جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای وکیلی

کتایون وکیلیان،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار 1381 )
چکیده

مقدمه: زمان بلافاصله پس از زایمان به نام دوره ی احساس نامگذاری شده است و توصیه گردیده که تماس بین والد و نوزاد در طی این زمان اتفاق بیفتد. لمس نوزاد و تماس پوست به پوست بلافاصله پس از تولد سبب می شود که الگوی دلبستگی بسیار قوی بین مادر و نوزاد ایجاد گردیده و این امر سبب افزایش قابل توجهی در مراقبت مادر از طفل می شود.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی است. نمونه گیری به روش تصادفی با حجم 86 نفر می باشد. ابزار گرداوری داده های پرسشنامه فرم جمع اوری اطلاعات بود که توسط مشاهده گر تکمیل گردید. در یک گروه نوزاد بلافاصله پس از مراقبت اولیه به آغوش مادر داده می شد به طوریکه تماس پوستی و چشمی بین مادر و نوزاد برقرار می گشت و شیرخوار به مدت 15 دقیقه از هر پستان تغذیه شده و سپس از مادر جدا می شد. در گروه دیگر چنین تماسی انجام نمی یافت. سپس در بخش، پس از زایمان و یک ماه پس از آن با مراجعه به منازل واحدهای پژوهش، رفتار احساسی مادر توسط مشاهده گر در هنگام شیردادن به نوزاد ارزیابی شده و نتایج داده ها توسط آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل گردید.
نتایج: میانگین سنی مادران گروه دارای تماس پوستی 20/76 سال و شاهد 20/37 سال بود. 15/2 مادران گروه دارای تماس پوستی و 35/5%  گروه شاهد از جنس نوزاد خود اطلاع داشتند. در هر دو گروه نوزادان پسر بیش تر بود. از نظر رفتارهای احساسی قبل از ترخیص بیش ترین میانگین در دو گروه مربوط به نگاه کردن به نوزاد و کم ترین رفتار بوسیدن بود. ازمون اختلاف معنی داری را در نوازش کردن (p=0/01) ، صحبت کردن (p=0/02) بین دو گروه نشان داد و همچنین ازمون اختلاف معنی داری را در کل رفتارهای احساسی در گروه دارای تماس نشان داد. (p=0/01)
نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که رفتارهای احساسی مادران گروه تماس بیش تر از مادران گروه شاهد بوده است. لذا دقایق و ساعات اولیه زندگی نوزاد دوره احساسی است که لازم است این تماس برقرار شود و ماماها به عنوان اولین سطح برخورد با نوزاد بهتر است زمان بیش تری را جهت ارتباط اولیه مادر و نوزاد فراهم کنند و اجازه دهند مراحل آشنایی و تعامل اولیه در اتاق زایمان صورت گیرد.
 
علی اکبر عبدالهی، بیژن آریا، محمدجعفر گل علی پور، محمدعلی وکیلی،
دوره 6، شماره 3 - ( پائیز 1382 )
چکیده

مقدمه: یکی از شکایات بیمار پس از اعمال جراحی، درد می باشد. جهت تسکین درد از داروهای مختلفی از جمله داروهای ضد التهابی غیراستروئیدی (NSAID) و داروهای مخدر استفاده می گردد. در مورد کاربرد داروهای (NSAID) در تسکین درد گزارش های متفاوتی ارائه شده است. این مطالعه جهت ارزیابی اثرات ضد درد شیاف ایندومتاسین ودیکلوفناک سدیم با پتیدین تزریقی در تسکین درد بعد از عمل جراحی فتق مغبنی طراحی شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی یک سوکور بود. این بررسی روی 55 بیمار 17 تا 60 ساله متعاقب عمل جراحی فتق مغبنی یک طرفه انجام پذیرفت. طی این پژوهش بیماران مورد مطالعه به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. در گروه ایندومتاسین (17 نفر)، هر 8 ساعت یک عدد شیاف 100 میلی گرمی استفاده شد. در گروه دیکلوفناک سدیم (18 نفر)، هر 8 ساعت یک شیاف 100 میلی گرمی مورد استفاده قرار گرفت. در گروه پتیدین (20 نفر)، که به عنوان گروه شاهد مطالعه در نظر گرفته شده بودند، هر 8 ساعت نیم میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن آمپول پتیدین به صورت عضلانی تزریق شد. سپس به مدت 24 ساعت شدت درد بیماران با نمودار مقیاس بصری هر 2 ساعت اندازه گیری شده میانگین شدت درد در طول 24 ساعت در فواصل زمانی هر 6 ساعت بین سه گروه مقایسه گردید.
نتایج: میانگین و انحراف معیار شدت درد در کل 24 ساعت بعد از عمل در گروه ایندومتاسین معادل
 23±12، در گروه پتیدین معادل 31±9 و در گروه دیکلوفناک سدیم معادل 27±12 ساعت محاسبه گردید. بین میانگین شدت درد در سه گروه مورد مطالعه اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که شیاف های ایندومتاسین و دیکلوفناک سدیم می توانند داروهای مناسبی جهت جایگزینی پتیدین تزریقی در فواصل زمانی 6 ساعته در طول 24 ساعت اول بعد از عمل جراحی فتق مغبنی باشند.
  

کتایون وکیلیان،
دوره 7، شماره 3 - ( پائیز 1383 )
چکیده

مقدمه: بسیاری از زنان در مرحله اول زایمان از درد قسمت تحتانی کمر رنج می برند. با توجه به اینکه روش های دارویی موجود با عوارض تنفسی برای نوزاد و مرگ و میر مادر همراه بوده است، لذا امروزه بر استفاده از روشهای جایگزین تسکین درد تاکید می شود. یکی از روش های کاهش درد استفاده از تزریق محلول های مختلف زیر جلدی یا داخل جلدی در دردناک است که روشی ساده، بدون خطر برای مادر و جنین و ارزان می باشد. با توجه به نتایج ضد و نقیضی که در کشورهای مختلف بیان شده بررسی تاثیر این روش به نظر ضروری می رسد.
روش کار: این تحقیق یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی یک سوکور بود که تعداد 140 داوطلب به روش نمونه گیری تصادفی اسان وارد مطالعه شدند. 70 نفر به طور تصادفی در گروه مورد و 70 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند. قبل از شرکت در تحقیق فرم رضایت نامه کتبی توسط داوطلبان امضا شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه، خط کش درد، سرنگ انسولین، آب مقطر و چک لیست درد بود. پس از تعیین محل تزریق در چهار ناحیه ساکروم در گروه مورد در هر ناحیه تزریق آب مقطر و در گروه شاهد تزریق خشک انجام شد. سپس شدت درد در دقیقه 10، 30، 45 و 90 پس از تزریق در هر دو گروه با استفاده از مقیاس عددی دیداری درد، ارزیابی شد. برای تحلیل داده از آزمون تی، تی زوج و کای دو با استفاده از نرم افزار SPSS  انجام شد.
نتایج: یافته ها نشان داد میانگین شدت درد در دقیقه 10 پس از تزریق در گروه آب مقطر با همین دقیقه در گروه شاهد به طور معنی داری افزایش یافته بود (0/001=P)، در دقیقه 30 نیز افزایش درد گروه آب مقطر در مقایسه با گروه شاهد معنی دار بود (0/004=p). همچنین آزمون تی زوج نشان می دهد که میانگین درد قبل از تزریق گروه آب مقطر یا پس از تزریق در همین گروه در دقایق 45 و 90 معنی دار بود (0/005=P).
نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که تزریق زیر جلدی آب مقطر درد ناحیه ساکروم را کاهش نداده و فقط سیر افزایش درد را کندتر کرده بود. با توجه به اینکه فاکتورهای زیادی مثل محیط زایمان، فرهنگ، آموزش دوران بارداری و اضطراب مادر بر درک درد تاثیر دارند، لذا بهره گیری از یک روش خاص برای کاهش درد ممکن است موثر واقع نشود و شاید بتوان گفت ترکیبی از روش های جایگزین کاهش درد با توجه به عوامل زمینه ای مختلف باید در نظر گرفته شود.
 

مهتاب عطارها، کتایون وکیلیان ،
دوره 15، شماره 3 - ( ماهنامه مرداد 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: کنژونکتیویت از دلایل شایع مراجعه به پزشک اطفال و بیمارستان‌های عمومی است. معمول‌ترین روش درمان تجویز آنتی‌بیوتیک‌هاست، با توجه به عوارض و احتمال افزایش مقاومت میکروبی علیه آنها بر آن شدیم تا تاثیر آب جوشیده به عنوان درمان کمکی را با آنتی بیوتیک به تنهایی بر شدت کنژونکتیویت شیرخواران مقایسه کنیم. مواد و روش‌ها: در طی یک مطالعه کارآزمایی بالینی، 110 شیرخوار مراجعه کننده به کلینیک اطفال بیمارستان امیر کبیر اراک به طور تصادفی در یکی از دو گروه آب جوشیده به علاوه پماد اریترومایسین چشمی 5/0 درصد و قطره سولفاستامید 10 درصد چهار بار در روز و یا آنتی‌بیوتیک به تنهایی قرار گرفتند. شدت کنژونکتیویت در روزهای اول (ویزیت)، سوم و هفتم درمان بین دو گروه با یکدیگر‌ مقایسه شد. یافته‌ها: روز سوم درمان در گروه آب جوشیده همراه با آنتی‌بیوتیک بهبودی در 2/18 درصد و در گروه آنتی‌بیوتیک به تنهایی در 1/9 درصد موارد دیده شد، که از لحاظ آماری متفاوت نبود(44/0=p). روز هفتم، درصد بهبودی در گروه‌ها به ترتیب به 7/32 و 5/34 درصد ارتقاء یافت(05/0


معصومه داودآبادی فراهانی، کتایون وکیلیان، نفیسه سیدزاده اقدم،
دوره 15، شماره 5 - ( ماهنامه مهر 1391 )
چکیده

زمینه وهدف: اندازه‎گیری فشار متوسط شریانی نسبت‮ ‬به‮ فشار خون سیستولیک یا فشار خون سیستولیک و دیاستولیک،‮ ‬فاکتور پیش‌بینی کننده بهتری برای افزایش فشارخون بارداری ‬است. با توجه به فرضیه " اثر محافظتی مکمل روغن ماهی بر فشارخون بارداری " و اهمیت کنترل فشارخون در بارداری، مطالعه حاضر برای بررسی اثر مصرف مکمل روغن ماهی بر فشار متوسط شریانی در حاملگی انجام شده است. مواد‮ ‬و‮ ‬روش‌ها: در این مطالعه کارآزمای بالینی، 120 مادر باردار سالم به طور تصادفی به دو گروه 60 نفره تقسیم شدند. در حالی که مراقبت بارداری برای هر دو گروه یکسان انجام می‎شد، فقط به گروه ‮مداخله‬، از هفته 16 تا انتهای بارداری، روزانه یک کپسول 1000 میلی‎گرمی روغن ماهی سالمون داده شد. فشارخون سیستول و دیاستول در هر دو گروه، هر 4 هفته یک بار تا 28 هفتگی، هر 2 هفته یک بار از 28 تا 36 هفتگی و هفته‌ای 1 بار از 36 هفتگی تا پایان بارداری اندازه‌‬گیری و متوسط فشارخون شریانی نیز‮ محاسبه شد. با استفاده از نرم افزار SPSS‮ ، داده‬ها با ‬آزمون تحلیلی تی تست و من ویتنی آنالیز شد. یافته‌ها: میانگین فشار ‮متوسط ‬شریانی در گروه کنترل و مداخله به ترتیب 50/4± 46/78 و 50/5±76/80 میلی‌متر‮ ‬جیوه‮ ‬بود. آزمون تی‬، اختلاف‮ ‬معنی‌‬داری‮ ‬بین‮ ‬دو‮ ‬گروه‮ ‬را‮ ‬نشان‮ ‬نداد (05/0p>‮). نتیجه‬گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که افزودن مکمل روغن ماهی به رژیم غذایی مادران باردار تاثیری در کاهش فشار متوسط شریانی آنها ندارد.
حسن ایزانلو، محمد احمدی جبلی، شهرام نظری، نوید صفوی، حمید رضا تشیعی، غریب مجیدی، محمد خزائی، وحید وزیری‌راد، بهنام وکیلی، حسین آقابابایی،
دوره 17، شماره 9 - ( آذر 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر ضد باکتریایی دندریمر پلی‌آمیدوآمین–G4 بر باکتری‌های اشرشیاکلی، آنتروباکتر کلواکه، باسیلوس سوبتیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی اثرات ضد باکتریایی دندریمر پلی‌آمیدوآمین–G4 به روش انتشار دیسک و رقت لوله‌ای بررسی شد. غلظت‌های مختلفی از دندریمر پلی‌آمیدوآمین-G4 بر روی دیسک‌های بلانک تلقیح شده و در محیط کشت مولر هینتون آگار قرار داده شدند. با تلقیح باکتری‌ها مطابق با غلظت استاندارد 5/0 مک فارلند، هاله‌های عدم رشد بررسی گردید. حداقل غلظت بازدارندگی و کشندگی دندریمر پلی‌آمیدوآمین–G4، به روش رقت لوله‌ای در محیط کشت نوترینت براث تعیین گردید.

یافته‌ها: قطر هاله عدم رشد در غلظت 500 میکروگرم بر میلی‌لیتر از دندریمر پلی‌آمیدوآمین–G4 برای اشرشیاکلی، آنتروباکتر کلواکه، باسیلوس سوبتیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس به ترتیب برابر 14، 0، 35 و 29 میلی‌متر بود. درمورد قطر هاله عدم رشد در باکتری‌های گرم منفی با باکتری‌های گرم مثبت اختلاف معنی‌داری مشاهده شد(05/0p<). حداقل غلظت بازدارندگی دندریمر پلی‌آمیدوآمین–G4 برای اشرشیاکلی، باسیلوس سوبتیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس به ترتیب برابر1250، 5/2 و 1 میکروگرم بر میلی‌لیتر بود. حداقل غلظت کشندگی دندریمر پلی‌آمیدوآمین–G4 برای اشرشیاکلی، باسیلوس سوبتیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس به ترتیب برابر 2500، 5 و 5 میکروگرم بر میلی‌لیتر بود. دندریمر پلی‌آمیدوآمین–G4 بر آنتروباکتر کلواکه اثر بازدارندگی و کشندگی نداشت.

نتیجه‌گیری: دندریمر پلی‌آمیدوآمین–G4 برای حذف اشرشیاکلی، استافیلوکوکوس اورئوس و باسیلوس سوبتیلیس موثر است. در ادامه این تحقیقات پیشنهاد می‌شود که سمیت احتمالی ترکیبات نانوساختار در آب شرب بررسی شده و در صورت عدم ممنوعیت استفاده، بررسی‌های اقتصادی برای سنتز و استعمال آنها به عمل آید.


حسن ایزانلو، شهرام نظری، محمد احمدی جبلی، سودابه علیزاده متبوع، حمید رضا تشیعی، بهنام وکیلی، محمد رجبی، حسین آقابابایی، غریب مجیدی،
دوره 18، شماره 6 - ( شهریور 1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: دندریمرها زیر مجموعه‌ای از ساختارهای شاخه‌دار هستند که نظم ساختاری مشخصی دارند. هدف از انجام این تحقیق بررسی کارایی دندریمر پلی‌پروپیلن ‌ایمین- G2 در حذف باکتری ‏ های اشرشیاکلی، پروتئوس میرابیلیس، باسیلوس سوبتیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس از محلول آبی می ‏ باشد.

  مواد و روش ها: در این مطالعه آزمایشگاهی، ابتدا از هر سویه باکتری رقت 103 واحد تشکیل دهنده کلونی در میلی ‏ لیتر تهیه شد. سپس غلظت ‏ های مختلفی (5/0، 5، 50 و 500 میکروگرم بر میلی ‏ لیتر) از دندریمر به نمونه آب اضافه شد. به منظور تعیین کارایی دندریمر در حذف باکتری ‏ ها، نمونه ‏ برداری در زمان ‏ های مختلف (0، 10، 20، 30، 40، 50 و 60 دقیقه) انجام گردید و بر روی محیط نوترینت آگار کشت داده شد. نمونه ‏ ها به مدت 24 ساعت در دمای 37 درجه سانتی ‏ گراد قرار گرفتند و پس از آن تعداد کلونی ‏ ها شمارش شدند.

  یافته ها: با افزایش غلظت دندریمر و زمان تماس، تعداد باکتری ‏ ها در محلول آبی کاهش یافت. در زمان ‏ های 40، 50 و 60 دقیقه و غلظت ‏ های 50 و 500 میکروگرم بر میلی ‏ لیتر، تمامی انواع باکتری ‏ های موجود در محلول آبی حذف شدند. غلظت 5/0 میکروگرم بر میلی ‏ لیتر از دندریمر تاثیری در کاهش تعداد باکتری ‏ های اشرشیاکلی و پروتئوس میرابیلیس نداشت. تاثیر دندریمر بر باکتری ‏ های گرم منفی ضعیف ‏ تر از باکتری ‏ های گرم مثبت بود.

  نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دندریمر پلی ‏ پروپیلن ایمین- G2 قادر به حذف اشریشیاکلی، پروتئوس میرابیلیس، استافیلوکوکوس اورئوس و باسیلوس سوبتیلیس در محلول آبی است. با این حال استفاده از دندریمر برای گندزدایی آب آشامیدنی نیازمند مطالعات بیشتر و وسیع ‏ تر می ‏ باشد.


جواد وکیلی، وحید ساری صراف، توحید خانواری،
دوره 24، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی وضعیتی بالینی است که سیستم هورمونی مرتبط با رشد را مخصوصاً در نوجوانان تحت تأثیر قرار می‌‌‌دهد. شاید تمرینات تناوبی با شدت بالا بتواند این آثار مخرب را کاهش دهد.
مواد و روش ها: به همین منظور در یک طرح تحقیقی نیمه‌تجربی از میان پسران نوجوان (سن: 18-13 سال، میانگین قد: 8±154 سانتی‌‌‌متر، شاخص توده بدن: 1/4±27/05 کیلوگرم بر متر‌مربع)، سی نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و در سه گروه تمرین تناوبی کوتاه‌مدت، طولانی‌مدت و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه تمرین کوتاه‌مدت نُه وهله سی ثانیه‌‌‌ای با 150 ثانیه استراحت بین وهله‌‌‌ها و گروه تمرین بلند‌مدت چهار وهله 150 ثانیه‌‌‌ای با 240 ثانیه استراحت بین وهله‌‌‌ها را سه جلسه در هفته به مدت هشت هفته انجام دادند. ترکیب بدنی و نمونه‌های خونی 48 ساعت قبل و بعد از پروتکل تمرینی برای اندازه‌‌‌گیری شاخص‌‌‌های مد نظر اخذ شد. ‌تغییرات هریک از شاخص‌ها با آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌‌‌گیری مکرر 2×2 و در سطح معناداری (P<0/05) بررسی شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه دارای کد اخلاق به شماره IR.TABRIZU.REC.1398.021  از دانشگاه تبریز است.
یافته ها: پس از هشت هفته تمرین، هورمون رشد در هر دو گروه تمرینی افزایش و دور ران، دور بازو و درصد چربی کاهش پیدا کرد (P<05/0)، اما هیچ تغییری در عامل رشد شبه انسولینی، شاخص توده بدنی و وزن آزمودنی‌‌‌ها مشاهده نشد (0/05 نتیجه گیری: تمرینات کوتاه و بلند‌مدت تناوبی با شدت بالا پتانسیل بالقوه‌‌‌ای برای بهبود وضعیت هورمون رشد و ترکیب بدنی نوجوانان دارای اضافه وزن دارد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb