31 نتیجه برای علیزاده
پیمان عبداله زاده، رضا شاپوری، شهرزاد نصیری سمنانی، حامد علیزاده،
دوره 14، شماره 7 - ( ویژه نامه بروسلوز 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوزیس توسط بروسلا که یک پاتوژن داخل سلولی اختیاری میباشد ایجاد شده که سلولهای فاگوسیت کننده حرفهای و غیر حرفهای را مورد تهاجم قرار میدهد. اوکالیپتوس یکی از پرکاربردترین گیاهان دارویی در پزشکی سنتی در دنیا میباشد. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات ضد باکتریایی عصارههای اوکالیپتوس بر روی بروسلا ملی تنسیس M16 درون ماکروفاژی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، پس از تهیه عصارههای آبی، اتانولی و استونی برگهای اوکالیپتوس، اثر عصارهها بر بقای داخل ماکروفاژی بروسلا ملی تنسیس M16با کشت سلولی از ماکروفاژهای صفاقی موش بالب سی مطالعه گردید. به این منظور پس از لیز ماکروفاژها، با تهیه رقتهای سری و انجام کشت بر روی محیط مولر هینتون آگار، تعداد کلنیهای رشد کرده مورد شمارش قرار گرفت.
یافتهها: حداکثر فعالیت ضد میکروبی عصارههای اوکالیپتوس بر روی بروسلا ملی تنسیس M16 درون ماکروفاژی بعد از مدت زمان 24 ساعت در رقتهای 1:40 (62/21 میلی گرم بر میلی لیتر) عصاره آبی و 1:640 (26/1 میلیگرم بر میلیلیتر) عصاره اتانولی و 1:320 (59/2 میلیگرم بر میلیلیتر) عصاره استونی بود.
نتیجه گیری: عصارههای آبی، اتانولی و استونی اوکالیپتوس دارای اثر ضد میکروبی علیه بروسلا ملی تنسیس M16 درون ماکروفاژی هستند و عصاره اتانولی بیشترین فعالیت ضد میکروبی بر روی بروسلای داخل ماکروفاژی دارد، لذا این عصارهها در درمان بروسلوزیس میتوانند مفید باشند
شعبانعلی علیزاده، ابوالفضل فاتحی، یحیی ژند، قاسم مسیبی، محمد رفیعی،
دوره 15، شماره 2 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: در مطالعات متعددی مشاهده شده است که میزان فاکتورهای التهابی در زنان سالم، تحت تاثیر سیکلهای قاعدگی تغییر مییابد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان فاکتورهای التهابی خون در زنان دچار آپاندیسیت در فازهای متفاوت سیکل قاعدگی میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، تعداد 70 زن و 12 مرد مبتلا به آپاندیسیت و 61 زن سالم براساس معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شدند. پارامترهای التهابی شامل پروتئین واکنشی فاز حاد، میزان رسوب اریتروسیتی و فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا و تعداد لکوسیتها مورد سنجش قرار گرفته و بر اساس فاز سیکل ماهیانه در گروه آپاندیسیت و گروه شاهد با آزمونهای مقایسه میانگین و آنالیز واریانس یک طرفه، با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد تغییرات معنیداری در میانگین میزان پارامترهای التهابی و تعداد لکوسیتهای خون در فازهای مختلف قاعدگی در زنان مبتلا به آپاندیسیت حاد وجود ندارد. همچنین میانگین تعداد لکوسیتها و غلظت CRP در گروه مبتلا به آپاندیسیت در مقایسه با گروه شاهد به طور معنیداری بالاتر بود. نتیجهگیری: این نتایج نشان میدهد که میزان فاکتورهای التهابی در زنان دچار آپاندیسیت در طی فازهای مختلف سیکل قاعدگی تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند. به نظر میرسد تغییرات روزانه هورمونی در طی سیکل قاعدگی باعث نظرات متناقض در مورد میزان فاکتورهای التهابی در زنان در طی فازهای متفاوت سیکل ماهانه شده است. لذا توصیه میشود که مطالعهای با همسان سازی روز دقیق سیکل ماهانه و همچنین ساعت نمونهگیری و شدت آپاندیسیت انجام گیرد.
معصومه حیدری باطنی، شعبانعلی علیزاده، اکبر هاشمی طیر، امیر الماسی حشیانی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: چسب پلاکتی، فرآورده مشتق از پلاسمای انسانی است که غنی از فاکتورهای رشد پلاکتی و فیبرینوژن میباشد و دارای خاصیت هموستاتیک و ترمیمی میباشد. در این مطالعه تاثیر چسب فیبرینی غنی از فاکتورهای رشد پلاکتی در ترمیم زخمهای سوختگی بررسی میشود.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 50 بیمار دچار سوختگی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 25 تایی شامل گروه مداخله (تحت درمان با چسب پلاکتی اتولوگ) و کنترل (تحت درمان روتین) قرار گرفتند. هر دو گروه در مدت درمان آنتیبیوتیک دریافت نمودند. بیماران به مدت یک ماه ارزیابی شدند. اساس پاسخ به درمان، تشکیل بافت گرانولاسیون قابل مشاهده و یا اپیتلیزاسیون بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 16 و آزمونهای آماری فیشر، من ویتنی و آزمون تی انجام شد.
یافتهها: میانگین زمان لازم برای بهبودی کامل در دو گروه کنترل و مداخله تفاوت آماری معنیداری داشت(001/0=p). زمان لازم برای بهبودی 100 درصد در گروه درمان 2/2±5/11 و در گروه کنترل 5/3±2/16 روز بود(001/0=p). سرعت ترمیم زخم در گروه مداخله4/1 برابر گروه کنترل بود.
نتیجهگیری: چسب پلاکتی اتولوگ میتواند به عنوان یک رویکرد درمانی جدید در ترمیم زخمهای سوختگی به کار رود. با استفاده از این فرآورده میتوان انتظار داشت زخمهای سوختگی با سرعت بیشتری ترمیم شوند.
نوید مزروعی آرانی، هما بقایی، اشرف خرمی راد، ذات اله عاصمی، صبیحه السادات علیزاده، احمد اسماعیل زاده،
دوره 16، شماره 6 - ( ماهنامه شهریور 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش مقاومت به انسولین، فاکتورهای التهابی و پارامترهای استرس اکسیداتیو با پیشرفت دیابت مرتبط است. این مطالعه با هدف اثرات مفید گز سین بیوتیک بر روی مقاومت انسولین، فاکتورهای التهابی و استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به دیابت تیپ 2 طراحی شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور متقاطع بر روی 62 بیمار دیابتیک در محدوده سنی 70-35 سال انجام شده است. بیماران بطور تصادفی برای مصرف یا گز سین بیوتیک (62 نفر) یا گز معمولی (62 نفر) برای 6 هفته تقسیم شدند. سه هفته دوره استراحت (Wash-out) درنظر گرفته شد. گز سین بیوتیک حاوی 107 باکتری لاکتوباسیلوس اسپوروژنز، 04/0 گرم گالاکتواولیگوساکارید اینولین و 005/0 گرم شیرین کننده استویا به ازای هر گرم بود. ترکیبات گز معمولی مشابه گز سین بیوتیک بجز لاکتوباسیوس اسپوروژنز و اینولین بود. بیماران روزانه 3 عدد گز سین بیوتیک یا گز معمولی 7 گرمی مصرف می کردند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 6 هفته بعد از مداخله برای اندازه گیری مقاومت به انسولین، پروتئین واکنشگر C (hs-CRP) سرمی و بیومارکرهای استرس اکسیداتیو از بیماران گرفته شد.
یافته ها: مصرف گز سین بیوتیک، در مقایسه با کنترل، باعث کاهش معنی دار انسولین سرمی (02/0p=)، سطوح hs-CRP (008/0p=) شده است. مکمل یاری با گز سین بیوتیک همچنین منجر به افزایش معنی دار گلوتاتیون توتال پلاسما (0001/0>p) در مقایسه با کنترل شده است.
نتیجه گیری: در مجموع، مصرف گز سین بیوتیک برای 6 هفته منجر به کاهش انسولین، فاکتور التهابی hs-CRP سرمی و افزایش توتال گلوتاتیون پلاسمایی شده است.
مجید نادری، اکبر درگلاله، شعبان علیزاده، احمد کاظمی، حسین درگاهی، شادی طبیبیان، محمدرضا یونسی، زهرا کاشانی خطیب،
دوره 16، شماره 7 - ( مهر ماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: کمبود فاکتور13 اختلالی بسیار نادر با شیوع 1 در 2 میلیون نفر و با توارث اتوزوم مغلوب می باشد که با علائم بالینی همچون خونریزی از بند ناف، سقط های مکرر و خونریزی مغزی همراه است. در این بین خونریزی مغزی یکی از عوارض شایع و در عین حال تهدید کننده حیات در این بیماران می باشد. مطالعه حاضر به بررسی ارتباط بین خونریزی مغزی با یکی از پلی مورفیسم های شایع مهار کننده فیبرینولیز فعال شونده توسط ترومبین(TAFI) پرداخته است تا نقش احتمالی این پلی مورفیسم را درتشدید احتمال خونریزی در بیماران مبتلا به کمبود شدید فاکتور 13 مورد بررسی قرار دهد.
مواد و روش ها: مطالعه موردی-شاهدی حاضر بر روی 34 بیمار مبتلا به کمبود فاکتور13 همراه با خونریزی مغزی و 36 بیمار دارای کمبود فاکتور 13 و بدون سابقه خونریزی مغزی صورت گرفته است. در آغاز کمبود فاکتور 13 در تمامی بیماران به وسیله بررسی ملکولی مورد تائیدقرارگرفته ودرادامه هردوگروه از بیماران از نظروجود پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت یافته های مطالعه توسط نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: بررسی ملکولی بیماران برای پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile مشخص ساخت که که تقریبا تمامی بیماران با خونریزی مغزی (89درصد) درصد گروه مورد از نظر پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile مثبت بودند که در 7/66درصد از این بیمارن جهش به شکل هموزیگوت مثبت بود. بررسی آماری نشان داد که ارتباط قوی بین پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile و وقوع خونریزی مغزی در بیماران مبتلا به کمبود فاکتور 13 وجود دارد (OR 18/9, 95% CI 3/8 to 95/1).
نتیجه گیری: به نظر می رسد پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile نوعی فاکتور پیش آگهی دهنده مهم در بروز خونریزی مغزی در بیماران مبتلا به کمبود فاکتور 13 می باشد و احتمال خونریزی مغزی را در این بیماران حدود 20 برابر افزایش می دهد.
فریده طباطبایی یزدی، بهروز علیزاده بهبهانی، مریم حیدری سورشجانی،
دوره 17، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مصرف بی رویه آنتی بیوتیکهای درمانی باعث ایجاد مقاومت دارویی شده است. استفاده گسترده از آنتی بیوتیکها عامل ایجاد جهش(موتاسیون) در میکروارگانیسم بوده و باعث ظهور میکروارگانیسمهای جدید و مقاوم به آنتیبیوتیکهای رایج میشود. هدف از این پژوهش بررسی اثر ضدمیکروبی عصارههای آبی و اتانولی گیاه چویل بر باکتریهای استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس، انتروباکتر ائروژینوزا و یرسینیا انتروکولیتیکا و مقایسه آن با آنتیبیوتیکهای رایج درمانی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، بعد از جمع آوری گیاه چویل از ارتفاعات استان چهارمحال و بختیاری عصارهگیری با استفاده از روش ماسراسیون انجام شد. از آزمون انتشار دیسک به روش کربی- بوئر برای ارزیابی فعالیت ضدمیکروبی استفاده گردید. حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی با استفاده از روش رقت لولهای تعیین گردید.
یافتهها: بیشترین قطر هاله عدم رشد در غلظت 40 میلیگرم بر میلیلیتر مربوط به باکتری استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس و کمترین قطر هاله در این غلظت مربوط به باکتری گرم منفی انتروباکتر ائروژینوزا بود. حداقل غلظت مهار کنندگی عصاره آبی و اتانولی برای انتروباکتر آئروژینوزا به ترتیب 64 و32 میلیگرم بر میلیلیتر و حداقل غلظت کشندگی عصاره آبی و اتانولی نیز در خصوص آن به ترتیب 128 و 64 میلیگرم بر میلیلیتر بود.
نتیجهگیری: عصاره اتانولی چویل در مقایسه با آنتی بیوتکهای رایج درمانی اثر بازدارندگی بیشتری روی برخی سویههای مورد مطالعه داشت. همچنین عصارههای چویل بر باکتریهای گرم مثبت در مقایسه با باکتریهای گرم منفی اثر بازدارندگی بیشتری را نشان داد.
پریا کرم پور، مهناز آذرنیا، غدیره میرابوالقاسمی، فرزانه علیزاده،
دوره 17، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاه رازیانه دارای اثرات استروژنیک، ضد التهاب و آنتیاکسیدان بوده و به طور سنتی برای درمان زنان نابارور به کار میرود. سندرم تخمدان پلیکیستیک شایعترین اختلال اندوکرین در زنان میباشد که 5 تا 10 درصد آنها را در سنین باروری مبتلا میکند. مطالعه حاضر به بررسی اثرات عصاره هیدروالکلی رازیانه بر سندرم تخمدان پلیکیستیک القا شده در موشهای صحرایی(رت) ماده نژاد ویستار پرداخته است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، به تعداد 30 سر رت ماده با میانگین وزنی 20±200 گرم، مقدار 2 میلیلیتر استرادیول والرات(EV) به صورت زیر جلدی تزریق شد و 6 سر نیز به عنوان کنترل سالم در نظر گرفته شدند. پس از 60 روز رتها به گروههای کنترل، شاهد و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی تزریق درون صفاقی عصاره رازیانه را در دوزهای 1000 ،500،250 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن به مدت 10 روز دریافت کردند. غلظت سرمی هورمونهای تستوسترون، هورمون محرک فولیکولی و هورمون زردهای با روش الایزا مورد سنجش قرار گرفت و مقادیر سرمی این هورمونها بین گروههای درمانی با تست آنووا یک طرفه و در سطح معنیداری 05/0 مقایسه شدند.
یافتهها: دادهها نشان دادند که عصاره رازیانه باعث افزایش غلظت سرمی هورمون محرک فولیکولی و کاهش هورمون زردهای و تسترسترون در گروههای درمانی میشود به نحوی که هورمون محرک فولیکولی در دوزهای 1000 و 500 میلیگرم بر کیلوگرم و هورمون زردهای و تسترسترون در دوز 1000 میلیگرم بر کیلوگرم اختلاف معنیداری را با گروههای کنترل نشان دادند.
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر مثبت افزایشی عصاره رازیانه بر غلظت سرمی هورمون محرک فولیکولی و کاهش دادن هورمون زردهای و تسترسترون در رتهای مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک، این ترکیب احتمالاً میتواند جهت درمان بیماران مبتلا در نظر گرفته شود.
زهرا علیزاده، مسعود فریدونی، مرتضی بهنام رسولی،
دوره 17، شماره 7 - ( مهر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجا که اثرات ضد التهابی مرفین در دوزهای معمول (10 میلیگرم بر کیلوگرم) ثابت شده و همچنین با توجه به این که نقش فیبرهای C در آزادسازی ماده P و CGRP نیز مشخص شده است و از طرفی اثرات تحریکی دوزهای بسیار ناچیز مرفین (1 میکروگرم بر کیلوگرم) بر فیبرهای C نیز گزارش شده است، پژوهش حاضر نقش این فیبرها و نیز دوزهای معمول و بسیار ناچیز مرفین را در حضور و کاهش فیبرهای C در ادم ناشی از تزریق کفپایی فرمالین مورد بررسی قرار دادهاست.
مواد و روشها: در این مطالعه پژوهشی موشهای صحرایی نر (200-180 گرم) در دو دسته حلال (دریافتکننده نوزادی حلال کپسایسین) و تجربی (دریافتکننده نوزادی کپسایسین) قرارگرفتند. هر دسته شامل سه گروه دریافتکننده سالین، دوز 10 میلیگرم بر کیلوگرم و دوز 1 میکروگرم بر کیلوگرم مرفین طی تجویز درونصفاقی بود. در هر گروه حجم ادم التهابی ناشی از تزریق کفپایی 05/0 میلیلیتر فرمالین 5/2 درصد توسط آزمون پلتیسمومتری سنجش شد.
یافتهها: در گروههای حلال، دوز 10 میلیگرم بر کیلوگرم مرفین اثرات ضد التهابی (01/0p<) و دوز 1 میکروگرم بر کیلوگرم آن اثرات پیشبرنده التهاب (01/0p<) داشت. کاهش فیبرهای C در گروههای تجربی منجر به کاهش التهاب ناشی از فرمالین شد (001/0p<)، همچنین در این گروهها دوز 10 میلیگرم بر کیلوگرم مرفین اثرات ضد التهابی قویتری را نشان داد(001/0p<) و اثرات پیش برنده التهاب دوز 1 میکروگرم بر کیلوگرم آن کاهش یافت(001/0p<).
نتیجهگیری: فیبرهای C با آزاد کردن ماده P و CGRP، نقش مهمی در ایجاد التهاب در محل آسیب بافت دارند. کاهش این فیبرها منجر به کاهش التهاب میشوند. بنابراین حضور فیبرهای C اهمیت بسزایی در پیشرفت التهاب و ایجاد ادم دارند.
نسیم عباسی، زیور صالحی، یوسف علیزاده،
دوره 17، شماره 9 - ( آذر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: رتینوپاتی دیابتی یکی از عوارض شدید دیابت بوده و موجب نابینایی در بزرگسالان در سراسر جهان میشود. افزایش قند خارج سلولی در دیابت، محرک تولید گونههای واکنش پذیر اکسیژن و افزایش استرس اکسیداتیو میباشد. گلوتاتیون S– ترانسفرازها، آنزیمی است که موجب محافظت انسان در برابر آسیبهای حاصل از ترکیبات اکسیژنی واکنش پذیر میشود. در مطالعه حاضر به بررسی ارتباط پلی مورفیسم ژن GSTP1 با بیماری رتینوپاتی دیابتی پرداخته شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه مورد- شاهدی 70 بیمار مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و 70 فرد سالم مورد بررسی قرار گرفتند. DNA از لوکوسیتهای خون محیطی استخراج گردید. تعیین ژنوتیب با استفاده از تکنیک PCR-RFLP صورت گرفت. آنالیز آماری به وسیله برنامه MedCalc نسخه 12 انجام شد.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپهای Ile/Ile و Ile/Val ژن GSTP1 در بیماران به ترتیب برابر با 42/71 و 57/28 درصد بود در حالی که در گروه بیمار 58/78 و 42/21 درصد به دست آمد. آنالیز آماری تفاوت معنیداری بین گروه بیمار و کنترل نشان نداد(05/0p<).
نتیجهگیری: ارتباط معنیدار بین پلی مورفیسم ژن GSTP1 و بیماری رتینوپاتی دیابتی در جمعیت مورد مطالعه مشاهده نشد. با این وجود جهت تعیین نقشGSTP1 در بیماری رتینوپاتی دیابتی به مطالعات وسیعتری نیاز است.
اعظم ملک حسینی، ژیلا عابد سعیدی، شعبانعلی علیزاده، سید محمد کاظم نائینی،
دوره 17، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: نوع پانسمان مورد استفاده تأثیر به سزایی در میزان درد هنگام تعویض پانسمان بیماران دارد. به همین دلیل این مطالعه به منظور مقایسۀ اثر پانسمان اکتی کوت و پانسمان معمول بردرد بیماران سوخته هنگام تعویض پانسمان انجام شد.
مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی بر روی 64 نفر دارای زخم سوختگی درجه دو و سه در بیمارستان ولیعصر(عج) اراک انجام گردید. بیماران به روش تصادفی ساده در دو گرود آزمایش(دریافت کننده اکتیکوت) و کنترل (دریافت کننده کرم سیلورسولفادیازین 1 درصد) به مدت 15 روز قرارگرفتند. درد بیماران هنگام تعویض پانسمان با استفاده از ابزار ارزیابی درد درجهدار عددی در روز اول، هفتم و پانزدهم مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت دادهها با استفاده از آزمونهای آماری، کای دو، من ویتنی و آزمون آماری تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد بین دو گروه از نظر شدت درد پایه تفاوت معنیدار آماری وجود نداشت(20/0p=). شدت درد در گروه آزمایش با گروه کنترل در روز هفتم و پانزدهم تفاوت معنیدار آماری داشت(001/0p<) به طوری که گروه آزمایش، درد کمتری تجربه نمودند.
نتیجهگیری: پانسمان اکتی کوت در بیماران سوختگی روشی ساده و عملی است که با توجه به نتایج تحقیق حاضر از نظر کاهش میزان درد موقع تعویض پانسمان، نسبت به روش متداول ارجح است.
حسن ایزانلو، شهرام نظری، محمد احمدی جبلی، سودابه علیزاده متبوع، حمید رضا تشیعی، بهنام وکیلی، محمد رجبی، حسین آقابابایی، غریب مجیدی،
دوره 18، شماره 6 - ( شهریور 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: دندریمرها زیر مجموعهای از ساختارهای شاخهدار هستند که نظم ساختاری مشخصی دارند. هدف از انجام این تحقیق بررسی کارایی دندریمر پلیپروپیلن ایمین- G2 در حذف باکتری های اشرشیاکلی، پروتئوس میرابیلیس، باسیلوس سوبتیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس از محلول آبی می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه آزمایشگاهی، ابتدا از هر سویه باکتری رقت 103 واحد تشکیل دهنده کلونی در میلی لیتر تهیه شد. سپس غلظت های مختلفی (5/0، 5، 50 و 500 میکروگرم بر میلی لیتر) از دندریمر به نمونه آب اضافه شد. به منظور تعیین کارایی دندریمر در حذف باکتری ها، نمونه برداری در زمان های مختلف (0، 10، 20، 30، 40، 50 و 60 دقیقه) انجام گردید و بر روی محیط نوترینت آگار کشت داده شد. نمونه ها به مدت 24 ساعت در دمای 37 درجه سانتی گراد قرار گرفتند و پس از آن تعداد کلونی ها شمارش شدند.
یافته ها: با افزایش غلظت دندریمر و زمان تماس، تعداد باکتری ها در محلول آبی کاهش یافت. در زمان های 40، 50 و 60 دقیقه و غلظت های 50 و 500 میکروگرم بر میلی لیتر، تمامی انواع باکتری های موجود در محلول آبی حذف شدند. غلظت 5/0 میکروگرم بر میلی لیتر از دندریمر تاثیری در کاهش تعداد باکتری های اشرشیاکلی و پروتئوس میرابیلیس نداشت. تاثیر دندریمر بر باکتری های گرم منفی ضعیف تر از باکتری های گرم مثبت بود.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دندریمر پلی پروپیلن ایمین- G2 قادر به حذف اشریشیاکلی، پروتئوس میرابیلیس، استافیلوکوکوس اورئوس و باسیلوس سوبتیلیس در محلول آبی است. با این حال استفاده از دندریمر برای گندزدایی آب آشامیدنی نیازمند مطالعات بیشتر و وسیع تر می باشد.
مژگان میرغفوروند، عزیز همایونی راد، سکینه محمد علیزاده چرندابی، کلثوم شکری قزلجه،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: یبوست یک اختلال عملکردی معدی-رودهای است و مصرف پروبیوتیکها به عنوان یک راهکار نوین در پیشگیری و درمان یبوست مطرح شده است. هدف از این مطالعه، مرور شواهد بالینی موجود در مورد اثرات پروبیوتیکها در پیشگیری و درمان یبوست است.
مواد و روشها: جهت مرور شواهد قابل دسترس درباره کارآیی پروبیوتیکها در پیشگیری و درمان یبوست، پایگاههای اطلاعاتی Pubmed, Medlinplus و Cochran با کلید واژههای یبوست، پروبیوتیک و ماست از سال 1980 تا 2013 جستجو شدند و از بین 49 مقاله مرتبط با یبوست، 16 مقاله با طراحی کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی و 3 مقاله با طراحی کارآزمایی تصادفی قبل و بعد از آزمون که اثرات پروبیوتیکها بر یبوست را مورد بررسی قرار داده بودند، وارد مطالعه گردیدند.
یافتهها: پروبیوتیکها، اسیدلاکتیک و اسیدهای چرب با زنجیره کوتاه را تولید میکنند که pH کولون را کاهش داده و باعث افزایش انقباضات عضلات و حرکات دودی روده میشود. بعضی از گونههای پروبیوتیک میتوانند ترشح موکوسی را افزایش دهند و نمکهای صفراوی متصل را به نمکهای صفراوی آزاد تبدیل کنند و باعث میشوند که نمکهای صفراوی آزاد آب زیادی به کولون کشیده، مدفوع را نرم کرده و به دفع آن کمک کنند.
نتیجهگیری: بر اساس مطالعات صورت گرفته، مصرف روزانه پروبیوتیکهایی مانند لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم لاکتیس به میزان105 تا 1011 واحد تشکیل دهنده کلونی بر گرم به مدت حداقل 1 تا 2 هفته میتواند به کاهش یبوست کمک کند.
شهرام نظری، سجاد اشکانی، هادی یوسف زاده، فاضل آقایی، غریب مجیدی، عزیز کامران، پیمان آذغانی، ایوب رستگار، زهره نظری، سودابه علیزاده متبوع،
دوره 18، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: دندریمرها ماکرومولکولهای دارای ساختار سه بعدی، منظم و پرشاخهاند. هدف از انجام این تحقیق بررسی کارایی دندریمر پلیآمیدوآمین G5- در حذف باکتریهای اشرشیاکلی، کلبسیلا اوکسیتوکا، سودوموناس آئروژینوزا، پروتئوس میرابیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس از محلول آبی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ابتدا از هر سویه باکتری رقت 103 واحد تشکیل دهنده کلونی بر میلیلیتر تهیه شد. سپس غلظتهای مختلفی (025/0، 25/0، 5/2 و 25 میکروگرم بر میلیلیتر) از دندریمر در دمای آزمایشگاه (25- 23 درجه سانتیگراد) به نمونه آب اضافه شد. به منظور تعیین کارایی دندریمر در حذف باکتریها، نمونهبرداری در زمانهای مختلف (صفر، 10، 20، 30، 50 و 60 دقیقه) صورت گرفت و نمونهها بر روی محیط نوترینت آگار کشت داده شدند. نمونهها به مدت 24 ساعت در دمای 37 درجه سانتیگراد گرماگذاری شدند و پس از آن تعداد کلنیها شمارش شدند.
یافتهها: خاصیت ضد باکتریایی دندریمر در محیط آبی با افزایش غلظت دندریمر و زمان تماس، رابطه مستقیم دارد. در غلظت 25 میکرو گرم بر میلیلیتر و در زمان 60 دقیقه تمامی باکتریها به جز استافیلو کوکوس اورئوس و در زمان 30 دقیقه باکتریهای اشرشیاکلی و کلبسیلا اوکسیتوکا، به صورت 100 درصد حذف شدند. همچنین در غلظت 5/2 میکرو گرم بر میلیلیتر و در زمان 60 دقیقه باکتریهای اشرشیاکلی، کلبسیلا اوکسیتوکا و پروتئوس میرابیلیس به طور 100 درصد حذف شدند. تمامی غلظتهای دندریمر در زمانهای مختلف باعث کاهش تمامی باکتریها شدند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دندریمر پلیآمیدوآمین G5- قادر به حذف اشرشیاکلی، کلبسیلا اوکسیتوکا، سودوموناس آئروژینوزا، پروتئوس میرابیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس از محلول آبی میباشد.
حمیدرضا شکرانی، رضا نبوی، زهرا علیزاده سرابی،
دوره 19، شماره 3 - ( خرداد 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: جربهای دمودکس، فولیکولهای مو و غدد سباسهی نواحی مختلف بدن به ویژه ناحیه صورت را آلوده میکنند. دمودیکوزیس به عنوان یکی از عوامل موثر در پاتوژنز برخی از اختلالات پوستی مطرح است. این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع جربهای دمودکس و همچنین بررسی ارتباط آن با برخی از عوامل خطرساز انجام گردید.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی- تحلیلی بر روی 100 نفر از دانشجویان شهرستان خرمآباد انجام پذیرفت. نمونهگیری از سه ناحیه صورت (بینی، گونهها و پیشانی) با استفاده از دو روش نوار چسب سلوفنی (CTP) و فشاری پوست انجام گردید. اطلاعات فردی مورد نظر در پرسشنامه ثبت گردید و دادهها با استفاده از آزمون مربع کای مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: شیوع کلی دمودکس 55 درصد بود. میزان ردیابی آلودگی با استفاده از روش نوار چسب سلوفنی به طور معنیداری بیش از روش فشاری پوست بود(01/p<0). نتایج نشان داد شیوع دمودکس در مردان و در افراد دارای پوست چرب به طور معنیداری بیشتر است(05/p<0). به علاوه، میزان آلودگی در بین دانشجویان مبتلا به آکنه وولگاریس به طور معنیداری بیش از افراد فاقد آکنه بود(05/p<0). تفاوت معنیداری بین شدت آلودگی به دمودکس و ابتلا به آکنه مشاهده شد(01/p<0).
نتیجهگیری: روش نوار چسب سلوفنی روشی مناسب و آسان برای انجام مطالعات اپیدمیولوژیک است. نوع پوست و جنسیت به عنوان عوامل خطرساز شناسایی گردیدند. یافتههای این مطالعه بر امکان ارتباط بین آلودگی به دمودکس و ابتلا به آکنه وولگاریس دلالت دارد.
فهیمه زارع ابراهیم آباد، عبدالحسین شاهوردی، میترا حیدری نصر آبادی، علیرضا علیزاده،
دوره 20، شماره 1 - ( فروردین 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی اثر روغن ماهی و بدون ویتامین E در موشهای مادر برکیفیت سلولهای بیضه نتاج پیش از بلوغ بود.
مواد و روشها: 60 سر موش ماده بالغ نژادNMRI به گروههای:کنترل(رژیم غذایی استاندارد حاوی 50 میلیگرم واحد بینالمللی ویتامین E بر کیلوگرم خوراک قبل و بعد از زایمان)، 1)تغذیه با جیره کنترل+گاواژ روغن ماهی(01/0 میلیلیتر در روز برای هر موش) قبل از زایمان، 2)تغذیه با جیره کنترل+گاواژ روغن ماهی بعد از زایمان، 3)مصرف جیره حاوی 5/2 برابر استاندارد ویتامین E(125 میلیگرم واحد بینالمللی بر کیلوگرم جیره)قبل از زایمان، 4)مصرف جیره حاوی ویتامین E قبل و بعد از زایمان، 5)مصرف جیره حاوی ویتامین E بعد از زایمان، 6)گاواژ روغن ماهی و مصرف ویتامین E قبل از زایمان، 7)گاواژ روغن ماهی و مصرف ویتامین E بعد از زایمان، 8)گاواژ روغن ماهی و مصرف ویتامین E قبل و بعد از زایمان تقسیم شدند. پس از شیرگیری، نمونههای بیضه جمعآوری وآنالیزهای بافت شناسی انجام شدند. نتایج با استفاده از نرم افزار آماریSAS و آزمون دانکن بررسی گردید.
یافتهها: سلولهای جنسی، طول، عرض و وزن بیضه در فرزندانی که مادران آنها در دوران بارداری روغن ماهی به تنهایی مصرف کرده بودند، کمتر بود(05/0p<). این شاخصها در گروه مصرف کننده ویتامین E به تنهایی بعد از زایمان بهبود یافته بود(05/0p<). مصرف توام روغن ماهی و ویتامین E پس از زایمان، اثرات چشمگیری بر تعداد سلولهای اسپرماتوگونی(47 در مقابل 43)، اسپرماتوسیت(43 در مقابل 34)، اسپرماتید(63 در مقابل 44)، سرتولی(2 در مقابل 9/0)و لیدیگ(3 در مقابل 7/1)در مقایسه با گروه کنترل داشت(05/0p<).
نتیجهگیری: نتایج حاکی از اثرات مثبت روغن ماهی با ویتامین E و ویتامین E به تنهایی بود. بنابراین، آنتی اکسیدان باید به همراه اسیدهای چرب امگا-3 در تغذیه مادری مصرف شود.
ساناز علیزاده، ناصر اقدمی، باقر سید علیپور،
دوره 20، شماره 1 - ( فروردین 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: نانوذره مس با القاء رگزایی مقبولیت بالایی در پاسخ به مهمترین چالش ترمیم زخم یافته است. اما با توجه به خاصیت سمی نانوذرات، ابتدا باید به غلظت غیر توکسیک از آنها دست یافت. این مطالعه با هدف تعیین غلظت و اندازه مناسب نانوذره مس جهت بررسی اثر سمیت آن بر سلولهای اندوتلیال انجام گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه، نانوذره مس40 نانومتری را با غلظتهای 1، 10 و 100 میکرومولار و 1 و 10 میلیمولار بر روی سلولهای اندوتلیال اثر داده و سپس زنده مانی سلولها در زمانهای 24، 48 و 72 ساعت را با روش متیل تیازول تترازولیوم (MTS) ارزیابی نمودیم و میزان جذب نوررا با استفاده از دستگاه الایزا ریدر سنجیده و مقدار آن را ثبت کردیم.
یافتهها: نتایج بررسی سمیت سلولی نانوذره مس دربازهی زمانی 24 ساعت در غلظت بالای 100 میکرومولار نشان داد که نانوذره مس در این غلظت توکسیک بوده است (05/0>p). در زمانهای 48 و 72 ساعت، میزان فعالیت زندهمانی سلولها در تمام غلظتها افزایش یافت، به طوری که در غلظت 100 میکرومولار بیشترین تفاوت با کنترل مشاهده شد(05/0>p). همچنین میزان IC50 در طی زمانهای انکوباسیون 24، 48 و 72 ساعت به ترتیب 44/31، 67/36 و 38/29 میکرومولار به دست آمد.
نتیجهگیری: یافتههای حاصل از این مطالعه نشان داد نانوذره مس در غلظتهای مختلف و در طی بازه زمانی 48 و 72 ساعت، نه تنها سبب سمیت سلولی نشده، بلکه باعث افزایش تکثیر سلولهای اندوتلیال نیز شده است. بنابراین، نانوذره مس با اثر وابسته به دوز و زمان باعث افزایش تکثیر سلولهای اندوتلیال میشود.
هنگامه سادات رضوی، شعبان علیزاده، امیر آتشی، پروین رحمانی،
دوره 20، شماره 5 - ( مردادماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هموگلوبین جنینی پروتئین اصلی انتقال دهنده اکسیژن در جنین انسان است. هموگلوبین A پس از تولد به جز در موادی از تالاسمیها و آنمی داسی شکل، جایگزین هموگلوبین F میشود. مطالعات نشان میدهند که بیان زنجیره گاما میتواند در تنظیم فعالیتهای پس از رونویسی نقش داشته باشد. میکرو آر ان ایها که RNAهای کوچک غیر کد شونده نامیده میشوند ،mRNA را مورد هدف قرار میدهند و میتوانند منجر به سرکوبی مرحله ترجمه یا تخریب mRNA شوند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر miR-940 بر روی بیان زنجیره گاما هموگلوبین F و مارکرهای رده اریتروئیدی در رده سلولی k-562 میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، سلولهای رده k-562 در محیط RPMI1640 کشت داده شدند. سپس پیشساز ژن miR-940 به روش الکتروپوریشن وارد رده سلولی k-562 شد. در روزهای 3، 7 و14 ، RNA استخراج گردید و cDNA در روزهای انتخاب شده ساخته شد. افزایش بیان miR-940 توسط تکنیک real-time تأیید گردید و میزان بیان زنجیرههای گاما و فاکتور GATA-1 به روش Quantitative Real-Time PCR اندازهگیری شد. در نهایت، مارکرهای اریتروئیدی توسط فلوسایتومتری بررسی شدند.
یافتهها:در روزهای 3، 7 و 14 بعد از انتقال ژن به داخل رده سلولی، میزان بیان فاکتور GATA-1 و زنجیره گاما نسبت به گروه کنترل افزایش یافت. همچنین بیان شاخصهای رده اریتروئیدی افزایش پیدا کرد.
نتیجه گیری: شواهد نشان میدهد که افزایش miR-940 در بالا رفتن بیان زنجیزه گامای هموگلوبین نقش دارد. میتوان اظهار داشت که miR-940 ممکن است یک هدف درمانی قابل ملاحظه در بالا بردن میزان Hb F باشد. مبتلایان به کم خونی داسی شکل و بتا-تالاسمی کاندیدهای مناسب برای این نوع درمان هستند.
علیرضا خداوندی، فهیمه علیزاده، نداالسادات مرعشی،
دوره 20، شماره 11 - ( بهمن ماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوامل بیماریزای ضروری کاندیدا آلبیکانس تشکیل بیوفیلم میباشد. علاوه بر این، تعداد عوامل ضد قارچی برای درمان کاندیدیازیس محدود است. افزایش میزان مقاومت دارویی باعث شده است که استفاده از ترکیب عوامل ضد قارچی مورد توجه بیشتری قرار گیرد. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی تأثیر ضد قارچی فلوکونازول و تربینافین به تنهایی و ترکیب فلوکونازول/ تربینافین در مهار تشکیل بیوفیلم کاندیدا آلبیکانس بوده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، 10 جدایه کاندیدا آلبیکانس از بیماران دچار ضعف سیستم ایمنی جدا و شناسایی گردید. آزمون حساسیت سنجی ضد قارچی با استفاده از روش میکرودایلوشن موسسه استاندارد آزمایشگاهی و بالینی تعیین شد. سنجش رنگ سنجی کریستال ویولت، مشاهده میکروسکوپی و ارزیابی میزان بیان ژنHWP1 در غلظتهای مختلف بر اساس MIC با هدف بررسی تأثیر ممانعت از تشکیل بیوفیلم کاندیدا آلبیکانس تحت تیمار با عوامل ضد قارچی فلوکونازول و تربینافین به تنهایی و ترکیب فلوکونازول/ تربینافین انجام شده است.
یافته ها: نتایج بیان گر تأثیر هم افزایی در ترکیب فلوکونازول/ تربینافین با طیف شاخص غلظت مهاری نسبی 375/0-5/1 بود. ترکیب فلوکونازول/ تربینافین موجب کاهش سلول های مخمری و ممانعت از تشکیل بیوفیلم شد. در نهایت، بیان ژنHWP1 به طور معناداری کاهش پیدا کرد (05/0 > p).
نتیجه گیری: نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که فلوکونازول/ تربینافین می تواند برای درمان عفونتهای کاندیدیازیس موثرتر باشد. همچنین، ژنHWP1 را میتوان به عنوان ژن هدف در تعامل هم افزایی فلوکونازول/ تربینافین علیه بیوفیلم کاندیدا آلبیکانس معرفی نمود.
سید محمد جمالیان، محسن اسلامدوست، علی رضایی، شعبانعلی علیزاده،
دوره 23، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تلفات ناشی از تصادفات رانندگی یکی از سه عامل اصلی مرگومیر در ایران است. با توجه به اینکه تمام مرگومیر ناشی از تصادفات در سازمان پزشکی قانونی اتوپسی میشوند و همچنین در مراکز درمانی، اتوپسی شفاهی انجام و علت مرگ مشخص میشود، بر آن شدیم تا به بررسی علت فوت گزارششده از اتوپسی شفاهی و اتوپسی پزشکی قانونی پرداخته و نتایج حاصل از آن را با هم مقایسه کنیم.
مواد و روش ها: در این مطالعه که به صورت توصیفی انجام شد، بیماران فوتی که بر اثر صدمات ناشی از تصادفات رانندگی طی سال 1395 در بیمارستان ولیعصر اراک بستری شده بودند و سپس جهت انجام کالبدشکافی به مرکز پزشکی قانونی ارجاع داده شده بودند، وارد مطالعه شدند و علت فوت تعیینشده در بیمارستان ولیعصر با نتیجه کالبدشکافی پزشکی قانونی بررسی و با هم مقایسه شدند.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد IR.ARAKMU.REC.1395.226 توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک تصویب شده است.
یافته ها: از مجموع 8153 بیمار دچار حوادث ترافیکی ارجاعشده به بیمارستان ولیعصر اراک، 109 بیمار (1/33 درصد) فوت شدند. همچنین 59/6 درصد از بیماران فوتشده در طی 24 ساعت اول تصادف جان خود را از دست داده بودهاند. بیشترین علت مرگ بر اساس نتیجه اعلامشده از اتوپسی شفاهی «آسیب متعدد» بوده است که در 45 بیمار معادل 49/5 درصد از بیماران وجود داشته است.
نتیجه گیری: فراوانی مرگ در بین بیمارانی که دچار حوادث جادهای شده بودند و به مرکز آموزشیدرمانی ولیعصر اراک مراجعه کرده بودند برابر 1/33 درصد بوده است که با توجه به استانداردهای موجود و با توجه به اینکه میزان مرگومیر در این مرکز کمتر از 1/5 درصد است، به نظر میرسد که سطح ارائه خدمات در این مرکز مطلوب است.
سهیلا ذوالفقاری، امید مرادی، حمزه احمدیان، نرگس شمس علیزاده،
دوره 24، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه کیفیت رضایت جنسی زوجین، در بروز دلزدگی زناشویی نقش بسیار مهمی دارد، بنابراین آموزش رضایت جنسی میتواند در کاهش این معضل زناشویی مؤثر باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مدل رضایت جنسی بر کاهش دلزدگی زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل همه زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر سنندج در سال تحصیلی 98-1397 است. در این پژوهش از ابزار پرسشنامه دلزدگی زناشویی (CBM)استفاده شد. پس از انتخاب افراد نمونه و تشکیل دو گروه 30 نفری آزمایشی و کنترل به صورت تصادفی، هر دو گروه در پیشآزمون شرکت کردند. طی 8 جلسه 90 دقیقهای به گروه آزمایش، مدل رضایت جنسی آموزش داده شد. دادههای به دست آمده با استفاده از نرمافزارSPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش دارای کد کمیته اخلاق IR.MUK.REC.1397.5037 از پژوهش دانشگاه علوم پزشکی کردستان است.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین آزمودنیهای گروه آزمایش و گروه کنترل از لحاظ متغیر دلزدگی زناشویی (581/F=35) و ابعاد آن شامل خستگی جسمی (074/F=25)، از پا افتادن عاطفی (031/F=39) و از پا افتادن روانی (020/F=35) تفاوت معناداری (0/001≥P) وجود داشت و میزان تأثیر برنامه آموزشی به ترتیب برابر 0/42، 0/31، 0/41 و 0/39 بود.
نتیجه گیری: به طور کلی، یافتههای این پژوهش نشان داد که آموزش مدل رضایت جنسی بر کاهش دلزدگی زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره مؤثر بود و میتوان از این آموزش برای بهبود روابط زناشویی زوجین استفاده کرد.