جستجو در مقالات منتشر شده


78 نتیجه برای امین

احمدرضا باغستانی، محمودرضا گوهری، آرزو اروجی، محمدامین پورحسینقلی،
دوره 18، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان کولورکتال شایع‌ترین سرطان دستگاه گوارش می‌باشد. بررسی عوامل مؤثر بر زمان بقای این بیماران حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش مقایسه مدل‌های پارامتری با برآورد خطای پیش‌بینی و شناسایی عوامل مؤثر بر زمان بقای بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ است.

مواد و روش‏ها: مطالعه حاضر از نوع مطالعات هم‌گروهی بود. در این مطالعه 600 بیمار مبتلا به سرطان روده بزرگ طی سال‌های 1380 تا 1385 به بیمارستان طالقانی شهر تهران مراجعه نمودند و حداقل 5 سال پی‌گیری شدند. برای تعیین عوامل مؤثر بر زمان بقای بیماران مدل‏های پارامتری وایبل، نمایی و لگ-لجستیک به داده‏ها برازش داده شد و این مدل‏ها با برآورد خطای پیش‌بینی به روش زیان آشکار با یکدیگر مقایسه شدند.

یافته‏ها: از 600 بیمار، 344(3/57 درصد) نفر مرد و 256(7/42 درصد) نفر زن بودند. از کل بیماران 151(2/25 درصد) نفر فوت کردند که 3/62 درصد آنها مرد بودند. در حالت تک متغیره زمان بقای بیماران با عوامل مرحله بیماری، شاخص توده بدنی، محل سرطان و جنسیت بیمار ارتباط معنی‌دار داشت اما در حالت چند متغیره تنها مرحله بیماری و شاخص توده بدنی عوامل مؤثر بر بقای این بیماران بودند. با استفاده از برآورد خطای پیش‌بینی به روش زیان آشکار، مدل لگ لجستیک بهترین مدل بود.

نتیجه‌گیری: با توجه به این که پیش‌بینی زمان بقای بیماران از اهمیت بالایی برخوردار است، لذا می‌توان نتیجه گرفت برای مقایسه مدل‌ها از برآورد خطای پیش‌بینی استفاده شود. علاوه بر آن از آنجایی که مرحله بیماری و شاخص توده بدنی از عوامل مؤثر در زمان بقای بیماران شناخته شد می‌توان با تشخیص به موقع و رعایت رژیم غذایی مناسب زمان بقای بیماران را افزایش داد.


سمیه جهانی، مسعود صالحی، امین شکیبا، علی اصغر مرادی پور، فروزان فروزنده،
دوره 18، شماره 5 - ( مرداد 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: آنغوزه تلخ با نام علمی Ferula assa-foetida یکی از داروهای رایج است که به عنوان ضد عفونی کننده مورد استفاده قرار می‌گیرد. بر اساس مصارف سنتی، این دارو می‌تواند به عنوان یک داروی بی‌خطر و موثر علیه طیف وسیعی از بیماری‌ها به ویژه عفونت‌های باکتریایی مقاوم مورد استفاده قرار گیرد. هدف از این مطالعه تولید نانوکپسول‌های ژلاتینی حاوی عصاره روغنی آنغوزه تلخ و بررسی فعالیت آنتی اکسیدانی و ضد باکتریایی آنها می‌باشد.

مواد و روشها: این مطالعه تجربی بر روی نانوکپسول‌های ژلاتینی حاوی اسانس آنغوزه (2، 4 و 6 درصد وزنی)، گلیسرول (25 درصد وزنی) به عنوان پلاستیلایزر و گلوتارآلدئید به عنوان متصل کننده صورت گرفت. مورفولوژی، فعالیت آنتی اکسیدانی و ضد باکتریایی و هم‌چنین عملکرد نانو کپسول‌ها با توجه به استاندارد کشور آمریکا بررسی شدند و به کمک اسکن با میکروسکوپ الکترونی، ABTS و آزمون میکروبیولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‌ها: نانو کپسول‌های ژلاتینی فعالیت آنتی اکسیدانی و آنتی باکتریال ضعیفی داشتند، در حالی که نانوکپسول‌های ژلاتینی حاوی آنغوزه سطح بالایی از اثرات آنتی اکسیدان و آنتی باکتریال را نشان دادند. بیشترین میزان اثر نانوکپسول‌ها در ترکیب با غلظت (8 درصد) آنغوزه مشاهده گردید.

نتیجهگیری: نانو کپسول‌های ژلاتینی ادغام شده با آنغوزه علاوه بر داشتن شکل فیزیکی بسیار مناسب، یک آنتی اکسیدان و آنتی باکتریال مناسب هستند که می‌توانند در تولید داروهای آنتی‌اکسیدان و آنتی باکتریال مورد توجه قرار گیرند.


مونا امین بیدختی، رضا میرفخرایی، شهره زارع کاریزی، فاطمه کرم الدین، میرداود عمرانی، ناصر سلسبیلی،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سقط مکرر (RPL)، به وقوع دو یا تعداد بیشتر سقط پشت سر هم قبل از هفته‏ی بیستم بارداری اطلاق می‌شود. برخی از دلایل عمده‏ی RPL نقایص آناتومیک رحمی، عفونت‏ها، فاکتورهای ژنتیکی، ایمنی و محیطی می‌باشند. با این وجود، در بسیاری از موارد، علت RPL نامشخص است که به آن ایدیوپاتیک گفته می‌شود. اخیرا، مطالعات نشان دهنده‏ی نقش میکرو RNA‏ها در اندومتریوز، پره‏اکلامپسی، ناباروری و سقط مکرر می‌باشند. به همین جهت، هدف از این مطالعه بررسی همراهی چندشکلی miR-196a2C>T (rs11614913) با خطر بروز سقط مکرر در خانم‏های ایرانی می‌باشد.

مواد و روش‏ها: در این مطالعه‏ مورد- شاهدی، 183 خانم ایرانی شامل 83 بیمار با سابقه حداقل دو سقط پشت سر هم با علت نامشخص و 100 فرد کنترل سالم با حداقل سابقه یک تولد زنده و بدون هیچ گونه سابقه سقط مورد بررسی قرار گرفتند. بیمارانی که دلیل سقط مکرر آن‌ها عوامل آناتومیک، هورمونی، کروموزومی، عفونت، بیماری‌های خودایمنی یا اختلالات انعقادی بود، از گروه مورد مطالعه کنار گذاشته شدند. تعیین ژنوتیپ با روش Tetra ARMS PCRانجام گرفت.

یافته‏ها: تفاوت معنی‏داری در توزیع ژنوتیپی miR-196a2 rs11614913 در خانم‏های دارای سقط مکرر در مقایسه با افراد سالم، با مقدار p برابر با 04/0 و نسبت شانس 96/2 مشاهده شد(03/7-03/1 CI: 95 درصد).

نتیجه‏گیری: نتایج تحقیق حاضر بیان‌گر شواهدی مبنی بر همراهی واریانت ژنتیکی miR-196a2 و سقط مکرر می‌باشد. مطالعات بیشتر برای ارزیابی اهمیت واریانت ژنتیکی مطالعه شده در جمعیت‏‏های متفاوت و بررسی اثر تنظیمی این واریانت بر ژن‏های هدف مورد نیاز می‌باشد.


محمدرضا کردی، امین نکویی، احد شفیعی، وحید حدیدی،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: از جمله سازگاری‌های مهمی که همراه با ورزش رخ می‌دهد، افزایش چگالی مویرگی یا رگ‌زایی است. عامل رشد آندوتلیال عروقی، یک نقش میتوژنیک برای سلول‌های آندوتلیال دارد و واسطه مهمی در فرآیند رگ‌زایی به شمار می‌رود. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تاثیر دو نوع تمرین استقامتی بر میزان بیان ژن عامل رشد آندوتلیال عروقی در رت‌های نر سالم بود.

مواد و روشها: در این پژوهش تجربی- آزمایشگاهی، 18 سر رت نر نژاد ویستار در سن هشت هفتگی با میانگین وزن 77/9±5/210 گرم انتخاب شدند و به صورت تصادفی به سه گروه کنترل(6=n)، گروه ET(6=n) و گروه HIIT(6=n) تقسیم شدند. تمرین تداومی هوازی پنج روز در هفته و در مجموع به مدت هشت هفته شامل 30 دقیقه با شدت 70 تا 75 درصد VO2max و تمرین تناوبی شدید شامل سه تناوب به مدت چهار دقیقه با شدت 90 تا 100 درصد  VO2max و دو دقیقه با شدت 50 تا 60 درصد VO2max بود. سنجش بیان ژن عامل رشد آندوتلیال عروقی با تکنیک واکنش زنجیره‌ای پلی مراز زمان - واقعی انجام گرفت. برای تعیین معنی‌دار بودن متغیرها بین گروه‌های تحقیق، از آزمون آماری تحلیل واریانس یک‌طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.

یافتهها: نتایج نشان داد که سطح بیان ژن عامل رشد آندوتلیال عروقی در گروه تمرین هوازی تداومی و تناوبی شدید نسبت به گروه کنترل افزایش داشته است که این افزایش از لحاظ آماری معنی‌دار بود(006/0p=  ، 243/7F= ). تغییرات در دو گروه تمرینات هوازی تداومی و تناوبی شدید نسبت به یکدیگر معنی‌دار نبوده است.

نتیجهگیری: براساس یافته‌های این تحقیق، افزایش سطح بیان ژن عامل رشد آندوتلیال عروقی در هر دو گروه تمرین احتمالاً باعث عملکرد پروآنژیوژنزی سلول‌های اندوتلیال می‌شود و افزایش VO2max رت‌ها در پی هشت هفته می‌تواند ناشی از افزایش فرآیند رگ‌زایی باشد. تمرین تناوبی شدید ممکن است باعث سازگاری‌های سریع‌تری نسبت به تمرینات تداومی هوازی در بدن موجود زنده ‌شود.


مریم پناهی، سیامک راکعی اصفهانی، محمود امینی، بهمن صادقی سده،
دوره 18، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: با وجود پیشرفت در تکنیک های جراحی و شیوه‌های کنترل خطر در سال‌های اخیر، باز شدن زخم به دنبال لاپاراتومی شکم هم چنان از شیوع بالایی برخوردار است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان تاثیر بخیه فشاری در باز شدن زخم لاپاراتومی اورژانس شکم می‌باشد.

مواد و روشها: در این مطالعه کار آزمایی بالینی تصادفی، تعداد 160 بیمار کاندید لاپاراتومی اورژانس به دلیل پریتونیت یا تروما وارد مطالعه شدند. نیمی از بیماران به صورت تصادفی تحت بخیه فشاری و نیمی دیگر نیز تحت بخیه معمولی قرار گرفتند. در پایان، میزان باز شدن زخم جراحی بیماران و میزان عوارض بررسی گردید.

یافتهها: در گروه بخیه فشاری 3 نفر (7/3 درصد) و در گروه شاهد 11 نفر (7/13 درصد) دچار بازشدگی زخم شدند که اختلاف معنی‌داری بین دو گروه وجود داشت(025/0p=). بر اساس تست آماری رگرسیون لجستیک چند متغیره نیز مشخص گردید که باز شدن زخم با وضعیت همودینامیک، نوع تروما و نوع آسیب وارده به اعضاء داخل شکمی و جنس مرتبط می‌باشد. بروز باز شدن زخم، وضعیت همودینامیک اولیه ناپایدار، ترومای نافذ شکمی و آسیب به روده‌ها در جنس مذکر بالاتر بود.

نتیجهگیری: به طور کلی، به نظر می‌رسد استفاده پیش‌گیرانه از بخیه فشاری در بیماران دارای فاکتورهای خطرمتعدد از نظر باز شدن زخم پس از عمل می‌تواند مفید باشد.


زهرا سروش، امین کریمی، صادق ولیان بروجنی،
دوره 18، شماره 10 - ( دی 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هموفیلی A یک اختلال خون‌ریزی دهنده وابسته به جنس مغلوب است که به علت جهش‌های گوناگون در ژن فاکتور ٨ که پروتئین انعقادی فاکتور 8 را کد می‌کند، رخ می‌دهد. با توجه به درجه بالای هتروژنی جهش‌ها، بزرگی اندازه (kb١٨٦) و پیچیدگی ساختار ژن فاکتور ٨، آنالیز مستقیم جهش‌ها پرهزینه و زمان‌بر است. بنابراین آنالیز پیوستگی با استفاده از مارکرهای پلی‌مورفیسم اطلاع دهنده مانند مارکرهای پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی (SNP)، به عنوان روشی سریع و مقرون به صرفه برای تشخیص حاملین هموفیلی A در خانواده‌های بیمار معرفی شده است. مارکرهای چند شکلی تک نوکلئوتیدی متعددی در ناحیه ژنی F8 گزارش شده است.

مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، خصوصیـات و هم‌چنین اطلاع دهندگـی مارکر  A/T SNP (rs4898352) واقع در اینترون 18 ناحیه ژنی F8 در جمعیت اصفهان مـورد مطالعه قرار گرفت. تعیین ژنوتیپ مارکر rs4898352 با استفاده از تکنیک tetra primer ARMS PCR و به دنبال آن الکتروفورز با ژل آگارز در 140 زن سـالم غیرخویشـاوند در جمعیـت مزبور انجام شد. آغازگرهای جدید با استفاده از نرم افزار الیگو 7 برای مارکر rs4898352 طراحی شدند. برای تعیین میزان فراوانی آللی، درجه هتروزیگوسیتی و تعادل هاردی-وینبرگ از نرم افزار GenePop و برای تخمین مقدار فاکتور ظرفیت اطلاعاتی پلی مورفیسم (PIC) از نرم افزار Powermarker استفاده شد.

یافتهها: نتایج نشان دادندکه فراوانی آللی پلی‌مورفیسم rs4898352 برای آلل A و T به ترتیب ٤٨٢/٠ و ٥١٨/ می‌باشد. میزان هتروزیگوسیتی مشاهده شده ٦٠ درصد بود و مشخص شد که جمعیت اصفهان برای مارکر rs4898352 در تعادل هاردی-وینبرگ می‌باشد(05/0p>). به علاوه، بررسی مقدار PIC مارکر مزبور حاکی از اطلاع دهندگی شدید آن در جمعیت اصفهان می‌باشد.

نتیجهگیری: به طور کلی، داده‌ها نشان دادند که مارکر rs4898352 را می‌توان به عنوان یک مارکر آگاهی‌دهنده در بررسی مولکولی بیماری هموفیلی A در جمعیت اصفهان معرفی کرد.


کیانوش امینی، حمید طاهر نشاط دوست، محمد علی مظاهری، محمدعلی نادی،
دوره 18، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سوء استفاده جنسی از کودکان با عوارض بسیار زیادی مانند اختلال استرس پس از سانحه، افسردگی، اضطراب و مشکلات رفتاری توام می‌باشد. این مطالعه با هدف به کارگیری درمان مبتنی بر آموزش یادآوری خاص بر میزان افسردگی و اضطراب کودکان دارای اختلال استرس پس از سانحه ناشی از سوء استفاده جنسی انجام شد.

مواد و روش‌ها: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پی‌گیری با گروه کنترل انجام پذیرفت. 34 کودک دارای اختلال استرس پس از سانحه ناشی از سوء استفاده جنسی به روش نمونه‌گیری دردسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 7 جلسه 5/1 ساعته، آموزش را دریافت کردند. به منظور گردآوری داده‌ها از دو پرسش‌نامه اضطراب اسپنس و افسردگی کودکان استفاده شد. تحلیل داده‌ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 20 و به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره صورت پذیرفت.

یافتهها: یافته‌ها نشان داد که آموزش یادآوری خاص به طور قابل ملاحظه‌ای باعث کاهش نمرات افسردگی و اضطراب می‌شود. داده‌ها در مرحله پی‌گیری نشان دادند که این درمان در طولانی مدت بر افسردگی تاثیر داشته(943/5=F، 021/0=p)، ولی نمی‌تواند اضطراب را به طور موثر کاهش دهد(305/0=F، 585/0=p).

نتیجهگیری: نتایج نشان دادند که آموزش یادآوری خاص برمیزان افسردگی و اضطراب کودکان دارای اختلال استرس پس ازسانحه ناشی از سوء استفاده جنسی تاثیر بسیاری دارد، بنابر این مشاوران و درمان‌گران می‌توانند از این روش در درمان کودکان مبتلا به اختلال مذکور استفاده نمایند.


سارا پوریامنش، زیبا کمالیان، پدرام شفاعت، مونا امین بیدختی، ناصر سلسبیلی، رضا میرفخرایی،
دوره 19، شماره 6 - ( شهریور 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: آزواسپرمی به معنی عدم اسپرم در انزال می‌باشد که به دو دسته‌ی انسدادی و غیرانسدادی طبقه‌بندی می‌شود. آزواسپرمی غیرانسدادی تقریبا 60 درصد از موارد آزواسپرمی را شامل می‌شود؛ فاکتورهای محیطی و ژنتیکی مختلفی را می‌توان در ایجاد عارضه‌ی آزواسپرمی غیرانسدادی دخیل دانست. تاکنون ژن‌های متعددی به عنوان عامل ایجاد این بیماری معرفی شده‌اند که در اسپرماتوژنز و تکوین بیضه نقش دارند. این ژن‌ها برروی کروموزوم Yیا کروموزوم‌های اتوزوم قرارگرفته‌اند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی ریز حذف‌های کروموزوم Y و جهش‌های ژن STAG3 در مردان ایرانی مبتلا به آزواسپرمی غیر انسدادی است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه، از122 مرد مبتلا به آزواسپرمی غیرانسدادی با علت ناشناخته و 100مرد سالم با حداقل یک فرزند نمونه خون گرفته شد وDNA  آن استخراج گردید. نمونه‌ها از نظر وجود ریزحذف‌های کروموزوم Y به روش MultiplexPCR مورد بررسی قرار گرفتند. سپس وجود جهش‌های احتمالی در اگزون 7 ژن STAG3 به کمک روش MSSCP بررسی شد.

یافتهها: 13 نفر معادل 66/10 درصد از افراد بیمار ریزحذف‌های کروموزومYرا نشان دادند. هیچ نوع جهشی در توالی اگزون7 ژن در بیماران مورد مطالعه مشاهده نگردید. وقوع ریزحذف‌های کروموزوم Y در هیچ یک از افراد گروه کنترل مشاهده نشد.

نتیجهگیری: نتایج نشان می‌دهند که ریزحذف‌های کروموزوم Y به عنوان اصلی‌ترین عامل آزواسپرمی غیرانسدادی مطرح بوده و مهم‌ترین کاندید جهت انجام تست‌های تشخیصی می‌باشند. جهش‌های ژن STAG3 در میان افراد مبتلا به آزواسپرمی غیر انسدادی شایع نیست.


پریسا طهماسبی، سیدرضا کاظمی نژاد، محمدامین طباطبایی فر، جواد محمدی اصل، نادر صاکی،
دوره 19، شماره 6 - ( شهریور 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: ناشنوایی یک نقص حسی رایج در انسان است که نیمی از موارد آن به دلایل ژنتیکی است.  ناشنوایی ژنتیکی به انواع نشانگانی و غیر نشانگانی تقسیم می‌شود که 80 درصد موارد غیر نشانگانی از نوع ناشنوایی غیر نشانگانی اتوزومی مغلوب می‌باشند. هدف از پژوهش حاضر تعیین سهم لوکوس DFNB2 (ژن MYO7A) در ایجاد ناشنوایی اتوزومی مغلوب در گروهی از خانواده‌های ناشنوای استان خوزستان می‌باشد.

مواد و روشها: این مطالعه برروی 26 خانواده دارای ناشنوایی اتوزومی مغلوب با حداقل 4 فرد ناشنوا و منفی برای جهش‌های GJB2 در استان خوزستان انجام گردید. 22 خانواده دارای ARNSHL و 4 خانواده دارای سندرم آشر بودند. تجزیه و تحلیل پیوستگی با استفاده از نشانگرهای STR (تکرار پشت سر هم کوتاه) مربوط به لوکوس  DFNB2انجام شد. ژنوتیپ مربوط به هر خانواده با روش PCR-PAGE تعیین گردید. هم چنین رسم هاپلوتایپ و محاسبه امتیازLOD انجام گردید.

‌یافته‌ها: از مجموع 26 خانواده ناشنوای مورد مطالعه در این تحقیق، پس از بررسی پیوستگی و رسم هاپلوتایپ، دو خانواده (7/7 درصد) به لوکوس DFNB پیوستگی نشان دادند. از میان خانواده‌ها، یک خانواده (5/4 درصد) دارای ARNSHL و یک خانواده دارای سندرم آشربود.

نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می‌دهد که سهم لوکوس DFNB2 در ایجاد ناشنوایی در جمعیت استان خوزستان مشابه با سایر مطالعات انجام شده درکشور است واین لوکوس بایستی به همراه سایر لوکوس‌های مهم جهت بررسی درپانل ناشنوایی مورد توجه قرارگیرد.


سعید کاوسیان، علی محمد اصغریان، رامین عطایی،
دوره 19، شماره 8 - ( آبان95 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: استئوپورر یا پوکی استخوان،  یک اختلال و بیماری اسکلتی با مشخصه بارز کاهش استحکام و تراکم بافت استخوانی است منجر به افزایش شکستگی استخوان‌ها می‌شود. عوامل ژنتیکی فرد جزء عوامل موثر در پیشرفت این بیماری می‌باشد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلی‌مورفسیم ژن LRP4 با پوکی استخوان در خانم‌های یائسه در شمال کشور بود.

مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، 80 بیمار استئوپروتیک و 80 نفرخانم سالم (گروه شاهد) در دامنه سنی 45 تا 60  سال بررسی شدند. پس از استخراج DNA ژنومی، پلی‌مورفیسم ژن (rs4752947) LRP4 با استفاده از واکنش زنجیره‌ای پلی مراز به روش هضم آنزیمی(PCR-RFLP) بررسی شد و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت.

یافتهها: نتایج تحقیق هیچ گونه ارتباط معنی‌داری بین پلی مورفیسم  rs 4752947 ژن LRP4 و شانس ابتلا به بیماری استئوپورز بین دو گروه بیمار و کنترل را نشان نداد. هم‌چنین ژنوتایپ AT و ژنوتایپ TT  نسبت به ژنوتایپ AA به ترتیب شانس ابتلا به بیماری را به میزان 379/1 و 5/3 برابر افزایش داد.  علاوه بر این، آلل T در مقایسه با آلل A شانس ابتلا به پوکی استخوان را 605/1 بار افزایش داد.

نتیجهگیری: ارتباط بین پلی‌مورفیسم‌های ژنوتیپ‌های دیگر ژن LRP4 و پوکی استخوان مستلزم بررسی بیشتر در جمعیت‌های دیگر و بزرگ تر است.


زهرا عبدالعلیان، محمد رفیعی، احمدرضا باغستانی، محمد امین پورحسینقلی، طهورا دانشور،
دوره 19، شماره 9 - ( آذر95 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: مدل های شفایافته برای تحلیل داده های بقا در حضور افراد با بقای طولانی مدت ارائه شده است. مدل های شفایافته مدل هایی از بقا هستند که در ان فرض می شود نسبتی از افراد هرگز رخداد را دریافت نکنند. در نتیجه منحنی بقا در نهایت مسطح می شود. از اینرو استفاده از مدل های بقای استاندارد مناسب نیست چون در این روش ها احتمال شفایافتگی محاسبه نمی شود. هدف از این تحقیق استفاده از مدل شفایافته غیر امیخته و کاربرد ان بر روی داده های سرطان کولورکتال است

روش بررسی:: در این پژوهش اطلاعات مربوط به 232 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال از مرکز تحقیقات گوارش و کبد بیمارستان طالقانی تهران ثبت گردید. اطلاعات این بیماران طی سال های 1366 تا 1391 ثبت شده است و بیماران تا سال 1392 پیگیری شده اند. اثر متغیرهای سن، جنس، سابقه خانوادگی، شاخص توده بدنی و محل درگیری مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل داده ها از روش کاپلان مایر و مدل شفایافته غیرآمیخته استفاده شد.

یافته ها: بقای 10 ساله بیماران بعد از تشخیص 64% بوده است. از بین افراد حاضر در مطالعه 60 نفر(25.8%) به علت سرطان کولورکتال فوت کردند. میانگین سنی بیماران 51.6 سال بود. بر اساس مدل شفایافته غیر امیخته رده سنی 45 تا 65 سال و شاخص توده بدنی معنادار شد.

نتیجه گیری: هنگامی که جامعه مورد بررسی به دو گروه مستعد و ایمن تقسیم می شود استفاده از مدل نیمه پارامتری کاکس موجب کم براوردی تابع بقا می شود. از اینرو باید از مدل های شفایافته استفاده نمود.

کلید واژه: تحلیل بقا، مدل شفایافتگی غیرآمیخته، سرطان کولورکتال


سعید امینی رارانی، احمد قدمی، علی اکبر ملکی راد، حجت الله یوسفی، کوروش مانی،
دوره 19، شماره 10 - ( دی ماه 1395 1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: پرسنل اتاق عمل در معرض خطرات شغلی ناشی از محیط کار هستند که می‌تواند منجر به افزایش رادیکال‌های آزاد و ایجاد بیماری‌های مختلف در آن‌ها شود. هدف از انجام این مطالعه، تعیین تأثیر مصرف چای سبز در بهبود سطح بیومارکرهای اکسیداتیو خون در پرسنل اتاق عمل که در معرض گازهای بیهوشی قرار دارند بود.

مواد و روشها: این مطالعه بر روی 24 نفر از پرسنل اتاق عمل به صورت کارآزمایی بالینی قبل و بعد انجام شد. از نمونه‌ها خواسته شد که روزانه 4 فنجان چای سبز حاوی 3 گرم از برگ چای سبز در 300 میلی‌لیتر آب جوش(در دمای 80 درجه سانتی‌گراد) به مدت 8 هفته مصرف کنند. سپس میلوپراکسیداز، آسیبDNA ، گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دسموتاز در پلاسما جهت بررسی سطح بیومارکر‌های استرس اکسیداتیو قبل و بعد از مصرف چای سبز اندازه‌گیری شد.

یافتهها: نتایج نشان داد که استفاده از چای سبز توسط پرسنل اتاق عمل باعث افزایش معنادار گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دسموتاز و کاهش معنادار میلوپراکسیداز و آسیب DNA می‌شود.

نتیجهگیری: نتایج نشان می‌دهد که وقتی چای سبز به عنوان مکمل آنتی اکسیدان توسط پرسنل اتاق عمل که دایماً با گازهای بیهوشی در تماس هستند مصرف می‌شود به طور قابل توجهی می‌تواند باعث بهبود استرس اکسیداتیو و آسیب DNA شود. از این رو، استفاده از آن به عنوان یک مکمل آنتی اکسیدانی طبیعی در پرسنل اتاق عمل توصیه می‌شود.


زینب حسین پور، زیور صالحی، سهیلا طالش ساسانی، کیوان امینیان،
دوره 20، شماره 1 - ( فروردین 1396 1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: کولیت ‌اولسرو، بیماری مزمن التهابی روده است که مخاط رکتوم و کولون را در برمی‌گیرد. پاتوژنز این بیماری به خوبی شناخته شده نیست، اما به نظر می‌رسد عوامل ژنتیکی و محیطی سبب پاسخ ایمنی نامناسب به برخی باکتری‌های هم زیست روده می‌شوند. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلی‌مورفیسم (rs4938723T/C)miR-34b/c  با خطر بروز بیماری کولیت‌اولسرو است.

مواد و روش‌ها: نمونه‌های جمع‌آوری‌شده شامل ۵۰ نفر دارای بیماری کولیت ‌اولسرو و ۱۰۰ نفر کنترل می‌باشند. استخراج DNA ژنومی از نمونه خون محیطی صورت گرفت. تنوع ژنتیکی miR-34b/c با روشtetra primers ARMS-PCR تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار MedCalc (نسخه ۱/ 12) انجام گرفت.

یافتهها: اختلاف معنی‌داری در خصوص توزیع ژنوتیپی و آللی در گروه‌های بیمار و شاهد مورد مطالعه وجود داشت. هتروزیگوت‌هایCT  به میزان 29/2 برابر بیش‌تر در معرض خطر بیماری کولیت اولسرو قرار گرفتند(29/2,OR=82/4-08/1CI=95%,02/0p=).

نتیجه‌گیری: اظهارات حاکی از این است که پلی‌مورفیسم(rs4938723)  miR-34b/c ممکن است با خطر بیماری کولیت ‌اولسرو مرتبط باشد. با این وجود، مطالعات وسیعتر با تعداد نمونههای بیمار و کنترل بیشتر جهت تأیید این نتیجه ضروری است.


رامین حبیبی کلیبر، ابوالفضل فرید، فرناز شبان بسیم،
دوره 20، شماره 2 - ( اردیبهشت 1396 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات یادگیری از عوامل عقب ماندگی تحصیلی دانش آموزان است و نارساخوانی از شایع‌ترین این اختلالات به حساب می‌آید. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر عملکرد خواندن دانش‌آموزان نارساخوان بود.

مواد و روشها: طرح پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش شامل افراد مبتلا به نارساخوانی تبریز در سال تحصیلی 95-1394 بود. نمونه آماری، شامل 45 نفر از مراجعه کنندگان ارجاع داده شده به عنوان واجدین اختلال یادگیری خواندن و نارساخوانی، از طرف مدارس ناحیه 2 تبریز به مراکز اختلالات یادگیری بودند که به روش نمونه‌گیری در دسترس جهت انجام این پژوهش انتخاب شدند و سپس در گروه‌های آزمایشی چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی و یک گروه کنترل با تعداد مساوی هر یک از گروه‌ها(15 نفر) جایگزین شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس تجدید نظر شده هوش وکسلر کودکان و آزمون تشخیص خواندن و نارساخوانی استفاده شد. سپس مداخلات آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر روی دانش‌آموزان اجرا گردید. برای تحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره(مانکووا) استفاده شد.

یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش آگاهی واج شناختی و آموزش چرخش ذهنی نسبت به گروه کنترل به طور معنی‌داری بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی تأثیر داشته‌اند(001/0>p). هم‌چنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری(05/0<p) بین تاثیر آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر عملکرد خواندن دانش‌آموزان مبتلا به نارساخوانی وجود ندارد.

نتیجهگیری: بر اساس یافته‌های پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر دقت، سرعت و درک مطلب خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی تأثیر دارد.


مهتاب خسروفر، محمد رضا پوررضا، سمیرا اصغرزاده، پریسا طهماسبی، الهه علی عسگری، رضا قاسمی خواه، نادر صاکی، جواد محمدی اصل، مرتضی هاشم زاده چالشتری، محمد امین طباطبایی فر،
دوره 20، شماره 3 - ( خردادماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: ناشنوایی یکی از متداولترین ناهنجاریهای مادرزادی است. یک تا دو مورد از هر 1000 تولد دارای ناشنوایی پیش از تکلم میباشند. ناشنوایی غیر نشانگانی مغلوب اتوزومی متداولترین نوع ناشنوایی ارثی است .رواج ناشنوایی در کشورهای در حال توسعه بیشتر میباشد که عواملی چون ژنتیک و محیط(عوامل فرهنگی- بهداشتی) در بروز آن نقش دارند. ناشنوایی طیف گستردهای از تظاهرات بالینی مادرزادی یا دیررس، هدایتی یا حسی-عصبی، نشانگانی یا غیرنشانگانی را شامل میشود. هدف از این پژوهش، تعیین سهم لوکوس DFNB21(TECTA) در ایجاد ناشنوایی غیر نشانگانی مغلوب اتوزومی در گروهی از خانوادههای اهل استان خوزستان بود که برای ژن GJB2 منفی بودند.

مواد و روشها: این مطالعه بر روی 21 خانواده مبتلا به ناشنوایی غیر نشانگانی مغلوب آتوزومی با حداقل 4 فرد بیمار و منفی برای جهشهای GJB2 در استان خوزستان انجام شد. تجزیه و تحلیل پیوستگی با استفاده از نشانگرهای STR پیوسته به لوکوس  DFNB21انجام گردید.

یافتهها: پس از رسم هاپلوتیپ و بررسی پیوستگی، از مجموع 21 خانواده، یک خانواده بهDFNB21  ((TECTA پیوستگی نشان داد.

نتیجهگیری: نتایج این پژوهش موید سایر مطالعات انجام شده در ایران است و ارائه گر یک دیدگاه کلی در زمینهی فراوانترین لوکوسهای دخیل در بیماران مبتلا به ناشنوایی غیر نشانگانی مغلوب آتوزومی در ایران است که می‌تواند برای پژوهش و بالین مفید باشد.


مریم دوستی مهاجر، حمید پژاوند، رامین عبیری، امیرهوشنگ الوندی،
دوره 20، شماره 9 - ( آذرماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: میزان مقاومت به آنتی ­بیوتیک­ های مختلف در اشرشیاکلی به ویژه  نسبت به فلوروکینولون ­ها به سرعت در حال افزایش است. یکی از مکانیسم­هایی که در مقاومت باکتری­ها به آنتی ­بیوتیک ­ها نقش دارد، سیستم­های افلاکس است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین فنوتیپی و ژنوتیپی نقش پمپ­های افلاکس در ایجاد مقاومت به فلوروکینولون ها در ایزوله-­های اشرشیاکلی جدا شده از بیماران بستری در بیمارستان­های کرمانشاه در سال 1392 بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، 100 ایزوله اشرشیاکلی از بیماران بستری در بیمارستان­های کرمانشاه جمع آوری شدند و توسط تست­های بیوشیمیایی استاندارد تعیین هویت گردیدند. الگوی حساسیت آنتی­بیوتیکی با استفاده از روش دیسک دیفیوژن مطابق با دستورالعمل CLSI تعیین گردید. حضور پمپ­های افلاکس به وسیله روش واکنش زنجیره­ای پلیمراز بررسی گردید.
یافته‌ها: مقاومت ایزوله­ها نسبت به سفتازیدیم، نالیدیکسیک اسید، سیپروفلوکساسین، نورفلوکساسین، افلوکساسین، جنتامایسین و تتراسیکلین به ترتیب برابر با 73، 67، 55، 54، 45، 38 و 24 درصد بود. براساس نتایج به دست آمده از آزمایش PCR، از بین 100 ایزوله اشرشیا کلی، 99 ایزوله (99 درصد) واجد ژن acrA بودند. هم­چنین، برای ژن acrB 98 درصد، برای ژن acrE 95 درصد، برای ژن  acrF98 درصد، برای ژن tolC 96 درصد، برای ژن mdfA 94 درصد و برای ژن norE 96 درصد مثبت گردید.
نتیجه گیری: در سویه­هایی که دارای ژن acrA،acrB ، acrE،  acrF، tolC، mdfA،norE مثبت بودند، میزان مقاومت به آنتی­بیوتیک در حضور مهار­کننده پمپ افلاکس کاهش پیدا کرد. بنابراین پمپ افلاکس در مقاومت
آنتی­بیوتیکی دارای اهمیت می­باشد.

ایمان جمهیری، صابر زهری، داود مهربانی، زهرا خدابنده، رامین یعقوبی، سید یونس حسینی،
دوره 20، شماره 11 - ( بهمن ماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: میزان بالای بیماری فیبروز کبدی و درمان‌های محدود آن عامل مهمی برای فهم بهتر مکانیسم‌های مولکولی این بیماری می‌باشد. پیشرفت در درک جنبه‌های مولکولی سلول ستاره‌ای کبدی (HSC) یک زمینه‌ی اختصاصی در درمان فیبروز کبدی فراهم می‌کند. ژن IL-24 (IL-24/mda-7) اولین بار به عنوان یک ژن تمایز دهنده انتهایی در سلول‌های ملونوما مطرح شد، اما پاسخ التهابی سلول‌ها به این ژن به طور کامل روشن نشده است.
مواد و روش‌ها: سلول LX-2 (سلول ستاره‌ای کبد انسان، HSC) با لپتین (کنترل مثبت) و محیط خالی (کنترل منفی) مواجه شدند. هم­چنین این سلول ها با پلاسمید خالی (pcDNA 3.1) و وکتور حاوی ژن IL-24/mda-7 (pcDNA 3.1/mda-7) ترانسفکت شدند. میزان التهاب این سلول­ها با بررسی بیان ژن IL-1β، با کمک روش Real-time RT-PCR ارزیابی شد. هم­چنین، نقش تنظیمی IL-24/mda-7 بر روی التهاب با بررسی بیان ژن های SOCS1 و SOCS3 مشخص شد.
یافته­ها: سطح بیان IL-1β، SOCS1 و SOCS3 در گروه­های سلولی اندازه‌گیری و مقایسه شد. هر چند سلول‌های ترانسفکت شده با پلاسیمد بیانی میزان بالاتری از IL-1β را نشان دادند، اما این تفاوت نسبت به گروه کنترل معنادار نبود. نتایج نشان داد که بیان SOCS1 و SOCS3 در گروه سلولی که با pcDNA3.1/mda-7 ترانسفکت شده اند، نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری دارد (0428/0 = p ، 0179/0 = p).
نتیجه­گیری: بیان درونزاد IL-24/mda-7 به‌طور معناداری باعث تنظیم مسیر التهابی در سلول‌های ستاره ای کبدی می‌گردد. بنابراین IL-24/mda-7 و مسیرهای سیگنالینگ مربوطه می‌توانند به عنوان یک هدف در درمان فیبروز مورد توجه قرار گیرند.
 

مژده فتاح زاده، محمد امین عدالت منش،
دوره 21، شماره 1 - ( فروردین ماه 1397 1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: مونوسدیم گلوتامات (MSG) به عنوان تثبیت کننده و چاشنی غذایی با کاربرد گسترده در غذاهای آماده می باشد. مصرف بیش از حد MSG استرس اکسیداتیو را در نواحی مختلف مغز ا افزایش می دهد. مطالعه حاضر اثر محافظت کننده عصبی ال-کارنیتین را بر مسمومیت MSG در سلول­های گرانولار مخچه موش های صحرایی بررسی می­نماید.
مواد و روش ها: تعداد 48 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به صورت تصادفی در 6 گروه کنترل، شاهد (دریافت کننده نرمال سالین)، گروه دریافت کننده سدیم منو گلوتامات (MSG، 3 درصد)، گروه دریافت کننده ال کارنیتین
(
L-Carnitine، 200میلی­گرم برکیلوگرم) و گروه های دریافت کننده سدیم منو گلوتامات و ال- کارنیتین با دوزهای 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن (MSG+L-Carnitine100, MSG+L-Carnitine200) قرار گرفتند. پس از پایان دوره یک ماهه تیمار، حیوانات با روش پرفیوژن ترانس کاردیالی قربانی شدند و مطالعات هیستوپاتولوژیک بر روی مخچه صورت گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که تراکم سلول های گرانولار در فولیای IV ، V و VI مخچه در گروه MSG نسبت به گروه های کنترل و شاهد کاهش معنی داری دارد. هم­چنین، گروه MSG+L-Carnirine200 در هر سه فولیای مورد بررسی تراکم بالاتری از سلول­های گرانولار را نسبت به گروه MSG نشان داد.
نتیجه گیری: تیمار با ال-کارنیتین توانسته است سبب حفاظت سلول­های گرانولار مخچه موش­های صحرایی در برابر مسمومیت با MSG شود.

 

نسرین شیخ حسینی، روح الله نیکویی، محسن امینایی،
دوره 21، شماره 1 - ( فروردین ماه 1397 1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تمرین استقامتی بر غلظت ایزوفرم­های لاکتات دهیدروژناز (LDHA و LDHB) و ایزوآنزیم های آن در مایع مغزی نخاعی رت های نر نژاد ویستار بود.
مواد و روش ها: 17 سر حیوان براساس وزن همسان سازی و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (9n = ) و تمرینی
(8n= ) تقسیم شدند. پروتکل تمرین استقامتی (شروع با 30 دقیقه، 20 متر در دقیقه و رسیدن به 60 دقیقه با سرعت 26 متر در دقیقه در هفته آخر) به مدت 12 هفته بر گروه تمرینی اعمال شد. 72 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی، مایع مغزی نخاعی از سیسترنامگنا جمع آوری گردید. ایزوفرم ها و ایزوآنزیم های لاکتات دهیدروژناز با الایزا و الکتروفورز اندازه گیری و مقایسات بین گروه ها با آزمون آماری تی استیودنت مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: هر دو ایزوفرم LDHA و LDHB در مایع مغزی نخاعی رت­های کنترل وجود داشت. بیشترین و کمترین مقدار ایزوآنزیم­ها به ترتیب به LDH1 و LDH5 مربوط بود. متعاقب تمرین استقامتی، مقادیر LDHB (01/0p <LDH1 (01/0p <) و LDH2 (01/0p <) در گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش و مقادیر LDH3 (01/0p <) و نسبت LDHA/LDHB (01/0p <) در گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش معنی­دار داشت. تمرین استقامتی بر LDHA و LDH4 تاثیری نداشت.
نتیجه­گیری: انجام تمرین استقامتی با شیفت اکسیداتیو ایزوفرم ها و ایزوآنزیم های لاکتات در مایع مغزی نخاعی همراه است که می تواند پیش درآمدی بر حمایت متابولیسم هوازی لاکتات در مغز باشد.
 

روشنک حاجی محمد علی، مسعود پارسانیا، غلامرضا امین،
دوره 21، شماره 3 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: ویروس هرپس سیمپلکس تیپ یک (HSV-1) قادر به ایجاد تبخال­های دهانی، آنسفالیت و کراتوکونژنکتیویت است. امروزه، به دلیل افزایش جهانی شیوع
عفونت­های ناشی از
HSV-1 و ایجاد مقاومت دارویی، یافتن ترکیبات ضد ویروسی جدید از مواد طبیعی مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش، اثر ضد ویروسی عصاره­های هگزانی و متانولی گیاه مامیران علیه HSV-1 مقاوم به آسیکلوویر در کشت سلولی بررسی شد.
مواد و روش ­ها: میزان سمیت عصاره­های هگزانی و متانولی گیاه مامیران برای سلول HeLa با دو روش تریپان بلو و MTT مشخص شد. اثرات ضد ویروسی عصاره­ها بر روی ویروس به صورت مستقیم بررسی شد. اثر ضد ویروسی این عصاره­ها در غلظت­های مختلف و هم­چنین در ساعات مختلف بررسی شد. در هر مرحله تیتر ویروس با روش 50 درصد دوز عفونی کننده کشت سلول (TCID50) تعیین گردید.
یافته­ ها: غلظت 200 میکروگرم در میلی­لیتر عصاره متانولی و 600 میکروگرم در میلی­لیتر عصاره هگزانی به عنوان حداقل غلظت سیتوتوکسیک موثر انتخاب شدند. این غلظت از عصاره‌ها اثر خارج سلولی بر ویروس نداشتند. غلظت 200 میکروگرم در میلی­لیتر عصاره متانولی بیشترین اثر مهاری را در زمان­های 1 و 2 ساعت پس از جذب ویروس نشان داد، به طوری که مقدار ویروس راlog10 TCID50 4 نسبت به کنترل کاهش داد. عصاره هگزانی فاقد اثر ضد ویروسی بود.
نتیجه­ گیری: عصاره متانولی گیاه مامیران در مقایسه با عصاره هگزانی اثر ضد ویروسی معنی‌داری بر روی HSV-1 مقاوم به آسیکلوویر نشان داد. برای شناسایی ترکیبات فعال این گیاه و استفاده از آن‌ها در داروهای ضدویروسی پژوهش­ های بیشتری لازم است.


صفحه 3 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb