جستجو در مقالات منتشر شده



محمود پدرام، محمد طه جلالی، فضل اله احمدی اصفهانی،
دوره 1، شماره 5 - ( 10-1376 )
چکیده

غلظت سرمی لیپوپروتئین (a) به عنوان یک عامل مستقل در ایجاد آترواسکلروز به طور اساسی تحت تاثیر ژنتیک می باشد. در این بررسی غلظت سرمی لیپوپروتنئین (a) در بیماران با نارسایی مزمن کلیه تحت درمان نگهدارنده همودیالیز با غشاء های کوپروفان، به عنوان گروهی که مواد اکسیدان ( رادیکال های ازاد اکسیژن) را به طور افزایش یافته ای در خون خود دارند و همچنین گروه شاهد اندازه گیری شد. تعداد بیماران 87 نفر ( 34 زن و 53 مرد در فاصله سنی 5 تا 65 سال بود ) و برای مقایسه با گروه شاهد، غلظت سرمی لیپوپروتئین (a) در 100نفر افراد سالک ( 30 زن و 70 مرد در فاصله سنی 4 تا 70 سال ) اندازه گیری گردید. مقایسه دو گروه بیمار و گروه شاهد یک افزایش معنی دار در غلظت سرمی لیپوپروتئین (a) در بیماران با نارسایی مزمن کلیه تحت درمان همودیالیز را نسبت به گروه شاهد نشان داد. (P<0.05)

محمد حسن دوامی، فاطمه فتاحی بیات،
دوره 1، شماره 5 - ( 10-1376 )
چکیده

هیداتیدوز یکی از خطرناک ترین بیماری های عفونی است که در مناطق دامپروری دنیا از جمله ایران شایع است. عامل بیماری کرمی از جنس اکینوکوکوس است. با توجه به نقش بیماری زایی و زیانهای جسمی، روانی و اقتصادی این انگل برای انسان و اهمیت کنترل آن، مطالعه میزان انتشار و شدت این بیماری در هر منطقه لازم می گردد. این مقاله شامل تعداد 250 بیمار که در طول سال های 1370  لغایت 1376 در بخش جراحی بیمارستان های استان مرکزی به علت ابتلاء به کیست هیداتیک جراحی شده بودند، می گردد. عوامل دموگرافیک (سن، جنس، محل سکونت و شغل) عضو مبتلا و مدت بستری 143 بیمار که پرونده انها موجود بود، مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج زیر حاصل گردید:
آلودگی در زنان بیشتر از مردان مشاهده شد. حداکثر آلودگی در سنین 49-10  سال ( گروه فعال ) بود. آلودگی در شهرها بیشتر از روستاها نشان داده شد. اکثر بیماران خانه دار بودند. بیشترین عضو آلوده در درجه اول کبد و بعد ریه مشخص گردید. میانگین مدت بستری 12/83  روز بود.

علی فانی،
دوره 2، شماره 8 - ( 7-1378 )
چکیده

در این مقاله موارد نارسایی مزمن کلیه Chronic  Renal  Failure (CRF)  از شهرستان های اراک، شازند و آشتیان با جمعیت 769000 نفر که به بیمارستان ولیعصر (عج) (بیمارستان مرجع بیماری های کلیوی) مراجعه کرده اند با روش موردی مشاهده ای طی مدت دو سال (خرداد 76 تا آخر اردیبهشت 78) مورد مطالعه قرار گرفته اند که از 127 مورد بیمار با نارسایی مزمن کلیه 56 نفر (44/1% ) زن و 71 نفر (55/9%) مرد بوده است. میزان بروز سالانه 82/3 در میلیون نفر است. که 21/25% بیماران روستایی و 78/75% بیماران شهری و نسبت درصد جمعیت روستا به شهر 44 به 66 بوده است. به نظر میرسد که درصد کمتر بیماران در جمعیت روستایی ناشی از مشکلات اقتصادی، اجتماعی در روند بررسی، تشخیص و پیگیری درمانی به خصوص در سنین بالاتر باشد و نشانه شیوع کمتر این بیماری در روستا نسبت به شهر نیست. در این بررسی بالاترین شیوع را گلومرلونفریت ها و در درجه بعد فشار خون و بعد دیابت به خود اختصاص داده است که این روند در مقایسه با کشورهای غربی معکوس است و علت آن احتمالا مشکلات اقتصادی و اجتماعی و عدم اعتقاد و آشنایی بیماران به اهمیت پیگیری و درمان منظم و استفاده از امکانات درمانی تخصصی بویژه در روستاهاست. بیماریهای کلیوی مادری و انسدادی در درجه چهارم اهمیت از نظر علت بروز نارسایی کلیه بوده اند. در این بررسی از نظر جنسیت، گرچه نارسایی کلیه در مردان شایع تر بوده است ولی اختلاف معنی داری بین آنها وجود ندارد.

زهرا محمدتبار،
دوره 2، شماره 8 - ( 7-1378 )
چکیده

آسیب به میزنای و مثانه از مهم ترین عوارض اعمال جراحی زنان و مامایی است و آسیب به این دستگاه ها برای ماهرترین جراحان زنان غیر قابل اجتناب است. در این مطالعه 45 مورد آسیب به میزنای و مثانه مشاهده شده است. آسیب به مثانه 82/3 درصد و آسیب به میزنای 17/7درصد از کل آسیب را تشکیل می دهد. شیوع آسیب در طی سزارین تکراری 31 درصد و در سزارین بار اول 15 درصد، هیسترکتومی شکمی 31 درصد، در سزارین هیسترکتومی 15/5 درصد و در طی اعمال واژینال 7 درصد بوده است. آسیب به میزنای چپ شایع تر از طرف راست بوده است، آسیب به قله مثانه نسبت به قاعده آن بیشتر بود، از نظر زمان تشخیص آسیب به میزنای 85 درصد در حین عمل و 15 درصد بطور تاخیری تشخیص داده شدند. اکثر آسیب ها در طی اعمال شکمی و تعداد کمی در طی اعمال واژینال بوده است. چسبندگی های لگنی در نتیجه سزارین تکراری و رحم فوق العاده بزرگ در زمان هیسترکتومی از عوامل خطر ساز به میزنای و مثانه بود.

علی فانی،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده

نارسایی حاد کلیه یا  Acute Renal  Failure (ARF) یکی از عوارض شایع در بخش های ICU ، با کاهش فیلتراسیون گلومرولی، افزایش اوره و کراتینین سرم در کوتاه مدت مشخص می شود. در این مطالعه ضمن بررسی شیوع ARF در ICU  برخی عوامل زمینه ساز آن نیز مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است.
روش مطالعه: این پژوهش از اول بهمن 76 بمدت 20 ماه جمعا 948  بیمار را با روش پر کردن پرسشنامه، معاینه بالینی، تجزیه و تحلیل پاراکلینیکی مورد بررسی قرار داده و بیمارانی که افزایش اوره کراتینین بیش از دو برابر مقادیر نرمال داشته اند به عنوان ARF  شناخته و مورد بررسی بیشتر و پیگیری سیر ARF  قرار گرفته و نارسایی مزمن کلیه نیز رد شده است. از 948 بیمار مورد مطالعه 360 نفر زن و 587 مرد بوده که از این تعداد 198 نفر درجاتی از ARF را داشته اند و از این تعداد 77 نفر (38/9%) زن و 121 نفر (61/1%) مرد بوده اند.
از نظر علت بستری در ICU 345 مورد به علت آسیب ناشی از حوادث با شیوع ARF  4/23% ، 379 بیمار با علل جراحی غیرتروماتیک با شیوع ARF 20% و 223 مورد با علل بیماریهای داخلی با شیوع ARF 20% بوده است. 110 نفر (56%) بیماران با ARF یکی از آمینوگلیکوزیدها و 66 نفر (33/3%) یک آمینوگلیکوزید و یک سفالوسپورین توام دریافت می کرده اند. در مقایسه با 40 بیمار کارکرد کلیه سالم که آمینوگلیکوزیدسفالوسپورین دریافت می کرده اند. شیوع کلی ARF  در این مطالعه 20/9%  بود که تفاوتی با گزارش های کشورهای غربی (30-20%) ندارد، هرچند با توجه به حوادث بیشتر برای مردان و میزان بستری بیشتر آنها در ICU ، شیوع ARF با PV=0/45  اختلاف معنی داری بین جنس مونث و مذکر ندارد. از 198 بیمار با ARF ر، 110 نفر (56%) داروی نفروتوکسیک مصرف می کرده اند که به نظر می رسد نقش مساعدکننده ای در بروز ARF داشته است. مرگ و میر در بیماران بدون ARF 24/4% و در بیماران با ARF 55/6% که با P<0/0001  اختلاف معنی داری بین مرگ و میر بیماران با ARF و بدون ARF  در بخش ICU  وجود دارد.

نادر زرین فر، حسین سرمدیان، علی سیروس، محمد علی دانشمند، شادی پیراسته،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه: پیلونفریت از عفونت‌های دستگاه ادراری است. لزوم استفاده از داروی کمکی در کاهش زمان درمان بیماری و مدت بستری، منطقی است. در این مطالعه تأثیر ویتامین C در بهبود علائم پیلونفریت بررسی شد. روش کار: در این مطالعه کارآزمایی دوسویه کور، 64 نفر از بیمار بستری مبتلا به پیلونفریت حاد غیر عارضه دار شده به روش تصادفی به 2 گروه درمان با ویتامین C و گروه پلاسبو تقسیم شدند. در هر دو گروه درمان پایه که شامل سفتریاکسون در زمان بستری و سیپروفلوکساسین در زمان ترخیص به مدت 14 روز بود تجویز شد. زمان قطع علائم بیماری و نتایج حاصله توسط آزمون 2آنالیزشد. نتایج: میانگین مدت زمان قطع تب در گروه ویتامین ‍C (34/013/1 روز) و در گروه پلاسبو (62/056/1روز) کاهش معنی‌داری نشان داد(001/0 = p). متوسط زمان قطع سوزش ادرار در گروه ویتـامینC 06/119/2 روز و در گــروه شــاهد 06/197/2 روز بود که اختلاف معنی‌داری بود(007/0=p) . در زمان قطع درد پهلو یا شکم، تهوع واستفراغ و نیز سایر موارداختلاف معنی‌داری مشاهد نشد(05/0p>). نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد ویتامین C به عنوان یک داروی کمکی در بهبود برخی علائم پیلونفریت از جمله تب و سوزش ادرار و در نتیجه کاهش مدت زمان بستری مؤثر باشد.
محمود رضا باغی نیا، فتح اله محقق، محمد رفیعی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده

مقدمه: سرطان پروستات شایع‌ترین بدخیمی در مردان آمریکایی و شایع‌ترین بدخیمی پس از پوست در مردان می‌باشد. هدف از این پژوهش مقایسه مشخصات دموگرافیک بیماران مبتلا به کانسرپروستات پیشرفته تحت درمان ارکیکتومی جراحی و مدیکال می‌باشد. روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی- تحلیلی گذشته‌نگر روی 53 بیمار مرد با بیماری کانسر پروستات پیشرفته موضعی و متاستاتیک (مراحل 3-4) که جهت انجام درمان ادجوانت شیمی درمانی و یا پرتو درمانی به بخش انکولوژی بیمارستان بوعلی در همدان و بیمارستان ولی عصر اراک طی سال‌های 82 تا 86 مراجعه کرده بودند انجام گرفت. مشخصات دموگرافیک از نظر سن، مرحله بیماری، وضعیت فرهنگی، محل زندگی، وضعیت اجتماعی - اقتصادی و پذیرش نوع درمان بیماران مبتلا به کانسر پروستات پیشرفته تحت درمان ارکیکتومی جراحی و مدیکال (هورمون تراپی) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج: اختلاف معنی‌داری بین میانگین سنی افراد ارکیکتومی شده و گیرندگان هورمون وجود داشت(007/0=p). هم‌چنین توزیع وضیت اجتماعی- اقتصادی در دو گروه متفاوت بود(025/0=p). توزیع مرحله بیماری، سطوح فرهنگی و محل سکونت در دو گروه درمانی یکسان بود (به ترتیب 207/0=p، 617/0=p و 272/0=p). نتیجه گیری: افراد تمایل کمتری به انجام ارکیکتومی نسبت به هورمون تراپی دارند. هم‌چنین در وضعیت اجتماعی - اقتصادی بهتر و سنین بالاتر تمایل بیشتری در پذیرش ارکیکتومی به طریق جراحی وجود دارد.
فیروزه غلامپور، سید مصطفی شید موسوی، سید محمد اوجی، سهراب حاجی زاده،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه: آسیب حاد کلیوی القاء شده توسط ایسکمی/خونرسانی مجدد باعث ایجاد اختلالات در عملکرد دفعی نفرون‌ها می‌شود. این آسیب بیان نیتریک اکساید سنتاز قابل القاء در بافت کلیه را افزایش می‌دهد. مهار بیان و فعالیت این فاکتور می‌تواند آسیب کلیوی ناشی از ایسکمی/خونرسانی مجدد را بهبود بخشد. هدف از این مطالعه بررسی نقش نیتریک اکساید سنتتاز قابل القاء در پیشرفت اختلالات عملکردی کلیه طی دوره خونرسانی مجدد پس از ایسکمی بود. روش کار: در این پژوهش تجربی عملکرد همودینامیک و دفعی کلیه در 30 رت‌ نر اسپراگ-داولی بررسی شد. یک دوره کلیرانس 30 دقیقه‌ای صورت پذیرفت. متعاقب 30 دقیقه کلمپ کردن هر دو شریان کلیوی، چهار دوره کلیرانس 30 دقیقه‌ای متوالی طی خونرسانی مجدد انجام شدند در حالی که حیوانات سالین یا ممانعت کننده انتخابی نیتریک اکساید سنتتاز قابل القاء ( ال- نیل) وریدی به میزان 3 میلی‌گرم بر کیلوگرم دریافت می‌کردند. در نمونه‌های پلاسما و ادرار، غلظت کراتینین و سدیم اندازه‌گیری شد. نتایج: ایسکمی کلیوی به مدت 30 دقیقه میزان فیلتراسیون گلومرولی و اسمولالیته ادرار را طی خونرسانی مجدد کاهش داد اما میزان جریان ادرار و دفع سدیم افزایش یافت. ال - نیل قبل از ایسکمی، میزان فیلتراسیون گلومرولی و اسمولالیته ادرار را تغییر نداد اما طی خونرسانی مجدد آنها را بهبود بخشید و موجب افزایش میزان جریان ادرار شد. هم‌چنین افزایش دفع سدیم ناشی از ایسکمی را کاهش داد. نتیجه گیری: آنزیم نیتریک اکساید سنتتاز قابل القاء در برقراری و پیشبرد اختلالات در عملکردهای همودینامیک و دفعی کلیه در ساعات اولیه بعد از ایسکمی نقش مهمی دارد.
علی سیروس، داوود گودرزی، ویدا جهانگیری،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده

چکیده زمینه و هدف: سنگ‌های ادراری از علل ایجادکننده رنال کولیک می‌باشند. بروز این بیماری سالانه 2-1 نفر در هر هزار نفر است. به علت درد شدید، عوارض درمان‌های رایج و عدم تسکین کافی درد، یافتن روش‌‌های درمانی کارآمدتر در این رابطه همیشه مدنظر بوده است. عرق خارشتر از داروهای سنتی است که جهت دفع سنگ‌های ادراری به طور گسترده مصرف می‌شود. با توجه به دسترسی ساده و عدم گزارش عارضه، برآن شدیم تا به بررسی اثر آن بر دفع سنگ‌های حالب بپردازیم. مواد و روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی یک سو کور با کنترل تصادفی بوده است که در طی آن تعداد 100 بیمار مراجعه کننده به علت رنال کولیک به بیمارستان ولی عصر (عج) اراک یاکلینیک سرپایی انتخاب و در دو گروه شاهد و مورد قرار گرفتند. به گروه شاهد قرص تیازید، کپسول تامسولوسین و مسکن و به گروه مورد، علاوه بر آنها، عرق خارشتر داده شد. بیماران حداکثر 4 هفته پی‌گیری شده، میزان و سرعت دفع سنگ در این گروه‌ها مقایسه شد. یافته‌ها: میانگین اندازه سنگ در گروه شاهد 66/4 میلی‌متر و در گروه مورد 32/4 میلی‌متر بود (128/0=p). مکان سنگ در هر دو گروه بیشتر در حالب تحتانی بوده است(551/0=p). 40 درصد در گروه شاهد و 66 درصد در گروه مورد دفع سنگ پیدا کردند(009/0=p). میانگین زمان دفع سنگ در گروه شاهد 11 روز و در گروه مورد 9 روز بود( 291/0= p). نتیجه گیری: عرق خارشتر تاثیر معنی‌داری در میزان دفع سنگ داشت و ممکن است سرعت دفع سنگ‌های ادراری را نیز افزایش دهد.
هوشنگ نجفی، سید مصطفی شید موسوی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: تحقیق حاضر در جهت تعیین اثرات یک مهار کننده اختصاصی A1-AR (DPCPX) بر روی اختلالات همودینامیک و عملکرد دفعی ناشی از ایسکمی/خونرسانی مجدد (I/R) کلیوی طی ساعات اولیه طراحی شد. مواد و روش‌ها: در این پژ‍وهش تجربی، رت‌ها با پنتوباربیتال سدیم بیهوش شده و سپس شریان‌های هر دو کلیه به مدت 30 دقیقه مسدود و به دنبال آن 4 ساعت دوره خونرسانی مجدد صورت پذیرفت. یک دوره کلیرانس طی یک ساعت آخر دوره خونرسانی مجدد وجود داشت. جمع‌آوری ادرار زیر 30 میلی‌متر پارافین در سرتاسر دوره و گرفتن نمونه‌های خون شریانی در ابتدا و انتهای آن صورت پذیرفت. حیوانات به 4 گروه تقسیم گردیدند: DPCPX (2 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم) یا نرمال سالین به ترتیب به دو گروه I/R+DPCPX و I/R در زمان نیم ساعت قبل از برقراری I/R همچنین به ترتیب به دو گروه DPCPX و شاهد قرار گرفته تحت جراحی بدون انسداد شریان‌های کلیوی داده شدند. یافته‌ها: I/R منجر به بالا رفتن اسمولالیته پلاسما، غلظت‌های پلاسمایی سدیم، پتاسیم، کرآتینین و اوره، دفع نسبی سدیم، پتاسیم و بیکربنات، دفع مطلق بیکربنات و pH ادرار، اما کم شدن غلظت بیکربنات، pH و فشار CO2 خون شریانی، کلیرانس کرآتینین، دفع مطلق اوره و پتاسیم، بازجذب آب آزاد و اسمولالیته ادرار در گروه I/R نسبت به گروه شاهد گردید. مقایسه بین گروه‌های I/R+DPCPX و I/R مشخص نمود که استفاده از DPCPX توانست تغییرات ناشی از I/R بر روی اکثر این پارامترها را بهبود بخشد. نتیجه‌گیری: فعالیت A1-AR طی ساعات اولیه خونرسانی مجدد بدنبال ایسکمی کلیوی در برقراری اختلالات همودینامیک، بازجذب توبولی سدیم همچنین دفع پتاسیم، اوره و اسید- باز به طور کاملاً بارزی مشارکت می‌نماید.
امیر الماسی حشیانی، جعفر حسن زاده، عبدالرضا رجایی فرد، حشمت الله صلاحی،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده

پیوند کلیه روش درمانی مناسب و موثرترین استراتژی درمانی برای بیماران مبتلا به مرحله نهایی نارسایی زمینه و هدف: با توجه به این که میزان بقا پیوند کلیه از دهنده زنده به طور قابل ملاحظه‎ای بهتر از جسد می‎باشد، هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین میزان بقا پیوند کلیه با نوع دهنده عضو در بین بیماران پیوند شده در مرکز پیوند بیمارستان نمازی شیراز از شروع سال 1378 تا پایان سال 1387 می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه همگروهی گذشته‎نگر، که به بررسی وجود ارتباط بین نوع دهنده عضو (دهنده زنده فامیل، دهنده زنده غیرفامیل و پیوند از جسد) با میزان بقا پیوند کلیه، در بین 1356 پیوند انجام شده در مرکز پیوند بیمارستان نمازی شیراز می‎پردازد، برای محاسبه میزان بقا پیوند از منحنی کاپلان مایر، بررسی وجود اختلاف بین منحنی‎های بقا از آزمون لگاریتم رتبه‎ای و به منظور حذف عوامل مخدوش کننده نیز از مدل رگرسیونی کاکس استفاده شده است. یافته‎ها: میزان بقا 5 ساله پیوند کلیه در بین گیرندگان کلیه از دهنده زنده فامیل 4/92 درصد، دهنده زنده غیر فامیل 6/92 درصد و در موارد پیوند از جسد نیز 1/82 درصد بوده است، که اختلاف معنی‎داری بین نوع دهنده پیوند و میزان بقا پیوند کلیه دیده شد(001/0
مهناز عدالت ن‍ژاد، فاطمه ضامنی، افسانه طلایی،
دوره 14، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات اخیر نشان داده که نیکوتینامید و نیاسین باعث کاهش فسفر سرمی بیماران دیالیزی می شوند. هدف این مطالعه تعیین اثر نیکوتینیک اسید برسطح فسفر بیماران همودیالیزی می باشد. مواد و روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی متقاطعی، تصادفی و دوسوکور می باشد که بر روی 37 بیمار جهت مقایسه اثر نیکوتینیک اسید در مقابل دارونما انجام شد. دوز دارو به صورت مرحله ای طی 8 هفته از 400 به 1000 میلی گرم در روز افزایش یافت. بعد از 2 هفته دوره شستشو، جای دو گروه دارو و دارونما عوض شد. مقایسه آزمایشات ابتدا و انتهای مطالعه در هر دو گروه به روش آنالیز آماری تی تست نمونه های جفتی انجام شد. یافته ها: متوسط دوز نیکوتینیک اسید در انتهای دوره 204±740 میلی گرم در روز بود. میانگین فسفر در هفته هشتم در بیمارانی که نیکوتینیک اسید دریافت نموده بودند ، تفاوت معنی داری در مقایسه با فسفر پایه نشان داد (01/0=p). در حالی که تفاوت معنی داری در میزان فسفر پایه و هفته هشتم در گروه دارونما دیده نشد. همچنین نیکوتینیک اسید موجب افزایش سطح کلسترول لیپوپروتئین با دانسیته بالا (HDL) پس از 8 هفته شد. نتیجه گیری: نیکوتینیک اسید باعث کاهش فسفر و افزایش کلسترول لیپوپروتئین با دانسیته بالا در بیماران همودیالیزی می شود. هر چند برای تعیین دوز موثر دارو نیاز به مطالعات طولانی تر با حجم نمونه بیشتر می باشد.
علی خسروبیگی،
دوره 15، شماره 9 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب‎های ناشی از استرس اکسیداتیو به عنوان یک عامل مهم در ناباروری مردان مطرح است. هدف این مطالعه مرور نقش استرس اکسیداتیو در ناباروری مردان می باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه مروری، جهت جستجوی مقالات از پایگاه‎های اطلاعاتی PubMed، Scopusو EBSCO-CINAHL استفاده گردید. یافته‎ها: تحت شرایط فیزیولوژیک، مقادیر پایینی از رادیکال‎های آزاد برای فعالیت طبیعی اسپرم‎ها ضروری می‎باشد و مقادیر بیش از حد گونه‎های فعال اکسیژن تولید شده به وسیله لکوسیت‎ها و اسپرم‎های نابالغ می‎تواند باعث آسیب به اسپرم‎ها گردد. در شرایط طبیعی بین تولید رادیکال‎های آزاد و فعالیت آنتی‎اکسیدانتی دستگاه تولید مثل مردان تعادلی وجود دارد. تولید بیش از حد گونه‎های فعال اکسیژن در مایع منی می‎تواند بر مکانیسم دفاع آنتی‎اکسیدانتی اسپرم و یا پلاسمای سمینال غلبه کرده و باعث استرس اکسیداتیو گردد. مطالعات اخیر سطح بالای رادیکال‎های آزاد را در 40-25 درصد مردان نابارور گزارش داده‎اند. استرس اکسیداتیو بر روی پارامترهای باروری اسپرم و نیز ظرفیت باروری آن تاثیر گذاشته و باعث کاهش احتمال بارداری می‎گردد. نتیجه‎گیری: استرس اکسیداتیو می‎تواند باعث ایجاد آسیب در اسپرم‎ها و در نتیجه کاهش احتمال بارداری در شرایط طبیعی و نیز در روش‎های کمک باروری گردد.
مهناز عدالت نژاد، رضوان صادقی، پارسا یوسفی چایجان، مهدیه السادات غفاری،
دوره 15، شماره 9 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: تاثیر دیالیز کافی بر روی عوارض و مرگ و میر بیماران تحت دیالیز مزمن اثبات شده است. پایش بلادرنگ انتشار با استفاده از تغییرات سدیم به عنوان یک جایگرین برای اوره، اجازه می‎دهد تا در هر نوبت دیالیز، مکررا میزان کفایت دیالیز به روشی غیر تهاجمی اندازه‌گیری شود. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی-تحلیلی، 156 جلسه دیالیز در بیماران تحت دیالیز مزمن، به وسیله روش دیااسکن موجود در ماشین‌های دیالیز AK 96 مورد ارزیابی قرار گرفت. کفایت دیالیز توسط فرمول‌های لگاریتمی دوگیرداس single-pool Kt/V اندازه‌گیری شد. مقادیر منتج از دو روش Kt/V محاسبه شده و online Kt/V با هم مقایسه شد. مقایسه در هر دو گروه به روش آنالیز آماری تی تست نمونه‌های جفتی انجام شد. یافته‌ها: در این مطالعه بین مقادیر Kt/V محاسبه شده و online Kt/V، اختلاف معنی‎دار آماری وجود داشت. متوسط Kt/V محاسبه شده 18/0±1/1 و متوسط online Kt/V ، 32/0± 77/0 بود(021/0=p). هم‎چنین همبستگی متوسطی بین مقادیر Kt/V محاسبه شده و online Kt/V وجود داشت(44/0=r ، 012/0=p). نتیجه گیری: علیرغم این که روش پایش بلادرنگ انتشار در مقایسه با Kt/V ، کفایت دیالیز را کمتر برآورد می‎کند اما این وسیله هم‌چنان برای استفاده بالینی روشی مفید و قابل اعتماد است.
سید ابوالحسن سیدزاده، محمدرضا توحیدی، احمدرضا نیکی بخش، هاشم محمودزاده، حسین عماد ممتاز، رضا دلیرانی، فرشید کمپانی، اکرم سلیمانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک یکی از بیماری‎های مزمن در کودکان محسوب می‎شود. به همین دلیل شناسایی فاکتورهای مؤثر در سیر و پیش آگهی این بیماران بسیار حائز اهمیت است. از این میان تأثیر وزن پایین تولد، به دلیل کاهش تعداد نفرون مادرزادی و هیپرفیلتراسیون گلومرولی بسیار مورد توجه است. این مطالعه به منظور بررسی تأثیر وزن پایین زمان تولد بر سیر و پیش آگهی بیماران مبتلا به سندرم نفروتیک مادر زادی انجام شده است.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی 170 بیمار مبتلا به سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک از مراکز کرمانشاه، ارومیه، اهواز، همدان و قزوین با توجه به وزن زمان تولد به دو دسته وزن پایین زمان تولد (کمتر از 2500 گرم) و وزن طبیعی زمان تولد (گرم2500>) تقسیم شدند و سیر بالینی این بیماران با توجه به پرونده های موجود بررسی شد.

یافته‎ها: در بررسی این بیماران، 22 بیمار در گروه وزن پایین زمان تولد و 148 بیمار در گروه وزن طبیعی زمان تولد قرار گرفتند، بعد از بررسی‎های آماری، به جز ارتباط وزن پایین زمان تولد با سن تظاهر بیماری(014/0=p)، ارتباط دیگری بین وزن پایین زمان تولد و سیر بالینی بیماران مبتلا به سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک یافت نشد.

نتیجه‎گیری: بر طبق نتایج این مطالعه، وزن پایین زمان تولد به جز در مورد سن تظاهر بیماری، ارتباطی با سیر و پیش آگهی بیماران مبتلا به سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک در مقایسه با گروه وزن طبیعی زمان تولد،‌ ندارد.


نرگس بیگانه ، محمد غلامی فشارکی، زینب حسنی نسب، مهدی حبیبی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بی‎اختیاری ادراری مسأله بسیار شایعی می‎باشد که کیفیت زندگی افراد زیادی به ویژه زنان را تحت تأثیر خود قرار داده است. از این رو این مطالعه با هدف بررسی نتایج حاصل از روش IVS (Intra Vaginal Sling) در درمان بی‎اختیاری ادراری انجام شده است.

مواد و روش‎ها: این مطالعه گذشته نگر، به صورت سرشماری بر روی زنان مبتلا به بی‎اختیاری ادراری که با استفاده از روش IVS در بیمارستان فوق تخصصی نجمیه تهران طی سال‎های 1383تا 1388 مورد درمان قرار گرفته بودند، صورت پذیرفت. اطلاعات این تحقیق با استفاده از مصاحبه و پرونده پزشکی بیماران استخراج شده و با استفاده از روش‎های آمار توصیفی (میانگین، نسبت) و استنباطی (آزمونT مستقل و نوع دقیق آن با استفاده از روش بوت استرپ، کای دو و آزمون دقیق فیشر) و استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته‎ها: تعداد افراد شرکت کننده در این مطالعه را 357 نفر زن با میانگین سنی 78/8±18/45 سال تشکیل می‌داد. نرخ بهبودی بی‌اختیاری ادراری اورژانسی و استرسی در روش IVS به ترتیب برابر با 1/80 درصد و 98 درصد بود. هم‎چنین بی‌اختیاری ادراری اورژانسی با دیابت، فشار خون، سن، تعداد کل زایمان و زایمان طبیعی و بی‎اختیاری ادراری استرسی با (Post Void Residue) PVR، تعداد کل زایمان و زایمان طبیعی و سزارین رابطه معنی‎دار آماری نشان داد.

نتیجه گیری: در کل می‎توان به این نتیجه رسید که روش IVS این مطالعه به لحاظ پاسخ درمانی قابل مقایسه و حتی بهتر از شیوه‎های درمانی موجود و مطالعات مشابه می‎باشد.


مینا میرنظامی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: خارش یکی از علایم آزاردهنده در بیماران مبتلا به نارسایی کلیه تحت همودیالیز می‌باشد. اتیولوژی این نشانه هنوز به روشنی مشخص نشده است، بنابر این درمان مطلوبی برای آن وجود ندارد. سروتونین به عنوان میانجی‌گر ارش مطرح شده است و اندانسترون مهارکننده انتخابی و قوی گیرنده 5 هیدروکسی تریپتامین است. هدف این مطالعه ارزیابی اثر این دارو در خارش کلیوی در بیماران همودیالیزی است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه کارازمایی بالینی دوسویه کور 70 بیمار تحت همودیالیز با خارش متوسط و شدید وارد مطالعه شدند. بیماران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شده در یک گروه اندانسترون 8 میلی‌گرم سه بار در روز و در گروه دیگر لوراتادین10 میلی‌گرم دو بار در روز تجویز گردید. درمان به مدت دو هفته ادامه یافت و در طی این مدت شدت خارش توسط بیماران روزانه دو بار ثبت شد. میانگین خارش قبل و بعد از درمان با هم مقایسه شدند. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 و آزمون تی زوجی و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.

یافته ها: بعد از پایان درمان میزان خارش در هر دو گروه به طورقابل توجهی کاهش داشت که از نظر اماری معنی‌دار بود(001/0=p) به این معنی که هر دو دارو در کاهش خارش کلیوی موثر بودند اما بین دو دارو در کاهش میزان خارش اختلاف آماری معنی‌داری مشاهده نشد(8/0=p).

نتیجه گیری: در این مطالعه اثر اندانسترون در کاهش خارش کلیوی همانند لوراتادین بود.


محمودرضا باغی نیا، سیدمهدی شریعت زاده، ندا باغی نیا،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از ریزمغذی های بحث برانگیز در زمینه سرطان پروستات کلسیم است، دریافت بیش از حد معمول (بالاتر از میزان رژیم نرمال) کلسیم از باعث افزایش خطر بروز سرطان پروستات خواهد شد و در این میان اندازه گیری مقدار کلسیم خون کمک شایانی در بررسی ارتباط مذکور خواهد داشت. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین PSA و کلسیم در مردان مبتلا به سرطان پروستات و هایپرپلازی خوش خیم پروستات انجام گردید.

مواد و روش ها: در این مطالعه ، از میان مردان جامعه اراک به مدت 1سال از مناطق مختلف شهر 400 نفر که در آنها نمونه برداری پروستات انجام شده بود انتخاب و پس از این که معیارهای ورود به مطالعه در آنها مورد تایید قرار گرفت، سطح PSA و کلسیم خون آنها اندازه گیری شد. افراد مورد مطالعه شامل دو گروه دارای سرطان پروستات و دارای هایپرپلازی پروستات بودند. به منظور تعیین اختلاف میانگین بین گروهها T-test و جهت تعیین PSA از کیت های PSA Assay و Tandem- و جهت اندازه گیری کلسیم خون از کیت پارس آزمون استفاده شد.

یافته ها: در هر دو گروه مورد مطالعه بین سن وکلسیم و PSA رابطه معنی داری یافت گردید , بطوریکه بین سن وکلسیم رابطه معنی دار منفی وبین سن و PSA رابطه معنی دار مثبت در هر دو گروه وجود داشت.میانگین PSA در گروه دارای سرطان و در گروه دارای هیپرپلازی پروستات به ترتیب 4/14±5/4و 1/9±8/3 و میانگین کلسیم در دو گروه مذکور به ترتیب01/1 ±7/8 و8/0± 4/8بود.بین میانگین سطح PSA و کلسیم در دو گروه مورد مطالعه ارتباط منفی معنی داری وجود داشت(05/0=&alpha).

نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه ارتباط معنی داری بین میزان PSAو کلسیم فقط در مبتلایان به سرطان پروستات وجود دارد که با توجه به این مطلب با کنترل میزان کلسیم خون از طرق مختلف میتوان از آن به عنوان عاملی جهت غربالگری و کنترل سرطان پروستات استفاده نمود.


مجید عسکری پور، سید رضا فاطمی طباطبایی، حسین نجف زاده ورزی، فروزان حسینی،
دوره 18، شماره 11 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب کلیوی متعاقب ایسکمی- خون رسانی مجدد (I/R) هنوز به عنوان یک مسئله غیرقابل اجتناب در تعداد زیادی از موقعیت‌های پزشکی و درمانی مطرح می‌باشد. گیاه خرفه (Po) از نظر خواص آنتی‌اکسیدانی شناخته شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات عصاره الکلی خرفه (EEPO) بر عملکرد و وضعیت آنتی‌اکسیدانی کلیه پس از القای آسیب ایسکمی- خون رسانی مجدد در کلیه موش سفید بزرگ آزمایشگاهی طراحی گردید.

مواد و روشها: تعداد 30 سر موش سفید بزرگ آزمایشگاهی (نژاد ویستار) به پنج گروه 6 تایی تقسیم شد؛ گروه شم: لاپاراتومی بدون القای I/R، گروه EEPO: دریافت کننده عصاره با دوز 300 میلی گرم بر کیلوگرم و جراحی شم، گروه I/R: القای ایسکمی- خون رسانی مجدد بدون درمان، گروه‌های EEPO150+ I/R و AEPO300+ I/R: دریافت کننده عصاره با دوز 150و 300 میلی گرم بر کیلوگرم و متعاقب آن القای ایسکمی- خون رسانی مجدد. عصاره در گروه‌های مربوطه به مدت 5 روز قبل از جراحی از طریق گاواژ تجویز شد. در خاتمه میزان اوره و کراتینین سرم(Scr)، مالون دی آلدئید(MDA)، سوپراکساید دیسموتاز(SOD)، گلوتاتیون (GSH) و فعالیت کل آنتی‌اکسیدانی (TAA) بافت کلیه سنجیده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD انجام شد و 05/0>p یا کمتر به عنوان سطح آماری معنی‌دار در نظر گرفته شد.

یافتهها: القاء I/R و تیمار باعصاره خرفه، باعث افزایش سطح سوپراکسیددیسموتاز نسبت به گروه شاهد گردید(05/0>p و 001/0>p). هیچ تغییر معنی‌داری در سطوح مالون‌دی‌آلدیید، گلوتاتیون و فعالیت کل آنتی‌اکسیدانی در بین گروه‌های مختلف مشاهده نشد. از طرف دیگر سطح اوره و کراتینین سرم در گروه‌های I/R و تیمار با عصاره الکلی خرفه نسبت به گروه شاهد افزایش معنی‌داری پیدا کرد(001/0>p).

نتیجهگیری: عصاره‌الکلی گیاه خرفه اثر قابل توجهی بر روی وضعیت آنتی‌اکسیدانی کلیه نداشت و نتوانست از آسیب کلیوی متعاقب آسیب I/R جلوگیری کند.


رسول کاویان نژاد، خدایار عشوندی، رضا برزو، محمود غلیاف،
دوره 18، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: همودیالیز شایع‌ترین روش درمانی در بیماران با مرحله انتهایی کلیه است. با توجه به اهمیت و نقش نفوذپذیری صافی‌های همودیالیز در پاک‌سازی مواد و ذرات، این صافی‌ها به دو گروه جریان کم و جریان زیاد تقسیم می‌شوند. این پژوهش با هدف مقایسه اثرات این صافی‌ها در برداشت الکترولیت‌ها و ذرات در این بیماران انجام گرفت.

مواد و روش‌ها: در یک کارآزمایی بالینی متقاطع، نمونه خون 30 بیمار همودیالیزی طی دو جلسه همودیالیز با استفاده از صافی جریان کم و جریان زیاد قبل و بعد از همودیالیز جهت بررسی و مقایسه مقادیر سدیم، پتاسیم، فسفر، اوره و کراتینین از لاین شریانی تهیه و به آزمایشگاه ارسال شد. از نرم افزار SPSS نسخه ۱۶ جهت تحلیل داده‌ها استفاده شد.

یافته‌ها: میانگین سنی نمونه‌ها 74/10±46/47 سال بود، 70 درصد مرد و 30 درصد زن بودند. میزان برداشت اوره (017/0=p)و فسفر (006/0=p)بعد از همودیالیز در صافی جریان زیاد بالاتر بوده و از لحاظ آماری معنی‌دار بود. اما در سایر پارامترها اختلاف آماری معنی‌داری بین دو صافی مشاهده نشد(05/0<p).

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج پژوهش و ویژگی صافی جریان زیاد، پیشنهاد می‌شود در صورت عدم وجود ممنوعیت خاص، صافی جریان زیاد به صورت منظم در بخش‌های همودیالیز استفاده شود.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb