جستجو در مقالات منتشر شده


25 نتیجه برای نوروزی

دكتر علی چهرئی، دكتر منیژه کهبازی، دكتر بهمن صالحی، دكتر افسانه زر گنج فرد، دكتر فاطمه دره، دكتر پروین سلطانی، دكتر اشرف زمانی، دكتر محمد خلیلی، دكتر افسانه نوروزی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: تحقیقات صحیح و اصولی در ابعاد مختلف جامعه و از جمله علوم پزشکی می‌تواند راه‌گشای بسیاری از مشکلات باشد. به منظور آشنایی سیستماتیک اعضاء هیئت علمی با روش تحقیق و ایجاد توانایی و مهارت لازم جهت تدوین پورپوزال‌های کاربردی و اجرای صحیح پژوهش، پایگاه توسعه تحقیقات بالینی در دانشگاه علوم پزشکی اراک شکل گرفت. این بررسی به منظور تعیین تاثیر کار این پایگاه بر ارتقاء پژوهش بالینی دانشگاه صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه HSR از نوع مداخله‌ای قبل و بعد بوده که جامعه آماری آن اعضاء هیئت علمی بالینی دانشگاه علوم پزشکی اراک می‌باشند. ابتدا اطلاعات موجود در خصوص دوره قبل ازمداخله به صورت کامل جمع آوری گردید ( دی 80 تا دی 82)، سپس مداخله به صورت ایجاد و تجهیز پایگاه تحقیقات بالینی در بزرگ‌ترین بیمارستان دانشگاهی شهر اراک، برگزاری کارگاه‌های سریال روش تحقیق، کنفرانس‌های پژوهشی، مشاوره‌های حضوری و آموزش طراحی بانک اطلاعات پژوهشی در طی دو سال ( دی 82 تا دی 84 ) انجام گرفت و نتایج این دوره دو ساله با دوره قبل از مداخله مقایسه گردید. نتایج: مقایسه وضعیت طرح‌های تحقیقاتی در دو دوره قبل و بعد از مداخله نشان می‌دهد که در دو سال قبل از مداخله از 38 طرح پیشنهادی 30 طرح و در دوره بعد از مداخله از 89 طرح پیشنهادی 76 طرح مصوب شده است. در این دو دوره به ترتیب 14 (6/46 درصد) و 50 (8/65 درصد) طرح تصویب شده بالینی بودند. در خصوص مقایسه طرح‌ها از لحاظ کیفی، به ترتیب 11 و 15 طرح HSR ، 2 و 22 کارآزمایی بالینی و 8 و 8 طرح توصیفی قبل و بعد از مداخله تصویب گردیده است. مجموع مقالات چاپ شده دردوره اول 45 و در دوره دوم 84 مورد می‌باشد. ارائه مقاله در کنگره‌ها داخلی و خارجی در کل به ترتیب 33 و 59 مورد می‌باشد که به ترتیب 25 و 51 مورد در کنگره‌های داخلی و 8 و 8 مورد در کنگره‌های خارجی در دو دوره ارائه شده است. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش به نظر می‌رسد، ایجاد پایگاه توسعه تحقیقات بالینی در این دانشگاه و دانشگاه‌های مشابه، با اجرای مداخلات مشابه با این تحقیق، بر روند تحقیقات بالینی آن دانشگاه تاثیر به سزایی خواهد داشت.
شیرین پازوکی، مهری اسکندری، ساره معماری، افسانه نوروزی، افسانه زرگنج فر،
دوره 9، شماره 3 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: بی‌حسی نخاعی شیوه‌ای متداول جهت بیهوشی در سزارین است که تهوع و استفراغ حین عمل (IONV) از مشکلات شایع این فرآیند به شمار می‌رود. جهت پیش‌گیری از این عارضه و خطرات آن، از داروهای ضد استفراغ استفاده می‌شود. متوکلوپرامید متداول‌ترین دارو در جلوگیری از IONV می‌باشد اما احتمال بروز عوارض اکستراپیرامیدال در آن و هم‌چنین وجود خواص ضد تهوع و استفراغ در پروپوفول و دگزامتازون، باعث شد این مطالعه جهت مقایسه اثر این داروها انجام شود. روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی می‌باشد. 144 خانم باردار که تحت عمل سزارین اورژانس قرار گرفتند و ناشتا نبودند، به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول متوکلوپرامید 1/0 میلی‌گرم بر کیلوگرم به صورت وریدی، گروه دوم دگزامتازون 150 میکروگرم بر کیلوگرم به صورت وریدی، گروه سوم پروپوفول 1/0 میلی‌گرم بر کیلوگرم هر پنج دقیقه از زمان بستن بند ناف تا پایان عمل و گروه چهارم 2 میلی لیتر آب مقطر دریافت کردند. در مدت عمل بیماران از نظر شدت تهوع، وجود استفراغ و اوغ زدن بررسی شدند. تجزیه و تحلیل داده‌ها از طریق آزمون کراسکال والیس و آنالیز واریانس یک طرفه انجام گرفت. نتایج: میزان بروز تهوع در پروپوفول کمترین و در دگزامتازون بیشترین مقدار بود. بین دگزامتازون و دارونما تفاوت آماری معنی‌داری وجود نداشت. کمترین درصد بروز استفراغ مربوط به متوکلوپرامید و پروپوفول بود و بین این دو گروه تفاوت معنی‌دار آماری وجود نداشت. هم‌چنین کمترین درصد اوغ زدن حین سزارین اورژانس مربوط به گروه دریافت کننده پروپوفول بود. نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه اثرات ضد استفراغ پروپوفول و متوکلوپرامید مشابه بودند. تأثیر پروپوفول در کاهش اوغ زدن تا حدودی بیشتر از متوکلوپرامید بود. اما شیوه تجویز پروپوفول ساده و ارزان و بدون عوارض جانبی است. مصرف این دارو حین سزارین اورژانس توصیه می‌شود
افسانه نوروزی، لیلا حاجی بیگی، مریم عباسی تالار پشتی، عصمت مشهدی، مهری جمیلیان، مهری مشایخی،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: تسکین درد همواره از اهداف پزشکی بوده است و علی‌رغم پیشرفت‌های انجام شده، بیماران هم‌چنان از آن رنج می‌برند. عوارض مخدرها سبب شده روش‌های دیگری جهت کنترل درد پس از عمل به کار گرفته شود تا نیاز به مخدر کاهش یابد. فرضیات اخیر مبنی بر اثر ضددرد متوکلوپرامید ما را بر آن داشت تا مطالعه حاضر را جهت تعیین تأثیر ضد درد متوکلوپرامید انجام دهیم. روش کار: در این کارآزمایی بالینی 80 بیمار کاندید عمل سزارین انتخابی در 2 گروه واجد شرایط مورد بررسی قرار گرفتند. گروه مورد مطالعه 10 دقیقه قبل از پایان عمل 25 میلی‌گرم پتیدین و 10 میلی‌گرم متوکلوپرامید و گروه شاهد 25 میلی‌گرم پتیدین و آب مقطر دریافت نمودند. سپس به مدت 6 ساعت از نظر علایم حیاتی و عوارض جانبی داروها ویزیت شده، امتیاز درد (VAS) و میزان تهوع آنها ارزیابی گردید و در صورت نیاز پتیدین با دوز مشخص تزریق شد. زمان تجویز اولین دوز پتیدین و میزان پتیدین دریافتی طی 6 ساعت اول پس از عمل ثبت شد. اطلاعات با استفاده از آزمون‌های آماری تحلیل واریانس و تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: تجویز متوکلوپرامید سبب تشدید اثر ضد درد داروهای مخدر گردید و کاهش بارزی در امتیاز درد (002/0=p) و میزان تهوع (005/0>p) ایجاد نمود. هم‌چنین زمان تجویز اولین دوز پتیدین در گروه دریافت کننده متوکلوپرامید نسبت به گروه شاهد طولانی‌تر شد (019/0=p) و کاهش قابل توجهی نیز در میزان پتیدین دریافتی طی ساعات اولیه پس از سزارین ایجاد گردید(005/0>p). ضمناً هیچ‌گونه عوارض جانبی ناشی از داروها در هیچ یک از افراد مورد مطالعه مشاهده نشد. نتیجه گیری: افزودن متوکلوپرامید به پتیدین در دقایق پایانی سزارین تاثیرات چشم‌گیری در کنترل درد حاد پس از عمل و افزایش اثر ضد درد داروهای مخدر به دنبال داشت. لذا استفاده ازآن به عنوان یک مکمل دارویی مناسب و کم عارضه خصوصاً در بیمارانی که دریافت پتیدین با دوز بالا برایشان خطرناک است توصیه می‌شود.
افسانه نوروزی، شیرین پازوکی، مینا دارابی،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: انتخاب نوع بیهوشی از نظر سلامت مادر و نوزاد بسیار مهم است. در مورد تأثیر بیهوشی عمومی و بی‌حسی نخاعی بر آپگار نوزادان در مطالعات مختلف اختلاف نظر وجود دارد. این پژوهش به منظور تعیین اثر بیهوشی عمومی و بی‌حسی نخاعی بر آپگار نوزادان متولد شده به روش سزارین انتخابی صورت گرفته است. روش کار: این تحقیق به صورت کارآزمایی بالینی انجام گرفت و 168 خانم حامله ترم کاندید عمل سزارین انتخابی به صورت تخصیصی در دو گروه بی‌حسی نخاعی و بیهوشی عمومی قرار گرفتند و نمره آپگار دقیقه اول، پنجم و بیستم نوزادان ثبت گردید. هم‌چنین سن مادر، علت سزارین، جنس نوزاد و مدت زمان سزارین یادداشت شد. اطلاعات توسط آزمون های آماری تی و کای دو تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: متــوسط آپگــار دقیقه اول و پنجم و بیستم در بیهوشی عمومی 68/0±66/8 و 41/0±8/9 و 15/0±97/9 و در بی‌حسی نخاعی 38/0±9 و 32/0±88/9 و 10 گزارش شد که از لحاظ آماری تفاوت معنی‌داری بین آپگار دقیقه اول در دو گروه وجود داشت (001/0 p<) و در زمان‌های دیگر تفاوت معنی‌داری بین آپگار دو گروه وجود نداشت. نتیجه‌گیری: آپگار دقیقه اول نوزادان به دنیا آمده از مادرانی که تحت بی حسی نخاعی قرار گرفتند بیشتر از نوزادانی بوده است که مادران آنها بیهوشی عمومی دریافت کرده بودند اما آپگار دقیقه پنجم در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت.
رحمت اله جدیدی، افسانه نوروزی، اسماعیل مشیری،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده

مقدمه: شناخت عوامل مرتبط با مرگ بیماران در بخش‌های مراقبت ویژه می‌تواند منجربه افزایش کارایی و اثر بخشی آنها شود. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط منابع انسانی و ساختار فیزیکی این بخش‌ها با میزان مرگ و میر انجام شد. روش کار: در این مطالعه مقطعی جامعه پژوهش، کلیه بخش های مراقبت ویژه بیمارستان‌های استان مرکزی و ابزار جمع‌آوری داده‌ها، پرسش‌نامه‌ها و چک لیست‌های ارزشیابی منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی بودکه اعتبار و پایایی آن مورد تأیید وزارت بهداشت می‌باشد. میزان مرگ و میر بعد از 24ساعت مرتبط با منابع و فعالیت‌های بیمارستانی بررسی گردید. برای آنالیز داده‌ها از آزمون‌های آماری استفاده شد. نتایج: مجموع امتیاز منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی در بخش‌های مراقبت ویژه بیمارستان‌های استان مرکزی 55 درصد میزان نرمال استاندارد کشوری بود. نسبت مرگ و میر بعد از 24 ساعت به کل بستری شدگان در بخش مراقبت ویژه بیمارستان ولیعصر اراک بیشترین میزان (25 درصد) و در بیمارستان شهید چمران ساوه کمترین میزان (5 درصد) بود. اختلاف معنی‌داری از نظر میزان مرگ و میر بعد از 24 ساعت بین بیمارستان‌ها وجود نداشت. بین میزان امتیاز هر یک از منابع انسانی، فیزیکی و آموزشی در بیمارستان‌های تابعه دانشگاه، بیمارستان‌های وابسته به تامین اجتماعی و بیمارستان قدس با میزان مرگ و میر بعد از 24 ساعت ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: هر چند منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی در کاهش مرگ و میر بعد از 24 ساعت بخش‌های مراقبت ویژه به طور مستقیم تاثیر ندارد ولی بستر لازم برای ارائه خدمات با کیفیت‌تر را فراهم می‌کند، لذا ارتقای کمی و کیفی این منابع ضروری است.
شیرین پازکی، افسانه نوروزی، امیرهمایون شادمان،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده

مقدمه :لرز بعد از عمل از مشکلات شایع با عوارض متعدد برای بیمار می باشد . این مطالعه به بررسی مقایسه ای دوزهای پایین کتامین با پتیدین جهت کنترل لرز م یپردازد. روش کار :در طی یک مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور 189 بیمار سزارین شده که در ریکاوری دچار لرز شدند به طور 0میلی گرم بر کیلو گرم و / تصادفی به سه گروه 63 نفری تقسیم شدند و بر اساس وجود لرز از درجه 2 به بالا کتامین 3 0 میلی گرم بر کیلوگرم بصورت وریدی دریافت کردند. بعد از گذشت 5 و 10 دقیقه / 0/5 میلی گرم بر کیلوگرم و پتیدین 3 بیماران از نظر شدت لرز بررسی شدند. 0 میلی / نتایج : میزان و شدت لرز پنج دقیقه بعد از تزریق داروها در گروه پتیدین کمتر از دو گروه کتامین بود و کتامین با دوز 5 .(p = 0/ 0 میلی گرم بر کیلوگرم قدرت بیشتری در کنترل لرز داشت ( 041 / گرم بر کیلوگرم در مقایسه با دوز 3 0 میلی گرم بر کیلوگرم کاهش بیشتری / 10 دقیقه پس از تجویز دارو در ریکاوری میزان و شدت لرز در گروه کتامین با دوز 5 در گروه پتیدین کاهش در میزان و شدت لرز در .(p=0/ 0 میلی گرم بر کیلوگرم داشت( 007 / نسبت به گروه کتامین با دوز 3 که نشان دهنده بهتر بودن پتیدین در مقایسه با (p < 0/ 0 میلی گرم بر کیلوگرم بیشتر بود ( 001 / مقایسه با گروه کتامین 5 کتامین می باشد. 0 میلی گرم بر ک یلوگرم بطور چشمگیری باعث کنترل لرز شود ولی پتیدین / نتیجه گیری : اگر چه کتامین با دوز 5 همچنان انتخاب بهتری برای این عارضه م یباشد.
خدیجه نصری، منی‍‍‍‍‍زه کهبازی، افسانه نوروزی، شکوفه نصری،
دوره 12، شماره 4 - ( ويژه نامه پژوهش در آموزش 1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین موانع و مشکلات آموزشی و راهکارهای بهبود مشکلات از دید دانشجویان پزشکی شهر اراک در سال86-1385 انجام شده است. روش کار: در این مطالعه توصیفی- مقطعی بین کلیه کارورزان(28 نفر) و کارآموزان(44 نفر) پرسش‌نامه‌ای روا و پایا متشکل از 71 سوال پیرامون مشکلات مربوط به آموزش، تجهیزات، پرسنل، اساتید، انگیزه و شیوه ارزشیابی توزیع شد. نتایج: 1/68 درصد نامناسب بودن مدت آموزش علوم پایه، 1/86 درصد زیاد بودن دروس عمومی، 5/84 درصد عدم ارائه شرح وظایف و طرح درس(7/91 درصد) را در شروع دوره آموزشی مطرح نمودند. اکثریت دانشجویان خواستار یادگیری مهارت بالینی بر روی ماکت قبل از شروع کارآموزی(5/84 درصد) و کارورزی (7/79 درصد) بودند. بیشتر دانشجویان معتقد به تدریس پاتولوژی(1/86 درصد) و فارماکولوژی (2/97 درصد) هرکورس به همراه خود کورس دربالین بودند. آنها عدم تنوع کافی (8/71 درصد) وسائل کمک آموزشی و نامناسب بودن فضای سالن کنفرانس (9/54 درصد) و کتابخانه (1/76 درصد)، را بیان نمودند. 7/81 درصد نامناسب بودن رفتار و همکاری (6/58 درصد) پرسنل با دانشجو را گزارش کردند. در مقوله اساتید میانگین1/5 ±8/16 بود (از حداکثر 30). اکثریت دانشجویان نگران آینده شغلی مبهم (1/87 درصد) بودند و 6/78 درصد معتقد بودند که امتحانات سواد آنان را ارزیابی نمی‌کند. نتیجه گیری: ارائه طرح درس در شروع هر دوره آموزشی و فراگیری مهارت بالینی بر روی ماکت قبل از شروع کارآموزی و کارورزی نیز از جمله در خواست‌های دانشجویان است که به راحتی قابل انجام است. ادغام دروس پایه و بالینی و تدریس پاتولوژی و فارماکولوژی هرکورس به همراه خود کورس در بالین در صورت اجرا می‌تواند فرا گیری دروس علوم پایه و بالینی را تسهیل کند.
افسانه نوروزی، ابولفضل جعفری، رضا بدیعی، مریم قدیمی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: درد پس از جراحی لوزه‌ها در کودکان شایع بوده و به علت مشکلات ناشی از آن از بین بردن درد ضروری است. لذا پژوهش حاضر با هدف دستیابی به بهترین شیوه استفاده از کتامین در کاهش درد پس از جراحی لوزه با حداکثر تاثیر و حداقل عوارض صورت پذیرفته است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور بوده که برروی 92 کودک 3 تا 9 ساله کاندید جراحی لوزه انجام گرفته است. بیمارا به صورت تصادفی در دو گروه کتامین خوراکی و تزریقی ( هر گروه 46 نفر) تقسیم شدند. به تمام بیماران 30 دقیقه قبل از عمل 2میلی‌گرم/کیلوگرم آب سیب داده شد که افراد گروه تزریقی آب سیب بدون کتامین و گروه خوراکی آب سیب همراه با 5 میلی‌گرم/کیلوگرم کتامین دریافت کردند. 3 دقیقه قبل از جراحی در افراد گروه تزریقی 5/0 میلی‌گرم/کیلوگرم کتامین در اطراف لوزه تزریق و در گروه خوراکی همان حجم سالین تزریق شد. اطلاعات ثبت و جمع‌آوری شده و سپس با استفاده از تست‌های ویلکاکسون، من ویتنی و تی تست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‎ها: اطلاعات دموگرافیک و فشار خون قبل و بعد از عمل بین دو گروه دریافت کتامین خوراکی و تزریقی تفاوت معنی‌داری نداشتند. از لحاظ مدت زمان انجام جراحی بین دو گروه اختلاف معنی‌دار مشاهده شد(006/0=p) به گونه ای که مدت عمل در گروه تزریقی کوتاهتر بود همچنین امتیاز درد در گروه تزریقی کمتر از گروه خوراکی بود. نتیجه‌گیری: کتامین در کاهش درد و عوارض پس از جراحی لوزه مؤثر است. استفاده از تزریق اطراف لوزه کتامین از شیوه‌ خوراکی مؤثرتر بود.
اسماعیل مشیری، افسانه نوروزی، شیرین پازوکی، نفیسه گازرانی، مصطفی چقایی،
دوره 14، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: درد پس از عمل جراحی، آثار نامطلوبی از جمله عوارض طبی، افزایش هزینه‎های درمانی و تجویز مخدرها را در پی‎دارد. این مطالعه با هدف تعیین اثر دوز کم کتامین وریدی (15/0میلی گرم به ازای هر کیلو گرم) در مقایسه با دارونما بر کاهش نیاز به مسکن پس از عمل جراحی انجام شد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 120 خانم حامله که تحت عمل سزارین انتخابی قرار گرفتند، به صورت تصادفی ساده به دو گروه 60 نفری تقسیم شدند. بیماران گروه مداخله و شاهد بلافاصله پس از بی‎حسی نخاعی، به ترتیب 15/0 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن کتامین و به همان حجم دارونما (نرمال سالین) دریافت کردند. تکنیک جراحی و بی‎حسی نخاعی در دو گروه یکسان بود. آنالیز داده‎ها با استفاده از از نرم افزار SPSS نسخه 11 ، انجام شد. یافته‎ها: متوسط سنی در گروه کتامین 81/4±85/28 و در گروه کنترل 62/5±87/28 بود. میزان مصرف مسکن، شدت درد، علایم همودینامیکی، خواب آلودگی مادر و آپگار نوزاد پس از سزارین در هر دو گروه یکسان بود و تفاوتی بین گروه مشاهده نشد( 05/0p>). البته فشار متوسط شریانی در ساعات اولیه پس از عمل در گروه کتامین (02/8±22/80 )کاهش قابل توجه‎ای نسبت به پلاسبو( 16/9±33/83 )نشان داد(03/0p>). میانگین زمان اولین درخواست مسکن پس از عمل در گروه کتامین و پلاسبو به ترتیب 88/68±75/99 دقیقه و 59/52±1/96 دقیقه به دست آمد(05/0p>). نتیجه گیری : به نظر می‎رسد دوز 15/0 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن کتامین در این مطالعه تاثیر قابل ملاحظه‎ای در کاهش درد پس از سزارین ندارد. بنابر این توصیه می‎شود جهت دستیابی به اثر کاهنده درد این دارو مطالعات بیشتر با میزان دوز بیشتر و یا استفاده ترکیبی این دارو با داروهای مخدر دیگر صورت گیرد.
افسانه نوروزی، شاهین فاتح، الناز رهبری،
دوره 15، شماره 4 - ( ماهنامه شهریور 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: تهوع و استفراغ بعد از جراحی لاپاروسکوپی کوله سیستکتومی شایع می‎باشد و پزشکان برای کنترل آن نیازمند مصرف چندین دارو از جمله اوندانسترون، دگزامتازون، متوکلوپیرامید، پروپوفول و راموسترون هستند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر گاباپنتین با دو دوز 300 و 600 میلی‎گرم در کنترل تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحی می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 105 بیمار ASA کلاس 1 و 2 به صورت تصادفی به 3 گروه 35 نفری تقسیم شدند. گروه اول پلاسبو (کپسول مشابه گاباپنتین) و گروه دوم و سوم نیز به ترتیب 300 و 600 میلی‎گرم گاباپنتین یک ساعت قبل از عمل دریافت کردند. بیماران تحت یک نوع بیهوشی قرار گرفتند. شدت تهوع و استفراغ بعد از ورود به بخش هر 2 ساعت تا 6 ساعت و سپس هر 4 ساعت تا 18 ساعت بررسی شد. داده‎های جمع‎آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته‎ها: میانگین شدت تهوع در گروه پلاسبو 8/2 و در گروه 300 و 600 میلی‎گرم به ترتیب 67/0 و 55/0 بود(001/0>p). هم‎چنین میانگین شدت استفراغ به ترتیب در گروه پلاسبو و گروه دوم و سوم به ترتیب 326/0 و 126/0، 053/0 بوده است(001/0>p). نتیجه گیری: تک دوز گاباپنتین به میزان 300 میلی‎گرم یک ساعت قبل از عمل، تهوع و استفراغ را کاهش می‎دهد. با دوز 600 میلی‎گرم نیز شدت تهوع و استفراغ به میزان بیشتری کاهش می‎یابد بنابراین استفاده از گاباپنتین در عمل کوله سیستکتومی لاپارروسکوپیک جهت کنترل تهوع و استفراغ توصیه می‎گردد.
حسام الدین مدیر، افسانه نوروزی، شیرین پازوکی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: لرز بعد از عمل جراحی یکی از شایع‎ترین دلایل ناراحتی بیماران در هنگام پس از هوشیاری می‎باشد وشیوعی بین 5 تا 65 درصد دارد و می‎تواند باعث افزایش درد، افزایش مصرف اکسیژن و افزایش کار قلب شود. هدف از این مطالعه مقایسه اثر بخشی استفاده از دسته‎های دارویی متفاوت پیش‎گیری از لرز بعد از عمل جراحی می‎باشد.

مواد و روش‎ها: در این کارآزمایی بالینی دو سو کور، بیماران تحت عمل جراحی لاپاراتومی الکتیو بر اساس الگوی تصادفی بلوکه‎ای به شش گروه 40 نفره تقسیم شدند. گروه‎های شش گانه به ترتیب هیدروکوتیزون، کتامین، ترامادول، سولفات منیزیوم، پتدین، نرمال سالین هم دما با اتاق عمل، دریافت کردند. بعد از اتمام عمل جراحی، میزان دمای بدن و میزان بروز لرز و شدت آن در دقایق0و10و 20 ستجیده شد.

یافته‎ها: تعداد بیمارانی که در لحظه ورود به ریکاروی دچار لرز نشدند در گروه دریافت کننده پتدین برابر با 17 نفر بود که از سایر گروه‎ها به طور معنی‎داری بیشتر بود(00002/0=&chi2) هم‎چنین در گروه دریافت کننده پتدین در دقیقه دهم و بیستم ورود به ریکاوری، تعداد بیمارانی که دچار لرز شدند به طور معنی‎داری از سایر گروه‎ها کمتر بود.

نتیجه‎گیری: با توجه به نتایج مطالعه ما می‎توان نتیجه‎گیری کرد در بین داروهای مورد استفاده برای کنترل لرز، پتدین می‎تواند به طور موثری باعث پیش‎گیری از لرز بعد از عمل جراحی شود و داروهای دیگر نمی‎توانند به اندازه آن این تاثیر را داشته باشند.


افسانه نوروزی، مهری جمیلیان، محمد خلیلی، علیرضا کمالی، لورا ملیکوف،
دوره 16، شماره 5 - ( ماهنامه مرداد 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: عمل سزارین یکی از شایع‌ترین اعمال جراحی زنان می‌باشد. تهوع و استفراغ پس از درد شایع‌ترین عارضه اعمال جراحی می‌باشد. با توجه عوارض جانبی داروهای ضد تهوع، امروزه بطور گسترده از آنتاگونیست رسپتور های سرتونینی استفاده می شود،که یک ضد تهوع و استفراغ بسیار موثر‌‌اند وعوارض جانبی آنها کمتر از سایر دارو ها می باشد. اندانسترون نمونه بارز آنتاگونیستهای سرتونینی میباشد.

مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور تصادفی بر روی 162 زن کاندید سزارین انتخابی انجام گردید. به یک گروه 4 میلی گرم اندانسترون وریدی ، گروه دوم 8 میلی گرم اندانسترون خوراکی و به گروه سوم پلاسبو داده شد. قبل از انجام اسپینال، هر 5 دقیقه تا 20 دقیقه بعد از آن فشار خون و ضربان قلب و بعد از عمل در ریکاوری و 2 و 4 و 6 ساعت بعد از عمل شدت تهوع و استفراغ بیمار و آپگار نوزادان ثبت گردید.

یافته ها: بین سه گروه مذکور اختلاف معنی داری از نظر سن، تعداد بارداری، میانگین فشار خون وضربان قلب مادر، قبل و حین عمل و آپگار نوزادان و سطح هوشیاری مادران وجود نداشت. بطور معنی داری در ریکاوری ،2و4ساعت پس از عمل تهوع و استفراغ در گروه اندانسترون خوراکی و وریدی کم تر از پلاسبو بود(05/0 p&ge). ولی اختلاف معنی داری بین دو گروه خوراکی و وریدی دیده نشد.

نتیجه گیری: می توان از اندانسترون خوراکی به جای اندانسترون وریدی با اثرات کاملا مشابه در کنترل تهوع و استفراغ بعد از عمل در خانم های کاندید سزارین استفاده کرد.


جمیله نوروزی، الهام سیاسی تربتی، رباب بهاروند،
دوره 16، شماره 9 - ( 9-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: لیستریا باکتری گرم مثبت، درون سلولی اختیاریست. ژنprf A ( فعال کننده رونویسی و تنظیم کننده ی بیان سایر ژنهای ویرولانس )، نقش مهمی در بیماریزایی باکتری دارد. هدف این پژوهش، بررسی میزان حضور باکتری لیستریا مونوسیتوژنز در محصولات گوشتی مختلف و حضور ژن prf A در باکتریهای جداسازی شده از نمونه های غذایی و مقایسه آن با نمونه های کلینیکی و نمونه استاندارد بوده است.

مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی است. طی 6 ماه 60 نمونه گوشت، مرغ، ژامبون، کوکتل، سوسیس از کشتارگاه خرم آباد و فروشگاههای شهرهای تهران و خرم آباد جمع آوری شد. لیستریا مونوسیتوژنز بر اساس روش غنی سازی در سرما جداسازی و حضور ژن prf A توسط روش PCR مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز آماری نتایج با نرم افزار SPSS ( (Statistical package for social science انجام شد.

یافته ها: از 60 نمونه محصولات گوشتی مورد بررسی، 8 مورد (3/13 درصد)، گونه لیستریا مثبت بودند. 4 نمونه لیستریا مونوسیتوژنز (6/6 درصد) ، 3 مورد لیستریا اینوکوآ (5 درصد) و 1 مورد لیستریا ولشیمیری (6/1 درصد) جداسازی گردید که لیستریا اینوکوآ، از گوشت و نمونه مرغ ، لیستریا مونوسیتوژنز از گوشت، مرغ، ژامبون و لیستریا ولشیمیری از گوشت جداسازی شد. ژن prf A، در لیستریا مونوسیتوژنز ایزوله و باکتریهای اهدایی ایزوله از محصولات لبنی، نمونه های کلینیکی و استاندارد مشاهده گردید. 2 مورد از نمونه های اهدایی مربوط به سبزیجات، دارای ژن prf A بودند.

نتیجه گیری: حضور ژن prf A (فعال کننده رونویسی و تنظیم کننده ی بیان سایر ژنهای ویرولانس) در نمونه های مورد بررسی مشاهده گردید که این ژن در بیماریزایی نقش دارد. چون این باکتری از طریق غذا منتقل میشود و تهدیدی جدی برای سلامت عموم میباشد، بنابراین با شناسایی این باکتری بویژه ژنهای آن شاید بتوان راههایی جهت پیشگیری از این باکتری و بیماری ناشی از آن یافت.


منیر شایسته فر، رضا ماستری فراهانی، فاطمه فدائی فتح آبادی، محسن نوروزیان، امیرحسین معماری،
دوره 18، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از ویژگی‌های مورفولوژیک که در افراد دارای اتیسم الگوی متفاوتی با هم سن و سالانشان دارد، اندازه دور سر و فاکتورهای مرتبط با آن (طول و عرض سر) است. هدف ما ارزیابی شاخص دور سر و تعیین ارتباط آن با فاکتورهای شناختی در جمعیت کودکان و نوجوانان دارای اختلالات طیف اُتیسم بوده است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، نمونه پژوهش شامل 129 دانش آموز 7 تا 18 سال مبتلا به اُتیسم و 103 دانش آموز کم توان ذهنی در گروه کنترل بود. اندازه دور سر توسط متر نواری، طول و عرض سر توسط کولیس اندازه‌گیری شد. هم‌چنین والدین به پرسش‌نامه ارزیابی فاکتورهای شناختی- اجتماعی پاسخ دادند.

یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که دور سر، طول و هم‌چنین عرض سر افراد مبتلا به اُتیسم از افراد مبتلا به کم توانی ذهنی بزرگ‌تر است(001/0=p). افراد مبتلا به اُتیسم در نمره کل و خرده مقیاس‌های پرسش‌نامه فاکتورهای شناختی-اجتماعی، نمره کمتری نسبت به گروه کم توان ذهنی به دست آوردند(001/0>p). هم‌چنین یافته‌ها نشان دادند که با افزایش اندازه دور سر در افراد دارای اُتیسم، توانایی آنان در مهارت‌های شناختی-اجتماعی کاهش می‌یابد(05/0>p).

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که الگوی رشدی و ارتباط شاخص‌های آنتروپومتریک مربوط به اندازه دور سر با فاکتورهای شناختی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اُتیسم با کودکان کم توان ذهنی تفاوت معنی‌داری دارد.


الناز واقف مهربانی، لیلا واقف مهربانی، شراره نوروزی، سمیه زیادی، عزیز همایونی راد،
دوره 18، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم متابولیک که به مجموعه‌ای از اختلالات شامل وزن بالا و توزیع شکمی چربی‌ها، نقصان متابولیسم گلوکز و انسولین، دیس‌لیپیدمی و افزایش فشار خون اتلاق می‌شود، از مهم‌ترین مسائل پیش روی بشر در عصر حاضر است. پروبیوتیک‌ها میکروارگانیسم‌های زنده‌ای هستند که در صورت مصرف کافی، موجب بروز اثرات سلامت بخش در میزبان می‌شوند. هدف از مطالعه‌ی حاضر، مرور شواهد بالینی موجود در ارتباط با نقش پروبیوتیک­ها در بهبود اختلالات وابسته به سندرم متابولیک می‌باشد.

مواد و روشها: در این تحقیق، مطالعات بالینی چاپ شده بین سال های 2000 تا 2014 در Pubmed و ScienceDirect مورد بررسی قرار گرفتند. «پروبیوتیک»، «سندرم متابولیک» و اجزای آن به عنوان واژگان کلیدی به کار رفتند.

یافتهها: پروبیوتیک‌ها با تغییر فلور باکتریایی روده می‌توانند وزن را کاهش دهند و از طریق تعدیل عملکرد سیستم ایمنی و کاهش التهاب، منجر به کاهش مقاومت انسولینی ‌شوند. بهبود پروفایل لیپیدی به دنبال مصرف پروبیوتیک‌ها ناشی از کاهش جذب کلسترول، تولید اسیدهای چرب کوتاه زنجیر، تجزیه‌ی اسیدهای صفراوی و تبدیل کلسترول به کوپروستانول می‌باشد. هم‌چنین اظهار شده است که پروبیوتیک‌ها با عمل پروتئولیتیک خود و از طریق آزاد سازی پپتید مهاری آنزیم مبدل آنژیوتانسین منجر به کاهش فشار خون می‌شوند.

نتیجهگیری: با وجود آن که کارآزمایی‌های بالینی اغلب از دستیابی به اثرات مفید پروبیوتیک‌ها بر اجزاء سندرم متابولیک عاجز مانده‌اند، اما اکثر مطالعات انجام گرفته در این زمینه نتایج مثبتی را برای این میکروارگانیسم‌ها ارائه کرده‌اند. از این رو، می‌توان استفاده از پروبیوتیک‌ها را به عنوان رویکردی نوین در پیش‌گیری یا بهبود اجزای سندرم متابولیک در نظر گرفت.


میرزاحسین نوروزی کمره، محمدرضا ذوالفقاری، فیروز قادری پاکدل، جواد طلوعی آذر،
دوره 20، شماره 9 - ( آذرماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: فعالیت آنزیم تلومراز در اثر پیری کاهش می­یابد که منجر به کوتاهی طول تلومر و مرگ سلولی می­شود. شواهد نشان می­دهد که فعالیت بدنی و هم­چنین مصرف چای سبز تأثیرات مثبتی بر جلوگیری از پیری سلولی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین هوازی همراه با مکمل دهی عصاره چای سبز بر محتوی آنزیم تلومراز بافت قلب رت­های مسن بود.
مواد وروش ­ها: در این مطالعه، 32 سر رت مسن نر به طور تصادفی به 4 گروه 8 تایی کنترل، ورزش، چای سبز و
 ورزش+ چای سبز تقسیم شدند. گروه­های ورزشی 12 هفته و 5 روز در هفته فعالیت هوازی با شدت متوسط انجام دادند، در همین مدت گروه­های دریافت کننده مکمل، مکمل عصاره چای سبز دریافت کردند. برای اندازه­گیری محتوی تلومراز از روش ساندویچ الایزا استفاده شد.

یافته ­ها: نتایج نشان داد که محتوی آنزیم تلومراز در گروه ورزش نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت (001/0p=)، گروه چای سبز نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت (016/0p=) و در گروه ورزش+چای سبز نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری مشاهده شد (001/0p=).
نتیجه­ گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر می­توان گفت که 12 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط به همراه مصرف مکمل عصاره چای سبز می­تواند محتوی آنزیم تلومراز را افزایش دهد و از کوتاه شدن طول تلومر و پیری سلولی جلوگیری کند.
 

یاسمن نوروزی، پریسا جانجانی،
دوره 26، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1402 )
چکیده

مقدمه: نوجوانان یکی از آسیب پذیرترین اقشار در برابر رفتارهای پرخطر هستند؛ بنابراین این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین سبک‌های دلبستگی و نشخوار خشم در رفتارهای پرخطر نوجوانان با تحلیل نقش میانجی گری دشواری در تنظیم هیجان صورت گرفته است.
روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی-تحلیل مسیر می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه‌ی دانش آموزان مقطع متوسطه اول مناطق حاشیه نشین شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1400 بود و نمونه شامل 530 نفر بود که به روش نمونه گیری چند مرحله‌ای خوشه‌ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده‌ها از پرسشنامه‌ی خطرپذیری جوانان ایرانی، مقیاس دلبستگی هازن و شیور، مقیاس نشخوار خشم ساکودولسکی، گلاب و کرومول و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر استفاده گردید. داده‌های بدست آمده از پرسشنامه‌ها با استفاده از مدل تحلیل مسیر و نرم افزارهای آماری اسمارت پی آل اس نسخه 3/3 و اس پی اس اس نسخه 25 مورد تحلیل قرار گرفت. این مطالعه با شناسه IR.IAU.KSH.REC.1402. 014 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه رسیده است.
یافته‌ها: مسیر سبک دلبستگی به رفتارهای پرخطر (81/0 =β و 32/2= t)، مسیر نشخوار خشم به رفتارهای پرخطر (45/0=β و 32/2= t)، مسیر سبک دلبستگی به رفتارهای پرخطر با میانجی دشواری تنظیم هیجان (61/0=β و 28/3= t)، نشخوارخشم به رفتارهای پرخطر با میانجی دشواری تنظیم هیجان (21/0 =β و 55/3= t)، بدست آمد که همه مقادیر در سطح خطای کمتر از 05/0 معنی دار هستند.
نتیجه گیری: از طریق میانجی گری دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین سبک‌های دلبستگی و نشخوار خشم در رفتارهای پرخطر نوجوانان دختر رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. این نتایج براهمیت نقش دشواری در تنظیم هیجان در رفتارهای پرخطر نوجوانان دختر تاکید دارد.

رعنا نوروزی کمارعلیا، سیما نصری، صمد فراشی بناب، فرشته دادفر، نعیمه دهقانی،
دوره 27، شماره 4 - ( 7-1403 )
چکیده

مقدمه: سرطان پستان، از جمله شایع‌ترین سرطان‌ها و علت اصلی مرگ و میر در زنان می‌باشد. یکی از مکانیسم‌های سلول‌های سرطانی برای عدم دسترسی سیستم ایمنی به آنها، تولید ترکیبات سرکوب‌کننده از قبیل اینترلوکین-10 است. از طرف دیگر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی با اتصال به گیرنده‌های خود در سطح سلول‌های اندوتلیال نقش مهمی در نفوذپذیری عروق و رگ‌زایی تومور ایفا می‌کند. در این مطالعه بیان ژن اینترلوکین-10 و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در بافت تومور پستان در مدل تجربی تومور بررسی شد.
روش کار: ابتدا در موش‌های نژاد بالب/سی به طور تجربی تومور پستان ایجاد شد و از بافت تومور RNA استخراج شد. از RNAهای استخراج شده cDNA تولید شد و میزان بیان ژن‌های 10-IL و VEGF با روشRT-PCR  ارزیابی شد.
یافته‌ها: آنالیز داده‌ها نشان داد که بیان ژن 10-IL و VEGF بافت تومور نسبت به سلول‌های گروه شاهد بیشتر بود، اما این افزایش بیان از نظر آماری معنی‌دار نبود.
نتیجه‌گیری: به طور کلی سطح بیان ژن‌های اینترلوکین-10 و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در مدل تجربی تومور افزایش داشت، اما تحقیقات وسیع‌تر و ارتباط با سایر فاکتورهای دخیل ضروری به نظر می‌رسد.
سارا درخشان، فاطمه گنجه، کورش رضایی، الهه نوروزی،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده

مقدمه: زخم پای دیابتی، یکی از شایع‌ترین علل بستری شدن در بیمارستان در افراد مبتلا به دیابت می‌‌باشد؛ این در حالی است که از عمده‌ترین منابع اضطراب بیماران در زمان ترخیص از بیمارستان است. هدف از این مطالعه، تعیین تأثیر پروتکل ترخیص اسمارت بر اضطراب بیماران زخم پای دیابتی می‌باشد.
روش کار: در مطالعه نیمه تجربی حاضر، تعداد50 بیمار مبتلا به زخم پای دیابتی، بر اساس معیارهای ورود  به صورت تصادفی در دو گروه شاهد (25 نفر) و آزمون (25 نفر) قرار گرفتند. در گروه مداخله، پروتکل ترخیص اسمارت از روز پذیرش و بستری تا روز ترخیص از بیمارستان اجرا شد. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسش‌نامه اطلاعات دموگرافیک و پرسش‌نامه Spielberger برگر برای تعیین اضطراب بیماران استفاده شد. داده‌ها در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: بر اساس یافته‌های به دست آمده، میانگین اضطراب بیماران زخم پای دیابتی در دو گروه قبل از اجرای مداخله تفاوت آماری معنی‌داری نداشت در حالی که بعد از مداخله، میانگین نمره اضطراب در دو گروه با یکدیگر اختلاف معنی‌دار آماری را نشان داد (0/0001 = P).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، اینطور به نظر می‌رسد که پروتکل ترخیص اسمارت بر کاهش اضطراب بیماران زخم پای دیابتی مؤثر بوده است؛ لذا توصیه می‌شود بسترسازی لازم توسط مسئولین و مدیران پرستاری برای اجرای این پروتکل صورت پذیرد.


معصومه فتحی، معصومه داودآبادی، فرشته فرزان آذر، عفت نوروزی، اعظم مسلمی،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده

مقدمه: تغییرات فیزیکی و روانشناختی عمیق بارداری، می‌تواند بر روابط جنسی زنان تأثیرگذار باشد. هدف این مطالعه،  بررسی تأثیر مشاوره روانشناختی مهارت‌های حل مسأله بر اختلال عملکرد و رضایت جنسی زنان باردار بود.
روش کار: در یک مطالعه مداخله‌ای پیش‌آزمون- پس‌آزمون، 70 باردار داوطلب دارای معیارهای ورود به مطالعه، مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر اراک، که نمره پرسشنامه عملکرد جنسی و رضایت جنسی به ترتیب کمتر از 28 و 42 داشتند به روش تصادفی ساده در دو گروه 35 نفره مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. گروه مداخله 6 جلسه مشاوره گروهی مبتنی بر حل مسئله و هر دو گروه مراقبت های روتین را دریافت کردند. پرسشنامه عملکرد جنسی Rosen و رضایت جنسی Larson توسط هر دو گروه قبل، بلافاصه و یک ماه بعد از مداخله پاسخ داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده آزمون‌های Chi-square، Fisher's exact test و طرح اندازه مکرر انجام شد.
یافته‌ها: آزمون طرح اندازه مکرر نشان داد که بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله میانگین عملکرد جنسی (1/61 ± 26/82 و 1/1 ± 28/88) و رضایت جنسی (2/27 ± 39/22 و 2/15 ± 43/19 ) گروه مدخله نسبت به گروه شاهد ( 1/97 ± 23/69، 2/08 ± 22/63) (2/44 ± 36/23، 2/46 ± 35/06) از افزایش معنی‌داری برخوردار است (0/05 > P).
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد، مشاوره مبتنی بر حل مسأله در بهبود عملکرد و رضایت جنسی زنان باردار مؤثر است و می‌توان برای بهبود کیفیت زندگی جنسی، در پروتکل‌های آموزشی دوران بارداری گنجانده شود.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb