جستجو در مقالات منتشر شده


49 نتیجه برای زر

عاطفه زراستوند، طاهر تیزدست، جواد خلعتبری، شهنام ابوالقاسمی،
دوره 23، شماره 4 - ( مهر و آبان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان ذهن‌آگاهی مبتنی بر شناخت، بر خودتنظیمی زناشویی، دلزدگی زناشویی و خودانتقادی زنان نابارور بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش آزمایشی  با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان نابارور مراجعه‌کننده به مراکز ناباروری شهرستان چالوس و نوشهر در سال 1397-1398 بودند که با استفاده از روش نمونه‌گیری غیراحتمالی آسان سی نفر از زنان نابارور در دو گروه درمان ذهن‌آگاهی مبتنی بر شناخت (پانزده نفر) و کنترل (پانزده نفر) قرار گرفتند. گروه‌ آزمایش تحت درمان ذهن‌آگاهی مبتنی بر شناخت (هشت جلسه 90‌ دقیقه‌ای) قرار گرفت. گروه کنترل در طی این مدت هیچ‌گونه مداخله‌ خاصی دریافت نکرد. از پرسش‌نامه‌های خودتنظیمی زناشویی ویلسون و همکاران، دلزدگی زناشویی پاینز و خودانتقادی تامپسون و زاروف به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه ‌و تحلیل اطلاعات به‌دست‌آمده از اجرای پرسش‌نامه‌ها از طریق نرم‌افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد IR.IAU.TON.REC.1397.030 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن به تصویب رسیده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات خودتنظیمی زناشویی زنان نابارور پس از درمان ذهن‌آگاهی مبتنی بر شناخت در گروه آزمایش، نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش و همچنین نمرات دلزدگی زناشویی و خودانتقادی کاهش یافته است(0/01<‌P ).
نتیجه گیری: بنابراین، به مشاوران و درمانگران، استفاده از درمان ذهن‌آگاهی مبتنی بر شناخت برای بهبود خودتنظیمی زناشویی، دلزدگی زناشویی و خودانتقادی زنان نابارور پیشنهاد می‌شود.

سجاد طزرجی، فاطمه نظری رباطی،
دوره 23، شماره 5 - ( آذر و دی - شماره ویژه کووید 19 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: امنیت غذایی در سطوح فردی، خانوادگی، ملی، منطقه‌ای و جهانی زمانی قابل حصول است که مردم در تمامی زمان‌ها دسترسی فیزیکی و اقتصادی به مواد غذایی کافی، سالم و مغذی برای رفع نیازها و اولویت‌های غذایی برای یک زندگی سالم و فعال را داشته باشند. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت امنیت غذایی و عوامل اجتماعی- اقتصادی مرتبط با آن در خانوارهای شهرستان کرمان در دوران همه‌گیری کووید-19 است.
مواد و روش ها: مطالعه مقطعی حاضر روی 500 خانوار دارای پرونده سلامت در پنج پایگاه جامعه سلامت که در پنج ناحیه شهرستان کرمان قرار داشتند، انجام شد. افراد با استفاده از لیست خانوارهای تحت پوشش هر مرکز، به صورت تصادفی انتخاب و پرس‌شنامه‌‌های خودساخته فردی ـ اقتصادی و اجتماعی و نیز پرس‌شنامه 18‌سؤالی امنیت غذایی معتبر که قبلاً روایی آن بررسی شده، تکمیل شدند. 
ملاحظات اخلاقی: اصول اخلاقی تماماً در این مقاله رعایت شده است. شرکت کنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همه شرکت کنندگان در جریان روند پژوهش بودند. اطلاعات آن ها محرمانه نگه داشته شد.
یافته ها: در این مطالعه ارتباط معناداری بین عوامل اجتماعی-اقتصادی مورد مطالعه (بُعد خانوار، متراژ منزل و تعداد امکانات رفاهی) و سطح امنیت غذایی در افراد نشان داده شد. به طوری که میان بُعد خانوار و سطح امنیت غذایی ارتباط مثبت (0/142=R و 0/001>P) و بین سطح امنیت غذایی با متراژ منزل و تعداد امکانات رفاهی ارتباط معکوس یافت شد (0/093-=R و  0/005>P=-0/73 ، R و 0/001>P).
نتیجه گیری: به طور کلی با افزایش سطح آگاهی افراد و بهبود وضعیت اقتصادی آن‌ها می‌توان در جهت بهبود وضعیت امنیت غذایی خانوارهای شهرستان کرمان قبل از وقوع هر بحرانی آمادگی پیدا کرد.

زهرا زری مقدم، حسین داوودی، خلیل غفاری، حمیدرضا جمیلیان،
دوره 24، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: رشد و بالندگی هر جامعه‌ای مرهون نظام آموزشی آن جامعه است. نظام آموزشی زمانی می‌تواند کارآمد و موفق باشد که به عملکرد تحصیلی یادگیرندگان را در دوره‌های مختلف توجه کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودمراقبتی روانی بر سلامت روان و اشتیاق تحصیلی دانش‌آموزان انجام شد. 
مواد و روش ها: طرح این پژوهش از نوع نیمه‌آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش نابرابر بود. جامعه‌ آماری این پژوهش، دانش‌آموزان مراجعه‌‌‌کننده به مشاوره مدرسه بودند که چهل نفر از آنها (بیست نفر گروه کنترل و بیست نفر گروه آزمایش) به صورت نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع‌آوری اطلاعات از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس dass-21 و اشتیاق تحصیلی استفاده شد. آموزش خودمراقبتی روانی طی ده جلسه دو ساعته به گروه آزمایش ارائه شد. سپس از هر دو گروه پس‌آزمون گرفته شد. روش تحلیل داده‌ها در سطح استنباطی با استفاده از تحلیل کوواریانس چند‌متغیره انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله دارای کد اخلاق IR.IAU.ARAK.REC.1399.001 است.
یافته ها: یافته‌ها حاکی از آن است آموزش خودمراقبتی روانی بر سلامت روان دانش‌آموزان اثربخش بوده (0/05>‌P) و همچنین یافته‌ها نشان داد آموزش خودمراقبتی روانی بر اشتیاق تحصیلی دانش‌آموزان مؤثر نبوده است. 
نتیجه گیری: می‌توان نتیجه گرفت آموزش خودمراقبتی روانی برای بهبود سلامت روان استفاده شود و همچنین آموزش خودمراقبتی روانی بر اشتیاق تحصیلی اثری نداشته است.
دکتر اعظم عبداله پور، دکتر ریحانه زرباف، خانم معصومه احمدی،
دوره 25، شماره 5 - ( آذر و دی 1401 )
چکیده

مقدمه: چاقی یک مشکل عمده از نظر سلامتی می‌باشد که در جامعه کنونی به شدت درحال افزایش است و با بسیاری از بیماری‌ها در ارتباط است، بخصوص به دلیل انتقال مضرات آن از مادر به فرزند، بسیار حائز اهمیت می‌باشد. انجام برنامه‌های تمرینی هوازی طی دوران بارداری اثرات مثبتی بر ویژگی‌های مختلف مرتبط با سلامت مادر و فرزندان دارد. لذا هدف این پژوهش بررسی تأثیر فعالیت هوازی مادر در دوران بارداری بر مقادیر سرمی هورمن لپتین بچه رت های بالغ می‌باشد.
روش کار: این پژوهش از نوع تجربی با طرح پس آزمون با گروه کنترل، شامل 20 سر موش صحرایی ماده با میانگین سنی 8 هفته، به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی (T)(9/8±221 گرم) و کنترل (C)(8/12±223 گرم) تقسیم شدند. فعالیت ورزشی بارداری بلافاصله بعد از مشاهده پلاک واژنی به مدت 21 روز و برای 5 جلسه در هفته با شدت متوسط روی نوارگردان انجام شد، و 2 روز قبل از زایمان خاتمه یافت. مقایسه میزان هورمون لپتین در دو گروه کنترل و تمرین با استفاده از آزمون t مستقل در 8 هفتگی موش‌ها در سطح معنی داری 05/0≥P تجزیه و تحلیل شد. این مطالعه از نوع تجربی و مداخله‌ای بوده و موازین اخلاقی در نگهداری و انجام آزمایشات مطابق کد اخلاق این مطالعه (IR.QUMS.REC.1396.288) می‌باشد که توسط کمیته اخلاق دانشکده علوم پایه دانشگاه علوم پزشکی قزوین تأیید شده است.
یافته‌ها: میزان هورمون لپتین در گروه تمرینی بطور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (002/0 = P). وزن غذای مصرفی رتهای باردار در گروه کنترل بطور معنی داری بیشتر از گروه تمرین بود (004/0 = P) و وزن بچه رت‌ها در گروه تمرینی به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (001/0 = P).
نتیجه گیری: به نظر می‌رسد فعالیت ورزشی در دوران بارداری می‌تواند اثرات مثبتی بر کاهش مقادیر هورمون لپتین ومیزان غذای مصرفی و کنترل وزن و جلوگیری از چاقی در فرزندان بالغ داشته باشد.
آقای عباس بیات اصغری، آقای جواد جواهری، آقای علیرضا منظری توکلی، آقای حمید ملایی زرندی،
دوره 25، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1401 )
چکیده

مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی – رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر عزت نفس در زنان مطلقه بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک طرح مداخله‌ای از نوع نیمه تجربی بود. جامعه اماری 260 نفر از زنان مطلقه 20 تا 50 سال بودند. 60 نفر از زنان مذکور بر اساس معیارهای ورود انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه درمان شناختی – رفتاری، درمان مصاحبه انگیزشی و گروه شاهد تقسیم شدند. ابزار جمع آوری داده‌ها پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ بود. برای گروه‌های آزمایش، جلسات درمان به تعداد ۱۲ جلسه ۷۵ دقیقه‌ای برگزار شد. قبل از انجام مداخلات و در پایان مطالعه افراد در تمام گروه‌ها، پرسشنامه عزت نفس را پر کردند. داده‌ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 25 و با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: در مقایسه میانگین نمره متغیر عزت نفس بین سه گروه درمان شناختی-رفتاری، مصاحبه انگیزشی و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0>P). همچنین در مقایسه تک به تک گروه‌های درمان شناختی-رفتاری و درمان مصاحبه انگیزشی با گروه کنترل در مرحله پس‌آزمون اختلاف معنی داری وجود داشت (05/0>P). ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش به اصل راز داری، حفظ اطلاعات شخصی وفاش نشدن هویت شرکت کنندگان اطمینان داده شد و یاد آوری گردید که از اطلاعات به دست آمده فقط استفاده آماری خواهد شد.
نتیجه گیری: یافته‌ها حاکی از آن است که روش‌های درمان شناختی – رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر افزایش میزان عزت نفس در زنان مطلقه مؤثر هستند. پیشنهاد می‌شود در کنار سایر مداخلات روانشناختی و دارویی، از این دو روش به منظور تقویت عزت نفس در زنان مطلقه به عنوان یک مداخله بالینی استفاده گردد.
 
دکتر زهرا اخوی ثمرین، خانم شیرین احمدی، خانم رعنا پورزرگر،
دوره 26، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1402 )
چکیده

مقدمه: با توجه به تأثیرات مخرب شیوع بیماری‌های عفونی واگیردار مانند کووید-19 و بحران اجتماعی ناشی از آن که بر سلامت جسم و روان دارد، پژوهش پیش‌رو با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری اضطراب اپیدمی کووید-19 بر اساس خودکنترلی با میانجیگری تاب‌آوری هیجانی انجام رسیده است.
روش کار: پایگاه داده پاب مد برای جستجوی مقالات حاوی عبارت‌های کروناویروس، سارس، مرس و همچنین انسان و طب گیاهی استفاده شد. معیار ورود، تمام مقالات کامل با کلید واژه‌های ذکر شده و معیار خروج، مقالات خلاصه و مقالات ارائه شده در همایش‌ها بود. در مجموع 36 مقاله در مورد کرونا ویروس‌های انسانی یافت شد. اکثر مطالعات در مورد سارس (SARS-CoV) با 26 مقاله (22/72 درصد) بود. دو مقاله (55/5 درصد) در مورد کووید 19 (SARS-CoV-2) و تنها یک مقاله (77/2 درصد) در مورد مرس (MERS-CoV) یافت شد. لازم به ذکر است که یک مطالعه شامل SARS-CoV و MERS-CoV و شش مطالعه (66/16 درصد) نیز به بررسی همزمان سارس، مرس و کوید 19 پرداخته‌اند.
ملاحظات اخلاقی: اصــول اخلاقی در نــگارش مقالــه، طبــق دســتورالعمل کمیتـه اخلاق کشـوری و آییـن نامـه COPE رعایـت شـده اســت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که اضطراب کرونا با خودکنترلی و تاب‌آوری هیجانی ارتباط منفی دارد. همچنین تاب‌آوری هیجانی با خودکنترلی ارتباط مثبت دارد. شاخص‌های برازش مدل نیز مسیر خودکنترلی بر اضطراب کرونا با میانجی گری تاب‌آوری هیجانی را تأیید کرد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر کلینیک‌های روان‌پزشکی، مراکز مشاوره و شبکه‌های بهداشت می‌توانند یافته‌های حاصل از پژوهش را در حوزه سلامت روان و جهت مواجهه سازگارانه با اپیدمی کووید -19 به کار برند.
زهرا قنبری زرندی،
دوره 27، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده

مقدمه: بیماری سرطان پستان موجب بروز مشکلات روان‌شناختی و کاهش سلامت روان در افراد می‌شود، برای رفع این مشکلات به مداخلات درمانی نیاز است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله معنادرمانی گروهی بر کیفیت زندگی، تنظیم هیجان و امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
روش کار: روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه‌کننده به بیمارستان افضلی‌پور کرمان در سال 1402 بود. از بین آن‌ها تعداد 30 نفر با رضایت کتبی آگاهانه به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی و با روش قرعه‌کشی در دو گروه آزمایش و شاهد (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه شاهد) جایگزین شدند. افراد حاضر در گروه آزمایش مداخله معنادرمانی گروهی (10 جلسه) و هر هفته دو جلسه و به مدت 90 دقیقه دریافت نمودند .پرسشنامه‌های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه‌های کیفیت زندگی، تنظیم هیجان و امید به زندگی بود که در دو مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون اجرا شدند. داده‌های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد قبل از مداخله تفاوت معنی‌داری بین میانگین نمرات کیفیت زندگی، تنظیم هیجان و امید به زندگی گروه مداخله و شاهد وجود ندارد، ولی بین میانگین این نمرات در گروه مداخله و شاهد بعد از مداخله تفاوت معنی‌دار آماری وجود داشت. میانگین و انحراف معیار کیفیت زندگی در پس‌آزمون 29/75 ± 6/91، تنظیم هیجان 98/28 ± 10/25 و امید به زندگی 39/51 ± 6/49 به دست آمد (0/001 P <).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش معنادرمانی گروهی موجب افزایش کیفیت زندگی، تنظیم هیجان و امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان شده بود. از آن‌جایی که وضعیت روانی مطلوب بیماری در بهبودی آن‌ها تأثیر دارد، بنابراین استفاده از این روش به عنوان یک استراتژی اثربخش برای کاهش مشکلات روان‌شناختی بیماران توصیه می‌شود.
حسین سرمدیان، نادر زرین فر، مسعود بهرامی، محمدمتین ارجمندزادگان، رهام سرمدیان، یاسمین زرین فر،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده

مقدمه: علائم اومیکرون هنوز ناشناخته است. داده‌های اولیه نشان می‌دهد که علائم اومیکرون عمدتاً در ارتباط با دستگاه تنفسی است و شامل آبریزش بینی، گلودرد، سردرد، خستگی و عطسه می‌شود. نیاز به شواهد بیشتری در مورد علائم اومیکرون محسوس بوده، لذا این مطالعه جهت بررسی علائم سویه اومیکرون اجرا گردید.
روش کار: مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی حاضر طی مدت 6 ماه در شهر اراک و بر روی 160 بیمار مبتلا به سویه اومیکرون کووید-19 که تشخیص قطعی داده شده بودند انجام شد. برای تمامی بیمارانی که وارد مطالعه شدند، چک‌لیست ارزیابی اطلاعات شامل اطلاعات دموگرافیک و بررسی 24 علامت تکمیل گردید. تشخیص بیماری با انجام PCR انجام شد.
یافته‌ها: بیماری 55 درصد افراد خفیف، 35 درصد متوسط و 10 درصد شدید بود. 51 نفر (31/9 درصد) سابقه ابتلای قبلی به کووید را ذکر نمودند. درگیری ریوی، نوع داروی مصرفی و اضطراب زمان ابتلا با شدت بیماری ارتباط داشتند (0/05 > P). پنج علامت شایع اومیکرون به ترتیب (درصد) گلودرد (86/3)، سرفه (82/5)، ضعف و بی‌حالی (76/3)، سردرد (72/5) و خشکی دهان (62/5) بود. همچنین بین سن بالا با خشکی دهان و سردرد، بیماری زمینه‌ای با عطسه، اضطراب زمان ابتلا با درد مفاصل و درد قفسه‌ی سینه و استعمال سیگار با شکم‌درد نیز ارتباط وجود داشت (0/05 > P).
نتیجه‌گیری: شایع‌ترین علائم شامل گلودرد، سرفه، ضعف و بی‌حالی، سردرد و درد اسکلتی عضلانی بود. اما علائمی مانند کاهش بویایی، تعریق شبانه، تب، درد مفاصل و کاهش چشایی که در سویه‌های پیشین شایع بودند در سویه اومیکرون در زمره علائم با فراوانی کمتری بودند.


حمیدرضا زراعت خواه، عطیه بابایی، لیلا قنبری افرا، حانیه ضیابخش،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده

مقدمه: تکنسین‌های فوریت پزشکی، به عنوان خط مقدم تیم درمان در مواجهه مداوم با موقعیت‌های تنش‌زا و بحرانی هستند و سرسختی شغلی می‌تواند توانایی و مقاومت آن‌ها در تحمل موقعیت‌های مشکل و سخت و فشارهای جسمی و روانی، افزایش دهد؛ لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان سرسختی شغلی در تکنسین‌های فوریت پزشکی و عوامل مرتبط با آن انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر به روش توصیفی- مقطعی بر روی 216 نفر از تکنسین‌های فوریت‌های پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی قم در سال 1403 انجام شده ‌است. نمونه‌گیری به روش طبقه‌ای تصادفی انجام شد. برای تکمیل داده‌ها از چک‌لیست اطلاعات دموگرافیک و شغلی و مقیاس سرسختی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون‌های ANOVA، Independent sample T-test و رگرسیون خطی انجام شد. سطح معنی‌داری کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: متوسط سن شرکت‌کنندگان 6/34 ± 32/26 سال بود و بیش از دو سوم افراد شرکت‌کننده دارای تحصیلات کارشناسی و دارای شیفت در گردش بودند. متوسط نمره سرسختی شغلی 5/30 ± 44/67 بدست آمد. بر اساس نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره، متغیرهای وضعیت تحصیلات و تعداد کافی نیرو، 42 درصد از تغییرات واریانس سرسختی شغلی تکنسین‌های فوریت پزشکی را تبیین می‌کند.
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که تکنسین‌های فوریت پزشکی از میزان سرسختی متوسط رو به بالا برخوردار هستند. همچنین کفایت نیرو و میزان تحصیلات بالاتر می‌تواند نمره سرسختی آن‌ها را افزایش دهد.

صفحه 3 از 3    
3
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb