20 نتیجه برای کامران
کامران مشفقی،
دوره 1، شماره 1 - ( زمستان 1375 )
چکیده
این مقاله چکیده ندارد.
کامران مشفقی،
دوره 1، شماره 3 - ( تابستان 1376 )
چکیده
سندرم ترنر، در اثر مونوزومی کامل یا نسبی بازوی کوتاه کروموزوم X ایجاد می شود. مهم ترین مشخصات این بیماران قد کوتاه، آمنوره اولیه و دیس ژنزی گنادی می باشد. عقب افتادگی ذهنی از مشخصات اصلی بیماران نیست. عوارض قلبی، عروقی، کلیوی، ادراری، غدد داخلی نیز در بیماران وجود دارد. جهت تشخیص، بررسی کروموزومی در تمام بیماران مشکوک الزامی است. درمان بیماران با استروژن و از سن 15 سالگی شروع می شود.
قاسم مسیبی، محسن خاکی، کامران مشفقی،
دوره 1، شماره 4 - ( پائیز 1376 )
چکیده
سرم 121 فرد وازکتومی شده و 45 فرد نرمال غیر وازکتومی از نظر آنتی بادی ضداسپرم با روش آگلوتیناسیون(Tray Agglutination Test) مورد بررسی قرار گرفت. در سرم بیش از 63% افراد وازکتومی شده و 6/5% افراد شاهد آنتی بادی ضد اسپرم وجود داشت که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود. ( P<0/0001) با مقایسه افراد وازکتومی شده بر حسب مدت زمان پس از وازکتومی مشخص گردید که با افزایش طول زمان پس از وازکتومی تیتر آنتی بادی ضد اسپرم نیز افزایش می یابد.
کامران مشفقی، محمد رفیعی،
دوره 4، شماره 4 - ( زمستان 1380 )
چکیده
مقدمه: آنمی فقرآهن، شایع ترین شکل کم خونی در جهان است و مهم ترین بیماری که با آن ممکن است اشتباه شود، بیماری بتاتالاسمی مینور می باشد. جهت تشخیص این دو بیماری در حال حاضر، آزمایش اندازه گیری فریتین سرم و الکتروفورز هموگلوبین انجام می شود. به دلیل اینکه انجام تست های مذکور در حال حاضر در تمام آزمایشگاه های کشور امکان پذیر نمی باشد، یافتن تست های آسان تر، سهل الوصول تر و ارزان تر جهت افتراق این دو بیماری مفید می باشد. لذا در این مقاله تست شمارش رتیکولوسیت پس از مصرف یک دوره کوتاه مدت آهن در افتراق این دو بیماری، ارزیابی شده است.
روش کار: این مطالعه به روش توصیفی از نوع مقطعی است. تعداد 69 بیمار مبتلا به آنمی هیپوکروم میکروسیتیک وارد طرح شدند. از این بیماران آزمایشات اندازه گیری فریتین سرم، شمارش رتیکولوسیت و الکتروفورز هموگلوبین انجام گردید. پس از یک هفته درمان با قرص آهن خوراکی مجددا از بیماران تست شمارش رتیکولوسیت اندازه گیری شد و در صورت افزایش میزان رتیکولوسیت بیمار به عنوان آنمی فقر آهن محسوب می گردید. سپس جواب تست شمارش رتیکولوسیت با جواب فریتین و الکتروفورز هموگلوبین بیمار مقایسه می شد و حساسیت و ویژگی تست مذکور مورد بررسی قرار می گرفت.
نتایج: حساسیت و ویژگی تست مذکور جهت آنمی فقر آهن به ترتیب 82 و 67% و در مورد بتاتالاسمی مینور به ترتیب 64 و 78% بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده این است که این تست دارای حساسیت بالا در مورد آنمی فقر آهن و ویژگی بالا در مورد بتاتالاسمی مینور می باشد و به نظر می رسد در شرایطی که اندازه گیری فریتین و الکتروفورز هموگلوبین در دسترس نباشد، استفاده از تست شمارش رتیکولوسیت در افتراق این دو بیماری کمک کننده است.
کامران مشفقی، محمد رفیعی،
دوره 5، شماره 3 - ( پائیز 1381 )
چکیده
مقدمه: در سال های اخیر ارتباط هلیکوباکترپیلوری با کم خونی فقر آهن در حال مطالعه می باشد. هدف از این مطالعه یافتن ارتباط میان هلیکوباکترپیلوری با میزان هموگلوبین و فرتین سرم (به عنوان ذخیره آهن) است.
روش کار: این مطالعه، یک مطالعه مشاهده ای و از نوع مقطعی بوده که به صورت توصیفی-تحلیلی بر روی 262 بیمار مبتلاء به کم خونی انجام گرفته است و جهت هر بیمار هموگلوبین، MCV، فرتین سرم و تیتر آنتی بادی IgG هلیکوباکترپیلوری محاسبه گردید و سپس به بررسی ارتباط بین ان موارد با هلیکوباکترپیلوری پرداخته شد.
نتایج: در 147 نفر (56%) بیماران تیتر هلیکوباکترپیلوری منفی و در 115 نفر (44%) تیتر هلیکوباکترپیلوری مثبت بود. همچنین در 78 نفر (29/8%) بیماران فرتین کم تر از 120µgr/dlit بوده است. با استفاده از آزمون های آماری رگرسیون لجستیک مشخص شد که بین سطح فرتین و شانس ابتلاء به هلیکوباکترپیلوری ارتباط آماری وجود دارد به گونه ای که شانس ابتلاء به هلیکوباکترپیلوری در کسانی که فرتین کم تر از 12 دارند، 1/93 برابر کسانی است که فرتین بالای 12 دارند و این شانس با استفاده از رگرسیون لجستیک در سطح خطای 0/05 معنادار آماری است. همچنین مشخص شد که هیچ گونه ارتباط معنی دار آماری بین میزان کاهش MCV و شانس ابتلاء به هلیکوباکترپیلوری وجود ندارد.
نتیجه گیری: میزان فرتین سرم در بیماران با عفونت هلیکوباکترپیلوری کاهش می یابد و این کاهش فرتین از نظر آماری معنی دار می باشد این مطلب را مطالعات انجام شده در خارج از کشور نیز نشان داده اند. |
کامران مشفقی، نادر دادگر، محمد رفیعی،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده
مقدمه: حدود 6 درصد از موارد تازه تشخیص داده شده سرطان در آمریکا مربوط به بیماری های لنفوپرولیفراتیو و لوکمی بوده و 9 درصد علت مرگ و میر افراد مبتلا به سرطان نیز مربوط به این دو گروه بیماری است. بهره گیری از آزمون های ساده، ارزان قیمت، در دسترس و دقیق در معاینه بالینی اشخاص مشکوک به این بیماری ها موجب تشخیص سریع تر و درمان مناسب تر می شود. این امر در نهایت باعث بهبود کیفیت زندگی و یا کاهش مرگ و میر افراد مبتلا می گردد.
روش کار: این بررسی یک مطالعه مقطعی توصیفی بود که به مدت یکسال و به صورت رو به جلو انجام پذیرفت. طی این پژوهش 42 بیمار با تشخیص تازه لنفوپرولیفراتیو و 21 بیمار با تشخیص لوکمی حاد مورد بررسی قرار گرفتند. سطح لاکتات دهید روژناژ 7 (LCH)، سرعت رسوب گلبول های قرمز (ESR)و آلکالات فسفاتاز (ALP) در کلیه بیماران ارزیابی گردید. در معاینه بالینی بیماران نیز به بزرگی کبد، بزرگی غدد لنفاوی و طحال توجه خاصی شد.
نتایج: بر اساس یافته های این تحقیق مشخص گردید که بهترین آزمایش ها در افتراق و نفی کردن لوکمی حاد از لنفوپرولیفراتیو، به ترتیب تعیین سطح ESR و LDH می باشند. حساس ترین و اختصاصی ترین آزمون ها نیز در افتراق دو بیماری فوق به ترتیب تعیین سطح LDH و بررسی بزرگی کبد بودند. همچنین مشخص گردید کهLDH بهترین آزمون غربالگری در افتراق لوکمی ها از لنفوپرولیفراتیو ها می باشد.
نتیجه گیری: در خواست آزمایش های ساده ای نظیر ESR ،LDH و ALP و همچنین توجه بیش تر به نشانه هایی چون بزرگی طحال و کبد و بزرگی غدد لنفاوی محیطی در هر بیمار با شک به تشخیص بیماری های لنفوپرولیفراتیو و لوکمی حاد باعث تسهیل در تفکیک این دو گروه بیماری از یکدیگر می شود.
قاسم مسیبی، کامران مشفقی، محمد موذنی، فاضل شکری،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه: به دنبال ورود آنتی ژن به بدن، بر علیه آن آنتی بادی از کلاس های مختلف ساخته می شود. شناسایی و سنجش کلاس های مختلف آنتی بادی بر علیه یک آنتی ژن از ارزش خاصی برخوردار است. هدف از این تحقیق طراحی یک روش الیزا بر مبنای مهار فعالیت آنزیم کونژوگه شده با استفاده از مهار کننده های غیر رقابتی است. بر این اساس از فاکتور روماتوئید به عنوان یک مدل به منظور سنجش سایر کلاس های آنتی بادی بر ضد آنتی ژن استفاده شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی تحلیلی از سرم ده بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید که با تست لاتکس مثبت بودند به منظور سنجش فاکتور روماتوئید از کلاس IgM و IgA با روش الیزای توام و الیزای متداول استفاده گردید. در روش الیزای توام پس از اضافه نمودن کونژوگه اختصاصی ضد یک کلاس و سوبسترای مربوطه و ثبت نتایج، به جای توقف واکنش با اسید، از سیانید سدیم به عنوان مهار کننده غیر رقابتی استفاده شد و سپس بر روی همین مجموعه، گونژوگه ضد کلاس دیگری اضافه گردید و مجددا با سنجش جذب نوری، نتایج حاصله با الیزای متداول مورد مقایسه قرار گرفت.
نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که هر چند میانگین جذب نوری و غلظت فاکتورهای روماتوئیدی از کلاس IgM وIgA در روش الیزای توام در مقایسه با روش الیزای متداول کم تر است ولی این اختلاف معنی دار نمی باشد و تفاوتی بین دو روش جهت سنجش این دو کلاس آنتی بادی وجود ندارد. همچنین همبستگی معنی داری بین دو روش در سنجش این دو ایزوتیپ وجود دارد (0/001=P، 0/9=r).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که علت کاهش جذب نوری در روش جدید ناشی از پدیده ممانعت فضایی است که توسط کونژوگه اول ایجاد می شود. با توجه به عدم اختلاف معنی دار بین دو روش و از طرفی با توجه به این مسئله که در روش مطرح شده نیاز به پوشاندن مجدد پلیت با آنتی ژن و اضافه نمودن سرم نمی باشد، بنابراین در روش توام هم در وقت و هم در مصرف آنتی ژن و پلیت صرفه جویی خواهد شد و این روش به عنوان جایگزینی برای روش الیزای متداول پیشنهاد می شود.
کیوان قسامی، اکرم اصغری قمی، فرشته نارنجی، کامران مشفقی، بابک عشرتی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: سردردهای تنشی از اصلیترین علل مراجعه به پزشکان در سراسر جهان هستند، آنمی فقر آهن نیز شایعترین اختلال خونی در سطح جهان بالاخص در زنان در سنین باروری میباشد. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط سردردهای عروقی و آنمی فقر آهن و تاثیر تجویز قرص آهن بر درمان این سردردها در زنان سنین باروری انجام گردیده است. روش کار: در طی این کارآزمایی بالینی، 50 زن در سنین باروری مبتلا به آنمی فقر آهن و سردردهای عروقی، از بین مراجعه کنندگان به کلینیک مغز و اعصاب بیمارستان ولی عصر شهر اراک انتخاب گردیده و تحت درمان با قرص فروسولفات به مدت سه ماه قرار داده شدند. جهت تایید درمان پس از یک ماه هموگلوبین بیماران کنترل گردیده و در صورت افزایش معنیدار هموگلوبین، بیماران مجاز به ادامه شرکت در تحقیق بودند. تعداد حملات سردرد و تعداد مسکن مصرفی توسط بیماران قبل از شروع درمان، در طی مصرف فروسولفات و در نهایت پس از اتمام سه ماه تجویز فروسولفات ثبت گردیدند. نتایج: میانگین تعداد حملات سردرد در ماه قبل از شروع درمان در بیماران 8/12±6/19، در طی درمان 2/11±2/14 (٠٠٠١/٠p=) و یک ماه بعد از قطع درمان سه ماهه 8/11±3/13 (٠٠٠١/٠p=) بود. میانگین تعداد مسکن مصرفی نیز در ماه قبل از شروع درمان 1/14±1/30، در طی درمان 2/11±3/14 (٠٠٠١/٠p=) و یک ماه بعد از قطع درمان سه ماهه 1/13±1/16((٠٠٠١/٠p=) به دست آمد. نتیجه گیری: به نظر میرسد مصرف قرص آهن بتواند در درمان سردردهای عروقی موثر واقع گردد.
شعبانعلی علیزاده، کامران مشفقی، معصومه کلانتری، خدیجه ابراهیمی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: وجود گیرنده استروژن و پروژسترون، p53 ، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D از جمله نشانگرهای پیش آگهی سرطان پستان هستند. در این مطالعه ارتباط عوامل فوق را با درگیری غدد لنفاوی بررسی کردهایم. روش کار: در این مطالعه تحلیلی مورد - شاهدی ، 105 بیمار مبتلا به سرطان پستان مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از تشخیص توده پستان نمونهبرداری از طریق جراحی انجام میگرفت و وضعیت گیرنده استروژن و پروژسترون، p53، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D بررسی میشد. اطلاعات در چک لیست ثبت و آنالیز می گردید. نتایج: بین درگیری غدد لنفاوی با گیرنده استروژن و پروژسترون، p53 ، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D ارتباطی وجود نداشت. نتیجه گیری: برای نتیجه گیری در مورد گیرندههای هورمونی،p53 ، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D ، تحقیقی مشابه با حجم نمونه بیشتر و زمان طولانیتر لازم است.
حمید رضا جمیلیان، کامران باقرزاده، زینب ناظری ،
دوره 14، شماره 6 - ( دو ماهنامه بهمن و اسفند 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی اساسی یکی از شایعترین بیماریهای روانپزشکی و اسکیزوفرنی جزو بدترین بیماریهای بشر میباشند. لذا یافتن روش درمانی ارزان و کم عارضه کمک شایانی به بیماران خواهد کرد. این مطالعه به منظور مقاسیه سطح سرمی ویتامین دی، هورمون پاراتیروئید، کلسیم و فسفر در اسکیزوفرنی، افسردگی، و افراد سالم انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی-تحلیلی میزان سطح سرمی ویتامین دی، هورمون پاراتیروئید، کلسیم و فسفر در 100 نفر بیمار افسردگی اساسی، 100 نفر بیمار اسکیزوفرنی و 100 نفر افراد سالم اندازهگیری شد. افرادی که نارسایی کلیه، نارسایی کبد، بیماریهای پاراتیروئید، مصرف مکملهای کلسیم، فسفر، ویتامین دی و هورمون پاراتیروئید داشتند، از مطالعه حذف شدند. از نرم افزار 15 SPSS جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافته ها: افسردگی با کاهش سطح سرمی ویتامین دی و افزایش سطح سرمی هورمون پاراتیروئید همراهی داشت (به ترتیب001/0p< و 01/0=p) ولی از نظر آماری تفاوت معنیداری بین افسردگی و افراد سالم از نظر میزان سطح سرمی کلسیم و فسفر مشاهده نشد (به ترتیب 69/0=p و15/0=p). اسکیزوفرنی با کاهش سطح سرمی ویتامین دی و کاهش سطح سرمی فسفر همراهی داشت (به ترتیب001/0< p و 01/0=p) ولی از نظر آماری تفاوت معنیداری بین اسکیزوفرنی و افراد سالم از نظر میزان سطح سرمی کلسیم و هورمون پاراتیروئید مشاهده نشد (به ترتیب47/0=p و 67/0=p).
نتیجه گیری: از آنجا که افسردگی و اسکیزوفرنی با کاهش سطح سرمی ویتامین دی همراهی دارد، استفاده از مکملهای ویتامین دی میتواند در درمان این بیماران مفید باشد.
علی آرش انوشیروانی، کامران مشفقی، محمد رفیعی، سعیده بخشی،
دوره 15، شماره 8 - ( ماهتامه دی 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پورپورای ایمنی ترومبوسیتوپنیک اختلال اکتسابی است که درمان معمول آن شامل پردنیزولون با دوز 1 میلیگرم به ازای هر 1 کیلوگرم وزن بدن در روز است. به طور معمول استروئید در حدود 6-3 هفته به بیماران داده میشود. استروئیدها عوارض جانبی زیادی دارند.هدف از این بررسی مقایسه اثربخشی دو هفتهای و سه هفتهای درمان با پردنیزولون در بیماران پورپورای ایمنی ترومبوسیتوپنیک میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه کارآزماییبالینی، 66 بیمار مبتلا به پورپورای ایمنی ترومبوسیتوپنیک کهبهبیمارستان خوانساری اراک مراجعه نموده بودند، به طور تصادفی و یک در میانتحت رژیم درمانی 2 هفتهای و 3 هفتهای پردنیزولون با دوز 1 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روزقرار گرفتند و تعداد پلاکت بیماران و عوارض درمان (پرفشاری خون و دیابت) پیگیری و مقایسه شد. یافتهها:در پایان دوره درمان، میانگین تعداد پلاکت در دو گروه درمانی (درمان دو هفتهای و درمان سه هفتهای)، اختلاف آماری معنیداری نداشت(748/0=p).عوارض جانبی در پروتکل درمانی دو هفتهای 2/15 درصد و در پروتکل درمانی سه هفتهای 2/18 درصد بود. توزیع عوارض در دو گروه درمانی مورد مطالعه یکسان میباشد(99/0=p). نتیجهگیری: درمان دو هفتهای پورپورای ایمنی ترومبوسیتوپنیک به اندازه درمان سه هفتهای کارا و مؤثر است، ضمن اینکه کاهش دوره درمان به میزان یک هفته و به تبع آن کاهش عوارض جانبی، نه تنها همکاری و استقبال بهتر بیمار را به همراه خواهد داشت بلکه از اتلاف منابع مالی و تحمیل هزینه به وی خواهد کاست.
داود بشّاش، سید حمید الله غفاری، مریم کازرانی، کبریا هزاوه، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده،
دوره 15، شماره 9 - ( ماهنامه بهمن 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به آن که حدود 90 درصد بیماران مبتلا به لوسمی پرومیلوسیتیک حاد دارای تلومرهای با طول کوتاه و فعالیت تلومراز بالا میباشند، لذا این بیماران کاندید مناسب برای درمان با مهارکنندگان تلومراز میباشند. برای بررسی کارآیی استفاده از استراتژی آنتی تلومراز در بیماری لوسمی پرومیلوسیتیک حاد، سلولهای رده NB4 با غلظتهای متفاوت از داروی BIBR1532 که یک مهار کننده غیرنوکلئوزیدیکی تلومراز میباشد، تیمار شد. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی و به منظور بررسی اثر BIBR1532، سلولهای NB4 در حضور غلظتهای مختلف دارو کشت داده شد و آزمونهایFlowcytometeric apoptosis assay ، Caspase-3 activity assay و Quantitative real-time PCR جهت بررسی اثر دارو بر درصد آپوپتوز، فعالیت آنزیماتیک کاسپاز-3 و بیان کمی mRNA ژنهای دخیل در آپوپتوز صورت گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که BIBR1532، موجب افزایش آپوپتوز در سلولهای NB4به طور وابسته به دوز میشود. علاوه بر این، نتایج به دست آمده از real-time PCR نشان داد که داروی BIBR1532 به طور قابل توجه سبب کاهش mRNA ژنBcl-2 و افزایش میزان رونویسی از ژنهای Bax ، PUMA و Caspase 3 میگردد. نتیجهگیری: از آنجایی که تیمار با داروی BIBR1532 میتواند در رده سلولی NB4 سبب القاء مرگ سلولی شده و مسیر آپوپتوز سلولی را فعال کند، لذا میتوان به افزوده شدن درمانهای مبتنی بر استراتژی آنتی تلومرازی به عنوان راهکار درمانی مناسب در بیماران لوسمی پرومیلوسیتیک حاد امیدوار بود؛ بیمارانی که به دلیل طول کوتاه تلومر و فعالیت بالای تلومراز کاندید مناسب برای درمان با مهارکنندگان تلومراز میباشند.
مرتضی صادقی، زهره حجتی، کامران قاعدی،
دوره 17، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: فاکتور رشد اندوتلیال عروقی یکی از مهمترین تنظیم کنندههای رگزائی است که ارتباط بین افزایش بیان این فاکتور رشد و پیشروی تومور در چندین سرطان گزارش شده است. هدف این مطالعه بررسی میزان بیان چهار ایزوفرم فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در تومور سرطان پستان است.
مواد و روشها: در این مطالعه 25 نمونه تومور سرطان پستان و 25 نمونه بافت سالم مورد استفاده قرار گرفت، از هر نمونه mRNA استخراج شد و سپس cDNA آن ساخته شد. میزان بیان چهار ایزوفرم: 121 , VEGF165, VEGF 183 VEGF و 189 VEGF توسط qRT-PCR و ژل الکتروفورز اندازهگیری شد.
یافتهها: از بین 4 ایزوفرم 165VEGF و 121 VEGF بیشترین و 183 VEGF و 189 VEGF کمترین بیان را در کل نمونهها داشتند. میزان بیان کلی VEGF در نمونههای توموری نسبت به نمونههای کنترل افزایش معنیداری داشت (6/4 برابر، 01/0p<).
نتیجهگیری: ارتباط بسیار معنیداری بین افزایش بیان فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و ایجاد تومور سرطان پستان وجود دارد که احتمالا میتوان در آینده از آن به عنوان مارکر تشخیص زود هنگام سرطان پستان استفاده کرد.
شهرام نظری، سجاد اشکانی، هادی یوسف زاده، فاضل آقایی، غریب مجیدی، عزیز کامران، پیمان آذغانی، ایوب رستگار، زهره نظری، سودابه علیزاده متبوع،
دوره 18، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: دندریمرها ماکرومولکولهای دارای ساختار سه بعدی، منظم و پرشاخهاند. هدف از انجام این تحقیق بررسی کارایی دندریمر پلیآمیدوآمین G5- در حذف باکتریهای اشرشیاکلی، کلبسیلا اوکسیتوکا، سودوموناس آئروژینوزا، پروتئوس میرابیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس از محلول آبی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ابتدا از هر سویه باکتری رقت 103 واحد تشکیل دهنده کلونی بر میلیلیتر تهیه شد. سپس غلظتهای مختلفی (025/0، 25/0، 5/2 و 25 میکروگرم بر میلیلیتر) از دندریمر در دمای آزمایشگاه (25- 23 درجه سانتیگراد) به نمونه آب اضافه شد. به منظور تعیین کارایی دندریمر در حذف باکتریها، نمونهبرداری در زمانهای مختلف (صفر، 10، 20، 30، 50 و 60 دقیقه) صورت گرفت و نمونهها بر روی محیط نوترینت آگار کشت داده شدند. نمونهها به مدت 24 ساعت در دمای 37 درجه سانتیگراد گرماگذاری شدند و پس از آن تعداد کلنیها شمارش شدند.
یافتهها: خاصیت ضد باکتریایی دندریمر در محیط آبی با افزایش غلظت دندریمر و زمان تماس، رابطه مستقیم دارد. در غلظت 25 میکرو گرم بر میلیلیتر و در زمان 60 دقیقه تمامی باکتریها به جز استافیلو کوکوس اورئوس و در زمان 30 دقیقه باکتریهای اشرشیاکلی و کلبسیلا اوکسیتوکا، به صورت 100 درصد حذف شدند. همچنین در غلظت 5/2 میکرو گرم بر میلیلیتر و در زمان 60 دقیقه باکتریهای اشرشیاکلی، کلبسیلا اوکسیتوکا و پروتئوس میرابیلیس به طور 100 درصد حذف شدند. تمامی غلظتهای دندریمر در زمانهای مختلف باعث کاهش تمامی باکتریها شدند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دندریمر پلیآمیدوآمین G5- قادر به حذف اشرشیاکلی، کلبسیلا اوکسیتوکا، سودوموناس آئروژینوزا، پروتئوس میرابیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس از محلول آبی میباشد.
مهسا رستمیان دلاور، مسعود باقی، الهه یادگاری، کامران قائدی،
دوره 20، شماره 8 - ( آبان ماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: استرس اکسیداتیو و اختلال کارکرد میتوکندری که منجر به مرگ آپوپتوزی در نورونها میگردند، نقش مهمی در پاتوژنز پارکینسون ایفا میکنند. از طرفی، بر هم خوردن تنظیم microRNAها میتواند منجر به بروز بیماری مخرب اعصاب متعددی شود. Sirt1و Bcl2 به عنوان دو ژن کلیدی، روندهای پاتوژن هم چون اختلال کارکرد میتوکندری، استرس اکسیداتیو و آپوپتوز را در بیماریهای مخرب اعصاب تنظیم میکنند.
مواد و روشها: به منظور بررسی نقشmicroRNA ها در مدل بیماری پارکینسون، از دو پایگاه داده miRWalk 2.0 وTargetScan (v7) بهمنظور پیشبینی برهمکنشهای microRNA-هدف استفاده شد.
یافتهها: اثرات احتمالی microRNAهای مختلف بر ژنهای Bcl2 و Sirt1 در رت آنالیز شد. نتایج حاصل از پایگاههای داده نشان داد که microRNAهایی چون rno-miR-449a، rno-miR-182،rno-miR-211، rno-miR-34b، rno-miR-34c، rno-miR-448، rno-miR-466b و rno-miR-96 با احتمال بسیار قوی میتوانند موجب مهار بیان ژن Bcl2 شوند. همچنینmicroRNA هایی چون rno-miR-181 ، rno-miR-211، rno-miR-27a، rno-miR-449a، rno-miR-34c، rno-miR-30، rno-miR-200a و rno-miR-448 ژن Sirt1 را قویاً مهار میکنند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان چنین پیشبینی نمود که با توجه به امتیاز بالای microRNAهای rno-miR-211، rno-miR-34c، rno-miR-448 وrno-miR-449a دربر همکنش با ژنهای Bcl2 و Sirt1 در
پایگاه داده های مزبور، اینmicroRNA ها احتمالاً میتوانند نقش مؤثری درروند بیماری ایفا نمایند. بنابراین این microRNAها میتوانند به عنوان کاندیدهای مناسب جهت بررسی در مدل in vitro بیماری پارکینسون معرفی شوند.
مجتبی رحیمی ورپشتی، داریوش مرادی فارسانی، کامران منتظری، فاطمه تنها،
دوره 20، شماره 8 - ( آبان ماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی ترکیب مایع شست و شو دهنده چشمی و ژل ویسکوالاستیک سرد درمقایسه با ترکیب آنها در دمای اتاق بر دوز مصرفی داروهای آرامبخش در جراحی آب مروارید به روش فیکوامولسیفیکیشن بود.
مواد و روش ها:190 بیمار کاندید جراحی آب مروارید تحت سدیشن به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. در طی جراحی، به ترتیب در گروه اول و دوم از مایع شست و شو و ژل ویسکوالاستیک سرد (4 درجه) و گرم ( با درجه حرارت محیط) استفاده شد. در تمامی این بیماران آرامبخشی به کمک میدازولام و فنتانیل شروع شد و در صورت نیاز از داروی کمکی تیوپنتال سدیم تا رسیدن به سطح ارامبخشی مطلوب استفاده شد. رتبه بندی رامسی (قبل، حین و بعد ازعمل) و میزان کلی داروی سداتیو استفاده شده در دو گروه انازه گیری و با یکدیگر مقایسه شد و نهایتا رضایتمندی جراح و بیمار از کیفیت آرامبخشی پرسش و ثبت گردید.
یافته ها: میانگین دوز مصرفی میدازولام در دو گروه اختلاف معنی داری نداشت اما میانگین دوز مصرفی تیوپنتال سدیم در گروه سرد به طور معنی داری کمتر از گروه گرم بود. همچنین میانگین زمان رسیدن به رتبه رامسی مورد نظر و سطح رتبه بندی رامسی در بین دو گروه تفاوت معنی دار داشت.
نتیجه گیری: استفاده از مایع شستشو وژل ویسکوالاستیک سرد در جراحی کاتاراکت نسبت به ترکیب گرم آنها موجب کاهش دوز مصرفی داروهای آرام بخشی و آرام بخشی موثر تر حین عمل و رضایت بیشتر جراح و بیمار می گردد.
علیرضا ذوالفقاری، هادی بهرامی، کامران گنجی،
دوره 20، شماره 12 - ( اسفندماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه میزان اثربخشی دو مداخله پذیرش و تعهد و شناختی- رفتاری بر اختلال اضطراب فرگیر بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویانی تشکیل می دادند که در سال تحصیلی 96- 95 به دفتر مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد تویسرکان مراجعه کرده بودند. این دانشجویان در مصاحبه تشخیصی توسط روانشناس ملاک های DSM5 را برای اختلال اضطراب فراگیر برآورده کردند و در معاینه بالینی نیز اختلالشان توسط روان پزشک تایید شد. در آزمون اضطراب بک نیز اضطرابشان متوسط و بالاتر بود. آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه بیست نفره قرار داده شدند. بعد از اجرای مداخله های پذیرش و تعهد و شناختی- رفتاری برای هر گروه، داده ها توسط آزمون تی و کوواریانس تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین مداخله پذیرش و تعهد 3/12 (01/16 = t و 001/0 = p) و میانگین مداخله شناختی- رفتاری 25/11 (60/10 = t و 001/0 = p) بر روی اختلال اضطراب فراگیر بودند. همچنین، تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله پذیرش و تعهد نسبت به مداخله شناختی رفتاری اثربخشتر بود و f در سطح 03/0معنیدار است. بنابراین هر سه فرضیه ما تایید شدند.
نتیجه گیری: پژوهش نشان داد که هر دو نوع مداخله در درمان اختلال اضطراب فراگیر اثربخش هستند، گرچه مداخله پذیرش و تعهد اثربخش تر از مداخله شناختی- رفتاری بود.
کمیل امینی، کامران منصوری،
دوره 21، شماره 5 - ( دوماهنامه مهر و آبان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت ناشی از ویروس پاپیلومای انسانی یکی از بیمارهای شایع، خطرناک و مرتبط با ایجاد سرطان در زنان است. بنابراین معرفی ترکیبات نوین دارویی علیه ویروس مذکور طی سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش، غربالگری بیوانفورماتیکی مهارکنندههای بالقوهی پروتئینهای E1 و E2 سروتایپهای 16، 18، 31، 33 و 45 ویروس مذکور از گیاهان دارویی بود.
مواد و روشها: این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد. ابتدا ساختار سه بعدی ترکیبات گیاهی از پایگاه دادههای PubChem دریافت شده و پتانسیل سمیت سلولی و جهشزایی آنها تعیین شد. توالی آمینواسیدی پروتئینهای E1 و E2 از پایگاه دادههای پروتئین (Uniprot) دریافت گردیده و نواحی حفاظت شده و متغیر آنها با روش همردیفی چندگانه تعیین شد. ساختار سه بعدی پروتئینهای مذکور با روش مدلسازی همسانی تعیین شده و قابلیت برهمکنش ترکیبات گیاهی با پروتئینهای مذکور با استفاده از روش داکینگ مولکولی توسط نرمافزارAutodock نسخه 6 .2 .4 بررسی شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که اورسولیک اسید فاقد پتانسیل سمیت سلولی و جهشزایی بوده و خصوصیات فیزیکوشیمیایی مطلوبی دارد. علاوه بر این، مشخص شد که ترکیب مذکور قابلیت برهمکنش با پروتئینهای E1 و E2 از تمامی سروتایپهای مورد مطالعه را دارد. بررسی نواحی برهمکنش اورسولیک اسید با پروتئینهای مذکور نیز حاکی از درگیر شدن اسیدآمینههای حفاظت شده در بین سروتایپهای مورد بررسی است.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، اورسولیک اسید میتواند به عنوان گزینهی مناسبی جهت بررسیهای بیشتر برون و درون تنی خواص ضد ویروس پاپیلومای انسان تلقی شود.
رضا هاشمی، مریم پیمانی، کامران قائدی، هانا صفار،
دوره 25، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1401 )
چکیده
زمینه و هدف PBK یک پروتئین کیناز فعالشده با میتوژن (MAPKK) بین MEK1/2 و MEK7 است و میتواند P38 ،JNK و ERK را در بسیاری از عملکردهای سلولی فسفوریله کند. خانواده عوامل رونویسی E2F نیز به گروهی از کلاس تنظیمکنندههای سلولی متعلق هستند که هم بهصورت انکوژن و هم به شکل سرکوبکننده تومور عمل میکنند. هدف از این مطالعه بررسی بیان PBK و E2F7 در مراحل اولیه سرطان روده بزرگ یا کلورکتال در مقایسه با مراحل بالاتر بر اساس مطالعات آزمایشگاهی و اطلاعات پایگاه اطلس ژنوم سرطان است.
مواد و روش ها تعداد 32 نمونه بافت بیماران مبتلا به سرطان کلورکتال با تأییدیه پزشک متخصص پاتوبیولوژیست طبق معاینه و معیار گزارششده از استیجهای مختلف، جمعآوری شد. پس از استخراج RNA و سنتز cDNA برای بررسی بیان ژنهای موردنظر، از تکنیک RT-qPCR در گروههای مطالعه استفاده شد. همچنین از آنالیز ROC curve درجهت تعیین توانایی هرکدام از ژنهای انتخابشده برای تفکیک دو جمعیت Stage I+II وStage III+IV استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی این پژوهش در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد شهرکرد با کد IR.IAU.SHK.REC.1399.022 به تصویب رسیده است.
یافته ها در این پژوهش نشان داده شد PBK و E2F7 در نمونههایStage I+II در مقایسه با Stage III+IV سرطان کلورکتال افزایش بیان معنادار پیدا میکنند. این دادهها با اطلاعات آزمایشگاهی و اطلاعات استخراجشده از اطلس ژنوم سرطان تأیید شد. همچنین بر اساس AUCی بهدستآمده از نمودار ROC مشخص شد این دو ژن، بهطور معناداری در دو جمعیت Stage I+II و Stage III+IV و در سرطان کلورکتال تفکیکشدنی هستند.
نتیجه گیری باتوجهبه نتایج حاصل از این مطالعه میتوان گفت دو ژن PBK و E2F7 مارکرهای خوبی در تشخیص بیماری در مراحل اولیه سرطان کلورکتال هستند.
خانم هما رستگاری، دکتر داود حکمت پو، دکتر رامیز کامرانی، دکتر مولود فرمهینی فراهانی،
دوره 26، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1402 )
چکیده
مقدمه: یکی از مشکلات شایع بیماران مبتلا به کووید-19، بروز مشکلات تنفسی است که ممکن است تا مدت زیادی با فرد همراه باشد. همچنین بر پایه شواهد بالینی و پژوهشی درجات متفاوتی از اضطراب و استرس در بهبود یافتگان این بیماری مشاهده شده است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر تنفس دیافراگمی بر تنگی نفس و اضطراب موقعیتی بیماران مبتلا به کووید-19 انجام شد.
روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی بود که در سال 1401-1400 انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه 78 نفر از بیماران مبتلا به کووید-19 بستری در بیمارستان امیرالمؤمنین شهر اراک بودند که با نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تخصیص تصادفی به دو گروه 39 نفره تقسیم شدند. در این مطالعه از پرسشنامه اضطراب اسپیل برگر، مقیاس بورگ، مقیاس تنگی نفس MRC و سنجش میزان اشباع اکسیژن خون استفاده شد. گروه آزمون در روز ترخیص آموزش تنفس دیافراگمی را دریافت کردند و به مدت ده دقیقه تمرین را انجام دادند و همچنین بعد از ترخیص نیز به مدت یک هفته روزی دو مرتبه (هر بار ده دقیقه) در منزل تنفس دیافراگمی را انجام دادند. پرسشنامهها قبل از مداخله، بلافاصله بعد و یک هفته بعد توسط بیماران تکمیل شد. دادهها با نرم افزار SPSS نسخه 23 در سطح (05/0P<) تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد میانگین نمره اضطراب بیماران بلافاصله و یک هفته بعد از مداخله در گروه آزمون به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بود (001/0P<). میانگین اشباع اکسیژن در گروه آزمون بعد از مداخله به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (001/0P<). همچنین بین میانگین نمرات تنگی نفس با استفاده از مقیاس MRC و بورگ پس از مداخله در دو گروه تفاوت معناداری مشاهده شد (001/0P<).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد انجام تنفس دیافراگمی سبب کاهش اضطراب و تنگی نفس در بیماران مبتلا به کووید-19 پس از ترخیص شده است. بنابراین آموزش این روش ساده و مؤثر برای این بیماران حین ترخیص از بیمارستان توصیه میشود.