقا،استفاده وپیاده سازی هوش سازمانی را فراهم آورند تا کیفیت خدمات درمانی ارائه شده به نحو چشمگیری افزایش یابد .
جمال فلاحتی، رحمت اله جدیدی، عبداله رشیدی،
دوره 16، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به اینکه کوریورتینیت توکسوپلاسموزمنجربه ازبین رفتن دید مرکزی،کدورت ویتره،دردچشم،ترس ازنورواشک ریزش میگردد، لذادرمان سریع آن بسیاراهمیت دارد.این مطالعه باهدف بررسی اثردرمانی تزریق داخل ویتره کلینداماسین درکوریورتینیت توکسوپلاسمایی ومقایسه آن بادرمان خوراکی رایج انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی جامعه هدف،کلیه بیماران مبتلابه کوریورتینیت توکسوپلاسمایی مراجعه کننده به کلینک چشم پزشکی بودندکه به طورتصادفی به دوگروه مداخله( (Aدرمان باتزریق داخل ویتره کلینداماسین وشاهد(B) درمان رایج (داروی خوراکی پریمیتامین/سولفادیازین/کلنیداماسین)تقسیم شدند.ابزارجمع آوری داده هاپرسشنامه وپرونده بیمار بود.حدت بینایی باچارت اسنلن وضخامت شبکیه بادستگاه توموگرافی لایه های شبکیه((OCT اندازه گیری ونتایج قبل وبعد ازدرمان بمدت یکسال ثبت شد.داده هاپس ازهمسان سازی سن وجنس بااستفاده ازنرم افزار16SPSS وآزمونهای توصیفی واستنباطی t-test تحلیل شد.
یافته ها: از 26 بیمارمبتلابه کوریورتینیت توکسوپلاسمایی،تعداد 16 نفر(5/61%)شهری و تعداد 10 نفر(5/38%)روستایی بودند.میانگین زمان بهبودی ضایعات بین گروه (A) و(B) متفاوت بود(=0/001 P). علاوه براینکه اختلاف آماری میزان بهبود حدت بینایی بین قبل وبعد ازدرمان درهردوگروه معناداربود،بین گروهها هم این میزان بهبود تفاوت داشت (<0/05 P).همچنین میانگین تغییرات اندازه ضخامت مرکزی ماکولاهرچندبین قبل و بعد از درمان درهردوگروه تفاوت داشت(=0/001 P)،ولی بین دوروش درمانی اختلاف آماری معناداری مشاهده نشد (=0/452 P).
نتیجه گیری: هرچند هردوروش درمانی(تزریق داخل ویتره کلنیداماسین ودارویی رایج خوراکی«پریمیتامین/سولفادیازین/ کلنیداماسین)دردرمان کوریورتینیت موثرهستند ولی روش تزریقی به لحاظ کوتاه تربودن زمان بهبودی ضایعات،افزایش بیشترحدت بینایی نسبت به روش مشابه جایگزین مناسبتری است.
جمال فلاحتی، فرزاد زمانی برسری، محمد تایید، رحمت اله جدیدی،
دوره 18، شماره 3 - ( خرداد 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: انسداد مجرای اشکی به عنوان یک مشکل شایع باعث علائم زجرآور فیزیکی و اجتماعی شامل اشک ریزش فراوان، حملات داکریوسیستیت حاد و مزمن، درد وخارش چشم و قرمزی چشم میشود. با این حال، روشهای درمانی موجود اتفاق نظر نیست. این مطالعه به بررسی و مقایسه اثر و عوارض داکریوسیستورینوستومی و ترجیحات بیماران در دو روش جراحی مرسوم برای رفع انسداد مجرای اشکی میپردازد.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 220 بیمار مبتلا به انسداد مجرای اشکی به صورت تصادفی به 2 گروه مساوی تقسیم شده و تحت جراحی داکریوسیستورینوستومی اکسترنال و اندوسکوپیک قرارگرفتند. در نهایت بیماران از نظر میزان اکیموز واشک ریزش بعد از عمل و زمان جراحی و میزان خونریزی حین عمل مقایسه شدند. دادههای بیماران با استفاده از آزمون مجذور کای و با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 16 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: مقایسه نتایج دو گروه از نظر اکیموز بعد از عمل، مدت زمان عمل جراحی و خونریزی بعد از جراحی نشان دهنده اختلاف معنیداری بود(p=0.000). ولی میزان اشک ریزش بعد از عمل جراحی بین دو گروه اختلاف معنیداری را نشان نداد(p=0.418).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه، استفاده از روش داکریوسیستورینوستومی اندوسکوپیک نسبت به روش سنتی اکسترنال برتری محسوسی دارد. لذا با توجه به میل بیشتر بیماران به انجام این روش، جراحان باید تجربه بیشتری در انجام این عمل جراحی کسب نمایند.
آزاده نجارزاده، هادی عطارد، حسن مظفری خسروی، علی دهقانی، فواد عسجدی،
دوره 18، شماره 4 - ( تیر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: کوفتگی عضلانی تأخیری پس از اجرای فعالیتهای مقاومتی یا تمرینات برونگرا احتمالاً در اثر آسیب ساختار عضلانی به وجود میآید و تغذیه با ایفای نقش حیاتی در هر دو فرآیند سنتز و تجزیه پروتئین میتواند بر آسیب عضلانی موثر باشد. هدف از این مطالعه، تعیین اثر مصرف یک وعده مکمل گلوتامین بر شاخصهای آسیب عضلانی پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی برونگرا بود.
مواد و روشها: 80 مرد داوطلب غیر ورزشکار (سن 2/2±2/22 سال، قد 5±175سانتیمتر، وزن 9±64/71 کیلوگرم، نمایه توده بدن 2/2±2/23 کیلوگرم بر مترمربع و چربی بدن 4/2±5/17 درصد) به صورت تصادفی و دوسوکور به دو گروه مکمل (40=n) (روزانه 1/0 گرم گلوتامین در هر کیلوگرم وزن بدن) و دارونما (40=n) (روزانه 1/0 گرم مالتودکسترین در هر کیلوگرم وزن بدن) تقسیم شدند. کراتینکیناز سرم از طریق روش فتومتریک، درد عضلانی با استفاده از مقیاس استاندارد PAS و همچنین دامنه حرکتی مفصل زانو به وسیله گونیامتر در زمآنهای پیش از آزمون و 24 و 48 ساعت پس از آزمون مقاومتی که شامل حرکت فلکشن زانو بود، اندازهگیری شد.
یافتهها: در هیچ یک از زمآنهای اندازهگیری، مصرف مکمل گلوتامین تفاوت معنیداری در کاهش میزان کراتینکیناز نداشت، اما نسبت به گروه دارونما سبب کاهش میزان درد عضلانی در زمآنهای 24 و 48 ساعت پس از آزمون مقاومتی گردید، از طرفی دامنه حرکتی مفصل زانو در زمان 24 ساعت پس از آزمون به طور معنیدار بهبود یافت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که مکمل یاری گلوتامین از طریقی به جز کاهش شاخصهای آسیب عضلانی سبب بهبود علایم ظاهری گردیده است.
شیدا جدیری زایر، حمیدرضا وزیری، زیبا ظهیری،
دوره 18، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: ناباروری یک بیماری چند عاملی است که عوامل ژنتیکی و غیر ژنتیکی مختلف در بروز آن دخیلاند. بیش از 40 درصد از علل ناباروری به زنان اختصاص دارد. هورمون استروژن (ESR) یکی از هورمونهای موثر در باروری است. فعالیت حیاتی این هورمون در بافت هدف از طریق اتصال به گیرندههای استروژن انجام میشود. ژنESR1 روی بازوی بلند کروموزوم شماره 6 واقع شده و گیرنده استروژن α را کد میکند. هدف از این مطالعه، بررسی پلیمورفیسمrs104893956 ژن ESR1 در ناباروری زنان میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، از 60 زن نابارور و 55 زن سالم به عنوان کنترل نمونه خون تهیه شد. بعد از استخراج DNA ژنومی از لکوسیتهای خون محیطی جهت تعیین پلیمورفیسم کدون یاد شده، روش واکنش زنجیرهای پلی مراز با آلل اختصاصی (Specific-PCR Allele) مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل آماری با نرم افزار مدکالک نسخهی 12.1 انجام شد.
یافتهها: فراوانی آلل T در گروه بیمار (58 درصد) بیشتر از گروه کنترل (44 درصد) بود. ژنوتیپ TT پلیمورفیسم مذکور فراوانی بیشتری در گروه بیمار (33/18 درصد) نسبت به گروه کنترل (81/1 درصد) داشت. یافتههای ما نشان میدهند که احتمال ابتلا به ناباروری در افراد دارای ژنوتیپ TT به طور قابل توجهی افزایش مییابد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهند که پلیمورفیسم rs104893956 ژن ESR1 احتمالاً در افزایش ابتلا به ناباروری زنان در استان گیلان نقش دارد. نتیجه به دست آمده ممکن است با تغییر خزانه ژنتیکی جمعیت مورد بررسی و یا تفاوت در اندازه جمعیت تغییر کند.
مژگان احمری نژاد، رحمت اله جدیدی،
دوره 19، شماره 12 - ( اسفند ماه 1395 1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: امروزه نقش تبلیغات شفاهی در اتخاذ تصمیمات به ویژه در بخش خدمات از اهمیت خاصی برخوردار است. از این رو، هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تبلیغات شفاهی بر رفتار تصمیمگیری زنان باردار جهت عضویت در بانک خون بند ناف رویان بوده است.
مواد و روشها: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی است و ماهیتی علی دارد. جامعه آماری این پژوهش 790 نفر از زنان باردار عضو بانک خون بند ناف رویان در شهر اراک میباشد که از این تعداد 294 نمونه به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. دادههای پژوهش به کمک پرسشنامه گردآوری گردید. تجزیه و تحلیل دادهها به روش مدلیابی معادلات ساختاری(SEM) و با استفاده از نرم افزار لیزرل نسخه 54/8 صورت گرفت.
یافتهها: یافتهها نشان داد که تأثیر متغیر رسانه ارتباطی بر منبع اطلاعات شخصی و تبلیغات شفاهی معنیدار و مثبت است. به علاوه، تأثیر رهبران عقیده بر منبع اطلاعات شخصی و تبلیغات شفاهی معنیدار و مثبت بود و تأثیر معنیدار و منفی این متغیر بر ریسک ادراک شده مشهود گشت. منبع اطلاعات شخصی تأثیر معنیدار و مثبتی بر تصمیم گیری داشت. با این وجود، ساختار اجتماعی از هیچ گونه تأثیری بر تبلیغات شفاهی برخوردار نبود، عدم تأثیر تبلیغات شفاهی بر تصمیمگیری نیز از یافتههای دیگر پژوهش بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به نظر میرسد توجه به پیش نیازها و شرایط لازم جهت فراهم آوردن بستری مناسب برای ایجاد و گسترش تبلیغات شفاهی تأثیرگذار جهت تصمیمگیری برای پیوستن به بانک خون بند ناف رویان امری ضروری است.
فواد عسجدی، حمید محبی، ابراهیم میرزاجانی، عظیمه ایزدی،
دوره 20، شماره 4 - ( تیرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر افزودن BCAA و پروتئین وی به نوشیدنی کربوهیدراتی بر شاخصهای آسیب عضلانی پس از فعالیت مقاومتی برونگرا بود.
مواد و روشها: 24 مرد سالم غیر ورزشکار به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به صورت تصادفی به سه گروه 8 نفره شامل: گروه 1) مکمل اسیدهای آمینه شاخهدار(1/0 گرم بر کیلوگرم) + گلوکز(1/0 گرم بر کیلوگرم)، گروه 2) مکمل پروتئین وی(1/0 گرم بر کیلوگرم) + گلوکز(1/0 گرم بر کیلوگرم) و گروه 3) دارونما- مالتودکسترین (2/0 گرم بر کیلوگرم) تقسیم شدند. آزمودنی ها در هر گروه،30 دقیقه قبل از انجام فعالیت عضلانی مورد نظر، 300 سیسی نوشیدنی مخصوص خود را به صورت دوسوکور مصرف نمودند. اندازهگیری سطوح آنزیمهای کراتین کیناز (CK) ولاکتات دهیدروژناز LDH)) سرم و درد عضلانی در زمانهای پیش از آزمون و 24، 48 و 72 ساعت پس از آزمون انجام شد. برای بررسی نتایج، از روش تجزیه و تحلیل واریانس (آنووا) با اندازهگیری مکرر و در صورت معنادار شدن از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. 24
یافتهها: 24 ساعت پس از آزمون، سطوح CK و LDH و درد عضلانی در هر دو گروه مکمل نسبت به دارونما تفاوت معنیدار داشت (به ترتیب، 015/0، 001/0 و 001/0)؛ همچنین، 48 ساعت پس از آزمون، سطوح CK و LDH در هر دو گروه مکمل نسبت به گروه دارونما تغییرات معنیداری داشت (به ترتیب، 001/0 و 015/0).
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که هم مکمل اسیدهای آمینهی شاخهدار و هم مکمل پروتئین وی میتوانند به خوبی آسیب عضلانی و احساس درد ایجاد شده پس از تمرین مقاومتی را کاهش دهند.
علیا مشیری، جواد ساجدیان فرد، مینا قیصری،
دوره 20، شماره 5 - ( مردادماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: درد از فرآیندهای حفاظتی بدن میباشد .در سیستم عصبی مرکزی مسیرهای متفاوتی برای کنترل درد وجود دارد. یکی از این مسیرها سیستم نزولی کنترل درد میباشد. هسته خاکستری دور قناتی PAG از ساختارهای شناخته شده میباشد که در انتقال و تعدیل درد نقش مهمی را ایفاء میکند. هدف از این تحقیق، بررسی درصد رابطه بین ناحیه راست و چپ هسته PAG در ایجاد درد یک طرفه در پای چپ میباشد.
مواد و روشها: در این تحقیق از 60 موش صحرایی نر (30+280 گرم) نژاد ویستار در شش گروه (3 گروه آزمایش و 3 گروه کنترل) استفاده گردید. در گروههای آزمایش، داروی و بیحسی لیدوکائین به میزان 5/0 میکرولیتر در هسته چپ PAG، در هسته سمت راست PAG و در هر دو هسته چپ و راست تزریق گردید و در گروههای کنترل سرم فیزیولوژی در نواحی مذکور تزریق گردید. پس از 15 دقیقه، 50 میکرولیتر از فرمالین 5/2 درصد به صورت زیر جلدی در پای چپ حیوان تزریق شد و میزان درد در فواصل 15 ثانیهای تا مدت زمان یک ساعت ثبت گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که در صورت ایجاد درد در سمت چپ بدن موش صحرایی، علاوه بر ناحیه سمت چپ هسته PAG طرف مقابل آن نیز به درد واکنش نشان می دهد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که در آزمون فرمالین، هر دو ناحیه چپ و راست هسته PAG به طور معنیداری در درد ایجاد شده در یک طرف بدن در موش صحرایی نقش دارند که هسته طرف مقابل اثر کمتری دارد.
مرجان حاجی مرادی جاورسیانی، جواد ساجدیان فرد، شقایق حق جوی جوانمرد،
دوره 24، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان را نمیتوان تنها با تغییرات ژنتیکی توضیح داد، بلکه شامل فرایندهای اپی ژنتیکی نیز میشود. ترمیم هیستونها با استیلاسیون نقش کلیدی در تنظیم اپی ژنتیک بیان ژن دارد و توسط تعادل بین هیستون داستیلاسیونها (HDAC) و هیستون استیل ترانسفرازها (HAT) کنترل میشود. بیان و فعالیت هیستون داستیلازها به وسیله چندین مکانیسم باعث تومورزایی میشود و مهارکنندههای HDAC سبب بیان ژنهای آپوپتوزی شده، بنابراین مهار آنها موجب توقف تکثیر سلولهای سرطانی و مهاجرت میشود.
مواد و روش ها: کویزینوستات (Quisinostat) یک داروی مهارکننده نسل دوم از هیدروکسامیک اسید است که میتواند بر گروه یک و دو آنزیمهای داستیلاز تأثیر بگذارد. این دارو به دلیل کارایی بالا در IC 50 پایین برای این تحقیق انتخاب شد. سلولهای سرطانی با کوئیزینوستات 200 nM تیمار و میزان مهاجرت سلولی به کمک میکروسکوپ فلوروسنت اندازهگیری شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه حاصل حاصل طرح تحقیق با شماره 96GCU3M1293 از دانشگاه شیراز است.
یافته ها: دادهها نشان داد که تیمار سلولهای سرطانی با کویزینوستات موجب کاهش معنیدار (0/05>P) مهاجرت سلولی میشود. DMSO تأثیری بر کاهش مهاجرت سلولی نداشته است.
نتیجه گیری: در این مطالعه سعی شده است تا اثر مهارکنندههای HDACs بر کنترل مهاجرت سلولهای سرطانی کولون بررسی شود. این مطالعه نشان داد کویزینوستات مهاجرت سلولی را به طور معناداری کاهش میدهد.
علی جدیدی، سلیمان زند، علی خانمحدی هزاوه، نگین حسینی،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
مقدمه: کیفیت زندگی، یکی از مهمترین مسائلی است که میتواند فرد را به ادامه زندگی شاد و سالم تشویق کند. از طرفی سلامت معنوی، یکی از ابعاد سلامتی بوده و در واقع یک حس ارتباط هماهنگ بین خود، دیگران، طبیعت و ماوراء میباشد و منجر به درک هدف و معنی غایی در زندگی میشود. هدف از انجام این مطالعه، تعیین ارتباط سلامت معنوی و کیفیت زندگی در دانشجویان دانشگاههای شهر اراک میباشد. از نتایج این مطالعه میتوان جهت تدوین برنامههای راهبردی با هدف ارتقاء سلامت معنوی و کیفیت زندگی در دانشجویان بهره برد.
روش کار: ابتدا جمعیت هر کدام از دانشگاههای شهر اراک سنجیده شده و با در نظر گرفتن جمعیت آنها و برقرار کردن تناسب بین حجم نمونه مطالعه و جمعیت هر کدام از دانشگاهها، افرادی که مشخصه ورود به مطالعه را داشتند وارد مطالعه شدند. حجم نمونه مطالعه،
400 نفر بود که بر روی دانشجویانی انجام شد که حداقل شش ماه از تحصیلشان در دانشگاه گذشته باشد. پس از کسب رضایت از شرکتکنندگان، پژوهشگران از طریق مصاحبه با دانشجویان اقدام به پر کردن پرسشنامه کردند. پرسشنامهها شامل دو ابزار پرسشنامه سلامت معنوی و پرسشنامه کیفیت زندگی ۳۶ سؤالی بودند.
یافتهها: بین نمره سلامت معنوی با متغیرهای جمعیتشناختی از جمله سن و وضعیت تأهل، ارتباط معنیداری مشاهده نشد. همینطور نمره کیفیت زندگی نیز با متغیرهای جمعیتشناختی ارتباط معنیداری نداشت. آنالیز دادههای مطالعه نشان داد که بین کیفیت زندگی با سلامت معنوی دانشجویان همبستگی مثبت وجود دارد (0/05 > P).
نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، بین کیفیت زندگی و سلامت معنوی دانشجویان دانشگاههای شهر اراک، ارتباط وجود دارد. لذا میتوان با تأمین نیازهای معنوی دانشجویان و ارتقاء سلامت معنوی آنان نسبت به بهبود کیفیت زندگی آنان اقدام کرد.
علیرضا رضایی آشتیانی، علی جدیدی، علی خانمحمدی هزاوه، سیدمحمد آقاییپور،
دوره 27، شماره 4 - ( 7-1403 )
چکیده
مقدمه: یکی از تظاهرات بالینی بیماری کروناویروس، علائم نورولوژیک میباشد. با اینحال به دلیل نوظهور بودن این ویروس، اطلاعات چندانی در خصوص علائم آن در دسترس نیست. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی توصیفی شیوع علائم نورولوژیک در بیماران مبتلا به کرونا ویروس در بیمارستانهای شهرستان اراک انجام شد.
روش کار: در این مطالعه، تمام بیماران بستری مبتلا به کرونا در دو مرکز درمانی شهرستان اراک که حاضر به شرکت در مطالعه بودند، به صورت سرشماری انتخاب شدند. پرسشنامهها شامل دو قسمت اطلاعات دموگرافیک و شیوع و شدت علائم نورولوژیک بود که توسط مصاحبه با بیماران تکمیل شدند.
یافتهها: 208 نفر از بیماران مبتلا با میانگین سنی 14/1 ± 60/5 سال در مطالعه شرکت کردند. از 20 مورد علامت نورولوژیک مورد بررسی فقط دو مورد (گزگز اطراف دهان و فلج اعصاب جمجمه) در بیماران وجود نداشت. بیشترین علائم شایع نورولوژیک در بیماران بستری به ترتیب شامل سردرد (82/5 درصد)، خستگی (81 درصد) و درد عضلانی (74/9 درصد) بود. از طرفی بر اساس مقیاس بصری، بیشترین شدت علائم مربوط به سردرد با میانگین شدت 7/5، خستگی با میانگین شدت 7/03 و ضعف عضلانی با شدت 6/9 به دست آمد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد، شایعترین علائم نورولوژیک در بیماران مبتلا به کرونا شامل سردرد، خستگی و درد عضلانی و شدیدترین علائم نورولوژیک در این بیماران سردرد، خستگی و ضعف عضلانی میباشد. با توجه به یافتههای حاصل از این مطالعه، میتوان از این نتایج در تشخیص بیماران و پیگیری آنها بهره برد.
ابراهیم پیری، امیرعلی جعفرنژاد گرو، سجاد قدیمی خشتمسجدی، عباس قدیمی خشتمسجدی، محمد اسلام زاده،
دوره 28، شماره 3 - ( 5-1404 )
چکیده
مقدمه: یکی از پاسچرهای نامطلوب رایج که فقر حرکتی به واسطه رشد چشمگیر تکنولوژی و رواج استفاده از ابزارها و وسایل ارتباطی برای انسان به ارمغان آورده، افزایش بیش ازحد قوس پشتی (هایپر کایفوزیس) و ناهنجاری سر به جلو میباشد. لذا هدف از پژوهش حاضر، مروری بر اثرات تمرینات توانبخشی در افراد دارای کایفوز و سر به جلو بود.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مروری سیستماتیک بود، جستجوی مقالات به زبان فارسی و لاتین از ابتدای ماه دسامبر سال 2005 تا ابتدای ماه آپریل 2023 بود، که در پایگاههای تخصصی Wos, SID, Magiran, Scopus, ISC, PubMed و Google Scholar انجام گرفت.
یافتهها: تعداد 7 مقاله در حوزه تمرینات توانبخشی بیان کردند، انجام تمرینات اصلاحی سبب بهبود عارضه سر به جلو و کایفوز و همچنین بهبود پاسچر میشود. یکی از مقالات بیان کرد استفاده از بریس سبب کاهش فعالیت الکتریکی عضله ذوزنقه بیماران مبتلا به کایفوز شد که این امر مدت زمان رسیدن به خستگی را افزایش خواهد داد.
نتیجهگیری: مطالعه مروری حاضر نشان داد، انجام پروتکلهای تمرینی سبب بهبود عارضه کایفوز و سر به جلو و همچنین بهبود درد و حفظ پاسچر مناسب در افراد مبتلا میشود.