39 نتیجه برای عملکرد
فیروزه رئیسی، حبیب الله قاسم زاده، نرگس کرمقدیری، ریحانه فیروزی خجسته فر، علی پاشا میثمی، عباسعلی ناصحی، مریم سرایانی، جلیل فلاح، نرگس ابراهیم خانی،
دوره 19، شماره 4 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اختلال عملکرد جنسی در زنان مبتلا به اختلال وسواس جبری و تأثیر آن بر رضایتمندی زناشویی، هدف پژوهش حاضر بررسی عملکرد جنسی و رضایتمندی زناشویی در زنان مبتلا به اختلال وسواس جبری است.
مواد و روشها: در این پژوهش مقطعی، 36 زن مبتلا به اختلال وسواس جبری مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان روان پزشکی روزبه (وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران) و چند مطب خصوصی، به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامههای جمعیت شناختی، OCI-R ،MOCI ،BDI-II FSFI و پرسشنامه محقق ساخته رضایتمندی زناشویی را تکمیل نمودند.
یافتهها: 6/80 درصد زنان، اختلال عملکرد جنسی را گزارش کردند. بررسی خرده مقیاسهای پرسشنامه عملکرد جنسی زنان مشخص کردکه 50 درصد زنان در میل جنسی، 3/58 درصد در برانگیختگی، 1/36 درصد در لوبریکاسیون، 4/44 درصد در ارگاسم، 7/41 درصد در رضایت جنسی و 8/52 درصد در خرده مقیاس درد با مشکل مواجه هستند. همچنین، خرده مقیاسهای برانگیختگی، لوبریکیشن، رضایت جنسی، درد و نمره کلی عملکرد جنسی با رضایتمندی زناشویی همبستگی معنیداری نشان دادند. در بررسی ارتباط میان وسواس (پرسشنامه MOCI) و رضایتمندی زناشویی مشخص شد که خرده مقیاس شست و شو با رضایتمندی زناشویی همبستگی معنیداری دارد. در حالی که رابطه میان وسواس (OCI-R , MOCI ) و عملکرد جنسی زنان (FSFI) معنیدار نشد.
نتیجهگیری: شیوع بالای اختلال عملکرد جنسی در زنان مبتلا به و سواس و همبستگی معنیدار بین وسواس و رضایتمندی زناشویی و نیز عملکرد جنسی و رضایتمندی زناشویی، نشان دهنده ارتباط احتمالی وسواس، رضایت زناشویی و عملکرد جنسی میباشد.
لیلا دهقان، حمید دالوند، عبدالرضا یاوری، فخرالدین شریعتمداری، اکرم ولی زاده،
دوره 19، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: شناخت نیازهای واقعی کودکان فلج مغزی و خانوادههای آن ها، به درمانگران جهت ارایه خدمات درمانی مناسب کمک شایانی میکند. هدف از این مطالعه، تعیین نیازهای آموزشی هندلینگ مادری به مراقبان خانوادگی و کودکان فلج مغزی در منزل بر اساس سطح عملکرد حرکتی درشت میباشد.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی بود که به صورت مقطعی انجام شد. جامعه هدف کودکان فلج مغزی 4 تا 12 ساله شهر اراک و نمونههای در دسترس کودکان مراجعه کننده به مراکز توان بخشی بودند که از بین آن ها 186 کودک که شرایط ورود به مطالعه را داشتند به صورت ساده و هدف مند انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، سامانه طبقهبندی عملکرد حرکتی درشت (GMFCSE&R)، برای ارزیابی شدت ضایعه عملکرد حرکتی درشت و مقیاس عملکرد کاری کانادایی (COPM) برای تعیین نیازها بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارههای توصیفی و آنالیز واریانس دو طرفه استفاده شد.
یافتهها: بیشترین نیاز آموزشی هندلینگ، آموزش در حیطه مراقبت از خود به ویژه آموزش در زمینههای سرویس بهداشتی، غذا دادن و تحرک و جا به جایی بود که به سطح V سامانه عملکرد حرکتی درشت (جا به جایی با صندلی چرخ دار دستی توسط دیگران) مربوط می شد. تفاوت معنیداری بین نیازهای آموزشی هندلینگ مادری کودکان فلج مغزی از لحاظ سن و شدت ضایعه عملکرد حرکتی درشت وجود نداشت(05/0p>).
نتیجهگیری: به نظر میرسد درمانگران بهتر است همراه با استفاده از سایر مداخلات درمانی، آموزشهای هندلینگ مادری را به ویژه در حیطه مراقبت از خود در برنامه درمانی خود اعمال کنند.
عبدالرضا یاوری، رحمت اله مرادزاده، حمید دالوند، اکرم ولی زاده، فرهاد فاتحی، محمودرضا نخعی،
دوره 19، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده
چکیده
مقدمه و هدف: یکی از مشکلات کودکان مبتلا به فلج مغزی، اختلال در خوردن غذا و نوشیدن مایعات میباشد. هدف از این مطالعه، مقایسه تأثیر تحریکات دهانی - حرکتی بر عملکرد تغذیهای کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک با استفاده از دو رویکرد پزشکی و رویکرد خانواده محور میباشد.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی بوده که به صورت مقطعی انجام شد. جامعه هدف، کودکان فلج مغزی 2 تا 8 ساله شهر اراک و از نمونههای در دسترس کودکان مراجعه کننده به مراکز توانبخشی بودند که از بین آنها 40 کودک مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک که شرایط ورود به مطالعه را داشتند به صورت ساده و هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، سامانه طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت(GMFCSE&R) و مقیاس ارزیابی حرکتی دهان (OMAS) بود. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده ازآزمون کولموگرف اسپیرنوف، گزارش میانگین، انحراف معیار، ترسیم جداول توزیع فراوانی تحلیل دادهها، آزمون تی مستقل، آزمون تی وابسته، آزمون کای دو و مانوا انجام شد.
یافتهها: اختلاف نمرات عملکرد بلع در هر دو گروه تحت درمان توسط درمانگر و تحت درمان توسط خانواده قبل و بعد از انجام مداخله از نظرهردو ارزیاب و از نظر آماری معنادار بود(001/0=p). اختلاف نمرات عملکرد بلع بین دو گروه تحت درمان توسط درمانگر و تحت درمان توسط خانواده، بعد از انجام مداخله از نظر ارزیاب اول و دوم و از نظر آماری معنادار نبود(به ترتیب 89/0=p و 07/0=p).
نتیجه گیری: به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که تحریکات دهانی حرکتی بر عملکرد بلع کودکان فلج مغزی اسپاستیک در هر دو گروه تحت درمان موثر میباشد. همچنین میزان تاثیر این تحریکات بر عملکرد بلع کودکان فلج مغزی چه توسط درمانگر به کار رود و چه توسط خانواده، به یک اندازه میباشد.
نعیمه اکبری ترکستانی، پلینوس رمضان نژاد، محمدرضا عابدی، بابک عشرتی، عباس نکوبهر، پانته آ رمضان نژاد،
دوره 19، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: خانواده سلول بنیادی پیکر جامعه است و سلامت آن، تعالی روحی ومعنوی و رشد فکری جامعه را در پی دارد. یکی از مباحث عام جامعه امروز، تقویت پایههای زندگی زناشویی است. بیش از نیمی از مشکلات جنسی که باعث نابودی زندگی و روابط زناشویی میشود، به علت آگاهی ناکافی یا عقاید نادرست در مورد روابط جنسی ایجاد میشود. هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر مشاوره قبل از ازدواج با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی زوجین میباشد.
مواد و روشها: مطالعه حاضریک کارآزمایی بالینی میباشد. جمعیت هدف این پژوهش، زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره قبل از ازدواج شهر اصفهان در سال 1394 بودند. نمونهای به حجم 60 زوج انتخاب و وارد مطالعه شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه مداخله(30 زوج) و کنترل(30 زوج) جای گرفتند. پس از آموزش، پرسشنامه عملکرد جنسی برای دو گروه تکمیل گردید. سپس دادهها از طریق نرم افزار spssنسخه 21 و آزمون من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که اختلاف معناداری بین تاثیر مشاوره قبل از ازدواج با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی عملکرد جنسی زوجین نسبت به روش مرسوم مشاوره قبل از ازدواج وجود نداشت(02/0<p).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش با شرایط مذکور حاکی از عدم تفاوت در عملکرد جنسی زوجین بین مشاوره قبل از ازدواج و رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بود. از این رو، نیاز به پژوهشهایی با تعداد نمونه بیشتر و با انتخاب گروه هدفی که بین یک تا پنج سال از ازدواج آنان گذشته باشد، احساس میگردد.
احسان بخشی، رضا کلانتری، نوشین سلیمی،
دوره 20، شماره 2 - ( 2-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزشیابی عملکرد اغلب به عنوان یکی از مشکلترین جنبههای کار مدیریت میباشد. فرآیند ارزشیابی عملکرد از ویژگیهای دنیای کاری امروزی است که در ایجاد نیروی کاری مؤثر، مفید میباشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی ابعاد عملکرد شغلی و عوامل مؤثر بر آن در کارکنان مراکز بهداشتی درمانی انجام گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی – تحلیلی و به صورت مقطعی و تمام شماری بود و بر روی کارکنان مراکز بهداشتی درمانی و خانههای بهداشت تابعه شهرستان اسلامآباد غرب در سال 1394 انجام گرفت. دادهها با استفاده از دو پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و عملکرد شغلی هرسی و گلداسمیت جمعآوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل واریانس یک طرفه، تی مستقل و با کمک SPSS نسخه 19 تحلیل شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار عملکرد شغلی برابر با 9±5/52 به دست آمد. میان عملکرد شغلی با جنسیت و سطح تحصیلات رابطه معنیداری یافت شد(05/0p≤). میان ابعاد بازخورد و محیط با جنسیت و بعد حمایت با نوع استخدام رابطه معنیداری وجود داشت(05/0p≤).
نتیجهگیری: موفقیت و پیشرفت هر سازمان مبتنی بر عملکرد شغلی بالای کارکنان است. افزایش حقوق و مزایا و فراهم کردن محیط فیزیکی مناسب جهت بهبود عملکرد شغلی کارکنان توصیه میشود.
اسماعیل اسدپور، سعید ویسی،
دوره 20، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان- محور بر عزت نفس جنسی و عملکرد جنسی زنان مبتلا به اسکلروز چندگانه در شهر تهران بود.
مواد و روش ها: اﻳﻦ پژوهش از ﻧﻮع ﻧﻴﻤﻪﺗﺠﺮﺑﻲ و با طرح پیشآزمون - ﭘﺲآزﻣﻮن همراه با پیگیری یک ماهه و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به اسکلروز چندگانه در شهر تهران بود. 30 بیمار با دامنه سنی20 تا 50 سال به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده به دو گروه کنترل و گروه زوج درمانی هیجان- محورتقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت یک ماه، 9 گام 60 دقیقهای زوج درمانی هیجان -محور را آموزش دیدند. سپس از آنها پس آزمون گرفته شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای عزت نفس جنسی و عملکرد جنسی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون مانکوا در سطح معنیداری کمتر از 05/0 و نرم افزارSPSS نسخه 23 صورت گرفت.
یافته ها: بررسیهای آماری نشان داد که نمرات عزت نفس جنسی پس از مداخله زوج درمانی هیجان- محور در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معنیداری افزایش یافت (05/0>p). همچنین آموزش زوج درمانی هیجان-محور افزایش معناداری را در عملکرد جنسی زنان مبتلا به اسکلروز چندگانه نشان داد(05/0>p).
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای این پژوهش، زوج درمانی هیجان-محور بر افزایش عزت نفس جنسی و عملکرد جنسی زنان مبتلا به اسکلروز چندگانه تأثیر دارد. بنابر این، زوج درمانی هیجان- محورمیتواند شیوه مناسبی برای بهبود مشکلات جنسی زنان مبتلا به اسکلروز چندگانه باشد.
رحمت اله پرندین، نامدار یوسف وند،
دوره 20، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات نشان دادهاند که مواجهه تکوینی با فیتواستروژن ها، اثرات مضری بر عملکرد تولیدمثلی دارد. رازیانه به عنوان گیاهی فیتواستروژن، تاریخچه غنی در مصارف خانگی و پزشکی سنتی دارد. از این رو، هدف از مطالعه حاضر، بررسی مواجهه جنینی و نوزادی موش های ماده با رازیانه و اثرات آن بر زمانبندی بلوغ، چرخه فحلی، اندام های تولیدمثلی و رفتار جنسی فرزندان آنها بود.
مواد و روش ها: موش های ماده نژاد بالب سی به صورت درون صفاقی با صفر (کنترل)، 100، 200 و 400 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن عصاره آبی رازیانه از روز 7 حاملگی تا 7 روز پس از تولد نوزادان تیمار شدند.
یافته ها: بازشدن واژن (نشانه آغاز بلوغ) در موش های با دوز 200 (01/0>p) و 400 رازیانه (001/0>p) در مقایسه با گروه کنترل سریع تر اتفاق افتاد. بررسی اسمیر واژن 30 روزه نشان داد که موشهای تیمار شده با دوز 200 یا 400 رازیانه یک چرخه طولانی مدت با کاهش در مراحل پرواستروس، استروس و مت استروس و افزایش مدت و شاخص دی استروس را نشان دادند. وزن تخمدان، تعداد جسم زرد و هورمون LH با کاهش و وزن رحم و غلظت استرادیول با افزایش در موش های 70 روزه تیمار با دوز 200 یا 400 رازیانه همراه شد. موشهای با دوز 400 رازیانه (01/0>p)، به طور معنی داری کاهش رفتار لوردوز را در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند که مواجهه تکوینی با عصاره آبی رازیانه به دلیل داشتن ترکیبات استروژنیک ممکن است موجب بلوغ زودرس، اختلال چرخه فحلی، تغییر وزن اندامهای تولیدمثلی، عدم تعادل هورمونی و کاهش رفتار جنسی گردد.
آزاده آگاهی، غلامعلی حمیدی، محمود سلامی، اعظم علی نقیپور، رضا دانشور کاخکی، مسعود سهیلی،
دوره 20، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: بیماری آلزایمر، شایع ترین اختلال نورودژنراتیو است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر پروبیوتیک بر عملکرد شناختی بیماران آلزایمری بود.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 48 بیمار آلزایمری انجام شده است. بیماران به طور تصادفی به دو گروه( 23 نفر در گروه کنترل و 25 نفر در گروه پروبیوتیک) تقسیم شدندکه تحت درمان با کپسولهای 500 میلیگرم مالتودکسترین در گروه کنترل و مکمل پروبیوتیکی در گروه پروبیوتیک برای 12 هفته قرار گرفتند. امتیاز آزمون MMSE و TYM از همه بیماران قبل و بعد از درمان ثبت شد.
یافته ها: پس از 12 هفته مداخله، امتیاز آزمون MMSE و TYM بیماران دچار درجات خفیف آلزایمر در گروه پروبیوتیک در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت(0001/0 > p).
نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده آن است که مصرف پروبیوتیک، دارای اثرات مثبت بر عملکرد شناختی در درجات خفیف بیماری آلزایمر بوده است.
حامد عباسی سلطانی، فرزاد زهساز،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مفاهیم مهم در تربیت بدنی و علوم ورزشی فرآیند شناسایی استعداد است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر پلیمورفیسم ژن PPARα بر برخی از عملکردهای ورزشی کودکان 10 تا 12 ساله غیرورزشکار بود.
مواد و روشها: طرح حاضر، در قالب یک تحقیق نیمه تجربی و میدانی با نمونهگیری بزاقی انجام شد. جهت تعیین پلیمورفیسم ژنها، روشهای بهکاررفته شامل نمونهگیری بزاقی، استخراج DNA بزاقی و روش PCR-RFLP بوده و تستهای ورزشی نیز عبارت بودند از دوی شاتل ران، پرش طول درجا و دوی 20 متر سرعت. آزمودنیهای تحقیق را 118 پسر غیرورزشکار سالم 10 تا 12 ساله از شهرستان مرند تشکیل میدادند. فرکانس ژنوتیپ بعد از تطبیق با تعادل هاردی–وینبرگ با استفاده از تستهای لون، فیشر و کولموکروف–اسمیرنوف آزموده شد. با استفاده از تحلیل کواریانس یکطرفه، میانگین فنوتیپ گروهها با یکدیگر مقایسه گردید. نوع پلیمورفیسم به عنوان متغیر پیشبین و عملکردهای ورزشی دوی شاتل ران 20 متر، پرش طول درجا و آزمون 20 متر سرعت به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شد. تمامی تجزیه و تحلیلها به وسیله نرمافزار SPSS نسخه 22 انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد آزمودنیهای دارای پلیمورفیسم GG ژن PPARα، نسبت به آزمودنیهای دارای پلیمورفیسم CC وGC، عملکرد بهتری در آزمونهای استقامتی داشتند.
نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که پلیمورفیسم GG با فعالیتهای استقامتی مرتبط است. ولی پلیمورفیسمهای CC و GC برتری خاصی در فعالیتهای استقامتی، سرعتی و توانی ندارند.
زهرا جهانگیری، محسن شمسی، محبوبه خورسندی، رحمت اله مرادزاده،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: فقر آهن یکی از شایعترین مشکلات تغذیهای دوران بارداری است. این مطالعه با هدف سنجش سازههای تئوری رفتار برنامهریزیشده در خصوص رفتارهای تغذیهای پیشگیریکننده از کمخونی فقر آهن در زنان باردار شهر اراک انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی بر روی 199 زن باردار شهرستان اراک به صورت نمونهگیری تصادفی ساده در سال 1396 انجام پذیرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محققساخته روا و پایا و شامل اطلاعات دموگرافیک و سازههای تئوری رفتار برنامهریزیشده بوده است. بهمنظور تعیین مهمترین سازههای پیشگوییکننده رفتار زنان باردار از مدل چند متغیره رگرسیون خطی استفاده شد.
یافتهها: بر اساس نتایج این مطالعه، میانگین سنی مادران 1/5±81/28 سال، میانگین هفته بارداری 9/8±04/28 هفته و فاصله بارداری با حاملگی قبلی 9/3±18/5 سال بود. میانگین و انحراف معیار نمره نگرش 62/0±61/3، هنجار ذهنی 74/0±60/3، کنترل رفتار درکشده 58/0±50/3، قصد رفتاری 61/0±49/3، عملکرد 76/0±55/3 و آگاهی 2/0±57/0 بود. مدل رگرسیون خطی نشان داد که نمره عملکرد خانمهای باردار به ازای هر یک واحد افزایش در نمره نگرش و هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درکشده به ترتیب 463/0، 343/0و347/0 بهبود مییابد.
نتیجهگیری: نتایج به دستآمده حاکی از لزوم ارائه برنامههای آموزشی در خصوص پیشگیری از کمخونی در زنان باردار با تأکید بر سازههای نگرش، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری درکشده است و پیشنهاد میشود در زمان طراحی مداخلات در جهت بهبود رفتارهای تغذیهای پیشگیریکننده از کمخونی در بارداری، سازههای نظریه رفتار برنامهریزیشده مورد توجه قرار گیرد.
وحید حدیدی، فرهاد دریانوش، جواد نعمتی، نادر تنیده،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک دوره بیتحرکی اندام تحتانی بر بیان ژنهای PGC-1α، NRF1، Mfn2، PINK1 و Drp1به عنوان تنظیمگرهای اصلی کیفیت و عملکرد میتوکندریایی در عضله نعلی رتهای تمرین کرده استقامتی بود.
مواد و روشها: به همین منظور 15 سر رت نر اسپراگ داولی به سه گروه (کنترل، ورزش+ بیتحرکی و گروه بیتحرکی) تقسیم شدند. رتهای گروه ورزش+ بیتحرکی طی 12 هفته و هر هفته 5 جلسه بر روی تردمیل دویدند. اندام تحتانی حیوانات برای 7 روز با روش قالبگیری بیتحرک شد. عضلهی نعلی استخراج و میزان بیان ژنهای موردنظر به روش RT-PCR اندازهگیری گردید. جهت تعیین تفاوتها از روش آنوای یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری 05/0≥α استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.SUMS.REC.1396.S444 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز رسیده است.
یافتهها: نتایج نشان داد که بیتحرکی در هر دو گروه بیتحرکی و ورزش + بیتحرکی نسبت به گروه کنترل موجب کاهش بیان ژنهای PGC-1α (001/0p= و 045/0p=)، NRF1 (001/0p= و 006/0p=)، Mfn2 (001/0p= و 001/0p=) و افزایش PINK1 (001/0p= و 001/0p=) میشود، اما بیان ژن Drp1 تغییر معناداری نداشت (069/0p= و 223/0p=). همچنین بررسیها مشخص کرد که در گروه ورزش + بیتحرکی، کاهش بیان PGC-1α (013/0p=)، NRF1 (001/0p=) و Mfn2 (001/0p=) کمتر از گروه بیتحرکی بود. همچنین افزایش بیان PINK1 نیز کمتر از گروه بیتحرکی بود (001/0p=).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد تمرین استقامتی اثر محافظتی بر کیفیت میتوکندریایی در دوره بیتحرکی دارد، اما نمیتواند از بروز نقص میتوکندریایی جلوگیری کند.
لیلا دهقان، حمید دالوند، مجتبی بیانی، علیرضا شمس الدینی،
دوره 22، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مشکلات تغذیه ای میتوانند مشارکت کودکان فلج مغزی در فعالیتهای روزمره زندگی بهویژه غذاخوردن را محدود کنند. بنابراین این مطالعه با هدف تعیین فراوانی انواع بازتابهای اولیه و اختلال عملکرد حرکتی دهانی کودکان فلج مغزی انجام گردید.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی به روش مقطعی بود. این مطالعه بر روی کودکان فلج مغزی 2 تا 15 ساله که بهصورت در دسترس و از نوع آسان از کلینیکهای توانبخشی شهر اراک در سال 1396 انتخاب شدند انجام گرفت. وجود بازتابهای غیر طبیعی اولیه شامل بازتابهای Bite، Rooting وTongue Thrust و عملکرد حرکتی دهانی کودک با مقیاس ارزیابی حرکتی دهانی (Oral motor assessment scale-OMAS) ارزیابی گردید. جهت تجزیه تحلیل دادهها از آزمون خی دو استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1395.82 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است.
یافتهها: نتایج نشان داد بیشترین تعداد افراد دارای بازتابهای اولیه دهانی غیرطبیعی (Bite، Rooting و Tongue Thrust) در سطح IV و V عملکرد حرکتی درشت و در سطح III توانایی دستی و نوع کوادروپلژی اسپاستیک قرار دارند. بیشترین فراوانی فقدان عملکرد در مهارت حرکتی دهانی در سطح عملکرد حرکتی درشت V و عملکرد کامل در عملکرد تغذیه دهانی در سطح عملکرد حرکتی درشت I و II مشاهده گردید. بین مهارت حرکتی دهانی با سطح عملکرد حرکتی درشت اختلاف معناداری مشاهده شد (04/0= p).
نتیجهگیری: مطالعه نشان داد که تفاوت معناداری بین عملکرد حرکتی دهانی و سطوح عملکرد حرکتی درشت وجود دارد. بنابراین پیشنهاد میگردد که در ارزیابی عملکرد حرکتی دهانی کودکان دارای فلج مغزی، توجه خاصی به سطح عملکرد حرکتی درشت این کودکان شود.
محمد رحمانیان، علیرضا کمالی، مهدی فروغیان، نوید کلانی، نفیسه اسماعیل پور، ناصر حاتمی، اسماعیل رعیت دوست،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پاندمی کووید 19 به طور قابل توجهی بر سلامت روان کارکنان مراقبتهای بهداشتی که در خط مقدم این بحران ایستادهاند، تأثیر میگذارد؛ با این حال کارکنان اداری سازمانهای مراقبت بهداشتی نیز از این خطر مصون نیستند. بنابراین نظارت بر میزان آگاهی و سایر موارد بهداشت روانی به منظور درک عوامل واسطه و آگاهی از مداخلات متناسب، یک اولویت ضروری به شمار میرود. هدف از این مطالعه مقایسه آگاهی، نگرش و عملکرد کادر درمانی و اداری در مواجهه و عدم مواجهه با ویروس کووید 19 بود.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی مقطعی روی 160 نفر از کادر درمانی و اداری بیمارستانهای شهرستان جهرم در سال 1399 انجام شد. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامه پژوهشگرساخته آگاهی، نگرش و عملکرد پرسنل درمانی در مورد کووید 19 استفاده شد. تحلیل دادهها توسط نرمافزار spss نسخه 21 و با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه توسط معاون تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی جهرم تأیید شده است (کد: IR.AJUMS.REC.1399.040).
یافته ها: 65 درصد از افراد مورد پژوهش زن و مابقی مرد بودند. اغلب پاسخهای دادهشده به گویهها در هر دو گروه کادر درمان و غیردرمانی نزدیک به هم بود. میانگین نمرات آگاهی کادر درمان (5/27±94/35) به طور معنیداری از کادر اداری (7/77±87/75) بالاتر بود (t=5/96 ،P<0/001). اما عملکرد کادر اداری (12/57±93/14) از کادر درمان (14/80±87/17) به طور معنیداری بهتر بود (t=-2/710 ،P=0/007). بین میانگین نمرات نگرش دو گروه تفاوت معنیداری مشاهده نشد (P=0/438).
نتیجه گیری: سطح آگاهی در مواجهه با ویروس کرونا در افراد کادر اداری نسبت به کادر درمانی به شکل معنیداری پایینتر است، اما کارکنان کادر اداری عملکرد بهتری در مواجهه با ویروس کرونا نسبت به کادر درمانی دارند. انجام اقدامات آموزشی جهت افزایش آگاهی این افراد ضروری به نظر میرسد.
مژگان معرف خانلی، محمد اکبری، علی امیری،
دوره 23، شماره 6 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تمرکز برنامه درمانی معمول پس از جراحی تعویض مفصل زانو، روی تقویت عضله چهار سر ران و دامنه حرکتی زانو بوده است، اما ضعف دیگر عضلات ران نیز در بیمار مبتلا به استئوآرتروز زانو دیده میشود. هدف این مطالعه بررسی اثر تقویت عضلات اطراف مفصل ران بر درد، دامنه حرکتی، کیفیت زندگی و عملکرد بیماران تحت عمل جراحی تعویض کامل یکطرفه مفصل زانو بوده است.
مواد و روش ها: این مطالعه از روز دوم بعد از جراحی به مدت ده جلسه و به صورت یک روز در میان، روی 24 نفر در دو گروه کنترل (تمرینات معمول + IR,TENS) و گروه درمان (مداخله گروه کنترل + تمرینات تقویتی عضلات ران) صورت گرفت. معیار های سنجش شامل درد، دامنه فلکشن و اکستنشن زانو، کیفیت زندگی (پرسشنامه Short Form 36)، آزمون زمان بلند شدن و رفتن، آزمون بالا و پایین رفتن از پله، آزمون راه رفتن در 6 دقیقه و قدرت عضلات زانو و ران بودند.
ملاحظات اخلاقی این تحقیق توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران (IR.IUMS.REC.1396.9511340012) تأیید شده و در مرکز ثبت آزمایشات بالینی ثبت شده است (کد: IRCT 20150314021459N6).
یافته ها: تمام معیارهای سنجش در دو گروه بهبود یافتند که نشان از مؤثر بودن هر دو روش درمانی داشته است. درد با P=0/03، دامنه اکستنشن با P=0/007، زمان آزمون بالا و پایین رفتن از پله با P=0/033 و قدرت عضلات فلکسور زانو با P=0/023، فلکسور ران با P=0/040، اکستنسور ران با P=0/028، ادکتور ران با P=0/040، چرخاننده خارجی ران با P=0/047 در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل بهبود معناداری داشت.
نتیجه گیری: هر دو روش درمانی فیزیوتراپی معمول و فیزیوتراپی معمول همراه با تقویت عضلات ران در بهبود نتایج بهدستآمده بعد از جراحی تعویض کامل یکطرفه زانو مؤثر بودند، اما با توجه به اینکه اضافه کردن تقویت عضلات ران به درمان فیزیوتراپی معمول در بهبود بعضی متغیرها مؤثرتر بوده است، پیشنهاد میشود به عنوان درمان پس از جراحی استفاده شود.
فاطمه رستم خانی، محمد قمری، وحیده باباخانی، عفت السادات مرقاتی خویی،
دوره 25، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف عملکرد جنسی جزء مهمی از زندگی زنان یائسه است و تغییر در آن، به خصوص در یائسگی میتواند بر سلامت آنها تأثیرگذار باشد. عملکرد جنسی زنان یائسه میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه اثربخشی درمان شناختیرفتاری و درمان مبتنی بر پدیرش و تعهد بر عملکرد جنسی زنان یائسه انجام شد.
مواد و روش ها این پژوهش از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان یائسهای بود که طی 5 سال گذشته یائسه شده و دچار مشکلات عملکرد جنسی بودند و برای دریافت خدمات به مرکز بهداشتی و درمانی شهر زنجان در سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ مراجعه کردند. از میان آنها 45 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با استفاده از روش تخصیص تصادفی به ۳ گروه 15 نفری تقسیم شدند (2 گروه آزمایش و ۱ گروه کنترل). در فرایند اجرای پژوهش گروه کنترل هیچگونه آزمایشی دریافت نکردند، در حالی که ۲ گروه دیگر به عنوان گروه آزمایش در نظر گرفته شدند که در گروه اول، درمان شناختیرفتاری و در گروه دوم، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، هرکدام به مدت 8 جلسه اجرا شد. برای سنجش دادهها از پرسشنامه «شاخص عملکرد جنسی زنان» استفاده شد. دادههای حاصل از اجرای پژوهش از طریق تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و با نرمافزار SPSS نسخه ۲۴ تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با شناسه IR.ZUMS.REC.1398.328 به تصویب کمیته اخلاق در پزشکی دانشگاه علومپزشکی زنجان رسیده است.
یافته ها روند تغییرات در گروههای آزمایش نسبت به گروه کنترل در مراحل سنجش در متغیرهای عملکرد جنسی (25/259=F و 0/001=P) و (4/186=F و 0/049=P) به طور معنادار متفاوت بوده است (0/05>P) و به ترتیب حدود 42 درصد و 13 درصد از تفاوتهای مشاهده در متغیرهای عملکرد جنسی ناشی از عضویت گروهی (آزمایش) است. در بررسی اثرات بینگروهی، ۲ گروه آزمایش در متغیر عملکرد جنسی (0/004=F و 0/952=P) تفاوت معناداری از نظر آماری وجود نداشت (0/05>P).
نتیجه گیری درمان شناختیرفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود عملکرد جنسی در زنان یائسه شده است. پیشنهاد میشود از این درمانها برای بهبود عملکرد جنسی زنان یائسه در مراکز بهداشتی استفاده شود.
دکتر زهرا میرکی، دکتر معصومه رستمزاده، آقا آراس فیضی ، دکتر آزاد شکری، دکتر محمدعزیز رسولی،
دوره 26، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده
مقدمه: سطح آگاهی و تواناییهای دندانپزشک، از عوامل تعیینکننده در انتخاب و کاربرد صحیح سمانهای دندانپزشکی است. هدف این مطالعه، بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان عمومی و متخصص درباره سمانهای دندانپزشکی بود.
روش کار: این مطالعه توصیفی-تحلیلی، از نوع مقطعی بوده که بر روی 150 نفر از دندانپزشکان متخصص و عمومی در مراکز دولتی و خصوصی استان کردستان (1399) که درمانهای پروتز ثابت را انجام میدادند، از طریق سرشماری و نمونهگیری در دسترس، انجام شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای T-test و ANOVA در نرمافزار SPSS-22 استفاده گردید. سطح معنیداری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد. ملاحظات اخلاقی: این مطالعه پس از تأیید پروتکل در کمیته اخلاق در پژوهش و دریافت کد اخلاق به شماره IR.MUK.REC.1398.302 و با توجه به بیانیه هلسینکی، انجام شد.
یافتهها: نمره میانگین کلی آگاهی دندانپزشکان، 5/6 بدست آمد که نزدیک و بالاتر از متوسط نمرات بود و با مقطع تحصیلی و محل اشتغال، رابطه معناداری داشت (05/0>P). نمره میانگین کلی نگرش، 4/3 محاسبه گردید که تقریباً مساوی با متوسط نمرات بود. بین مقطع تحصیلی و جنسیت با نمره نگرش، ارتباط معناداری وجود داشت (05/0>P). نمره میانگین کلی عملکرد دندانپزشکان، 5 حساب شد که بالاتر از متوسط نمرات بود و نمره عملکرد با جنسیت، محل اشتغال و مقطع تحصیلی، رابطه معناداری داشت (05/0>P).
نتیجه گیری: میانگین نمره آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان در حد متوسط بود و در مجموع، نمرات متخصصین بالاتر از دندانپزشکان عمومی بود. خانمها، نمره نگرش و عملکرد بالاتری داشتند. افراد شاغل در بخش خصوصی، نمره آگاهی بالاتری داشتند. برای افزایش آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان عمومی نیاز به برگزاری دورههای آموزشی وجود دارد.
مریم محمدی، نعیمه اکبری ترکستانی، فاطمه مهرابی رزوه،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه: مشکلات جنسی در بین زنان، شیوع بالایی دارد و جوانب مختلف زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. مشاوره در مراحل اولیه میتواند بسیاری از مشکلات آنها را برطرف نماید. لذا هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی بر عملکرد جنسی زنان بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی با گروه شاهد است که در شهر اراک در سال 1395 انجام گرفت. تعداد 40 خانم از مراجعهکنندگان به پنج مرکز بهداشتی درمانی با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و پس از تکمیل رضایتنامه کتبی به طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون، جلسات مشاوره واقعیت درمانی (8 جلسه 90 دقیقهای، 2 بار در هفته) را دریافت کردند و در گروه شاهد هیچ مداخلهای صورت نگرفت. دادهها توسط فرم مشخصات فردی و پرسشنامه شاخص عملکرد جنسی زنان (Female Sexual Function Index) FSFI گردآوری شد که پیش از مداخله و 4 هفته پس از مداخله توسط شرکتکنندگان تکمیل گردید.
یافتهها: میانگین نمرات عملکرد جنسی گروه مداخله قبل از مشاوره به ترتیب 2/21 ± 28/63 و گروه شاهد 2/58 ± 27/14 بود و بین آنها اختلاف معنیداری وجود نداشت. اما یک ماه بعد از مشاوره واقعیت درمانی، میانگین عملکرد جنسی در گروه مداخله 2/92 ± 30/29 و گروه شاهد 2/58 ± 27/64 به دست آمد که نشاندهنده اختلاف معنیدار بین دو گروه بود (05/0 > P).
نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، مشاوره واقعیت درمانی بر بهبود عملکرد جنسی زنان مؤثر بوده است. لذا استفاده از این روش در مراکز مراقبتهای بهداشتی پیشنهاد میگردد.
پریان آزاد درخت، محمد فتحی، رحیم میرنصوری، راضیه رضایی،
دوره 27، شماره 5 - ( 10-1403 )
چکیده
مقدمه: فعالیت بدنی با تأثیر بر برخی فاکتورهای فیزیولوژی، زمینهی تغییرات مثبت را فراهم میکند. مایوستاتین و فولستاتین از جمله این فاکتورها است که میزان آنها علاوه بر فعالیت بدنی، تحت تأثیر جنسیت نیز قرار دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر تمرین مقاومتی سنتی (Resistance training) RT و تمرین عملکردی شدید (High functional training) HIFT بر سطوح سرمی مایوستاتین و فولیستاتین در زنان جوان انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه نیمهتجربی، 30 زن جوان به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب و در سه گروه تمرینات عملکردی شدید، تمرینات مقاومتی سنتی و شاهد قرار گرفتند. خونگیری 24 ساعت قبل و 48 ساعت پس از پایان مداخلهها برای سنجش سطوح سرمی مایوستاتین و فولستاتین انجام شد. پروتکلهای تمرین به مدت هشت هفته، هر هفته 3 روز و هر روز به مدت 60 دقیقه اجرا شد. در پایان دادههای جمعآوری شده با استفاده از روش آماری ANOVA با در نظر گرفتن 05/0 > P ارزیابی شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که سطح فولیستاتین در دو گروه RT و HIFT نسبت به گروه شاهد، به طور معنیداری بیشتر بود (0/001 = P). همچنین میزان فولیستاتین گروه HIFT نسبت به گروه RT به طوری معنیداری بیشتر بود (0/01 = P). نتایج نشان داد که سطح مایوستاتین در گروه RT و HIFT نسبت به گروه شاهد به طور معنیداری کمتر بود (0/001 = P) و میزان این فاکتور در گروه HIFT نسبت به گروه RT به طوری معنیداری کمتر بود (0/01 = P).
نتیجهگیری: بطور کلی یافتههای مطالعه حاضر نشان میدهد انجام تمرینات مقاومتی و عملکردی شدید موجب تغییر مطلوبی در بیان عوامل فیزیولوژیکی مرتبط با رشد عضلات در زنان میشود به نظر میرسد که تأثیر تمرینات عملکردی شدید بیشتر از تمرینات مقاومتی است.
زهره محمدی کمال آبادی، الله یار عرب مومنی،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده
مقدمه: همواره تمرین و فعالیت بدنی، به عنوان یک درمان اصلی برای آرتروز زانو توصیه شده است. با این حال، مشخص نیست که کدام نوع تمرینات بیشترین تأثیر را بر این عارضه دارند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر دو شیوه تمرین در آب (تمرین با تراباند و تمرین NASM) بر درد و شاخصهای عملکرد حرکتی در زنان مبتلا به استئوارتریت زانو بود.
روش کار: در این مطالعه نیمهتجربی، با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه شاهد، از بین زنان مبتلا به استئوارتریت زانو، 45 نفر با میانگین سنی 5/56 سال و (Body mass index) BMI برابر 29/04 کیلوگرم بر مترمربع بهشیوه هدفمند انتخاب شدند و به روش تصادفی سیستماتیک به 3 گروه 15 نفری؛ تمرین در آب با تراباند، تمرین در آب با رویکرد (National Academy of Sports Medicine) NASM و شاهد تقسیم شدند. پروتکل تمرین با تراباند و تمرین با رویکرد NASM (تأیید شده توسط کالج پزشکی جورجیا مخصوص بیماران مبتلا به آرتروز زانو) به مدت 8 هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت حدود 60 دقیقه در آب انجام شد. جهت برآورد متغیرهای مطالعه از پرسشنامههای دیداری درد (Visual Analogue Scale) VAS و آزمونهای عملکرد جسمانی انجمن بین المللی تحقیقات استئوآرتریت (Osteoarthritis Research Society International) OARSI استفاده شد. بهمنظور آزمون معنیداری تفاوتهای میانگین گروهها، از روش آماری تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی Bonferroni در سطح معنیداری ۰۵/۰ استفاده شد.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که بطور مشابهی، در هر دو گروه تجربی میزان درد، زمان آزمونهای برخاستن و رفتن، 40 متر پیادهروی سریع و بالا رفتن از پله کاهش معنیداری یافت (0/001 = P). بهعلاوه، در هر دو گروه تجربی امتیاز آزمونهای 30 ثانیه نشست و برخاست از روی صندلی و 6 دقیقه راه رفتن افزایش معنیداری داشت (0/001 = P).
نتیجهگیری: این نتایج آثار سودمند تأثیر تمرین در آب با تراباند و تمرین در آب با رویکرد NASM بر درد و شاخصهای عملکردی حرکتی را نشان داد. از اینرو، استفاده از این روشهای تمرینی بهعنوان یک روش پیشگیری و درمانی مناسب برای بیماری استئوارتریت زانو توصیه میشود.
معصومه فتحی، معصومه داودآبادی، فرشته فرزان آذر، عفت نوروزی، اعظم مسلمی،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده
مقدمه: تغییرات فیزیکی و روانشناختی عمیق بارداری، میتواند بر روابط جنسی زنان تأثیرگذار باشد. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر مشاوره روانشناختی مهارتهای حل مسأله بر اختلال عملکرد و رضایت جنسی زنان باردار بود.
روش کار: در یک مطالعه مداخلهای پیشآزمون- پسآزمون، 70 باردار داوطلب دارای معیارهای ورود به مطالعه، مراجعهکننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر اراک، که نمره پرسشنامه عملکرد جنسی و رضایت جنسی به ترتیب کمتر از 28 و 42 داشتند به روش تصادفی ساده در دو گروه 35 نفره مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. گروه مداخله 6 جلسه مشاوره گروهی مبتنی بر حل مسئله و هر دو گروه مراقبت های روتین را دریافت کردند. پرسشنامه عملکرد جنسی Rosen و رضایت جنسی Larson توسط هر دو گروه قبل، بلافاصه و یک ماه بعد از مداخله پاسخ داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده آزمونهای Chi-square، Fisher's exact test و طرح اندازه مکرر انجام شد.
یافتهها: آزمون طرح اندازه مکرر نشان داد که بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله میانگین عملکرد جنسی (1/61 ± 26/82 و 1/1 ± 28/88) و رضایت جنسی (2/27 ± 39/22 و 2/15 ± 43/19 ) گروه مدخله نسبت به گروه شاهد ( 1/97 ± 23/69، 2/08 ± 22/63) (2/44 ± 36/23، 2/46 ± 35/06) از افزایش معنیداری برخوردار است (0/05 > P).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد، مشاوره مبتنی بر حل مسأله در بهبود عملکرد و رضایت جنسی زنان باردار مؤثر است و میتوان برای بهبود کیفیت زندگی جنسی، در پروتکلهای آموزشی دوران بارداری گنجانده شود.