142 نتیجه برای سل
بهناز توسلی، صابر ابراهیمی، ریما منافی، فاطمه کیانی، مجید صفا، احمد کاظمی،
دوره 17، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی لنفوبلاستیک حاد شایعترین بدخیمی در کودکان محسوب شده و مهمترین روش درمانی آن شیمی درمانی میباشد. راهبردهای جدید سرطان درمانی به منظور کاهش اثرات جانبی داروهای شیمی درمانی به کارگیری ترکیباتی را پیشنهاد میکند که مسیرهای پیام دهی را در سلولهای بدخیم هدف قرار دهند. ایندولتری کربینول به عنوان یک ترکیب گیاهی با هدف قرار دادن مسیرهای پیام دهی سلولی خاصیت ضد سرطانی خود را در انواع مختلفی از بدخیمیها اعمال میکند. هدف از این مطالعه بررسی اثر ایندول تری کربینول بر رده سلولی لوسمی لنفوبلاستیک حاد پیش ساز سلول B میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی سلولهای NALM-6 با غلظتهای مختلف ایندول تری کربینول در فواصل زمانی معین تیمار شدند. تأثیر ایندول تری کربینول بر سیکل سلولی، با رنگ آمیزی محتوای DNA با پروپیدیوم ایداید و به کمک فلوسایتومتری مطالعه و تغییرات در بیان پروتئینهای p21، p53 و c-Myc در سلولهای تیمار شده با ایندول تری کربینول نیز با کمک تکنیک وسترن بلات بررسی شد. اختلاف بین گروهها با آزمون تی زوجی مورد مطالعه قرار گرفت.
یافتهها: دادههای سیکل سلولی افزایش معنیدار (05/0p<) جمعیت سلولهای ناحیه G1 را در اثر مجاورت با ایندول تری کربینول در مقایسه با سلولهای کنترل نشان داد. همچنین نتایج وسترن بلات نشان دهنده اثر ایندول تری کربینول در افزایش معنیدار (05/0p<) بیان پروتئینهای p21 و p53 و کاهش بیان پروتئین c-Myc بود.
نتیجهگیری: ایندول تری کربینول میتواند با کاهش بیان پروتئین c-Myc و افزایش بیان پروتئینهای p21 و p53باعث ایجاد توقف در مرحله G1 چرخه سلولی در سلولهای لوسمی لنفوبلاستیک حاد پیش ساز سلول B شود.
محمد مصلح آیادی فراهانی، ناصر امیری زاده، آرزو اودی، مونا خورشید فر، مهین نیکوگفتار ظریف،
دوره 17، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه پیوند سلولهای بنیادی خونساز به طور گستردهای برای درمان بیماران مبتلا به سرطان و دیگر اختلالات خونی استفاده میگردد. استئوبلاستها بخشی از سلولهای استرومال مغز استخوان میباشند که خون سازی را با تشکیل نیچ حمایت میکنند. عقیده بر این است که سلولهای خونساز و استئوبلاستها، فعالیتهای یکدیگر را تنظیم میکنند. ثابت شده است که از دست دادن حاد خون در مدلهای حیوانی، تشکیل استخوان و توسعه نیچ را به دلیل تحریک اریتروپویتین فعال میکند. در این مطالعه تجربی تاثیر سلولهای بنیادی خونساز جدا شده از خون بند ناف که با اریتروپویتین تیمار شدهاند، روی تمایز استئوبلاستیک سلولهای بنیادی مزانشیمال بررسی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی سلولهای بنیادی مزانشیمال از مغز استخوان جدا و با سلولهای بنیادی خونساز CD34+,CD38- خون بند ناف، تحت تاثیر دوزهای متفاوت اریتروپویتین به مدت 14 روز کشت همزمان داده شد، RNA سلولهای مزانشیمال استخراج و از روش RT-PCR برای ارزیابی بیان ژنهای استئوپونتین و استئوکلسین استفاده گردید. رنگ آمیزیهای آلکالین فسفاتاز و آلیزارین رد و فلوسایتومتری بر روی سلولهای تمایز یافته صورت گرفت.
یافتهها: نتایج نشان دادند ژنهای استئوپونتین و استئوکلسین در سلولهای مزانشیمال بیان شدند، رنگ آمیزیهای آلکالین فسفاتاز و آلیزارین رد مثبت بود. سلولهای تمایز یافته مارکرهای استئوبلاستها را عرضه کردند.
نتیجهگیری: بر اساس این نتایج اریتروپویتین از طریق تاثیر بر سلولهای بنیادی خونساز در کشت همزمان، باعث تمایز استئوبلاستیک سلولهای مزانشیمال مغز استخوان میگردد.
ابوالفضل مظفری، لطیف معینی، شهرام ارسنگ، مهدی غلامزاده باییس، عباس جاوید، سام حاتمی، زهرا فرجی، بهاره زارع،
دوره 17، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اقدامات فراوانی در جهت پیشگیری، کنترل و درمان سل صورت گرفته است با این وجود جزء بیماریهای عفونی مهم در کشور میباشد. بیش از 80 درصد موارد سل مربوط به سل ریوی است. هدف از این مطالعه بررسی تظاهرات رادیولوژیک بیماران مبتلا به سل ریوی است.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع تحلیلی مقطعی بوده و بعد از بررسی معیارهای ورود و خروج، پژوهش بر روی 448 کلیشه رادیوگرافیک بیماران که در بازده زمانی ده ساله به مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی استان قم مراجعه و تشخیص سل ریوی داده شده بود صورت گرفت. لبهای درگیر در سمت راست و چپ به ثبت رسیدند. ضایعات درگیر به کدورت آلوولار، پنمونیک، انتشار برونکوژنیک، تخریب و بولا، ضایعات گون، کاویته و برونشکتازی تقسیمبندی گردید. دادهها توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 توسط شاخصهای آمار مرکزی و توزیع فروانی و نیز رگرسیون لجستیک برای بررسی ارتباط کاویتی و اسکور با متغییرهای مستقل در سطح معنیداری 05/0 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: از 448 بیمار ثبت شده، سن متوسط بیماران گزارش شده 22±24/48 سال، 3/33 درصد مرد، 44 درصد ایرانی و 3/91 درصد شهری بودند. بیشترین یافتههای رادیولوژیک به ترتیب در لب فوقانی ریه راست و سپس در لب فوقانی ریه چپ بود و شیوع نوع ضایعات به ترتیب آلوولار پراکنده، انتشار برونکوژنیک و کدورت پنمونیک مشاهده گردید. بین وجود کاویته با ملیت ارتباط معنیداری مشاهده گردید.
نتیجهگیری: بر اساس محل و شیوع یافتههای رادیوگرافیک، این مطالعه میتواند به تشخیص زودرس و درمان مناسب بیماران مشکوک کمک نماید.
رقیه رحیمی ، مهدی مهدوی، معصومه ابتکار،
دوره 17، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تحویل مستقیم آنتیژن به سلولهای دندریتیک موجب تقویت پاسخهای ایمنی میشود و راهکاری مناسب در مبارزه علیه پاتوژنهای موتاژنی نظیر HIV میباشد. هدف این مطالعه بررسی پاسخهای ایمنی حاصل از تحویل مستقیم پروتئین نوترکیب چنداپیتوپی tat/pol/gag/env ویروس 1-HIV با کمک آنتی بادی منوکلونال علیه 205-DEC موجود در سطح سلولهای دندریتیک موش جهت تقویت پاسخهای ایمنی است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی، پروتئین نوترکیب حاصل از بیان پلاسمید pET23a-HIVtop4 حاوی سکانس 20-1Tat، 610-577ENV، 190-150Pol، 323-296ENV، 186-158Gag و 61-44Tat در سویه اشرشیاکلی 21BL به عنوان واکسن مدل استفاده شد. به منظور بهکارگیری ویژگیهای سلولهای دندریتیک در روند ایمنی زایی، پروتئین نوترکیب به روش شیمیایی به آنتیبادی علیه گیرنده 205-DEC کونژوگه گردید. موشهای بالب سی به صورت زیرپوستی با فرم کونژوگه یا غیرکونژوگه (کنترل) پپتید 4HIVtop به همراه Poly I:C به عنوان عامل بلوغ سلولهای DC، ایمونیزه شدند. تکثیر سلولی به روش برومو دی یوریدین، پاسخ سیتوتوکسیسیتی با اندازهگیری گرآنزیم B، اینترلوکینهای 4 و 7، اینترفرون گاما و آنتی بادی توتال به ترتیب با روش الیزای مستقیم و غیر مستقیم سنجیده شدند.
یافتهها: ایمونیزاسیون با پپتید متصل به آنتی بادی علیه 205-DEC در مقایسه با گروههای کنترل موجب افزایش قابل ملاحظه در پاسخهای تکثیری، سیتوتوکسیسیتی، تولید اینترلوکینهای 4 و 7، اینترفرون گاما و نیز تیتر آنتی بادی توتال گردید.
نتیجهگیری: تحویل مستقیم آنتی ژن پروتئینی مورد نظر به سلولهای دندریتیک + 205-DEC، در مقایسه با گروههای کنترل موجب افزایش قابل توجه پاسخهای ایمنی میشود.
نرگس برزگر حسین آبادی، علیرضا سلیمی نیا، عصمت دانش، رقیه نوری پور لیاولی،
دوره 17، شماره 10 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری سلیاک یک التهاب ایمنی روده کوچک میباشد که ناشی از حساسیت به گلوتن در رژیم غذایی و پروتئینهای مرتبط با آن در افراد به طور ژنتیکی است. این پژوهش با هدف تعیین پنج عامل بزرگ شخصیت و طرحوارههای ناسازگار اولیه در بیماران دچار سلیاک و افراد سالم انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد- شاهدی تعداد 108 بیمار مبتلا به سلیاک به روش نمونهگیری در دسترس و 108 نفر از افراد غیر بیمار از 4 دانشکده پرستاری، روانشناسی، ادبیات و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی کرج به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. هر دو گروه پرسشنامههای نسخه کوتاه پنج عاملی شخصیت نئو و طرحوارههای ناسازگار یانگ را پاسخ دادند. دادهها با استفاده از آزمون تی مستقل، آزمون تجزیه و تحلیل واریانس و تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره، آزمون بن فرونی و آزمون لاندای ویکلز و در نرم افزار SPSS نسخه 19 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که از میان پنج عامل بزرگ شخصیت، نمره روان آزردهگی بیماران دچار سلیاک بیشتر از افراد سالم بود. همچنین نمرههای بیماران در مولفههای طرحوارههای ناسازگار اولیه محرومیت هیجانی، بیاعتمادی، نقص/ شرم، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، وابستگی/ بیکفایتی، آسیبپذیری نسبت به ضرر یا بیماری، خود تحول نیافته/ گرفتار، شکست، استحقاق/ بزرگ منشی، خویشتن – داری و خود انضباطی ناکافی، اطاعت، ایثار، معیارهای سرسختانه/ عیب جویی افراطی و بازداری هیجانی در مقایسه با افراد سالم، بالاتر بود.
نتیجهگیری: این بررسی نشان داد که با توجه به تأثیر پذیری بیماری سلیاک از طرحوارههای ناسازگار اولیه، میتوان از دورههای آموزشی روانشناختی و طرحواره درمانی در بهبود الگوهای هیجانی و شناختی این بیماران استفاده کرد.
باقر سیدعلیپور، نجمه بریمانی، عباسعلی دهپور جویباری، سید محمد حسینی،
دوره 17، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: نانو مواد به دلیل ویژگیهای جدیدشان از جمله مساحت سطحی ویژه و واکنشپذیری بالا توجه فزایندهای را به خود جلب کردهاند. هدف از این مطالعه بررسی اثر سمیت نانو ذره اکسید مس بر مغز، طحال و جنین موش نژاد NMRI میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 42 موش سوری ماده بالغ (3±30 گرم) به طور تصادفی به شش گروه (چهار گروه تجربی، یک گروه شم و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. موشهای گروه تجربی در روز 3 و 12 بارداری نانوذرات اکسید روی با غلظتهای 300، 400، 500 و 600 میلیگرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. در روز 17 بارداری وزن مغز، طحال و جنین اندازهگیری شد. بافتها جهت بررسی هیستولوژی با روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند.
یافتهها: بر اساس مشاهدات ماکروسکوپی وزن جنین با افزایش غلظتهای مختلف نانوذره در مقایسه با کنترل کاهش و اثر سمی آن افزایش یافت(05/0p&le). طحال فقط در غلظت 600 میلیگرم بر کیلوگرم تغییرات معنیداری را در مقایسه با کنترل نشان داد. بررسی هیستوپاتولوژیک مغز و طحال پس از تزریق درون صفاقی نانوذره اکسید مس علائم سمیت سلولی (پرخونی، نکروز، ارتشاح سلولهای التهابی، دژنرسانس واکوئولی) و پرخونی، نکروز و افزایش هموسیدرین را نسبت به گروه کنترل به ترتیب نشان داد.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر به وضوح نشان داد نانوذره اکسید مس میتواند ناهنجاریهای هیستوپاتولوژیک را در بافت مغز و طحال موش NMRI به طور وابسته به دوزایجاد کند.
حسن پازکی، حسین ایمانی، عبدالحسین شاهوردی، فرح فرخی، لیلاسادات طاهایی،
دوره 17، شماره 12 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بلوغ تخمک و لقاح در شرایط آزمایشگاهی از مهمترین قدمها در درمان ناباروری میباشد. در این مطالعه محیطهای بلوغ با عصاره پلاکت خون که دارای غلظت بالایی از فاکتورهای رشد میباشد غنی گردید و میزان از سرگیری میوز و بلوغ تخمکها بررسی گردید.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی تخمکها در حالت ژرمینال ویزیکول از موش سوری ماده بالغ نژاد NMRI جمعآوری گردیدند. محیط بلوغ &alphaMEM بوده و محیطهای کنترلی دارای 5 و10 درصد سرم گاوی بودند و محیط مورد آزمایش با 5 و 10 درصد عصاره پلاکت خون و ترکیب 5 درصد عصاره پلاکت خون به همراه 5 درصد سرم گاوی غنی گردیدند. میزان از سرگیری میوز و بلوغ بعد از 18 ساعت در محیطهای متفاوت بررسی گردید.
یافتهها: میزان تخمکهای بالغ شده در محیط آزمایشی حاوی 5 درصد عصاره پلاکت خون هم با سلول گرانولوزا و هم بدون سلول گرانولوزا نسبت به محیطهای کنترل به شکل معنیدار بالاتر بودند(05/0p<). میزان بلوغ تخمکها در محیط حاوی 5 درصد عصاره پلاکت خون برای گروه حاوی سلول گرانولوزا، 61 درصد و 72 درصد برای گروه بدون سلول گرانولوزا بوده است در حالی که این میزان برای گروه کنترلی 5 درصد سرم گاوی به ترتیب 53 و 50 درصد بود.
نتیجهگیری: عصاره پلاکت خون تاثیر معنیداری بر از سرگیری میوز و بلوغ تخمک در حالت ژرمینال ویزیکول داشته است. بر اساس این نتایج، عصاره پلاکت خون میتواند به عنوان یک محرک بلوغ استفاده گردد.
ندا سلیمانی، اشرف محبتی مبارز، فاطمه اطیابی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پروتئین فعال کننده نوتروفیلی (HP-NAP) یک آنتی ژن حفاظتی و یک فاکتور بیماریزایی اصلی هلیکوباکتر پیلوری است. تحریک سیستم ایمنی جهت درمان این باکتری نقش کارآمد دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر پروتئین نوترکیب فعال کننده نوتروفیلی از هلیکوباکتر پیلوری بر میزان تکثیر و بقای ماکروفاژهای صفاقی موشی مدل بالب سی میباشد.
مواد و روشها: طی یک مطالعه تجربی – آزمایشگاهی، پروتئین نوترکیب Hp-NapA از هلیکوباکتر پیلوری در محیط آزمایشگاه تولید شد. ماکروفاژهای صفاقی موش خارج و کشت داده شد. از غلظتهای مختلف پروتئین نوترکیب Hp-NapA برای تحریک ماکروفاژها استفاده شد. از روش MTT به منظور ارزیابی بقاء و میزان تکثیر ماکروفاژها استفاده شد.
یافتهها: نتایج روشن است که تأثیر افزایش دهنده تحریک از طریق پروتئین نوترکیب Hp-NapA در دوز 30 میکروگرم/ میلیلیتر (01/0=p)، معنیدار بود. میزان بقاء در دوزهای 30 و 60 میکروگرم در میلیلیتر به طور معنیداری از گروه کنترل بیشتر شده بود و در سری همزمانی پروتئین نوترکیب به همراه لیپوپلی ساکارید میزان تکثیر نیز در دوزهای مشابه افزایش معنیداری از نظر آماری نشان میدهد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای ما، پروتئین نوترکیب Hp-NapA دارای اثر مثبت بر میزان تکثیر، بقا و عملکرد ماکروفاژهای صفاقی دارد. بنابراین، مفروض است که پروتئین نوترکیب Hp-NapA میتواند به عنوان ایمنومدولاتور جهت ایمنی درمانی مطرح شود.
محمد صادق هاشم زاده، محمد رضا شفاعتی، روح الله درستکار،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: ویروس بیماری نیوکاسل (New Castle disease Virus) از مهمترین عوامل بیماریزا در طیور است و واکسیناسیون همچنان به عنوان راهکاری مؤثر برای کنترل این بیماری مطرح است. فیوژن پروتئین (F) قرار گرفته روی سطح ویروس بیماری نیوکاسل، در بیماریزایی این ویروس نقش اساسی دارد و میتواند به تنهایی باعث القاء ایمنی محافظتی گردد. با این پیش زمینه، هدف ما، تولید یک سازه نوترکیب (کد کننده پروتئین F) از شاتل وکتور بکمیدی مشتق از باکیولوویروس به منظور بیان آن در لاین سلولی حشره بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ابتدا ژن کامل F از سویه غیر بیماریزای لاسوتا ویروس بیماری نیوکاسل، به منظور تولید رشته DNA مکمل (cDNA)، با تکنیک RT-PCR فراوان سازی گردید. محصول تکثیر، در وکتور کلونینگ A/T و سپس در پلاسمید دهنده pFastBac Dual همسانه سازی گردید. بعد از تأیید فرآیند کلونینگ با دو روش PCR و آنالیز هضم آنزیمی، صحت توالی با روش تعیین توالی تأیید شد. در نهایت بکمید نوترکیب واجد ژن F متعاقباً در سویه باکتریایی Bac10DH تولید و سازه فوق با یک پنل اختصاصی PCR با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن F و پرایمرهای عمومی 13M مورد تأیید قرار گرفت.
یافتهها: تحلیل تستهای تأییدی نشان داد که سازه نوترکیب بکمیدی- بیان کننده ژن پروتئین F با توالی و چارچوب صحیح- با موفقیت ساخته شده است.
نتیجهگیری: محصول این سازه نوترکیب واجد ژن F علاوه بر کاربرد مستقل در القاء ایمنی محافظتی میتواند به همراه محصول دیگر باکیولوویروسهای نوترکیب- بیان کننده ژنهای HN و NP برای تولید ذره شبه ویروسی (virus-Like particle,VLP) ویروس فوق در لاین سلولی حشره- مورد استفاده قرار گیرد.
محمدرضا هاشم زاده، مجتبی سعادتی، محمدرضا باغبان اسلامی نژاد، رضا افلاطونیان، مختار زارع،
دوره 18، شماره 3 - ( 3-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: شیگلا عامل شیگلوز انسان است و لیپوپلی ساکارید آن به کمک TLR4 شناسایی میشود. TLR4 از خانواده گیرندههای شبه TOLL بوده و بسیاری از مسیرهای ایمنی با تحریک این گیرندهها راه اندازی میشوند. تحقیقات بسیاری افزایش بیان TLR4 در سلولهای بنیادی مزانشیمی تحت تاثیر لیپوپلی ساکارید را نشان میدهد. هدف مهم این مطالعه شناسایی لیپوپلی ساکارید مناسب سویههای شیگلا از طریق تحریک سیستم ایمنی برای مطالعات واکسن میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، سلول بنیادی مزانشیمی انسانی مشتق از مغز استخوان از طریق سه رقت 1/0، 01/0 و 001/0 عصاره سویههای شیگلا (فلکسنری، دیسانتری و سونئی) که حاوی لیپوپلی ساکارید میباشد تیمار شد. سپس بیان TLR4 در سطح RNA با تکنیکهای RT-PCR و Q-PCR ارزیابی گردید. سلولهای تیمار شده با فسفات بافر سالین به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند.
یافتهها: بیان TLR4 در همه گروههای تیمار به جز گروههای تیمار با غلظت نسبی 001/0 سونئی و دیسانتری و هم چنین گروه کنترل مشاهده شد. تغییرات بیان TLR4 در همه گروههای تیمار وابسته به دوز بود. بیشترین بیان مربوط به تیمار با عصاره شیگلا فلکسنری و کم ترین آن مربوط به شیگلا سونئی بود. استفاده از لیپوپلی ساکارید خالص باکتری اشرشیاکلی به عنوان کنترل مثبت نشان داد که لیپوپلی ساکارید موجود در عصاره شیگلا مسئول افزایش بیان TLR4 میباشد.
نتیجهگیری: با توجه به افزایش بیان TLR4 از طریق عصاره شیگلا، این عصاره برای افزایش بازدهی واکسن توصیه میشود.
خدیجه خسروی، نادر زرین فر، احسان اله غزنوی راد، قاسم مسیبی،
دوره 18، شماره 4 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری بروسلوز یک بیماری عفونی قابل انتقال بین انسان و دام میباشد که با عود فراوان و قابلیت مزمن شدن مشخص میشود. عملکرد سیستم ایمنی در مزمن شدن این بیماری نقش دارد. از آن جا که پاسخهای ایمنی در بروسلوز انسانی کمتر بررسی شده است، در این مطالعه پروفایل سیتوکاینی در افراد مبتلا به فرم حاد و مزمن این بیماری مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی، بر روی 22 بیمار مبتلا به بروسلوز حاد (با میانگین سنی 17±38)، 21 بیمار مبتلا به بروسلوز مزمن (با میانگین سنی 10±43) و 21 فرد سالم (با میانگین سنی 4±26) که از نظر سنی و جنسی با بیماران انطباق داشتند، انجام گرفت. مقادیر &gammaIFN- ، 17-IL، 5-IL و TGF-&beta سرمی با استفاده از روش الایزا اندازهگیری شد.
یافتهها: میانگین سطح سرمی IFN-&gamma در مبتلایان به بروسلوز حاد و مزمن در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنیداری را نشان داد(p=0/045). میانگین 17-IL در سرم مبتلایان به بروسلوز حاد در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنیدار و در سرم مبتلایان به بروسلوز مزمن در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنیداری را نشان داد(p=0/024). همچنین، میانگین سطح سرمی 5-IL و TGF-&beta در مبتلایان به بروسلوز حاد در مقایسه با فرم مزمن به طور معنیداری کمتر بود(p=0/001).
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد که الگوی سیتوکاینی در فرم مزمن بیماری برسلوز بیشتر به 2Th وابسته میباشد. از این رو، مهار پاسخ 2Th میتواند راهکاری مناسب در درمان بیماری و جلوگیری از مزمن شدن آن باشد.
راضیه خیرجو، محمد حسن حیدری، محمد بیات، معصومه رجبی بذل، رسول گنجی، عباس پیریایی،
دوره 18، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: التیام زخم فرآیند پیچیدهای است که در بیماران دیابتی به خاطر عوامل مختلفی مختل شده است. تاکنون، تاثیر مثبت ترشحات سلولهای بنیادی مزانشیمی در فرآیند ترمیم زخم گزارش شده است. ما در این مطالعه تاثیر ترشحات سلولهای بنیادی مزانشیمی انسان را بر بیان فاکتورهای موثر در ترمیم زخم بررسی کردیم. مواد و روش ها: 27 سر موش صحرایی به 5 گروه سالم بدون زخم، کنترل سالم، کنترل دیابتی، دیابتی پلاسبو و دیابتی تجربی تقسیم شدند و برای القاء دیابت، از آلوکسان استفاده شد. در ناحیه پشت موشها یک زخم ایجاد گردید. سپس از سلولهای بنیادی مزانشیمی، محیط کشت بهینه تهیه شد. موشهای گروه دیابتی تجربی 200 میکرولیتر محیط کشت بهینه را به صورت تزریق داخل وریدی دریافت نمودند. چهار و هفت روز پس از ایجاد زخم، از زخمها نمونه برداری شد و بیان فاکتورهای KGF و TGF-&beta1 به وسیلهی تکنیک RT-PCR مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در گروه دیابتی تجربی بیان ژن KGF در روزهای چهارم و هفتم، نسبت به گروه کنترل دیابتی افزایش غیر معنیدار یافته بود. در حالی که بیان ژن TGF-&beta1 در گروه دیابتی تجربی نسبت به گروه کنترل دیابتی در روز چهارم افزایش معنیدار (P<0/05) و در روز هفتم افزایش غیر معنیدار یافته بود.
نتیجه گیری: به نظر میرسد استفاده از محیط کشت بهینه مشتق از سلولهای بنیادی مزانشیمی انسان، تاثیر مثبتی بر بیان فاکتورهای تروفیک و التهابی درگیر در ترمیم زخم پوستی دیابتی داشته باشد.
ملک سلیمانی مهرنجانی، مجید مهدیه، آتناسادات عظیمی،
دوره 18، شماره 7 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: آلفاتوکوفرول به عنوان یک آنتی اکسیدانت قوی نقش مهمی را در مهار رادیکال های آزاد ایفا می کند. هدف از این پژوهش، بررسی نقش آلفاتوکوفرول بر تکثیر سلولی و مهار آپوپتوزیس در سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت بالغ است.
مواد و روش ها: در این مطالعه پژوهشی، سلول های بنیادی مزانشیم مغز استخوان با روش فلشینگ تحت شرایط استریل استخراج و پس از پاساژ سوم به گروه های کنترل و دوزهای 15 و 25 میکرومولار آلفاتوکوفرول تقسیم شدند و به مدت 21 روز در محیط استئوژنیک شدند (محیط کشت سلولی حاوی 10 درصد سرم جنین گاوی، 10 میلی مولار بتاگلیسرول فسفات، 10 نانومولار دگزامتازون و 50 میکروگرم در میلی لیتر آسکوربیک 3 فسفات) تیمار شدند. سپس میزان تکثیرسلولی، آسیب DNA ، سطح بیان ژن های Bax و Bcl-2 و همچنین تغییرات موفولوژیک سلول ها، طی روند تمایز استئوژنیک مورد بررسی قرار گرفتند و داده ها با روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه، تجزیه و تحلیل گردیدند و تفاوت میانگین ها در سطح 05/0 p< معنی دار در نظر گرفته شد.
نتیجه گیری: تکثیر سلولی، میزان قطر هسته و بیان ژن آنتی آپوپتوتیک Bcl-2 در سلولهای بنیادی مزانشیم تیمار شده با آلفاتوکوفرول، در رفتاری وابسته به دوز و در مقایسه با سلولهای گروه کنترل از افزایش معنیداری برخوردار بودند(05/0 p< ). گسترش سیتوپلاسم نیز در سلولهای تیمار شده با آلفاتوکوفرول در مقایسه با سلولهای گروه کنترل مشاهده شد. از آنجایی که آلفاتوکوفرول، کاهش معنیداری در آسیب DNA و بیان ژن آپوپتوتیک Bax در مقایسه با گروه کنترل ایجاد میکند ، بنابراین می تواند آپوپتوزیس را در سلول های بنیادی مزانشیم مغز استخوان، در رفتاری وابسته به دوز مهار کند.
فاطمه سادات سیدآقامیری، نرگس حسین مردی، مهیار جان احمدی، آزاده الهی ماهانی،
دوره 18، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به افزایش فعالیت سلولهای گلیای هیپوکمپ در اثر مصرف مزمن مورفین و نقش هیپوکمپ در به خاطر آوری تجربه استفاده از مواد اعتیاد آور، نقش این سلولها را در ایجاد ترجیح مکان شرطی شده در اثر مورفین مورد بررسی قرار دادیم.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، حیوانات در 4 گروه آزمایشی بررسی شدند. به منظور ایجاد ترجیح مکان شرطی، پس از سازگاری حیوانات با دستگاه ترجیح مکان شرطی شده (CPP) در روز اول، شرطی سازی با تزریق مورفین (5 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم) و یا حلال آن (سالین) طی سه روز انجام شد. در روز پنجم، مدت زمان سپری شده در هر بخش قفس CPP و فعالیت حرکتی طی 20 دقیقه ثبت گردید. به منظور بررسی نقش سلولهای گلیای هیپوکمپ در روند ایجاد ترجیح مکانی، این سلولها با تزریق 1 میکرولیتر فلوئوروسیترات 1 نانومول قبل از هر تزریق مورفین، به صورت دو طرفه در داخل هیپوکمپ مهار شدند. آزمون ترجیح مکانی در این گروه و همچنین در گروه دریافت کننده حلال فلوئوروسیترات (بافر فسفات سالین)، قبل از تزریق مورفین انجام گردید.
یافتهها: پیش درمانی با فلوئوروسیترات سبب کاهش اکتساب ترجیح مکان شرطی شده در اثر مورفین گردید. به طوری که کاهش معنیداری (01/0p<، آزمون تی تست غیر زوجی) در نمره شرطی شدن که این گروه (8=n) در مقایسه با گروه دریافت کننده مورفین (9=n) مشاهده شد. تزریق مورفین و نیز پیش درمانی با فلوئوروسیترات بر فعالیت حرکتی حیوان تأثیری نداشت (05/0 p>آزمون، آنووا).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سلولهای گلیای هیپوکمپ در ایجاد ترجیح مکانی شرطی شده ناشی از مورفین دخیل میباشند.
علی ناظمی، مهدیه السادات غفاری، محسن دالوندی،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: میلومننگوسل یکی از نقایص شایع مادرزادی در کودکان است. علاوه بر درمانهای معمول این بیماری و اختلالات آن، جراحی ترمیمی میلومننگوسل نیز در بسیاری از موارد انجام میشود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش جراحی ترمیمی میلومننگوسل در پیش آگهی کودکان مبتلا به میلومننگوسل بود.
مواد و روشها: این مطالعه مورد – شاهدی در سالهای 1380 تا 1392 بر روی 60 کودک مبتلا به میلومننگوسل در بخش جراحی مغز و اعصاب دو بیمارستان ولی عصر (عج) و امام خمینی (ره) شهرهای اراک و ایلام انجام گرفت. کودکان براساس قابل انجام بودن یا نبودن جراحی ترمیمی میلومننگوسل، به ترتیب در دو گروه 30 نفره قرار گرفتند. پیش آگهی بیماران با استفاده از میزان مرگ و میر و معیار رتبهبندی معلولیت و ناتوانی استارک و دراموند مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخهی 18 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: درجات بالاتر معلولیت فیزیکی (003/p=0)، اختلالات سیستم ادراری(006/p=0)، اختلال وضعیت هوشی (001/p=0)، ناتوانی کلی (006/p=0) و میزان مرگ و میر، به شکل معنیداری در گروه کنترل نسبت به گروه مورد بیشتر بود و بین موارد مبتلا به هیدروسفالی نیازمند به درمان (3/p=0)، تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود نداشت.
نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، مرگ و میر، ناتوانی کلی و پیشآگهی کودکانی که تحت جراحی میلومننگوسل قرار نگرفتهاند، بدتر از کودکانی است که این جراحی در آنها انجام شده است. در نتیجه، عمل جراحی زود هنگام میلومننگوسل در کودکان مبتلا به علت تأثیر آن در بهبود پیشآگهی و کیفیت زندگی بیماران توصیه میشود.
علی اصغر فرازی، داود حسینی، احسان لله غزنوی راد، شکوفه ساده خو،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوز یکی از مهمترین بیماریهای مشترک بین انسان و دام است. کنترل بالینی بروسلوز به دلیل افزایش میزان شکست در درمان اولیه و شدت عود آن نگران کننده است. هدف از این مطالعه تعیین میزان مقاومت سویههای جدا شده به آنتی بیوتیکها میباشد.
مواد و روش ها:طی بهار و تابستان 1393، تعداد 30 ایزوله بروسلا به دست آمده از بیماران مبتلا که در بروسلا آگار کشت داده شده بود تحت بررسی و تعیین نوع گونه و همچنین انجام تست آنتی بیوگرام با روش دیسک دیفیوژن قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه، جمعاً 30 ایزوله بروسلا از مجموع نمونههای کشت داده شده جداسازی گردید و آنتی بیوگرام انجام شد، تمامی نمونههای مثبت میکروبی با استفاده از روش مولکولی تعیین گونه شدند و همگی از نوع بروسلا ملی تنسیس بودند. در بررسی انجام شده حساسیت به تتراسیکلین، مینوسیکلین، جنتامایسین، تیگسیکلین، 100 درصد و حساسیت نسبت به داکسی سیکلین 3/93 درصد، کوآموکسی کلاو 7/66 درصد، ریفامپین7/44 درصد، استرپتومایسین 7/86 درصد، سیپروفلوکساسین 80 درصد، کوتریموکسازول 7/76 درصد و سفتریاکسون 3/73 درصد بود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد که سویه غالب در بیماران، بروسلا ملیتنسیس میباشد. همچنین با توجه به میزان بالای مقاومت به ریفامپین توصیه میشود از سایر داروهای موثر مثل جنتامایسین، استرپتومایسین، سیپروفلوکساسین یا کوتریموکسازول در ترکیب با داکسی سیکلین یا تتراسیکلین استفاده شود.
خدیجه خسروی، نادر زرین فر، احسان اله غزنوی راد، قاسم مسیبی،
دوره 19، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوز یک باکتری داخل سلولی است که سبب عفونت مزمن در انسان و حیوانات اهلی میشود. مکانیسمهای مزمن شدن این بیماری پیچیده و ناشناخته هستند. پاسخ های ایمنی ممکن است در مزمن شدن این بیماری نقش داشته باشند. در این مطالعه پاسخ تکثیر لنفوسیتی در بیماران مبتلا به بروسلوز حاد و مزمن مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی، بر روی 22 بیمار مبتلا به بروسلوز حاد، 21 بیمار مبتلا به بروسلوز مزمن و 21 فرد سالم که از نظر سن، جنس و زمینه ژنتیکی با بیماران انطباق داشتند، انجام گرفت. لنفوسیتهای خون محیطی با محیط گرادیان فایکول جدا شدند و میزان تکثیر سلولی در حضور آنتی ژن و فیتوهماگلوتنین-آ در شرایط کشت با روش MTT اندازهگیری شد.
یافتهها: اندیکس تحریک اختصاصی آنتی ژنهای بروسلا در بیماران مبتلا به بروسلوز مزمن به طور معنیداری در مقایسه با بیماران مبتلا به فرم حاد بیماری کمتر بود(001/0=p). همچنین در تحریک لنفوسیتی با فیتوهماگلوتنین-آ نشان داده شد که پاسخ تکثیری در بیماران مزمن نسبت به گروه کنترل کمتر میباشد(04/0=p).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که کاهش پاسخ تکثیر لنفوسیتی در بیماران مبتلا به برسلوز مزمن ممکن است به دلیل القاء پدیده آنرژی در این بیماران باشد.
هما دادگر نیا، زهرا حاج ابراهیمی،
دوره 19، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سلولهای اندوتلیال به نیروهای مکانیکی و ازجمله جاذبه حساس هستند و مطالعات حاکی از این است که تغییر در شکل و عملکرد این سلولها در شرایط بیوزنی عامل مشکلات قلبی است. مطالعات نشان داده است که شکل، تکثیر و مهاجرت سلولهای اندوتلیال در رگزایی موثر است. تاکنون تأثیر بیوزنی بر خصوصیات رگزایی سلولهای اندوتلیال به درستی مطالعه نشده است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر شرایط شبیهسازی شده بیوزنی بر روی سلولهای اندوتلیال ورید بندناف انسان و بیان مارکر ژنی VEGFR-2 و CD34 در آنژیوژنز است.
مواد و روشها: در این مطالعه ابتدا سلولهای اندوتلیال ورید بند ناف انسان از بانک سلولی پاستور خریداری شد. سلولها با استفاده از دستگاه شبیه ساز بی وزنی کلینواستت برای مدت 2، 24 و 72 ساعت در شرایط بیوزنی قرار گرفتند. RNA سلولهای مذکور استخراج شد و تغییرات بیان ژن ها با استفاده از تکنیک Real-time PCR بررسی گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که میزان بیان ژن VEGFR-2 در نمونههای بیوزنی نسبت به نمونه کنترل تا روز سوم به میزان 6 برابر افزایش (001/0p<) مییابد، در حالی که بیان ژن CD34 بدون تغییر (05/0p>) باقی میماند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که بیوزنی تأثیر مثبتی در روند رگزایی دارد و میتواند به عنوان محرکی در آزمایشگاه برای تولید عروق خونی جهت سلول درمانی بیماریهای ایسکمیک و تصلب شرائین استفاده شود.
فاطمه علیان فینی، مرتضی قاسمی،
دوره 19، شماره 4 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سلامت روانی یکی از ابعاد مهم سلامت است و سازمان بهداشت جهانی سلامت را به عنوان «رفاه کامل جسمی، ذهنی و اجتماعی و نه صرفاً غیاب بیماری» تعریف میکند. با توجه به این که 79 درصد از آموزش بهداشت بر جنبههای فیزیکی متمرکز شده است، در واقع بیشترین تمرکز بر پارامترهای بیولوژیک افراد جهت سنجش میزان سلامت افراد صورت میگیرد. از این رو، پرسشنامهای معتبر جهت سنجش سلامت افراد در جامعه پژوهشی از لحاظ روانی و فیزیکی مورد نیاز است.
مواد و روشها: مدل رفاه کلگرا، منعکس کننده تحقیقات انجام شده بر روی سلامتی میباشد که از دیدگاه فرهنگهای مختلف متفاوت است. در مطالعه حاضر، 102 نفر از مدیران و مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی اراک در سال 1393 در مطالعه شرکت نمودند و پرسشنامه فوق از نظر روایی و پایایی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: 102 نفر در این مطالعه شرکت کردند که 74 نفر آقا(72/5 درصد) و بقیه خانم بودند. ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 0/93 به دست آمد. همچنین در تمامی شش بعد مورد بررسی، میزان همبستگی بین تمامی سوالات و بعد مربوط به آن با استفاده از آزمون اسپیرمن سنجیده شد و مشخص گردید که بین تمامی سوالات و بعد مربوطه همبستگی مثبت آماری معنیداری وجود داشت.
نتیجهگیری: نسخه فارسی پرسشنامه سلامت روانی و فیزیکی برگرفته از مدل رفاه کلگرا، برای سنجش میزان سلامت در افراد جامعه مناسب بوده و از روایی و پایایی خوبی برخوردار میباشد.
نیلوفر مرادی، مهدی پریان، بهزاد خوانساری نژاد، محمد رفیعی، مهدیه موندنی زاده،
دوره 19، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هپاتوسلولار کارسینوما(HCC) سومین عامل اصلی مرگ ناشی از سرطان در سراسر جهان محسوب میشود. ویروس هپاتیت B و ژن HBx آن به واسطه تداخل در مسیرهای سیگنالینگ نقش بسیار مهمی در پیشرفت سرطان HCC دارند. همچنین به دلیل عدم وجود علائم بالینی در مراحل اولیهی ابتلا، ضرورت شناسایی مارکرهای اختصاصی با حساسیت بالا جهت شناسایی زود هنگام افراد مبتلا به HCC احساس میگردد. از سوی دیگر، با پیشرفت و توسعه علوم بیوانفورماتیک، امکان پیش بینی انواع مختلفی از miRNAها و ژنهای هدف این بیومارکرها به وجود آمده است. بدین منظور، در این مطالعه با توجه به دادههای حاصل از نرم افزارهای بیوانفورماتیک با الگوریتمهای مختلف، miRNAهای هدف گیرنده ژنهای HBx و NOTCH1 براساس بالاتر بودن امتیاز، اتصال مناسب با ژن هدف و تایید در نرم افزارهای بیشتر انتخاب و معرفی گردیدند.
مواد و روش ها: ابتدا توالی ژن های HBx و NOTCH1 از سایت NCBI دریافت گردید و سپس با استفاده از نرم افزارهای بیوانفورماتیک TargetScan، mirWalk ، miRBase ، Miranda ، PicTar ، miRVir و DIANA به بررسی و پیشگویی miRNAها پرداخته شد.
یافته ها: با توجه به امتیاز دهی توسط نرم افزارهای بیوانفورماتیک و بالاتر بودن امتیاز و هدف گیری مناسب تر،miR-34a به عنوان هدف گیرنده ژن NOTCH1 و miR-6510، miR-5193 و miR-214 به عنوان عوامل هدف گیرنده ژنHBx معرفی گردیدند.
نتیجه گیری: با توجه به نقش تومورساپرسوری miR-214 و miR-34a در انواع سرطانها احتمالا بتوان از آنها به عنوان استراتژی درمانی در تحقیقات سرطان استفاده کرد. همچنین به نظر میرسد که miR-5193 یکی از مارکرهای اختصاصی در تشخیص سرطان HCC باشد.