جستجو در مقالات منتشر شده


16 نتیجه برای پالیزوان

محمود رضا نخعی، ولی رضویه، رضا مهدوی، محمدرضا پالیزوان، سیروس مددی نوعی،
دوره 7، شماره 3 - ( پائیز 1383 )
چکیده

مقدمه: تحقیقات زیادی در زمینه اهمیت مصرف اسیدهای چرب ضروری بر عملکردهای فیزیولوژیک و رفتاری در انسان ها و حیوانات انجام گرفته است. اسیدهای چرب ضروری باید از طریق مواد غذایی دریافت شوند. در این مطالعه ئاثرات مصرف ایزومرهای سیس و ترانس اسیدهای چرب موجود در رژیم غذایی روی تشنجات ایجاد شده توسط پنتیلن تترازول در موش ها مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: این مطالعه از نوع تجربی بود. در این تحقیق ابتدا حیوانات به چهار گروه تقسیم بندی شدند. در سه گروه ازمون به غذای استاندارد آنها به ترتیب اسیدهای چربtrans و cis ,trans ,cis  اضافه شد و به گروه شاهد فقط غذای استاندارد داده شد. یک ماه پس از شروع مصرف غذا، حیوانات با دوز 45 میلی گرم بر کیلو گرم تحت کیندلینگ شیمیایی با پنتیلن تترازول قرار گرفتند. پس از تزریق دارو رفتارهای حیوان به مدت 20 دقیقه تحت نظر گرفته شد.
نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که اگر چه اضافه کردن اسیدهای چرب سیس به جیره غذایی موش های نر بالغ سبب تعدیل حمله در حیوانات مورد مطالعه شده است، ولی نتیجه آزمون آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد که در بین گروه هایی که به جیره غذایی آنها اسیدهای چرب سیس و ترانس اضافه شده بود در متغیرهای تنشنجی مثل مرحله حمله، مدت زمانی که طول می کشد تا حیوان به مرحله پنج تشنج برسد و مدت زمانی که حیوان در مرحله پنج تشنج بسر می برد اختلاف آماری معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که تجویز اسیدهای چرب سیس و ترانس به موش های نر بالغ اثری بر کیندلینگ ایجاد شده توسط پنتیلن تترازول موش ها ندارد.

محمد رضا پالیزوان، احسان اله غزنوی راد،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده

مقدمه: صرع یکی از اختلالات عصبی مزمن در انسان است که از مهم‌ترین کانون‌های ایجاد کننده آن می‌توان به آمیگدال اشاره نمود. این ناحیه از مهم‌ترین مناطق مغزی دخیل در شرطی شدن نسبت به ترس است و به نظر می رسد اختلال در مدار های نورونی این ناحیه می‌تواند زمینه ساز ابتلاء حیوان به تشنج باشد. هدف از این تحقیق پاسخ به این سوال است که آیا اختلال در یادگیری می‌تواند نشان دهنده اختلال در مدارهای نورونی این ناحیه و در نتیجه زمینه ساز استعداد حیوانات برای تشنج باشد. روش کار: 20 موش صحرایی نر از نژاد ویستار برای ایجاد شرطی شدن احترازی فعال دو طرفه تحت آزمایش شاتل باکس قرار گرفته و بر اساس پاسخ های ارائه شده توسط حیوان به دو گروه دیر یاد گیر و زود یاد گیر تقسیم شدند. سپس جهت ایجاد کیندلینگ تحت تزریق داخل صفاقی پنتیلن تترازول قرار گرفته و پاسخ‌های تشنجی حیوان ثبت و مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون توکی و آزمون من ویتنی یو انجام گرفت.
نتایج: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که طی روند کیندلینگ موش های گروه دیر یادگیر نسبت به موش‌های گروه زود یادگیر استعداد بیشتری برای بروز تشنج از خود نشان داده و اختلاف معنی داری در مرحله حمله و مدت زمانی که طول می کشد تا حیوان به مرحله دوم تشنج برسد بین دو گروه وجود داشت(P<0/05).
نتیجه گیری: با استناد به نتایج فوق می‌توان میزان استعداد موش های صحرایی نر را برای کیندلینگ از روی میزان اختلال در یاد گیری شرطی شدن نسبت به ترس که نشان دهنده میزان اختلال در مدار های نورونی آمیگدال می‌باشد حدس زد.
محمدرضا پالیزوان، اعظم امینی کمیجانی، احسان اله غزنوی راد،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده

مقدمه: تحقیقات نشان داده است که به دنبال صرع خود به خودی در موش‌های صحرایی میزان نفوذ پذیری نورون های ناحیه CA1 هیپوکمپ نسبت به کلسیم افزایش پیدا می‌کند. در این تحقیق نقش کانال‌های کلسیمی حساس به ولتاژ ناحیه CA1هیپوکمپ بر روی کیندلینگ ایجاد شده با پنتیلن تترازول مورد بررسی قرار گرفته است. روش کار: در این تحقیق تجربی ابتدا حیوانات به شکل تصادفی به دو گروه تقسیم بندی شدند. در گروه تحت آزمایش داروی وراپامیل (4میکروگرم در 4 دقیقه) به داخل هیپوکمپ تزریق شد و پس از 20 دقیقه به منظور ایجاد کیندلینگ شیمیایی، پنتیلن تترازول با غلظت‌هایی که در ابتدا تشنج زا نیستند (5/37 میلی گرم بر کیلوگرم, داخل صفاقی) به موش‌ها تزریق گردید. پس از تزریق دارو رفتار های حیوان به مدت 20 دقیقه تحت نظر گرفته شد و پاسخ‌های تشنجی بر اساس معیار پنج رتبه‌ای طبقه‌بندی گردید. حیوانات گروه کنترل از نظر سن و روند ایجاد کیندلینگ همانند گروه آزمون بودند به جز اینکه در این گروه به جای وراپامیل از حلال آن یعنی مایع مغزی نخاعی مصنوعی استفاده شد.
نتایج: وراپامیل به شکل معنی داری (0/01>P)تعداد تحریکات لازم برای رسیدن حیوانات از مرحله صفر به مرحله پنج تشنج را کاهش داد. از سوی دیگر وراپامیل به شکل معنی‌داری مدت زمانی که حیوان در مرحله پنجم تشنج بسر می برد را افزایش داد(0/05>P). همچنین این دارو مدت زمانی که طول می‌کشد که حیوان به مرحله پنج تشنج برسد را کاهش داد ولی این کاهش معنی‌دار نبود.
نتیجه‌گیری: تزریق موضعی وراپامیل به داخل هیپوکمپ روند ایجاد کیندلینگ شیمیایی با پنتیلن تترازول را تسهیل کرده ولی بر روی کیندلینگ ایجاد شده اثر مهاری داشت.
محمدرضا پالیزوان، شادی خادمی، علی قضاوی، قاسم مسیبی،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: استرس اکسیداتیو نقش مهمی را در بیماری‌های تخریب کننده سیستم اعصاب بازی می‌کند, با این حال تاکنون ارتباط بین توانایی شرطی شدن و استرس اکسیداتیو در موش‌های سالم مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط بین استرس اکسیداتیو و یادگیری احترازی فعال دوطرفه در موش‌های صحرایی نژاد ویستار است. روش کار: این مطالعه از نوع تجربی است. در این مطالعه توانایی یادگیری 14 موش صحرایی‌ نر نژاد ویستار در شاتل باکس مورد ارزیابی قرار گرفت. یک روز پس از یادگیری در شاتل باکس از موش‌ها نمونه مایع مغزی نخاعی و خون گرفته شد. غلظت نیتریک اکساید و فعالیت آنتی اکسیدانی تام سرم و مایع مغزی نخاعی اندازه گیری شد و ارتباط آنها با میزان یادگیری مورد ارزیابی و داده‌ها با آزمون همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج این تحقیق نشان داد که بین میزان یادگیری و غلظت نیتریک اکساید (724/0r = ، 001/0p<) و فعالیت آنتی اکسیدانی تام (664/0r = ، 001/0p<) سرم رابطه مستقیم وجود دارد، در حالی که رابطه‌ای بین میزان یادگیری و غلظت نیتریک اکساید و فعالیت آنتی اکسیدانی تام مایع مغزی نخاعی وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی سرم می‌تواند یادگیری شاتل باکس را در موش‌ها افزایش دهد.
رضا مهدوی، سید ولی رضویه، محمود رضا نخعی، محمدرضا پالیزوان،
دوره 10، شماره 4 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: مطالعات زیادی در زمینه اهمیت مصرف اسیدهای چرب (ضروری) بر روی عملکرد مغز در انسان‌ها و حیوانات انجام گرفته است. اسیدهای چرب ضروری باید از طریق غذایی دریافت شوند. در این مطالعه اثرات مصرف ایزومرهای سیس (cis)و ترانس(trans) اسیدهای چرب موجود در رژیم غذایی بر روی تشنجات ایجاد شده توسط پنتیلن تترازول درنسل دوم موش‌هایی که قبلاً کیندل شده بودند، مورد بررسی قرار گرفته است. روش کار: در این تحقیق تجربی ابتدا حیوانات به چهار گروه تقسیم‌بندی شدند. در سه گروه آزمون به غذای استاندارد آنها به ترتیب اسیدهای چرب سیس، ترانس، سیس+ترانس اضافه شد و به گروه شاهد فقط غذای استاندارد داده شد. یک ماه پس ار شروع مصرف غذا، حیوانات با دوز 45 میلی گرم بر کیلوگرم داخل صفاقی، تحت کیندلینگ شیمیایی با پنتیلن تترازول (PTZ) قرار گرفتند. پس از تزریق دارو به صورت یک روز در میان، رفتارهای حیوان به مدت 20 دقیقه تحت نظر گرفته شد. منظور از رفتارهای حیوان مشاهده مراحل پنج گانه تشنج است که چنان چه حیوان پس از سه مرتبه متوالی دچار حالت پنجم تشنج می‌گردید، به عنوان حیوان کیندل شده ثبت می‌شد. اطلاعات با استفاده از آزمون‌های آماری کی اس، تی و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که مرحله حمله در موش‌های گروه ترانس به شکل معنی‌داری نسبت به گروه های دیگر بیشتر است. هم چنین مقایسه مدت زمانی که حیوان در مرحله پنجم تشنج به سر می‌برد، نشان داد که این زمان در موش‌های گروه ترانس به شکل معنی‌داری نسبت به گروه کنترل و سیس افزایش پیدا کرده است. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که تجویز اسیدهای چرب سیس و ترانس بر روی کیندلینگ ایجاد شده توسط پنتیلن تترازول در نسل دوم موش‌هایی که قبلاً کیندل شده‌اند، تاثیر دارد. به این صورت که گروهی که از اسیدهای چرب ترانس استفاده کرده بودند، نسبت به گروه استفاده کننده از اسیدهای چرب سیس حالت شدیدتر تشنج و مدت زمان بیشتر ابتلا به تشنج را نشان دادند.
محمد رضا پالیزوان، زهرا ساری، محمود رضا نخعی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

مقدمه: تا کنون تحقیقات زیادی در زمینه اثرات فیزیولوژیک اسیدهای چرب ترانس موجود در مارگارین بر روی انسان‌ها و حیوانات انجام گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی اثر روغن مارگارین بر روی تولید مثل موش های صحرایی نژاد ویستار است. روش کار: این مطالعه از نوع تجربی است. برای بررسی اثر مارگارین بر روی تولید مثل، 46 موش صحرایی نر و ماده نژاد ویستار به چهار گروه تقسیم شدند. در سه گروه آزمون، به غذای استاندارد آنها روغن مارگارین به میزان 3 درصد اضافه شد و به گروه کنترل یا گروه چهارم فقط غذای استاندارد داده شد. در گروه آزمون اول موش‌های نر و ماده مارگارین دریافت کردند. در گروه آزمون دوم فقط موش‌های ماده مارگارین دریافت کردند. و در گروه آزمون سوم فقط موش‌های نر مارگارین دریافت کردند. یک ماه پس از شروع مصرف غذا، عمل جفت‌گیری و تولید مثل در آنها انجام گرفت و در تمام طول حاملگی حیوانات از همان رژیم غذایی قبلی استفاده می‌کردند. پس از زایمان؛ تعداد کل نوزادان و تعداد نوزادان نر و ماده، وزن نوزادان و میزان مرگ و میر نوزادن در گروه‌های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده ازآنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. نتایج: نتایج به دست آمده از مقایسه داده‌ها در چهار گروه مورد آزمون نشان دهنده افرایش معنی‌دار وزن نوزادن و نسبت نوزادان ماده در گروه دوم نسبت به گروه کنترل و گروه اول بود. هم‌چنین مقایسه میزان مرگ و میر نوزادان در گروه‌های چهار گانه نشان دهنده افزایش معنی‌دار مرگ و میر نوزادان در گروه دوم نسبت به گروه‌های دیگر بود. از طرف دیگر بین تعداد نوزادان در گروه‌های مختلف اختلاف معنی‌داری وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که تجویز روغن‌های مارگارین حاوی اسیدهای چرب ترانس به موش‌های ماده می‌تواند به شکل معنی‌داری سبب افزایش وزن، افزایش نسبت نوزادان ماده و افزایش میزان مرگ و میر در نوزادان گردد.
رضا مهاجرانی، محمد رضا پالیزوان، شهربانو عریان، وهاب بابا پور،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

مقدمه: در این مطالعه اثر روی خارج سلولی و کانال‌های کلسیمی وابسته به ولتاژ بر جنبه‌های مختلف یادگیری و حافظه شرطی احترازی غیر فعال مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: تحقیق حاضر به صورت تجربی انجام شد و اثر هریک از مسدود کننده‌های کانال‌های کلسیمی (وراپامیل) و جمع‌آوری کننده روی خارج سلولی (CaEDTA) به صورت جداگانه و هم‌زمان و در دوزهای مختلف بر یادگیری احترازی غیرفعال با استفاده از دستگاه شاتل باکس و تزریق مرکزی (درون بطنی) این داروها مورد بررسی قرار گرفت. حیوانات قبل و بعد از آموزش و بعد از تست، تحت این تزریق قرار گرفتند. تعداد نمونه‌ها در تمام گروه‌های آموزشی 8 سر مجموعاً 120 سر بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از ازمون آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شد. نتایج: تزریق ماده جمع‌آوری کننده روی (CaEDTA) با دوز متعارف ( 100 میلی مولار) نشان‌گر عدم تأثیر جمع‌آوری روی خارج سلولی ترانس بر اکتساب، تثبیت و به خاطر آوری یادگیری احترازی غیرفعال می‌باشد. نتایج تزریق وراپامیل به عنوان مسدد کانال‌های کلسیمی وابسته به ولتاژ با دوزهای100و150 میکروگرم بیان‌گر تأثیر کاهشی آن بر اکتساب و تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال می‌باشد. اعمال دوزهای فوق هیچ تأثیری بر به خاطرآوری یادگیری احترازی غیرفعال نداشت. در ادامه اثر هم‌زمان CaEDTA 100 میلی مولار از یک طرف و وراپامیل با دور 100 میکروگرم نیز از طرف دیگر بر اکتساب و تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال نشان داد که تنها تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال دچار افت گردیده است. نتیجه گیری: به نظر می‌رسد مکانیزم‌های مشترکی برای برهم کنش یون‌های کلسیم و روی و ارتباط آنها با اکتساب و تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال مورد انتظار می‌باشد و می‌توان احتمال داد که مکانیزم به خاطرآوری حداقل از نظر تعامل یون‌های کلسیم و روی ( به صورت وابسته به ولتاژ ) متفاوت از اکتساب و تثبیت باشد.
محمدرضا پالیزوان، یحیی ژند،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

مقدمه: امروزه کیندلینگ شیمیایی با پنتیلن تترازول به عنوان یکی از مدل‌های ایجاد صرع به شکل وسیعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای رسیدن به کیندلینگ در حیوانات، نیاز به تزریقات مکرر دارو در طی زمان وجود دارد. در این مقاله، نتایج حاصل از آزمایشاتی ارائه شده که این فرضیه را مورد آزمون قرار می‌دهند که پس از چهار بار تزریق ابتدایی پنتیلن تترازول فقط گذشت زمان می‌تواند سبب پیشرفت کیندلینگ گردد. روش کار: این تحقیق تجربی بر روی 32 موش نر نژاد ویستار انجام گرفته است. موش‌ها به دو گروه تقسیم شدند، گروه کنترل که با تزریق پشت سر هم پنتیلن تترازول (دوز 5/37 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن حیوان، هر 48 ساعت یک بار) کیندل شدند و گروه آزمون که پس از دریافت 4 دوز پنتیلن تترازول برای مدت 32 روز، وارد استراحت زمانی بدون تزریق دارو شدند. در انتها دو گروه دوزهای یکسانی از پنتیلن تترازول را به شکل هم‌زمان دریافت کرده و متغیرهای تشنجی در دو گروه ثبت شده و داده‌ها با استفاده از آزمون تی دانش آموزی و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون توکی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که بین گروه‌های کنترل و آزمون در پارامترهای تشنجی همانند مرحله حمله (کنترل26/0±75/4، آزمون 29/0 ± 75/4) مدت زمان لازم برای رسیدن حیوان به مرحله دوم تشنج (کنترل60/16±72/165، آزمون 68/38±22/216)، مدت زمان رسیدن حیوان به مرحله پنجم تشنج (کنترل38/0±13/2، آزمون 64/0±47/3) و مدت زمانی که حیوان در مرحله پنج تشنج بسر می‌برد(کنترل42/2 ± 15/21، آزمون 20/1±42/23) اختلاف معنی‌داری وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق درک جدیدی را در پیشرفت کیندلینگ شیمیایی با پنتیلن تترازول در طول زمان ارائه می‌کند.
محمدرضا پالیزوان، هاجر رجبیان، الهه میرزازاده، یحیی ژند، احسان اله غزنوی راد،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه: اگر چه نقش هورمون‌های استروئیدی در فعال شدن و حفظ اعمال تولید مثلی به خوبی ثابت شده است، شواهد روز افزون حکایت از تاثیر این هورمون‌ها بر روی حافظه و یادگیری دارند. این اثرات پیچیده بوده و بستگی به نوع یادگیری، جنس، سن و نیز محلی که در معرض هورمون‌های استروئیدی قرار می‌گیرد دارند. این مطالعه جهت تعیین نقش تجویز پروژسترون به موش‌های تازه متولد شده بر روی توانایی یادگیری آنها در ماز آبی موریس پس از بلوغ طراحی شده است. روش کار: این تحقیق تجربی بر روی 36 موش صحرایی نر و ماده تازه متولد شده نژاد ویستار انجام گرفت. موش‌ها به شکل تصادفی به شش گروه تقسیم شدند که عبارت بودند از: موش‌های ماده با تزریق پروژسترون، موش‌های نر با تزریق پروژسترون، موش‌های ماده با تزریق روغن کنجد، موش‌های نر با تزریق روغن کنجد و موش‌های نر و ماده کنترل. سپس گروه‌های پروژسترونی، هورمون را با غلظت 100 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن حیوان و گروه‌های روغن کنجدی هم حجم پروژسترون، روغن کنجد را در روزهای 1 و یا 2 بعد از تولد دریافت کردند. 60 روز پس از تزریق حافظه فضایی آنها در ماز آبی موریس مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: تجویز روغن کنجد به موش‌های ماده تازه متولد شده (ولی نه موش‌های نر) سبب افزایش میزان حافظه فضایی در آنها نسبت به گروه کنترل و پروژسترون گردید(05/0p<). اضافه کردن پروژسترون به روغن کنجد سبب شد یادگیری آنها تا سطح گروه کنترل کاهش یابد. نتیجه‌گیری: نتایج تحقیق این فرضیه را که پروژسترون سبب اختلال در حافظه فضایی مرجع در موش‌های ماده می‌گردد تایید می‌نماید.
محمدرضا پالیزوان، ابوالفضل ژند، محمدرضا طاهری نژاد،
دوره 12، شماره 4 - ( ويژه نامه پژوهش در آموزش 1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: موارد درک غلط مدل‌های ذهنی از پدیده‌هایی هستند که با مدل‌های علمی پذیرفته شده مغایرت دارند. هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان شیوع درک غلط در مورد نیمه عمر و غلظت هورمون انسولین در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک است. روش کار: در این پژوهش توصیفی از 153 دانشجوی مشغول به تحصیل در دو دانشکده پزشکی و پرستاری - مامایی دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال 1388 درخواست شد تا به دو سؤال در مورد نیمه عمر و غلظت هورمون انسولین جواب دهند. نتایج: شیوع درک غلط در مورد نیمه عمر هورمون انسولین در دانشجویان پزشکی و پرستاری و مامایی به ترتیب برابر بود با 73، 88 و 85 درصد و شیوع درک نادرست در مورد غلظت انسولین در خون در این دانشجویان نیز به ترتیب 32، 26 و 20 درصد بود. نتیجه گیری: درک غلط در مورد نیمه عمر و غلظت هورمون انسولین با شیوع نسبتاً زیادی در دانشجویان همراه است و برای رفع آن باید تدابیر جدیدی از جمله اصلاح الگوی تدریس اندیشیده شود.
خدیجه احراری، شعبانعلی علیزاده، محمد رفیعی، محمدرضا پالیزوان، علی سیروس،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات در گونه‌های مختلف جانداران حاکی از آنند که مهار کننده‌های مختلف ممکن است بر میومتر در طی حاملگی اثر داشته باشند و قطع یکی یا بیشتر از آنها می‌تواند موجب شروع درد زایمان شود. لذا در این مطالعه ارتباط بین پپتید 34-1 مرتبط با هورمون پاراتیروئید با درد زایمان بررسی شد. مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه مورد شاهدی بود. غلظت‌های پپتید 34-1 مرتبط با هورمون پاراتیروئید، هورمون پاراتیروئید،کلسیم توتال، فسفر، منیزیم و آلکالین فسفاتاز پلاسما در 152 خانم ترم حامله (76 خانم در شروع درد زایمان و 76 خانم بدون درد زایمان ) اندازه‌گیری شد. نمونه‌های تحت پژوهش فاقد هر گونه عارضه حاملگی بودند. یافته‌ها: غلظت‌های متوسط پپتید 34-1 مرتبط با هورمون پاراتیروئید در گروه دارای درد زایمان(6/0±36/12 نانوگرم در میلی‌لیتر) تفاوتی با گروه فاقد درد زایمان (63/0±57/13 نانوگرم در میلی‌لیتر) نداشت. میانگین هورمون پاراتیروئید پلاسما گروه لیبر و گروه فاقد درد زایمان به ترتیب برابر 66/1±92/28 و 64/1±88/31 پیکوگرم در میلی‌لیتر بود و اختلاف قابل ملاحظه‌ای بین دو گروه وجود نداشت. غلظت‌های کلسیم، فسفر، منیزیم و آلکالین فسفاتاز پلاسما نیز در دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشتند. نتیجه گیری: در این تحقیق نقش آندوکرین پپتید مرتبط با هورمون پاراتیروئید در رابطه با شروع زایمان مورد تایید قرار نگرفت.
محمود رضا نخعی، محمد رضا پالیزوان، ناهید موریس،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی وضعیت تغذیه‎ای یکی از روش‎های معمول برای تعیین نیازهای تغذیه‎ای افراد به خصوص گروه‎های آسیب پذیر (مادران، اطفال و بچه‎ها) است. یکی از معیارهای مهم برای ارزیابی وضعیت تغذیه‎ای، میزان دریافتی یک ماده مغذی و میزان آن در شیر می باشد.. مواد و روش‎ها: در این مطالعه مقطعی، 80 مادر شیرده از بین زایشگاه‎های خصوصی و دولتی شهر تبریز انتخاب شد اطلاعات مربوط به پرسش‎نامه از دو قسمت اطلاعات کلی در مورد زنان شیرده و اطلاعات مربوط به رژیم غذایی مادران تشکیل شده بود. روش اندازه‎گیری ویتامین A و بتا-کاروتن براساس روش کار پرایس بود بنابر این روش غلظت ویتامین A و بتا – کاروتن در طول موج 620 نانومتر اندازه‎گیری شد. یافته‎ها: رتینول دریافتی با میزان رتینول شیرمادر همبستگی مثبتی را نشان داد (28/0= r) و (01/0≥p). همچنین رتینول دریافتی با میزان کل فعالیت ویتامین A (معادل رتینول) در شیر آغوز همبستگی مثبتی را نشان داد (33/0=r) و (002/0≥p). نتیجه گیری: دریافت روزانه رتینول و بتا - کاروتن بر روی میزان رتینول آغوز اثر می‎گذارد و میزان مناسب آن در شیر مادر می‎تواند در عملکرد بهتر این ویتامین در مادر و نوزاد نقش مهمی داشته باشد.
محمدرضا پالیزوان، محمد رفیعی، محمود رضا خزاعی ،
دوره 15، شماره 2 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات انجام گرفته در ایران و جهان حاکی از مصرف بالای دارو است. در این سال‌ها علی رغم تلاش وزارت بهداشت در کنترل میزان مصرف دارو، متاسفانه سیر رو به افزایش این روند ادامه داشته است، لذا به نظر می‌رسد که علاوه بر علل بررسی شده توسط تحقیقات قبلی علل دیگری نیز در افزایش مصرف دارو در ایران دخالت دارند. یکی از عواملی که به نظر می‌رسد در میزان مصرف دارو در ایران دخالت داشته باشد ولی تا کنون نادیده گرفته شده است، مصرف زیاد دارو توسط کادر پزشکی است، لذا هدف از این مطالعه ارزیابی میزان مصرف دارو در کادر پزشکی و مقایسه آن با هم‌ترازان آنها در کادر غیر پزشکی است. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، میزان مصرف ماهیانه دارو در هشت گروه، دانشجویان سال اول پزشکی، دانشجویان انترن پزشکی، پزشکان عمومی، پزشکان متخصص، دانشجویان سال اول رشته‌های غیرپزشکی، دانشجویان در شرف فارغ التحصیلی رشته‌های غیرپزشکی و نیز اساتید دانشگاه‌های غیرپزشکی توسط پرسش نامه‌هایی مورد ارزیابی قرار گرفت و با یکدیگر مقایسه گردید. یافته‌ها: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که میزان مصرف دارو در هر دو گروه با افزایش سطح تحصیلات کاهش می‌یابد. هم‌چنین مقایسه میزان مصرف دارو در گروه پزشکی و غیر پزشکی نشان داد که دانشجویان سال‌های اول و دوم، در میزان مصرف اغلب داروها، تفاوت معنی‌داری با هم ندارند، با این حال پزشکان عمومی و متخصص، نسبت به هم‌ترازان خود در رشته‌های غیر پزشکی داروی بیشتری مصرف می‌کنند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که مصرف زیاد دارو در پزشکان از جمله نکاتی است که در زمینه مصرف بیش از اندازه دارو در کشور باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
معصومه مصلح، محمدرضا پالیزوان،
دوره 15، شماره 10 - ( ماهنامه اسفند 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: داروی سوماتریپتان، آگونیست سروتونین است. گیرنده‎های سروتونین موجود در هیپوکمپ در کنترل سروتونرژیک یادگیری نقش دارند. به نظر می‎رسد که سوماتریپتان نیز می‎تواند با اثر بر روی گیرندهای سروتونین بر روی یادگیری موثر باشد. لذا هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر سوماتریپتان بر مکانیسم‎های سلولی یادگیری در موش‎های صحرایی نر می باشد. مواد و روش‎ها: در این تحقیق تجربی، موش‎های صحرایی نر نژاد ویستار در شرایط استاندارد در حیوان خانه گروه فیزیولوژی نگاه داری شدند. در این رت‎ها، پس از انجام جراحی و قرار دادن الکترودها در ناحیه CA1 هیپوکمپ، میزان انتقال سیناپسی و میزان تقویت طولانی مدت ایجاد شده در این ناحیه اندازه‎گیری شده و اثر سه دوز سوماتریپتان با گروه کنترل مقایسه شد. یافته‎ها: سوماتریپتان به طور معنی‎داری باعث مهار اثر تحریک تتانیک بر روی تقویت طولانی مدت ناحیه CA1 هیپوکمپ نسبت به گروه کنترل شد، اما انتقال سیناپسی در گروه سوماتریپتان و کنترل تفاوت معنی‎داری نداشت. نتیجه‎گیری: نتایج این تحقیق نشان می‎دهد که احتمالاً سوماتریپتان از طریق مهار تقویت مدت در ناحیه CA1 هیپوکمپ می‎تواند سبب اختلال در یادگیری و حافظه گردد.
محمد ملکی پویا، بهرام عابدی، محمدرضا پالیزوان، عباس صارمی،
دوره 22، شماره 3 - ( دو ماهنامه مرداد و شهریور 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع گسترده بیماری انفارکتوس قلبی و افزایش 36 درصدی کل مرگ‌ومیرهای ناشی از آن تا سال 1399 و توجه به علل و روش‌های درمانی جایگزین بسیار مورد اهمیت است. روشهای متفاوتی در درمان این بیماران وجود دارد که تمرینات استقامتی یکی از آن‌ها است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر 8 هفته تمرین استقامتی فزاینده بر سطوح تغییرات سرمی فاکتورهای TSP1 و MMP1 در موش‌های صحرایی‌ مبتلا به میوکارد انفارکتوس بود.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی کنترل‌شده با گروه شاهد، 20 سر موش صحرایی نژاد ویستار (8 هفته‌ای و با وزن 30±230 گرم) پس از القای انفارکتوس با ایزوپروترونول (150 میلی‌گرم بر کیلوگرم) به‌طور تصادفی به دو گروه تمرین استقامتی فزاینده و شاهد تقسیم شدند. گروه تمرین برای مدت 8 هفته تحت مداخله برنامۀ تمرین استقامتی فزاینده قرار گرفت (هفته‌ای 3 جلسه به مدت 20 تا 50 دقیقه با سرعت 12 تا 18 متر در دقیقه). سپس 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، نمونه خون وریدی جهت ارزیابی غلظت سرمی TSP1 و MMP1 جمع‌آوری و به آزمایشگاه منتقل گردید. برای آنالیز داده‌ها از آزمون تی‌ مستقل در سطح معنی‌داری 05/0>p  و نرم‌افزار گراف‌پد استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.IAU.ARAK.REC.1397.007 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک به تصویب رسیده است.
یافته‌ها: نتایج نشان داد تمرین استقامتی موجب افزایش معنی‌دار (048/0p= ) سطوح سرمی MMP1 موش‌های صحرایی القاشده به انفارکتوس می‌شود، درحالی‌که اثر معنی‌داری (092/0p=) متعاقب برنامه ورزشی در مقادیر سرمی TSP1 مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: نتیجه مطالعه حاضر نشان میدهد تمرین استقامتی فزاینده احتمالاً باعث افزایش MMP1 در موش صحرایی مبتلا به انفارکتوس میوکارد می‌شود که می‌تواند نقش مهمی در ‌‌فرآیندهای آنژیوژنز و جایگزینی مویرگ‌های بسته‌شده داشته باشد.

سعید طهماسبی، شهربانو عریان، حمیدرضا مهاجرانی، ندا اکبری، محمدرضا پالیزوان،
دوره 23، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: صرع یک اختلال شایع مغزی است. عملکرد مغز می‌تواند تحت تأثیر میکروفلور طبیعی روده باشد. میکروفلورطبیعی روده نقش اساسی در تعدیل پاسخ‌های ایمنی، تولید متابولیت‌های ضروری و میانجی‌های عصبی ایفا می‌کند. این توانایی‌ها می‌تواند با حذف میکروفلور، به واسطه مصرف آنتی‌بیوتیک‌ها مختل‌شود. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر حذف میکروفلور طبیعی روده بر استعداد ابتلا به تشنج و تعدیل رفتار تشنجی با مصرف پروبیوتیک‌های جایگزین در موش‌های صحرایی نر نژاد ویستار است. 
مواد و روش ها: این مطالعه روی 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با محدوده وزنی 200 تا 250 گرم انجام شد. حیوانات به چهار گروه تقسیم‌بندی شدند: گروه کنترل، گروه آنتی‌بیوتیک، گروه‌پروبیوتیک و گروه آنتی‌بیوتیک + پروبیوتیک. جهت حذف میکروفلور، آنتی‌بیوتیک‌ها به مدت سه هفته و جهت جایگزینی میکروفلور، پروبیوتیک‌ها به مدت چهارهفته تجویز شد. ایجاد تشنج با تزریق درون‌صفاقی پنتیلن‌تترازول انجام شد. بررسی میکروفلوردر محیط MRS Agar و با روش پور‌پلیت صورت گرفت. اطلاعات به‌دست‌آمده با استفاده از نرم‌افزارگراف پد نسخه 8 و آزمون آنالیز واریانس یک‌طرفه و پس‌آزمون توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (0/05>P). 
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش در کمیته اخلاقی دانشگاه علوم‌پزشکی اراک با کد IR.ARAKMU.REC.1395.176 تصویب شده است. 
یافته ها: مصرف آنتی‌بیوتیک‌ها موجب کاهش در تعداد باکتری‌های روده شد (0/0001>P). همچنین باعث افزایش شدت و پایداری مراحل تشنج (0/05>P) وکاهش تأخیر زمان شروع تشنج (0/05>P) در مقایسه با گروه کنترل شد. مصرف پروبیوتیک با تعدیل میکروفلور روده (0/0001>P) شدت تشنج را کاهش و تأخیر زمانی شروع تشنج را افزایش داد (0/05>P). 
نتیجه گیری: حذف میکروفلور باعث استعداد ابتلا به تشنج شده واین عارضه با مصرف پروبیوتیک قابل جبران است. 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb