جستجو در مقالات منتشر شده


68 نتیجه برای درد

مجتبی رحیمی ورپشتی، داریوش مرادی فارسانی، بابک علی کیایی، بهزاد ناظم رعایا، سید حسین موسوی،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر افزودن پیشگیرانه قطره کتورولاک به تتراکایین موضعی بر درد و پارامترهای همودینامیک حین و بعد از عمل آب مروارید میباشد.

مواد و روشها: هشتاد بیمار کاندید جراحی آب مروارید تحت سدیشن و بیحسی موضعی به صورت تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند: گروه T قطره چشمی تتراکایین 5/0 درصد و گروه TK قطرههای چشمی تتراکایین 5/0 درصد و کتورولاک 5/0 درصد را به میزان یک قطره در هر 10 دقیقه به مدت 30 دقیقه قبل از شروع عمل جراحی آب مروارید دریافت نمودند. شدت درد و پارامترهای همودینامیک در زمان بلافاصله در زمان قبل از شروع عمل و سپس در دقایق 5، 10، 15 و 20 حین عمل و در بدو ورود به ریکاوری و در دقایق 5، 10، 15 و 20 بعد از ورود بیمار به ریکاوری جمعآوری و مقایسه شدند.

یافتهها: میانگین شدت درد در حین عمل در گروه TK (128/0±1) به طور معنیداری پایینتر از گروه T (54/1±2) بود (003/0=p)، ولی در ریکاوری این اختلاف معنیدار نبود(157/0=p). تعداد بیماران نیازمند مسکن اضافه در دو گروه تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند. در رابطه با پارامترهای همودینامیک به جز دقیقه 20 (فشار سیستولیک) و دقایق 20 و 15(ضربان قلب و تنفس) ریکاوری اختلاف معنیداری میان دو گروه وجود نداشت.

نتیجه گیری: افزودن پیشگیرانه قطره کتورولاک به تتراکایین موضعی، موثرتر از تتراکایین به تنهایی جهت کاهش درد حین عمل آب مروارید است.


علیا مشیری، جواد ساجدیان فرد، مینا قیصری،
دوره 20، شماره 5 - ( 5-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: درد از فرآیندهای حفاظتی بدن می‌باشد .در سیستم عصبی مرکزی مسیرهای متفاوتی برای کنترل درد وجود دارد. یکی از این مسیرها سیستم نزولی کنترل درد می‌باشد. هسته خاکستری دور قناتی PAG از ساختارهای شناخته شده می‌باشد که در انتقال و تعدیل درد نقش مهمی را ایفاء می‌کند. هدف از این تحقیق، بررسی درصد رابطه بین ناحیه راست و چپ هسته PAG در ایجاد درد یک طرفه در پای چپ میباشد.

مواد و روشها: در این تحقیق از 60 موش صحرایی نر (30+280 گرم) نژاد ویستار در شش گروه (3 گروه آزمایش و 3 گروه کنترل) استفاده گردید. در گروه‌های آزمایش، داروی و بی‌حسی لیدوکائین به میزان 5/0 میکرولیتر در هسته چپ PAG، در هسته سمت راست PAG و در هر دو هسته چپ و راست تزریق گردید و در گروه‌های کنترل سرم فیزیولوژی در نواحی مذکور تزریق گردید. پس از 15 دقیقه، 50 میکرولیتر از فرمالین 5/2 درصد به صورت زیر جلدی در پای چپ حیوان تزریق شد و میزان درد در فواصل 15 ثانیه‌ای تا مدت زمان یک ساعت ثبت گردید.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که در صورت ایجاد درد در سمت چپ بدن موش صحرایی، علاوه بر ناحیه سمت چپ هسته PAG طرف مقابل آن نیز به درد واکنش نشان می دهد.

نتیجه‌‌گیری: این مطالعه نشان داد که در آزمون فرمالین، هر دو ناحیه چپ و راست هسته PAG به طور معنیداری در درد ایجاد شده در یک طرف بدن در موش صحرایی نقش دارند که هسته طرف مقابل اثر کمتری دارد.


رقیه خاکپای، هانیه فیضی، فرزام شیخ زاده حصاری،
دوره 20، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: 17بتا-استرادیول درک درد را از طریق اتصال به گیرنده­ های استروژنی یا گیرنده­ های غشایی سایر نوروترانسمیترها مثل گیرنده­ های NMDA تعدیل می­ نماید. هسته­ ی پاراژیگانتوسلولاریس­ کناری (LPGi) نیز در تعدیل درد نیز نقش دارد. در این پژوهش، نقش گیرنده­ های NMDAی این هسته در تعدیل درد ناشی از 17بتا- استرادیول در موش­های صحرایی­ اوارکتومی­ شده بررسی شده است.
مواد و روش ­ها: در این مطالعه از موش­ های صحرایی ماده­ی نژاد ویستار در محدوده ­ی وزنی 200 تا 270 گرم استفاده ­شد. برای بررسی نقش گیرنده­ های NMDA در تعدیل درد ناشی از 17بتا-­ استرادیول در موش­های صحرایی­ اوارکتومی­ شده، ابتدا موش های صحرایی به صورت دوطرفه­ اوارکتومی شده و بلافاصله کانول­ گذاری هسته­ ی LPGi انجام شد. سپس داروها تزریق و پس از 15 دقیقه 50 میکرولیتر فرمالین ۵ درصد به پنجه­ی پای حیوان تزریق شد و رفتار تکان­ های ناگهانی پای ملتهب ناشی از تزریق فرمالین به مدت 60 دقیقه ثبت گردید.
یافته­ ها: نتایج مطالعه­ ی اخیر نشان داد که تزریق 17بتا- استرادیول به­ داخل هسته­ ی LPGi تکان ­دادن پا را هم در فاز اول و هم در فاز دوم آزمون فرمالین کاهش داد. پیش­تیمار هسته­ی LPGi با آنتاگونیست گیرنده­ های NMDA (AP5) اثر ضددردی 17بتا- استرادیول روی فرکانس تکان ­­دادن پای ملتهب را طی هر دو فاز آزمون فرمالین خنثی نموده و سبب القای پردردی در هر دو فاز این رفتار شد.
نتیجه­ گیری: نتایج نشان می­ دهند که تزریق 17بتا- استرادیول به ­­داخل هسته­ ی LPGi، بی­ دردی متوسطی روی درد التهابی القاشده با فرمالین ایجاد می­ کند. بنابراین، می­ توان نتیجه گرفت که احتمالاً گیرنده­ های NMDA هسته­ ی LPGi در اثر ضددردی 17بتا- استرادیول در موش­ های صحرایی­ اوارکتومی­ شده درگیر هستند.
 


داریوش مرادی فارسانی، خسرو نقیبی، زهرا رضایی نژاد،
دوره 20، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: در مورد کنترل درد بعد از عمل هنوز اجماع نظر وجود ندارد و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. هدف این مطالعه مقایسه تأثیر دو داروی دگزامتازون و استامینوفن تزریقی در تسکین درد پس از جراحی آب مروارید به روش بی حسی موضعی و مقایسه آن­ها با گروه شاهد بود.
مواد و روش­ها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی، 120 بیمار تحت عمل جراحی آب مروارید با آرام­بخشی و بیهوشی موضعی انتخاب و در سه گروه برابر تقسیم شدند. 10 دقیقه قبل از پایان عمل، گروه اول 01/0 میلی گرم بر کیلوگرم دگزامتازون، گروه دوم 15 میلی گرم بر کیلوگرم استامینوفن و گروه سوم با حجم مشابه نرمال سالین به عنوان دارونما، دریافت نمودند. شدت درد و میزان داروی مسکن مصرفی اضافه در طی عمل و ریکاوری در سه گروه ارزیابی و مقایسه شد.
یافته ها: در سه گروه دریافت کننده استامینوفن، دگزامتازون و دارونما به ترتیب 6، 10 و 18 نفر دچار سردرد بعد از عمل شدند (به ترتیب 7/16، 27 و 4/47 درصد) و اختلاف بین سه گروه معنا دار بود (014/0p=). هم­چنین، شدت درد به طور قابل ملاحظه ای در گروه کنترل در مقایسه با دو گروه دیگر از دقیقه سی­ام ورود به اتاق ریکاوری تا 24 ساعت پس از عمل بالاتر بود(05/0p<). بروز سردرد پس از عمل در گروه دگزامتازون در مقایسه با گروه استامینوفن بالاتر بود، اما تفاوت معنادار در این دو گروه دیده نشد(05/0p>).
نتیجه گیری: تجویز استامینوفن وریدی نسبت به دگزامتازون و دارونما در کاهش درد و اثرات بیهوشی پس از عمل جرحی آب مروارید موثرتر می باشد.
 

ابوالفضل آهنی، محمد مهدی حسن زاده طاهری، مهران حسینی، محمد حسن پور فرد،
دوره 20، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: ریشه زنبق بیابانی در طب سنتی به عنوان مسکن توصیه می شود. با این وجود، تا­کنون اثرات آن مورد ارزیابی علمی قرار نگرفته است. بنابراین، مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات ضد دردی و ضد التهابی عصاره الکلی ریزوم زنبق در موش آزمایشگاهی طراحی گردید.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی از موش های نر نژاد بالب-سی استفاده شد. 40 سر موش به پنج گروه مساوی تقسیم شده (کنترل، مورفین 5 میلی­گرم بر کیلوگرم ، عصاره در دوزهای 100 و 200، 300 میلی­گرم بر کیلوگرم) و با آزمون هات پلیت در زمان های 30، 60 و 120دقیقه بعد از دریافت مداخلات مورد ارزیابی قرار گرفتند. علاوه بر این، 36 موش دیگر به شش گروه مساوی تقسیم (کنترل بدون ایجاد التهاب، مدل التهاب، دگزا متازون 5 میلی­گرم بر کیلوگرم، عصاره در دوزهای 100 و 200، 300 میلی گرم بر کیلوگرم) و با آزمون ایجاد التهاب توسط گزیلل بررسی شدند. تمام مداخلات به صورت تزریق درون صفاقی انجام شد. داده ها با آزمون های آماری تحلیل واریانس یک­طرفه یا کروسکال والیس و به کمک نرم افزار آماری SPSS تحلیل شدند.
یافته­ ها: در قیاس با گروه کنترل، عصاره در تمام دوزها به طور معنی داری زمان پاسخ به محرک حرارتی را افزایش داد (05/0< p). این توانایی در دوزهای بالا و یا زمان بیشتر با مورفین برابر بود. هم­چنین عصاره در تمام دوزها، مشابه داروی دگزامتازون، به طور معنی­داری(001/0< p) سبب کاهش التهاب در موش­ ها گردید.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه به طور آشکار نشان داد که ریزوم زنبق بیابانی خواص ضد دردی و ضد التهابی در موش کوچک آزمایشگاهی دارد.
 

رقیه خاکپای، صنم انصاری، فاطمه خاکپای،
دوره 20، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: هسته­ ی پاراژیگانتوسلولاریس­ کناری (LPGi) نقش مهمی در پردازش اطلاعات درد مربوط به مسیر تعدیل پایین ­روی درد ایفا می­کند. ۱۷بتا-استرادیول نیز در تعدیل درد نقش دارد. در این مطالعه، نقش گیرنده­ های استروژنی هسته LPGi در تعدیل درد ناشی از 17بتا-استرادیول در موش­ های صحرایی اوارکتومی شده بررسی شده است.
مواد و روش­ ها: در این مطالعه از موش­ های صحرایی ماده ­ی نژاد ویستار (180 تا 250 گرم) استفاده ­شد. برای بررسی نقش گیرنده­ های استروژن در تعدیل درد ناشی از 17بتا-­استرادیول در موش­ های صحرایی­ اوارکتومی­ شده، ابتدا موش­ های صحرایی به صورت دوطرفه­ اوارکتومی شده و بلافاصله کانول­ گذاری هسته­ ی LPGi انجام شد. ابتدا، داروها تزریق و پس از 15 دقیقه 50 میکرولیتر فرمالین ۵ درصد به پنجه­ ی پای حیوان تزریق شد؛ سپس رفتار تکان­ دادن پای ملتهب ناشی از فرمالین به مدت 60 دقیقه ثبت شد.
یافته ­ها: نتایج نشان داد که تزریق 17بتا-استرادیول به داخل هسته­ی LPGi سبب کاهش معنی­ دار رفتار تکان دادن پای ملتهب در هر دو فاز آزمون فرمالین می شود. تزریق آنتاگونیست گیرنده استروژن (ICI 182,780) به داخل هسته­ ی LPGi اثری بر روی رفتار تکان دادن پای ملتهب نداشت. پیش ­تیمار هسته LPGi با ICI 182,780 توانست اثر بی­دردی ناشی از 17بتا-استرادیول روی تکان دادن پای ملتهب را هم طی فاز اول و هم در فاز دوم نسبت به گروه 17بتا-استرادیول خنثی نماید.
نتیجه­ گیری: براساس یافته های این مطالعه می ­توان نتیجه گرفت که تزریق ۱۷بتا-استرادیول به هسته LPGi
بی­ دردی متوسطی را بر روی درد التهابی القا شده با فرمالین در موش­ های صحرایی اور­اکتومی شده ایجاد می­ کند که احتمالاً از طریق گیرنده­ های استروژنی این هسته میانجی ­گری می­ شود.
 

زهرا حیدرزاده، رقیه خاکپای، سیدمهدی بانان خجسته، فاطمه خاکپای،
دوره 22، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تزریق 17-بتا استرادیول به داخل هسته پاراژیگانتوسلولاریس کناری (LPGi) موشهای صحرایی نر و ماده اوارکتومی شده، اثر ضددردی قوی را بر روی درد التهابی تولید میکند که احتمالاً به وسیله گیرندههای استروژنی این هسته وساطت میشود. هدف از این پژوهش، بررسی نقش گیرندههای استروژنی هسته LPGi در تعدیل درد ناشی از 17بتا-استرادیول در طی فاز پرواستروس موشهای صحرایی ماده میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه از موشهای صحرایی ماده نژاد ویستار در محدوده وزنی 200 تا 270 گرم استفاده شد. برای بررسی اثر تزریق 17 بتا-استرادیول به داخل هسته LPGi در تعدیل درد التهابی حاد، پس از ورود حیوان به فاز پرواستروس، کانولگذاری این هسته انجام شد. پس از ورود دوباره حیوان به فاز پرواستروس، داروها تزریق شد و 15 دقیقه بعد فرمالین به پنجه پای چپ حیوان تزریق شد. سپس رفتار تکان دادن پای ملتهب ناشی از فرمالین به مدت 60 دقیقه ثبت شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.TBZMED.VCR.REC.1397.385 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی تبریز رسیده است.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که در طی فاز پرواستروس، تزریق 17بتا- استرادیول به داخل هستهی LPGi رفتار تکان دادن پای ملتهب را در فاز اول (01/0> p) و فاز دوم (001/0> p) آزمون فرمالین ‌به‌طور معنیداری کاهش داد. پیشتیمار هستهی LPGi با آنتاگونیست گیرندههای استروژنی (ICI182, 780) اثر بیدردی القا شده با 17بتا- استرادیول را خنثی نمود.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که تزریق 17بتا- استرادیول به هستهی LPGi در فاز پرواستروس، بیدردی قوی را بر روی درد التهابی القا میکند. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که احتمالاً اثر ضددردی 17بتا- استرادیول از طریق گیرندههای استروژنی میانجیگری میشود.

علی اصفهانی، شیرین زینالی، رقیه کیانی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان سینه بیماری شایعی در بین زنان است که تأثیر عمیقی بر سلامت روان، تجربه درد می‌گذارد و باعث می‌شود بیماران از افکار مرتبط اجتناب کنند؛ بنابراین هدف از این طرح، ارزیابی اثربخشی روش گروه‌درمانی مبتنی بر پذیرش و تهعد بر اضطراب مرتبط با درد و تنظیم شناختی هیجانی در بیماران سرطان سینه است.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع بررسی‌های نیمه‌تجربی از نوع آزمایشی بود. ۶۸ زن مبتلا به سرطان سینه به صورت نمونه‌گیری دردسترس انتخاب شدند و پس از اعلام آمادگی، پرسش‌نامه اضطراب درد و تنظیم شناختی هیجان را تکمیل کردند. سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (۳۴ نفر گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) و گروه کنترل (۳۴ نفر) تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش در فرایند ۸ جلسه گروه‌درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند. گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. پیش از درمان و یک هفته پس از آن، پرسشنامه‌های اضطراب درد و تنظیم شناختی هیجان در اختیاران گروه آزمایش و کنترل قرار گرفت. داده‌های جمع‌آوری‌شده با کمک آزمون‌های t، x2 و تحلیل کوورایانس تک‌متغیره و چندمتغیره  با نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش، تمامی اصول اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب بهبود اضطراب درد (5/1±44/8:Mean±SD)، تنظیم شناختی هیجان منفی (1/5±40/8:Mean±SD) مثبت (5/7±39/8:Mean±SD) شده است (0/001=P).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که درمان‌های روان‌شناختی بر مؤلفه های روانی مرتبط با بیماری‌های سرطان تأثیرگذار است و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می‌تواند به بیمار کمک کند تا افکار منفی و شرایط بیماری خود را بپذیرد.

لیلا دهقان، حمید دالوند، صادق صمدی، محسن ابراهیمی منفرد، فاطمه رفیعی،
دوره 23، شماره 4 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی‌عضلانی در دانشجویانی که در تماس مستقیم با بیماران هستند از شیوع نسبتاً بالاتری برخوردار است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع دردهای اسکلتی‌عضلانی در دانشجویان دانشکده‌های توان‌بخشی، دندان‌پزشکی و پرستاری دانشگاه علوم‌پزشکی اراک انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی ـ تحلیلی، 538 نفر از دانشجویان دانشکده‌های توان‌بخشی، پرستاری و دندان‌پزشکی دانشگاه علوم‌پزشکی اراک به صورت نمونه‌گیری غیراحتمالی و از نوع سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی سن، جنس، شاخص توده بدنی، رشته تحصیلی و مدت‌زمان استفاده ار تلفن هوشمند در طی روز و دردهای اسکلتی‌عضلانی در نُه ناحیه از بدن (گردن، شانه‌ها، آرنج‌ها، مچ و دست‌ها، پشت، نشیمن و کمر، ران‌ها، زانوها و پاها) بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش‌نامه جمعیت‌شناختی و پرسش‌نامه نوردیک بود. تجزیه و تحلیل داده‌های آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 18 انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد اخلاق  IR.ARAKMU.REC.1397.253 در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علوم‌پزشکی اراک تأیید شده است.
یافته ها: در این مطالعه 538 دانشجو (205 مذکر و 333 مؤنث) مورد بررسی قرار گرفتند که میانگین سنی آن‌ها 2/53‌±‌22/04 بود. فراوانی شیوع دردهای اسکلتی‌عضلانی در ستون فقرات (گردن 29/4 درصد، پشت 24/3 درصد و کمر 37/2 درصد) بیشتر از اندام‌های فوقانی و تحتانی بود. دردهای اسکلتی‌عضلانی در شانه، پشت، کمر و ران بر اساس جنس و دردهای اسکلتی‌عضلانی  در گردن و مچ پا و پا بر اساس سن اختلاف معنی‌داری نشان داد (0/05>P). دردهای اسکلتی‌عضلانی در نواحی پشت و مچ پا و پا بر اساس ساعات استفاده از تلفن هوشمند در روز اختلاف معنی‌داری نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد دانشجویان رشته‌های توان‌بخشی، پرستاری و دندان‌پزشکی در معرض دردهای اسکلتی‌عضلانی، به‌ویژه در نواحی ستون فقرات کمری، گردنی و پشت هستند.

محمد صادق مسچی، شیدا سوداگر، فرهاد جمهری، مرجان حسین زاده تقوایی، مژگان فروتن،
دوره 23، شماره 6 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران با علائم اختلالات و زخم‌های دستگاه گوارش تعداد زیادی از مراجعین به کلینیک‌های عمومی و داخلی را تشکیل می‌دهند و مطالعات اولیه زخم معده، نقش عوامل روان‌شناختی را در تولید زخم معده مستعد نشان داده‌اند. هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر شدت درد و سبک‌های مقابله با استرس بیمارن مبتلا به زخم معده بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مداخله‌ای با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه بیماران مبتلا به زخم معده مراجعه‌کننده به مراکز درمانی دولتی شهر تهران در زمستان 1397 بود. از بین افراد داوطلب شرکت در پژوهش، سی نفر از بیماران مبتلا به زخم معده به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به ‌صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل (هر گروه پانزده نفر) قرار گرفتند. ابزارهای سنجش شامل پرسش‌نامه شدت درد مک‌گیل (2000) و سبک‌های مقابله اندلر و پارکر (1990) بود. آزمودنی‌های گروه آزمایش در هشت جلسه 90‌دقیقه‌ای درمان شناختی رفتاری شرکت کردند. آزمودنی‌های گروه کنترل در این مدت درمان روان‌شناختی دریافت نکردند. برای تحلیل داده‌ها، از روش تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه‌گیری مکرر و آزمون‌های تعقیبی استفاده شد. 
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با شناسه IR.IAU.K.REC.1397.85 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج رسیده است.
یافته ها نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری منجر به افزایش سبک مقابله مسئله‌مداری (01/0>‌P) و کاهش سبک‌های مقابله هیجان‌مدار (01/0>P) و اجتنابی (01/0>P) شد. همچنین میانگین نمرات شدت درد در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت (01/0>P).
نتیجه گیری: می‌توان نتیجه گرفت درمان شناختی رفتاری بر شدت درد و سبک‌های مقابله با استرس در بیمارن مبتلا به زخم معده مؤثر بود
نسرین گودرزی، جاوید پیمانی، حسن عشایری، فرحناز مسچی، مهرداد ثابت، محمداسماعیل اکبری،
دوره 24، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: در هر عصری از تاریخ، بشر گرفتار ترس از یک بیماری بوده است. بی­ شک سرطان یکی از نگران کننده ­ترین بیماری­ ها است. دردهای سرطانی از مطرح ­ترین دردها است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثر بخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم چندوجهی درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. 
مواد و روش ها: پژوهش مذکور از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری دو ماهه و گروه کنترل است. در سال 1397 جامعه آماری، همه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز تحقیقات سرطان تهران بودند که با روش نمونه ­گیری در دسترس، مشتمل بر 30 بیمار انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مداخله درمانی (شناختی-رفتاری و شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی) و گروه کنترل قرار داده شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ­ها از طرح تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر استفاده شد. ابزار پژوهش به منظور بررسی شاخص ­های چندگانه درد، پرسش نامه چند وجهی درد (وست هیون-ییل) بود. 
یافته ها: نتایج نشان داد، درمان شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تجربه درد مؤثر بودند(001/0>P)، اما هیچ تفاوت معناداری بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از نظر اثربخشی بر میزان تجربه درد مشاهده نشد. 
نتیجه گیری: بر اساس یافته‌های این پژوهش می ­توان نتیجه گرفت، درمان شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مدیریت و شدت درد بیماران مبتلا به سرطان پستان تاثیر داشت.
عطیه السادات هاشمی نژاد، مهدیه شفیعی تبار، صغری اکبری چرمهینی،
دوره 24، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که قدرت اجتماعی از بسیاری جهات بر پردازش اطلاعات تأثیر می‌گذارد و می‌توان آن‌ را از طریق حرکات یا ژشت‌های قدرتمند القا کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر وانمود کردن ژست قدرت بر تغییر آستانه درد گروهی از دانشجویان دختر انجام گرفت. 
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دختر دانشگاه اراک در سال تحصیلی 1398-1399 بود، که از این جامعه شصت نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه ژست قدرت بالا (نشستن روی صندلی و قرار دادن پاها روی میز، دست‌ها را پشت سر قرار‌ دادن و سر را بالا نگه داشتن)، ژست قدرت پایین (نشستن روی صندلی با پا‌های جفت‌شده، دست‌ها بین پا‌ها و خم کردن سر به سمت پایین) و کنترل قرار گرفتند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس عزت نفس روزنبرگ و تکنیک تورنیکه با کمک کاف فشار‌سنج (جهت سنجش آستانه درد) استفاده شد. پس از اندازه‌گیری‌های پیش‌آزمون و دو دقیقه اجرای ژست‌ها، بلافاصله پس‌آزمون انجام ‌شد. داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک به ثبت رسیده است (کد: IR.ARAKMU.REC.1399.276).
یافته ها: یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد وانمود کردن ژست قدرت بالا / پایین بر آستانه درد تأثیر معنادار دارد، به طوری ‌که وانمود کردن ژست قدرت بالا منجر به افزایش آستانه درد و وانمود کردن ژست قدرت پایین منجر به کاهش آستانه درد شده ‌است. 
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به‌دست‌آمده استفاده از ژست‌های قدرت به عنوان ابزاری ساده در موقعیت‌های مواجهه با درد، به جهت مدیریت درد یا مکملی برای دارو‌های ضد‌درد پیشنهاد می‌شود.

شهناز شهرجردی،
دوره 24، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی شیوع و عوامل همراه دردهای اسکلتی عضلانی در دانشجویان دانشکده های فنی مهندسی و علوم انسانی دانشگاه اراک در سال 98-1397 است.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی ‌عرضی روی ۴۶۴ دانشجو (علوم انسانی، 169 نفر و فنی مهندسی، 295 نفر) با میانگین سن (1/51±20/56سال)، شاخص توده بدنی (3/35±22/29 کیلوگرم بر مترمربع) در مقطع کارشناسی دانشگاه اراک در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند، انجام گرفت. از پرسش‌نامه نوردیک برای ارزیابی دردهای اسکلتی عضلانی در طی هفت روز، دوازده ماه گذشته و همچنین اختلالات عملکردی در طی دوازده ماه گذشته، در نواحی گردن، شانه‌ها، دست‌ و مچ دست‌ها، پشت، کمر، لگن، ران‌ها و پا و مچ پا‌ها بررسی شدند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه توسط کمیته اخلاق طرح‌های پژوهشی دانشگاه همدان به تصویب رسیده است (کد اخلاق: IR.BASU.REC.1398.013).
یافته ها بیشترین شیوع دردهای ‌اسکلتی عضلانی در ستون ‌فقرات (63/4 درصد) بود که به ترتیب در کمر (27/6 درصد)، گردن (23/5 درصد) و سپس شانه‌ها (21/8 درصد) است. در رشته‌های نرم‌افزار و مهندسی شیمی، به علت کار با رایانه و مدت‌زمان مطالعه در روز، دردهای گردن، شانه‌ها، مچ دست و دست‌ها بیشترین شیوع را داشتند. دردهای پشت و کمر در رشته‌‌های روان‌شناسی و علوم قرآنی، به علت بی‌تحرکی و افزایش نسبت دور شکم به باسن از شیوع بالایی برخوردار بودند. 
نتیجه گیری: دردهای اسکلتی عضلانی یکی از جدی‌ترین مشکلات برخی رشته‌های تحصیلی در دانشکده‌ها است که با یافتن عوامل ایجادکننده آن و آموزش دانشجویان می‌تواند در کاهش عوارض ناشی از آن مؤثر باشد.
مسعود گلپایگانی، زهرا فیاضی، یاسین حسینی،
دوره 24، شماره 5 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم درد کشککی‌رانی یکی از شایع‌ترین مشکلات عضلانی‌اسکلتی در افراد سالمند است که می‌تواند روی فعالیت روزانه آن‌ها تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی یک دوره تمرینات تقویت ثبات مرکزی تنه با تمرینات تقویتی زانو بر بهبود درد زنان ورزشکار سالمند مبتلا به سندرم درد کشککی‌رانی است.
مواد و روش ها: در این تحقیق بیست بیمار زن ورزشکار سالمند مبتلا به سندرم درد کشککی‌رانی شرکت کردند. آزمودنی‌ها به طور تصادفی در دو گروه تمرینات تقویتی ثبات مرکزی (ده نفر) و گروه تمرینات تقویتی زانو (ده نفر) قرار گرفتند. میزان درد آزمودنی‌ها پیش و پس از انجام هشت هفته مداخلات تمرینی به وسیله مقیاس سنجش دیداری درد اندازه‌گیری شد. آزمون‌های آماری تی زوجی و مستقل با سطح معنی‌داری 0/05˂P جهت تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.BASU.REC.1398.032 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه بوعلی سینا همدان رسید.
یافته ها: نتایج نشان‌دهنده کاهش معنادار میزان درد در هر دو گروه پس از انجام تمرینات تقویتی ثبات مرکزی (P=0/006) و تمرینات تقویت زانو (P=0/000) ) بود. در جایی که مقایسه بین‌گروهی تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان نداد (P=0/064). اما محاسبه اندازه اثر به‌دست‌آمده حاکی از تأثیر بیشتر تمرینات تقویتی زانو (8/1‌ES=) بر بهبود درد در مقایسه با گروه تقویت ثبات مرکزی بود (ES=0/7).
نتیجه گیری: به نظر می‌رسد استفاده از تمرینات تقویتی زانو و تمرینات ثبات مرکزی تنه باعث کاهش درد شده است. اما با توجه به بالاتر بودن اثربخشی انجام تمرینات تقویتی زانو بر بهبود درد، استفاده از این پروتکل درمانی جهت کاهش درد این بیماران پیشنهاد می‌شود.
نغمه شکوهی نژاد، محمدرضا بیات، فیروزه زنگنه مطلق،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف سندرم فیبرومیالژیا یک بیماری مزمن همراه با درد گسترده اسکلتی‌عضلانی است که در درجه اول زنان را مبتلا می‌کند و بر بسیاری از ابعاد زندگی روان‌شناختی و اجتماعی فرد تأثیر منفی می‌گذارد. این پژوهش با هدف هم‌سنجی شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی و شفقت‌درمانی بر افکارخودآیند منفی، علائم روان‌شناختی، شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد.
مواد و روش ها این مطالعه، یک مطالعه نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون‌ـ‌پس‌آزمون با 2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی افراد دارای علائم فیبرومیالژیای مراجعه‌کننده به کلینیک درد مهرگان منطقه 3 میرداماد، کلیلینک درد سیدخندان منطقه 4 تهران و کلینیک درد بیمارستان طالقانی منطقه 1 تهران تشکیل دادند. از این جامعه 30 نفر به‌صورت دردسترس انتخاب شدند و به‌صورت تصادفی ساده در 3 گروه آزمایشی 1، گروه آزمایشی 2 و کنترل قرار داده شدند. تعداد افراد نمونه 30 نفر بودند که هرکدام از این گروه‌ها شامل 10 نفر بودند. ابزارهای به‌کار‌رفته در این پژوهش شامل پرسش‌نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، پرسش‌نامه شدت درد، پرسش‌نامه علائم روان‌شناختی (اضطراب، استرس و افسردگی) ، پرسش‌نامه افکارخودآیند منفی بود.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با شناسه IR. IAU. ARAK. REC. 1400.005 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک رسیده است.
یافته ها تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها به‌روش تحلیل کوواریانس اثربخشی هر دو مداخله شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی و شفقت‌درمانی بر 4 متغیر شدت درد، علائم روان‌شناختی، افکار خودآیند منفی و کیفیت زندگی را تأیید کرد (0/05>P). مقایسه دو روش مداخله نشان داد دو مداخله اجرا‌شده، اثربخشی تقریباً یکسانی بر شدت درد، علائم روان‌شناختی و افکار خودآیند منفی داشتند (0/05P).
نتیجه گیری نتایج بیانگر آن است که رویکردهای درمانی شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی و شفقت‌درمانی برای افراد دارای بیماری فیبرومیالژیای تحت درمان مناسب است.

ندا کافی، آمنه برجسته یزدی، رامبد خواجه ای، محمدرضا حسین آبادی،
دوره 26، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

مقدمه: دیسمنوره اولیه سبب اختلالات در سبک زندگی افراد شدهو موجب افت در عملکرد و استرس‌های روانی روزانه دختران می‌گردد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر یک دوره تمرین مقاومتی و مصرف ملاتونین بر سطوح هورمون‌های جنسی، شدت درد و کیفیت خواب دختران با دیسمنوره اولیه بود.
روش کار: بدین منظور 60 نفر از دختران با اختلال دیسمنوره اولیه متوسط (نمره 4-7) به طور تصادفی در 4 گروه تمرینات مقاومتی+ملاتونین، تمرینات مقاومتی+دارونما، گروه مکمل ملاتونین و گروه کنترل قرار داده شدند. شدت درد توسط پرسشنامه مک گیل و کیفیت خواب توسط پرسشنامه پیتزبورگ ارزیابی شد. روزانه 10 میلی گرم ملاتونین در دو کپسول 5 میلی‌گرمی مصرف گردید و گروه دارونما همین میزان کربوهیدرات در کپسول مشابه دریافت کردند. تمرینات با وزنه سه روز در هفته و به مدت هشت هفته بود. این تمرین به صورت دایره‌ای در 9 ایستگاه و با شدت 30-65 درصد یک تکرار بیشینه در هر ایستگاه بود. نمونه خون صبح ناشتا و 5 سی‌سی از ورید بازویی از دست چپ و در وضعیت نشسته گرفته شد. داده‌ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس با اندازه‌گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح 05/0

یافته‌ها: افزایش معنادار سطح استروژن (001/0 نتیجه گیری: به نظر می‌رسد هم‌افزایی تمرین و ملاتونین بر سطح هورمون‌های جنسی تاثیرگذار بوده است. همچنین ملاتونین احتمالا از طریق تعدیل هورمون‌های جنسی متعاقب دیسمنوره به بهبود کیفیت خواب و شدت درد آزمودنی‌ها کمک نموده است. همچنین تمرین احتمالا با ترشح بتا-اندروفین ها و تاثیرات تمرین به چرخه قاعدگی بر شدت درد و کیفیت خواب موثر بوده است گرچه یافته ها مبهم است.
 


مهلا جعفری اسکری، حبیب الله کرد، عباس توان،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده

مقدمه: فرایند اولین بارداری، موجب کاهش تاب‌آوری و ترس از درد در زنان نخست‌زا می‌شود که برای رفع این مشکلات به مداخلاتی نیاز می‌باشد. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر تاب‌آوری و کنترل درد در زنان باردار نخست‌زا بود.
روش کار: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و پیش‌آزمون، پس‌آزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان باردار نخست‌زا در سال 1402 در شهر کرمان بودند که با رضایت‌نامه کتبی آگاهانه؛ 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه شاهد) به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسش‌نامه‌های ناتوانی درد کپک و تاب‌آوری Connor و Davidson بود. مداخله معنویت‌درمانی گروهی بر روی گروه آزمایش انجام شد و گروه شاهد هیچ‌گونه مداخله‌ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با آزمون‌های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و تحلیل کوواریانس انجام شد. میزان P کمتر از 0/05 معنی‌دار در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: در متغیر تاب‌آوری، میانگین و انحراف استاندارد گروه آزمایش در پیش‌آزمون 7/22 ± 41/27 و در پس‌آزمون 69/8 ± 18/63 و در متغیر کنترل درد، میانگین و انحراف استاندارد گروه آزمایش در پیش‌آزمون 6/28 ± 35/73 و در پس‌آزمون 5/44 ± 21/40 به دست آمد. نتایج نشان داد که معنویت‌درمانی گروهی بر تاب‌آوری و کنترل درد در زنان باردار نخست‌زا تأثیر داشت (0/01 > P).
نتیجه گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش، می‌توان از معنویت‌درمانی گروهی برای افزایش تاب‌آوری و کنترل درد در زنان باردار نخست‌زا می‌توان استفاده کرد.
زهره محمدی کمال آبادی، الله یار عرب مومنی،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده

مقدمه: همواره تمرین و فعالیت بدنی، به‌ عنوان یک درمان اصلی برای آرتروز زانو توصیه شده است. با این حال، مشخص نیست که کدام نوع تمرینات بیشترین تأثیر را بر این عارضه دارند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر دو شیوه تمرین در آب (تمرین با تراباند و تمرین NASM) بر درد و شاخص‌های عملکرد حرکتی در زنان مبتلا به استئوارتریت زانو بود.

روش کار: در این مطالعه نیمه‌تجربی، با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و گروه شاهد، از بین زنان مبتلا به استئوارتریت زانو، 45 نفر با میانگین سنی 5/56 سال و (Body mass index) BMI برابر 29/04 کیلوگرم بر مترمربع به‌شیوه هدفمند انتخاب شدند و به روش تصادفی سیستماتیک به 3 گروه 15 نفری؛ تمرین در آب با تراباند، تمرین در آب با رویکرد (National Academy of Sports Medicine) NASM و شاهد تقسیم شدند. پروتکل تمرین با تراباند و تمرین با رویکرد NASM (تأیید شده توسط کالج پزشکی جورجیا مخصوص بیماران مبتلا به آرتروز زانو) به مدت 8 هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت حدود 60 دقیقه در آب انجام شد. جهت برآورد متغیرهای مطالعه از پرسش‌نامه‌های دیداری درد (Visual Analogue Scale) VAS و آزمون‌های عملکرد جسمانی انجمن بین المللی تحقیقات استئوآرتریت (Osteoarthritis Research Society International) OARSI استفاده شد. به‌منظور آزمون معنی‌داری تفاوت‌های میانگین گروه‌ها، از روش آماری تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی Bonferroni در سطح معنی‌داری ۰۵/۰ استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که بطور مشابهی، در هر دو گروه تجربی میزان درد، زمان آزمون‌های برخاستن و رفتن، 40 متر پیاده‌روی سریع و بالا رفتن از پله کاهش معنی‌داری یافت (0/001 = P). به‌علاوه، در هر دو گروه تجربی امتیاز آزمون‌های 30 ثانیه نشست و برخاست از روی صندلی و 6 دقیقه راه رفتن افزایش معنی‌داری داشت (0/001 = P).

نتیجه‌گیری: این نتایج آثار سودمند تأثیر تمرین در آب با تراباند و تمرین در آب با رویکرد NASM بر درد و شاخص‌های عملکردی حرکتی را نشان داد. از این‌رو، استفاده از این روش‌های تمرینی به‌عنوان یک روش پیشگیری و درمانی مناسب برای بیماری استئوارتریت زانو توصیه می‌شود.


زهره سلیمی، حمید سرلک، مجتبی بیانی،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده

مقدمه: با توجه به اینکه درد تزریق بی‌حسی در کودکان ضروری بوده و یکی از دردناک‌ترین بی‌حسی‌های موضعی بی‌حسی انفیلتراسیون پالاتال است، هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر گیج سوزن بر درد و اضطراب حین تزریق بی‌حسی انفیلتراسیون پالاتال در کودکان 4 تا 8 سال بود.
روش کار: این مطالعه‌ی کارآزمایی بالینی سه سوکور متقاطع بر روی 60 کودک 4 تا 8 سال کاندید درمان پالپوتومی و SSC هر دو دندان مولر اول شیری ماگزیلا انجام شد. کودکان بر اساس توالی به کارگیری نیدل‌های گیج 27 و 30 طی 2 جلسه تحت درمان قرار گرفتند. سطح اضطراب کودکان حین اعمال بی حسی موضعی انفیلتراسیون پالاتال به کمک معیار ضربان قلب (Pulse rate) PR و سطح درد بیماران بوسیله معیارهای SEM و FPR (معیارهای عینی و ذهنی) اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: اضطراب حین تزریق بی‌حسی پالاتال با گیج 27 بالاتر از گیج 30 بود (0/001 > اثر درمان). از نظر معیارهای ذهنی و عینی درد تزریق در مخاط پالاتال با سوزن گیج 27 از گیج 30 بیشتر بود (0/001 > اثر درمان). بین تقدم و تأخر تزریق انفیلتراسیون پالاتال با گیج‌های مختلف طی جلسات درمانی تفاوت معنی‌داری وجود نداشت (0/05 < P) و با توجه به میزان 0/021 برای اثر دوره می‌توان گفت دوره دریافت دو گیج سوزن بر اختلاف میانگین ضربان قلب اثر داشت.
نتیجه‌گیری: درد تزریق در مخاط پالاتال با سوزن گیج 27 نسبت به گیج 30 بیشتر است و به طور کلی استفاده از سوزن گیج 30 در تزریق پالاتال کودکان 4 تا 8 سال ناراحتی کمتری نسبت به سوزن گیج 27 ایجاد می‌‌کند.
شهناز شهرجردی، زهرا گرامی پور،
دوره 28، شماره 2 - ( 2-1404 )
چکیده

مقدمه: هالوکس والگوس، از دفورمیتی‌های شایع پا است که باعث انحراف خارجی نخستین انگشت پا و نیمه دررفتگی پیشرونده مفصل متاتارسو فالانژیال اول می‌شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر کینزیوتیپ و تمرینات تقویتی مچ پا با توپ بوسو بر درد، تعادل و زاویه شست پای زنان مبتلا به هالوکس والگوس بود.
روش کار: این مطالعه کارآزمائی بالینی با طرح پیش و پس‌آزمون انجام شد. ابتدا 45 زن دارای شست کج به همراه کف پای صاف به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب، سپس به طور تصادفی به سه گروه کینزیوتیپ (4 هفته، سه جلسه در هفته، هر جلسه به مدت 24 ساعت)، کینزیوتیپ به همراه تمرینات تقویتی مچ پا با توپ بوسو (4 هفته، سه جلسه در هفته، هر جلسه به مدت 30 دقیقه تمرینات و 24 ساعت اعمال تیپ) و گروه شاهد (هیچ مداخله‌ای دریافت نکردند) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل شاخص (Visual Analogue Scale)VAS ، تست لک‌لک و گونیامتر به ترتیب برای اندازه‌گیری درد، تعادل و زاویه شست پا استفاده شد. تحلیل داده‌ها با آزمون ANOVA یک طرفه در سطح معنی‌داری (0/05 P) انجام گرفت.
یافته‌ها: پس از انجام تمرینات، مقایسه داده‌های بین دو گروه تفاوت معنی‌داری را در قبل و بعد از 4 هفته در مورد متغیرهای درد، تعادل و میزان زاویه هالوکس والگوس در دو گروه کینزیوتیپ و کینزیوتیپ به همراه تمرینات تقویتی باتوپ بوسو نسبت به گروه شاهد نشان داد (0/001 = P).
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که جهت اصلاح شست کج و بهبود درد و تعادل در زنان می‌توان از برنامه ترکیبی تیپ و تمرینات تقویتی مچ پا با توپ بوسو استفاده کرد.

صفحه 3 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb