جستجو در مقالات منتشر شده


34 نتیجه برای جانی

ابراهیم علیجانی، علی اکبر پورفتح اله، سهیلا اژدری، بتول شریفی مود، احمد زواران حسینی، وحید خاضع شاهگلی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بیش از یک سوم جمعیت جهان آلوده به مایکوباکتریوم توبرکلوزیس هستند که با توجه به اهمیت بیماری سل، شناسایی این افراد دارای اهمیت ویژه‌ای می‎باشد. تست پوستی نوبرکولین و سنجش تولید اینترفرون گاما از جمله روش‌های کاربردی در شناسایی عفونت نهفته سلی می‎باشند. در این مطالعه، توافق بین این دو آزمون در تشخیص عفونت نهفته سلی در شهر زاهدان، با شیوع نسبتا بالا از بیماری سل ، مورد بررسی قرار گرفت.

مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی روی 75 نفر شامل 21 نفر از کارکنان بیمارستان بوعلی شهر زاهدان و 54 نفر از افراد خانوادۀ بیماران مسلول، انجام شد. آزمایش سنجش اینترفرون گاما و تست پوستی توبرکولین برای هریک از این افراد انجام گردید.

یافته‌ها: از 75 فرد شرکت کننده در این مطالعه، 26 نفر سنجش اینترفرون گاما آنها مثبت شد، از 63 نفری که نتیجۀ آزمون پوستی توبرکولین آنها قرائت شد (12 نفر جهت خواندن تست مراجعه نکردند)، 31/60 درصد دارای تورم بیش از 10 میلی‌متر بودند. 25/32 درصد افراد هر دو تست پوستی و سنجش اینترفرون گاما آنان مثبت بود، در 92/34 درصد از افراد هر دو آزمون منفی گردید. توافق بین این دو آزمون ، 67/66 درصد به دست آمد (001/0p= 567/0-17/0 ,confidence interval [CI] %95, 36/0k=).

نتیجه‌گیری: نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان دادندکه توافق به دست آمده بین این دو تست، ضعیف می‎باشد.


سهیلا نورایی، صدیقه امیر علی اکبری، معصومه جرجانی، حمید علوی مجد، ایوب غفوریان،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت‎های دستگاه تناسلی از علل عمده مراجعه مکرر به مراکز درمانی مربوط به بیماری‎های زنان می‎باشند. کاندیدیاز ولوواژینال دومین عامل شایع واژینیت عفونی می‎باشد‎. پروبیوتیک‎ها میکروارگانیسم‎های زنده‎ای هستند که می‎توانند اثرات سودمند بر میزبان بگذارند. با توجه به شیوع بیماری و مطالعات محدود در زمینه درمان‎های نوین این بیماری، این مطالعه با هدف مقایسه ترکیب فلوکونازول و پروتکسین خوراکی با فلوکونازول در درمان کاندیدیاز ولوواژینال طراحی گردید.

مواد و روش‎ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور، بر روی 90 زن مراجعه‎کننده به درمانگاه 12بهمن در سال 1390 انجام شد. زنان پس از تشخیص کاندیدیاز ولوواژینال، به صورت تصادفی در دو گروه ترکیب فلوکونازول و پروتکسین خوراکی و فلوکونازول و دارونما قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی جهت مقایسه متغیرهای کمی(آزمون‎های t مستقل، من ویتنی) و کیفی(آزمون مجذور کای، آزمون دقیق فیشر و آزمون مک نمار) تحلیل گردیدند.

یافته‎ها: نتایج نشان داد ترکیب فلوکونازول و پروتکسین خوراکی با فلوکونازول در کاهش شکایات و علائم به طور یکسان عمل کردند. تنها علامت سوزش ادرار در گروه فلوکونازول و پروتکسین خوراکی معنی‎دار بود(02/0 p=). همچنین ترکیب فلوکونازول و پروتکسین خوراکی از نظر پاسخ درمانی(01/0 p=) و مدت زمان بهبودی(04/0=p) به صورت معنی‎داری کمتر بود.

نتیجه‎گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد درمان مکمل با گونه‎های پروبیوتیکی لاکتوباسیل، کارایی درمان کاندیدیاز ولوواژینال را افزایش می‎دهد. در این زمینه تحقیقات بیشتر توصیه می‎گردد. واژه‎های کلیدی: فلوکونازول، لاکتوباسیل، پروبیوتیک، کاندیدیاز ولوواژینال


فاطمه صافی، هرمز حداد لاریجانی، مهری جمیلیان، بهمن صادقی،
دوره 16، شماره 9 - ( 9-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه اولتراسونوگرافی به اصلی ترین ابزار مورد استفاده برای ارزیابی آنومالی های جنینی مبدل شده اند. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی میزان تغییرات ضربان قلب جنین بلافاصله بعد از اتمام سونوگرافی ترکیبی دو بعدی و چهار بعدی می باشد.

مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی بر روی 191 مادر باردار در محدوده سنی 15 تا 45 سال که در تابستان سال 1392 جهت انجام سونوگرافی چهاربعدی به کلینیک سونوگرافی مراجعه کرده بودند، انجام گرفت. در ابتدای سونوگرافی دو بعدی، تعداد ضربان قلب پایه جنین به وسیله دستگاه سونوگرافی اندازه گیری شد. در همین زمان ضربان قلب مادر نیز در طی یک دقیقه ثبت گردید. سپس سونوگرافی ترکیبی انجام شد و در پایان نیز همین پارامترها ثبت گردیدند.

یافته ها: تعداد ضربان قلب مادران پس از انجام سونوگرافی ترکیبی به صورت معنی داری کاهش یافته بود (0001/0P=). اما تعداد ضربان قلب جنین قبل و پس از انجام سونوگرافی با یکدیگر اختلافی نداشتند(693/0P=).

نتیجه گیری: سونوگرافی چهار بعدی تاثیری بر تعداد ضربان قلب جنین که به عنوان شاخصی برای ارزیابی افزایش درجه حرارت جنین می باشد، ندارد.


قدرت اله روشنایی، اعظم کمیجانی، عبدالعظیم صدیقی پاشاکی، جواد فردمال،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: برای برآورد بقا می‎توان از مدل‎های مختلف ناپارامتری، نیمه‎پارامتری و پارامتری استفاده کرد که بسته به ماهیت داده‎ها ممکن است برخی از روش‎ها مناسب‎تر باشد. استفاده از مدل مناسب باعث برآورد دقیق‎تر بقا و تعیین عوامل موثر بر آن خواهد شد که هدف این مطالعه براورد بقا در بیماران سرطان کولورکتال و تعیین عوامل موثر بر آن است.

مواد و روش‎ ها: در این مطالعه پرونده‎ی بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال از سال 1384-1390 در مرکز دارالایتام همدان تحت درمان بودند مورد بررسی قرار گرفتند. اثر عوامل مختلف دموگرافیکی و بالینی بر بقای بیماران ارزیابی شد. پیگیری تمام بیماران از طریق مراجعات دوره‌ای و تماس تلفنی انجام شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار Rو SPSS16 انجام شد.

یافته ها: میانه بقای بیماران مورد بررسی برابر 4/3±40 ماه بدست آمد. ارزیابی ویژگی‌های کلینکی و پاتولوژیک در حالت یک متغیره نشان داد که در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال، تاثیر متغیرهای مرحله بیماری، درجه تمایزیافتگی تومور، مورفولوژی سرطان، متاستاز و عود بیماری بر بقا معنادار بوده‌اند ولی در حالت چندمتغیره تنها نوع مورفولوژی سرطان و متاستاز به سایر ارگان‌ها رابطه‌ی معناداری را با بقای افراد بیمار داشت.

نتیجه‎گیری: استفاده از مدل‎های آماری مناسب در جهت شناسایی عوامل خطر موثر بر بقای بیماران سرطان کولورکتال می‎تواند باعث جلوگیری از پیشرفت این بیماری و افزایش بقای آن‎ها شود.


سعیده مجرد ازبرمی، بهمن میرزایی، فهیمه اسفرجانی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: دیسمنوره اولیه درد مزمن در هنگام قاعدگی بدون حضور عارضه پاتولوژیک لگنی است. در مطالعه حاضر شیوع و شدت دیسمنوره و ارتباط آن با ترکیب بدن در دختران ورزشکار و غیر ورزشکار مورد مقایسه قرار گرفت.

مواد و روشها: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی- مقایسهای است. جامعه آماری تحقیق حاضر را دانشجویان دختر دانشگاه گیلان تشکیل میدهند که تعداد 223 نفر(72 ورزشکار با میانگین سنی 4/ 22 سال، 151 غیر ورزشکار با میانگین سنی 6/22 سال) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گروه ورزشکار افرادی بودند که حداقل به مدت یک سال، سه جلسه در هفته فعالیت ورزشی منظم داشتند و افراد گروه غیر ورزشکار هیچ فعالیت ورزشی نداشتند. دادهها از طریق پرسشنامه و اندازهگیریهای آنتروپومتریک جمع آوری شد.

یافتهها: شیوع دیسمنوره در ورزشکاران از غیر ورزشکاران کمتر بود(1/61 درصد در مقابل 8/88 درصد، 001/0>p). دختران ورزشکار علائم جسمی، روانی و شدت درد کمتری نسبت به دختران غیر ورزشکار داشتند که این اختلاف نیز از نظر آماری معنی دار بود(05/0>p). همچنین ارتباط مثبت و معنی داری بین درصد چربی بدن و علائم جسمانی دیسمنوره در هر دو گروه مشاهده شد، اما بین علائم جسمانی با شاخص توده بدنی و WHR از نظر آماری ارتباط معنی داری مشاهده نشد.

نتیجه گیری: به نظر میرسد انجام ورزش منظم میتواند به عنوان روشی پیشگیرانه، درمانی یا کمک درمانی برای کنترل دیسمنوره اولیه مورد استفاده قرار گیرد.


فریده طباطبایی یزدی، بهروز علیزاده بهبهانی، مریم حیدری سورشجانی،
دوره 17، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف بی رویه آنتی بیوتیک‎های درمانی باعث ایجاد مقاومت دارویی شده است. استفاده گسترده از آنتی بیوتیک‎ها عامل ایجاد جهش(موتاسیون) در میکروارگانیسم بوده و باعث ظهور میکروارگانیسم‎های جدید و مقاوم به آنتی‎بیوتیک‌های رایج می‎شود. هدف از این پژوهش بررسی اثر ضد‎میکروبی عصاره‎های آبی و اتانولی گیاه چویل بر باکتری‎های استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس، انتروباکتر ائروژینوزا و یرسینیا انتروکولیتیکا و مقایسه آن با آنتی‌بیوتیک‎های رایج درمانی می‎باشد.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، بعد از جمع آوری گیاه چویل از ارتفاعات استان چهارمحال و بختیاری عصاره‎گیری با استفاده از روش ماسراسیون انجام شد. از آزمون انتشار دیسک به روش کربی- بوئر برای ارزیابی فعالیت ضد‌میکروبی استفاده گردید. حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی با استفاده از روش رقت لوله‎ای تعیین گردید.

یافته‎ها: بیش‎ترین قطر هاله عدم رشد در غلظت 40 میلی‎گرم بر میلی‎لیتر مربوط به باکتری استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس و کم‎ترین قطر هاله در این غلظت مربوط به باکتری گرم منفی انتروباکتر ائروژینوزا بود. حداقل غلظت مهار کنندگی عصاره آبی و اتانولی برای انتروباکتر آئروژینوزا به ترتیب 64 و32 میلی‎گرم بر میلی‎لیتر و حداقل غلظت کشندگی عصاره آبی و اتانولی نیز در خصوص آن به ترتیب 128 و 64 میلی‎گرم بر میلی‎لیتر بود.

نتیجه‎گیری: عصاره اتانولی چویل در مقایسه با آنتی بیوتک‎های رایج درمانی اثر بازدارندگی بیش‎تری روی برخی سویه‎های مورد مطالعه داشت. هم‎چنین عصاره‎های چویل بر باکتری‌های گرم مثبت در مقایسه با باکتری‌های گرم منفی اثر بازدارندگی بیشتری را نشان داد.


حمید رضا مومنی، ملک سلیمانی مهرنجانی، نجمه اسکندری، وحید حمایت خواه جهرمی،
دوره 17، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: ارسنیک به عنوان یک آلاینده زیست محیطی منجر به ناباروری در جنس نر می‎گردد. کورکومین با خاصیت آنتی اکسیدانتی قوی قادر به مهار استرس اکسیداتیو می‎باشد. این تحقیق با هدف بررسی اثر کورکومین بر روی بافت بیضه و تعداد اسپرم موش‎های بالغ تیمار شده با سدیم ارسنیت انجام گرفت.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی موش‎های بالغ در چهار گروه کنترل، سدیم ارسنیت (5 میلی گرم بر کیلوگرم)، کورکومین (100 میلی گرم بر کیلوگرم) و کورکومین+ سدیم ارسنیت تقسیم‎بندی شدند و تیمارها به صورت تزریق داخل صفاقی به مدت پنج هفته صورت گرفت. پس از تیمار، وزن بدن و بیضه چپ ثبت و بیضه چپ جهت مطالعه هیستوپاتولوژی لوله‎های سمی نیفر استفاده شد. هم‎چنین اسپرم‎های اپی‌دیدیمی جهت شمارش تعداد اسپرم مورد استفاده قرار گرفتند.

یافته‎ها: در موش‎های تیمار شده با سدیم ارسنیت نسبت به گروه کنترل تعداد اسپرم و قطر لوله‎های سمی نیفر به طور معنی‎داری کاهش و میانگین قطر لومن لوله‎های سمی نیفر به طور معنی‎داری افزایش یافت. در گروه کورکومین+سدیم ارسنیت، کورکومین توانست اثرات نامطلوب ایجاد شده توسط سدیم ارسنیت را به طور معنی‎داری در خصوص بافت بیضه و تعداد اسپرم نسبت به گروه سدیم ارسنیت جبران نماید. با این وجود، تفاوت معنی‎داری در وزن بدن، وزن بیضه، مورفولوژی و قطر هسته اسپرماتوگونی‎ها بین هیچ یک از گروه‎ها مشاهده نشد.

نتیجه گیری: کورکومین قادر است اختلالات القا شده توسط سدیم ارسنیت را در تعداد اسپرم و بافت بیضه موش بالغ جبران نماید.


علی اصغر فرازی، نادر زرین فر، فرشیده دیدگر، منصوره جباری اصل، پریسا میرزاجانی،
دوره 17، شماره 4 - ( تیر 1393 )
چکیده

زمینه و هدف :شکست درمان و عود یکی از مشکلات عمده در درمان و کنترل تب مالت است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر شکست درمان و عود در بیماران تحت درمان بروسلوز انجام شده است.

مواد و روش ها:در این مطالعه توصیفی-تحلیلی آینده‎نگر تعداد 72 بیمار با تشخیص بروسلوز حاد مورد مطالعه قرار گرفت. این بیماران در طی درمان و تا شش ماه از اتمام درمان مورد پی‌گیری قرار گرفته و بیماران مبتلا به شکست درمان وعود مورد بررسی قرار گرفتند. کلیه داده‎ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی‌داری نیز کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.

یافته‎ها: میانگین سنی بیماران 5/16±2/40 سال بود. از نظر شکست درمان 9/6 درصد و از نظر موارد عود بیماری تا پایان ماه نهم از شروع درمان 5/12 درصد عود علائم همراه با افزایش تیتر تست‎های سرولوژیک داشتند و 6/80 درصد درمان موفق داشتند. در این مطالعه جنس مذکر(026/0=p)، تماس شغلی(005/0=p)، تاخیر درمان کمتر از دو هفته(016/0=p)، وجود هپاتواسپلنومگالی(003/0=p)، ترومبوسیتوپنی(023/0=p)، CRP&ge +2 (017/0=p) و رایت&ge320/1 و 2-ME&ge160/1 در پایان هفته ششم درمان(004/0=p و 010/0=p) به عنوان عوامل خطر بروز شکست درمان و عود بیماری بروسلوز مشخص گردید.

نتیجه‌گیری: تشخیص و درمان عود و شکست درمان بروسلوز حاد به درستی روشن نمی‎باشد لذا پیش بینی عود ممکن است در پیش‌گیری از عود و درمان موثر بیماران مفید باشد.


ملک سلیمانی مهرنجانی، مجید مهدیه، آتناسادات عظیمی،
دوره 18، شماره 7 - ( مهر 1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: آلفاتوکوفرول به عنوان یک آنتی ‌ اکسیدانت قوی نقش مهمی را در مهار رادیکال ‌ های آزاد ایفا می ‌ کند. هدف از این پژوهش، بررسی نقش آلفاتوکوفرول بر تکثیر سلولی و مهار آپوپتوزیس در سلول‌های بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت بالغ است.

  مواد و روش ها: در این مطالعه پژوهشی، سلول ‌ های بنیادی مزانشیم مغز استخوان با روش فلشینگ تحت شرایط استریل استخراج و پس از پاساژ سوم به گروه ‌ های کنترل و دوزهای 15 و 25 میکرومولار آلفاتوکوفرول تقسیم شدند و به مدت 21 روز در محیط استئوژنیک شدند (محیط کشت سلولی حاوی 10 درصد سرم جنین گاوی، 10 میلی ‌ مولار بتاگلیسرول فسفات، 10 نانومولار دگزامتازون و 50 میکروگرم در میلی ‌ لیتر آسکوربیک 3 فسفات) تیمار شدند. سپس میزان تکثیرسلولی، آسیب DNA ، سطح بیان ژن ‌ های Bax و Bcl-2 و هم‌چنین تغییرات موفولوژیک سلول ‌ ها، طی روند تمایز استئوژنیک مورد بررسی قرار گرفتند و داده ‌ ها با روش آماری تحلیل واریانس یک ‌ طرفه، تجزیه و تحلیل گردیدند و تفاوت میانگین ‌ ها در سطح 05/0 p< معنی ‌ دار در نظر گرفته شد.

  نتیجه گیری: تکثیر سلولی، میزان قطر هسته و بیان ژن آنتی ‌ آپوپتوتیک Bcl-2 در سلول‌های بنیادی مزانشیم تیمار شده با آلفاتوکوفرول، در رفتاری وابسته به دوز و در مقایسه با سلول‌های گروه کنترل از افزایش معنی‌داری برخوردار بودند(05/0 p< ). گسترش سیتوپلاسم نیز در سلول‌های تیمار شده با آلفاتوکوفرول در مقایسه با سلول‌های گروه کنترل مشاهده شد. از آن‌جایی که آلفاتوکوفرول، کاهش معنی‌داری در آسیب DNA و بیان ژن آپوپتوتیک Bax در مقایسه با گروه کنترل ایجاد می‌کند ، بنابراین می ‌ تواند آپوپتوزیس را در سلول ‌ های بنیادی مزانشیم مغز استخوان، در رفتاری وابسته به دوز مهار کند.


فهیمه فراهانی دستجانی1، محسن شمسی، محبوبه خورسندی، محمدرضا رضوانفر، مهدی رنجبران،
دوره 19، شماره 2 - ( اردیبهشت 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری دیابت به عنوان شایع‌ترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسم محسوب می‌شود که بررسی تبعیت دارویی در این ﺑﻴﻤﺎران جهت تبیین مداخلات آموزشی در راستای ارتقای سلامت این بیماران الزامی می‌باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر تبعیت از رژیم دارویی بیماران دیابتی در شهر اراک بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی سال 1393صورت گرفت.

مواد و روشها: در این پژوهش تحلیلی، 366 نفر از بیماران دیابتی شهر اراک در سال 1393 انتخاب شدند و اطلاعات از طریق پرسش‌نامه محقق ساخته عملکرد بیماران در زمینه تبعیت از رژیم دارویی و عوامل موثر بر آن بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی جمع‌آوری گردید و جهت تعیین قدرت پیش‌گویی کنندگی سازه‌های مدل از رگرسیون خطی استفاده شد.

یافتهها: میانگین نمره آگاهی و عملکرد تبعیت از رژیم دارویی به ترتیب برابر با 34/31 و 34/84 مشاهده شد. در این مطالعه سازه‌های حساسیت درک شده، موانع درک شده و راهنمای عمل داخلی به عنوان قوی‌ترین پیش گویی کننده‌های رفتار تبعیت از رژیم دارویی در بیماران بودند و 36/0 واریانس رفتار را پیش‌بینی نمودند. بین عملکرد و سازه‌های حساسیت و شدت و منافع درک شده و خودکارآمدی و راهنمای عمل داخلی و خارجی در زمینه تبعیت از رژیم دارویی دیابتی هم‌بستگی مستقیمی وجود داشت که بیشترین هم‌بستگی به سازه‌ی حساسیت درک شده مربوط بود(42/0=r، 001/0>p).

نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصله، طراحی مداخلات آموزشی با تأکید بر ایجاد حساسیت درک شده در بیماران دیابتی جهت تبعیت دارویی و تاکید بر مشوق‌های داخلی به عنوان عوامل انگیزاننده و مشوق بیماران جهت حصول به نتایج بهتر در زمینه تبعیت از رژیم دارویی باید در محوریت مداخلات آموزشی باشد.


مصطفی جانی، بهمن صالحی، سید علی آل یاسین، حسین داوودی،
دوره 20، شماره 3 - ( خردادماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: هدف تحقیق حاضر تعیین اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماریهای قلبی عروقی بود.

مواد و روشها: روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به بیماری قلبی عروقی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی امیرکبیر شهر اراک بود و حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به طور غربالگری انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه گواه و آزمایش گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی مک نیو بود که شرکتکنندگان طی دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به آن پاسخ دادند و گروه آزمایش نیز طی 9 جلسه در جلسات درمان شناختی رفتاری شرکت کردند. (05/0<p) معنیدار تلقی گردید.

یافتهها :بین میانگین گروه آزمایش و گواه در متغیر کیفیت زندگی و مولفههای آن تفاوت معنیداری وجود داشت(05/0p<).

نتیجه گیری: تحلیل نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر کیفیت زندگی(حیطه عاطفی، فیزیکی و اجتماعی) اثر بخش است.


فواد عسجدی، حمید محبی، ابراهیم میرزاجانی، عظیمه ایزدی،
دوره 20، شماره 4 - ( تیرماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر افزودن BCAA و پروتئین وی به نوشیدنی کربوهیدراتی بر شاخص‌های آسیب عضلانی پس از فعالیت مقاومتی برونگرا بود.

مواد و روشها: 24 مرد سالم غیر ورزشکار به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به صورت تصادفی به سه گروه 8 نفره شامل: گروه 1) مکمل اسیدهای آمینه شاخه‌دار(1/0 گرم بر کیلوگرم) + گلوکز(1/0 گرم بر کیلوگرم)، گروه 2) مکمل پروتئین وی(1/0 گرم بر کیلوگرم) + گلوکز(1/0 گرم بر کیلوگرم) و گروه 3) دارونما- مالتودکسترین (2/0 گرم بر کیلوگرم) تقسیم شدند.  آزمودنی ها در هر گروه،30 دقیقه قبل از انجام فعالیت عضلانی مورد نظر، 300 سیسی نوشیدنی مخصوص خود را به صورت دوسوکور مصرف نمودند. اندازهگیری سطوح آنزیمهای کراتین کیناز (CK) ولاکتات دهیدروژناز LDH)) سرم و درد عضلانی در زمانهای پیش از آزمون و 24، 48 و 72 ساعت پس از آزمون انجام شد. برای بررسی نتایج، از روش تجزیه و تحلیل واریانس (آنووا) با اندازهگیری مکرر و در صورت معنادار شدن از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. 24

یافتهها: 24 ساعت پس از آزمون، سطوح CK و LDH و درد عضلانی در هر دو گروه مکمل نسبت به دارونما تفاوت معنیدار داشت (به ترتیب، 015/0، 001/0 و 001/0)؛ همچنین، 48 ساعت پس از آزمون، سطوح CK و LDH در هر دو گروه مکمل نسبت به گروه دارونما تغییرات معنیداری داشت (به ترتیب، 001/0 و 015/0).

نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که هم مکمل اسیدهای آمینهی شاخهدار و هم مکمل پروتئین وی میتوانند به خوبی آسیب عضلانی و احساس درد ایجاد شده پس از تمرین مقاومتی را کاهش دهند.


مصطفی جانی، حمیدرضا جمیلیان، احمد آرامون،
دوره 20، شماره 9 - ( آذرماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: تحقیق حاضر با هدف مقایسه استرس ادراک شده، خود کارآمدی و سلامت روان در بیماران مبتلا به ایدز و هپاتیت نوع c انجام شد.
مواد و روش ­ها: روش تحقیق حاضر از نوع تحقیقات علی مقایسه ای بود. جامعه تحقیق شامل کلیه بیماران مبتلا به سندروم نقص ایمنی اکتسابی یا ایدز مراجعه کننده به مراکز مشاوره بیماری های رفتاری شهر اراک و کلیه بیماران مبتلا به هپاتیت مزمن ناشی از ویروس هپاتیت C مراجعه کننده به مراکز درمانی و مطب های خصوصی پزشکان متخصص داخلی و فوق تخصص گوارش شهر اراک بود. نمونه آماری شامل 200 نفر در بر گیرنده  نفر100 مبتلا به ایدز و 100 نفر مبتلا به هپاتیت نوع C بود که به صورت غربال­گری انتخاب و در تحقیق شرکت داده شده بودند. کلیه شرکت کنندگان به سه ابزار استرس ادراک شده وهن، کامارک و مرملستین، خودکار آمدی شرر و سلامت عمومی گلدبرگ پاسخ دادند. تحلیل اطلاعات در دو سطح توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام شد.
یافته ­ها: نتایج آزمون مانوا نشان داد که دو گروه در میزان استرس ادراک شده، خودکارآمدی و سلامت روان، علائم جسمانی، افسردگی، اضطراب و عملکرد اجتماعی در سطح معنی داری 01/0 با یکدیگر تفاوت داشتند.
نتیجه ­گیری: پیشنهاد می شود کارگاه های آموزشی جهت اطلاع رسانی دقیق مبنی بر این که استرس و خودکارآمدی تا چه اندازه بر سلامت جسم و روان بیماران مبتلا به سندروم نقص ایمنی اکتسابی یا ایدز تأثیرگذار است، برگزار شود.
 

مسعود رضاقلی ضامنجانی، پارسا یوسفی چایجان،
دوره 21، شماره 7 - ( دو ماهنامه بهمن و اسفند 1397 )
چکیده

سندرم نفروتیک
سندرم نفروتیک به عنوان تظاهری از بیماری گلومرولی به صورت پروتئینوری در حد نفروتیک و تریاد هیپوآلبومینمی، ادم، هیپرلیپیدمی و از دست دادن پروتئین در ادرار به میزان بالا شناخته می‌شود. پروتئینوری در حد نفروتیک به صورت دفع پروتئین بیش از 40 میلیگرم به ازای هر مترمربع وزن بدن در ساعت یا نسبت پروتئین به کراتینین بیش از 3-2 به 1 در اولین نمونه ادرار صبحگاهی تعریف می‌شود. بروز سالیانه‌ی آن در بیشتر کشورهای غربی 2 تا 3 مورد به ازای هر 100000 کودک در سال است و در کشورهای توسعه نیافته غالباً به دلیل مالاریا میزان آن بالاتر است (1). یافتههای جدید در این زمینه اغلب درباره درمان بوده است که در ادامه مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفتهاند.
اتیولوژی
اکثر مبتلایان سندرم نفروتیک به فرم اولیه یا ایدیوپاتیک آن مبتلا هستند. سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک همراه با صدمات گلومرولی شامل بیماری با حداقل تغییرات (شایع‌ترین) گلومرولواسکلروز فوکال سگمنتال، گلومرولونفریت ممبرانوپرولیفراتیو، نفروپاتی ممبرانو و پرولیفراسیون منتشر مزانشیال هستند. این اتیولوژی‌ها توزیع سنی متفاوتی دارند. سندرم نفروتیک هم‌چنین میتواند یک آسیب ثانویه به بیماریها‌ی سیستمیکی چون لوپوس اریتماتو، هنوخ شوئن لاین پورپورا، بدخیمی (لنفوم و لوکمی) و عفونت‌ها (هپاتیت، HIV و مالاریا) باشد (2).
پاتوفیزیولوژی
اختلال زمینه‌ای در سندرم نفروتیک به صورت افزایش نفوذپذیری دیواره‌ی مویرگی گلومرولی است و به پروتئینوری ماسیو و هیپوالبومینمی منجر می‌شود. افاسمان وسیع زواید پایی پدوسیت‌ها در بیوپسی (علامت بارز سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک) نقش محوری پدوسیت‌ها را مطرح می‌کند. سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک با اختلالات پیچیده‌ای در سیستم ایمنی به ویژه ایمنی وابسته به سلول T همراهی دارد. در گلومرولواسکلروز فوکال سگمنتال، فاکتوری درپلاسما که احتمالاً از گروهی از لنفوسیت‌های فعالشده تولید می‌شود، مسئول افزایش نفوذپذیری دیواره‌ی مویرگی است. از طرف دیگر، جهش‌هایی در پروتئین‌های پدوسیتی (پدوسین و آلفا الکتین 4) و MYH4 (ژن پدوسیت) با گلومرولواسکلروز فوکال سگمنتال همراهی دارند. سایر جهش‌ها در سندرم نفروتیک وابسته به استروئید در ژن‌های NPHS2 (پدوسین) و WT1، سایر اجزاء دستگاه تصفیه گلوومرولی مثل شیارهای سوراخ‌دار شامل نفرین، NEPH1 و پروتئین وابسته به CD2 اتفاق می‌افتد (3).
در وضعیت نفروتیک به دو دلیل سطح سرمی لیپید (کلسترول و تری گلیسریدها) افزایش یافته است. سنتز جنرالیزه هیپوآلبومینمی موجب افزایش پروتئین‌ها از جمله لیپوپروتئین‌ها در کبد می‌شود. دلیل افزایش فاکتورهای انعقادی و متعاقباً افزایش ریسک ترومبوز نیز همین مطلب است. به علاوه، کاتابولیسم لیپید نیز در نتیجه‌ی کاهش سطح لیپوپروتئین لیپاز وابسته به افزایش دفع ادراری این آنزیم رو به کاهش گذاشته است. مبتلایان به سندرم نفروتیک تحت خطر ابتلا به عفونت‌ها (سپسیس، پریتونیت، پیلونفریت) خصوصاً با ارگانیسم‌های کپسولداری چون استرپتوکوک پنومونیه و هموفیلوس آنفلوآنزا هستند. دلیل این مسئله از دست رفتن فاکتور کمپلمان C3b و اپسونین‌هایی چون فاکتور B پروپردین و ایمونوگلوبولین‌ها از ادرار است (4).
پاتولوژی
در این قسمت اطلاعات جدیدی وجود ندارد که بتواند در این مقاله مورد بحث و ارزیابی قرار بگیرد. در سندرم نفروتیک با حداقل تغییرات (MCNS)، حدود 85 درصد کل موارد سندرم نفروتیک کودکان گلومرول‌ها یا طبیعی بوده یا افزایش مختصری در سلول‌های مزانشریال و ماتریکس نشان می‌دهند. یافته‌های میکروسکوپ ایمونوفلورسانس به طور تیپیک منفی بود. ولی در میکروسکوپ الکترونی افاسمان زواید پایی سلول‌های اپیتلیال به آسانی قابل رؤیت است. میکروسکوپ الکترونی نشانگر افزایش تعداد سلولهای مزانشیال و ماتریکس در کنار افاسمان زواید پایی سلولهای اپی تلیال است. قریب به 50 درصد بیماران مبتلا به این نوع آسیب بافتی به درمان کورتیکواستروئید پاسخ می‌دهند. در گلومرولواسکلروز فوکال سگمنتال (FSGS) آسیب گلومرولی هم فوکال است. آسیب‌های ثانویه به عفونت HIV، ریفلاکس مثانه به حالب، مصرف تزریقی هروئین و سایر مواد مخدر دیده می‌شود. بیماری در این حالت غالباً پیشرونده است و به درگیری گلومرول‌ها منجر شده و در اکثر مبتلایان باعث بیماری کلیوی مرحله انتهایی (ESRD) میشود (5).
تظاهرات بالینی
علایمی چون آنورکسی، تحریکپذیری، درد شکم و اسهال شایع هستند. از مشخصه‌های شایع سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک با تغییرات حداقل، فقدان فشار خون بالا و هماچوری گروس می‌باشد. تشخیص‌های افتراقی در کودک با ادم واضح شامل انتروپاتی از دستدهنده پروتئین، نارسایی کبدی، نارسایی قلبی، گلومرولونفریت حاد یا مزمن و سوء تغذیه پروتئین می‌شود (6). تشخیص افتراقی دیگری به جز نفروتیک با حداقل تغییرات بایستی در کودکان زیر یکسال با سابقه‌ی خانوادگی سندرم نفروتیک با حضور یافته‌های خارج کلیوی (چون آرتریت، راش، آنمی) فشار خون بالا یا ادم ریوی، بی‌کفایتی کلیوی حاد یا مزمن و هماچوری واضح مدنظر قرار می‌گیرد (5).
تشخیص
در آنالیز ادراری، پروتئینوری در حد 3+ یا 4+ مشاهده ‌شد. در 20 درصد کودکان هماچوری میکروسکوپی وجود دارد. در نمونه ادرار، نسبت پروتئین به کراتینین از 2 و دفع پروتئین ادراری به ازای مترمربع در ساعت از 40 فراتر می‌رود. میزان کراتینین سرم معمولاً طبیعی است، ولی ممکن است در صورت کاهش کارکرد کلیه ناشی از کاهش حجم داخل عروقی به طور غیرطبیعی بالا رود. آلبومین سرم کمتر از 5/2 گرم بر دسیلیتر و سطوح کلسترول و تری گلیسرید سرم بالا است. سطح کمپلمان سرم طبیعی است. در صورت تطابق تظاهرات بیمار با تابلوی بالینی استاندارد سندرم نفروتیک با حداقل تغییرات انجام بیوپسی کلیه مرسوم نیست. آسیب در میکروسکوپ نوری به صورت پرولیفراسیون سلول مزانشیال و اسکارهای سگمنتال دیده می‌شود. در میکروسکوپ ایمونوفلورسانس مناطق اسکلروز سگمنتال از نظر رنگ پذیری IgM و C3 مثبت هستند. در میکروسکوپ الکترونی اسکار سگمنتال در کلافه گلومرولی و انسداد لومن مویرگی گلومرولی رؤیت می‌شود (7).
درمان
در این بخش، ابتدا روشهای معمول و روتین درمان این بیماران ارزیابی شده و در ادامه روشهای جدید مورد بحث قرار میگیرند. کودکان با بروز سندرم نفروتیک غیرعارضه‌دار بین 1 تا 8 سالگی احتمالاً به MCNS پاسخ دهنده به استروئید مبتلا هستند و درمان با استروئید را می‌توان در آنان بدون بیوپسی تشخیصی کلیه آغاز کرد. کودکانی با تظاهرات غیرمنطبق با MCNS (هماچوری واضح، فشار خون بالا، نارسایی کلیه، افت کمپلمان سرم، سن زیر یکسال یا بالای 8 سال) را باید قبل از درمان کاندید بیوپسی کلیه کرد. با فرض تشخیص MCNS بایستی (پس از تأیید تست PPD منفی و تجویز واکسن پنوموکوک پلی والان) پردنیزولون را با تک دوز 60 میلیگرم بر مترمربع روزانه (با دوز حداکثر 80 میلیگرم) برای 4 تا 6 هفته پیاپی تجویز کرد (8). چنین دوره‌ی درمانی 6 هفته‌ای با استروئید روزانه در مقایسه با دوره‌های کوتاه‌تر درمان روزانه توصیه شده قبلی، منجر به نمودهای واضحاً کمتری می‌شود. قریب 80 تا 90 درصد کودکان طی 3 هفته به درمان استروئیدی پاسخ می‌دهند (بهبود کیفیت، دیورز، ادرار منفی یا مختصر از نظر پروتئین در 3 روز پیاپی). تعداد قابلتوجهی از مبتلایان طی 5 هفته‌‌ی اول به درمان پردنیزولون پاسخ می‌دهند (9).
دربارهی روشهای جدید درمانی در این بیماران، از داروهایی که در مقالات جدید تاثیر درمانی آنها بر روی سندرم نفروتیک ارزیابی شده است، اثر متفاوتی مشاهده شده است. از این داروها میتوان به رتوکسیماب اشاره کرد که در بیماران متفاوت وابسته به استروئید یا مقاوم به آن استفاده شده و اثرات مفیدی نیز از آن گزارش شده است (12-10). از سایر عوامل درمانی که در این دسته از بیماران میتوانند مورد استفاده قرار گیرند، میتوان به سیکلوسپورین (10)، ویتامین دی (13، 14)، کلسیم (15) و سایر روشهای جدید در این زمینه اشاره کرد. تمامی این موارد اهمیت توجه به استفاده از روشهای درمانی جدید در این دسته از بیماران را مشخص میکند.
 

فاطمه حیدری سروشجانی، مجید خیرالهی، پریچهره یغمایی، فتاح ستوده‌نژاد نعمت‌اللهی،
دوره 23، شماره 4 - ( مهر و آبان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری آلزایمر یک بیماری مغزی ازبین‌برنده اعصاب است که به مرور حافظه و مهارت‌های شناختی را تخریب می‌کند. در این بیماری تجمع بتا آمیلوئید، استرس اکسیداتیو، نقص در سیستم کولینرژیک و التهاب منجر به مرگ نورون‌ها و نهایتاً ‌انحطاط مغزی می‌شود. دونپزیل و هیوسیاموزید دارای تأثیرات مهاری بر این عوامل بیماری‌زا هستند. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر این دو ترکیب بر حافظه و یادگیری موش‌های صحرایی آلزایمری بود.
مواد و روش ها: در مطالعه تجربی حاضر، شصت رت نر نژاد ویستار با سن تقریبی هفت هفته در گروه‌های کنترل (آب و غذای معمولی دریافت کردند)؛ PBS (تحت عمل جراحی قرار گرفته و PBS دریافت کردند)؛ آلزایمر اول (تحت عمل جراحی آلزایمری، بتا آمیلوئید دریافت کردند)؛ آلزایمر دوم (پس از جراحی آلزایمری روزانه یک سی‌سی نرمال‌سالین دریافت می‌کردند) و گروه‌های تیمار که پس از آلزایمری شدن به مدت 28 روز، روزانه 10 میلی‌گرم بر کیلوگرم هیوسیاموزید (گروه هیوسیاموزید) و 4 میلی‌گرم بر کیلوگرم دونپزیل (گروه دونپزیل) به صورت گاواژ دریافت کردند، تقسیم شدند. برای ارزیابی یادگیری و حافظه از آزمون ماز آبی موریس استفاده شد. داده‌ها توسط آزمون آنالیز آماری وان وی آنووا (One way) و آزمون Post Hoc (پست هاک) بررسی شدند.
ملاحظات اخلاقی: مجوز تحقیق توسط کمیته اخلاق در پژوهش‌های زیست‌پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات با کد IR.IAU.SRB.REC 1397.057 صادر شد.
یافته ها: تزریق بتا آمیلوئید موجب آسیب بسیار به حافظه شد. گروه‌های تیمار با هیوسیاموزید و دونپزیل نسبت به گروه آلزایمری، زمان و مسافت کمتری را برای یافتن سکوی پنهان سپری کردند (001/P<0) و در مرحله یادآوری که قبلاً سکوی پنهان قرار داشت نیز زمان بیشتری را در ربع محلی گذراندند (001/P<0).
نتیجه گیری: تیمار با هیوسیاموزید و دونپزیل موجب بهبود حافظه فضایی در موش‌های آلزایمری می‌شود. به نظر می‌رسد این ترکیبات در پیشگیری و درمان بیماری آلزایمر نقش بارزی داشته باشند.

سیف اله آقاجانی، سحر خوش سرور، سارا تقی زاده هیر،
دوره 24، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان سینه یکی از رایج‌‌‌ترین سرطان‌‌‌ها در زنان است که مشکلات جسمانی و روانی فراوانی را به همراه دارد. پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر انعطاف‌‌‌پذیری شناختی و رشد پس از سانحه در زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه‌‌‌آزمایشی و به صورت پیش‌‌‌آزمون پس‌‌‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه­‌ی آماری شامل کلیه‌­ی مبتلایان به سرطان سینه پس از جراحی ماستکتومی است که در بخش شیمی­‌درمانی بیمارستان امام خمینی اردبیل در سال 1399 تحت درمان بودند. با روش نمونه‌‌‌گیری در ‌‌‌دسترس، تعداد سی زن مبتلا به سرطان سینه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه پانزده نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش ضمن دریافت درمان دارویی، تحت درمان پردازش مجدد هولوگرافیک به صورت گروهی در نُه جلسه یک ساعته (هفته‌‌‌ای دو جلسه)، به مدت پنج هفته قرار گرفت، اما گروه کنترل صرفاً درمان دارویی را دریافت کرد. هر دو گروه در شرایط پیش‌‌‌آزمون پس‌‌‌آزمون با پرسش‌نامه انعطاف‌‌‌پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و پرسش‌نامه رشد پس از سانحه (تدسکی و کالون، 1996) ارزیابی شدند. در‌نهایت، داده‌‌‌ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند‌متغیره (MANCOVA) در نرم‌‌‌افزار SPSS نسخه‌23 تجزیه و تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی: کسب رضایت آگاهانه از اصول اخلاقی در این پژوهش بود. این مطالعه با کُد IR.ARUMS.REC.1399.393 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اردبیل رسیده است.
یافته ها: یافته‌‌‌ها نشان داد که درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر انعطاف‌‌‌پذیری شناختی (42/319=P<0/01 ، F) و رشد پس از سانحه (18/300=P<0/01 ، F) در زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر بوده است و باعث افزایش انعطاف‌‌‌پذیری شناختی و رشد پس از سانحه در بیماران شده است.
نتیجه گیری: توجه به عوامل روان‌‌‌شناختی و شیوه‌‌‌ پردازش اطلاعات در بیماران سرطانی، از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ بنابراین به مشاوران و روان‌‌‌درمانگران پیشنهاد می‌‌‌شود که از درمان پردازش مجدد هولوگرافیک به ‌‌‌عنوان درمان مکمل و بدون عارضه‌‌‌ جانبی در کنار درمان‌‌‌های پزشکی جهت کاستن از معضلات روانی و اجتماعی که توسط بیماری ایجاد می‌‌‌شود، استفاده کنند.

ملیحه رحمانی، زهرا زنجانی، عبداله امیدی،
دوره 25، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1401 )
چکیده

زمینه و هدف پژوهش‌های مختلف رابطه بین نگرانی و اضطراب را مطالعه کردند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه‌ای تنظیم شناختی هیجان و ذهن‌آگاهی در رابطه بین نگرانی و اضطراب فراگیر است.
مواد و روش ها پژوهش حاضر پیرو طرحی از مطالعات همبستگی است. نمونه تحقیق، 248 نفر از دانشجویان دانشگاه‌های شهرستان کاشان را دربر داشت که در سال تحصیلی 1396-1397 مشغول تحصیل بودند. جهت سنجش متغیرهای پژوهش، از مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر، پرسش‌نامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا، فرم کوتاه نسخه فارسی پرسش‌نامه تنظیم شناختی هیجان و پرسش‌نامه 5 وجهی ذهن‌آگاهی استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق IR.KAUMS.REC.1397.001  در کمیته اخلاق شورای پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی کاشان به تصویب رسیده است.
یافته ها یافته‌ها بیانگر وجود رابطه معنادار بین نگرانی و اضطراب فراگیر، نگرانی و تنظیم شناختی هیجان، نگرانی و ذهن‌آگاهی، اضطراب فراگیر و تنظیم شناختی هیجان، و اضطراب فراگیر و ذهن‌آگاهی بود. یافته‌های معادلات ساختاری نقش واسطه‌ای متغیر تنظیم شناختی هیجان را در رابطه بین نگرانی و اضطراب فراگیر تأیید کرد. همچنین ضریب مسیر ذهن‌آگاهی و اضطراب فراگیر معنادار نبود. براین‌اساس از مدل حذف شد.
نتیجه گیری در‌مجموع می‌توان گفت در ارتباط نگرانی و اضطراب فراگیر، تنظیم شناختی هیجان نقش واسطه‌ای دارد. به‌نظر می‌رسد این یافته در زمینه‌های سلامت روان فردی، خانوادگی، تربیتی، درمانی و روابط بین‌فردی کاربرد داشته باشد.

یاسمن نوروزی، پریسا جانجانی،
دوره 26، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1402 )
چکیده

مقدمه: نوجوانان یکی از آسیب پذیرترین اقشار در برابر رفتارهای پرخطر هستند؛ بنابراین این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین سبک‌های دلبستگی و نشخوار خشم در رفتارهای پرخطر نوجوانان با تحلیل نقش میانجی گری دشواری در تنظیم هیجان صورت گرفته است.
روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی-تحلیل مسیر می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه‌ی دانش آموزان مقطع متوسطه اول مناطق حاشیه نشین شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1400 بود و نمونه شامل 530 نفر بود که به روش نمونه گیری چند مرحله‌ای خوشه‌ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده‌ها از پرسشنامه‌ی خطرپذیری جوانان ایرانی، مقیاس دلبستگی هازن و شیور، مقیاس نشخوار خشم ساکودولسکی، گلاب و کرومول و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر استفاده گردید. داده‌های بدست آمده از پرسشنامه‌ها با استفاده از مدل تحلیل مسیر و نرم افزارهای آماری اسمارت پی آل اس نسخه 3/3 و اس پی اس اس نسخه 25 مورد تحلیل قرار گرفت. این مطالعه با شناسه IR.IAU.KSH.REC.1402. 014 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه رسیده است.
یافته‌ها: مسیر سبک دلبستگی به رفتارهای پرخطر (81/0 =β و 32/2= t)، مسیر نشخوار خشم به رفتارهای پرخطر (45/0=β و 32/2= t)، مسیر سبک دلبستگی به رفتارهای پرخطر با میانجی دشواری تنظیم هیجان (61/0=β و 28/3= t)، نشخوارخشم به رفتارهای پرخطر با میانجی دشواری تنظیم هیجان (21/0 =β و 55/3= t)، بدست آمد که همه مقادیر در سطح خطای کمتر از 05/0 معنی دار هستند.
نتیجه گیری: از طریق میانجی گری دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین سبک‌های دلبستگی و نشخوار خشم در رفتارهای پرخطر نوجوانان دختر رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. این نتایج براهمیت نقش دشواری در تنظیم هیجان در رفتارهای پرخطر نوجوانان دختر تاکید دارد.

سعید پژوهان، فاطمه عباسی فیجانی، عبدالطیف معینی، سعید حاجی هاشمی،
دوره 26، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1402 )
چکیده

بیماری انسداد مزمن ریه (COPD) یک وضعیت پیشرونده و ناتوان کننده است. افراد مبتلا به COPD اغلب دچار دوره‌هایی از وخامت بیماری می‌شوند که ممکن است نیازمند بستری شدن در بیمارستان باشند. تجزیه و تحلیل الگوی تغییرپذیری تنفسی می‌تواند دانشی ارزشمندی را در مورد پیچیدگی سیستم کنترل تنفسی در این بیماران ارائه دهد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تغییر پذیری الگوی تنفسی در مراحل پایدار و وخامت در بیماران مبتلا به COPD است.
ما داده‌های سیگنال تنفسی 14 بیمار مبتلا به COPD را در مراحل وخامت و پایدار علایم، تجزیه و تحلیل کردیم و نتایج آنها را با نتایج داده‌های تنفسی 12 فرد کنترل که از نظر سن و جنس با گروه COPD یکسان بودند مقایسه کردیم. تجزیه و تحلیل تغییرپذیری سری‌های زمانی فواصل بین تنفس‌ها (IBI) در دوره 30 دقیقه‌ ثبت تنفسی با استفاده از روش آنالیزsample entropy  و تحلیل نوسانات بدون روند انجام شد.
تجزیه و تحلیل sample entropy  فواصل بین تنفس‌ها نشان داد که تغییرپذیری سیگنال تنفس در هر دو مرحله وخامت و پایدار بیماری در بیماران مبتلا به COPD منظم‌تر می باشد.  همچنین، شاخص همبستگی شبه فرکتالی کوتاه مدت (α1) و بلندمدت (α2) در هر دو مرحله وخامت و پایدار در بیماران COPD در مقایسه با گروه کنترل سالم بطور معناداری کاهش یافته است.
تغییرپذیری سیستم کنترل تنفسی در بیماران مبتلا به COPD  کاهش یافته (آنتروپی و همبستگی فراکتالی کمتر) است. کاهش  شاخص‌های تغییرپذیری سیگنال تنفسی حتی با تثبیت وضعیت بیماری همچنان کمتر از افراد سالم است.

محمد جواد گوران، سوده هوشمندی، سجاد رحیمی پردنجانی،
دوره 28، شماره 3 - ( 5-1404 )
چکیده

مقدمه: کانون اکوژنیک داخل قلبی (Echogenic intracardiac focus) EIF یکی از یافته‌های غیرساختاری شایع در سونوگرافی جنینی طی هفته‌های ۱۸ تا ۲۰ بارداری است که اغلب به عنوان یک مارکر نرم در بررسی‌های غربالگری پیش از تولد مطرح می‌شود. با این حال، ارتباط آن با عوامل خطر مادری، به‌ویژه اختلالات غدد درون‌ریز مانند کم‌کاری تیروئید، هنوز به‌خوبی مشخص نشده است. این مطالعه با هدف بررسی شیوع کم‌کاری تیروئید در مادران باردار دارای جنین با EIF و ارتباط آن با سایر متغیرهای بالینی انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی که از شهریورماه ۱۴۰۱ تا شهریورماه ۱۴۰۲ در بیمارستان امیرالمومنین(ع) سمنان انجام شد، ۱۰۰ زن باردار با جنین دارای EIF تأیید شده توسط اکوکاردیوگرافی مورد بررسی قرار گرفتند. داده‌های دموگرافیک و سابقه پزشکی مادران و جنسیت جنین استخراج و تحلیل آماری شدند.
یافته‌ها: میانگین سنی مادران 34 ± 41/55 سال و سن حاملگی 21/4 ± 3/65 هفته بود. کم‌کاری تیروئید در ۷ درصد از مادران مشاهده شد که ارتباط آماری معنی‌داری با وجود EIF در جنین داشت (0/01 = P). همچنین، کم‌کاری تیروئید با وجود بیماری‌های زمینه‌ای و جنسیت جنین نیز مرتبط بود. در مقابل، ارتباط معنی‌داری بین کم‌کاری تیروئید با سن مادر و سن بارداری دیده نشد.
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان‌دهنده شیوع قابل‌توجه کم‌کاری تیروئید در مادران باردار با جنین دارای EIF بود. نتایج همچنین بر لزوم توجه به ارزیابی عملکرد تیروئید در دوران بارداری به‌ویژه در حضور EIF جنینی تأکید دارند. مطالعات بیشتر جهت تبیین علل و پیامدهای این ارتباط توصیه می‌شود.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb