126 نتیجه برای حمدی
فرشته شاه محمدی،
دوره 1، شماره 1 - ( زمستان 1375 )
چکیده
این مقاله چکیده ندارد.
فرشته شاه محمدی،
دوره 1، شماره 2 - ( بهار 1376 )
چکیده
زن های بیش از 40 سال درصد بالایی دچار حاملگی ناخواسته و سقط جنین می شوند و نسبتا شانس محدودی در انتخاب روش های جلوگیری دارند. امروزه باید قرص ضد حاملگی خوراکی و همچنین IUD در اختیار افرادی که بررسی شده و واجد شرایط هستند قرار داده شود. متدهای مکانیکی در مواردی که مقاربت به ندرت و با برنامه ریزی انجام گیرد مفید خواهد بود. با انواع مختلفی از روش های جلوگیری از حاملگی که امروزه در دسترس می باشند و دلیلی وجود ندارد که حاملگی های ناخواسته و سقط های انتخابی در زنان بیش از 40 سال کاهش برجسته ای را نشان ندهد.
علی جورابچی، علی اکبر مومنی، محمد محمدی،
دوره 1، شماره 3 - ( تابستان 1376 )
چکیده
تشخیص بیماری بروسلوز به لحاظ صور بالینی متنوع مشکل می باشد. تشخیص قطعی فقط با جدا نمودن بروسلا از نمونه های بالینی امکان پذیر است. لذا بررسی های سرولوژیک بیشترین اقدام تشخیصی در بیماری می یباشد. بیماری دارای روش های تشخیصی متعددی است. آگلوتیناسیون رایت لوله ای استاندارد بیشترین کاربرد را دارد. عوامل متعددی در تعیین نهائی تیتر رایت دخیل می باشند و همگی پزشک را با مشکل تشخیصی مواجه می سازند. لذا بایستی عوامل دخیل را در شرایط خاص بتوان به طور نسبی کنترل یا بی تاثیر نمود. برای حصول به این نکته باید نشان داد آزمایش در شرایط مختلف پاسخ های متفاوت می دهد. بررسی خود را به دو طریق آغاز نمودیم:
الف: آزمایشات متعدد همزمان بر روی نمونه های سرمی
ب: آزمایشات متعدد غیر همزمان بر روی نمونه های سرمی
در موارد الف و ب جمعا 803 مرتبه آزمایش صورت گرفت.
در شرایط آزمایشی فوق مشاهده شد که پاسخ ها متفاوت می باشد، در شرایط همزمان و متعدد برای واکنش منفی تماما منفی (100%)، برای رقت 1/20 در 80% موارد تیتر ثابت و 20% یک رقت (تیتر 1/40) بالاتر نشان داد. در رقتهای 1/40 تا 1/320 پراکندگی واکنش ها متفاوت تر در دو جهت تیترها رویت شد. همین حالت برای موارد غیر همزمان بسیار پراکنده تر می باشد. لذا از آنجائی که حتی همزمان انجام آزمایش رایت میتواند تیترهای مختلفی نسبت به مرتبه های قبلی بدست دهد و تغییر تیتر یکی از معیارهای بررسی موارد بالینی و پاسخ درمان مورد نظر و این نکته به خصوص در صور بالینی مزمن و عوارض بیماری حائز اهمیت می باشد و این معیار بررسی خود جای تردید دارد.
فرشته شاه محمدی، محمدانور احمدی،
دوره 1، شماره 4 - ( پائیز 1376 )
چکیده
در این مطالعه 2510 نوزاد زنده به دنیا آمده از 2465 حاملگی یک قلوئی و چند قلوئی در بیمارستان طالقانی اراک به مدت چهار ماه مورد بررسی قرار گرفته اند. هر نوع نقص مادرزادی آشکار در بدو تولد فقط بعد از تایید به وسیله متخصص کودکان به عنوان ناهنجاری مادرزادی در نظر گرفته شده است. بر این اساس رقم 1/4 درصد برای میزان ناهنجاری های آشکار به دست آمده است .شایع ترین سیستم گرفتار، سیستم عضله – اسکلتی بوده است. میزان ناهنجاری های مادرزادی در نوزادان پسر تقریبا دو برابر دختران بود. در نوزادان با سن جنینی کمتر از 38 هفته با اختلاف معنی دار 0/0042P= شایع تر از نوزادان 38 هفته یا بیشتر بود. ناهنجاری های مادرزادی در نوزادان با وزن کمتر از 2500 گرم در هر دو جنس با اختلاف معنی دار 0/0264P= شایعتر از نوزادانی با وزن 2500 گرم یا بیشتر بود. بیم میزان ناهنجاری های مادرزادی در نوزادان با سن مادر و رتبه حاملگی مادر اختلاف معنی داری وجود ندارد. میزان ناهنجاری ها در زایمان های چند قلو با اختلاف معنی دار 0/0244P= بیش از زایمان های یک قلو می باشد. ناهنجاری های مادرزادی آشکار در نوزادان متولد شده از والدین خویشاوند نسبی با اختلاف معنی دار 05/0P< شایع تر از نوزادانی است که از والدین غیر خویشاوندی متولد شده اند.
محمود پدرام، محمد طه جلالی، فضل اله احمدی اصفهانی،
دوره 1، شماره 5 - ( زمستان 1376 )
چکیده
غلظت سرمی لیپوپروتئین (a) به عنوان یک عامل مستقل در ایجاد آترواسکلروز به طور اساسی تحت تاثیر ژنتیک می باشد. در این بررسی غلظت سرمی لیپوپروتنئین (a) در بیماران با نارسایی مزمن کلیه تحت درمان نگهدارنده همودیالیز با غشاء های کوپروفان، به عنوان گروهی که مواد اکسیدان ( رادیکال های ازاد اکسیژن) را به طور افزایش یافته ای در خون خود دارند و همچنین گروه شاهد اندازه گیری شد. تعداد بیماران 87 نفر ( 34 زن و 53 مرد در فاصله سنی 5 تا 65 سال بود ) و برای مقایسه با گروه شاهد، غلظت سرمی لیپوپروتئین (a) در 100نفر افراد سالک ( 30 زن و 70 مرد در فاصله سنی 4 تا 70 سال ) اندازه گیری گردید. مقایسه دو گروه بیمار و گروه شاهد یک افزایش معنی دار در غلظت سرمی لیپوپروتئین (a) در بیماران با نارسایی مزمن کلیه تحت درمان همودیالیز را نسبت به گروه شاهد نشان داد. (P<0.05)
محمد حسن محمدی، پروین قلع ریز، سعید پهلوان زاده، غلام عباس موسوی، معصومه حمزه ای،
دوره 4، شماره 1 - ( بهار 1380 )
چکیده
یکی از شایع ترین بیماری های اندکرین، دیابت است. طی ده سال گذشته، تعداد افراد دیابتی در جهان به بیش از هفتاد میلیون نفر افزایش یافته است. بیماران دیابتی عموما از این امر آگاهند که مستعد عوارض دیررس بیماری بوده و طول عمرشان کوتاه می شود. لذا تعجب آور نیست که واکنش های عاطفی نسبت به دیابت اغلب در امر درمان مشکل ایجاد می کند. شایع ترین اختلال این بیماری افسردگی است. این پژوهش مطالعه ای توصیفی-تحلیلی است که در سال 1378 در مرکز دیابت کاشان انجام گرفته است. هدف از این مطالعه تعیین میزان فراوانی و شدت افسردگی در بیماران دیابتی مصرف کننده قرص و انسولین بوده است. به این منظور تعداد 80 نفر بیمار دیابتی (38 بیمار مصرف کننده انسولین و 42 بیمار مصرف کننده قرص) که دارای شرایط پذیرش بودند به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه دو قسمتی و شامل مشخصات فردی و تست بک (Beck) بود. یافته های به دست آمده نشان داد که 92% بیماران دیابتی مصرف کننده انسولین، به افسردگی مبتلا بودند و شدت افسردگی در آنها نسبت به مصرف کننده قرص بالاتر بود. به این معنی که رابطه معنی داری بین شدت افسردگی و تزریق انسولین مشاهده گردید. (P<0/04
همچنین مشخصات فردی این بیماران در ارتباط با افسردگی مورد آزمون های آماری قرار گرفت که ارتباط معنی داری را نشان نداد. با توجه به یافته های پژوهش و رابطه معنی دار شدت افسردگی و نوع درمان این موضوع قابل اهمیت است که علاوه بر بالا بودن فراوانی افسردگی در بیماران دیابتی، شدت افسردگی در مصرف کنندگان انسولین از اهمیت بالاتری برخوردار بوده و به نظر می رسد که با تمام تمهیدات لازم می توان از عوارض روانی آن پیشگیری به عمل آورد.
هادی حسن خانی، عیسی محمدی، فرهاد معظمی، منیژه مختاری، محمدمهدی نقی زاده،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده
مقدمه: هیپوترمی بعد از عمل جراحی با افزایش فشار خون شریانی، ضربان قلب و غلظت کاتکولامین پلاسما همراه است. این عامل به طور فیزیولوژیک استرس زا بوده و خطرات زیادی را برای بیمار به دنبال دارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر میزان دمای سرم تزریقی بر اوضاع همودینامیک بیمار طی عمل جراحی، لرز بعد از عمل و زمان ریکاوری حین اعمال جراحی ارتوپدی بود.
روش کار: این تحقیق از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی بود. در این بررسی ضربان قلب، فشار خون شریانی، دمای پوستی و ازوفاژیال طی اعمال جراحی ارتوپدی در 60 بیمار داوطلب که به طور تصادفی به دو گروه براساس دمای سرم تزریقی تقسیم شده بودند، اندازه گیری شد. در یک گروه سرم با استفاده از یک گرم کننده سرم حین تزریق گرم شد و به بیمار تزریق می گردید (گروه نورموترم). در گروه دیگر، سرم در دمای محیط تزریق می شد (گروه هیپوترم). بعد از عمل هم زمان ریکاوری وشدت لرز بیماران ثبت گردید.
نتایج: میانگین دمای ازوفاژیال و پوستی حین عمل، میانگین فشار خون شریانی بعد از عمل در گروه هیپوترم در مقایسه با گروه نورموترم به ترتیب کاهش و افزایش معناداری را نشان داد. میزان بروز لرز و زمان ریکاوری به طور معناداری در گروه نورموترم پائین تر بودند.
نتیجه گیری: گرم نمودن سرم تزریقی طی عمل جراحی جهت کاهش میزان تغییرات فشار خون شریانی، دمای بدن، میزان بروز لرز و زمان ریکاوری ضروری است.
شهرام براز، دكتر عیسی محمدی، دكتر بهروز برومند،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: هدف اصلی درمان و مراقبت بیماران مزمن از جمله مبتلایان به نارسایی مزمن کلیه، ارتقاء سطح سلامت و بهبود کیفیت زندگی آنها است. با این حال مطالعات نشان میدهد که سطح سلامت، عملکرد و کیفیت زندگی در بیماران تحت درمان با همودیالیز نگه دارنده اغلب پایین تر از حد انتظار می باشد. لذا تلاش در جهت یافتن روشهای آموزشی مؤثر که بتواند مشکلات جسمی این بیماران را کاهش دهد و کیفیت زندگی آنها را بهبود ببخشد، ضروری میباشد. هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر دو روش آموزشی حضوری و غیرحضوری (بسته آموزشی) مراقبت از خود بر مشکلات و کیفیت زندگی بیماران تحت درمان با همودیالیز نگه دارنده می باشد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است. 63 بیمار از سه مرکز دیالیز در تهران انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه قرار داده شدند. بیماران قبل از آموزش با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی، پرسشنامه تعیین نیاز آموزشی و چک لیستها مورد ارزیابی قرارگرفتند. پس از تعیین نیازهای آموزشی یک برنامه آموزشی خود مراقبتی براساس الگوی خود مراقبتی اورم و اصول آموزش به بیمار و مشاوره با متخصصین طراحی و برای بیماران گروه اول به صورت آموزش حضوری اجراء گردید. هم زمان با اجرای برنامه یک سری کامل آن فیلمبرداری شد و به صورت بسته آموزشی چند رسانه ای درآمد و در طول یک ماه هفتهای یک بار برای بیماران گروه دوم مطالعه در حین انجام دیالیز و نیز در منزل پخش گردید. بعد از اجرای برنامه، دو گروه توسط همان پرسشنامهها و چک لیستها ارزیابی شدند. اطلاعات به دست آمده توسط آزمونهای آماری تی دانش آموزی، ویلکاکسون و مک نمار تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: یافتهها نشان داد اکثر متغیرهای مورد بررسی شامل تستهای آزمایشگاهی، فشار خون، اضافه وزن بین دو دیالیز، خارش پوستی، ادم و گرمی مسیر عروقی در هر یک از گروههای آموزش حضوری و آموزش غیرحضوری، قبل و بعد از آموزش به طور معنیداری تغییر نموده بود. همچنین بهبود کیفیت زندگی(گروه اول با 001/0>p و گروه دوم با 002/0>p) قبل و بعد از مداخله در هر یک از گروهها دیده شد. اما آزمونهای آماری اختلاف معنیداری را درتفاوت میانگینهای قبل و بعد از مداخله بین دو گروه نشان نداد. نتیجه گیری: بین دو گروه از نظر میزان اثربخشی دو روش برنامه آموزشی خود مراقبتی تفاوت چشمگیری مشاهده نشد. لذا با توجه به مشکلات و هزینه داربودن روش آموزش حضوری در مقایسه با آموزش غیرحضوری، روش غیرحضوری به عنوان یک روش موثر، ارزان قیمت، ساده وجذاب برای بیماران تحت درمان با همودیالیز توصیه میشود
دكتر محمد علی زرگر شوشتری، دكتر ابوالفضل گل محمدی، دكتر میثم جمشیدی، دكتر هرمز سلیمی،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: کارسینوم سلول کلیوی میتواند همراه با گسترش ترومبوز به ورید کلیوی و ورید اجوف تحتانی باشد. درمان مناسب این بیماران شامل نفرکتومی رادیکال همراه با خارج کردن ترومبوز میباشد. در این مقاله، مروری بر نحوه برخورد با این بیماران صورت گرفته است. موارد: این مطالعه از نوع سری مواردی میباشد. طی سالهای 1379 تا 1384 ، 148 بیمار با تشخیص تومور کلیوی محدود به ژروتا ( مرحله T3یا پایینتر) در بیمارستان شهید هاشمی نژاد پذیرفته شدند. در میان این بیماران 14 مورد درگیری ورید اجوف تحتانی وجود داشت که در هشت مورد رادیکال نفرکتومی به همراه ترومبکتومی انجام پذیرفت. این بررسی بر روی 8 بیمار اخیر صورت گرفته است. نتایج: متوسط سنی بیماران 4/51 سال، 6 نفر مرد و 2 نفر زن بودند. شایعترین علامت هنگام مراجعه درد پهلو در75 درصد، هماچوری آشکار در 5/62 درصد و علائم ساختاری در 50 درصد موارد بوده است. تمامی بیماران تومور محدود به ژروتا داشته و متاستاز دوردست مشاهده نشد. درگیری ورید اجوف تحتانی در 6 مورد زیر وریدهای کبدی و در 2 مورد دیگر داخل کبدی بوده است. هیچ مورد مرگ و میر مربوط به جراحی دیده نشد. عوارض بعد از عمل شامل 2 مورد آتلکتازی و 1 مورد ترومبوز ورید عمقی بود که با درمان حمایتی بهبود یافت. نتیجه گیری: با رعایت اصول صحیح جراحی در بیماران با کارسینوم سلول کلیوی همراه با گسترش ترومبوز به ورید اجوف تحتانی، بدون افزایش شیوع عوارض جراحی، میتوان ترومبوز را به همراه کلیه به صورت رادیکال خارج کرد و میزان بقاء طولانی مدت در این بیماران انتظار میرود.
میترا مهدوی مزده، محبوبه همت آبادی، فرخ لقا احمدی، سپیده سیفی،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: برخی واکنشهایی که بیماران در طی همودیالیز تجربه میکنند مربوط به جریان یافتن خون در خارج از بدن میباشد. تعداد و شدت این واکنشها، زیست سازگاری صافیها را مشخص میکند. فعالیت کمپلمان با نوع مامبران به کار رفته در دیالیز ارتباط دارد. فعال شدن کمپلمان به دنبال استفاده از غشاهای سنتتیک کمتر از سایر انواع است. این نکته که آیا فعالیت سیستم کمپلمان، مسئول علائم حین دیالیز (مانند افت فشارخون، تهوع، خارش و ...) میباشد، هنوز مورد اختلاف است. به منظور مقایسه عوارض حاد بالینی حین همودیالیز برحسب نوع غشای مصرفی (پلی سولفان از انواع سنتتیک و هموفان از انواع سلولوسنتتیک) مطالعهای بر روی بیماران دیالیزی بیمارستان امام خمینی تهران در سال 1383 انجام شد. روش کار: در یک کارآزمایی بالینی، اطلاعات 100 بیمار ( شامل عوارض حاد بالینی حین همودیالیز) که سه جلسه با مامبران پلی سولفان و سه جلسه با مامبران هموفان دیالیز شدند، مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونهگیری به صورت غیراحتمالی از جمعیت در دسترس انجام شد و بیماران واجد شرایط (براساس نوع مامبران موجود در بخش) وارد مطالعه شدند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون مربع کای تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: از 100 بیماری که وارد طرح شدند، 39 درصد زن بودند. متوسط سن بیماران56/17± 85/48 سال بود. شایعترین عوارض بالینی، افت فشار خون و کرامپهای عضلانی (هر یک 5/21درصد) بودند. اگر چه افت فشارخون در گروه پلیسولفان در 18درصد و در گروه هموفان در 25درصد موارد رخ داد اما تفاوت آنها معنیدار نبود. سایر عوارض شامل کرامپهای عضلانی، تهوع، استفراغ، تنگی نفس، خارش، سردرد و تب و لرز نیز در دو گروه تفاوت قبل ملاحظهای نداشتند. تشنج در هیچ یک از بیماران دیده نشد. نتیجه گیری: براساس یافتههای این مطالعه به نظر میرسد، در ایجاد عوارض بالینی حین همودیالیز نوع مامبران مصرفی اعم از پلی سولفان یا هموفان تأثیری ندارد و در اکثریت بیماران بدون ارجحیت خاصی میتوان هر یک از آنها را در هر مقطع زمانی براساس نوع مامبران در دسترس استفاده کرد. به عبارتی زیست سازگاری صافیها در این زمینه حداقل از نظر بالینی تفاوت قابل ملاحظهای ندارد.
مژگان خادمی، حیدرعلی عابدی، رضا دریابیگی، نصراله علیمحمدی،
دوره 10، شماره 1 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: همان طور که بیماران سالمند در هنگام بستری شدن با یک بحران زیست شناختی به بیمارستان وارد میشوند مراقبت کنندگان آنان نیز با یک بحران روانشناختی به بیمارستان قدم میگذارند. اما از آنجایی که مراقبت کنندگان حرفهای آگاهی چندانی از تجارب آنان ندارند این افراد که ممکن است به اندازه خود بیماران در رنج باشند را فراموش میکنند. با توجه به اهمیت مفهوم رنج در علم پرستاری و اهمیت شناخت و درک منابع رنج جهت ارائه مراقبت مناسب، این مطالعه با هدف شناخت ماهیت و ساختار منابع رنج در همراهان سالمندان بستری انجام گردیده است. روش کار: این پژوهش کیفی بوده و به روش پدیده شناسی انجام شده است. نمونهها از بین منابع اطلاعات (همراهان بیماران سالمند بستری در یکی از بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان) انتخاب گردیدهاند. نمونه گیری بـه صورت مبتنی بر هدف آغـاز شده و تا اشبـاع اطلاعات ادامه یافته و در پایان، تعداد شرکت کنندگان به 12نفر رسید. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و تفسیر دادهها به روش «پارسی» انجام شده است که برای اولین بار در ایران به کار گرفته شد. نتایج: یافتههای این پژوهش در مفاهیم محوری «بیمار و اقدامات درمانی به عنوان منبع رنج»، «بیمارستان به عنوان منبع رنج» ، «اختلال در زندگی خانوادگی و اجتماعی به عنوان منبع رنج» و «غفلت از خود به عنوان منبع رنج» ارائه گردیدهاند که در اصل مقاله به آن پرداخته خواهد شد. نتیجه گیری: تجارب شرکت کنندگان نیاز به اتخاذ تدابیری جهت عملی شدن مراقبت کنندگی خانوادگی در محیط بیمارستان را منعکس مینماید. توسعه گروههای حمایتی، فراهم شدن تجهیزات و امکانات و حمایت مداوم همراهان در طی همراهی بیمار سالمند در محیط بیمارستان و ضرورت برنامههای آموزشی برای تطابق همراهان و خانواده های آنان گامهای مفیدی در این زمینه میباشند.
مهرداد روغنی، توراندخت بلوچ نژاد مجردی، مریم فلاح محمدی،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: کاهش دادن سطح گلوکز و لیپیدهای نامطلوب سرم در بیماران دیابتی با استفاده از گیاهان دارویی از اهمیت بالینی زیادی برخوردار میباشد. در این راستا گیاه ماریتیغال دارای خاصیت کاهش دهندگی پراکسیداسیون لیپیدی و سطح لیپیدهای سرم در مدل تجربی هیپرلیپیدمی میباشد. لذا در بررسی حاضر اثر مصرف خوراکی و مزمن این گیاه بر میزان گلوکز، تری گلیسیرید، کلسترول توتال، کلسترول LDL و HDL موش صحرایی دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه تجربی موشهای صحرایی ماده (36=n) به طور تصادفی به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با ماریتیغال، دیابتی، و دیابتی تحت درمان با ماریتیغال تقسیمبندی شدند. دو گروه تحت تیمار با ماریتیغال، پودر گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش (25/6 درصد) را به مدت 4 هفته دریافت نمودند. میزان گلوکز، تری گلیسیرید، کلسترول تام، کلسترول LDL و HDL سرم قبل از مداخله و در هفتههای دوم و چهارم پس از مداخله تعیین گردید. اطلاعات توسط آزمونهای آماری آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر، تی دانش آموزی و زوج، آنالیز واریانس یک طرفه و توکی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی افزایش معنیداری را در هفته چهارم در مقایسه با هفته قبل از مداخله نشان داد (001/0p<) و در گروه دیابتی تحت درمان با ماریتیغال کاهش مختصر و غیر معنیدار در مقایسه با گروه دیابتی مشاهده شد. به علاوه سطح تری گلیسیرید در گروه دیابتی افزایش معنیداری را در هفته چهارم نسبت به هفته قبل از بررسی (05/0p<) نشان داد و سطح تری گلیسیرید در هفته چهارم در گروه دیابتی تحت درمان با ماریتیغال در مقایسه با گروه دیابتی به طور معنیداری پائینتر بود (05/0p<). همچنین یک کاهش معنیدار در سطح کلسترول سرم در گروه دیابتی تحت درمان با ماریتیغال در هفته چهارم در مقایسه با گروه دیابتی مشاهده شد (05/0p<). از طرف دیگر، میزان کلسترول HDL و LDL در گروه دیابتی تحت تیمار در همین هفته در حد معنیدار و به ترتیب بیشتر و کمتر از گروه دیابتی بود (05/0p<). نتیجه گیری: مصرف خوراکی و درازمدت بخش هوائی گیاه ماریتیغال در مدل تجربی دیابت قندی اثر هیپوگلیسمیک نداشته و موجب تغییرات مطلوب و سودمند در سطح لیپیدهای خون میگردد.
امیر قائمی، محمد فرشباف، حوریه سلیمانجاهی، رضا امیدبیگی، طراوت بامداد، داوود حکمت پو، کسری حمدی،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: عوارض ناشی از داروهای شیمیایی منجر به گرایش به سمت داروهای طبیعی شده است که عوارض جانبی کمتری دارند. در این مطالعه اثر ضد ویروسی عصاره به دست آمده از ریشه جعفری مکزیکی بر علیه ویروس هرپس سیمپلکس تیپ یک و دو انسانی بررسی شد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه تجربی است. برای انجام آن عصاره الکلی از ریشههای این گیاه به روش مسراسیون تهیه و در شرایط خلاء تغلیظ شد. سلول Vero در محیط کشت DMEM حاوی 5 درصد سرم جنین گوساله کشت داده شد. بعد از تهیه بذر ویروس و تعیین عیار آن، رقتهای مختلف عصاره(160/1، 80/1، 40/1، 20/1، 10/1) با ویروس با عیار مشخص مجاور و به محیط کشت سلول اضافه گردید و اثرات ضد ویروسی آن با مقایسه با کنترلهای مختلف ارزیابی شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون مقایسه چندگانه دانکن استفاده شد. نتایج: یافتهها نشان داد که عصاره به دست آمده از ریشه جعفری مکزیکی به طور معنیداری باعث جلوگیری از تکثیر ویروس هرپس سیمپلکس تیپ 1 و 2 انسانی شد. این عصاره، ویروس هرپس سیمپلکس تیپ 2 را نسبت به تیپ 1 بهتر کنترل می کند. بررسی بر روی رقتهای مختلف عصاره نشان داد که فعالیت ضد ویروسی در رقتهای مختلف متفاوت است و بیشترین فعالیت ضد ویروسی بر علیه هر دو ویروس در رقت10/1 حاصل گردید. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که عصاره به دست آمده از ریشه گیاه جعفری مکزیکی دارای پتانسیل ضد ویروسی خوبی بر علیه ویروس هرپس سیمپلکس تیپ یک و دو انسانی میباشد که میتوان از آن به عنوان یک منبع دارویی برای کنترل این بیماریهای ویروسی استفاده نمود.
محمد یاوری، جمال فلاحتی، مهری محمدی،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: کاتاراکت یکی از بیماریهای مهم و عمده در انسان است. میزان شیوع کاتاراکت در سنین 74-65 سالگی به 50 درصد و در بالای 75 سالگی به حدود 70 درصد میرسد. درمان قطعی کاتاراکت جراحی است که به روشهای مختلف اینتراکپسولار، اکستراکپسولار و فیکو انجام میشود. جراحی کاتاراکت عوارض مختلفی از جمله خونریزی، گلوکوم، تیرگی کپسول خلفی و آستیگماتیسم بعد از عمل را به دنبال دارد. این مطالعه جهت مقایسه آستیگماتیسم حاصل از دو روش جراحی فیکو و اکستراکپسولار طراحی شده است. روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی دو سویه کور است. 112 بیمار با تشخیص کاتاراکت به صورت تصادفی در دو گروه A و B تحت عمل جراحی قرار گرفتند. در گروه A جراحی به روش فیکو انجام شد که برش کوچک در حدود 2/3 میلیمتر روی قرنیه داده شده و نیاز به بخیه ندارد اما در روش اکستراکسپولار برش10-9 میلی متر داده شده و احتیاج به بخیه زدن دارد. سپس این بیماران در سه نوبت قبل از عمل ، یک هفته و دو ماه بعد از عمل جراحی، کراتومتری شده و میزان آستیگماتیسم آنها تعیین شد. تجزیه و تحلیل دادهها توسط آزمون تی مستقل و تی زوج صورت گرفت و 05/0p< معنیدار تلقی شد. نتایج: از 112 بیمار مورد بررسی 56 بیمار تحت عمل جراحی به روش فیکو (گروه A) و 56 بیمار تحت عمل جراحی به روش اکستراکپسولار (گروه B) قرار گرفتند. میانگین آستیگماتیسم قبل از عمل جراحی به روش فیکو D 71/0±79/0 و در گروه اکستراکسپولارD 55/0±9/0 بود(05/0p>). میانگین آستیگماتیسم یک هفته بعد از عمل جراحی در گروه فیکو D 72/0±11/1 (05/0p<) و در گروه اکستراکسپولارD 46/1±99/3 بود (05/0p<) و میانگین آستیگماتیسم دو ماه بعد از عمل جراحی در گروه فیکو D 71/0±0/1 و در گروه اکستراکسپولارD 29/1± 28/3 به دست آمد(05/0 p<). نتیجه گیری: میزان آستیگماتیسم ایجاد شده دو ماه بعد از عمل در گروه فیکو D21/0 و در گروه اکستراکپسولار D38/2 بود که دارای اختلاف معنیدار میباشد. سایر متغیرها از جمله سن، شماره لنز ، جنسیت و چشم تحت عمل جراحی (راست یا چپ) در ایجاد آستیگماتیسم تأثیر ندارد.
پارسا یوسفی، علی سیروس، فاطمه دره، معصومه احمدی احتشامی،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: کودکان مبتلا به ریفلاکس وزیکواورترال در صورت شکست درمان پروفیلاکسی یا عدم بهبود خود به خود ریفلاکس، کاندید جراحی خواهند شد. تأخیر در انجام عمل جراحی امکان بروز اسکارهای جدید کلیوی را افزایش میدهد. کشف یک فاکتور کمکی در پیشبینی شانس بهبود ریفلاکس با درمان طبی، کودکان بسیاری را از عوارض درمانهای نامناسب رهایی میبخشد. با توجه به این که اختلالات استخوان ساکروم در عملکرد سیستم ادراری - دفعی تأثیر مستقیم دارد، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط شاخص استخوان ساکروم و ریفلاکس طراحی گردید. روش کار: این پژوهش یک مطالعه مورد - شاهدی است. گروه مورد 76 کودک با سن کمتر از 9 سال بودند که از خرداد ماه 1385 تا آبان ماه 1385 با شکایت عفونت ادراری به درمانگاه بیمارستانهای امیرکبیر و ولیعصر (عج) اراک مراجعه کردند و براساس نتایج VCUG ، کودکان با ریفلاکس درجه III و IV و V وارد مطالعه شدند. گروه شاهد شامل 76 کودک با سابقه عفونت مجاری ادراری و VCUG نرمال بودند. شاخص استخوان ساکروم در دو گروه اندازه گیری شد و با استفاده از آزمون تی دانش آموزی، کای دو و من ویتنی یو مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج : گروه مورد شامل 24 پسر و 52 دختر با میانگین سنی 7/2 سال و گروه شاهد 23 پسر و 53 دختر با میانگین سنی 3 سال بودند . درصد غیر طبیعی بودن شاخص استخوان ساکروم در گروه مورد 40 درصد و در گروه شاهد 7/23 درصد بود که بین درصد غیر طبیعی بودن این شاخص در دو گروه ارتباط معنیداری وجود داشت(001/0= p). بین میانگین شاخص استخوان ساکروم در گروه مورد با مقدار 80 درصد و گروه شاهد با مقدار 84 درصد تفاوت معنیداری وجود نداشت. چگونگی توزیع این شاخص در دو گروه از نظر آماری معنیدار نبود. نتیجهگیری: درصد غیر طبیعی بودن شاخص استخوان ساکروم در کودکان با ریفلاکس، بیش از کودکان بدون ریفلاکس بوده است.
احمد سروریان، جمال فلاحتی، جمشید مؤمنی، آمنه علائین، زهرا محمدی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: کاتاراکت کدورتی است که در لایههای مختلف تشکیل دهنده لنز ایجاد میشود و به انسداد یا پراکندگی شعاعهای نورانی منجر میگردد. لزوم درمان جراحی برای کاتاراکت و همراهی بالای آن با آستیگماتیسم قرنیهای ما را بر آن داشت تا با اتخاذ شیوه جدید در برش و نوع جراحی کاتاراکت، تغییرات آستیگماتیسم قرنیهای بعد از عمل را در این بیماران بسنجیم و به نتایج کاربردی در این زمینه برسیم. روش کار: این مطالعه یک مطالعه مداخلهای است که بر روی 58 بیمار (73 چشم مورد مطالعه) مراجعه کننده به درمانگاه شماره دو بیمارستان امیرکبیر اراک انجام شده است . این بیماران به روش فیکوسکشن با تانل اسکلرا تحت عمل جراحی کاتاراکت قرار گرفتندکه در برش 7 میلی متری فراون (frown) روی اسکلرا از بخیه استفاده نشد. این بیماران در چهار نوبت قبل از عمل، یک هفته، یک ماه و سه ماه بعد از عمل جراحی، کراتومتری شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و تی زوجی استفاده شد. نتایج: در این مطالعه، سن، جنس، چشم راست یا چپ در میزان آستیگماتیسم ایجاد شده، بیتأثیر بودند. براساس نتایج به دست آمده از تحلیل دادهها، میانگین آستیگماتیسم قبل از عمل جــراحی، 1 هفته، 1 ماه و 3 ماه بعد از عمل جراحی به ترتیب 87/084/0، 88/027/0، 82/006/0 و 85/003/0- دیوپتر بود. قبــل از عمل 80 درصد بیماران آستیگماتیسم کمتر از 1 دیوپتر داشتند که به عدد 94 درصد در سه ماه بعد از عمل افـزایش پیدا کرد. در 89 درصد موارد تغییر نهایی آستیگماتیسم کمتر از 1 دیوپتر بوده است. اطلاعات به دست آمده نشان داد که اختلاف معنیداری در میانگین آستیگماتیسم قبل از عمل با یک هفته، یک ماه و سه ماه بعد از عمل وجود دارد(0001/0 =p). نتیجهگیری: در نهایت مطالعه حاضر نشان داد که جراحی بدون بخیه فیکوسکشن با برش فراون میتواند باعث کاهش میزان آستیگماتیسم قرنیهای قبل از عمل در بیماران شود. گرچه به دلیل القای آستیگماتیسم کنترل شده و ناچیز میتوان از این روش در کلیه بیماران کاتاراکت سود جست.
علی رضا شعاع حسنی، نگار اردوزاده، امیر قائمی، راشد نظری، کسری حمدی، داوود حکمت پور،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: برگ سبز چای (L Camellia sinensis) حاوی ترکیبات پلی فنلی با اثرات ضد میکربی میباشد. از آنجا که چای از نوشیدنیهای بسیار پرطرفدار در ایران میباشد لذا تاثیر آن بر تشکیل بیوفیلم و کلونیزه شدن عوامل ایجاد عفونتهای رودهای و عفونتهای فرصت طلب بیمارستانی اهمیت زیادی دارد. همچنین با جدا کردن ترکیبات بازدارندۀ تشکیل بیوفیلم میتوان از آنها به عنوان نگهدارندۀ مواد غذایی در صنایع استفاده نمود. در این پژوهش اثر ممانعت کنندگی عصارههای چای سیاه و سبز از تشکیل بیوفیلم، در 5 باکتری از خانوادۀ انتروباکتریاسه شامل اشریشیا کلی انتروپاتوژن، سالمونلا انتریکا سرووار تایفی موریوم، کلبسیلا نومونیه، پروتئوس میرابیلیس و شیگلا فلکسنری سنجیده شد و با هم مقایسه گردید. روش کار: در این مطالعه تجربی پس از عصارهگیری نمونهها توسط عصارهگیر Soxhlet با استفاده از حلال متانول 50 درصد و جدا نمودن مجدد در فاز اتیل استات، عصارهها پس از استریل شدن توسط فیلتر 44/0 میکرون تا زمان استفاده در یک فانل استریل در 4 درجۀ سانتیگراد نگهداری شدند. از روش انتشار چاهک (طبق روش کربی بائر) برای محاسبۀ حداقل غلظت بازدارندگی و از روش تهیۀ رقت در محیط مایع برای بررسی تشکیل بیوفیلم در کشتهای تیمار شده با غلظتهای مختلف عصارهها استفاده شد. ارزیابی تشکیل بیوفیلم با نمونهبرداری از جدار ارلن مایر حاوی محیطهای تیمار شده و کشت آن روی تریپتیکاز سوی آگار و شمارش کلنیها و سپس مقایسه آن با کشتهای شاهد صورت گرفت. تحلیل آماری دادهها با آزمون آنالیز واریانس انجام شد. نتایج: اثر ممانعت کنندگی از تشکیل بیوفیلم در چای سیاه بیشتر از چای سبز بود. غلظت 5/4 میلیگرم در میلیلیتر از عصارۀ چای سیاه و 5 میلیگرم در میلیلیتر از عصارۀ چای سبز، اثر باکتریسایدی بر این میکروارگانیسمها داشت. در میان این باکتریها پروتئوس میرابیلیس بیشترین حساسیت به چای سیاه و اشریشیا کُلی انتروپاتوژن بیشترین حساسیت را به چای سبز داشتند و کلبسیلا نومونیه بیشترین مقاومت را نسبت به هر دوی این عصارهها نشان داد. نتیجه گیری: از آنجا که چای به طور مستقیم پس از نوشیدن بر دستگاه گوارشی تاثیر میگذارد، منجر به کاهش انتروباکتریاسهها و کاهش کلونیزاسیون آنها بر سطح سلولهای اپی تلیال دستگاه گوارشی، کاهش خطر عفونتهای رودهای و کاهش تولید مواد سرطان زا از قبیل اسکاتول در اثر متابولیسم این باکتریها در روده میشود. همچنین میتوان از پلی فنلهای چای به عنوان نگهدارندۀ مواد غذایی در صنایع نیز بهره گرفت.
داود حکمت پو، عیسی محمدی، فضل اله احمدی، سید حسن عارفی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: بستری مجدد یک مشکل جهانی و رو به افزایش است. نارسایی احتقانی قلب یکی از شایعترین عوامل منجر به بستری مجدد محسوب میشود. دربارۀ موانع کنترل بستری مجدد شناخت کمی وجود دارد. هدف از این مطالعه تعیین موانع کنترل بستری مجدد در بیماران مبتلا به نارسایی احتقانی قلب میباشد. روش کار: این مطالعه به روش کیفی و رویکرد تئوری زمینهای انجام شد. جهت جمعآوری اطلاعات از مصاحبه استفاده شد. مطالعه با نمونهگیری هدفمند شروع و در طی تکامل طبقات با نمونهگیری نظری ادامه یافت که به مدت 6 ماه به طول انجامید و در طی آن تعداد 42 نفر به مدت 6 ماه در دو بیمارستان آموزش تهران، مورد مصاحبه قرار گرفتند. اعتبار و صحت داده ها با روش های آماری تائید گردید. نتایج : حساس نبودن نسبت به عوامل بستری مجدد، باورهای نادرست بهداشتی و انتظارات بیماران، آموزش ناقص، تمکین ناکافی رژیم دارویی، غذایی و سبک زندگی نادرست، نبود سیستم درمانی پیگیر، بی اعتمادی به پزشک و عدم ایجاد ارتباط با بیمار، مشکلات روحی بیمار و چالشهای خانواده- بیمار به عنوان موانع کنترل بستری مجدد در این بیماران بودهاند. نتیجه گیری: موانع کنترل بستری مجدد با رویکردکیفی و استفاده از روش تلفیق منابع، بهتر از روش بیومدیک تک منبعی مورد شناسایی قرار گرفته اند. از طرفی حساس نبودن مشارکت کنندگان نسبت به بستری مجدد یک یافته جدید است. بنابراین به منظور کنترل میزان بستری مجدد علاوه بر شناخت موانع، حساس سازی افراد درگیر هم پیشنهاد میگردد.
علیرضا شعاع حسنی، کسری حمدی، امیر قائمی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: بیوفیلم استرپتوکوکهای دهانی به خصوص استرپتوکوکوس موتانس از عوامل اصلی ایجاد پلاک دندانی و پوسیدگی دندان است. مواد طبیعی مهار کننده کلونیزاسیون این باکتریها پر اهمیت هستند. در این پژوهش برای اولین بار اثر عصارۀ موم زنبور عسل بر تولید گلوکوزیل ترانسفراز که یک آنزیم کلیدی کلونیزاسیون استرپتوکوکوس موتانس میباشد مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه تجربی عصارهگیری توسط حلالهای اتیل استاتی و متانولی با دستگاه عصارهگیر کلونجر انجام شد. ابتدا مواد محلول در اتیل استات جدا شدند و پس از تبخیر حلال اول متانول 70 درصد به عنوان حلال خنثی به محلول اضافه شد و جزء باقیمانده نیز توسط آب دو بار تقطیر جدا گردید. حداقل غلظت بازدارندگی این عصاره از رشد استرپتوکوکوس موتانس با روش انتشار در محیط مایع تعیین گردید. از روش تهیۀ رقتهای متوالی در محیط نوترینت براث غنی شده با 1 درصد سوکروز که درون ارلنهای حاوی لامهای شیشهای استریل تهیه شده بود جهت ارزیابی بیوفیلم استفاده گردید. تولید آنزیم گلوکوزیل ترانسفراز نیز با استفاده از الکتروفورز روی ژل 15 درصد پلی اکریلامید مشخص گردید. نتایج: غلظت 1 میلیگرم در میلی لیتر از عصارۀ اتیل استاتی موم باعث توقف کامل تشکیل بیوفیلم گردید و تولید آنزیم گلوکوزیل ترانسفراز را متوقف نمود. غلظت 6 میلیگرم در میلی لیتر این عصاره توقف رشد باکتریها را به دنبال داشت و غلظت 30 میلیگرم در میلی لیتر آن برای استرپتوکوکوس موتانس باکتریساید بود(01/0> p). نتیجه گیری: عصارۀ موم زنبور عسل در غلظتهای کمتر از حد کشندگی قادر به توقف تولید گلوکوزیل ترانسفراز که آنزیم اصلی تشکیل بیوفیلم در استرپتوکوکوس موتانس میباشد، بود.
ایرج صالحی، مصطفی محمدی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: استرس اکسیداتیو به شدت با دیابت و عوارض آن در ارتباط میباشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات دیابت تجربی بر شاخصهای استرس اکسیداتیو در بافت قلب و تاثیر شنای منظم بر آن میباشد. روش کار: طی یک مطالعه تجربی- کاربردی40 عدد موش صحرایی نر ویستار به چهار گروه 10 تایی کنترل، کنترل همراه ورزش، دیابتی بدون ورزش و دیابتی با انجام ورزش تقسیم شدند. دیابت به وسیله تزریق تک دوز استرپتوزوتوسین (50 میلیگرم به ازای هرکیلوگرم، داخل صفاقی) ایجاد گردید. مدت مطالعه 8 هفته بود. پس از پایان دوره، ابتدا حیوانات با تیوپنتال سدیم (50 میلیگرم به ازای هرکیلوگرم، داخل صفاقی) بی هوش و بطن چپ جدا و در 80- درجه سانتیگراد نگهداری شد. در قسمت رویی به دست آمده از هموژنیزاسیون بافت، فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، گلوتاتیون ردکتاز و کاتالاز به عنوان وضعیت آنتیاکسیدانهای آنزیمی و میزان مالونیل دیآلدئید به عنوان شاخص پراکسیداسیون لیپیدی اندازهگیری شدند. نتایج: القای دیابت باعث کاهش معنیدار در میزان فعالیت آنزیمهای گلوتاتیون ردوکتاز و کاتالاز در بافت قلب رتهای دیابتیک نسبت به گروه کنترل گردید. همچنین میزان مالونیل دی آلدئید به طور معنیداری در گروه دیابتی ورزش نکرده نسبت به گروه کنترل افزایش داشت. میزان گلوتاتیون توتال بافت قلب در تمامی گروهها یکسان بود. نتیجه گیری: شنا با جلوگیری از کاهش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی گلوتاتیون ردوکتاز و کاتالاز و کاهش سطح مالونیل دی آلدئید بافت قلب برای جلوگیری از عوارض قلبی- عروقی در دیابت ملیتوس ناشی از استرس اکسیداتیو مفید میباشد.