جستجو در مقالات منتشر شده


25 نتیجه برای زخم

سید محمد علی شریعت زاده، ناصر مهدوی، ملک سلیمانی مهرنجانی، حمیدرضا مؤمنی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

مقدمه: یکی از بهترین مثال‌های ترمیم اپی مورفیک واقعی در پستانداران، جایگزینی مجدد انواع بافت‌های پایه در سوراخ‌های ایجاد شده در لاله‌ی گوش خرگوش است که از طریق تمایز بافت بلاستما ایجاد می‌گردد. هدف اصلی این پژوهش بررسی سرعت و درصد ترمیم سوراخ‌های ایجاد شده با اشکال هندسی متفاوت در لاله گوش خرگوش می‌باشد. روش کار: در این تحقیق با استفاده از انبرهای مخصوصی که به همین منظور ساخته شده بودند سوراخ‌هائی با اشکال هندسی متفاوت (دایره، مربع و مثلث) با مساحت یکسان (50 میلی متر مربع) در نواحی متفاوت لاله گوش (نزدیک سر، میانی و دور از سر) خرگوش ایجاد گردید. بعد از ایجاد سوراخ، به فاصله هر سه روز و به مدت 36 تا 40 روز زخم‌ها مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته و با اندازه‌گیری سطوح ترمیم شده وترمیم نشده، درصد ترمیم زخم محاسبه گردید. نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که سرعت و درصد ترمیم در سوراخ‌های به شکل دایره نسبت به سوراخ‌های به شکل مربع و مثلث به طور معنی‌داری بیشتر بود. علاوه بر آن سورا‌خ‌های ایجاد شده در بخش‌های نزدیک به سر در لاله گوش، سرعت ترمیمی بیشتری را نسبت به سوراخ‌های حاشیه‌ای نشان دادند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، ترمیم زخم‌های لاله گوش خرگوش با شکل هندسی سوراخ ایجاد شده بستگی دارد، به طوری که سرعت و درصد ترمیم در اشکال دایره‌ای شکل بیشتر در حالی که در اشکال زاویه دار کمتر می‌باشد.
جینا خیاط زاده، حسین رفیعی، مجید فرهودی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: اختلالات غضروفی و حرکتی از شایع‌ترین مشکلات جامعه انسانی می‌باشد. حضور ویتامین‌های مختلف از قبیل A و C سرعت ترمیم را افزایش می‌دهد. در این تحقیق از گیاه یونجه با نام علمی مدیکاگوساتیوا که سرشار از ویتامین‌های K و E، C ، A می‌باشد، استفاده گردید و روند ترمیم غضروف لاله گوش خرگوش مورد ارزیابی قرار گرفت. روش کار: در طی یک مطالعه تجربی- آزمایشگاهی برای انجام آزمایش‌ها 6 خرگوش نر نژاد نیوزیلندی به وزن تقریبی 5/2 تا 3 کیلوگرم انتخاب شدند. پس از حذف موهای گوش خرگوش با کرم موبر و بی حسی آن توسط اسپری لیدوکایین 10 درصد، 4 سوراخ به قطر 4 میلی‌متر در موقعیت مدیال هر یک از گوش‌ها ایجاد گردید(جمعاً 48 موضع). سوراخ‌های گوش‌های تست هر روز توسط عصاره یونجه و سوراخ‌های گوش‌های کنترل توسط سرم فیزیولوژی تیمار شدند. مساحت سوراخ‌ها و فاصله‌ دو لبه غضروف در روزهای مختلف اندازه‌گیری شدند. هم‌چنین نمونه‌برداری بافتی برای مشاهدات میکروسکوپی با رنگ توکسیلین- ائوزین (روزهای 50-0) انجام شد. نتایج: ترمیم و بازسازی و سرعت بسته شدن در سوراخ‌های تیمار نسبت به سوراخ‌های کنترل سریع تر بود (004/0p<). هم‌چنین، ضخامت غضروف و تعداد کندروسیت و نیز تراکم فیبروبلاست‌ها در بافت همبند تازه تشکیل شده در نمونه‌های تست نسبت به کنترل زیادتر بود. نتیجه گیری: احتمالا ًعصاره یونجه به علت مقادیر بالای ویتامین‌های A و C باعث تسریع روند ترمیم و بازسازی در غضروف گوش خرگوش گردیده است و لذا امکان استفاده‌های فارماکولوژیک را مطرح می‌نماید.
امین طالبی بزمین ابادی، اشرف محبتی مبارز، ترنگ تقوایی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: در جوامع غربی ژن iceA هلیکوباکتر پیلوری به عنوان یک مارکر ژنتیکی مرتبط با زخم معده گزارش شده است. هدف از این مطالعه، بررسی شیوع ژنوتیپ‌های iceA هلیکوباکتر پیلوری و ارتباط آن با زخم معده در ایران بوده است. مواد و روش‎ها: پژوهش حاضر با روش مشاهده‌ای بر روی 75 نفر بیمار انجام شده است. نمونه‌های بیوپسی بیماران جهت حضور هلیکو باکتر پیلوری با تست اوره آز، ژن glmM و کشت تایید و تغییرات آللیک ژنوتیپ‌های 1iceA و 2iceA نیز با PCR تعیین شدند. یافته‎ها: در این مطالعه دو الل 1iceA و 2iceA در بیماران مبتلا به زخم معده شناسایی شدند. ژنوتیپ 1iceA (64 درصد) فراوانی بالاتری نسبت به از ژنوتیپ 2iceA (3/21 درصد) داشت. سویه‌های 1iceA بیشتر در بیماران دارای زخم معده مشاهده شدند. در این پژوهش هیچ گونه ارتباط معنی‌داری بین ژنوتیپ‌های iceA با عواقب کلینیکی بعد عفونت مشاهده نشد(71/0p=). نتیجه گیری: این مطالعه ارتباط معنی‌دار دو طرفه‌ای را بین ژنوتیپ‌های iceA و وقوع بیماری زخم معده (PUD) را تایید می‌کند. نتایج حاکی از آنست که ژن 1iceA می‌تواند به عنوان یک مارکر قابل اطمینان در پیش‌گویی عواقب کلینیکی عفونت هلیکوباکتر پیلوری مورد استفاده قرار گیرد. لذا تحقیقات بیشتر invitro و invivo برای رسیدن به یک توافق عمومی در این مورد ضروری به نظر می‌رسد.
فریما زاهدی، میترا حیدری نصرابادی، مریم تاج ابادی ابراهیمی، محمد شعبانی، هلیا ابوطالبی،
دوره 14، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه گرایش به استفاده از داروهای سنتی جهت ترمیم زخم‌های پوستی بیشتر شده است. پروبیوتیک‌ها به عنوان میکروارگانیسم‌های گوناگونی تعریف می‌شوند که دارای اثرات مفید در جلوگیری و درمان شرایط پاتولوژیک ویژه هستند. هدف این مطالعه بررسی اثر لاکتوباسیلوس برویس بر ترمیم زخم پوستی می‌باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 22 سویه لاکتوباسیل جدا شده از محصولات لبنی- سنتی ایران از نظر تولید اگزوپلی‌ساکارید با روش فنول سولفوریک بررسی شدند. لاکتوباسیلوس برویس که تولید اگزوپلی‌ساکارید بالایی داشت، انتخاب گردید. زخمی در پشت موش‌های صحرایی نر از نژاد ویستار که شامل گروه‌های تجربی، کنترل و کنترل منفی هستند ایجاد شد. دو گروه‌ کنترل و تجربی به ترتیب تحت درمان موضعی با اوسرین و اوسرین حاوی لاکتوباسیلوس برویس قرار گرفتند اما گروه کنترل منفی درمانی دریافت نکردند. زخم پوستی موش‌ها به ترتیب پس از کشته شدن در روزهای 1، 7 و 21 بررسی شد. جهت آنالیزهای آماری از نرم افزار SPSS نسخه 5/11 استفاده شد. یافته‌ها: درصد بهبودی زخم (53/99 درصد) و التهاب در گروه تجربی در روز بیست و یکم نسبت به گروه‌های کنترل (55/90 درصد) و کنترل منفی (14/91 درصد) دارای اختلاف معنی‌داری بود (001/0p<). تعداد نوتروفیل‌ها در گروه تجربی در فازهای بعدی ترمیم در مقایسه با گروه های کنترل و کنترل منفی کاهش داشت. نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که لاکتوباسیلوس برویس به طور معنی‌داری موجب کاهش التهاب و تسریع روند بهبود زخم در موش های صحرائی می شود. این یافته‌ها می‌تواند در آینده نزدیک مورد استفاده کلینیکی قرار گیرد.
هدایت اله شیرزاد، محمود رفیعیان،
دوره 14، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: استرس به تدریج سیستم ایمنی را تضعیف و بدن را مستعد ابتلا به انواع بیماری ها می کند و ممکن است ترمیم زخم را نیز به تعویق اندازد. در این مطالعه تأثیر استرس های سرما و بی حرکتی بر بهبود زخم در موش های بالب سی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: در این مطالعه مداخله ای، تعداد 30 سر موش بالب سی ماده به‌طور تصادفی در 3 گروه ده تایی به شرح زیر قرار گرفتند. گروه اول روزانه با استرس سرما و گروه دوم با استرس بی‌حرکتی مواجه شدند و گروه سوم (گروه کنترل) بدون مداخله نگه داشته شدند. بهبودی زخم ها در هر گروه هر دو روز یک بار بررسی و با یکدیگر مقایسه شدند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون تی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: میانگین اندازه زخم در گروه موش های تحت استرس در مقایسه با گروه کنترل بیشتر بود (05/0 (p<. کلیه زخم ها در موش های گروه کنترل در روز یازدهم بهبود یافتند ولی در موش های تحت استرس بی حرکتی و سرما تا روز پانزدهم ادامه داشتند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان دهنده تاثیر منفی استرس بر بهبود زخم بوده، لذا توصیه می شود که در کنار توجهات پزشکی سعی شود به فضای روانی بیماران دچار زخم های شدید توجه بیشتری مبذول گردد
مهدی رضائی، حسین هنری، علی محمد زند، lمحمد علی عارف پور ترابی،
دوره 15، شماره 9 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سیاه‎زخم یک بیماری مشترک بین انسان و دام است. عامل ایجاد کننده بیماری، باکتری باسیلوس آنتراسیس می‎باشد که آنتی‎ژن حفاظت‎کننده و ناحیه یک فاکتور کشنده (LFD1) ایمونوژن‎های قوی این باکتری بوده و همواره به عنوان کاندیدای واکسن علیه باسیلوس آنتراسیس در نظر گرفته شده‎اند. هدف این مطالعه بیان و تخلیص LFD1 در باکتری Escherichia coli و تولید آنتی‎بادی پلی‎کلونال علیه آن در موش‎ سوری می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، ژن LFD1 با جایگاه‎های برش آنزیمی BamHI و XhoI با واکنش PCR تکثیر و بعد از جداسازی، در وکتور بیانی pET28a(+) همسانه‎سازی گردید. به منظور بیان ژن، این وکتور به باکتری‎های صلاحیت‎دار E.coli-BL21(DE3)PLysS تراریخت شد. بیان ژن LFD1 تحت القایIPTG انجام و بعد از تخلیص پروتئین با استفاده از کروماتوگرافی تمایلی، آنتی‎ژن حاصل در چهار نوبت به موش‎های سوری تزریق شد. آنتی‎بادی پلی‎کلونال تولید شده در سرم موش‎ها اندازه‎گیری گردید. یافته‎ها: ژن LFD1 کلون شده در وکتور بیانی pET28a(+) به وسیله PCR، هضم آنزیمی و توالی‎یابی تأیید شد. هم‎چنین پروتئین نوترکیب تولید شده به وسیله SDS-PAGE و لکه‎گذاری وسترن تایید گردید. در نهایت آنتی‎بادی پلی‎کلونال تولید شده از سرم موش‎ سوری جدا شده و به وسیله تست الایزا ارزیابی و تأیید گردید. نتیجه‎گیری: با توجه به بیان مناسب، تولید آسان این آنتی‎ژن و تیتر آنتی‎بادی پلی‎کلونال تولید شده علیه آنتی‎ژن LFD1 به دلیل ایمونوژنیسیته آن در موش‎های سوری، می‎توان آن را به عنوان کاندید واکسن علیه سیاه‎زخم در نظر گرفت.
سیده فاطمه موسوی، مهدی رهنما، نسرین حیدریه، مریم تاج آبادی ابراهیمی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: درمان زخم معده با داروهای شیمیایی عوارض جانبی زیادی دارد. باکتری‌های اسید لاکتیک از گروه‌های اصلی پروبیوتیک‌ها هستند. هدف این مطالعه، بررسی اثر ترمیمی لاکتو باسیلوس پنتوسوس بر ترمیم زخم معده حاصل از اسید استیکمی می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی از 45 موش نر نژاد ویستار که به سه گروه تجربی، کنترل 1 و کنترل 2 تقسیم شده استفاده گردید. موش‌ها پس از یک روز گرسنگی، تحت عمل جراحی قرار گرفته و زخم معده توسط اسید استیک ایجاد شد. روز بعد از جراحی گروه‌های تجربی به ترتیب با 1010 کلونی باکتری به صورت محلول در یک میلی‌لیتر شیر استریلیزه در هر روز، یک میلی‌لیتر شیر استریلیزه و یک میلی‌لیتر نرمال سالین، از طریق گاواژ، تا زمان تشریح تیمار شدند. موش‌ها را در روزهای 1، 4، 7،10 و 14 پس از ایجاد زخم معده کشته و ابعاد زخم محاسبه و سپس میزان اثر باکتری بر ترمیم زخم معده در هر موش تعیین گردید.

یافته‌ها: تیمار سویه لاکتو باسیلوس پنتوسوس موجب کاهش معنی‌دار ابعاد زخم بین گروه‌های تجربی و شاهد شد. افزایش معنی‌دار در تعداد نوتروفیل، ماکروفاژ، فیبروبلاست و کاهش معنی‌دار تعداد نوتروفیل، ماکروفاژ و افزایش تعداد فیبروبلاست در گروه تجربی نسبت به گروه‌های کنترل و کاهش معنی‌دار تعداد نوتروفیل‌ها، ماکروفاژها و فیبروبلاست‌ها در گروه تجربی مشاهده گردید.

نتیجه‌گیری: لاکتو باسیلوس پنتوسوس دارای اثر ترمیمی بر زخم معده ناشی از اسید استیک می‌باشد.


معصومه حیدری باطنی، شعبانعلی علیزاده، اکبر هاشمی طیر، امیر الماسی حشیانی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: چسب پلاکتی، فرآورده مشتق از پلاسمای انسانی است که غنی از فاکتورهای رشد پلاکتی و فیبرینوژن می‎باشد و دارای خاصیت هموستاتیک و ترمیمی می‎باشد. در این مطالعه تاثیر چسب فیبرینی غنی از فاکتورهای رشد پلاکتی در ترمیم زخم‎های سوختگی بررسی می‎شود.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 50 بیمار دچار سوختگی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 25 تایی شامل گروه مداخله (تحت درمان با چسب پلاکتی اتولوگ) و کنترل (تحت درمان روتین) قرار گرفتند. هر دو گروه در مدت درمان آنتی‎بیوتیک دریافت نمودند. بیماران به مدت یک ماه ارزیابی شدند. اساس پاسخ به درمان، تشکیل بافت گرانولاسیون قابل مشاهده و یا اپیتلیزاسیون بود. تجزیه و تحلیل داده‎ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 16 و آزمون‎های آماری فیشر، من ویتنی و آزمون تی انجام شد.

یافته‎ها: میانگین زمان لازم برای بهبودی کامل در دو گروه کنترل و مداخله تفاوت آماری معنی‎داری داشت(001/0=p). زمان لازم برای بهبودی 100 درصد در گروه درمان 2/2±5/11 و در گروه کنترل 5/3±2/16 روز بود(001/0=p). سرعت ترمیم زخم در گروه مداخله4/1 برابر گروه کنترل بود.

نتیجه‎گیری: چسب پلاکتی اتولوگ می‎تواند به عنوان یک رویکرد درمانی جدید در ترمیم زخم‎های سوختگی به کار رود. با استفاده از این فرآورده می‎توان انتظار داشت زخم‎های سوختگی با سرعت بیشتری ترمیم شوند.


سعید بابائی، رضا طالبی، محمدرضا دارابی، محمود رضا نخعی، محمد بیات، پروین دخت بیات، مریم باعزم،
دوره 16، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: پنتوکسی فیلین یک مشتق گزانتینی است که سبب کاهش ویسکوزیته خون، بهبود جریان خون محیطی و افزایش اکسیژن رسانی به بافتها می گردد. در این مطالعه با توجه به خواص ویژه این دارو و علیرغم مشخص نبودن مکانیسم دقیق اثر آن به بررسی اثر پنتوکسیفیلین بر شاخص های بیو مکانیک پوست در فاز حاد ترمیم زخم پوستی موش صحرایی پرداخته شده است.

مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی 14سر موش نر بالغ نژاد ویستار به دو گروه تجربی،7 سر، دریافت کننده پنتوکسیفیلین به میزان 100میلی گرم بر کیلو گرم در روز و کنترل،7 سر، دریافت کننده آب مقطر به صورت داخل صفاقی، تقسیم شد. برش پوستی به طول 20 میلیمتر با الگوی یکسان در ناحیه پشت رتها ایجاد شد، پس از 15 روز نوارهای پوستی حاوی زخم جدا شده و برای سنجش شاخص های بیومکانیکی(نیروی کار انجام شدهW up to Fmax-Nm و استرس حد اکثر Rm-N/mm2 ) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصله به کمک نرم افزار SPSS و تست های (K-S, Levens, Student sample T-Test) مورد آنالیز قرار گرفت.

یافته ها: بر طبق یافته های آزمایش بیومکانیک تجویز پنتوکسیفیلین سبب بهبود شاخص های بیومکانیکی پوست پس از گذشت 15 روز از تجویز دارو شد. اختلاف بین شاخص های بیومکانیکی پوست بین زیر گروههای تجربی و کنترل معنی دار بود(p<0.05).

نتیجه گیری: پنتوکسیفیلین سبب بهبود شاخص های بیو مکانیکی و تسریع التیام زخم پوستی گروه های تجربی شده است.


محمد جواد قربانی، زیور صالحی، الهام قربانی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: گزارشاتی نشان دهنده نقش حفاظتی القا پروتئین شوک حرارتی ( HSP70 ) در سلول­های اپی تلیال معده وجود دارد. ژن HSP70-2 در منطقه ژنی MHC کلاس III ، در بازوی کوتاه کروموزوم شماره 6 قرار دارند. ژن HSP70-2 یک pst1 site دارد که با توجه به ترانزیشن A به G که در ناحیه 1267 این ژن رخ می­دهد، ژنوتیپ­های متفاوتی حاصل می­کند که مشخص گردیده با سطوح مختلف بیان mRNA ژن HSP70 در ارتباط است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر پلی­مورفیسم G/A 1267 ژن HSP70-2 در خطر ابتلا به بیماری زخم پپتیک می­باشد.

  مواد و روش­ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی، 100 بیمار مراجعه کننده به بخش اندوسکوپی بیمارستان حافظ شهر شیراز صورت گرفت. همه نمونه ­ ها تحت گاستروسکوپی فوقانی قرار گرفتند. DNA ژنومی از بیوپسی بافت معده استخراج شد. ژنوتیپ در گروه بیمار و کنترل به وسیله PCR-RFLP تشخیص داده شد.

  یافته­ها: توزیع ژنوتیپی ژن HSP70-2 در گروه شاهد برابر بود با 20 ( AA ) 40 درصد ، 26 ( AG ) 52 درصد و 4( GG ) 8 درصد و برای گروه بیمار برابر بود با 5 ( AA ) 10 درصد ، 44 ( AG ) 88 درصد و 1 ( GG ) 2 درصد . نتایج نشان داد که پلی­مورفیسم 1267G/A ژن HSP70-2 با زخم معده در ارتباط است.

  نتیجه­گیری: آنالیز داده­ها مشخص نمود که ژنوتیپ AG سبب افزایش 76/6 برابری در بروز بیماری می­گردد (0006/0 = p ، 2/20-26/2 = CI 95%، 76/6 = OR ).


سعید بابائی، محمد رضا دارابی، محمد بیات، محمود رضا نخعی، پرویندخت بیات، مریم با عزم، مینا قدمیان، سهیلا بناصادق،
دوره 17، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: مبتلایان به دیابت تا سال 2030 به 439 میلیون نفر افزایش می‌یابند که 15 درصد این بیماران از بیماری زخم مزمن پا رنج می‌برند. تحقیقات روز افزون بیان‌گر اثرات مثبت پنتوکسیفیلین بر روند بهبود زخم‌های پوستی است. پنتوکسی فیلین یک مشتق گزانتینی است که سبب تعدیل و یا مهار عملکرد فاکتورهای التهابی، کاهش ویسکوزیته خون، بهبود جریان خون محیطی و افزایش اکسیژن رسانی به بافت‌ها می‌گردد. در این مطالعه اثر پنتوکسیفیلین بر شاخص‌های بیو مکانیک پوست در فاز حاد زخم پوستی موش صحرایی دیابتی مورد توجه قرار گرفته است.

مواد و روش‌ها: مطالعه اخیر از نوع تجربی- مداخله‌ای بوده و طی آن چهارده سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به گروه تجربی (7 سر) دریافت کننده پنتوکسیفیلین داخل صفاقی و کنترل (7 سر) دریافت کننده آب مقطر تقسیم شد. بیماری دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین در موش‌های هر دو گروه ایجاد شد، سپس برش پوستی به طول 20 میلی‌متر با الگوی یکسان در ناحیه پشت موش‌ها ایجاد شد. پس از 15 روز نوارهای پوستی حاوی زخم جدا شده و برای سنجش شاخص‌های بیومکانیک (نیروی کار انجام شده و استرس حد اکثر) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصله به کمک نرم افزارSPSS نسخه 19 مورد آنالیز قرار گرفت.

یافته‌ها: تجویز پنتوکسیفیلین سبب بهبود شاخص‌های بیومکانیک پوست پس از گذشت 15 روز از زمان ایجاد زخم پوستی شد و اختلاف بین شاخص‌ها در گروه‌های تجربی و کنترل معنی دار بود(05/0p<).

نتیجه گیری: پنتوکسیفیلین سبب تسریع التیام زخم پوستی و بهبود استحکام کششی پوست در موش‌های دیابتی گروه تجربی شده است.


اعظم ملک حسینی، ژیلا عابد سعیدی، شعبانعلی علیزاده، سید محمد کاظم نائینی،
دوره 17، شماره 12 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: نوع پانسمان مورد استفاده تأثیر به سزایی در میزان درد هنگام تعویض پانسمان بیماران دارد. به همین دلیل این مطالعه به منظور مقایسۀ اثر پانسمان اکتی کوت و پانسمان معمول بردرد بیماران سوخته هنگام تعویض پانسمان انجام شد.

مواد و روش‌ها: این کارآزمایی بالینی بر روی 64 نفر دارای زخم سوختگی درجه دو و سه در بیمارستان ولی‌عصر(عج) اراک انجام گردید. بیماران به روش تصادفی ساده در دو گرود آزمایش(دریافت کننده اکتی‌کوت) و کنترل (دریافت کننده کرم سیلورسولفادیازین 1 درصد) به مدت 15 روز قرارگرفتند. درد بیماران هنگام تعویض پانسمان با استفاده از ابزار ارزیابی درد درجه‌دار عددی در روز اول، هفتم و پانزدهم مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری، کای دو، من ویتنی و آزمون آماری تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان داد بین دو گروه از نظر شدت درد پایه تفاوت معنی‌دار آماری وجود نداشت(20/0p=). شدت درد در گروه آزمایش با گروه کنترل در روز هفتم و پانزدهم تفاوت معنی‌دار آماری داشت(001/0p<) به طوری که گروه آزمایش، درد کمتری تجربه نمودند.

نتیجه‌گیری: پانسمان اکتی کوت در بیماران سوختگی روشی ساده و عملی است که با توجه به نتایج تحقیق حاضر از نظر کاهش میزان درد موقع تعویض پانسمان، نسبت به روش متداول ارجح است.


راضیه خیرجو، محمد حسن حیدری، محمد بیات، معصومه رجبی بذل، رسول گنجی، عباس پیریایی،
دوره 18، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: التیام زخم فرآیند پیچیده‌ای است که در بیماران دیابتی به خاطر عوامل مختلفی مختل شده است. تاکنون، تاثیر مثبت ترشحات سلول‌های بنیادی مزانشیمی در فرآیند ترمیم زخم گزارش شده است. ما در این مطالعه تاثیر ترشحات سلول‌های بنیادی مزانشیمی انسان را بر بیان فاکتورهای موثر در ترمیم زخم بررسی کردیم. مواد و روش ها: 27 سر موش صحرایی به 5 گروه سالم بدون زخم، کنترل سالم، کنترل دیابتی، دیابتی پلاسبو و دیابتی تجربی تقسیم شدند و برای القاء دیابت، از آلوکسان استفاده شد. در ناحیه پشت موش‌ها یک زخم ایجاد گردید. سپس از سلول‌های بنیادی مزانشیمی، محیط کشت بهینه تهیه شد. موش‌های گروه دیابتی تجربی 200 میکرولیتر محیط کشت بهینه را به صورت تزریق داخل وریدی دریافت نمودند. چهار و هفت روز پس از ایجاد زخم، از زخم‌ها نمونه برداری شد و بیان فاکتورهای KGF و TGF-&beta1 به وسیله‌ی تکنیک RT-PCR مورد بررسی قرار گرفت.

 یافته‌ها: در گروه دیابتی تجربی بیان ژن KGF در روزهای چهارم و هفتم، نسبت به گروه کنترل دیابتی افزایش غیر معنی‌دار یافته بود. در حالی که بیان ژن TGF-&beta1 در گروه دیابتی تجربی نسبت به گروه کنترل دیابتی در روز چهارم افزایش معنی‌دار  (P<0/05) و در روز هفتم افزایش غیر معنی‌دار یافته بود.

 نتیجه گیری: به نظر می‌رسد استفاده از محیط کشت بهینه مشتق از سلول‌های بنیادی مزانشیمی انسان، تاثیر مثبتی بر بیان فاکتورهای تروفیک و التهابی درگیر در ترمیم زخم پوستی دیابتی داشته باشد.


حکیمه کوه پیما، ایران گودرزی، محمود اله دادی سلمانی، کتانه ابراری، تقی لشکربلوکی،
دوره 18، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: کورتیکواستروئیدها مثل دگزامتازون در درمان بیماریهای التهابی غیر اختصاصی کاربرد بسیار دارند. با این وجود، این داروها به علت اثرات کاتابولیکی در پوست منجر به تاخیر در ترمیم زخم میشوند. از این رو، هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر کوئرستین بر تأخیر ترمیم زخم در موشهای تیمار شده با دگزامتازون میباشد.

مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار استفاده شدند. پس از ایجاد زخمهای برشی به فاصله 5/1 سانتی‌متر از ستون مهره و به طول 30 میلی‌‌متر، حیوانات به مدت 21 روز تحت تیمار با دگزامتازون (17/0میلی‌گرم بر کیلوگرم)، کوئرستین (50 میلی‌گرم بر کیلوگرم) و یا هر دو قرار گرفتند. مراحل بهبودی زخم با اندازهگیری درصد بهبودی، طول زخم، مدت بهبودی و مقاومت زخم در برابر کشش ارزیابی گردید.

یافتهها: نتایج نشان داد که مدت ترمیم زخم در موشهای تیمار شده با دگزامتازون در مقایسه با گروه کنترل به طور معنیداری افزایش یافته است. در مقابل، سرعت بهبودی و قدرت کشش پوست در موشهای تیمارشده با دگزامتازون که کوئرستین دریافت کردند بیشتر بود. به علاوه، مدت ترمیم زخم در گروه تیمار شده با دگزامتازون که کوئرستین دریافت کردند کمتر از گروه دگزامتازون بود.

نتیجهگیری: این مطالعه شواهدی را دال بر تأیید کاربرد کوئرستین در تسریع ترمیم زخم در حیوانات تیمار شده با دگزامتازون ارائه میکند. با این وجود، تحقیقات بیشتری جهت تعیین مکانیسم اثر کوئرستین در تسریع ترمیم زخم مورد نیاز میباشد.


مریم پناهی، سیامک راکعی اصفهانی، محمود امینی، بهمن صادقی سده،
دوره 18، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: با وجود پیشرفت در تکنیک های جراحی و شیوه‌های کنترل خطر در سال‌های اخیر، باز شدن زخم به دنبال لاپاراتومی شکم هم چنان از شیوع بالایی برخوردار است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان تاثیر بخیه فشاری در باز شدن زخم لاپاراتومی اورژانس شکم می‌باشد.

مواد و روشها: در این مطالعه کار آزمایی بالینی تصادفی، تعداد 160 بیمار کاندید لاپاراتومی اورژانس به دلیل پریتونیت یا تروما وارد مطالعه شدند. نیمی از بیماران به صورت تصادفی تحت بخیه فشاری و نیمی دیگر نیز تحت بخیه معمولی قرار گرفتند. در پایان، میزان باز شدن زخم جراحی بیماران و میزان عوارض بررسی گردید.

یافتهها: در گروه بخیه فشاری 3 نفر (7/3 درصد) و در گروه شاهد 11 نفر (7/13 درصد) دچار بازشدگی زخم شدند که اختلاف معنی‌داری بین دو گروه وجود داشت(025/0p=). بر اساس تست آماری رگرسیون لجستیک چند متغیره نیز مشخص گردید که باز شدن زخم با وضعیت همودینامیک، نوع تروما و نوع آسیب وارده به اعضاء داخل شکمی و جنس مرتبط می‌باشد. بروز باز شدن زخم، وضعیت همودینامیک اولیه ناپایدار، ترومای نافذ شکمی و آسیب به روده‌ها در جنس مذکر بالاتر بود.

نتیجهگیری: به طور کلی، به نظر می‌رسد استفاده پیش‌گیرانه از بخیه فشاری در بیماران دارای فاکتورهای خطرمتعدد از نظر باز شدن زخم پس از عمل می‌تواند مفید باشد.


یعقوب مودب، سمیه بنیادی،
دوره 18، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: خون‌ریزی گوارشی فوقانی یک وضعیت پزشکی اورژانس و شایع محسوب می‌شود. ارزیابی به موقع بیماران و تعیین ریسک بسیار مهم می‌باشد. یکی از روش‌های تعیین ریسک خون‌ریزی، امتیازRockall  می‌باشد. هدف از این مطالعه، تعیین حساسیت و ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی سیستم امتیازدهی Rockall طی یک پی‌گیری 3 ماهه در بیماران مبتلا به خون‌ریزی گوارشی فوقانی بود.

مواد و روشها: 340 بیمار مبتلا به خون‌ریزی حاد گوارشی فوقانی بستری در بیمارستان امام رضا شهر تبریز، از آذر 1392 تا شهریور 1393 وارد مطالعه شدند. امتیاز بالینی و کامل Rockall ، حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی امتیازRockall  برای تمام بیماران تعیین شد. بیماران طی مدت 3 ماه از نظر عوارض و مرگ و میر پی‌گیری شدند.

یافته‌ها: 204 مرد و 136 زن وارد مطالعه شدند. از میان آن‌ها، 6/15 درصد امتیاز Rockall بالینی کمتر از 3 و 4/84 درصد امتیاز بیشتر از 3 داشتند. از نظر Rockall اندوسکوپیک، 6/15 درصد امتیاز کمتر از 3، 8/66 درصد امتیاز 3 تا 8 و 6/17 درصد امتیاز بیشتر از 8 داشتند. طی یک پی‌گیری 3 ماهه، در گروه کم خطر، 5/92 درصد خون‌ریزی مجدد نداشتند. 8/3 درصد یک بار عود، 9/1 درصد دو بار عود و 9/1 درصد سه بار عود خون‌ریزی داشتند. در گروه با خطر متوسط، 1/92 درصد عود نداشتند و 9/7 درصد یک نوبت دچار عود شدند. عود دوم رویت نشد. در گروه پرخطر 9/90 درصد عود نداشتند و 1/9 درصد یک بار دچار عود شدند(4/0=p). در گروه کم خطر مرگ رویت نشد. درگروه خطر متوسط 7/8 درصد و در گروه پر خطر 7/22 درصد دچار مرگ شدند(001/0p<). حساسیت آزمون 1/11 درصد و ویژگی آن 1/81 درصد محاسبه شد. ارزش اخباری مثبت 5 درصد و ارزش اخباری منفی 4/91 درصد بود.

نتیجه‌گیری: با توجه به 8/81 درصد ویژگی و 4/91 درصد ارزش اخباری منفی امتیازRockall  ، می‌توانیم اطمینان داشته باشیم که بیمار بعد از ترخیص دچار عوارض ناشی از خون‌ریزی مجدد نمی شود. با توجه به حساسیت پایین، این تست برای غیر محتمل پنداشتن بیماری مفید نیست.


محمود بحرالعلوم طباطبایی، محمد میرجلیلی، فاطمه یزدیان، سید حسین حکمتی مقدم،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی ویژگی‌های کاربردی زخم پوش‌های بارگذاری شده با نانو لیپوزوم حاوی اسانس زنیان با اثرات ضدمیکروبی مناسب و سمیت سلولی اندک انجام شد.
مواد و روشها: فرمولاسیون‌های لیپوزومی اسانس زنیان حاوی DSPE- PEG، Cholesterol، Span60 و SPC80 که به روش فیلم لایه ‌نازک تهیه‌شده، با روشهای رمق کشی و اسپری به‌منظور تولید زخم پوش پوستی، روی پارچهی پنبهای پوشش داده شد. علاوه بر بررسی میزان انتقال به سلول در محیط برونتن و هم‌چنین کمترین غلظت مهاری، آزمونهای نساجی و آزمون ضدمیکروبی و هم‌چنین رهایش 96 ساعته اسانس در زخم پوش انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش، تمامی اصول اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
یافته‌ها: درصد بارگذاری دارو در فرمولاسیون لیپوزومی بالای 85 درصد بود. کوچک بودن شاخص پراکندگی (02/0= PDI) در فرم پگیله شده‌ی فرمولاسیون، نشاندهندهی پراکندگی مطلوب ذرات است که عدم تجمع دارو را در کاربرد پوستی به دنبال دارد. آزمون میکروبی زخم پوش بر اساس استاندارد AATCC عدم رشد باکتری به‌ویژه اشریشیا کلی را در حضور زخم پوش نشان داد. آزمون­های نساجی نیز نشان از خواص قابل‌قبول زخم پوش تولیدی دارد.
نتیجه‌گیری: درمجموع، این زخم پوش توانست نتایج قابل‌قبولی در از بین بردن دو باکتری‌ انتخابی عامل زخمهای عفونی نشان دهد.
 

محمد صادق مسچی، شیدا سوداگر، فرهاد جمهری، مرجان حسین زاده تقوایی، مژگان فروتن،
دوره 23، شماره 6 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران با علائم اختلالات و زخم‌های دستگاه گوارش تعداد زیادی از مراجعین به کلینیک‌های عمومی و داخلی را تشکیل می‌دهند و مطالعات اولیه زخم معده، نقش عوامل روان‌شناختی را در تولید زخم معده مستعد نشان داده‌اند. هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر شدت درد و سبک‌های مقابله با استرس بیمارن مبتلا به زخم معده بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مداخله‌ای با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه بیماران مبتلا به زخم معده مراجعه‌کننده به مراکز درمانی دولتی شهر تهران در زمستان 1397 بود. از بین افراد داوطلب شرکت در پژوهش، سی نفر از بیماران مبتلا به زخم معده به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به ‌صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل (هر گروه پانزده نفر) قرار گرفتند. ابزارهای سنجش شامل پرسش‌نامه شدت درد مک‌گیل (2000) و سبک‌های مقابله اندلر و پارکر (1990) بود. آزمودنی‌های گروه آزمایش در هشت جلسه 90‌دقیقه‌ای درمان شناختی رفتاری شرکت کردند. آزمودنی‌های گروه کنترل در این مدت درمان روان‌شناختی دریافت نکردند. برای تحلیل داده‌ها، از روش تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه‌گیری مکرر و آزمون‌های تعقیبی استفاده شد. 
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با شناسه IR.IAU.K.REC.1397.85 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج رسیده است.
یافته ها نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری منجر به افزایش سبک مقابله مسئله‌مداری (01/0>‌P) و کاهش سبک‌های مقابله هیجان‌مدار (01/0>P) و اجتنابی (01/0>P) شد. همچنین میانگین نمرات شدت درد در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت (01/0>P).
نتیجه گیری: می‌توان نتیجه گرفت درمان شناختی رفتاری بر شدت درد و سبک‌های مقابله با استرس در بیمارن مبتلا به زخم معده مؤثر بود
محمد حدادی، داود موحد زاده، الهه جاقوری، حمید رباط سرپوشی،
دوره 24، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از مکمل‌ها و ویتامین‌های موضعی جهت تسریع بهبود در زخم‌های سوختگی مکرراً اتفاق افتاده است. این پژوهش با به‌کارگیری ویتامین ث موضعی بر زخم‌های سوختگی تأثیر این محلول را بررسی کرده است.
مواد و روش ها: این پژوهش با مشارکت سی بیمار دچار سوختگی درجه دو در یک اندام وسیع یا دو اندام با سوختگی مشابه انجام شد. زخم‌های بیماران به طور تصادفی به گروه‌های آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در ناحیه آزمایش محلول ویتامین ث علاوه بر پماد سیلورسولفادیازین استعمال شد و در ناحیه کنترل به طور روتین تنها پماد سیلورسولفادیازین استفاده شد. زخم‌ها در روزهای اول، سوم، هفتم و چهاردهم توسط چک لیست بیتز جنسن بررسی و به آنها امتیاز داده شد. پس از جمع‌آوری اطلاعات، داده‌ها با نرم‌افزار SPSS نسخه 16 و آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه‌گیری‌های مکرر تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کسب اجازه از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد (Code: IR.MEDSAB.REC.1394.60).
یافته ها: از تعداد سی بیمار بستری در بخش، هشت نفر مرد و دوازده نفر خانم بودند. میانگین سنی آنها 11/90±43/03 و شاخص توده بدنی بیماران 4/08±27/‌82 بود. نتایج آزمون تحلیل واریانس اندازه‌های تکراری نشان داد. میانگین نمره نهایی زخم بین دو نوع درمان از نظر آماری معنادار است (0/047=‌P). به عبارتی میزان بهبود زخم در دو گروه تفاوت معنا‌داری دارد و ویتامین C موضعی تأثیر معنا‌داری بر بهبود زخم داشته است. میانگین نمره نهایی زخم در دو گروه آزمایش و کنترل، در روزهای یکم و سوم تقریباً برابر بوده و در این زمان وضعیت زخم در دو گروه تفاوتی نداشته است، اما از روز سوم بهبود زخم در گروه آزمایش افزایش یافته و در روز چهاردهم به حداکثر رسیده است که نشان می‌دهد سرعت بهبود در گروه دریافت‌کننده ویتانین ث افزایش یافته است.
نتیجه گیری: سرعت بهبودی زخم در گروه دریافت کننده ویتانین ث افزایش یافته است.
سارا درخشان، فاطمه گنجه، کورش رضایی، الهه نوروزی،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده

مقدمه: زخم پای دیابتی، یکی از شایع‌ترین علل بستری شدن در بیمارستان در افراد مبتلا به دیابت می‌‌باشد؛ این در حالی است که از عمده‌ترین منابع اضطراب بیماران در زمان ترخیص از بیمارستان است. هدف از این مطالعه، تعیین تأثیر پروتکل ترخیص اسمارت بر اضطراب بیماران زخم پای دیابتی می‌باشد.
روش کار: در مطالعه نیمه تجربی حاضر، تعداد50 بیمار مبتلا به زخم پای دیابتی، بر اساس معیارهای ورود  به صورت تصادفی در دو گروه شاهد (25 نفر) و آزمون (25 نفر) قرار گرفتند. در گروه مداخله، پروتکل ترخیص اسمارت از روز پذیرش و بستری تا روز ترخیص از بیمارستان اجرا شد. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسش‌نامه اطلاعات دموگرافیک و پرسش‌نامه Spielberger برگر برای تعیین اضطراب بیماران استفاده شد. داده‌ها در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: بر اساس یافته‌های به دست آمده، میانگین اضطراب بیماران زخم پای دیابتی در دو گروه قبل از اجرای مداخله تفاوت آماری معنی‌داری نداشت در حالی که بعد از مداخله، میانگین نمره اضطراب در دو گروه با یکدیگر اختلاف معنی‌دار آماری را نشان داد (0/0001 = P).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، اینطور به نظر می‌رسد که پروتکل ترخیص اسمارت بر کاهش اضطراب بیماران زخم پای دیابتی مؤثر بوده است؛ لذا توصیه می‌شود بسترسازی لازم توسط مسئولین و مدیران پرستاری برای اجرای این پروتکل صورت پذیرد.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb