جستجو در مقالات منتشر شده


68 نتیجه برای درد

وحید شیبانی، محمد رضا افرینش خاکی، زهرا حاجی زاده، ماندانا جعفری، راضیه عرب نژاد، علی شمسی زاده،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

مقدمه: در مطالعه حاضر، با استفاده از مدل درد حاد و مزمن اثر تزریق داخل بطنی رتینوئیک اسید در موش‌های صحرایی بر آستانه درد مورد ارزیابی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه از آزمون tail - flick و آزمون فرمالین جهت تعیین آستانه درد استفاده شد. در هر آزمون آستانه درد حاد و مزمن (یک و دو هفته) 252 سرموش صحرایی نر بالغ با وزن(25±275)ﮔرم مورد ارزیابی قرار گرفت. در مدل حاد، 30 دقیقه قبل از تست رفتاری دارو به صورت تک دوز و در مدل مزمن، دارو بمدت یک یا دو هفته تزریق می‌شد. حیوانات در هر مدل، به صورت تصادفی در 6 گروه هفت تایی تقسیم‌بندی شدند. در چهار گروه اول دوزهای 6 ،3 ، 1، 5/0 میکروگرم داخل بطنی رتینوئیک اسید، در گروه پنجم حلال رتینوئیک اسید (DMSO + آب مقطر) و در گروه ششم محلول ACSF به صورت داخل بطنی تزریق شد. نتایج: نتایج نشان داد که تزریق حاد داخل بطنی رتینوئیک اسید آستانه درد را به روش tail - flick تغییر نمی‌دهد اما تجویز مزمن رتینوئیک اسید در مقادیر 6 ،3 ، 1، 5/0 میکروگرم داخل بطنی به مدت یک و دو هفته به طور معنی‌داری آستانه درد را در مقایسه با گروه DMSO کاهش می‌دهد(05/0>p). هم‌چنین تزریق دوز 3 میکروگرم داخل بطنی رتینوئیک اسید به مدت دو هفته آستانه درد را در فاز اول آزمون فرمالین کاهش می‌دهد. نتیجه گیری: چنین نتیجه‌گیری شد که تزریق داخل بطنی رتینوئیک اسید به مدت طولانی به طور معنی‌داری سبب افزایش واکنش‌های درد در موش‌های صحرایی می‌شود.
بیژن یزدی، جمشید مؤمنی، علیرضا اکبری،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

چکیده مقدمه: شیوع درد به دنبال تزریق پروپوفل بین 28 درصد تا 90 درصد است. از اثرات کتامین تضعیف کمتر سیستم قلبی - عروقی و بی حس کنندگی موضعی است. در مطالعه ای تاثیر آن را بر درد و تغییرات همودینامیک متعاقب تزریق پروپوفل بررسی نمودیم. روش کار : در کارآزمایی بالینی دوسو کور روی120 بیمار 15 تا 65 ساله و ASA I , II کاندید عمل جراحی الکتیو،در نیمی ( به صورت تصادفی) 100 میکروگرم بر کیلو کتامین در حجم 2 میلی لیتر و نیمی دیگر 2 میلی لیتر آب مقطرقبل از تزریق پروپوفل زده شد. 15 ثانیه پس از تزریق 25 درصد دوز پروپوفل شدت درد براساس معیار 4 رتبه ای (بدون درد، خفیف، متوسط و شدید) سنجیده شد. ضربان قلب و فشار خون قبل و بعد از تزریق پروپوفل، بعد از لوله گذاری نای و 3 دقیقه بعد از لوله گذاری ثبت شد. نتایج توسط نرم افزار SPSS نسخه 5/11بر حسب نوع متغیر توسط تست های Mann Whitney U ، Pooled t-Test و Chi square ارزیابی شد. نتایج: در 66/51 درصد گروه شاهد و 75 درصد گروه مورد دردی احساس نشد. در گروه مورد افت فشار خون سیستولیک و دیاستولیک بعد از القا بیهوشی کمتر بود (به ترتیب 012/0=p و 005/0=p) و فشار دیاستولیک بعد از لوله گذاری ( 00/0=p) و 3 دقیقه بعد از لوله گذاری نیز بالاتر بود (000/0=p). تغییرات ضربان قلب بین دوگروه اختلاف معنی داری نداشت. نتیجه گیری: تجویز کتامین قبل از پروپوفل یک روش موثر در کاهش درد پروپوفل بوده و ثبات قلبی- عروقی را به دنبال تجویز پروپوفل ایجاد می کند.
سیمین تعاونی، شاداب شاه علی، حمید حقانی، لیلا نیسانی سامانی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه: مدیریت درد یکی از چالش‌های مهم اعضای تیم درمانی است. طبق شواهد موجود، نوزادان نسبت به دیگران واکنش بیشتری به درد نشان می‌دهند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مکیدن پستان توسط شیرخواران در حین واکسیناسیون بر درد ناشی از آن انجام گردید. روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده، 76 نوزاد ترم سالم 4-2 ماهه‌ به صورت تصادفی قبل از انجام مداخله به دو گروه تقسیم شدند که از نظر سن و جنس همگون بودند. هنگام تزریق عضلانی واکسن سه گانه در نوزادان گروه مداخله، دو دقیقه قبل، حین و حداقل 15 ثانیه بعد از واکسیناسیون در آغوش مادر از شیر مادر تغذیه شدند و در گروه کنترل، شیرخواران در طی واکسیناسیون طبق روال معمول مراکز فوق بر روی تخت قرار داده شدند. نوزادان براساس چک لیست اصلاح شده واکنش‌های رفتاری درد از 5 ثانیه قبل از شروع تزریق واکسن تا 15 ثانیه بعد از آن مورد مشاهده قرار گرفتند. نتایج: میانگین سن شیرخواران در گروه مکیدن پستان46/41 53/81 روز و در گروه کنترل59/40 61/81 روز، وزن شیرخواران به ترتیب در دو گروه مذکور 17/1 65/6 و 14/1 70/6کیلوگرم و قد آنها به ترتیب 06/5 38/63 و 50/527/64 سانتی متر بود. بین واکنش‌های رفتاری درد شامل تغییرات چهره، حالت گریه و حرکات بدن در دو گروه مداخله و کنترل اختلاف معنی‌دار وجود داشت(0001/0p<). در بررسی تاثیر جنس، سن و زمان تغذیه تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر مداخله بی خطر مکیدن پستان توسط شیرخوار بر تسکین درد حین واکسیناسیون پیشنهاد می‌شود روش فوق در مراکز مربوطه مورد استفاده قرار گیرد.
پروین زارعیان،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه: تاکنون نقش دقیق هورمون‌های جنسی در درک درد و همین طور اثر استرس بر سیستم تولید مثلی مشخص نشده است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر ضد دردی استرس محدود کننده و اثر آن بر غلظت هورمون‌های جنسی در رات‌های نر و ماده می‌باشد. روش کار: در این تحقیق تجربی از 47 رات نر و ماده در محدوده وزنی 230- 170 گرم استفاده گردید. برای القا استرس حاد محدود کننده و استرس مزمن، حیوان به ترتیب یک ساعت و دو هفته ( روزی یک ساعت ) در دستگاه مقیدکننده قرار داده می شد. سپس آزمون تیل فلیک انجام می‌گردید. از روش رادیوایمنواسی برای تعیین غلظت هورمون‌های جنسی استفاده شد. برای آنالیز داده‌ها تست های کروسکال والیس و من - ویتنی بکار برده شد. نتایج: در رات های نر و ماده استرس حاد محدود کننده موجب افزایش معنی‌دار زمان تاخیر در آزمون تیل فلیک گردید. استرس مزمن در رات‌های نر تاثیر معنی‌داری بر زمان تاخیر در این آزمون نداشت ولی در رات های ماده موجب افزایش این زمان گردید. استرس حاد و مزمن محدود کننده در رات‌های نر موجب کاهش غلظت تستوسترون پلاسما شد. در رات‌های ماده فقط استرس حاد محدود کننده منجربه کاهش معنی‌دار غلظت استرادیول پلاسما گردید. استرس محدود کننده اثر معنی‌داری بر غلظت تستوسترون در رات‌های ماده و غلظت استرادیول در رات‌های نر نداشت. نتیجه گیری: استرس محدود کننده به صورت حاد موجب کاهش درد و کاهش غلظت هورمون‌های جنسی در رات‌های نر و ماده می‌گردد ولی استفاده از آن به صورت مزمن موجب یک جواب وابسته به جنس می‌شود.
کیوان قسامی، اکرم اصغری قمی، فرشته نارنجی، کامران مشفقی، بابک عشرتی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه: سردردهای تنشی از اصلی‌ترین علل مراجعه به پزشکان در سراسر جهان هستند، آنمی فقر آهن نیز شایع‌ترین اختلال خونی در سطح جهان بالاخص در زنان در سنین باروری می‌باشد. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط سردردهای عروقی و آنمی فقر آهن و تاثیر تجویز قرص آهن بر درمان این سردردها در زنان سنین باروری انجام گردیده است. روش کار: در طی این کارآزمایی بالینی، 50 زن در سنین باروری مبتلا به آنمی فقر آهن و سردردهای عروقی، از بین مراجعه کنندگان به کلینیک مغز و اعصاب بیمارستان ولی عصر شهر اراک انتخاب گردیده و تحت درمان با قرص فروسولفات به مدت سه ماه قرار داده شدند. جهت تایید درمان پس از یک ماه هموگلوبین بیماران کنترل گردیده و در صورت افزایش معنی‌دار هموگلوبین، بیماران مجاز به ادامه شرکت در تحقیق بودند. تعداد حملات سردرد و تعداد مسکن مصرفی توسط بیماران قبل از شروع درمان، در طی مصرف فروسولفات و در نهایت پس از اتمام سه ماه تجویز فروسولفات ثبت گردیدند. نتایج: میانگین تعداد حملات سردرد در ماه قبل از شروع درمان در بیماران 8/12±6/19، در طی درمان 2/11±2/14 (٠٠٠١/٠p=) و یک ماه بعد از قطع درمان سه ماهه 8/11±3/13 (٠٠٠١/٠p=) بود. میانگین تعداد مسکن مصرفی نیز در ماه قبل از شروع درمان 1/14±1/30، در طی درمان 2/11±3/14 (٠٠٠١/٠p=) و یک ماه بعد از قطع درمان سه ماهه 1/13±1/16((٠٠٠١/٠p=) به دست آمد. نتیجه گیری: به نظر می‌رسد مصرف قرص آهن بتواند در درمان سردردهای عروقی موثر واقع گردد.
جمال فلاحتی، رحمت اله جدیدی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از شایع‌ترین شکایات بیماران مراجعه کننده به کلینیک چشم، سردرد و درد چشم است و انحراف چشم به خارج در ایجاد یا تشدید آن نقش دارد. این مطالعه با هدف تعیین رابطه سردرد یا درد چشم با میزان اگزوتروپی انجام شد. مواد و روش ها: روش نمونه‌گیری در این مطالعه توصیفی- مقطعی که بر روی افراد مراجعه کننده با علایم سردرد و درد چشم به کلینیک بیمارستان امیرکبیر در سال 1385 انجام شد، غربال‌گری بود. معیارهای ورود شامل سن بالای 3 سال، رد سایر علل چشمی سردرد و درد چشم و رد علل انکساری بود. بیماران با علت ارگانیک سردرد از قبیل تومور نیز از مطالعه حذف شدند. برای بیماران پرسش‌نامه تهیه شد و تست Cover–Uncover جهت تعیین وجود اگزوتروپی انجام گرفت. یافته ها: از مجموع 206 نفر شرکت کننده در این مطالعه 77/90 درصد مبتلا به انحراف چشم به خارج بوده و اکثر آنها خانم‌ بودند. شایع‌ترین علامت این بیماران، سردرد بود. رابطه مستقیمی بین سر درد و درد چشم با انحراف چشم به خارج مشاهده شد که با جنسیت نیز رابطه مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به رابطه مستقیمی که بین اگزوتروپی و سر درد و درد چشمی وجود دارد برای بیماران مراجعه ‌کننده با این شکایات حتماً باید معاینه انحراف چشم صورت پذیرد تا بتوان در صورت لزوم درمان جراحی یا غیر جراحی توصیه کرد.
سیمین تعاونی، سمیه عبدالهیان، حمید حقانی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: درد زایمان که دردی طبیعی، منحصر به فرد و چند فاکتوری است، قسمت اعظمی از اضطراب زنان سنین بارداری را متوجه خود کرده است. برای کاهش این درد دو روش کلی دارویی و غیر دارویی وجود دارد. از آنجاییکه روش‌های دارویی عوارض جانبی به همراه دارد، اخیراً توجه زیادی به روش‌های غیر دارویی شده است؛ از جمله آنها می‌توان به استفاده از توپ زایمانی اشاره کرد که شامل نشستن بر روی توپ و حرکت لگن می‌باشد. هدف از این تحقیق بررسی اثرات توپ زایمانی بر درد، طول مدت فاز فعال و انقباضات در طول زایمان می‌باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی 60 خانم حامله نخست زای 18 تا 35 ساله انتخاب شدند که به طور تصادفی به دوگروه توپ زایمانی و کنترل تقسیم شدند. شدت درد از طریق مقیاس سنجش بینایی درد اندازه‌گیری شد و شدت درد، انقباضات و فاصله انقباضات فاز فعال در دو گروه مقایسه شدند. یافته‌ها: میانگین نمره شدت درد در گروه توپ به طور معنی‌داری از گروه کنترل کمتر بود(05/0>p). میانگین طول مدت انقباضات رحمی، فاصله انقباضات و طول مدت فاز فعال در دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشت. نتیجه‌گیری: اگرچه استفاده از توپ زایمانی بر روی طول مدت فاز فعال، انقباضات رحمی و فاصله انقباضات تاثیری نداشت، این روش درمانی مکمل توانست موجب کاهش شدت درد فاز فعال زایمان فیزیولوژیک گردد. بنابراین پیشنهاد می‌شود که از این روش مطمئن در تمام طول زایمان طبیعی واژینال و فیزیولوژیک استفاده شود. همچنین انجام پژوهشی جهت بررسی اثرات استفاده ترکیبی روش‌های مکمل توصیه می‌گردد.
افسانه نوروزی، ابولفضل جعفری، رضا بدیعی، مریم قدیمی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: درد پس از جراحی لوزه‌ها در کودکان شایع بوده و به علت مشکلات ناشی از آن از بین بردن درد ضروری است. لذا پژوهش حاضر با هدف دستیابی به بهترین شیوه استفاده از کتامین در کاهش درد پس از جراحی لوزه با حداکثر تاثیر و حداقل عوارض صورت پذیرفته است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور بوده که برروی 92 کودک 3 تا 9 ساله کاندید جراحی لوزه انجام گرفته است. بیمارا به صورت تصادفی در دو گروه کتامین خوراکی و تزریقی ( هر گروه 46 نفر) تقسیم شدند. به تمام بیماران 30 دقیقه قبل از عمل 2میلی‌گرم/کیلوگرم آب سیب داده شد که افراد گروه تزریقی آب سیب بدون کتامین و گروه خوراکی آب سیب همراه با 5 میلی‌گرم/کیلوگرم کتامین دریافت کردند. 3 دقیقه قبل از جراحی در افراد گروه تزریقی 5/0 میلی‌گرم/کیلوگرم کتامین در اطراف لوزه تزریق و در گروه خوراکی همان حجم سالین تزریق شد. اطلاعات ثبت و جمع‌آوری شده و سپس با استفاده از تست‌های ویلکاکسون، من ویتنی و تی تست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‎ها: اطلاعات دموگرافیک و فشار خون قبل و بعد از عمل بین دو گروه دریافت کتامین خوراکی و تزریقی تفاوت معنی‌داری نداشتند. از لحاظ مدت زمان انجام جراحی بین دو گروه اختلاف معنی‌دار مشاهده شد(006/0=p) به گونه ای که مدت عمل در گروه تزریقی کوتاهتر بود همچنین امتیاز درد در گروه تزریقی کمتر از گروه خوراکی بود. نتیجه‌گیری: کتامین در کاهش درد و عوارض پس از جراحی لوزه مؤثر است. استفاده از تزریق اطراف لوزه کتامین از شیوه‌ خوراکی مؤثرتر بود.
فرشته جهدی، فاطمه شیخان، عفت السادات مرقاتی خوئی، حمید حقانی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: درد متعاقب اپی زیاتومی کیفیت زندگی و سلامت روانی مادر را تحت تاثیر قرار می‎دهد. ژل پد روش جدیدی است که به منظور تسکین درد کاربرد دارد ولی هنوز به طور روتین از ضد درد خوراکی برای درمان درد استفاده می‎شود. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر ژل پد بر شدت درد محل اپی زیاتومی زنان نخست‎زا بستری در بیمارستان کمالی کرج انجام گردید. مواد و روش‎ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی یک سو کور بر روی 60 زن نخست‎زا که جهت زایمان طبیعی به بیمارستان کمالی کرج مراجعه کرده بودند، انجام گردید. نمونه‎ها به روش تخصیص تصادفی به دو گروه گیرنده ژل پد (به مدت 20 دقیقه، 4 ساعت پس از زایمان و سپس در صورت لزوم تا 5 روز) و کنترل (روتین بیمارستان) تقسیم شدند. دو گروه از نظر شدت درد اپی زیاتومی توسط خط کش دیداری درد و مصرف مسکن بررسی شدند. یافته‎ها: دو گروه از نظر مشخصات دموگرافیک و سایر متغیرهای مداخله‎گر اختلاف آماری معنی‎داری نداشتند. از نظر کاهش شدت درد 4 ساعت بعد (014/0p=) ، 12 ساعت بعد (002/0p=) و 5 روزبعد از اپی زیاتومی (001/0> p) تفاوت آماری معنی‎داری داشتند. مصرف مسکن در طی 5 روز بعد از زایمان در گروه مصرف ژل پد به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود(001/0>p). نتیجه گیری: استفاده از ژل پد شدت درد ناشی از زخم اپی زیاتومی و میزان نیاز به مسکن را کاهش می‎دهد.
زهرا قدسی، فریار حاکم زاده،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: هر سال بیش از 150 میلیون زن در کشورهای توسعه یافته حامله می‎شوند که برای عده‎ای از آنان، زایمان رضایت بخش نبوده و با درد و ترس همراه است. یکی از راه‎های تسکین درد زایمان، استفاده از گاز انتونوکس است. به دلیل دیدگاه‎های متناقض مردم و جامعه، این پژوهش در راستای درک واقعی تجربه افراد و با هدف توصیف تجارب مادران از زایمان با استفاده از گاز انتونوکس انجام شد. مواد و روش ها: در این پژوهش کیفی از رویکرد پدیدار شناسی استفاده شده است. 30 نفر از مادران باردار که در بخش زایمان بیمارستان تأمین اجتماعی شهر همدان از گاز انتونوکس برای تسکین درد زایمان استفاده نمودند، مصاحبه عمیق صورت گرفت و برای تجزیه و تحلیل یافته‎ها از روش کلایزی استفاده شد. روایی و پایایی مطالعه از طریق توجه به محورهای ارزش واقعی، کاربردی بودن، تداوم و مبتنی بر واقعیت بودن حاصل گشت. یافته ها: بیشترین دلیل انتخاب انتونوکس به علت سهولت استفاده از روش و کم بودن عوارض آن بود. اکثر مادران احساس خوبی به علت خود کنترلی روش داشتند و رضایتمندی اکثر آنها به علت کاهش دردهای زایمانی بدون داشتن عوارض جدی و قطع عوارض به دنبال قطع روش بود. بیشترین شکایت مادران سرگیجه متعاقب استفاده از روش بود. نتیجه گیری: با توجه به تجربه مثبت مادران از زایمان بدون درد با انتونوکس، استفاده از این روش با هدف کاهش درد زایمان و کاهش میزان سزارین‎های انتخابی توصیه شده و بررسی این نوع بی حسی در مراکز دیگر، در نمونه‎های بزرگ‎تر و هم چنین مقایسه آن با دیگر روش‎های بیدردی پیشنهاد می‌شود.
مریم داودی، علیرضا کمالی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مزیت مهم آنستزی رژیونال برطرف کردن درد بدون نیاز به نارکوتیک‌ها در دوره پس از عمل می‌باشد که منجر به ترخیص سریع‌تر از ریکاوری و نیز برگشت سریع‌تر هوشیاری درکودکان می‎شود. هدف از این پژوهش مقایسه‌ افزودن میدازولام و نئوستیگمین به بوپیوا کایین به روش کودال در کاهش درد بعد از اعمال جراحی تحتانی شکم در اطفال 8-2 سال می‌باشد. مواد و روش‌ها: در طی یک مطالعه تجربی از نوع کارآزمایی بـالینی تصادفی دو سو کور اطفال (45 نفر) به طور کاملاً تصادفی در یکی از گروه‌های میدازولام، نئوستیگمین و پلاسبو قرار گرفتند. القا بی‌هوشی به صورت استنشاقی، با هالوتان و اکسیژن انجام شد. در گروه اول بـوپیـواکایـین 25/0 درصد بــه مــقدار 5/0 میلی‌لیتر به ازای هر کیلوگرم همراه میدازولام به مقدار50 میکروگرم به ازای هر کیلو گرم، در گروه دوم بوپیواکایین 25/0 درصد به مقدار 5/0 میلی‌لیتر به ازای هر کیلوگرم همراه نئوستیگمین به میزان 2 میکروگرم به ازای هر کیلو گرم و در گروه سوم پلاسبو و بوپیواکایین 25/0 درصد به مقدار 5/0 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم به صورت کودال تزریق شد. یافته‌ها: میانگین مدت بی‌د‌ردی در بیماران گروه نئوستیگمین 25/0±5/16 ساعت، در بیماران گروه میدازولام 22/0±3/12 ساعت و در گروه پلاسبو 11/0±6 ساعت بود(001/0> p)؛ همچنین میانگین رتبه درد در ریکاوری 6 ، 12 و 24 ساعت بعد ازعمل در گروه نئوستیگمین کمتر از دو گروه دیگر بود(001/0>p). نتیجه گیری: طول مدت بی‌دردی در گروه نئوستیگمین بیشتر از گروه میدازولام و گروه پلاسبو بود.
سمانه عابدی دوست، مجید پویا، محمد شافع شکوری،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: برداشت هموروئید اساس درمان هموروئیدهای داخلی درجه 3 و 4 می‎باشد. درد یکی از مهمترین مشکلات بیماران به دنبال برداشت هموروئید می‎باشد که عمدتاً ناشی از اسپاسم اسفنگتر داخلی می‎باشد. روش‎های مختلفی جهت کنترل درد پس از برداشت هموروئید وجود دارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی تأثیر برداشت اسفنگتر داخلی در میزان درد پس از برداشت هموروئید باز است. مواد و روش‎ها: این مطالعه یک مطالعه مداخله‎ای از نوع کارآزمایی بالینی می‎باشد. در این مطالعه 60 بیمار مبتلا به هموروئید درجه 3 و 4 به صورت تصادفی در دو گروه با برداشت هموروئید و برداشت اسفنگتر توام با برداشت هموروئید قرار گرفتند و میزان درد از طریق امتیاز بندی دیداری درد جمع‎آوری گردید و با نرم افزارSPSS نسخه 14 و آزمون‎های مان- وایتنی، فریدمن و کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‎ها: از نظر کاهش درد با برداشت اسفنگتر ارتباط معنی‎داری بین دو گروه در روزهای اول، دوم و پنجم وجود داشت(001/0 p<)، در روز سوم و ششم نیز ارتباط معنی‎داری بین دو گروه (001/0p=)، در روز چهارم و هفتم نیز ارتباط معنی‎داری بین دو گروه وجود داشت(002/0p=). ارتباط آماری معنی‎داری بین دو گروه در مورد ابتلا به بی‎اختیاری در دفع گاز و مدفوع و احتباس ادراری وجود ندارد(05/0p>). ارتباط آماری معنی‎داری در مورد کاهش نیاز به استفاده از مسکن در دو گروه وجود دارد(006/0p=). نتیجه‎گیری: انجام برداشت اسفنگتر داخلی توأم با برداشت هموروئید می‎تواند باعث کاهش درد بیماران پس از برداشت هموروئید گردد و نیاز به مسکن بیماران را کاهش دهد، ولی تأثیری در بروز احتباس ادراری و خونریزی به دنبال اولین اجابت مزاج نداشته و خطر بی‎اختیاری مدفوعی و گازی را در مقایسه با گروه برداشت هموروئید افزایش نمی‎دهد.
اسماعیل مشیری، افسانه نوروزی، شیرین پازوکی، نفیسه گازرانی، مصطفی چقایی،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: درد پس از عمل جراحی، آثار نامطلوبی از جمله عوارض طبی، افزایش هزینه‎های درمانی و تجویز مخدرها را در پی‎دارد. این مطالعه با هدف تعیین اثر دوز کم کتامین وریدی (15/0میلی گرم به ازای هر کیلو گرم) در مقایسه با دارونما بر کاهش نیاز به مسکن پس از عمل جراحی انجام شد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 120 خانم حامله که تحت عمل سزارین انتخابی قرار گرفتند، به صورت تصادفی ساده به دو گروه 60 نفری تقسیم شدند. بیماران گروه مداخله و شاهد بلافاصله پس از بی‎حسی نخاعی، به ترتیب 15/0 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن کتامین و به همان حجم دارونما (نرمال سالین) دریافت کردند. تکنیک جراحی و بی‎حسی نخاعی در دو گروه یکسان بود. آنالیز داده‎ها با استفاده از از نرم افزار SPSS نسخه 11 ، انجام شد. یافته‎ها: متوسط سنی در گروه کتامین 81/4±85/28 و در گروه کنترل 62/5±87/28 بود. میزان مصرف مسکن، شدت درد، علایم همودینامیکی، خواب آلودگی مادر و آپگار نوزاد پس از سزارین در هر دو گروه یکسان بود و تفاوتی بین گروه مشاهده نشد( 05/0p>). البته فشار متوسط شریانی در ساعات اولیه پس از عمل در گروه کتامین (02/8±22/80 )کاهش قابل توجه‎ای نسبت به پلاسبو( 16/9±33/83 )نشان داد(03/0p>). میانگین زمان اولین درخواست مسکن پس از عمل در گروه کتامین و پلاسبو به ترتیب 88/68±75/99 دقیقه و 59/52±1/96 دقیقه به دست آمد(05/0p>). نتیجه گیری : به نظر می‎رسد دوز 15/0 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن کتامین در این مطالعه تاثیر قابل ملاحظه‎ای در کاهش درد پس از سزارین ندارد. بنابر این توصیه می‎شود جهت دستیابی به اثر کاهنده درد این دارو مطالعات بیشتر با میزان دوز بیشتر و یا استفاده ترکیبی این دارو با داروهای مخدر دیگر صورت گیرد.
محمد علی عطاری، مسیح صبوری، مهرداد مسعودی فر، سعید ابریشم کار، سید محمد رضا صفوی،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مشکلات همودینامیک و سیستمیک قرار دادن پین‌ها در اعمال جراحی استریوتاکسی و میفیلد (Mayfield) همواره از مشکلات بیهوشی در جراحی مغز و اعصاب بوده است. هدف از این مطالعه کاهش پاسخ افزایش فشارخون به علت درد و حالت استرس‌زای بیماری است که می تواند مشکلاتی را در حین جراحی برای بیمار ایجاد کند. مواد و روش ها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور با نمونه‌گیری تصادفی، 30 بیمار ASA I,II ( بیماران فاقد علائم بیماری و دارای علائم خفیف) در سنین بین 18 تا 65 سال از مهر 1387 تا شهریور 1388 در بیمارستان الزهرا (س) اصفهان مورد بررسی قرار گرفتند. میزان درد بر اساس معیار دیداری درد در سه فاز بعد از پین‌گذاری (فاز 1)، هنگام بازگشت بیمار از MRI (فاز 2) و در انتهای عمل (فاز 3) از هر بیمار سوال و در پرسش‌نامه ثبت شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: میانگین میزان درد پین گذاری بر اساس VAPS در سه فاز برای لیدوکایین 46/5، 00/5 و 46/2 و برای بوپیواکایین 76/5، 76/3 و 40/1 به دست آمد که نسبت به هم معنی‎دار بودند(005/0p<). نتیجه‌گیری‌: از آن‌جایی‌که اعمال استریوتاکتیک مغز به طور متوسط 3 تا 5/3 ساعت به‌طول می‌انجامد، توصیه می‌شود برای بی‌حسی در هنگام پین‌گذاری به‌جای لیدوکایین از بوپیواکایین استفاده شود.
سمانه قوشچیان چوبمسجدی، محسن دهقانی، محبوبه خورسندی، ولی الله فرزاد،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش 41 درصدی زایمان سزارین در ایران طی سال‎های اخیر همراه با خطرات بالا از طرف سازمان بهداشت جهانی و از طرفی رابطه سزارین با عوامل شناختی و روانی، ما را بر آن داشت تا با شناسایی این متغیرها سعی در کنترل سزارین‎های غیرضروری کنیم. این پژوهش، با هدف بررسی متغیر ترس از درد و متغیرهای مرتبط (فاجعه‌سازی درد، شناخت فاجعه‌آمیز شده، نگرش به زایمان، افسردگی، اضطراب، استرس و تجربه دوران قاعدگی) به عنوان عوامل تاثیر گذار روانی و شناختی و پیش‌بینی کننده سزارین طراحی گردیده است. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، 300 نفر از زنان باردار از بیمارستان دولتی شهید اکبر آبادی و بیمارستان خصوصی آتیه انتخاب و بر اساس شرایط دموگرافیک سن، تحصیلات، ماه بارداری، تجربه زایمان، تجربه سزارین، نوع بیمارستان و تمایل به زایمان سزارین، همسان سازی شدند. پرسش‌نامه‌های مختلفی از قبیل ترس از درد، نگرش نسبت به زایمان، فاجعه سازی درد، شناخت فاجعه‌آمیز شده، افسردگی، اضطراب، استرس و سندرم پیش از قاعدگی استفاده شد و نتایج با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون لوجستیک تحلیل شد. یافته‌ها: متغیرهای ماه بارداری، تحصیلات و تجربه زایمان از نظر آماری معنی‎دار نبودند ولی متغیرهای تجربه سزارین، سن و نوع بیمارستان در انتخاب زایمان سزارین معنی‎دار می‌باشند(05/0p<). متغیرهای ترس از زایمان، فاجعه‌سازی درد و شناخت فاجعه‌آمیز معنی‎دار بودند ولی در متغیرهای ترس از درد افسردگی،اضطراب، استرس و سندرم پیش از قاعدگی، رابطه معنی‎داری مشاهده نشد(05/0p>). نتیجه‌گیری: متغیرهای تجربه سزارین، سن، نوع بیمارستان، ترس از زایمان، فاجعه سازی درد و شناخت فاجعه‌آمیز قادر به پیش‌بینی زایمان سزارین در زنان باردار می‌باشند.
اکرم عیدی ، سارا مقدم کیا ، جلال زرین قلم مقدم ، شمسعلی رضا زاده ، مریم عیدی،
دوره 14، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: زیتون ((Olea europaea L. از خانواده Oleaceae است و در طب سنتی روغن زیتون به عنوان یک ماده تسکین دهنده درد معرفی شده است، در این تحقیق اثر ضد دردی روغن زیتون در موش کوچک آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش‌ها: دراین مطالعه تجربی ، اثر ضد دردی روغن زیتون توسط آزمون فرمالین و آزمون اسید استیک مورد بررسی قرار گرفت. روغن زیتون در مقادیر حجمی ١، ٥ و ١٠ میلی‌لیتر بر کیلوگرم وزن بدن، مرفین در دوز ١٠ میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن و ایندومتاسین در دوز ١٠ میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن به عنوان داروهای ضد درد استاندارد به صورت درون صفاقی تزریق گردیدند. حیوانات گروه کنترل هیچ گونه تیماری دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون توکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته‌ها: روغن زیتون تنها موجب کاهش معنی‌داری در درد القاء شده در فاز ثانویه آزمون فرمالین شد(001/0 p< ). روغن زیتون در آزمون اسید استیک نیز، تعداد انقباضات شکمی را به صورت معنی‌داری کاهش داد (001/0>p). نتیجه‌گیری: روغن زیتون موجب کاهش درد التهابی (فاز ثانویه آزمون فرمالین و آزمون اسید استیک) می‌شود، اما تاثیری بر کاهش درد نوروژنیک (فاز اولیه آزمون فرمالین) ندارد، هر چند مطالعات بیشتری برای تعیین اثرات درمانی آن مورد نیاز است
یحیی بیگدلی، علی حیدریان پور،
دوره 15، شماره 4 - ( 6-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: نوروپاتی محیطی یکی از عوارض شایع دیابت ملیتوس می‎باشد. از طرفی نشان داده شده است که استرس اکسیداتیو، یکی از عوامل مهم در ایجاد و پیشرفت نوروپاتی در دیابت می‎باشد با این حال پاتوفیزیولوژی دقیق آن مشخص نشده است. در این مطالعه اثرات تمرینات ورزشی منظم و مصرف ویتامین C روی آستانه درد موش‎های دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی موش‎های صحرایی نر نژاد ویستار به تعداد 36 سر در محدوده وزنی 10±220 گرم به گروه‎های کنترل و دیابتی (کنترل، با مصرف ویتامینC، ورزیده و با مصرف ویتامینC توام با انجام ورزش) تقسیم شدند. گروه دیابتی با تزریق زیر جلدی داروی استرپتوزوتوسین (60 میلی‎گرم/ کیلوگرم) دیابتی شدند. یک هفته بعد از القای دیابت، حیوانات تحت تمرینات منظم ورزشی شنا و مصرف ویتامین C به مدت 8 هفته قرار گرفتند. در پایان هفته سوم، پنجم و هشتم از حیوانات تست تیلک فلیک جهت اندازه‎گیری آستانه درد به عمل آمد. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته‎ها: دیابت به طور معنی‎داری آستانه درد موش‎ها را کاهش داد. تمرینات منظم ورزشی و مصرف ویتامین C، هیپرآلژزی ناشی از دیابت را به طور معنی‎داری کاهش دادند و اثرات توام تمرینات منظم ورزشی و مصرف ویتامین C در کاهش آستانه درد بیشتر از اثر هر یک از آنها به تنهایی می‎باشد. نتیجه گیری: تجویز تمرینات منظم ورزشی و ویتامین C در دیابت می‎تواند روش مناسبی برای پیش‎گیری هیپرآلژزی ناشی از آن باشد در نتیجه برای درمان و کنترل درد مفید می‎باشند.
علیرضا کمالی، مریم شکرپور، خاطره وطن پور،
دوره 15، شماره 5 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: درد یک مشکل پیچیده طبی است، که می‎تواند وضعیت فیزیکی و روحی بیماران را تحت تاثیر قرار دهد. کنترل ناکافی درد پس از عمل اثرات نامطلوبی بر وضعیت فیزیولوژیکی، متابولیکی و روحی بیمار دارد. افزودن مکمل‎های جدید منجر به افزایش مدت بی‎دردی می‎شود. هدف این مطالعه مقایسه نئوستیگمین و میدازولام داخل نخاعی در افزایش مدت بی‎دردی بعد از عمل می‎باشد. مواد و روش‎ها: این مطالعه کـارآزمـایی بـالــینی دو سو کور، بر روی زنان 50-35 سال ASA کلاس 1 و 2 کاندید جراحی کولپورافی الکتیو انجام گرفت که در آن تعداد 60 بیمار به طور تصادفی در سه گروه میدازولام، نئوستیگمن و شاهد تقسیم شدند. در گروه اول به لیدوکائین هیپربار 1 میلی‎گرم میدازولام، گروه دوم 50 میکروگرم نئوستیگمین و گروه سوم 5/0 سی‎سی نرمال سالین اضافه گردید، سپس بر اساس معیار VAS نمره درد بیماران و مدت بی‎دردی بیماران، با یکدیگر و با استفاده از نرم افزار SPSS مقایسه شد. یافته‎ها: مدت بی‎دردی در بیماران گروه میدازولام 2/18±4/98، در گروه نئوستیگمین 6/32±5/74 و در گروه شاهد 9/9±5/64 دقیقه بود که میانگین مدت بی‎دردی در گروه میدازولام بیشتر از دو گروه دیگر بود(001/0>p). میانگین دوز مصرفی مسکن در 24 ساعت بعد از عمل به طور معنی‎داری طبق001/0p< در گروه میدازولام کمتر از دو گروه دیگر بود(001/0>p). نتیجه گیری: میدازولام و نئوستیگمین داخل نخاعی منجر به افزایش مدت بی‎دردی بعد از عمل می‎شوند که میدازولام موثرتر از نئوستیگمین می‎باشد.
احمد رضا قندی، پارسا یوسفی، حسینعلی هادی، احمدرضا بهروزی، مهدیه سادات غفاری،
دوره 15، شماره 7 - ( 9-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: تنوسینویت گذرای هیپ یکی از علل شایع درد و لنگش در کودکان می‎باشد و علل 4/0 درصد تا 9/0 درصد از پذیرش‎های کودکان در اورژانس‎ها را شامل می‎شود. هدف از این مطالعه، بررسی این بیماری از لحاظ تظاهرات بالینی، توزیع سنی و جنسی و پی‎گیری عود شش ماهه می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی، تعداد 51 کودک با تشخیص تنوسینویت گذاری هیپ که به بیمارستان ولی عصر(عج) و بیمارستان امیرکبیر شهر اراک مراجعه کرده بودند، تحت بررسی قرار گرفتند. معیارهای ورود به مطالعه شامل شک بالینی پزشک به تنوسینوویت حاد بر اساس علائم بالینی و معاینات و محدوده سنی بین 3 تا 8 سال بود. یافته‎ها: از 51 کودک مبتلا به تنوسینویت، تعداد 34 بیمار پسر با میانگین سنی 1/19±70/61 ماه و 17 بیمار دختر با میانگین سنی 49/20±35/48 ماه را داشتند که دو گروه با یکدیگر اختلاف آماری معنی‎داری داشتند(026/0=p). شکایت شایع کودکان درد هیپ و مفصل شایع درگیر، هیپ راست بود. هم‎چنین اکثر بیماران سابقه اخیر بیماری ویروسی را گزارش نمودند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، شیوع تنوسینویت گذرای هیپ در پسران بیشتر بوده و اغلب در هیپ راست می باشد، و همچنین اکثر موارد سابقه ابتلا به بیماری های ویروسی را داشتند.
اسماعیل مشیری، حسام الدین مدیر، مرتضی نوابی، مهدیه نظیری،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف :درد یک مشکل پیچیده طبی است که کنترل ناکافی آن اثرات نامطلوبی بر وضعیت فیزیولوژیکی ، متابولیکی و روحی بیمار دارد. هدف این مطالعه مقایسه تاثیرکتامین – پروپوفول با آلفنتانیل – پروپوفول برای ایجاد بیدردی و تسکین درد حین سیستوسکوپی و مقایسه عوارض جانبی ایجاد شده و رضایتمندی بیمار و پزشک می باشد .

مواد و روش ها :دراین مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور تعداد140بیمار که کاندید عمل سیستوسکوپی شده بودند انتخاب و به صورت تصادفی ساده به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول ،مقدار 1 mcg/kg آلفنتانیل همراه با 1 mg/kg پروپوفول وریدی بولوس و گروه دوم 5/0 mg/kg داروی کتامین به همراه 1 mg/kg وریدی بولوس پروپوفول دریافت نمودند. مدت درد ، میزان درد، مدت سیستوسکوپی و تغییرات همودینامیک ، ارزیابی و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.

یافته ها :میانگین مدت بی دردی ، درگروه آلفنتانیل به طور معناداری بیش ازگروه کتامین بود(001/0p=) . میانگین اسکور درد به صورت معناداری درگروه آلفنتانیل کمتراز گروه کتامین بود (001/0p=).مدت زمان سیستوسکوپی نیز درگروه آلفنتانیل به صورت معناداری کمتراز گروه کتامین بود (001/0 p=).

نتیجه گیری :نتایج مطالعه حاضر حاکی ازآن است که ترکیب آلفنتانیل – پروپوفول درمقایسه با کتامین – پروپوفول سبب کاهش اسکور درد و افزایش مدت بی دردی و عوارض کمتر حین سیستوسکوپی شده است. بنابراین تحقیق حاضرازارجحیت آلفنتانیل درمقایسه با کتامین حمایت می نماید.



صفحه 2 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb