49 نتیجه برای کیفیت
علی اصغر فرازی، معصومه صوفیان، منصوره جباری اصل،
دوره 17، شماره 3 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت حفظ کارکرد افراد و افزایش کیفیت زندگی بیماران مسلول ضروری میباشد. پژوهش حاضر با هدف به کار گیری درمان کمکی ان-استیل سیستئین برای بهبود کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سل انجام گرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی دو سو کور بوده که بر روی 88 نفر از بیماران با سن بالای 50 سال در استان مرکزی طی مدت 15 ماه که کاندید شروع درمان ضد سل بودند انجام شد. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه فرم کوتاه کیفیت زندگی(12-SF) بود. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS و به کارگیری آزمونهای تی، کای اسکوئر، من ویتنی و آنووا و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنیداری نیز کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: این مطالعه نشان میدهد دو گروه قبل از مداخله از نظر ویژگیهای مختلف تفاوت معنیداری نداشتند ولی از نظر کیفیت زندگی در پایان ماه اول گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد از نظر نمره خرده مقیاس جسمی(0068/0=p) و نمره خرده مقیاس روانی(0284/0=p) و نمره کل کیفیت زندگی(0112/0=p) از وضعیت بهتری برخوردار بودند. همچنین بررسی ما نشان داد بین متغیرهای سن(0331/0=p)، مدت ابتلا به بیماری(0416/0=p)، میانگین CRP(0234/0=p) و نوع سل(0372/0=p) با نمره کل کیفیت زندگی در پایان ماه اول در گروه مداخله ارتباط معنیدار وجود دارد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این تحقیق میتوان امیدوار بود با استفاده از تلفیق درمان کمکی ان استیل سیستئین با درمانهای استاندارد سل موجب بهبود کیفیت زندگی و افزایش امید زندگی بیماران شد.
سلام وطن دوست، نورالدین محمدی، منصوره فراهانی، عباس مهران،
دوره 17، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماران دارای تراکئوستومی به علت تغییرات و محدودیتهای ایجاد شده کیفیت زندگی آنها پایین میآید که شاید با آموزش مناسب بتوان علاوه بر بهبود کیفیت زندگی این بیماران، رضایتمندی آنها از آموزش ارائه شده را نیز افزایش داد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر فیلم آموزشی بر کیفیت زندگی و رضایتمندی بیماران تراکئوستومی میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه نیمه تجربی بر روی 80 بیمار دارای تراکئوستومی در بیمارستانهای امیر علم و امام خمینی شهر تهران در سال 1392 انجام شده است. بیماران با روش نمونهگیری تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله تخصیص داده شدند. در حین ترخیص پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، کیفیت زندگی (36-SF) و رضایتمندی (VAS) را تکمیل نمودند. سپس به گروه مداخله علاوه بر دریافت آموزشهای معمول از پرسنل بیمارستان یک عدد سی دی آموزشی جهت استفاده در منزل داده شد. بعد از دو ماه مجددا کیفیت زندگی و رضایتمندی دو گروه مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: تحلیلهای آماری نشان داد، میانگین کلی کیفیت زندگی بعد از مداخله تفاوت آماری معنیدار بود(003/0p=). همچنین کیفیت زندگی در گروه مداخله دو ماه بعد از ترخیص در ابعاد محدودیت نقش به علت مشکلات عاطفی، وضعیت عاطفی، عملکرد اجتماعی، انرژی، سلامت عمومی و درد افزایش یافته بود. میانگین رضایتمندی از آموزش بعد از مداخله در دو گروه دارای تفاوت آماری معنیدار بود(001/0p<).
نتیجهگیری: استفاده از فیلم آموزشی علاوه بر آموزشهای معمول میتواند باعث ارتقای کیفیت زندگی و افزایش رضایتمندی بیماران تراکئوستومیشود.
مهری جمیلیان، حمیدرضا جمیلیان،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال خواب حدود 40 درصد زنان یائسه را درگیر نموده و برکیفیت زندگی ایشان موثر است. انواع داروها جهت درمان اختلال خواب مورد استفاده قرار گرفته است. مطالعاتی از اثربخشی گاباپنتین در کنترل علائم وازوموتور و اختلال خواب زنان یائسه وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر گاباپنتین در بهبود کیفیت زندگی و خواب زنان یائسه میباشد.
مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی دوسوکور، 90 زن یائسه مبتلا به اختلال خواب به صورت تصادفی به مدت 12 هفته در دوگروه مورد (گاباپنتین 300 میلیگرم دوبار در روز) و شاهد قرار گرفتند. پرسشنامه کیفیت زندگی SF36 و کیفیت خواب پیتزبرگ قبل و بعد از مداخله در بیماران بررسی و مقایسه شد.
یافتهها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه در گروه مورد 14/3±7/52 و در گروه شاهد 68/3±4/53 سال بود. نمره کیفیت خواب و کیفیت زندگی بیماران و متغیرهای دموگرافیک ایشان قبل از مداخله بین دو گروه تفاوت آماری معنیداری نداشت(05/0<p)، ولی بعد از مداخله در گروه گاباپنتین به صورت معنیداری بهتر از گروه شاهد بود (0001/0=p).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر به نظر میرسد تجویز 300 میلیگرم گاباپنتین دوبار در روز برای 12 هفته سبب بهبود کیفیت زندگی وخواب زنان یائسه میشود.
ابوالفضل مظفری، لطیف معینی، سیامک محبی، فخرالدین حجازی، مریم مروی، وحید علومی دوران، اعظم سادات ناظری،
دوره 18، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری قلبی از شایعترین علل مرگ و میر در دنیا و از علل مهم کاهش فعالیت فیزیکی و انجام کارهای روزانه است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر بازتوانی بر ابعاد کیفیت زندگی بیماران قلبی به دنبال آنژیوپلاستی عروق کرونر میباشد.
مواد و روشها: این پژوهش به صورت کارآزمایی بالینی در بخش بازتوانی بر روی 96 بیمار قلبی شهر قم که آنژیوپلاستی عروق کرونر انجام دادند صورت گرفت. نیمی از این تعداد در گروه آزمون و بقیه در گروه کنترل قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه کیفیت زندگی از کلیه بیماران، قبل و بعد از بازتوانی، در گروه مورد و شاهد گرفته شد. دادهها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 18 و از طریق شاخصهای آمار مرکزی و نیز توزیع فروانی و همچنین آزمونهای تی مستقل، تی مزدوج و نیز کای مربع در سطح معنی داری 05/0>p تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: از مجموع 96 بیمار، میانگین سنی آنان در گروه آزمون 09/9±21/57 سال و در گروه کنترل 89/10±03/57 سال بود و در مجموع 8/70 درصد بیماران مرد و بقیه زن بودند. ارتباط معنیداری بین بازتوانی قلبی و کیفیت زندگی و زیر مجموعههای آن به جز عملکرد جسمی مشاهده گردید (p<0/001). همچنین میانگین اختلاف نمرات کیفیت زندگی و شش مورد از هشت زیر مجموعه کیفیت زندگی میان گروه کنترل و آزمون در قبل و بعد از بازتوانی معنیدار بود.
نتیجهگیری: به نظر میرسد بازتوانی قلبی بعد از عمل آنژیوپلاستی عروق کرونر در افزایش کیفیت زندگی بیماران نقش دارد.
احسان کسرائی، محمد رفیعی، سعید موسوی پور،
دوره 18، شماره 11 - ( 11-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه سلامت شغلی پرستاران در نظام سلامت کشور از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اضطراب مرگ، کیفیت خواب و رضایت شغلی پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهر اراک در سال 93-1392 صورت پذیرفت.
مواد و روشها: روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و مقطعی بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران شاغل در بیمارستانهای دولتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اراک و نمونه آماری بر طبق روش تصادفی ساده شامل 309 پرستار بود. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامههای رضایت شغلی هرزبرگ، کیفیت خواب پیترزبورگ و مقیاس اضطراب مرگ بود. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: رابطهی معنیداری بین رضایت شغلی با کیفیت خواب پرستاران یافت شد، اما بین رضایت شغلی و کیفیت خواب با اضطراب مرگ پرستاران رابطه معنیداری وجود نداشت. همچنین تفاوت معنیداری بین بخشهای مختلف از لحاظ رضایت شغلی و اضطراب مرگ وجود داشت، هرچند این تفاوت از بعد کیفیت خواب معنیدار نبود. به علاوه، تنها رضایت شغلی در گروه با احتمال شرایط کار دشوار تر معنیدار بود.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش به نظر میرسد توجه به کیفیت خواب به منظور بهبود میزان رضایتمندی پرستاران امری مهم است. وضعیت رضایت شغلی نیز متأثر از شرایط دشوار کار و نیازمند توجه بیشتر به پرستارانی است که در چنین وضعیت کاری قرار دارند. همچنین وجود اضطراب مرگ بالاتر از حد معمول در پرستاران نیازمند بررسی و تأمل بیشتر است.
اسماعیل سلیمانی، مجتبی حبیبی عسگرآباد، سجاد بشر پور، علی شیخالاسلامی، رقیه نوری پور لیاولی،
دوره 19، شماره 3 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: میگرن یکی از اختلالات نورولوژیک مزمن است که سبب ناتوانی و دوری از هر گونه فعالیت افراد میگردد. از آنجاییکه عوامل مختلفی در بروز و ایجاد میگرن نقش دارند، تنوع داروهایی که در پیشگیری و درمان میگرن به کار میروند نیز زیاد میباشد. درمانهای ترکیبی نیز در تسکین میگرن کاربرد دارند. هدف این پژوهش اثربخشی آموزش کنترل خود بر ابعاد کیفیت زندگی بیماران مبتلا به میگرن بود.
مواد و روشها: جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به میگرن شهر اردبیل در سال 1393 تشکیل میدهند (برآورد تقریبی: 1150N=). نمونه این پژوهش شامل 40 بیمار مبتلا به میگرن بود که از میان بیماران مبتلا به میگرن شهر اردبیل به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه جمعیت شناختی و اطلاعات بیماری و نیز پرسشنامه کیفیت زندگی (36 سوال) برای جمعآوری دادهها در مراکز درمانی استفاده شد. از آنجاکه پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی با کار آزمایی بالینی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه شاهد است، برای تحلیل دادهها از تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین دو گروه بیماران مبتلا به میگرن و گروه کنترل در ابعاد کیفیت زندگی تفاوت معنیداری وجود دارد و این بدان معنی است که ابعاد سلامت جسمانی و سلامت روانی کیفیت زندگی بین دو گروه آزمایش و کنترل بعد از آموزش کنترل خود متفاوت است.
نتیجهگیری: آموزش کنترل خود میتواند برای ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به میگرن استفاده شود. این نتایج کاربرد مؤثر و مهمی در درمان بیماران مبتلا به میگرن دارد. بهطورکلی، متخصصان مراکز درمانی میتوانند از این روش در کنار سایر مداخلات درمانی استفاده کنند.
حدیث السادات عدل، عبدالله شفیع آبادی، ذبیح پیرانی،
دوره 19، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: ناباروری به منزله یک فقدان توصیف شده است که این رویداد تنش جدی در زندگی محسوب میشود و ضربه روحی شدیدی را بر زوجین وارد میکند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر روان درمانی گروهی مبتنی بر کیفیت زندگی بر صمیمیت زناشویی زنان نابارور انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون بود و پیگیری با گروه کنترل انجام پذیرفت. نمونه آماری بالغ بر 32 نفر بود که 16 نفر گروه آزمایش و 16 نفر گروه کنترل را تشکیل میدادند که به روش نمونه گیری در دسترس از مرکز رویان اراک انتخاب شدند و دو گروه از نظر ملاک پژوهش همتا شدند. گروه آزمایش طی 5 جلسه 5/1 ساعته آموزش را دریافت کردند. به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه صمیمیت زناشویی باگاروزی استفاده شد.تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار spss به روش تحلیل کواریانس صورت پذیرفت.
یافتهها: یافتهها نشان داد که آموزش کیفیت زندگی به طور قابل ملاحظهای بر صمیمیت زناشویی زنان نابارور تأثیر گذار بود و آن را بهبود بخشید. تفاوت معنادار نمرات میانگین پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (57/27=f و 05/0<003/0=p) گروه آزمایش با گروه کنترل نشانگر اثرگذاری آموزش کیفیت زندگی در زنان نابارور بود.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که گروه درمانی برنامه کیفیت زندگی بر صمیمت زناشویی تأثیر داشت و آن را بهبود بخشید. از این رو، استفاده از آن به عنوان یک برنامه مکمل پیشنهاد میشود.
مجید کرمانی، محسن دولتی، سودا فلاح جوکندان، مینا آقایی، فرشاد بهرامی اصل، سیما کریم زاده،
دوره 19، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: کیفیت پایین هوا خسارتهای فراوانی بر محیط زیست و انسان وارد میکند. آگاهی از وضعیت کیفیت هوا اثرات بهداشتی آلودگی هوا را کاهش میدهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسهای شاخص بهداشت کیفیت هوا(AQHI) و کاربردهای آن در هفت کلانشهر اصلی ایران در سال 90 انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی میباشد. ابتدا اطلاعات ساعتی مربوط به چهار آلاینده معیار از سازمان حفاظت محیط زیست هفت کلان شهر ایران جمع آوری گردید .سپس به وسیله معیارهای سازمان جهانی بهداشت اعتبار سنجی گردیده و با توجه به دستورالعملها، شاخص بهداشت کیفیت هوا محاسبه شد و بر مبنای جداول استاندارد کیفیت بهداشتی هوا در گروههای خطر کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد طبقه بندی گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که بر اساس شاخص بهداشت کیفیت هوا میزان آلودگی هوا در هفت کلانشهر کشور در وضعیت نا مناسبی قرار دارد و بر این اساس کیفیت هوا در شهرهای اهواز، اراک، تهران، اصفهان، شیراز، تبریز و مشهد به ترتیب در 85، 73، 70، 60، 47، 43 و 29 درصد از روزها از حد استاندارد تجاوز کرده است.
نتیجهگیری: با توجه به کیفیت نامطلوب هوا و پیامدهای بهداشتی ناشی از آن، اهمیت شاخص بهداشت کیفیت هوا در جهت برنامهریزی کنترل آلودگی هوا و آگاهی شهروندان از وضعیت روزانه کیفیت هوا و اثرات بهداشتی آن آشکار میگردد.
مصطفی جانی، بهمن صالحی، سید علی آل یاسین، حسین داوودی،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف تحقیق حاضر تعیین اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماریهای قلبی عروقی بود.
مواد و روشها: روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به بیماری قلبی عروقی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی امیرکبیر شهر اراک بود و حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به طور غربالگری انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه گواه و آزمایش گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی مک نیو بود که شرکتکنندگان طی دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به آن پاسخ دادند و گروه آزمایش نیز طی 9 جلسه در جلسات درمان شناختی رفتاری شرکت کردند. (05/0<p) معنیدار تلقی گردید.
یافتهها :بین میانگین گروه آزمایش و گواه در متغیر کیفیت زندگی و مولفههای آن تفاوت معنیداری وجود داشت(05/0p<).
نتیجه گیری: تحلیل نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر کیفیت زندگی(حیطه عاطفی، فیزیکی و اجتماعی) اثر بخش است.
شعله زکیانی، سعید غفاری،
دوره 22، شماره 3 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ارتقای هوش معنوی و پایبندی به اصول اخلاقی، موجب خدمت رسانی با کیفیت بهتر، کارایی و اثربخشی بالاتر میگردد. پژوهش حاضر با بررسی رابطه هوش معنوی کتابداران وکیفیت خدمات در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با رویکرد اخلاق حرفهای انجام شد.
مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی-همبستگی و با هدف کاربردی بود. جامعه آماری، 180 نفر از کتابداران شاغل در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بود. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه کینگ و رداد استفاده شد. تحلیل اطلاعات با روشهای استنباطی و آزمون کولموگروف-اسمیرنوف انجام شد. اطلاعات بهدست آمده توسط نرم افزار spss نسخه 22 تجزیه و تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش، تمامی اصول اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین ابعاد هوش معنوی (تفکر وجودی انتقادی، تولید معنای شخصی، آگاهی متعالی، بسط حالت هوشیاری) با کیفیت خدمات در کتابخانههای مورد مطالعه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: نتیجه پژوهش نشان داد که بین هوش معنوی کتابداران و ارائه کیفیت خدمات در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با رویکرد اخلاق حرفهای رابطه وجود دارد، بنابراین میتوان با آموزش استفاده از هوش معنوی، کیفیت خدمات در کتابخانههای مورد مطالعه را افزایش داد.
سید ولی کاظمی رضایی، کیوان کاکابرایی، سعیده السادات حسینی،
دوره 22، شماره 4 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف عوامل روانشناختی نقش زیادی بهعنوان سببساز و تشدیدکننده بیماریهای قلبی و عروقی دارند. هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مهارت نظمجویی هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان و کیفیت زندگی در بیماران قلبی و عروقی بود.
مواد و روش ها پژوهش حاضر از نوع طرحهای نیمهتجربی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل همه بیماران قلبی و عروقی شهر کرمانشاه در سال 1397 بودند که از بین آنها 30 نفر به عنوان شرکتکننده به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). مداخله آموزش نظمجویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیکی برای گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقهای اجرا شد، در حالی که گروه کنترل در این مدت هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. برای جمعآوری اطلاعات از فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه کیفیت زندگی مک نیو استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نسخه 20 نرمافزار SPSS استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق IR.KUMS.REC.1397.39 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به تصویب رسیده است.
یافته ها نتایج نشان داد که نمرات راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و کیفیت زندگی بیماران قلبی و عروقی پس از آموزش مهارت نظمجویی هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی در گروه آزمایش، نسبت به گروه گواه به طور معناداری افزایش و همچنین نمرات راهبردهای منفی کاهش یافته است (0/01>P).
نتیجه گیری با توجه به تأثیر آموزش نظمجویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان و کیفیت زندگی بیماران قلبی و عروقی، به درمانگران پیشنهاد میشود از درمانهای روانشناختی در جایگاه مکمل درمانهای دارویی برای این بیماران استفاده کنند.
راحله فیروزی، طاهر تیزدست، جواد خلعتبری، شهره قربان شیرودی،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش، مدل یابی معادلات ساختاری نقش میانجی کیفیت زندگی زناشویی در رابطه بین راهبردهای مقابله با تنیدگی با دشواری در تنظیم هیجان زنان مبتلا به سرطان پستان است.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع همبستگی است که در آن روابط بین متغیرهای پژوهش با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری بررسی شده است. شرکتکنندگان پژوهش 385 نفر از زنان متأهل مبتلا به سرطان پستان مراجعهکننده به مراکز درمانی شهرستان آمل و بابل در سال 1397 بودند که بر اساس روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامههای راهبردهای مقابلهای، دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر و کیفیت زندگی زناشویی را تکمیل کردند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار لیزرل انجام گرفت. برای آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراپ در دستور کامپیوتری ماکرو پریچر و هیز استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد IR.IAU.TON.REC.1397.029 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن رسیده است.
یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/57=RMSEA). بهطورکلی نتایج نشان داد که تمام مسیرهای مستقیم معنادار شدند (0/05>P)؛ همچنین نتایج نشان داد که مسیرهای غیرمستقیم راهبردهای مقابله با تنیدگی نیز از طریق کیفیت زندگی زناشویی با دشواری در تنظیم هیجان معنادار بود.
نتیجه گیری: مدل ارزیابیشده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر دشواری در تنظیم هیجان زنان متأهل مبتلا به سرطان پستان است؛ بنابراین میتواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامههای پیشگیری از مشکلات هیجانی زنان مبتلا به سرطان پستان مفید باشد.
سیدمصطفی مرتضوی، غلامرضا شریفی راد، سیامک محبی،
دوره 23، شماره 4 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: آموزشهای بالینی، آموزشهایی هستند به واسطه آنها دانشجویان بالینی در بیمارستانها، دروس تئوری آموختهشده را به صورت عملی فرامیگیرند و نقش مهمی در بهبود فرایندهای درمانی و ارائه بهتر خدمات به بیماران دارند. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش بالینی در بیمارستانهای شهر ساوه بود.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع مطالعات ترکیبی و از جمله طرحهای اکتشافی است. در مرحله کیفی برای تبیین موضوع کیفیت آموزشهای بالینی از روش کیفی گراندد اشتراوس و کوربین 1998 استفاده شد. با توجه به جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 140 نفر تعیین شد که 20 نفر در مصاحبه شرکت کرده و 120 نفر نیز پرسشنامه کاغذی و الکترونیکی را تکمیل کردند. مصاحبههای نیمهساختارمند و پرسشنامه محققساخته با ضریب آلفای کرونباخ 0/958 به عنوان ابزار جمعآوری دادهها انتخاب شدند. با استفاده از نرمافزارهای MAZQDA نسخه 10 و SPSS نسخه 26 گویههای حاصل از تحقیقات کیفی تجزیه و تحلیل شد و جهت شناسایی عوامل از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش طبق نامه شماره 1809/30/د/98 جزو اولویتهای پژوهشی معاونت درمان دانشکده علومپزشکی ساوه است و همچنین طی نامه شماره127/44/د/99 اجازه انجام این پژوهش در دانشکده علومپزشکی ساوه داده شده است.
یافتهها: پنج عامل به عنوان عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش بالینی به دست آمد. عامل اول، فضا و امکانات شامل امکانات رفاهی جهت دانشجویان و ایجاد اتاقهای آموزشی در هر بخش و اجازه استفاده دانشجویان از تجهیزات و لوازم مصرفی، عامل دوم، بهبود فرایندهای آموزشی برای رسیدن به اهداف بیمارستان و رضایتمندی و ایمنی بیمار، عامل سوم، کمبودهای آموزشی و مدیریتی شامل عدم وجود طرح درس مشخص، کمبود هیأت علمی و عدم مشارکت دانشجو و استاد در فرایند تدریس، عامل چهارم، ارزیابی استاد شامل کمبود استادان باتجربه و ایجاد روحیه مشارکتی در تدریس و عامل پنجم، ارتقای کیفی آموزش شامل ایجاد انگیزه مادی و معنوی در دانشجویان و استادان و امکانات جدید آموزشی و توانمندسازی استادان بود.
نتیجه گیری: پنج عامل شامل فضا و امکانات، پیامدهای بهبود فرایندهای آموزشی، کمبودهای آموزشی و مدیریتی، ارزیابی استاد و ارتقاء کیفی آموزش و بهبود فرایندهای آموزشی به عنوان عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش بالینی در بیمارستانهای شهر ساوه شناسایی شدند که توجه به آنها میتواند در بهبود فرایند آموزش و بهبود کیفیت ارائه خدمات به مردم مفید باشد.
مریم ثقفی اصل، دکتر عظیمه ایزدی، دکتر وحیده ابراهیم زاده عطاری،
دوره 24، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سالمندان و بهویژه سـالمندان سـاکن خانـه سالمندان ،گروه آسیبپذیری هستند که نامطلوب بودن وضعیت تغذیهای و عدم کفایت دریافت مواد مغذی آنها زمینه را برای بروز بیماریها و افزایش هزینههای بهداشتی فراهم میکند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه شاخص کیفیت تغذیهای (Index of Nutritional Quality :INQ) بین سالمندان ساکن و غیرساکن خانههای سالمندان و بررسی ارتباط آن با سطح سرمی پروتئین واکنشپذیر C با حساسیت بالا (high sensitive C-reactive protein: hs-CRP) انجام یافت.
مواد و روش ها: در این مطالعه مورد شاهدی در بین 164 سـالمند (76 سالمند ساکن خانههای سالمندان و 88 نفر گروه کنترل غیرساکن در خانههای سالمندان و همسانشده از نظر سن و جنس) در استان آذربایجان شرقی شهر تبریز انجـام شد. شاخصهای تنسنجی اندازهگیری و نمایه توده بدنی محاسبه و جهت ارزیابی دریافت غذایی در سالمندان ساکن خانههای سالمندان از پرسشنامه ثبت غذایی سه روزه و ترازوی دیجیتالی توزین و ثبت شد. سـپس، دادههای غذایی با استفاده از نرمافزار تغذیهای Nutritionist ІV تحلیل شد. نمونه خون جهت اندازهگیری سطح سرمی hs-CRPجمعآوری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علوم پزشکی تبریز به ثبت رسیده است (کد اخلاق: TBZMED.REC.1394.152).
یافته ها: در مطالعه حاضر، تفاوت معناداری در امتیاز INQ برای تمام مواد مغذی به جز ویتامینهای A ،D ،E، بیوتین، ویتامین B6، اسید فولیک و آهن بین دو گروه وجود داشت (0/50
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، توجه بیشتر به وضعیت تغذیه سالمندان، بهخصوص سالمندان ساکن خانههای سالمندان توصیه میشود. همچنین به نظر میرسد رژیم غذایی غنی از مواد ریزمغذی، بهویژه ویتامین D، کلسیم و ویتامین B12 ممکن است بتواند از ایجاد التهاب در این گروه سنی پیشگیری کند.
وحید همتی ثابت، سعیده السادات حسینی، کریم افشاری نیا، مختار عارفی،
دوره 24، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی طرحوارهدرمانی و رفتاردرمانی دیالکتیک بر سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به HIV بود.
مواد و روش ها: روش تحقیق، آزمایشی به شیوه پیشآزمون و پسآزمون به همراه گروه کنترل و از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری، تمام بیماران مبتلا به HIV در سال 99-98 تحت نظر کلینیکهای اختلالات رفتاری مراکز معاونت بهداشتی همدان بود که با روش نمونهگیری تصادفی ساده از درمانگاه شهدای همدان تعداد 45 نفر به صورت تصادفی گزینش و در سه گروه پانزده نفری متشکل از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت HPLP (1987) و پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 (2001) استفاده شد. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس و با نرمافزار SPSS نسخه 12 تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی همدان مطالعه را تایید کرد (کد: IR.UMSHA.REC.1398.1063). این مطالعه در دفتر ثبت کارآزمایی های بالینی ایران (کد: IRCT20120215009014N348) به ثبت رسیده است.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد طرحوارهدرمانی و رفتاردرمانی دیالکتیک بر سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و کیفیت زندگی اثرگذار است و بین دو گروه، تفاوت معناداری وجود داشت (P<0.001).
نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که هرچند هر دو درمان در متغیرهای مورد نظر مؤثر است، اما طرحوارهدرمانی اثربخشی بیشتری بر سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و کیفیت زندگی، نسبت به رفتاردرمانی دیالکتیک دارد.
رحمت اله مرادزاده، ایمان نویدی، مریم زمانیان،
دوره 24، شماره 5 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: ایدز بیماری کشندهای است که سیستم ایمنی بدن انسان را تحتتأیر قرار میدهد این مطالعه با هدف ارزیابی کیفیت زندگی بیماران ویروس نقص ایمنی انسانی در استان مرکزی انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی است که در سالهای 1398 تا 1399 در استان مرکزی انجام شده است. برای تعیین کیفیت زندگی در بیماران ویروس نقص ایمنی انسانی از پرسشنامه سازمان جهانی بهداشت استفاده شده است. این پرسشنامه شامل حیطههای جسمانی، حیطه روانی، سطح استقلال، رابطه اجتماعی، محیط و روحی است. تحلیلهای آماری در نرمافزار STATA انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش پس از تأیید کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی اراک با کد اخلاق: IR.ARAKMU.REC.1398.008 اجرا شد.
یافته ها: در این مطالعه در کل 126 فرد دارای ویروس نقص ایمنی انسانی در مطالعه وارد شدند. میانگین سنی افراد وارد شده در مطالعه 2/10±4/40 سال بوده است. میانگین نمره هر یک از حیطههای جسمانی 3/3±14/4، روانی 3/2±11/7، استقلال 3/8±13/3، اجتماعی 3/1±2/11، محیط 3/0±10/8، روحی 3/3±13/2و نمره کل کیفیت زندگی 2/6±12/1بوده است. در آنالیز رگرسیون خطی چندمتغیره وضعیت اقتصادی اجتماعی بالاتر و سابقه زندانی نشدن بهطور معناداری نمرات بالاتری از کیفیت زندگی کل را پیشبینی کرده است.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد نمره کل کیفیت زندگی در هر یک از حیطههای آن در افراد دارای HIV در استان مرکزی از میانگین متوسطی برخوردار است. از جمله عوامل مرتبط با افزایش نمره کیفیت زندگی میتوان به جنسیت مرد، وضعیت اقتصادی-اجتماعی بالاتر و سابقه زندانی نشدن اشاره کرد. پیشنهاد میشود ارزیابی کیفیت زندگی این بیماران به پروتکلهای مراقبتی آنها اضافه شود تا بتوان اقدامات مؤثری در جهت ارتقای آن کرد.
خانم محبوبه کربلایی، جهانگیر کرمی، پروانه کریمی،
دوره 24، شماره 5 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: نوع ریتمهای شبانهروزی فرد در حفظ سلامت جسم و روان و همچنین بهبودی از بیماری اهمیت زیادی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ریتمهای شبانهروزی بر کیفیت خواب و اضطراب کرونا در زنان و مردان است.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع علیمقایسهای است. جامعه آماری شامل کلیه افراد 18 تا 50ساله بود که به صورت اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. جهت نمونهگیری افرادی که پرسشنامه را به صورت آنلاین تکمیل کردند، انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ریتمهای شبانهروزی هورن و استبرگ (1976)، پرسشنامه کیفیت خواب پتزبورگ (1989) و پرسشنامه اضطراب کرونا علیپور و همکاران (1398) بود. جهت تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون شفه استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: پژوهش حاضر دارای نامه تأییدیه اخلاق از مرکز رشد واحدهای فناوری دانشگاه رازی، مؤسسه مطالعاتی روانپویش به شماره 99133 است.
یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین اضطراب روانی و اضطراب بدنی کرونا در زنان و مردان با تیپ شامگاهی بالاتر از سایر تیپهاست. زنان و مردان با تیپ شامگاهی کیفیت خواب پایینتری نسبت به تیپ صبحگاهی و تیپ میانی دارند. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت بین گروهها بر حسب اضطراب کرونا و کیفیت خواب و جنس در سطح معنادار است و تفاوت میانگین تیپ صبحگاهی با تیپ شامگاهی بیشتر از سایر تفاوت میانگینهاست.
نتیجه گیری: تفاوتهای فردی در تیپهای صبحگاهی-شامگاهی نقش مهمی در کیفیت خواب وتجربه اضطراب کرونا دارد.
طیبه مختاری سرخانی، کتایون علیدوستی، عاطفه احمدی، مقدمه میرزایی، ویکتوریا حبیب زاده،
دوره 24، شماره 6 - ( 11-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: ناباروری به عنوان ناتوانی در حامله شدن با وجود مقاربت منظم جنسی بیش از یکسال بدون استفاده از روشهای پیشگیری تعریف شده است. ناباروری بر کیفیت زندگی زوجین نابارور اثرمنفی دارد. این مطالعه با هدف انجام مشاوره نازایی در راستای ارتقاء کیفیت زندگی زوجین نابارور انجام شد.
مواد و روش ها: این کارآزمایی بالینی تصادفی روی شصت زوج نابارور مبتلا به ناباروری اولیه درسال1395انجام شد. نمونه ها به صورت تصادفی ساده به گروه مداخله (30 زوج) و گروه کنترل (30 زوج) اختصاص یافتند. در روزهای زوج هفته اول، نمونه های گروه مداخله و روزهای فرد، نمونه های گروه کنترل انتخاب شدند و در هفته بعد نمونه گیری برعکس انجام شد و کار تا تکمیل نمونه ها ادامه یافت. گروه مداخله به مدت شش جلسه چهل و پنج دقیقه ای هفته ای دو بار مشاوره ناباروری دریافت کردند و گروه کنترل تحت مراقبت معمول قرار گرفتند. پرسشنامه فرتیکول قبل و بعد از مداخله تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 19- SPSSو آزمون آماری تی جفتی، من ویتنی و کای دواستفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.KMU.REC.1395.678در دانشگاه علوم پزشکی کرمان ثبت شده است.
یافتهها: مقایسه اختلاف میانگین نمره کیفیت زندگی در گروه مداخله و کنترل قبل از مشاوره نشان داد، مشاوره نازایی سبب افزایش معنی دار کیفیت زندگی در گروه مداخله شده است (P<0/001).
نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که مشاوره نازایی باعث افزایش کیفیت زندگی زوجین نابارور می شود لذا به نظر می رسد گنجاندن برنامه های مشاوره ای بتواند باعث ارتقا کیفیت زندگی و رضایتمندی و همکاری بیشتر در امر درمان ناباروری گردد.
نغمه شکوهی نژاد، محمدرضا بیات، فیروزه زنگنه مطلق،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف سندرم فیبرومیالژیا یک بیماری مزمن همراه با درد گسترده اسکلتیعضلانی است که در درجه اول زنان را مبتلا میکند و بر بسیاری از ابعاد زندگی روانشناختی و اجتماعی فرد تأثیر منفی میگذارد. این پژوهش با هدف همسنجی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و شفقتدرمانی بر افکارخودآیند منفی، علائم روانشناختی، شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد.
مواد و روش ها این مطالعه، یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمونـپسآزمون با 2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی افراد دارای علائم فیبرومیالژیای مراجعهکننده به کلینیک درد مهرگان منطقه 3 میرداماد، کلیلینک درد سیدخندان منطقه 4 تهران و کلینیک درد بیمارستان طالقانی منطقه 1 تهران تشکیل دادند. از این جامعه 30 نفر بهصورت دردسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی ساده در 3 گروه آزمایشی 1، گروه آزمایشی 2 و کنترل قرار داده شدند. تعداد افراد نمونه 30 نفر بودند که هرکدام از این گروهها شامل 10 نفر بودند. ابزارهای بهکاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، پرسشنامه شدت درد، پرسشنامه علائم روانشناختی (اضطراب، استرس و افسردگی) ، پرسشنامه افکارخودآیند منفی بود.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با شناسه IR. IAU. ARAK. REC. 1400.005 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک رسیده است.
یافته ها تجزیهوتحلیل دادهها بهروش تحلیل کوواریانس اثربخشی هر دو مداخله شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و شفقتدرمانی بر 4 متغیر شدت درد، علائم روانشناختی، افکار خودآیند منفی و کیفیت زندگی را تأیید کرد (0/05>P). مقایسه دو روش مداخله نشان داد دو مداخله اجراشده، اثربخشی تقریباً یکسانی بر شدت درد، علائم روانشناختی و افکار خودآیند منفی داشتند (0/05
P).
نتیجه گیری نتایج بیانگر آن است که رویکردهای درمانی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و شفقتدرمانی برای افراد دارای بیماری فیبرومیالژیای تحت درمان مناسب است.
نونا فضل الله زاده، معصومه حبیبیان، بابی سان عسکری،
دوره 25، شماره 2 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف براساس شواهد، کمبود ویتامینD و افزایش وزن با اختلال در بهزیستی جسمی و روانی همراه میباشند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر مداخلههای تمرین پیلاتس و مصرف ویتامینD بر کیفیت زندگی و سلامت روان مردان دارای اضافه وزن بود.
مواد و روش ها این مطالعه کارآزمایی بالینی بـا طرح پیش و پسآزمون انجام شد. در ابتدا 50 مرد دارای اضافه وزن به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب، سپس بهطور تصادفی به 4 گروه شامل کنترل، تمرین، ویتامین D و ترکیبی تقسیم شدند. گروههای تمرین و ترکیبی، 8 هفته تمرین پیلاتس با شدت 50-75 درصد ضربان قلب ذخیره، 3 جلسه در هفته انجام دادند. گروههای ویتامینD و ترکیبی، 50000 واحد ویتامین D در هفته و بهمدت 8 هفته دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای کیفیت زندگی (SF-36) و سلامت عمومی (GHQ) بوده است. برای تحلیل دادهها از آزمونهای تیزوجی، آنوای یکطرفه و کروسکال والیس استفاده شد (0/05>P).
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد IR.IAU.BABOL.REC.1398.088 در کمیته پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل ثبت شده است.
یافته ها وضعیت ویتامین D در آزمودنیها پایینتر از حد نرمال بود (کمتر از 30نانوگرم/میلی لیتر). 8 هفته تمرین پیلاتس، مصرف ویتامینD و مداخله ترکیبی با بهبود کیفیت زندگی(بهترتیب 10/57، 9/26 و 15/75 درصد) و افزایش سلامت روان (بهترتیب 12/66، 10/72 و 17/90 درصد) همراه بود، اما شیوه متمرکز بر مداخله ترکیبی تأثیر بیشتری بر بهبود کیفیت زندگی (0/001>P) و سلامت روان (0/001>P)، در مقایسه با 2 مداخله دیگر داشت.
نتیجه گیری براساس یافتهها، به نظر میرسد هریک از مداخلههای تمرین پیلاتس، مصرف ویتامینD و ترکیبی می وانند منجر به بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان در افراد دارای اضافه وزن با سطوح پایین ویتامینD شوند، اما مداخله ترکیبی با اثربخشی بیشتری بر این متغیرها همراه میباشد.