هدایت الله شیرزاد، قربانعلی شهابی، بهنام زمان زاد، محمود رفیعیان،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: سرخجه یک بیماری واگیر دار و معمول دوران کودکی و بزرگسالی است که ابتلا به آن در دوره بارداری می تواند منجر به ناهنجاری های جنینی گردد. لذا اطلاع از ایمنی افراد به خصوص دختران قبل از سنین بارداری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت ایمنی 150 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد نسبت به بیماری سرخجه قبل و بعد از اجرای اولین برنامه واکسیناسیون کشوری در بهمن ماه 1382 انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه یک بررسی نیمه تجربی است که طی آن میزان IgG ضد سرخجه، 4 هفته قبل و 8 هفته بعد از واکسیناسیون در 150 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد به روش الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: در نمونه های مورد بررسی قبل از واکسیناسیون 86 درصد دارای تیتر آنتی بادی محافظت کننده علیه بیماری سرخچه و 14 درصد فاقد آن بودند. پس از واکسیناسیون و در مرحله دوم خونگیری 96/9 درصد تیتر آنتی بادی محافظت کننده کامل ضد سرخچه را کسب نموده و ۳/1 درصد فاقد تیتر محافظت کننده کامل بر علیه این بیماری بودند. همچنین اثر بخشی واکسیناسیون 80/95 درصد به دست آمد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، واکسیناسیون ضد سرخجه به عنوان یک برنامه مصون سازی کشوری توانست مصونیت مناسبی را در گروه تحت بررسی ایجاد نماید.
افسانه نوروزی، هوشنگ طالبی، فرزانه جهانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: برای بهبود کیفیت بی دردی حین عمل و افزایش مدت زمان بلوک و همچنین بی دردی بیش تر پس از عمل سزارین در روش بیحسی نخاعی، به داروی بلوک کننده اصلی مخدرهایی چون فنتانیل به یکی از روش های داخل وریدی و داخل نخاعی اضافه می گردد. هدف از این پژوهش مقایسه اثرات تزریق داخل وریدی فنتانیل با تزریق داخل نخاعی آن در بیماران سزارین انتخابی بود.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی دوسویه کور 50 بیمار که قرار بود تحت عمل سزارین انتخابی قرار گیرند به طور تصادفی به دو گروه 25 نفره تقسیم شدند و به هر گروه 100-75 میلی گرم لیدوکایین به عنوان داروی بلوک کننده به صورت داخل نخاعی تزریق شد. همچنین به یک گروه 12/5 میکروگرم فنتانیل به صورت وریدی و به گروه دیگر به همین میزان فنتانیل به شکل داخل نخاعی تجویز شد. سپس علایم حیاتی بیمار و برخی عوارض از جمله تهوع، استفراغ، خارش و لرزتا 6 ساعت و افت فشار خون به زیر 90 میلی متر جیوه تا 30 دقیقه ثبت شدند. جهت مراعات اخلاق در پژوهش مجوز لازم از کمیته پژوهش دانشگاه اخذ شد. نتایج با استفاده از آزمون تی، کای دو و تست دقیق فیشر توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: در بیماران مورد مطالعه مدت زمان اثر بی دردی داروی فنتانیل به روش داخل نخاعی 135/4 دقیقه و در گروه داخل وریدی 106/2 دقیقه بوده است (0/05>p). در گروه داخل نخاعی و گروه وریدی به ترتیب 72 درصد و 56 درصد فشار خون سیستولیک پائین تر از 90 میلی متر جیوه، 52 درصد و 32 درصد تهوع، 20 درصد و 12 درصد استفراغ و 16 و 12 درصد لرز مشاهده شد. خارش در هیچ گروهی دیده نشد.
نتیجه گیری: میانگین مدت زمان اثر بی دردی فنتانیل به روش داخل نخاعی به صورت معنی داری از مصرف داخل وریدی آن بیش تر بوده است. میزان تهوع، استفراغ، افت فشار خون سیستولیک به زیر 90 میلی متر جیوه و لرز در گروه داخل نخاعی بیش تر بود ولی تفاوت معنی داری با گروه داخل وریدی نداشت.
علی نسیمی، صادق یوسفی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: قبلا نشان داده شده است که دیاگونال باند بروکا (DBB) در کنترل مرکزی قلب و عروق نقش دارد. در مطالعه حاضر تاثیر تحریک الکتریکی قسمت افقی (hDB) این منطقه دررت های بیهوش شده بایورتان بررسی شده است.
روش کار: این مطالعه تجربی بر روی 36 رت که با استفاده از داروی یورتان بیهوش شدند، صورت گرفت. جهت ایجاد تحریک الکتریکی از یک الکترود یک قطبی قرار گرفته در هسته دیاگونال باند و برای کنترل ضربان قلب و فشار خون از کاتتر شریانی استفاده گردید. تحریک توسط جریان 150-80 میکرو آمپر به مدت 15 ثانیه صورت گرفت. فشار خون و ضربان قلب به طور پیوسته ثبت گردید. برای مقایسه داده های قبل و بعد از تحریک از آزمون تی زوج استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که به دنبال تحریک، افت مشخصی در فشار متوسط شریانی و ضربان قلب ایجاد می شود. پاسخ ها دو نوع کوتاه اثر و طولانی اثر بودند. در مورد نمونه های با پاسخ طولانی اثر تحریک الکتریکی باعث حداکثر افت فشار متوسط شریانی به میزان 9/39±1/13 در دقیقه اول پس از تحریک و کاهش ضربان قلب به میزان 3/19±15/4 در دقیقه دوم پس از تحریک شد. در مورد نمونه های با پاسخ کوتاه اثر تحریک الکتریکی باعث حداکثر افت فشار متوسط شریانی به میزان 1/46±9/08 در دقیقه اول پس از تحریک و کاهش ضربان قلب به میزان 7/5±2/36 در ثانیه 90 پس از تحریک شد. انجام آزمون تی زوج نشانگر کاهش معنی دار در هر دو مورد بود (0/001>p).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، نقش مهاری hDB روی سیستم وازوپر سینرژیک و مهار آزاد سازی وازوپرسین به دنبال تحریک الکتریکی را می توان محتمل دانست.
پروین سلطانی، فریبا اسدی، امیر سبحانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: سیستیت آمفیزمانتو فرم نادری از عفونت مثانه می باشد که اکثر موارد در افراد دیابتی اتفاق می افتد. اکثر این عفونت ها ناشی از ای کولای و گونه های کلبسیلا می باشد. فاکتورهای مستعد کننده شامل دیابت شیرین خوب کنترل نشده، عفونت راجعه سیستم ادراری، انسداد راه خروجی مثانه و مثانه نروژنیک می باشند. حساس ترین روش تشخیص سی تی اسکن است که هوای داخل جدار مثانه را نشان می دهد و پاتو گنو مونیک بیماری است. در این گزارش در مورد سیستیت آمفیزماتو معرفی می گردد.
موارد: مورد اول خانم 73 ساله دیابتی است که به دلیل نارسایی حاد کلیه متعاقب عمل جراحی کله سیستکتومی بستری شده بود. طی بستری، بعد از بهبود عملکرد کلیه، بیمار دچار تب، درد شکم، هماچوری و اتساع پیش رونده شکم شد. در معاینه تندرنس ژنرالیزه با ارجحیت قسمت تحتانی شکم بدون ریباند تندرنس داشت که با مشاهده هوا داخل جدار مثانه، توسط سی تی اسکن، تشخیص سیستیت آمفیز ماتو انجام شد. بیمار تحت درمان قرار گرفت و بهبود یافت. مورد دوم خانم 37 ساله دیابتی بود که به علت تهوع، استفراغ مکرر و درد شکم به بیمارستان ارجاع شده بود. در معاینه کاهش فشار خون شدید، تندرنس در تمام شکم با ارجحیت قسمت تحتانی شکم همراه با توده در قسمت سوپر اپوبیک داشت که با شک بر سیستیت آمفیزماتو، سی تی اسکن از لگن درخواست شد و با مشاهده هوا در جدار مثانه تشخیص تایید شد. بیمار با درمان آنتی بیوتیکی و قرار دادن سوند فولی بهبود یافت.
نتیجه گیری: تشخیص و درمان سریع برای نجات جان این بیماران اهمیت به سزایی دارد. عدم تشخیص یا تاخیر در شروع درمان مناسب منجر به پریتونیت ثانویه به پارگی مثانه، سپتی سمی و نهایتا مرگ بیمار می گردد.
محمد رضا پالیزوان، احسان اله غزنوی راد،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده
مقدمه: صرع یکی از اختلالات عصبی مزمن در انسان است که از مهمترین کانونهای ایجاد کننده آن میتوان به آمیگدال اشاره نمود. این ناحیه از مهمترین مناطق مغزی دخیل در شرطی شدن نسبت به ترس است و به نظر می رسد اختلال در مدار های نورونی این ناحیه میتواند زمینه ساز ابتلاء حیوان به تشنج باشد. هدف از این تحقیق پاسخ به این سوال است که آیا اختلال در یادگیری میتواند نشان دهنده اختلال در مدارهای نورونی این ناحیه و در نتیجه زمینه ساز استعداد حیوانات برای تشنج باشد. روش کار: 20 موش صحرایی نر از نژاد ویستار برای ایجاد شرطی شدن احترازی فعال دو طرفه تحت آزمایش شاتل باکس قرار گرفته و بر اساس پاسخ های ارائه شده توسط حیوان به دو گروه دیر یاد گیر و زود یاد گیر تقسیم شدند. سپس جهت ایجاد کیندلینگ تحت تزریق داخل صفاقی پنتیلن تترازول قرار گرفته و پاسخهای تشنجی حیوان ثبت و مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون توکی و آزمون من ویتنی یو انجام گرفت.
نتایج: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که طی روند کیندلینگ موش های گروه دیر یادگیر نسبت به موشهای گروه زود یادگیر استعداد بیشتری برای بروز تشنج از خود نشان داده و اختلاف معنی داری در مرحله حمله و مدت زمانی که طول می کشد تا حیوان به مرحله دوم تشنج برسد بین دو گروه وجود داشت(P<0/05).
نتیجه گیری: با استناد به نتایج فوق میتوان میزان استعداد موش های صحرایی نر را برای کیندلینگ از روی میزان اختلال در یاد گیری شرطی شدن نسبت به ترس که نشان دهنده میزان اختلال در مدار های نورونی آمیگدال میباشد حدس زد.
رضا باقریان سرارودی، مهرآفرین محمودی، غلامحسین احمدزاده،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت و ضروت انجام مراقبتهای خاص از خویش در بیماران مبتلا، چالشهای فراوانی را موجب میشود که استفاده از رفتارهای مقابلهای را به منظور سازگاری لازم میسازد. هدف این مطالعه تعیین سبکهای مقابلهای در بیماران ایرانی مبتلا به دیابت بود. روش کار: در یک مطالعه مورد- شاهد یکصد نفر بیمار مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مراکز پزشکی امین و صدیقه طاهره اصفهان انتخاب گردیدند و با یکصد نفر فرد سالم از جمعیت عیادت کنندگان بیماران بستری که به صورت تصادفی انتخاب شدند، از لحاظ سبکهای مقابلهای با یکدیگر مقایسه شدند. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه جمعیت شناختی و مقیاس سبکهای مقابلهای جلیوس جمعآوری گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج: آزمون های آماری تفاوت معنیداری بین دو گروه بیمار و سالم نشان داد(005/0= p). تفاوت معنیداری بین دو گروه مبتلایان به دیابت و افراد سالم در سبک مقابلهای حمایت جوینده (001/0p=) مشاهده نشد. در حالی که این نتایج تفاوت معنیداری بین دو گروه بیمار و سالم در سایر سبکهای مقابلهای نشان ندادند. نتیجهگیری: احتمالاً بیماران ایرانی مبتلا به دیابت در رویارویی با استرسهای زندگی و چالشهای حاصل از بیماری فقط در میزان استفاده از سبک مقابلهای حمایت جوینده با افراد سالم متفاوت میباشند و در سایر سبکهای مقابلهای شبیه افراد سالم هستند. به علاوه هر دو گروه بیمار و سالم در مواجه با استرسها و چالشهای زندگی بیشتر از سبکهای مسئله-مدار مدد میجویند. تامل در یافتهها نقش بازنمائیهای شناختی در تعیین پاسخهای مقابلهای را محتمل میسازد.
حمیدطاهر نشاط دوست، محمدعلی نیلفروش زاده، فهیمه دهقانی، حسین مولوی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: تحقیقات مختلف بیان گر ارتباط بیماری آلوپسی آرئاتا با عوامل روانشناختی و شیوع اختلالات روانی در این بیماران است. علاوه بر این آلوپسی آرئاتا بر روی کیفیت زندگی این بیماران تأثیر زیادی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس به شیوه گروهی بر کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به آلوپسی آرئاتا است. روش کار: این پژوهش یک مطالعه مورد شاهدی (همراه پیش آزمون و پس آزمون) است که در مرکز تحقیقات پوست و سالک شهر اصفهان انجام گرفت. نمونه شامل 20 بیمار زن مبتلا به آلوپسی آرئاتا با تشخیص پزشک متخصص بود. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه اسکیندکس- 16 بود که قبل و بعد از مداخله توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس طی هشت جلسه و به مدت دو ماه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج: میانگین نمرات کیفیت زندگی درگروه آزمایش بهطور معنیداری نسبت به گروه شاهد کاهش پیداکرد(05/0>p). نتیجه گیری: درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس باعث بهبود کیفیت زندگی در مبتلایان به آلوپسی آرئاتا میشود. .
ابوالفضل محمدبیگی، نرگس محمدصالحی، فرهاد قمری، بهمن صالحی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: دانشگاه مکان پر استرسی است که میتواند سبب ایجاد نشانههای افسردگی شده و مجموعه حساسی جهت مطالعه سلامت روانی دانشجویان است. دانشجویان اغلب به دلیل دوری از خانواده، زندگی با سایر دانشجویان، فشارهای محیطهای آموزشی و آینده نامشخص در خطر ابتلا به افسردگی هستند. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع افسردگی و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان شهر اراک انجام شد. روش کار: مطالعهای مقطعی تحلیلی بر روی 304 نفر از دانشجویان دانشگاههای علوم پایه و علوم پزشکی اراک در سه ماهه اول سال تحصیلی 1387 انجام شد. پرسشنامه 28 سوال سلامت عمومی جهت جمعآوری اطلاعات به کار گرفته شد و از آزمونهای تی، کای دو و رگرسیون جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده گردید. نتایج: میانگین نمره سلامت عمومی دانشجویان برابر با 02/11±18/26 بود و 3/52 درصد دانشجویان نمره بالاتر از آستانه پرسشنامه مذکور را داشتند که نشاندهنده ابتلا به علائم افسردگی است. جنس مونث، عدم علاقه به رشته تحصیلی، عدم اطمینان از آینده و سابقه خانوادگی ابتلا به بیماریهای روانی از مهمترین عوامل مرتبط با افسردگی بودند اما بین سن، ترم و رشته تحصیلی با افسردگی رابطه معنیداری دیده نشد. نتیجه گیری: شیوع افسردگی در دانشجویان بالاتر از جامعه و در دخترها بیشتر از پسرها میباشد. اما اختلافی در بین دانشجویان دانشگاههای علوم پایه و پزشکی وجود ندارد. بنابراین توجه به آینده شغلی و اقتصادی دانشجویان شاغل به تحصیل ضروری به نظر میرسد.
بهمن صالحی، خاطره سیف، حمید رضا جمیلیان، فریبا قبله،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: زنان شاغل همانند مردان به همراه کسب درآمد و خود ارزشی از مشکلات بدنی و روانی کار بی نصیب نماندهاند و تحت تاثیر این مشکلات دچار بیماریهای جسمی و روانی شده و سلامت روان آنها به خطر افتاده است. در کشور ما بیشترین میزان زنان شاغل در وزارتخانههای آموزش و پرورش و بهداشت و درمان هستند. از این رو بر آن شدیم تا سلامت روانی زنان شاغل در این دو حیطه را مورد بررسی قرار دهیم. روش کار: این پژوهش توصیفی- تحلیلی و زمینه یابی به مقایسه سطح سلامت روانی زنان شاغل در ستاد دانشگاه علوم پزشکی و کادر اداری آموزش و پرورش شهر اراک با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی در سال 1387 پرداخته است. آزمودنیها 131 نفر بودند. همچنین عوامل موثر برسلامت روانی براساس سن، تحصیلات، درآمد، تعداد فرزندان، سابقه بیماری روانی و جسمی، تأهل، سکونت، رضایت شغلی و سابقه کار مورد بررسی قرار گرفت و نتایج با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: میزان سلامت روانی در زنان شاغل در ستاد دانشگاه علوم پزشکی و کادر اداری آموزش و پرورش اراک با هم تفاوت نشان داد(041/0=p). همچنین درآمد، سن، سابقه بیماری روانی و رضایت از شغل، رابطه مستقیمی با سلامت روانی آنان دارند. نتیجه گیری: سطح سلامت روانی زنان شاغل در ستاد دانشگاه علوم پزشکی با زنان شاغل در کادر اداری آموزش و پرورش تفاوت معنیداری دارد و میزان درآمد، سن، سابقه کار، سابقه بیماری روانی و رضایت شغل مهمترین عوامل ایجاد اختلال روانی بودند.
معصومه افشاری، حمید طاهر نشاط دوست، فاطمه بهرامی، حمید افشار،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی درمان رفتاری - فراشناختی برمیزان باورهای هراس بیماران زن مبتلا به هراس (پانیک) طراحی گردیده است. مواد و روش ها: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است. نمونه شامل24 بیمار زن با تشخیص اختلال هراس بودکه از میان 76 بیمار مبتلا به هراس مراجعه کننده به مراکز روان پزشکی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار داده شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه باورهای هراس گرینبرگ استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد تکمیل گردید. درمان رفتاری - فراشناختی طی هشت جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و گروه شاهد ضمن دریافت درمانهای متداول پزشکی جهت درمان روانشناختی در لیست انتظار قرار گرفت. یافتهها: بر اساس نتایج تحلیل کواریانس، میانگین نمرات باورهای هراس درگروه آزمایش بهطور معنیداری نسبت به گروه شاهد کاهش پیداکرده است(05/0p<). نتیجهگیری: بیماران زنی که تحت درمان رفتاری- فراشناختی قرار گرفتند نمره باورهای هراس پایینتری نسبت به گروه شاهد داشتند. بنابراین، نتایج حاکی از این است که این درمان باعث کاهش باورهای هراس بیماران زن مبتلا میشود.
پارسا یوسفی، بهمن صالحی، طاهره سنگیان،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به حساسیت و التهاب مراکز بیمارستانی، خشونت در محل کار به عنوان یک عامل مخدوش کننده، از خطرات شغلی گروه پزشکی محسوب و تهدید کننده سلامت جامعه است. هدف از انجام این پژوهش تعیین انواع خشونت نسبت به پزشکان شاغل و دانشجویان رشته پزشکی و علل مساعد کننده آن در بیمارستانهای شهر اراک در سال 1387 میباشد. مواد و روشها: این پژوهش توصیفی- مقطعی بر روی 400 نفر از پزشکان شاغل و دانشجویان پزشکی در دسترس در بیمارستانهای اراک در سال 1387 انجام گرفت. از یک پرسشنامه14 سئوالی خود ساخته که وضعیت خشونت را ارزیابی میکرد استفاده شد. یافتهها: در مجموع 205 نفر پرسشنامه را برگرداندند. 7/71 درصد سابقهای از یکی از انواع خشونت لفظی، فیزیکی و جنسی را داشتند و اکثراً مورد تهاجم یک فرد مذکر از همراهان بیمار قرار گرفته بودند. عواملی مانند مصرف دارو و الکل توسط بیمار و یا همراهان، نبود امکانات امنیتی، مرگ بیماران و نبود امکانات آموزشی برای پیشگیری را در ایجاد خشونت مؤثر دانسته و راههایی همچون افزایش پرسنل نگهبانی، وجود مشاورین روانپزشکی و روانشناس در بخشها، افزایش ساعات استراحت، کاهش حجم کار پزشکان و برنامه مدون آموزشی برای پیشگیری از خشونت را از عوامل ضد خشونت دانستهاند. نتیجه گیری: خشونت لفظی و سپس فیزیکی نسبت به پزشکان بسیار شایع است. اقدامات و دستورالعملهای سریع جهت پیشگیری و تدوین برنامهریزی مؤثر لازم میباشد.
غلامرضا چلبیانلو، میر تقی گروسی فرشی، علی اکبر ملکی راد، علی هاشم زاده،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: حافظه یکی از اصلیترین کارکردهایی است که در اختلالات نورولوژیکی دچار آسیب میشود. با توجه به تاثیر پذیری حافظه از هیجانات، تاثیر حالات خلقی بر حافظه بیماران مبتلا به آلزهایمر، تومور مغزی و افراد عادی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: در این مطالعه علی- مقایسهای، 26 نفر مبتلا به آلزهایمر، 38 نفر تومور مغزی و 30 نفر از افراد عادی به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و توسط تکلیف کامپیوتری مربوط به حافظه در دو بعد حافظه یادآوری آشکار یا بازشناسی و حافظه ضمنی مورد آزمایش قرار گرفتند. یافتهها: بیماران آلزهایمر عملکرد بسیار ضعیفی در تکالیف حافظه نشان دادند. در حافظه آشکار بیماران مبتلا به آلزهایمر لغات غمگین و تهدید کننده بیشتری را به یادآوردند. در حالت کلی در حافظه آشکار و ضمنی، افراد مبتلا به آلزهایمر و تومور مغزی به ترتیب در مقایسه با افراد عادی عملکرد ضعیفی داشتند. نتیجهگیری: پردازشهای شناختی مبتلایان به آلزهایمر در صورت مواجهه با محرکهای ساده هیجانی، تحت تاثیر قرار میگیرد.
راضیه جواهری، حمید طاهر نشاط دوست، حسین مولوی، محمد زارع،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: ملاحظات روان شناختی میتواند به واسطه بهبود وضعیت جسمی، روانی و اجتماعی سهم به سزایی در ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع داشته باشد. هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی، رفتاری برکیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بود. مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه مورد شاهدی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد است. نمونه شامل 26 بیمار زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی با تشخیص متخصص مغز و اعصاب و الکتروانسفالوگرافی بود که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور مساوی در 2 گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع (QOLEE -89) استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی، رفتاری مدیریت استرس طی 10 جلسه و به مدت 2 ماه در گروه آزمایش انجام گرفت. یافتهها: میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش به طور معنیداری نسبت به گروه شاهد افزایش پیدا کرد(05/0p<). نتیجهگیری: نتایج حاکی از اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی، رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بود.
منصور بیرامی، عباس بخشی پور، فاطمه هداوندخانی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات نشان دادهاند افراد غیر بالینی که دست برتری مخلوط دارند نمرات بالاتری در آزمونهای اسکیزوتایپی میگیرند؛ اما بررسی این رابطه در جوامع آسیایی نتایج متناقضی به دست داده است. هدف از این مطالعه تعیین رابطه دست برتری مخلوط و اسکیزوتایپی در یک جامعه غیر بالینی ایرانی است. مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی 150 دانش آموز عادی، 94 دختر(7/62 درصد) و 56 پسر (3/37 درصد) با میانگین سنی 67/0±54/15 سال از دو دبیرستان عادی شرکت کردند. آزمودنیها به پرسشنامه صفات اسکیزوتایپی و سؤالات دست برتری پاسخ دادند. رابطه علی بین دست برتری مخلوط و اسیکزوتایپی با استفاده از رگرسیون خطی ساده تعیین گردید. یافتهها: در این مطالعه هم راستا با سایر مطالعاتی که در آسیا انجام شده بود، رابطه معنیداری بین دست برتری مخلوط با اسکیزوتایپی و عاملهای اسکیزوتایپی مشاهده نشد. نتیجهگیری: با توجه به این که افراد آسیایی به دلیل فشار فرهنگی نگرشی کمتر پذیرا نسبت به چپ دستی دارند، به منظور آشکار شدن رابطه واقعی بین اسکیزوتایپی و دست برتری مخلوط استفاده از ابزاری که ارزشهای فرهنگی را لحاظ میکند ضروری است.
محمد باقر کجباف، امیر کشاورز، ابوالقاسم نوری، محسن لعلی، محمد سلطانی زاده،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه برخی از خانوادههای ایرانی به تناسب علاقهای که اعضای خانواده به حیوانات خانگی دارند به دنبال نگهداری از حیوانات خانگی هستند. در پژوهشهای روانشناختی به تأثیری که این حیوانات بر روی عملکرد خانواده و سلامت روانی افراد میگذارند کمتر پرداخته شده است از این رو هدف از این مطالعه، مقایسه وضعیت عملکرد خانواده و سلامت روانی در افراد دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی بود. مواد و روشها: در این مطالعه مورد- شاهدی، 152نفر (80 نفر دارای حیوان خانگی و 72 نفر بدون حیوان خانگی) از مردم شهر اصفهان به صورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند و به ابزار سنجش عملکرد خانواده، پرسشنامه سلامت عمومی و ویژگیهای جمعیت شناختی پاسخ دادند. تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل کواریانس انجام گرفت. یافتهها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده اختلاف معنی داری در بین دوگروه دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی در خرده مقیاسهای علائم اضطرابی و اختلال خواب، ارتباط و آمیزش عاطفی بود. لذا چنین نتیجه گرفته شد که افراد بدون حیوان خانگی، علائم اضطرابی و اختلال در خواب بیشتری دارند و افراد دارای حیوان خانگی در زیر مقیاسهای ارتباط و درگیری عاطفی نسبت به افراد بدون حیوان خانگی مشکلات بیشتری را نشان میدهند(05/0>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج ذکر شده باید به عوامل فرهنگی در داشتن یا نداشتن حیوان خانگی بیشتر توجه کرد و در موقعیتهایی به داشتن حیوان خانگی توصیه نمود که به کاهش اضطراب و افزایش احساس امنیت و آرامش در افراد کمک نماید.
مریم منصوری، غلامرضا چلبیانلو، علی اکبر ملکی راد، سید علی اصغر مسدد،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: نظریه ذهن همانند چتری عمل می کند که درک کودکان از حالات ذهنی دیگران را تحت لوای خود قرار می دهد و زمینه شناخت اجتماعی کودک را فراهم می سازد. پژوهش حاضر به منظور مقایسه تاثیر متغیرهای مختلف هوش بهر، جنسیت، سن و توانایی نگهداری بر سطوح تحول توانایی نظریه ذهن در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم و بهنجار انجام گرفت. مواد و روش ها: در این مطالعه مورد- شاهدی تعداد 19 کودک مبتلابه اختلال اوتیسم و 19 کودک بهنجار به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شد و ضمن همتاسازی براساس سن، آزمونهای مختلف هوش وکسلر کودکان، نظریه ذهن استیممن و تکلیف نگهداری ذهنی را تکمیل نمودند. یافته ها: آزمون های صورت گرفته نشان داد که کودکان مبتلا به اوتیسم در مقایسه با کودکان بهنجار، نقص بارزی در تحول سطوح مختلف نظریه ذهن دارند، ولی سن در این خصوص تاثیری ندارد. در مقابل هوش بهر و جنسیت هر دو، بر تحول نظریه ذهن تاثیر معنیداری دارند. نگهداری ذهنی نیز به تنهایی، در بروز نقص درنظریه ذهن نقش دارد. نتیجه گیری: با توجه به وجود حالات اولیه مربوط به توانایی نظریه ذهن در مبتلایان به اوتیسم، میتوان در اوائل کودکی و در مراحل نخستین تشخیص بیماری، با ارائه آموزشهای لازم و راهکارهای توان بخشی مربوط به پرورش استعدادهای ذهنی و هوشی ، برخی از جنبههای مربوط به نظریه ذهن را جبران نمود.
مسعود نیک فرجام،
دوره 13، شماره 5 - ( 12-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: اسکیزوفرنی یک اختلال مزمن و یکی از مشکلات بهداشتی عمده در جهان محسوب میشود و انتخاب روشهای درمانی متنوع و متناسب با فرهنگ جامعه از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزههای دینی در بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی میباشد. مواد و روشها: این تحقیق یک مطالعه مداخلهای بوده که در آن 62 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان روانپزشکی به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و شاهد قرار گرفتند و مقیاس کیفیت زندگی برای بیماران اسکیزوفرنی (SQLS) برای هر دو گروه اجرا شد. سپس در گروه تجربی آموزههای دینی (نماز، دعا و قصص قرآنی) به مدت 2 ماه اجرا شد و از هر دو گروه مجدداً آزمون به عمل آمد. دادهها با استفاده از آزمون تی وابسته و نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج پژوهش قبل از مداخله نشان داد که تفاوت معنیداری در میانگین نمرات دو گروه تجربی و شاهد وجود ندارد(08/0=p) بعد از مداخله تفاوت معنیداری در میانگین نمرات گروه تجربی در مقایسه با قبل از مداخله مشاهده شد(04/0=p) در حالی که میانگین نمرات قبل و بعد گروه شاهد اختلاف معنیداری را نشان نداد(14/0=p). نتیجهگیری: همان طور که نتایج مطالعه نشان دادند آموزشهای مذهبی و معنوی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی میتواند در افزایش رضایت آنها از کیفیت زندگی موثر باشد.
سعید موسوی پور، محمود گلزاری ،
دوره 13، شماره 5 - ( 12-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: از نگاه قرآن خواب از آیات الهی است که دارای معنا و تعبیر است. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی تحلیل محتوای رؤیا از دیدگاه قرآن و روان شناسی مرور به عنوان روشی مناسب برای شناخت ویژگی های انسان و راهکاری برای درمان است. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی و تحلیل محتوا است. در ابتدا مجموعه کتب تفسیری و روان شناسی مرتبط با موضوع بررسی شدند. سپس 75 دانشجو دانشگاه علوم پزشکی اراک در مدت 5/6 ماه به طور روزانه یا هفتگی تعداد 5688 رؤیا را گزارش نمودند. رؤیاها با استفاده از روش تحلیل محتوا و آمار توصیفی شامل ارایه تعداد رؤیاها، سن، میانگین و فراوانی مؤلفه های گزارش شده تحلیل شدند. یافته ها: توجه به محتوای رؤیا و تعبیر مفاهیم آن هم برای شناخت ویژگی های انسانی حایز اهمیت بود و هم می تواند جنبه درمانی داشته باشند، همچنین محتوای رؤیاها در گزارش ارایه شده به ترتیب بیانگر وجود درصد بالایی از مؤلفه های اقوام (33/93 درصد)، دانشگاه و اساتید (33/89 درصد)، خانواده (88 درصد)، باورهای مذهبی (66/86 درصد)، دوستان (68 درصد)، کابوس (66/66 درصد)، بازگشت به گذشته (33/61 درصد)، رؤیای روشن (7/42 درصد) و روان رنجوری (33/41 درصد) بوده است. نتیجه گیری: از دیدگاه مفسران آیات الهی و نیز روان شناسان از مؤلفه های موجود در محتوای رؤیاها خواب های پریشان و یا تعبیر آنها می توان برای دست یافتن به ضمیر ناخودآگاه، شناخت بیشتر انسان و درمان بیماریهای روانی استفاده نمود؛ اما تفاوت این دو منظر در رؤیاهایی است که تحت عنوان "رؤیای صادقه" در قرآن و منابع اسلامی بر آن ها تأکید شده است و علم روان شناسی با آن آشنا نیست.
اعظم هاشم زاده، گروسی فرشی میرتقی، غلامرضا چلبیانلو، علی اکبر ملکی راد،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی و عروقی مستقیماً ناشی از برخی رفتارها و ویژگیهای روانشناختی خاص، همراه با استرس و اضطراب میباشند که در بلند مدت خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی را بالا برده و در مبتلایان نیز عوارضی را ایجاد مینمایند. این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر تکنیکهای آرام سازی و توجه برگردانی بر کاهش اضطراب بیماران قلبی انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 60 بیمار مبتلا به بیماری قلبی در دامنه سنی40 الی 65 سال از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از این تعداد، 15 نفر به صورت تصادفی تحت آموزش آرام سازی، 15 نفر تحت آموزش توجه برگردانی و 15 نفر هم تحت آموزش هر دو تکنیک قرار گرفته و 15 نفر هم به عنوان گروه در لیست انتظار انتخاب شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه اضطراب صفتی (پنهان) و حالتی (آشکار) اشپیلبرگر را قبل از شروع برنامه آموزشی و پس از آن تکمیل نمودند. در تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس عاملی به روش اندازهگیریهای مکرر استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان دادند که آموزش تکنیکها به طور معنیدار سبب کاهش نشانههای اضطراب پنهان و آشکار در بیماران می شود. همچنین تأثیر آموزشها در بین دو جنس، تفاوتی نداشته و بین سطوح مختلف تحصیلات و نوع تشخیص نیز در کاهش اضطراب، تفاوتی مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج آموزشی تکنیکهای تن آرامی و توجه برگردانی بر کاهش اضطراب بیماران قلبی بستری در بیمارستان، به کارگیری این روشها در کلیه سطوح پیشگیری و درمان بیماریهای کرونری قلبی ضروری به نظر میرسد.
سمانه قوشچیان چوبمسجدی، محسن دهقانی، محبوبه خورسندی، ولی الله فرزاد،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش 41 درصدی زایمان سزارین در ایران طی سالهای اخیر همراه با خطرات بالا از طرف سازمان بهداشت جهانی و از طرفی رابطه سزارین با عوامل شناختی و روانی، ما را بر آن داشت تا با شناسایی این متغیرها سعی در کنترل سزارینهای غیرضروری کنیم. این پژوهش، با هدف بررسی متغیر ترس از درد و متغیرهای مرتبط (فاجعهسازی درد، شناخت فاجعهآمیز شده، نگرش به زایمان، افسردگی، اضطراب، استرس و تجربه دوران قاعدگی) به عنوان عوامل تاثیر گذار روانی و شناختی و پیشبینی کننده سزارین طراحی گردیده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، 300 نفر از زنان باردار از بیمارستان دولتی شهید اکبر آبادی و بیمارستان خصوصی آتیه انتخاب و بر اساس شرایط دموگرافیک سن، تحصیلات، ماه بارداری، تجربه زایمان، تجربه سزارین، نوع بیمارستان و تمایل به زایمان سزارین، همسان سازی شدند. پرسشنامههای مختلفی از قبیل ترس از درد، نگرش نسبت به زایمان، فاجعه سازی درد، شناخت فاجعهآمیز شده، افسردگی، اضطراب، استرس و سندرم پیش از قاعدگی استفاده شد و نتایج با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون لوجستیک تحلیل شد.
یافتهها: متغیرهای ماه بارداری، تحصیلات و تجربه زایمان از نظر آماری معنیدار نبودند ولی متغیرهای تجربه سزارین، سن و نوع بیمارستان در انتخاب زایمان سزارین معنیدار میباشند(05/0p<). متغیرهای ترس از زایمان، فاجعهسازی درد و شناخت فاجعهآمیز معنیدار بودند ولی در متغیرهای ترس از درد افسردگی،اضطراب، استرس و سندرم پیش از قاعدگی، رابطه معنیداری مشاهده نشد(05/0p>).
نتیجهگیری: متغیرهای تجربه سزارین، سن، نوع بیمارستان، ترس از زایمان، فاجعه سازی درد و شناخت فاجعهآمیز قادر به پیشبینی زایمان سزارین در زنان باردار میباشند.