24 نتیجه برای مقدم
مریم جعفرپور، مجتبی بیانی، لیلا حسامی مقدم، علی پولادی،
دوره 25، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1401 )
چکیده
زمینه و هدف استفاده از آلوگرافت بهتنهایی و یا همراه با مواد استخوانی دیگر، پیشرفتهای چشمگیری در پروسههای آگمنتاسیون استخوان نشان داده است. بر این اساس، هدف از این پژوهش، ارزیابی اثر محلول جنتامایسین 80 میلیگرم موضعی همراه با آلوگرفت در بازسازی هدایتشده استخوان در دیفکتهای موجود در جمجمه رت است.
مواد و روش ها در این پژوهش 12 سر موش ویستار بهصورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در هر گروه 6 سر موش وجود داشت. 3 عدد دیفکت در جمجمه آنها ایجاد شد. یکی از آن دیفکتها بهتنهایی با آلوگرافت استخوانی انجمادی خشکشده غیرمعدنی پر شد و دیگری با آلوگرفت همراه با محلول جنتامایسین 80 میلیگرم و دیفکت سوم هم بهعنوان گروه کنترل خالی گذاشته شد. بعد از گذشت 4 و 10 هفته موشها برای تهیه نمونههای هیستولوژیک کشته شدند. ارزیابیهای هیستولوژیک و هیستومورفومتریک برای اندازهگیری کیفی و کمی تشکیل استخوان، نوع استخوان جدید ساختهشده، وایتالیتی استخوان جدید، واکنش التهابی، نوع بافت همبندی و آنژیوژنز انجام شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق به شمارهIR.REC.ARAKMU.1397.30 از کمیته اخلاق دانشگاه اراک تصویب شد.
یافته ها در پایان هفتههای 4 و 10، پس از جراحی، درصد متوسط استخوانسازی در ناحیه دیفکتهای ایجادشده، در گروهی که آلوگرفت همراه با جنتامایسین بود، بیشتر نشان داده شد. در این مدت تفاوت چشمگیری بین این گروه و گروه کنترل بود.
نتیجه گیری طبق مطالعه حاضر، استفاده از جنتامایسین همراه با آلوگرافت استخوانی انجمادی خشک شده غیر معدنی اثر زیادی بر بازسازی استخوان در دیفکتهای ایجادشده در جمجه رت دارد.
آندیا سیدی مقدم، مهدیه سلیمی، نجمه رنجی، حسین مزدارانی،
دوره 25، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1401 )
چکیده
زمینه و هدف miRNAها دسته ای از RNAهای کوچک غیررمزگذار (17-25 نوکلئوتید) هستند که در بسیاری از بیماریها محققان به آنها توجه کردند. مطالعات miRNAها در سرطانهای مختلف نشان داده است که برخی از آنها بهعنوان انکوژن و برخی مهارکننده تومور عمل میکنند. تا به امروز، بسیاری از مطالعات نشان دادند miR-17-5p و miR-93-5p مولکولهای تنظیمکننده مهمی برای برخی رفتارهای بیولوژیکی، ازجمله فرایندهای تکثیر سلولی هستند که در تشکیل سرطان مهم هستند. هدف از این مطالعه بررسی سطح بیان miR-17-5p و miR-93-5p در بافت و پلاسمای بیماران مبتلا به سرطان مجاری پستان در مقایسه با گروه کنترل بود.
مواد و روش ها استخراج RNA (مشتمل بر miRNA) از نمونههای بافت پستان و پلاسمای متشکل از نمونههای سرطانی و نرمال انجام شد. درصد خلوص و غلظت آنها با سنجش میزان جذب نوری تأیید شد. cDNA ساخته شد و سطح بیان miR-17-5p و miR-93-5p بهصورت نیمهکمی با روش واکنش PCR در زمان واقعی با استفاده از رنگ سایبر گرین در نمونههای بافت تومور و پلاسما در قیاس با گروه کنترل نرمال و در حضور نرمالکننده SNORD47 بررسی شد. تحلیل آماری با استفاده از نرمافزار Graphpad Prism نسخه 8/0/2 تجزیهوتحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی ملاحظات اخلاقی این مطالعه را کمیته اخلاق مؤسسه پژوهشگاه ملی و مهندسی ژنتیک و زیست فناوری با کد (IRAN 52d/4922, 6.10.2016) تأیید کرد. کلیه افراد شرکتکننده در مطالعه، فرم رضایتنامه جهت استفاده از نمونههای بالینی و دادههای شخصی تحت نظارت پزشک را امضا کردند.
یافته ها میزان بیان miR-17-5p در بافت و پلاسمای بیماران مبتلا به داکتال کارسینوما در مقایسه با گروه کنترل افزایش بیان معناداری را نشان داد بهطور قابلتوجهی با مرحله تومور و غدد لنفاوی، وضعیت گیرنده پروژسترون و استروژن ارتباط داشت (P<0/0001). این در حالی است که کاهش بیان miR-93-5p در بافتهای پلاسما و تومور بهطور قابلتوجهی با مرحله تومور و درگیری غدد لنفاوی مرتبط است (P<0/0001).
نتیجه گیری یافتههای این پژوهش مبین این امر است که بیان بالای miR-17-5p و کاهش بیان miR-93-5p احتمالاً با پیشآگهی ضعیف سرطان پستان مرتبط است. با وجود این miR-17-5p به دلیل اختلاف بیان بیشتر و سهولت ردیابی در پلاسما، بهعنوان یک کاندیدای احتمالی زیست، نشانگر پیشآگهی ضعیف بیماری تلقی میشود. مطالعات فرجامیابی بالینی بیشتر برای تأیید این موضوع لازم است.
امیر نجفی، محمد امین مومنی مقدم، داود سالارباشی، نرگس امینی بیدختی، مرضیه رحمانی، میلاد خراسانی،
دوره 27، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع 2، یکی از بیماریهای غیرواگیر است که سالانه بار مالی بسیاری را بر سیستم بهداشت درمان تحمیل میکند. مطالعات متعددی، نقش عوامل التهابی را در ایجاد و پیشرفت این بیماری نشان داده است. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه پلیمورفیسم ژن آنتاگونیست گیرنده اینترلوکین-1 در مبتلایان به دیابت نوع 2 و گروه شاهد بود.
روش کار: بعد از تأیید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی گناباد، از 100 نفر از افراد مراجعهکننده به بیمارستان علامه بهلول گنابادی که در دو گروه مورد (مبتلا به دیابت نوع دو) و شاهد (سالم) تقسیم شدند، نمونه خون کامل دریافت گردید. استخراج DNA با استفاده از روش Salting out انجام شد. جهت بررسی پلیمورفیسم، با استفاده از پرایمرهای اختصاصی قطعه مورد نظر ابتدا به روش PCR تکثیر شده و در نهایت با استفاده از الکتروفورز آللها شناسایی گردید. دادهها با استفاده از آزمون Chi-Square در سطح معنیداری کمتر از
5 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج بررسی پلیمورفیسم نشاندهنده تفاوت معنیدار گروه مورد در ژنوتایپ 1/2 (0/001 = P) و 2/2 (0/004 = P) با افراد سالم بود. به طوری که ژنوتایپ 1/2 باعث افزایش احتمال ابتلا به دیابت نوع دو تا 15 برابر میشد.
نتیجه گیری: در جامعه مورد مطالعه، پلیمورفیسم ژن آنتاگونیست گیرنده اینترلوکین-1 به صورت معنیداری در ابتلا به دیابت نوع دو نقش داشته و خطر ابتلا به این بیماری را افزایش میدهد به نحوی که افراد دارای آلل 2 احتمال ابتلا به دیابت نوع دو بیشتری دارند.
سحر خلوتی، طاهره فروتن، مجید مومنی مقدم، تکتم حجار،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده
مقدمه: دیابت، اپیدمی عمده در قرن حاضر است که ابتلا به آن به سرعت در حال افزایش بوده و اثرات تراتوژنیک آن در فرزندان مادران مبتلا به دیابت، به طور معنیداری بالا است. از جمله این اثرات، ناهنجاری های مادرزادی کلیه و مجاری ادراری در فرزندان میباشد. در واقع افزایش قند خون در دوران بارداری، رشد کلیهها را مختل کرده و منجر به ناهنجاری این اندام میشود. این پژوهش با هدف بررسی اثرات دارو درمانی انسولین بر ساختار کلیههای زادههای موشهای دیابتی تحت درمان باداروی فوق انجام شد.
روش کار: در این مطالعه پس از بارداری، موشهای اسپراگ داولی به سه گروه شاهد، دیابتی و دیابتی دریافتکننده انسولین تقسیم شدند. القای دیابت توسط تزریق داروی استرپتوزوتوسین صورت گرفت. زادههای موشهای دیابتی پس از زایمان طبیعی، در روز دهم، قربانی شدند و کلیه چپ آنها جهت مطالعات مورفومتری و بافتشناسی مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافتهها: وزن زادههای مادران مبتلا به دیابت نسبت به زادههای مادران سالم کاهش معنیداری را نشان داد (0/001 > P). وزن زادههای مادران مبتلا به دیابت دریافتکننده انسولین تغییر معنیداری نسبت به زادههای مادران مبتلا به دیابت نشان نداد. وزن کلیه زادههای مادران مبتلا به دیابت نبز نسبت به گروه شاهد، کاهش نشان داد اما دریافت انسولین توسط مادران مبتلا به دیابت سبب افزایش وزن کلیه زادههای آنها نسبت به زادههای مادران مبتلا به دیابت نشد. نتایج برشهای بافتی رنگآمیزی شده با هماتوکسیلین- ائوزین و تری کروماسون نیز نشان داد که درمان مادران مبتلا به دیابت توسط انسولین تأثیر بارزی در بهبود بافتی کلیه زادههای آنها نسبت به گروه شاهد نمیگردد.
نتیجهگیری: اگرچه استفاده از انسولین از راههای درمانی مهم در کنترل قندخون افراد مبتلا به دیابت میباشد اما نمیتواند به طور معنیداری منجر به بهبود شرایط جسمی و سلامت کلیههای زادههای مادران مبتلا به دیابت تحت درمان انسولین گردد.