40 نتیجه برای پزشک
بهمن صالحی، حسن صلحی، امیر رضا فتوت، درخشنده معتمدی، شیرین مرادی، سمیه ابراهیمی،
دوره 15، شماره 3 - ( 5-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: اعتیاد به مواد مخدر بدون شک از جمله بزرگترین مشکلات جوامع بشری محسوب شده که هر ساله دولتها میزان زیادی از بودجههای خود را صرف مبارزه با آن میکنند. با توجه به این که بسیاری از معتادان، علاوه بر اعتیاد سبب ایجاد مشکلات روانپزشکی زیادی در خانواده میگردند، هدف این مطالعه مقایسه این اختلالات در خانواده معتادان و غیر معتادان میباشد. مواد و روشها: پژوهش حاضر یک پژوهش مورد – شاهدی میباشد که به صورت نمونهگیری تصادفی ساده بر روی 650 نفر از خانوادههای افراد معتاد و افراد غیر معتاد با استفاده از پرسشنامه SCL-90-R انجام گردیده است. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای کای اسکوئر و تی مستقل و با نرم افزار SPSS نسخه 18مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: اختلالات روانپزشکی در خانوادههای افراد معتاد نسبت به خانوادههای غیر معتاد اختلاف معنیداری دارند(005/0=p) و از بین 9 اختلال روانپزشکی مورد سنجش، تنها اختلالات اضطرابی، پرخاشگری، پارانوئیا و افسردگی در سه نوع بیمارگونه، مرزی و در مجموع (بیمارگونه و مرزی) در خانوادههای افراد معتاد نسبت به غیر معتاد با(005/0p=) بیشتر بودند. نتیجه گیری: وابستگی به مواد یکی از اعضاء خانواده، سهم مهمی در بهداشت روانی سایر اعضای خانواده ایفا میکند و نیاز به مداخله جدی درمانی و پیشگیری هر دو میباشد.
بابک عشرتی، سید شهریار حسینی، محسن فراهانی، مهین سادات عظیمی، مریم زمانیان،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: نمودار قیفی ابزاری ترسیمی برای بررسی سوگیری انتشار در مطالعات متا آنالیز است. هدف مقاله حاضر معرفی کاربردی دیگر از این نمودار به عنوان وسیلهای برای پایش یکی از شاخصهای اجرایی برنامه پزشک خانواده و مشخص کردن وضعیت هر یک از مراکز بهداشت شهرستانهای تابعه استان مرکزی از نظر وضعیت ارجاع بیماران از سطح اول به سطح تخصصی و مقایسهی آن با دو نمودار دیگر میلهای و کاترپیلار از این نظر میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی برای رسم نمودار قیفی، درصد ارجاعات هر شهرستان با توجه به متوسط ماهانه ویزیت و ارجاع انجام شده، محاسبه گردید. بر اساس دستورالعمل کشوری برنامه پزشک خانواده، مقدار استاندارد ارجاع، حد 10 درصد در نظر گرفته شد. برای هر شهرستان یک حدود اطمینان 99 درصد با در نظر گرفتن سه انحراف معیار نسبت به عدد 10 درصد بر مبنای متوسط کل ویزیت ماهیانه هر شهرستان محاسبه شد.
یافتهها: بر اساس نمودار قیفی شهرستانهای آشتیان، ساوه، تفرش، کمیجان و خمین، در حد انتظار ارجاع قرار داشتند. این در حالی است که شهرستانهای اراک، شازند، زرندیه، دلیجان و محلات دارای ارجاع بیش از حد انتظار بودند که در این میان ارجاع به سطح تخصصی در محلات بیش از سایر شهرستانها بود.
نتیجهگیری: نمودار قیفی توانست بهتر از دو نمودار دیگر وضعیت ارجاع به سطح تخصصی را برای مراکز بهداشت شهرستانها نشان دهد، از این رو میتواند در پایش برنامههای سلامت کشورابزاری مفید واقع شود .
اکرم بیاتی، فاطمه قنبری، اکرم ملکی ، سید شهریار حسینی، محسن شمسی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
مقدمه : از جمله اصلاحات ایجاد شده در نظام سلامت ایران برنامه پزشک خانواده است که از سال 1384 در کشور به اجرا درآمد. این مطالعه با هدف تبیین تجارب پزشکان خانواده و اعضای تیم سلامت از منافع عمومی برنامه پزشک خانواده انجام گردید.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی و روش جمع آوری اطلاعات مصاحبه عمیق فردی ( نیمه ساختار یافته) با سه گروه از پزشکان (15 نفر)، ماماها (15 نفر) و بهورزان (25 نفر) انجام و تجارب آنان در مورد منافع عمومی برنامه پزشک خانواده سوال شده است. در مجموع 55 مصاحبه صورت گرفت. نمونه گیری مبتنی بر هدف انجام و برای تجزیه و تحلیل از روش آنالیز محتوا با رویکرد قراردادی استفاده شده است.
یافته ها: در این مطالعه از واحدهای معنی خلاصه شده 376 کد استخراج شد که پس از ادغام کدهای مشابه، تعداد آنها به 30 کد کاهش یافت که در درون مایه منافع عمومی بطور کلی 2 طبقه اصلی شامل (منافع بهداشتی درمانی – منافع اقتصادی) و 4 زیر طبقه شامل (افزایش سطح شاخص های بهداشت عمومی و بهبود مراقبت ها، پرونده سلامت، وجود بیمه برای روستاییان و کم شدن تعداد مراجعات به پزشکان متخصص) ایجاد شد .
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش استفاده از پرونده های الکترونیکی بجای پرونده های سنتی با هدف دسترسی سریعتر پزشکان به اطلاعات بیماران و ارتقاء کیفی ارائه خدمات و همچنین ارایه برخی از تسهیلات به اعضای شاغل در تیم سلامت جهت افزایش انگیزش شغلی پیشنهاد می شود.
بابک عشرتی، مریم شکیبا، علی خورشیدی، علی اکبر معبودی، حبیب اله رحیمی،
دوره 17، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، مقایسه روش انسولین درمانی با درمان دارویی خوراکی در زنان باردار مبتلا به دیابت حاملگی با استفاده از پزشکی مبتنی بر شواهد انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع ثانویه با انتخاب یک مطالعه مروری جامع در پایگاه کوکران، محاسبه شاخصهای Number needed to treat (NNT) بر اساس پیامدهای؛ سزارین، ماکروزومی، وزن بیش از صدک 90، Operative vaginal delivery، زایمان القا شده، خونریزی پس از زایمان و دیستوشی شانه و number needed to harm(NNH)، با رخداد پیامدهای هایپوگلایسمی نوزاد، بستری در NICU و دیسترس تنفسی انجام شد. شاخص Likelihood of helps vs harm(LLH) نیز با پیامدهای ماکروزومی و هایپوگلایسمی نوزاد تعیین و با روش Wilson score آزمون گردید.
یافتهها: شاخص NNT برای پیامدهای ذکر شده در بالا به ترتیب 3، 14-، 5-، 16، 3-، 31 و 32 به دست آمد که تنها در مورد سزارین معنیدار بود. همچنین NNH محاسبه شده برای عوارض مورد نظر به ترتیب عبارت است از؛ 6، 15 و17- ، که تنها هایپوگلایسمی نوزاد معنیدار بود(05/0>p). مقدار LHH به دست آمده 43/0- بود.
نتیجهگیری: با در نظر گرفتن LHH به دست آمده، فواید درمان دیابت حاملگی با انسولین نسبت به متفورمین بیشتر میباشد. ولی به دلایل پایین بودن حجم نمونه، عدم سنجش موارد هیپوگلایسمی مادر به عنوان عوارض تزریق انسولین و نوع پیامدهای انتخابی، این یافته را نمیتوان با قطعیت بیان کرد.
علی کولیوند، محمد جواد قنادزاده، محمد صادق رجایی، معصومه مشایخی، رحیم موسوی،
دوره 19، شماره 7 - ( 7-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به این که پسماندهای دندانپزشکی به علت دارا بودن عوامل سمی و خطرناک از جمله مهمترین آلایندههای محیط زیست محسوب میشوند، بنابراین تصفیه و مدیریت مناسب آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف این مطالعه آنالیز کمی و کیفی پسماند تولیدی مطبهای دندانپزشکی عمومی و نحوه مدیریت آن در شهر اراک بود.
مواد و روشها: از 5 مطب دندانپزشکی عمومی منتخب، 15 نمونه پسماند برداشت و به 66 جزء و 4 بخش تقسیم و خصوصیات کمی و کیفی آنها ارزیابی شد. نحوه مدیریت پسماند تولیدی نیز با استفاده از یک چک لیست بررسی شد.
یافتهها: بر اساس نتایج، سرانه و میانگین پسماندهای تولیدی هر مطب به ترتیب برابر با g/day-patient 71/66 و g/day 45/1340 بود. سهم پسماندهای بالقوه عفونی، شبه خانگی، شیمیایی-دارویی و سمی به ترتیب برابر با 25/54، 14/35، 19/8 و 14/2 درصد بود. بیش از 80 درصد پسماند تولیدی مربوط به 10 جزء دستکش لاتکسی، پلاستیک و نایلون، دستمال کاغذی آلوده به خون و بزاق، کاغذ و مقوا، آمپول مصرف شده، سرساکشن، گچ قالبگیری، مواد غذایی، دنتال رول آلوده به خون و بزاق و دستکش نایلونی بود.
نتیجهگیری: جمعآوری و دفع هر بخش از پسماندهای دندانپزشکی (پسماندهای سمی، شیمیایی-دارویی، بالقوهعفونی و شبه خانگی) میبایست به صورت جداگانه و مطابق با ضوابط مربوطه انجام گیرد.
عبدالرضا یاوری، رحمت اله مرادزاده، حمید دالوند، اکرم ولی زاده، فرهاد فاتحی، محمودرضا نخعی،
دوره 19، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده
چکیده
مقدمه و هدف: یکی از مشکلات کودکان مبتلا به فلج مغزی، اختلال در خوردن غذا و نوشیدن مایعات میباشد. هدف از این مطالعه، مقایسه تأثیر تحریکات دهانی - حرکتی بر عملکرد تغذیهای کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک با استفاده از دو رویکرد پزشکی و رویکرد خانواده محور میباشد.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی بوده که به صورت مقطعی انجام شد. جامعه هدف، کودکان فلج مغزی 2 تا 8 ساله شهر اراک و از نمونههای در دسترس کودکان مراجعه کننده به مراکز توانبخشی بودند که از بین آنها 40 کودک مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک که شرایط ورود به مطالعه را داشتند به صورت ساده و هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، سامانه طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت(GMFCSE&R) و مقیاس ارزیابی حرکتی دهان (OMAS) بود. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده ازآزمون کولموگرف اسپیرنوف، گزارش میانگین، انحراف معیار، ترسیم جداول توزیع فراوانی تحلیل دادهها، آزمون تی مستقل، آزمون تی وابسته، آزمون کای دو و مانوا انجام شد.
یافتهها: اختلاف نمرات عملکرد بلع در هر دو گروه تحت درمان توسط درمانگر و تحت درمان توسط خانواده قبل و بعد از انجام مداخله از نظرهردو ارزیاب و از نظر آماری معنادار بود(001/0=p). اختلاف نمرات عملکرد بلع بین دو گروه تحت درمان توسط درمانگر و تحت درمان توسط خانواده، بعد از انجام مداخله از نظر ارزیاب اول و دوم و از نظر آماری معنادار نبود(به ترتیب 89/0=p و 07/0=p).
نتیجه گیری: به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که تحریکات دهانی حرکتی بر عملکرد بلع کودکان فلج مغزی اسپاستیک در هر دو گروه تحت درمان موثر میباشد. همچنین میزان تاثیر این تحریکات بر عملکرد بلع کودکان فلج مغزی چه توسط درمانگر به کار رود و چه توسط خانواده، به یک اندازه میباشد.
شعله زکیانی، سعید غفاری،
دوره 22، شماره 3 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ارتقای هوش معنوی و پایبندی به اصول اخلاقی، موجب خدمت رسانی با کیفیت بهتر، کارایی و اثربخشی بالاتر میگردد. پژوهش حاضر با بررسی رابطه هوش معنوی کتابداران وکیفیت خدمات در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با رویکرد اخلاق حرفهای انجام شد.
مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی-همبستگی و با هدف کاربردی بود. جامعه آماری، 180 نفر از کتابداران شاغل در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بود. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه کینگ و رداد استفاده شد. تحلیل اطلاعات با روشهای استنباطی و آزمون کولموگروف-اسمیرنوف انجام شد. اطلاعات بهدست آمده توسط نرم افزار spss نسخه 22 تجزیه و تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش، تمامی اصول اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین ابعاد هوش معنوی (تفکر وجودی انتقادی، تولید معنای شخصی، آگاهی متعالی، بسط حالت هوشیاری) با کیفیت خدمات در کتابخانههای مورد مطالعه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: نتیجه پژوهش نشان داد که بین هوش معنوی کتابداران و ارائه کیفیت خدمات در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با رویکرد اخلاق حرفهای رابطه وجود دارد، بنابراین میتوان با آموزش استفاده از هوش معنوی، کیفیت خدمات در کتابخانههای مورد مطالعه را افزایش داد.
یلدا میرمعینی، حمید سرلک، شیما نورمحمدی، افروز نخستین، زهره سلیمی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پذیرش والدین یک اصل مهم در انتخاب روش کنترل رفتاری مناسب در درمان دندانپزشکی کودکان است. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر روشهای مختلف آگاهیبخشی بر پذیرش والدین در خصوص روشهای کنترل رفتاری مورد استفاده در دندانپزشکی کودکان بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی، 162 نفر از والدین کودکان 7-3 ساله غیرهمکار کاندید درمان دندانپزشکی وارد مطالعه شده و با نمونهگیری تصادفی ساده به 3 گروه تقسیم شدند؛ سپس پذیرش آنها در خصوص 6 تکنیک کنترل رفتاری شامل بیهوشی عمومی، کنترل صدا، جدایی والدین، قرار دادن دست روی دهان کودک، محدودیت فیزیکی فعال و غیرفعال با استفاده از پرسشنامه ارزیابی شد. پس از تعیین میزان پذیرش، آگاهیبخشی والدین در مورد روشهای کنترل رفتاری کودکان با استفاده از 3 روش مختلف شامل روشهای کتبی، شفاهی و نمایش فیلم انجام شد و درنهایت پذیرش آنها نسبت به هر تکنیک و دلایل عدم پذیرش آنها مجدداً ارزیابی شد. نتایج پرسشنامهها نیز با استفاده از آزمونهای آماری ANOVA و t-test و نرمافزار SPSS23 آنالیز شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1398.102 در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک به ثبت رسیده است.
یافته ها: روشهای آگاهیبخشی به طور معناداری موجب افزایش پذیرش والدین نسبت به روشهای کنترل رفتاری کودکان شد. طبق نتایج حاصل از این مطالعه، تأثیر نمایش فیلم در بیهوشی عمومی به طور معناداری کمتر از سایر روشها بود (P<0.05)؛ درحالیکه در روش محدودسازی فعال، تأثیر نمایش فیلم بیشتر از سایر روشها بود (P<0.05) و در سایر روشهای کنترل رفتاری، تفاوت آماری معناداری بین تأثیر روشهای آگاهیبخشی مختلف مشاهده نشد.
نتیجه گیری: آگاهیبخشی به والدین به طور چشمگیری، پذیرش روشهای کنترل رفتاری را افزایش می دهد. آگاهیبخشی به کمک فیلم در روش کنترل رفتاری محدودسازی فیزیکی، مؤثرترین روش در افزایش پذیرش والدین است، درحالیکه به نظر میرسد در روش کنترل رفتاری بیهوشی عمومی، سایر روش های آگاهیبخشی مؤثرتر هستند.
لیلا دهقان، حمید دالوند، صادق صمدی، محسن ابراهیمی منفرد، فاطمه رفیعی،
دوره 23، شماره 4 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات اسکلتیعضلانی در دانشجویانی که در تماس مستقیم با بیماران هستند از شیوع نسبتاً بالاتری برخوردار است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع دردهای اسکلتیعضلانی در دانشجویان دانشکدههای توانبخشی، دندانپزشکی و پرستاری دانشگاه علومپزشکی اراک انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی ـ تحلیلی، 538 نفر از دانشجویان دانشکدههای توانبخشی، پرستاری و دندانپزشکی دانشگاه علومپزشکی اراک به صورت نمونهگیری غیراحتمالی و از نوع سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی سن، جنس، شاخص توده بدنی، رشته تحصیلی و مدتزمان استفاده ار تلفن هوشمند در طی روز و دردهای اسکلتیعضلانی در نُه ناحیه از بدن (گردن، شانهها، آرنجها، مچ و دستها، پشت، نشیمن و کمر، رانها، زانوها و پاها) بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه جمعیتشناختی و پرسشنامه نوردیک بود. تجزیه و تحلیل دادههای آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 18 انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1397.253 در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علومپزشکی اراک تأیید شده است.
یافته ها: در این مطالعه 538 دانشجو (205 مذکر و 333 مؤنث) مورد بررسی قرار گرفتند که میانگین سنی آنها 2/53±22/04 بود. فراوانی شیوع دردهای اسکلتیعضلانی در ستون فقرات (گردن 29/4 درصد، پشت 24/3 درصد و کمر 37/2 درصد) بیشتر از اندامهای فوقانی و تحتانی بود. دردهای اسکلتیعضلانی در شانه، پشت، کمر و ران بر اساس جنس و دردهای اسکلتیعضلانی در گردن و مچ پا و پا بر اساس سن اختلاف معنیداری نشان داد (0/05>P). دردهای اسکلتیعضلانی در نواحی پشت و مچ پا و پا بر اساس ساعات استفاده از تلفن هوشمند در روز اختلاف معنیداری نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد دانشجویان رشتههای توانبخشی، پرستاری و دندانپزشکی در معرض دردهای اسکلتیعضلانی، بهویژه در نواحی ستون فقرات کمری، گردنی و پشت هستند.
سید مهرزاد شاددل، مسعود بیات، مجتبی بیانی، وحیده نظری،
دوره 24، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به استفاده روزافزون از ایمپلنتهای دندانی در جایگزین کردن دندانهای ازدسترفته، احتمال وقوع شکست این درمان در گذر زمان، مشابه سایر درمانهای دندانپزشکی، اجتنابناپذیر است و جهت کاهش این مشکلات نیاز به فالوآپهای دقیق و منظم است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین آگاهی و نگرش دندانپزشکان عمومی درباره فالوآپ ایمپلنتهای دندان به منظور ایجاد پایهای از اطلاعات برای برنامهریزی دورههای بازآموزی ایمپلنتهای دندانی انجام شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تحلیلی مقطعی، 98 نفر از دندانپزشکان عمومی شهر اراک در سال 1397 بررسی شدند. پرسشنامهها در سه بخش جمعیتشناختی، آگاهی و نگرش طراحی شدند. بعد از بررسی روایی و پایایی، پرسشنامهها در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آنالیز توصیفی و آزمونهای کایاسکوئر و تی مستقل آنالیز آماری شدند. حد معناداری 05/0 در نظر گرفته شد.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله مورد تأیید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک است (کد: IR.ARAKMU.REC.1397.283).
یافته ها میانگین نمره آگاهی برای تمام نمونههای مورد مطالعه 10/8 (بر اساس نمره صفر تا نوزده) و میانگین نمره نگرش 12/8 (بر اساس نمره هفت تا 21) بود. 53 نفر از دندانپزشکان قبلاً درمان ایمپلنت را انجام داده بودند که آگاهی و نگرش آنها از فالوآپ درمان ایمپلنت به طور معناداری بالاتر از دندانپزشکانی بود که درمان ایمپلنت را انجام نداده بودند (0/0005=P). تجربه کاری اثر معناداری روی آگاهی و نگرش دندانپزشکان نداشت (0/05
نتیجه گیری: دندانپزشکان عمومی نسبت به فالوآپ ایمپلنت آگاهی و نگرش کمی دارند و از آنجا که فالوآپ نقش مهمی در موفقیت طولانیمدت درمان ایمپلنت دارد، برنامههای آموزشی / بازآموزی دندانپزشکان در این زمینه باید مورد بازنگری و تأکید بیشتر قرار گیرد.
مسعود بخت اور، سید مهرزاد شاددل، احسان مومنی، وحیده نظری،
دوره 24، شماره 3 - ( 5-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب ناشی از سوزن (NSJ) مشکل عمده بهداشت شغلی در بین کارکنان دندانپزشکی است که آنها را در معرض خطر زیاد ابتلا به عفونتهای خطرناک منتقلشونده از خون قرار میدهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی مواجه شغلی با NSJ و عوامل روانی همراه با آن در میان دانشجویان دندانپزشکی اراک انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی مقطعی روی دانشجویان سه سال آخر دانشکده دندانپزشکی اراک، در سال 1397 انجام شد. پرسشنامهها دربرگیرنده سؤالاتی درباره میزان آگاهی دانشجویان از شرایط وقوع NSJ، فراوانی واکسیناسیون و آزمایش تیتر آنتیبادی بود. برای جمعآوری اطلاعات مربوط به بار روانی ناشی از NSJ، از پرسشنامه SCL-90 (Symptom checklist-90) در چهار بعد اضطراب، ترس، خودبیمارانگاری و افسردگی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و آزمون کایاسکوئر انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی اراک این مقاله را تأیید کرده و با شناسه اخلاق IR.ARAKMU.REC.1397.269 به ثبت رسانده است.
یافته ها: از بین هشتاد دانشجوی مورد مطالعه، 59 نفر حداقل یک بار NS شده بودند اما تنها 4/25 درصد دانشجویان وقوع NS را گزارش کرده بودند. بیشترین وقوع NS در بخش درمان ریشه رخ داده بود. 80 درصد دانشجویان واکسن هپاتیت B زده بودند. بر اساس نتایج آزمون SCL-90، بُعد اضطراب بیشتر از سایر ابعاد در معرض تأثیر NSJ قرار گرفته بود.
نتیجه گیری: با وجود شیوع زیاد NSJ در دانشجویان دندانپزشکی، میزان گزارش بعد از وقوع این حادثه بسیار کم بود، همچنین به دلیل توجه نکردن به واکسیناسیون در برخی دانشجویان، نیاز به آموزش بیشتر کنترل عفونت احساس میشود. بر اساس نتایج آزمون SCL-90، وقوع NS در بروز مشکلات روانی مؤثر است.
فرشته اکبرزاده، سعید باقرسلیمی، بهمن کارگر شهامت،
دوره 25، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف مخفی کردن دانش در سازمان، موضوعی نوین در مبحث مدیریت دانش است. هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر پنهانسازی دانش توسط مدیران در دانشگاه علومپزشکی گیلان به روش سلسله مراتبی است.
مواد و روش ها پژوهش از حیث هدف کاربردی و مبتنی بر رویکرد کیفی و کمّی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان فلسفی در رشته مدیریت و خبرگان تجربی دانشگاه علومپزشکی بودند که به روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس قاعده اشباع نظری 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمهساختاریافته بود. پس از احصای شاخصهای مؤثر بر پنهانسازی دانش و سپس توسط روش تحلیل سلسله مراتبی و با استفاده از نرمافزار Expert Choice نسخه 11 عوامل شناساییشده اولویتبندی شدند.
ملاحظات اخلاقی در این پژوهش قبل از مصاحبه با خبرگان از آنها رضایتنامه کتبی در خصوص آگاهانه بودن و محرمانه بودن انجام پژوهش دریافت شد. کد اخلاق این پژوهش شماره IR.IAU.LIAU.REC.1401.002 است.
یافتهها یافتههای تحقیق نشان داد از میان 7 عامل مؤثر و مد نظر خبرگان، عامل قدرتطلبی بیشترین میزان تأثیرگذاری بر پنهانسازی دانش توسط مدیران در دانشگاه علومپزشکی را داراست و هوش عاطفی کمترین وزن یا اهمیت را دارد.
نتیجه گیری بر این اساس، میتوان با کاهش قدرتطلبی علاوه بر ایجاد جوی شفاف و قابل اعتماد، زمینه استقرار اشتراکگذاری دانش را در دانشگاه علومپزشکی مهیا کرد.
دکتر مجتبی بیانی، دکتر شیرین شفیعی لیالستانی، دکتر امیر الماسی حشیانی، دکتر سید حامد میرحسینی،
دوره 25، شماره 5 - ( 9-1401 )
چکیده
مقدمه: مسیرهای آبی یونیتهای دندانپزشکی یک مکان بالقوه برای تجمع میکروارگانیسمها و تشکیل بیوفیلم میکروبی هستند که میتواند افراد را در معرض خطر عفونت قرار دهد. این پژوهش با هدف اثربخشی چهار دسته از موادی است که تا به امروز برای کاهش بار میکروبیال در DUWL ها، مورد مطالعه قرار گرفتهاند و مؤثرترین عملکرد را نسبت به سایر ضدعفونی کنندهها دارا بودند.
روش کار: این مطالعه مرور نظام مند بر اساس الگوهای پرایسما (PRISMA) انجام گرفته و پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Scopus و Web of Science با استراتژی جست وجو ی مشخص، بررسی شدند. در این مطالعه مرور نظام- مند، اثربخشی 4 ماده ضدعفونی کننده شامل: هیدروژن پروکساید، کلرهگزیدین، کلرین- دی اکساید، سدیم هیپوکلراید بر بیوفیلم های میکروبی موجود در لولههای آب یونیتهای دندانپزشکی مورد بررسی قرار گرفت. جست و جو مطالعات در تیر ماه 1400 انجام شد و در نهایت دادههای تمام مطالعات مرتبط با موضوع این مرور نظام مند، استخراج شدند.
یافتهها: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1399.347 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است. هر 4 نوع ماده ضدعفونی کننده اگر در غلظت و زمان کافی و روش درست استفاده شوند، میتوانند مفید و اثربخش باشند. اگر بیوفیلم موجود در مسیرهای آبی یونیتهای دندانپزشکی قدیمی و تثبیت شده باشد، بر روی اثربخشی این مواد تاثیرگذار خواهد بود و به زمان بیشتری برای از بین بردن آن نیاز است.
نتیجه گیری: استفاده از مواد به صورت ترکیبی میتواند تمامی طیف میکروبی موجود در بیوفیلم این ناحیه را پوشش دهد و حتی میتوان با استفاده طولانیتر و مداوم، بیوفیلم های تثبیت شده را نیز حذف کرد.
فرناز قربانی، مصطفی قندی، نوید یوسفی، مریم شکری مژدهی،
دوره 25، شماره 6 - ( 12-1401 )
چکیده
مقدمه: دندانپزشکان در معرض خطر زیادی برای ابتلا به بیماری COVID19 و گسترش آن به همکاران، خانوادهها و بیماران هستند. هدف از انجام مطالعه حاضر ارزیابی اضطراب مرتبط با همه گیری COVID 19 در میان دانشجویان و دستیاران تخصصی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین میباشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی، 142 نفر از دانشجویان دندانپزشکی که تمایل به ورود به مطالعه را داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری دادهها در مطالعه حاضر شامل پرسشنامه مشخصات فردی و پرسشنامه مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) بود. پس از جمع آوری اطلاعات نمره اضطراب هر شرکت کننده از صفر تا 54 اندازه گیری شد. این نمرات خام برای مقایسه پذیری با سایر مطالعات به نمرات استاندارد T تبدیل شد و با توجه به دامنه مطالعات استاندارد T، شرکت کنندگان در یکی از سه گروه عدم اضطراب یا اضطراب خفیف (39 T≤)، متوسط (40 ≤T≤60) و شدید (61 T≥) قرار گرفتند و سپس دادهها با نرم افزار اماری SPSS23 آنالیز شد. این مطالعه با کد اخلاق IR.QUMS.REC.1399.224 در دانشگاه علوم پزشکی قزوین ثبت شده است.
یافتهها: براساس نتایج بدست آمده، میزان اضطراب در گروههای سنی بالاتر، در بین مردان نسبت به زنان و در بین افراد متأهل نسبت به افراد مجرد بیشتر بود. همچنین میزان اضطراب ناشی از همه گیری کرونا در بین مقطع عمومی بیشتر از دستیاران تخصصی مشاهده شد. با اینحال تفاوت مشاهده شده از نظر آماری معنی دار نبود (0.05 > P).
نتیجهگیری: براساس مطالعه حاضر میتوان بیان کرد که میزان اضطراب در دانشجویان دندانپزشکی نسبت به بیماری کووید-19 خفیف میباشد. با این وجود، انجام اقداماتی جهت حفظ سلامت روان دانشجویان باید از ضروریات برنامه ریزی های مدیران و اساتید دانشکده دندانپزشکی باشد.
سمیرا اصغرزاده، مانا شجاع پور،
دوره 26، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری آلزایمر (AD) یک بیماری پیشرونده عصبی است که با از دست دادن حافظه و اختلالات شناختی متعدد مشخص میشود.
مواد و روش ها: در این مطالعه، کلید واژههای مطالعه در بانکهای اطلاعاتی معتبر فارسی و انگلیسی شامل DOAJ، Pub Med، Google Scholar ، EBSCO، Embase و Web of Science جستجو شدند و مقالاتی که به بررسی اساس مولکولی و پاتوژنز بیماری، نشانگرهای زیستی-تشخیصی آلزایمر پرداخته بودند مورد بررسی قرار گرفت. در این مقاله مروری تلاش کردهایم علاوه بر بررسی اساس مولکولی بیماری آلزایمر با دیدگاه پزشکی مولکولی به تعداد زیادی از روشهای تشخیص مولکولی و نشانگرهای زیستی در سطح بالین و در سطح تحقیقاتی اشاره کنیم.
ملاحظات اخلاقی: همه اصول اخلاقی در نگارش این مقاله، طبق دستورالعمل کمیته ملی اخلاق و آییننامه COPE رعایت شده است.
یافتهها: نتایج این مطالعه مروری نشان داد که بیشترین فاکتورهای درگیر در پاتوژنز آلزایمر شامل پپتیدهای بتا آمیلوئید، هیپرفسفوریلاسیون پروتئین تائو و فعال شدن مسیرهای التهابی و استرس اکسیداتیو است که به دنبال آن دست دادن سیناپسها، میتوکندریها و تکثیر آستروسیتهای فعال و میکروگلیا اتفاق می افتد، که نشانهی بالینی مشهود آن در بیماران از دست دادن حافظه است.
نتیجه گیری: اگرچه هیچ روش تشخیصی دقیق برای AD وجود ندارد ولی در فاز بالینی توصیههای فعلی برای تشخیص AD شامل ارزیابی پروتئین تائو و پپتیدهای بتا آمیلوئید[1] (Aβ) در مایع مغزی نخاعی، تصویربرداری رزونانس مغناطیسی[2] (MRI) برای حجم مغز و اسکن پت (توموگرافی انتشار پوزیترون) برای پلاکهای Aβ و/ یا متابولیسم گلوکز در مغز است.
دکتر آزاده خزائی زاده، دکتر افروز نخستین، دکتر مهسا کیانی فر،
دوره 26، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده
مقدمه: افت تحصیلی دانشجویان یکی از مشکلات عمده مراکز آموزش عالی کشور است که نه تنها باعث اتلاف وقت و هزینه های جاری این مراکز میشود بلکه باعث ایجاد مسائل و مشکلات روحی- روانی، خانوادگی و اجتماعی برای دانشجویان نیز می گردد. هدف این مطالعه بررسی و تبیین علل مختلف افت تحصیلی در دانشجویان دانشکده دندان پزشکی شهر اراک بود.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی میباشد که با مشارکت 120 نفر از دانشجویان داندان پزشکی علوم پزشکی اراک انجام گرفت. نمونه گیری به روش سرشماری بود و تمام دانشجویان دندان پزشکی سال دوم الی پنجم وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری دادههای این مطالعه پرسش نامهای مشتمل بر مشخصات دموگرافیک، سؤالات مرتبط با عوامل مختلف افت تحصیلی در دانشجویان بود. دادهها با استفاده روشهای آماری توصیفی و استنباطی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی) در نرم افزار SPSS با نسخه 22 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که 33/8 درصد دانشجویان دارای سابقه مشروطی بودند. همچنین نتایج مطالعه نشان داد که از بین عوامل مرتبط با رویداد افت تحصیلی، خصوصیات فردی دانشجو، محیط آموزشی نامناسب، محیط نامناسب خانوادگی و پرداختن به مسائل غیر درسی جزء مهمترین پیش بینی کننده رویداد افت تحصیلی با واریانس تغییر 9/33 درصد در بین دانشجویان بودند.
نتیجه گیری: با توجه به یافتههای این پژوهش مشخص شد که عواملی چون خصوصیات فردی دانشجو، محیط آموزشی نامناسب، محیط نامناسب خانوادگی و پرداختن به مسائل غیر درسی بر روی رویداد افت تحصیلی دانشجویان اثر قابل توجه ای داشته است بنابراین توجه به این عوامل در طراحی و اجرای برنامههای آموزشی دانشگاه میتواند در اجتناب از افت تحصیلی نقش موثری داشته باشد.
دکتر زهرا میرکی، دکتر معصومه رستمزاده، آقا آراس فیضی ، دکتر آزاد شکری، دکتر محمدعزیز رسولی،
دوره 26، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده
مقدمه: سطح آگاهی و تواناییهای دندانپزشک، از عوامل تعیینکننده در انتخاب و کاربرد صحیح سمانهای دندانپزشکی است. هدف این مطالعه، بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان عمومی و متخصص درباره سمانهای دندانپزشکی بود.
روش کار: این مطالعه توصیفی-تحلیلی، از نوع مقطعی بوده که بر روی 150 نفر از دندانپزشکان متخصص و عمومی در مراکز دولتی و خصوصی استان کردستان (1399) که درمانهای پروتز ثابت را انجام میدادند، از طریق سرشماری و نمونهگیری در دسترس، انجام شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای T-test و ANOVA در نرمافزار SPSS-22 استفاده گردید. سطح معنیداری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد. ملاحظات اخلاقی: این مطالعه پس از تأیید پروتکل در کمیته اخلاق در پژوهش و دریافت کد اخلاق به شماره IR.MUK.REC.1398.302 و با توجه به بیانیه هلسینکی، انجام شد.
یافتهها: نمره میانگین کلی آگاهی دندانپزشکان، 5/6 بدست آمد که نزدیک و بالاتر از متوسط نمرات بود و با مقطع تحصیلی و محل اشتغال، رابطه معناداری داشت (05/0>P). نمره میانگین کلی نگرش، 4/3 محاسبه گردید که تقریباً مساوی با متوسط نمرات بود. بین مقطع تحصیلی و جنسیت با نمره نگرش، ارتباط معناداری وجود داشت (05/0>P). نمره میانگین کلی عملکرد دندانپزشکان، 5 حساب شد که بالاتر از متوسط نمرات بود و نمره عملکرد با جنسیت، محل اشتغال و مقطع تحصیلی، رابطه معناداری داشت (05/0>P).
نتیجه گیری: میانگین نمره آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان در حد متوسط بود و در مجموع، نمرات متخصصین بالاتر از دندانپزشکان عمومی بود. خانمها، نمره نگرش و عملکرد بالاتری داشتند. افراد شاغل در بخش خصوصی، نمره آگاهی بالاتری داشتند. برای افزایش آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان عمومی نیاز به برگزاری دورههای آموزشی وجود دارد.
احمد انصاری فر، اسحق رحیمیان بوگر، سیاوش طالع پسند،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده
مقدمه: عوامل اجتماعی، جمعیتنگاری و اضطراب ادراک شده تأثیر بسزایی در ابتلا به اختلال علائم جسمانی دارد. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی نقش خصوصیات جمعیتنگاری، انزوای اجتماعی و اضطراب ادراک شده در پیشبینی اختلال علائم جسمانی بود.
روش کار: در یک طرح پژوهش توصیفی مقطعی، از میان بزرگسالان 18 تا 60 سال شهر تهران در سال 1401، تعداد 437 نفر به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. شرکتکنندگان به پرسشنامه اختلال علائم جسمانی (SSEQ)، پرسشنامه انزوای اجتماعی و پرسشنامه اضطراب ادراک شده پاسخ دادند. دادهها از طریق همبستگی Pearson و رگرسیون سلسلهمراتبی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که انزوای اجتماعی و اضطراب ادراک شده همبستگی مثبت و معنیداری با اختلال علائم جسمانی دارند (0/01 P <). بین خصوصیات جمعیتنگاری (سن، جنسیت، وضعیت تأهل، تحصیلات و وضعیت اشتغال) و علائم جسمانی همبستگی وجود نداشت (0/01 < P). ضریب همبستگی چندگانه و ضرایب رگرسیون بین متغیرهای پژوهش از لحاظ آماری معنیدار بود (0/01 P <).
نتیجهگیری: مدل مورد بررسی، تقریباً قادر بهپیشبینی 22 درصد از اختلال علائم جسمانی بود. نتایج دارای مضامین کاربردی در تدوین مداخلات مبتنی بر انزوای اجتماعی و اضطراب ادراک شده در کنترل علائم جسمانی است. توجه به انزوای اجتماعی و اضطراب ادراک شده در تدوین و اجرای مداخلات و برنامههای آموزشی در پیشگیری و بهبود اختلال علائم جسمانی اهمیت دارد.
حمیدرضا زراعت خواه، عطیه بابایی، لیلا قنبری افرا، حانیه ضیابخش،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده
مقدمه: تکنسینهای فوریت پزشکی، به عنوان خط مقدم تیم درمان در مواجهه مداوم با موقعیتهای تنشزا و بحرانی هستند و سرسختی شغلی میتواند توانایی و مقاومت آنها در تحمل موقعیتهای مشکل و سخت و فشارهای جسمی و روانی، افزایش دهد؛ لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان سرسختی شغلی در تکنسینهای فوریت پزشکی و عوامل مرتبط با آن انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر به روش توصیفی- مقطعی بر روی 216 نفر از تکنسینهای فوریتهای پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی قم در سال 1403 انجام شده است. نمونهگیری به روش طبقهای تصادفی انجام شد. برای تکمیل دادهها از چکلیست اطلاعات دموگرافیک و شغلی و مقیاس سرسختی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای ANOVA، Independent sample T-test و رگرسیون خطی انجام شد. سطح معنیداری کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد.
یافتهها: متوسط سن شرکتکنندگان 6/34 ± 32/26 سال بود و بیش از دو سوم افراد شرکتکننده دارای تحصیلات کارشناسی و دارای شیفت در گردش بودند. متوسط نمره سرسختی شغلی 5/30 ± 44/67 بدست آمد. بر اساس نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره، متغیرهای وضعیت تحصیلات و تعداد کافی نیرو، 42 درصد از تغییرات واریانس سرسختی شغلی تکنسینهای فوریت پزشکی را تبیین میکند.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که تکنسینهای فوریت پزشکی از میزان سرسختی متوسط رو به بالا برخوردار هستند. همچنین کفایت نیرو و میزان تحصیلات بالاتر میتواند نمره سرسختی آنها را افزایش دهد.
مهدی میکلانی آخوره علیایی، فرناز فرهاد، حمید سرلک،
دوره 28، شماره 2 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه :توجه به تمایلات و نظرات والدین، موضوع مهمی در انتخاب تکنیک درمان، توسط دندان پزشک محسوب میشود. با وجود نگرش نسبتا پایین والدین به استفاده از تکنیک "حضور/ عدم حضور والدین"، کماکان دندانپزشکان حین درمان دندانپزشکی کودکان از این تکنیک استتفاده می نمایند. مطالعه ی حاضر باهدف بررسی همزمان نگرش دندانپزشکان در خصوص تکنیک "حضور/ عدم حضور والدین“ حین درمان کودکان 4-10 ساله و تعیین فاکتورهای موثر بر این نگرش انجام شد.
مواد و روش ها :در این مطالعه ی مقطعی، نگرش 83 دندانپزشک در خصوص تکنیک "حضور / عدم حضور والدین" به کمک ابزار پرسشنامه ای محقق ساخته، سنجیده شد . پرسشنامه نگرش دندانپزشکان ر ا در خصوص تکنیک فوق نمره دهی میکرد و فاکتورهای زمینه ای موثر کودک بر این نگرش را مورد ارزیابی قرار می داد. داده ها به کمک نرم افزا ر آماری 24SPSSV در سطح معناداری0.05 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
نتایج: میانگین نمره نگرش شرکت کنندگان 99/12±61/60 بود.همچنین 55.4 درصد شرکت کنندگان این تکنیک را ناموفق می دانستند. فاکتورهای "نوع درمان"، "سن کودک" ، "رفتار کودک" ، "رفتار والدین" و " بکارگیری تکنیک حضور/عدم حضور " بر نگرش شرکت کنندگان اثر معنی داری داشت.
نتیجه گیری: دندانپزشکان نگرش بالایی در خصوص تکنیک "حضور/عدم حضور والدین" ندارند. از نظر دندانپزشکان شاغل در حیطه کودکان موفقیت این تکنیک در هدایت رفتاری کودکان، بالا نیست.