داود حکمت پو،
دوره 2، شماره 6 - ( 1-1378 )
چکیده
امروزه فشار خون بالا یکی از مهم ترین مشکلات سلامتی در کشورهای جهان قلمداد می شود. بر این اساس ، مطالعه ی حاضر در شهر اراک با جمعیتی حدود 600 هزار نفر با برآورد حجم نمونه برابر با 2000 نفر اجرا گردید. از تعداد کل نمونه (1141 زن و 859 مرد) 193 نفر مبتلا به فشار خون بالا بودند، به عبارت دیگر شیوع فشار خون بالا در کل نمونه های مورد بررسی 9/6% تعیین شد. یافته های پژوهش رابطه معنی دار آماری بین رژیم غذایی، وضعیت تاهل، مصرف داروهای فشار خون، استعمال دخانیات، سابقه حملات شدید فشار خون طبق اظهار نظر خود بیمار و شغل را با وضعیت فشار خون در گروه های سنی مختلف نشان می دهد. از طرف دیگر نتایج نشان داد که اکثر نمونه ها (981 نفر ) از نظر نمایه توده بدنی، چاق بودند یا اضافه وزن داشتند و تعداد 162 نفر نیز مبتلا به فشار خون مرزی بودند که احتمالا با عدم رعایت موازین بهداشتی مبتلا به فشار خون بالا می شوند و درصد شیوع بالاتر خواهد رفت. بنابر این انجام تحقیقات مستمر در زمینه غربالگری بیماری فشار خون بالا و آموزش و درمان به موقع بیماران باید در اولویت خدمات بهداشتی درمانی منطقه و کشور قرار گیرد.
مژگان هاشمیه،
دوره 2، شماره 8 - ( 7-1378 )
چکیده
در این مطالعه 44 بیمار هموفیلیک و 70 بیمار تالاسمیک استان مرکزی جهت تعیین شیوع عفونت هپاتیت C، به روش Elisa و PCR مورد بررسی قرار گرفتند. در این بررسی، آزمایشات AST(1) ، ALT(2) آلکالین فسفاتاز و Anti-HCV برای کلیه نمونه ها و آزمایش HCV_RNA با روش PCR برای نمونه هایی که از نظر Anti-HCV مثبت بودند، انجام گرفت. 36 نفر از بیماران هموفیلی ( 8/81%) و 3 نفر از بیماران تالاسمی (4/3%) از نظر شاخص Anti-HCV مثبت بودند. در مورد HCV-RNA همین نسبت به دست آمد. در مورد بیماران تالاسمی بین سن و جنس و درگیری هپاتیت C ارتباط منطقی وجود ندارد ولیکن بین افزایش AST , عفونت HCV ارتباط معنی دار وجود دارد. (P<0/0001) بین افزایش ALT و عفونت HCV و همچنین افزایش آنزیم آلکالین فسفاتاز و این عفونت ارتباط معنی داری در این گروه از بیماران مشاهده شد .(به ترتیب P<0/0005 و P<0/0001. در این بررسی مشخص گردید که بین سطح فریتین و عفونت HCV در بیماران تالاسمی رابطه ی معنی داری وجود ندارد. در رابطه با بیماران هموفیلیک مشخص گردید که بین سن و عفونت HCV رابطه ی معنی داری وجود دارد. ولیکن بین نوع هموفیلی ( A یا B یا بیماری فون ویلبراند) و همچنین شدت بیماری (نوع ضعیف ، متوسط یا شدید) و بروز HCV رابطه معنی دار وجود ندارد. در این گروه از بیماران نیز بین افزایش سطح آنزیم های AST، ALT و آلکالین فسفاتاز با عفونت HCV ارتباط معنی داری به دست آمد.
اکرم بیاتی،
دوره 2، شماره 9 - ( 1-1378 )
چکیده
گرچه تزریق داخل وریدی باعث نجات جان بسیاری از افراد گردیده است اما تعدادی از بیماران گجرفتار عوارض ناشی از آن گردیده اند که متداول ترین آنها فلبیت می باشد و در کودکان نیز فلبیت مهم ترین عارضه ی مایع درمانی وریدی می باشد. این پژوهش با هدف تعیین عوامل مساعد کننده بروز فلبیت در کودکان تحت مایع درمانی وریدی به عمل آمد. این پژوهش یک پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد که نمونه های آن را کودکان بستری در بخش های مختلف بیمارستان های کودکان تحت پوشش دانشگاه تهران تشکیل دادند. نمونه به صورت تصادفی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 220 نفری تقسیم شدند. یک گروه از نظر تعویض تیوب و گروه دیگر از نظر تعویض محل سرم مورد بررسی قرار گرفتند. پس از کسب رضایت از والدین کودکان تحت مطالعه که توسط پرستاران فارغ التحصیل لیسانس و فوق دیپلم، رگ گیری شده بودند به وسیله ی چک لیست تنظیم شده توسط پژوهشگر تحت نظارت دقیق قرار گرفته و بدین ترتیب داده ها گردآوری و توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. کلیه اطلاعات توسط آزمون کای دو و با P<0/05 مورد قضاوت و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که بین ساعات تعویض محل و تیوب سرم و بروز عارضه ارتباط معنی دار وجود دارد. با افزایش ساعات مذکور نسبت بروز عارضه افزایش یافت. بین جنس بیمار و بروز عارضه در هر دو گروه ارتباط وجود نداشت. بین سن بیمار و نسبت بروز عارضه در هر دو گروه ارتباط معنی دار مشاهده گردید به طوریکه در کودکان سنین پایین تر در صد بروز عارضه بالاتر بود. بین متغیرهای مدت بستری، نوع سرم، حجم مایع دریافتی، محل تزریق سرم در هر دو گروه با نسبت بروز عارضه ارتباط معنی دار مشاهده گردید. در مقایسه بین درصد بروز عارضه در تعویض تیوب سرم و محل تزریق سرم ارتباط معنی دار بدست نیامد. همانگونه که سایر منابع نشان دادند در این پژوهش نیز می توان گفت سن، زمان تعویض محل تزریق و تیوب سرم، مدت بستری، حجم مایع دریافتی، نوع محلول مورد استفاده و محل تزریق سرم از عوامل مساعد کننده بروز فلبیت به شمار می آیند.
علی چهرئی، نوید دانایی، بهروز بیرشک،
دوره 2، شماره 9 - ( 1-1378 )
چکیده
امروزه بیماری ایدز یکی از بزرگ ترین مشکلات دنیای پزشکی می باشد و با توجه به عدم وجود درمان و واکسن علیه این بیماری تنها راه مقابله با آن پیشگیری می باشد. بهترین راه پیشگیری از ایدز دادن آموزش های بهداشتی در این زمینه به مردم می باشد. این آموزش زمانی موفق است که بر اساس واقعیت های جامعه باشد و بهترین راه رسیدن به این آگاهی ها تعیین سطح اطلاعات موجود در جامعه می باشد. لذا بر اساس این مفهوم اقدام به بررسی سطح اطلاعات بهداشتی جامعه در رابطه با ایدز شده است. این تحقیق به صورت مقطعی (Cross_ Sectional) انجام پذیرفت. جمع آوری داده ها بر اساس یک پرسشنامه خود ایفا انجام گرفت که سوالات آن از نوع چند گزینه ای (Multiple Choice) بود و برای طراحی آن ابتدا نمودار جریان مورد نظر رسم گردید. سپس با استفاده از نظر اساتید امتیازگذاری شد و در مطالعه مقدماتی اعتبار و پایائی پرسشنامه محاسبه گردید. حجم نمونه تحقیق 1900 نفر محاسبه شد و نمونه گیری چند مرحله ای انجام یافت که مرحله اول آن طبقه ای (Stratified) و مرحله دوم آن خوشه ای (Clustering) بود. آنالیز آماری توسط نرم افزار SPSS انجام یافت. محققین در کلیه مراحل طرح به اصول اخلاقی پژوهش پایبند بودند. 6/55% افراد مورد پژوهش مرد و 46/2% زن بودند و گروه سنی 29-20 سال گروه سنی شاخص بود. 36/2% افراد مورد نظر پژوهش مجرد و 63/8% متاهل بودند . بیشترین امتیازی که افراد مورد پژوهش می توانستند کسب کنند 105 بود که میانگین میزان آگاهی پرسش شوندگان 24/93 (26/18- 23/71) بود . این میزان آگاهی در گروههای مختلف جنسی تفاوت معنی داری نداشت و میزان آگاهی مجردین بیش از متاهلین بود.(P<0/0001 , Eta=0/49) و در گروه های شغلی مختلف نیز اختلاف معنی داری بین میزان آگاهی وجود داشت . (P<0/0001) با توجه به نتایج طرح میزان آگاهی مردم اراک و سمنان به خصوص در مورد سطح دوم و سوم پیشگیری در حد پایینی قرار دارد و این موضوع حتی در کادر پزشکی نیز به چشم می خورد. به نظر می رسد با توجه به گستردگی طیف آگاهی در مورد پیشگیری از ایدز در جامعه ابتدا باید از طریق رسانه های ارتباط جمعی آگاهی های عمومی را در اختیار مردم گذارد سپس آنها را بر اساس شغل به گروه های آموزشی کوچکتر جهت آموزش های تخصصی تقسیم کرد.
سید قوام الدین تولایی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده
اساس تشخیص در هپاتیت C بر شناسایی آنتی بادی های واکنش دهنده با پپتیدهای صناعی یا پروتئین های نوترکیبی می باشد. روشی که در حال حاضر در تمامی پایگاه های انتقال خون برای غربالگری خون های اهدایی از نظر HCV انجام می شود. این پژوهش بشکل مقطعی در فاصله زمانی مرداد 76 تا خرداد 78 با مراجعه به پرونده های اهداء کنندگان خون در پایگاه مرکزی انتقال خون استان مرکزی انجام شده است. شیوع ویروس هپاتیت C در دهندگان سالم خون با روش Elisa0/4% و با روش RIBA 0/2% دیده شد. قدرت پیشگویی کنندگی مثبت روش الیزا 55% می باشد. ارزش این تست برای هر دو جنس یکسان می باشد. با افزایش سن دهنگان خون شانس مثبت شدن روش RIBA ، به طور معنی داری کاهش می یابد. بین وضعیت تاهل، جنس، شغل و مثبت شدن آزمون رابطه ای وجود ندارد. با توجه به تفاوت قابل ملاحظه بین تعداد نتایج تایید شده Elisa توسط RIBA لازم است که در نحوه انجام این آزمون ها و اعتبار آنها بازنگری گردد.
محمود پدرام، هاشم ساعی پور،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده
برای بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیه که دارای سیر مزمن و پیشرونده است و زمانی که سندرم اورمیک در این بیماران ایجاد می شود فقط دو راه درمانی وجود دارد. یکی دیالیز و دیگری پیوند کلیه. یکی از عوارض نارسایی مزمن کلیه در این بیماران ازدیاد فشار خون می باشد که این ازدیاد فشار خون در اکثر این بیماران با دیالیز کاهش می یابد، ولی در تعدادی از بیماران پرفشاری خون نسبت به دیالیز مقاوم بوده و یا حتی در انتهای دیالیز افزایش بیشتری نیز می یابد. که علت آن را کاهش بار داخل عروقی و به دنبال آن تحریک سیستم رنین، انژیوتنسین و آلدوسترون می دانند. لذا توصیه میشود که برای کاهش و تنظیم فشار خون در این بیماران از داورهای ممانعت کننده آنزیم مبدل آنژیوتنسین استفاده شود.
محمدرضا رضوانفر،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده
افت وضعیتی فشار خون(Orthostatic Hypotension) یکی از عوارض دیابت به علت درگیری سیستم عصبی خودکار (اتونوم) است که به عنوان ناتوان کننده ترین عارضه ی درگیری این سیستم شناخته می شود. این پژوهش مطالعه ای تحلیلی از نوع مورد شاهدی بود که به منظور تعیین ارتباط هریک از عوامل طول مدت ابتلاء و نوع دیابت با فراوانی این عارضه در بیماران مبتلا به دیابت بستری شده در بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 1376 انجام شده است. از مجموع 300 بیمار دیابتی که تحت بررسی قرار گرفتند 100 نفر افت وضعیتی فشار خون داشتند که به عنوان گروه مورد در نظر گرفته شدند و 200 نفر افت وضعیتی فشار خون نداشتند که به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. از مجموع بیماران گروه مورد، 14 نفر مبتلا به دیابت قندی نوع وابسته به انسولین یا (Insulin Dependent Diabetes Mellitus) IDDM و 86 نفر مبتلا به دیابت قندی غیر وابسته به انسولین یا (Noninsulin dependent Diabetes Mellitus) NIDDM بودند و از مجموع بیماران گروه شاهد، 22 نفر IDDM و 178 نفر NIDDM داشتند. میانگین طول مدت دیابت در گروه مورد 44-8 سال و در گروه شاهد 65-7 سال بود که با استفاده از تست t مشخص شد که این اختلاف معنی دار نیست و لذا بین طول مدت ابتلاء به دیابت با فراوانی افت وضعیتی فشار خون ارتباطی وجود ندارد.(P=0/05) همچنین با بررسی ارتباط نوع دیابت با فراوانی افت وضعیتی فشار خون با استفاده از تست (مجذور کادو) مشخص شد که ارتباط معنی داری بین دو گروه مورد و شاهد وجود ندارد.(P=0/05) و در مجموع نتیجه گیری شد که برخلاف بعضی عوارض دیابت که با افزایش طول مدت ابتلاء فراوانی آنها افزایش می یابد یا بعضا در یک نوع بیشتر از دیگری است، افت وضعیتی فشار خون ارتباطی با طول مدت ابتلاء به دیابت و نوع دیابت ندارد.
محمد حسن دوامی، داود حکمت پو، فرشیده دیدگر، محمد رفیعی، محمدرضا خزایی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
مقدمه: از مهم ترین مشکلات بهداشتی کشور، آلودگی های انگلی به خصوص انگل های روده ای است که در نواحی مختلف جهان نیز از شیوع نسبتا بالایی برخوردار است. این آلودگی ها از معضلات جدی سلامتی جامعه هستند که باعث بروز آنمی فقر آهن، عقب ماندگی ذهنی و جسمی کودکان و مشکلات جسمی و روانی دیگر در بین اعضاء خانواده مبتلا می شوند. از آنجا که مادران رکن اساسی خانواده محسوب می گردند و هر گونه اختلال در سلامتی می تواند عامل خطر برای سایر افراد خانواده باشد، لذا پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان شیوع عفونت های انگلی روده ای در بین مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهر اراک طراحی و اجرا شده است.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی–تحلیلی و از نوع مقطعی می باشد. نمونه گیری آن به صورت تصادفی سیستماتیک بر روی 1650 مادر مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی سه منطقه پایین، مرکز و بالا شهر اراک انجام شد. از هر مادر سه بار آزمایش مدفوع به عمل آمد و نمونه ها به روش فرمالین اتر در آزمایشگاه دانشکده پزشکی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: نتایج حاصل از سه بار آزمایش مدفوع مادران نشان داد که از مجموع 1650 مادر مورد بررسی، تعداد 801 نفر (48/5%) آلوده به انگل های روده ای (اعم از بیماری زا و غیر بیماری زا) بودند که از این تعداد 110 نفر (13/73%) آلوده به انگل های روده ای بیماری زا به قرار ژیاردیالامبلیا 89 مورد (5/39%)، آنتاموباهیستولتیکا 12 مورد (72%)، هیمنولیپس نانا 5 مورد (3%)، آسکاریس 3 مورد (18%) و تنیاساژیناتا 1 مورد (0/06%) بودند. همچنین 691 مادر (86/2%) آلوده به انگل های روده ای غیر بیماری زا به ترتیب آنتاموباکلی 313 مورد (19%)، بلاستوسیستیس هومینیس 267 مورد (16/18%)، آندولیماکس 67 مورد (4%)، یدآموبابوچلی 34 مورد (2%) و کیلوماستیکس 10 مورد (6% ) بودند.
نتیجه گیری: در این مطالعه ارتباط معنی داری بین میزان آلودگی و عوامل دموگرافیک مانند سن، جنس، شغل، تحصیلات مادر و شوهر وی و همچنین منطقه شهری محل سکونت مشاهده نگردید. اگرچه نتایج نشان داد که بالاترین میزان ابتلا به انگل های روده ای بیماری زا به ترتیب در پایین شهر 7/8% (43 نفر)، در مرکز شهر 6/72% (37 نفر) و در بالا شهر 5/45% (30 نفر) بوده است.
علی فانی،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
مقدمه: در طول تاریخ پزشکی گواتر به عنوان مهم ترین اختلال آندمیک مطرح گردیده است. تخمین زده می شود که حدود یک میلیارد نفر در دنیا به این بیماری مبتلا باشند. با توجه به این که کشور ما به عنوان یک منطقه اندمیک و هیپراندمیک گواتر شناخته شده است در این مطالعه به بررسی توزیع فراوانی بیماری های مختلف تیروئید در بیماران مبتلا به گواتر استان مرکزی شامل شهرک ولیعصر اراک و شهرستان های محلات، خمین، شازند، ساوه، دلیجان، تفرش و آشتیان در سال 80-1379 پرداختیم.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی-مقطعی می باشد که به بررسی 2138 بیمار مبتلا به گواتر (1542 زن و 596 مرد) که به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده بودند می پردازد. در این مطالعه آزمون غربالگری، با تعیین مقدار TSH- Thyroid Stimulating Hormone سرم بود و در صورتیکه TSH غیر طبیعی بود و سایر آزمایشات تیروئیدی انجام می شد. روش انجام آزمایشات الایزا- ELISA بود که قبلاً صحت آن با روش RIA - Radio Immunoassay چک شده بود. بیماران ابتدا از نظر ابتلا به گواتر و تعیین درجه گواتر معاینه می شدند. اگر بیمار مبتلا به گواتر ندولر بود جهت وی سونوگرافی، اسکن تیروئید و FNA- Fine needle Aspiration انجام می شد، سپس بیماران بر اساس علائم بالینی و نتایج آزمایشگاهی از نظر بیماری های مختلف تیروئید بررسی می شدند.
نتایج: در این مطالعه 2138 بیمار مبتلا به گواتر بررسی شدند که از این میان، 72% افراد (1542) نفر زن و 28% (596) نفر آنها مرد بودند. 83/1% بیماران دارای یک گواتر ساده درستکار -Euthyroid بودند. 6/94% از بیماران هیپوتیروئیدیسم و 3/36% به صورت هیپوتیروئیدی تحت بالینی بودند. 4/8% بیماران دچار هیپرتیروئیدی بالینی و 1/16% نیز دچار هیپرتیروئیدی تحت بالینی بودند. 13 نفر (0/7%) بیماران دارای گواتر ندولر بودند که در یک مورد از آنها کارسینوم پاپیلاری تیروئید یافت شد. 3 نفر از بیماران دارای ندول سرد تیروئید و بقیه ندول متعدد و گواتر منتشر یا ندول گرم داشتند. گواتر درجه IA در 44/3% موارد و درجه IB در 34% موارد یافت شد.
بیش ترین فراوانی سنی بیماران گواتری، در سنین 19-10 سال، (32/5%) بود و کم ترین آن در گروه سنی بالای 70 سال، (1/2%) بود.
نتیجه گیری: گواتر در استان مرکزی اندمیک بوده و شیوع گواتر در موالید جدید رو به کاهش می رود. در دهه های بالاتر، فرم های بالینی و تحت بالینی هیپر و هیپوتیروئیدی شیوع بیش تری دارد. لذا در معاینات و بررسی های بالینی باید مورد توجه بیش تری قرار گیرند. |
|
خدیجه ارجمندی رفسنجانی، علی چهریی، مجید چالیان، شایان شجاعی، علی فهیمی، پدرام گلناری،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
مقدمه: تومور ویلمز یکی از شایع ترین تومورهای کلیوی بدخیم و اولیه در کودکان می باشد. مطالعاتی که تاکنون در زمینه این تومور در کشورهای مختلف انجام شده است عواملی چون سن بروز، مرحله بیماری، لنفادنوپاتی، هیستوپاتولوژی تومور و... را از جمله عوامل مؤثر بر میزان بقاء مبتلایان معرفی کرده اند. با توجه به اهمیت این تومور در کودکان، در صدد برآمدیم تا مطالعه ای در زمینه تعیین میزان بقاء مبتلایان به این تومور و عوامل مؤثر بر آن انجام دهیم.
روش کار: این مطالعه مقطعی-تحلیلی بر روی 128 بیمار مبتلا به تومور ویلمز که طی سال های 1356 الی 1380 در بخش سرطان شناسی بیمارستان حضرت علی اصغر (ع) مراجعه کرده بودند، انجام گردید. علاوه بر وضعیت فعلی بیمار از نظر بقاء، مشخصات دموگرافیک، علائم و نشانه ها، آزمایش های زمان تشخیص و مرحله بیماری ثبت گردید و در نهایت آنالیز بقاء توسط روش های جدول عمر و حد حاصل ضرب کاپلان مایر صورت گرفت و برای تعیین عوامل مؤثر از مدل رگرسیونی کاکس -Cox Regression استفاده گردید.
نتایج: میانه میزان بقاء در افراد مورد پژوهش 82/99 ماه بود. تعداد مبتلایان در دو گروه جنسی برابر بود (64 نفر در هر گروه) و میانگین بقاء با جنسیت بیماران رابطه آماری معنی داری نداشت (92/4= قدرت). اکثر تومورها در هنگام تشخیص در مرحله 3 بودند. بقاء بیماران با پیشرفت مرحله بیماری به طور معنی داری کاهش می یافت .(P=0/002)وجود متاستاز P=0/002) و 0/207=نسبت شانس(، وجود اسپلنومگالی P=0/018) و 0/336= نسبت شانس) و عود بیماری P=0/037) و 0/184=نسبت شانس) به طور معنی داری میانگین بقاء بیماران را کاهش می داد. جهت تعیین شدت عوامل مؤثر بر میزان بقاء بیماران مبتلا به تومور ویلمز، مدل رگرسیون کاکس پیشنهاد شد که در آن عدم وجود متاستاز و داشتن گروه خونی مثبت از جمله عوامل پیشگویی کننده پیش آگهی خوب در این بیماران می باشد.
نتیجه گیری: در این مطالعه میزان بقاء 5 ساله بیماران مبتلا به تومور ویلمز 63/28% بود که در مقایسه با نتایج مطالعات مشابه در جاهای دیگر پایین تر است. این می تواند به دلیل دیر مراجعه نمودن بیماران به مراکز درمانی، نحوه تشخیص بیماری یا ارجاعی بودن این مرکز باشد. مطالعات اخیر نشان داده اند که به علت بهبود کیفیت درمانی، سن بیمار و اندازه تومور نقش کمی را در پیش آگهی بیماران ایفا می کنند که مطالعه ما نیز این مسئله را تأیید می کند. احتمالاً در آینده از فاکتورهای ژنتیکی برای بررسی پیش آگهی و درمان در این بیماران استفاده خواهد شد. |
|
حیدر فراهانی، محمد رفیعی، محمدرضا خزاعی،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
مقدمه: آنزیم گلوکز-6-فسفات دهیدروژناز (G.6P.D.) اولین آنزیم در راه پنتوز فسفات می باشد که نقش به سزایی در تولید NADPH ایفا می کند NADPH تولید شده اهمیت قابل ملاحظه ای در اکسیداسیون و احیاء گلبول های قرمز دارد، و از تجمع H2O2 جلوگیری می نماید. در صورت کمبود نهایتاً NADPH کافی تولید نخواهد شد و اختلال در عملکرد گلبول های قرمز صورت خواهد پذیرفت. این مطالعه با هدف تعیین شیوع کمبود .G.6P.D صورت پذیرفته است.
روش کار: این مطالعه به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام گردید. خون بند ناف در ظرف EDTA مورد استفاده قرار گرفت و به روش فلئورسنت لکه ای فعالیت آنزیم اندازه گیری گردید. داده ها با استفاده از روش آماری مجذور کای و رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و اختلاف با P>0/05 در داده ها معنی دار تلقی شد.
نتایج: از 2160 نمونه مورد آزمایش 1103 نفر مذکر (51/1%) و 1057 نفر مونث (48/9%) بودند. میزان شیوع کمبود آنزیم در پسرها 3/5 و در دخترها 0/8 درصد و در کل 2.2 درصد موالید زنده را شامل گردید. همچنین براساس آزمون مجذور کای، Rh مثبت شانس ابتلا را به میزان 1/6 نسبت به Rh منفی افزایش می دهد. در این تحقیق رابطه معنی داری بین گروه های خوبی و میزان شیوع کمبود .G.6P.D به دست نیامده است.
نتیجه گیری: در این مطالعه شیوع کمبود G.6P.D. در پسران بیش از دختران بوده و رابطه بین Rh مثبت و میزان شیوع کمبود آنزیم معنی دار می باشد. میزان شیوع کمبود .G.6P.D در شهرستان اراک2/2 درصد به دست آمده که کم تر از شیوع آن در نواحی شمالی کشور (8/7%) و جهانی (14/9-10%) می باشد لذا با عنایت به هزینه کم و روش آسان انجام آزمایش، در بدو تولد با تشخیص زودرس این نقیصه می توان از مشکلات اقتصادی و اجتماعی وارد به خانواده ها و کشور جلوگیری نمود و موجب ارتقای سطح کیفی مراقبت های اولیه بهداشتی گردید.
محمد خلیلی، گیتی ایزدی،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
مقدمه: با توجه به شیوع بالای شکستگی مفصل هیپ در سالمندان و افراد میانسال جراح ارتوپد و متخصص بیهوشی در طول دوران کاری خود به طور مکرر با آن روبرو می شوند. یکی از چالش های پیش روی متخصصین خونریزی حین عمل و خطرات ناشی از اختلالات همودینامیک و کاهش خونرسانی ارگان های حیاتی و اثرات جانبی ترانسفوزیون در این گروه سنی است. چنانچه تکنیک بیهوشی قادر به کاهش خونریزی ناشی از عمل جراحی در این بیماران باشد، ریسک جراحی به طور قابل توجه ای در این گروه سنی کاهش می یابد.
روش کار: در یک مطالعه نیمه تجربی و آینده نگر تعداد 40 بیمار با شکستگی مفصل ران مورد مطالعه قرار گرفتند، این بیماران ابتلا به فشار خون یا اختلالات انعقادی نداشتند. 22 بیمار با بیحسی نخاعی (گروه A) و 18 بیمار با بیهوشی عمومی (گروه B) تحت عمل جراحی قرار گرفتند. در طول زمان عمل حجم خونریزی اندازه گیری و ثبت شد و سپس معنی دار بودن ارتباط یافته ها با تست های آماری t و z بررسی گردید.
نتایج: با استفاده از معیار t مشخص گردید که ارتباط معنی داری بین استفاده از کوتر و حجم خونریزی وجود ندارد. (تقریباً در نیمی از بیماران از کوتر استفاده گردید) همینطور نشان داده شد که بین نوع عمل و میزان خونریزی ارتباط معنی داری وجود ندارد اما در مورد روش بیهوشی با توجه به P<0/001 ارتباط معنی داری بین روش بیهوشی و میزان خونریزی حین عمل وجود داشت به طوریکه در بیحسی نخاعی حجم خونریزی کم تر بود.
نتیجه گیری: از بررسی آماری نتایج حاصله می توان گفت که بیحسی اسپانیال در مقایسه با بیهوشی عمومی میزان خونریزی را در اعمال جراحی هیپ کاهش می دهد.
فرشته نارنجی، سامره عبدلی،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
مقدمه: استئوپروز یک مشکل عمده بهداشتی و شایع ترین بیماری متابولیک استخوانی است که بر طبق آمار بالغ بر 6 میلیون ایرانی به آن مبتلا هستند.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که به منظور بررسی رفتارهای پیشگیری کننده از استئوپروز در 24 مراقب بهداشتی و نحوه آموزش آنان با 110 زن مراجعه کننده به مراکز بهداشتی-درمانی شهر اراک انجام گرفته است. روش نمونه گیری در این تحقیق نمونه گیری خوشه ای با روش نمونه گیری در دسترس می باشد.
نتایج: نتایج به دست آمده از پرسشنامه برای هر دو گروه نشان دادند که میانگین سنی در مراقبین 33/7 سال و در زنان مراجعه کننده 29/3 سال بوده، 58/3% از مراقبین و 80/9% از مراجعین در طول روز کلسیم خوراکی کافی دریافت می نمودند. 8/2% از مراقبین و 16/4% از مراجعین به طور منظم ورزش می نمودند و 62/5% از مراقبین و 63/5% از مراجعین در طول روز زیر نور مستقیم آفتاب قرار می گرفتند. همچنین یافته ها نشان داد که 49/1% از مراجعین در آن روز از مراقبین در خصوص عوامل ایجادکننده استئوپروز، 79% در خصوص دریافت کلسیم، 90% در مورد ورزش و 85/5% در رابطه با قرارگیری در نور مستقیم آفتاب توضیحاتی را دریافت کرده بودند ولی به اکثریت زنان 80/9% هیچ توضیحی در مورد استفاده از داروهای هورمونی ارائه نشده بود.
نتیجه گیری: یافته ها بین سن، تحصیلات، و سابقه خانوادگی استئوپروز در مراقبین با نحوه آموزش قبلی آنان در این خصوص ارتباط آماری معنی داری را نشان داد اما در ارتباط با نحوه آموزش، با توجه به رفتارهای پیشگیری کننده زنان، بین دریافت کافی کلسیم توسط فرد و نحوه آموزش، ارتباط آماری غیر معنی دار و بین انجام ورزش و آموزش مراقبین، معنی دار بودند.
کامران مشفقی، محمد رفیعی،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
مقدمه: در سال های اخیر ارتباط هلیکوباکترپیلوری با کم خونی فقر آهن در حال مطالعه می باشد. هدف از این مطالعه یافتن ارتباط میان هلیکوباکترپیلوری با میزان هموگلوبین و فرتین سرم (به عنوان ذخیره آهن) است.
روش کار: این مطالعه، یک مطالعه مشاهده ای و از نوع مقطعی بوده که به صورت توصیفی-تحلیلی بر روی 262 بیمار مبتلاء به کم خونی انجام گرفته است و جهت هر بیمار هموگلوبین، MCV، فرتین سرم و تیتر آنتی بادی IgG هلیکوباکترپیلوری محاسبه گردید و سپس به بررسی ارتباط بین ان موارد با هلیکوباکترپیلوری پرداخته شد.
نتایج: در 147 نفر (56%) بیماران تیتر هلیکوباکترپیلوری منفی و در 115 نفر (44%) تیتر هلیکوباکترپیلوری مثبت بود. همچنین در 78 نفر (29/8%) بیماران فرتین کم تر از 120µgr/dlit بوده است. با استفاده از آزمون های آماری رگرسیون لجستیک مشخص شد که بین سطح فرتین و شانس ابتلاء به هلیکوباکترپیلوری ارتباط آماری وجود دارد به گونه ای که شانس ابتلاء به هلیکوباکترپیلوری در کسانی که فرتین کم تر از 12 دارند، 1/93 برابر کسانی است که فرتین بالای 12 دارند و این شانس با استفاده از رگرسیون لجستیک در سطح خطای 0/05 معنادار آماری است. همچنین مشخص شد که هیچ گونه ارتباط معنی دار آماری بین میزان کاهش MCV و شانس ابتلاء به هلیکوباکترپیلوری وجود ندارد.
نتیجه گیری: میزان فرتین سرم در بیماران با عفونت هلیکوباکترپیلوری کاهش می یابد و این کاهش فرتین از نظر آماری معنی دار می باشد این مطلب را مطالعات انجام شده در خارج از کشور نیز نشان داده اند. |
اکبر رستمی نژاد، زهره کریمی،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
مقدمه: امروزه برای بیهوشی مناسب در اعمال جراحی بایستی به شرایط روحی-روانی بیمار نیز توجه شود که از آن جمله، کاهش هیجان، اضطراب و ترس از جراحی در همگان در کودکان پیش دبستانی می باشد که هنگام جدایی از والدین و مواجهه با اتاق عمل، دچار حالات فوق گردیده و به نظر می رسد که این عوامل می توانند بر جراحی و نتایج آن تأثیر سوء داشته باشند. بنابراین بایستی با کمک روش ها و مراقبت های پرستاری مناسب سعی نمود که کودکان به راحتی از والدین جدا شده، ماسک بیهوشی و سوزن وریدی را بهتر تحمل کرده و در بدو بیهوشی و ورود به اتاق عمل، خواب باشند. از جمله این روش ها تجویز پیش داروی بیهوشی خوراکی کتامین می باشد.
روش کار: پژوهش فوق کارآزمایی بالینی دوسوکور بوده و بر روی 66 کودک 7-2 ساله که همگی برای اولین بار جهت جراحی انتخابی (ریسک 1 بیهوشی) غیر از مغز و کبد مراجعه نموده اند، انجام گردیده است. نمونه ها به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شده و نیم ساعت قبل از عمل به گروه مورد 5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن کتامین به اضافه 0/2 سی سی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن آبمیوه و به گروه شاهد تنها همان مقدار آبمیوه داده شد سپس اطلاعات جمع آوری شده از وضعیت کودک در برگه های مشاهده ثبت گردیده و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
نتایج: نتایج نشان داد که 78/8 درصد کودکان گروه مورد هنگام جدایی از والدین گریه نکردند و 78/8 درصد آنان نیز هیچ گونه مقاومتی نداشتند. همچنین نسبت به سوزش وریدی، 34/4 درصد کودکان گروه مورد هیچ عکس العملی نداشتند و 59/4 درصد نیز عکس العمل خفیف داشتند در حالیکه در گروه شاهد تنها 6/1 درصد عکس العمل نداشتند و 78/7 درصد نیز حرکات شدید بدن و کشیدن دست ها را داشتند. همچنین 69/7 درصد گروه مورد هنگام ماسک گیری بیهوشی هم کاری داشته در حالیکه 75/8 درصد از گروه شاهد از پذیرفتن ماسک امتناع نموده و فقط 24/2 درصد همکاری داشتند. 81/8 درصد از گروه مورد قبل از بیهوشی خواب بودند در حالی که کلیه کودکان گروه شاهد بیدار و بی قرار بودند.
نتیجه گیری: از آنجا که نتایج فوق همگی از نظر آماری در سطح 95% معنی دار می باشند، بنابراین استفاده از کتامین به عنوان پیش داروی بیهوشی، از هیجان، اضطراب و ترس کودک هنگام جدایی از والدین کاسته و موجب آرامش، عدم مقاومت، گریه نکردن و خوابیدن در هنگام انتقال به تخت عمل می گردد. |
پروین عباسی، سوسن حیدرپور، بهجت افکاری، منصور رضایی، شیرین ایرانفر، کتایون اسماعیلی،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
مقدمه: با توجه به وسعت استفاده از آی-یو-دی به عنوان روش پیشگیری از بارداری، این مطالعه به منظور بررسی عوارض آی-یو-دی مولتی لود 375 و T380A در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی-درمانی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال 1381 انجام شد. روش کار: در این بررسی توصیفی-تحلیلی 122 خانم دارای آی-یو-دی مولتی لود 375 و 245 نفر از کسانی که از آی-یو-دی T380A استفاده می کردند و حداقل 6 ماه از جایگذاری آی-یو-دی آن ها می گذشت و در مراکز بهداشتی درمانی پرونده داشتند مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که متغیرهای حاملگی، خونریزی، حاملگی خارج از رحم، سوراخ شدن رحم، خروج خود به خودی و بیماری التهابی لگن را مورد سنجش قرار می داد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آمار توصیفی و آزمون های مجذور کای، تی و فیشر استفاده شده است.
نتایج: شایع ترین عارضه در بین افراد هر دو گروه مورد مطالعه خونریزی شدید زمان قاعدگی بود، در گروهی که از آی-یو-دی مولتی لود استفاده می کردند (75%) بیش از گروه T380A بود (41/6%) و اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود داشت (0/00001>P). بعد از آن عارضه شایع دیگر قاعدگی دردناک بود که در گروه آی-یو-دی مولتی لود (70/8%) بیش از گروه T380A بود (40/8%) و این اختلاف معنی دار بود (0/00001>P). میزان حاملگی داخل رحمی در گروه آی-یو-دی مولتی لود، 1/7% و در گروه T380A، دو درصد که اختلاف بین آنها معنی دار نبود. بروز حاملگی خارج از رحم در گروه آی-یو-دی مولتی لود، 0/8% در گروه T380A موردی از آن گزارش نشد. در هر دو گروه موردی از سوراخ شدن رحم وجود نداشت.
نتیجه گیری: براساس نتایج این بررسی عوارض شایع در هر دو نوع آ-یو-دی خطرناک نبوده و عوارض شدید و خطرناک آن شایع نبود. شایع ترین عارضه خونریزی شدید زمان قاعدگی و قاعدگی دردناک و لکه بینی بود که خطرناک نبوده و با حمایت و آموزش استفاده کنندگان قابل کنترل است اگر چه این عوارض در آی-یو-دی مولتی لود بیش تر بود. آی-یو-دی مولتی لود و T380A در پیشگیری از حاملگی موثر بودند. به نظر می رسد برای کسانی که می خواهند پیشگیری از حاملگی را به مدت طولانی داشته باشند آی-یو-دی T380A مناسب تر می باشد.
عنایت اله کلانتر هرمزی، مصطفی دلاور، سعید کیان بخت، محمدعلی پایانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
مقدمه: خارخاسک از گیاهان دارویی است که در طب سنتی از دم کرده میوه آن جهت درمان عفونت های مجاری ادراری تناسلی به ویژه سوزاک، دفع کننده سنگ های کلیوی، مسکن دردهای روماتیسمی، کاهش دهنده فشار خون و تحریک کننده کبد استفاده می شود. این تحقیق اثرات ضد میکروبی عصاره میوه خارخاسک را علیه تعدادی از سروش های استاندارد باکتری های گرم منفی و گرم مثبت مورد بررسی قرار داده است.
روش کار: دراین تحقیق که یک مطالعه تجربی است. عصاره متانولی میوه خرد شده گیاه به روش کلد ماسراسیون تهیه شد و اثرات ضد میکروبی آن بر علیه سوش های استاندارد باکتری های استرپتوکوک فکالیس، استافیلوکوک آرئوس، اشریشیاکلی و سودوموناس آئروژینوزا با روش دیسک پلیت و رقت لوله ای مورد ارزیابی قرار گرفت و با آنتی بیوتیک های مؤثر بر علیه این باکتری ها مقایسه شد.
نتایج: نتایج این بررسی نشان داد که عصاره میوه استخراج شده بر علیه سوش های استاندارد باکتری های استرپتوکوک فکالیس، استافیلوکوک آرئوس، اشریشیاکلی و سودوموناس آئروژینوزا به ترتیب با غلظت های 400، 200، 100 و 100 میکروگرم در میلی لیتر خاصیت باکتریواستاتیک و با غلظت های 800، 400، 400 و 200 میکروگرم در میلی لیتر خاصیت باکتریسیدال دارند. همچنین مقایسه اثرات ضد میکروبی عصاره این گیاه با آنتی بیوتیک های موثر بر این باکتری ها از قبیل سیپرفلوکساسین، پنی سیلین، G، اکساسیلین، جنتامایسین، کوتریموکسازول، نالیدیکسیک اسید و نیترو فورانتویین نشان داد که عصاره متانولی میوه گیاه خارخاسک در غلظت مورد استفاده، اثری قابل مقایسه و در مواردی حتی بیش تر از برخی از این آنتی بیوتیک ها بر علیه میکروب های مورد بررسی دارد. نگهداری عصاره میوه خارخاسک در طول مدت زمان پس از استخراج باعث کاهش خاصیت ضد میکروبی آن شد.
نتیجه گیری: عصاره میوه گیاه خارخاسک اثر باکتریواستاتیک و باکتریسیدال خوبی بر روی تعدادی از باکتری های گرم مثبت و منفی دارد که از عوامل مهم بعضی از عفونت های انسانی می باشند و این اثر قابل مقایسه با آنتی بیوتیک های رایج برای درمان عفونت های ناشی از این باکتری ها می باشد؛ لذا با انجام مطالعات فارماکولوژیک و بالینی تکمیلی عصاره میوه این گیاه، می توان آن را برای درمان برخی از عفونت های باکتریسیدال پیشنهاد کرد. |
|
محمد رفیعی، محمدتقی آیت الهی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
مقدمه: مدت زمان اقامت بیماران در بیمارستان یک مساله مهم در تصمیم گیری های بهداشتی است که افزایش آن می تواند هزینه زیادی را متوجه بیمار یا سیستم های بهداشتی-درمانی مانند شرکت های بیمه نماید. هم چنین خطر بروز عفونت های بیمارستانی را افزایش می دهد. بنابراین شناخت، تحلیل مدل بندی مدت اقامت بیماران در بیمارستان ها می تواند مقدمه ای جهت شناخت چگونگی این امر باشد.
روش کار: به منظور تعیین مدل اقامت بیماران و برخی عوامل دموگرافیک موثر بر آن، از بیمارستان های ولیعصر و تامین اجتماعی شهر اراک در سال 1381، به ترتیب 1428 و 816 بیمار به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب و متغیرهای مدت اقامت، سن، جنس، محل تولد و محل زندگی آنها ثبت گردید. سپس جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیلی شامل استفاده از روش های مدل بندی توزیع های آمیخته، مدل های رگرسیونی پوآسن، روش های رگرسیون معمولی، روش آنالیز کوواریانس و آزمون t استفاده شد.
نتایج: یافته های بررسی نشان داد که متوسط اقامت بیماران در بیمارستان ولیعصر 5/4±4/1 روز بود. متوسط سنی بیماران مذکور در این بیمارستان 21/1±40/1 سال بود، جهت مدل توزیع اقامت بیماران در این بیمارستان مدل پوآسن دو مؤلفه ای مدل بسیار مناسبی بود. با استفاده از رگرسیون پوآسن آمیخته ارتباط معنی دار آماری بین سن، جنس بیمار، وضعیت تاهل بیماران ومحل زندگی بیماران با مدت اقامت آنها در بیمارستان به دست آمد. یافته ها در بیمارستان تامین اجتماعی نشان داد که متوسط اقامت بیماران دارای 3/2±4/7 روز و متوسط سنی در بیمارستان 24/.0±44/0 سال بود. مدل پوآسن یک مولفه ای مدل مناسبی جهت توزیع داده های مدت اقامت بیماران در این بیمارستان بود، ارتباط معنی داری بین سن، جنس، محل زندگی با مدت اقامت بیماران در این بیمارستان به دست آمد.
نتیجه گیری: یافته های در دو بیمار ستان نشان دادکه مدت اقامت بیماران در بیمارستان ولیعصر از مدل پوآسن دو مولفه ای تبعیت می کند و متغیرهای مربوط نیز بااستفاده از رگرسیون پوآسن آمیخته بررسی گردیدند. جهت داده های این بیمارستان مدل نرمال مدل مناسبی نبود. حتی باتغییر متغیرهای آماری نیز مدل فوق حاصل نشد. جهت داده های مدت اقامت در بیمارستان تامین اجتماعی تغییر لگاریتمی می تواند داده ها را به صورت مدل نرمال بیان کند. در انتها مقایسه ای بین مدل توزیع آمیخته و رگرسیون حاصل با رگرسیون خطی معمولی نیز صورت گرفته است که در بیمارستان ولیعصر دارای نتایج متفاوت ولی در بیمارستان تامین اجتماعی دارای نتایج مشابهی بود. |
محمد خلیلی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
مقدمه: لارنگوسکوپی و لوله گذاری تراشه، فرایندی است که همواره باعث تحریک سمپاتیک و ایجاد پاسخ پرسور در بیمار می شود که این موضوع، به صورت تشدید پاسخ های همودینامیک (افزایش ضربان قلب، فشار خون و انواع تاکی آریتمی ها) می تواند عوارض شدیدی را برای بیماران حساس به این تغییرات ایجاد کند.
بنابراین به نظر می رسد که اگر یک نارکوتیک سریع الاثر با طول اثر کوتاه مدت را بتوان با دوز بالا به کار برد، می توان پاسخ پرسور را کنترل کرد هم از عوارض بعدی مثل افت تنفسی طولانی مدت جلوگیری کرد. در این مطالعه، آلفنتانیل به عنوان یک نارکوتیک کوتاه اثر در 2 دوز مختلف مورداستفاده قرار گرفته و میزان تاثیر دو روش و نیزبرخی عوارض حاصله مقایسه گردیده است.
روش کار: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی یک سوکور می باشد که در آن تعداد 236 بیمار بین 70-18 سال که نیاز به بیهوشی عمومی و لوله گذاری تراشه داشتند. بدون توجه به جنسیت و نوع عمل جراحی به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه 118 نفری تقسیم شدند. به گروه اول آلفنتانیل با دوز 15 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم و به گروه دوم 45 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم تجویز شد. کلیه بیماران داروهای القای بیهوشی را به صورت یکسان دریافت نمودند و در کلیه بیماران یک بار قبل از تزریق داروها و یکبار هم بلافاصله بعد از لوله گذاری تراشه، فشار خون و تعداد ضربان قلب بیماران به وسیله دستگاه پالس اکسی متری و فشار سنج جیوه ای اندازه گیری و ثبت شد. همچنین میزان بروز عوارض مثل افت فشار خون، بروز سفتی عضلانی و پدیده تحرک عصبی به صورت کمی و بهبودی بعد از جراحی به صورت کیفی تعیین شد.
نتایج: یافته ها نشان داد که اولا آلفنتانیل در هر دو مقدار به کار رفته در کنترل پاسخ پرسور موثر بود که در مورد افزایش ضربان قلب، نتایج تفاوت قابل توجه و معنی داری را در دو گروه نشان نداد (P=0/4) ولی در مورد فشار متوسط شریانی اختلاف بین دو گروه معنی دار بود (P<0/05) ضمن این که در گروهی که آلفنتانیل را با دوز بالا گرفته بودند میزان بروز عوارض مثل افت شدید فشار خون (P<0/05) و پدیده برانگیختگی عصبی (P<0/05) و سندرم سفتی سینه (P<0/05) بیش تر از گروه دریافت کننده با دوز پایین دارو بود. در این مطالعه نتایج با استفاده از توزیع Z و تست مربع کای مورد آنالیز آماری قرار گرفتند.
نتیجه گیری: کاربرد آلفنتانیل با دوز بالا در کنترل پاسخ پرسور موثرتر از آلفنتانیل با دوز رایج است اما گاهی عوارض خطرناکی را به بیمار تحمیل می کند. در این مطالعه استفاده از آلفنتانیل با دوز رایج به صورت وریدی برای کنترل پاسخ پرسور ناشی از لارنکوسکوپی پیشنهاد می شود اما از آلفنتانیل با دوز بالا هم، می توان با تغییر در دوز داروهای همراه استفاده کرد. |
علی اصیلیان، مسعود فرینام، اسداله کیانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
مقدمه: کارسینوم سلول بازال شایع ترین بدخیمی انسان است. روش های مختلفی برای درمان این تومور وجود دارد. هدف از انجام این مطالعه تعیین نتایج دران کارسینوم سلول بازال با روش جراحی میکروگرافیک موهس است.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت توصیفی گذشته نگر بر روی 194 کارسینوم سلول بازال در 175 بیمار درمان شده با روش جراحی میکروگرافیک موهس در فاصله زمانی مهر 78 تا اسفند ماه 81 در کلینیک پوست بیمارستان الزهرا (س) اصفهان انجام گرفت. اطلاعات مورد نظر از پرونده بیماران استخراج سپس توسط نرم افزار SPSS مورد پردازش آماری قرار گرفت.
نتایج: از 175 بیمار (با 194 ضایعه کارسینوم سلول بازال)، 110 نفر (62/85%) مرد و 65 نفر (37/14%) زن بوده اند. متوسط سن بیماران 28/38 ± 58 سال بود. اکثریت تومورها در صورت واسکالپ قرار داشتند و بینی شایع ترین محل ابتلا بود. 180 مورد تومور اولیه و 14 مورد تومور از نوع راجعه بود. در 17% موارد اندازه تومور بزرگ تر از 2 سانتی متر بود. شایع ترین نوع کلینیکی و هیستولوژیک به ترتیب ندولواولسراتیو و ندولر بود. عود تومور در 3 بیمار مشاهده شد. میزان بروز سالیانه عود بیماری 0/98% بوده و از لحاظ نتایج زیبایی در 81% موارد عالی و خوب گزارش شد.
نتیجه گیری: میزان عود در کارسیتوم بازال که با روش جراحی میکروگرافیک موهس درمان شده، کم است. بنابراین، این روش درمانی (در مواردی که اندیکاسیون دارد) برای درمان کار سینوم سلول بازال در ایران نیز قویا توصیه می شود. |