81 نتیجه برای محمدی
مهدی پریان ، مهدیه موندنیزاده، سمیرا محمدی یگانه، بهزاد خوانساری نژاد،
دوره 14، شماره 5 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: ویروس نقص ایمنی انسانی نوع 1 و ویروس هپاتیت C از جمله مهمترین عوامل عفونی منتقل شونده از طریق خون محسوب میشوند و از این رو تشخیص صحیح، دقیق و حساس این ویروسها در افراد آلوده و خونهای اهدایی از اهمیت بسیاری برخوردار است. به علت وجود برخی از محدودیتهای روشهای سرولوژیک در تشخیص این عوامل عفونی، هدف این مطالعه استفاده از روشهای مولکولی سریع و حساس همچون Real-time PCR میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه آزمایشگاهی، یک روش Real-time PCR Multiplex خانگی بر مبنای استفاده از رنگ SYBR GreenI راه اندازی شد که در آن با استفاده از آنالیز منحنی ذوب میتوان عفونت منفرد و یا هم زمان ویروس نقص ایمنی انسانی نوع 1 و ویروس هپاتیت C را در نمونههای پلاسمای بیماران شناسایی نمود. آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام شد
یافتهها: نتایج به دست آمده از انجام واکنشهای مختلف بر روی چندین نمونۀ بالینی نشان داد که حساسیت تجزیهای (آنالیتیکی) روش راه اندازی شده برای ویروس نقص سیستم ایمنی نوع 1 معادل 200 کپی در هر میلی لیتر 200 و برای ویروس هپاتیت C برابر 100 کپی در هر میلی لیتر است. به علاوه نشان داده شد که پرایمرهای طراحی شده برای هر ویروس هیچگونه واکنش متقاطعی با یکدیگر و سایر عوامل مداخله گر ندارند.
نتیجه گیری: با توجه به سطح حساسیت و ویژگی مناسب، کاربرد آسان، هزینه نسبتاً کم و آنالیز سریع نمونهها، این روش میتواند یک روش سریع و مناسب برای تشخیص موثر و آسان ویروس نقص ایمنی انسانی نوع 1 و ویروس هپاتیت C در نمونههای پلاسما باشد.
افسانه طلایی، مهناز محمدی کلیشادی، زهرا ادگی،
دوره 14، شماره 5 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات متعددی نشان دادهاند که ویتامین D ممکن است بر ترشح و حساسیت انسولین نقش داشته باشد. این مطالعه اثر ویتامین D بر روی مقاومت به انسولین را بررسی میکند.
مواد و روشها: در این مطالعه، 100 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو در سنین 30 تا 70 سال به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده و تحت انجام آزمایشهای مختلف قرار گرفتند. سپس به مدت چهار هفته با 50000 واحد ویتامین D خوراکی روزانه درمان شدند و مقاومت به انسولین در ابتدا و انتهای درمان مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل یافتهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 و آزمونهای تی زوجی و ویل کاکسون صورت پذیرفت.
یافتهها: بیماران شامل 70 زن و 30 مرد بودند. میانگین ویتامینD ، 28 /19±03/43 نانوگرم بر میلیلیتر بود. 24 درصد بیماران (بر اساس 25 هیدروکسی ویتامینD کمتر از 20 نانوگرم بر میلی لیتر) کمبود ویتامین D داشتند. مقادیر میانگین متغیرها در ابتدا و انتهای مطالعه به ترتیب برای قند ناشتا 74/36±48/138و 39±02/131 میلیگرم بر دسی لیتر (05/0=p)، برای انسولین 46/9 ±76/10و 25/8±6/8 میکرو واحد بر میلی لیتر (028/0=p) و همچنین برای HOMA-IR نیز به ترتیب 18/3±57/3 و 28/3±89/2 (008/0=p ) بود.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که ویتامین D موجب بهبودی مشخص در میزان قند خون ناشتا، انسولین و مقاومت به انسولین که با استفاده از HOMA-IR ارزیابی میشود، میگردد و افزودن مکمل ویتامین D اثر مثبت بر تحمل قند در دیابت نوع دو دارد.
رضا رزاقی، سعید بنایی، مه زاد ارمی، علی محمدی، حسن کوشا،
دوره 14، شماره 7 - ( ویژه نامه بروسلوز 1390 )
چکیده
مقدمه: بروسلوز بیماری عفونی آندمیک در ایران میباشد. درگیری نورولوژیک سیستم اعصاب مرکزی در بیماران مبتلا به بروسلوز 3 تا 5 درصد است.
مورد: آقای 25 ساله افغانی که از یک سال پیش دچار ضعف، بیحالی و آرترالژی بود، سردرد شدید، سرگیجه، اختلال در تعادل، استفراغ، سرفه و خلط به آن اضافه شده بود. سی تی اسکن مغزی انجام شده حاکی از هیدروسفالی ارتباطی چهار بطنی بود، با توجه به ایدیوپاتیک بودن هیدروسفالی و شیوع بالای توبرکولوزیس در مهاجرین افغانی که میتواند منجربه هیدروسفالی گردد جهت بیمارشنت ونتریکولو پریتونئال تعبیه شد. فشار مایع مغزی نخاعی افزایش داشت و ظاهر آن کدر بود، میزان قند مایع مغزی نخاعی کاهش (35 میلیگرم بر دسی لیتر) ولی پروتئین آن (724میلیگرم بر دسی لیتر) افزایش نشان میداد. تعداد گلبولهای سفید 10 عدد در هر میلیمتر مکعب با تفکیک و تمایز 80 درصد نوتروفیل و 20 درصد لنفوسیت بود. کشت مثبت مایع مغزی نخاعی از نظر بروسلا بیانگر مننژیت تحت حاد بروسلایی بود که به دلیل تاخیر در تشخیص و درمان منجربه هیدروسفالی شده بود. بیمار تحت درمان بروسلوز قرار گرفت و پس از 10 روز با درمان دارویی خوراکی از بیمارستان ترخیص گردید.
نتیجه گیری: با توجه به شناسایی این مورد و سایر مطالعات، توصیه میشود در مناطق آندمیک بروسلا، بیماران با تظاهرات نورولوژیک از جمله هیدروسفالی از نظر بروسلوز نیز مورد بررسی قرار گیرند.
شمسی فراهانی، صدیقه شامحمدی، ایمان نویدی، معصومه صوفیان،
دوره 14، شماره 7 - ( ویژه نامه بروسلوز 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری بروسلوز یکی از بیماریهای مشترک انسان و دام است که همواره در کشور ما به عنوان یک معضل بهداشتی محسوب میشود. از آنجائی که این بیماری در استان مرکزی و شهرستان اراک نیز یک بیماری آندمیک به شمار میرود، هدف این مطالعه بررسی وضعیت اپیدمیولوژیک بیماری طی سالهای 89-1380 میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه اپیدمیولوژیک، اطلاعات مورد نیاز بیماران بروسلایی در طی 10 سال اخیر (89-1380) از فرمهای موجود در مرکز بهداشت شهرستان اراک استخراج شد و دادههای جمعآوری شده با نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: طی سالهای مذکور 3880 مورد جدید بیماری گزارش شده است. متوسط میزان بروز بیماری بروسلوز طی سالهای 1389-1380 در این شهرستان حدود 60 مورد در 100000 نفر برآورد شد که بیشترین بروز مربوط به سال 83 (5/111 مورد در 100000 نفر) و کمترین بروز بیماری در سال 85 (5/40 مورد در 100000 نفر) مشاهده شده است. 72 درصد بیماران ساکن روستا و 60 درصد بیماران مرد بودند. بیشترین گروه سنی مبتلایان 19-10سال (دهه دوم عمر) بود. از نظر آزمایش رایت بیشتر بیماران تیتر 320/1 داشتند و از نظر 2ME تیتر 80/1 بیشترین فراوانی را در بین بیماران داشت.
نتیجه گیری: شهرستان اراک جزء مناطق با آلودگی بالا در کشور محسوب میگردد و بیماران عمدتاً روستایی، مرد و از نظر سنی در دهه دوم عمر میباشند.
فرنوش حقیقی، شهلا رودبارمحمدی، پریسا محمدی، مهدی اسکندری،
دوره 15، شماره 1 - ( دوماهنامه فروردین و اردیبهشت 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: کاندیدا آلبیکنس چهارمین عامل مهم عفونتهای مزمن قارچی است که مخاط را درگیر نموده و ایجاد عفونت در بافتهای عمقی مینماید. امروزه مرگ و میر ناشی از عفونتهای بیوفیلم کاندیدایی که از طریق استفاده از ابزارهای پزشکی مانند کاتترها و ایمپلنتها رو به افزایش است. لذا یافتن روشهای نوین مبارزه با عوامل چنین عفونتهای قارچی ضروری به نظر میرسد. در این مطالعه تلاش شد تا اثر ترکیبات ضد قارچی نانو ذرات دیاکسیدتیتانیوم و دیاکسیدتیتانیوم فتوکاتالیست بر روی بیوفیلم کاندیدا آلبیکنس ارزیابی گردد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی نانو ذره دیاکسیدتیتانیوم سنتز شده در معرض پرتو فرابنفش با طول موج370 نانومتر قرار گرفت. بیوفیلم کاندیدا آلبیکنس در پلیتهای 96 خانهای تشکیل شد و اثر ضد کاندیدایی نانوذرات دیاکسیدتیتانیوم و دیاکسیدتیتانیوم فتوکاتالیست بر روی آن بررسی شد. دادههای جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری تی تست و نرم افزار SPSS تحلیل شد.
یافتهها: حداقل غلظت مهارکنندگی50، دیاکسیدتیتانیوم فتوکاتالیست 9/1 میکروگرم در میلیلیتر و حداقل غلظت مهارکنندگی90، 74/2 میکروگرم در میلیلیتر و حداقل غلظت کشندگی 37/3 میکروگرم در میلیلیتر تعیین گردید. غلظت مهارکنندگی بیوفیلم دیاکسیدتیتانیوم و دیاکسیدتیتانیوم فتوکاتالیست و فلوکونازول برای سویه حساس به فلوکونازول به ترتیب 14/54، 5/4 و 4 میکروگرم در میلیلیتر و همچنین برای سویه مقاوم به فلوکونازول به ترتیب 35/88، 5/4 و 8 میکروگرم در میلیلیتر بود.
نتیجهگیری: نانوذره دیاکسیدتیتانیوم فتوکاتالیست اثر مطلوبی در حذف بیوفیلم کاندیدا آلبیکنس در مقایسه با داروی فلوکونازول نشان داد. از این رو میتواند راهکاری جدید جهت پیشگیری از تشکیل بیوفیلم قارچی به ویژه بیوفیلمهای مرتبط با ابزارهای پزشکی باشد.
مهدی پریان، سمیرا محمدی یگانه، بهزاد خوانساری نژاد، مهدیه موندنی زاده، سعید پریان،
دوره 15، شماره 4 - ( ماهنامه شهریور 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: روشهای ملکولی متعددی توسعه یافتهاند که قادرند با حساسیت و ویژگی متفاوتی HIV-1 را در نمونههای بالینی تشخیص دهند. در این مقاله نتایج حاصل از یک مطالعۀ ارتباط سنجی در راه اندازی و به کارگیری یک روش Real-time PCR TMA نوین جهت تشخیص هم دمای ویروس HIV-1 ارائه شده است. مواد و روشها: در این مطالعۀ مقطعی، ست پرایمر و پروب Molecular Beacon توسط نرم افزارهای اختصاصی و برای یک ناحیۀ 176 جفت بازی از ژن pol ویروس HIV-1 طراحی شد. برای تعیین حساسیت آنالیتیک واکنش از رقتهای لگاریتمی 10-107 کپی RNAهای حاصل از رونویسی در آزمایشگاه، به عنوان استاندارد استفاده شد. برای ارزیابی حساسیت و ویژگی کلینیکی واکنش از نمونههای بالینی استفاده شد که پیش از این مثبت و منفی بودن آنها به وسیلۀ یک تست تجاری معتبر تایید شده بود. یافتهها: حساسیت آنالیتیک و کلینیکی این روش به ترتیب معدل 500 کپی در میلیلیتر و 3/93 درصد در نظر گرفته شد. پرایمرها و پروب طراحی شده تنها به توالیهای اختصاصی HIV-1 متصل میگردند و مطالعات بیوانفورمانیکی هیچ گونه واکنش متقاطعی با ژنوم سایر ویروسهای انتقال یابنده از طریق خون و ژنوم انسان نشان ندادند. ویژگی کلینیکی روش نیز به طور تجربی و با بررسی 20 نمونۀ منفی به وسیلۀ روش Real-time TMA راه اندازی شده، مورد آزمایش قرار گرفت و معادل 100 درصد در نظر گرفته شد. نتیجهگیری: روشTMA Real-time راهاندازی شده به علت دارا بودن سرعت، حساسیت و سادگی میتواند به عنوان ابزار مفیدی جهت تشخیص سریع و هم دمای ویروس HIV-1 در نمونههای خون و پلاسمای بیماران استفاده شود.
محمد شایسته پور، محمد کاظم شاه کرمی، عباس شفیعی، محمد تقویان، راضیه کمالی جمیل، فاطمه اثنی عشری، اشرف محمدی، رضا شهبازی،
دوره 15، شماره 4 - ( ماهنامه شهریور 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به حساسیت ویروس سرخک به دما و نور، حفظ پایداری ﺁن در واکسن زنده بسیار با اهمیت است. هدف این تحقیق، بررسی پایداری واکسن سرخک تولید شده با سویه AIK-Cمیباشد. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 3 ویال واکسن لیوفیلیز به مدت 1 هفته در دمای 37 درجه سانتیگراد نگهداری و میزان پایداری ﺁن به روش ﺁزمون تسریع شده بررسی گردید. همچنین واکسن محلول شده در دماهای 4، 25 و 37 درجه سانتیگراد نگهداری و در زمانهای 0 ،4، 8 ،12و 16 ساعت پس از محلول کردن، میزان باقیمانده ویروس عفونی به روش میکروتیتراسیون با محاسبه CCID50 ارزیابی شد. بر اساس ﺁنالیز رگرسیون خطی، نیمه عمر واکسن محلول شده سرخک، محاسبه گردید. یافتهها: وقتی واکسن محلول شده در دماهای 4، 25 و 37 درجه سانتیگراد نگهداری شد کاهش تیتر واکسن به ترتیب 05/0، 1/0 و 2/0 Log10 CCID50 در ساعت بود. همچنین نیمه عمر این واکسن در دماهای مذکور، به ترتیب 31/5، 61/2 و 36/1 ساعت بود. نتیجهگیری: میزان کاهش تیتر واکسن سرخک تهیه شده با سویه AIK-C پس از نگهداری در دمای 37 درجه سانتیگراد به مدت یک هفته log33/0 بود در حالی که برای واکسنهای تجاری Mevilin-L، Attenuvax، Edmonston- Zagreb وRimevax، به ترتیب 7/0، 7/0، 1 و 78/0 گزارش شده است. واکسن لیوفیلیز و محلول شده حاوی سویهAIK-C در مقایسه با سویههای ادمونستون ب، شوارتز، بکن کام و لنینگراد پایدارتر است در حالی که در حالت محلول شده و در دمای 37 درجه سانتیگراد میزان پایداری مشابه سویه موراتن دارد.
احمد قدمی، ربابه معماریان، عیسی محمدی،
دوره 15، شماره 4 - ( ماهنامه شهریور 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان شیوع و بروز مرحله نهایی بیماری کلیوی که نیازمند روش درمان جایگزینی کلیه همچون دیالیز و پیوند کلیه میباشد، رو به افزایش است. ولیکن تحقیقی با روش کیفی که به بررسی عمیق تجارب افراد از زندگی با دیالیز و پیوند کلیه بپردازد، صورت نگرفته است. در راستای این مسئله، مطالعهای کیفی به منظور“بررسی تجارب بیماران از زندگی با دیالیز و پیوند کلیه”انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه به صورت کیفی با رویکرد تحلیل محتوا انجام شد. نمونهگیری به صورت مبتنی بر هدف آغاز و تا رسیدن به اشباع دادهها ادامه یافت. ابزار اصلی جمعآوری دادها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. در مجموع با 18 مشارکت کننده مصاحبه صورت گرفت. مصاحبهها با روش تحلیل محتوای گرنهایم و لاندمن آنالیز شدند. یافتهها: پس از تجزیه و تحلیل دادهها دو مضمون اصلی شامل دیالیز رویدادی طاقت فرسا، پیوند کلیه رسیدن به زندگی طبیعی با کلیه سالم پدیدار شد. نتیجهگیری: دستیابی به کلیه از طریق انجام پیوند برای بیماران واجد شرایط در مقایسه با انجام همودیالیز، زندگی دلپذیر و خوشایندی را به همراه دارد. در عین حال موانعی در مسیر انجام پیوند و حفظ کلیه پیوندی از منظر گیرندگان پیوند وجود دارد. لذا توصیه میشود مسئولین و دست اندرکاران، برنامههای جهت فراهم سازی امکانات حمایتی، آموزشی به منظور تسریع در انجام فرآیند پیوند کلیه برای واجدین شرایط پیوند حتی قبل از وارد شدن بیمار به مرحله انجام دیالیز تدوین نمایند.
اکرم بیاتی، محسن شمسی، الهام محمدی،
دوره 15، شماره 8 - ( ماهتامه دی 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: در علم پزشکی فراگیری صحیح احیاء و تسلط و تمرین مستمر در این زمینه از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعین تاثیر تمرین ذهنی بر یادگیری عملیات احیاء قلبی- ریوی پایه در دانشجویان کارشناسی هوشبری دانشگاه علوم پزشکی اراک صورت پذیرفته است. مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی آموزشی بوده که در آن 46 نفر از دانشجویان رشته هوشبری دانشگاه علوم پزشکی اراک به دو گروه مداخله (تمرین ذهنی و عملی) و کنترل (گروه تمرین عملی به تنهایی) تقسیم شدند و سپس آزمون سرعت و دقت بر اساس چک لیست تنظیم شده توسط دو مدرس که در جریان نحوه آموزش نبودند به عمل آمده و دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 5/11 و آزمونهای تی مستقل و کای دو تجزیه تحلیل شدند. یافتهها: میانگین سرعت در گروه مورد و کنترل به ترتیب 26/0±5/2 و 33/0±16/3دقیقه بود که با یکدیگر تفاوت معنیدار داشتند(001/0=p) همچنین میانگین نمره دقت در عملکرد دانشجویان گروه مداخله و کنترل به ترتیب 7/0±33/4 و 62/0±4/3 بود که تفاوت بین آنها معنیدار بود(001/0=p).نظرات ارایه شده توسط آزمودنیها در گروه تمرین ذهنی (بیش از 90 درصد) حاکی از اثرات مفید تمرین ذهنی بر عملکرد آنان بود. نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد که تمرین ذهنی بر افزایش عملکرد دانشجویان موثر بوده است لذا برای حصول به نتایج بهتر در تمرینات بالینی پیشنهاد میگردد در شیوه تدریس اساتید تمرینات ذهنی و فیزیکی با هم به کار روند.
زینب مقدمی فرد، جمیله ابوالقاسمی، محسن اسدی لاری، مهدی محمدی، محمود رضا گوهری، مسعود صالحی،
دوره 15، شماره 8 - ( ماهتامه دی 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: عوامل متعددی برای بروز متاستاز وجود دارند که در مطالعات مختلف بررسی و شناخته شدهاند اما با این وجود با معلوم بودن این عوامل همیشه نمیتوان بروز متاستاز را به طور دقیق پیشبینی نمود. یکی از انواع مدلهایی که برای تحلیل دادههای بازگردنده و در نظر گرفتن عدم همگنی بین بیماران به کار میرود، مدل شکنندگی است. هدف این مطالعه کاربرد یک مدل شکنندگی بر دادههای سرطان پستان و به دست آوردن عوامل موثر بر متاستاز است. مواد و روشها: در این مطالعه بقا، 133 زن مبتلا به سرطان پستان که طی سالهای 1384 تا 1386 برای درمان به بیمارستان شهید فیاض بخش تهران مراجعه نمودند مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران تا فروردین سال 1390 مورد پیگیری قرار گرفته و آخرین وضعیت آنان ثبت گردید. برای تحلیل دادهها از مدل بقای شکنندگی استفاده شد. توزیع مولفه شکنندگی گاما با میانگین یک و واریانس θ فرض شد واجرای مدل و تحلیل دادهها در نرم افزار R انجام شد. یافتهها: نرخ بقای سه ساله و پنج ساله بدون بیماری برای بیماران، به ترتیب برابر با 78/0 و 72/0 بود. خطر وقوع متاستاز در طول دوره پیگیری حداکثر 43 درصد برآورد گردید. درجه بدخیمی تومور و تعداد گرههای درگیر، عامل پیش آگهی دهنده در بروز متاستاز شناخته شدند و واریانس شکنندگی برابر با 27/4 به دست آمد(001/0= p). نتیجهگیری: با توجه به معنیداری واریانس مولفه شکنندگی، بیمارانی که دارای متغیرهای توضیحی یکسانی هستند نیز دارای خطر وقوع متاستاز متفاوتی هستند و ویژگیهای فردی و اختصاصی بیماران در بروز متاستاز اثر معنیدار دارد.
علی خواجه لندی، حسین جعفری، امین محمدی دمیه، پروین برزیده،
دوره 16، شماره 5 - ( ماهنامه مرداد 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : پروتئینهای شوک گرمائی ( HSP ) خانوادهای از پروتیئنها هستند که نقش حیاتی در نگهداری هموستاز سلولی و محافظت سلول در شرایط استرس زای مزمن و حاد بازی میکنند. هدف تحقیق حاضر بررسی تغییرات پروتئین شوک گرمایی ( HSP70) پس از دو آزمون وینگیت و آستراند در دانشجویان دختر میباشد.
مواد وروش ها: در این مطالعه نیمه تجربی،تعداد 40 دختر (20 نفر ورزشکار و 20 نفر غیر ورزشکار) بصورت داوطلبانه، به ترتیب با میانگین و انحراف معیار، سن (3 ± 3/22) و (2 ± 2/23) سال، قد (5 ± 2/159) و (4 ± 2/161) سانتیمتر و وزن (3 ± 3/59) و (2 ± 4/65) کیلوگرم، انتخاب شدند. آزمودنیها دو آزمون وینگیت و آستراند را با فاصله زمانی 3 روز انجام دادند. نمونه خونی قبل و بلافاصله پس از اجرای آزمونها و به مقدار 5 سی سی از سیاهرگ بازویی گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش اندازهگیری مکرر بهره گرفته شد.
یافته ها: نتایج نشان داد در میزان HSP70 پس از آزمون هوازی آستراند، افزایش معناداری در بین ورزشکاران و غیرورزشکاران وجود دارد (01/0> P ). اما پس از آزمون بیهوازی وینگیت، افزایش معنادار تنها در ورزشکاران (05/0 p< ) مشخص گردید و در غیر ورزشکاران تغییر معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: مدت فعالیت ورزشی نسبت به شدت آن، بر میزان تولید پروتئین شوک حرارتی، از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد.
علیرضا محمدی، محسن دالوندی، حسین سرمدیان، محمد خلیلی،
دوره 16، شماره 5 - ( ماهنامه مرداد 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: کیست هیداتید یک بیماری عفونی رایج ناشی از انگل اکینوکوکوس گرانولوسوس می باشد. درگیری اولیه مغز بسیار نادر است بطوریکه در نواحی اندمیک حدود 2% است. دراین مطالعه به معرفی یک بیمار 23 ساله مبتلا به کیست هیداتید اولیه متعدد مغزی می پردازیم.
مورد:بیمار خانم 23 ساله ای بود که با تشنج تونیک کلونیک ژنرالیزه برای اولین بار، همی پارزی نیمه چپ بدن و صورت و سابقه سردرد از دو ماه قبل به اورژانس مراجعه نمود. در سی تی اسکن و MRI مغز یک ضایعه سیستیک بزرگ با حدود مشخص و هموژن در نوار حرکتی تمپوروپریتال راست با اثر فشاری وشیفت خط وسط مشهود بود که وجود کیست هیداتید مغزی را مطرح نمود؛ تعدادی کیست کوچکتر نیز وجود داشت. بررسی ها درگیری سایرنقاط بدن را نشان نداد. بیمار با آلبندازول (400 میلی گرم دوبار در روز،2ماه) و جراحی برداشت تومور به روش دولینگ درمان شد. تعدادی کیست هیداتید متصل به پارانشیم مغز در سایزهای مختلف و یک کیست10سانتی متری به صورت کامل و بدون پارگی خارج شد. در پی گیری دو سال بعد در MRI بیمار هیچ ضایعه کیستیکی وجود نداشت.
نتیجه گیری: علیرغم میزان پایین بروز کیست هیداتید متعدد اولیه مغزی، در نواحی اندمیک بایستی تشخیص کیست هیداتید با استفاده از سی تی اسکن و MRI مدنظر قرار گیرد. جراحی روش استاندارد درمان بیماری است.
مجید معتمد زاده، علی درمحمدی، حسین امجد سردرودی، اسماعیل زارعی، رضا درمحمدی، مسعود شفیعی مطلق،
دوره 16، شماره 6 - ( ماهنامه شهریور 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: بلندکردن بار پراسترسترین فعالیت حمل دستی بار محسوب میشود و میتواند سبب ایجاد اختلالات اسکلتی عضلانی مرتبط با کار در کارگران گردد. اهداف این مطالعه تعیین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی، ارزیابی وظایف بلندکردن بار با روش معادله بلند کردن بار NIOSH، طراحی ارگونومیکی و ارزیابی اثربخشی آن می باشد.
مواد و روشها: این مطالعه تحلیلی مداخلهای بر روی 30 کارگر یکی از صنایع چینی آلات بهداشتی همدان انجام گرفت. ارزیابی وظایف بلندکردن بار به روش معادله بلند کردن بار NIOSH و تعیین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی به وسیله پرسشنامه نوردیک انجام گرفت. سپس مراحل ساخت و تعیین اثربخشی طراحی ارگونومیکی به اجرا در آمد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بیشترین فراوانی ناراحتیهای اسکلتی عضلانی مربوط به اندام کمر می باشد. نتایج شاخص بلند کردن بار (LI)، ریسک بلندکردن بار را در قبل از مداخله بالا (بیشتر از 3) نشان داد و این مقدار پس از اجرای مداخله ارگونومیکی(طراحی چرخ حمل بار) به میزان ریسک متوسط (بین 1 تا 3) کاهش یافت. ارتباط معناداری بین میانگین مقدار ریسک در قبل و بعد از مداخله مشاهده شد ( 001/0p< ).
نتیجه گیری: چرخ حمل بار طراحی شده با قابلیت جابجایی دینامیکی عمودی در طبقات، در ایمن سازی وظایف بلند کردن بار نقش قابل توجهی داشت و در آینده نزدیک احتمال کاهش شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی و آسیب های کمری را به همراه خواهد داشت.
افشین محمدی، ابراهیم جعفرزاده پور ، محمد رفیعی،
دوره 16، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: شرایط انکساری و پارامترهای انحنایی و ضخامت قرنیه ممکن است تحت تاثیر عوامل اقلیمی و تژادی باشد. این مطالعه با هدف بررسی عیوب انکساری، ضخامت و انحنای قرنیه در دانشجویان ساکن شهر اراک طراحی و اجرا شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی 400 فرد 18 تا 30 ساله ساکن شهر اراک با توجه به معیارهای ورود به مطالعه و به صورت تصادفی انتخاب و بررسی شدند. اطلاعات دموگرافیک و سوابق بالینی همه افراد مورد مطالعه در پرسشنامه ای ثبت و سپس میزان ضخامت و انحنای قرنیه و عیوب انکساری هرچشم تعیین و ثبت گردید. درنهایت ارتباط بین عیوب انکساری و ضخامت و انحنی قرنیه در کل افراد مورد مطالعه و زیرگروه های عیب انکساری بررسی شد.
یافته ها: میانگین ضخامت و انحنای قرنیه در کل افراد شرکت کننده در تحقیق به ترتیب (02/32±) 22/533 میکرون و (28/0±)75/7 میلیمتر و قدرت قرنیه 66/1±43 دیوپتر بود. بین دو متغیر عیب انکساری و ضخامت قرنیه در افراد دوربین ارتباط معنی دار وجود داشت(029/0:p). بین ضخامت و انحنای قرنیه نیز در گروه نزدیک بین ارتباط معنی داری دیده شد (007/0:p).انحنای قرنیه افراد نزدیک بین(001/0:P) و آستیگمات (011/0:P) به صورت معنی داری بیش از افرادسالم بود.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر مشابهت زیادی با یافته های سایر مطالعات در مورد ضخامت و انحنای قرنیه در ساکنین شهر اراک دارد. به نظر می رسد بررسی میزان تاثیر شرایط آب و هوایی و آلودگی صنعتی بر اختلالات قرنیه نیازمند بررسی بیشتر و استفاده از نمونه های بیشتر می باشد.
زینب امینی لاری، فرهاد دریانوش، مریم کوشکی جهرمی، محمد محمدی،
دوره 17، شماره 4 - ( تیر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: هورمونهای مشتق از آدیپوکینها شامل لپتین، آدیپونکتین، رزیستین، آپلین، امنتین میباشند. هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر 12 هفته تمرینات هوازی بر سطوح آپلین، امنتین و گلوکز سرم در زنان مسن چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود.
مواد و روشها: در مطالعه حاضر، 30 زن مسن چاق انتخاب و بر اساس درصد چربی و شاخص توده بدنی به دو گروه کنترل (15 نفر، میانگین سنی 88/5±30/53 و شاخص توده بدنی 2/2±7/28) و گروه آزمایش (15 نفر، میانگین سنی 12/7±60/52 و شاخص توده بدنی 6/3±03/30) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل تمرینات هوازی از نوع فزاینده بود که 3 جلسه در هفته و به مدت 12 هفته اجرا گردید. نمونههای خونی قبل از تمرینات و 24 ساعت پس از آخرین جلسه جمعآوری شد. ارزیابی دادهها با آزمون یومن ویتنی و مقایسه پیش آزمون و پس آزمون هرگروه با آزمون ویلکاکسون در سطح معنیداری 05/0p&le انجام شد.
یافتهها: تغییرات معنیداری در سطوح پلاسمایی گلوکز و آپلین مشاهده شد(به ترتیب 001/0p= و 006/0=p) اما تفاوت معنیداری بین امنتین گروه آزمایش و کنترل مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که فعالیت ورزشی به دلیل ایجاد انقباضات عضلانی مداوم، موجب تسهیل روند ورود گلوکز به سلول میشود و باعث کاهش سطح گلوکز پلاسمایی میشود. همچنین پاسخ هر آدیپوکین، به طور مجزا به شدت و مدت فعالیت ورزشی بستگی دارد.
سلام وطن دوست، نورالدین محمدی، منصوره فراهانی، عباس مهران،
دوره 17، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماران دارای تراکئوستومی به علت تغییرات و محدودیتهای ایجاد شده کیفیت زندگی آنها پایین میآید که شاید با آموزش مناسب بتوان علاوه بر بهبود کیفیت زندگی این بیماران، رضایتمندی آنها از آموزش ارائه شده را نیز افزایش داد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر فیلم آموزشی بر کیفیت زندگی و رضایتمندی بیماران تراکئوستومی میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه نیمه تجربی بر روی 80 بیمار دارای تراکئوستومی در بیمارستانهای امیر علم و امام خمینی شهر تهران در سال 1392 انجام شده است. بیماران با روش نمونهگیری تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله تخصیص داده شدند. در حین ترخیص پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، کیفیت زندگی (36-SF) و رضایتمندی (VAS) را تکمیل نمودند. سپس به گروه مداخله علاوه بر دریافت آموزشهای معمول از پرسنل بیمارستان یک عدد سی دی آموزشی جهت استفاده در منزل داده شد. بعد از دو ماه مجددا کیفیت زندگی و رضایتمندی دو گروه مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: تحلیلهای آماری نشان داد، میانگین کلی کیفیت زندگی بعد از مداخله تفاوت آماری معنیدار بود(003/0p=). همچنین کیفیت زندگی در گروه مداخله دو ماه بعد از ترخیص در ابعاد محدودیت نقش به علت مشکلات عاطفی، وضعیت عاطفی، عملکرد اجتماعی، انرژی، سلامت عمومی و درد افزایش یافته بود. میانگین رضایتمندی از آموزش بعد از مداخله در دو گروه دارای تفاوت آماری معنیدار بود(001/0p<).
نتیجهگیری: استفاده از فیلم آموزشی علاوه بر آموزشهای معمول میتواند باعث ارتقای کیفیت زندگی و افزایش رضایتمندی بیماران تراکئوستومیشود.
هما محسنی کوچصفهانی، مینا میرزامحمدی، داود سهرابی،
دوره 17، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: نانو ذرات میتوانند با داشتن اندازه کوچک بر سد خونی بیضهای غلبه کرده و بر فرایند اسپرماتوژنز تاثیر گذارند. هدف از این مطالعه بررسی اثرات نانو ذرات مولیبدن بر تغییرات روند اسپرماتوژنز و بافت بیضه در رت نر بالغ ویستار میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی 30رت نر بالغ ویستار به طور تصادفی به 5 گروه شش تایی شامل یک گروه کنترل، دو گروه شم و دو گروه تجربی تقسیم شدند. گروه کنترل تیماری دریافت نکرد. دو گروه تجربی دوز 5 و 10 میلیگرم بر کیلوگرم نانو ذرات مولیبدن تری اکسید(20نانومتر) و دو گروه شم، سرم فیزیولوژی به صورت تزریق درون صفاقی دریافت نمودند. بعد از 28 روز، بیضه رتها خارج شد و جهت بررسیهای بافتشناسی در محلول ثابت کننده بوئن تثبیت گردید. برشهای 5 میکرومتری با هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی شدند.
یافتهها: در گروه تجربی که دوز 5 میلیگرم بر کیلوگرم نانو ذره دریافت کردند، کمی به هم ریختگی در سلولهای اسپرماتوژنیک در تعدادی از لولهها مشاهده شد. در گروه تجربی که دوز 10 میلیگرم بر کیلوگرم نانو ذره دریافت کردند، به علاوه در تعداد سلولهای اسپرماتوژنیک و سرتولی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنیداری مشاهده شد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این تحقیق، مواجهه با مقادیر زیاد نانو ذرات مولیبدن، سیستم تولید مثلی نر را از طریق وابسته به دوز به هم میریزد. بنابراین در استفاده از این نانو ذرات باید احتیاط شود.
سید سجاد خرم روز، فرزانه غریب پور، نجمه پرهیزگاری، محبوبه یزدان پناه، رضا محمدی، نسیم راهبری،
دوره 18، شماره 3 - ( خرداد 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سودوموناس ایروجینوزا به عنوان یکی از عوامل مهم عفونت در بین بیماران سوختگی مقاومت نسبتا بالایی نسبت به آنتیبیوتیکها دارد. اینتگرونها میتوانند سبب گسترش ژنهای مقاومت آنتیبیوتیکی در بین باکتریها شوند. هدف از مطالعه حاضر بررسی الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی و فراوانی اینتگرون در بین ایزولههای سودوموناس ایروجینوزا بود.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، تعداد 73 سودوموناس ایروجینوزا از عفونت زخم سوختگی بیماران بستری در بیمارستان طالقانی اهواز جدا سازی شد. بررسی الگوی مقاومت آنتیبیوتیک این باکتریها با روش دیسک آگار دیفیوژن و نسبت به 9 آنتیبیوتیک انجام شد. فراوانی ژنهای اینتگرون کلاس 2،1 و 3 با روش واکنش زنجیرهای پلیمراز بررسی شد. تحلیل دادهها با استفاده آزمون آماری مجذور کای انجام شد. سطح معنیداری، 05/0>p در نظر گرفته شد.
یافتهها: بیشترین میزان مقاومت آنتیبیوتیکی نسبت به افلوکاسین(5/94 درصد)، آزترونام (5/94 درصد) و سفتازیدیم (2/93 درصد) دیده شد. 15 ایزوله سودوموناس ایروجینوزا به تمام آنتیبیوتیکهای مورد بررسی مقاومت نشان دادند. بررسی نتایج مولکولی نشان داد که اینتگرون کلاس 1 در 6/35 درصد از سودومونس ایروجینوزا وجود داشت، در حالی که اینتگرون کلاس 2 و 3 در هیچکدام از ایزولهها شناسایی نشد.
نتیجهگیری: میزان مقاومت آنتیبیوتیکی در سودوموناس ایروجینوزا نسبت به آنتیبیوتیکهای سفتازیدیم، افلوکساسین، آزترونام، سفپیم و سفتریاکسون بسیار بالاست. علیرغم حضور اینتگرون کلاس 1 در 6/35 درصد از ایزولهها، اختلاف آماری معنیداری بین حضور اینتگرون و مقاومت نسبت به یک نوع خاص از آنتیبیوتیک یافت نشد که این موضوع احتمالاً نقش سایر مکانیسمهای مقاومت آنتیبیوتیکی را در سودوموناس ایروجینوزا نشان میدهد.
مژگان آقامحمدی، عبدالحمید حبیبی، روح اله رنجبر،
دوره 18، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: آیریزین، مایوکینی جدید است که اخیراً شناسایی شده و به نظر میرسد نقش مهمی در تنظیم هموستاز و بهبود مقاومت به انسولین دارد. تأثیر تمرین ورزشی بر میزان آیریزین سرمی در دیابت نوع 2 همچنان مورد بحث است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر شش هفته تمرین منتخب ایروبیک بر سطوح آیریزین سرمی و مقاومت به انسولین زنان دیابتی نوع 2 انجام گرفته است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع بررسی نیمه تجربی با طرح پیش- پسآزمون بود. آزمودنیهای تحقیق را 20 زن مبتلا به دیابت نوع 2 (میانگین سنی 6/5±4/47 سال و میانگین نمایه توده بدنی 42/3±92/29) تشکیل دادند. آزمودنیها به طور تصادفی به دو گروه کنترل (8 نفر) و تجربی (12 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت 6 هفته (4 جلسه در هر هفته، 40 تا 65 دقیقه در هر جلسه) به اجرا درآمد که هر هفته به زمان و شدت تمرین اصلی (50 تا 80 درصد ضربان قلب ذخیره) افزوده میشد. تمرینات اصلی ایروبیک در قالب 6 بلوک ارائه شد که هر بلوک شامل 32 حرکت بود. نمونه خونی قبل و پس از اتمام پروتکل تمرینی جمعآوری گردید.
یافتهها: نتایج تحقیق کاهش معنیدار غلظت گلوکز خون، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین و افزایش غلظت سرمی آیریزین را در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل نشان داد(05/0p≤)، اما ارتباط معنیداری بین سطح آیریزین با مقاومت به انسولین یافت نشد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرینات ایروبیک میتواند اثر قابل ملاحظهای بر مقادیر آیریزین سرمی، گلوکز ناشتا و شاخص مقاومت به انسولین در زنان دیابتی نوع 2 داشته باشد.
علی یعقوبی، مرضیه ثاقب جو، ضیاء فلاح محمدی، مهدی هدایتی، اکبر حاجی زاده مقدم،
دوره 18، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سطح آمیلوئید بتا (Aβ) در مغز بیماران آلزایمری افزایش مییابد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر 8 هفته تمرین تداومی با دو شدت پایین و بالا بر سطح Aβ1-42 هیپوکامپ موش های صحرایی آلزایمری شده بود.
مواد و روشها: 50 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (با سن 12 هفته و میانگین وزنی 10/13 ±82/219 گرم)، در 5 گروه سالم کنترل، آلزایمر کنترل، آلزایمر تمرین با شدت پایین، آلزایمر تمرین با شدت بالا و شم قرار گرفتند. برای القای آلزایمر، از تزریق هوموسیستئین (دوز 6/0 مولار) به درون بطن مغز موشها استفاده شد. گروههای تمرین با شدت پایین با سرعت 20 متر در دقیقه (50 تا 55 درصد VO2max) و گروههای تمرین با شدت بالا با سرعت 27 متر در دقیقه (75 تا 80 درصد VO2max)، به مدت 60 دقیقه در هر جلسه و 5 روز در هفته روی نوار گردان تمرین کردند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد (05/0p<).
یافتهها: سطح Aβ1-42 در هیپوکامپ موشهای آلزایمر کنترل نسبت به گروه سالم کنترل به طور معنیداری بالاتر (001/0=p) و در موشهای گروههای تمرین آلزایمری با دو شدت پایین و بالا نسبت به گروه کنترل آلزایمر به طور معنیداری پایینتر بود (02/0=p). اما تفاوت معنیداری بین دو شدت تمرین مشاهده نشد (99/0=p).
نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرین ورزشی تداومی میتواند از طریق کاهش سطح Aβ1-42 در هیپوکامپ موشهای آلزایمری شده مفید باشد و به عنوان یک روش درمانی مکمل در بیماران آلزایمر مورد مطالعه قرار گیرد.