جستجو در مقالات منتشر شده


35 نتیجه برای یوسفی

حبیب سهیلی، پارسا یوسفی چایجان، آنیتا علاقمند، بهمن صادقی سده، امین توسلی، مهدیه نظیری،
دوره 17، شماره 1 - ( فروردین 1393 )
چکیده

زمینه وهدف:رینیت آلرژیک در حدود 40 درصد جمعیت عمومی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و شیوع آن نیز در حال افزایش می‌باشد. اختلال خواب یک مشکل اساسی در بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک می‌باشد. در مطالعات اخیر که بر روی افراد مبتلا به رینیت آلرژیک انجام شده اند، 68  افراد با رینیت دائمی و 48 درصد افراد مبتلا به رینیت فصلی اعلام کردند که بیماری آنها با خوابشان تداخل دارد.

مواد و روش ها: در این مطالعه مورد- شاهدی تعداد 33 کودک 18- 6 ساله مبتلا به رینیت آلرژیک وارد مطالعه شدند. 35 کودک دیگر که مبتلا به رینیت آلرژیک نبودند نیز به عنوان گروه شاهد وارد مطالعه شدند و به روش بلوکی همسان سازی شدند. سپس پرسشنامه ای حاوی اطلاعات دموگرافیک و انواع اختلالات خواب از والدین کودک پرسیده شد.

یافته ها: به غیر از اختلالات تنفسی حین خواب، بین دو گروه در اختلالات دیگر خواب اختلاف معنادار مشاهده نشد. شانزده کودک (5/48 درصد) گروه مورد در خواب دچار اختلال تنفسی بودند در حالی که هیچ کودکی در گروه شاهد مبتلا به این اختلال نبود (p=0/002).

نتیجه گیری: احتقان بینی اصلی ترین عامل بروز اختلال خواب در کودکان مبتلا به رینیت آلرژیک به شمار می‌رود. بنابراین به نظر می‌رسد که اولین علامتی که باید برای رفع آن در این بیماری تلاش شود، احتقان بینی است.


پارسا یوسفی چایجان، مهدیه السادات غفاری، حسن طاهر احمدی، لیلا فرج زاده، اعظم زمانیان،
دوره 17، شماره 4 - ( تیر 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: متخصصین اطفال با تب و افزایش دمای بدن و اضطراب ناشی از آن در والدین مواجه هستند و راهکارهای متعددی را در مواجهه با تب به کار می‌گیرند. موضوعی که در سال‌های اخیر در درمان تب مورد توجه قرار گرفته است استفاده از دوزهای آلترناتیو استامینوفن - ایبوپروفن می‌باشد. علیرغم این که این روش به طور شایع استفاده می‌شود ولی مطالعات کافی در زمینه کارایی آن وجود ندارد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور تصادفی بود. تعداد 240 کودک در رده سنی 6 ماه تا 12 سال مبتلا به گاستروانتریت در این پژوهش شرکت کردند. کودکان در سه گروه تقسیم شدند. گروه اول استامینوفن دریافت نموده، گروه دوم ایبوپروفن و گروه سوم استامینوفن و ایبوپروفن را به صورت یکی در میان (آلترناتیو) دریافت نمود.

یافته‌ها: 112 از تعداد 240 کودک، نفر(66/46 درصد) دختر و 128 نفر (33/53 درصد) پسر بودند. میانگین زمان کاهش تب در گروه اول 07/2، گروه دوم 82/1 و در گروه سوم 87/1 روز بود. میانگین دوز مورد استفاده داروها در گروه اول 9 دوز، گروه دوم 17/8 دوز و در گروه سوم 13/7 دوز بود. گروه اول کمترین تأثیر را نسبت به دو گروه دیگر داشت.

نتیجه‌گیری: رژیم‌ درمانی آلترناتیو استامینوفن - ایبوپروفن در کاهش تب در کودکان رده سنی 6 ماه تا 12 سال مؤثرتر از تک درمانی هر دو آنها می‌باشد.


پارسا یوسفی چایجان، بهمن صالحی، علی خسروبیگی، ملیکا حاجی رحیمی، محمد رفیعی، حسن طاهراحمدی،
دوره 17، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: دربرخی کودکان شروع ناگهانی تکرر شدید ادراری وجود دارد به نحوی که هر ۱۰ تا ۱۵ دقیقه ادرار می‌کنند بدون این که سوزش ادرار، عفونت مجاری ادراری و شب ادراری یا بی‌اختیاری طی روز داشته باشند. این حالت به سندرم تکرر روزانه کودکی یا پولاکیوری نیز موسوم است. این وضعیت عملکردی است نه یک مشکل آناتومیک، اختلال وسواسی جبری به وسیله وسواس‌، اجبار و یا هر دو مشخص می‌شود. باتوجه به این که دفع ادرار نیاز به مراجعه به سرویس بهداشتی دارد و این امر باعث ایجاد وسواس می‌شود بنابراین می‌تواند باعث ایجاد علائم شود. در صورت مشاهده ارتباط معنی‌دار بین این دو اختلال می‌توان با درمان اختلالات وسواسی جبری بیماری فوق را نیز درمان نمود.

مواد و روش‌ها: این مطالعه مورد– شاهدی برروی کودکان مبتلا به اختلالات ادرار کردن بدون بی‌اختیاری مراجعه کننده به بیمارستان امیرکبیر اراک و کودکان غیر مبتلا انجام شد و این دو گروه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. انجام معاینات و تکمیل پرسش‌نامه‌ تنظیم شده توسط افراد آموزش دیده انجام شد. تشخیص اختلال وسواسی جبری با انجام مصاحبه و تستCCI-CV وتأیید روانپزشک راهنما شناخته شد و براساس ملاک‌های تشخیصی DSM-IV-TR مورد مقایسه قرار گرفتند.

یافته‌ها: 6/6 درصد از مواردی که اختلال تکرر ادرار داشتند وسواس جبری هم داشتند، اما در گروه شاهد یعنی گروهی که اختلال تکرر ادراری نداشتند، 5/10درصد افراد مبتلا به وسواس جبری بودند(282/0p=).

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج آماری به دست آمده، در مطالعه ما ارتباط مشخصی بین وسواس و مشکلات ادراری دیده نشد.


محمد رضا عربستانی، مجتبی رجب پور، رسول یوسفی مشعوف، محمد یوسف علیخانی، سید مسعود موسوی،
دوره 17، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: پسودوموناس آئروژینوزا یکی از شایع‌ترین پاتوژن‌های بیمارستانی با میزان مرگ و میر بالاست. پورین OprD به عنوان یکی از اصلی‌ترین مکانیسم‌های مقاومت در برابر آنتی‌بیوتیک‌های خانواده کارباپنم محسوب می‌شود. هدف از این مطالعه تعیین میزان بیان ژن کدکننده این پورین از طریق qRT-PCR است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه با بررسی 100 سویه پسودوموناس آئروژینوزا، 31 نمونه انتخاب و تست حساسیت آنتی‌بیوتیکی به روش دیسک دیفیوژن برای آنتی‌بیوتیک‌های آمینوگلیکوزید، کینولون‌ها، کارباپنم‌ها و تعیین حداقل غلظت مهار کنندگی برای آنتی‌بیوتیک ایمی پنم انجام گرفت. سپس استخراج RNA و تبدیل آن به cDNA انجام و در مرحله آخر بیان ژن‌های مورد نظر توسط qRT-PCR صورت پذیرفت.

یافته‌ها: از بین 8 آنتی‌بیوتیک انتخاب شده، بیشترین مقاومت نسبت به لووفلوکساسین 19 (2/61 درصد) و هم‌چنین کمترین مقاومت نسبت به ایمی پنم 3 (6/9 درصد) مشاهده گردید. نتایج حداقل غلظت مهار کنندگی آنتی‌بیوتیک ایمی پنم، 12 مورد (7/38 درصد) مقاوم، 13 مورد (93/41 درصد) اینترمدیت و 6 مورد (35/19 درصد) حساس گزارش گردید. ژن OprD در تمام سویه‌ها وجود داشت ولی میزان بیان در سویه‌ها مختلف، به صورت متفاوت مشاهده شد. سویه‌های دارای بیان بالای ژن OprD حساسیت بالایی نسبت به کارباپنم‌ها به ویژه ایمی پنم نشان دادند.

نتیجه‌گیری: شناسایی مکانیسم‌های مقاومت در باکتری‌ها بسیار پیچیده و گسترده است و مکانیسم‌های مختلفی برای یک سری آنتی‌بیوتیک‌های مشابه عمل می‌کنند. OprD عامل اصلی اتصال کارباپنم‌ها بوده و با افزایش بیان این پورین حساسیت باکتری‌ها به این آنتی‌بیوتیک‌ها افزایش می‌یابد.


فرناز تاج بخش، فرهاد مشایخی، زیور صالحی، حمید سعیدی ساعدی، مصطفی یوسفی،
دوره 18، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان سینه یکی از شایع‏ترین انواع سرطان‏ها و یکی از اصلی‏ترین دلایل مرگ در اثر سرطان در سرتاسر جهان است که به یک نگرانی جهانی در حوزه سلامت تبدیل شده است. محصول ژن ApE1 (اندونوکئاز آپورینیک/آپیریمیدینیک) یک پروتئین چند عملکردی است که در مسیر ترمیم با برداشت باز (BER) نقش مهمی دارد. پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی T>G در اگزون شماره 5 منجر به جانشینی Asp>Glu در کدون 148 می گردد (Asp148Glu). در این پژوهش مورد- شاهدی به بررسی ارتباط این پلی مورفیسم و خطر ابتلا به سرطان سینه در جمعیت گیلان پرداخته شد.

مواد و روش‏ها: جهت بررسی پلی مورفیسم ژن APE1 مورد-شاهدی، نمونه‏های خون از 75 فرد مبتلا به سرطان سینه و 75 فرد سالم جمع‏آوری شد و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی طراحی شده با روش AS-PCR مورد بررسی قرار گرفت. هم‏چنین به منظور بررسی ارتباط بین فراوانی ژنوتیپی و آللی در دو گروه بیمار و کنترل از آزمون کای مربع (&chi2) استفاده گردید.

یافته‏ها: بررسی‏ها در دو گروه بیمار و کنترل نشان داد با توجه به مقدار 1/0p= و هم‏چنین p آللی معادل 6/0 ارتباطی بین پلی مورفیسم کدون 148 ژن ApE1 و سرطان سینه در جمعیت مورد مطالعه وجود ندارد.

نتیجه‏گیری: یافته‏های این تحقیق عدم ارتباط معنی‏دار بین پلی مورفیسم Asp148Glu با خطر ابتلا به سرطان سینه را نشان داد(1/0p=). این در حالی است که برای روشن شدن نقش پلی مورفیسم Asp148Glu در سرطان سینه به مطالعات بیشتری نیاز است.


حمید رضا مومنی، حوری سپهری، مهری یوسفی،
دوره 18، شماره 4 - ( تیر 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: آلومینیوم به‮عنوان یک آلاینده زیست محیطی قادر است اثرات مخربی از طریق القا استرس اکسیداتیو بر دستگاه تولید مثل نر و اسپرم اعمال نماید. سیلیمارین ماده موثره عصاره گیاه خار مریم است و می‮تواند به ‮عنوان یک آنتی اکسیدانت قوی استرس اکسیداتیو را مهار کند. با توجه به اثرات سمی آلومینیوم و نقش آنتی اکسیدانتی سیلیمارین، این پژوهش با هدف بررسی قابلیت سیلیمارین جهت مهار اثرات مخرب آلومینیوم بر تمامیت غشای پلاسمایی و تمامیت آکروزوم اسپرم قوچ انجام گرفت.

 مواد و روش‮ها: در این مطالعه تجربی، اسپرم‮های اپی‏دیدیمی قوچ فراهانی به پنج گروه اسپرم‮های لحظه صفر، اسپرم‮های لحظه 180 دقیقه (کنترل)، اسپرم‮های تیمار شده با آلومینیوم کلراید (5/0 میلی‏مولار) به ‏مدت 180 دقیقه، اسپرم‮های تیمار شده توام با آلومینیوم کلراید (5/0 میکرو‏مولار) و سیلیمارین(5/0 میکرو‏مولار) به ‏مدت 180 دقیقه و اسپرم‮های تیمار شده با سیلیمارین (5/0 میکرو و مولار) به‏ مدت 180 دقیقه تقسیم شدند. برای بررسی تمامیت غشا و تمامیت آکروزوم اسپرم، به‮ترتیب از رنگ‏آمیزی هم‏زمان هوخست-پروپیدیوم آیوداید و کوماسی برلیانت بلو استفاده شد. داده‏ها از طریق آنالیز واریانس یک‏طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سطح معنی‏داری برابر با 05/0>p در نظر گرفته شد.

 یافته‮ها: درصد تمامیت غشای پلاسمایی و تمامیت آکروزوم اسپرم در گروه تیمار شده با آلومینیوم کلراید به‮طور معنی‮داری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت. کاربرد مشترک سیلیمارین و آلومینیوم کلراید موجب شد که این اثرات به ‮طور معنی‮داری در مقایسه با گروه تیمار شده با آلومینیوم کلراید جبران شود.

 نتیجه‏گیری: آلومینیوم کلراید بر روی تمامیت غشای پلاسمایی و تمامیت آکروزوم اسپرم قوچ اثر مخرب دارد و سیلیمارین قادر است اثرات سمی این آلاینده بر روی این پارامترها را جبران نماید.


مجتبی هاشمی، جواد جواهری، مرجان حبیبی، پارسا یوسفی چایجان، مهدیه نظیری،
دوره 18، شماره 6 - ( شهریور 1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: میزان شیوع یبوست در دوران کودکی 7/0درصد تا 6/29 درصد است. علل غیرارگانیک از شایع‏ترین علل یبوست اطفال است. پلی اتیلن گلیکول (PEG) موثرترین و کم عارضه‏ترین ملین است که به صورت طولانی مدت در اطفال قابل استفاده می‏باشد. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه تأثیر درمانی PEG و پروبیوتیک باسیلوس کواگولانس و بیفیدو باکتریوم و پرو بیوتیک جهت افزایش رشد پروبیوتیک صورت گرفته است.

  مواد و روش ها: در این کارآزمایی بالینی (مطالعه مداخله ‏ ای) دوسو کور، 120 کودک 2 تا 16 ساله مبتلا به یبوست مزمن عملکردی، بر اساس معیارهای ROME III وارد مطالعه شدند. با مصرف پارافین مایع روده‏ها خالی شد. سپس کودکان به صورت تصادفی به سه گروه دریافت کننده پلی اتیلین گلیکول+پلاسبو، پروبیوتیک+پلاسبو و پلی اتیلین گلیکول + پروبیوتیک تقسیم شدند. پس از 6 هفته درمان، میزان موفقیت درمان بین سه گروه، قبل و بعد از مطالعه مقایسه گردید. سپس داده‏ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تحلیل قرار گرفت.

  یافته‏ها: نتایج بررسی به عمل آمده روی سه گروه درمانی برای درمان یبوست نشان داد که تأثیر پلی اتیلن گلیکول و پروبیوتیک بر درمان در مقایسه قبل و بعد از درمان چشمگیر بود، اما در مقایسه گروه‏ها میزان تاثیر یکسان بود. استفاده هم‏زمان از دو دارو تأثیر بیشتری از دریافت تک دارو داشت.

  نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که استفاده هم‏زمان از پلی اتیلن گلیکول و پروبیوتیک در درمان یبوست بسیار مؤثرتر می‏باشد.


احمد همتا، مریم یوسفی، مسعود فاضلی مصلح آبادی، افسانه طلایی، عبدالرحیم صادقی،
دوره 18، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: ندول‌های تیروئید شایع هستند. 4 تا 7 درصد بزرگسالان یک ندول قابل لمس دارند و 50 تا70 درصد از آن‌ها با دقت بالا در سونوگرافی قابل تشخیص‌اند. میزان وجود ندول تیروئیدی در زنان 4 برابر مردان است و نسبت سرطان تیروئید در زنان در مقایسه با مردان 3 به 1 است و ششمین سرطان شایع در زنان می‌باشد. یافته‌های اپیدمیولوژیک و آزمایشگاهی نشان می‌دهند که هورمون‌های جنسی به ویژه استروژن ممکن است بر این غده و نئوپلاسم آن موثر باشد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلی مورفیسم 1256049rs در ژن گیرنده استروژن بتا با بیماری ندول تیروئید است.

مواد و روشها: در این مطالعه مورد - شاهدی، 146 بیمار با ندول تیروئید و 151 فرد سالم مراجعه کننده به بیمارستان امیرالمومنین (ع) شهر اراک، وارد مطالعه شدند. تشخیص بیماری با اولتراسونوگرافی و تایید متخصص غدد انجام شد. DNA ژنومی از خون کامل حاوی ضد انعقاد EDTA استخراج شد. ژنوتیپ‌ها با استفاده از روش T-ARMS PCR مشخص شدند و با استفاده از روش‌های آماری تجزیه و تحلیل گردیدند.

یافتهها: فراوانی ژنوتیپ‌های CC، TC و TT در گروه مورد به ترتیب 136 (2/93 درصد)، 10(8/6 درصد) و صفر (صفر درصد) و در گروه شاهد 139 (1/92 درصد)، 12(9/7 درصد) و صفر(صفر درصد) به دست آمد. در این تحقیق، ارتباط معنی‌داری بین بیماری ندول تیروئید و چندشکلی 1256049rs مشاهده نشد(72/0p=).

نتیجهگیری: یافته‌های ما حاکی از عدم ارتباط معنی‌دار بین چندشکلی 1256049rs و بیماری ندول تیروئید است. برای نتیجه‌گیری بهتر، پیشنهاد می‌شود این مطالعه در جمعیت‌های دیگر نیز انجام شود.


سعید امینی رارانی، احمد قدمی، علی اکبر ملکی راد، حجت الله یوسفی، کوروش مانی،
دوره 19، شماره 10 - ( دی ماه 1395 1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: پرسنل اتاق عمل در معرض خطرات شغلی ناشی از محیط کار هستند که می‌تواند منجر به افزایش رادیکال‌های آزاد و ایجاد بیماری‌های مختلف در آن‌ها شود. هدف از انجام این مطالعه، تعیین تأثیر مصرف چای سبز در بهبود سطح بیومارکرهای اکسیداتیو خون در پرسنل اتاق عمل که در معرض گازهای بیهوشی قرار دارند بود.

مواد و روشها: این مطالعه بر روی 24 نفر از پرسنل اتاق عمل به صورت کارآزمایی بالینی قبل و بعد انجام شد. از نمونه‌ها خواسته شد که روزانه 4 فنجان چای سبز حاوی 3 گرم از برگ چای سبز در 300 میلی‌لیتر آب جوش(در دمای 80 درجه سانتی‌گراد) به مدت 8 هفته مصرف کنند. سپس میلوپراکسیداز، آسیبDNA ، گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دسموتاز در پلاسما جهت بررسی سطح بیومارکر‌های استرس اکسیداتیو قبل و بعد از مصرف چای سبز اندازه‌گیری شد.

یافتهها: نتایج نشان داد که استفاده از چای سبز توسط پرسنل اتاق عمل باعث افزایش معنادار گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دسموتاز و کاهش معنادار میلوپراکسیداز و آسیب DNA می‌شود.

نتیجهگیری: نتایج نشان می‌دهد که وقتی چای سبز به عنوان مکمل آنتی اکسیدان توسط پرسنل اتاق عمل که دایماً با گازهای بیهوشی در تماس هستند مصرف می‌شود به طور قابل توجهی می‌تواند باعث بهبود استرس اکسیداتیو و آسیب DNA شود. از این رو، استفاده از آن به عنوان یک مکمل آنتی اکسیدانی طبیعی در پرسنل اتاق عمل توصیه می‌شود.


اعظم زرنشان، محمدرضا ذوالفقاری، مهدیا غلام نژاد، مهدی یوسفی،
دوره 20، شماره 8 - ( آبان ماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: اینترلوکین 4 نقش کلیدی در پاتوژنز آسم دارد و افزایش سطح سرمی آن با شدت آسم و چاقی ارتباط دارد. اینترلوکین 4 باعث ترشح IgE توسط سلول­ های B می‌گردد. مطالعات قبلی حاکی از اثر ضد التهابی تمرینات ورزشی بر
 ریه­های مبتلا به آسم می‌باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر12 هفته تمرینات هوازی منظم بر سطح سرمی اینترلوکین 4 و
IgE در زنان مبتلا به آسم دارای اضافه وزن و چاق است.
مواد و روش ­ها: 21 زن مبتلا به آسم دارای اضافه وزن و چاق انتخاب شدند و به دو گروه تجربی(12 نفر) و کنترل(9 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در برنامه تمرینی هوازی، سه روز در هفته و هر جلسه 60 دقیقه شرکت کردند. نمونه­های خونی ناشتا قبل و دو روز بعد از 12 هفته دوره تمرینی جمع آوری شد، داده­ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه22 تحلیل شدند.
 یافته­ ها: بعد از 12 هفته تمرینات، کاهش معنا­داری در اینترلوکین 4 سرم(015/0=p، 68/2-=t)، شاخص توده بدنی(014/0=p، 72/2-=t) و وزن (001/0=p، 99/3-=t) گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. ارتباط
معنا­داری بین تغییرات چاقی و تغییرات مارکرهای التهابی وجود نداشت(05/0<
p).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که برنامه تمرینی هوازی مستقل از تغییرات چاقی منجر به کاهش سطح سرمی اینترلوکین 4 زنان مبتلا به آسم دارای اضافه وزن و چاق می گردد.
 

مسعود رضاقلی ضامنجانی، پارسا یوسفی چایجان،
دوره 21، شماره 7 - ( دو ماهنامه بهمن و اسفند 1397 )
چکیده

سندرم نفروتیک
سندرم نفروتیک به عنوان تظاهری از بیماری گلومرولی به صورت پروتئینوری در حد نفروتیک و تریاد هیپوآلبومینمی، ادم، هیپرلیپیدمی و از دست دادن پروتئین در ادرار به میزان بالا شناخته می‌شود. پروتئینوری در حد نفروتیک به صورت دفع پروتئین بیش از 40 میلیگرم به ازای هر مترمربع وزن بدن در ساعت یا نسبت پروتئین به کراتینین بیش از 3-2 به 1 در اولین نمونه ادرار صبحگاهی تعریف می‌شود. بروز سالیانه‌ی آن در بیشتر کشورهای غربی 2 تا 3 مورد به ازای هر 100000 کودک در سال است و در کشورهای توسعه نیافته غالباً به دلیل مالاریا میزان آن بالاتر است (1). یافتههای جدید در این زمینه اغلب درباره درمان بوده است که در ادامه مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفتهاند.
اتیولوژی
اکثر مبتلایان سندرم نفروتیک به فرم اولیه یا ایدیوپاتیک آن مبتلا هستند. سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک همراه با صدمات گلومرولی شامل بیماری با حداقل تغییرات (شایع‌ترین) گلومرولواسکلروز فوکال سگمنتال، گلومرولونفریت ممبرانوپرولیفراتیو، نفروپاتی ممبرانو و پرولیفراسیون منتشر مزانشیال هستند. این اتیولوژی‌ها توزیع سنی متفاوتی دارند. سندرم نفروتیک هم‌چنین میتواند یک آسیب ثانویه به بیماریها‌ی سیستمیکی چون لوپوس اریتماتو، هنوخ شوئن لاین پورپورا، بدخیمی (لنفوم و لوکمی) و عفونت‌ها (هپاتیت، HIV و مالاریا) باشد (2).
پاتوفیزیولوژی
اختلال زمینه‌ای در سندرم نفروتیک به صورت افزایش نفوذپذیری دیواره‌ی مویرگی گلومرولی است و به پروتئینوری ماسیو و هیپوالبومینمی منجر می‌شود. افاسمان وسیع زواید پایی پدوسیت‌ها در بیوپسی (علامت بارز سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک) نقش محوری پدوسیت‌ها را مطرح می‌کند. سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک با اختلالات پیچیده‌ای در سیستم ایمنی به ویژه ایمنی وابسته به سلول T همراهی دارد. در گلومرولواسکلروز فوکال سگمنتال، فاکتوری درپلاسما که احتمالاً از گروهی از لنفوسیت‌های فعالشده تولید می‌شود، مسئول افزایش نفوذپذیری دیواره‌ی مویرگی است. از طرف دیگر، جهش‌هایی در پروتئین‌های پدوسیتی (پدوسین و آلفا الکتین 4) و MYH4 (ژن پدوسیت) با گلومرولواسکلروز فوکال سگمنتال همراهی دارند. سایر جهش‌ها در سندرم نفروتیک وابسته به استروئید در ژن‌های NPHS2 (پدوسین) و WT1، سایر اجزاء دستگاه تصفیه گلوومرولی مثل شیارهای سوراخ‌دار شامل نفرین، NEPH1 و پروتئین وابسته به CD2 اتفاق می‌افتد (3).
در وضعیت نفروتیک به دو دلیل سطح سرمی لیپید (کلسترول و تری گلیسریدها) افزایش یافته است. سنتز جنرالیزه هیپوآلبومینمی موجب افزایش پروتئین‌ها از جمله لیپوپروتئین‌ها در کبد می‌شود. دلیل افزایش فاکتورهای انعقادی و متعاقباً افزایش ریسک ترومبوز نیز همین مطلب است. به علاوه، کاتابولیسم لیپید نیز در نتیجه‌ی کاهش سطح لیپوپروتئین لیپاز وابسته به افزایش دفع ادراری این آنزیم رو به کاهش گذاشته است. مبتلایان به سندرم نفروتیک تحت خطر ابتلا به عفونت‌ها (سپسیس، پریتونیت، پیلونفریت) خصوصاً با ارگانیسم‌های کپسولداری چون استرپتوکوک پنومونیه و هموفیلوس آنفلوآنزا هستند. دلیل این مسئله از دست رفتن فاکتور کمپلمان C3b و اپسونین‌هایی چون فاکتور B پروپردین و ایمونوگلوبولین‌ها از ادرار است (4).
پاتولوژی
در این قسمت اطلاعات جدیدی وجود ندارد که بتواند در این مقاله مورد بحث و ارزیابی قرار بگیرد. در سندرم نفروتیک با حداقل تغییرات (MCNS)، حدود 85 درصد کل موارد سندرم نفروتیک کودکان گلومرول‌ها یا طبیعی بوده یا افزایش مختصری در سلول‌های مزانشریال و ماتریکس نشان می‌دهند. یافته‌های میکروسکوپ ایمونوفلورسانس به طور تیپیک منفی بود. ولی در میکروسکوپ الکترونی افاسمان زواید پایی سلول‌های اپیتلیال به آسانی قابل رؤیت است. میکروسکوپ الکترونی نشانگر افزایش تعداد سلولهای مزانشیال و ماتریکس در کنار افاسمان زواید پایی سلولهای اپی تلیال است. قریب به 50 درصد بیماران مبتلا به این نوع آسیب بافتی به درمان کورتیکواستروئید پاسخ می‌دهند. در گلومرولواسکلروز فوکال سگمنتال (FSGS) آسیب گلومرولی هم فوکال است. آسیب‌های ثانویه به عفونت HIV، ریفلاکس مثانه به حالب، مصرف تزریقی هروئین و سایر مواد مخدر دیده می‌شود. بیماری در این حالت غالباً پیشرونده است و به درگیری گلومرول‌ها منجر شده و در اکثر مبتلایان باعث بیماری کلیوی مرحله انتهایی (ESRD) میشود (5).
تظاهرات بالینی
علایمی چون آنورکسی، تحریکپذیری، درد شکم و اسهال شایع هستند. از مشخصه‌های شایع سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک با تغییرات حداقل، فقدان فشار خون بالا و هماچوری گروس می‌باشد. تشخیص‌های افتراقی در کودک با ادم واضح شامل انتروپاتی از دستدهنده پروتئین، نارسایی کبدی، نارسایی قلبی، گلومرولونفریت حاد یا مزمن و سوء تغذیه پروتئین می‌شود (6). تشخیص افتراقی دیگری به جز نفروتیک با حداقل تغییرات بایستی در کودکان زیر یکسال با سابقه‌ی خانوادگی سندرم نفروتیک با حضور یافته‌های خارج کلیوی (چون آرتریت، راش، آنمی) فشار خون بالا یا ادم ریوی، بی‌کفایتی کلیوی حاد یا مزمن و هماچوری واضح مدنظر قرار می‌گیرد (5).
تشخیص
در آنالیز ادراری، پروتئینوری در حد 3+ یا 4+ مشاهده ‌شد. در 20 درصد کودکان هماچوری میکروسکوپی وجود دارد. در نمونه ادرار، نسبت پروتئین به کراتینین از 2 و دفع پروتئین ادراری به ازای مترمربع در ساعت از 40 فراتر می‌رود. میزان کراتینین سرم معمولاً طبیعی است، ولی ممکن است در صورت کاهش کارکرد کلیه ناشی از کاهش حجم داخل عروقی به طور غیرطبیعی بالا رود. آلبومین سرم کمتر از 5/2 گرم بر دسیلیتر و سطوح کلسترول و تری گلیسرید سرم بالا است. سطح کمپلمان سرم طبیعی است. در صورت تطابق تظاهرات بیمار با تابلوی بالینی استاندارد سندرم نفروتیک با حداقل تغییرات انجام بیوپسی کلیه مرسوم نیست. آسیب در میکروسکوپ نوری به صورت پرولیفراسیون سلول مزانشیال و اسکارهای سگمنتال دیده می‌شود. در میکروسکوپ ایمونوفلورسانس مناطق اسکلروز سگمنتال از نظر رنگ پذیری IgM و C3 مثبت هستند. در میکروسکوپ الکترونی اسکار سگمنتال در کلافه گلومرولی و انسداد لومن مویرگی گلومرولی رؤیت می‌شود (7).
درمان
در این بخش، ابتدا روشهای معمول و روتین درمان این بیماران ارزیابی شده و در ادامه روشهای جدید مورد بحث قرار میگیرند. کودکان با بروز سندرم نفروتیک غیرعارضه‌دار بین 1 تا 8 سالگی احتمالاً به MCNS پاسخ دهنده به استروئید مبتلا هستند و درمان با استروئید را می‌توان در آنان بدون بیوپسی تشخیصی کلیه آغاز کرد. کودکانی با تظاهرات غیرمنطبق با MCNS (هماچوری واضح، فشار خون بالا، نارسایی کلیه، افت کمپلمان سرم، سن زیر یکسال یا بالای 8 سال) را باید قبل از درمان کاندید بیوپسی کلیه کرد. با فرض تشخیص MCNS بایستی (پس از تأیید تست PPD منفی و تجویز واکسن پنوموکوک پلی والان) پردنیزولون را با تک دوز 60 میلیگرم بر مترمربع روزانه (با دوز حداکثر 80 میلیگرم) برای 4 تا 6 هفته پیاپی تجویز کرد (8). چنین دوره‌ی درمانی 6 هفته‌ای با استروئید روزانه در مقایسه با دوره‌های کوتاه‌تر درمان روزانه توصیه شده قبلی، منجر به نمودهای واضحاً کمتری می‌شود. قریب 80 تا 90 درصد کودکان طی 3 هفته به درمان استروئیدی پاسخ می‌دهند (بهبود کیفیت، دیورز، ادرار منفی یا مختصر از نظر پروتئین در 3 روز پیاپی). تعداد قابلتوجهی از مبتلایان طی 5 هفته‌‌ی اول به درمان پردنیزولون پاسخ می‌دهند (9).
دربارهی روشهای جدید درمانی در این بیماران، از داروهایی که در مقالات جدید تاثیر درمانی آنها بر روی سندرم نفروتیک ارزیابی شده است، اثر متفاوتی مشاهده شده است. از این داروها میتوان به رتوکسیماب اشاره کرد که در بیماران متفاوت وابسته به استروئید یا مقاوم به آن استفاده شده و اثرات مفیدی نیز از آن گزارش شده است (12-10). از سایر عوامل درمانی که در این دسته از بیماران میتوانند مورد استفاده قرار گیرند، میتوان به سیکلوسپورین (10)، ویتامین دی (13، 14)، کلسیم (15) و سایر روشهای جدید در این زمینه اشاره کرد. تمامی این موارد اهمیت توجه به استفاده از روشهای درمانی جدید در این دسته از بیماران را مشخص میکند.
 

هما یوسفی، آناهیتا خدابخشی کولایی، محمدرضا فلسفی نژاد،
دوره 22، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: در حال حاضر به دلایل مختلفی شیوع بیماری نارسایی مزمن کلیه افزایش یافته است. بیماری‌های سیستم کلیوی و به دنبال آن دیالیز و پیوند کلیه، به‌شدت بر سلامت جسمانی و روانی افراد اثر می‌گذارند. از آنجایی که بیشتر پژوهش‌های انجام‌شده مشکلات جسمانی و اغلب قبل از عمل پیوند بیماران کلیوی را مورد بررسی قرار داده‌اند این پژوهش به چالش‌های روان‌شناختی بیماران کلیوی پس از عمل پیوند پرداخته است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی چالش‌های روان‌شناختی بیماران کلیوی پس از عمل پیوند بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. شرکت‌کنندگان پژوهش، بیماران پیوند کلیه مراجعه‌کننده به درمانگاه نفرولوژی بیمارستان لبافی‌نژاد تهران در سال ۱۳۹۸و با دامنه سنی ۳۵ تا ۵۰‌ساله بودند که یک تا پنج سال از عمل پیوند آن‌ها گذشته بود. با توجه به هدف پژوهش مصاحبه عمیق نیمه‌ساختاریافته انجام گرفت. روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف بود و نمونه‌گیری تا اشباع داده‌ها و تا زمانی که دیگر داده جدیدی به دست نیامد، ادامه یافت و با مصاحبه با ۱۵ شرکت‌کننده تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با روش هفت‌مرحله‌ای کلایزی انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد IR.IAU.SRB.REC.۱۳۹۸.۰۲۲ در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران به ثبت رسیده است.
یافته ها: بر پایه تجزیه و تحلیل داده‌ها،کدهای اولیه در سه مضمون اصلی جای گرفتند که عبارت‌اند از: دغدغه‌ها و احساسات نگران‌کننده روانی، حمایت عاطفی و معنوی خانواده و عدم اطمینان از حمایت‌یابی تخصصی، مالی و رفاهی.
نتیجه گیری: نتایج به‌دست‌آمده نشان داد بیماران کلیوی پس از عمل پیوند علاوه بر مشکلات جسمانی، چالش‌های روان‌شناختی فراوانی نیز دارند که پرداختن به آن‌ها اهمیت زیادی برای متخصصان سلامت و بهداشت روان دارد. مطالعه این چالش‌ها می‌تواند درک عمیق‌تری از مشکلات روان‌شناختی و سازگاری آن‌ها بعد از عمل پیوند به دست آورد.

ناصر صفدریان، شادی یوسفیان دزفولی نژاد،
دوره 23، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان سینه  به دلیل رشد غیرقابل کنترل سلول های غیرطبیعی در سینه ایجاد می شود. در هر دو نوع تومورهای سرطانی خوشخیم و بدخیم، رشد سریع و زیاد سلول ها وجود دارد. امروزه، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به ﮔﺴﺘﺮش ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی، ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ از ﺣﺎﻟﺖ تهاﺟمی ﺧﺎرج ﺷﺪه و تلاش ﭘﺰﺷﮑﺎن و ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن ﺑﺮ ایﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ بیماری را ﺑﺪون ﺟﺮاﺣﯽ و از روی ﺗﺼﺎویﺮ ارﮔﺎنﻫﺎی داﺧﻠﯽ اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ. 
مواد و روش ها: پژوهش حاضر مطالعه ‏ای بر اساس بررسی اطلاعات پایگاه داده‏ی تصاویر دیجیتال ماموگرافی ( (DDSM می‏ باشد، که روشی جدید برای تشخیص و آشکارسازی توده ‏های سرطانی تصاویر ماموگرافی با استفاده از استخراج ویژگی های هندسی و بهینه‏ سازی پارامترهای الگوریتم ماشین بردار پشتیبان (SVM)، به منظور طبقه بندی خودکار توده های سرطان سینه ارائه شده است. در ابتدا پیش ‏پردازش تصاویر ماموگرافی انجام می شد، سپس با استفاده از روش آستانه‏ گذاری، مرزهای توده ها مشخص شد و سپس با عملگرهای مورفولوژی این مرزها بهبود یافته و درنهایت قطعه بندی تصاویر برای طبقه ‏بندی نوع توده ‏های سرطانی بافت سینه انجام شد. در مرحله نهایی با استفاده از روش بهینه‏ سازی پارامترهای طبقه‏ بندی کننده‏ی SVM با کمک الگوریتم بهینه ‏سازی ملخ، و استفاده از روش اعتبارسنجی 4-fold طبقه بندی داده‌ها به دو دسته ‏ی خوشخیم و بدخیم انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش از تصاویر پایگاه داده‏ ی DDSM استفاده شده است. لازم به ذکر است که تصاویر موجود در این پایگاه داده بصورت رایگان جهت دسترسی وجود دارند.
یافته ها: بهترین نتایج شاخص ‏های صحت، حساسیت و اختصاصیت (ویژگی) به ازای به‌کارگیری تابع کرنل (RBF) پیش از انجام عملیات بهینه‏ سازی پارامترهای طبقه ‏بندی کننده ‏ی SVM به ترتیب برابر با 97%، 100% و %96 بدست آمد. همچنین، بهترین نتایج شاخص‏ های صحت، حساسیت و اختصاصیت به ازای به‌کارگیری تابع کرنل خطی، پس از انجام عملیات بهینه‏ سازی پارامترهای طبقه‏ بندی کننده ‏ی SVM با الگوریتم بهینه ‏سازی ملخ، به ترتیب برابر با %100، %100 و %100 بدست آمد که نشان ‏دهنده ی دقت بالای روش پیشنهاد شده در این مقاله است.. متوسط مقادیر شاخص ‏های صحت، حساسیت و اختصاصیت به ازای بکارگیری هر سه تابع کرنل SVM و پس از اعمال الگوریتم بهینه‏ سازی، به ترتیب برابر با 95/83، 100 و 94/81 درصد به دست آمد.
نتیجه گیری: بر اساس روش پیشنهاد شده در این مقاله، ویژگی های هندسی به‌دست آمده از بافت توده‏ های سرطانی سینه جهت آموزش مدل و تشخیص نوع توده سرطان سینه دارای کارایی بالایی است و روش  بهینه سازی ملخ  با انجام بهینه سازی پارامترهای طبقه ‏بندی کننده، دقت کلی تشخیص روش ارائه شده را بهبود بخشیده است. بنابراین نتایج حاصل از این پژوهش نشان ‏دهنده ‏ی عملکرد بالای روش پیشنهاد شده در مقاییسه با سایر پژوهش های پیشین انجام شده در این زمینه است.

طه فریدونی، سعید حاجی هاشمی، پارسا یوسفی چایجان، علی رهبری،
دوره 23، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: دفراسیروکس (اکسجید) یک داروی شلات‌کننده آهن است که در بیماران بتا تالاسمی ماژور استفاده می‌شود. مصرف دفراسیروکس به دلیل ایجاد استرس اکسیداتیو و افزایش میزان آپوپتوز سلول‌ها سبب ایجاد اختلال عملکرد در توبول‌های کلیوی و ایجاد سمیت کلیوی می‌شود. در این مطالعه با توجه به خصوصیات آنتی‌اکسیدانی و ضدالتهابی اثر ویتامین C روی آسیب کلیوی ایجاد‌شده توسط دفراسیروکس بررسی شد.
مواد و روش ها: این مطالعه روی سی رَت از نژاد ویستار در سه گروه کنترل، دفراسیروکس و دفراسیروکس همرا ه با ویتامین C صورت گرفت. جهت ایجاد سمیت کلیوی از دفراسیروکس (75 mg/kg/day) به صورت تزریق داخل صفاقی استفاده شده است. میزان غلظت یون‌های سدیم، پتاسیم و منیزیم در نمونه‌های پلاسما و ادرار با دستگاه فلیم فتومتر اندازه‌گیری شد. در ادامه اسمولالیته و (BUN) پلاسما و ادرار محاسبه و سپس میزان کلیرانس کلیوی کراتینین (Cr)، دفع مطلق و نسبی سدیم و پتاسیم اندازه‌گیری شد. بعد از خارج کردن کلیه‌ها جهت مطالعه بافتی و رنگ‌آمیزیH&E  و جهت مطالعه بیوشیمیایی FRAP و MDA مورد استفاده قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق  IR.ARAKMU.REC.1396.309در کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم‌پزشکی اراک به ثبت رسیده است. 
یافته ها: مصرف هم‌زمان ویتامین C همراه با دفراسیروکس باعث کاهش معناداری در میزان مالون دی‌آلدهید بافت کلیوی (0001>P)، دفع نسبی و مطلق سدیم (0/001>P)، پتاسیم (0/001>P) و اسمولالیته ادرار (0/001>P) شد که در اثر تجویز دفراسیروکس افزایش یافته بودند، همچنین باعث افزایش کلیرانس کراتینین و میزان توان آنتی‌اکسیدانی احیای آهن بافت کلیوی (0/001>P)  شد که در اثر تجویز دفراسیروکس کاهش یافته بودند.
نتیجه گیری: تجویز هم‌زمان ویتامین C اثر محافظتی قابل ملاحظه‌ای روی سمیت کلیوی حاصل از دفراسیروکس دارد. خاصیت آنتی‌اکسیدانی ویتامین C با کاهش دادن استرس اکسیداتیو و کاهش میزان پراکسیداسیون لیپیدی می‌تواند مؤثر باشد.

فرناز قربانی، مصطفی قندی، نوید یوسفی، مریم شکری مژدهی،
دوره 25، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1401 )
چکیده

مقدمه: دندانپزشکان در معرض خطر زیادی برای ابتلا به بیماری COVID19 و گسترش آن به همکاران، خانواده‌ها و بیماران هستند. هدف از انجام مطالعه حاضر ارزیابی اضطراب مرتبط با همه گیری COVID 19 در میان دانشجویان و دستیاران تخصصی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین می‌باشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی، 142 نفر از دانشجویان دندانپزشکی که تمایل به ورود به مطالعه را داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری داده‌ها در مطالعه حاضر شامل پرسشنامه مشخصات فردی و پرسشنامه مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) بود. پس از جمع آوری اطلاعات نمره اضطراب هر شرکت کننده از صفر تا 54 اندازه گیری شد. این نمرات خام برای مقایسه پذیری با سایر مطالعات به نمرات استاندارد T تبدیل شد و با توجه به دامنه مطالعات استاندارد T، شرکت کنندگان در یکی از سه گروه عدم اضطراب یا اضطراب خفیف (39 T≤)، متوسط (40 ≤T≤60) و شدید (61 T≥) قرار گرفتند و سپس داده‌ها با نرم افزار اماری SPSS23 آنالیز شد. این مطالعه با کد اخلاق IR.QUMS.REC.1399.224 در دانشگاه علوم پزشکی قزوین ثبت شده است.
یافته‌ها: براساس نتایج بدست آمده، میزان اضطراب در گروه‌های سنی بالاتر، در بین مردان نسبت به زنان و در بین افراد متأهل نسبت به افراد مجرد بیشتر بود. همچنین میزان اضطراب ناشی از همه گیری کرونا در بین مقطع عمومی بیشتر از دستیاران تخصصی مشاهده شد. با اینحال تفاوت مشاهده شده از نظر آماری معنی دار نبود (0.05 > P).
نتیجه‌گیری: براساس مطالعه حاضر می‌توان بیان کرد که میزان اضطراب در دانشجویان دندانپزشکی نسبت به بیماری کووید-19 خفیف می‌باشد. با این وجود، انجام اقداماتی جهت حفظ سلامت روان دانشجویان باید از ضروریات برنامه ریزی های مدیران و اساتید دانشکده دندانپزشکی باشد.


صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb