35 نتیجه برای انسولین
رحمان سوری، فردین سهرابی، سیروس چوبینه، علی اصغر رواسی، کاظم باعثی، صادق عباسیان،
دوره 19، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: پروتئین-تیروزین فسفاتاز 1 نوع B(PTP1B) یک آنزیم کلیدی در دفسفوریله کردن گیرنده انسولینی(IR) و ایجاد مقاومت انسولینی است. هدف از این تحقیق، تعیین اثر 12 هفته تمرین هوازی بر بیان ژن پروتئین-تیروزین فسفاتاز 1 نوع B و مقاومت انسولینی رتهای دیابتی بود.
مواد و روش ها: در این تحقیق، 16 سر رت نژاد ویستار در دو گروه تمرین هوازی و کنترل قرار گرفتند. پس ازالقای دیابت به روش درون صفاقی، رتهای گروه تمرین هوازی، پروتکل تمرینیشان را به مدت 12 هفته، 5 جلسه در هفته و با افزایش تدریجی سرعت (18 الی 26 متر بر دقیقه) و زمان (10 الی 55 دقیقه) دویدن روی تردمیل انجام دادند. سپس، نمونهگیری خونی و بافت برداری از عضله دو قلوی رت های دیابتی انجام شد. نشانگرهای مقاومت انسولین با استفاده از کیتهای تجاری و بیان ژن PTP1B از طریق روش Real-Time PCR مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج بیانگر کاهش معنیدار PTP1B در رتهای دیابتیِ گروه تمرین هوازی بود(0001/0=p). همچنین، مقادیر گلوکز و مقاومت انسولینی رتهای گروه تمرین هوازی به طور معنیدار کاهش یافته بود(به ترتیب، 02/0=p و 006/0=p). با این حال، میزان انسولین سرمی رت های گروه کنترل به طور معنیداری افزایش یافته بود(015/0=p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد پروتکل تمرین هوازی در رتهای دیابتی قادر است مقاومت انسولینی و PTP1B را به طور معنیداری کاهش دهد. همچنین، وجود ارتباط بین PTP1B و مقاومت انسولینی احتمالا موید این مطلب است که هر گونه تغییر در مقاومت انسولینی به واسطه تمرین ورزشی، با کاهش تنظیم منفی مسیر سیگنالی انسولین انجام می پذیرد.
علی حیدریان پور، زهرا رضوی، معصومه سیف،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر تمرین هوازی و آگونیست GnRH بر سطوح اپلین و شاخص مقاومت به انسولین دختران دارای بلوغ زودرس مرکزی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه، 25 دختر (34/0±44/7 سال) دارای بلوغ زودرس وارد پژوهش شدند. آنها به طور تصادفی در سه گروه آزمایش(10 نفر در گروه دارو، 8 نفر در گروه دارو+ورزش، 7 نفر در گروه ورزش) و یک گروه کنترل (10 نفر سالم) قرار گرفتند. در گروه آزمایش، فعالیت هوازی به مدت 12 هفته و سه روز در هفته صورت گرفت که هر دو هفته 5 درصد به شدت فعالیت و 5 دقیقه به مدت زمان فعالیت اضافه شد. همچنین، از آگونیست GnRH به عنوان دارو استفاده شد. شاخص تودهی بدنی، میزان اپلین و شاخص مقاومت به انسولین قبل و بعد ورزش بررسی شد.
یافتهها: شاخص مقاومت به انسولین و سطوح اپلین در گروههای آزمایش(گروه تمرین و گروه تمرین همراه با مصرف دارو) کاهش معنیداری یافت(05/0=p)، در حالی که این شاخصها در گروه کنترل تغییر معنیداری نداشت(05/0>p). میزان شاخص توده بدنی در گروههای یاد شده تحت تأثیر تمرینات ورزشی به طور معنیداری کاهش یافت (00/0=p)، اما گروه مصرف دارو افزایشی را نشان داد(06/0=p).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان بیان کرد که تمرینات ورزشی هوازی و استفاده از آگونیست GnRH میتواند منجر به کاهش شاخص تودهی بدنی و اپلین و بهبود شاخص مقاومت به انسولین در این افراد شود.
حمید علی زاده، علی رضا صفرزاده، الهه طالبی گرکانی،
دوره 20، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: تغییر فنوتیپ بافت چربی بر اثر تمرین تئوری جدیدی است که به تازگی مطرح گردیده است، با این وجود شناسایی سازوکار سلولی – مولکولی آن در حال بررسی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرین مقاومتی بر غلظت سرمی هورمون شبه متئورین و شاخص مقاومت به انسولین پسران دارای اضافه وزن بود.
مواد و روشها: 20 پسر نوجوان دارای اضافه وزن با میانگین سن 1±5/18 سال، وزن 5/4±1/81 کیلوگرم و شاخص تودهی بدن 7/0±7/27 کیلوگرم بر مترمربع در این تحقیق شرکت کرده و به دو گروه کنترل (10نفر) و تمرین مقاومتی (10نفر) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرین مقاومتی، شش هفته تمرین مقاومتی را سه روز در هفته انجام دادند. شاخصهای پیکرسنجی، سطوح ناشتای هورمون شبه متئورین، انسولین و گلوکز سرمی در ابتدا و پایان مطالعه اندازهگیری شد.
یافتهها: غلظت سرمی هورمون شبه متئورین در گروه کنترل کاهش معنیدار (008/0= p) و در گروه تمرین افزایش غیرمعنیداری را نشان داد (311/0p=). همچنین، تغییرات سطوح هورمون شبه متئورین بین دو گروه تفاوت معناداری داشت (004/0= p). تغییرات مقاومت انسولینی در هر دو گروه افزایش یافت که این افزایش برای گروه کنترل از لحاظ آماری معنیدار(032/0p=) و برای گروه تمرین غیرمعنیدار (632/0= p) بود. به علاوه، ارتباط بین تغییرات غلظت سرمی هورمون شبه متئورین با تغییرات شاخص مقاومت به انسولین غیرمعنیدار بود (273/0= p).
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که شش هفته تمرینِ مقاومتی ایستگاهی نمیتواند سطح سرمی هورمون شبه متئورین را افزایش و شاخص مقاومت به انسولین و ترکیب بدنی را در پسران نوجوان دارای اضافه وزن بهبود بخشد.
دریا عسکری هزاوه، شاهین ریاحی ملایری، سعید بابایی،
دوره 20، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از مکمل های گیاهی و تمرینات ورزشی برای کنترل دیابت رواج یافته است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید و متوسط و مصرف آلوئه ورا بر مقادیر واسپین و شاخص مقاومت انسولینی در موش های نر دیابتی بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 32 سر موش صحرایی نژاد ویستار دیابتی شده با استرپتوزتوسین به طور تصادفی به چهار گروه (کنترل، تمرین تناوبی شدید+ مکمل، تمرین تناوبی با شدت متوسط+ مکمل، مکمل) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 8 هفته، 5 جلسه در هفته و هر جلسه 6 تا 12 وهله 2 دقیقه ای با شدت 90 و 60 درصد سرعت ماکزیمم و یک دقیقه استراحت (با سرعت 10 متر بر دقیقه) بود. 300 میلی گرم ژل آلوئه ورا به ازای هر کیلوگرم وزن بدن 5 روز در هفته به مدت 8 هفته به گروه های دریافت کننده مکمل به صورت گاواژ داده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه ارزیابی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد تمرین تناوبی با شدت بالا و متوسط همراه با مکمل آلوئه ورا، اثر معنی داری بر واسپین سرمی نداشت(112/0=p). تمرینات تناوبی با شدت بالا همراه با مکمل آلوئه ورا تأثیر معنی داری بر انسولین در موش های نر دیابتی داشت(000/0=p).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، به نظر می رسد مصرف توام مکمل آلوئه ورا و انجام تمرینات تناوبی شدید می تواند اثرات بهتری بر انسولین سرمی موش های دیابتی داشته باشد.
محسن ثالثی، محمد مهرتاش، فرهاد دریانوش، نادر تنیده،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تجمع بیش از حد چربی یکی از مهمترین مکانیسمهای ابتلا به دیابت نوع 2 و ایجاد مقاومت به انسولین است. بر همین اساس، در این مطالعه تأثیر محدودیت کالری بر پروتئینهای پوششدهنده بافت چربی که از لیپولیز بافت چربی جلوگیری میکنند را مورد بررسی قرار میدهیم.
مواد و روشها: در این مطالعه، از 30 سر رت نر بالغ نژاد اسپراگوداولی (وزن 20±200) استفاده شد. ابتدا رتها به دو گروه (غذایی استاندارد و رژیم غذایی پرکالری) تقسیم شدند. سپس گروه رژیم غذایی پرکالری پس از 8 هفته بهصورت تصادفی در دو زیرگروه کنترل و محدودیت کالری قرار گرفتند. در نهایت، مقدار بیان ژن پریلیپین 1 و 5 به روش Pcr و مقاومت به انسولین نیز با استفاده از شاخص هما مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: وزن و مقاومت به انسولین گروه غذای پرچرب افزایش معنیداری نسبت به گروه محدودیت کالری و غذای استاندارد داشت (005/0p≤). مقاومت به انسولین بین گروه محدودیت کالری و غذای استاندارد اختلاف معنیداری نداشت (394/0=p). بیان ژن پریلیپین 1 در بافت چربی گروه پرکالری بهصورت معنیداری بیشتر از گروه محدودیت کالری بود (005/0p≤). بیان ژن پریلیپین 1 در بافت عضلانی در گروه غذای پرچرب نسبت به گروه محدودیت کالری و غذای استاندارد افزایش معنیداری داشت (005/0p≤). گروه محدودیت کالری از بیان ژن پریلیپین 5 بیشتری نسبت به گروه غذای پرچرب و گروه غذای استاندارد برخوردار بود (005/0 p≤).
نتیجهگیری: محدودیت کالری احتمالاً از طریق تأثیر بر پروتئینهای پوششدهنده بافت چربی و درنتیجه کاهش تجمع چربی میتواند از ایجاد مقاومت به انسولین جلوگیری کند.
سحر پارسه، سعید شاکریان، علی اکبر علی زاده،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی کیستیک از شایعترین اختلالات غدد درون ریز است که مقاومت به انسولین و چاقی از عوامل اصلی آن است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرینات مزمن هوازی و مقاومتی همراه با مصرف مکمل دارچین بر مقاومت به انسولین زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک شهر اهواز در سال 1396 انجام گرفته است.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی، 40 زن مبتلا با دامنه سنی 18 تا 30 سال (24 ≥ BMI)، به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند. گروه مداخله، تمرین هوازی- مقاومتی را 6 هفته، 3 جلسه در هفته با شدت 50 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 50 تا 85 دقیقه انجام دادند. سطوح سرمی انسولین، گلوکز و شاخصهای ترکیب بدنی ارزیابی شد. از روش آماری t همبسته و کواریانس استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد EE/ 96.24.3.77886/Scu.ac.ir در کمیته پژوهشی دانشگاه شهید چمران اهواز به ثبت رسیده است.
یافتهها: آنالیز دادهها نشان داد که شاخص توده بدنی، درصد چربی و مقاومت به انسولین در گروه تمرین و تمرین- مکمل کاهش یافت (05/0 ≥ p). همچنین مصرف دارچین همراه با تمرینات در شاخصهای ترکیب بدنی و مقاومت به انسولین موثر بود (05/0 ≥ p). تغییرات در توده بدون چربی در هیچ یک از گروهها معنی دار نبود (05/0 ≥ p).
نتیجهگیری: به نظر میرسد این کاهش در تفاوت مقاومت به انسولین بیشتر ناشی از تمرین ترکیبی بوده و با توجه به تاثیر مثبت دارچین در کاهش شاخص توده بدنی، احتمالا استفاده از آن در طولانی مدت بر مقاومت به انسولین اثرگذار باشد.
افسانه طلایی، مهدی محمود پور، مریم شهدوست،
دوره 22، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به وجود نتایج ضد و نقیض مطالعات در مورد تاثیر آتورواستاتین بر روی قند خون و کنترل دیابت، در این مطالعه اثرات آتورواستاتین بر روی قند و مقاومت به انسولین را بررسی کردیم.
مواد و روشها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور کنترل شده با پلاسبو، 88 بیمار دیابتی نوع دو که تحت درمان با داروهای خوراکی کاهنده قند خون بودند، بهصورت تصادفی به دو گروه 44 تایی تقسیم شدند. گروه مداخله، روزانه 40 میلیگرم آتورواستاتین و گروه کنترل، دارونما به مدت 3 ماه دریافت کردند و قند خون ناشتا، انسولین، مقاومت به انسولین، HbA1C، پروفیل لیپید، قبل و بعد از سه ماه در دو گروه سنجیده و مقایسه شد و دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تی زوجی و تی استیودنت تجزیه و تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: مطالعه حاضر با کد IR.ARAKMU.REC.90.108.10 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک به ثبت رسیده است.
یافتهها: بعد از سه ماه در گروه مداخله، انسولین، مقاومت به انسولین و HbA1C در مقایسه با گروه کنترل بهطور قابل ملاحظهای کاهش یافت، در حالی که قند خون ناشتا کاهش قابل ملاحظهای نداشت. سطح کلسترول کل و کلسترول LDL (Low Density Lipoprotein) نیز کاهش معناداری در گروه مداخله داشت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد آتورواستاتین در بهبود کنترل قند خون و کاهش مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی نقش موثری دارد.
محمدرضا اسد، شکوفه خردمند، نرگس خردمند،
دوره 22، شماره 5 - ( 9-1398 )
چکیده
زمینه و هدف فعالیت ورزشی به دلیل اینکه منجر به کاهش در سطوح برخی آدیپوکاینها از جمله کمرین میشود، باعث بهبود در حساسیت به انسولین میشود؛ اما تأثیر تمرین استقامتی وتناوبی شدید بر سطوح کمرین و مقاومت به انسولین در موشهای چاقشده ناشناخته است.
مواد و روش ها در این مطالعه 27 سر موش نر، به طور تصادفی به چهار گروه کنترل پایه (6=n)، تمرین استقامتی (8=n)، تمرین تناوبی شدید (8=n) و کنترل چاق بدون مداخل (5=n) تقسیم شدند. گروه استقامتی و تناوبی شدید به مدت هشت هفته به فعالیت پرداختند و سطوح کمرین پلاسما به روش الایزا اندازهگیری شد.
ملاحظات اخلاقی تمامی مراحل اجرای پژوهش شامل نگهداری، اجرای پروتکل تمرین، کشتار رتها و خونگیری بر اساس ضوابط کمیته اخلاقی انجام شد. این تحقیق در دانشکده تربیتبدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران تصویب شد و در مرکز کمیته اخلاق پژوهشگاه علوم ورزشی با کد IR.SSRI.REC.1398/559 به ثبت رسید.
یافته ها نتایج نشان داد که کمرین در گروه استقامتی نسبت به گروه موشهای چاقشده بدون مداخله کاهش معنیداری داشت (0/01>P)، ولی نسبت به گروه کنترل پایه تغییر معنیداری نداشت. همچنین، اختلاف معنیداری بین کمرین گروه تناوبی شدید با گروه موشهای چاقشده بدون مداخله و گروه کنترل پایه وجود نداشت (0/05
P). اختلاف معنیداری بین مقاومت به انسولین در گروه تناوبی شدید نسبت به تمرین استقامتی وجود نداشت (0/05
P).
نتیجه گیری به نظر میرسد تمرین استقامتی و تناوبی شدید باعث کاهش مقاومت به انسولین میشود که این کاهش در تمرین استقامتی احتمالاً به واسطه کاهش وزن و کمرین سرمی اتفاق میافتد.
جواد وکیلی، وحید ساری صراف، توحید خانواری،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی وضعیتی بالینی است که سیستم هورمونی مرتبط با رشد را مخصوصاً در نوجوانان تحت تأثیر قرار میدهد. شاید تمرینات تناوبی با شدت بالا بتواند این آثار مخرب را کاهش دهد.
مواد و روش ها: به همین منظور در یک طرح تحقیقی نیمهتجربی از میان پسران نوجوان (سن: 18-13 سال، میانگین قد: 8±154 سانتیمتر، شاخص توده بدن: 1/4±27/05 کیلوگرم بر مترمربع)، سی نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و در سه گروه تمرین تناوبی کوتاهمدت، طولانیمدت و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه تمرین کوتاهمدت نُه وهله سی ثانیهای با 150 ثانیه استراحت بین وهلهها و گروه تمرین بلندمدت چهار وهله 150 ثانیهای با 240 ثانیه استراحت بین وهلهها را سه جلسه در هفته به مدت هشت هفته انجام دادند. ترکیب بدنی و نمونههای خونی 48 ساعت قبل و بعد از پروتکل تمرینی برای اندازهگیری شاخصهای مد نظر اخذ شد. تغییرات هریک از شاخصها با آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر 2×2 و در سطح معناداری (P<0/05) بررسی شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه دارای کد اخلاق به شماره IR.TABRIZU.REC.1398.021 از دانشگاه تبریز است.
یافته ها: پس از هشت هفته تمرین، هورمون رشد در هر دو گروه تمرینی افزایش و دور ران، دور بازو و درصد چربی کاهش پیدا کرد (P<05/0)، اما هیچ تغییری در عامل رشد شبه انسولینی، شاخص توده بدنی و وزن آزمودنیها مشاهده نشد (0/05
نتیجه گیری: تمرینات کوتاه و بلندمدت تناوبی با شدت بالا پتانسیل بالقوهای برای بهبود وضعیت هورمون رشد و ترکیب بدنی نوجوانان دارای اضافه وزن دارد.
اسما سلیمانی، محمد فتحی،
دوره 25، شماره 2 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف به تازگی مایوکاینی به نام آیریزین کشف شده که ازطریق قهوهای کردن بافت چربی سفید و گرمازایی برچاقی، متابولیسم و هموستازگلوکز اثرمیگذارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر 4 هفته مصرف مکمل زنجبیل بر آیریزین، شاخص مقاومت انسولین و نیمرخ لیپیدی زنان چاق به دنبال فعالیت حاد برونگرا و درونگرا بود.
مواد و روش ها تعداد40دختر با نمایه توده بدنی بالای30 کیلوگرم بر مترمربع، سن 2/87±24/86سال، قد 4/20±159/66 سانتیمتر و وزن 4/61±87/42 کیلوگرم درتحقیق شرکت کردند. بعد از اندازهگیری حداکثر اکسیژن مصرفی، آزمودنیها بهطورتصادفی به 5 گروه مکمل و دارونما تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل 2 جلسه فعالیت حاد فعالیت حاد (برونگرا و درونگرا) اجراشد.گروه مکمل روزانه 2 گرم پودرزنجبیل را بهمدت 4 هفته مصرف میکردند. نمونههای خونی قبل و بلافاصله پس از هر نوع فعالیت جمعآوری شد. دادهها بااستفاده ازآزمون تی وابسته وتحلیل واریانس یکطرفه تجزیهوحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی این تحقیق باکد IRCT201104246178N1 در سامانه کارآزمایی بالینی ایران ثبت شد و ازکلیه شرکتکنندگان برای شرکت درمطالعه رضایتنامه کتبی دریافت شد.
یافته ها باتوجهبه نتایج آزمون آماری مشخص شدکه میزان آیریزین، انسولین بین 2 نوع فعالیت برونگرا و درونگرا همراه با مصرف زنجبیل در همه گروهها بهترتیب افزایش معنادار و میزان گلوکز کاهش معناداری یافته است (0/05>P). همچنین مشخص شد شاخص مقاومت به انسولین بین 2 نوع تمرین همراه با مصرف زنجبیل در همه گروهها افزایش جزئی و غیرمعناداراست (0/05>P). علاوهبراین براساس نتایج تحلیل واریانس یکطرفه در بین 2 تمرین همراه با مصرف زنجبیل در همه گروهها سطوح چربی باچگالی بالا افزایش غیرمعنادار (0/05>P) و سطوح تریگلیسیرید وکلسترول با چگالی کم کاهش معناداری یافته است (0/05>P). همچنین نتایج نشان داد تغییرات سطوح کلسترول تام در بین 2 نوع تمرین همراه با مصرف زنجبیل درگروههای تمرین کاهش غیرمعنادار (0/05>P)وگروههای مکمل کاهش معنادار یافته است (0/05>P).
نتیجه گیری ﺑﺮاﺳﺎس ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﻪدﺳﺖآﻣﺪه ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد میﺷﻮد ﻣﺼﺮف ﻃﻮﻻنی ﻣﺪت زﻧﺠﺒﻴﻞ به همراه ﺗﻤﺮﻳﻨﺎت ورزشی مداوم میﺗﻮاﻧﺪ ﺷﻴﻮه درﻣﺎنی ﻣﺆﺛﺮی ﺑﺮای کاهش گلوکز و ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻣﻄﻠﻮب در آیریزین، ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﻪ اﻧﺴﻮﻟﻴﻦ و نیمرخهای لیپیدی در زنان چاق ﺑﺎﺷﺪ.
سید محسن مدنی، زهرا سالمی، محمد رضا رضوانفر، پگاه محقق،
دوره 25، شماره 5 - ( 9-1401 )
چکیده
مقدمه: فتوئین-آ یک پروتئین ترشحی از کبد است که از طریق مقاومت به انسولین و ایجاد التهاب در ایجاد اختلالات میکروواسکولار بیماری دیابت نقش دارد. هدف این پژوهش بررسی میزان فتوئین-آ در بیماران دیابتی فاقد ابتلا و مبتلا به اختلالات میکروواسکولار میباشد.
روش کار: تعداد 90 نفر در 4 گروه کنترل دیابتی, نفروپاتی, رتینوپاتی و رتینوپاتی-نفروپاتی در این پژوهش شرکت داشتند. دادهها با استفاده آزمونهای آماری کروسکال والیس و همبستگی پیرسون تحلیل شد. اندازه گیری پارامترهای VEGF، اینترلوکین 6، انسولین، اینترلوکین 8 و فتوئین-آ به روش الایزا انجام شد. غلظت پروتئین واکنشگر C (CRP) به روش نفلومتریک اندازه گیری شد. ملاحظات اخلاقی: این مطالعه پس از تأیید پروتکل در کمیته اخلاق در پژوهش و دریافت کد اخلاقی به شماره IR.ARAKMU.REC.1400.250 و با توجه به بیانیه هلسینکی انجام شد.
یافتهها: نتایج به دست آمده نشان داد, همبستگی بین میزان فتوئین-آ و VEGF در گروه کنترل غیر معنی دار (0.234=P)، درگروه نفروپاتی معنی دار (01/0 >P)، درگروه رتینوپاتی معنی دار (01/0 >P) و در گروه رتینوپاتی-نفروپاتی معنی دار (0.032=P) بود. همچنین همبستگی بین فتوئین-آ, اینترلوکین 6 در گروه نفروپاتی غیر معنی دار (0.285=P)، در گروه رتینوپاتی غیر معنی دار (75/0 >P)، در گروه رتینوپاتی غیر معنی دار (0.059 >P) و درگروه رتینوپاتی-نفروپاتی غیرمعنی دار (0.113=P) بود. همبستگی بین فتوئین-آ اینترلوکین 8 درگروه کنترل غیرمعنی دار (0.592=P)، در گروه نفروپاتی غیرمعنی دار (0.592=P)، در گروه رتینوپاتی غیر معنی دار (0.314=P) و در گروه رتینوپاتی-نفروپاتی غیرمعنی دار (0.362=P) بود. همبستگی بین فتوئین-آ و مدل هموستاتیک مقاومت به انسولین در تمامی گروهها معنی دار بود (01/0 >P). میزان فتوئین-آ و VEGF در سه گروه نفروپاتی، رتینوپاتی نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار داشته است. میزان اینترلوکین 6، اینترلوکین 8 و مدل هموستاتیک مقاومت به انسولین در گروههای نفروپاتی، رتینوپاتی و رتینوپاتی-نفروپاتی نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار داشته است.
نتیجه گیری: به دلیل ارتباط مستقیم فتوئین-آ با مقاومت به انسولین و تولید VEGF، کنترل آن میتواند در جلوگیری از ایجاد و کنترل میزان پیشرفت اختلالات میکروواسکولار به ویژه در مراحل اولیه بیماری دیابت تأثیر داشته باشد. اگرچه نتایج به دست آمده نشان داد که میزان فتوئین-آ ارتباط معنی داری با عوامل التهابی مانند اینترلوکین 6 و اینترلوکین 8 به ویژه در گروه رتینوپاتی-نفروپاتی ندارد، اما افزایش معنی دار اینترلوکین 6، اینترلوکین 8 و CRP در بیماران دارای اختلالات میکروواسکولار نسبت به گروه کنترل دیابتی نشان دهندهی اهمیت التهاب در ایجاد و پیشرفت اختلالات میکروواسکولار و اهمیت کنترل آن در بیماران دیابتی است.
اقای علی بازگیر، دکتر محمد فتحی، دکتر رحیم میرنصوری، خانم رضوان افشار، دکتر راضیه رضایی،
دوره 26، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده
مقدمه: بیخوابی و اختلالات خواب با کاهش سلامت جسمانی و روانی و کیفیت زندگی در ارتباط است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر محرومیت از خواب بر میزان قند خون، کورتیزول و انسولین افراد ورزشکار در مقایسه با افراد غیرورزشکار بود.
روشکار: در این مطالعه نیمه تجریی 14 مرد سالم در دو گروه ورزشکار (7 نفر) و غیر ورزشکار (7 نفر) شرکت داشتند. برای آزمودنیهای هر دو گروه یک شب بیخوابی (8ساعت) اعمال شد. با توجه به اهداف پژوهش از همه آزمودنیها طی دو مرحله نمونهگیری خونی گرفته شد. دادهها با استفاده از آزمون t وابسته در مقایسه درونگروهی و t مستقل برای مقایسه بینگروهی در سطح معناداری 5 درصد بررسی شدند. در انجام پژوهش، اصول بیانیه هلسینکی، راهنمای عموم اخلاق در پژوهشهای دارای آزمودنی انسانی و مقررات حاکم بر آن رعایت شده و کد اخلاق به شناسه (LU.ECRA . 2022. 21) توسط کمیته اخلاق دانشگاه لرستان صادر شد.
یافتهها: اعمال بیخوابی منجر به تفاوت معنیداری بین قندخون و میزان انسولین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار در مواجه با یک نشد(p≤0.05). همچنین بیخوابی موجب تفاوت معنیداری در میزان کورتیزول بین دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار نشد(p≤0.05).
نتیجهگیری: به نظر میرسد تغییرات میزان قندخون، کورتیزول و انسولین با طول مدت بیخوابی رابطه دارد و در بیخوابیهای کوتاهمدت و مقطعی تحت تأثیر قرار نمیگیرند.
حمید مقومی، صادق عباسیان، محمد علی سردار،
دوره 27، شماره 5 - ( 10-1403 )
چکیده
مقدمه: کاهش فعالیت بدنی و دریافت کالری بیش از نیاز بدن، باعث افزایش چاقی و اختلالات مرتبط با آن نظیر سندرم متابولیک میشود. لذا، هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثر هشت هفته تمرینات تناوبی شدید و مقاومتی بر AKT2 بافت مغزی و مقاومت انسولینی در رتهای چاق ویستار بود.
روش کار: 30 رت نر با میانگین وزنی 160 تا 185 گرم، به مدت 12 هفته تحت رژیم غذایی پرچرب قرار گرفتند. پس از تأیید پروتکل چاقی مبنی بر افزایش وزن رتها به بیش از 300 گرم، رتها به سه گروه شاهد (10 سر)، تمرین تناوبی شدید (10 سر) و تمرین مقاومتی (10 سر) تقسیم شدند و تا انتهای مداخله تمرینی، استفاده از رژیم غذایی پرچرب را ادامه دادند. تمرینات تناوبی شدید به مدت هشت هفته و پنج جلسه در هفته، با شدت 80 تا 95 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه روی تردمیل انجام شد. همچنین تمرین مقاومتی با 40 تا
60 درصد یک تکرار بیشینه بر روی نردبان انجام شد. پس از هشت هفته مداخله تمرینی، میزان بیان ژن AKT2 در بافت مغز به روش Real Time-PCR اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج تحقیق حاضر بیانگر افزایش معنیدار بیان ژن AKT2 در دو گروه تمرین تناوبی شدید و مقاومتی نسبت به گروه شاهد بود (0/05 > P). همچنین، نتایح نشان داد که مقاومت انسولینی رتهای چاق در هر دو گروه تمرین تناوبی شدید و مقاومتی نسبت به گروه شاهد به طور معنیداری کاهش یافت (0/05 > P).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای تحقیق حاضر میتوان چنین نتیجهگیری کرد که احتمالاً تمرینات تناوبی شدید و مقاومتی باعث افزایش در بیان ژن AKT2 شده و احتمالاً در کاهش مقاومت انسولینی و بهبود پروفایل گلوکز میتواند مؤثر باشد.
سحر خلوتی، طاهره فروتن، مجید مومنی مقدم، تکتم حجار،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده
مقدمه: دیابت، اپیدمی عمده در قرن حاضر است که ابتلا به آن به سرعت در حال افزایش بوده و اثرات تراتوژنیک آن در فرزندان مادران مبتلا به دیابت، به طور معنیداری بالا است. از جمله این اثرات، ناهنجاری های مادرزادی کلیه و مجاری ادراری در فرزندان میباشد. در واقع افزایش قند خون در دوران بارداری، رشد کلیهها را مختل کرده و منجر به ناهنجاری این اندام میشود. این پژوهش با هدف بررسی اثرات دارو درمانی انسولین بر ساختار کلیههای زادههای موشهای دیابتی تحت درمان باداروی فوق انجام شد.
روش کار: در این مطالعه پس از بارداری، موشهای اسپراگ داولی به سه گروه شاهد، دیابتی و دیابتی دریافتکننده انسولین تقسیم شدند. القای دیابت توسط تزریق داروی استرپتوزوتوسین صورت گرفت. زادههای موشهای دیابتی پس از زایمان طبیعی، در روز دهم، قربانی شدند و کلیه چپ آنها جهت مطالعات مورفومتری و بافتشناسی مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافتهها: وزن زادههای مادران مبتلا به دیابت نسبت به زادههای مادران سالم کاهش معنیداری را نشان داد (0/001 > P). وزن زادههای مادران مبتلا به دیابت دریافتکننده انسولین تغییر معنیداری نسبت به زادههای مادران مبتلا به دیابت نشان نداد. وزن کلیه زادههای مادران مبتلا به دیابت نبز نسبت به گروه شاهد، کاهش نشان داد اما دریافت انسولین توسط مادران مبتلا به دیابت سبب افزایش وزن کلیه زادههای آنها نسبت به زادههای مادران مبتلا به دیابت نشد. نتایج برشهای بافتی رنگآمیزی شده با هماتوکسیلین- ائوزین و تری کروماسون نیز نشان داد که درمان مادران مبتلا به دیابت توسط انسولین تأثیر بارزی در بهبود بافتی کلیه زادههای آنها نسبت به گروه شاهد نمیگردد.
نتیجهگیری: اگرچه استفاده از انسولین از راههای درمانی مهم در کنترل قندخون افراد مبتلا به دیابت میباشد اما نمیتواند به طور معنیداری منجر به بهبود شرایط جسمی و سلامت کلیههای زادههای مادران مبتلا به دیابت تحت درمان انسولین گردد.
محمدعلی قرائت، سجاد کرمی،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده
مقدمه: روشهای مختلف تمرین، افزون بر بهبود عملکردی دارای اثرات متابولیکی بر ارگانهای بدن هستند. هدف این پژوهش، مقایسه اثر تمرین استقامتی و قدرتی بر شاخص های آنتروپومتریک، تغییرات متابولیسم گلوکوز و چربی و آیریزین سرمی دانشجویان جوان پسر بود.
روش کار: 36 دانشجوی چاق (سن: 2/43 ± 21/19 سال؛ وزن: 6/20 ± 88/59 کیلوگرم؛ قد: 12/96 ± 175/41 سانتیمتر؛ شاخص توده بدنی: 30/45؛ درصد چربی: 25/73) در گروه شاهد، تمرین استقامتی و قدرتی بطور تصادفی قرار گرفتند. گروه قدرتی 8 هفته 3 جلسه 4 سِت، 10 تکرار (از 50 تا 70 درصد قدرت بیشینه)، گروه استقامتی 8 هفته 3 جلسه به مدت 30 دقیقه تمرین هوازی (ضربان قلب 60 تا 80 درصد ضربان بیشینه) به تمرین پرداختند. میزان آیریزین، گلوکوز، انسولین، مقاومت انسولینی، درصد چربی، شاخص توده بدن، وزن، دور کمر و دور باسن اندازهگیری شد. دادهها با تحلیل واریانس یک سویه و آزمون Tukey در سطح 0/05 تحلیل گردید.
یافتهها: وزن (0/03 = P)، درصد چربی (0/04 = P) و شاخص توده بدنی (0/04 = P) در پس آزمون گروه تمرین استقامتی نسبت به شاهد، کاهش معنیداری داشت. میزان آیریزین در پس آزمون در گروه شاهد تفاوت معنیدار با تمرین استقامتی و قدرتی (0/01 = P و 0/02 = P) داشت. غلظت انسولین در پسآزمون گروه شاهد با گروه استقامتی و قدرتی تفاوت معنیدار داشت (0/006 = P و 0/01 = P). میزان مقاومت انسولینی در پسآزمون گروه استقامتی و قدرتی نسبت به گروه شاهد با تفاوت معنیدار داشت (0/01 = P و 0/01 = P).
نتیجهگیری: 8 هفته تمرین هوازی تردمیل و تمرین قدرتی با وزنه میتواند سبب بهبود ترکیب بدن همراه با افزایش سطوح آیریزین شده، ضمن اینکه مقاومت انسولینی را در جوانان چاق کاهش دهد.