549 نتیجه برای محمد
محمدعلی قرائت، سجاد کرمی،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده
مقدمه: روشهای مختلف تمرین، افزون بر بهبود عملکردی دارای اثرات متابولیکی بر ارگانهای بدن هستند. هدف این پژوهش، مقایسه اثر تمرین استقامتی و قدرتی بر شاخص های آنتروپومتریک، تغییرات متابولیسم گلوکوز و چربی و آیریزین سرمی دانشجویان جوان پسر بود.
روش کار: 36 دانشجوی چاق (سن: 2/43 ± 21/19 سال؛ وزن: 6/20 ± 88/59 کیلوگرم؛ قد: 12/96 ± 175/41 سانتیمتر؛ شاخص توده بدنی: 30/45؛ درصد چربی: 25/73) در گروه شاهد، تمرین استقامتی و قدرتی بطور تصادفی قرار گرفتند. گروه قدرتی 8 هفته 3 جلسه 4 سِت، 10 تکرار (از 50 تا 70 درصد قدرت بیشینه)، گروه استقامتی 8 هفته 3 جلسه به مدت 30 دقیقه تمرین هوازی (ضربان قلب 60 تا 80 درصد ضربان بیشینه) به تمرین پرداختند. میزان آیریزین، گلوکوز، انسولین، مقاومت انسولینی، درصد چربی، شاخص توده بدن، وزن، دور کمر و دور باسن اندازهگیری شد. دادهها با تحلیل واریانس یک سویه و آزمون Tukey در سطح 0/05 تحلیل گردید.
یافتهها: وزن (0/03 = P)، درصد چربی (0/04 = P) و شاخص توده بدنی (0/04 = P) در پس آزمون گروه تمرین استقامتی نسبت به شاهد، کاهش معنیداری داشت. میزان آیریزین در پس آزمون در گروه شاهد تفاوت معنیدار با تمرین استقامتی و قدرتی (0/01 = P و 0/02 = P) داشت. غلظت انسولین در پسآزمون گروه شاهد با گروه استقامتی و قدرتی تفاوت معنیدار داشت (0/006 = P و 0/01 = P). میزان مقاومت انسولینی در پسآزمون گروه استقامتی و قدرتی نسبت به گروه شاهد با تفاوت معنیدار داشت (0/01 = P و 0/01 = P).
نتیجهگیری: 8 هفته تمرین هوازی تردمیل و تمرین قدرتی با وزنه میتواند سبب بهبود ترکیب بدن همراه با افزایش سطوح آیریزین شده، ضمن اینکه مقاومت انسولینی را در جوانان چاق کاهش دهد.
ابراهیم محمدی، لعیا هوشمند، آرش معصومی،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده
مقدمه: داروهای نوین ضد دیابت نوع 2 به منظور کنترل قند خون و کاهش خطر عوارض جانبی دیابت به کار میروند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شیوع عوارض جانبی و وقایع هیپوگلیسمی مرتبط با داروهای نوین ضد دیابت نوع 2، شامل سیتاگلیپتین (مهارکننده DPP-4)، امپاگلیفلوزین (مهارکننده SGLT2) و لیراگلوتاید (آگونیست GLP-1)، در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شده است.
روش کار: این پژوهش مقطعی- تحلیلی در 157 بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعهکننده به کلینیک غدد بیمارستان امام خمینی ارومیه در تابستان 1403 انجام شد. کلیه بیماران واجد شرایط با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافیک و میزان بروز هیپوگلیسمی و عوارض جانبی گزارش شده توسط بیماران از طریق مصاحبه ساختاریافته جمعآوری شد. سپس بیماران به سه گروه درمانی بر اساس داروی مصرفی تقسیم شدند.
یافتهها: فراوانی آرترالژی و مشکلات رماتیسمی (26/31)، مشکلات درماتولوژیک (36/84 درصد) و واکنشهای حساسیتی (21/06 درصد) از عوارض شایع در بیماران دریافتکننده سیتاگلیپتین بود. حالت تهوع (52/94 درصد) و درد شکم (17/65 درصد) از عوارض شایع بیماران دریافتکننده لیراگلوتاید بود. پلی دیپسی (28/72 درصد)، ضعف و بیحالی (26/6 درصد)، خشکی مخاطات (27/66 درصد)، سه عارضه شایع در بیماران دریافتکننده امپاگلیفلوزین بود. هیپوگلیسمی در بیماران دریافتکننده سیتاگلیپتین مرد و در محدوده سنی 51 تا 55 سال مشاهده شد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعهی حاضر نشان داد، بروز هیپوگلیسمی در داروهای نوین در حداقل بوده و عوارض کوتاهمدت بیشتر شامل اختلالات گوارشی، واکنشهای حساسیتی و درماتولوژیک میباشد.
داود شمسی، محسن محمدیان ساروی، خلیل علی محمدزاده، آزاده اشرفی،
دوره 28، شماره 2 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه: حکمرانی خوب بهعنوان یکی از مفاهیم اساسی در مدیریت نظامهای سلامت، نقشی کلیدی در ارتقای کارایی، اثربخشی و عدالت در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی ایفا میکند. این مفهوم با تأکید بر اصولی همچون شفافیت، پاسخگویی، مشارکت و قانونمندی، بهعنوان چارچوبی برای بهبود سیاستگذاری و مدیریت در نظام سلامت ایران مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف طراحی و ارائه مدل حکمرانی خوب در نظام سلامت با بهرهگیری از رهیافت ترکیبی تحلیل مضمون و روش حداقل مربعات جزئی در سال 1403 انجام شده است.
روش کار: روش تحقیق شامل دو بخش کیفی و کمی بود. در بخش کیفی، جامعه پژوهش مدیران، صاحبنظران حوزه بهداشت و درمان، خبرگان وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، و صاحبنظران دانشگاهی را شامل میشد. نمونهگیری به روش هدفمند و گلوله برفی انجام شد و ۱۷ نفر تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. در بخش کمی از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) برای برازش مدل استفاده شد. جامعه آماری این بخش شامل کلیه کارشناسان و مدیران حوزه بهداشت و درمان ایران بود که بر اساس فرمول کوکران حداقل حجم نمونه ۳۸۴ نفر تعیین گردید.
یافتهها: نتایج تحلیل مضمون دادههای کیفی و برازش مدل پژوهش نشان داد که مدل نهایی حکمرانی خوب در نظام سلامت از هفت بعد اصلی تشکیل شده است: اثربخشی، کارآیی، عدالت، شفافیت و پاسخگویی، مشارکت، قانونمندی و رهبری. هر یک از این ابعاد به مؤلفههای خاصی تفکیک شدند که اهمیت هر کدام در تقویت حکمرانی خوب مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجهگیری: این مقاله با ارائه مدلی جامع از حکمرانی خوب در نظام سلامت، چارچوبی برای بهبود سیاستگذاری، مدیریت و عملکرد در این حوزه پیشنهاد میکند. مدل ارائهشده میتواند بهعنوان ابزاری برای تصمیمگیریهای استراتژیک و بهبود ساختارهای مدیریتی مورد استفاده قرار گیرد.
مصطفی میرزایی، محمدرضا امیری نیک پور، رضوان نوروززاده،
دوره 28، شماره 2 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه: تصویربرداری از سیستم عروقی، تأمین کننده پارانشیم مغز یک کار تشخیصی در ارزیابی بیماران سکته مغزی میباشد. این مطالعه با هدف مقایسه نتایج آنژیوگرافی سابتراکشن دیجیتال با سونوگرافی کالر داپلر عروق خونی گردن در بیماران با سکته مغزی ایسکمیک انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی، جهت جمعآوری دادهها پرونده پزشکی بیماران مبتلا به سکته ایسکمیک بستری شده در بیمارستان امام خمینی از تیرماه 1401 الی تیرماه 1402 مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات دموگرافیک به همراه نتایج سونوگرافی کالرداپلر و آنژیوگرافی سابتراکشن دیجیتال بیماران از پرونده استخراج و ارزیابی شد.
یافتهها: این مطالعه شامل 48 بیمار با سکته ایسکمیک مغزی با میانگین سنی 12/8 ± 67/0 سال میباشد. فشارخون بالا در 8/68 درصد، دیابت شیرین در 20/8 درصد و مصرف سیگار در 25 درصد بیماران وجود داشت. بر اساس نتایج آنژیوگرافی سابتراکشن دیجیتال و سونوگرافی داپلر رنگی، شایعترین ناهنجاری پلاک عروقی (2/79 درصد) بود. ناهنجاری و انسداد عروقی در 7/91 درصد از بیماران وجود داشت. سونوگرافی کالرداپلر در بررسی شریان کاروتید داخلی سمت راست و چپ به ترتیب حساسیت 94/9 و 92/8 درصد، ویژگی 66/7 و 38/9 درصد ارزش پیشبینی مثبت 92/1 و 70/3 درصد و ارزش پیشبینی منفی 75 و 77/8 درصد داشته است.
نتیجهگیری: سونوگرافی کالرداپلر عروقی با حساسیت و ویژگی بالا توانسته وجود انسداد و شدت آن را در عروق کاروتید داخلی در بیماران مبتلا به سکته ایسکمیک مغزی تشخیص دهد و به عنوان یک روش غیر تهاجمی و ارزانتر میتواند در سیر بالینی بیماران مورد استفاده قرار گیرد.
محمد جواد گوران، سوده هوشمندی، سجاد رحیمی پردنجانی،
دوره 28، شماره 3 - ( در حال تکمیل 1404 )
چکیده
مقدمه: کانون اکوژنیک داخل قلبی (Echogenic intracardiac focus) EIF یکی از یافتههای غیرساختاری شایع در سونوگرافی جنینی طی هفتههای ۱۸ تا ۲۰ بارداری است که اغلب به عنوان یک مارکر نرم در بررسیهای غربالگری پیش از تولد مطرح میشود. با این حال، ارتباط آن با عوامل خطر مادری، بهویژه اختلالات غدد درونریز مانند کمکاری تیروئید، هنوز بهخوبی مشخص نشده است. این مطالعه با هدف بررسی شیوع کمکاری تیروئید در مادران باردار دارای جنین با EIF و ارتباط آن با سایر متغیرهای بالینی انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی که از شهریورماه ۱۴۰۱ تا شهریورماه ۱۴۰۲ در بیمارستان امیرالمومنین(ع) سمنان انجام شد، ۱۰۰ زن باردار با جنین دارای EIF تأیید شده توسط اکوکاردیوگرافی مورد بررسی قرار گرفتند. دادههای دموگرافیک و سابقه پزشکی مادران و جنسیت جنین استخراج و تحلیل آماری شدند.
یافتهها: میانگین سنی مادران 34 ± 41/55 سال و سن حاملگی 21/4 ± 3/65 هفته بود. کمکاری تیروئید در ۷ درصد از مادران مشاهده شد که ارتباط آماری معنیداری با وجود EIF در جنین داشت (0/01 = P). همچنین، کمکاری تیروئید با وجود بیماریهای زمینهای و جنسیت جنین نیز مرتبط بود. در مقابل، ارتباط معنیداری بین کمکاری تیروئید با سن مادر و سن بارداری دیده نشد.
نتیجهگیری: یافتهها نشاندهنده شیوع قابلتوجه کمکاری تیروئید در مادران باردار با جنین دارای EIF بود. نتایج همچنین بر لزوم توجه به ارزیابی عملکرد تیروئید در دوران بارداری بهویژه در حضور EIF جنینی تأکید دارند. مطالعات بیشتر جهت تبیین علل و پیامدهای این ارتباط توصیه میشود.
صفیه آزادی فرد، مهدی مرادی، محمد ملکی پویا،
دوره 28، شماره 3 - ( در حال تکمیل 1404 )
چکیده
سطوح پلاسمایی مولکول های چسبان و به عنوان شاخصهای مهمی در برآورد خطربیماری های قلبی- عروقی به شمار میرود. ازآنجاکه تمرین استقامتی و رژیم روزه داری در کاهش علائم بیماری های قلبی موثر است، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین استقامتی همراه با تحریک الکتریکی بر بیان ژن های ICAM و VCAM در بافت قلب موش های روزه دار چاق بود.
روش کار: در این مطالعه تجربی 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (8 هفته ای با میانگین وزن 19±200 گرم) پس از القای چاقی و افزایش وزن به طور تصادفی به 5 گروه7 تایی (کنترل چاق، روزه دار، روزه دار و تمرین استقامتی، روزه دار و تحریک الکتریکی و روزه دار،تمرین استقامتی و تحریک الکتریکی) تقسیم شدند. روزه داری به صورت پروتکل 8/16برای تمامی گروه ها بجز کنترل چاق انجام شد. پروتکل تمرین استقامتی به مدت 4 هفته و 5 جلسه در هفته با شدت 50درصدحداکثر اکسیژن مصرفی درهفته اول شروع ودرهفته چهارم به 65 درصد رسید. همچنین تحریک الکتریکی با (دستگاه فوت شوک برای 5/0 میلی آمپر و 20دقیقه) انجام شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی پس از بیهوشی کامل بافت قلب برداشته شد.
مقادیر بیان ژن ICAM-1و VCAM-1 قلب به روش Real time PCRاندازه گیری شد. از روش آماری آنالیز واریانس دو راهه همراه با آزمون تعقیبی توکی در نرم افزار SPSS نسخه 26 برای تجزیه و تحلیل داده در سطح معناداری(05/0≥P) استفاده شد.
یافته ها: نتایج بدست آمده از مطالعه حاضر نشان داد روزه داری متناوب، تمرین استقامتی و تحریک الکتریکی هرکدام به تنهایی باعث کاهش معنادار بیان ژن ملکول های چسبان عروقی در بافت قلب موش های صحرایی می شود(001/0=P). این در حالی است که به نظر می رسد ترکیب سه مداخله اثر گذاری بیشتری بر کاهش سطح بیان ژن ملکول های چسبان عروقی در بات قلب موش های صحرایی چاق شود(001/0=P).
نتیجه گیری: با توجه ب نتایج بدست انجام تمرینات استقامتی همراه با روزه داری و تحریک الکتریکی اثر بسزایی در کاهش بیان VCAM وICAM در بافت قلب دارد. با این حال هنوز نمیتوان با قطعیت سمت و سوی اثر روزه داری ،تمرین استقامتی و تحریک الکتریکی فوت شوک را بر مولکول های چسبان درشرایط چاقی و روزه داری متناوب تعیین نمود.
امیرعلی جعفرنژاد گرو، سجاد قدیمی خشتمسجدی، عباس قدیمی خشتمسجدی، محمد اسلام زاده، ابراهیم پیری،
دوره 28، شماره 3 - ( در حال تکمیل 1404 )
چکیده
مقدمه: یکی از پاسچرهای نامطلوب رایج که فقر حرکتی به واسطه رشد چشمگیر تکنولوژی و رواج استفاده از ابزارها و وسایل ارتباطی برای انسان به ارمغان آورده، افزایش بیش ازحد قوس پشتی (هایپر کایفوزیس) و ناهنجاری سر به جلو میباشد. لذا هدف از پژوهش حاضر، مروری بر اثرات تمرینات توانبخشی در افراد دارای کایفوز و سر به جلو بود.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مروری سیستماتیک بود، جستجوی مقالات به زبان فارسی و لاتین از ابتدای ماه دسامبر سال 2005 تا ابتدای ماه آپریل 2023 بود، که در پایگاههای تخصصی Wos, SID, Magiran, Scopus, ISC, PubMed و Google Scholar انجام گرفت.
یافتهها: تعداد 7 مقاله در حوزه تمرینات توانبخشی بیان کردند، انجام تمرینات اصلاحی سبب بهبود عارضه سر به جلو و کایفوز و همچنین بهبود پاسچر میشود. یکی از مقالات بیان کرد استفاده از بریس سبب کاهش فعالیت الکتریکی عضله ذوزنقه بیماران مبتلا به کایفوز شد که این امر مدت زمان رسیدن به خستگی را افزایش خواهد داد.
نتیجهگیری: مطالعه مروری حاضر نشان داد، انجام پروتکلهای تمرینی سبب بهبود عارضه کایفوز و سر به جلو و همچنین بهبود درد و حفظ پاسچر مناسب در افراد مبتلا میشود.
محمد پرستش، زهرا یوسف وند، بهزاد آریا، مجید مردانیان قهفرخی، جمیله احمدی،
دوره 28، شماره 3 - ( در حال تکمیل 1404 )
چکیده
مقدمه: سیسپلاتین، یک عامل شیمی درمانی است که بهصورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته و مزایای درمانی را برای درمان سرطان ارائه میدهد، اما اغلب منجر به اثرات نامطلوب بر نوروژنز و استرس اکسیداتیو میشود. از طرفی، فعالیت بدنی بهعنوان یک استراتژی بالقوه برای مقابله با این عوارض جانبی پیشنهاد شده است، از این رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی یک دوره تمرین استقامتی بر شاخصهای استرس اکسیداتیو بافت مغزی موشهای صحرایی تحت القاء پلاتینول، بود.
روش کار: در این پژوهش، 32 سر موش صحرایی نر با میانگین وزنی 220 گرم به چهار گروه: کنترل سالم، گروه کنترل تحت تزریق سیس پلاتین، گروه تمرین استقامتی و گروه سیس پلاتین + تمرین استقامتی، تقسیم شدند. پس از 8 هفته تمرین استقامتی تشریح موشها انجام شد و سرم خون جهت اندازهگیری عوامل اکسیدانی و آنتی اکسیدانی جدا سازی؛ همچنین تحت شرایط استریل مغز حیوان برای بررسی شاخصهای مورد نظر از جمجمه خارج شد. دادهها با آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد، سیسپلاتین باعث کاهش معنیدار MDA و افزایش معنیدار TAC و CAT در گروه کنترل دریافت کننده سیسپلاتین شد. از طرفی انجام ۸ هفته تمرین استقامتی توانست، باعث کاهش معنیدار MDAو افزایش معنیدار TAC و CAT، شود. علاوه بر این هیچ تغییر معنیداری در سطح سرمی SOD مشاهده نشد. همچنین در بافت مغز، میزان MDA در گروه دریافتکننده سیسپلاتین افزایش معنیدار و میزان TAC، CAT و SOD کاهش معنیداری را بههمراه داشت. در مقابل، انجام ۸ هفته تمرین استقامتی باعث کاهش میزان MDA و افزایش میزان TAC، CAT و SOD شد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش حاضر به نظر میرسد، فعالیت ورزشی دارای اثرات محافظتی در برابر استرس اکسیداتیو ناشی از پلاتینول در مغز موش است که ممکن است به قابلیتهای آنتی اکسیدانی آن نسبت داده شود.
میر امیرحسین سید نظری، امیرمحمد درستی،
دوره 28، شماره 3 - ( در حال تکمیل 1404 )
چکیده
در نظامهای سلامت جهان، پرستاران به عنوان ستونهای اصلی مراقبت شناخته میشوند، اما صدای آنها، با وجود نقش حیاتیشان، اغلب در میان انبوهی از سکوتهای پرهیاهو گم میشود. این سکوت، نه به معنای آرامش، بلکه بازتاب فشارهای پنهان، ترسهای بیاننشده، و انفعال تحمیلی در برابر ساختارهایی است که امکان ابراز نظر آزادانه را محدود میکنند. «سکوت سازمانی» که سالهاست در حوزههای مدیریت و روانشناسی سازمانی شناخته شده، در پرستاری به یک بحران جهانی تبدیل شده است. بر اساس یک فراتحلیل کیفی، بیش از ۹۱ درصد از پرستاران حداقل یک بار در دوران حرفهای خود سکوت سازمانی را تجربه کردهاند