12 نتیجه برای کردی
دكتر علی کاظمی سعید، دكتر احمد یمینی شریف، دكتر مهناز عالم زاده، دكتر ماریا رئیسی دهکردی، دكتر غلامرضا داودی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
مقدمه: ضربان سازهای دائمی در درمان گروهی از بلوک های درجه دوم و سوم به کار می روند. بر اساس نتایج مطالعات قبلی، تغییرات همودینامیک ناشی از نصب ضربان سازها به اثبات رسیده است. در این مطالعه سعی بر آن بوده که این تغییرات همودینامیک از منظر دیگری به صورت اندازه گیری سطح سدیم ادراری و فشار خون مورد بررسی قرار گیرند. روش کار: 30 بیمار که طی سه سال جهت گذاشتن ضربان ساز دائمی برای اولین بار در مرکز قلب تهران بستری شده بودند (شامل 12 زن با میانگین سنی 92/62 سال و 18 مرد با میانگین سنی 07/60 سال) از نظر سطح سدیم ادراری، وزن مخصوص ادرار، فشار خون، سدیم و پتاسیم خون، قبل و بعد از نصب ضربان ساز تحت بررسی قرار گرفتند. اطلاعات مزبور با استفاده از آزمونهای تی زوجی و کااسکوئر، تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میزان فشار خون سیستولی پیش از نصب ضربان ساز 50/136 میلیمتر جیوه و پس از آن 60/120 میلیمتر جیوه بود که کاهش آن معنی دار بود(001/0 p<). همچنین سطح سدیم ادراری پس از نصب ضربان ساز افزایش قابل ملاحظهای یافت (45/83 میلی اکی والان در لیتر پیش از نصب ضربان ساز و 61/106 میلی اکی والان در لیتر پس از نصب ضربان ساز)(018/0=p). نتیجه گیری: این مطالعه نیز یافته های مطالعات قبلی را که حاکی از تغییرات همودینامیک به صورت کاهش فشارخون و افزایش نوروپپتیدها پس از نصب ضربان سازهای دائمی هستند، تائید می کند.
احد شفیعی، محمدرضا کردی، عباسعلی گائینی، مسعود سلیمانی، امین نکویی، وحید حدیدی،
دوره 17، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: Mir-210، میکروRNA پروآنژیوژنزی سلولهای اندوتلیال میباشد. این میکرو RNA، از طریق سرکوب برخی هدفهای ژنی و پروتئینی باعث فرآیند آنژیوژنز میشود. هدف از این مطالعه، تعیین چگونگی اثرگذاری تمرین تناوبی خیلی شدید بربیان ژنهای Mir-210 و گیرنده EphrinA3 عضله نعلی رتهای نر سالم بود.
مواد و روشها: در این پژوهش تجربی- آزمایشگاهی12 سر رت نر نژاد ویستار در سن هشت هفتگی با میانگین وزن77/9±5/210 گرم انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. تمرین تناوبی خیلی شدید در پنج روز در هفته و در مجموع به مدت هشت هفته شامل سه تناوب (چهار دقیقه با شدت 90 تا 100 درصد VO2max و دو دقیقه با شدت 50 تا 60 درصد VO2max) بود. 24 ساعت پس از اتمام پروتکل تمرینی، رتها تشریح و عضله نعلی آنها جدا شد. میزان بیان ژنهای Mir-210 و گیرنده EphrinA3 با تکنیک Real time-PCR انجام گرفت. میزان بیان ژنهای Mir-210 و گیرنده EphrinA3 با استفاده از روش∆∆CT-2 محاسبه شد. برای تعیین معنیدار بودن متغییرها بین گروههای تحقیق از آزمون آماری تی مستقل استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، اجرای تمرینات تناوبی خیلی شدید موجب تغییر معنیداری بر بیان ژن Mir-210 نشد(16/0p=) ولی بیان ژن EphrinA3در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل معنیدار شد(000/0p=).
نتیجهگیری: به نظر میرسد افزایش هرچند غیر معنیدار Mir-210 و کاهش بیان ژن EphrinA3 باعث عملکرد پروآنژیوژنزی سلولهای اندوتلیالی میشود و افزایش VO2max رتها در پی هشت هفته اجرای تمرینات تناوبی خیلی شدید میتواند ناشی از افزایش فرآیند آنژیوژنز باشد.
مریم نظری، محمد رضا کردی، سیروس چوبینه،
دوره 18، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر فعالیت تناوبی شدید بر سطوح سرمی کراتین کینار و لاکتات دهیدروژناز به عنوان شاخصهای آسیب عضلانی و ژلاتیناز نوع یک به عنوان شاخص التهاب بافتی، در دختران جوان غیرفعال بود.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی ۱۴ دانشجوی دختر غیرفعال انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه اجرای فعالیت تناوبی شدید (با میانگین و انحراف استاندارد ۲/۵۶±۲۱/۲۸ سال، قد ۳/۷±۱۶۳/۱ سانتیمتر و وزن ۴/۹۵±۵۲/۸۶ کیلوگرم) و گروه کنترل (با میانگین و انحراف استاندارد ۷/۵۰±۲۰/۲۵ سال، قد ۴/۵±۱۶۲/۴ سانتیمتر و وزن ۳/۶۷± ۵۲/۶۴ کیلوگرم) تقسیم شدند.آزمودنیهای گروه تجربی در شش تکرار یک دقیقهای با شدت ۹۰ الی ۹۵ درصد HR max دویدند. نمونههای خونی قبل و به فاصله ۳۰ دقیقه پس از اجرای پروتکل تمرینی گرفته شد. اندازهگیری مقادیر مربوط به فاکتورهای ذکر شده با استفاده از کیتهای مربوطه انجام گرفت. دادهها با آزمون تی مستقل در سطح معنیداری ۰/۰۵ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: پس از جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها، نتایج نشان دادند افزایش معنیداری در مقادیر کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز در اثر اجرای فعالیت تناوبی شدید وجود دارد ولی هیچ اختلاف قابل ملاحظهای در سطوح ژلاتیناز نوع یک در اثر اجرای این فعالیت مشاهده نشد.
نتیجهگیری: بنابراین میتوان گفت یک جلسه اجرای فعالیت تناوبی شدید میتواند باعث افزایش برخی از شاخصهای آسیب عضلانی همچون کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز شود و در رابطه با پاسخ التهابی بدن، تغییر قابل ملاحظهای در ژلاتیناز نوع یک موجب نمیشود.
محمدرضا کردی، امین نکویی، احد شفیعی، وحید حدیدی،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: از جمله سازگاریهای مهمی که همراه با ورزش رخ میدهد، افزایش چگالی مویرگی یا رگزایی است. عامل رشد آندوتلیال عروقی، یک نقش میتوژنیک برای سلولهای آندوتلیال دارد و واسطه مهمی در فرآیند رگزایی به شمار میرود. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تاثیر دو نوع تمرین استقامتی بر میزان بیان ژن عامل رشد آندوتلیال عروقی در رتهای نر سالم بود.
مواد و روشها: در این پژوهش تجربی- آزمایشگاهی، 18 سر رت نر نژاد ویستار در سن هشت هفتگی با میانگین وزن 77/9±5/210 گرم انتخاب شدند و به صورت تصادفی به سه گروه کنترل(6=n)، گروه ET(6=n) و گروه HIIT(6=n) تقسیم شدند. تمرین تداومی هوازی پنج روز در هفته و در مجموع به مدت هشت هفته شامل 30 دقیقه با شدت 70 تا 75 درصد VO2max و تمرین تناوبی شدید شامل سه تناوب به مدت چهار دقیقه با شدت 90 تا 100 درصد VO2max و دو دقیقه با شدت 50 تا 60 درصد VO2max بود. سنجش بیان ژن عامل رشد آندوتلیال عروقی با تکنیک واکنش زنجیرهای پلی مراز زمان - واقعی انجام گرفت. برای تعیین معنیدار بودن متغیرها بین گروههای تحقیق، از آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که سطح بیان ژن عامل رشد آندوتلیال عروقی در گروه تمرین هوازی تداومی و تناوبی شدید نسبت به گروه کنترل افزایش داشته است که این افزایش از لحاظ آماری معنیدار بود(006/0p= ، 243/7F= ). تغییرات در دو گروه تمرینات هوازی تداومی و تناوبی شدید نسبت به یکدیگر معنیدار نبوده است.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این تحقیق، افزایش سطح بیان ژن عامل رشد آندوتلیال عروقی در هر دو گروه تمرین احتمالاً باعث عملکرد پروآنژیوژنزی سلولهای اندوتلیال میشود و افزایش VO2max رتها در پی هشت هفته میتواند ناشی از افزایش فرآیند رگزایی باشد. تمرین تناوبی شدید ممکن است باعث سازگاریهای سریعتری نسبت به تمرینات تداومی هوازی در بدن موجود زنده شود.
فریبا بنی طالبی دهکردی، سمیه رئیسی، اصغر بیاتی، ،
دوره 20، شماره 3 - ( خردادماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: مالتیپل اسکلروزیس(MS) یک اختلال التهابی مزمن است که به وسیله دمیلیناسیون سیستم عصبی مرکزی(CNS) و آسیب آکسونی توصیف میشود. در حالی که دلیل MS هنوز ناشناخته است، این موضوع به صورت گسترده پذیرفته شده است که توجه به هدفهای دارویی جدید مورد نیاز است. رترومرها کمپلکس پروتئینی هستند که نقش مهمی در نقل و انتقالات اندوزومی دارند و اختلال در عملکرد رترومری با تعداد زیادی از اختلالات نورولوژیکی همراه میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه، مقایسه بیان ژن SNX2 به عنوان بخشی از کمپلکس رترومری در بیماران MS با افراد سالم بود.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، 50 نمونه مالتیپل اسکلروزیس(MS) و 50 کنترل سالم وارد شدند. بعد از تایید بیماری، 3 سیسی خون محیطی از تمام افراد مورد مطالعه گرفته شد. RNA تام استخراج شد و DNA مکمل (cDNA) سنتز شد. بیان نسبی ژن با استفاده از روش کمی real-time RT PCR (qRT-PCR) به دست آمد و به وسیله روش
ارزیابی شد.
یافتهها: بیان ژن SNX2 در بیماران MS در مقایسه با افراد کنترل سالم پایینتر بود و از نظر آماری تفاوت معنیداری را نشان داد(05/0p<).
نتیجه گیری: مطالعه ما نشان داد که بیان SNX2 در بیماری مالتیپل اسکلروزیس پایینتر است. با توجه به نقش عملکردی که SNX2 به عنوان یک پروتئین درگیر در فرآیند ترافیک سلولی دارد، ممکن است بر روی عملکرد رسپتورهای سطح سلولی یا هدفگیری داروها تأثیر داشته باشد. بنابراین مطالعات تکمیلی برای مشخص شدن مکانیسم دقیق عملکرد ژن در نقل و انتقالات سلولی باید انجام شود.
احمد خواجه گندمانی، رحمت الله فتاحیان دهکردی، محمد سعید حیدرنژاد، محسن جعفریان دهکردی،
دوره 20، شماره 5 - ( مردادماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: در این پژوهش، اثر نانوذرهی اکسید روی (ZnO NPs) و تیامین بر عملکرد بیوشیمیایی سرم و هیستوپاتولوژی کلیه به دنبال دیابت تجربی در موش بررسی شد.
مواد و روشها: برای این منظور، 56 سر موش به طور تصادفی در 8 گروه 7 تایی قرار گرفتند. دو گروه از حیوانات به عنوان گروه کنترل (A) و گروه تیامین (G) در نظر گرفته شدند. سایر گروهها از طریق آلوکسان با دوز 180 میلی گرم بر کیلوگرم دیابتی شدند. موشهای گروه B به عنوان گروه دیابتی تنها در نظر گرفته شدند. غلظت های 1/0 و 5/0 میلی گرم بر کیلوگرم نانوذرهی اکسید روی به صورت درون صفاقی به گروه های C و D تزریق گردید. غلظت های 1/0 و 5/0 میلی گرم بر کیلوگرم نانوذرهی اکسید روی همراه با تیامین (30 میلی گرم بر لیتر) به گروه های E و F تزریق شد. به موشهای گروه H فقط نانوذره با غلظت 1/0 میلی گرم بر کیلوگرم تزریق گردید. تغییرات ایجاد شده در بافت کلیه همراه با برخی فاکتورهای بیوشیمیایی اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج حاصله نشان داد که دیابت سبب تغییر میزان برخی فاکتورهای بیوشیمیایی سرم خون (آنزیم GGT، BUN و کراتینین) موش گردید (05/0p<). اما تجویز نانوذرات و تیامین کاهش این اثرات منفی را به همراه داشت. ابتلا به دیابت سبب تغییر بافت کلیه موش ها به صورت آشفتگی انسجام بافت داربست، از هم گسیختگی برخی از لولههای پیچخورده و پرخونی در داخل بافت همبندِ داربست شد.
نتیجهگیری: درمان موش های دیابتی با نانوذره ZnO NPs و تیامین موجب بهبودی نسبی در ساختار هیستوپاتولوژی کلیه و سطوح بیوشیمیایی خون گردید.
سهیل بیگلری، عباسعلی گائینی، محمدرضا کردی، علیرضا قارداشی افوسی،
دوره 21، شماره 1 - ( فروردین ماه 1397 1397 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 8 هفته تمرین تناوبی خیلی شدید (HIIT) بر بیان دو ژن تنظیم کننده رشد عضلانی ( میوستاتین و فولیستاتین ) در عضله دوقلوی موشهای نر سالم است.
مواد و روشها: 16 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به صورت تصادفی و مساوی به دو گروه کنترل و HIIT تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه HIIT به مدت هشت هفته، سه روز در هفته و هر جلسه به مدت 40 دقیقه بود. هرجلسه تمرینی شامل 5 دقیقه گرم کردن و سرد کردن با شدت 40 تا 50 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، 30 دقیقه دویدن تناوبی شامل 4 دقیقه دویدن خیلی شدید (85 تا 90 درصد VO2max) و 2 دقیقه بازیافت فعال (با شدت 50 تا 60 درصد VO2max) بود. گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکردند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، عضله دوقلوی موشهای صحرایی جدا و پس از استخراج RNA میزان بیان ژن میوستاتین و فولیستاتین
نمونهها به روش Real time-PCR سنجیده شد. تجزیه و تحلیل دادههای آماری از طریق آزمون تی مستقل انجام شد.
یافته ها: بیان میوستاتین گروه HIIT در مقایسه با گروه کنترل، کاهش 68 درصدی و معناداری داشت (05/0p<). با وجود این، اختلاف معناداری در بیان فولیستاتین گروه HIIT در مقایسه با گروه کنترل مشاهده نشد (05/0p>). وزن عضله دوقلو در گروه HIIT در مقایسه با گروه کنترل، افزایش 23 درصدی و معناداری داشت (05/0p<).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که HIIT باعث کاهش بیان ژن میوستاتین و افزایش وزن عضله دوقلوی موشها شد.
محبوبه شیخان، محمد رضا کردی، حمید رجبی،
دوره 23، شماره 4 - ( مهر و آبان 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: microRNAsهای متعددی در تنظیم توده عضلانی دخیل هستند که در هایپرتروفی و آتروفی عضلات اسکلتی نقشی اساسی را ایفا میکنند. پژوهش حاضر بیان برخی از ژنها را به عنوان تنظیمگرهای آتروفی عضلانی در پی یک دوره کوتاه بیتحرکی در رتهای تمرینکرده استقامتی مورد بررسی قرار میدهد.
مواد و روش ها: به همین منظور هجده سر رت نر اسپراگ داولی به سه گروه (کنترل، تمرین + بیتحرکی و بیتحرکی) تقسیم شدند. رتهای گروه تمرین طی شش هفته و هر هفته پنج جلسه روی تردمیل دویدند. اندام تحتانی حیوانات برای هفت روز با روش قالبگیری بیتحرک شد. عضله نعلی استخراج و میزان بیان ژنهای موردنظر به روش RT-PCR اندازهگیری شد. جهت تعیین تفاوتها از روش آنووا یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری (0/05≥α) استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد اخلاق IR.SUMS.REC.1396.S463 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علومپزشکی تهران به تصویب رسید.
یافته ها: نتایج نشان میدهد، در گروه ورزش + بیتحرکی و گروه بیتحرکی نسبت به گروه کنترل، شاهد افزایش بیان ژنهای (miR-1(P=0/010)، FOXO3a (P=0/001 و کاهش بیان (miR-206 (P=0/007 و (IGF-1 (P=0/001 بودیم که این اختلافات از لحاظ آماری معنادار بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، میتوان عنوان کرد که احتمالاً تغییرات بیان میکروRNAها در شرایط بیتحرکی موجب تغییر بیان ژنهای تنظیمگر توده عضلانی میشود. تمرینات استقامتی اثر محافظتی دارند، اما موجب پیشگیری از این تغییرات نمیشوند.
رحمتالله فتاحیان دهکردی، سورن نورایی، البرز یدالهی،
دوره 24، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت بیماری شناختهشدهای است که عوارضی مانند رتینوپاتی، نفروپاتی و گاستروپاتی را به همراه دارد. این مطالعه به منظور بررسی اثر تیامین و استات سرب بر کولون موشهای دیابتی شده با آلوکسان طرحریزی شده است که اثرات آن در درمان و یا کاهش عوارض بافتی ناشی از دیابت آشکار میشود.
مواد و روش ها: در این مطالعه 63 عدد موش با میانگین وزنی200 گرم در نُه گروه دستهبندی شدند. 1) گروه دیابت+استات 200 ppm؛ 2) گروه تیامین+استات 200 ppm؛ 3) گروه تیامین+استات سرب 1000 ppm؛ 4) گروه دیابت+تیامین+استات سرب 1000 ppm؛ 5) گروه دیابت؛ 6) گروه دیابت+تیامین؛ 7) گروه دیابت+تیامین+استات 200 ppm؛ 8) گروه دیابت+استات 1000 ppm؛ 9) گروه کنترل. پس از یک دورهی بیست روزه، نمونهها از حفره شکمی خارج و با استفاده از روش معمول بافتی، اسلایدهایی جهت ارزیابی استریولوژی و هیستومورفومتری تهیه شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق GRN1M1903 در دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد تأیید شده و همه روشهای بهکارگرفته شده در پژوهش حاضر، ازجمله آسانکشی با رعایت کامل اصول اخلاقی مقید کردن حیوان انجام پذیرفت.
یافته ها: میانگین ضخامت لایه مخاطی ـ زیرمخاطی در گروههای شش و هفت نسبت به سایر گروههای تیمار اختلاف معناداری نشان داد. ضخامت لایه عضلانی بین گروه کنترل و همه گروههای تیمار به استثنای گروههای دو، شش و هفت، اختلاف آماری معناداری از خود نشان داد. در میانگین ضخامت لایه ادوانتیس در گروههای یک، هفت و هشت اختلاف معناداری با گروه کنترل مشاهده نشد. نتایج نیز بیانگر اختلاف آماری معناداری در مساحت لایههای مختلف بافت کولون بین گروه یک و گروه کنترل بود.
نتیجه گیری: با بررسی نتایج حاصل از این مطالعه، به نظر میرسد تیامین اثرات بهبود را در ضخامت لایه عضلانی و ضخامت لایه ادوانتیس به دنبال داشته است. از سوی دیگر، مساحت لایه مخاطی تحت تأثیر اثرات بهبوددهنده تیامین نبود.
فاطمه شرفی بچگان، رضا صفری، مریم نجات دهکردی،
دوره 24، شماره 4 - ( مهر و آبان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تاموکسیفن از گروه داروهای تعدیلکنندهی انتخابی گیرنده استروژن و از داروهای مؤثر در پیشگیری و درمان برخی از سرطانها (مانند سرطان سینه) است. در این پژوهش، برهمکنش داروی تاموکسیفن با (دیانای) به صورت تجربی بررسی شد. همچنین، ساختار الکترونی سامانه مولکولی تاموکسیفن (در ابعاد اتمی) به صورت نظری با استفاده از نظریه اتم در مولکول (AIM) بررسی شد.
مواد و روش ها: ابتدا در بخش تجربی پژوهش، برهمکنش تاموکسیفن با دیانای با استفاده از تکنیک طیفسنجی (UV-vis) و روش هیدرودینامیکی ویسکومتری بررسی شد. سپس، در بخش نظری این پژوهش، با استفاده از روشهای شیمی محاسباتی برخی از خواص سامانه مولکولی تاموکسیفن، مانند چگالی حالات الکترونی (DOS)، انرژی اوربیتالهای مرزی (HOMO/LUMO) و انرژی پتانسیل الکترواستاتیک (ESP) و نقشه راه توزیع چگالی الکترونی و لاپلاسی آن مطالعه شد.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله یک متاآنالیز با نمونه حیوانی است.
یافته ها: نتایج بهدستآمده تکنیک طیفسنجی UV-vis و روش ویسکومتری نشاندهنده وجود اثرهایپرکرومیسم و هایپوکرومیسم است. به علاوه، نتایج آزمایشات به غلظت داروی تاموکسیفن وابسته بود و در نوع پیوند شدن آن با دیانای تأثیر داشت. همچنین، تحلیل مطالعات محاسباتی روی داروی تاموکسیفن بیانگر این موضوع است که سازوکارهای توزیع بار و انرژی محلی در سامانه مولکولی تاموکسیفن نقش بسزایی در چگونگی پیوند این دارو با دیانای دارد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج تجربی حاصل از طیفسنجی UV-vis و ویسکومتری و همچنین با توجه به خواص الکترونی ارتعاشی سامانه مولکولی تاموکسیفن مشخص شد که داروی تاموکسیفن با بیشتر جایگاههای دیانای دارای برهمکنش قابل ملاحظه است.
خانم مهناز قهرمانی تیل، خانم رضوانه سادات فاطمی، دکتر رحمان شکری، دکتر مهدی بنی طالبی دهکردی، دکتر مهدی پریان،
دوره 25، شماره 4 - ( مهر و آبان 1401 )
چکیده
مقدمه: عفونت سالمونلا (سالمونلوزیس) یکی از شایع ترین عفونت ها بوده که بر دیواره روده اثر می گذارد. برای شناسایی این باکتری از روش های مختلفی از قبیل PCR، Multiplex PCR، الایزا و آگلوتیناسیون استفاده می شود. با اینحال معمولاً روش های تشخیصی سریع، مقرون به صرفه و آسان مانند تست آگلوتیناسیون توصیه می گردد. در ایران آنتی سرمی که به عنوان کنترل مثبت در کیت های تشخیصی ویدال بکار می رود به صورت پلی والان بوده و بر علیه هر دو آنتی ژن O و H واکنش می دهد. هدف از این تحقیق تولید آنتی سرم اختصاصی (Mono specific) بر علیه آنتی ژن های O و H برای استفاده در کیت های مختلف از قبیل آگلوتیناسیون و غیره می باشد.
روش کار: سوسپانسیون باکتری غیرفعال شدۀ dH و DO (استاندارد 3 مک فارلند)، به صورت داخل وریدی به خرگوش سفید نیوزلندی تزریق گردید. یک هفته بعد از آخرین تزریق، خونگیری و جمع آوری سرم انجام پذیرفت. تست جذب، انکوباسیون با آنتی ژن H و O در 37 درجۀ سانتی گراد به مدت دو ساعت انجام شد و پس از سانتریفوژ، مایع رویی که حاوی آنتی سرم اختصاصی (Mono specific) بر علیه آنتی ژن های O و H بود جمع آوری گردید. همچنین جهت استفاده از این آنتی سرم های Mono specific، در تست های اختصاصی مانند الایزا، ایمونوفلئورسانس و غیره، تخلیص آنتی بادی با استفاده از روش های مختلف از قبیل رسوب با آمونیم سولفات، تانژنشیال فلوفیلتریشن و کروماتوگرافی انجام شد. مطالعه حاضر با کد اخلاق IR.PII.REC.1399.006 در شورای پژوهشی انستیتو پاستور ایران تصویب شده است.
یافتهها: یافته های حاصل از تست آگلوتیناسیون قبل و بعد از جذب، نشان دهنده واکنش متقاطع قبل از جذب و عدم واکنش متقاطع با آنتی ژن H و O بترتیب با آنتی سرم های مونواسپسیفیک بر علیه O و H بعد از جذب می باشد. نتایج حاصل نشانگر این است که آنتی سرم خالص سازی شده هم از لحاظ کمیت (غلظت بالا) و کیفیت (خلوص بالا) از درجۀ مناسبی برخوردار می باشد.
نتیجه گیری: تشخیص سریع بیماری به وسیله آزمایش های مختلف مانند تستهای سرمی که دارای حساسیت، اختصاصیت و سرعت عمل بالا و هزینه کمتری هستند، توصیه میشود. بنابراین با استفاده از آنتی سرم های اختصاصی تولید شده در این تحقیق، برای غربالگری اولیۀ عفونت های سالمونلا، می توان از آنها در تست های مبتنی بر آگلوتیناسیون که سریع، مقرون به صرفه و آسان می باشند استفاده نمود. همچنین با توجه به درجه خلوص بالای به دست آمده، این آنتی سرم ها در تستهای مختلف، از قبیل الایزا و ایمونوفلئورسانس کاربرد دارند.
دکتر مجید غلامی آهنگران، دکتر مریم کریمی دهکردی،
دوره 26، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1402 )
چکیده
مقدمه: کروناویروس ها به طور عمده در انسان عامل بیماری تنفسی هستند که از گونههای شناخته شده، کروناویروسهای عامل بیماری سارس، مرس و کووید بیماریزایی شدید تنفسی ایجاد میکنند. تاکنون درمان اختصاصی برای این بیماریها یافت نشده است. با توجه به اثرات مفید گیاهان دارویی به عنوان ترکیبات آنتی اکسیدان و ضد التهاب، استفاده از ترکیبات گیاهی میتواند در عفونت خفیف کرونا ویروسها مؤثر باشد.
روش کار: پایگاه داده پاب مد برای جستجوی مقالات حاوی عبارتهای کروناویروس، سارس، مرس و همچنین انسان و طب گیاهی استفاده شد. معیار ورود، تمام مقالات کامل با کلید واژههای ذکر شده و معیار خروج، مقالات خلاصه و مقالات ارائه شده در همایشها بود. در مجموع 36 مقاله در مورد کرونا ویروسهای انسانی یافت شد. اکثر مطالعات در مورد سارس (SARS-CoV) با 26 مقاله (22/72 درصد) بود. دو مقاله (55/5 درصد) در مورد کووید 19 (SARS-CoV-2) و تنها یک مقاله (77/2 درصد) در مورد مرس (MERS-CoV) یافت شد. لازم به ذکر است که یک مطالعه شامل SARS-CoV و MERS-CoV و شش مطالعه (66/16 درصد) نیز به بررسی همزمان سارس، مرس و کوید 19 پرداختهاند.
ملاحظات اخلاقی: اصــول اخلاقی در نــگارش مقالــه، طبــق دســتورالعمل کمیتـه اخلاق کشـوری و آییـن نامـه COPE رعایـت شـده اســت.
یافتهها: برخی از گیاهان دارویی با فعالیت ضد ویروسی مؤثر علیه کروناویروس های سارس، مرس و کووید 19 شناسایی شدهاند که شامل چای سبز، دارچین، شیرین بیان، درمنه، مریم گلی، تره، ریواس، گزنه و شاتوت است. با توجه به اینکه این گیاهان دارویی قبلاً ً با اثرات متفاوت درمانی در فارماکوپه دارویی انسان استفاده شده است توصیه میشود برای دستیابی به دوز مؤثر علیه کروناویروس های شایع انسانی، آزمایشهای بالینی روی انسان انجام شود.
نتیجهگیری: اگرچه برخی گیاهان دارویی برای استفاده در درمان کروناویروس های عامل سندروم تنفسی در انسان توصیه شده است، اما تاکنون اثرات این گیاهان بر سایر فاکتورهای بیولوژیک مورد مطالعه قرار نگرفته است که لازم است همزمان با آزمایشات بالینی و تأیید کارایی این ترکیبات، اثرات جانبی آنها مورد ارزیابی قرار گیرد.