جستجو در مقالات منتشر شده


34 نتیجه برای آب

شهرام نظری، سجاد اشکانی، هادی یوسف زاده، فاضل آقایی، غریب مجیدی، عزیز کامران، پیمان آذغانی، ایوب رستگار، زهره نظری، سودابه علیزاده متبوع،
دوره 18، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: دندریمرها ماکرومولکول‌های دارای ساختار سه بعدی، منظم و پرشاخه‌اند. هدف از انجام این تحقیق بررسی کارایی دندریمر پلی‌آمیدوآمین G5- در حذف باکتری‌های اشرشیاکلی، کلبسیلا اوکسی‌توکا، سودوموناس آئروژینوزا، پروتئوس میرابیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس از محلول آبی می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، ابتدا از هر سویه باکتری رقت 103 واحد تشکیل دهنده کلونی بر میلی‌لیتر تهیه شد. سپس غلظت‌های مختلفی (025/0، 25/0، 5/2 و 25 میکروگرم بر میلی‌لیتر) از دندریمر در دمای آزمایشگاه (25- 23 درجه سانتی‌گراد) به نمونه آب اضافه شد. به منظور تعیین کارایی دندریمر در حذف باکتری‌ها، نمونه‌برداری در زمان‌های مختلف (صفر، 10، 20، 30، 50 و 60 دقیقه) صورت گرفت و نمونه‌ها بر روی محیط نوترینت آگار کشت داده شدند. نمونه‌ها به مدت 24 ساعت در دمای 37 درجه سانتی‌گراد گرماگذاری شدند و پس از آن تعداد کلنی‌ها شمارش شدند.

یافتهها: خاصیت ضد باکتریایی دندریمر در محیط آبی با افزایش غلظت دندریمر و زمان تماس، رابطه مستقیم دارد. در غلظت 25 میکرو گرم بر میلی‌لیتر و در زمان 60 دقیقه تمامی باکتری‌ها به جز استافیلو کوکوس اورئوس و در زمان 30 دقیقه باکتری‌های اشرشیاکلی و کلبسیلا اوکسی‌توکا، به صورت 100 درصد حذف شدند. هم‌چنین در غلظت 5/2 میکرو گرم بر میلی‌لیتر و در زمان 60 دقیقه باکتری‌های اشرشیاکلی، کلبسیلا اوکسی‌توکا و پروتئوس میرابیلیس به طور 100 درصد حذف شدند. تمامی غلظت‌های دندریمر در زمان‌های مختلف باعث کاهش تمامی باکتری‌ها شدند.

نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دندریمر پلی‌آمیدوآمین G5- قادر به حذف اشرشیاکلی، کلبسیلا اوکسی‌توکا، سودوموناس آئروژینوزا، پروتئوس میرابیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس از محلول آبی می‌باشد.


رضا پورایمانی، حسین صادقی، محمد زاهدی نژاد،
دوره 19، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف:  مقدار پرتوهای یونساز طبیعی  در محیط زیست بستگی به نوع خاک، سنگ و شرایط جغرافیایی دارد.   منطقه آب­گرم محلات هرساله مورد بازدید زیادی ازگردشگران قرار می­گیرد و تعیین میزان پرتوزایی محیطی آن و خطر ابتلا به سرطان در طول عمر از اهمیت زیادی برخوردار است.

مواد و روش­ها: در این پژوهش تعداد 24 نمونه  از سنگ­های آذرین و تراورتن از محدوده­ای به وسعت 300 هکتار و چهار نمونه آب از منطقه چشمه­های آب­گرم محلات تهیه گردید. فعالیت ویژه هسته­های پرتوزا با استفاده از روش طیف­نگاری پرتو­های گاما  با بکارگیری آشکارساز فوق خالص ژرمانیومی ((HPGe با بازده نسبی30% تعیین گردید.

یافته­ها: شاخص­های خطرپذیری داخلی و خارجی برای نمونه­های آذرین، آب و دو نمونه تراورتن در محدوده 00/0 تا 71/0 تغییر می­کند و برای دو نمونه تراورتن از 17/8 تا 50/ 22 بدست آمد.  مقدار میانگین دز معادل دریافتی توسط غدد مهم بدن انسان  برای سنگ­های آذرین  و تراورتن  به ترتیب برابر 36/0 و 20/0  برحسب mSv/y به­دست آمد. مقدار میانگین خطر ابتلا به سرطان در طول عمر (ELCR) برای نمونه­های آذرین و تراورتن به استثنای دو نمونه به ترتیب برابر 3-10×23/0 و 3-10×12/0  محاسبه گردید. حداکثر مقدار مجاز و میانگین جهانی به ترتیب 3-10 و 3-10×29/0 می­باشد.

نتیجه گیری:  نتایج این پژوهش نشان می­دهد که شاخص های خطر­پذیری  و خطر ابتلا به سرطان برای نواحی دربرگیرنده ماگما­ها کمتر از  یک و میانگین جهانی می­باشند بنابراین خطری سلامتی افراد را تهدید نمی­کند. تنها در اطراف دهانه چشمه ها بدلیل رسوب نمک­های رادیوم مقدار پرتوزایی از حد مجاز بیشتر می­باشد.



مسعود سهیلی، محمد علی خندان، محمود سلامی،
دوره 19، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تولید فاکتورهای استرس اکسیداتیو یکی از علل بروز بسیاری از بیماری‌های ناشی از اختلالات متابولیک می‌باشد. از این رو کاهش تولید یا حذف این عوامل می‌تواند در جلوگیری یا بهبود بیماری‌های مربوط موثر باشد. اخیرا استفاده از گیاهان به دلیل اثر بخشی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه اثر آنتی اکسیدانی عصاره آبی گیاه اسطوخدوس مورد بررسی قرار گرفته است.

مواد و روشها: در این مطالعه برای تهیه عصاره آبی، سرشاخه‌های خشک گیاه به مدت 4 ساعت درون ظرف محتوی آب جوش قرار گرفته، سپس محتوای ظرف فیلتر شده و با استفاده از بن ماری تغلیظ می‌شود. در نهایت با استفاده از فریز درایر عصاره به پودر تبدیل می‌شود. برای سنجش فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره اسطوخدوس در غلظت های 5، 10، 20 وppm  40 از روش DPPH استفاده شده است. در این روش که بر اساس به دام اندازی رادیکال‌های آزاد ماده‌ای به نام 2 و 2-دی فنیل 1-پیکریل هیدرازیل (DPPH) استوار است، تغییر میزان رنگ محلول از بنفش به بی رنگ و در نتیجه تغییر جذب آن در اسپکتروفوتومتر در طول موج 520 نانومتر اساس اندازه گیری می‌باشد. در نهایت با محاسبه غلظت مهار 50 درصد (IC50) عصاره و مقایسه آن با غلظت مهار 50 درصد ویتامین C که به عنوان شاخص درنظر گرفته می‌شود، نتایج مورد بررسی بیشتر قرار می‌گیرد.

یافتهها: نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می‌دهد که عصاره آبی اسطوخدوس در هر 4 دوز مورد استفاده دارای اثر آنتی اکسیدانی قوی می‌باشد که به صورت وابسته به دوز اثر می‌کند، به طوری که تفاوت آن با گروه کنترل منفی در هر 4 دوز مورد استفاده معنی‌دار بود. مقدار IC50 عصاره آبی اسطوخدوس ppm 66/24 به دست آمد که در مقایسه با ویتامین C که ppm 3/2 می‌باشد مقدار کم‌تری بود.

نتیجهگیری: عصاره آبی اسطوخدوس دارای اثر آنتی اکسیدانی قوی بوده و می‌تواند در بهبود بیماری‌های مرتبط موثر باشد.


مجتبی رحیمی ورپشتی، داریوش مرادی فارسانی، بابک علی کیایی، بهزاد ناظم رعایا، سید حسین موسوی،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر افزودن پیشگیرانه قطره کتورولاک به تتراکایین موضعی بر درد و پارامترهای همودینامیک حین و بعد از عمل آب مروارید میباشد.

مواد و روشها: هشتاد بیمار کاندید جراحی آب مروارید تحت سدیشن و بیحسی موضعی به صورت تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند: گروه T قطره چشمی تتراکایین 5/0 درصد و گروه TK قطرههای چشمی تتراکایین 5/0 درصد و کتورولاک 5/0 درصد را به میزان یک قطره در هر 10 دقیقه به مدت 30 دقیقه قبل از شروع عمل جراحی آب مروارید دریافت نمودند. شدت درد و پارامترهای همودینامیک در زمان بلافاصله در زمان قبل از شروع عمل و سپس در دقایق 5، 10، 15 و 20 حین عمل و در بدو ورود به ریکاوری و در دقایق 5، 10، 15 و 20 بعد از ورود بیمار به ریکاوری جمعآوری و مقایسه شدند.

یافتهها: میانگین شدت درد در حین عمل در گروه TK (128/0±1) به طور معنیداری پایینتر از گروه T (54/1±2) بود (003/0=p)، ولی در ریکاوری این اختلاف معنیدار نبود(157/0=p). تعداد بیماران نیازمند مسکن اضافه در دو گروه تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند. در رابطه با پارامترهای همودینامیک به جز دقیقه 20 (فشار سیستولیک) و دقایق 20 و 15(ضربان قلب و تنفس) ریکاوری اختلاف معنیداری میان دو گروه وجود نداشت.

نتیجه گیری: افزودن پیشگیرانه قطره کتورولاک به تتراکایین موضعی، موثرتر از تتراکایین به تنهایی جهت کاهش درد حین عمل آب مروارید است.


داریوش مرادی فارسانی، خسرو نقیبی، زهرا رضایی نژاد،
دوره 20، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: در مورد کنترل درد بعد از عمل هنوز اجماع نظر وجود ندارد و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. هدف این مطالعه مقایسه تأثیر دو داروی دگزامتازون و استامینوفن تزریقی در تسکین درد پس از جراحی آب مروارید به روش بی حسی موضعی و مقایسه آن­ها با گروه شاهد بود.
مواد و روش­ها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی، 120 بیمار تحت عمل جراحی آب مروارید با آرام­بخشی و بیهوشی موضعی انتخاب و در سه گروه برابر تقسیم شدند. 10 دقیقه قبل از پایان عمل، گروه اول 01/0 میلی گرم بر کیلوگرم دگزامتازون، گروه دوم 15 میلی گرم بر کیلوگرم استامینوفن و گروه سوم با حجم مشابه نرمال سالین به عنوان دارونما، دریافت نمودند. شدت درد و میزان داروی مسکن مصرفی اضافه در طی عمل و ریکاوری در سه گروه ارزیابی و مقایسه شد.
یافته ها: در سه گروه دریافت کننده استامینوفن، دگزامتازون و دارونما به ترتیب 6، 10 و 18 نفر دچار سردرد بعد از عمل شدند (به ترتیب 7/16، 27 و 4/47 درصد) و اختلاف بین سه گروه معنا دار بود (014/0p=). هم­چنین، شدت درد به طور قابل ملاحظه ای در گروه کنترل در مقایسه با دو گروه دیگر از دقیقه سی­ام ورود به اتاق ریکاوری تا 24 ساعت پس از عمل بالاتر بود(05/0p<). بروز سردرد پس از عمل در گروه دگزامتازون در مقایسه با گروه استامینوفن بالاتر بود، اما تفاوت معنادار در این دو گروه دیده نشد(05/0p>).
نتیجه گیری: تجویز استامینوفن وریدی نسبت به دگزامتازون و دارونما در کاهش درد و اثرات بیهوشی پس از عمل جرحی آب مروارید موثرتر می باشد.
 

مجتبی رحیمی ورپشتی، داریوش مرادی فارسانی، کامران منتظری، فاطمه تنها،
دوره 20، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی ترکیب مایع شست و شو دهنده چشمی و ژل ویسکوالاستیک سرد درمقایسه با ترکیب آنها در دمای اتاق  بر دوز مصرفی داروهای آرامبخش در جراحی آب مروارید به روش فیکوامولسیفیکیشن بود.
مواد و روش ها:190 بیمار کاندید جراحی آب مروارید تحت سدیشن به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. در طی جراحی، به ترتیب در گروه اول و دوم از مایع شست و شو و ژل ویسکوالاستیک  سرد (4 درجه) و گرم ( با درجه حرارت  محیط) استفاده شد. در تمامی این بیماران آرامبخشی به کمک میدازولام و فنتانیل شروع شد و در صورت نیاز از داروی کمکی تیوپنتال سدیم تا رسیدن به سطح ارامبخشی مطلوب استفاده شد. رتبه بندی رامسی (قبل، حین و بعد ازعمل) و میزان کلی داروی سداتیو استفاده شده در دو گروه انازه گیری و با یکدیگر مقایسه شد و نهایتا رضایتمندی جراح و بیمار از کیفیت آرامبخشی پرسش و ثبت گردید.
یافته ها: میانگین دوز مصرفی میدازولام در دو گروه اختلاف معنی داری نداشت اما میانگین دوز مصرفی تیوپنتال سدیم در گروه سرد به طور معنی داری کمتر از گروه گرم بود. همچنین میانگین زمان رسیدن به رتبه رامسی مورد نظر و سطح رتبه بندی رامسی  در بین دو گروه تفاوت معنی دار داشت.
نتیجه گیری: استفاده از مایع شستشو  وژل ویسکوالاستیک سرد در جراحی کاتاراکت نسبت به ترکیب گرم  آنها موجب کاهش دوز مصرفی داروهای آرام بخشی  و آرام بخشی موثر تر حین عمل و رضایت بیشتر جراح و بیمار می گردد.
 
مریم صدرنیا،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: آفلاتوکسین‌ها سموم قارچی طبیعی هستند که توسط گونه‌های قارچ آسپرژیلوس تولید شده و می‌توانند مسمومیت،نکروز بافتی وسرطان کبد ایجاد کنند. هدف از این مطالعه، امکان سنجی کنترل تولید آفلاتوکسین B1 قارچ آسپرژیلوس فلاوس توسط عصاره ها و اسانس­های گیاهی می باشد.
مواد و روش­ ها: عصاره های آبی با کمک روش حرارت دهی مستقیم و اسانس با دستگاه کلونجر، تهیه گردیدند. فعالیت ضدقارچی اسانس و عصاره آبی مرزه و پونه در غلظت­های کاهشی متوالی به روش­های انتشاردیسک و میکروپلیت دایلوشن تعیین گردید. سپس در غلظت­های کمتر از حداقل غلظت ممانعت از رشد، اثر اسانس و عصاره آبی پونه و مرزه بر کنترل میزان تولید آفلاتوکسین B1، با روش HPLC مورد بررسی قرار گرفت.
یافته­ ها: بیشترین هاله ممانعت از رشد قارچ مربوط به اسانس10 درصد مرزه و عصاره آبی آن به ترتیب با قطر هاله 26 و 12 میلی متر بود. این مقادیر برای اسانس10 درصد و عصاره آبی پونه به ترتیب 18 و 8 میلی متر بود. MIC عصاره آبی مرزه و پونه به ترتیب 031/0و063/0 و اسانس 1 درصد مرزه و پونه به ترتیب 039/0و 078/0 میلی­گرم برمیلی­لیتر بود. میزان آفلاتوکسین B1 تولید شده در معرض اسانس مرزه با غلظت­های 1 ،2 و10 درصد به ترتیب113،122و134 واحد در بیلیون و درمعرض اسانس پونه با همین غلظت­ها به ترتیب 163، 168 و 171 واحد در بیلیون بود. عصاره آبی 1 درصد مرزه تولید سم را به مقدار 1/58 درصد و عصاره آبی 1 درصد پونه تولید سم را به مقدار 6/39 درصد کاهش داد.
نتیجه گیری: یافته های این تحقیق نشان داد که دو گیاه مرزه و پونه دارای توانایی ممانعت از رشد قارچ آسپرژیلوس فلاوس و کنترل تولید آفلاتوکسین B1 در غلظت­های پایین می باشند. این محصولات گیاهی جهت مطالعات بیشتر برای کنترل این قارچ پیشنهاد می شوند.

 

امیر خسروی، فاطمه امید علی،
دوره 21، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: فعالیت های بدنی با شدت بالا و وامانده ساز، ممکن است اثرات آسیب‌زایی بر قلب داشته باشند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر عصاره آبی زعفران بر تروپونین T قلبی و ایزوآنزیم قلبی کراتین کیناز سرم موش های صحرایی نر متعاقب فعالیت وامانده ساز بود.
مواد و روش‌ها: 64 سر موش صحرایی نر ویستار به 4 گروه مساوی(14= n) تقسیم شدند: گروه 1) بدون تمرین+ 2 میلی لیتر آب مقطر، گروه 2) بدون تمرین+ 50 میلی گرم عصاره آبی کلاله زعفران محلول در 2 میلی لیتر آب مقطر، گروه 3) 8 هفته تمرین استقامتی + 2 میلی لیتر آب مقطر و گروه 4) 8 هفته تمرین استقامتی + 50 میلی گرم عصاره آبی کلاله زعفران محلول در 2 میلی لیتر آب مقطر. در پایان تحقیق نیمی از موش‌ها بلافاصله پیش از وامانده شدن و نیمی ‌دیگر بلافاصله پس از آن بر روی نوار گردان قربانی شدند. تروپونین T قلبی و ایزوآنزیم قلبی کراتین کیناز سرم به ترتیب با استفاده از روش ELISA و اسپکتوفتومتری سنجیده شدند. داده ها با استفاده از آزمون آنووای یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: مقادیر تروپونین T قلبی و ایزوآنزیم قلبی کراتین کیناز سرم تمامی گروه ها متعاقب وامانده‌سازی افزایش نشان داد (05/0p<). کمترین افزایش در گروه 4 و بیشترین افزایش در گروه ۱ مشاهده شد (05/0p<).
نتیجهگیری: نتایج حاصل نشان داد مصرف عصاره زعفران به همراه تمرین هوازی نسبت به تمرین هوازی و یا مصرف عصاره زعفران به تنهایی در تعدیل افزایش تروپونین T قلبی و ایزوآنزیم قلبی کراتین کیناز سرم متعاقب یک وهله فعالیت وامانده ساز موثرتر می باشد. 

فرزانه روشناس، محبوبه اشرافی، سعید نظیفی، محمود امین لاری، سارا طالبان زاده،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: گیاهان دارویی به واسطه داشتن خواص آنتی اکسیدانی ممکن است با کاهش استرس اکسیداتیو باعث بهبود عملکرد ارگان‌‌‌‌های مختلف متاثر از هیپرگلیسمی گردند. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی اثرات تجویز عصاره آبی زعفران به موشهای دیابتی با تکیه بر اندازه‌گیری پارامترهای استرس اکسیداتیو و آنزیم‌‌‌‌های بیوشیمیایی مهم بافت کبد بود.
مواد و روشها: 72 ساعت بعد از تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین (STZ) (۶0 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن)، حیوانات با قند خون ناشتای بیش از 250 میلیگرم بر دسیلیتر به عنوان موشهای دیابتی در نظر گرفته شدند و گروه‌‌‌‌های آزمایشگاهی شامل: ۱) کنترل، 2) کنترل دارو، 3) دیابتی و 4) دیابتی دارو بودند. تیمار از روز هفتم بعد از تجویز STZ با تزریق درون صفاقی عصاره آبی زعفران (200 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن)˓ 5 دوز و هفته‌‌‌‌‌‌ای یک بار در گروه‌‌‌‌های ۲ و ۴ آغاز شد. در انتهای دوره آزمایش، بعد از خونگیری و برداشت بافت‌‌‌‌ها، اندازهگیری فاکتورهای بیوشیمیایی انجام گرفت.
یافتهها: نتایج بیانگر اختلال در فعالیت آنزیمهای مهم کبدی در گروه دیابتی است و عصاره آبی زعفران باعث تنظیم و طبیعی شدن میزان فعالیت آنها گردید. علاوه بر این، عصاره آبی زعفران با افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی باعث کمکردن استرس اکسیداتیو القایی با دیابت و بنابراین کاهش میزان MDA در گروه 4 نسبت به گروه 3 گردید.
نتیجهگیری: عصاره آبی زعفران علاوه بر موثربودن در کنترل قند خون با داشتن توانایی آنتی اکسیدانی باعث حفاظت بافت کبد موشهای دیابتی از آسیب به واسطه هیپرگلیسمی نیز میشود.

زهرا سلیمی، لطف اله خواجه پور، فرشاد مرادپور، احمدعلی معاضدی، علی پورمتعبد،
دوره 22، شماره 3 - ( 5-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: نیلوتاماید یک آنتی­آندروژن خالص و غیراستروئیدی است که در مراحل پیشرفته (متاستاتیک) سرطان پروستات مصرف می­شود و بهعنوان یک آنتاگونیست قوی رقابتی و انتخابی برای گیرنده­های آندروژنی عمل می­کند. مطالعات انجام شده نشان میدهد بین گیرندههای آندروژنی و جنبههای شناختی ارتباط وجود دارد. بنابراین به نظر میرسد نیلوتاماید از طریق اثر بر گیرندههای آندروژنی میتواند بر یادگیری و حافظه موثر باشد. هدف این مطالعه، ارزیابی اثر نیلوتاماید بر موقعیتیابی فضایی در ماز آبی موریس و انعطافپذیری سیناپسی ناحیه CA1 هیپوکمپ در دوران بلوغ موش صحرایی نر میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، موشهای صحرایی نر نژاد ویستار ‌به‌طور تصادفی به 4 گروه 9 تایی تقسیم شدند. گروههای موردمطالعه شامل گروه دریافت کننده حلال (DMSO ده درصد) و گروه­های دریافت کننده مقادیر مختلف نیلوتاماید (5، 10 و 15 میکروگرم با حجم 5/2 میکرولیتر) می­باشد. حلال و دارو به مدت 4 روز قبل از آموزش تزریق میشد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کدscu.ac.ir /3061300، 24، 97EE/ در کمیته پژوهشی دانشگاه شهید چمران اهواز به ثبت رسیده است.
یافتهها: نتایج نشان داد که در گروه تحت تیمار با نیلوتاماید (15 میکروگرم)، در روز اول(05/0p<) و دوم (01/0p<) آموزش، زمان سپری شده و مسافت طی شده تا یافتن سکوی پنهان نسبت به گروه دریافت کننده حلال کاهش معنیدار داشت. در نتایج حاصل از ثبت پتانسیل­های میدانی مشخص گردید که نیلوتاماید اثر معنیداری بر شیب fEPSP و دامنه PS ندارد.
نتیجهگیری: نتایج بیانگر این موضوع است که تزریق داخل بطن مغزی نیلوتاماید در دو روز اول باعث بهبود یادگیری فضایی شده، در حالیکه با افزایش دوره تیمار (4روز) اثری بر یادگیری دیده نمیشود.  

فاطمه حیدری سروشجانی، مجید خیرالهی، پریچهره یغمایی، فتاح ستوده‌نژاد نعمت‌اللهی،
دوره 23، شماره 4 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری آلزایمر یک بیماری مغزی ازبین‌برنده اعصاب است که به مرور حافظه و مهارت‌های شناختی را تخریب می‌کند. در این بیماری تجمع بتا آمیلوئید، استرس اکسیداتیو، نقص در سیستم کولینرژیک و التهاب منجر به مرگ نورون‌ها و نهایتاً ‌انحطاط مغزی می‌شود. دونپزیل و هیوسیاموزید دارای تأثیرات مهاری بر این عوامل بیماری‌زا هستند. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر این دو ترکیب بر حافظه و یادگیری موش‌های صحرایی آلزایمری بود.
مواد و روش ها: در مطالعه تجربی حاضر، شصت رت نر نژاد ویستار با سن تقریبی هفت هفته در گروه‌های کنترل (آب و غذای معمولی دریافت کردند)؛ PBS (تحت عمل جراحی قرار گرفته و PBS دریافت کردند)؛ آلزایمر اول (تحت عمل جراحی آلزایمری، بتا آمیلوئید دریافت کردند)؛ آلزایمر دوم (پس از جراحی آلزایمری روزانه یک سی‌سی نرمال‌سالین دریافت می‌کردند) و گروه‌های تیمار که پس از آلزایمری شدن به مدت 28 روز، روزانه 10 میلی‌گرم بر کیلوگرم هیوسیاموزید (گروه هیوسیاموزید) و 4 میلی‌گرم بر کیلوگرم دونپزیل (گروه دونپزیل) به صورت گاواژ دریافت کردند، تقسیم شدند. برای ارزیابی یادگیری و حافظه از آزمون ماز آبی موریس استفاده شد. داده‌ها توسط آزمون آنالیز آماری وان وی آنووا (One way) و آزمون Post Hoc (پست هاک) بررسی شدند.
ملاحظات اخلاقی: مجوز تحقیق توسط کمیته اخلاق در پژوهش‌های زیست‌پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات با کد IR.IAU.SRB.REC 1397.057 صادر شد.
یافته ها: تزریق بتا آمیلوئید موجب آسیب بسیار به حافظه شد. گروه‌های تیمار با هیوسیاموزید و دونپزیل نسبت به گروه آلزایمری، زمان و مسافت کمتری را برای یافتن سکوی پنهان سپری کردند (001/P<0) و در مرحله یادآوری که قبلاً سکوی پنهان قرار داشت نیز زمان بیشتری را در ربع محلی گذراندند (001/P<0).
نتیجه گیری: تیمار با هیوسیاموزید و دونپزیل موجب بهبود حافظه فضایی در موش‌های آلزایمری می‌شود. به نظر می‌رسد این ترکیبات در پیشگیری و درمان بیماری آلزایمر نقش بارزی داشته باشند.

دکتر مجتبی بیانی، دکتر شیرین شفیعی لیالستانی، دکتر امیر الماسی حشیانی، دکتر سید حامد میرحسینی،
دوره 25، شماره 5 - ( 9-1401 )
چکیده

مقدمه: مسیرهای آبی یونیت‌های دندانپزشکی یک مکان بالقوه برای تجمع میکروارگانیسم‌ها و تشکیل بیوفیلم میکروبی هستند که می‌تواند افراد را در معرض خطر عفونت قرار دهد. این پژوهش با هدف اثربخشی چهار دسته از موادی است که تا به امروز برای کاهش بار میکروبیال در DUWL ها، مورد مطالعه قرار گرفته‌اند و مؤثرترین عملکرد را نسبت به سایر ضدعفونی کننده‌ها دارا بودند.
روش کار: این مطالعه مرور نظام مند بر اساس الگوهای پرایسما (PRISMA)‌ انجام گرفته و پایگاه‌های اطلاعاتی PubMed، Scopus و Web of Science با استراتژی جست وجو ی مشخص، بررسی شدند. در این مطالعه مرور نظام- مند، اثربخشی 4 ماده ضدعفونی کننده شامل: هیدروژن پروکساید، کلرهگزیدین، کلرین- دی اکساید، سدیم هیپوکلراید بر بیوفیلم های میکروبی موجود در لوله‌های آب یونیت‌های دندانپزشکی مورد بررسی قرار گرفت. جست و جو مطالعات در تیر ماه 1400 انجام شد و در نهایت داده‌های تمام مطالعات مرتبط با موضوع این مرور نظام مند، استخراج شدند.
یافته‌ها: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1399.347 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است. هر 4 نوع ماده ضدعفونی کننده اگر در غلظت و زمان کافی و روش درست استفاده شوند، می‌توانند مفید و اثربخش باشند. اگر بیوفیلم موجود در مسیرهای آبی یونیت‌های دندانپزشکی قدیمی و تثبیت شده باشد، بر روی اثربخشی این مواد تاثیرگذار خواهد بود و به زمان بیشتری برای از بین بردن آن نیاز است.
نتیجه گیری: استفاده از مواد به صورت ترکیبی می‌تواند تمامی طیف میکروبی موجود در بیوفیلم این ناحیه را پوشش دهد و حتی می‌توان با استفاده طولانی‌تر و مداوم، بیوفیلم های تثبیت شده را نیز حذف کرد.
 
پروین روستا، سید عبدالمجید بحرینیان، قاسم آهی، محمدحسن غنی فر،
دوره 27، شماره 5 - ( 10-1403 )
چکیده

مقدمه: یکی از مشکلات در دوران نوجوانی، وجود تعارض با والدین می‌باشد که روابط آبژه و به دنبال احساس شرم و گناه را در آنان ایجاد می‌کند. این پژوهش به‌منظور نعیین اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی‌سازی بر روابط آبژه و احساس شرم و گناه در روابط متعارض مادر- فرزندی انجام شد.
روش کار: روش این مطالعه نیمه تجربی و به روش پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران و نوجوانان دارای روابط متعارض مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز در سال 1401 بودند. 30 نفر از جامعه مذکور به عنوان نمونه با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و شاهد (15 نفر) قرار گرفتند. از پرسشنامه‌های تعارض والد- فرزند اسدی و همکاران (1390)، روابط آبژه بل (1995) و احساس شرم و گناه کوهن و همکاران (2011) برای جمع‌آوری اطلاعات استفاده شد. گروه آزمایش تحت مداخله آموزش کارکردهای اجرایی به مدت 13 جلسه هفته‌ای دو بار و به مدت 60 دقیقه قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ‌گونه آموزشی دریافت نکردند. داده‌های پژوهش با استفاده از کورایانس مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: میانگین ± انحراف استاندارد گروه آزمایش در پس‌آزمون در متغیر روابط آبژه از 37/1 ± 5/1 به 28/6 ± 4/3 و در متغیر احساس شرم و گناه از 60/3 ± 5/1 به 51/2 ± 9/1 کاهش یافت. نتایج نشان داد در مرحله پس‌آزمون، میانگین نمرات روابط آبژه و احساس شرم و گناه در گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد به صورت معنی‌داری کاهش یافت (0/01 >P ).
نتیجه‌گیری: درمان مبتنی بر ذهنی‌سازی بر بهبود روابط آبژه و کاهش احساس شرم و گناه مؤثر بود. بنابراین این نوع درمان را می‌توان برای کاهش تعارض روابط نوجوان و مادر پیشنهاد کرد.
زهره محمدی کمال آبادی، الله یار عرب مومنی،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده

مقدمه: همواره تمرین و فعالیت بدنی، به‌ عنوان یک درمان اصلی برای آرتروز زانو توصیه شده است. با این حال، مشخص نیست که کدام نوع تمرینات بیشترین تأثیر را بر این عارضه دارند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر دو شیوه تمرین در آب (تمرین با تراباند و تمرین NASM) بر درد و شاخص‌های عملکرد حرکتی در زنان مبتلا به استئوارتریت زانو بود.

روش کار: در این مطالعه نیمه‌تجربی، با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و گروه شاهد، از بین زنان مبتلا به استئوارتریت زانو، 45 نفر با میانگین سنی 5/56 سال و (Body mass index) BMI برابر 29/04 کیلوگرم بر مترمربع به‌شیوه هدفمند انتخاب شدند و به روش تصادفی سیستماتیک به 3 گروه 15 نفری؛ تمرین در آب با تراباند، تمرین در آب با رویکرد (National Academy of Sports Medicine) NASM و شاهد تقسیم شدند. پروتکل تمرین با تراباند و تمرین با رویکرد NASM (تأیید شده توسط کالج پزشکی جورجیا مخصوص بیماران مبتلا به آرتروز زانو) به مدت 8 هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت حدود 60 دقیقه در آب انجام شد. جهت برآورد متغیرهای مطالعه از پرسش‌نامه‌های دیداری درد (Visual Analogue Scale) VAS و آزمون‌های عملکرد جسمانی انجمن بین المللی تحقیقات استئوآرتریت (Osteoarthritis Research Society International) OARSI استفاده شد. به‌منظور آزمون معنی‌داری تفاوت‌های میانگین گروه‌ها، از روش آماری تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی Bonferroni در سطح معنی‌داری ۰۵/۰ استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که بطور مشابهی، در هر دو گروه تجربی میزان درد، زمان آزمون‌های برخاستن و رفتن، 40 متر پیاده‌روی سریع و بالا رفتن از پله کاهش معنی‌داری یافت (0/001 = P). به‌علاوه، در هر دو گروه تجربی امتیاز آزمون‌های 30 ثانیه نشست و برخاست از روی صندلی و 6 دقیقه راه رفتن افزایش معنی‌داری داشت (0/001 = P).

نتیجه‌گیری: این نتایج آثار سودمند تأثیر تمرین در آب با تراباند و تمرین در آب با رویکرد NASM بر درد و شاخص‌های عملکردی حرکتی را نشان داد. از این‌رو، استفاده از این روش‌های تمرینی به‌عنوان یک روش پیشگیری و درمانی مناسب برای بیماری استئوارتریت زانو توصیه می‌شود.



صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb