جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای یزدانی

احسان اله غزنوی راد، سیدعلی فاضلی، رحمت اله یزدانی، علی جورابچی، عنایت اله کلانتر هرمزی،
دوره 2، شماره 6 - ( بهار 1378 )
چکیده

نایسریاگونوره آ عامل بیماری سوزاک می باشد. کشت و آنتی بیوگرام این باکتری در آزمایشگاه های تشخیص طبی متداول نیست. در این بررسی از 287  بیمار مشکوک، 50  مورد نایسریاگونوره آ ایزوله گردید که نسبت به پنی سیلین 32 مورد مقاوم (25 مورد داری مقاومت پلاسمیدی با بتالاکتامازی و 7 مورد دارای مقاومت کروموزومی ) و 4 مورد نیمه حساس مشاهده شدند. 26% موارد نسبت به اسپکتینومایسین مقاوم بوند ولی تمام موارد ایزوله شده نسبت به سیپروفلوکساسین حساس بودند و 2% نسبت به سفتریاکسون مقاوم دیده شدند. بنابر این پنی سیلین در جامعه مورد مطالعه جایگاهی در درمان بیماری سوزاک ندارد. اسپکتینومایسین نیز دارویی است که باید تجویز آن با احتیاط بیشتری صورت گرفته و حتما پیگیری های بعد از درمان انجام پذیرد. سفتریاکسون و سیپروفلوکساسین هم داروهای موثری هستند که می توان از آنها حتی در سویه های مقاوم نیز استفاده کرد.

احسان اله غزنوی راد، علی فاضلی، رحمت اله یزدانی، محمد رفیعی، علی جورابچی،
دوره 5، شماره 2 - ( تابستان 1381 )
چکیده

مقدمه: نایسریاگونوره، دیپلوکوک گرم منفی از خانواده نایسریاسه و عامل بیماری مقاربتی سوزاک در انسان است. کشت و آنتی بیوگرام از این باکتری کم تر در آزمایشگاه های تشخیص طبی صورت گرفته و تعیین میزانMIC  در این باکتری فقط در آزمایشگاه های مرجع صورت می گیرد. هدف از این تحقیق ارائه ارتباطی است که در جامعه مورد مطالعه، مقادیر MIC، آسان تر و بدون انجام آزمایشات تکنیکی پیچیده در دسترس پزشکان قرار گیرد.
روش کار: در این مطالعه بر روی 50 نایسریاگونوره جدا شده از بیماران مبتلا به سوزاک، تست آنتی بیوگرام صورت گرفت و برای هر دیسک آنتی بیوتیک قطر هاله عدم رشد اندازه گیری گردید. سپس بر مبنای دستورالعمل هایNCCL  برای چهار آنتی بیوتیک پنی سیلین، تتراسیکلین، اسپکتومایسین و سفاریااکسون مقادیر MIC اندازه گیری شده و بین قطر هاله عدم رشد به عنوان متغیر مستقل و مقادیر MIC به عنوان متغیر وابسته رگرسیون خطی ایجاد گردید.
نتایج: نتایج نشان می دهد که در هر چهار مورد ارتباط بین مقادیر قطر هاله و MIC به صورت منفی (معکوس) است و ضریب رگرسونی برای 3 آنتی بیوتیک اول با سطح معنی داری 0/0001 و برای آنتی بیوتیک چهارم با سطح معناداری 0/001 معنی دار می باشد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از MIC  و مقدار هاله ممانعت از رشد با هم دیگر مطابقت کامل داشته (رابطه خطی) و بنابر این با میزان خطای حداقل (صفر تا 4 رقم اعشار) می توان تاثیر متقابل قطر هاله و میزان MIC  را در جامعه مورد مطالعه تخمین زد.
 

آزاده ریاحی، سمیرا یزدانی قادیلایی، مینو کلانتری، نسرین جلیلی، حمید دالوند،
دوره 19، شماره 5 - ( مرداد 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تعیین میزان توانایی کودکان فلج مغزی توسط سازمان‌هایی هم‌چون بهزیستی، نقش مهمی را در برنامه‌ریزی درمان و ارائه خدمات حمایتی بازی می‌کند. سیستم طبقه‌بندی توانایی دستی، قسمتی از این مهم را به انجام می‌رساند. در استان مازندران، پیش‌بینی توانایی دستی به صورت شهودی و بدون ابزار صورت می‌گیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی هم‌خوانی پیش‌بینی کاردرمان‌گران از عملکرد دستی آتی مبتلایان به فلج مغزی با مقیاس MACS انجام شد.

مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع مقطعی است و جامعه مورد بررسی آن شامل 12 کاردرمان‌گر شاغل در مراکز توان‌بخشی تحت نظارت اداره بهزیستی استان مازندران می‌باشد. در ابتدا کاردرمان‌گران توانایی دستی 100 فرد مبتلا به فلج مغزی را براساس پیش‌بینی خود به پنج سطح طبقه‌بندی نمودند. محقق در مرحله بعد، تمامی این افراد را بر اساس مقیاس MACS طبقه‌بندی نمود. در انتها میزان هم‌خوانی پیش‌بینی درمان‌گر و محقق مورد تحلیل آماری قرار گرفت.

یافتهها: ضریب کاپای وزنی مقیاس MACS با سطح معنی‌داری 001/0>p در سطح یک 671/0 و در سطح پنج 747/0 بود که هر دو بیان‌گر میزان توافق خوبی بودند. این ضریب در سطح سه و چهار به ترتیب 471/0 و 444/0 بود که نشان دهنده توافق نسبتاً خوبی بود. ضرب کاپای وزنی در سطح دو نیز برابر با 358/0 و نشان دهنده توافق کم بود.

نتیجه گیری: با وجود هم‌خوانی بین پیش‌بینی درمان‌گر و محقق، مقیاس MACS به عنوان ابزاری مفید در طبقه‌بندی میزان توانایی دستی کودکان فلج مغزی و پیش‌بینی نیاز یا عدم نیاز آنان به وسایل کمکی و تطابقی توسط کاردرمان گران در مراکز توان‌بخشی و ادرارات بهزیستی مورد استفاده قرار می گیرد.


آزاده ریاحی، مهدی رصافیانی، سمیرا یزدانی، رحمت الله مرادزاده،
دوره 20، شماره 11 - ( بهمن ماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: نیاز انسان به غذا یکی از احتیاجات ذاتی یا فیزیولوژیک است که در کنار توانایی خوردن و آشامیدن، مهم­ترین عامل سلامتی، بقای زندگی و طول عمر می باشد. کودکان فلج مغزی به علت وجود نقایص همراه این بیماری، دچار ناهماهنگی ­های شدید در مکانیسم تغذیه­ای و ایجاد شرایط سلامتی نابسامان و حتی مخاطره­آمیز برای زندگی می­ شوند. به دلیل اهمیت سیستم طبقه بندی توانایی خوردن و آشامیدن ((EDACS در تحقیق و درمان کودکان فلج مغزی، هدف این مطالعه تعیین ویژگی های روان­ سنجی نسخه فارسی این سیستم می باشد.
مواد و روش‌ها: جهت فارسی­ سازی و تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی EDACS ، بعد از انجام مراحل ترجمه و ترجمه بالعکس، روایی صوری، روایی محتوایی و در نهایت پایایی تکرار آزمون برای والدین و درمانگران با استفاده از ضریب همبستگی درون خوشه ­ای (ICC) مورد ارزیابی قرار گرفتند. 130 کودک فلج مغزی 36 تا 240 ماه با میانگین سنی 35/52 بر حسب ماه و انحراف معیار 96/33 ( 57 دختر و 73 پسر با انواع مختلف فلج مغزی) مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: پایایی اندازه ها با روش ICC در کلیه شاخص ­های پایایی آزمون بازآزمون و پایایی بین ارزیابان خیلی خوب و معنادار بود. در بررسی پایایی تکرار آزمون، ICC در مورد والدین و کاردرمانگران (98/0) و برای گفتاردرمانگران (99/0) بالای 9/0 به دست آمد که هر دو بیان­گر میزان همبستگی بالا بودند.
نتیجه­ گیری: نسخه فارسی مقیاس EDACS از روایی صوری و محتوایی و پایایی تکرار آزمون کافی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری مفید و کاربردی در طبقه بندی توانایی خوردن و آشامیدن کودکان فلج مغزی استفاده نمود.

محمد امین عدالت منش، حبیب الله خدابنده، نوشین یزدانی، سمانه رفیعی،
دوره 21، شماره 6 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: نوروپاتی، شایعترین عارضه عصبی دیابت شیرین است که با آسیبهای مغزی به ویژه در هیپوکامپ مشخص میگردد. مطالعه حاضر اثر عصاره دارچین (CZE) بر حافظه، آسیب نورونی و سطح آنزیمهای آنتیاکسیدانی در مدل حیوانی دیابت را ارزیابی میکند.
مواد و روشها:50 سر موش صحرایی بالغ نژاد اسپراگ داولی به صورت تصادفی به 5 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، گروهSTZ  (50 میلیگرم بر کیلوگرم استرپتوزتوسین، درون صفاقی) و گروههای STZ+CZE100،STZ+CZE200  و STZ+CZE400 که با عصاره دارچین به ترتیب با دوزهای 100، 200 و 400 میلیگرم تیمار شدند. عصاره طی 14 روز و به صورت خوراکی تجویز شد. متعاقب سنجش حافظه کاری و فضایی، فعالیت آنزیمهای کاتالاز (CAT) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) هیپوکامپ به روش الایزا ارزیابی شد. سپس، ارزیابی هیستوپاتولوژیک هیپوکامپ صورت گرفت.
یافتهها: در مقایسه با گروه کنترل، گروه STZ افزایش مدت زمان و مسافت پیمایش تا رسیدن به سکوی مخفی طی ماز آبی موریس، کاهش رفتارهای تناوبی، کاهش دانسیته نورونی و فعالیت CAT و GPx هیپوکامپ را نشان داد (05/0> p). از طرفی، تیمار با عصاره دارچین سبب کاهش مدت زمان و مسافت پیمایش مسیر در ماز آبی و افزایش رفتارهای تناوبی، دانسیته نورونی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی هیپوکامپ در مقایسه با گروه STZ گردید (05/0> p).
نتیجهگیری: دیابت با کاهش دانسیته نورونی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی هیپوکامپ، باعث نقص در حافظه فضایی و کاری موش‌های صحرایی میشود، درحالیکه تیمار با عصاره دارچین سبب بهبود این اختلالات نوروپاتولوژیکی میگردد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb