۱۰ نتیجه برای یحیی
اکرم رنجبر، هاجر رجبیان، یحیی ژند، الهه میرزازاده، اکرم اسماعیلی، سارا قاسمی نژاد، علی اکبر ملکی راد،
دوره ۷، شماره ۳ - ( پائیز ۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه: عدم تعادل بین تولید رادیکال های آزاد و سیستم دفاع آنتی اکسیدانی را استرس اکسیداتیو گویند. یکی از منابعی که حاوی رادیکال های آزاد فراوانی است و به نظر می رسد استرس اکسیداتیو را القاء می کند، سیگار می باشد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه مقطعی تحلیلی بود که در آن از پرسشنامه ای که حاوی اطلاعاتی در مورد سن، جنس، میزان تحصیلات، سابقه استعمال سیگار، تعداد سیگار مصرفی در روز و ابتلا به بیماری های خاص بود، استفاده شد. گروه مورد را ۴۳ نفر سیگاری با سابقه استعمال سیگار بیش از ۵ سال و میانگین سنی ۳۷/۷ سال و گروه شاهد را نیز ۴۳ نفر تشکیل می دادند که از نظر سن و جنس با گروه مورد همسان شده بودند. جهت بررسی پارامترهای استرس اکسیداتیو آزمایشاتی شامل سنجش ظرفیت تام آنتی اکسیدان های پلاسما، گروه های تیول، پراکسیدسیون لیپیدی و فعالیت آنزیم گاماگلوتامیل ترانسفراز انجام گرفت.
نتایج: نشان داد که میزان ظرفیت آنتی اکسیدان های تام پلاسما در افراد سیگاری ۰/۰۳±۱/۸۹ میکرومول بر میلی لیتر و در افراد غیر سیگاری ۰/۰۴±۲/۲۴ میکرومول بر میلی لیتر است. همچنین میزان گروه های تیول پلاسما در افراد غیر سیگاری ۰/۴۸±۰/۸۱ میکرومولار و در افراد سیگاری ۰/۰۸±۰/۲۲ میکرومولار است. میزان P در داده های فوق برابر با ۰/۰۱ بود. فعالیت آنزیم گاماگلوتامیل ترانسفراز و میزان پراکسیداسیون لیپیدی در افراد سیگاری در مقایسه با افراد غیر سیگاری افزایش نشان داد اما این افزایش معنی دار نبود. همچنین ارتباط بین سابقه استعمال سیگار و پارامترهای استرس اکسیداتیو بررسی شد که این ارتباط معنی دار نبود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله میزان استرس اکسیداتیو در افراد سیگاری در مقایسه با افراد غیر سیگاری افزایش نشان داد که نمایان گر افزایش رادیکال های آزاد در افراد سیگاری است. به این ترتیب به نظر می رسد تقویت سیستم آنتی اکسیدانی در افراد سیگاری در کاهش آسیب ناشی از رادیکال های آزاد موثر باشد.
محمدرضا پالیزوان، یحیی ژند،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه: امروزه کیندلینگ شیمیایی با پنتیلن تترازول به عنوان یکی از مدلهای ایجاد صرع به شکل وسیعی مورد استفاده قرار میگیرد. برای رسیدن به کیندلینگ در حیوانات، نیاز به تزریقات مکرر دارو در طی زمان وجود دارد. در این مقاله، نتایج حاصل از آزمایشاتی ارائه شده که این فرضیه را مورد آزمون قرار میدهند که پس از چهار بار تزریق ابتدایی پنتیلن تترازول فقط گذشت زمان میتواند سبب پیشرفت کیندلینگ گردد. روش کار: این تحقیق تجربی بر روی ۳۲ موش نر نژاد ویستار انجام گرفته است. موشها به دو گروه تقسیم شدند، گروه کنترل که با تزریق پشت سر هم پنتیلن تترازول (دوز ۵/۳۷ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن حیوان، هر ۴۸ ساعت یک بار) کیندل شدند و گروه آزمون که پس از دریافت ۴ دوز پنتیلن تترازول برای مدت ۳۲ روز، وارد استراحت زمانی بدون تزریق دارو شدند. در انتها دو گروه دوزهای یکسانی از پنتیلن تترازول را به شکل همزمان دریافت کرده و متغیرهای تشنجی در دو گروه ثبت شده و دادهها با استفاده از آزمون تی دانش آموزی و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون توکی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که بین گروههای کنترل و آزمون در پارامترهای تشنجی همانند مرحله حمله (کنترل۲۶/۰±۷۵/۴، آزمون ۲۹/۰ ± ۷۵/۴) مدت زمان لازم برای رسیدن حیوان به مرحله دوم تشنج (کنترل۶۰/۱۶±۷۲/۱۶۵، آزمون ۶۸/۳۸±۲۲/۲۱۶)، مدت زمان رسیدن حیوان به مرحله پنجم تشنج (کنترل۳۸/۰±۱۳/۲، آزمون ۶۴/۰±۴۷/۳) و مدت زمانی که حیوان در مرحله پنج تشنج بسر میبرد(کنترل۴۲/۲ ± ۱۵/۲۱، آزمون ۲۰/۱±۴۲/۲۳) اختلاف معنیداری وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق درک جدیدی را در پیشرفت کیندلینگ شیمیایی با پنتیلن تترازول در طول زمان ارائه میکند.
محمدرضا پالیزوان، هاجر رجبیان، الهه میرزازاده، یحیی ژند، احسان اله غزنوی راد،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه: اگر چه نقش هورمونهای استروئیدی در فعال شدن و حفظ اعمال تولید مثلی به خوبی ثابت شده است، شواهد روز افزون حکایت از تاثیر این هورمونها بر روی حافظه و یادگیری دارند. این اثرات پیچیده بوده و بستگی به نوع یادگیری، جنس، سن و نیز محلی که در معرض هورمونهای استروئیدی قرار میگیرد دارند. این مطالعه جهت تعیین نقش تجویز پروژسترون به موشهای تازه متولد شده بر روی توانایی یادگیری آنها در ماز آبی موریس پس از بلوغ طراحی شده است. روش کار: این تحقیق تجربی بر روی ۳۶ موش صحرایی نر و ماده تازه متولد شده نژاد ویستار انجام گرفت. موشها به شکل تصادفی به شش گروه تقسیم شدند که عبارت بودند از: موشهای ماده با تزریق پروژسترون، موشهای نر با تزریق پروژسترون، موشهای ماده با تزریق روغن کنجد، موشهای نر با تزریق روغن کنجد و موشهای نر و ماده کنترل. سپس گروههای پروژسترونی، هورمون را با غلظت ۱۰۰ میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن حیوان و گروههای روغن کنجدی هم حجم پروژسترون، روغن کنجد را در روزهای ۱ و یا ۲ بعد از تولد دریافت کردند. ۶۰ روز پس از تزریق حافظه فضایی آنها در ماز آبی موریس مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: تجویز روغن کنجد به موشهای ماده تازه متولد شده (ولی نه موشهای نر) سبب افزایش میزان حافظه فضایی در آنها نسبت به گروه کنترل و پروژسترون گردید(۰۵/۰p<). اضافه کردن پروژسترون به روغن کنجد سبب شد یادگیری آنها تا سطح گروه کنترل کاهش یابد. نتیجهگیری: نتایج تحقیق این فرضیه را که پروژسترون سبب اختلال در حافظه فضایی مرجع در موشهای ماده میگردد تایید مینماید.
کیوان قسامی، علی قضاوی، یحیی ژند، محمد علی پایانی، محمودرضا خزایی، قاسم مسیبی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس از دسته بیماریهای خود ایمن مزمن سیستم عصبی مرکزی با اتیولوژی ناشناخته است. ویتامین D۳ توان تعدیل سیستم ایمنی را دارد. نیتریک اکساید یکی از عوامل مخرب سیستم ایمنی و یک فاکتور مهم در تخریب میلین است. در این مطالعه اثر مصرف کوتاه مدت ویتامین D۳ بر میزان نیتریک اکساید در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: در مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور حاضر ۶۰ بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به طور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه شاهد(۳۰ بیمار) درمان رایج و گروه مورد (۳۰ بیمار) علاوه بر درمان رایج، ماهانه مقدار ۳۰۰۰۰۰ واحد ویتامین D۳ به صورت تزریقی به مدت ۶ ماه دریافت نمودند. میزان نیتریک اکساید قبل و بعد از درمان در هر دو گروه اندازه گیری شد. یافتهها: نتایج نشان داد که سطح نیتریک اکساید در گروه تحت درمان با ویتامین D۳ نسبتا کاهش می یابد (از ۱/۱۱±۴/۱۲ به ۹/۸±۸/۹ میکرومول در لیتر) ولی این کاهش معنیدار نمیباشد. در حالی که در گروه کنترل میزان نیتریک اکساید افزایش مییابد (از ۰۷/۱۷±۴/۱۸ به ۸/۱۶±۰۷/۲۲ میکرومول در لیتر). نتیجهگیری: ویتامین D۳ هر چند تولید نیتریک اکساید را کاهش داده ولی این کاهش معنیدار نیست. لازم است مطالعات بیشتری به منظور ضرورت استفاده از ویتامین D۳ در درمان بیماری انجام شود.
محمود امینی، سید علیرضا حسینی، یحیی ژند، تورج زندباف، بابک عشرتی، شعبانعلی علیزاده، قاسم مسیبی، علی قضاوی، علی سیروس،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۹ )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه استفاده از بیومارکرهای التهابی در تشخیص آپاندیسیت در حال افزایش است، از طرف دیگر نقش رادیکالهای آزاد اکسیژن در وضعیتهای التهابی گوناگون شناخته شده است. با توجه به گستردگی بالای آپاندکتومی منفی(۲/۲۲-۳/۹ درصد)، هدف از این مطالعه تعیین سطح تام آنتی اکسیدانهای خون به عنوان بیومارکری جهت تشخیص زودرس آپاندیسیت حاد میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی تحلیلی آینده نگر، تعداد ۴۰۷ بیمار که در طول یک سال با تشخیص آپاندیسیت، تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، وارد مطالعه شدند. پس از سنجش ظرفیت تام آنتی اکسیدانی، دادهها به وسیله منحنی تحلیلی راک و آزمونهای پارامتریک مقایسه میانگین آنالیز شدند. یافتهها: از کل بیماران تعدا ۲۹۸ بیمار دارای آپاندیسیت بودند. میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی در گروه زنان بالغ برابر با ۷۵/۱۶۴±۹۰/۶۶۳ و در گروه مردان بالغ برابر ۳۷/۱۶۷±۵۸/۷۵۲ میکرومولار بر لیتر بود که اختلاف معنیداری با یکدیگر داشتند(۰۰۰۱/۰>p) همچنین میانگین ظرفیت تام آنتی اکسیدانی در زیرگروه آپاندیسیت پرفوره در بین کودکان به طور معنیداری بالاتر از انواع گانکرن و چرکی بود. نتیجه گیری: میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی می تواند به عنوان فاکتور پیشگویی کننده برای موارد پرفوره در اطفال استفاده شود ولی نمی توان آن را به عنوان بیومارکری جهت تشخیص آپاندیسیت به کار گرفت. با توجه به اختلاف میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی در مردان و زنان توصیه به انجام مطالعاتی میگردد که در آن میزان فاکتورهای التهابی با در نظر گرفتن فازهای سیکل ماهیانه در زنان سنجیده شود.
محمود امینی، تورج زندباف، شعبانعلی علیزاده، یحیی ژند، سید علیرضا حسینی، بابک عشرتی، علی سیروس، حمیده امینی،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( دو ماهنامه فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف: تشخیص آپاندیسیت یکی از چالشهای تشخیصی مهم جراحان در اورژانس میباشد. معیارهای آلوارادو، جهت تشخیص آپاندیسیت حاد توصیه شدهاند ولی در تعیین آنها محدودیتهایی مانند سن و جنس و ویژگیهای نژادی اعمال نشده است. هدف ما از این مطالعه بررسی میزان اثربخشی معیارهای آلوارادو در تشخیص آپاندیسیت حاد بر حسب سن و جنس میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، تعداد ۴۰۷ بیمار که در طول یک سال با تشخیص آپاندیسیت، تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، وارد مطالعه شدند. اطلاعات بیماران توسط مجریان طرح ثبت گردید. حساسیت و ویژگی به وسیله تعیین بهترین نقطه برش در نمودار تحلیلی راک با استفاده از نرم افزار Med Calc ۱۰,۲.۰.۰ تعیین گردید. یافتهها: بهترین نقطه برش برای معیارهای آلوارادو در گروه زنان پایینتر از گروه مردان بود (۶ در مقابل ۷). درصد آپاندکتومی منفی در گروه با معیارهای آلوارادو ۹ و۱۰ برابر با ۸/۱۱ درصد بود در حالیکه در دو گروه دارای معیارهای ۷ و ۸ و معیارهای ۵ و ۶ این درصد به ترتیب برابر با ۹/۲۹ درصد و ۸/۵۲ درصد بود. نتیجهگیری: ارزش تشخیصی معیارهای آلوارادو در نمرات ۸ و پایینتر از آن کمتر از قضاوت بالینی مبتنی بر تندرنس شکمی به تنهایی میباشد. همچنین نقطه برش مناسب برای تشخیص آپاندیسیت در زنان باید پایینتر در نظر گرفته شود. از سوی دیگر، نقطه برش مناسب برای تشخیص آپاندیسیت در گروه اطفال و بالغین جوان بالاتر از گروه بالغین است.
محمود امینی، علی احمدآبادی، یحیی ژند، قاسم مسیبی، علی قضاوی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( دوماهنامه خرداد و تیر ۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: پانکراتیت حاد یکی از علل شایع درد شکم میباشد که علامت یا نشانه اختصاصی و روش تشخیصی استاندارد طلایی برای آن وجود ندارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارزش تشخیصی نوار ادراری و مقدار کمّی تریپسینوژن-۲ ادرار در تشخیص پانکراتیت حاد میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، ۷۶ بیمار که با تشخیص افتراقی پانکراتیت حاد در اورژانس بیمارستان ولیعصر(عج) اراک بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. در ۴۶ بیمار تشخیص پانکراتیت قطعی شد(گروه پانکراتیت)، و در ۲۸ نفر تشخیص پانکراتیت رد گردید(گروه شاهد) و ۲ نفر نیز اط مطالعه حذف شدند. در هر دو گروه سطح آمیلاز، لیپاز، پروتئین واکنشی فاز حاد و تریپسینوژن-۲ کمی و کیفی ادرار سنجیده و حساسیت و ویژگی آزمونها تعیین گردید. دادههای جمعآوری شده نیز با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: سنجش تریپسینوژن-۲ ادرار به وسیله نوار ادراری در ۳۶ بیمار از ۴۵ نفر (حساسیت۸۰ درصد) و در گروه شاهد، در ۲ نفر از ۲۸ نفر مثبت بود (ویژگی۸/۹۲ درصد). سنجش میزان کمی تریپسینوژن ادرار در ۴۱ نفر از ۴۵ بیمار (حساسیت۱/۹۱ درصد) و در ۴ نفر از ۲۸ نفر در گروه شاهد مثبت بود (ویژگی ۸۹ درصد). حساسیت و ویژگی آمیلاز به ترتیب ۶/۸۲ و ۷۵ درصد و لیپاز ۷۶ و ۷/۸۵ درصد محاسبه شد. نتیجه گیری: برای تشخیص پانکراتیت حاد میتوان از اندازهگیری تریپسینوژن-۲ ادرار با نوار ادراری استفاده کرد. این آزمون علاوه بر سریع و راحت بودن، دارای دقت بالایی است و از آن میتوان در اورژانسها و مراکز مراقبتهای بهداشتی اولیه که امکانات تشخیصی محدودی دارند، استفاده کرد.
شعبانعلی علیزاده، ابوالفضل فاتحی، یحیی ژند، قاسم مسیبی، محمد رفیعی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( دوماهنامه خرداد و تیر ۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: در مطالعات متعددی مشاهده شده است که میزان فاکتورهای التهابی در زنان سالم، تحت تاثیر سیکلهای قاعدگی تغییر مییابد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان فاکتورهای التهابی خون در زنان دچار آپاندیسیت در فازهای متفاوت سیکل قاعدگی میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، تعداد ۷۰ زن و ۱۲ مرد مبتلا به آپاندیسیت و ۶۱ زن سالم براساس معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شدند. پارامترهای التهابی شامل پروتئین واکنشی فاز حاد، میزان رسوب اریتروسیتی و فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا و تعداد لکوسیتها مورد سنجش قرار گرفته و بر اساس فاز سیکل ماهیانه در گروه آپاندیسیت و گروه شاهد با آزمونهای مقایسه میانگین و آنالیز واریانس یک طرفه، با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد تغییرات معنیداری در میانگین میزان پارامترهای التهابی و تعداد لکوسیتهای خون در فازهای مختلف قاعدگی در زنان مبتلا به آپاندیسیت حاد وجود ندارد. همچنین میانگین تعداد لکوسیتها و غلظت CRP در گروه مبتلا به آپاندیسیت در مقایسه با گروه شاهد به طور معنیداری بالاتر بود. نتیجهگیری: این نتایج نشان میدهد که میزان فاکتورهای التهابی در زنان دچار آپاندیسیت در طی فازهای مختلف سیکل قاعدگی تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند. به نظر میرسد تغییرات روزانه هورمونی در طی سیکل قاعدگی باعث نظرات متناقض در مورد میزان فاکتورهای التهابی در زنان در طی فازهای متفاوت سیکل ماهانه شده است. لذا توصیه میشود که مطالعهای با همسان سازی روز دقیق سیکل ماهانه و همچنین ساعت نمونهگیری و شدت آپاندیسیت انجام گیرد.
یحیی بیگدلی، علی حیدریان پور،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ماهنامه شهریور ۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: نوروپاتی محیطی یکی از عوارض شایع دیابت ملیتوس میباشد. از طرفی نشان داده شده است که استرس اکسیداتیو، یکی از عوامل مهم در ایجاد و پیشرفت نوروپاتی در دیابت میباشد با این حال پاتوفیزیولوژی دقیق آن مشخص نشده است. در این مطالعه اثرات تمرینات ورزشی منظم و مصرف ویتامین C روی آستانه درد موشهای دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی موشهای صحرایی نر نژاد ویستار به تعداد ۳۶ سر در محدوده وزنی ۱۰±۲۲۰ گرم به گروههای کنترل و دیابتی (کنترل، با مصرف ویتامینC، ورزیده و با مصرف ویتامینC توام با انجام ورزش) تقسیم شدند. گروه دیابتی با تزریق زیر جلدی داروی استرپتوزوتوسین (۶۰ میلیگرم/ کیلوگرم) دیابتی شدند. یک هفته بعد از القای دیابت، حیوانات تحت تمرینات منظم ورزشی شنا و مصرف ویتامین C به مدت ۸ هفته قرار گرفتند. در پایان هفته سوم، پنجم و هشتم از حیوانات تست تیلک فلیک جهت اندازهگیری آستانه درد به عمل آمد. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: دیابت به طور معنیداری آستانه درد موشها را کاهش داد. تمرینات منظم ورزشی و مصرف ویتامین C، هیپرآلژزی ناشی از دیابت را به طور معنیداری کاهش دادند و اثرات توام تمرینات منظم ورزشی و مصرف ویتامین C در کاهش آستانه درد بیشتر از اثر هر یک از آنها به تنهایی میباشد. نتیجه گیری: تجویز تمرینات منظم ورزشی و ویتامین C در دیابت میتواند روش مناسبی برای پیشگیری هیپرآلژزی ناشی از آن باشد در نتیجه برای درمان و کنترل درد مفید میباشند.
طاهره یحیی، شهره زارع کاریزی، علی جهانیان،
دوره ۲۰، شماره ۹ - ( آذرماه ۱۳۹۶ ۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: محاسبات مبتنی بر DNA زمینه تحقیقاتی نوینی است که امکان محاسبه و تصمیمگیری درون بافت زنده را با دقت بسیار بالا فراهم میکند. پژوهشهای نوین گویای آن است که میزان بیان بیومارکرهایی نظیر miRNA با وقوع شرایط رخداد بیماریهایی مانند انواع سرطانها رابطه معناداری دارد. محاسبات DNA به عنوان روشی کمهزینه، سریع و دقیق برای تشخیص این بیومارکرها معرفی شده است. در این پژوهش روند آزمایشگاهی ساخت گیتهای منطقی مبتنی بر DNA با هدف تشخیص میزان بیان miR-۲۱ به عنوان بیومارکر سرطان ریه بررسی شده است.
مواد و روش ها: ابتدا رشته مورد نیاز برای طراحی گیت DNA سنتز گردید. سپس دو رشتهای گیت منطقی با انجام یک گرادیان دمایی ایجاد شده و در یک پروسه دقیق با استفاده از الکتروفورز تخلیص شده است. این دو رشته به عنوان ماشین محاسبه منطقی برای تشخیص سطح بیان miR-۲۱ استفاده میشود. ورودی گیت طراحیشده، رشته miR-۲۱ است و پس از انجام محاسبه، میزان بیان miR-۲۱ با اندازهگیری مقدار فلورسنت آزاد شده، مشخص میشود.
یافته ها: گیت منطقی طراحیشده در ابتدا روی رشتههای ورودی سنتز شده سپس روی بافت توموری واقعی تست شده است. نتایج آزمایشهای انجامشده نشاندهنده آن است که میزان قدرت تفکیک به دست آمده، حدود ۵/۲ برابر بهتر از روشهای مشابه میباشد.
نتیجه گیری: نتایج آزمایش گیت منطقی روی بافت توموری نیز موفقیتآمیز بوده و قابلیتهای روش ارائهشده را تأیید مینماید. نتایج گویای آن است که این روش از نظر زمان انجام و هزینه در حد قابلتوجهی از روش Real time PCR مناسبتر میباشد.