جستجو در مقالات منتشر شده



حمیده محمدنیاکجیدی، محمد رفیعی، محمدعلی دانشمند، جلال رضایی،
دوره 21، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه­و هدف: تشخیص زودرس بیماری­های پیش از تولد و درمان به موقع ناهنجاری­های مادرزادی، جزء دغدغه­های اصلی سیستم بهداشت­و درمان بوده است. هدف از این مطالعه، ارائه روش­های مدل­بندی ­چند متغیره منحنی راک در تشخیص ناهنجاری­های جنین با کمک مارکر­های مورد سنجش غربال­گری سندرم­داون در سه ماهه اول و دوم بارداری بود.
مواد و روش­ها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی است که از اطلاعات مربوط به دو مجموعه داده استفاده شده است: مجموعه اول شامل تعداد 152 فرد که نتایج تست­های غربالگری سه ماهه اول ودوم بارداری آن ها پر خطر بود و مجموعه دوم شامل تعداد 75 فرد که نتایج نرمالی را نشان دادند. متغیرهای مطالعه شامل مارکرهای سرم مادر در غربال­گری سه ماهه اول و دوم و متغیرهای کمکی(شامل اطلاعات جمعیت شناختی) بوده است. آنالیزهای آماری به کمک تحلیل­های رگرسیون راک، ارزش افزایشی و با استفاده از نرم افزار Stata نسخه 12 نجام گرفته است.
یافته­ها: در بررسی ارزش هر کدام از تست های تشخیصی در حضور متغیرهای کمکی با استفاده از رگرسیون لجستیک و منحنی راک در غربال­گری سه ماهه اول PAPP-A و در غربال­گری سه ماهه دوم  نیز Inhibin-A می­تواند به تنهایی به عنوان آزمون تشخیصی استفاده شود.
نتیجه­گیری: بهترین آزمون تشخیصی در سه ماهه  اول به ترتیبA PAPP-، NT و Free B-HCG و در سه ماهه دوم غربال­گری به ترتیب Inhibin-A، HCG، UE3 و AFP براساس سطح زیر منحنی راک شناخته شدند. علاوه بر آن، بیشترین تاثیر متغیر پیشگو بر روی نتیجه تست تشخیصی مربوط به سابقه خانوادگی بود.

مهری جمیلیان، نازنین روان بخش،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: بر اساس دانش ما، هیچ گزارشی که نشاندهنده اثرات مکمل یاری ویتامین E بهعلاوه امگا-3 بر روی بیومارکرهای التهابی و استرس اکسیداتیو در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری (GDM) باشد وجود ندارد. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات مکمل یاری ویتامین E بهعلاوه امگا-3 بر روی متابولیسم انسولین و بیومارکرهای التهابی و استرس اکسیداتیو در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری طراحی شده بود.
مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده- پلاسبو دو سوکور بر روی 60 زن باردار مبتلا به دیابت بارداری انجام شده است. شرکتکنندگان بهطور تصادفی برای مصرف 400 واحد ویتامین E بهعلاوه 1000 میلیگرم مکمل امگا-3 (30=n) یا پلاسبو (30=n) برای 6 هفته تقسیم شدند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 6 هفته بعد از مداخله برای اندازه‌گیری متغیرهای بیوشیمیایی گرفته شد.
یافتهها: مکمل یاری ویتامین E بهعلاوه امگا-3 منجر به افزایش معنیدار توتال آنتی اکسیدانت پلاسمایی (9/224±5/187+ در مقابل 1/136±5/32- میلیمول بر لیتر، 001/0p<) و یک کاهش معنیدار در مالون دی آلدئید پلاسمایی (9/0±1/0- در مقابل 4/1±6/0+ میکرو‌مول بر لیتر، 04/0p=) در مقایسه با پلاسبو شده است. بهعلاوه، یک افزایش معنیدار در نیتریک اکساید پلاسمایی (7/7±0/5+ در مقابل 0/28±0/12- میکرو‌مول بر لیتر، 002/0p=) بهدنبال مصرف مکمل ویتامین E بهعلاوه امگا-3 در مقایسه با پلاسبو مشاهده نمودیم.
نتیجهگیری: مکمل یاری ویتامین E بهعلاوه امگا-3 در زنان باردار مبتلا به GDM اثرات مفیدی بر روی بیومارکرهای استرس اکسیداتیو و التهابی داشته است.

سحر پارسه، سعید شاکریان، علی اکبر علی زاده،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی کیستیک از شایعترین اختلالات غدد درون ریز است که مقاومت به انسولین و چاقی از عوامل اصلی آن است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرینات مزمن هوازی و مقاومتی همراه با مصرف مکمل دارچین بر مقاومت به انسولین زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک شهر اهواز در سال 1396 انجام گرفته است.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی، 40 زن مبتلا با دامنه سنی 18 تا 30 سال (24 BMI)، به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند. گروه مداخله، تمرین هوازی- مقاومتی را 6 هفته، 3 جلسه در هفته با شدت 50 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 50 تا 85 دقیقه انجام دادند. سطوح سرمی انسولین، گلوکز و شاخص‌‌های ترکیب بدنی ارزیابی شد. از روش آماری t همبسته و کواریانس استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد EE/ 96.24.3.77886/Scu.ac.ir در کمیته پژوهشی دانشگاه شهید چمران اهواز به ثبت رسیده است.
یافتهها: آنالیز داده‌‌‌ها نشان داد که شاخص توده بدنی، درصد چربی و مقاومت به انسولین در گروه تمرین و تمرین- مکمل کاهش یافت (05/0 p). هم‌چنین مصرف دارچین همراه با تمرینات در شاخص‌‌های ترکیب بدنی و مقاومت به انسولین موثر بود (05/0 p). تغییرات در توده بدون چربی در هیچ یک از گروه‌‌‌ها معنی دار نبود (05/0 p).
نتیجهگیری: به نظر می‌رسد این کاهش در تفاوت مقاومت به انسولین بیشتر ناشی از تمرین ترکیبی بوده و با توجه به تاثیر مثبت دارچین در کاهش شاخص توده بدنی، احتمالا استفاده از آن در طولانی مدت بر مقاومت به انسولین اثرگذار باشد.

فاطمه امیری، محمد رفیعی، رسول نجفی،
دوره 22، شماره 3 - ( 5-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کاهش نرخ باروری در ایران و استفاده از روش‌های متعدد ‌‌پیش‌گیری از بارداری در چند دهه اخیر تحت تأثیر عوامل اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی بسیاری قرارگرفته است. مطالعه حاضر به منظور بررسی الگوی باروری و روش‌های رایج ‌‌پیش‌گیری از بارداری با لحاظکردن عوامل موثر بر آن‌ها در شهر اراک در سال 1396 انجام شد.
مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر به‌صورت مقطعی روی 384 خانم متأهل مراجعه‌کننده به مراکز درمانی شهر اراک در سال 1396 انجام شد. افراد به‌صورت تصادفی از سه بیمارستان ولیعصر، طالقانی و امیرکبیر انتخاب گردیدند. اطلاعات ‌شرکتکنندگان در غالب پرسشنامه جمع‌آوری شد و با استفاده از نرم‌افزار stata نسخه 12 تحلیل گردید.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1396.4 در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک به ثبت رسید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد میانگین سنی زنان و میانگین مدت‌زمان ازدواج آن‌ها به ترتیب
19/11
± 03/40 و 73/12 ± 08/21 است. هم‌چنین ۲۸۱ نفر (2/73 درصد) از روش ‌‌پیش‌گیری طبیعی استفاده می‌کردند. اکثر زنان حاضر در مطالعه حاضر از تحصیلات زیر دیپلم بهره‌مند بودند که فاقد درآمد و خانه‌دار بودند. هم‌چنین از روش‌های دیگر ‌‌پیش‌گیری از بارداری ازجمله قرص، کاندوم، IUD، آمپول یک‌ماهه و آمپول سه‌ماهه به ترتیب 9/8، 28/3، 38/6 ،7/1 و 6/2 درصد استفاده شد.
نتیجه‌گیری: بیشترین روش استفاده شده جهت ‌‌پیش‌گیری از باروری روش طبیعی است. دو روش استفاده از کاندوم و قرص نیز بیشتر از سایر روشهای ‌‌پیش‌گیری از بارداری استفاده شده است. عدم آگاهی از روش‌های ‌‌پیش‌گیری مدرن از بارداری وجود دارد. از اینرو توصیه می‌شود جهت ارتقای آگاهی زنان متأهل، سیمنارهای آموزشی و مشاوره برای آشنایی با وسایل ‌‌پیش‌گیری از بارداری برگزار گردد.

خدیجه احراری، ماندانا غلامی، مریم چمنی، حسین عابد نطنزی،
دوره 22، شماره 6 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بارداری و تمرین ورزشی با تغییرات فیزیولوژیکی و آناتومیکی قلبی ­و­عروقی همراه هستند. درکشور ما مطالعات کمی در این زمینه وجود دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین ترکیبی بر فشار خون و تغییر پذیری ضربان قلب مادر می­باشد. 
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده در سال ۱۳۹۸ در بیمارستان شهید اکبرآبادی تهران انجام شد. ۱۰ زن باردار سالم در هفته ۲۶-۲۴ بارداری در گروه مداخله و ۱۰ زن باردار سالم در گروه کنترل قرار داشتند. گروه مداخله به ‌‌مدت هشت هفته در تمرین ترکیبی با شدت متوسط شرکت کردند. قبل و بعد از دوره تمرین اندازه ­گیری فشارخون، الکتروکاردیوگرام، و تستهای ورزشی هوازی و مقاومتی در زنان باردار انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل پارامترهای تغییر پذیری ضربان قلب نرم افزار AST۳۰۰۰ Avicenna و به منظور تجزیه و تحلیل آماری تست های تی زوجی و مستقل، یو من ویتنی، و ویلکاکسون مورد استفاده قرارگرفتند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با­کد اخلاق IR.IAU.SRB.REC.۱۳۹۷.۱۰۱ در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران و کد کارآزمایی بالینی IRCT۲۰۱۹۰۲۲۷۰۴۲۸۵۶N۱ به ثبت رسید.
یافته ها: میانگین فشارخون سیستولی­ و دیاستولی در زنان باردار تمرین­ کرده در هفته ۳۴ بصورت معنی­ داری کمتر از زنان باردار گروه کنترل بود (۰۵/۰>p). میانگین پارامترهای زمانی در زنان باردار تمرین ­کرده در هفته ۳۴ بصورت معنی ­داری بیشتر از گروه کنترل بود (۰۵/۰>p).
نتیجه گیری: تمرین ترکیبی می­تواند موجب بهبود سیستم عصبی خود مختار قلبی و برتری سیستم عصبی پاراسمپاتیک در زنان باردار شود. 

ناصر صفدریان، شادی یوسفیان دزفولی نژاد،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان سینه  به دلیل رشد غیرقابل کنترل سلول های غیرطبیعی در سینه ایجاد می شود. در هر دو نوع تومورهای سرطانی خوشخیم و بدخیم، رشد سریع و زیاد سلول ها وجود دارد. امروزه، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به ﮔﺴﺘﺮش ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی، ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ از ﺣﺎﻟﺖ تهاﺟمی ﺧﺎرج ﺷﺪه و تلاش ﭘﺰﺷﮑﺎن و ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن ﺑﺮ ایﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ بیماری را ﺑﺪون ﺟﺮاﺣﯽ و از روی ﺗﺼﺎویﺮ ارﮔﺎنﻫﺎی داﺧﻠﯽ اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ. 
مواد و روش ها: پژوهش حاضر مطالعه ‏ای بر اساس بررسی اطلاعات پایگاه داده‏ی تصاویر دیجیتال ماموگرافی ( (DDSM می‏ باشد، که روشی جدید برای تشخیص و آشکارسازی توده ‏های سرطانی تصاویر ماموگرافی با استفاده از استخراج ویژگی های هندسی و بهینه‏ سازی پارامترهای الگوریتم ماشین بردار پشتیبان (SVM)، به منظور طبقه بندی خودکار توده های سرطان سینه ارائه شده است. در ابتدا پیش ‏پردازش تصاویر ماموگرافی انجام می شد، سپس با استفاده از روش آستانه‏ گذاری، مرزهای توده ها مشخص شد و سپس با عملگرهای مورفولوژی این مرزها بهبود یافته و درنهایت قطعه بندی تصاویر برای طبقه ‏بندی نوع توده ‏های سرطانی بافت سینه انجام شد. در مرحله نهایی با استفاده از روش بهینه‏ سازی پارامترهای طبقه‏ بندی کننده‏ی SVM با کمک الگوریتم بهینه ‏سازی ملخ، و استفاده از روش اعتبارسنجی 4-fold طبقه بندی داده‌ها به دو دسته ‏ی خوشخیم و بدخیم انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش از تصاویر پایگاه داده‏ ی DDSM استفاده شده است. لازم به ذکر است که تصاویر موجود در این پایگاه داده بصورت رایگان جهت دسترسی وجود دارند.
یافته ها: بهترین نتایج شاخص ‏های صحت، حساسیت و اختصاصیت (ویژگی) به ازای به‌کارگیری تابع کرنل (RBF) پیش از انجام عملیات بهینه‏ سازی پارامترهای طبقه ‏بندی کننده ‏ی SVM به ترتیب برابر با 97%، 100% و %96 بدست آمد. همچنین، بهترین نتایج شاخص‏ های صحت، حساسیت و اختصاصیت به ازای به‌کارگیری تابع کرنل خطی، پس از انجام عملیات بهینه‏ سازی پارامترهای طبقه‏ بندی کننده ‏ی SVM با الگوریتم بهینه ‏سازی ملخ، به ترتیب برابر با %100، %100 و %100 بدست آمد که نشان ‏دهنده ی دقت بالای روش پیشنهاد شده در این مقاله است.. متوسط مقادیر شاخص ‏های صحت، حساسیت و اختصاصیت به ازای بکارگیری هر سه تابع کرنل SVM و پس از اعمال الگوریتم بهینه‏ سازی، به ترتیب برابر با 95/83، 100 و 94/81 درصد به دست آمد.
نتیجه گیری: بر اساس روش پیشنهاد شده در این مقاله، ویژگی های هندسی به‌دست آمده از بافت توده‏ های سرطانی سینه جهت آموزش مدل و تشخیص نوع توده سرطان سینه دارای کارایی بالایی است و روش  بهینه سازی ملخ  با انجام بهینه سازی پارامترهای طبقه ‏بندی کننده، دقت کلی تشخیص روش ارائه شده را بهبود بخشیده است. بنابراین نتایج حاصل از این پژوهش نشان ‏دهنده ‏ی عملکرد بالای روش پیشنهاد شده در مقاییسه با سایر پژوهش های پیشین انجام شده در این زمینه است.

فاطمه امیری، رسول نجفی،
دوره 23، شماره 3 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: الگوی باروری از مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده نوسانات جمعیتی است. عوامل فردی و اجتماعی مختلفی این الگو را تحت تأثیر قرار می‌دهند. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر الگوی باروری با استفاده از مدل معادلات ساختاری صورت گرفت. 
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، از بین زنان متأهل در سنین فرزندآوری که به عنوان همراه بیمار به بیمارستان‌های طالقانی، ولیعصر و امیرالمؤمنین اراک مراجعه کرده بودند، 384 خانم به شیوه نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. پس از کسب رضایت شفاهی شرکت در مطالعه، چک‌لیست محقق‌ساخته برای آن‌ها تکمیل شد. برای سنجش اثر متغیرهای مهم فردی و اجتماعی بر الگوی باروری از مدل معادلات ساختاری استفاده شد و تجزیه ‌و تحلیل اطلاعات با نرم‌افزارهای AMOUS نسخه 11 و SPSS نسخه 22 انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1396.4 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی اراک به ثبت رسید.
یافته ها: میانگین و انحراف معیار سنی افراد شرکت‌کننده در مطالعه 11/19±‌40/03 بود. متغیرهای مؤثر بر الگوی باروری با استفاده از مدل معادلات ساختاری به ترتیب شامل نوع فعالیت ورزشی فرد، روش‌ پیشگیری از بارداری، نوع درمان ناباروری و مدت‌زمان استفاده از روش‌های پیشگیری بودند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد فعالیت بدنی، روش‌ پیشگیری از بارداری و مدت‌زمان استفاده از این روش و نوع درمان ناباروری با الگو باروری رابطه دارند. با شناخت عوامل مؤثر بر الگوی باروری و افزایش آگاهی زوجین جوان، می‌توان به اصلاح الگوی باروری کمک کرد. 
لیلا ناصرپور، کتایون برجیس، راحیل جنتی فر،
دوره 23، شماره 6 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از روش‌های کمک باروری (ART) در سال‌های اخیر روند افزایشی داشته است. در استفاده از روش‌های کمک باروری، در صورت آماده نبودن ضخامت اندومتر رحم، انتقال جنین انجام نمی‌شود. در این صورت جنین، فریز شده و در چرخه‌های بعدی از جنین فریزی استفاده می‌شود. روش‌های مختلفی برای آماده‌سازی آندومتر جهت انتقال جنین فریزی وجود دارد که انتخاب بهترین روش هنوز مورد بحث است. هدف از این تحقیق ارزیابی میزان بارداری حاصل از انتقال جنین‌های فریزشده در حضور و عدم حضور آگونیست GnRH است.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفیِ گذشته‌نگر در سال‌های 2013 تا 2015 روی 146 زوج نابارور مراجعه‌کننده به مرکز درمان ناباروری جهاد دانشگاهی قم انجام شد. پرونده افرادی که نامزد چرخه انتقال جنین فریزی بودند و در دو گروه چرخه درمانی با استفاده و بدون استفاده از آگونیست GnRH قرار گرفته بودند، بررسی شد. خصوصیات بالینی، میزان لانه‌گزینی، درصد بارداری (شیمیایی و کلینیکی) و میزان سقط در هر دو گروه بررسی شد. میزان P کمتر از 0/05 معنا‌دار در نظر گرفته شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه در کمیته پژوهشی جهاد دانشگاهی مشهد با کدIR.ACECR.JDM.REC.1398.001 به ثبت رسیده است. 
یافته ها: در این مطالعه تفاوت معنا‌داری در خصوصیات پایه و بالینی، میزان لانه‌گزینی، درصد بارداری (شیمیایی و کلینیکی) و میزان سقط بین دو گروه آماده‌سازی آندومتر با استفاده از آگونیست GnRH و بدون استفاده از آگونیست GnRH مشاهده نشد (0/05<‌P).
نتیجه گیری: در این تحقیق نتیجه بارداری در هر گروه مشابه بود و با توجه به اینکه در روش آماده‌سازی آندومتر بدون آگونیست GnRH هزینه و مدت زمان کمتری صرف می‌شود و سختی تزریق از بین می‌رود؛ بنابراین این روش به عنوان روش پیشنهادی توصیه می‌شود.


مریم مرادی، مهلا سالارفرد، زهرا عابدیان، سیدرضا مظلوم، احسان موسی فرخانی،
دوره 23، شماره 6 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: تبعیت بیماران دیابتی از رژیم‌های توصیه‌شده درمانی یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در کنترل دیابت است. تبعیت از رژیم غذایی نیز در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری پایین است. عدم پیروی می‌تواند سبب کاهش اثرات مفید درمانی، علائم و نشانه‌ها، افزایش عوارض یا حتی مرگ شود. بنابراین انجام تحقیقات بیشتر در مورد عوامل تعیین‌کننده رفتارهای پیروی از رژیم‌های درمانی ضروری به نظر می‌رسد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط مشخصات جمعیت‌شناختی و بارداری با تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به دیابت بارداری انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 260 نفر از زنان مبتلا به دیابت بارداری تحت درمان با رژیم غذایی مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی‌درمانی و بیمارستان‌های امام‌رضا(ع)، قائم و ام‌البنین(س) در شهر مشهد انجام شد که به روش نمونه‌گیری چندمرحله‌ای تلفیقی انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه مشخصات جمعیت‌شناختی و بارداری و پرسش‌نامه پژوهشگرساخته تبعیت از رژیم درمانی گردآوری شده و سپس با آزمون رگرسیون خطی چندگانه و توسط نرم‌افزار SPSS نسخه 16 مورد تحلیل قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله حاصل بخشی از نتایج طرح تحقیقاتی مصوب در کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم‌پزشکی مشهد با کد اخلاق IR.MUMS.NURSE.REC.1397.091 است.
یافته ها: نمرات تبعیت از رژیم غذایی، پایش قند خون و تبعیت از ورزش اثر معنی‌دار و مثبتی بر نمره کل تبعیت از درمان داشتند (0/001>P). همچنین سطح تحصیلات افراد (0/044=P)، ناخواسته بودن (0/006=P) یا برنامه‌ریزی‌نشده بودن (0/021=P) حاملگی، اثر مثبت و معنی‌داری بر نمره کل تبعیت از درمان داشت. زنانی که سابقه دیابت در بستگان درجه‌یک (0/010=P) و نیز سابقه سقط (0/021=P) داشتند، از نمره کل تبعیت از درمان بالاتری برخوردار بودند. 
نتیجه گیری: برخی از مشخصات جمعیت‌شناختی و بارداری می‌توانند در میزان پیروی از رژیم درمانی در زنان مبتلا به دیابت بارداری تأثیرگذار باشند و لازم است مراقبین سلامت به نقش این عوامل در بهبود تبعیت از رژیم درمانی بیماران توجه کنند.
فرانک مرادی، علی اکبرنژاد،
دوره 24، شماره 3 - ( 5-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) یک بیماری اندوکرینی بین زنان در سنین باروری است. مطالعات مقطعی و طولی، تمرینات ورزشی را راهکاری مؤثر برای درمان و کاهش علائم این سندرم گزارش کرده‌اند. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تأثیر دو نوع تمرین اختیاری و استقامتی بر برخی فاکتورهای التهابی و هورمونی در موش‌های صحرایی مبتلا به PCOS است.
مواد و روش ها: در این پژوهش که از نوع تجربی و به لحاظ هدف کاربردی است، 40 سر موش صحرایی ماده، نژاد ویستار با میانگین وزنی 20±220 گرم به روش تصادفی ساده به چهار گروه ده تایی شامل: 1. گروه کنترل؛ 2. گروه PCOS؛ 3. گروه PCOS+تمرین اختیاری؛ 4. گروه PCOS+تمرین استقامتی تقسیم شدند. موش‌های گروه تمرین اختیاری به مدت 8 هفته (5 جلسه در هفته) فعالیت اختیاری روی چرخ گردان و موش‌های گروه تمرین استقامتی به مدت 8 هفته (هر هفته 5 جلسه) فعالیت منظم هوازی روی تردمیل را تجربه کردند. نمونه‌های خونی برای بررسی تغییرات سطوح IL-6 وتستوسترون، از طریق خون‌گیری از قلب جمع‌آوری و با روش آماری آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی :این مطالعه در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه تهران با اختصاص کد IR.UT.REC.1395016 به تأیید رسیده است.
یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه‌های تمرین استقامتی و تمرین اختیاری اختلاف معناداری در شاخص‌های IL-6 و تستوسترون وجود ندارد (P=0/565)، (P=0/496). هر دو گروه تمرینی (استقامتی و اختیاری) به طور جداگانه منجر به کاهش معنادار IL-6 و تستوسترون نسبت به گروه رت‌های مبتلا به PCOS شدند (P=0/002)، (P=0/000)، (P=0/038)، (P=0/007).
نتیجه گیری: در مجموع بر اساس یافته‌های تحقیق حاضر می‌توان نتیجه‌گیری کرد که تمرین اختیاری و استقامتی بر فاکتورهایIL-6 ، تستوسترون و وزن رت‌ها تأثیر یکسانی دارد.
زهرا حسینی، نعیمه اکبری ترکستانی، عابد مجیدی، اعظم مسلمی،
دوره 24، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: از میان دوران مختلف زندگی انسان، نوجوانی یکی از مهم‌ترین و با‌ارزش‌ترین دوران زندگی هر فرد محسوب می‌شود و نگرانی در این دوره بسیار شایع است و می‌تواند تا سنین بزرگسالی ادامه یابد. یکی از نگرانی‌ها نگرانی سلامت است، از آنجا که بهترین زمان برای هدف قرار دادن تلاش‌های پیشگیرانه دوران نوجوانی است؛ به همین دلیل این مطالعه با هدف بررسی تأثیر مشاوره گروهی بلوغ مبتنی بر حل مسئله بر نگرانی‌های سلامت دختران نوجوان انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی آموزشی، با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون است که بر شصت نفر از دانش آموزان دختر 18-15 سال شهر تهران (سی نفر گروه آزمایش و سی نفر گروه کنترل) که واجد معیارهای ورود به مطالعه بوده و به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‎ای دو‌مرحله‎ای انتخاب شده بودند، انجام شد. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه‌ اطلاعات جمعیت‌شناختی و پرسش‌نامه‌ استاندارد نگرانی سلامت جمع‌آوری شد. آزمایش به روش بحث گروهی طی شش جلسه برای گروه آزمایش طراحی و بعد از دو ماه اطلاعات از هر دو گروه جمع‌آوری و به وسیله آزمون‌های آماری کای دو، تی مستقل و تی زوجی تجزیه و تحلیل شد. 
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است (کد اخلاق: IR.ARAKMU.REC.1397.262) و همه شرکت‌کنندگان رضایت‌نامه آگاهانه را مطالعه و امضا کرده‌اند. 
یافته ها بر اساس نتایج مطالعه، قبل از آزمون آزمایشی، در گروه آزمایش میانگین نمرات نگرانی در سلامت فردی 3/90، سلامت جنسی 3/77، ارتباطات 3/83، سلامت عاطفی 5/43 و نمره کل نگرانی 16/10 بود که بعد از اجرای آزمایش به ترتیب به 2/53، 2/03، 2/97، 3/30 و 10/90 تغییر پیدا کرد که این تغییر در حیطه‌های سلامت جنسی، عاطفی و نمره کل نگرانی معنادار بود (0/005>P). همچنین دو گروه آزمایش و کنترل، بعد از آزمون آزمایشی، در حیطه‌های سلامت فردی، عاطفی و نمره کل نگرانی تفاوت معنادار داشتند (0/005>P).
نتیجه گیری: نتایج آزمایش نشان داد که بحث گروهی می‌تواند باعث کاهش نگرانی سلامت دختران نوجوان شود. 

طیبه مختاری سرخانی، کتایون علیدوستی، عاطفه احمدی، مقدمه میرزایی، ویکتوریا حبیب زاده،
دوره 24، شماره 6 - ( 11-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: ناباروری به عنوان ناتوانی در حامله شدن با وجود مقاربت منظم جنسی بیش از یکسال بدون استفاده از روشهای پیشگیری تعریف شده است. ناباروری بر کیفیت زندگی زوجین نابارور اثرمنفی دارد. این مطالعه با هدف انجام مشاوره نازایی در راستای ارتقاء کیفیت زندگی زوجین نابارور انجام شد.
مواد و روش ها: این کارآزمایی بالینی تصادفی روی شصت زوج نابارور مبتلا به ناباروری اولیه درسال1395انجام شد. نمونه ها به صورت تصادفی ساده به گروه مداخله (30 زوج) و گروه کنترل (30 زوج) اختصاص یافتند. در روزهای زوج هفته اول، نمونه های گروه مداخله و روزهای فرد، نمونه های گروه کنترل انتخاب شدند و در هفته بعد نمونه گیری برعکس انجام شد و کار تا تکمیل نمونه ها ادامه یافت. گروه مداخله به مدت شش جلسه چهل و پنج دقیقه ای هفته ای دو بار مشاوره ناباروری دریافت کردند و گروه کنترل تحت مراقبت معمول قرار گرفتند. پرسشنامه فرتیکول قبل و بعد از مداخله تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 19- SPSSو آزمون آماری تی جفتی، من ویتنی و کای دواستفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.KMU.REC.1395.678در دانشگاه علوم پزشکی کرمان ثبت شده است.
یافته‌ها: مقایسه اختلاف میانگین نمره کیفیت زندگی در گروه مداخله و کنترل قبل از مشاوره نشان داد، مشاوره نازایی سبب افزایش معنی دار کیفیت زندگی در گروه مداخله شده است (P<0/001).
نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که مشاوره نازایی باعث افزایش کیفیت زندگی زوجین نابارور می شود لذا به نظر می رسد گنجاندن برنامه های مشاوره ای بتواند باعث ارتقا کیفیت زندگی و رضایتمندی و همکاری بیشتر در امر درمان ناباروری گردد. 
آذین نیازی، مریم مرادی، احسان مظلومی،
دوره 25، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف پره‌اکلامپسی عارضه شایع نیمه دوم حاملگی  است. اختلالات خواب از طریق ایجاد استرس اکسیداتیو و اختلال عملکرد اندوتلیال ممکن است سبب افزایش فشار خون شود؛ بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط اختلالات خواب و پره‌اکلامپسی انجام شد.
مواد و روش ها این پژوهش از نوع آزمایشی‌کنترلی است که روی 90 زن در گروه پره اکلامپسی و 150 زن در گروه کنترل مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های دانشگاهی مشهد انجام شد. نمونه‌گیری در گروه آزمایش از زنان بستری با تشخیص قطعی پره‌اکلامپسی و در گروه کنترل از بین زنان باردار غیرمبتلا به پره‌اکلامپسی مراجعه‌کننده به درمانگاه مامایی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش‌نامه اطلاعات جمعیت‌شناختی و سوابق زنان/مامایی، پرسش‌نامه کیفیت خواب پیتزبرگ و فرم ارزیابی بالینی برای تعیین علائم و شدت پره‌اکلامپسی بود. تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 22 و آزمون‌های آماری من‌ویتنی، کای‌دو ‌و فیشر انجام شد. میزان P کمتر از 0/05 معنادار در نظر گرفته شد.
ملاحظات اخلاقی این تحقیق در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علوم‌پزشکی مشهد با کد IR.MUMS.NURSE.REC.1397.042 تصویب شد.
یافته ها میانگین میزان خواب واقعی در شب در گروه افراد سالم (‌2/3±8/4) به طور معناداری بیشتر از افراد مبتلا (‌2/2±8‌/0) بود 
(0/‌028=P). از نظر خروپف با صدای بلند، بیدار شدن در نیمه شب بیشترین تعداد در افراد گروه مبتلا مشاهده شد (0/001>‌P). بین ۲ گروه از نظر سطح نمره کیفیت خواب تفاوت آماری معناداری وجود داشت (0/001>‌P). بر اساس آزمون رگرسیون لجستیک در زنان با مشکل جدی خواب خطر بروز پره‌اکلامپسی (OR:11/11 و 95%و CI42 و 2-2 و 9 و P<0/001) برابر در مقایسه با زنان گروه کنترل بود. 
نتیجه گیری مطالعه حاضر نشان داد اختلالات خواب در بارداری با افزایش خطر بروز پره‌اکلامپسی همراه است.

فاطمه رستم خانی، محمد قمری، وحیده باباخانی، عفت السادات مرقاتی خویی،
دوره 25، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف عملکرد جنسی جزء مهمی از زندگی زنان یائسه است و تغییر در آن، به خصوص در یائسگی می‌تواند بر سلامت آن‌ها تأثیرگذار باشد. عملکرد جنسی زنان یائسه می‌تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه اثربخشی درمان شناختی‌رفتاری و درمان مبتنی بر پدیرش و تعهد بر عملکرد جنسی زنان یائسه انجام شد. 
مواد و روش ها این پژوهش از نوع نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان یائسه‌ای بود که طی 5 سال گذشته یائسه شده و دچار مشکلات عملکرد جنسی بودند و برای دریافت خدمات به مرکز بهداشتی و درمانی شهر زنجان در سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ مراجعه کردند. از میان آن‌ها 45 نفر با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از روش تخصیص تصادفی به ۳ گروه 15 نفری تقسیم شدند (2 گروه آزمایش و ۱ گروه کنترل). در فرایند اجرای پژوهش گروه کنترل هیچ‌گونه آزمایشی دریافت نکردند، در حالی که ۲ گروه دیگر به عنوان گروه آزمایش در نظر گرفته شدند که در گروه اول، درمان شناختی‌رفتاری و در گروه دوم، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، هر‌کدام به مدت 8 جلسه اجرا شد. برای سنجش داده‌ها از پرسش‌نامه «شاخص عملکرد جنسی زنان» استفاده شد. داده‌ها‌ی حاصل از اجرای پژوهش از طریق تحلیل واریانس با اندازه‌‌گیری مکرر و با نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۴ تحلیل شد. 
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با شناسه IR.ZUMS.REC.1398.328 به تصویب کمیته اخلاق در پزشکی دانشگاه علوم‌پزشکی زنجان رسیده است.
یافته ها روند تغییرات در گروه‌های آزمایش نسبت به گروه کنترل در مراحل سنجش در متغیر‌های عملکرد جنسی (25/259=‌F و 0/001=P) و (4/186=‌F و 0/049=P) به طور معنادار متفاوت بوده است (0/05>P) و به ترتیب حدود 42 درصد و 13 درصد از تفاوت‌های مشاهده در متغیرهای عملکرد جنسی ناشی از عضویت گروهی (آزمایش) است. در بررسی اثرات بین‌گروهی، ۲ گروه آزمایش در متغیر عملکرد جنسی (0/004=‌F و 0/952=P) تفاوت معناداری از نظر آماری وجود نداشت (0/05>P).
نتیجه گیری درمان شناختی‌رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود عملکرد جنسی در زنان یائسه شده است. پیشنهاد می‌شود از این درمان‌ها برای بهبود عملکرد جنسی زنان یائسه در مراکز بهداشتی استفاده شود. 

دکتر اعظم عبداله پور، دکتر ریحانه زرباف، خانم معصومه احمدی،
دوره 25، شماره 5 - ( 9-1401 )
چکیده

مقدمه: چاقی یک مشکل عمده از نظر سلامتی می‌باشد که در جامعه کنونی به شدت درحال افزایش است و با بسیاری از بیماری‌ها در ارتباط است، بخصوص به دلیل انتقال مضرات آن از مادر به فرزند، بسیار حائز اهمیت می‌باشد. انجام برنامه‌های تمرینی هوازی طی دوران بارداری اثرات مثبتی بر ویژگی‌های مختلف مرتبط با سلامت مادر و فرزندان دارد. لذا هدف این پژوهش بررسی تأثیر فعالیت هوازی مادر در دوران بارداری بر مقادیر سرمی هورمن لپتین بچه رت های بالغ می‌باشد.
روش کار: این پژوهش از نوع تجربی با طرح پس آزمون با گروه کنترل، شامل 20 سر موش صحرایی ماده با میانگین سنی 8 هفته، به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی (T)(9/8±221 گرم) و کنترل (C)(8/12±223 گرم) تقسیم شدند. فعالیت ورزشی بارداری بلافاصله بعد از مشاهده پلاک واژنی به مدت 21 روز و برای 5 جلسه در هفته با شدت متوسط روی نوارگردان انجام شد، و 2 روز قبل از زایمان خاتمه یافت. مقایسه میزان هورمون لپتین در دو گروه کنترل و تمرین با استفاده از آزمون t مستقل در 8 هفتگی موش‌ها در سطح معنی داری 05/0≥P تجزیه و تحلیل شد. این مطالعه از نوع تجربی و مداخله‌ای بوده و موازین اخلاقی در نگهداری و انجام آزمایشات مطابق کد اخلاق این مطالعه (IR.QUMS.REC.1396.288) می‌باشد که توسط کمیته اخلاق دانشکده علوم پایه دانشگاه علوم پزشکی قزوین تأیید شده است.
یافته‌ها: میزان هورمون لپتین در گروه تمرینی بطور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (002/0 = P). وزن غذای مصرفی رتهای باردار در گروه کنترل بطور معنی داری بیشتر از گروه تمرین بود (004/0 = P) و وزن بچه رت‌ها در گروه تمرینی به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (001/0 = P).
نتیجه گیری: به نظر می‌رسد فعالیت ورزشی در دوران بارداری می‌تواند اثرات مثبتی بر کاهش مقادیر هورمون لپتین ومیزان غذای مصرفی و کنترل وزن و جلوگیری از چاقی در فرزندان بالغ داشته باشد.
خانم فرزانه مریمی، خانم ثریا سهیلی، خانم زهره مریمی،
دوره 26، شماره 0 - ( 5-1402 )
چکیده

مقدمه :افسردگی پس از زایمان یکی از شایعترین اختلالات خلقی وروانی پس از زایمان است که نه تنها بر رشد کودک وزندگی زناشویی اثرات منفی خواهد داشت، بلکه کیفیت زندگی وسلامت مادران را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. لذا این پژوهش با هدف تعیین ارتباط کیفیت زندگی زنان با افسردگی پس از زایمان انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی 200 مادر مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهرستان تربت حیدریه در سال 1396 به صورت نمونه گیری در دسترس در هفته 6 بعد از زایمان انجام گرفت. مادران به دوگروه افسرده وغیرافسرده براساس مقیاس ادینبورگ تقسیم شدند. سپس پرسشنامه sf36 برای هر دوگروه تکمیل گردید. داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات فردی،پرسشنامه افسردگی ادینبورگ وپرسشنامه  کیفیت زندگی sf36 با استفاده از شاخصهای توصیفی وآزمون تی مستقل با استفاده از نرم افزار نسخه 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها:تفاوت آماری معنی داری در همه ابعاد کیفیت زندگی زنان غیرافسرده وافسرده پس از زایمان بدست آمد. 0.05 P<
نتیجه گیری: افسردگی پس از زایمان با کاهش کیفیت زندگی زنان همراه است . لذا با شناسایی زودهنگام اختلالات ذهنی وروانی مادران وپیشگیری از آنها سلامت روانی مادران وکیفیت زندگی آنها بعد از زایمان بهبود می یابد.
 
دکتر طیبه رشیدیان، آقای اکبر محمدی، دکتر نسیبه شریفی، دکتر آناهیتا جلیلیان، دکتر علی خورشیدی،
دوره 26، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده

افزایش است.بهمین علت شناسایی علل افزایش سزارین جهت کاهش آن مهم است لذا مطالعه حاضر با هدف ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻓﺮاواﻧﻲ ﺳﺰارﻳﻦ و ﻋﻠﻞ آن در زنان نخست زا شهر ایلام در سال 96 انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر بصورت مقطعی در شش ماهه دوم سال 1396 در شهر ایلام انجام شد و جامعه ی پژوهش مطالعه شامل تمامی زنان نخست زا مراجعه کننده به بیمارستان تک تخصصی زنان زایمان( بیمارستان آیت اله طالقانی) بود . روش نمونه گیری بصورت سرشماری بود و تمام زایمان های سزارین انجام شده در بیمارستان آیت اله طالقانی ثبت می شدند.  معیار ورود  شامل تمامی زنان اول زا بوده است. داده های مطالعه با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که شامل اطلاعات دموگرافیک و مامایی بود جمع آوری گردید. پس از جمع آوری اطلاعات داده ها وارد نرم افزار SPSS نسخه 16 شده و برای توصیف داده ها در متغیرهای کمی از شاخص های مرکزی و برای متغیرهای کیفی از فراوانی مطلق و تجمعی و درصد فراوانی پراکندگی استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های حاصل از مطالعه حاضر از 1738 زایمان 867 (88/49درصد ) زایمان طبیعی و 871(12/50درصد) سزارین بودند. از بین زایمانهای طبیعی 427(25/49درصد) و در بین زایمانهای سزارینی 296(98/33درصد) نخست زا بودند. در بین عوامل مادری، عدم پیشرفت و در بین عوامل جنینی، دیسترس جنینی و در بین عوامل  مادری جنینی،  عدم تناسب سر با لگن از مهمترین علل سزارین در زنان نخست زا بود. بطور کلی عوامل جنینی با بیش از 67 درصد مهمترین علل سزارین در زنان نخست زا بود.
نتیجه گیری: طبق یافته های مطالعه 98/33 درصد زایمان های سزارین نخست زا یوده که ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ آﻣﺎر ﺑﺎﻻی ﺳﺰارﻳﻦ  خصوصا سزارین نخست زا ﺿﺮوری اﺳﺖ با افزایش انجام زایمان فیزیولوژیک و زایمان بی درد و همچنین اﻓﺰاﻳﺶ آگاهی خانواده ها نسبت به روش های زایمان و مزایا و معایب هرکدام از آنها از ﻣﻴﺰان ﺳﺰارﻳﻦﻫﺎی اﻧﺘﺨﺎﺑﻲ ﻛﺎﺳﺘﻪ ﺷﻮد.  
مریم محمدی، نعیمه اکبری ترکستانی، فاطمه مهرابی رزوه،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده

مقدمه: مشکلات جنسی در بین زنان، شیوع بالایی دارد و جوانب مختلف زندگی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مشاوره در مراحل اولیه می‌تواند بسیاری از مشکلات آن‌ها را برطرف نماید. لذا هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی بر عملکرد جنسی زنان بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی با گروه شاهد است که در شهر اراک در سال 1395 انجام گرفت. تعداد 40 خانم از مراجعه‌کنندگان به پنج مرکز بهداشتی درمانی با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و پس از تکمیل رضایت‌نامه کتبی به ‌طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون، جلسات مشاوره واقعیت درمانی (8 جلسه 90 دقیقه‌ای، 2 بار در هفته) را دریافت کردند و در گروه شاهد هیچ مداخله‌‌ای صورت نگرفت. داده‌ها توسط فرم مشخصات فردی و پرسش‌نامه شاخص عملکرد جنسی زنان (Female Sexual Function Index) FSFI گردآوری شد که پیش از مداخله و 4 هفته پس از مداخله توسط شرکت‌‌کنندگان تکمیل گردید.
یافته‌ها: میانگین نمرات عملکرد جنسی گروه مداخله قبل از مشاوره به ترتیب 2/21 ± 28/63 و گروه شاهد 2/58 ± 27/14 بود و بین آن‌ها اختلاف معنی‌داری وجود نداشت. اما یک ماه بعد از مشاوره واقعیت درمانی، میانگین عملکرد جنسی در گروه مداخله 2/92 ± 30/29 و گروه شاهد 2/58 ± 27/64 به دست آمد که نشان‌دهنده اختلاف معنی‌دار بین دو گروه بود (05/0 > P).
نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، مشاوره واقعیت درمانی بر بهبود عملکرد جنسی زنان مؤثر بوده است. لذا استفاده از این روش در مراکز مراقبت‌های بهداشتی پیشنهاد می‌گردد.
ثریا سهیلی، راضیه پیغمبردوست،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده

مقدمه: دوره نفاس، یک زمان بالقوه خطرناکی برای افسردگی پس از زایمان است. از جمله ابزارهای کاهش دهنده افسردگی پس از زایمان، حمایت‌های پس از زایمان می‌باشد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر حمایت‌های پس از زایمان بر افسردگی زنان در دوره نفاس انجام شده است.
روش کار: این پژوهش، مطالعه‌ای نیمه تجربی از نوع تصادفی دو گروهی است که در بیمارستان رازی شهرستان مرند انجام گرفت. تعداد 260 زن واجد شرایط پس از زایمان طبیعی به صورت تصادفی در دو گروه تجربه و کنترل قرار گرفتند، گروه مداخله (130 نفر) علاوه بر مراقبت‌های روتین دوره نفاس، هفته اول دو بار، هفته دوم تا ششم یکبار در هفته مشاوره تلفنی به مدت 20 دقیقه دریافت نمودند. گروه کنترل (130 نفر) فقط مراقبت‌های روتین نفاس را دریافت می‌کردند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل برگه ثبت اطلاعات دموگرافیک، فرم ثبت مشکلات دوره نفاس و مقیاس غربالگری افسردگی پس از زایمان (Edinburgh postnatal depression scale) EPDS بود که روز چهل و دوم توسط پرسشگر آموزش دیده و از طریق مصاحبه حضوری تکمیل گردید. در نهایت داده‌ها با آزمون‌های آماری
Chi-Square، Fisher's exact test، Independent sample T-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: بر اساس یافته‌های این پژوهش، میانگین افسردگی در شش هفته پس از زایمان در گروه مداخله (15/80 ± 5/12) و در گروه کنترل (5/90 ± 18/43) بود. بین میانگین افسردگی بر اساس مقیاس EPDS در دو گروه مداخله و کنترل، اختلاف آماری معنی‌داری (0/0001 > P) مشاهده گردید.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش به نظر می‌رسد پیگیری پس از زایمان توسط ماما بتواند بر کاهش افسردگی بعد از زایمان زنان در دوره نفاس مؤثر باشد. انجام مطالعات بیشتر در این زمینه می‌تواند کمک‌کننده باشد.
مهلا جعفری اسکری، حبیب الله کرد، عباس توان،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده

مقدمه: فرایند اولین بارداری، موجب کاهش تاب‌آوری و ترس از درد در زنان نخست‌زا می‌شود که برای رفع این مشکلات به مداخلاتی نیاز می‌باشد. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر تاب‌آوری و کنترل درد در زنان باردار نخست‌زا بود.
روش کار: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و پیش‌آزمون، پس‌آزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان باردار نخست‌زا در سال 1402 در شهر کرمان بودند که با رضایت‌نامه کتبی آگاهانه؛ 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه شاهد) به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسش‌نامه‌های ناتوانی درد کپک و تاب‌آوری Connor و Davidson بود. مداخله معنویت‌درمانی گروهی بر روی گروه آزمایش انجام شد و گروه شاهد هیچ‌گونه مداخله‌ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با آزمون‌های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و تحلیل کوواریانس انجام شد. میزان P کمتر از 0/05 معنی‌دار در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: در متغیر تاب‌آوری، میانگین و انحراف استاندارد گروه آزمایش در پیش‌آزمون 7/22 ± 41/27 و در پس‌آزمون 69/8 ± 18/63 و در متغیر کنترل درد، میانگین و انحراف استاندارد گروه آزمایش در پیش‌آزمون 6/28 ± 35/73 و در پس‌آزمون 5/44 ± 21/40 به دست آمد. نتایج نشان داد که معنویت‌درمانی گروهی بر تاب‌آوری و کنترل درد در زنان باردار نخست‌زا تأثیر داشت (0/01 > P).
نتیجه گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش، می‌توان از معنویت‌درمانی گروهی برای افزایش تاب‌آوری و کنترل درد در زنان باردار نخست‌زا می‌توان استفاده کرد.

صفحه 5 از 6     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb