جستجو در مقالات منتشر شده



لطیف معینی، علی فانی، بابک پیروشعبانی، محمودرضا باغی نیا،
دوره 14، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: معیار امتیاز دهی آپاچی 4 از معتبرترین معیارهای بررسی کیفیت خدمات ارائه شده در بخش مراقبت های ویژه می‌باشد. هدف این مطالعه بررسی کیفیت ارائه خدمات درمانی در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان امیر المؤمنین (ع) و ولیعصر (عج) اراک می باشد. مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی بر روی100 بیمار بستری شده در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان های ولیعصر (ع) و امیرالمؤمنین (ع) انجام شد. در ابتدا احتمال مرگ و میر و مدت اقامت بیماران در مراقبت های ویژه توسط معیار آپاچی 4 محاسبه شد سپس مرگ و میر و مدت اقامت واقعی آنها در مراقبت های ویژه ثبت شد و یافته‌ها بوسیله نرم افزار آماری SPSS و آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مرگ و میر واقعی در مردان 2/67% و در زنان 9/61% بود. مدت اقامت واقعی بیماران در مراقبت های ویژه در مردان 58/11 روز و در زنان 62/11 روز بود. مرگ و میر پیش بینی شده توسط معیارآپاچی 4 در مردان 72/23% و در زنان 1/24% و مدت اقامت پیش گویی شده توسط معیارآپاچی 4 در مردان 02/15 روز و در زنان 64/16 روز بود، که تفاوت آماری معنی دار بین مرگ و میر واقعی با مرگ و میر پیش بینی شده مشاهده شد (001/0 = p). نتیجه گیری: یافته‌ها حاکی از فاصله کیفیت خدمات درمانی ارائه شده در مراقبت های ویژه بیمارستانهای امیرالمؤمنین (ع) و ولیعصر (عج) اراک با استانداردهای جهانی می‌باشد.
افسانه طلایی، مهناز محمدی کلیشادی، زهرا ادگی،
دوره 14، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات متعددی نشان داده‌اند که ویتامین D ممکن است بر ترشح و حساسیت انسولین نقش داشته باشد. این مطالعه اثر ویتامین D بر روی مقاومت به انسولین را بررسی می‌کند. مواد و روش‌ها: در این مطالعه، 100 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو در سنین 30 تا 70 سال به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شده و تحت انجام آزمایش‌های مختلف قرار گرفتند. سپس به مدت چهار هفته با 50000 واحد ویتامین D خوراکی روزانه درمان شدند و مقاومت به انسولین در ابتدا و انتهای درمان مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل یافته‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 و آزمون‌های تی زوجی و ویل کاکسون صورت پذیرفت. یافته‌ها: بیماران شامل 70 زن و 30 مرد بودند. میانگین ویتامینD ، 28 /19±03/43 نانوگرم بر میلی‌لیتر بود. 24 درصد بیماران (بر اساس 25 هیدروکسی ویتامینD کمتر از 20 نانوگرم بر میلی لیتر) کمبود ویتامین D داشتند. مقادیر میانگین متغیرها در ابتدا و انتهای مطالعه به ترتیب برای قند ناشتا 74/36±48/138و 39±02/131 میلی‎گرم بر دسی لیتر (05/0=p)، برای انسولین 46/9 ±76/10و 25/8±6/8 میکرو واحد بر میلی لیتر (028/0=p) و هم‎چنین برای HOMA-IR نیز به ترتیب 18/3±57/3 و 28/3±89/2 (008/0=p ) بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که ویتامین D موجب بهبودی مشخص در میزان قند خون ناشتا، انسولین و مقاومت به انسولین که با استفاده از HOMA-IR ارزیابی می‌شود، می‌گردد و افزودن مکمل ویتامین D اثر مثبت بر تحمل قند در دیابت نوع دو دارد.
مجید مقدس زاده، ابراهیم فتاحی، محمد حسین صومی، منوچهر خوش باطن، تورج روستا،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت هلیکوباکترپیلوری در سراسر جهان شایع بوده و بیش از 50 درصد جمعیت را در بر می‌گیرد. هدف از این مطالعه مقایسه کارایی دو رژیم درمانی ترتیبی در ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 150 بیمار، در دو گروه 75 نفری قرار گرفته و ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری با رژیم ترتیبی بر پایه آزیترومایسین (گروه A) و افلوکساسین (گروه B) انجام شده و نتایج آنها با هم مقایسه گردید. جهت تحلیل داده‌ها از افزار آماری ™SPSS نسخه 16 استفاده شد. برای مقایسه متغیرهای کمی از آزمون تی و متغیرهای کیفی از آزمون کای دو و در صورت نیاز آزمون دقیق فیشر استفاده شد. یافته‌ها: میانگین سنی کل بیماران مورد بررسی، 2/1± 3/39 سال بود که در محدوده سنی 85-18 سال قرار داشتند. تفاوت دو گروه از نظر نوع اولسر پپتیک به لحاظ آماری معنی‌دار نبود(27/0=p). در گروه A، آزمون تنفسی اوره 3/89 درصد منفی و تنها در 7/10 درصد مثبت بود. در گروه B نیز، آزمون تنفسی اوره در3/85 درصد منفی و در 7/14 درصد از بیماران مثبت بود. از نظر میزان ریشه کنی بین دو گروه تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد(31/0=p). نتیجه‌گیری: با توجه به عدم وجود تفاوت معنی‌دار از نظر میزان ریشه کنی، رژیم بر پایه اوفلوکساسین هیچ ارجحیت خاصی نسبت به رژیم بر پایه آزیترومایسین ندارد و از طرفی با در نظر گرفتن میزان بروز عوارض دارویی در بیماران می‌توان هر یک از رژیم‌ها را در درمان به کار برد.
فردین فرجی ، فرشیده دیدگر، افسون طلایی زنجانی،
دوره 15، شماره 7 - ( 9-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: انسداد سینوس‎های وریدی مغزی فرم نادری از سکته مغزی ناشی از ایجاد ترومبوز در سینوس‎های مذکور است. در این مطالعه به معرفی یک بیمار مبتلا به ترومبوز سینوس وریدی و بروسلوز اشاره می‎شود که با افزایش دفعات تشنج علیرغم درمان با دوز بالای داروهای ضد تشنج همراه بود. مورد: بیمار خانم 33 ساله‎ای با سابقه تشنج کنترل شده از دوران نوجوانی بود که از یک ماه قبل دچار سردرد، ضعف و بی‎حالی و تشنج غیرقابل کنترل شده بود. بیمار به هنگام بستری تب داشت و در CT Scan مغزی ضایعه هموراژیک در نواحی پوستریوپریتال و تمپورال چپ و MRI, MRV مغزی ترومبوز سینوس وریدی در سینوس ترنسورس چپ را اثبات نمودند. در آزمایشات نیز ابتلای بیمار به بروسلوز اثبات گردید. بیمار تحت درمان با آنتی کواگولانت، درمان ضد بروسلوز و داروی ضدتشنج قرار گرفت و با حال عمومی خوب و دستورات دارویی ترخیص شد. نتیجه‎گیری: شک بالینی و توجه دقیق به شرح حال بیمار مهم‎ترین عامل در تشخیص بروسلوز و ترومبوز سینوس وریدی به خصوص در تشنج غیر قابل کنترل در بیماری است که قبلا تحت کنترل بوده است.
علی آرش انوشیروانی، کامران مشفقی، محمد رفیعی، سعیده بخشی،
دوره 15، شماره 8 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پورپورای ایمنی ترومبوسیتوپنیک اختلال اکتسابی است که درمان معمول آن شامل پردنیزولون با دوز 1 میلی‎گرم به ازای هر 1 کیلوگرم وزن بدن در روز است. به طور معمول استروئید در حدود 6-3 هفته به بیماران داده می‌شود. استروئیدها عوارض جانبی زیادی دارند.هدف از این بررسی مقایسه اثربخشی دو هفته‌ای و سه هفته‌ای درمان با پردنیزولون در بیماران پورپورای ایمنی ترومبوسیتوپنیک می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه کارآزماییبالینی، 66 بیمار مبتلا به پورپورای ایمنی ترومبوسیتوپنیک کهبهبیمارستان خوانساری اراک مراجعه نموده بودند، به طور تصادفی و یک در میانتحت رژیم درمانی 2 هفته‌ای و 3 هفته‌ای پردنیزولون با دوز 1 میلی‎گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روزقرار گرفتند و تعداد پلاکت بیماران و عوارض درمان (پرفشاری خون و دیابت) پی‎گیری و مقایسه شد. یافته‎ها:در پایان دوره درمان، میانگین تعداد پلاکت در دو گروه درمانی (درمان دو هفته‌ای و درمان سه هفته‌ای)، اختلاف آماری معنی‎داری نداشت(748/0=p).عوارض جانبی در پروتکل درمانی دو هفته‌ای 2/15 درصد و در پروتکل درمانی سه هفته‌ای 2/18 درصد بود. توزیع عوارض در دو گروه درمانی مورد مطالعه یکسان می‌باشد(99/0=p). نتیجه‎گیری: درمان دو هفته‌ای پورپورای ایمنی ترومبوسیتوپنیک به اندازه درمان سه هفته‌‌ای کارا و مؤثر است، ضمن اینکه کاهش دوره درمان به میزان یک هفته و به تبع آن کاهش عوارض جانبی، نه تنها همکاری و استقبال بهتر بیمار را به همراه خواهد داشت بلکه از اتلاف منابع مالی و تحمیل هزینه به وی خواهد کاست.
بیان فیاضی، عبدالحسین پرنو، بهروز احسن، زینب یوسفوند،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروز یک بیماری مزمن دمیلیناسیون سیستم اعصاب مرکزی است که موجب تخریب میلین (مغز و نخاع) می‎شود. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، مطالعه تاثیر تمرین هوازی بر ظرفیت‎های عملکردی و درصد چربی بدن بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز بود.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه مداخله‎ای، تعداد 15 نفر (22/8±68/33 سال) از زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروز با EDSS کمتر از 4 به طور تصادفی به دو گروه کنترل (7 نفر) و مداخله (8 نفر) تقسیم شدند. در گروه مداخله فعالیت هوازی به مدت 8 هفته، سه روز در هفته، هر روز 40-20 دقیقه و با شدت 80-60 درصد حداکثر ضربان قلب روی نوارگردان به طول انجامید. برخی از ظرفیت‎های عملکردی بیماران شامل سرعت راه رفتن، استقامت راه رفتن، تعادل و حداکثر اکسیژن مصرفی و هم‎چنین درصد چربی بدن قبل و بعد از هشت هفته تمرین در هر دو گروه اندازه‎گیری شد.

یافته‎ها: نتایج نشان دادند که 8 هفته تمرین هوازی موجب افزایش معنی‎دار استقامت راه رفتن، سرعت راه رفتن، تعادل و حداکثر اکسیژن مصرفی در گروه مداخله می‎شود(001/0>p)، در حالی که این عوامل در گروه کنترل به طور معنی‎داری کاهش یافت(05/0>p). علاوه بر این، بعد تمرینات، درصد چربی بدن در گروه مداخله کاهش معنی‎دار نشان داد(005/0p=) و در مقابل، این شاخص در گروه کنترل به طور معنی‎داری افزایش یافت(002/0p=).

نتیجه‎گیری: با توجه به یافته‎های این پژوهش می‎توان بیان کرد که تمرینات ورزشی هوازی می‎تواند منجر به بهبود ظرفیت‎های عملکردی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز شود و هم‎چنین میزان درصد چربی بدن افراد مبتلا را کاهش دهد.


کارون شاه ابراهیمی، اعظم شریفی، افشین الماسی، روناک طلیعی، بابک ایزدی، محمد کریمی،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کم کاری تیروئید تحت بالینی مرحله جبرانی قبل از کم کاری تیروئیدی آشکار می‎باشد. در کم کاری آشکار به علت افزایش لیپوپروتئین(a) به عنوان یک عامل آتروژنیک، خطر بیماری‎های ایسکمیک قلبی افزایش می‎یابد. ولی در مورد افزایش سطح سرمی آن در بیماران کم کاری تیروئید تحت بالینی بحث و اختلاف نظر وجود دارد. با توجه به آتروژن بودن لیپوپروتئین(a) و سایر چربی‎های سرم، این پژوهش با هدف مقایسه غلظت لیپوپروتئین(a) و چربی‎های سرم در بیماران مبتلا به کم کاری تیروئید تحت بالینی و افراد با عملکرد طبیعی تیروئید انجام شد.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه تحلیلی مقایسه‎ای، 90 نفر از افراد مراجعه‎کننده به درمانگاه بیمارستان امام رضا(ع) و طالقانی شهر کرمانشاه(60 نفر مبتلا به کم کاری تیروئیدی تحت بالینی و30 نفر سالم)، به روش نمونه‎گیری در دسترس مورد بررسی قرارگرفتند. این افراد پس از مطابقت از نظر سن، جنس و ابتلا به بیماری‎های زمینه‎ای(بیماری‎های کبدی، کلیوی، مصرف دارو)، تحت آزمایش تعیین سطح سرمی لیپوپروتئین(a) و سایر چربی‎های سرم قرار گرفتند.

یافته‎ها: در هر دو گروه مورد و شاهد، 7/16 درصد را مردان و 3/83 درصد را زنان تشکیل می‎دادند. در این پژوهش، اختلاف آماری معنی داری بین سطح سرمی لیپوپروتئین(a)، تری گلیسرید، کلسترول، لیپوپروتئین با دانسیته بالا و لیپوپروتئین با دانسیته پایین در دو گروه یافت نشد(05/0p>). همچنین ارتباطی بین لیپوپروتئین(a) و سایرچربی‎های سرم یافت نشد(05/0p>).

نتیجه‎گیری: سطح سرمی لیپوپروتئین(a) و سایر چربی‎های سرم در بیماران جوان با وزن طبیعی مبتلا به کم کاری تحت بالینی تیروئید افزایش نیافته و به نظر می‎رسد درمان زود هنگام در این بیماران ضرورتی ندارد. واژگان کلیدی: چربی‎های سرم، لیپوپروتئین(a)، کم کاری تیروئیدی تحت بالینی


محمد احمدزاده، جمشید فرجی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم Wolfram یا Didmoad یک بیماری نادر نورودژنراتیو اتوزومال مغلوب است که همراه با بیماری های دیابت قندی ، دیابت بیمزه، آتروفی عصب اپتیک، کاهش شنوایی حسی – عصبی و مشکلات ادراری و عصبی همراه می باشد.

مورد: گزارش حاضر مربوط به خانم 24 ساله ای است که از سن 10 سالگی دچار دیابت وابسته به انسولین و از سن 20 سالگی دچاردیابت بی مزه شده است و عفونت های مکرر ادراری وکاهش شنوایی واختلالات دیگر را ذکر می کند.

نتیجه گیری: کنترل قند خون در کنترل مناسب دیابت نوع 1 و انجام فوندوسکوپی در تشخیص آتروفی عصب بینایی در این سندرم مهم بوده و با تامین وسایل کمک شنوایی و کمک بینایی، کیفیت زندگی این بیماران بهبود می یابد.


لطیف معینی، ابوالفضل مظفری، بابک پیر شعبانی،
دوره 17، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه اندازه گیری سطح لیپیدها در بیماران بستری در بخش مراقبت‎های ویژه، پیامد‎های بالینی آن به ویژه میزان مرگ و میر بیماران و ارتباط میزان لیپیدها با معیار آپاچی 4 می‎باشد.

مواد و روش‎ها: این مطالعه مقطعی، توصیفی و تحلیلی بر روی 100 بیمار بستری در بخش مراقبت‎های ویژه انجام شد. از بیماران، در روز اول و دوم سطح کلسترول تام، لیپوپروتئین با دانسیته پایین و دانسیته بالا و تری گلیسیرید اندازه گیری شد. سپس پیامد بالینی به صورت مرگ و میر، مدت اقامت واقعی و پیش بینی شده آنها بر اساس معیار آپاچی 4 ثبت و یافته‎ها به کمک نرم افزارSPSS و آزمون پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‎ها: میانگین کلسترول تام، لیپوپروتئین با دانسیته پایین و دانسیته بالا کمتر از میزان طبیعی و به ترتیب در روز اول 38/131، 97/67، 16/33و در روز دوم 88/119، 99/54، 63/23 بود. میانگین امتیاز آپاچی4، 72/67 بود. براساس آزمون هم‎بستگی پیرسون بین سطح کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته پایین روز اول و دوم و لیپوپروتئین با دانسیته بالا در روز دوم (p<0/05) با معیار آپاچی4 ارتباط معناداری وجود داشت. هم‎چنین بین سطح کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته پایین روز اول و دوم و لیپوپروتئین با دانسیته بالا روزدوم (p<0/05) با میزان مرگ و میر واقعی ارتباط معنا داری وجود داشت. بین سطح کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته پایین روز اول و روز دوم و لیپوپروتئین با دانسیته بالا روز اول (p<0/05) با مدت بستری در بخش مراقبت‎های ویژه پیش بینی شده توسط آپاچی4 ارتباط معناداری وجود داشت.

نتیجه‎گیری: با توجه به ارتباط معنادار بین سطح لیپوپروتئین‎های سرم و امتیاز آپاچی4 پیشنهاد می‎شود از سطح لیپیدهای سرم در کنار سایر پارامترهای فیزیولوژیک برای پیش بینی پیامد بالینی از جمله میزان مرگ و میر بیماران بستری در بخش مراقبت‎های ویژه استفاده شود.


محمد مهدی رفیعی، نادر شوندی، عباس صارمی، عباس عبدالملکی،
دوره 17، شماره 4 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش‌های مربوط به بررسی اثر تمرینات ورزشی، به ویژه تمرین هم‌زمان بر تغییرات هورمونی در کودکان بسیار اندک است. از این رو، هدف این پژوهش مقایسه اثر 6 هفته تمرین مقاومتی و تمرین هم‌زمان مقاومتی و استقامتی بر توان هوازی، سطوح استراحتی هورمون رشد و کورتیزول در کودکان سالم بود.

مواد و روش‌ها: آزمودنی‌های این پژوهش(که به صورت نیمه تجربی به انجام رسید) 35 پسر سالم 9 تا 11 ساله بودند که به صورت تصادفی به 3 گروه تمرین هم‌زمان (12=n)، تمرین مقاومتی (11=n) و کنترل (12=n) تقسیم شدند.گروه‌های تمرینی 3 جلسه در هفته و به مدت شش هفته به تمرین پرداختند و گروه کنترل تنها فعالیت‌های روزمره خود را انجام می‌داد. 48 ساعت پیش و پس از اجرای پروتکل 6 هفته‌ای، آزمون توان هوازی و نمونه‌گیری از همه آزمودنی‌ها به عمل آمد. سنجش سطوح استراحتی هورمون رشد و کورتیزول با روش الایزا به انجام رسید. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری تحلیل واریانس یک طرفه و تی هم‌بسته استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که توان هوازی و سطوح استراحتی هورمون رشد در گروه تمرین هم‌زمان به گونه معنی‌داری افزایش یافته است(به ترتیب 001/0=p، 003/0=p). سطوح استراحتی کورتیزول در گروه تمرین هم‌زمان به گونه معنی‌داری نسبت به دوگروه دیگر پایین‌تر بود(05/0>p) و در گروه تمرین هم‌زمان و تمرین مقاومتی نیز به گونه معنی‌داری کاهش یافته بود( به ترتیب 001/0=p، 036/0=p).

نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که با به کارگیری یک دوره تمرین هم‌زمان با روش‌شناسی تمرینی مناسب در مقایسه با تمرین مقاومتی در کودکان بتوان سودمندی‌های بیشتری را در خصوص توان هوازی و سطوح استراحتی هورمون رشد وکورتیزول به دست آورد.


سپیده مرتجی، انوشه حقیقی، فرزاد پاکدل،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: آرتریت روماتوئید شایع‌ترین آرتریت التهابی است. شایع‌ترین عوارض چشمی این بیماری کراتوکونژکتویت سیکا، اسکلریت و اپی اسکلریت می‌باشند. هدف این مطالعه بررسی بیماران آرتریت روماتویید از نظر سندرم شوگرن می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، 90 بیمار با تشخیص آرتریت روماتویید که به مدت 6 ماه به درمانگاه یا بخش روماتولوژی بیمارستان رسول اکرم مراجعه نموده و علت مشخصی برای خشکی چشم نداشتند وارد مطالعه شدند. شدت فعالیت آرتریت روماتویید براساس DAS28 و شدت خشکی چشم بر اساس معیارهای خشکی چشم ژاپنی ارزیابی شد.

یافته‌ها: متوسط فعالیت بیماری براساس DAS28 ، 56/1±9/2 سال بود و 9/88 درصد بیماران بر اساس معیارهای خشکی چشم ژاپنی مبتلا به خشکی چشم بودند. دوازده بیمار (3/13 درصد) نیز مبتلا به سندرم شوگرن ثانویه بودند. آنتی بادی SSA در 3/13 درصد بیماران و آنتی بادی SSB در 10 درصد بیماران مثبت بود. ارتباط معنی‌داری بین فعالیت آرتریت روماتویید بر اساس DAS28 و شدت خشکی چشم بر اساس معیارهای خشکی چشم ژاپنی هم در گروه بیماران دارای سندرم شوگرن (045/0p=) و هم فاقد سندرم شوگرن (001/0p=) وجود داشت.

نتیجه‌گیری: ارتباط مشخصی بین فعالیت آرتریت روماتویید و خشکی چشم در هر دو گروه بیماران دارای سندرم شوگرن و فاقد سندرم شوگرن به دست آمد. اغلب بیماران آرتریت روماتویید سندرم شوگرن ندارند ولی خشکی چشم یافته شایعی در بیماران آرتریت روماتویید بدون سندرم شوگرن می‌باشد.


ابوالفضل مظفری، لطیف معینی، شهرام ارسنگ، مهدی غلامزاده باییس، عباس جاوید، سام حاتمی، زهرا فرجی، بهاره زارع،
دوره 17، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: اقدامات فراوانی در جهت پیش‌گیری، کنترل و درمان سل صورت گرفته است با این وجود جزء بیماری‌های عفونی مهم در کشور می‌باشد. بیش از 80 درصد موارد سل مربوط به سل ریوی است. هدف از این مطالعه بررسی تظاهرات رادیولوژیک بیماران مبتلا به سل ریوی است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع تحلیلی مقطعی بوده و بعد از بررسی معیارهای ورود و خروج، پژوهش بر روی 448 کلیشه رادیوگرافیک بیماران که در بازده زمانی ده ساله به مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی استان قم مراجعه و تشخیص سل ریوی داده شده بود صورت گرفت. لب‌های درگیر در سمت راست و چپ به ثبت رسیدند. ضایعات درگیر به کدورت آلوولار، پنمونیک، انتشار برونکوژنیک، تخریب و بولا، ضایعات گون، کاویته و برونشکتازی تقسیم‌بندی گردید. داده‌ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 توسط شاخص‌های آمار مرکزی و توزیع فروانی و نیز رگرسیون لجستیک برای بررسی ارتباط کاویتی و اسکور با متغییرهای مستقل در سطح معنی‌داری 05/0 تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: از 448 بیمار ثبت شده، سن متوسط بیماران گزارش شده 22±24/48 سال، 3/33 درصد مرد، 44 درصد ایرانی و 3/91 درصد شهری بودند. بیشترین یافته‌های رادیولوژیک به ترتیب در لب فوقانی ریه راست و سپس در لب فوقانی ریه چپ بود و شیوع نوع ضایعات به ترتیب آلوولار پراکنده، انتشار برونکوژنیک و کدورت پنمونیک مشاهده گردید. بین وجود کاویته با ملیت ارتباط معنی‌داری مشاهده گردید.

نتیجه‌گیری: بر اساس محل و شیوع یافته‌های رادیوگرافیک، این مطالعه می‌تواند به تشخیص زودرس و درمان مناسب بیماران مشکوک کمک نماید.


احمد سروریان، محمد حسینی، مجتبی احمدلو،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: «فیکوامولسیفیکاسیون» روش مدرن جراحی کاتاراکت است که این جراحی را از یک عمل با برش بزرگ به عملی با برش کوچک ارتقاء داده و موجب ترمیم سریع‌تر زخم و بازگشت بینایی می‌شود. بنابر این هدف از انجام این مطالعه مقایسه کارآیی و عوارض دو برش 2/3 میلی‌متری و 65/2 میلی‌متری در فیکوامولسیفیکاسیون می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این کارآزمایی بالینی که در بیمارستان امیر کبیر اراک صورت گرفت، 78 بیمار با کاتاراکت وابسته به سن به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. نیمی از آنها تحت برش 2/3 میلی‌متری(گروه اول) و بقیه تحت برش 65/2 میلی‌متری (گروه دوم) قرار گرفتند. به رغم استفاده از استرومال هیدراتاسیون و در صورت باقی ماندن نشت، بالافاصله بعد از عمل، یک سوچور در بیماران تعبیه می‌گردید. روز بعد از عمل، بیماران از لحاظ پرولاپس عنبیه بررسی می‌شدند و در صورت وجود آن، یک عدد سوچور تعبیه می‌شد.

یافته‌ها: نشت مایع زلالیه از اتاق قدامی در گروه‌های اول و دوم به ترتیب 7/7 درصد و 6/2 درصد بود. دو گروه اول و دوم به ترتیب به 1/5 درصد و 2/3 درصد استرومال هیدراتاسیون نیاز داشتند که در حقیقت نیاز به سوچور در دو گروه اول و دوم به ترتیب 6/2 درصد و 0 درصد بود. در هیچ یک از دو گروه پرولاپس عنبیه رخ نداد.

نتیجه‌گیری: اختلاف آماری معنی‌داری از نظر نشت زخم و نیاز به سوچور و میزان پرولاپس عنبیه وجود نداشت(05/0p>). هم‌چنین در نوکلئوس‌های با سختی متوسط و پایین، برش کوچک‌تر و در نتیجه پایدارتر (یعنی 65/2 میلی‌متری) ارجح بود.


فتح الله محقق، مجتبی احمدلو،
دوره 18، شماره 4 - ( 4-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان دهانه رحم، سومین سرطان شایع دستگاه تناسلی زنان است. در بسیاری از کشورهای درحال پیشرفت، شیوع این بدخیمی بالاست. این مطالعه با هدف تعیین شیوع سرطان دهانه رحم در زنان شهرستان اراک طراحی گردید.

 مواد و روش‏ها: این پژوهش از نوع مقطعی- تحلیلی است که بر روی۱۰۰۰ زن متاهل انجام شد. اطلاعات دموگرافیک نظیرسن، تحصیلات، سابقه هیسترکتومی، وضعیت تغذیه، سن ازدواج، سابقه سقط و مصرف سیگار و غیره توسط پرسش‏گران تکمیل گردید. سپس از همه افراد وارد شده در طرح، آزمایش پاپ اسمیر به عمل آمده و نمونه‏ها به آزمایشگاه پاتولوژی فرستاده شدند. سپس اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.

یافته‏ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 1/10±38/39 سال، بیشترین فراوانی تعداد دفعات ازدواج یک بار 459 نفر (45 درصد)، میانگین سن ازدواج 3/10±9/17 سال، میانگین سن اولین تماس جنسی 1/15 سال (2/9 درصد)، بیشترین فراوانی تعداد دفعات حاملگی 258 نفر (8/25 درصد) و بیشترین فراوانی تعداد دفعات سقط یک بار 153 نفر (3/15 درصد) بود. شیوع سرطان دهانه رحم در این مطالعه 004/0(4 نفر در هزار نفر) برآورد گردید. ارتباط آماری معنی‏داری بین سن، هیسترکتومی، تعداد دفعات ازدواج و مقاربت دردناک با سرطان دهانه رحم مشاهده گردید(005/0>p). ولی ارتباط آماری بین مصرف سیگار، رژیم غذایی، مصرف قرص‏های بارداری و سایر متغیرهای مطالعه سرطان رحم معنی‏دار نبود(005/0)


یعقوب مودب، سمیه بنیادی،
دوره 18، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: خون‌ریزی گوارشی فوقانی یک وضعیت پزشکی اورژانس و شایع محسوب می‌شود. ارزیابی به موقع بیماران و تعیین ریسک بسیار مهم می‌باشد. یکی از روش‌های تعیین ریسک خون‌ریزی، امتیازRockall  می‌باشد. هدف از این مطالعه، تعیین حساسیت و ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی سیستم امتیازدهی Rockall طی یک پی‌گیری 3 ماهه در بیماران مبتلا به خون‌ریزی گوارشی فوقانی بود.

مواد و روشها: 340 بیمار مبتلا به خون‌ریزی حاد گوارشی فوقانی بستری در بیمارستان امام رضا شهر تبریز، از آذر 1392 تا شهریور 1393 وارد مطالعه شدند. امتیاز بالینی و کامل Rockall ، حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی امتیازRockall  برای تمام بیماران تعیین شد. بیماران طی مدت 3 ماه از نظر عوارض و مرگ و میر پی‌گیری شدند.

یافته‌ها: 204 مرد و 136 زن وارد مطالعه شدند. از میان آن‌ها، 6/15 درصد امتیاز Rockall بالینی کمتر از 3 و 4/84 درصد امتیاز بیشتر از 3 داشتند. از نظر Rockall اندوسکوپیک، 6/15 درصد امتیاز کمتر از 3، 8/66 درصد امتیاز 3 تا 8 و 6/17 درصد امتیاز بیشتر از 8 داشتند. طی یک پی‌گیری 3 ماهه، در گروه کم خطر، 5/92 درصد خون‌ریزی مجدد نداشتند. 8/3 درصد یک بار عود، 9/1 درصد دو بار عود و 9/1 درصد سه بار عود خون‌ریزی داشتند. در گروه با خطر متوسط، 1/92 درصد عود نداشتند و 9/7 درصد یک نوبت دچار عود شدند. عود دوم رویت نشد. در گروه پرخطر 9/90 درصد عود نداشتند و 1/9 درصد یک بار دچار عود شدند(4/0=p). در گروه کم خطر مرگ رویت نشد. درگروه خطر متوسط 7/8 درصد و در گروه پر خطر 7/22 درصد دچار مرگ شدند(001/0p<). حساسیت آزمون 1/11 درصد و ویژگی آن 1/81 درصد محاسبه شد. ارزش اخباری مثبت 5 درصد و ارزش اخباری منفی 4/91 درصد بود.

نتیجه‌گیری: با توجه به 8/81 درصد ویژگی و 4/91 درصد ارزش اخباری منفی امتیازRockall  ، می‌توانیم اطمینان داشته باشیم که بیمار بعد از ترخیص دچار عوارض ناشی از خون‌ریزی مجدد نمی شود. با توجه به حساسیت پایین، این تست برای غیر محتمل پنداشتن بیماری مفید نیست.


نسرین شهبازی، حسن خلجی، محسن ابراهیمی منفرد،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش هادر بزرگسالان نشان داده‌اند که دستورالعمل کانون توجه بیرونی نسبت به دستورالعمل کانون توجه درونی، در یادگیری حرکتی کارآمدتر می‌باشد. از این رو، هدف این تحقیق، بررسی اثر کانون توجه- خودگفتاری بر تعادل زنان مبتلا به MS می‌باشد.

مواد و روشها: در این مطالعه نیمه‌تجربی، جامعه آماری شامل زنان مبتلا به MS مراجعه کننده به انجمن ام‌اس اراک بودند که به تشخیص نورولوژیست و به علت اختلال تعادلی واجد شرایط شرکت در این پژوهش شدند. بیماران به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره کنترل، کانون توجه بیرونی- خودگفتاری و کانون توجه درونی- خودگفتاری تقسیم شده و از طریق آزمون تعادلی برگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. 42 نفر به عنوان نمونه مراحل اجرایی تحقیق را تمام کردند. شرکت‌کنندگان هر گروه به مدت 9 روز تکالیف تعادلی را تمرین کردند، سپس از آن‌ها پس‌آزمون گرفته شد. برای مقایسه نمره تعادل گروه‌ها از آزمون آنووا و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی‌داری کمتر از 05/0 استفاده شد.

یافتهها: تعادل شرکت‌کنندگان در هر سه گروه بهبود پیدا کرد و با این که کانون توجه بیرونی بهتر از دو گروه دیگر عمل کرد، اما اختلاف معنی‌داری بین دو گروه تجربی مشاهده نشد.

نتیجهگیری: نتایج مطالعه، تأثیر تمرین در بهبود مهارت تعادل را تأیید نمود و هم‌چنین برتری دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل را نشان داد. احتمالاً دستکاری نوع کانون توجه به صورت خودگفتاری تأثیر چندانی بر تعادل زنان مبتلا به MS ندارد.


پریسا نوربخش، رضوان میرزایی، فاطمه یگانه فرد، قاسم مسیبی،
دوره 19، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از علل عمده مرگ مرتبط با سرطان و شایع‌ترین بدخیمی در زنان سراسر جهان است. کمرین آدیپوکاین جدیدی است که در شروع و فرآیند التهاب و کموتاکسی سلول‌های دندریتیک و ماکروفاژهای نا بالغ  نقش دارد. هدف از این مطالعه، بررسی این بیومارکر در بیماران مبتلا به سرطان سینه بوده است.

مواد و روشها: این مطالعه به صورت مقطعی و مورد -شاهدی بود که در آن 45 بیمار مبتلا به سرطان پستان در بیمارستان ولیعصر اراک از خرداد تا آذر 1394 (با محدوده سن 18 تا 60 سال) و 40 داوطلب سالم به عنوان گروه شاهد زن (با محدوده سنی 22 تا 56 سال) مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران دارای کارسینوم مهاجم پستان بوده و قبل از عمل جراحی ماستکتومی انتخاب شدند. سطح سرمی کمرین در هر دو گروه به روش الایزا و بر اساس دستورالعمل کیت اندازه‌گیری شد.

یافتهها: در این مطالعه، میانگین سطح سرمی کمرین در بیماران (608±1536 نانوگرم بر لیتر) کمتر از گروه شاهد 544±1919 نانوگرم بر لیتر) به دست آمد(0/04=p). ارتباط معنی‌داری بین میزان کمرین با وزن بدن، مرحله بیماری طول مدت بیماری و تعداد گلبول‌های سفید خون محیطی مشاهده نشد.

نتیجهگیری: با توجه به نقش کمرین درفرآیند التهاب، کاهش سطح کمرین در بیماران مبتلا به سرطان سینه ممکن است به دلیل مصرف زیاد آن در واکنشهای التهابی یا سرکوب سیستم ایمنی توسط تومور باشد. این کاهش ممکن است به نفع رشد تومور باشد.


ناصر سعیدی، محمدرضا رضوانفر، مهدی حدیدی، فروه عسگری زاده ماهانی، مجتبی احمدلو،
دوره 19، شماره 6 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سیستم رنین- آنژیوتانسین نقش مهمی در ایجاد بیماری‌های کلیوی و پیشرفت آن دارد و مهار سیستم رنین- آنژیوتانسین به وسیله داروهای مهار کننده و بلوک گیرنده‌های آنژیوتانسین، درمان استاندارد جهت جلوگیری از پیشرفت بیماری کلیوی و پروتئینوری می‌باشد.گزارشات حاکی است که آنالوگ‌های ویتامین D با سرکوب کردن ترشح رنین باعث بهبود پروتئینوری می‌گردند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر آنالوگ ویتامین D (کلسیتریول) بر کاهش پروتئینوری در بیماران مبتلا به بیماری نفروپاتی دیابتی می‌باشد.

مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، تعداد 132 بیمار مبتلا به نفروپاتی – دیابتی که کمبود ویتامین D نداشتند انتخاب و به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با ترکیب 25 میلی‌گرم لوزارتان دوبار در روز و روزانه یک کپسول 25/0 میلی‌گرمی کلسیتریول و گروه دوم تحت درمان با 25 میلی‌گرم لوزارتان دوبار در روز به تنهایی به مدت 3 ماه قرار گرفتند. آزمایشات FBS,CRP,ESR,BUN,Cr lipid profile, Ca, P, و HbA1c از تمام بیماران در ابتداد و انتهای مطالعه گرفته شد و هم‌چنین میزان پروتئین 24 ساعته ادرار اندازه‌گیری شد و نتایج با هم مقایسه و به صورت آماری بیان گردید.

یافتهها: میزان پروتئین 24 ساعته ادرار در گروه لوزارتان و کلسیتریول نسبت به گروه لوزارتان بهبود پیدا کرده بود که این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار بود(0/0003=p) هم‌چنین میزان عملکرد کلیه (BUN,Cr) در گروه لوزارتان و کلسیتریول نسبت به گروه لوزارتان به تنهایی بهبود معنی‌داری داشت(0/05>p).

نتیجه‌گیری: درمان با کلسیتریول همراه با مهار کننده گیرنده آنژیوتانسین در بهبود عملکرد کار کلیه و بهبود پروتئینوری نسبت به گیرندههای مهار کننده آنژیوتانسین به تنهایی موثرتر بود.


افسانه طلایی، مهدی محمودپور، مریم شهدوست،
دوره 21، شماره 4 - ( 5-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به وجود نتایج ضد و نقیض مطالعات در مورد تاثیر آتورواستاتین بر روی فرآیندهای التهابی و متابولیسم، در این مطالعه، اثرات آتورواستاتین بر روی شاخص‌های التهابی را در بیماران دیابتی بررسی کردیم.
مواد و روشها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور کنترل شده با پلاسبو، 88 بیمار دیابتی نوع دو که تحت درمان با داروهای خوراکی کاهنده قند خون بودند، به صورت تصادفی به دو گروه 44 تایی تقسیم شدند. گروه مداخله روزانه40 ‌میلی‌گرم آتورواستاتین و گروه کنترل، دارونما به مدت 3 ماه دریافت کردند و شاخصهای قند خون، پروفیل لیپید، لپتین، آدیپونکتین، TNF (فاکتور نکروز تومور آلفا) و hsCRP (پروتئین واکنشی C فوق حساس) قبل و بعد از سه ماه در دو گروه سنجیده و مقایسه شد و داده‌ها با استفاده از آزمون‌‌‌های آماری تی زوجی و تی استیودنت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: بعد از سه ماه در گروه مداخله، سطح آدیپونکتین در مقایسه با گروه کنترل افزایش قابل ملاحظه‌ای داشت، در حالی که تغییرات لپتین قابل ملاحظه نبود. سطح کلسترول کل و hsCRP و کلسترول LDL (لیپوپروتئین کمچگالی) در مقایسه با گروه کنترل به طور قابل ملاحظه‌ای کاهش یافت در حالی که قندخون ناشتا کاهش معناداری نداشت.
نتیجهگیری: به نظر ‌‌‌می‌رسد آتورواستاتین می‌تواند در بهبود کاهش شاخصهای التهابی در بیماران دیابتی نقش موثری داشته باشد.

فرزانه فولادی طرقی، فردین فرجی، علی اکبر ملکی راد، کیوان قسامی، افسون طلایی،
دوره 21، شماره 6 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) یک بیماری رایج دمیلینهکننده سیستم عصبی مرکزی است که التهاب و فرآیندهای استرس اکسیداتیو نقش مهمی در پیشرفت و علایم بالینی آن دارند. هدف اصلی مطالعه حاضر تخمین اثرات ضدالتهابی ملاتونین بر روی خستگی در بیماری مالتیپل اسکلروزیس است.
مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 62 بیمار مبتلا به ام اس عود کننده-بهبود یابنده انجام شد که به طور تصادفی جهت دریافت داروی ملاتونین بهصورت 3 میلیگرم در روز یا به صورت پلاسبو برای 8 هفته انتخاب شدند. شدت خستگی در ام اس توسط پرسشنامه FSS (Fatigue Severity Scale) در هفته 1 و 8 بررسی شد.
یافتهها: 47 بیمار در گروه مداخله و 15 بیمار در گروه پلاسبو مطالعه را تکمیل نمودند. در گروه مداخله درمان با ملاتونین کاهش چشمگیری در امتیاز FSS نسبت به گروه پلاسبو ایجاد کرد. میانگین نتایج پرسشنامه FSS قبل از مداخله در بیماران گروه مداخله و کنترل به ترتیب برابر 97/13±04/32 و 44/15±86/35 و همچنین بعد از مداخله در بیماران گروه مداخله و کنترل به ترتیب برابر 40/12±42/30 و 66/12±41 بود (001/0 = p). امتیاز گروه کنترل 866/35 بود که بعد از مداخله به 41 رسید. از آنجا که امتیاز گروه کنترل بیشتر یا مساوی 36 بود، این مطالعه نشان داد ملاتونین اثر چشمگیری در بهبود و کاهش خستگی دارد.
نتیجهگیری: استفاده از ملاتونین در کنار داروهای خط اول مانند میتوکسانترون و اینترفرون بتا و گلاتیمر استات میتواند خستگی و ناتوانی در بیماران مبتلا به ام اس را بهبود بخشد.


صفحه 3 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb