جستجو در مقالات منتشر شده



لطیف معینی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

مقدمه: بیماری سل یکی از بزرگ ترین مسائل بهداشتی جهان معاصر است. علی رغم پیشرفت های به دست آمده در درمان موثر، روند کاهش بیماری در کشورهای جنوب بسیار آهسته یا ناچیز است لذا شناسایی جنبه های مختلف بیماری در مقابله اصولی تر با آن موثر می باشد.
روش کار: این پژوهش به صورت توصیفی–تحلیلی بر روی 38 بیمار مبتلا به سل ریوی بستری شده در بخش داخلی–عفونی بیمارستان ولیعصر اراک در فاصله زمانی خرداد 76 لغایت خرداد 77 انجام پذیرفته است.
نتایج: بیماران را 15 مرد (39%) و 23 زن (61%) تشکیل می دهند. بیش ترین تعداد بیمار در گروه سنی 70-61 سال و کم ترین تعداد در گروه های بالای 80 سال و زیر 20 سال می باشند. متوسط سنی مردان 56/5 (18/5=انحراف معیار) و زنان 54 (16=انحراف معیار) و متوسط سنی روستائیان 64/6 سال و شهرنشینان 47/6 سال می باشد که این مورد از نظر آماری معنی دار است. (P<0/001) میانگین زمان شروع علایم تا تشخیص در مردان 4/6 ماه (3/9=انحراف معیار) و در زنان 2/3 ماه (1/5=انحراف معیار) می باشد که این اختلاف نیز معنی دار است (p=0/01) متوسط تاخیر در شروع علایم تا زمان تشخیص در موارد سل ریوی 3/2 ماه بود که در مورد سل اسمیر مثبت و اسمیر منفی به یک میزان است. این زمان در مورد سل خارج ریوی 5/3 ماه است. 70% موارد سل ریوی اسمیر مثبت می باشند. 79% بیماران WBC  بین 3000-10/000 و 74%  بیماران هموگلوبین کم تر از 12 داشتند و میانگین هموگلوبین مردان به طور معنی داری بیش از زنان می باشد. (p=0/03)
نتیجه گیری: با توجه به غیر اختصاصی بودن علایم باید توجه بیش تری به کلینیک بیماران معطوف شود تا تاخیر تشخیص بیماری به حداقل برسد.
 
علی فانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

مقدمه: بیماری های التهابی روده شامل بیماری کرون و کولیت اولسروز از گروه بیماری های التهابی با علت نامشخص هستند که به طور عمده دستگاه گوارش را درگیر می کنند ولی تظاهرات خارج گوارشی نیز دارند. در غرب شیوع سالانه IBD، 15-3%  هزار برآورد شده است. با توجه به اینکهIBD  در ایران کم تر بررسی شده و در استان مرکزی مطالعه ای در این زمینه وجود ندارد لذا به بررسی الگوی اپیدمیولوژیک بیماری IBD و شاخص های بالینی آن در شهرستان اراک پرداخته ایم.
 روش کار: از فروردین 79 لغایت پایان آبان ماه 80 به مدت 20 ماه سعی شده همه بیماران مشکوک به IBD مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی و درمانگاهی مورد بررسی دقیق کلینیکی، پاراکلینیکی، کولونوسکپی و پاتولئژی قرار گیرند و نهایتا تشخیص IBD  بر اساس شاخص های کلینیکی، کولونوسکپی و پاتولوژی انجام و مورد آنالیز و تحلیل آماری قرار گرفته است.
نتایج: از 108 بیمار مبتلا به IBD 97 مورد (98/8%) مبتلا به کولیت اولسروز و 11 مورد (10/2%) مبتلا به بیماری کرون بودند. از بیماران مبتلا به کولیت اولسروز 46 نفر (47/4%) زن، 51 مورد (52/6%) مرد و از بیماران مبتلا به بیماری کرون، 8 نفر (82/7%) زن،  3 نفر (3/27%) مرد بودند. در 19 (20/5%) بیمار مبتلا به کولیت اولسروز طول مدت بیماری کم تر از یکسال بود و درگیری رکتوم در 100%  آنها وجود داشت. تظاهرات خارج روده ای به جز کم خونی بسیار نادر بود. بیماران مبتلا به بیماری کرون همه زیر سن 30 سالگی بودند و درگیری ایلئوسکال واضح در 8 مورد وجود داشت. تظاهرات عمده بیماری به صورت سندرم سوء جذب و فیستول های مکرر بود که 2 مورد مرگ و میر نیز وجود داشت.
نتیجه گیری: گرچه در این مطالعه سرشماری صورت نگرفته است، سعی شده حداکثر بیمارانIBD  شناسایی شوند و با توجه به بروز 19 مورد در یکسال در این مطالعه حداقل بروز سالانه آن نسبت به جمعیت شهرستان اراک 04/3% هزار نفر برآورد می شود. ضمنا عوارض روده ای (کانسر، تنگی، کولون توکسیک) کم تر از غرب به نظر می رسد و در مورد بیماری کرون نسبت به غرب با فراوانی خیلی کم تر ولی عوارض گوارشی جدی تر بروز نموده است لذا به نظر می رسد بیماری های IBD  در این منطقه نسبت به غرب نادر نیست، بلکه شاید به علت عدم توجه و گزارش دهی کافی شناخته نمی شوند که باید مورد بررسی و توجه بیش تری قرار گیرند تا الگوی دقیق بیماری در ایران نیز به دست آید.

محبوبه خورسندی، شراره خسروی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

مقدمه: آموزش بالینی به لحاظ اهمیت، قلب آموزش حرفه ای شناخته شده است زیاد بیش از نیمی از زمان آموزشی دانشجویان پرستاری و مامایی را تشکیل می دهد و اساس کسب مهارت های حرفه ای در آنان می باشد. جهت بهبود کیفیت آموزش بالینی وضعیت آن همواره باید مورد ارزشیابی قرار گیرد.  
روش کار: این مطالعه، مطالعه ای توصیفی–تحلیلی می باشد که بر روی کلیه دانشجویان ترم چهارم کاردانی و کارشناسی ناپیوسته و ترم ششم و بالاتر کارشناسی پیوسته رشته های پرستاری و مامایی در دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال 81-1380  انجام گرفته است. نظرات دانشجویان با استفاده از پرسشنامه ای که بر اساس منابع و متون موجود تهیه و شامل سوالات باز و بسته می باشد، جمع آوری گردیده است. این پرسشنامه مشتمل بر پنج بخش شامل اطلاعات مربوط به وضعیت دموگرافیک، دیدگاه دانشجویان درباره برنامه ریزی آموزَی مربیان آموزشی بالینی، پرسنل بهداشتی درمانی، تجهیزات و فضای آموزشی می باشد.
نتایج: نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که دیدگاه دانشجویان نسبت به عملکرد مربیان 34/4% متوسط و 2/2% بسیار بد بوده است. در رابطه با وضعیت برنامه ریزی آموزشی بالینی خوب و متوسط هر کدام 38/2% بوده است. از نظر همکاری پرسنل و تیم بهداشتی درمانی دیدگاه بد 50% و دیدگاه خوب 2/2% می باشد. در ارتباط با تجهیزات آموزشی به ترتیب 37/2% خوب و 2/3% بسیار بد بوده است. از نظر مقایسه دیدگاه دانشجویان پرستاری و مامایی نسبت به عملکرد مربیان آموزش، تجهیزات و فضای آموزشی، برنامه ریزی آموزش، توزیع سطوح منفی و مثبت در دو رشته یکسان است و آزمون آماری تفاوت معناداری را نشان نمی دهد.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر نقش اعضای تیم بهداشتی–درمانی در اموزش دانشجویان منفی توصیف گردید. بنابراین لازم است عملکرد اعضای تیم بهداشتی–درمانی مورد بررسی بیش تر قرار گرفته و برنامه ریزی در جهت ایجاد تغییرات مطلوب صورت پذیرد.

کتایون وکیلیان،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

مقدمه: زمان بلافاصله پس از زایمان به نام دوره ی احساس نامگذاری شده است و توصیه گردیده که تماس بین والد و نوزاد در طی این زمان اتفاق بیفتد. لمس نوزاد و تماس پوست به پوست بلافاصله پس از تولد سبب می شود که الگوی دلبستگی بسیار قوی بین مادر و نوزاد ایجاد گردیده و این امر سبب افزایش قابل توجهی در مراقبت مادر از طفل می شود.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی است. نمونه گیری به روش تصادفی با حجم 86 نفر می باشد. ابزار گرداوری داده های پرسشنامه فرم جمع اوری اطلاعات بود که توسط مشاهده گر تکمیل گردید. در یک گروه نوزاد بلافاصله پس از مراقبت اولیه به آغوش مادر داده می شد به طوریکه تماس پوستی و چشمی بین مادر و نوزاد برقرار می گشت و شیرخوار به مدت 15 دقیقه از هر پستان تغذیه شده و سپس از مادر جدا می شد. در گروه دیگر چنین تماسی انجام نمی یافت. سپس در بخش، پس از زایمان و یک ماه پس از آن با مراجعه به منازل واحدهای پژوهش، رفتار احساسی مادر توسط مشاهده گر در هنگام شیردادن به نوزاد ارزیابی شده و نتایج داده ها توسط آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل گردید.
نتایج: میانگین سنی مادران گروه دارای تماس پوستی 20/76 سال و شاهد 20/37 سال بود. 15/2 مادران گروه دارای تماس پوستی و 35/5%  گروه شاهد از جنس نوزاد خود اطلاع داشتند. در هر دو گروه نوزادان پسر بیش تر بود. از نظر رفتارهای احساسی قبل از ترخیص بیش ترین میانگین در دو گروه مربوط به نگاه کردن به نوزاد و کم ترین رفتار بوسیدن بود. ازمون اختلاف معنی داری را در نوازش کردن (p=0/01) ، صحبت کردن (p=0/02) بین دو گروه نشان داد و همچنین ازمون اختلاف معنی داری را در کل رفتارهای احساسی در گروه دارای تماس نشان داد. (p=0/01)
نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که رفتارهای احساسی مادران گروه تماس بیش تر از مادران گروه شاهد بوده است. لذا دقایق و ساعات اولیه زندگی نوزاد دوره احساسی است که لازم است این تماس برقرار شود و ماماها به عنوان اولین سطح برخورد با نوزاد بهتر است زمان بیش تری را جهت ارتباط اولیه مادر و نوزاد فراهم کنند و اجازه دهند مراحل آشنایی و تعامل اولیه در اتاق زایمان صورت گیرد.
 
محمد حسن دوامی، محمودرضا خزاعی، زهرا اسلامی راد، مریم مستوفی، معصومه مدرسی،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: علیرغم پیشرفت های صورت گرفته در علم پزشکی، بیماری های انگلی کماکان از مشکلات مهم کشورهای در حال توسعه می باشند و نیاز به شناخت ابعاد مختلف اپیدمیولوژیک آنها و ارتباطشان با عوامل محیطی از ضروریات هر جامعه می باشد. از آنجا که در هر اجتماعی کودکان بیش از سایرین در معرض خطر می باشند لذا در تحقیقات پایه همیشه این گروه در اولویت قرار می گیرد.
روش کار: این بررسی یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی–تحلیلی می باشد. جامعه مورد مطالعه در این تحقیق کودکان 13-1 ساله ساکن شهرک ولیعصر اراک بوده و نمونه برداری به روش تصادفی ساده انجام شده است. نمونه های تهیه شده از 385 کودک (جمعا 1155 نمونه) به روش رسوبی فرمالین–اتر آزمایش گردیدند. اطلاعات به دست آمده به کمک آزمون مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: نتایج حاصل از آزمایشات صورت گرفته نشان دهنده آلودگی 163 کودک (42/3%) به انگل های روده ای بوده است. از این میزان 17/4% آلوده به انگل های بیماری زا بوده اند. بیش ترین شیوع مربوط به ژیاردیا با 16/6% نشان داده شده است. آلودگی دختران بیش از پسران بود. آنالیزهای آماری ارتباط مستقیمی بین آلودگی و سن را نشان داد. به این صورت که با افزایش سن، الودگی نیز بیش تر می گردد. حداکثر آلودگی در کودکانی که پدرشان فوت شده و یا والدین بی سواد داشتند، مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آلودگی قابل توجه کودکان 13-1 سال ساکن شهرک ولیعصر اراک به انگل های روده ای می باشد. بنابراین جهت آلودگی های انگلی در آن شهرک و یا کل جامعه استفاده از سبزیجات و میوه جات کاملا شسته شده، بهسازی محیط و دفع بهداشتی فضولات و فاضلاب ها، استفاده از آب سالم و بهداشتی، یافتن بیماران و درمان تمامی آن ها با داورهای موثر به خصوص در مناطق با فقر بهداشتی و فرهنگی توصیه می گردد.

سعید چنگیزی آشتیانی، سعید خامنه، ناهید قندچیلر،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: پاسخ های بعد از رفع تحریک بارورفلکس، در دهه اخیر مورد بی توجهی قرار گرفته است. در مطالعه حاضر ارزیابی این پاسخ ها در طی استراحت، ورزش ایزومتریک و ورزش دینامیک انجام گرفته است.
روش کار: مطالعه بر روی 12 جوان مذکر داوطلب صورت گرفت. تحریک به وسیله دستگاه مکش گردنی مدل اکبرگ به مدت 10 ثانیه و با فشار ممتد 50 میلی متر جیوه در ناحیه گردن انجام شد. بار کار ورزش دینامیک W100 و در مورد ورزش ایزومتریک 50% حداکثر تلاش مشخص بود. الکتروکاردیوگرام به طور مداوم ثبت می شد و ارزیابی روی پاسخ های ضربه به فاصله ی دو موج R  انجام شد. این موضوع در هر سه پروتکل انجام شد.
نتایج: به طور کلی اوج تاکی کاردی بعد از رفع تحریک در حالت ورزش نسبت به حالت استراحت سریع تر اتفاق می افتاد و شدت تاکیکاردی به ترتیب از حالت استراحت به ورزش ایزومتریک و ورزش دینامیک افزایش می یافت و اختلاف بین حالت استراحت و ورزش دینامیک از لحاظ آماری معنی دار بود .(P<0/01)
نتیجه گیری: این تحقیق نشان می دهد که تخفیف تاکیکاردی بعد از رفع تحریک در طی ورزش با نظریه کاهش تونوس واگی در طی ورزش مطابقت دارد.

لاله سلیمانی زاده، تیمور آقاملایی،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان افسردگی در دانشجویان پرستاری، مامایی و بهداشت و رابطه آن با نگرش فرد نسبت به امور مذهبی در دانشگاه علوم پزشکی بندر عباس است.
روش کار: در این پژوهش 299 آزمودنی (105 پسر و 194 دختر) دانشجو که به روش نمونه گیری غیر احتمالی و از نوع آسان وارد بررسی شده بودند، با آزمون افسردگی بک و جهت گیری مذهبی آلپورت مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: بر اساس آزمون افسردگی بک از مجموع افراد مورد بررسی 55/5% بدون افسردگی، 32/1% افسردگی خفیف، 11% افسردگی متوسط و 1/3% افسردگی نسبتا شدید یا شدید داشتند. بر اساس مقیاس نگرش مذهبی دو بعدی آلپورت، مذهب در 8/7% افراد مورد بررسی بیرونی و در 91/3% درونی شده است. آزمون آماری مجذور کای نشان داد از نظر میزان افسردگی در دختران و پسران اختلاف معنی دار آماری وجود ندارد.(p>0/05)  بین میزان افسردگی و نگرش فرد نسبت به امور مذهبی همبستگی معکوس وجود دارد به این ترتیب که با بالا رفتن نگرش مذهبی، میزان افسردگی کاهش می یابد .(r=0/16 ,p<0/05)
نتیجه گیری: شدت افسردگی با نگرش فرد نسبت به امور مذهبی ارتباط معنی دار اماری دارد و در افراد کم اعتقاد به مذهب، میزان افسردگی بیش تر از افراد مذهبی است.

معصومه صوفیان،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: سرخجه یک عفونت ویروسی حاد و خود محدود است لیکن ابتلا در زمان بارداری منجر به نقایص جنینی متعدد و سندرم سرخجه مادرزادی می شود. ایمنی مادر قبل از بارداری از این معضل جلوگیری خواهد کرد. ایمنی مادر به واسطه ابتلا یا مصونیت به دست می آید. در کشورهای پیشرفته واکسیناسیون در قالب برنامه واکسیناسیون کشوری انجام می شود. این در حالی است که در ایران واکسیناسیون سرخجه هنوز توصیه نشده است. این بررسی به منظور تعیین میزان ایمنی خانم ها به هنگام ازدواج در شهر اراک در سال 1380 صورت گرفت.
روش کار: در این مطالعه، خانم های به هنگام ازدواج مراجعه کننده به آزمایشگاه جهت انجام آزمایش خون برای غربالگری تالاسمی به عنوان گروه مورد مطالعه انتخاب شدند و نمونه خون از آنها اخذ شد و به روش الیزا باکیت رادیم ایمنی به سرخجه در آنها بررسی شد. تعداد نمونه 1563 مورد بود. مطالعه به صورت توصیفی و نمونه گیری تصادفی ساده بود.
نتایج: از 1356 مورد بررسی در 80/2% (1254 مورد) ایمنی به سرخجه وجود داشت و 19/8% (309 افراد حساس به سرخجه بوده و مصونیت نداشتند. بین سن و مصونیت ارتباط معنی دار مثبتی وجود داشت)(P=0/0058)  لیکن بین میزان تحصیلات و محل سکونت دو گروه مصون و غیر مصون تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مذکور به نظر می رسد تزریق واکسن سرخجه در دوران کودکی مفید باشد یا در  صورت عدم وجود امکانات، حداقل این واکسن به دختران دبیرستانی تزریق گردد.
 

زهره عنبری،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: بازآموزی جامعه پزشکی به عنوان بخشی از آزمون نیروی انسانی از اهمیت خاصی برخوردار است. نظر به این که اهداف برنامه های باز آموزی صرفا محدود به کسب اگاهی نیست و ایجاد دگرگونی در روش های رفتاری، ‌استدلال، منطق و فرهنگ حرفه ای را نیز شامل می شود لذا مطالعه سطح انگیزش پزشکان و ایجاد علاقه در آنان به منظور شرکت در برنامه ها ضروری به نظر می رسد.
روش کار: هدف این پژوهش تعیین ارتباط 7 معیار به عنوان عوامل انگیزی، شامل سهولت، تناسب، توجه به فرد، خودآزمایی، علاقه، تحقیقات نظری و نظام مندی بوده است. جامعه مورد پژوهش کلیه پزشکان شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی و بیمارستان های استان مرکزی بوده که حجم نمونه برابر حجم جامعه که 360 پزشک بود، در نظر گرفته شد. این پژوهش از نوع توصیفی–تحلیلی و ابزار گرد آوری داده ها نیر پرسشنامه 29 سوالی بوده که اعتماد علمی آن مورد تایید قرار گرفت و داده ها از طریق آزمون مجذور کای و نرم افزار SPSS  مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج: این پژوهش نشان داد که ارتباط معنی داری بین 7 معیار ذکر شده با عوامل ایجاد انگیزش در پزشکان عمومی وجود دارد (p<0/0001). ولی بین جنسیت و سن با عوامل فوق ارتباط معنی داری مشاهده نشد ولی بین محل خدمت با معیار سهولت و ایجاد علاقه ارتباط معنی داری مشاهده شد .(p<0/05)
نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که هرچه به پزشکان اجازه مشارکت و اظهار نظر در برنامه ها داده شود و برنامه ها از نظر زمانی و مکانی برای ان ها مناسب تر باشد، ایجاد انگیزه بیش تر خواهد شد. همینطور تناسب آموزش ها با نیازهای درمانی، بیماری های کثیرالوقوع و نیز ارائه شیوه های مداوای جدید و اصلاح روند تشخیص و درمان، اشتیاق آنان را برمی انگیزاند.

احسان اله غزنوی راد، علی فاضلی، رحمت اله یزدانی، محمد رفیعی، علی جورابچی،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: نایسریاگونوره، دیپلوکوک گرم منفی از خانواده نایسریاسه و عامل بیماری مقاربتی سوزاک در انسان است. کشت و آنتی بیوگرام از این باکتری کم تر در آزمایشگاه های تشخیص طبی صورت گرفته و تعیین میزانMIC  در این باکتری فقط در آزمایشگاه های مرجع صورت می گیرد. هدف از این تحقیق ارائه ارتباطی است که در جامعه مورد مطالعه، مقادیر MIC، آسان تر و بدون انجام آزمایشات تکنیکی پیچیده در دسترس پزشکان قرار گیرد.
روش کار: در این مطالعه بر روی 50 نایسریاگونوره جدا شده از بیماران مبتلا به سوزاک، تست آنتی بیوگرام صورت گرفت و برای هر دیسک آنتی بیوتیک قطر هاله عدم رشد اندازه گیری گردید. سپس بر مبنای دستورالعمل هایNCCL  برای چهار آنتی بیوتیک پنی سیلین، تتراسیکلین، اسپکتومایسین و سفاریااکسون مقادیر MIC اندازه گیری شده و بین قطر هاله عدم رشد به عنوان متغیر مستقل و مقادیر MIC به عنوان متغیر وابسته رگرسیون خطی ایجاد گردید.
نتایج: نتایج نشان می دهد که در هر چهار مورد ارتباط بین مقادیر قطر هاله و MIC به صورت منفی (معکوس) است و ضریب رگرسونی برای 3 آنتی بیوتیک اول با سطح معنی داری 0/0001 و برای آنتی بیوتیک چهارم با سطح معناداری 0/001 معنی دار می باشد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از MIC  و مقدار هاله ممانعت از رشد با هم دیگر مطابقت کامل داشته (رابطه خطی) و بنابر این با میزان خطای حداقل (صفر تا 4 رقم اعشار) می توان تاثیر متقابل قطر هاله و میزان MIC  را در جامعه مورد مطالعه تخمین زد.
 

علی فانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: خونریزی دستگاه گوارش یکی از علل شایع مراجعه بیماران به کلینیک های گوارش و جراحی عمومی است و از دید بیمار هیچ چیز وحشتناک تر از خون ریزی از راه دهان و مقعد نیست. علت خونریزی تحتانی گوارش می تواند خوش خیم یا بدخیم، ساده یا پیچیده باشد. خونریزی می تواند مخفی، تدریجی و شدید باشد لذا خونریزی تحتانی گوارش باید تا تعیین علت، بررسی کامل شود.
روش کار: این مطالعه به صورت مشاهده ای، توصیفی– تحلیلی و مقطعی از 79/6/1 لغایت 80/5/31 به مدت یکسال انجام شده است. بیماران با دفع خون تازه یا لخته از مقعد از طریق شرح حال، معاینه کامل، آندوسکپی، رکتوسیگموئیدوسکپی و کولونوسکپی مورد بررسی قرار گرفته اند.
نتایج: از 580 بیمار مورد بررسی، 55/6% مرد و 44/8% زن بوده اند و 40/3% با شکایت یبوست و رکتوراژی و 14/7% اسهال و رکتوراژی، 45% اجابت مزاج نرمال داشته اند. از دیدگاه علت شناسی بیماری 20% بیماران هموروئید، 12/4% شقاق مقعدی، 10/2% بیماری های التهابی، 9/65% پولیپ کولون و 9/14% دیورتیکول، 4/3% سرطان کولون، 0/9% اکتازی عروقی و برای 30/4% بیماران علت به خصوص و قطعی به عنوان عامل خونریزی مشخص نشد.
نتیجه گیری: رکتوراژی واضح از علل نسبتا شایع خونریزی گوارش است. در این مطالعه هر چند که شایع ترین علل در مجموع ضایعات خوش خیم است ولی به دلیل وجود ضایعاتی از قبیل بیماری های التهابی روده، پولیپ های کولون و سرطان روده بزرگ که با عوارض جدی و مرگ و میر بالا همراه هستند باید رکتوراژی مورد بررسی کامل قرار گیرد و بیماری های فوق الذکر رد شوند.
 

منیژه کهبازی، سوسن معرفتی،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: آسم یکی از شایع ترین بیماری های مزمن ریوی کودکان است که باعث مراجعه مکرر آنها به بیمارستان و غیبت از مدرسه می شود. بیماری آسم با وجود علائم راجعه سرفه، تنگی نفس و خرخر سینه مشخص می گردد. هدف درمان شامل رفع علائم حاد آسم، جلوگیری یا کاهش تعداد حملات، حفظ عملکرد ریه در حد طبیعی و فراهم کردن امکان انجام فعالیت های طبیعی است.
روش کار: در این مطالعه کلیه بیمارانی که با تشخیص نهائی آسم از تاریخ 79/1/1 لغایت 80/12/30 در بیمارستان امیرکبیر بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفته اند.
نتایج: در مورد داورهای مورد استفاده در اولین قدم به ترتیب شیوع آمینوفیلین 62%، آنتی بیوتیک 56%، کورتون 45%، آدرنالین 25%، سالبوتامول استنشاقی 14% و سالبوتامول خوراکی 16% می باشند. در مورد داروهای مورد استفاده در طول مدت درمان به ترتیب فراوانی مصرف آنتی بیوتیک 85%، آمینوفیلین 74%، کورتون 57%، سالبوتامول خوراکی 40%، آدرنالین 41%، سالبوتامول استنشاقی 24% و تئوفیلین 14% می باشند. متوسط مدت بستری 41 روز بوده است. اغلب پزشکان به جای استفاده از بتاآگونیست های استنشاقی یا تزریقی از آمینوفیلین در خط اول درمانی استفاده نموده اند. تنها 14% از بیماران در قدم اول از سالبوتامول استنشاقی استفاده کردند.
نتیجه گیری: به طور کلی یافته ها نمایان گر به کارگیری شیوه درمانی نامناسب در جهت کنترل حملات آسم می باشد. به نظر می رسد عدم آگاهی پزشکان از برنامه های درمانی جدید، عدم دسترسی به داروهای استنشاقی و وسائل کمکی موردنیاز برای تجویز این داروها و همچنین عدم آگاهی والدین و بیماران و نگرانی آن ها از مصرف فرم های استنشاقی دارو، مشکل اساسی در برخورد با بیماران آسمی می باشد. مسلما با برگزاری کارگاه های آموزشی آسم، توجیه مسئولین جهت تهیه دارو و وسائل مورد نیاز و آموزش بیماران و والدین میتوان بر این مشکلات فائق آمد.

شهلا انشاییه، ذبیح اله شاه مرادی، مسعود فرینام،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

سلاح های شیمیایی از وحشیانه ترین جنگ ابزارهایی هستند که مورد استفاده قرار گرفته اند. در طی جنگ تحمیلی نیز رژیم عراق بارها از این سلاح به خصوص گاز خردل به طور گسترده علیه ایرانیان استفاده نمود که هنوز هم شاهد عوارض دیررس آن دربین مصدومین شیمیایی هستیم. نظر به اینکه سلاح های شیمیایی یک تهدید جدی علیه بشریت بوده و در بین مجروحان شیمیایی با عوارض دیررس مختلفی هم مواجه می شویم، اهمیت شناخت عوامل شیمیایی، تظاهرات بالینی و نحوه برخورد و درمان بیماران آسیب پذیر بیش تر می شود. دراین مطالعه مروری، از کتب و مقالات و تحقیقات منتشر شده در دو دهه اخیر در مورد عوارض زودرس و دیررس سلاح های شیمیایی در مجروحان ایرانی استفاده شده است تا اطلاعات کلی تر و جدید تر در خصوص گازهای شیمیایی، علائم بالینی و نحوه صحیح برخورد با این بیماران به دست آید. از عوارض ساده ای مثل تغییرات رنگ یا خشکی پوست، سوزش و خارش، عفونت های قارچی تا عوارضی مثل صدمات چشمی، ریوی، بدخیمی های خونی در دو دسته مجزای عوارض زودرس و دیررس مورد بحث قرار می گیرد.

آرش بیات، محمد فرهادی، حسام الدین امام جمعه،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

مقدمه: ایجاد ضربه صوتی متعاقب دریل کردن حین اعمال جراحی مزمن گوش در گروهی از تحقیقات گزارش شده است، ولی در مورد تاثیرات موقتی یا دایمی آن هنوز تردیدهایی وجود دارد. در بعضی مواقع افت شنوایی نه تنها در گوش تحت عمل، که در گوش مقابل آن نیز حادث می گردد.
روش کار: طی یک مداخله مطالعه ای همزمان 63 بیمار (38 آقا و
 25 خانم) داوطلب که در محدوده سنی 57-11 سال قرار داشتند و تحت عمل مدیفاید رادیکال ماستوئیدکتومی قرار گرفته بودند، به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی ساده انتخاب شدند. آستانه های شنوایی انتقال استخوانی هر دو گوش بیماران در فرکانس های 4000
، 3000، 2000، 1000، 500 و 250 هرتز طی سه مرحله زمانی قبل از عمل جراحی، حداکثر یک هفته بعد از عمل جراحی و یک ماه بعد از ارزیابی و ثبت شدند.
نتایج
نتیجه آزمون تی جفتی تغییر آستانه شنوایی موقتی و دایمی معنی داری را در گوش تحت عمل در محدوده فرکانسی 400-1000 هرتز و در گوش مقابل، در محدوده 4000-2000 هرتز نشان داد (P<0/05). از نقطه نظر بالینی، این تغییرات تنها در گوش تحت عمل و آن هم در منطقه فرکانسی 4000-2000 هرتز قابل ملاحظه بودند همبستگی بین مدت زمان قرارگیری در معرض نویز و تغییر آستانه های شنوایی تنها در محدوده فرکانسی 4000-2000 هرتز گوش تحت عمل معنی دار بود (P<0/05).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می دهد که نویز ناشی از دریل کردن حین ماستوئیدکتومی، تاثیر قابل ملاحظه ای را در ایجاد افت شنوایی در گوش مقابل دارا نمی باشد. همچنین این نویز، افت شنوایی دایمی را در بیماران سبب نمی گردد.

نجمه تهرانیان، سعیده موسوی، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

مقدمه: هدف از این پژوهش، بررسی سطح استربول بزاق در خانم های بستری شده با تشخیص لیبره پیش از موعد بود.
روش کار: این پژوهش از نوع مشاهده ای-تحلیلی است که به صورت مورد-شاهدی انجام پذیرفته است. طی این مطالعه، نمونه بزاق 43 خانم باردار (در سن حاملگی 24 هفته تا 34 هفته و 6 روز) که به علت زایمان پیش از موعد به بخش زایمان مراجعه کرده بودند، به روش الایزا گرفته شد. افراد مورد پژوهش به دو گروه مورد با لیبر و زایمان پیش از موعد (22 نفر) و گروه شاهد با لیبر پیش از موعد و زایمان سر موعد (21 نفر) تقسیم بندی شدند و سطح استریول بزاق در آن ها اندازه گیری و مورد مقایسه قرار گرفت.
نتایج: این پژوهش نشان داد که میانگین سطح استریول بزاق در هفته های 1و 2 و 33 و 34 در گروه مورد نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری بالاتر است. همچنین سطح 0/1875 نانوگرم در میلی لیتر به عنوان نقطه بحرانی تشخیص زایمان پیش از موعد در خانم های بستری شده با تشخیص لیبر پیش از موعد در نظر گرفته شد؛ به نحوی که میزان خطر زایمان زودرس برای سطح استریول بیش از نقطه بحرانی، 2٫857 برابر بیش تر از مقادیر کم تر از آن می باشد.
نتیجه گیری: غلظت استریول بزاق در میان افراد مختلف در محدوده وسیعی تغییر می کند و برای آنکه بتوان نسبت به سیر صعودی سطح استریول بزاق در هفته های مختلف بارداری آگاهی کسب نمود. پژوهش می باید با تعداد بیش تری نمونه صورت پذیرد.

شیما چهریی، علیرضا جمشیدی فرد، علی حائری روحانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

مقدمه: پاسخ سمپاتیکی پوست فرایند مرکزی و چند سیناپسی است که مسیر وابران سیستم عصبی سمپاتیک را از نخاع به سیستم سودوموتور غدد عرق کف دست یا پا انتقال می دهد. در بیماری دیستروفی رفلکسی سمپاتیکی فعالیت غدد عرق اندام های در گیر در بیماری تغییر می یابند. لذا در این تحقیق تغییرات SSR که پتانسیلی مرتبط با فیبرهای سمپاتیکی غدد عرق پوست است در افراد مبتلا به دیستروفی رفلکسی سمپاتیکی و افراد سالم مقایسه شد .
روش کار: ثبت های SSR از دست افراد تحت آزمایش (62 نفر سالم و 12 نفر مبتلا به دیستروفی رفلکسی سمپاتیکی) در اطاقی آرام با درجه حرارت معمول و در حالت خوابیده با دستگاه فیزیوگراف نارکو آمریکایی به کمک دو الکترود نقره ای به مساحت 1 سانتی متر مربع به عمل آمد. حداقل 5 پاسخ سمپاتیکی پوست ثبت شد. شدت پاسخ و مدت پاسخ و زمان پاسخ دهی و شکل منحنی ها محاسبه و مقایسه شدند .
نتایج: بین مدت پاسخ و شدت پاسخ SSR از مبتلایان به دیستروفی رفلکسی سمپاتیکی و افراد سالم، اختلاف معنی داری مشاهده شد P=0/0001) و (P=0/0007 ولی بین میزان زمان نهفته پاسخ ثبت شده از دو گروه، اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت. شکل منحنی های ثبت شده درهر دو گروه اکثرا به صورت دو فازی بودند .
نتیجه گیری: فعالیت زیاد سیستم سمپاتیک در افراد مبتلا به دیستروفی رفلکسی سمپاتیکی مربوط به تغییرات مقاومت پوست از طریق اثر بر فیبرهای سودوموتور می باشد. همچنین SSR جهت ارزیابی شدت آسیب و خرابی و پیامد بعضی ضایعات بالینی سیستم عصبی ارزشمند می با شد .

علیرضا سوسن آبادی، محمدجواد باقری، انسیه مهدی خانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

مقدمه: تهوع و استفراغ از تظاهرات شایع بسیاری از اختلالات عضوی و عملکردی است که به طور مکرر بعد از اعمال جراحی و بیهوشی عمومی ایجاد می شود. این حالت علاوه بر اینکه برای بیماران ناخوشایند است، ممکن است عوارضی برای بیمار ایجاد کند. در این مطالعه استفاده از دروپریدول که یک داروی ضد تهوع و استفراغ از دسته بوتیروفنون ها می باشد با متوکلوپرامید جهت جلوگیری از تهوع و استفراغ بعد از اعمال جراحی شکمی و بیهوشی عمومی مورد مقایسه قرار گرفت.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه تجربی به صورت
 کارآزمایی بالینی است که به منظور مقایسه اثر کلینیکی متوکلوپرامید وریدی و دروپریدول جهت جلوگیری از تهوع و استفراغ بعد از اعمال جراحی و بیهوشی عمومی در اتاق عمل بیمارستان ولی عصر (عج) اراک انجام شده است. در مجموع 300 نفر از بیماران در سه گروه، مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه بیمارانی که تحت اعمال جراحی شکم قرار گرفته بودند، به طور تصادفی یکی از سه داروی متوکلوپرامید (0/1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم)، دروپیدول (40 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن) و دارونما را به صورت داخل وریدی 30 دقیقه قبل از پایان بیهوشی دریافت می کردند. بروز تهوع و استفراغ در عرض 6 ساعت پس از پایان عمل جراحی در گروه های مورد مطالعه بررسی و مقایسه شدند. نتایج این مطالعه پس از تجزیه و تحلیل داده ها و مطالعات آماری و به دست آوردن خطر نسبی و مقایسه گروه های مورد مطالعه بررسی شد .
نتایج: بیمارانی که متوکلوپرامید یا دروپریدول در خلال بیهوشی عمومی برای اعمال جراحی شکمی دریافت کرده بودند نسبت به گروه شاهد تهوع و استفراغ کم تری داشتند. همچنین اختلاف معنی داری از لحاظ میزان بروز تهوع و استفراغ در دو گروه بیمارانی که متوکلوپرامید و دروپریدول دریافت کرده اند، وجود دارد(P=0/02) .
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که داروی دروپریدول در پیشگیری از تهوع و استفراغ پس از اعمال جراحی شکمی در مقایسه به متوکلوپرامید نقش موثرتری دارد .

سعید کیان بخت، علی قضاوی، زهرا غفاری، معصومه کلانتری، مرجان مهری،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

مقدمه: زعفران ادویه ای ارزشمند و غنی از کاروتنوییدها می باشد و در طب سنتی جهت درمان بسیاری از بیماری ها به کار می رود. این پژوهش به منظور بررسی اثرات مصرف زعفران بر سیستم ایمنی ذاتی و هومورال دانشجویان سالم مذکر انجام شد.
روش کار: برای انجام این پژوهش که از نوع تجربی می باشد از بین 126 دانشجوی مذکر داوطلب، 
 41دانشجوی سالم که واجد معیارهای ورود به مطالعه بودند انتخاب شدند و در دو گروه شاهد و مطالعه به مدت 6 هفته به ترتیب شیر و شیر همراه با زعفران مصرف نمودند و نمونه خون آنها در هفته صفر، سه و شش گرفته شد .
ایمنی ذاتی از طریق سنجش درصد و تعداد مونوسیت ها، نوتروفیل ها، ائوزینوفیل ها، بازوفیل ها، پلاکت ها و تعداد کلی گلبول های سفید، غلظت CRP و غلظت کمپلمان C3 و C4 و ایمنی هومورال از طریق سنجش درصد لنفوسیت ها و غلظتIgG ، IgM و IgA ارزیابی شد .
نتایج: 3 هفته پس از مصرف زعفران، تعدادمونوسیت ها و غلظت IgG سرم به طور معنی داری افزایش یافت P<0/05) و (P=0/01تعداد کلی گلبول های سفید و پلاکت ها نیز کاهش معنی داری را نشان دادند (P<0/05). پس از گذشت 6 هفته، تعداد مونوسیت ها و غلظت IgG نسبت به هفته سوم کاهش معنی دار P<0/05) و (P<0/001 و تعداد پلاکت ها افزایش معنی داری (P<0/05) پیدا کردند .
نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که مصرف زعفران منجر به تقویت سیستم ذاتی و هومورال می شود و خاصیت ضد التهابی دارد. اثرات مذکور وابسته به مدت زمان مصرف زعفران می باشد .

ملک سلیمانی مهرنجانی، محمدعلی شریعت زاده،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

مقدمه: رشد جبرانی کلیه معمولا از رشد نفرون ها و بافت بینابینی باقی مانده کلیه پس از برداشتن تمام یا قسمتی از کلیه به علت بیماری یا هر علت دیگر به وجود می آید و این حالت نتیجه پاسخ نفرون های باقی مانده، به کار اضافی است که ایجاد می شود. درچنین شرایطی با افزایش وزن کلیه باقی مانده مواجه می شویم که بر اثر هیپرپلازی و هیپرتروفی حاصل می شود. با این که هورمون رشد برای درمان بیماران اورمیک به کار می رود. ولی عقیده بر این است که این هورمون باعث افزایش هیپرتروفی و پیشرفت رشد جبرانی کلیه به سوی اسکار و در نهایت از کار افتادگی کلیه می گردد .
روش کار: هدف این تحقیق، مطالعه اثر هورمون رشد بر روی تغییرات فراساختمان توبول ها و بافت بینابینی کلیه بود. برای این منظور 48 رت از دو نژاد نرمال لویس و دوراف لویس انتخاب گردیدند. سپس هر نژاد به چهار گروه کنترل، هورمون رشد نوترکیب، نفرکتومی پیشرفته با هورمون رشد نوترکیب تقسیم شدند. رت های هر دو نژاد تحت عمل نفرکتومی پیشرفته قرار گرفتند و آنگاه به مدت یک ماه روزانه دو نوبت به آنها هورمون رشد انسانی نو ترکیب تزریق شد.
نتایج: نتایج به دست آمده از مطالعه میکروسکوپ الکترونی بافت کلیه نشان داد که در گروه رت های هورمون رشد نوترکیب، غشای پایه توبول ها دارای تراکم موضعی، در گروه نفرکتومی پیشرفته غشای پایه ضخیم و چند لایه ای و در گروه نفرکتومی پیشرفته و هورمون رشد، غشای پایه بسیار ضخیم شده بود. همچنین به طور مشترک در رت های دو گروه نفرکتومی پیشرفته و نفرکتومی همراه با هورمون رشد، موارد زیر در نواحی سیتوزولی و فضای بین سلولی توبول ها مشاهده گردید: ریزش حاشیه مسواکی راس سلول ها، میتوکندری و لیزوزوم فراوان، میتوکندری آسیب دیده، تراکم سیتوپلاستیک میکروفیلامنت ها، افزایش فضای بین سلولی در توبول ها و سلول های تغییر یافته فیبروبلاست و میوفیبروبلاست که به وسیله پروتیین های انباشته شده در بافت خارجی سلولی در بر گرفته شده بودند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه مقایسه فراساختمان توبول ها و بافت بینابینی باقیمانده در هر دو نژاد رت، مشابه بود ولی تراکم مواد تجمع یافته (پروتیین ها) در بافت خارج سلولی و تراکم غشای پایه در گروه رت های نفرکتومی به اضافه هورمون رشد، کمی بیش تر از گروه نفرکتومی بود؛ لذا به نظر می رسد که هورمون رشد با افزایش سنتز پروتئین های غشای پایه و بافت خارج سلولی می تواند در تغییرات مورفولوژیک بافت بینابینی و توبول های کلیه موثر باشد. 

محترم نصرالهی، مهدی شریف، علیرضا خلیلیان،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

مقدمه: عفونت های ناشی از سویه های استرپتوکوک پنومونیه مقاوم به آنتی بیوتیک در حال افزایش است. این تحقیق به منظور مطالعه طیف عفونت های پنوموکوکی و بررسی الگوی حساسیت سویه ها نسبت به پنی سیلین و سفتریاکسون و ریسک فاکتورهای کسب عفونت در بیماران بستری در بیمارستان های ساری انجام شد.
روش کار: در یک مطالعه توصیفی، بیمارانی که طی یکسال در بخش عفونی اطفال و بزرگسال بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی بستری شده و بر اساس علایم کلینیکی و یافته های میکروب شناسی و روش های استاندارد تشخیصی، عفونت پنوموکوکی در آنها به اثبات رسیده بود به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه گیری از ارگان های مبتلا بر اساس تشخیص پزشک متخصص و تشخیص باکتریولوژی نمونه ها با انجام کشت و روش های استاندارد تشخیصی صورت گرفت. حساسیت سویه های جداشده از بیماران نسبت به پنی سیلین و سفتریاکسون با تعیین حداقل غلظت مهارکنندگی و با استفاده از روش آگار حجمی مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج بر اساس روش کمیته بین المللی آزمایشگاهی استاندارد تفسیر گردید. آنالیر آماری داده ها با استفاده از آزمون مجذور کای، آزمون دقیق فیشر و نرم افزار SPSS 11 انجام شد و P<0/05 معنی دار قلمداد گردید.
نتایج: 75 مورد عفونت پنوموکوکی در 32 بیمار بستری در بخش عفونی اطفال و 43 بیمار بزرگسال تشخیص داده شد. الگوی عفونت های پنوموکوکی در بیماران بخش اطفال و بزرگسال مشابه بوده و شایع ترین آنها پنومونی 65/3) درصد) و باکتریمی (24 درصد) بوده است. تعداد سویه های غیر حساس نسبت به پنی سیلین و سفتریاکسون که از بیماران بخش اطفال جدا گردید بیش تر از بیماران بزرگسال بوده است (93/8 درصد درمقابل 53/4 درصد(p<0/01این یافته با سابقه استفاده از این آنتی بیوتیک ها که در اطفال بیش تر (37/5 درصد) از بیماران بزرگسال (۷درصد) بوده است مطابقت دارد (p=0/001). حساسیت سویه های پنوموکوک جداشده از اطفال و بیماران بزرگسال نسبت به پنی سیلین و سفتریاکسون دارای الگوی متفاوتی بوده است. 6/2 درصد سویه های جداشده از اطفال نسبت به پنی سیلین و سفتریاکسون حساس بودند در حالی که این میزان دربیماران بزرگسال 46/6 درصد بوده است (P=0/0009). 84 درصد بیماران بزرگسال و 6/2 درصد بیماران بخش اطفال دارای بیماری های زمینه ای بودند (p<0/0001). یافته ها بالا بودن میزان مرگ و میر را در بیماران بزرگسال (30/2 درصد) در مقایسه با بیماران بخش اطفال (6/8 درصد) نشان می دهد.
نتیجه گیری: این مطالعه لزوم واکسیناسیون اطفال و بیماران مسن مبتلا به بیماری های زمینه ای را جهت جلوگیری از ابتلا به عفونت های پنوموکوکی نشان می دهد .

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb