جستجو در مقالات منتشر شده


126 نتیجه برای حمدی

میرسعید عطارچی، فاطمه نجاتی فر، حمید محمدی کجیدی، زهرا عطرکار روشن، نیلوفر فرجی، مریم جوشن، فاطمه راحت طلب، روح اله امینی،
دوره 25، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف افزایش قابل‌توجه استفاده از سموم دفع آفات، نگرانی در مورد اثرات احتمالی سوء آن بر سلامت انسان و محیط زیست را افزایش داده است. مواجهه مزمن با برخی آفت‌کش مانند حشره‌کش ها عوارض جدی بر ارگآن‌های مختلف بدن حتی پیش از بروز علائم بالینی دارد. در این مطالعه به ارزیابی یافته‌های بیوشیمیایی در کارگران کارخانه تولید حشره‌کش در گیلان پرداخته شد.
مواد و روش ها مطالعه به‌صورت مقطعی بر روی 99 کارگر در مواجهه با حشره‌کش و 107 فرد بدون مواجهه در یک کارخانه تولید حشره‌کش در گیلان با روش نمونه‌گیری دردسترس و طی سال 2020 انجام شد. اطلاعات کارگران شامل شاخص‌های پارامترهای بیوشیمیایی و علائم بالینی مانند علائم مسمومیت مزمن با حشره‌کش با تمرکز بر سیستم تنفسی (سرفه، تنگی نفس و....)، سیستم نورلوژیک (خستگی، ترمور، کرامپ، ضعف عضلانی و....)، سیستم سایکولوژیک (اختلال خواب، اضطراب و....) و سیستم پوستی (قرمزی، خارش و....) از پرونده سلامت شغلی کارکنان جمع آوری شد. درنهایت به مقایسه یافته‌های بیوشیمیایی و علائم بالینی در دو گروه مواجهه و غیرمواجهه در نسخه 16 نرم‌افزار SPSS پرداخته شد.
ملاحظات اخلاقی این طرح با کد اخلاقی IR.GUMS.REC. 1399.632 مورد تأیید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی گیلان قرار گرفت.
یافته ها نتایج این مطالعه نشان داد فراوانی علائمی مانند سردرد، خارش پوستی، سرفه و اختلال خواب در گروه مواجهه بیشتر بود (0/05>P). براساس یافته‌های بیوشیمیایی، مقادیر اوره و کراتینین خون، ‎مقدار آلکالن فسفاتاز و قند ناشتای خون در گروه مواجهه به‌طور معناداری از گروه غیرمواجهه بیشتر بود 0/05>P. ترومبوسیتوز در 9/09 درصد از کارگران در گروه مواجهه مشاهده شد و در کارگران با سابقه کار بیش از 11 سال رایج‌‌تر بود.
نتیجه گیری مواجهه مزمن با حشره‌کش‌ها ممکن است باعث ایجاد ترومبوز و تغییراتی در شاخص‌های بیوشیمیایی مانند افزایش اوره و کراتینین خون و آلکالن فسفاتاز و قند ناشتای خون شود و ممکن است با علائم بالینی مانند سردرد و خارش و سرفه و اختلال خواب همراه باشد. پیشنهاد می‌شود انواع بیولوژیک مانیتورینگ در کارگران در مواجهه با حشره‌کش در دوره کوتاه‌تری صورت گیرد.

فاطمه محمدی، مریم نیک رو، کیمیا صادقی، فرید عسکری فرد، محمد صیادی،
دوره 25، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف بیماری کووید-19 یک اختلال تنفسی محسوب شده که می‌تواند بسیاری از سیستم‌های بدن ازجمله سیستم هموستاز را تحت‌تأثیر قرار دهد؛ لذا در این مقاله مروری، براساس جدیدترین یافته‌ها به بررسی نقش سیستم انعقاد خون در عفونت کووید-19 می‌پردازیم.
مواد و روش‌ها جستجوی مقالات در مدلاین با استفاده از کلیدواژه‌های COVID-19، Respiratory infection و Coagulopathy در پایگاه‌های اطلاعاتی گوگل اسپرینگر، پاب‌مد، گوگل اسکالر، ساینس دایرکت، صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی اصول اخلاقی در نگارش مقاله، طبق دستورالعمل کمیته اخلاق کشوری و آیین‌نامه COPE رعایت شده است.
یافته ها در دسامبر سال 2019 در شهر ووهان واقع در استان هوبئی چین، شیوع ناگهانی سندرم تنفسی حاد ناشی از گونه جدید کرونا ویروس برای اولین‌بار گزارش شد. سازمان بهداشت جهانی این ویروس را کووید-19 و کمیته بین‌المللی طبقه‌بندی ویروس‌ها (ICTV) آن را SARS-CoV-2 نامید. تغییرات بسیاری در پروفایل انعقادی بیماران کووید-19 گزارش شده است. این موارد شامل تغییرات در تعداد پلاکت و همچنین تغییر شاخص‌های انعقادی از قبیل FDP، D-Dimer، فیبرینوژن، PT و PTT می‌باشد. با افزایش شمار بیماران مبتلابه عفونت کووید-19 محققان با بررسی‌های متعدد به بروز ترومبوز و کوآگولوپاتی در بیماران مبتلا به کووید-19 پی بردند.
نتیجه گیری به‌علت افزایش بروز اختلالات انعقادی در بیماران کووید-19، لذا تجویز داروهای ضدانعقادی به‌عنوان یکی از بازوهای مهم درمان بیماران مبتلابه کووید-19 لازم می‌باشد و می‌تواند در بهبود پیش‌آگهی بیماران نقش مؤثری را ایفا کنند.

سمیرا قائدمحمدی، حورا بحرالعلوم، غلامرضا احمدیان،
دوره 25، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1401 )
چکیده

زمینه و هدف فناوری نمایش سطحی امکان اتصال پروتئین‌ها و پپتیدها را در سطح سلول‌های زنده، از‌جمله سلول‌های پستانداران، مخمر، باکتری و اسپور فراهم می‌کند. در میان سیستم‌های مختلفی که برای نمایش سطحی استفاده می‌شود، اسپور باسیلوس سوبتیلیس مزیت‌هایی دارد که از ‌میان آن‌ها می‌توان به مقاومت در شرایط محیطی نامناسب مانند گرما، پرتو و مواد شیمیایی، ایمن بودن برای انسان و عدم نیاز پروتئین هترولوگ به عبور از غشا برای اتصال به اسپور اشاره کرد.
مواد و روش ها ‌مطالعه حاضر یک مطالعه مروری است که به بررسی ساختار اسپور باسیلوس سوبتیلیس، نمایش آنتی‌ژن روی سطح آن و کاربرد در توسعه واکسن‌های مخاطی و ادجوانت می‌پردازد. 
ملاحظات اخلاقی همه اصول اخلاقی در نگارش این مقاله، طبق دستورالعمل کمیته ملی اخلاق و آیین‌نامه COPE رعایت شده است.
یافته ها پروتئین‌های هترولوگ می‌توانند به ۲ صورت ژنتیکی و غیرژنتیکی روی سطح اسپور نمایش داده شوند. نمایش سطحی یک استراتژی امیدوارکننده برای توسعه کارخانه‌های سلولی است که کاربردهای صنعتی و بیوتکنولوژی زیادی دارند و موجب پیشرفت قابل‌توجه در تولید کاتالیزورهای زیستی، گسترش واکسن‌های زنده، جاذب‌ها و حسگرهای زیستی، نقشه‌یابی اپیتوپی، عرضه آنتی‌ژنی، طراحی مهارکننده و غربالگری کتابخانه پروتئین/پپتید شده‌اند. 
نتیجه گیری امید است واکسن‌های خوراکی اسپور باسیلوس سوبتیلیس بتوانند کمک قابل‌توجهی در پیشگیری و درمان بیماری‌ها، ازجمله کووید-۱۹ در آینده داشته باشند.

سوسن صالحی، مریم ترامشلو، سعید میراحمدی، ساغر هاشم نیا، میلاد حسن شیخی،
دوره 25، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1401 )
چکیده

زمینه و هدف کودکان با آسیب‌ شنوایی در مهارت‌های کاربردشناسی زبان با مشکل روبه‌رو هستند. کاربردشناسی، مرتبط‌ترین مؤلفه زبان با تعامل اجتماعی است. به علاوه، این مهارت‌ها بر شخصیت و عزت نفس کودکان تأثیر دارد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین مهارت‌های کاربردشناسی و عزت نفس در کودکان با آسیب شنوایی است. 
مواد و روش ها ‌ تعداد 60 کودک 6 تا 7 ساله با آسیب شنوایی با سمعک و کاشت حلزون بر اساس معیارهای ورورد و خروج وارد مطالعه شدند. شرکت‌کنندگان به 3 گروه، خفیف، متوسط و شدید تقسیم شدند. سپس پرسش‌نامه‌های مهارت‌های کاربردشناسی زبان و عزت نفس توسط والدین یا مراقبین اصلی تکمیل و ارتباط بین امتیاز ثبت‌شده در مهارت‌های کاربردشناسی و عزت نفس بررسی شد. برای این بررسی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده و مقادیر 0/05>P معنا‌دار در نظر گرفته شد.
ملاحظات اخلاقی این طرح تحقیقاتی در دانشگاه علوم‌پزشکی اراک با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1399.150 تصویب شده است. از والدین تمام کودکان شرکت‌کننده در این طرح تحقیقاتی رضایت‌نامه کتبی گرفته شده است. 
یافته ها نتایج این مطالعه نشان می‌دهد بین عزت نفس و کاربردشناسی در کل افراد شرکت‌کننده، بدون لحاظ گروه‌بندی، همبستگی معنادار وجود دارد (05/0>P). ارتباط بین عزت نفس و کاربردشناسی با لحاظ گروه‌بندی بر اساس شدت بررسی شد و نشان داده شد بین عزت نفس و کاربردشناسی در گروه‌های کم‌شنوایی خفیف و متوسط همبستگی معنادار وجود دارد (0/05>P).
نتیجه گیری بین مهارت‌های کاربردشناسی و عزت نفس در کودکان آسیب‌دیده شنوایی ارتباط وجود دارد. این ارتباط در آسیب شنوایی با شدت کمتر، بیشتر دیده می‌شود.

علی اعظم رجبیان، محمدجواد اصغری ابراهیم آباد، حمیدرضا آقا محمدیان شعرباف، سید کاظم رسول زاده طباطبایی،
دوره 25، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1401 )
چکیده

زمینه و هدف در زمینه علل‎ اختلال بدریخت‌انگاری بدن تقریباً اطلاع دقیقی در دست نیست. بسیاری از مبتلایان به اختلال بدریخت‌انگاری بدن که متقاضی جراحی پلاستیک هستند، به ‎این درمان‎ها پاسخ منفی نشان می‎دهند و گاهی نیز علائم بدتر می‎شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی علل اختلال بدریخت‌انگاری بدن در زنان است.
مواد و روش ها مطالعه حاضر به شیوه کیفی، از نوع تحلیل محتواست. متغیرها و مقوله‌ها به شیوه مصاحبه با 15 متخصص و 8 فرد مبتلا به اختلال بدریخت‌انگاری بدن و بررسی 71 مقاله به ‌دست آمده است. همچنین برای تشخیص اختلال بدریخت‌انگاری بدن، علاوه ‌بر مصاحبه از پرسش‌نامه وسواس فکری عملی ییل براون استفاده شد. روش نمونه‌گیری در این پژوهش، نمونه‌گیری هدفمند است. تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها در 3 مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. اعتبار مؤلفه‌ها از طریق محاسبه شاخص تحلیل محتوا بررسی شد.
یافته ها مؤلفه‌های اصلی تأثیرگذار در اختلال بدریخت‌انگاری بدن شامل عوامل فرهنگی و اجتماعی، روان‌شناختی و زیستی می‌شود.
نتیجه گیری با توجه ‌به نتایج به‌دست‌آمده، عوامل متعددی در بروز اختلال بدریخت‌انگاری بدن نقش دارند و شناسایی آن‌ها در محیط‌ها، فرهنگ‌ها و جوامع مختلف امکان تدوین یک بسته آموزشی یا درمانی و اجرای آن را با یک روش تجربی فراهم می‌کند.

خانم نفیسه محمدی فارسانی، دکتر ابراهیم نصیری فرمی، خانم زهره خدادادی جهرمی،
دوره 25، شماره 4 - ( مهر و آبان 1401 )
چکیده

مقدمه: دوره اپیدمی کووید 19 وضعیت بحرانی می‌باشد که پرسنل اتاق عمل در خط مقدم قرار دارند و در مواجهه‌ی بیشتری با بیمارمبتلا و مجاری تنفسی وی دارند. هدف از انجام این مطالعه تعیین رفتارهای پیشگیری‌کننده پرسنل اتاق‌عمل بیمارستان‌های آموزشی اصفهان در دوره اپیدمی کووید 19 می‌باشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی از 100 نفر پرسنل اتاق‌عمل بیمارستان‌های آموزشی اصفهان در سال 1400-1399 مورد بررسی قرارگرفتند. اطلاعات مورد نیاز به کمک پرسشنامه‌های اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه‌ی استاندارد سؤالات اختصاصی مرتبط با رفتارهای پیشگیری‌کننده جمع‌آوری شد. جمع آوری اطلاعات از اسفند 99 تا خرداد 1400 انجام شد سپس توسط نرم‌افزار آمـاری SPSS مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ساری این مطالعه را با کد IR.MAZUMS.REC.1400.115 به ثبت رسانده است.
یافته‌ها: به صورت میانگین میزان رعایت رفتارهای پیشگیری‌کننده در پرسنل اتاق‌عمل، 53/64 درصد بوده است که بالاتر از سطح متوسط بود. بالاترین میزان رعایت، رفتارهای پیشگیری‌کننده در بعد از خروج بیمار مبتلا به کرونا از اتاق‌عمل (50/84 درصد) بوده‌است. در این پژوهش، 100 نفر از پرسنل بهداشتی درمانی اتاق‌های عمل در مطالعه شرکت کردند. جنسیت اکثریت آن‌ها (74 درصد) زن بود و 63 درصد از آن‌ها در محدوده سنی زیر 30 سال بودند شرکت‌کنندگان، بیان کردند که بعد از خروج بیمار مبتلا به کرونا از اتاق‌عمل، غالباً یا همیشه دفع وسایل مصرفی بیمار به نحو صحیح (85 درصد)، ضدعفونی کامل با مواد دترجنت (87 درصد)، استفاده از اشعه‌ی UV (86 درصد)، نگه‌داری و انتقال نمونه‌ها در ظروف مخصوص دولایه و با رعایت کامل اصول بهداشتی (83 درصد)، انجام می‌شد.
نتیجه گیری: نتایج به‌دست‌آمده نشان داد که در زمان پذیرش بیمار غیرمبتلا به کووید 19، پروتکل‌های پیشگیرانه به میزان کمتری، نسبت به زمانی که بیمار مبتلا به کووید پذیرش می‌شد، رعایت می‌گردید. رفتارهای پیشگیری‌کننده و دانش و آگاهی پرسنل در مورد استفاده‌ی صحیح از وسایل حفاظت شخصی می‌تواند نقش موثری در کاهش ابتلای آنان ایفا کند.

دکتر اعظم عبداله پور، دکتر ریحانه زرباف، خانم معصومه احمدی،
دوره 25، شماره 5 - ( آذر و دی 1401 )
چکیده

مقدمه: چاقی یک مشکل عمده از نظر سلامتی می‌باشد که در جامعه کنونی به شدت درحال افزایش است و با بسیاری از بیماری‌ها در ارتباط است، بخصوص به دلیل انتقال مضرات آن از مادر به فرزند، بسیار حائز اهمیت می‌باشد. انجام برنامه‌های تمرینی هوازی طی دوران بارداری اثرات مثبتی بر ویژگی‌های مختلف مرتبط با سلامت مادر و فرزندان دارد. لذا هدف این پژوهش بررسی تأثیر فعالیت هوازی مادر در دوران بارداری بر مقادیر سرمی هورمن لپتین بچه رت های بالغ می‌باشد.
روش کار: این پژوهش از نوع تجربی با طرح پس آزمون با گروه کنترل، شامل 20 سر موش صحرایی ماده با میانگین سنی 8 هفته، به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی (T)(9/8±221 گرم) و کنترل (C)(8/12±223 گرم) تقسیم شدند. فعالیت ورزشی بارداری بلافاصله بعد از مشاهده پلاک واژنی به مدت 21 روز و برای 5 جلسه در هفته با شدت متوسط روی نوارگردان انجام شد، و 2 روز قبل از زایمان خاتمه یافت. مقایسه میزان هورمون لپتین در دو گروه کنترل و تمرین با استفاده از آزمون t مستقل در 8 هفتگی موش‌ها در سطح معنی داری 05/0≥P تجزیه و تحلیل شد. این مطالعه از نوع تجربی و مداخله‌ای بوده و موازین اخلاقی در نگهداری و انجام آزمایشات مطابق کد اخلاق این مطالعه (IR.QUMS.REC.1396.288) می‌باشد که توسط کمیته اخلاق دانشکده علوم پایه دانشگاه علوم پزشکی قزوین تأیید شده است.
یافته‌ها: میزان هورمون لپتین در گروه تمرینی بطور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (002/0 = P). وزن غذای مصرفی رتهای باردار در گروه کنترل بطور معنی داری بیشتر از گروه تمرین بود (004/0 = P) و وزن بچه رت‌ها در گروه تمرینی به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (001/0 = P).
نتیجه گیری: به نظر می‌رسد فعالیت ورزشی در دوران بارداری می‌تواند اثرات مثبتی بر کاهش مقادیر هورمون لپتین ومیزان غذای مصرفی و کنترل وزن و جلوگیری از چاقی در فرزندان بالغ داشته باشد.
دکتر زهرا اخوی ثمرین، خانم شیرین احمدی، خانم رعنا پورزرگر،
دوره 26، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1402 )
چکیده

مقدمه: با توجه به تأثیرات مخرب شیوع بیماری‌های عفونی واگیردار مانند کووید-19 و بحران اجتماعی ناشی از آن که بر سلامت جسم و روان دارد، پژوهش پیش‌رو با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری اضطراب اپیدمی کووید-19 بر اساس خودکنترلی با میانجیگری تاب‌آوری هیجانی انجام رسیده است.
روش کار: پایگاه داده پاب مد برای جستجوی مقالات حاوی عبارت‌های کروناویروس، سارس، مرس و همچنین انسان و طب گیاهی استفاده شد. معیار ورود، تمام مقالات کامل با کلید واژه‌های ذکر شده و معیار خروج، مقالات خلاصه و مقالات ارائه شده در همایش‌ها بود. در مجموع 36 مقاله در مورد کرونا ویروس‌های انسانی یافت شد. اکثر مطالعات در مورد سارس (SARS-CoV) با 26 مقاله (22/72 درصد) بود. دو مقاله (55/5 درصد) در مورد کووید 19 (SARS-CoV-2) و تنها یک مقاله (77/2 درصد) در مورد مرس (MERS-CoV) یافت شد. لازم به ذکر است که یک مطالعه شامل SARS-CoV و MERS-CoV و شش مطالعه (66/16 درصد) نیز به بررسی همزمان سارس، مرس و کوید 19 پرداخته‌اند.
ملاحظات اخلاقی: اصــول اخلاقی در نــگارش مقالــه، طبــق دســتورالعمل کمیتـه اخلاق کشـوری و آییـن نامـه COPE رعایـت شـده اســت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که اضطراب کرونا با خودکنترلی و تاب‌آوری هیجانی ارتباط منفی دارد. همچنین تاب‌آوری هیجانی با خودکنترلی ارتباط مثبت دارد. شاخص‌های برازش مدل نیز مسیر خودکنترلی بر اضطراب کرونا با میانجی گری تاب‌آوری هیجانی را تأیید کرد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر کلینیک‌های روان‌پزشکی، مراکز مشاوره و شبکه‌های بهداشت می‌توانند یافته‌های حاصل از پژوهش را در حوزه سلامت روان و جهت مواجهه سازگارانه با اپیدمی کووید -19 به کار برند.
حمید اخوین محمدی، مجید برادران،
دوره 26، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1402 )
چکیده

مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر را می‌توان اختلال تضعیف کننده‌ای دانست که با ارزیابی منفی توسط دیگران، شرم درونی، خودپنداره منفی و همچنین سطح بالای اضطراب و اجتناب در موقعیتهای اجتماعی و عملکردی مشخص می‌شود. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر هیپنوتراپی در ارتقاء بهزیستی ذهنی و کیفیت خواب افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
روش کار: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود که روی 40 فرد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهر رشت در سال 1402 اجرا شد و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل جای گرفتند (20 نفر در هر گروه). هیپنوتراپی طی 6 جلسه اجرا شد، در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه بهزیستی ذهنی و کیفیت خواب جمع‌آوری گردید. برای تجزیه وتحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. این مطالعه با کد IR.PNU.REC.1402.070 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه پیام نور رسیده است.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که هپینوتراپی بر بهزیستی ذهنی (001/0, P=38/33F=) و کیفیت خواب (03/0, P=10/5F=) در افراد مبتلا به اضطراب فراگیر مؤثر بوده است و باعث افزایش بهزیستی ذهنی و کیفیت خواب در بیماران شده است.
نتیجه گیری: بر مبنای نتایج مطالعه حاضر، هیپنوتراپی بر ارتقاء بهزیستی ذهنی و کیفیت خواب در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مؤثر هستند. پیشنهاد می‌شود از این روش به منظور تقویت بهزیستی ذهنی و کیفیت خواب افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به تنهایی یا در کنار سایر مداخلات روانشناختی و دارویی، به عنوان یک مداخله بالینی استفاده گردد.

محمد شامحمدی، فرزانه جوانمرد،
دوره 26، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1402 )
چکیده

مقدمه: هلیکوباکتر پیلوری شایع‌ترین عفونت باکتریایی در جهان است. آلودگی به این باکتری در طی 5 سال اول زندگی ایجاد می‌شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی فراوانی عفونت هلیکوباکتر پیلوری در کودکان و انواع تغییرات هیستوپاتولوژیک مرتبط با آن در نمونه‌های بیوپسی اندوسکوپیک معده کودکان انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی-توصیفی، فراوانی هلیکوباکترپیلوری و یافته‌های هیستوپاتولوژیک 169 کودک مبتلا به آن در نمونه‌های بیوپسی اندوسکوپیک معده که در فاصله سال‌های 1398 تا 1400 به بخش پاتولوژی بیمارستان شهید مطهری ارومیه ارسال شده بود، بررسی شد. این مطالعه با کد اخلاق IR.UMSU.REC.1400.227 درکمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی ارومیه مورد تأیید قرار گرفت.
یافته‌ها: از 571 بیمار مورد بررسی، 169 کودک (5/29%) مبتلا به عفونت هلیکوباکتر پیلوری بودند، بیشترین ضایعه‌ی هیستوپاتولوژیک chronic gastritis بود. 3/40% بیماران التهاب مزمن فعال در نتیجه بیوپسی معده داشتند. رابطه معناداری بین هلیکوباکترپیلوری و جنسیت کودکان یافت نشد (29/0P=)، ولی رابطه معناداری بین نتایج هلیکوباکترپیلوری و سن کودکان مشاهده شد (04/0P=). بین عفونت هلیکوباکتر پیلوری و شدت گاستریت مزمن نیز رابطه معناداری مشاهده گردید (0001/0P=).
نتیجه گیری: با توجه به اینکه تغییرات هیستوپاتولوژیک التهابی معده در تمام کودکان مبتلا به عفونت هلیکوباکتر پیلوری دیده می‌شود و در بیش از 40 درصد موارد این التهاب از نوع فعال می‌باشد، لازم است تشخیص و درمان زودرس این عفونت در کودکان مورد توجه ویژه قرار گیرد.

خانم الهام محمدی، دکتر اکرم بیاتی، دکتر شراره خسروی، دکتر فخرالدین شریعتمداری،
دوره 26، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1402 )
چکیده

مقدمه: تشنج ناشی از تب شایعترین اختلال نورولوژیک در کودکان 6 تا 60 ماه است که اضطراب زیادی را در والدین خصوصاً مادر ایجاد می‌کند. کنترل اضطراب از عوامل مهم در مدیریت تشنج کودک است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر الگوی خود مراقبتی اورم بر اضطراب مادران دارای فرزند مبتلا به تشنج ناشی از تب انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی 70 مادر دارای کودک مبتلا به تشنج ناشی از تب در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. مادران گروه آزمون، مداخله‌ای بر مبنای الگوی اورم و مادران گروه کنترل، مراقبت‌های معمول را دریافت کردند. اضطراب مادران در فاصله یک روز پس از بستری کودک و سه هفته بعد با پرسشنامه اشپیل برگر تعیین و مقایسه شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و استناطی (کای اسکوئر و آزمون فیشر و آنالیز کواریانس) در نرم افزار SPSS نسخه 25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که یک روز پس از بستری نمره کلی اضطراب مادران در گروه آزمون 68/101 و در گروه کنترل 25/106 بود سه هفته بعد نمره کل اضطراب گروه آزمون 97/68 و گروه کنترل 34/96 بود و این کاهش در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل معنی‌دار بوده است (000/0=P).
نتیجه گیری: انجام خودمراقبتی منجر به کاهش اضطراب مادران می‌شود؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود از این روش در مراقبت کودکان بستری استفاده گردد.

فاطمه ثعلبی، مهسا لاری بقال، عبد الرحمن کردزنگنه، علی محمدیان،
دوره 26، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1402 )
چکیده

مقدمه: عقرب Androctonus crassicauda متعلق به خانواده بوتیده دارای سم قوی و کشنده برای انسان است و سالیانه مواردی از مرگ و میر ناشی از گزش با این گونه عقرب گزارش می‌شود. هدف از انجام این مطالعه، ارزیابی بیولوژیکی زهر این عقرب، تولید پادزهر مونووالان علیه آن و ارزیابی کارایی پادزهر تولید شده می‌باشد.
روش کار: عقرب‌های A. crassicauda از شهرهای مختلف استان خوزستان جمع‌آوری و سم‌گیری از آن‌ها با استفاده از شوک الکتریکی انجام شد. در تحقیق حاضر میزان پروتئین سم، متوسط دوز کشندگی (LD50)، پاسخ ایمنی اسب‌ها، خالص سازی آنتی‌بادی، میزان اثربخشی پادزهر (ED50)، میزان خنثی سازی زهر با پادزهر و اثر پادزهر مونووالان در خنثی سازی فعالیت آنزیم هیالورونیداز مورد ارزیابی قرار گرفتند. این پژوهش با کد IR.RVSRI.REC.1401.017 به تصویب کمیته اخلاق موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی رسیده است.
یافته‌ها: مقدار پروتئین و LD50 زهر خام عقرب مورد مطالعه به ترتیب 78 میلی‌گرم بر میلی‌لیتر و 27/11 میکروگرم به ازای هر موش محاسبه شدند. نتایج حاصل از سنجش تیتر آنتی‌بادی در زمان‌های مختلف تزریق زهر نشان دهنده افزایشی بودن روند پاسخ ایمنی اسب‌ها نسبت به زهر بود. مقدار ED50 تقریباً 9 برابر LD50 و 22/92 میکروگرم به ازای هر موش بدست آمد. بر اساس نتایج زهر عقرب دارای فعالیت آنزیم هیالورونیداز است و مقدار 10 میکرولیتر از پادزهر خالص تولید شده قادر به خنثی سازی 100 درصدی فعالیت هیالورونیداز زهر گردید.
نتیجه گیری: در این پروژه زهر استحصال شده و پادزهر تولیدی کارامدی خود را نشان دادند. پادزهر تولید شده، در موش قادر به خنثی سازی زهر بوده و مانع از مرگ موش‌هایی که با زهر مسموم شده بودند گردید.

انسیه عباسپور نادری، محمدعلی بپوئی، مهزاد دیار، متین محمدی، محمد هدایتی، مهدی شهریاری نور،
دوره 26، شماره 4 - ( مهر و آبان 1402 )
چکیده

مقدمه : عفونت مجاری ادراری (UTI) یکی از مهم ترین و شایع ترین عفونت ها در کودکان است. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی ژن های qnrB و qnrS  در سویه های اشرشیا کلی و کلبسیلا پنومونیه های جدا شده از کودکان با عفونت ادراری در بیمارستان 17 شهریور رشت بود.
مواد و روش ها : در این مطالعه توصیفی-مقطعی، 49 سویه اشرشیا کلی و کلبسیلا پنومونیه از بیمارستان 17 شهریور از شهر رشت جداسازی و به کمک روش های بیوشیمیایی تعیین هویت شدند. حساسیت و مقاومت سویه ها به آنتی بیوتیک ها به روش های کربی بور و براث دایلوشن تعیین گردید. برای ارزیابی فراوانی ژن های  qnrS  و qnrB در جدایه ها از روش PCR استفاده شد.
نتایج : در این مطالعه ، بیشترین مقاومت در جدایه های اشریشیا کلی به پیپراسیلین (81.5%) و سفازولین (88.9%) و در جدایه های کلبسیلا پنومونیه به سفازولین (90.9%) و آموکسی سیلین (95.5%) مشاهده شد. از 49 جدایه، 73.4% موارد دارای ژن qnrB و 97.9% موارد دارای ژن qnrS  بودند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد یک از علت های افزایش مقاومت چند دارویی در جدایه های بیمارستانی عفونت مجاری ادراری (UTI) در رشت، افزایش انتقال ژن های پلاسمیدی بین این جدایه ها باشد.
 
دکتر طیبه رشیدیان، آقای اکبر محمدی، دکتر نسیبه شریفی، دکتر آناهیتا جلیلیان، دکتر علی خورشیدی،
دوره 26، شماره 4 - ( مهر و آبان 1402 )
چکیده

افزایش است.بهمین علت شناسایی علل افزایش سزارین جهت کاهش آن مهم است لذا مطالعه حاضر با هدف ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻓﺮاواﻧﻲ ﺳﺰارﻳﻦ و ﻋﻠﻞ آن در زنان نخست زا شهر ایلام در سال 96 انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر بصورت مقطعی در شش ماهه دوم سال 1396 در شهر ایلام انجام شد و جامعه ی پژوهش مطالعه شامل تمامی زنان نخست زا مراجعه کننده به بیمارستان تک تخصصی زنان زایمان( بیمارستان آیت اله طالقانی) بود . روش نمونه گیری بصورت سرشماری بود و تمام زایمان های سزارین انجام شده در بیمارستان آیت اله طالقانی ثبت می شدند.  معیار ورود  شامل تمامی زنان اول زا بوده است. داده های مطالعه با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که شامل اطلاعات دموگرافیک و مامایی بود جمع آوری گردید. پس از جمع آوری اطلاعات داده ها وارد نرم افزار SPSS نسخه 16 شده و برای توصیف داده ها در متغیرهای کمی از شاخص های مرکزی و برای متغیرهای کیفی از فراوانی مطلق و تجمعی و درصد فراوانی پراکندگی استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های حاصل از مطالعه حاضر از 1738 زایمان 867 (88/49درصد ) زایمان طبیعی و 871(12/50درصد) سزارین بودند. از بین زایمانهای طبیعی 427(25/49درصد) و در بین زایمانهای سزارینی 296(98/33درصد) نخست زا بودند. در بین عوامل مادری، عدم پیشرفت و در بین عوامل جنینی، دیسترس جنینی و در بین عوامل  مادری جنینی،  عدم تناسب سر با لگن از مهمترین علل سزارین در زنان نخست زا بود. بطور کلی عوامل جنینی با بیش از 67 درصد مهمترین علل سزارین در زنان نخست زا بود.
نتیجه گیری: طبق یافته های مطالعه 98/33 درصد زایمان های سزارین نخست زا یوده که ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ آﻣﺎر ﺑﺎﻻی ﺳﺰارﻳﻦ  خصوصا سزارین نخست زا ﺿﺮوری اﺳﺖ با افزایش انجام زایمان فیزیولوژیک و زایمان بی درد و همچنین اﻓﺰاﻳﺶ آگاهی خانواده ها نسبت به روش های زایمان و مزایا و معایب هرکدام از آنها از ﻣﻴﺰان ﺳﺰارﻳﻦﻫﺎی اﻧﺘﺨﺎﺑﻲ ﻛﺎﺳﺘﻪ ﺷﻮد.  
مهناز شکری، نبی الله اکبرنتاج شوب، جمال صادقی، ارسلان خانمحمدی اطاقسرا،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

مقدمه: عوامل متعددی در شکل‌دهی به رفتارها و رشد انگیزه در دانش‌آموزان مؤثر است. در این بین نقش عامل شناختی مانند سرمایه‌های روان‌شناختی پررنگ‌تر از بقیه می‌باشد و شناخت عوامل اثرگذار بر آن‌ها ضروری است. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مداخله ذهن‌آگاهی و بازی‌درمانی شناختی- رفتاری بر سرمایه‌های روان‌شناختی دختران نوجوان شهرستان آمل بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌‌آزمون- ‌پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش‌آموزان دختر متوسطه اول پایه هفتم مدارس دولتی شهرستان آمل در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از بین آن‌ها تعداد 45 نفر با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی و با روش قرعه‌کشی در دو گروه آزمایش و کنترل (30 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) جایگزین شدند. افراد حاضر در گروه آزمایش اول مداخله مداخله ذهن‌آگاهی (8 جلسه) و هر هفته دو جلسه و به مدت
60 دقیقه و گروه آزمایش دوم مداخله بازی‌درمانی شناختی-رفتاری (10 جلسه) و هر هفته دو جلسه و به مدت 30 دقیقه دریافت نمودند. پرسش‌نامه مورد استفاد در این پژوهش شامل سرمایه‌های روان‌شناختی (Lutans و همکاران، 2007)، بود .داده‌های پژوهش با روش تحلیل واریانس اندازه‌گیری مکرر ANOVA تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که مداخله ذهن‌آگاهی و بازی درمانی شناختی- رفتاری بر سرمایه‌های روان‌شناختی، دانش‌آموزان دختر متوسطه اول شهرستان آمل اثر داشت (01/0 > P). همچنین آموزش ذهن‌آگاهی بر سرمایه‌های روان‌شناختی اثربخش‌تر از بازی‌درمانی شناختی- رفتاری بود (0/01 > P).
نتیجه گیری: اگرچه هر دو روش آموزش ذهن‌آگاهی و بازی‌درمانی موجب بهبود سرمایه‌های روانشناختی دانش‌آموزان شد، اما رویکرد و روش استفاده شده در هر کدام متفاوت است. آموزش ذهن‌آگاهی بیشتر بر تمرکز بر آگاهی و حضور ذهن در لحظه حال تمرکز دارد، در حالی که بازی‌درمانی بیشتر بر تقویت مهارت‌ها و توانایی‌های روان‌شناختی از طریق فعالیت‌ها و بازی‌های تعاملی تمرکز دارد که این موارد بهتر می‌تواند سرمایه‌های روانشناختی را افزایش دهد.
مریم محمدی، نعیمه اکبری ترکستانی، فاطمه مهرابی رزوه،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده

مقدمه: مشکلات جنسی در بین زنان، شیوع بالایی دارد و جوانب مختلف زندگی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مشاوره در مراحل اولیه می‌تواند بسیاری از مشکلات آن‌ها را برطرف نماید. لذا هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی بر عملکرد جنسی زنان بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی با گروه شاهد است که در شهر اراک در سال 1395 انجام گرفت. تعداد 40 خانم از مراجعه‌کنندگان به پنج مرکز بهداشتی درمانی با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و پس از تکمیل رضایت‌نامه کتبی به ‌طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون، جلسات مشاوره واقعیت درمانی (8 جلسه 90 دقیقه‌ای، 2 بار در هفته) را دریافت کردند و در گروه شاهد هیچ مداخله‌‌ای صورت نگرفت. داده‌ها توسط فرم مشخصات فردی و پرسش‌نامه شاخص عملکرد جنسی زنان (Female Sexual Function Index) FSFI گردآوری شد که پیش از مداخله و 4 هفته پس از مداخله توسط شرکت‌‌کنندگان تکمیل گردید.
یافته‌ها: میانگین نمرات عملکرد جنسی گروه مداخله قبل از مشاوره به ترتیب 2/21 ± 28/63 و گروه شاهد 2/58 ± 27/14 بود و بین آن‌ها اختلاف معنی‌داری وجود نداشت. اما یک ماه بعد از مشاوره واقعیت درمانی، میانگین عملکرد جنسی در گروه مداخله 2/92 ± 30/29 و گروه شاهد 2/58 ± 27/64 به دست آمد که نشان‌دهنده اختلاف معنی‌دار بین دو گروه بود (05/0 > P).
نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، مشاوره واقعیت درمانی بر بهبود عملکرد جنسی زنان مؤثر بوده است. لذا استفاده از این روش در مراکز مراقبت‌های بهداشتی پیشنهاد می‌گردد.
علیرضا رضایی آشتیانی، علی جدیدی، علی خانمحمدی هزاوه، سیدمحمد آقایی‌پور،
دوره 27، شماره 4 - ( 7-1403 )
چکیده

مقدمه: یکی از تظاهرات بالینی بیماری کروناویروس، علائم نورولوژیک می‌باشد. با این‌حال به دلیل نوظهور بودن این ویروس، اطلاعات چندانی در خصوص علائم آن در دسترس نیست. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی توصیفی شیوع علائم نورولوژیک در بیماران مبتلا به کرونا ویروس در بیمارستان‌های شهرستان اراک انجام شد.
روش کار: در این مطالعه، تمام بیماران بستری مبتلا به کرونا در دو مرکز درمانی شهرستان اراک که حاضر به شرکت در مطالعه بودند، به صورت سرشماری انتخاب شدند. پرسشنامه‌ها شامل دو قسمت اطلاعات دموگرافیک و شیوع و شدت علائم نورولوژیک بود که توسط مصاحبه با بیماران تکمیل شدند.
یافته‌ها: 208 نفر از بیماران مبتلا با میانگین سنی 14/1 ± 60/5 سال در مطالعه شرکت کردند. از 20 مورد علامت نورولوژیک مورد بررسی فقط دو مورد (گزگز اطراف دهان و فلج اعصاب جمجمه) در بیماران وجود نداشت. بیشترین علائم شایع نورولوژیک در بیماران بستری به ترتیب شامل سردرد (82/5 درصد)، خستگی (81 درصد) و درد عضلانی (74/9 درصد) بود. از طرفی بر اساس مقیاس بصری، بیشترین شدت علائم مربوط به سردرد با میانگین شدت 7/5، خستگی با میانگین شدت 7/03 و ضعف عضلانی با شدت 6/9 به دست آمد.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه نشان داد، شایع‌ترین علائم نورولوژیک در بیماران مبتلا به کرونا شامل سردرد، خستگی و درد عضلانی و شدیدترین علائم نورولوژیک در این بیماران سردرد، خستگی و ضعف عضلانی می‌باشد. با توجه به یافته‌های حاصل از این مطالعه، می‌توان از این نتایج در تشخیص بیماران و پیگیری آنها بهره برد.
زهره محمدی کمال آبادی، الله یار عرب مومنی،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده

مقدمه: همواره تمرین و فعالیت بدنی، به‌ عنوان یک درمان اصلی برای آرتروز زانو توصیه شده است. با این حال، مشخص نیست که کدام نوع تمرینات بیشترین تأثیر را بر این عارضه دارند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر دو شیوه تمرین در آب (تمرین با تراباند و تمرین NASM) بر درد و شاخص‌های عملکرد حرکتی در زنان مبتلا به استئوارتریت زانو بود.

روش کار: در این مطالعه نیمه‌تجربی، با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و گروه شاهد، از بین زنان مبتلا به استئوارتریت زانو، 45 نفر با میانگین سنی 5/56 سال و (Body mass index) BMI برابر 29/04 کیلوگرم بر مترمربع به‌شیوه هدفمند انتخاب شدند و به روش تصادفی سیستماتیک به 3 گروه 15 نفری؛ تمرین در آب با تراباند، تمرین در آب با رویکرد (National Academy of Sports Medicine) NASM و شاهد تقسیم شدند. پروتکل تمرین با تراباند و تمرین با رویکرد NASM (تأیید شده توسط کالج پزشکی جورجیا مخصوص بیماران مبتلا به آرتروز زانو) به مدت 8 هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت حدود 60 دقیقه در آب انجام شد. جهت برآورد متغیرهای مطالعه از پرسش‌نامه‌های دیداری درد (Visual Analogue Scale) VAS و آزمون‌های عملکرد جسمانی انجمن بین المللی تحقیقات استئوآرتریت (Osteoarthritis Research Society International) OARSI استفاده شد. به‌منظور آزمون معنی‌داری تفاوت‌های میانگین گروه‌ها، از روش آماری تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی Bonferroni در سطح معنی‌داری ۰۵/۰ استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که بطور مشابهی، در هر دو گروه تجربی میزان درد، زمان آزمون‌های برخاستن و رفتن، 40 متر پیاده‌روی سریع و بالا رفتن از پله کاهش معنی‌داری یافت (0/001 = P). به‌علاوه، در هر دو گروه تجربی امتیاز آزمون‌های 30 ثانیه نشست و برخاست از روی صندلی و 6 دقیقه راه رفتن افزایش معنی‌داری داشت (0/001 = P).

نتیجه‌گیری: این نتایج آثار سودمند تأثیر تمرین در آب با تراباند و تمرین در آب با رویکرد NASM بر درد و شاخص‌های عملکردی حرکتی را نشان داد. از این‌رو، استفاده از این روش‌های تمرینی به‌عنوان یک روش پیشگیری و درمانی مناسب برای بیماری استئوارتریت زانو توصیه می‌شود.


ابراهیم محمدی، لعیا هوشمند، آرش معصومی،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده

مقدمه: داروهای نوین ضد دیابت نوع 2 به منظور کنترل قند خون و کاهش خطر عوارض جانبی دیابت به کار می‌روند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شیوع عوارض جانبی و وقایع هیپوگلیسمی مرتبط با داروهای نوین ضد دیابت نوع 2، شامل سیتاگلیپتین (مهارکننده DPP-4)، امپاگلیفلوزین (مهارکننده SGLT2) و لیراگلوتاید (آگونیست GLP-1)، در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شده است.
روش کار: این پژوهش مقطعی- تحلیلی در 157 بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه‌کننده به کلینیک غدد بیمارستان امام خمینی ارومیه در تابستان 1403 انجام شد. کلیه بیماران واجد شرایط با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافیک و میزان بروز هیپوگلیسمی و عوارض جانبی گزارش شده توسط بیماران از طریق مصاحبه ساختاریافته جمع‌آوری شد. سپس بیماران به سه گروه درمانی بر اساس داروی مصرفی تقسیم شدند.
یافته‌ها: فراوانی آرترالژی و مشکلات رماتیسمی (26/31)، مشکلات درماتولوژیک (36/84 درصد) و واکنش‌های حساسیتی (21/06 درصد) از عوارض شایع در بیماران دریافت‌کننده سیتاگلیپتین بود. حالت تهوع (52/94 درصد) و درد شکم (17/65 درصد) از عوارض شایع بیماران دریافت‌کننده لیراگلوتاید بود. پلی دیپسی (28/72 درصد)، ضعف و بی‌حالی (26/6 درصد)، خشکی مخاطات (27/66 درصد)، سه عارضه شایع در بیماران دریافت‌کننده امپاگلیفلوزین بود. هیپوگلیسمی در بیماران دریافت‌کننده سیتاگلیپتین مرد و در محدوده سنی 51 تا 55 سال مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه‌ی حاضر نشان داد، بروز هیپوگلیسمی در داروهای نوین در حداقل بوده و عوارض کوتاه‌مدت بیشتر شامل اختلالات گوارشی، واکنش‌های حساسیتی و درماتولوژیک می‌باشد.
داود شمسی، محسن محمدیان ساروی، خلیل علی محمدزاده، آزاده اشرفی،
دوره 28، شماره 2 - ( ذر حال تکمیل 1404 )
چکیده

حکمرانی خوب به‌عنوان یکی از مفاهیم اساسی در مدیریت نظام‌های سلامت، نقشی کلیدی در ارتقای کارایی، اثربخشی و عدالت در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی ایفا می‌کند. این مفهوم با تأکید بر اصولی همچون شفافیت، پاسخگویی، مشارکت و قانون‌مندی، به‌عنوان چارچوبی برای بهبود سیاست‌گذاری و مدیریت در نظام سلامت مورد توجه قرار گرفته است. 
هدف: این پژوهش به منظور طراحی و ارائه مدل حکمرانی خوب در نظام سلامت با بهره‌گیری از رهیافت ترکیبی تحلیل مضمون و روش حداقل مربعات جزئی انجام شده است. 
روش‌شناسی: روش تحقیق شامل دو بخش کیفی و کمی بود. در بخش کیفی، جامعه پژوهش مدیران، صاحب‌نظران حوزه بهداشت و درمان، خبرگان وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، و صاحب‌نظران دانشگاهی را شامل می‌شد. نمونه‌گیری به روش هدفمند و گلوله برفی انجام شد و ۱۷ نفر تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. در بخش کمی از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) برای برازش مدل استفاده شد. جامعه آماری این بخش شامل کلیه کارشناسان و مدیران حوزه بهداشت و درمان ایران بود که بر اساس فرمول کوکران حداقل حجم نمونه ۳۸۴ نفر تعیین گردید. 
یافته‌ها: نتایج تحلیل مضمون داده‌های کیفی و برازش مدل پژوهش نشان داد که مدل نهایی حکمرانی خوب در نظام سلامت از هفت بعد اصلی تشکیل شده است: اثربخشی، کارایی، عدالت، شفافیت و پاسخگویی، مشارکت، قانون‌مندی و رهبری. هر یک از این ابعاد به مؤلفه‌های خاصی تفکیک شدند که اهمیت هر کدام در تقویت حکمرانی خوب مورد تأیید قرار گرفت. 
نتیجه‌گیری:  این مقاله با ارائه مدلی جامع از حکمرانی خوب در نظام سلامت، چارچوبی برای بهبود سیاست‌گذاری، مدیریت و عملکرد در این حوزه پیشنهاد می‌کند. مدل ارائه‌شده می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای تصمیم‌گیری‌های استراتژیک و بهبود ساختارهای مدیریتی مورد استفاده قرار گیرد. 
 



صفحه 6 از 7     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb