جستجو در مقالات منتشر شده


35 نتیجه برای یوسفی

رسول یوسفی مشعوف،
دوره 3، شماره 3 - ( پائیز 1379 )
چکیده

نظر به اینکه عفونت زخم ها در سرنوشت بیماران دچار، این پژوهش به منظور تعیین نوع عفونت زخمهای سوختگی و عوامل باکتریایی و همچنین میزان حساسیت آنها به داروهای ضد میکروبی انجام گرفت. این بررسی به روش توصیفی، مقطعی و با استفاده از فرم های جمع آوری اطلاعات به مدت دو سال 77-1376 در بخش سوانح سوختگی بیمارستان امام خمینی (ره) همدان انجام شد. باکتری های مولد عفونت از ترشحات زخم 465 بیمار سوخته با تشخیص زخم های عفونی و همچنین از محیط های مختلف بخش سوختگی بیمارستان جدا شد. نتایج کشت خون بیماران با عفونت زخم و آلودگی بخش سوختگی از نظر وجود باکتری مورد بررسی قرار گرفت. حساسیت به داورهای ضد میکروبی با روش انتشار در آگارکربی، بائر انجام گرفت. در این مطالعه همچنین علل وسعت و محل سوختگی و میزان درصد آنها نیز تعیین گردید. 538  نوع باکتری که 32/7 درصد آنها را پسودوموناس و 24/8 درصد را کلبسیلا و 21/2 درصد را استافیلوکوک های طلایی تشکیل می دادند از نمونه ترشحات زخم جدا شدند که در شرایط آزمایشگاهی بیش از همه به سیپروفلوکساسین، سفتازیدیم و امیکاسین حساسیت نشان دادند. اکثر باکتری های جدا شده نسبت به آمپی سیلین، تتراسایکلین و کاربنی سیلین مقاومت بالایی نشان دادند. در 28/7%  بیماران نتایج کشت خون مثبت شد. فراوان ترین نوع باکتری رشد کرده از محیط های بخش سوختگی بیمارستان باسیلوس در 48% موارد و کمترین آنها انتروباکتر در 1% موارد بود. بیشترین علت سوختگی به ترتیب ناشی از ریختن آب جوش 32/8% و کمترین آنها 0/4% سوختگی ناشی از تنور نان بوده است. همچنین 73/6% سوختگی ها به طور اتفاقی و 26/4% بطور عمدی بوده است. میزان بروز عفونت در بیماران سوخته، نوع باکتری ها و مقاومت آنان در برابر آنتی بیوتیک ها در شرایط آزمایشگاهی ضرورت توجه بیشتر به ضد عفونی محیط های بیمارستانی، درمان صحیح این بیماران و در دسترس بودن آنتی بیوتیک های مناسب را ایجاب می نماید.

علی نسیمی، صادق یوسفی،
دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده

مقدمه: قبلا نشان داده شده است که دیاگونال باند بروکا (DBB) در کنترل مرکزی قلب و عروق نقش دارد. در مطالعه حاضر تاثیر تحریک الکتریکی قسمت افقی (hDB) این منطقه دررت های بیهوش شده بایورتان بررسی شده است.
روش کار: این مطالعه تجربی بر روی 36 رت که با استفاده از داروی یورتان بیهوش شدند، صورت گرفت. جهت ایجاد تحریک الکتریکی از یک الکترود یک قطبی قرار گرفته در هسته دیاگونال باند و برای کنترل ضربان قلب و فشار خون از کاتتر شریانی استفاده گردید. تحریک توسط جریان 150-80 میکرو آمپر به مدت 15 ثانیه صورت گرفت. فشار خون و ضربان قلب به طور پیوسته ثبت گردید. برای مقایسه داده های قبل و بعد از تحریک از آزمون تی زوج استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که به دنبال تحریک، افت مشخصی در فشار متوسط شریانی و ضربان قلب ایجاد می شود. پاسخ ها دو نوع کوتاه اثر و طولانی اثر بودند. در مورد نمونه های با پاسخ طولانی اثر تحریک الکتریکی باعث حداکثر افت فشار متوسط شریانی به میزان 9/39
±1/13 در دقیقه اول پس از تحریک و کاهش ضربان قلب به میزان 3/19±15/4 در دقیقه دوم پس از تحریک شد. در مورد نمونه های با پاسخ کوتاه اثر تحریک الکتریکی باعث حداکثر افت فشار متوسط شریانی به میزان 1/46±9/08 در دقیقه اول پس از تحریک و کاهش ضربان قلب به میزان 7/5±2/36 در ثانیه 90 پس از تحریک شد. انجام آزمون تی زوج نشانگر کاهش معنی دار در هر دو مورد بود (0/001>p).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، نقش مهاری
hDB روی سیستم وازوپر سینرژیک و مهار آزاد سازی وازوپرسین به دنبال تحریک الکتریکی را می توان محتمل دانست.

دكتر پارسا یوسفی، دكتر علی سیروس، دكتر فاطمه دره، خانم سیده مهیا رشیدی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک به عنوان یک اختلال شایع، در دوران کودکی شناخته شده است و عامل مهم و شایع در تشکیل سنگ کلیه می‌باشد. عفونت ادراری مکرر به عنوان تظاهر بالینی هیپرکلسیوری است. با توجه به این که هیدروکلروتیازید داروی مؤثری در درمان هیپرکلسیوری است این مطالعه با هدف بررسی اثر بخشی مصرف هیدروکلروتیازید در کنترل عفونت ادراری مکرر دختران مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک طراحی گردید. روش کار: این مطالعه یک کار آزمایی بالینی تصادفی یک سوکور می‌باشد که بر روی 100 دختر 1 تا 12 ساله مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک که با حداقل 2 عفونت ادراری در سال به بیمارستان‌های امیرکبیر و ولیعصر (عج) اراک مراجعه نموده بودند، انجام شد. بیماران به طور تصادفی ساده به دو گروه درمانی (هر گروه50 نفر) تقسیم شدند. به گروه اول آموزش‌های لازم از نظر مصرف مایعات فراوان، دفع ادرار هر 2 ساعت، مصرف کم نمک، شستشوی منطقه تناسلی از جلو به عقب، پوشیدن شلوار نخی گشاد و دفع کامل ادرار داده شد. گروه دوم علاوه بر آموزش‌های لازم، تحت درمان با داروی هیدروکلروتیازید به میزان یک میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز به صورت دوز واحد صبحگاهی قرار گرفتند. سپس عود عفونت ادراری در دو گروه با استفاده از آزمون تی دانش آموزی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج: کلیه بیمارانی که تحت درمان با هیدروکلروتیازید قرار گرفتند، نرموکلسیوریک شدند. در هر گروه شیوع عدم عود عفونت ادراری 34 درصد (17 نفر) بود که تفاوت آماری معنی‌داری نداشتند. نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه، وجود تأثیر درمان هیپرکلسیوری در پیش‌گیری از عفونت را رد نمود. لذا مسأله ارتباط این دو و تصمیم‌گیری‌های درمانی مربوطه نیاز به بررسی‌های دقیق‌تر، با هدف حذف فاکتورهای مخدوش کننده دارد.
پارسا یوسفی، فاطمه دره، علی سیروس،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: هیدرونفروز شیرخوارگی و کودکی ناهنجاری ادراری شایع و اغلب مادرزادی است. از آنجایی که مطالعه چندانی در اطفال از نظر علل هیدرونفروز صورت نگرفته بر آن شدیم که علل هیدرونفروز را در کودکان زیر 12 سال بررسی کنیم. روش کار: در این مطالعه توصیفی که طی مدت 9 ماه از آذر 83 در بیمارستان امیرکبیر اراک انجام گرفت، برای همه کودکان زیر 12 سال که به علت نارسایی رشد یا عفونت ادراری مراجعه ‌کردند سونوگرافی درخواست شد و در صورت وجود هیدرونفروز در سونوگرافی، VCUG انجام گرفت. در افراد با VCUG طبیعی در صورت ادامه هیدرونفروز در سونوگرافی، IVP یا اسکن DTPA درخواست شد. نتایج: 65 بیمار (39 دختر و 26 پسر) که 4/75 درصد آنها با عفونت ادراری، 5/18درصد آنها با نارسایی رشد و 1/6درصد با نارسایی رشد و عفونت ادراری مراجعه کرده بودند، در سونوگرافی هیدرونفروز داشتند. بیشترین علت هیدرونفروز، ریفلاکس وزیکویورترال (40درصد) و سپس انسداد محل اتصال حالب به لگنچه (5/23درصد) بود. هیدرونفروز در 65 درصد موارد درجه I ولی در موارد ریفلاکس اغلب درجه III (27درصد) و IV (19درصد) بود. 70 درصد دخترها و 30 درصد پسرها ریفلاکس داشتند و متوسط سن زمان تشخیص 3-2 سال بود. نتیجه‌گیری: ریفلاکس وزیکویورترال و UPJO علل شایع هیدرونفروز در کودکان مورد بررسی بود و باید در ارزیابی کودکان با هیدرونفروز مورد توجه قرار بگیرد.
پارسا یوسفی، علی سیروس، فاطمه دره، شادی پیراسته،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: دردهای شکمی مزمن و راجعه یکی از شایع‌ترین علل مراجعه کودکان به درمانگاه‌های تخصصی اطفال می‌باشد که سبب اضطراب والدین و کودک می‌شود. عامل این دردها در 20 درصد موارد هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک می‌باشد. با توجه به این که هیدروکلروتیازید داروی مؤثری در درمان هیپرکلسیوری است لذا بر آن شدیم اثر دارو برکاهش دردهای شکمی مزمن را در کودکان دختر مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک بررسی کنیم. روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی یک سو کور 100 نفر کودک دختر 12- 5 ساله مبتلا به دردهای مزمن و راجعه شکمی که دچار هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک بودند به روش تصادفی به دو گروه کنترل و مورد مداخله تقسیم شدند. در هر دو گروه آموزش‌های لازم جهت مصرف مایعات فراوان و کاهش نمک غذایی به والدین و اطفال داده شد. در گروه مورد مداخله علاوه بر این آموزش‌ها هیدروکلروتیازید نیز با دوز واحد روزانه 1 میلی‌گرم بر کیلوگرم تجویز شد. گروه کنترل به مدت 3 ماه پس از شروع رژیم غذایی و گروه مورد مداخله تا 3 ماه پس از رفع هیپرکلسیوری از لحاظ تعداد حمله های درد شکمی و علائم همراه به طور ماهانه بررسی شدند. سپس نتایج با استفاده از آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج مقایسه آماری نشان داد که بین میانگین تعداد دفعات درد در ماه اول 38/0، ماه دوم 4/0 و ماه سوم 26/0 در گروه مورد مداخله نسبت به میانگین درد در ماه اول 60/1 ، در ماه دوم 94/1 و ماه سوم 84/1 در گروه کنترل کاهش معنی‌داری وجود داشت(001/0p<). نتیجه گیری: به نظر می‌رسد که مصرف هیدروکلروتیازید به عنوان یک داروی کم خطر و ارزان با دوز واحد روزانه می‌تواند در کاهش دردهای شکمی مزمن و راجعه کودکان مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک مؤثر باشد.
مهسا یوسفی نیا، احمد امانی،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: هایپرلیپیدمی یکی از عوامل خطر اصلی ایجاد بیماری‌های قلبی عروقی محسوب می‌شود. این مطالعه با هدف بررسی لیپیدها بر حسب جنس و محل سکونت در مناطق شهری و روستایی شهرستان اراک انجام شد تا بتوان با شناخت وضعیت موجود در کنترل بیماری‌های قلبی عروقی تلاش کرد. روش کار: این تحقیق یک مطالعه مقطعی- تحلیلی از فاز اول برنامه قلب سالم می‌باشد که در شهرستان اراک انجام شد. روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی بود. ابزار مطالعه پرسش‌نامه‌ای بود که علاوه براطلاعات دموگرافیک حاوی نتایج پاراکلنیکی (کلسترول تام ، LDL-c ، HDL-c ، تری گلیسرید) بود. در تحلیل اطلاعات از آزمون آماری تی دانش آموزی کولموگروف اسمیرنوف، من ویتنی و کای دو استفاده شد. نتایج: از 4303 نفر افراد بالای 30سال ، 6/51 درصد زن بودند. اختلال کلسترول تام، LDL-c و HDL-c در زنان بیشتر از مردان بود (05/0 p<) و اختلال تری گلیسرید در مردان و زنان تفاوت معنی‌داری نداشت. افزایش لیپیدها بین شهر و روستا تفاوت معنی‌داری داشت به طوری که اختلال کلسترول تام و LDL-c در افراد ساکن روستا و اختلال تری گلیسرید در افراد ساکن شهر بیشتر بود(0001/0p<). نتیجه گیری: شیوع بالای اختلال لیپیدها در جامعه مورد بررسی می‌تواند به شیوه نادرست زندگی، تغذیه نامناسب و کمبود فعالیت فیزیکی در این مناطق مربوط باشد، بنابراین با تغییر شیوه زندگی می‌توان شیوع این اختلال و به دنبال آن بیماری‌های قلبی عروقی را کاهش داد.
مهرداد شهرانی، فاطمه نبوی زاده، محمود رفیعیان، هدایت شیرزاد، مرتضی هاشم زاده، حسین یوسفی، رضا خدیوی، اسد اله امینی، بهمن خلیلی، قربانعلی رحیمیان،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: گیاه سیر از دسته گیاهانی است که به طور وسیعی در جوامع دنیا و به خصوص جامعه ایرانی به عنوان یک گیاه معطر در طبخ غذاها و تهیه ترشیجات مورد استفاده قرار می‌گیرد و شمار زیادی از مردم بر این باورند که این گیاه برای ناراحتی‌های گوارشی مفید است. لذا در این مطالعه اثر عصاره این گیاه بر میزان ترشح اسید و پپسین معده در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: این مطالعه به صورت تجربی بر روی دو گروه 12 تایی موش صحرایی (گروه کنترل و گروه سیر) صورت گرفت. حیوانات پس از بیهوشی توسط تزریق داخل صفاقی 50 میلی گرم بر کیلوگرم تیوپنتال سدیم؛ تراکئوستومی، لاپاراتومی و گاسترودئودنوستومی شدند. عصاره گیاه سیر با دوز 100 میلی گرم بر کیلوگرم ازطریق مجرای گاسترودئودنوستوم به درون معده حیوانات گروه سیر وارد شد. به منظور تحریک ترشح اسید و پپسین معده از ماده پنتاگاسترین استفاده شد. این ماده با دوز 25 میکروگرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی به حیوان تزریق شد. ترشحات معده به روش شستشو به بیرون به دست آمد. اسید آن به روش تیتریمتری و پپسین به روش آنسون بررسی شد. نتایج حاصل با استفاده از آزمون آماری تی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: عصاره متانولی گیاه سیر سبب افزایش معنی‌داری در میزان ترشح اسید و پپسین معده در موش‌های گروه سیر نسبت به گروه کنترل گردید(001/0p<). پنتاگاسترین در گروه کنترل سبب افزایش ترشح اسید و پپسین معده شد (001/0< p). نتیجه گیری: استفاده از سیر در رژیم غذایی سبب افزایش ترشح اسید و پپسین معده در مصرف کنند گان این گیاه می‌گردد.
پارسا یوسفی، علی سیروس، فاطمه دره، معصومه احمدی احتشامی،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: کودکان مبتلا به ریفلاکس وزیکواورترال در صورت شکست درمان پروفیلاکسی یا عدم بهبود خود به خود ریفلاکس، کاندید جراحی خواهند شد. تأخیر در انجام عمل جراحی امکان بروز اسکارهای جدید کلیوی را افزایش می‌دهد. کشف یک فاکتور کمکی در پیش‌بینی شانس بهبود ریفلاکس با درمان طبی، کودکان بسیاری را از عوارض درمان‌های نامناسب رهایی می‌بخشد. با توجه به این که اختلالات استخوان ساکروم در عملکرد سیستم ادراری - دفعی تأثیر مستقیم دارد، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط شاخص استخوان ساکروم و ریفلاکس طراحی گردید. روش کار: این پژوهش یک مطالعه مورد - شاهدی است. گروه مورد 76 کودک با سن کمتر از 9 سال بودند که از خرداد ماه 1385 تا آبان ماه 1385 با شکایت عفونت ادراری به درمانگاه بیمارستان‌های امیرکبیر و ولیعصر (عج) اراک مراجعه کردند و براساس نتایج VCUG ، کودکان با ریفلاکس درجه III و IV و V وارد مطالعه شدند. گروه شاهد شامل 76 کودک با سابقه عفونت مجاری ادراری و VCUG نرمال بودند. شاخص استخوان ساکروم در دو گروه اندازه گیری شد و با استفاده از آزمون تی دانش آموزی، کای دو و من ویتنی یو مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج : گروه مورد شامل 24 پسر و 52 دختر با میانگین سنی 7/2 سال و گروه شاهد 23 پسر و 53 دختر با میانگین سنی 3 سال بودند . درصد غیر طبیعی بودن شاخص استخوان ساکروم در گروه مورد 40 درصد و در گروه شاهد 7/23 درصد بود که بین درصد غیر طبیعی بودن این شاخص در دو گروه ارتباط معنی‌داری وجود داشت(001/0= p). بین میانگین شاخص استخوان ساکروم در گروه مورد با مقدار 80 درصد و گروه شاهد با مقدار 84 درصد تفاوت معنی‌داری وجود نداشت. چگونگی توزیع این شاخص در دو گروه از نظر آماری معنی‌دار نبود. نتیجه‌گیری: درصد غیر طبیعی بودن شاخص استخوان ساکروم در کودکان با ریفلاکس، بیش از کودکان بدون ریفلاکس بوده است.
حسین یوسفی، نیلوفر وکیل، هدایت اله شیرزاد،
دوره 10، شماره 4 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: مطالعات و آمارهای مختلف نشان می‌دهد که در کشورهای پیشرفته بیماری‌های عفونی و انگلی در صد کمی از علل مرگ و میر را به خود اختصاص می‌دهند و در مقابل سرطان‌ها از اصلی‌ترین علل مرگ و میر دراین کشورها می‌باشند. در کشورهای در حال توسعه الگوی مرگ و میر متفاوت است به این صورت که بیمارهای عفونی وانگلی سبب مرگ و میر بیشتری نسبت به سرطان‌ها می‌گردند. اگر چه عوامل متعددی در تفاوت این دو الگوی مرگ و میر در جوامع پیشرفته و در حال توسعه نقش دارند اما شواهد مدللی وجود دارد که احتمالاً آلودگی به عوامل عفونی و انگلی به صورت غیر اختصاصی میتواند در رشد سلول‌های بدخیم تأثیر گذار باشد. لذا در این مطالعه تأثیر آلودگی انگل لیشمانبا ماجور بر رشد سلول‌های بدخیم در مدل حیوانی مورد بررسی قرار گرفته است. روش کار: در این مطالعه تجربی یک گروه شش تایی از موش‌های کوچک آزمایشگاهی Balb/c به عنوان گروه مورد با انگل لیشمانیای ماجور آلوده شدند. یک ماه بعد موش‌های فوق همراه با یک گروه شش تایی دیگر از موش‌های کوچک آزمایشگاهی Balb/c به عنوان گروه شاهد از راه تزریق زیرجلدی در معرض سلول‌های سرطانی فیبر و سارکوسا قرار گرفتند. این سلول‌ها از بانک سلولی انسیتو پاستور ایران خریداری شدند. رشد توده های سرطانی در موش‌های گروه مورد و شاهد از راه اندازه‌گیری قطر تومورها تا دو هفته بعد از تزریق بررسی شد. در این مدت اندازه تومورها در پنج دفعه در روزهای 5 ،7، 11، 13 و16 بعد از تزریق سلول‌های سرطانی اندازه‌گیری شد. با استفاده از قطرهای اندازه‌گیری شده تومورها مساحت هر تومور اندازه گیری شد. داده‌ها با استفاده از آزمون تی- تجزیه و تحلیل شد. نتایج: نتایج این بررسی نشان داد که در سه مرحله اول اندازه‌گیری، میانگین اندازه تومور در موش‌های گروه مورد کمتر از موش‌های گروه شاهد بوده است. اما در اندازه‌گیری‌های نوبت چهارم و پنجم میانگین مساحت تومور در موش‌های گروه مورد بیشتر از موش‌های گروه شاهد بوده است. در هیچ‌کدام از موارد فوق اختلاف اندازه تومورها از نظر آماری معنی‌دار نبوده است. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که اختلاف میانگین مساحت تومورها در گروهای شاهد و مورد از نظر آماری معنی‌دار نمی‌باشد. لذا برای بررسی بیشتر فرضیه این تحقیق پیشنهاد می‌گردد آزمایش‌های مذکور با استفاده از انگل‌های بافتی دیگر و رده‌های سلول‌های سرطانی بیشتر مورد تحقیق قرار گیرد.
پارسا یوسفی، علی سیروس، مسعود مصلح آبادی، منا حاجی آقا بزرگی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: اختلال در تکامل استخوان ساکروم به عنوان یکی از علل بی‌اختیاری ادرار مطرح می‌باشد. نسبت استخوان ساکروم معیاری ارزشمند در تعیین سلامت استخوان ساکروم پیشنهاد شده است. با توجه وجود مطالعات محدود در این زمینه و تناقض در نتایج آنها بررسی ارتباط این نسبت با بی‌اختیاری ادرار اولیه منطقی به نظر می‌رسد. روش کار: طی یک مطالعه مقطعی- تحلیلی دو گروه 59 نفری از کودکان 5 تا 9 ساله مراجعه کننده به درمانگاه کودکان و ارولوژی بیمارستان ولی عصر و امیرکبیر اراک در فاصله یک سال مورد بررسی قرار گرفتند. گروه با بی‌اختیاری ادرار اولیه (گروه مورد) با آنالیز ادرار و سونوگرافی طبیعی و عدم شکایت از سوزش ادرار، تکرر ادرار و احساس فوریت در دفع ادرار و گروه شاهد افراد بدون بی‌اختیاری ادرار اولیه بودند. در هر دو گروه نسبت استخوان ساکروم و نسبت بزرگ‌ترین عرض به بزرگ‌ترین طول استخوان ساکروم در گرافی روبروی لگن مقایسه گردید. نتایج: در گروه مورد 3/98 درصد موارد نسبت استخوان ساکروم طبیعی داشتند. میانگین نسبت بزرگ‌ترین عرض به بزرگ‌ترین طول 89/0 بود. میان جنسیت و طبیعی یا غیر طبیعی بودن نسبت استخوان ساکروم رابطه معنی دار مشاهده نشد. در گروه شاهد 1/88 درصد موارد نسبت استخوان ساکروم طبیعی داشتند. میانگین نسبت بزرگترین عرض به بزرگترین طول 91/0 بود. دخترها بیش از پسرها استخوان ساکروم طبیعی داشتند و تفاوت آماری معنی‌داری بین متوسط نسبت استخوان ساکروم و نسبت بزرگترین عرض و بزرگترین طول در دو گروه مشاهده نشد. نتیجه‌گیری: ارتباط آماری معنی‌داری بین نسبت استخوان ساکروم با بی‌اختیاری ادرار اولیه در کودکان 5 تا 9 سال مشاهده نشد.
پارسا یوسفی، بهمن صالحی، طاهره سنگیان،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به حساسیت و التهاب مراکز بیمارستانی، خشونت در محل کار به عنوان یک عامل مخدوش کننده، از خطرات شغلی گروه پزشکی محسوب و تهدید کننده سلامت جامعه است. هدف از انجام این پژوهش تعیین انواع خشونت نسبت به پزشکان شاغل و دانشجویان رشته پزشکی و علل مساعد کننده آن در بیمارستان‌های شهر اراک در سال 1387 می‌باشد. مواد و روش‌ها: این پژوهش توصیفی- مقطعی بر روی 400 نفر از پزشکان شاغل و دانشجویان پزشکی در دسترس در بیمارستان‌های اراک در سال 1387 انجام گرفت. از یک پرسش‌نامه14 سئوالی خود ساخته که وضعیت خشونت را ارزیابی می‌کرد استفاده شد. یافته‌ها: در مجموع 205 نفر پرسش‌نامه را برگرداندند. 7/71 درصد سابقه‌ای از یکی از انواع خشونت لفظی، فیزیکی و جنسی را داشتند و اکثراً مورد تهاجم یک فرد مذکر از همراهان بیمار قرار گرفته بودند. عواملی مانند مصرف دارو و الکل توسط بیمار و یا همراهان، نبود امکانات امنیتی، مرگ بیماران و نبود امکانات آموزشی برای پیشگیری را در ایجاد خشونت مؤثر دانسته و راه‌هایی همچون افزایش پرسنل نگهبانی، وجود مشاورین روان‌پزشکی و روان‌شناس در بخش‌ها، افزایش ساعات استراحت، کاهش حجم کار پزشکان و برنامه مدون آموزشی برای پیش‌گیری از خشونت را از عوامل ضد خشونت دانسته‌اند. نتیجه گیری: خشونت لفظی و سپس فیزیکی نسبت به پزشکان بسیار شایع است. اقدامات و دستورالعمل‌های سریع جهت پیشگیری و تدوین برنامه‌ریزی مؤثر لازم می‌باشد.
پارسا یوسفی چایجان، فاطمه دره، زهرا مقدسی، مریم مشایخی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

  مقدمه: عفونت ادراری در کودکان شایع ترین بیماری دستگاه ادراری- تناسلی و دومین عفونت شایع بعداز سرماخوردگی ویرال می باشد. انجام کشت ادراری به عنوان تشخیص پیگیری این بیماران نقش مهمی رادارد و نحوه نمونه گیری تاثیرزیادی برروند درمانی دارد.هدف از پژوهش حاضر،بررسی تاثیر شستشوی ناحیه ژنیتال بر نتایج کشت ادراری در دختران 12-3 ساله مراجعه کننده به بیمارستان امیرکبیر اراک می باشد.

  روش کار: این مطالعه به صورت مورد - شاهدی می باشد. 620 کودک دختر12-3ساله مراجعه کننده به درمانگاه اطفال وکلینیک تخصصی امیرکبیردرسال 1385که با شک به UTI درخواست آزمایش ادراری برای آنها شده بود، بررسی شدند.جمعیت مورد مطالعه شامل بیمارانی بود که سابقه مصرف آنتی بیوتیک درطی7 روزگذشته ، سابقه سوندگذاری وآنومالی ژنیتال و التهاب و دیس شارژ ژنیتال را نداشتند.بیماران بطورتصادفی ساده به دوگروه شستشووبدون شستشو وارد شدند. پس از جمع آوری اطلاعات،داده های موجود مورد آنالیز آماری نرم افزاری SPSS وآزمون T قرار گرفت وتاثیرشستشوی ناحیه ژنیتال درکاهش آلودگی کشت ادراری تعیین شد.

  نتایج: از310بیماردرگروه باشستشو 11نفر UTI (7/3%) و3نفرآلودگی (1%) و296نفر(3/95%) نرمال گزارش شدند واز 310بیماردرگروه بدون شستشو14نفر UTI (7/4%) و6 نفرآلودگی (2%) و 290 نفر نرمال (3/93%)گزارش شدند.میزان آلودگی درگروه باشستشو1% ودرگروه بدون شستشو2% بود. براساس491/0 Pvalue= درهردوگروه ازنظرآماری تفاوت معناداری بین دوگروه یافت نشدوتوزیع نتایج آزمایش دردوگروه درسطح05/0 α= ازلحاظ آماری یکسان بود.

  نتیجه گیری : ارتباط معناداری بین شستشوی ناحیه ژنیتال وکاهش میزان آلودگی کشت ادراری یافت نشد ، پس شستشوی ناحیه ژنیتال درکاهش آلودگی کشت ادراری چندان موثرنمی باشد .


زهره یوسفی، فاطمه همایی، سارا رفیعی،
دوره 14، شماره 5 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از سرطان‌های شایع زنان است که از درمان‎های رایج آن مصرف تاموکسیفن است. یکی از عوارض ذکر شده تاموکسیفن افزایش ضخامت آندومتر و خطر ابتلاء به سرطان اندومتر است. هدف این مطالعه بررسی اثر تاموکسیفن بر ضخامت اندومتر در بیماران مبتلا به سرطان پستان مصرف کننده تاموکسیفن که دچار آمنوره شده‎اند می‎باشد. مواد وروش ها: این مطالعه مقطعی- تحلیلی به مدت 7 سال در بخش‎های پرتو درمانی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، انجام شد. 162بیمار مبتلا به سرطان پستان تحت درمان با تاموکسیفن که قاعدگی آنها قطع شده بودند، انتخاب شدند و ارتباط بین مصرف تاموکسیفن و ضخامت آندومتر بررسی شد. هم‎چنین ارتباط بین مدت مصرف تاموکسیفن و شیوع ضخامت غیر طبیعی اندومتر بررسی شد. ارتباط متقابل بین خونریزی غیر طبیعی واژینال و یافته‎های سونوگرافی هم مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس بررسی آماری با استفاده از آزمون‎های کای اسکوئر و آزمون تی انجام شد. یافته ها : بین مصرف تاموکسیفن و ضخامت آندومتر ارتباط وجود داشت و بیشترین ارتباط در سال اول درمان بود. ارتباط بین خونریزی غیر طبیعی واژینال و سونوگرافی غیر طبیعی آندومتر نیز معنی‎دار بود (001/0=p). شیوع سرطان آندومتر در مصرف کنندگان تاموکسیفن بیشتر از جمعیت عمومی بود (66/0 درصد در مقابل 1/0 درصد). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، در مصرف کنندگان تاموکسیفن در صورت علایم بالینی دال بر خونریزی غیر طبیعی واژینال و یا وجود سونوگرافی غیر طبیعی باید کورتاژ آندومتر و بررسی آسیب شناسی اندومتر انجام شود.
نفیسه گازرانی، فاطمه ناهیدی، پارسا یوسفی، علیرضا ابدی،
دوره 15، شماره 1 - ( دوماهنامه فروردین و اردیبهشت 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: کولیک دوران شیرخوارگی یک سندرم رفتاری است که به صورت گریه‎های شدید و بدون علت در شیرخواران سالم زیر سه ماه دیده می‎شود. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر ماساژ و تکان دادن شیرخوار بر دفعات و مدت زمان گریه شیرخواران کولیکی انجام شده است. مواد و روش‎ها: مطالعه حاضر به روش کارآزمایی بالینی بر روی 100 شیرخوار 12-1 هفته که به علت کوکیک دوران شیرخوارگی به بیمارستان امیرکبیر اراک در سال 1389 مراجعه کرده بودند انجام شد. نمونه‎ها به روش تصادفی به دو گروه ماساژ و تکان تقسیم شدند. در گروه ماساژ از مادران خواسته شد در مدت یک هفته، سه بار در روز شیرخوار خود را ماساژ دهند. در گروه تکان از مادران خواسته شد طی یک هفته در هر روز طی علایم کولیک شیرخوار را تکان دهند اطلاعات مورد نیاز در یک چک لیست توسط مادر ثبت ‎شد و داده‎ها توسط نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته‎ها: دفعات و مدت زمان گریه شیرخوار در گروه ماساژ به ترتیب در اولین روز 34/8 دفعه و12/4 ساعت و در آخرین روز مداخله 26/4 دفعه و 32/1 ساعت در شبانه روز بود. این مقدار در گروه تکان به ترتیب در اولین روز 50/7 و 42/2 و در آخرین روز 94/6 دفعه و 14/2 ساعت در شبانه روز رسید. میانگین دفعات و مدت زمان گریه شیرخوار در گروه ماساژ به صورت معنی‎داری بیشتر از گروه تکان بود(001/0>p). نتیجه گیری: ماساژ می‎تواند باعث کاهش علایم کولیک شیرخوار شده و در ایجاد ارتباط بهتر مادر و شیرخوار و آرامش مادر و شیرخوار موثر باشد.
احمد رضا قندی، پارسا یوسفی، حسینعلی هادی، احمدرضا بهروزی، مهدیه سادات غفاری،
دوره 15، شماره 7 - ( ماهنامه آذر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: تنوسینویت گذرای هیپ یکی از علل شایع درد و لنگش در کودکان می‎باشد و علل 4/0 درصد تا 9/0 درصد از پذیرش‎های کودکان در اورژانس‎ها را شامل می‎شود. هدف از این مطالعه، بررسی این بیماری از لحاظ تظاهرات بالینی، توزیع سنی و جنسی و پی‎گیری عود شش ماهه می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی، تعداد 51 کودک با تشخیص تنوسینویت گذاری هیپ که به بیمارستان ولی عصر(عج) و بیمارستان امیرکبیر شهر اراک مراجعه کرده بودند، تحت بررسی قرار گرفتند. معیارهای ورود به مطالعه شامل شک بالینی پزشک به تنوسینوویت حاد بر اساس علائم بالینی و معاینات و محدوده سنی بین 3 تا 8 سال بود. یافته‎ها: از 51 کودک مبتلا به تنوسینویت، تعداد 34 بیمار پسر با میانگین سنی 1/19±70/61 ماه و 17 بیمار دختر با میانگین سنی 49/20±35/48 ماه را داشتند که دو گروه با یکدیگر اختلاف آماری معنی‎داری داشتند(026/0=p). شکایت شایع کودکان درد هیپ و مفصل شایع درگیر، هیپ راست بود. هم‎چنین اکثر بیماران سابقه اخیر بیماری ویروسی را گزارش نمودند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، شیوع تنوسینویت گذرای هیپ در پسران بیشتر بوده و اغلب در هیپ راست می باشد، و همچنین اکثر موارد سابقه ابتلا به بیماری های ویروسی را داشتند.
مهناز عدالت نژاد، رضوان صادقی، پارسا یوسفی چایجان، مهدیه السادات غفاری،
دوره 15، شماره 9 - ( ماهنامه بهمن 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: تاثیر دیالیز کافی بر روی عوارض و مرگ و میر بیماران تحت دیالیز مزمن اثبات شده است. پایش بلادرنگ انتشار با استفاده از تغییرات سدیم به عنوان یک جایگرین برای اوره، اجازه می‎دهد تا در هر نوبت دیالیز، مکررا میزان کفایت دیالیز به روشی غیر تهاجمی اندازه‌گیری شود. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی-تحلیلی، 156 جلسه دیالیز در بیماران تحت دیالیز مزمن، به وسیله روش دیااسکن موجود در ماشین‌های دیالیز AK 96 مورد ارزیابی قرار گرفت. کفایت دیالیز توسط فرمول‌های لگاریتمی دوگیرداس single-pool Kt/V اندازه‌گیری شد. مقادیر منتج از دو روش Kt/V محاسبه شده و online Kt/V با هم مقایسه شد. مقایسه در هر دو گروه به روش آنالیز آماری تی تست نمونه‌های جفتی انجام شد. یافته‌ها: در این مطالعه بین مقادیر Kt/V محاسبه شده و online Kt/V، اختلاف معنی‎دار آماری وجود داشت. متوسط Kt/V محاسبه شده 18/0±1/1 و متوسط online Kt/V ، 32/0± 77/0 بود(021/0=p). هم‎چنین همبستگی متوسطی بین مقادیر Kt/V محاسبه شده و online Kt/V وجود داشت(44/0=r ، 012/0=p). نتیجه گیری: علیرغم این که روش پایش بلادرنگ انتشار در مقایسه با Kt/V ، کفایت دیالیز را کمتر برآورد می‎کند اما این وسیله هم‌چنان برای استفاده بالینی روشی مفید و قابل اعتماد است.
محسن رضازاده، رسول یوسفی مشعوف، حسین سرمدیان، احسان الله غزنوی راد،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس به عنوان یک پاتوژن شایع عفونت‎های بیمارستانی به شمار می‎رود. افزایش عفونت‎های ناشی از این باکتری در کشورهای در حال توسعه منجر به بروز مشکلات بسیاری شده است. هدف ازاین مطالعه شناسایی الگوی آنتی‎بیوتیکی استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی‎سیلین جدا شده از بیماران بیمارستان مرکزی شهر اراک می‎باشد.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی در مدت یک سال تعداد 100 ایزوله استافیلوکوکوس اورئوس از بیماران بستری در بیمارستان، جداسازی گردید. ابتدا حساسیت نمونه‎ها نسبت به دیسک سفوکسیتین و اگزاسیلین بررسی شد، سپس وجود ژن mecA در سویه‎های مذکور با روش واکنش زنجیره‎ای پلیمراز ارزیابی گردید. در ادامه الگوی آنتی‎بیوتیکی سویه‎های واجد ژن mecA نسبت به 13 آنتی بیوتیک مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‎ها: از بین 100 نمونه شناسایی شده، تعداد 80 نمونه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی‎سیلین جداسازی گردید که بیشترین میزان مقاومت این سویه نسبت به آنتی‎بیوتیک‎های پنی‎سیلین(100 درصد)، تتراسیکلین(50/88 درصد)، لووفلوکساسین (70/85 درصد) و سیپروفلوکساسین(70/85 درصد) و کمترین میزان مقاومت نسبت به آنتی‎بیوتیک‎های کلرامفنیکل (70/5 درصد) و نتیل مایسین (70/5 درصد) و موپیروسین (0 درصد) گزارش شد.

نتیجه‎گیری: مطالعه اخیر نشان دهنده افزایش مقاومت استافیلوکوکوس اورئوس نسبت به آنتی‎بیوتیک‎های مختلف بوده که این مسئله یک هشدار جدی جهت درمان عفونت‎های ناشی از استافیلوکوکوس اورئوس در منطقه می‎باشد. بنابراین به منظور جلوگیری از افزایش مقاومت نسبت به سایر آنتی‎بیوتیک‎ها، ضروری می‎باشد که از تجویز بی رویه و غیر ضروری آنتی‎بیوتیک‎های در دسترس خوداری شود.


فرزاد زمانی، پارسا یوسفی، محمد رفیعی، ندا صالح جعفری،
دوره 16، شماره 7 - ( مهر ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: هیپرتروفی آدنوئید از مشکلات شایع دوران کودکی می‌باشد که علایم انسدادی ایجاد می‌شود آدنوئیدکتومی اندیکاسیون دارد در مواردی که بیمار کاندید عمل جراحی نمی‌باشد درمانهای غیرجراحی اندیکاسیون دارد. کورتیکواستروئیدهای داخل بینی ممکن است باعث کاهش علایم انسدادی در این بیماران شود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر قطره بتامتازون داخل بینی برروی علایم انسدادی بیماران مبتلا به هیپرتروفی آدنوئید می‌باشد.

مواد و روش ها: 77 کودک بین سنین 12-1 ساله که دارای علایم کلینیکی هیپرتروفی آدنوتید و با گرافی لترال گردن اثبات شده بوده و کاندید عمل جراحی نبودند انتخاب و به دو گروه مساوی تقسیم شدند در گروه اول تحت درمان با قطره بتامتازون داخل بینی 3 بار در روز به مدت 3 هفته و در گره دوم تحت درمان با کلرو سدیم با مدت مشابه قرار گرفتند علایم انسدادی شامل خرخر شبانه، تنفس دهانی رینوه چرکی و آبکی و علایم سینوزیت همچنین معاینه گوش قبل از درمان، در پایان ماه اول و 3 ماه پس از درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند و اطلاعات متوسط نرم افزار SPSS ver 19‌ تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: قطره بتامتازون داخل بینی باعث بهبود علایم انسدادی مخصوصاً خرخر شبانه شد که این بهبودی از نظر آماری معنی دار بوده اما برروی علایم دیگر و همچنین عوارض عفونی شامل رینوره چرکی تاثیر معنی داری نداشت.

نتیجه گیری: قطره بتامتازون بینی می‌تواند به عنوان یک درمان جایگزین در بیماران مبتلا به هیپرتروفی آدنوتید بکار رود.


فاطمه دره، پارسا یوسفی، جواد جواهری، بابک عشرتی، زهرا امیری،
دوره 16، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده

 زمینه وهدف: تشخیص و درمان زودرس در پیشگیری از عقب ماندگی ذهنی در کم کاری تیروئید ضروری است. هدف از این مطالعه ارزیابی برنامه غربالگری کم کاری تیروئید نوزادی در استان مرکزی است.

مواد وروش ها: در این مطالعه توصیفی مقطعی از اطلاعات ثبت شده در مرکز بهداشت استان استفاده شده است. از سال 85 تا سال 91 ، 127112 نوزاد با اندازه‌گیری TSH سرم از پاشنه پا غربالگری شدند. نوزادان با TSHمساوی یابیشتر از 5میلی واحد درلیتر برای ارزیابی بیشتر فراخوان شدند و نوزادانی که کم کاری تیروئید در آنها ثابت شد تحت درمان قرار گرفتند.

یافته ها: از 127112 نوزاد که تحت غربالگری قرار گرفتند، 414 نوزاد مبتلا به کم کاری تیروئید (هم گذرا و هم دائمی) بودند. بروز بیماری 1 در307 در استان بود. میزان فراخوان 8/4درصد بود. در 4/94 درصد بیماران درمان قبل از 40 روزگی شروع شده بود. از سال دوم برنامه درصد پوشش 100 درصد بوده است.

نتیجه گیری: میزان بروز بیماری و فراخوان در استان بالاتر از سایر مطالعات در کشور و سایر کشورهاست. میانگین سن شروع درمان و درصد پوشش در استان مطلوب می‌باشد.


سمیه قادری، فاطمه علائی کرهرودی، پارسا یوسفی چایجان، نویده نصیری اسکوی،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بستری شدن کودک در بخش مراقبت ویژه کودکان(PICU) تجربه ای تنش زا برای والدین است. تنش زیاد در پدر می تواند کاهش سازگاری روانی و مشکلات متعاقب را به دنبال داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مشارکت پدر در مراقبت از کودک بستری در PICU بر تنش و راهبردهای تطابقی وی انجام شد.

مواد و روش ها: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است که بر روی 60 پدر دارای کودک بستری در PICU در دو گروه مداخله و کنترل انجام شد. در گروه مداخله مشارکت پدر در مراقبت از کودک طی 5 نوبت در طول 5 روز انجام گردید. میزان تنش و راهبردهای تطابقی پدران گروه مداخله قبل و بعد از دوره مشارکت و گروه کنترل قبل و بعد از یک دوره زمانی 5 روزه، سنجیده شد.

یافته ها: میزان تنش پدران در گروه مداخله بعد از مشارکت به طور معنی داری کاهش یافت(001/0 p˂) اما در گروه کنترل بعد از طی دوره زمانی تفاوت معنی داری دیده نشد. همچنین پدران هر دو گروه از راهبردهای تطابقی مشابهی که اغلب هیجان محور بودند، استفاده نمودند.

نتیجه گیری: پدران کودکان بستری در PICU تنش زیادی را تجربه می کنند. مشارکت آن ها در مراقبت از کودکانشان در کاهش تنش و رسیدن آن ها به حداکثر سازگاری با بیماری، درمان و مراقبت های کودک بسیار موثر است.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb