جستجو در مقالات منتشر شده


32 نتیجه برای فرید

فریده طباطبایی یزدی، بهروز علیزاده بهبهانی، مریم حیدری سورشجانی،
دوره 17، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف بی رویه آنتی بیوتیک‎های درمانی باعث ایجاد مقاومت دارویی شده است. استفاده گسترده از آنتی بیوتیک‎ها عامل ایجاد جهش(موتاسیون) در میکروارگانیسم بوده و باعث ظهور میکروارگانیسم‎های جدید و مقاوم به آنتی‎بیوتیک‌های رایج می‎شود. هدف از این پژوهش بررسی اثر ضد‎میکروبی عصاره‎های آبی و اتانولی گیاه چویل بر باکتری‎های استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس، انتروباکتر ائروژینوزا و یرسینیا انتروکولیتیکا و مقایسه آن با آنتی‌بیوتیک‎های رایج درمانی می‎باشد.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، بعد از جمع آوری گیاه چویل از ارتفاعات استان چهارمحال و بختیاری عصاره‎گیری با استفاده از روش ماسراسیون انجام شد. از آزمون انتشار دیسک به روش کربی- بوئر برای ارزیابی فعالیت ضد‌میکروبی استفاده گردید. حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی با استفاده از روش رقت لوله‎ای تعیین گردید.

یافته‎ها: بیش‎ترین قطر هاله عدم رشد در غلظت 40 میلی‎گرم بر میلی‎لیتر مربوط به باکتری استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس و کم‎ترین قطر هاله در این غلظت مربوط به باکتری گرم منفی انتروباکتر ائروژینوزا بود. حداقل غلظت مهار کنندگی عصاره آبی و اتانولی برای انتروباکتر آئروژینوزا به ترتیب 64 و32 میلی‎گرم بر میلی‎لیتر و حداقل غلظت کشندگی عصاره آبی و اتانولی نیز در خصوص آن به ترتیب 128 و 64 میلی‎گرم بر میلی‎لیتر بود.

نتیجه‎گیری: عصاره اتانولی چویل در مقایسه با آنتی بیوتک‎های رایج درمانی اثر بازدارندگی بیش‎تری روی برخی سویه‎های مورد مطالعه داشت. هم‎چنین عصاره‎های چویل بر باکتری‌های گرم مثبت در مقایسه با باکتری‌های گرم منفی اثر بازدارندگی بیشتری را نشان داد.


فرید فیروز بخش، سید محمد حسین افسریان، سعیده هوشنگی، حمید بدلی،
دوره 17، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: ساپرولگنیوز از مهم‌ترین بیماری‌های قارچی آبزیان است که خسارات شدیدی را در مراحل مختلف رشد آبزیان، به صنعت آبزی پروری وارد می‌سازد و توسط قارچ آبزی ساپرولگنیا پارازیتیکا ایجاد می‌شود. این مطالعه با هدف بررسی اثرات ضد قارچی عصاره متانولی گیاهان رازیانه، بومادران، مرزه و دارچین و اسانس گیاه آرتیمیزیا برعلیه قارچ ساپرولگنیا پارازیتیکا در مقایسه با فرمالین انجام شد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی، ساپرولگنیا پارازیتیکا از آب خروجی سالن پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان جداسازی و خالص شد. پس از شناسایی فنوتیپیکی، ابتدا DNA ژنومی استخراج و ناحیه ژنی ITS rDNA توسط آغازگرهای ITS1 و ITS4 تکثیر و تعیین توالی گردید. اثرات ضد قارچی گیاهان دارویی ذکر شده با روش میکرودایلوشن براث بررسی و با فرمالین مقایسه شد.

یافته ها: نتایج حاصل از تعیین توالی، گونه پارازیتیکا از جنس ساپرولگنیا را تایید نمود. در روش میکرودایلوشن براث اسانس گیاه آرتیمیزیا باعث مهار رشد ساپرولگنیا پارازیتیکا شد(حداقل غلظت مهار کنندگی معادل 128 میکروگرم بر میلی لیتر). هرچند که با غلظت تعیین شده توان مهاری از خود نشان نداد(حداقل غلظت مهاری مساوی یا بیش از 2048 میکرگرم بر میلی لیتر). عصاره متانولی بقیه گیاهان در غلظت تعیین شده هیچ گونه اثر مستقیمی بر این قارچ نشان ندادند.

نتیجه گیری: با توجه به نتایج، در مطالعه حاضر می‌توان اسانس گیاه آرتیمیزیا را جزء گیاهان دارای اثرات ضد قارچی قوی طبقه‌بندی نمود که نسبت به فرمالین اثر قوی‌تری را نشان داد. لذا با تحقیقات بیشتر بر ترکیبات اسانس گیاهان و با خالص سازی و کشف مکانیسم اثر آن و بهینه سازی روش‌های استخراج مواد موثره می‌توان به نتایج مشابهی مانند داروهای شیمیایی که اثرات جانبی بسیار بدی را دارند رسید.


زهرا علیزاده، مسعود فریدونی، مرتضی بهنام رسولی،
دوره 17، شماره 7 - ( مهر 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: از آنجا که اثرات ضد التهابی مرفین در دوزهای معمول (10 میلی‌گرم بر کیلوگرم) ثابت شده و هم‌چنین با توجه به این که نقش فیبرهای C در آزاد‌سازی ماده P و CGRP نیز مشخص شده است و از طرفی اثرات تحریکی دوزهای بسیار ناچیز مرفین (1 میکروگرم بر کیلوگرم) بر فیبرهای C نیز گزارش شده است، پژوهش حاضر نقش این فیبرها و نیز دوزهای معمول و بسیار ناچیز مرفین را در حضور و کاهش فیبرهای C در ادم ناشی از تزریق کف‌پایی فرمالین مورد بررسی قرار داده‌است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه پژوهشی موش‌های صحرایی نر (200-180 گرم) در دو دسته حلال (دریافت‌کننده نوزادی حلال کپسایسین) و تجربی (دریافت‌کننده نوزادی کپسایسین) قرارگرفتند. هر دسته شامل سه گروه دریافت‌کننده سالین، دوز 10 میلی‌گرم بر کیلوگرم و دوز 1 میکروگرم بر کیلوگرم مرفین طی تجویز درون‌صفاقی بود. در هر گروه حجم ادم التهابی ناشی از تزریق کف‌پایی 05/0 میلی‌لیتر فرمالین 5/2 درصد توسط آزمون پلتیسمومتری سنجش شد.

یافته‌ها: در گروه‌های حلال، دوز 10 میلی‌گرم بر کیلوگرم مرفین اثرات ضد التهابی (01/0p<) و دوز 1 میکروگرم بر کیلوگرم آن اثرات پیش‌برنده التهاب (01/0p<) داشت. کاهش فیبرهای C در گروه‌های تجربی منجر به کاهش التهاب ناشی از فرمالین شد (001/0p<)، هم‌چنین در این گروه‌ها دوز 10 میلی‌گرم بر کیلوگرم مرفین اثرات ضد التهابی قوی‌تری را نشان داد(001/0p<) و اثرات پیش برنده التهاب دوز 1 میکروگرم بر کیلوگرم آن کاهش یافت(001/0p<).

نتیجه‌گیری: فیبرهای C با آزاد کردن ماده P و CGRP، نقش مهمی در ایجاد التهاب در محل آسیب بافت دارند. کاهش این فیبرها منجر به کاهش التهاب می‌شوند. بنابراین حضور فیبرهای C اهمیت بسزایی در پیشرفت التهاب و ایجاد ادم دارند.


زهرا حسنوند، فریده جلالی مشایخی، عبدالرحیم صادقی، محمدرضا رضوانفر، محمدتقی گودرزی،
دوره 17، شماره 9 - ( آذر 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت بارداری به عنوان عدم تحمل گلوکز تعریف می‌شود و برای اولین بارطی بارداری تشخیص داده می‌شود. برخی مطالعات نقش کمرین را در روند ایجاد دیابت بارداری نشان می‌دهند. در این مطالعه، برای اولین بار همراهی چند شکلی rs17173608 ژن کمرین با احتمال ابتلا به دیابت بارداری در جامعه زنان شهر اراک بررسی گردید.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه موردی- شاهدی، 120 زن با دیابت بارداری و 150 زن باردار با تست تحمل گلوکز طبیعی انتخاب شدند. دیابت بارداری با تست تحمل خوراکی گلوکز و بر اساس معیار جدید کارگروه مطالعات بارداری انجمن بین المللی دیابت مورد تایید قرار گرفت. نمونه DNA از خون تام حاوی ضد انعقاد استخراج گردید. چند شکلی ژن کمرین با استفاده ازروش T-ARMS PCR تعیین شد.

یافته‌ها: فراوانی ژنوتیپ‌های GT ،TT و GG در rs17173608 به ترتیب در گروه دیابت بارداری 7/81، 5/17 و 8/0 درصد و در گروه کنترل 3/73، 3/25 و 3/1 درصد به دست آمد. فراوانی ژنوتیپ‌ها بین گروه دیابت بارداری وکنترل اختلاف معنی‌داری را نشان نداد. هم‌چنین، فراوانی آللی درگروه دیابت بارداری (6/9 درصد G، 4/90 درصد T) تفاوت معنی‌داری با گروه کنترل (14 درصد G، 96 درصد T ) نداشت. هم‌چنین ارتباطی بین فراوانی ژنوتیپ‌ها و سطح قند خون ناشتا، قند یک ساعته وقند دوساعته و نمایه توده بدنی مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان می‌دهد چند شکلی rs17173608 در ژن کمرین با احتمال بروز دیابت بارداری در جمعیت مورد مطالعه همراهی ندارد.


فریده هاشمیان نژاد، نصرالله ویسی، ناصر شیرکوند، جمال عاشوری،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: بسیاری از مشکلات اصلی دانش‌آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه به اختلال عملکرد اجرایی مربوط می‌شود که در این زمینه آموزش نوروفیدبک و بازی‌های رایانه‌ای موثر هستند. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی آموزش نوروفیدبک و بازی‌های رایانه‌ای بر توانایی توجه پیوسته و برنامه‌ریزی دانش‌آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه انجام شد.

مواد و روشها: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، همه دانش‌آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال نقص توجه مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1393 بودند. در مجموع 45 دانش‌آموز با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. گروه‌های آزمایش  با روش‌های نوروفیدبک و بازی‌های رایانه‌ای در 12 جلسه 60 دقیقه‌ای آموزش دیدند. برای اندازه‌گیری توجه پیوسته از آزمون کامپیوتری CPT و برای اندازه‌گیری برنامه‌ریزی از آزمون کامپیوتری برج لندن استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 19 و با روش کوواریانس چند متغیره (مانکووا) تحلیل شدند.

یافتهها: یافته‌ها نشان داد هر دو روش آموزش نوروفیدبک و بازی‌های رایانه‌ای به طور معنی‌داری باعث افزایش توجه پیوسته و برنامه‌ریزی در دانش‌آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه می‌شوند. هم‌چنین، تفاوت معنی‌داری میان این دو روش در توجه پیوسته و برنامه‌ریزی وجود نداشت(05/0>p).

نتیجهگیری: نتایج نشان داد که روش‌های آموزش نوروفیدبک و بازی‌های رایانه‌ای در بهبود توجه پیوسته و برنامه‌ریزی دانش‌آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه موثر هستند. بنابراین، مشاوران و درمان‌گران می‌توانند از روش‌های مذکور در درمان دانش‌آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه استفاده کنند.


پریسا زرگر، اسماعیل غنی، فریده جلالی مشایخی، ابراهیم افتخار،
دوره 19، شماره 3 - ( خرداد 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: درصد کمی از بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال (CRC) به داروی 5- فلورویوراسیل (5-FU)، به عنوان داروی شیمی درمانی رایج، پاسخ می‌دهند. در مطالعه حاضر با هدف طراحی و مطرح ساختن یک پروتکل شیمی درمانی جدید، تأثیر ترکیب هم زمان اکریفلاوین (ACF) با 5-FU برمیزان مرگ و میر سلول‌های CRC مورد مطالعه قرار گرفته است.

مواد و روشها: از تست MTT برای ارزیابی اثر سیتوتوکسیک داروهای 5-FU و ACF بر رده‌های سلولی CRC (HCT116،LS174T و  SW480) استفاده شد. سلول‌ها با غلظت‌های متفاوت آکریفلاین (07/0 تا 5 میکرومولار) یا 5-FU (5/0 تا 64 میکرومولار) برای 72 ساعت تیمار شدند و سپس درصد زنده ماندن سلول‌ها و IC50 داروها محاسبه شد. برای ارزیابی تأثیر داروی ACF بر خاصیت ضد سرطانی 5-FU، سلول‌ها با غلظت‌های متفاوت 5-FU و غلظت IC30 داروی ACF به صورت هم زمان تیمار شدند.

یافتهها: ACF و 5-FU یک اثر مهاری وابسته به دوز بر رشد سلول‌های رده CRC داشتند. سلول‌های LS174T بیشترین و سلول‌های SW480 کمترین حساسیت را در مقابل داروی ACR و 5-FU نشان دادند. تیمار هم زمان دو دارو نشان داد که در حضور ACF حساسیت سلول‌ها در مقابل 5-FU تغییر معنی‌داری نمی‌یابد(05/0p>).

نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که داروی ACF بر هر سه رده سلول‌های CRC دارای اثر سیتوتوکسیک بوده و باعث مرگ و میر آن‌ها می‌شود. با این حال استفاده هم‌زمان از ACF و 5-FU نمی‌تواند خاصیت ضد سرطانی داروی 5-FU را بهبود بخشد.


عبدالرضا یاوری، فرهاد فاتحی، حمید دالوند، اکرم ولی زاده، رحمت اله مرادزاده، فریده السادات میرحسینی،
دوره 19، شماره 6 - ( شهریور 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات گفتار از نظر روانی-اجتماعی منجر به صدمات جبران ناپذیری در فرآیند رشد و تکامل گفتار و زبان کودکان می‌شود. اختلالات گفتاری؛ به آسیب در صوت، تولید صداهای گفتاری و روانی کلام گفته می‌شود که به دلیل تاخیر یا آسیب در مکانیسم کنترل حرکتی گفتار، آسیب در سیستم اعصاب مرکزی یا محرک‌های زبانی نامناسب و استفاده بد از صوت ایجاد می‌گردد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه شیوع اختلال گفتار را در1393 نفر دانش آموز پایه اول تا ششم ابتدایی شهر اراک مورد بررسی قرار می‌دهد. پس از جمع‌آوری نمونه گفتار پیوسته و توصیف تصاویر، خواندن متن و آزمون اطلاعات آوایی از هر دانش آموز، علایم آسیب شناختی شامل لکنت، اختلال صوت و اختلال تولید در برگه مخصوص ثبت گردید.

‌یافته‌ها: شیوع اختلال تولید آسیب، صوت و لکنت به ترتیب 8، 3/5، 1 درصد و شیوع اختلال گفتار 11/9 درصد بود. با بالا رفتن پایه تحصیلی از میزان مبتلایان به اختلالات گفتار کم می‌شود. 12/2 درصد از دانش آموزان پسر و 11/7 درصد از دانش آموزان دختر مقطع دبستان شهر اراک دارای اختلال گفتار بودند.

نتیجه‌گیری: شیوع اختلال گفتار دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اراک با شیوع اختلال گفتار در کرمانشاه مشابه می‌باشد، ولی میزان آن از بسیاری از مطالعات دیگر انجام گرفته در داخل کشورکمتر می‌باشد. به نظر می‌رسد تنوع نژادی و فرهنگی تأثیری در بالا رفتن شیوع گفتار در شهر اراک ندارد.


نوشین رضایی وندچالی، مجتبی فتحی، علی کولیوند، شیدا ملک افضلی، فریده جلالی مشایخی،
دوره 19، شماره 10 - ( دی ماه 1395 1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: مواجهه افراد با آلودگی هوا، خطر ابتلا به بیماری‌هایی نظیر نارسایی قلبی، آسم و سرطان را افزایش می‌دهد. اظهارات حاکی است که استرس اکسیداتیو در اختلالات ایجاد شده ناشی از آلودگی دخیل می‌باشد. اخیراً گاماگلوتامیل ترانسفراز (GGT) به عنوان یک مارکر استرس اکسیداتیو شناخته شده است. هدف از این مطالعه، بررسی اثر مواجهه با آلودگی هوای بیرون بر فعالیت آنزیم  GGTو هم‌چنین استفاده از سطح سرمی آن به عنوان مارکر جهت بررسی اثرات نامطلوب آلودگی هوا بر افراد در مواجهه با سطح بالایی از آلودگی هوا بوده است.

مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی، 110 مرد بالغ سالم غیر سیگاری و شاغل که در منطقه‌ای با آلودگی هوای بالا و 90 مرد شاغل در منطقه‌ای با آلودگی هوای پایین به عنوان گروه کنترل وارد مطالعه شدند. سن همه افراد شرکت کننده بین 25 تا 45 سال بود و حداقل سه سال سابق کار داشتند. فعالیت GGT  در نمونه‌های سرم با استفاده از روش اسپکتروفتومتریک تعیین شد.

یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که سطح آنزیم GGT در سرم افراد شرکت کننده در منطقه دارای آلودگی هوای بالا (61/1±92/33 واحد بر لیتر) در مقایسه با سطح این آنزیم در منطقه کنترل(74/1±62/33 واحد بر لیتر) اختلاف معنی‌داری ندارد.

نتیجهگیری: به طور کلی، این مطالعه فرضیه استفاده از آنزیم GGT به عنوان مارکر استرس اکسیداتیو در مواجهه با آلودگی هوای بیرون را اثبات نکرد. برای تایید این نتایج، باید تحقیقات با حجم نمونه بیشتر و هم‌چنین در سایر مناطق انجام شود.


فرید اقبالی، مهدی مرادی،
دوره 19، شماره 11 - ( بهمن ماه 1395 1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: فشار خون بالا حوادث مختلف قلبی- عروقی را در یک فرد حدود ۲ تا ۳ برابر افزایش می‌دهد. هدف از انجام تحقیق حاضر، شناسایی تأثیر یک دوره تمرینات پیلاتس بر پرفشار خونی، نیتریک اکساید و ضربان قلب استراحتی مردان سالمند مبتلا به پرفشار خونی می‌باشد.

مواد و روشها: آزمودنی‌های این تحقیق نیمه تجربی شامل 30 نفر از مردان سالمند مبتلا به پرفشار خونی درجه یک(محدوده سیستولی – دیاستولی 140 به 90 تا 159 به 99 میلی متر جیوه) بود(26-25) که به روش داوطلبانه در این تحقیق شرکت کرده و به طور تصادفی به دو گروه همسان تجربی(15 نفر) و کنترل(15 نفر) تقسیم شدند. وزن، قد و شاخص توده بدنی آزمودنی‌ها به ترتیب برابر با 80±75 ، 175±170و 26-25 بود. گروه تجربی تمرینات منتخب پیلاتس را به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه یک ساعت انجام دادند. 24 ساعت قبل از شروع تمرینات و 24 ساعت بعد از آخرین جلسه، متغیرهای مورد نظر آزمودنی‌های دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تی وابسته و مستقل با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 16 در سطح معنی داری (05/0≥p) انجام گرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که هشت هفته تمرینات پیلاتس باعث کاهش فشار خون(05/0≥p) و ضربان قلب استراحتی (05/0≥p) و افزایش نیتریک اکساید(05/0≥p) در مردان سالمند مبتلا به پرفشار خونی می‌شود(05/0≥p).

نتیجه گیری: تمرینات پیلاتس باعث کاهش فشار خون و ضربان قلب استراحت و افزایش تولید اکسید نیتریک در مردان سالمند شد. از این رو، به نظر می‌رسد تمرینات بدنی منظم و مستمر می‌تواند به عنوان یک عامل پیش‌گیری کننده در بروز بیماری‌های قلبی - عروقی مردان سالمند مؤثر باشد.


رامین حبیبی کلیبر، ابوالفضل فرید، فرناز شبان بسیم،
دوره 20، شماره 2 - ( اردیبهشت 1396 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات یادگیری از عوامل عقب ماندگی تحصیلی دانش آموزان است و نارساخوانی از شایع‌ترین این اختلالات به حساب می‌آید. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر عملکرد خواندن دانش‌آموزان نارساخوان بود.

مواد و روشها: طرح پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش شامل افراد مبتلا به نارساخوانی تبریز در سال تحصیلی 95-1394 بود. نمونه آماری، شامل 45 نفر از مراجعه کنندگان ارجاع داده شده به عنوان واجدین اختلال یادگیری خواندن و نارساخوانی، از طرف مدارس ناحیه 2 تبریز به مراکز اختلالات یادگیری بودند که به روش نمونه‌گیری در دسترس جهت انجام این پژوهش انتخاب شدند و سپس در گروه‌های آزمایشی چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی و یک گروه کنترل با تعداد مساوی هر یک از گروه‌ها(15 نفر) جایگزین شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس تجدید نظر شده هوش وکسلر کودکان و آزمون تشخیص خواندن و نارساخوانی استفاده شد. سپس مداخلات آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر روی دانش‌آموزان اجرا گردید. برای تحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره(مانکووا) استفاده شد.

یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش آگاهی واج شناختی و آموزش چرخش ذهنی نسبت به گروه کنترل به طور معنی‌داری بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی تأثیر داشته‌اند(001/0>p). هم‌چنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری(05/0<p) بین تاثیر آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر عملکرد خواندن دانش‌آموزان مبتلا به نارساخوانی وجود ندارد.

نتیجهگیری: بر اساس یافته‌های پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر دقت، سرعت و درک مطلب خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی تأثیر دارد.


علی آرش انوشیروانی، اعظم احمدی، رضا آقابزرگی، سارا خلیلی، مریم صحرایی، طه فریدونی، ضحی خادمی،
دوره 21، شماره 2 - ( ارديبهشت ماه 1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: سرطان سینه شایع­ترین سرطان در زنان سراسر جهان است. ارتباط این بیماری با وقوع تغییرات در ژن­ های متعدد اثبات شده است. یکی از مسیرهای مرتبط با سرطان سینه مسیر بازجذب فولات است. آنزیم کلیدی این مسیر پیام­رسانی توسط ژن TYMS کد می شود. miRNAها با اتصال به نواحی تنظیمی ژن ها بیان آن ها را کنترل می­کنند. در این مطالعه، وجود تغییر در ناحیه تنظیمی TYMS در ارتباط با ویژگی های دموگرافیکی (شامل گرید و متاستاز) بیماران سرطان سینه مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش­ ها: در این مطالعه ابتدا ناحیه تنظیمی ژن TYMS با کمک نرم افزارهای بیوانفورماتیکی مرتبط، مورد بررسی قرار گرفت. پس از جمع آوری نمونه های سرطانی و استخراج  DNAاز نمونه های خون، تغییر در ناحیه اتصال miRNA مورد مطالعه توسط برش آنزیمی NlaIII بررسی شد.
یافته ­ها: بررسی­های بیوانفورماتیکی نشان داد که محل اثر برخی از آنزیم های محدود کننده در 3'-UTR ژن TYMS مرتبط با ناحیه اتصال miRNAهایی از جمله Hsa-miR-433-3p قرار دارد. نتایج حاکی از صحت فرآیند تخلیص ماده ژنومی، PCR و برش آنزیمی بود. در ناحیه تنظیمی مورد بررسی، ژنوتایپ های هوموزیگوت CC، هتروزیگوت AC و واریانت هوموزیگوت موتانت AA با فراوانی متفاوت نسبت به نمونه های سالم مشاهده شد
(05/0 >
p ، 4923/2 تا 7275/. : CI 95% ، 3465/1 : OR). هم­چنین ارتباط ژنوتایپ AA با گرید بالا و متاستاز از نظر آماری تایید شد.
نتیجه­ گیری: در مطالعات متعدد مشخص شده است برخی از پلی­مورفیسم ها در ژن های کلیدی مرتبط با سرطان با تشخیص و پروسه درمان آن­ها ارتباط مستقیم دارد. با توجه به اهمیت تشخیص به موقع در درمان سرطان، دستیابی به بیومارکرهای تشخیصی در سرطان سینه در مراحل اولیه حائز اهمیت خواهد بود. احتمالا تغییر نوکلئوتیدی در سایت اتصال miRNA مورد مطالعه می تواند به عنوان بیومارکر تشخیصی تومور مورد استفاده قرار گیرد. 

فاطمه صمیمی، مریم باعزم، ابراهیم افتخار، فریده جلالی مشایخی،
دوره 22، شماره 4 - ( مهر و آبان 1398 )
چکیده

زمینه و هدف استرس اکسیداتیو به عنوان یک عامل مهم در توسعه و پیشرفت دیابت و عوارض ناشی از آن در نظر گرفته شده است. شواهد نشان می‌دهد استرس اکسیداتیو ایجاد شده در دیابت می‌تواند توسط مکمل‌های آنتی‌اکسیدانی بهبود یابد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات کوآنزیم Q10 بر شاخص استرس اکسیداتیو در موش‌های صحرایی دیابتی انجام شد. 
مواد و روش ها 30 موش صحرایی نر به طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند: نرمال سالین، تیمار روغن کنجد (به عنوان حلّال)، سالم تیمار باکوآنزیم Q10 (10 میلی‌گرم بر کیلوگرم)‌، دیابتی (میلی‌گرم بر کیلوگرم STZ: 55) و دیابتی تیمار با کوآنزیم Q10 (10 میلی‌گرم بر کیلو‌گرم(. سطح مالون دی‌آلدئید، ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام، گروه‌های تیول و وضعیت اکسیدانی تام در بافت هموژنیزه کبد اندازه‌گیری و شاخص استرس اکسیداتیو محاسبه شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1397 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است.
یافته ها نتایج نشان داد سطح مالون دی‌آلدئید (0/022=P)، وضیعت اکسیدانی تام (0/03=P) و شاخص استرس اکسیداتیو (0/028=P) کبد در گروه دیابتی تحت درمان با کوآنزیم Q10 در مقایسه با رت‌های دیابتی به صورت معنی‌داری کاهش یافته است. تغییرات معناداری در سطح گروه‌های تیول (0/25=P) و ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام (0/77=P) گروه دیابتی تحت درمان با کوآنزیم Q10 در مقایسه با رت‌های دیابتی مشاهده نشد.
نتیجه گیری این یافته‌ها نشان می‌دهد مکمل کوآنزیم Q10 می‌تواند با کاهش وضعیت اکسیدانی تام، شاخص استرس اکسیداتیو و پراکسیداسیون لیپید، باعث کاهش استرس اکسیداتیو در کبد رت‌های دیابتی شود.

مینا میر نظامی، بهمن صادقی، سجاد قدبیگی، فرید ثاقبی، مجتبی احمدلو،
دوره 22، شماره 5 - ( آذر و دی 1398 )
چکیده

زمینه و هدف آلوپسی آندروژنیک یکی از شایع‌ترین علل ریزش مو در مردان است. محلول ماینوکسیدیل یکی از پرمصرف‌ترین داروهای مورد استفاده در آلوپسی آندروژنیک است، اما این دارو عوارض جلدی متعددی از جمله خارش، پوسته‌ریزی و اریتم دارد که منجر به عدم تداوم مصرف می‌شود.
مواد و روش ها در این مطالعه کار آزمایی بالینی دوسوکور، 51 نفر مرد مبتلا به آلوپسی آندروژنیک تحت درمان با محلول ماینوکسیدیل پنج درصد به همراه عصاره بابونه هفت درصد قرار گرفتند و هم‌زمان نیز 49 بیمار به عنوان گروه کنترل با گروه اول همسان شدند و تحت درمان محلول ماینوکسیدیل پنج درصد قرار گرفتند. هر دو گروه به مدت شش ماه درمان و پیگیری شدند که در ابتدا و پایان طرح، ابزار سنجش که چک‌لیستی شامل متغیرهای شدت درد، میزان ریزش و عوارض و غیره بود، تکمیل شد. پس از جمع‌آوری داده‌ها و ورود اطلاعات در نسخه 18 نرم‌افزار آماری SPSS، با استفاده از آزمون‌های آماری (کای‌دو، تی مستقل، رگرسیون لجستیک) تجزیه و تحلیل آماری صورت گرفت.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1395.456 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک و کد ثبت کارآزمایی بالینی 2017042420258N41 به ثبت رسیده است.
یافته ها در هر دو گروه به‌تدریج شدت خارش و پوسته‌ریزی کاهش یافت. اما در گروه کنترل اریتم سیر افزاینده داشت. در حالی که در گروه بابونه، اریتم نیز کاهش داشت و هر سه مورد خارش، پوسته‌ریزی و اریتم، در گروه بابونه و ماینوکسیدیل به مراتب کمتر از گروه ماینوکسیدیل به‌تنهایی بود.
نتیجه گیری به نظر می‌رسد تجویز هم‌زمان عصاره بابونه هفت درصد منجر به کاهش شدت و مدت عوارض جلدی محلول ماینوکسیدیل پنج درصد در درمان آلوپسی آندروژنیک مردان می‌شود. بنابراین همراهی بیمار در ادامه درمان و متابعت از دستورات پزشکی افزایش یافته و نهایتاً شانس درمان آلوپسی نیز زیادتر خواهد شد.

علیرضا امانی، علی کمالی، بهمن صادقی، علیرضا سیستانی، مهدی توکلی زاده، سجاد قدبیگی، فرید ثاقبی، مجتبی احمدلو،
دوره 23، شماره 4 - ( مهر و آبان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب‌های مچ پا یکی از شایع‌ترین آسیب‌های اسکلتی‌عضلانی در فعالیت‌های ورزشی است که به طور کلی10 الی 15 درصد از کل آسیب‌ها را شامل می‌شود. از آنجایی که کنترل درد و التهاب در پیچ‌خوردگی مچ پا از اهداف اصلی درمان است، بنابراین بر آن شدیم تا اثرات درمانی گیاه چله‌داغی، با عنوان پماد چله‌داغی را با یک ژل متداول درمانی نظیر پیروکسیکام مقایسه کنیم. 
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور و با روش نمونه‌گیری متوالی به مدت شش ماه از مرداد سال 1397 تا دی سال 1397 انجام شد.کلیه بیماران پس از مراجعه رضایت‌نامه را تکمیل کردند و مشخصات بیماران و متغیرهای مطالعه توسط ارزیابی‌کننده در فرم تحقیق ثبت شد. برای سنجش التهاب مفصل، مچ پا با متر نواری در ناحیه قوزک‌ها اندازه‌گیری (برحسب سانتی‌متر) شد. برای اندازه‌گیری درجه حرکات مچ پا هم از گونیامتر استفاده شد. علامت خون‌مردگی مچ پا نیز از طریق معاینه فیزیکی، مشاهده و بررسی و در چک‌لیست ثبت شد. پس از جمع‌آوری داده‌ها و ورود اطلاعات در نرم‌افزار آماریSPSS  نسخه 18، با استفاده از آزمون‌های آماری (من‌ویتنی یو ، آنووا و کای‌دو)تجزیه و تحلیل اماری صورت گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1396.55 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی اراک و کد ثبت کارآزمایی بالینی IRCT2017071720258N53 به تصویب رسید.
یافته ها: میانگین سن در گروه کنترل 8/6±34/2 سال و در گروه مورد 8/9±35/4 سال بود که با توجه به نوع آزمون من‌ویتنی یو اختلاف معنادار آماری وجود نداشت (0/05P).
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پماد چله‌داغی در سه هفته می‌تواند در کاهش درد موضعی، و التهاب نسبت به درمان با ژل پیروکسکام مؤثرتر باشد.

طه فریدونی، سعید حاجی هاشمی، پارسا یوسفی چایجان، علی رهبری،
دوره 23، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: دفراسیروکس (اکسجید) یک داروی شلات‌کننده آهن است که در بیماران بتا تالاسمی ماژور استفاده می‌شود. مصرف دفراسیروکس به دلیل ایجاد استرس اکسیداتیو و افزایش میزان آپوپتوز سلول‌ها سبب ایجاد اختلال عملکرد در توبول‌های کلیوی و ایجاد سمیت کلیوی می‌شود. در این مطالعه با توجه به خصوصیات آنتی‌اکسیدانی و ضدالتهابی اثر ویتامین C روی آسیب کلیوی ایجاد‌شده توسط دفراسیروکس بررسی شد.
مواد و روش ها: این مطالعه روی سی رَت از نژاد ویستار در سه گروه کنترل، دفراسیروکس و دفراسیروکس همرا ه با ویتامین C صورت گرفت. جهت ایجاد سمیت کلیوی از دفراسیروکس (75 mg/kg/day) به صورت تزریق داخل صفاقی استفاده شده است. میزان غلظت یون‌های سدیم، پتاسیم و منیزیم در نمونه‌های پلاسما و ادرار با دستگاه فلیم فتومتر اندازه‌گیری شد. در ادامه اسمولالیته و (BUN) پلاسما و ادرار محاسبه و سپس میزان کلیرانس کلیوی کراتینین (Cr)، دفع مطلق و نسبی سدیم و پتاسیم اندازه‌گیری شد. بعد از خارج کردن کلیه‌ها جهت مطالعه بافتی و رنگ‌آمیزیH&E  و جهت مطالعه بیوشیمیایی FRAP و MDA مورد استفاده قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق  IR.ARAKMU.REC.1396.309در کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم‌پزشکی اراک به ثبت رسیده است. 
یافته ها: مصرف هم‌زمان ویتامین C همراه با دفراسیروکس باعث کاهش معناداری در میزان مالون دی‌آلدهید بافت کلیوی (0001>P)، دفع نسبی و مطلق سدیم (0/001>P)، پتاسیم (0/001>P) و اسمولالیته ادرار (0/001>P) شد که در اثر تجویز دفراسیروکس افزایش یافته بودند، همچنین باعث افزایش کلیرانس کراتینین و میزان توان آنتی‌اکسیدانی احیای آهن بافت کلیوی (0/001>P)  شد که در اثر تجویز دفراسیروکس کاهش یافته بودند.
نتیجه گیری: تجویز هم‌زمان ویتامین C اثر محافظتی قابل ملاحظه‌ای روی سمیت کلیوی حاصل از دفراسیروکس دارد. خاصیت آنتی‌اکسیدانی ویتامین C با کاهش دادن استرس اکسیداتیو و کاهش میزان پراکسیداسیون لیپیدی می‌تواند مؤثر باشد.

فریده رنجبران، حمیدرضا جمیلیان، بهمن صادقی سده،
دوره 24، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی اساسی، شایع‌ترین اختلال روان‌پزشکی است که با افت شدید عملکرد، ناتوانی و خطر 15 درصد خودکشی همراه است. آلوپورینول با مهار گزانتین اکسیداز باعث افزایش سطح تریپتوفان در بدن می‌شود و با افزایش سطح تریپتوفان که خود پیش‌‌‌ساز سروتونین است، می‌توان سبب بهبود علائم افسردگی شد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی نقش آلوپورینول در درمان افسردگی اساسی است.
مواد و روش ها: در این کارآزمایی بالینی دوســوکــور تعـداد هفتاد بیمار مبتـلا به افسـردگی اســاسی بر اسـاس DSM IV -TR به صورت تصادفی (زوج و فرد بودن پرونده بیمار) به دو گروه مساوی تقسیم شدند. هر دو گروه روزانه‌ چهل میلی‌گرم سیتالوپرام  به مدت شش هفته دریافت کردند. علاوه بر سیتالوپرام گروه آزمایش روزانه سیصد میلی‌گرم آلوپورینول و گروه کنترل دارونما دریافت کرد. در انتهای هفته سوم و ششم از بیماران تست افسردگی همیلتون گرفته شد. 
ملاحظات اخلاقی: این تحقیق با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1394.68 در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک و با کد IRCT201508277373n6 در مرکز ثبت کارآزمایی بالینی ایران ثبت و تأیید شده است.
یافته ها: میانگین نمره همیلتون سه هفته بعد از درمان در گروه پلاسبو ‌1/3‌±‌42/28 و در گروه آلوپورینول این میانگین 4/3‌±‌‌02/23 شد و بعد از شش هفته پس از درمان میانگین نمره افسردگی در گروه پلاسبو 1/4‌±‌28/23 و در گروه آلوپورینول میانگین نمره افسردگی 2/1‌±‌4/20 شد که اختلاف آماری معنا‌داری بین دو گروه مشاهده شد و بیانگر آن است که گروه آزمایش میانگین نمره افسرگی پایین‌تری در تست همیلتون نسبت به گروه کنترل داشته است. 
نتیجه گیری: آلوپورینول می‌تواند سبب بهبود علائم افسردگی شود و همچنین می‌توان از این دارو به عنوان یک داروی کمکی مؤثر در درمان افسردگی اساسی استفاده کرد. 

فاطمه صمیمی، رضا عزیزی، فریده جلالی مشایخی،
دوره 24، شماره 5 - ( آذر و دی 1400 )
چکیده

کروناویروس-19 (کووید-19)یکی از اعضای جدید خانواده کرونا‌ویروس‌هاست که سبب عفونت حاد تنفسی می‌شود. بیماران مبتلا به کووید-19، در طی دوران عفونت، ریسک بالایی برای توسعه استرس اکسیداتیو دارند. ویروس در درون سلول برای تکثیر خود نیازمند تولید گونه‌های واکنشگر اکسیژن و القای استرس اکسیداتیو است و فاکتور 2 مرتبط با فاکتور اریتروئید هسته‌ای با تنظیم دفاع آنتی‌اکسیدانی نقش مهمی در حفاظت علیه ویروس بر عهده دارد. در این مقاله پیشنهاد می‌شود که استفاده از القا کننده‌های فاکتور اریتروئید هسته‌ای ممکن است برای پیشگیری از استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به کووید-19 مؤثر باشد. کروناویروس‌ها گروه بزرگی از ویروس‌ها هستند که در انسان و حیوان‌ها ایجاد بیماری می‌کنند. این ویروس طیف وسیعی از بیماری‌های تنفسی، مانند ویروس سرماخوردگی معمولی تا عامل بیماری‌های شدیدتری همچون سارس ، مرس و کووید-19 را شامل می‌شود. کووید-19 یک بیماری ویروسی جدید است که توسط سندرم حاد تنفسی ویروس کرونا 2 ایجاد می‌شود. مهم‌ترین علائم بیماران مبتلا به کووید-19 شامل تب، سرفه خشک، خستگی و گاهی مشکلات تنفسی مثل تنگی نفس، گلو درد و عفونت است [1].
فاطمه محمدی، مریم نیک رو، کیمیا صادقی، فرید عسکری فرد، محمد صیادی،
دوره 25، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف بیماری کووید-19 یک اختلال تنفسی محسوب شده که می‌تواند بسیاری از سیستم‌های بدن ازجمله سیستم هموستاز را تحت‌تأثیر قرار دهد؛ لذا در این مقاله مروری، براساس جدیدترین یافته‌ها به بررسی نقش سیستم انعقاد خون در عفونت کووید-19 می‌پردازیم.
مواد و روش‌ها جستجوی مقالات در مدلاین با استفاده از کلیدواژه‌های COVID-19، Respiratory infection و Coagulopathy در پایگاه‌های اطلاعاتی گوگل اسپرینگر، پاب‌مد، گوگل اسکالر، ساینس دایرکت، صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی اصول اخلاقی در نگارش مقاله، طبق دستورالعمل کمیته اخلاق کشوری و آیین‌نامه COPE رعایت شده است.
یافته ها در دسامبر سال 2019 در شهر ووهان واقع در استان هوبئی چین، شیوع ناگهانی سندرم تنفسی حاد ناشی از گونه جدید کرونا ویروس برای اولین‌بار گزارش شد. سازمان بهداشت جهانی این ویروس را کووید-19 و کمیته بین‌المللی طبقه‌بندی ویروس‌ها (ICTV) آن را SARS-CoV-2 نامید. تغییرات بسیاری در پروفایل انعقادی بیماران کووید-19 گزارش شده است. این موارد شامل تغییرات در تعداد پلاکت و همچنین تغییر شاخص‌های انعقادی از قبیل FDP، D-Dimer، فیبرینوژن، PT و PTT می‌باشد. با افزایش شمار بیماران مبتلابه عفونت کووید-19 محققان با بررسی‌های متعدد به بروز ترومبوز و کوآگولوپاتی در بیماران مبتلا به کووید-19 پی بردند.
نتیجه گیری به‌علت افزایش بروز اختلالات انعقادی در بیماران کووید-19، لذا تجویز داروهای ضدانعقادی به‌عنوان یکی از بازوهای مهم درمان بیماران مبتلابه کووید-19 لازم می‌باشد و می‌تواند در بهبود پیش‌آگهی بیماران نقش مؤثری را ایفا کنند.

فریده برقی، سحر صفرزاده، فاطمه سادات مرعشیان، سعید بختیار پور،
دوره 25، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1401 )
چکیده

مقدمه: از آنجایی که هنوز درمان روانشناختی مناسب‌تری در درمان اوتیسم یافت نشده است تا راه حل پیشنهادی بهتری دراختلال طیف اوتیسم باشد، در این تحقیق دو روش روانشناختی رایج‌تر مقایسه شده است دراین پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی روش تحلیل رفتار کاربردی (ABA) و بازی درمانی مبنی بر طبیعت (Fluortime) بر پردازش حسی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در سال 1401 در قم صورت گرفت تلاش شد تا به حل این مسله کمک کرده باشد.
روش کار: مطالعه شامل 45 نفر نمونه از کودکان اوتیسم بود و مدل شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کودکان مبتلابه اوتیسم شهر قم در مرکز اوتیسم گلهای بهشت بودند. ابزار پرسشنامه پردازش حسی وینی داون ونمونه آماری این پژوهش 45 نفر بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش روش تحلیل کاربردی 15 نفر، گروه بازی درمانی فلورتایم 15 نفر، و گروه کنترل 15 نفر قرار داده شدند. گروه آزمایش اول درمان با روش تحلیل رفتار کاربردی در جلسات تعیین شده به گروه آزمودنی 23 جلسه 20 دقیقه‌ای ارائه شد. گروه آزمایش دوم مداخله بازی درمانی فلورتایم بر اساس پروتکل بازی درمانی فلورتایم در طی 23 جلسه 20 دقیقه‌ای به گروه آزمودنی ارائه شد. سپس با استفادهاز نرم افزار ...از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. ملاحظات اخلاقی: این مقاله مورد تأیید کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسالمی واحد اهواز IR.IAU.AHVAZ.REC.1401.032 می‌باشد.
یافته‌ها: نتایج تحلیل نشان داد که آموزش بازی درمانی فلورتایم در پردازش حسی به طور معناداری در سطح اثر اجرای متغیرهای مستقل بر مؤلفه‌های ثبت پایین (02/0 = P)، جستجوی حسی (001/0 = P)، حساسیت حسی (019/0 = P)، اجتناب حسی (004/0 = P)، معنادار است از طرفی دیگر تفاوت میانگین مؤلفه‌های پردازش حسی در گروه تحلیل رفتار کاربردی و بازی درمانی فلورتایم با گروه کنترل معنادار است. به طوری که میانگین مؤلفه‌های پردازش حسی در هر دو گروه آزمایش 0.05 ≥ P در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنادار داشته است.
نتیجه گیری: نتلیج نشان داداین یافته همسو با روند تغییر میانگین مؤلفه‌های پردازش حسی نشان می‌دهد که تحلیل رفتار کاربردی و بازی درمانی فلورتایم در دوره اجرا و دوماه پس از اتمام دوره اجرا منجر به کاهش معنادار در میانگین نمرات مؤلفه‌های پردازش حسی شده است. گفتنی است درمقایسه نمرات جستجوی حسی و حساسیت حسی و اجتناب حسی در روش فلورتایم بالاتر از روش تحلیل رفتار کاربردی بودند و ثبت پایین در روش تحلیل رفتار کاربردی بالاتر بود؛ اما نتایج آزمون بن، فرونی نشان می‌دهد. اگر چه هر دو روش به دور مجزا در پردازش حسی معنادار بودند؛ ولی تفاوت اثر تحلیل رفتار کاربردی و بازی درمانی فلورتایم بر مؤلفه‌های پردازش حسی معنادار نیست 05/0

 


پرتو حکمت پو، پرنیان حکمت پو، فریده جلالی مشایخی، سحر بیات، میلاد غلامی،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده

مقدمه: آلبینیسم چشمی- پوستی، یک بیماری ارثی با الگوی مغلوب اتوزومی است. میزان بروز این بیماری در حدود 1 در هر 17 هزار تولد است. اغلب افراد مبتلا در ایران، حاصل ازدواج خویشاوندی می‌باشند. موی سفید، پوست روشن و کاهش رنگدانه‌های عنبیه از تظاهرات اصلی این بیماری است. همچنین در معرض نور خورشید بودن، استعداد ابتلا به سرطان پوست را در این افراد افزایش می‌دهد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی علت ژنتیکی یک فرد مبتلا به زالی چشمی- پوستی از طریق روش توالی‌یابی کل اگزوم بود.
روش کار: از یک کودک مبتلا به آلبینیسم پوستی با الگوی توارث اتوزوم مغلوب، نمونه خون محیطی به مقدار 6 سی‌سی تهیه، DNA استخراج و توالی‌یابی کل اگزوم انجام شد. پس از آنالیز داده‌های توالی‌یابی اگزوم، جهش بیماری‌زا شناسایی شد. سپس جهت تأیید و تفکیک در فرد مبتلا و والدین او از روش توالی‌یابی سنگر استفاده شد.
یافته‌ها: فرد مبتلا جهش بیماری‌زا (NM_000372.5):c.286dupA p.(Met96AsnfsTer73) را در اگزون شماره 1 ژن TYR به صورت هموزیگوت نشان داد. با توجه به ژن جهش یافته نوع بیماری، آلبینیسم چشمی- پوستی IA تعیین شد. همچنین والدین فرد مبتلا برای جهش مذکور هتروزیگوت بودند.
نتیجه‌گیری: با استفاده از روش توالی‌یابی کل اگزوم با کارآیی بالا و سپس تائید جهش از طریق توالی‌یابی سنگر، جهش مسبب بیماری آلبینیسم چشمی- پوستی در فرد مبتلا شناسایی شد. با توجه به ازدواج خویشاوندی والدین، ناقل بودن و خطر تکرار 25 درصدی برای فرزندان آینده، از این یافته می‌توان برای اقدامات پیشگیرانه در آینده استفاده کرد.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb